آنهایی که حریصاند و در بند مقام
برخیها چنان به مال دنیا علاقهمندند که در قبال حفظ و به دست آوردن آن همه چیز را فدا میکنند، اخلاق را زیر پا میگذارند، به یک لومپن تمامعیار تبدیل میشوند، از پایمال کردن حقالناس ترسی به دل راه نمیدهند و به مفهوم کامل برای اینکه بر ثروت و اندوختهشان بیفزایند چند چهرهگی پیشه میکنند.
حرص یکی از رذایل اخلاقی است. از مذموم بودن صفت حرص همین بس که در برخی از روایات، انسان حریص به کرم ابریشمی تشبیه شدهاست که هر چه بیشتر بهدور خود میپیچد بیشتر از رهایی فاصله میگیرد.
شدت افزونخواهی و زیادهطلبی در برخیها چنان شدید است که چشم بر همه چیز میبندند. برای رسیدن به هدف، همه را قربانی میکنند و استفاده از رانت و موقعیت را عین ثواب تلقی مینمایند.
فرد حریص اگر به موقعیت و جایگاهی دست پیدا بکند کمتر کسی میتواند در قبال نفس کثیف و اخلاق زیادهخواهانهی او مقابله کند. از دست این قبیل افراد حریص و طمعکار باید به خداوند پناه برد. آنها گاهی چنان در منجلاب دنیا و مقامپرستی غوطهور میشوند که بهتدریج مشتشان در جامعه باز و مورد نفرت همگان قرار میگیرند.
چشم بستن بر واقعیتها و حرص بیشتر جهت اندوختن مال دنیا، ریشه در جهل و نادانی و عدم آگاهی از عواقب و پیامد پیامدهای این صفت دارد.
دور زدن قانون، رفتار برخلاف ادعا، تطمیع آدمهای ضعیفالنفس، برخوردهای فیزیکی برای خاموش کردن صدای منتقدان، حرفها و سخنان رکیک بر زبان راندن ازجمله رفتارهایی است که از افراد حریص و در بند مال دنیا و مقام سر می زند.
با نگاه سطحی به محیط اطراف میتوان تعدادی از اسامی را که حریصاند و طمعکار بهآسانی ذکر کرد و به نمونههایی از رفتار قلدرمآبانهی آنها نیز اشاره نمود.
اگر افراد حریص و طمعکار صاحب پست و مقامی هم بشوند باز هم نمونه بارزی از چند چهرهگی و رفتارهای منافقانه هستند. بهظاهر خود را هوادار جامعه و خدمتگزار مردم نشان میدهند و در باطن از پایمال کردن حق مردم و اجحاف بهحقالناس و حرکت در جهت تأمین منافع شخصی کوتاه نمیآیند.
و درنهایت بدبختی از آن کسانی است که بهخاطر مال دنیا و از دست ندادن موقعیت در قبال افراد حریص سر تعظیم فرود میآورند و عزت و شوکت و استقلال خود را با پستهای زودگذر و کیلویی عوض می کنند و بر مردم و ولی نعمتشان آشکارا خیانت مینمایند.