1

حرف مرد یکی است!!!!!

از ملانصرالدین پرسیدند : چند سال داری؟
گفت: 40 سال. گفتند: چطور چنین چیزی ممکن است؟
ده سال قبل هم گفتی 40 سال دارم. ملا گفت: 20 سال دیگر هم بپرسید می گویم 40 سال چون حرف مرد یکی است. ای جانم قربان آن مسئولی که 28 را با 35 برابر می داند و بر عقیده اش پافشاری می کند. ای فدای آن عزیزی بشوم که گاهی در موردی چون سابقه مدیریت مو را از ماست می کشد و گاهی بیکار را مورد تأئید مدیریتی قرار می دهد. از قدیم گفته اند از کرامات شیخ ما این است شیره را خورد و گفت شیرین است. و به راستی که اگر جایزه ای در ارتباط با مردانی که روی حرفشان می مانند و به قانون پشت می کنند در نظر بگیرند باید آن را به برخی از مسئولین ورزش اردبیل اهداء نمایند.




معمائی به نام تیمداری شهرداری ها

تیم والیبال شهرداری ورامین به عنوان نماینده باشگاه های ایران در رقابت های قهرمانی والیبال باشگاه های آسیا در تایوان یکی پس از دیگری رقبایش را با شکست مواجه می کند و برای پیمودن راه قهرمانی همچنان مورد حمایت شورای شهر و شهردار آن شهر قرار می گیرد.
قبل از اعزام تیم به رقابت های آسیایی، شهردار ورامین در مصاحبه ای اعلام کرده بود که برای تیم والیبال اعتباری معادل یک صد میلیارد ریال در سال 98 منظور شده است.
تیم فوتبال شهرداری تبریز در لیگ دسته یک و در هفته های پایانی رقابت ها ، مسابقات سرنوشت سازی را برگزار می کند. وضعیت این تیم در جدول رده بندی و خطر سقوط به دسته دو ، شهردار و اعضای شورا را برای حمایت همه جانبه از تیم، بسیج کرده است. روزی نیست که مصاحبه های مختلفی در راستای حمایت از تیم شهرداری تبریز از سوی شهردار آن شهر در فضای مجازی و نشریات ورزشی منعکس نشود.
شهرداری آستارا دو هفته مانده به پایان رقابت های لیگ دسته سه ، صعود به دسته دو را جشن می گیرد و با این موفقیت فصل جدیدی در تازیخ فوتبال این دیار باز می کند.
اگر بخواهیم می توانیم نمونه های بسیار زیادی از تیمداری شهرداری های کشور در لیگ های مختلف ذکر بکنیم. در کنار این می توانیم سؤالی مطرح بکنیم مبنی بر این که اولا حضور تیم های مختلف در رقابت های ورزشی بحث محرمانه و سری نیست که مسئولین و دست اندرکاران کشور از آن بی اطلاع باشند . ثانیا اگر قانون و مقرراتی در مورد منع شهرداری ها از فعالیت در عرصه تیمداری حرفه ای موجود است باید در سطح کشور به مورد اجراء گذاشته شود. در هیچ بخشی از نامه ای که توسط وزارت کشور به شهرداری ها نوشته شده تبصره ای برای معافیت برخی از شهرداری ها وجود ندارد. ثالثا چرا مسئولین نظارتی شهرهای یاد شده از قبیل بازرسی برای شورا و شهرداری ها از بابت تیمداری مانع نمی شوند و این افتخار نصیب شهر اردبیل می شود؟
این ها سؤالاتی است که وقتی اسمی از تیم های ورزشی با پیشوند شهرداری در فعالیت های مختلف از طریق رسانه ها اعلام می شود برای دوستداران ورزش اردبیل علامت سؤال بزرگی در ذهنشان باقی می گذارد که چرا شهرهایی مانند ورامین، تبریز ، آستارا و …. می توانند و شهرداری اردبیل با ممانعت مواجه می شود؟
اگر بپذیریم که دانستن حق مردم است آیا نباید چرائی این رفتار دوگانه به اطلاع مردم رسانده شده و برای همیشه پرونده این سؤال بسته شود.
آرزو می کنیم روزی از روزها استاندار، فرماندار، شهردار، شورا و بازرسی و یا هر مسئول دیگری که می تواند به این سؤالات جواب بدهد و هرگونه ابهام در این ارتباط را شفاف سازی بکند .
آیا سؤال کردن در مورد تبعیض در تیمداری شهرداری ها گناه بزرگی است و یا آن قدر محرمانه است که عزیزان می شنوند و نمی توانند جواب بدهند؟
این که تیم شهرداری در حال نابودی است و یا شناسنامه فوتبال اردبیل است بحثی نمی کنیم . چرا که زیاد گفته شده و نتیجه ای به دست نیامده است. اما این بار امیدواریم نمایندگان دولتی که خود را پاسخگو می دانند به این امر جواب بدهند که دلیل محرومیت شهرداری اردبیل از تیمداری حرفه ای چیست؟ چرا امکان این کار برای دیگر شهرهای کشور فراهم است ولی برای اردبیل گناهی بزرگ و اقدامی غیر قانونی و خارج از چارچوب مقررات تلقی می شود؟




تحرک کاندیداهای احتمالی مجلس

نزدیک شدن به موعد انتخابات مجلس شورای سلامی کاندیداهای احتمالی را به تحرکی خاص وادار کرده است.
حضور در مجالس ترحیم، حرکت دست به سینه، خوشروئی، اظهار ارادت به همه، یارگیری و سر زدن به دوستان و آشنایان دور و نزدیک از جمله رفتارهایی است که عاشقان خدمت به مردم در کسوت نمایندگی مجلس این روزها از خود به نمایش می گذارند.
آن هایی که قصد دارند خود را در معرض قضاوت مردم قرار بدهند و برای جلوس در صندلی مجلس، ماراتن نفس گیری را آغاز بکنند می دانند که کاری بس بزرگ و طاقت فرسا در پیش خواهند داشت.
مثلی قدیمی است که می گوید: هر که خربزه می خورد پای لرزش هم می ایستد. انتخابات مجلس و شرکت در رقابت برای جلب آرای مردم کار کوچکی نیست و آن هایی که دلی به وسعت دریا و توانی بالا و تحملی برای شکست و ناکامی دارند باید در این عرصه وارد بشوند.
برای انجام امور تبلیغی مقرراتی وجود دارد که باید همه داوطلب ها نسبت به رعایت آن پایبند باشند. در این میان نمایندگان فعلی تا حدودی از این بابت در حاشیه امن قرار دارند چرا که تا ایام برگزاری، موقعیت آن ها این امکان را فراهم می سازد که با اظهار نظرهای مختلف، شعارهای امیدوار کننده و ارائه برخی آمار و ارقام با استفاده از تریبون های موجود در بحث تبلیغات زود هنگام از دیگر رقبا پیشی بگیرند.
در ماه های آینده اگر دیده شد نمایندگان به مسائلی ورود پیدا کردند که در سه سال گذشته کمتر به آن ها پرداخته اند نباید تعجب کرد. با نزدیک شدن به ایام انتخابات این گونه معجزه ها و دلسوزی ها را زیاد می توانیم شاهد باشیم.
با گذشت روزها و هفته ها از سال 98 افزایش حرکت های حساب شده ، برخوردهای بودار و تسویه حساب های آنچنانی را  خواهیم دید. لازم است به هر ترتیبی که بوده باشد اسم خود را بر سر زبان ها بیندازیم و از قربانی کردن دیگران در راستای رسیدن به هدف ترسی نداشته و از زیر پا گذاشتن انصاف و مروت نیز کوتاهی نکنیم.
در این میان مسلما دیواری کوتاه تر از مدیران دستگاه های اجرایی وجود نخواهد داشت. چرا که برای توجیه کم کاری ها و مهر تأئید زدن بر شعار ”من آنم که رستم بود پهلوان“ قربانی کردن مدیران زحمتکش و مقصر جلوه دادن آن ها به یک امر عادی تبدیل می گردد.
مدیرانی که در راستای حفظ استقلال کوشیده اند و به برخی از خواست ها تن نداده اند در ماه های پیش رو باید بیشتر در انتظار محبت ها و برخوردهای تند و مصاحبه های نیش دار و ایرادهای بنی اسرائیلی باشند.
موقعی انتقاد ها، بیان ضعف ها، اشاره به کاستی ها و تکیه بر عملکردها بر دل ها می نشیند و اثرات مثبت بر جای می گذارد که همه اقدامات از روی صداقت، دلسوزی و در راستای منافع جامعه و مردم بوده باشد. ریا و تظاهر و تأمین منافع دوستان ، هواداران و همراهان و رسیدن به خواسته ای به هر بها و بهانه ای کاری منطقی ، ایده آل و پسندیده نمی تواند باشد.
امیدواریم همه کسانی که اسب خود را برای شرکت در رقابتی سخت به نام انتخابات مجلس شورای اسلامی زین کرده اند عدل، انصاف، مروت، مردانگی، جوانمردی، صداقت و شجاعت را در دستور کار قرار بدهند و منافع جامعه را فدای منافع شخصی و جناحی نکنند. انشااله.




معنویت در ورزش

پیامبر اکرم(ص) در مسیر عبور خود با گروهی از مردم برخورد کرد، در میان آن ها مرد پهلوانی به عنوان زورآزمایی سنگی را بلند می کرد که به آن سنگ پهلوانان گفته می شد و مردم از قدرتمندی وی دچار شگفتی می شدند.
حضرت رسول اله(ص) فرمود: این چه صحنه ای است؟
عرض کردند: مردی سنگی را بلند میکند که به سنگ پهلوانان معروف است.
پیامبر فرمود: آیا شما به نیرومندتر از این پهلوان خبر  دهم؟
نیرومندتر از این پهلوان شخصی است که در برابر جسارت و توهین شخص دیگر خویشتن داری نموده و بر نفس خود غلبه کرده باشد و با این کار شیطانِ خود و شیطانِ رفیقش را مغلوب سازد.
این مطلب اشاره دارد به این که ورزش باید در پالایش نفس ورزشکاران مؤثر واقع شود. تلاش مسئولین در برافراشته کردن پرچم معنویت ورزش از ضرویات محسوب می شود و اگر در این میان مسئولین نتوانند به وظیفه خطیر خود عمل نمایند و یا با رفتار و کردارشان زمینه را برای سرنگونی علم معنویت در ورزش فراهم کنند از ورزش چیزی جز تمرینات و مسابقه و عضلات باقی نمی ماند. اگر معنویت از ورزش رخت بربندد  در آن از صداقت، راستی، درستی و جوانمردی  حرف زدن و سخن گفتن سرابی بیش نخواهد بود.
وقتی مسئولی در ورزش برای سرپوش گذاشتن به ضعف ها و ناکارآمدی ها و یا برای بستن دهان منتقدین حقیقت را در زیر پاها نابود می کند و یا برای دو روز بیشتر ماندن در صندلی ریاست در روز روشن حقایق را منکر می شود، و یا با تکیه بر آمارهای دروغ و بزرگنمایی ها به تقلب روی می آورد و مدیریت به هر بهانه ای را می پسندد و یا با رفتارهای چندش آور، باند و گروه و منافع خود را بر مصلحت ورزش ترجیح می دهد در شمار سرنگونسازان علم معنویت در ورزش قرار می گیرند و بالاترین و بزرگترین خیانت ها را نسبت به جامعه مرتکب می شوند.
مولا علی بن ابیطالب(ع) می فرمایند: قیمت آدمی به چیزی است که آن را خوش می دارد.
کسی که معنویت را متزلزل می کند، کسی که برای پرداخت نکردن ورودیه مسابقات به وسیله ای برای عقده گشایی دیگران تبدیل می شود، وقتی آدمی چیزهای حقیر را خوش می دارد و یا وقتی مهره ای برای بقای نالایقان در یک پست و مقامی محسوب می شود و یا دروغ را با همه زشتی هایش زیبا و حق می داند و یا به خاطر منافع مالی و یا برای به دست آوردن موقعیتی که استحقاقش را ندارد دیده بر واقعیت ها می بندد و یا به عناوین متعدد و بی مفهومی دلخوش کرده و برای باقی ماندن در عرصه به هر ذلتی تن می دهد معلوم می شود که چقدر ارزش دارد؟
ارزش آن هایی که ورزش را فقط از بعد اقتصادی نگاه کرده و از آن وسیله ای برای خوش رقصی استفاده می کنند در همان حدی است که خود را و شرف و شوکت و قدرشان را مورد معامله قرار داده اند.
امید می رود همه کسانی که داعیه بزرگی در ورزش دارند و به نوعی خود را در آن صاحب نظر می دانند باتمام وجود بر اهمیت معنویت در ورزش پی ببرند و بدانند و بدانند که فقدان معنویت در ورزش می تواند خیلی خطرناک بوده و عواقب ناخوشایندی به دنبال داشته باشد.




خارج از محدوده…….

گربه و پلنگ
دوستی به من گفت: بابا چقدر به این مدیران ورزشی گیر می دهید؟ شما ها کار و زندگی ندارید؟ اصلا به ما و شما چه ربطی داره که چه کسی را می خواهند در ورزش به کار بگیرند؟ بگذار راحت باشند چرا که برخی ها علاقه مندند در ورزش باشند و عده ای دیگر با پست دادن می خواهند آن ها را نمک گیر بکنند.
یکی از رؤسای هیأت های ورزشی گفته بود: اگه پلنگ هم بگیریم ، باز خواهند گفت گربه است. نه نه مرده راست هم می گوید به من و تو چه ارتباطی دارد شاید آقایون بخواهند پوست گربه را خال خالی بکنند و به جای پلنگ بفروشند.
فشار خون
در روزها و هفته های اخیر به خاطر تیم فوتبال شهرداری خون برخی ها بدجوری بالا رفته است.
وقتی علاقه مندان به تیم بی تفاوتی خیلی ها را می بینند با بالا رفتن فشار، زورشان به میهمانان می رسد و آن ها را از برخی حرف ها و محبت ها و اصطلاحات سیراب می کنند.
آخه کسی نیست به این آقایان بگوید زورتان به خودی ها نمی رسد ، می خواهید کاسه کوزه ها را سر دیگران بشکنید. خیالتان راحت اگر سکته هم بکنید و جنازه تان از ورزشگاه مدرن و فوق آماده اردبیل تشییع شود وضع تیم محبوب شما بهبود یافتنی نبوده و نخواهد بود.
کاشت درخت
در هفته جوان کاشت نهال در محوطه ورزشگاه علی دائی کار خوبی بود. جمعی از مسئولین آمدند و درختی کاشتند و عکسی به یادگار گرفتند و فضای مجازی را با خبر آن به تسخیر درآوردند.
تا این نهال ها به بار بنشینند امیدواریم که مشابه چنین گردهمایی و جشنواره عکس های یادگاری برای خود ورزشگاه و حال و روز آن نیز انجام شود.
قول می دهیم در چنین روزی عکس های مختلف از زوایای گوناگون بگیریم و کل فضای مجازی را چند روزی به تسخیر خبر حضور پربرکت مسئولین در ورزشگاه علی دائی درآوریم. قربان آن گروه از مسئولین باید رفت که عاشق عکس های یادگاری و علاقه مند و هوادار و سینه چاک فضای مجازی و حضور گسترده در آن هستند.
نمرده عزا نگیرید
به دبال استاندار اردبیل که در سال 97 وعده ایجاد 20 هزار شغل را داده بود امسال نیز رئیس سازمان جهاد کشاورزی تحقق 10 هزار شغل در بخش کشاورزی استان را داده است.
کسی نمی گوید شدنی نیست حتما خبرهائی است که چنین ادعائی می شود ولی امیدواریم که این وعده نیز به سرنوشت قول استاندار دچار نشود و حداقل امسال این یکی به طور کامل محقق شود.
آدم بخیل و حسودی که نیستیم و به این هم معتقدیم که نباید نمرده عزا گرفت و پیش از مرگ واویلا کرد ولی از این قبیل وعده مسئولین آنقدر ناامید شده ایم که ناخودآگاه حساسیت نشان می دهیم. مگاپروژه های خدابخش ضریب بی اعتمادی به چنین وعده ها را در ما افزایش داده است. امیدواریم که جهادکشاورزی تا پایان سال به ثمر رسیدن این وعده را شفاف اطلاع رسانی نماید.
رونق تولید
بهنامجو جوان است . دوست دارد که با موفقیت در اردبیل رزومه پرباری برای خودش تدارک ببیند. دوندگی ها، بازدیدها و حرف هائی که می زند اکثرش به دل می نشیند.
تازگی ها گفته است: صرفه جویی و تلاش برای رونق تولیدات اولویت مسئولان استان است. حرف بدی که نیست ولی آیا همه مدیران چون او فکر کرده و خواهند کرد؟حالا آمدیم و مدیری این دو مقوله یعنی صرفه جویی و تلاش را جدی نگرفت آیا با آن نباید برخورد بشود؟ آیا مدیرانی که از حمایت این شورا و آن مجمع و آن نمی دانم چی چی طلبان برخوردارند حاشیه امنیت خواهند داشت؟ عده ای در پست ها و مقام ها کنگر خورده اند و لنگر انداخته اند رسیدگی به عملکرد آن ها و میزان موفقیت شان در اولویت های استان بیشتر و بیشتر باید حساسیت به خرج داد.
بازار داغ گردشگری
این روزها بحث توسعه استان روی کاکل گردشگری می چرخد. خلاصه هر استانداری که در اردبیل قبول مسئولیت کرده با توجه به سفارش گروه مشاوران و آگاهی های خود، درمان دردهای توسعه و پیشرفت را در یکی دو محور خلاصه کرده اند. گردشگری، صنعت، کشاورزی و … از زمان تشکیل استان مطرح بوده و بهنامجو هم بعد از شروع به کار از این که گردشگری محوریت توسعه استان باشد تلاش کرده است.
امروز اکثر اقدامات را به گردشگری ربط می دهند و مانور زیادی بر روی آن انجام می پذیرد. امیدواریم همه خواب هایی که برای گردشگری استان دیده شده به موقع تعبیر شوند.
در ادامۀ می شود می شود هائی که در حوزه گردشگری گفته می شود تازگی ها مدیر کل میراث به توریسم درمانی و توسعه آن نیز اشاره کرده و گفته است: توریسم درمانی استان، متناسب ظرفیت ها و توانمندی های موجود با هدف جذب گردشگران خارجی توسعه می یابد.
این هم در ردیف وعده ها قرار می گیرد و ما هم از خدامون است که گردشگری به کمک توسعه استان بیاید. اگر نظری غیر از این هم داشته باشیم نباید حرفی بزنیم. چرا که از قدیم گفته اند: تو شهر نِی سوار ها باید سوار نِی شد. وقتی همه شعار گردشگری گردشگری سر می دهند چرا ما چنین نکنیم.
مدیران ریاست طلب
کریمی نماینده مردم اردبیل، نیر ، نمین و سرعین در تازه ترین سخنان به یکی از مهم ترین مسائل جامعه اشاره کرده و گفته است: متأسفانه هنوز برخی مدیران با سند سازی کذایی حاضر به دل کندن از میز ریاست نیستند.
کشف جدیدی که با شنیدن آن همه انگشت تعجب به دهان می مانند و هزاران آفرین و احسن نثارش می کنند و از شهامتی که به خرج داده تقدیر می کنند. اما در میان هلهله ها و تعریف ها و تمجید ها برخی ها هم می پرسند که چرا حالا؟ بعد از گذشت این همه مدت و در ماه های آخر نمایندگی، مدیران سند ساز چهره می شوند و چرا سرپوشیده و سر به مهر و با کنایه.مدیران سند ساز ِ دل نکن از مدیریت که جزء اسرار مگو نیست که نماینده مردم سربسته در مورد آن ها سخن می گوید. نماینده و با احتیاط حرف زدن و پرده بر روی واقعیت ها کشیدن؟ بعیده و نماینده ما نیز مطمئنا باید حرف بزند و عاشقان و سینه چاکان میز ریاست و مدیریت را به جامعه معرفی بکند.می گویند راز چیزی است که بلای آن در محافظت است و هلاک آن در افشا. ولی این ضرب المثل در مورد نمایندگان ما در مجلس صدق نمی کند. می گویند و اقشا می کنند مدیران خوش نشین و آن هایی را که سند ساز هستند.




ساختار باشگاهی ضامن موفقیت در فوتبال

در ایامی که شکست های متوالی تیم فوتبال بزرگسالان شهرداری در رقابت های لیگ دسته سه کام دوستداران و علاقه مندان به فوتبال را تلخ می کرد موفقیت و درخشش نوجوانان باشگاه شهرداری در مرحله نهایی رقابت های لیگ مناطق و صعود به لیگ برتر امید به روزهای خوش فوتبال این باشگاه را زنده کرد.
صعود همراه با اقتدار در فوتبال لذت دیگری دارد و تیم نوجوانان شهرداری با پشت سر گذاشتن دو مرحله سخت و حساس و بدون شکست ، مقتدرانه جواز صعود به لیگ برتر را به دست آورد. نتیجه ای شیرین، حاصلی پرثمر، خوشحالی دلچسب و امیدواری به روزهای اینده حاصلی از صعود آینده سازان فوتبال اردبیل بود.
زمانی که این تیم در دور اول رقابت ها در بوکان در صدر گروه قرار گرفت نتایج به دست آمده گوته بر توانایی ها و قدرت شان بود. ویژگی هایی که این تیم از آۀن بهره می برد
یش بینی برای موفقیت در دور دوم رقابت ها را اسان می کرد. در مشهد که همه تیم های حاضر از قدرقدرتان فوتبال نوجوانان کشور بودند در قبال قدرت و وحدت و انسجام تیمی یاران شهرداری اردبیل سر تعظیم فرود آوردند و چاره ای جز تحسین فرزندان لایق سبلان پیدا نکردند.
در موفقیت یک تیم فوتبال عوامل مختلفی می توانند دخالت داشته باشند. عواملی که زنجیر وار به هم می پیوندند و برای کسب نتایج مطلوب تیم را از آغاز رقابت ها تا پایان آن مورد حمایت قرار می دهند.
مدیریت باشگاه، کادر فنی و سرپرستی، اولیای بازیکنان، همکاری آموزش و پرورش، پشتیبانی اداره کل ورزش و جوانان و هیدت فوتبال و ساختار و انسجام باشگاه از مهم ترین عوامل محسوب می شوند
عامل دیگری که می تواند در پیمودن راه موفقیت برای یک تیم در رده سنی پایه تأثیر مثبت داشته باشد نگاه ورزشی به مسئله و دوری کردن از تفکر اقتصادی محض است.
وقتی فعالیت در رده پایه فوتبال را گاو شیردهی به حساب آورند و فقط از دریچه درآمد زایی به آن نگاه بکنند و آن را به عنوان دکان دونبشی برای به دست آوردن پول بیشتر تلقی نمایند انتظار صعود و کسب نتایج مطلوب و قرار گرفتن در جمع برترین های کشور غیر ممکن می شود
صعود غرور آفرین تیم فوتبال نوجوانان شهرداری به لیگ برتر حاصلی از حاکمیت نگاه ورزشی در فضای این تیم می باشد. کادر فنی و سرپرستی دغدغه چگونگی تأمین هزینه ها و یا دست به دامتن اولیاء بازیکنان شدن و یا پهن کردن بساط التماس و خواهش در پشت اتاق مدیر کل ورزش و جوانان را ندارند . آن ها موظف به ادای وظیفه و تلاش برای بالا بردن سطح کیفی و فنی تیم و بازیکنان هستند.
باشگاه در حد وسع و توانانیی برای برطرف کردن نیازها اقدام می کند و اگر در یک مجموعه وظایف تعریف شده باشند و حرکت ها در یک چارچوب مشخص انجام پذیرد نوجوانان و جوانان اردبیل قادرند نتایج مطلوبی رقم بزنند و برای شهر و استان موفقیت کسب نمایند.
هرچند که تیم فوتبال نوجوانان شهرداری در طول فصل با مشکلات و نارسایی هایی نیز مواجه بوده است ولی وابستگی تیم به مجموعه ای که تا حدودی از انسجام لازم برخوردار می باشد تیم و دست اندرکاران آن را در غلبه بر مشکلات همراهی کرده است.




والیبال سؤگلی، فوتبال ناتنی

زمانی که مسئولین استان در جلسه شورای عالی ورزش همگانی و قهرمانی برای حضور یک تیم از اردبیل در لیگ دسته یک والیبال دل می دادند و قلوه می ستاندند در گوشه دیگری از این شهر نماینده فوتبالش در لیگ سه در آستانه سقوط به رقابت های استانی قرار می گرفت.
تحمل شکست خانگی و وضعیت متزلزل تیم فوتبال شهرداری برای دوستداران واقعی فوتبال اردبیل سخت و طاقت فرساست.
هر علاقه مندی به ورزش از عنایت استاندار و تأکید وی برای حضور یک تیم از اردبیل در لیگ دسته یک والیبال ممنون و سپاسگزار خواهد بود ولی باید این حق را به فوتبال دوستان نیز داد که بپرسند پس چرا آقای استاندار در رفع مشکلات تیم شهرداری کوچکترین اقدامی نکرد و برای خارج کردن آن از بن بستی که گرفتارش کرده بودند توجهی ننمود.
این که رشته والیبال به یک سؤگلی تبدیل شود جای خوشحالی است اما معطل ماندن تیمی که شناسنامه فوتبال اردبیل است برای 300، 400 میلیون تومان زجرآور نیست؟
آیا نمی توان پرسید که این چه سیاست و چه برنامه ای است که به راحتی سرمایه موجود را از دست می دهیم ولی برای به دست آوردن امتیاز در یک رشته دیگر تلاش می کنیم و از مسئولین فدراسیون درخواست مساعدت می نماییم. آیا این گونه رفتار مصداق یک بام و دو هوا در ورزش نمی تواند باشد؟
به زمین و زمان و به مردی و مردانگی قسم که لیاقت فوتبال اردبیل و نماینده اش سقوط به رقابت های استانی نبوده و نیست. کسانی که در طول فصل فریادهای دوستداران فوتبال را شنیدند و به آن پشیزی ارزش قائل نشدند ، آن هایی که کوچکترین گامی برای کمک و مساعدت به تیم برنداشتند و عزیزانی که با برخورداری از قدرت و امکانات به فوتبال پشت کردند و وضعیت دردناک نماینده آن در لیگ سه را ندیدند و نخواستند ببینند مشغول الذمه فوتبالیست ها، جوانان و هواداران فوتبال اردبیل هستند.
خوشحالیم که قرار است والیبال در فصل پیش رو نماینده ای در لیگ دسته یک کشور داشته باشد ولی متأسف و غمگین باید شد که به راحتی نماینده فوتبال اردبیل را در دریایی از مشکلات و اندوه تنها گذاشتیم و برایش نسخه شفابخشی نپیچیدیم.
میزبانی مسابقات بین المللی را می پذیریم تا بتوانیم والیبال را محبوب جوانان و نوجوانان بکنیم. هزینه می کنیم و عرق می ریزیم تا خانواده ها را بیشتر با والیبال آشنا بکنیم و از طرف دیگر رشته ای با بالاترین جمعیت تحت پوشش و محبوب خانواده ها و جوانانرابه حال خود رها می کنیم و نظاره گر نابودی و فنای تدریجی اش می شویم.
خلاصه فوتبال و تیم شهرداری گویا فرزند ناتنی ورزش اردبیل است چرا که در سال های اخیر با بالاترین و بیشترین کم محبتی ها مواجه بوده است.
شورای شهر و لطف الهیان هم که حداقل در فصل جاری می خواستند تیم را سروسامان بدهند با مخالفت بازرسی روبرو شدند. عده ای هم انگ حرکت انتخاباتی زدند و موانع پشت موانع ایجاد کردند. لطف الهیان اگر می خواست از توجه به تیم بهره برداری انتخاباتی بکند و روی این اصل مورد حمله قرار گرفت حداقل در کنار خلع سلاح کردن وی راه حلی برای رسیدگی به امور تیم ارائه می کردند.
در پاک کردن صورت مسئله ماهر و استادیم و برخورد با دیگران به هر بها و روشی را درست و اصولی تلقی می کنیم.
امیدواریم که توجه به برخی از رشته های ورزشی و بی توجهی به تعدادی دیگر منشأ سیاسی، تسویه حساب های جناحی و باندی و رفاقت ها و وابستگی ها نباشد چرا که اگر چنین باشد جامعه ورزش و دوستداران فوتبال عاملین و بانیان این حرکت ها را هرگز نخواهند بخشید.




پیشرفت در حرف، عقب ماندگی در عمل

تعطیلات عید معمولا فرصتی را فراهم می کند تا چند روزی بساط سفر برپا گردد. هرچند وضعیت اقتصادی و گرانی حاکم، سفری مطلوب را امکان پذیر نمی سازد اما هم این که چند روزی بعد از یک سال تلاش، استرس و جان کندن انسان بتواند ایامی را در آرامش و به دور از دغدغه های جاری بگذراند نعمتی بزرگ محسوب می شود.
مسافرت های امسال به جز روزهای اول عید نگرانی های زیادی را به سبب وضعیت جوی و جاری شدن سیل در نقاط مختلف کشور ایجاد کرده و استرس و دلهره را جایگزین آرامش نمود. سیل کام عده ای از هم وطنان را در اولین روزهای سال جدید تلخ کرد و غم و اندوه و مصیبت را جایگزین شادی و سرور نمود.
جدای از غمی که بلایای طبیعی بر اردوگاه عید نوروز امسال مستولی کرد مسافرت به برخی از شهرهای کشور و مقایسه سیمای شهری آن مناطق با اردبیل واقعیتی مبنی بر فقر توسعه و پیشرفت در شهر ما و عدم توجه کافی به زیبا سازی و ایجاد فضای مناسب شهری را مورد تأکید قرار می دهد.
اگر کسی به برخی از کلان شهرها و حتی شهرهایی با جمعیت و مساحت متوسط پس از یک سال مسافرت کند در ورود به شهر می تواند تفاوت های گذشت یک سال را در چهره شهر به وضوح مشاهده بکند. می تواند ببیند و احساس بکند که مسئولین آن شهر در یک سال گذشته برای تغییر دادن چهره شهر و زیبا نمودن فضای آن مصمم بوده و به خوبی برنامه ریزی کرده و به موقع به هدف دست یافته اند.
بهبود وضع امور که خود به خود انجام نمی شود. نیاز به کار و تلاش ، یک دلی و همراهی مردم با مسئولین دارد. شعار دادن ، حرف زدن ، سیاسی حرکت کردن و همه چیز را فدای رقابت های جناحی، باندی و حزبی نمودن نمی تواند در تغییرات مورد نیاز چهره شهر مؤثر واقع شود.
آدم حسودی نیستم که در ارتباط با پیشرفت و توسعه دیگر شهرها تنگ نظر باشم. حسادت بلایی خانمانسوز، فاسد کننده ایمان و تباه کننده زندگی است.
در تعریف حسد آورده اند: “حسد یعنی آرزوی از بین رفتن نعمت از برادر دینی در حالی که می داند آن نعمت به صلاح اوست”.
به این که دیگر شهرها هر روز گامی به جلو در مسیر پیشرفت و توسعه برداشته اند حسادت نمی کنم چرا که مسئولین آن مناطق لیاقت آن را داشته اند که به چنین پیشرفت هایی دست یافته اند ولی این حق را دارم که به وضعیت آن ها غبطه به خورم.
غیطه یعنی آرزوی داشتن آن نعمت برای خود و سعی و کوشش برای رسیدن به آن ، بدون آرزو یا تلاش در زمینه از بین رفتن آن نعمت از دیگری ؛ که حالتی قابل ستایش است و انسان را به تلاش سازنده وا می دارد.
غبطه می خورم به شهرهایی که تغییر در چهره آن ها هر روز قابل لمس و احساس است ولی شهر ما که در حرف ده ها و صدها عامل برای برتری آن می شماریم و با کلمات و لغات از جمله زمستان بیدار، توسعه گردشگری، مگاپروژه ها، ایجاد شغل و کاهش بیکاری و ده ها و ده ها شعار دیگر ادعای بزرگی می کنیم در وضعیت ظاهری شهر و زیبا سازی فضای آن و توسعه ورودی ها درجا می زنیم و این ها در حالی است که حتی برای کسب نمره 19 در عملکرد خود رضایت نمی دهیم و با در اختیار گرفتن فضای مجازی و به راه انداختن باندی مخوف و خطرناک در بازی با آبروی منتقدان از همه سبقت می گیریم و هیچ برای بهبودی اوضاع اندیشه نمی کنیم و روزمرگی را بهترین وسیله برای ادامه حیات مدیریت خود قلمداد می کنیم.
چرا شهر و دیار ما با چنین مشکلی مواجه شده است؟ آیا به آن فکر کرده ایم و برای برطرف نمودن موانع موجود بر سر راه پیشرفت و توسعه اش اندیشیده ایم؟ در همه شهرهایی که کاروان پیشرفت آن ها با سرعت مطلوب به سمت جلو حرکت می کند یک دلی، یک رنگی ، صمیمیت و چشم پوشی از منافع شخصی و باندی در قبال منافع جامعه و شهر و استان حرف اول را می زند. در آن شهرها و مناطق اختلاف نظرهای درون خانوادگی را اجازه نمی دهند که به عنوان سدی در برابر وحدت و هماهنگی آن ها برای دست یابی به اهداف مشترک نقش آفرینی نمایند. اختلاف در دیدگاه های سیاسی و ربط دادن آن به امور مورد نیاز شهر و استان در بین آن ها جایگاهی ندارد. وقتی منافع شهر نیاز داشته باشد اختلافات سیاسی ، باندی، جناحی و حزبی کنار گذاشته می شود و همه در یک صف واحد برای به دست آوردن منافع عمومی پشت سر یکدیگر قرار می گیرند و منافع جامعه را فدای منافع باندی، جناحی و شخصی نمی کنند.
آیا در اردبیل نیز چنین رفتاری از فعالان عرصه سیاست و اجتماع دیده می شود؟
از سه سال قبل هر حرکت و اقدام شهرداری را انتخاباتی و هدف دار قلمداد کرده ایم . هواداران شهرداری ده ها کانال و گروه در فضای مجازی برای مقابله با منتقدان و مخالفان راه اندازی می نمایند. عده ای قلم به دست منتظرند تا یکی جرئت گفتن جمله وجود ابرو در بالای چشم دولت تدبیر و امید را به خود بدهد آنگاه با چنان حمله ای مواجه بشود آن سرش ناپیدا. تحمل کوچک ترین انتقاد از دولت محلی را نداشته باشیم و همه اقدام دولتمردان را مباح و آن ها را از هر گونه کم کاری و اشتباه به دور قلمداد بکنیم. برای در اختیار گرفتن فضای مجازی به خوبی هزینه بکنیم و در مقابل، شرافت قلم و استقلال خود را با چندغازی معامله نمائیم. در اصل دفاع کورکورانه از ولی نعمتان کوتاهی نکنیم و دین و دنیای خود را با موقعیت و دیناری معامله نمائیم . در ازای مزیت های مادی چشم بر واقعیت ها ببندیم و رسالت مهم خود مبنی بر دفاع از حق و حقیقت را به آسانی فراموش کنیم. همه چیز را در وابستگی های جناحی و سیاسی خلاصه بکنیم و شایسته سالاری را فدای وابستگی ها و حضور در ستادهای انتخاباتی نمائیم. اجازه نفس کشیدن و یا حتی صدور یک بیانیه ساده به گروه هایی که چون ما فکر نمی کنند را ندهیم و انحصار طلبی را در بالاترین حد خود در معرض نمایش قرار بدهیم.
برای هر چیز به دنبال مقصر بگردیم و سعی بکنیم بارش باران و حتی راه افتادن سیل را هم به دولت های نهم و دهم ربط بدهیم. اجازه کوچک ترین اظهار نظر در مورد دولتمردان فعلی را به احدی ندهیم و تا دلمان می خواهد از موضع قدرت به دولتمردان قبلی ناسزا گفته و کوچک شان بشماریم و خلاصه همه حرف ها، اقدامات، سنجش و اندازه گیری را در اندازه های سیاسی و وابستگی های جناحی خلاصه بکنیم و انتظار داشته باشیم که شهر و استان ما نیز هر روز شاهد تغییر و تحول آن هم از نوع مثبت و رو به جلویش باشد.
تا زمانی که در قبال نیازهای منطقه و دفاع از واقعیت های موجود یک دلی و یک رنگی و همراهی جای باند بازی و تعصب های جناحی را نگیرد و تا موقعی که پست ها و مقام ها نه بر اساس شایستگی و کارآمدی بلکه بر اساس میزان وابستگی به آن نماینده و این جناح و آن باند تقسیم بشود آرزوی تحول و توسعه در امور شهر و استان سرابی بیش نخواهد بود.
وقتی مسئولی سه سال در خواب ناز فرو برود و در قبال برخی از مسائل چشم بپوشد و در آستانه انتخابات تازه به یاد آن ها بیفتد معلوم است که در جلب اعتماد مردم نمی تواند موفق عمل نماید.
شهر و استان برای این که به حق قانونی و طبیعی خود دست پیدا بکند به وحدت و یک دلی همه کسانی که می توانند در این راه مؤثر واقع بشوند نیاز دارد. سیاست پیشگی و حمایت کورکورانه از هر مسئول و صاحب منصبی مانعی مهم برای پبشرفت منطقه محسوب می شود. برخوردار شدن از سفره گسترده مسئولین و زیر چتر حمایت برخی از دست اندرکاران امور قرار گرفتن بزرگ ترین ضربه ها را به استقلال کسانی که ادعای خدمت به جامعه را دارند وارد می کند. دست روی دست مسئولین گذاشتن و ادعای دفاع از حقوق مردم داشتن پذیرفتنش بسیار مشکل و غیر قابل قبول می شود.
به جای پهن کردن بساط تهمت زنی و حاشیه سازی از منافع استان و منطقه باید دفاع کرد و با پرهیز از هرگونه جانبداری های بودار و هدف دار برای تحرک بخشیدن به حرکت های مثبت و اصولی در استان یک دلی و هم زبانی و بیان واقعیت ها و مبارزه با کم کاری ها و خودمحوری ها در دستور کار قرار گیرد و کشمکش های سیاسی ، جانبداری های جناحی و حرکت های منفعلانه فدای منافع جامعه و همگانی گردد. انشااله.




پریوند خدمتگزاری صادق و نماد عشق و محبت

دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل از اولین رئیس این داشگاه در آخرین روزهای سال 97 تجلیل می کند.
اقدامی مناسب و ستودنی که می تواند در تقویت انگیزه دست اندرکاران امر در خدمت هرچه بیشتر به جامعه و فرهنگ و دانشجویان مؤثر باشد.
مهندس یعقوب پریوند معلمی برجسته، خدمتگزاری صادق، مسئولی دلسوز و مردی از قافله دوستان انقلاب و یاران نظام است.
خوشرویی، راستی، عزت نفس، افتادگی و رفتار نیک از دیگر خصوصیات این مرد دوست داشتنی می باشد. خدمات فعالیت ها و اقدامات وی در راه اندازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل برای کسانی که در آن سال ها از نزدیک شاهد پا گرفتن این واحد آموزشی در اردبیل بودند پوشیده نبوده و نیست.
مردان بزرگ و تأثیرگذاری چون یعقوب پریوند می توانند نماد عشق و محبت و امیدواری باشند. وقتی در سال 63 بدون کوچکترین امکاناتی راه اندازی دانشگاه ازاد اسلامی واحد اردبیل در دستور کار قرار گرفت کمتر کسی می توانست تصور بکند که روزی دانشگاهی که در یک ساختمان استیجاری با مدیریت پریوند آغاز به کار می کند به بزرگترین مرکز آموزشی استان تبدیل خواهد شد ولی این کار شد چرا که پریوند و همکارانش در آن مقطع حساس معتقد بودند که برای زیستن، بهتر زیستن و توانمند شدن و منشأ اثر شدن باید امیدوار بود و آن جمع کوچک ولی عاشق و مصمم امیدوار بودند نهالی را که با هزاران رنج و خون دل خوردن می کارند روزی چنان سر بر آسمان می گذارد که کل منطقه را تحت تأثیر قرار می دهد.
جوانانی که در دانشگاه ازاد اسلامی اردبیل مشغول به کار هستند و یا آنهایی که در سایه محبت برخی ها دفتر و دستکی در آن محیط زیبا و خاطره انگیز برای خود راه انداخته اند باید بشناسند کسانی را که سال ها انواع ناملایمات را تحمل کرده و خم به ابرو نیاورده و با دفاع از کیان دانشگاه گامی هرچند کوتاه از اهداف عقب نشینی نکرده اند تا امروز دانشگاه بزرگ و تأثیر گذاری چون آزاد اسلامی در اردبیل از موفقیت و جایگاه مناسبی بهره مند گردد.

همه مطمئنا در ارتباط با یکی از ویژگی های مهندس پریوند هم عقیده خواهند بود و آن ادب و بزرگواری آن مرد می باشد.
از خدا جوئیم توفیق ادب
بی ادب محروم شد از لطف حق
مهندس پریوند در سایه ادب و تواضعی که داشت در جامعه همیشه از یک جایگاه خاص بهره می برد. او با قبول مسئولیت های حساس مانند فرمانداری اردبیل، مدیریت صدا و سیمای مرکز ازدبیل و ریاست دانشگاه ازاد اسلامی چون در پناه حق قرار داشت می توانست در راه خدمت به جامعه اقدامات مؤثری انجام بدهد.
از ادب پرنور گشته است این فلک
وز ادب معصوم و پاک آمد ملک
مهندس پریوند خدمتگزاری است که خدمات و آثارش همواره با تاریخ فرهنگ و دانشگاه این منطقه همراه خواهد بود. در دین اسلام ارزشمندترین مردم، سودمندترین آن ها می باشد و پریوند با توجه به خدماتش با دستانی خالی ولی اراده ای محکم و ستودنی از ارزشمندترین فرزندان دیار سبلان محسوب می شود.
پیامبر بزرگ اسلام سودمندی و خدمت به مردم را در کنار ایمان به خداوند معیار و ملاک ارزشمندی انسان دانسته و می فرماید: ایمان به خدا و نفع رساندن به بندگان او دو خصلت نیک است که برتر از آن چیزی نیست.


باید از دکتر اسحق رسولی رئیس دانشگاه ازاد اسلامی واحد اردبیل و دیگر کسانی که در امر برپایی مراسم تجلیل از یک خدمتگزار بزرگ پیشقدم شده اند تقدیر و تشکر گردد.
امید می رود در روز 20 اسفند ماه مراسمی در شأن مرد بزرگواری چون مهندس یعقوب پریوند برگزار شود. مراسمی که در آن از همه کسانی که از اولین روزهای تأسیس دانشگاه با وی همراه بوده و الآن در قید حیات هستند و از کارکنان بازنشسته و حتی آن هایی که در مقطعی در دانشگاه مسئولیت داشته اند دعوت شود تا بعد از سال ها همه کسانی که برای این دانشگاه زحمت کشیده و در توسعه آن سهیم بوده اند در زیر یک سقف جمع شوند و ضمن تجلیل از اولین رئیس دانشگاه خاطرات خوش سال های گذشته را زنده بکنند.
مسلما در چنین مراسمی جای خالی برخی از عزیزان از جمله مرحومین دکتر بایبوردی، دکتر اسفندیاری ،دکتر چوخاچی زاده، دکتر عزیز یحیوی ، حاج آقا ذاکر حمیدی، حاج آقا حسن پور ، حجت الاسلام میر داماد مرتضوی، حاج اقا جلیل زادگان و ….. بیشتر احساس خواهد شد.




هیأت های ورزشی و جلوگیری از حکومت نااهلان

امام هشتم شیعیان حضرت امام رضا(ع) می فرمایند:” کسی که برای خود خواهان ریاست باشد هلاک می شود، زیرا ریاست جز برای اهلش شایسته نیست”. دست اندرکاران ورزش استان و بخصوص هیأت های ورزشی نیازمند توجه و عمل به فرمایشات هشتمین اختر تابناک امات و ولایت هستند.
بارها دیده شده است کسانی که با توسل به هر ابزار و وسیله ای در ورزش تلاش کرده و می کنند که راه را در مدیریت رشته های مختلف ورزشی به شایسته ها ببندند و با اجابت غیر منطقی خواسته های نفسانی و پیروی از علاقه درونی خود به جاه و مقام و شهرت، شایسته سالاری را نابود نمایند بزرگ ترین لطمه ها را به ورزش وارد کرده و خواسته و ناخواسته به نسل جوان خیانت کرده اند.
ورزش و رشته های مختلف ورزشی برای قرار گرفتن در مسیر پیشرفت،چاره ای جز مدیریت افراد اهل و تنگ شدن فضا برای نااهلان ندارد.
کسانی که به ناحق و کمک ابر و باد و مه و خورشید و مهندسی کردن انتخابات هیأت ها و دست به دامن همسایه ها و هم شهری ها شدن صاحب موقعیت می شوند، این کار آنها نتیجه ای جز وارد کردن ضربات سهمگین به رشته های ورزشی نداشته و نخواهد داشت.
رسول خدا(ص) می فرمایند: کسی که بر گروهی از مسلمانان پبشی بگیرد در حالی که می داند در میان آنان کسی هست که از او برتر است بدون تردید به خدا و رسول و مسلمانان خیانت کرده است.
کسی که به ریاست طلبی آلوده می گردد پیوسته مواظب است تا در برابر اطرافیان خود به گونه ای رفتار نماید که با حیثیت ظاهری او منافات نداشته باشد. به همین جهت همواره گفتار و اعمال اش را مطابق میل و رغبت دیگران قرار داده ، برخلاف آنچه در باطن معتقد است ، عمل می کند. دورویی را شعار و نفاق را برنامه و شیوه عملی خود می سازد، با دگران منافقانه طرح دوستی می ریزد ، در جایی که کم ترین علاقه ای به آنان ندارد.
نگاهی به کارنامه برخی ها در ورزش می تواند این ادعا را ثابت بکند. دیده شده است کسانی مدت ها پشت سر خیلی ها حرف زده و در مقاطعی از تأئید آنها سر باز زده است ،وقتی احساس خطر بکند نظر قبلی را زیر پا له کرده و برای ماندن در پست دست به دامن آنها می شود و با لطایف الحیل و انواع وعده ها آنها را وارد معرکه کرده و بعد از بهره برداری های لازم این افراد را به بی کارترین افراد در مجموعه تبدیل می کند. رفتار این چنینی با افراد مختلف علتی جز ریاست طلبی و دل بستن به میز ریاست و از دست ندادن عنوان های پوچ و توخالی ندارد.
مولای متقیان علی ابن ابیطالب(ع) نیز می فرمایند: دوستی ریاست، انسان را از محبت خدای سبحان باز می دارد.
پس در ورزش استان و هیأت های ورزشی اگر باشند کسانی که به ناحق در جایگاهی قرار گرفته اند باید به خود آیند و از وارد شدن ضرر وزیان بیشتر به مجموعه تحت مدیریت خودداری کرده و دل به دو و یا سه روز مدیریت در این دنیای فانی نبندند و بدانند که اگر چند صباحی دنیا به کام ما و در اختیار ماست دیری نمی پاید که بر وفق مراد دیگری و به کام غیر ماست. به هوش باشیم و دل به ریاستی که فنا پذیر است نبندیم.
چیست دوران ریاست که فلک با همه قدر
حاصل آن است که دایم نبود دورانش