آسیب غیر ورزشیها به ورزش
چرا عدهای غیرورزشی که اصلاً سروکاری با ورزش ندارند به سوی آن کشیده شده و برای حضور در این عرصه سرودست میشکنند و از هر اقدامی برای بودن و خاموش کردن منتقدان استفاده می کنند؟
این قبیل افراد که متأسفانه در سالهای اخیر بر تعدادشان در ورزش افزوده شده به دنبال جذابیت خاص ورزش و حاشیههای آن رو به ورزش نهاده و بر اشغال صندلیهای مدیریت، ریاست و همکاری اصرار می ورزند و وقتی با انگشت کوچکشان به ساحت ورزش متصل شدند دیگر دل کندن از آن سخت و غیرممکن میشود.
غیر ورزشیهای همیشه حاضر سعی میکنند با استفاده از هر وسیله و روش ممکن از خوان گسترده آن بینصیب نمانند. حضور این افراد در ورزش ضربات سنگینی بر پیکره آن وارد کرده تا جایی که با گذشت زمان هم جبران خسارت امکانپذیر نمیشود.
آنهایی که با هدف منفعت جویی و شهرتطلبی به این حوزه گام گذاشته و در نقشهای مختلف چون مشاور، رئیس و سرپرست هیئت و یا بادمجان دور بشقاب ظاهر میشوند بدون تعارف برای ورزش ما هیچ نفعی نداشتهاند.
بهترین راه برای رد این ادعا انتشار کارنامه و عملکرد غریبههای با ورزش در عرصه است. بیایند و اطلاعرسانی بکنند که در سایه حضور و مدیریت آنها ورزش و رشتههای مختلف با چه تحول و کدام پیشرفتها و خلق شگفتیها همراه شدهاست.
ورزش به مانند خیلی از حوزهها از گزند مقام پرستان، بدخواهان، فرصت طلبان و منفعت جویان درامان نیست. بیشتر آنهایی که در لباس دوست و با ابراز لطف و عنایت به ورزش و ورزشکاران سینه چاک میکنند وقتی به مقصود میرسند و بر مسئولیت تکیه میزنند اول به منافع خود و دوستان فکر کرده و اگر وقتی اضافه آوردند توجهی اندک و ناچیز به ورزش را پیش میکشند.
دستاندرکاران ورزش وقتی تأمین منافع خود و دوستان را در اولویت قرار بدهند نمیتوانند در مبارزه با بداخلاقیها، حرمتشکنیها، هنجارشکنیها و تفرقه افکنیها اقدامات لازم انجام دهند تا جایی که در خیلی موارد خودشان به عاملی برای تفرقه و وسیلهای برای حرمتشکنی تبدیل شده و با فراموش کردن وظیفه اصلی به عنصری غیرقابل اعتماد تبدیل می شوند.
ورزش مستعد ما موقعی میتواند در راه رسیدن به اهداف تعیینشده با قاطعیت گام بردارد و برای موفقیتها و سربلندیها امیدوار باشد که از رخنه و میدانداری افراد منفعت جو، عاشقان تهیه کلیپها و مجریان پروژههای تبلیغاتی و جویندگان نام و نشان ممانعت نماید و با نظارت کامل بر عملکردها و برنامهها از بروز اتفاقات ناخوشایند جلوگیری کند. اگر بهراستی خواستار ایجاد تحول در ورزش میباشیم چارهای جز شناسایی افراد فرصتطلب و مختومه کردن پرونده آنها وجود ندارد. تا زمانیکه صحنه ورزش از آفاتی که سلامتی آن را به خطر انداخته نجات داده نشود امیدواری به پیشرفت و قوی شدن غیرممکن خواهد شد.