1

وحدت و یکدلی پایه و اساس همه موفقیت ها

روزی مردی بر در خانه خود نشسته بود. یکی از روستاییان سوار بر خری از جلوی او می گذشت، صاحب خانه با روستایی آشنایی دوری داشت ولی نه در حد ”خانه خواه“. رهگذر سلامی کرد و صاحبخانه پاسخی و بفرمایی. روستایی گویی منتظر این کلام شیرین بود به سرعت از الاغ خویش پایین پریده ، گفت آی به چشم . رفیق عزیز بفرما میخ طویله خرم را کجا بکوبم؟ صاحبخانه که دید یک کلمه تعارف کرده و دو سه روز باید به شکم بکشدگفت: بیا بکوب سرز بان بنده.
ما هم اشتباهی کرده نوشتیم که ورزش و بودن در آن نباید وسیله ای برای دستیابی به اهداف غیر ورزشی باشد، نوشتیم که صداقت در ورزش باید در راس همه اقدامات ، حرف ها و گفته های مسؤولین باشد، نوشتیم که ورزش را باید برای ورزش دوست داشت و تلاش و دوندگی در آن را فقط و فقط در جهت خدمت بی منت و جلب رضایت خالق و مخلوق انجام داد، نوشتیم که به خاطر چند روز پست و مقام نباید واقعیت ها زیر پا گذاشته شود و گفتیم که در ورزش حرکت در محدوده وظایف و قدرت و توانایی خود پسندیده و مورد قبول است، یادآوری کردیم که در ورزش نباید حاصل تلاش دیگران را مصادره کرد و هر کار و اقدام مناسبی را با استفاده از فرصت های به دست آمده به نام خود ثبت کرده و در اختیار افکار عمومی قرار داد، گفتیم که وحدت و یک دلی در ورزش پایه و اساس همه موفقیت ها به شمار می رود و اگر کسانی در هر موقعیت و منصبی که بوده باشند بخواهند با توسل به هر روش و رسمی، وحدت ورزشی را به هم بزنند خائنانی هستند که طردشان از جامعه ورزش لازم و ضروری است، نوشتیم که یک مسؤول نباید حداکثر انرژی خود را برای مطرح شدن ، در مقابل دوربین ها قرار گرفتن و در فضای مجازی ظاهر شدن صرف بکند.
آن که عاشق است و مرد تلاش، حداکثر انرژی را باید در جهت دستیابی به اهداف ، پیشبرد ورزش و تامین نیاز و خواسته جوانان ورزشکار صرف کند، گفتیم که در ورزش ایران اسلامی نباید هدف وسیله را توجیه کند و به طرق مختلف برای رسیدن به اهداف، اصول اخلاقی زیر پا گذاشته شود و یادآور شدیم که باید در پیشگاه احدیت جوابگوی تمامی افعال و کردار خود باشیم پس لازم است نفس خود را مهاربکنیم و همه چیز را فدای پست و میز ریاست نکنیم.
این ها را گفتیم و نوشتیم و متاسفانه از سوی کسانی که خود را مؤمن و متعهد و کارآ و عقل کل به حساب می آورند مورد بی مهری قرار گرفته و توسط نوچه ها و دست نشاندگانشان تهدید شدیم که چرا به ساحت مقدس، بی آلایش، پاک و به دور از هرگونه حاشیه، بی احترامی کرده ایم.
آنهایی که تاب تحمل کوچکترین انتقاد و شنیدن حرف حق را نداشتند برای ما داستان ها سرودند و عاشق این و طرفدار آن و کشته و مرده این مقام و آن مسؤول قلمداد کردند . گویا آنها عادت به شنیدن تعریف و تمجید دارند و لاغیر. آنها دامن خود را از هرگونه انتقاد و حرف و سخن مخالف باب میلشان، پاک و منزه می دانند و به هیچ صراطی مستقیم نبوده و نیستند جز صراط تعریف، ستایش و گنده گویی.
آماده ایم به خاطر ورزش و سربلندی آن و پاک شدن صحنه مردی و مردانگی و صداقت و انسانیت و فتوت و پهلوانی تاوان داده و به طرق مختلف مورد نوازش قرار بگیریم ولی به خاطر خوشایند این و آن و راضی نگاه داشتن سروران برای یک آگهی و رپرتاژ موضع بر حق خود را از دست ندهیم و چون بوقلمون هر روز رنگی تازه به خود نگیریم چرا که رستگاری دنیا و آخرت در اتخاذ روش مناسب و خداپسندانه و ایستادگی بر تحقق آنها می باشد.
 




همه چیز فدای پست و میز ریاست

نمی دانم از کجا شروع بکنم و در ارتباط با ورزش استان ، هیات های ورزشی و عملکرد آنها چه بگویم و چه بنویسم. اگر بخواهیم حرف درستی بزنیم و واقعیت ها را همانطوری که هست بیان کنیم و اگر به وظیفه و رسالت خود عمل کرده و موارد حاشیه ای را در انجام وظیفه خود دخالت ندهیم باید خود را آماده حمله مقام پرستان و دنیا پرستان بکنیم. آماده حمله کسانی که نمی خواهند واقعیت ها را مشاهده بکنند و بر این معتقد هستند که راه و رسم و گفتار و اندیشه و فکر آنها درست بوده و کسی نباید در مقابل حرف آنها ایستادگی بکند و جز ”شما درست می فرمایید“ حرف دیگری بر زبان ها جاری نماید.
اما اگر بخواهیم اصول حرفه ای و اخلاقی را زیر پا بگذاریم و قبل از هر چیز و هر موردی به فکر جیب و جایگاهمان باشیم و بر اساس حفظ منافع حرف زده و قلم را بر روی کاغذ بچرخانیم سرورانمان با نهایت رضایت هندوانه های مختلف زیر بغلمان می گذارند و به هر طریق و روشی مدح ما را می گویند .آنها دوست دارند که همیشه ”بله قربان باشیم“ و کاری به این که چه بر سر ورزش و رشته های مختلف آن می آید نداشته باشیم . از بیت المال و ضرورت دقت و توجه در نگهداری آن حرفی به میان نیاوریم و راه و روشی جز راه شیرین زبانی و سخن گویی برای خوش آمد سرورانمان انتخاب نماییم.
آنهایی که نمی خواهند نقاط ضعف خود را پذیرا باشند و بر اعمال خودسرانه و سبک خود تجدید نظر کنند و از ورزش وسیله ای برای بزرگ شدن استفاده نکنند باید بدانند و با تمام وجود احساس بکنند که این دنیا را حساب و کتابی است ،روزی که ”روز روزهاست“ باید در باره اعمال گفتارو نوشته هایمان پاسخگو بیاشیم . در آن روز باند بازی، شیرین زبانی، مجیز گویی و رنگ عوض کردن های مکرر و متوالی محلی از اعراب نخواهد داشت و اگر به آن روز و به حساب و کتابی که باید پس بدهیم معتقد باشیم پس نمی توانیم فریاد بزنیم که ”هرچه آن خسرو کند،شیرین بود“.
آیا پذیرفتنی است آقایانی که به هر دلیل و علتی در ورزش آفتابی شده و گوشه ای از مسؤولیت در آن و هیات های ورزشی را به دست آورده اند برای کارهای غیرمنطقی و به دور از هر گونه عرف بر این مبنا که مسؤولم و توجیه کنند و یا به عبارتی بر ”طبل صلاح مملکت خویش خسروان بدانند“ بکوبند و هر مخالف با نظر و رای خو د را مخالف با ورزش و خائن به آن معرفی کرده و دامن خود را از هرگونه آلودگی پاک و آزاد تلقی نمایند.
و اما در این میان وای بر کسانی که در پیچ و خم منفعت طلبی سرگردانند و در دام نفس گرفتار شده اند. این قبیل افراد هم اگر منافعشان تامین نشود و بالا دستی ها به هر دلیل و علتی هوای آنها را نداشته باشند و سهم شان را ندهند آن وقت زمین را به آسمان بدوزند و نقش منتقدان دلسوخته و خیرخواهان سینه چاک را بازی کنند و آنقدر بد بنویسند و بد بگویند و داد و هوار راه بیندازند آن ورش ناپیدا.
کسانی که بخواهند خود باشند و بر رسالت و عهدی که در ارتباط با قلم بسته اند پایبند باشند و بی دلیل و بی جهت به بلندگوی این و آن تبدیل نشوند و مدافعان پر و پا قرص آقایان لقب نگیرند و دم از حق بزنند، مسلم است که مورد حمله باج بگیران ، دست نشاندگان و خودفروختگان قرار می گیرند ولی باکی از این افراد خدانشناس و نان به نرخ روز خور نیست، حق همیشه پیروز شدنی است و آفتاب تا ابد در زیر ابرها پنهان نخواهد ماند.
 




موفقیت کشتی گیران اردبیل در رقابت های جام فجر در سال ۷۲

ورق زدن تاریخ کشتی فرنگی اردبیل و مرور دلاوری ها و افتخار آفرینی های فرزندان قهرمان این دیار، هم شادی و غرور دوباره ای را در دوستداران کشتی ایجاد می کند و هم افسوس و حسرتی را به دنبال دارد که چرا و چگونه موقعیت های ممتاز و جایگاههای مناسب در این رشته را از دست داده ایم.
نتایج غرور آفرینی که کشتی اردبیل در دهه های 60 و 70 به دست آورده نشان می دهد این منطقه از استعداد های لازم برای تربیت و پرورش دلاور مردان کشتی برخوردار است. این مزرعه حاصلخیز نیاز به مدیران با کفایت، آینده نگر، توانا، لایق و مرد عمل دارد. هر وقت که فردی با برخورداری از حداقل شرایط گوشه ای از مسؤولیت کشتی این دیار را بر عهده گرفته موفقیت برای جوانان فراهم شده است و زمانی که دست اندرکاران تنها به فکر خود بوده و در زیر لوای مسؤولیت همراه با شعارهای دهان پرکن و آمارهای کذایی و یا پناه بردن به قهرمانان سایر استان ها در پیشرفت خود و دوستانشان کوشیده اند کشتی اردبیل مهلک ترین و سهمگین ترین ضربات را متحمل شده است
صفحات تاریخ کشتی اردبیل، صفحاتی طلایی، غرورآفرین و ماندگار را در دل خود جای داده است. تکرار چنین صفحات و افزودن آنها به تاریخ کشتی این دیار دور از دسترس جوانان منطقه نبوده و نیست و امید می رود با تلاش هایی که در سال های اخیر انجام پذیرفته و بخصوص بحث استعدادیابی که به جد توسط هیات کشتی استان پیگیری می شود بتواند شتابی تازه به این رشته و حرکت آن ببخشد و بعد از سال ها کشتی اردبیل را از یک پشتوانه مطمئن و قابل اعتماد برخوردار نماید.
در ماههای اخیر آغاز فعالیت یعسوب جوان صالح مایه دلگرمی و امیدواری برای همه دوستداران کشتی این دیار می باشد. کشتی فرنگی اردبیل و در مقطعی ایران اسلامی مدیون زحملات و تلاش های این مرد تمام نشدنی بوده و است. باید پذیرفت که کشتی فرنگی اردبیل با نام و یاد یعسوب جوان صالح گره خورده است و حضور این مرد در صحنه می تواند انگیزه ای برای تلاش مربیان جوان و جویای نام به حساب آید.
نام یعسوب جوان صالح برای هر حرکت و اقدامی در کشتی فرنگی شتاب دهنده است. فعالیت دوباره او در باشگاه تلاش را باید ارج نهاد . او با حضور در تمرینات و نظارت بر کار مربیان جوان و راهنمایی و هدایت آنها می تواند در کم ترین زمان ممکن چهره های قدرتمندی را به کشتی اردبیل و کشور تقدیم نماید.
حضور احد پازاج چهره فراموش نشدنی و یا به عبارتی بهتر تکرار نشدنی کشتی فرنگی ایران وآسیا در کنار یعسوب جوان صالح و اقدام به آموزش فنون فرنگی به نوجوانان جویای نام ، امید برای حیات دوباره این رشته را افزون می کند.
احد پازاج در هفته یک روز بر سر تمرینات نوجوانان حاضر می شود و این فرصت مناسب و گرانبهایی را هم برای نوجوانان و هم مربیان جوان فراهم می کند تا با استفاده از تجربیات گرانبها و اخلاق حسنه و نیکوی احد بر اندوخته های خود بیفزایند تا بتوانند آینده روشنی برای کشتی فرنگی اردبیل رقم بزنند.
این مقدمه بهانه ای شد تا بخشی از افتخار آفرینی های فرزندان دلاور و قهرمان اردبیل در رقابت های کشتی فرنگی سال 72 را بررسی بکنیم و با یادآوری آن روزهای خوش و سرشار از غرور در آن روزها سیر کرده و خدمات کشتی گیران و مربیان اردبیلی به کشتی فرنگی ایران اسلامی را مرور نماییم.
سیزدهمین دوره مسابقات کشتی بین المللی دهه مبارکه فجر در بهمن ماه سال 72 و با حضور کشتی گیران 15 کشور میهمان برگزار شد. این دوره از رقابت ها به خاطر حضور چشمگیر کشورهای خارجی و هم چنین کشتی گیران نام آشنا و قهرمانان جهان از حساسیت و اهمیت خاصی برخوردار شده بود.
در پایان رقابت ها تیم کشتی فرنگی جمهوری اسلامی ایران با کسب 4 مدال طلا، 7 نقره و 5 برنز به مقام قهرمانی رسید. مدال های طلای ایران را شهریار صالحی در 57 کیلوگرم، احد پازاج در 62 کیلوگرم، مهدی صادق پور در 68 کیلوگرم و علی خوش طینت در 82 کیلوگرم به دست آوردند.
در نتایج تیمی ایران با 92 امتیاز به مقام قهرمانی رسید و تیم های ژاپن با 72 امتیاز، کوبا با 52 امتیاز، ارمنستان با 50 امتیاز، گرجستان با 47 امتیاز و آذربایجان با 44 امتیاز دوم تا ششم شدند.
در این رقابت ها مرحوم جابر عباس زاده به مدال نقره رسید و بهرام حسین زاده صاحب گردن آویز برنز شد و احد جوان صالح نیز به مقام چهارم رسید.
احد پازاج دلاور مرد کشتی فرنگی ایران در این رقابت ها در 62 کیلوگرم به روی تشک رفت. مهم ترین کشتی پازاج در سیزدهمین دوره مسابقات دهه فجر نبرد وی با خوان مارین از کوبا و برنده مدال برنز المپیک بارسلون و جهانی 91 صوفیه بود.
احد در این دیدار مقتدرانه کشتی گرفت و با پیروزی 4 بر صفر شادی را به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی ایران به ارمغان آورد. پازاج دیدار پایانی و فینال را در مقابل آچارمانوریان کشتی گیر ارمنستانی برگزار کرد. پازاج در حالی که 8 بر صفر از کشتی گیر ارمنستان عقب بود در فاصله دو دقیقه به پایان، عقب ماندگی را جبران کرد و در پایان 11 بر8 پیروز شد .
علی خوش طینت در وزن 82 کیلوگرم به مدال طلا رسید. خوش طینت در یک فینال خانگی حریف قدر خود طباطبایی را مغلوب کرد. در دوازدهمین دوره این رقابت ها در مبارزه پایانی این وزن که بین طباطبایی و خوش طینت برگزار شدکشتی به جنجال کشیده شد که در پایان به محرومیت چند ماهه خوش طینت منجر شد.
مبارزه انتقامی این دو که از حساسیت خاصی برخوردار بود به دلیل آن که خوش طینت انگیزه بهتری نسبت به طباطبایی داشت در همان دو دقیقه نخست سه امتیاز به حساب خود واریز کرد و در لحظات پایانی نیز یک اخطار نصیب طباطبایی شد تا در مجموع خوش طینت با نتیجه چهار بر یک به پیروزی برسد.
مرحوم جابر عباس زاده در وزن 100 کیلوگرم در فینال رقابت ها در برابر کشتی گیر با قدرت کوبا هکتورمیلیان قرار گرفت . میلیان که عنوان قهرمانی جهان و المپیک را در سال های 91 و 92 به دست آورده بود در برابر مرحوم عباس زاده کار چندان مشکلی نداشت و با اجرای فنون بارانداز و فیتو شش امتیاز به دست آورد تا در نهایت شش بر یک به پیروزی برسد. یک امتیازی که مرحوم عباس زاده به دست اورد به دلیل خطای میلیان روی فن فیتو بود.
بهرام حسین زاده دیکر کشتی گیر اردبیلی در وزن 92 کیلوگرم به مدال برنز رسید. او در دیدار رده بندی 3 بر صفر الهام میرسایف از جمهوری آذربایجان را مغلوب کرد تا صاحب گردن آویز برنز شود.
در وزن 74 کیلوگرم احد جوان صالح دیگر کشتی گیر پرآوازه دیار سبلان علی رغم شایستگی ها در جای چهارم قرار گرفت. حساس ترین کشتی این وزن را جوان صالح در مقابل کشتی گیر کوبایی نستوز آلمورا برگزار کرد. آلمورا که در سال 93 در سوئد قهرمان جهان شده بود در دقایق اولیه کشتی در سایه اشتباهات جوان صالح تا دقیقه چهارم کشتی 8 امتیاز به دست اورد.
در دقیقه چهارم احد موفق شد آلموز را خاک کند و با قدرت هرچه تمام تر کنده فرنکی او را بتاباند و چهار امتیاز به نام خود ثبت نماید تا جمع امتیازاتش به پنج برسد.
در سی ثانیه به پاییان کشتی تازه موتور احد روشن شده بود که دیگر فرصتی برای جبران باقی نمانده بود. عدم خودباوری سبب شد تا احد میدان را به قهرمان جهان بسپارد و اگر نه ممکن بود نتیجه کشتی عوض بشود.
در دیدار رده بندی نیز جوان صالح با کاتایاما کامتیو از ژاپن روبرو شد. وی طی 5 دقیقه دو امتیاز به دست آورد و کشتی به وقت اضافی کشیده شد. کشتی گیر ژاپنی در وقت اضافی بر جوان صالح چربش داشت و بعد از آن که او را یک بار خاک کرد با اجرای یک فن بارانداز دو نمره دیگر گرفت و کشتی را 3 بر 2 از جوان صالح برد و به مدال برنز رسید.
 
 




شب های فوتسالی در اردبیل

رقابت های فوتسال جام رمضان امسال نیز با استقبال خوب تماشاگران خونگرم اردبیلی مواجه شده است.
هر شب بعد از افطار سالن دوهزار نفری شهید آسمانی آغوش خود را به روی میهمانان خود می گشاید و برای سه بازی از رقابت های جام رمضان پذیرای آنها می شود. وقتی شور و شوق تماشاگران دیده می شود انسان با خود می گوید حیف نبود که برخی ها دوست داشتند و تلاش می کردند تا به نحوی از برگزاری رقابت ها جلوگیری کنند؟
به هر حال برای این که رقابت ها اغاز و به سرانجام برسد خون دل های زیادی خورده شد و تلاش های فراوانی بعمل آمده است. همه آنهایی که برای جلب رضایت مردم و علاقه مندان به فوتسال اقدام کردند کارشان و زحماتشان قبول درگاه حق باشد و آنهایی که می خواستند به بهانه های مختلف و با استفاده از موقعیت خویش در انجام این رقابت ها مانع تراشی بکنند، اگر یک شب برای تماشای رقابت ها رنج حضور در سالن شهید آسمانی را بر خود هموار نمایند بدون شک نسبت به رای و نظر خود احساس پشیمانی خواهند کرد.
در ماه مبارک رمضان دوستداران فوتسال بعد از یک روز روزه داری و به جا آوردن فرایض دینی در ورزشگاه شهید آسمانی گرد هم می آیند تا برای روز بعد، خود از شور و نشاط حاکم بر ورزشگاه انرژی مضاعفی بگیرند و با چهره ای بشاش و مصمم و شکست ناپذیر در میهمانی پروردگار حضور پیدا بکنند.
حضور نزدیک به دو هزار نفر در ورزشگاه برای تماشای رقابت ها و تشویق تیم های مورد علاقه نشان دهنده موقعیت خاص فوتسال در بین جوانان و مردم اتین منطقه می باشد.
متاسفانه از سال ها قبل برای بهره برداری بهینه از این عشق و علاقه توسط مسؤولین برنامه ریزی خاصی صورت نگرفته است. وقتی تیمی قادر است که به تنهایی یک هزار تماشاگر جوان و علاقه مند را در بازی های خود بر روی سکوها میخکوب نماید چرا نباید از نام و موقعیت دست اندرکاران و بازیکنان این تیم ها در طول سال برای رونق بخشیدن به رقابت های فوتسال استفاده نشود.
تماشاگران سرمایه های اصلی ورزش و رشته های مختلف ورزشی هستند . ورزشکاران برای رسیدن به موفقیت و قرار گرفتن بر روی نوار پیروزی به حمایت تماشاگران نیاز دارند. هر رشته ورزشی که با اقبال تماشاگران مواجه باشد دست اندرکارانش باسید قدر آن را بدانند و همه تلاش خود را برای استفاده بهینه از قدرت انها در جهت کسب موفقیت استفاده کنند و مسلما فوتسال نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست و همت مسرولان مورد نیاز است تا از این سرمایه برای بهبود حال فوتسال استان استفاده نمایند.
بازسازی ورزشگاه
امسال وقتی تماشاگران قدم به سالن شهید اسمانی می گذارند او موقعیت ان و تلاشی که برای بهسازی و آبرومند ساختن آن صورت گرفته است اظهار رضایت می کنند . کار خوب به یادماندنی و فراموش ناشدنی تاست. هر قدمی که در راه اعتلای ورزش و بهسازی و مرمت و زیبا سازی و استاندارد سازی اماکن ورزشی انجام می پذیرد در تاریخ ورزش این دیار به یادگار می مانند و ورزشگاه شهید آسمانی و بازسازی آن نیز از جمله اقداماتی محسوب می شود که توانسته است رضایت ورزشکاران استان را فراهم نماید.
نظم ورزشگاه
رقابت های فوتسال جام رمضان امسال با توجه به تعداد تیم های شرکت کنمنده از کیفیت بسیار خوبی برخوردار شده و با تلاش عوامل اجرایی رقابتها نظم و انظباط خاصی برر آن حاکم شود. وجود نظم در هر رقابت و تورنمنت ورزشی در بالا بردن وزن رقابت ها می تواند نقش مؤثری داشته باشد و جای خوشحالی دارد که رقابت های فوتسال جام رمضان سال 96 با دوندگی های بی امان عوامل اجرایی به طور مطلوب و ایده آل برگزار می شود.
مصادره زحمات دیگران
الآن هیات فوتبال شهرستان اردبیل و اعضای زحمتکش آن کاری را شروع کرده اند که می خواهند به نحو مطلوب آن را به پایان برسانند .ولی با پایان رقابت ها خواهیم دید که آنهایی که برای این رقابت ها به اندازه سر سوزنی زحمت نکشیده و عرق نریخته اند با مصاحبه های رنگارنگ با خبرنگاران نورچشمی، همه زحمات دیگران را به نام خواهند زند و به آسانی سکه
 




سرپرست هیات فوتبال استان اردبیل منصوب شد

ورزش اردبیل؛ چهل و سومین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین بیستمین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “سوم خرداد روز سرافرازی و سربلندی ایران اسلامی” ، “سرپرستهیات فوتبال استان منصوب شد ، “نیاز فوتسال استان به برنامه ریزی و استفاده از نیروهای کارآمد” ، “اردبیل میزبان رقابت های وزنه برداری جوانان قهرمانی کشور در سال 76مطبوعات عامه پسند و چالش های پیش رو“،  و… منتشر شد.
دانلود نسخه PDF شماره چهل  و سوم نشریه ورزش اردبیل 
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره چهل و دومین نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دوم شماره چهل و سومین نشریه ورزش اردبیل :




سوم خرداد روز سرافرازی و سربلندی ایران اسلامی

سوم خرداد ماه برگ زرین و پرافتخاری در تقویم ایرانیان به شمار می رود. سوم خرداد ماه یادآور یکی از حماسی ترین روزهای تاریخ ایران در 200 سال اخیر می باشد. سوم خرداد روز فراموش نشدنی و روز سرافرازی و سربلندی ایران اسلامی است. روز اقتدار، شجاعت، ایثار، صداقت، عشق و روز همه خوبی ها و رشادت ها برای ایرانیان است. سوم خرداد روز آزادی خرمشهر و روز اثبات وحدت، یک دلی ، همبستگی و وفاداری ملتی بزرگ و قهرمان است.
دشمنان ایران و آنهایی که برای زمین گیر کردن انقلاب اسلامی و دلسرد کردن جوانان غیور و دلاور ایران زمین ماهها و سال ها برنامه ریزی کرده و نقشه های مختلفی را به مورد اجراء گذاشته بودند حتی فکر این که روزی ایران بتواند خرمشهر را از وجود ناپاک آنها پاک کند، نمی کردند و به نوعی خود را مالک آن منطقه به حساب آورده و برای پیشروی و افزودن بر مساحت تحت سلطه شان اندیشه می کردند ولی وقتی در شامگاه 10 اردیبهشت سال 61 در قرارگاه کربلا دلاور مردانی که نام و یادشان زینت آرای تاریخ ایران شده است عهد و پیمان بستند تا خرمشهر خونین را آزاد کرده و آن را به دامن پر مهر وطن باز گردانند پرونده خودخواهی ها، قساوت ها، خود سری ها و خود بزرگ بینی آنها در منطقه را بستند و دلاورانه جنگیدند و اسیر انواع دام ها و حیله ها و شیطنت های دشمن نشدند، استقامت کردند، شهید دادند و مجروح شدند ولی پا پس نکشیدند و به عهدی که بسته بودندن وفادار ماندند تا این که پس از 34 روز نبرد بی امان در ظهر سوم خرداد ماه سال 61 بر آنچه می خواستند دست یافتند و پرچم فتح و پیروزی را در بلندای شهر خرمشهر به اهتزار در آوردند و دنیا را از این همه شجاعت و وفاداری حیران و واله نمودند.
مگر می توان آن روزها را فراموش کرد. سوم خرداد سال 61 روزی بود که در آن همه ایرانیان از هر قشر و طبقه ای و با هر فکر و اندیشه ای از ته دل خندیدند. روزی بود که در آن شادی به مفهوم و معنی واقعی در چهره ایرانی ها قابل رویت بود و روزی بود که در آن همه بی اختیار در کوی و برزن به راه افتادند ، فریاد کشیدند، شیرینی پخش نمودند، الله اکبر گفتند، بوسه بر گونه دوستان زدند، سجده شکر به جای آوردند و با تمام وجود بر شجاعت و ایثار و قدرت رزمندگان اسلام درود فرستادند و در مقابل عظمت روح شهدای جنگ تحمیلی و عملیات بیت المقدس سر تعظیم فرود آوردند.
سوم خرداد سال 61 روزی بود که وقتی در ساعت 14 گوینده رادیو با شوقی وصف نشدنی اعلام کرد که “شنوندگان عزیز” “توجه فرمایید”، “توجه فرمایید” ، “خرمشهر آزاد شد” در ایران اسلامی و در یک لحظه فریاد شادی طنین انداز شد و اشک شوق از چشم ها سرازیر گردید.
فتح خرمشهر “اسطوره مقاومت و پیروزی جمهوری اسلامی ایران” در جنگ با عراق نامیده می شود. پس از 575 روز از استیلای دشمن بر خرمشهر در این روز چنان ضربه اساسی و تعیین کننده بر پیکر دشمن وارد شد که دنیا را به تحسین واداشت.
از همان روزی که عملیات بیت المقدس کلید خورد تا پیروزی قطعی و آزاد سازی خرمشهر، رزمندگان غیور و مردان خدایی 34 روز نبردی بی امان را پشت سر گذاشتند. مردانی که 34 روز به عشق امام و اسلام و ایران با انواع مصائب و مشکلات کنار آمدند. تجسم این که 34 روز رزمندگان اسلحه را از خود دور نکنند و مدام در حال جنگ و نبرد باشند برای کسانی چون من که آن لحظه ها را درک نکرده اند مشکل است ولی نشستن در پای صحبت های غیور مردانی که در فتح خرمشهر حضور داشتند ، نبرد کردند و برای دشمن درس فراموش نشدنی دادند می تواند گوشه ای از عظمت کار این مردان بزرگ را نشان بدهد.
آزادی خرمشهر حماسه ای فرا تاریخی است. گرامیداشت این روز هر سال باید با شکوه تر و با عظمت تر از سال های قبل برگزار شود. رشادت ها و پایمردی های کسانی که جان در طبق اخلاص نهادند و برای سربلندی ایران و اسلام فداکاری کردند، باید به نحو مقتضی به نسل جوان انتقال داده شود. خرمشهر و آزاد سازی آن نقطه عطفی در تاریخ ایران است و این روز نشان بارزی از لطف و عنایت پروردگار به ملت بزرگ و قهرمان ایران زمین است و دلیل این ادعا فرمایش حضرت امام خمینی(رخ) است که فرمود: “خرمشهر را خدا ازاد کرد”.
 




سرپرست هیات فوتبال استان منصوب شد

یک بام و دو هوای فدراسیون فوتبال در ارتباط با فوتبال اردبیل پایانی ندارد. چه اتفاقی می افتد که علی رغم تاکید همه مسؤولین با گذشت نزدیک به دو سال بحث فوتبال و مشکلات موجود هیات فوتبال حل و فصل نشده است. تعیین تکلیف این هیات به یک معمای بزرگ و معادله چند مجهولی تبدیل شده که گویا برای حل آن باید دست به دامن ریاضی دانان بزرگ جهان شد. چرا که مسؤولین ما نشان دادند قادر به حل این معادله نیستند و چون درماندگی آنها اثبات شده است روا نخواهد بود که چوب این خصلت ناپسند و نکوهیده را فوتبال و جوانان ما بخورند.
فدراسیون فوتبال و دست اندرکاران آن از جمله رئیس و نائب رئیس فدراسیون در دو سال گذشته همچون ابر بهاری تصمیمات متفاوتی را در مورد فوتبال اردبیل اتخاذ کرده اند و با وعده و وعیدها و موافقت و مخالفت های صوری، کار فوتبال اردبیل را به مرحله ای رسانده اند که کم کم باید به این نتنیجه رسید که نبودنش بهتر از بودنش است.
فدراسیون فوتبال به عنوان متولی این رشته چرا در قبال دو سال بلاتکلیفی این رشته در یکی از استان های مستعد سکوت اختیار کرده و با بیان واقعیت ها و تصمیم قاطع به حرف و حدیث ها ، جانبداری ها و نقشه کشیدن ها پایان نمی دهد؟
فدراسیون فوتبال و رئیس و نائب رئیس دوراندیش و اهل تفکر چگونه خود را در ازای بلاتکلیفی و ناکارآمدی فوتبال استان اردبیل مسؤول نمی دانند؟ آنها آنقدر دوراندیش هستند که نمی خواهند سیلی نقد را با حلوای نسیه معاوضه بکنند و چک نقد را مفت و مسلم از دست داده و در ازای آن چکی مدت دار تحویل بگیرند که برای وصولش چندان مطمئن نباشند.
فوتبال اردبیل حق الناس است و به خاطر یک یا چند نفر چرخ امور آن نباید از حرکت به ایستد و به عقب برگردد. افکار عمومی تشنه شنیدن حرف های درست و اساسی در ارتباط با سرنوشت فوتبال اردبیل در دو سال گذشته است. اقدام نمایندگان و ملاقات های آنها با حضور در فدراسیون، پیگیری های اداره کل ورزش و جوانان استان، رایزنی های هیات فوتبال ، اظهار نظر های دست اندرکاران استان همه و همه از وجود یک یا چند گره در روند کاری این هیات در استان خبر می دهند. چرا نباید واقعیت را گفت و زمینه را برای احقاق حق این رشته پرطرفدار فر اهم کرد؟ تا به کی باید هر کس و هر مسؤولی ساز خود را بنوازد و در این میان سر فوتبال ما بی کلاه بماند؟
فدراسیون فوتبال با اقدام اخیر خود در مورد هیات فوتبال استان نشان داد که چندان دلش به حال جوانان ما نمی سوزد. فدراسیون فوتبال نشان داده است که فکر و ذکرش جلوتر و واجب تر از وضعیت فوتبال استان ها به عواملش در استان ها معطوف می باشد چرا که با توسل به هر وسیله و بند و ماده و اساسنامه ای می خواهد در هر مقطعی توجیهی تازه پیدا کرده و از آسیب رسیدن به دوستان و یاران قسم خورده ممانعت و جلوگیری نماید.
فوتبال اردبیل از فدراسیون های کفاشیان و تاج هیچ بهره و سودی نبرده است. در زمان حکومت این حضرات دور اندیش، فوتبال اردبیل با سیر نزولی و عقب گردی وحشتناک مواجه شده است و متاسفانه آنها که باید به دنبال یافتن علت ها و بررسی آسیب ها باشند توان خود را در نگاه داشتن وضعیت موجود صرف کرده و برای رسیدن به این هدف به هر دری زده و علی رغم ظاهری فریبنده در خفا، قدمی از مواضع خود نسبت به فوتبال اردبیل عقب نشینی نکرده اند.
بحث ما این نیست که حسن برود و حسین بیاید، انشااله بساطش را جمع بکند و فرهاد بیاید و ماشااله برود و زید بر مسند کار قرار بگیرد، خواست ما تعیین تکلیف مدیریت هیات فوتبال در چارچوب مقررات و اصول حاکم بر آن است.
این که نزدیک به دو سال سرنوشت برگزاری یک مجمع انتخاباتی در هاله ای از ابهام قرار بگیرد و هر روز حرف و حدیث تازه ای در ارتباط با آن مطرح گردد نمی تواند ناشی از یک کار درست و منطقی باشد. حتما یک جای کار می لنگد و در این میان وظیفه چه کسانی است که آستین همت بالا بزنند، به فکر میز و مدیریت و مقام و پست و فردایشان نباشند، به آنچه که وظیفه شان است امروز با تمام وجود عمل کنند و به یکباره به همه حرف و حدیث ها، نامهربانی ها، تهمت ها، خودمحوری ها و خود بزرگ بینی ها از طرف هر کس و کسانی که بوده باشد، پایان بدهند و آسمان صاف و آفتابی را جایگزین آسمان ابری و طوفانی فوتبال اردبیل بکنند.
فوتبال اردبیل ملک شخصی یک یا چند نفر نیست که بر سر به توافق نرسیدن آنها باید دو سال در برزخ قرار بگیرد. هر مسؤول در ادره کل، فدراسیون و هیات فوتبال وظیفه ای تعریف شده دارد. اگر همه به وظیفه عمل کنند و در این راه منافع شخصی را قربانی منافع فوتبال و جامعه بکنند نیازی به مصاحبه ها، خودنمایی ها و الکی خوش بودن ها نخواهد بود
هر ارگان و فرد و مسؤولی که سرگردانی فوتبال اردبیل در دو سال گذشته را موجب شده مقصر است و نباید شک و تردیدی داشت که دیر یا زود تاوان رفتارهای نسنجیده خود را خواهند داد.
و اما بشنوید از شاهکار جدید فدراسیون فوتبال در ارتباط با مدیریت فوتبال اردبیل. همه علاقه مندان به فوتبال اطلاع دارند که پس از اتمام دوره چهار ساله رئیس سابق هیات فوتبال استان و مطرح شدن بحث رفتن و یا ماندن وی، نامه ای از فدراسیون فوتبال با امضای اسدی دبیر کل فدراسیون به اداره کل ورزش و جوانان اردبیل ارسال شد که در آن با اشاره به بند و ماد ه ای از اساسنامه به قانونی بودن ادامه ریاست تاکید شده بود و بر اساس همان نامه تا به امروز رئیس سابق هیات در کاخ حافظ ماندگار شده و به رتق و فتق امور پرداخته است.
و اما شنیده می شود که در روزهای اخیر نامه دیگری باز به امضای اسدی به اداره کل ورزش و جوانان ارسال شده که طی آن سرپرستی رئیس سابق هیات فوتبال اعلام شده است. آیا در نگاه اول این اقدام و تغییر موضع و رای فدراسیون مصداق کاملی از ضرب المثل یک بام و دو هوا نمی تواند باشد؟
در این ارتباط چند سؤال قابل طرح است:
1-اگر ادامه ریاست رئیس سابق هیات فوتبال استان بعد از پایان مهلت قانونی بر اساس نامه ارسال شده درست و قانونی بوده است چرا الآن بر خلاف قانون رفتار شده و ریاست وی منتفی و عنوان جدیدی چون سرپرست به وی اعطا شده است؟
2-اگر انتصاب وی به سرپرستی هیات فوتبال بر اساس اساسنامه و عمل به آن بوده است چرا بعد از گذشت نزدیک به دو سال این کار انجام پذیرفته و تقصیر این رفتار دوگانه باید به پای چه کسی و یا چه کسانی نوشته شود؟
3-آیا انتصاب سرپرست جدید با معرفی اداره کل ورزش و جوانان صورت پذیرفته و یا فدراسیون خود به این کار مبادرت کرده است؟ آیا فدراسیون فوتبال مختار است که بدون هماهنگی با اداره کل ورزش و جوانان سرپرست هیات یک استان را منصوب نماید و آیا این عمل نوعی دهن کجی به تشکیلات ورزش استان محسوب نمی شود؟
4-آیا این قبیل رفتار ها و سپردن امور مجمع انتخاباتی به کسانی که خود نامزد و کاندیدا هستند تلاش برای مهندسی کردن انتخابات تلقی نخواهد شد؟
منتظر می مانیم تا عکس العمل ها در قبال بازی با کلمات فدراسیون فوتبال و تغییر عنوان رئیس به سرپرست را شاهد باشیم. حتما طرح این مسایل از طرف برخی اقایان به عنوان دشمنی ما با هیات فوتبال استان تلقی شده و اقدامات بهاری و غیر منطقی فدراسیون نشین ها دلیلی بر رفاقت، دوستی، طرفداری، حمایت و اعمال عدالت و بی طرفی آن حضرات نسبت به حافظ نشینان اردبیل تعبیر خواهد شد.
 




اردبیل میزبان رقابت های وزنه برداری جوانان قهرمانی کشور در سال ۷۶

در شماره های قبل به گوشه ای از اقفتخارات ورزش اردبیل در دهه هفتاد اشاره کردیم. در کنار رقابت های ورزشی و درخشش ورزشکاران در رشته های مختلف به بحث میزبانی اردبیل برای رقابت های مهم ورزشی نیز پرداختیم.
در دهه 70 علی رغم کمبود امکانات و وجود صدها مشکل برای میزبانی به دلیل این که مسؤولین آن روزهای ورزش صرفا در فکر خدمت به ورزش و جوانان بودند و از ورزش و بودن در ان اهدافی همچون مطرح شدن ها، رسیدن به پست های بالا و پر رونق کردن بازار منم منم را دنبال نمی کردند، عاشقانه می کوشیدند و اتفاقا با همه کمبودها و نارسایی ها میزبانی ها را سرافرازانه به پایان می رساندند و همه میهمانان را راضی و خرسند به شهرهایشان روانه می کردند.
متاسفانه امروز در بیشتر موارد در نظر برخی ها تلاش در ورزش و انجام امور مربوط به آن وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگری است.
دیوار ورزش در استان ماآنقدر کوتاه شده است که در نظر خیلی ها به ریسمانی برای انتقال عاشقان پست و مقام به درجات بالاتر شده است و یا وسیله ای برای خالی کردن عقده ها و تسویه حساب های شخصی تبدیل گردیده است. ابهت، بزرگی، اقتدار و صلابت ورزش را با دست های خود از بین می بریم. گاهی وقت ها در فضای مجازی پیام هایی را از کسانی که ادعا دارند و خود را صاحب سبک و روش و بالاتر و رئیس تر از همه در ورزش می دانند مشاهده می شود که جز تاسف و آه کشیدن و خون دل خوردن نمی تواند حاصل دیگری داشته باشد.این روزها در ورزش ما اگر قدمی بر خلاف میل و رای و نظر برخی ها بر داری باید تاوان سنگینی را بدهی. تحمل شنیدن حرف حق را از دست داده ایم. در این فکر و اندیشه هستیم که هر چه انجام می دهیم و هر حرف و سخنی که بر زبان جاری می کنیم حق است و کسی نباید در مقابل آن اضهار نظر بکند و یا نقدی بنویسد. آنهایی که مروج این افکار در ورزش ما شده اند بیشتر کسانی هستند که با اهداف غیر ورزشی به صحنه ورزش قدم گذاشته و در آن به دفتر و دستکی دست یافته اند.
متاسفانه در مقطعی برخی از افراد عقده ای و علاقه مند به مطرح شدن که نتوانستند با روی آوردن به روش های مختلف به هدف برسند ورزش و قبول مسؤولیت در آن را برگزیدند و دنیای ورزش را که به دنیای مردی، مردانگی، صداقت و اخلاص معروف است به صحنه های تزویر و دورویی تبدیل کردند.
منم منم گفتن ها چنان در ورزش ما ریشه می دواند که برخی ها با برگزاری یک دوره رقابت نیم بند به نام لیگ فکر می کنند جام جهانی برگزار کرده اند و آنچنان در اطراف آن مانور می دهند که رفتارشان نشان دهنده قصد و هدفشان می شود اما در آن دهه های روشن ورزش ، مسابقات برگزار می شد، ورزشکاران افتخار می آفریدند، به خوبی میزبانی می شد ولی کسی برای قرار گرفتن در مقابل دوربین، مصاحبه با رسانه ها و جلوس در جایگاه های مخصوص زحمتی به خود نمی داد.
ورزش ما برای رسیدن و دستیابی به قله افتخار به آن فضای صمیمی دهه های 60 و 70 نیازمند است. نیازمند سپردن امور رشته های مختلف به دست ورزشی های کارنامه دار است. برای ورزش و هدایت آن به سوی سرافرازی باید کارها به کسانی محول گردد که در گذشته برای ورزش و امور اجرایی آن منشاء خیر و برکت بوده اند. رطب خورده نباید منع رطب بکند. اگر کسی در گذشته ای نه چندان دور در رقابت های قهرمانی داخلی و خارجی خود دچار اشتباه کم کاری و سوءاستفاده شده اند الآن  حق ندارند که چهره منتقد به خود بگیرند و خیلی از اقدامات و کارها را زیر سؤال ببرند.
به هر حال در دهه 70 ، اردبیل میزبانی رقابت های مختلف ورزشی را بر عهده گرفته بود.یکی از میزبانی های اردبیل در سیال 76 مسابقات وزنه برداری قهرمانی جوانان باشگاه های ایران در رده سنی 21-18یادواره شهید اسماعیل اعلمی بود.
در این رقابت ها که به مدت سه روز در سالن شهید آسمانی اردبیل برگزار شد 19 استان در قالب 21 تیم و با حضور 151 وزنه بردار جوان در وزن های دهگانه رقابت دیدنی با وزنه داشتند.در پایان این رقابت ها فجر خوزستان به مقام قهرمانی رسید و تیم های آتش نشانی تهران و بسیج کرمانشاه دوم و سوم شدند.
از استان اردبیل نیز تیم تربیت بدنی با در اختیار گرفتن تنی چند از جوانان جویای نام از جمله حسین رضازاده در این رقابت ها حضور یافته بود.
در سومین روز از برگزاری این رقابت ها حسین رضازاده وزنه بردار جوان اردبیلی با درخشش و رکوردشکنی شب به یاد ماندنی در وزنه برداری ایران خلق کرد. تمام برگزاری مسایبقات وزنه برداری جوانان باشگاه های ایران در سال 76 یک طرف ، رکورد شکنی دسته 108+ کیلوگرم توسط حسین رضازاده هم یک طرف.
وزنه بردار جوان اردبیلی با بلند کردن 200 کیلوگرم در حرکت دو ضرب به میزان 20 کیلوگرم رکورد دوضرب دسته 108 + کیلوگرم که به میزان 180 کیلوگرم متعلق به خودش بود را بهبود بخشید و موجی از شادی و نشاط را در محل برگزاری رقابت ها به وجود آورد.ضمن این که رضازاده در حرکت یک ضرب نیز به میزان یک کیلوگرم رکورد این دسته را که 149 کیلوگرم و متعلق به علی ولی پور بود بهبود بخشید.تیم جوانان اردبیل که با نام تربیت بدنی در این رقابت ها حضور یافته بود با کسب 562 امتیاز به مقام ششم رسید.در رده بندی انفرادی و در وزن 76 کیلوگرم توفیق یعقوب نژاد با 132/5 کیلوگرم یک ضرب و 16 کیلوگرم دوضرب و مجموع 292/5 کیلوگرم به مقام دوم رسید.در وزن 83 کیلوگرم علی حضرتی با 130 کیلوگرم در یک ضرب و 150 کیلوگرم در دو ضرب و با مجموع 289 کیلوگرم در جای چهارم ایستاد.
در دسته 108 کیلوگرم ولی اله سیفی با 135 کیلوگرم یک ضرب و 170 کیلوگرم دوضرب و مجموع 305 کیلو گرم به مدال نقره رسید و در وزن 108+ کیلوگرم حسین رضازاده با 150 کیلوگرم در یک ضرب و با 200 کیلوگرم در دوضرب و مجموع 350 کیلوگرم در سکوی اول قرار گرفت.
میزبانی موفق مسابقات وزنه برداری جوانان قهرمانی باشگاه های کشور که در مهر ماه سال 76 انجام پذیرفت پرونده میزبانی اردبیل در این سال را بسیار پربار و قابل اعتماد کرد.
در این رقابت ها همه عوامل از دست اندرکاران اداره کل تربیت بدنی وقت تا هیات وزنه برداری همه صادقانه تلاش کردند و هیچ کس سنگ منم منم را بر سینه نزد و دست در دست همدیگر برای سرافرازی اردبیل تلاش کردند. یاد و خاطره همه آنهایی که در میزبانی اردبیل برای مسابقات وزنه برداری باشگاه های جوانان ایران در سال 76 عرق ریختند و دوندگی کردند گرامی باد.
 
 
 
 




نیاز فوتسال استان به برنامه ریزی و استفاده از نیروهای کارآمد

مسابقات فوتسال جام رمضان همه ساله فرصت گرانبهایی برای حضور تماشاگران و دوستداران فوتسال و تیم های مختلف در رقابت ها را فراهم می کند. متاسفانه موقعیت به دست آمده کمتر مورد استفاده و بهره برداری قرار می گیرد و به عبارتی ساده تر و بهتر می توان گفت که همه ساله در ماه مبارک رمضان فرصت به دست آمده را به سادگی از دست می دهیم.
سال گذشته با حضور تیم هایی قدرتمند از برخی از محلات اردبیل، رقابت های فوتسال از حال و هوای خاصی برخوردار بود. رقابت های حساس با استقبال کم نظیر تماشاگران، حمایت های منطقی و اصولی و دهها عوامل و پارامترهای دیگر زمینه را برای بهره مندی بهینه در راستای رشد و توسعه فوتسال اردبیل فراهم کرده بود ولی با گذشت یک سال از آن تاریخ و رسیدن ایام برگزاری رقابت هایی دیگر، آثاری از برنامه ریزی، تقویت نقاط مثبت و برطرف کردن مشکلات و در نهایت برداشتن گامی به جلو مشاهده نشده است.
قصد و غرض از برگزاری یک دوره رقابت ورزشی چیست؟ آیا قهرمانی یک تیم و یا پرکردن اوقات فراغت تماشاگران می تواند هدف نهایی و غایی از راه انداختن رقابت هایی به نام جام رمضان باشد؟ مسابقات فوتسال جام رمضان سفره بسیار پهن و با برکتی را پیش روی مسؤولین می گشاید و اینجاست که باید هنر، توانایی، موقعیت شناسی و دور اندیشی مسؤولین فوتبال استان به کمک آنها بیاید تا بتوانند از این سفره و دریای پرحجم استعدادهای فوتسال به صورت بهینه و در راستای سربلندی این رشته بهره برداری بکنند.
پدیده های نوجوان و جوانی که در رقابت های سال گذشته مطرح شدند در یک سال گذشته چه سرنوشت ورزشی را پشت سر گذاشتند؟ چگونه از طرف هیات فوتبال استان و شهرستان مورد حمایت قرار گرفتند؟ به چه نحوی فعالیت و تمرینات آنها تحت نظر و مراقبت قرار گرفت و الآن در چه وضعیتی به سر می برند؟
چگونه باید کسانی که سنگ مدیریت فوتبال استان را به سینه می زنند برای پرورش استعدادها و جلوگیری از هدر رفتن آنها اقدام کنند؟ نمایندگان استان در سطوح مختلف لیگ فوتسال کشوری چرا نمی توانند نتیجه ای مطلوب کسب کنند؟ رشته ای که قادر است برای یک مسابقه داخلی بیش از سه هزار تماشاگر را به ورزشگاه بکشاند چگونه در رقابت های مهم حرفی برای گفتن نمی تواند داشته باشد؟ وظیفه چه کس و یا چه کسانی است که از موقعیت های مناسب برای رشد و تعالی فوتسال استفاده کنند؟ آیا مسؤولیت داشتن در ورزش و فوتسال به معنی حفظ موقعیت و جار و جنجال راه انداختن است؟ در طول یک سال گذشته برای فوتسال چه کارها و اقدامات زیر بنایی انجام پذیرفته است؟ آیا وظیفه هیات فوتبال فقط در برگزاری رقابت هایی نیم بند و صدور مجوز نقل و انتقال و احیانا کسب درآمد خلاصه می شود؟ برنامه ریزی برای توسعه و گسترش فوتبال و فوتسال از وظایف چه کسانی است؟
حال این سؤال ها را که مطرح می کنیم دور نیست آن روزی که چشمی دبیر هیات فوتبال استان(قانونی یا غیر قانونی بودنش جای خود دارد) در فضای مجازی قد علم کند و بیانیه صادر نماید که نگارنده را از سال ها قبل می شناسد و چشم بر روی گفته های ما می بندد و در نهایت ما را دشمن فوتبال و ورزش استان معرفی کند و جوابی به مسایل مطرح شده نداشته باشد . شما خدمتگزار، خادم و دوستدار و بزرگ و نجات دهنده فوتبال و ورزش باشید ولی چشم بر روی واقعیت ها نبندید و تسلیم حقایق بشوید.
کسی تا به حال مطلع شده است که برای سال 96 برنامه هیات فوتبال و تقویم آن چیست؟ آیا اطلاع رسانی انجام پذیرفته و کمیته ها برنامه های خود را ابلاغ کرده اند؟ کمیته فوتسال برای بهره گرفتن ایده آل از رقابت های فوتسال جام رمضان در سطح استان و تحت نظر گرفتن همه فعالیت ها چه اقداماتی انجام داده و چه هماهنگی هایی صورت پذیرفته است؟ اگر به موقع اطلاع رسانی شود آن هم از نوع اطلاع رسانی صحیح و نه شعاری با جنبه های تبلیغاتی و خودنمایی می توان در پایان رقابت ها عملکردها را مورد بررسی قرار داد و نتیجه گیری نمود .
این که منتظر بنشینیم و بعد از پایان رقابت ها حاصل دسترنج دیگران را به نام خود بزنیم و بازی با اعداد و ارقام را عملکردی برای خود به حساب آوریم نمی تواند اقدام و کاری برای پیشرفت فوتسال استان باشد. پیشرفت فوتسال استان نیاز به برنامه ریزی و استفاده از نیروهای کارآمد و فوتسالی دارد که امیدواریم حداقل امسال مسؤولین فوتبال




مطبوعات عامه پسند و چالش های پیش رو

از قدیم شنیده ایم که گفته اند حرمت امامزاده با متولی است. مراد از کاربرد این ضرب المثل آن باشد که هر شخصی اگر مسؤولیتی را عهده دار است و یا در شغل و حرفه ای مشغول به کار می باشد در گام اول باید حرمت شغل و مقام و موقعیتش را خودش نگاه دارد و اگر چنین نکند از دیگران نباید توقع داشت که برای آن مسؤولیت و یا موقعیت قداستی قایل باشند.
این ضرب المثل در همه موارد و زمینه ها صادق است و جامعه مطبوعاتی و نشریات نیز از آن جمله می باشند. اگر مدعیان روزنامه نگاری و مدیرا ن نشریات، حرمت و قداست نشریات را حفظ نکنند از دیگر اقشار جامعه انتظار این که به این قشر و جامعه مطبوعاتی و رسانه های جمعی با دیده احترام بنگرند توقعی بیجا و غیر منطقی است.
وضعیت برخی از رسانه ها و نشریات در ایام انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا بر این نکته که متولیان نشریات و رسانه های جمعی در استان حرمت آن را نگاه نمی دارند صحه گذاشت.
نشریاتی که به چنین روشی تن داده اند یعنی خود حرمت خود را نگاه نمی دارند در دام رقابت بسیار ناگوار تحت عنو.ان پول درآوردن گرفتار می شوند ، خواسته و ناخواسته قدم در یک صحنه ای می گذارند تا در خدمت طرفداران مطبوعات عامه پسند قرار بگیرند و از مسیر اصلی رسالت و وظیفه خود دوری کنند.
مطبوعات عامه پسند و یا به عبارتی دیگر مطبوعات زرد چگونه شکل می گیرند؟ صاحب نظران و اندیشمندان علوم ارتباطات در ارتباط با تعریف این قبیل مطبوعات می گویند: ”مطبوعات عامه پسند یا زرد به مطبوعاتی گفته می شود که به اصول اولیه، بنیادهای اخلاقی و معیارهای حرفه ای روزنامه نگاری پایبند نیستند . این قبیل مطبوعات و نشریات برای جلب مخاطب با اهداف اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی تقریبا تمامی حریم ها و چارچوب روزنامه نگاری و اخلاق حرفه ای را نادیده می گیرند“.
وظیفه رسانه چیست؟ خبرنگار چه کسی است؟ برای این که به این سؤالات پاسخ داده شود تعریفی که از کتاب روزنامه نگاری نوین تالیف نعیم بدیعی و حسین قندی گرفته شده ، ارایه می شود.
یکی از مهم ترین و بارز ترین وظایف رسانه های خبری به ویژه روزنامه ها ، اطلاع رسانی، هوشیارسازی و گسترش دانش و اطلاعات مخاطبان در زمینه هایی است که امکان دسترسی به رویدادها و موضوعات مختلف و تجربه مستقیم آنها برای افراد فراهم نباشد، در چنین حالتی رسانه ها وارد عمل می شوند.
خبرنگار کیست؟
خبرنگار کسی است که با اتکا به ذوق و استعداد شخصی ، پس از گذراندن دوره آموزشی و تخصصی با توجه به مسؤولیت اجتماعی که این حرفه بر عهده او می گذارد ، وظیفه جمع آوری و تنظیم خبر و انتقال آنها به مخاطبان از طریق وسایل ارتباط جمعی را بر عهده دارد.
در حال حاضر کارشناسان و افکار عمومی چند کارکرد را از دست اندرکاران رسانه ها خاصه مطبوعات انتظار دارند که اطلاع رسانی، تبیین مسایل و ارتقای سطح آگاهی افکار عمومی و نظارت بر حسن اجرای امور در بخش های مختلف از جمله این انتظارات به شمار می رود.
با توجه به مطالبی که در بالا به طور خلاصه به آنها اشاره شد و تا حدودی حوزه و چارچوب کار رسانه ها و دست اندرکاران آنها مشخص شد آیا می توان بدون فراگیری اصول فنی و تخصصی آن اقدام به کار روزنامه نگاری کرد و در پایان به اهداف مثبت و غیر مخرب دست یافت؟ کسی که می خواهد به کار روزنامه نگاری بپردازد اما با اصول اولیه آن آشنا نباشد آیا می توان از او انتظار داشت تا اطلاع رسانی صحیح انجام دهد؟
آیا در حال حاضر مدعیان روزنامه نگاری در استان می توانند به وظیفه خود به دور از هر گونه وابستگی های سیاسی ، فکری و جناحی و اقتصادی عمل نمایند و در انعکاس واقعیت ها از راه راست منحرف نشوند؟
اساتید علوم ارتباطات همیشه در مباحث مطرح شده تاکید دارند که روزنامه نگاران جزء آگاه ترین و مطلع ترین افراد جامعه محسوب می شوند. با توجه به این دیدگاه می توان گفت که روزنامه نگاران، دیده بانان فرهنگی و اجتماعی هستند. روزنامه نگاران باید در بخش های مختلف جامعه به عنوان دیده بانان فرهنگی و اجتماعی، آسیب ها و رخدادها را شناسایی کنند و عولقب آن را به اطلاع مسؤولین و افکار عمومی برسانند.
نشریات ما علی رغم برخورداری از کمیت بالا تا چه حد می توانند به این وظیفه مهم و حیاتی عمل نمایند و عمل به وظیفه و رسالت را فدای رابطه های سیاسی و اقتصادی نکنند؟داشتن تخصص کاری روی یک سکه است و بازنگری در به کارگیری افرادی عاشق، صادق و علاقه مند به جمع آوری اطلاعات و انعکاس آنها بدون دخالت دادن وابستگی ها، روی دیگر آن به شمار می روند.
در یک جمع مطبوعاتی که حاضرینش ادعای سال ها فعالیت در عرصه مطبوعات را دارند اگر بحثی در یکی از زمینه های اجتماعی و اقتصادی مطرح بشود آنهایی که دارای مدرک تخصصی در آن زمینه ها هستند اظهار نظر را حق خود می دانند و وقتی حرفی از روزنامه نگاری و علوم ارتباطات در میان باشد همه خود را صاحب نظر دانسته و حتی به تحصیل کرده های این رشته ها نیز فرصت حرف زدن نمی دهند و چنین است وقتی ره گم کرده ها در مطبوعات پرچم دار می شوند زمینه رشد و گسترش و توسعه مطبوعات عامه پسند و یا به عبارتی دیگر مطبوعات زرد فراهم می شود.
موضعگیری هایی که در قبال مسایل مختلف اجتماعی توسط ر سانه ها انجام می گیرد در بسیاری از موارد نشان می دهد که گردانندگان آنها فرسنگ ها از درک وظیفه رسانه ها فاصله دارند و ناگفته پیداست که فعالیت گسترده چنین رسانه ها در آلوده کردن فضا و وارونه جلوه دادن واقعیت ها و دفاع کورکورانه از اربابان و حامیان خود نقش اساسی ایفا می کنند. این قبیل رسانه ها به جای قرار گرفتن در صف همراهان مردم و انعکاس خواست ها و نیازهای جامعه و بیان ضعف ها ، در اختیار برخی ها قرار می گیرند و بدتر و زشت تر از همه در اولویت قرار گرفتن کسب درآمد و دستیابی به اهداف اقتصادی است که دستور کار بعضی ها محسوب می شود.
همانطوری که در بالا اشاره شد نکته بسیار تلخی که جامعه رسانه ای را تحت تاثیر قرار داده و آن را از رسالت خود دور می کند رقابت و مسابقه برای پول در آوردن است که این امر در مطبوعات عامه پسند با شتاب و وسعت بیشتری پیگیری می شود .
از برای پایان دادن به این وضعیت و سالم سازی هرچه بیشتر فضا، بیدار شدن وجدان کاری حرفه ای خبرنگاران و مدیران مسؤول آنها می تواند صحنه این مسابقه نامبارک را از اساس و بنیان تغییر دهد.