فوتبال زوار دررفته و کاندیداهای آن
کمتر از ۲۰ روز دیگر با برگزاری مجمع انتخاباتی، تکلیف مدیریت فوتبال ایران مشخص میشود. با نزدیک شدن بهروز برگزاری که ۱۱ اسفندماه میباشد فضای حاکم بر انتخابات مبهم و سؤالبرانگیز میشود و هر روز شایعهای در اطراف این مجمع و کاندیداهای آن به گوش میرسد.
خبرهای منتشرشده نشان میدهد که مهدی تاج، حیدر بهاروند و امیر عابدینی سه کاندیدای تأیید صلاحیت شده برای حضور نهایی در مجمع انتخاباتی هستند و دو نامزد ردصلاحیت شده یعنی علی کفاشیان و عزیزی خادم نیز با اظهارات اخیر وزیر ورزش و جوانان مبنیبر لزوم رقابتی شدن انتخابات فدراسیون فوتبال برای بازگشت امیدوار شدهاند.
حالوروز کاندیداها و سوابق و پیشینه آنها ازنظر برخورداری از پرونده مفتوح، چندان رضایتبخش نیست. از طرف دیگر کارنامه آنها نشان میدهد که در عرصه مدیریت فوتبال در مقاطعی که مسئولیت داشتهاند چندان موفق عمل ننمودهاند. دراینمیان بهنظر میرسد که برخی از کاندیداها نیز با مأموریت خاص به میدان رقابت قدم گذاشتهاند تا درنهایت به نفع رئیس خود کنارهگیری نمایند و شانس انتخاب عزیزشان را بالا ببرند.
وقتی در روزهای آغازین هفته خبر رد صلاحیت مهدی تاج ازسوی نهادهای امنیتی منتشر شد بلافاصله فدراسیون نشینها برای تکذیب آن دستبهکار شدند و دراینراستا هدایت ممبینی دبیرکل فدراسیون با بیان اینکه اسامی کاندیداهای نهایی به فیفا و کنفدراسیون آسیا و اعضای مجمع فرستاده شده این شایعه را تکذیب کرد.
به نظرکسانی که سالها بر سرنوشت فوتبال ایران خیمه زدهاند هرگونه برخورد حاشیهای با مجمع و کاندیداهای آن دشمنی و عناد با فوتبال است. گویا سالهاست که سرقفلی سرنوشت این رشته بهنام تنی چند زده شدهاست و به جز آنها کسی که بخواهد حتی رؤیای مدیریت فوتبال را در سر بپروراند محکوم به شکست و فنا خواهد بود.
آیا افرادی حقطلب و دلسوز ورزش از اعضای مجمع پیدا خواهند شد که از این کاندیداها در مجمع و با صدای رسا بپرسند که نمونههایی از اقدامات مؤثر، نوآوریها و موفقیتهای خود در دوران مدیریتشان را بیان کنند؟ آیا اگر کاراییها و لیاقتها را در نظر بگیرند رأی دادن به افراد دارای کارنامه مردودی میتواند قابلقبول باشد؟
در کنار کاندیداهای ریاست، نظر به اسامی کاندیداهای هیئترئیسه نیز خالی از لطف نیست. آنهایی که توان و قدرت اداره امور بخش کوچکی از این فوتبال در زوار دررفته را نداشتهاند خود را حایز شرایط برای عضویت در هیئترئیسه دانسته و کاندیداتوری خود را با افتخار اعلام کردهاند.
گاهی وقتها انسان فکر میکند که تعدادی از این کاندیداها برای کامل کردن مأموریت خود در راستای نابودی فوتبال میخواهند دایره مسئولیتشان را گسترش بدهند و تصمیمات خانمانسوز را در سطح گستردهای اجرایی نمایند.
بههرحال باید منتظر ماند و سرانجام کار تعیین تکلیف فوتبال ایران را به نظاره نشست. گویا در فوتبال ما معیار برای ماندن، بالا رفتن و صاحب قدرت شدن نه کارایی بلکه عدم توانایی و میزان ضربه زدن به فوتبال میباشد.