کجا میرویم …..
در جریان رقابتهای لیگ برتر فوتبال و در برخی از رویدادهای کلان ورزشی گاهی وقتها بین بازیکنان و مسئولین تیمها و بخشهای مختلف، حرفهایی ردوبدل میشود و رفتار و حرکتهایی مشاهده میگردد که نگرانی از وضعیت کلی اخلاقی و فرهنگی حاکم بر ورزش را افزایش میدهد.
متأسفانه در ورزشی که در آن برد و باخت و به دست آوردن نتیجه مطلوب هدف می شود و چسبیدن به میز ریاستها و مدیریتها به هر بها و امکانی در دستور کار قرار میگیرد انتظاری بیشاز این نمیتوان داشت.
وقتی در درگیریهای لفظی و اقدامات آنچنانی، پای افراد تأثیرگذار در ورزش و باشگاههای بزرگ و نامدار کشور به میان میآید ترس از همهگیر شدن بیحرمتیها و کجاندیشیها بیشتر و بیشتر میشود.
باید قبول کرد در ورزشی که حتی در سطوح مدیریتی و کلان آن در سطح کشور آدمهای کوچک رخنه کرده و در گوشهای از کار مسئولیت گرفتهاند توقع شنیدن حرفهای بزرگ را نمیتوان داشت و اینجاست که این سؤال مطرح میشود که داریم به کجا میرویم…..
در ورزشی که در بخشهایی از آن، آدمهای کم مقدار حکمرانی بکنند انتظار رفتار پهلوانی و بزرگمنشانه انتظاری بیجا خواهد بود.
و حالا در این ورزش با آن همه گستردگی در سطح کشور و با وجود هواداران و علاقهمندان میلیونی و برنامههای متعدد اجرا شده اگر انتقاد بکنی و از سر دلسوزی و انجام وظیفه تذکری بدهی همین جماعت تشنهی شهرت و فرصتطلب به انواع تهمتها و افتراها و دروغها محکومت میکنند.
این روش برای همهی کسانی که صادقانه برای ورزش دلسوزی میکنند آشناست در هر گوشهای از این مملکت، دلسوزان ورزش بارها و بارها با حرکتهای اینچنینی مواجه شدهاند.
این یک اصل مهم است که در ورزش باید کار به دست کاردان سپرده شود. ورزش نمیتواند در فضای بداخلاقیها و آلوده به مناسبات ناسالم، فضاهای مملو از کینه، نفرت،حسادت، بدگویی، انتقام، بدخواهی یا نفرتپراکنی پیشرفت بکند و در مسیر موفقیت گام بردارد.
و درنهایت میتوان گفت تا زمانیکه فرصت جولان دادن به آدمهای تشنه قدرت و علاقهمندان به حاکمیت باند و باندبازی و افراد بهظاهر سینه چاک فراهم باشد امید به اصلاح همهجانبه ورزش سرابی بیش نخواهد بود.
باید امیدوار باشیم که با همت همه دلسوزان و خادمان راستین، ورزش در کشور با حرکتی شایسته و حسابشده از مدیرانش گرفته تا رسانهها و تماشاگران در مسیر صحیح قرار بگیرد تا روزهای خوبی در انتظار ورزش ایران اسلامی بوده باشد. انشاءالله.