1

تعدد سخنگویان مسابقات والیبال آسیا دوا یا بلا؟!!!

ورزش اردبیل؛ سی وپنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین یازدهمین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “تعدد سخنگویان مسابقات والیبال آسیایی دوا یا بلا؟!!!” ، “کلاف سردرگم مدیریت فوتبال استان ” ، “والیبال و مته به خشخاش گذاشتن” ، “نگاهی کوتاه به فوتبال باشگاهی اردبیل در سال 67 کمیت محوری و نتیجه گرایی آفات ورزش “، “فضول باشی ورزش اردبیل و دوستانش انشاءاله و ماشاءاله” ،”رونق دفاتر فنی و مهندسی در اردبیل”و… منتشر شد.
دانلود نسخه PDF شماره سی وپنجمین نشریه ورزش اردبیل 
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره سی و یک نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دومشماره سی و پنجمین نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه چهارمسی و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه پنجم سی و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صغحه هفتم سی و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل:
.والیبال و مته به خشخاش گذاشتن
مطالب موجود در صفحه هشتم و نهم سی و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل
. نگاهی به فوتبال باشگاهی اردبیل در سال 67
مطالب موجود در صفحه دهم سی و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل
. عید دیدنی های استاندار و فرماندار اردبیل




کمیت محوری و نتیجه گرایی آفات ورزش

سال جدیدی آغاز و روزگار دیگری شروع شده است. زندگی ادامه دارد و خوشبختانه برای جبران کوتاهی ها و دست یافتن به اهداف و ترمیم خرابی ها و … فرصت هنوز باقی است. قدر فرصت هایی که در اختیار مان قرار دارد را باید به خوبی بدانیم و از لحظه به لحظه آن در جهت بهبود امور و سرو سامان دادن به وضعیت موجود، بهترین استفاده ها را بکنیم. انسان نباید و اصلا این حق را ندارد که وقت را به بطالت بگذراند. باید همیشه و همواره به سوی بهترین حال و حالات حرکت کرد. حرکت به سوی بهترین ها وظیفه و تکلیفی است که بر عهده ما به عنوان انسان و آن هم انسان موحد و مسلمان قرار دارد. عمر، نعمت گرانبهاست که باید آن را جدی بگیریم و برای بهره برداری بهینه از آن و در جهت جلب رضای خالق و مخلوق فرصت ها را از دست ندهیم و عمر را به بازی و سرسری سپری نکنیم.
ناگفته پیداست در این میان کسانی که دارای مسؤولیت های اجتماعی بوده و خدمت به مردم و جامعه را پذیرفته اند، کاری بس سنگین و طاقت فرسا باید داشته باشند. آنها از یک طرف باید در برابر عمر و سرمایه های خدادادی مربوط به خود جوابگو باشند و از طرف دیگر لازم است در قبال عمر و سرمایه های مادی و معنوی دیگران یعنی مردم هم احساس مسؤولیت بکنند و با درک اهمیت این موضوع دیگر برای این قبیل افراد فرصتی برای هدر دادن و تلف کردن عمر و به بطالت گذراندن ایام و کارهای معطل مانده را پیش از این معطل کردن، نیست. لازم است آنهایی که مسؤول هستند و بار سنگین مسؤولیت های اجرایی را پذیرفته اند، کمربندها را محکم ببندند، آستین های همت را بالا ببرند و جهاد گونه در سالی که پیش روی ماست برای خدمت و انجام وظیفهء قابل قبول و ایده آل مسؤولیت ها قیام بکنند و برای رسیدن به این هدف شب و روز نشناسند و هیچگونه یاس و نومیدی بر خود راه ندهند.
و اما در ورزش باید بپذیریم که کارهای معطل مانده و به نوعی روی هم انباشته زیاد است و بارها از سوی دلسوزان و کسانی که برای ورزش و آینده جوانان و نوجوانان منطقه حساسیت داشته و اهمیت قائل هستند برای به سامان رساندن کارها و لزوم قرار گرفتن آنها بر روی ریل پیشرفت تاکید شده است.
کارهایی که باید انجام بپذیرد و تکلیف نهایی آنها روشن و مشخص بشود عزمی جدی و جهادی را طلب می کند. دل بستن به برخی از آمارها و خوابیدن در باد آنها در شاءن و اندازه مردم همیشه در صحنه استان نبوده و نیست . مردم استان با توجه به پیشینه و تاریخ پرافتخار آن لایق بهترین ها هستند. مردمی که وابسته به منطقه ای هستند پرافتخار، فرهنگی ، تاریخی و … و بنابر این دلیلی نمی تواند داشته باشد که در ورزش، جزء استان های محروم و کم برخوردار تلقی شود. ممکن است که آمارها یک چیزی را بیان کنند و واقعیت ها نشان دهنده بحث دیگری باشند. باید پذیرفت که ورزش استان در سال های اخیر علی رغم کارهای عمده و قابل توجهی که در آن انجام شده، نتوانسته است به خوبی و در حدی قابل قبول انتظارات را برآورده نماید.
ورزش استان سرافراز و سربلند اردبیل لایق بهترین هاست. ورزش استان از یک سرمایه عظیم، قابل اعتماد و تمام نشدنی به نام سرمایه انسانی برخوردار می باشد. سرمایه های غنی، ارزشمند و غیر قابل انکار که می توانند در صورت رهبری درست و اصولی به عنوان نقطه عطفی بزرگ در ایجاد تحول و حرکت چشمگیر در ورزش نقش بسیار مهم و حیاتی بازی نمایند. استعداد های جوان ، پشتوانه مردمی و نعمت های خدادادی و وضعیت آب و هوایی مطلوب همه و همه حکایت از این دارند که ورزش استان می تواند و حق دارد که اوج بگیرد، صعود بکند و برای کشور و منطقه افتخارآفرین باشد.
برای این که ورزش استان به آنچه که لیاقتش را دارد دست پیدا بکند در کنار همه عوامل و سرمایه های انسانی و غیر انسانی ، همت و حربهء تدبیر و برنامه ریزی باید بیشتر مورد توجه قرار گرفته و به کار آید و عزم ها برای شتاب دادن به حرکت ورزش جزم شود
برای فائق آمدن به مشکلات موجود و اصلاح راه ها و روش های غلط و غلبه یافتن بر خود محوری ها و نگاه های تک بعدی لازم است کار از درون آغاز شود و با جدیت هرچه تمام و بدون در نظر گرفتن منافع شخصی، باندی، گروهی و جناحی نسبت به آسیب شناسی و شناخت ضعف ها و موانع درونی موجود اقدام گردد.
مدیریت جهادی
برای موفقیت در سروسامان دادن به ورزش استان و تقویت نقاط مثبت و از بین بردن نقاط منفی نیاز به مدیریت جهادی است. در سالی که گذشت به بهانه های مختلف در نشریه به لزوم حاکمیت مدیریت جهادی در ورزش استان بارها اشاره کرده و بر اهمیت آن تاکید نموده ایم. یکی از بزرگ ترین آفات ورزش ما حاکم بودن مدیریت ”کمیت محور“ و ”نتیجه گرا“ است. این که گفته می شود ورزش، همه مجموعه هایی است که می تواند در ورزش مورد توجه قرار بگیرد و منظور فقط یک هیات ورزشی و یا بخشی از اداره کل نبوده و نیست .
در ورزش استان باید مدیریتی اعمال شود که حکایت از اراده مصمم و عزم جزم و تدبیر نماید و این مدیریت را مدیریت جهادی می گویند.
یکی از اساسی ترین نیاز ورزش در بخش مدیریتی آن، قاطعیت و عمل کردن در مسیر درست و بدون رودربایستی است . اگر در مجموعه ای از مجموعه های ورزش، ضعفی و مشکلی مشاهده شود و دلایل عدم پیشرفت و کسب نتایج مطلوب مشخص گردد و عوامل سنگ اندازی ها، باند بازی ها و تفرقه افکنی ها معین شود ولی برخورد قاطعی در میان نباشد برای بهبود امور نباید امیدی داشت. اگر در داخل یک مجموعه وحدت و همدلی حاکم نشود و هر بخشی از آن در راه هدفی معین و مشخص تلاش را در سرلوحه کارها قرار ندهد موفقیت به آرزویی دست نیافتنی تبدیل می شود.
از همین امروز باید حمایت و پشتیبانی از مجموعه هایی که کارنامه ای قابل قبول دارند در دستور کار قرار بگیرد و در مقابل، برخورد با آنهایی که کاری جز معطل کردن ورزش و سنگ اندازی در راه پیشرفت و تعالی آن و ترجیح دادن منافع شخصی و باندی بر منافع جمع و ورزش ندارند با قاطعیت پیگیری شود تا بتوان با قدرت و با تمام وجود، ورزش استان در مسیر بزرگی و رسیدن به حق خود در عرصه های مختلف قهرمانی و تحقق اهداف قرار بگیرد.
ورزش ملک شخصی و موروثی افراد نبوده و نیست. آویزان شدن از ورزش و چشم بستن بر روی واقعیت ها ضربه ای بزرگ بر آیندهء آینده سازان این منطقه است. عده ای بر این باور هستند که ورزش و رشته های مختلف ورزشی باید در ید قدرت آنها باشد و دیگران هیچ قدرت تصمیم گیری و اظهار نظر در ارتباط با آنها نداشته باشند. با صاحبان این قبیل افکار پوسیده و تنگ نظرانه باید مبارزه کرد و میدان عمل آنها را محدود کرد و چهره های جوان، صادق، پرانرژی و معتقد به حرکت جمعی و منافع جمعی را پروبال داد و به آنها مسؤولیت سپرد.
امیدواریم سال 96 سال حرکت استان به سوی ورزش با کیفیت باشد. باید تلاش شود در ورزش اصل قربانی فرع و کیفیت فدای کمیت نشود. اگر ورزش استان از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد حتما پیروزی و موفقیت به دنبال آن خواهد بود. باید دست از خودفریبی و الکی خوشی و به اصطلاح کارهای گلخانه ای برداریم و رو به سوی ورزش با کیفیت بیاوریم و همه این ها در سایه اعمال مدیریت جهادی می تواند برای ورزش استان محقق شود و آینده درخشان، قابل توجه و افتخارآفرینی برای آن ترسیم نماید.
 




فضول باشی ورزش اردبیل و دوستانش انشاءاله و ماشاءاله

فضول باشی ورزش اردبیل را در حال پیاده روی در خیابان معلم و در کنار رودخانه بالخلو دیدم. سرحال بود و با انگیزه. گویا هفته اول تعطیلات نوروزی برایش خوش گذشته بود. تا من را دید به طرفم آمد و بعد از احوال پرسی و تبریک آغاز سال جدید و آرزوی توفیق و سرافرازی برای ملت ایران و جامعه ورزش استان، پرسیدم چه خبر؟ چند روزی نبودم، در تعطیلات و بخصوص در فضای مجازی چه ها گفته شده و تازه به دوران رسیده های مدعی بر علیه چه کسانی موضع گرفته و به اربابان خود خوش رقصی کرده اند؟
گفت: فعلا مسائل ورزشی را برای یک هفته هم که شده باشد فراموش کن. اوضاع درهم و برهم ورزش، ما را پیر کرد و کم مانده است سکته را نصیب ما بکند. امروز می خواهم داستانی برایت تعریف بکنم.
دوش به دوش فضول باشی حرکت کرده و در یک هوای خوب ، هم پیاده روی کردیم و هم او گفتن خاطره ای از دوران کودکی اش را آغاز کرد.
فضول باشی گفت: انسان در هرحالتی نباید گذشته اش را فراموش نماید . ممکن است در سایه تلاش، دوندگی ، زحمت و رنج و یا به مدد شانس و اقبال، انسان پله های ترقی را طی کرده و نسبت به دوران کودکی و نوجوانی از یک موقعیت مناسب برخوردار گردد. صاحب پست و مقام شود و یا ثروت مناسبی در اختیار بگیرد و بر خلاف دوران کودکی در میان سالی و پیری روزهای آرام و بی دغدغه ای را پشت سر بگذارد ولی نباید به گذشته خود پشت کند و به خواهد بر خاطرات و یادها و نام ها خط قرمز بکشد.
وی افزود: معمولا کسانی که جنبه لازم برای تحمل پیشرفت را ندارند با اندکی بهبود وضعیت از خود بی خود می شوند و ضمن این که گذشته شان را به فراموشی می سپارند برای خود راه و رسم تازه ای ترسیم کرده و فکرهای دیگری در سر می پرورانند.
وی با حرارت زیاد حرف می زد و تند تند نفس می کشید. وی در ادمه افزود: این قبیل افراد در دام غرور گرفتار شده به بیماری خودبینی دچار شده و حتی خودشان را نیز نمی توانند ببینند. می گویند فتحعلی خان لگری وزیر اعتمادالدوله بود . مست از باده کبر و غرور . از وی حرکتی ناصواب صادر شده بود که به صلاح اولیای دولت خاقانی چشم های وی را برکندند0
بر در خانه وی چناری بود بسیار سالخورده که بیست ذرع قطر آن بود و معظم اله در زمان بینایی از فرط غرور و کبر و نخوت آن را ندیده بود. در وقت کوری، هنگام سوار شدن ، پهلویش به چنار برخورد.
به عتاب گفت: این چه چیز است؟ گفتند: این چنار است. با عتاب گفت: کی این چنار به هم رسیده به در خانه من؟ عرض نمودند: عمر این چنار هزار سال پیش تر می باشد. به تندی گفت: ببرید این چنار را.
حالا داستان خیلی ها هم شبیه به این خان مغرور است. برخی ها تا اندکی از نکبت و بدبختی دور می شوند نه تنها چنار روبروی خانه شان بلکه اسم و رفیق و روستا و شهر خود را نیز فراموش کرده و پسند نمی کنند.
گفتم: فضول باشی باز چه خبره؟ اول سالی شاهنامه تعریف می کنی؟ مقدمه کافی است ، آنچه را در دل داری بگو و قال قضیه را بکن.
گفت: در روستایمان ما سه دوست بودیم، هم سن و سال و هم کلاس و هم بازی. من که فضول بودم و دو رفیق دیگرم انشاءاله و ماشاءاله بودند.این انشاءاله زود تر از ما به شهر رفت و درس خواند و استخدام شد. ماشاءاله علاقه شدیدی به محل تولدش داشت . در روستا ماند و راضی نشد صفا و صمیمیت و یک رنگی روستا را با روباه صفتی، مکر و حیله و ریای عوض بکند. به کشاورزی و دامپروری اش رونق داد و همان روستایی دوست داشتنی و باصفا باقی ماند و من هم که به شهر آمدم و فضولی ام را ادامه دادم و انشاءاله بعد از آن که اندکی ترقی کرد بر همه گذشته اش پشت پا زد. اصلا اخلاقش هم عوض شد. بادی عجیب در بینی اش لانه کرد. حرف زدنش را تغییر داد و ترکی را با فارسی قاطی کرد و آن را نشانه ای از تجدد و بزرگ شدن خود تلقی نمود. روستایش را فراموش کرد و برای تکمیل کردن فراموشی گذشته اش و اعلام این که اصلا از همان روز اول تولدش آدمی متشخص بوده اسمش را نیز تغییر داد و نام فرشاد انتخاب نمود.
با این کار فکر کرد که آدم تازه ای شده است. شهرنشین و ورزشکار و صاحب جلال و جبروت. غافل از این که تغییر دادن اسم نمی تواند ذات و گذشته افراد را دچار تحول بکند. او فقط دلش را به بزرگ شدن خوش می کند و چنین می پندارد که با این کارها می تواند بر گذشته اش خط بطلان بکشد و آن را از اذهان پاک نماید.
گفتم: فضول باشی این چه داستانی است که گفتی؟ تو هم وقتی نمی توانی سوژه ای پیدا بکنی به حرف های بی پایه و بی اساس پناه می بری . در این شهر همه همدیگر را می شناسند و به خوبی به رفتار و اخلاق انسان ها آشنایی دارند. اچازه بده آن قبیل افراد در رویاهای خود به سر برند و چند روزی احساس بکنند که کسی شده اند.
از کسی که گذشته اش را فراموش کرده و به اسمش رحم نمی کند چه انتظاری می توان داشت. این قبیل افراد همان فتحعلی خان هایی هستند که با اسارت در دام غرور می خواهند همه چیز را از دم تیغ بگذرانند.آنها دیر یا زود رسوا خواهند شد، خیالت راحت.
 
 
 




شورای شهر چرا با تیم داری شهرداری مخالفت کرد؟!!

اسامی کاندیداهای احتمالی منتشر شده در فضای مجازی نشان می دهد که همه سیزده نفر عضو فعلی شورای اردبیل برای ادامه خدمت بی منت، بی ریا ، مخلصانه و بی ادعا اعلام آمادگی کرده و باحضور در فرمانداری اردبیل ثبت نام نموده اند. جامعه ورزش استان و بخصوص علاقه مندان به فوتبال و تیم شهرداری از همه آنها به جر ناطق درآبادی به خاطر موضعگیری هایشان در قبال تیم دل خوشی نداشته و از آنها آزرده خاطر هستند. فوتبالی ها اعتقاد دارند این عزیزان چنان ضربه سهمگین و کشنده ای بر پیکر فوتبال اردبیل وارد کرده اند که ترمیم نقاط آسیب دیده نیاز به زمان و در اختیار داشتن امکانات قابل توجه است.
برخی از این آقایان در طول یکی دو سال گذشته از عدم حضور در انتخابات شورا دم می زدند و به صراحت می گفتند با وضعیت موجود هرگز برای راهیابی به پارلمان محلی وارد مبارزه نخواهند شد ولی ثبت نام آنها در اذهان کسانی که این قبیل اظهار نظر ها را شنیده بودند سؤالات متعددی را مطرح می کند که جواب یافتن برای آنها می تواند گره های چندی در این ارتباط را بگشاید. رنگ عوض کردن ها هم که دیگر مشکلی ندارد. افرادی که تا دیروز توسط برخی ها فرصت طلب و پشت کننده به آرمان های جناحی متهم می شدند امروز دوباره توسط آنها یک چهره خدوم، بی نظیر، لایق، استثناء، فرهیخته، آشنا به امور ، مهندس ناب، تحصیلکرده ای بی رقیب و گره گشای مشکلات شهری تلقی می شود. عجب دنیایی شده است . از این شاخه به آن شاخه پریدن برای برخی ها از یک لیوان آب خوردن هم آسان تر است.
بگذریم این عزیزان می توانند برای اعتماد سازی در ارتباط با علل مخالفت با تیم داری شهرداری شفاف سازی بکنند و زوایای مختلف قضیه را به اطلاع عموم برسانند و ما آماده ایم که خدمت این آقایان برسیم و نقطه نظرات و علل رای دادن آنها به نابودی تیم شهرداری و عوامل دخیل در آن را منعکس بکنیم. آنها اگر صادق باشند به این پیشنهاد ما حتما جواب مثبت خواهند داد.
 




رونق دفاتر فنی و مهندسی در اردبیل

با نزدیک شدن به ایام انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا تحرکات نامزدها آغاز گردیده و هر یک از آنها که موفق به ثبت نام شده اند به نوعی در تدارک یارگیری و آماده شدن برای یک رقابت نفس گیر جهت راه یافتن به پارلمان محلی هستند.
قانون، زمان تبلیغات و آغاز به کار ستادهای انتخاباتی را مشخص کرده است ولی متاسفانه این امر در انتخابات های مختلف رعایت نمی شود و کاندیداها در زیر لوای بهانه های مختلف تبلیغات غیر قانونی و زودتر از موعد را آغاز می کنند تا بدین وسیله بتوانند گوی سبقت از دیگر رقبا را بربایند و برای چهار سال بر یکی از صندلی های شورا تکیه بکنند.
همه در تلاش هستند و به نوعی خود را لایق برای حضور در شورا تشخیص داده اند چه اگر غیر از این بود برای ثبت نام و اعلام آمادگی همت به خرج نداده و متحمل زحمت و هزینه نمی شدند.
این روزها تا دلمان بخواهد راه اندازی دفاتر فنی و مهندسی و از این جنس در سطح شهر از رونق زیادی برخوردار می باشد. آویزان کردن بنری بر سر در مغازه ها و ساختمان ها با عنوان دفتر مهندسی، تبلیغ قبل از موعد در زیر عنوانی مانند دفتر مهندسی است.
به راستی آنهایی که مدعی شده اند و خود را صاحب رای می دانند و می خواهند در معرض رای مردم قرار بگیرند و برای انتخابات آینده محکی بخورند همگی از شرایط لازم و تخصص کافی برای این کار برخوردارند؟
نگاهی به اسامی کاندیداهای احتمالی منتشر شده در فضای مجازی نشان خواهد داد که افراد بدون توجه به تخصص خود و وظایف شوراهای شهر نسبت به ثبت نام اقدام کرده اند. مگر می شود یک متخصص مثلا شهرسازی در کار پزشکی دخالت بکند؟ و یا یک مهندس عمران در امور مربوط به حوزه علوم انسانی اظهار نظر کرده و نظریه ارائه بکند؟ چرا تا اسم انتخابات و قرار گرفتن در یک پست و موقعیت پیش می آید همه می خواهند از جمله انتخاب شونده ها قرار بگیرند و توجهی به آینده حوزه انتخاباتی و سرنوشت مردم نمی کنند.
ورزش استان در سال های اخیر از بابت حضور افراد غیر متخصص در شورا ضربات متعددی را تحمل کرده است. ظلمی که شورا به بهانه های مختلف در حق فوتبال و تیم شهرداری روا داشت، نمی تواند از اذهان علاقه مندان به فوتبال فراموش شود. متاسفانه در شورای فعلی حتی کسانی که سابقه و پیشینه ای در فوتبال داشتند بیشتر از دیگران در پیچیده شدن نسخه فنای تیم دخیل بودند و این اقدام آنها حتما در رای دوستداران و علاقه مندان به تیم فوتبال شهرداری تاثیر کافی خواهد داشت.
در ایام انتخابات یکی از اقشاری که برای نامزدها خیلی عزیز می شود جامعه ورزشی استان است. همه کاندیداها به نحوی تلاش می کنند تا خود را یک چهره ورزشی و علاقه مند به رشته های مختلف و عاشق سینه چاک و تمام عیار ورزش به حساب آورند و با حضور در صحنه های ورزشی نظر تماشاگران و علاقه مندان به ورزش را جلب کنند. تجربه ثابت کرده است این قبیل افراد از فردای انتخاب شدن و بر اریکه قدرت تکیه زدن اولین قشری را که به فراموشی می سپارند جامعه ورزشی است. روی این اصل ورزشی های استان و اردبیل باید اجازه ندهند تا تجربه تلخ، دردآور و غیر قابل تحمل دوره اخیر دوباره تکرار شود. حمایت جامعه ورزشی از نامزدها باید با مطالعه و شناخت کافی انجام پذیرد. صرف مظلوم نمایی و نقش بازی کردن در ارتباط با هواداری از ورزش نباید مورد توجه قرار بگیرد.
ورزش اردبیل نیازمند حضور افرادی در پارلمان محلی است که در عمل و نه در حرف عاشق ورزش و علاقه مند و مشتاق به توسعه آن باشند. نیازمند افرادی است که با ورزش آشنایی داشته و قدرت تشخیص توپ هندبال و فوتسال از یکدیگر را داشته باشند. ورزشی ها این




کلاف سردرگم مدیریت فوتبال استان

در اولین روزهای سال 96 حادثهء پیش آمده برای رئیس سابق هیات فوتبال استان همه را متاثر کرد و اندوهگین. فوت همسر مکرمه و آسیب دیدگی دو فرزند دلبندش به همراه خود موجی از تاسف در جامعه ورزش استان را ایجاد کرد. حوادث این چنینی تاثیر بسیار نامطلوبی در اعصاب و روان و زندگی عادی همه کسانی که آسیب دیدگان را از نزدیک می شناخته اند داشته و به نوعی در روزهایی که عید است و همه باید خوشحال و مسرور باشند، غم و اندوه فضا را پر کرد. اتفاق و حادثه روی داده برای رئیس سابق هیات فوتبال استان بسیار دردناک و تحملش سنگین و طاقت فرساست. ضمن تسلیت به خانواده های داغدیده و طلب آمرزش و غفران الهی برای آن مرحومه، سلامتی و صحت رئیس سابق هیات فوتبال استان و دو فرزند گرامی اش را از درگاه احدیت خواستاریم.
امیدواریم سال 96 سال پایان دادن به بلاتکلیفی و سردرگمی های فوتبال استان باشد. علی رغم وعده های داده شده مبنی بر برگزاری مجمع انتخاباتی فوتبال استان تا پایان سال 95 متاسفانه این وعده عملی نشد و همچنان تعیین تکلیف آن در هاله ای از ابهام قرار گرفت.
به نظر می رسد فوتبال اردبیل ، برگزاری مجمع انتخاباتی و رفع هر گونه ابهام در بحث مدیریتی به یک مگاپروژه تبدیل شده است. همانطوری که استاندار اردبیل از اولین روزهای آغاز فعالیت در استان وعده انجام عملیات پروژه هایی تحت عنوان مگاپروژه را داده است و این اصطلاح کم کم در میان همه اقشار و ادارات و نهادها نیز جا خوش می کند و حتی برخی از شهرداری ها پروژه آسفالت ریزی یک گذرگاه را نیز با عنوان مگاپروژه مورد خطاب قرار می دهند پس، ما نیز به تبعیت از آنها می توانیم بحث فوتبال استان و مدیریت آن را با عنوان مگاپروژه مورد خطاب قرار بدهیم. اگر چنین باشد چون خاصیت مگاپروژه ها در استان ما طولانی شدن زمان عملیات و به بهره برداری رسیدن آنها می باشد به این زودی ها نباید در انتظار به ثمر رسیدن مگاپروژه برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال باشیم.
به نظر می رسد که در نزد فدراسیون فوتبال و اداره کل ورزش و جوانان اراده ای برای پایان دادن به این بحث ها وجود ندارد. گویا نمی خواهند حاشیه ها و حرف ها و حدیث ها و سوء تفاهم و اختلاف نظرهای موجود را به حداقل برسانند. ولی ما همچنان امیدواریم . امیدوار به این که دل آنهایی که تصمیم گیرنده نهایی در این ارتباط هستند به رحم آید و به نوعی در مورد پایان دادن به این داستان فکر کنند.
انسان به امید زنده است . امید و آرزوی علاقه مندان به فوتبال استان نیز این است که فرصتی در سال 96 به دست آید تا آنهایی که با این مقوله سروکار دارند برای سر و سامان دادن به بحث مدیریتی فوتبال استان و برگزاری مجمع انتخاباتی بعد از نزدیک به 17 ماه انتظار و بلاتکلیفی ، چراغ سبزی نشان بدهند و به توافق برسند و فوتبال ما را بیش از این اسیر و دربند افکار خوب و یا بد خود نکنند.
دلیلی وجود ندارد که فوتبال استان همچنان در وضعیت فعلی باقی بماند و به حداقل ها رضایت بدهد و بسیاری از مشکلات ، نارسایی ها و کم محبتی ها را تحمل کند و سرنوشت خود را بیش از آن که با حربه هایی چون تدبیر و فکر و برنامه بسازد آن را به بازی تقدیر و ابر و باد و مه و خورشید و فلک بسپارد.
طولانی شدن پروژه تعیین تکلیف هیات فوتبال استان و عملی نشدن وعده های داده شده در این ارتباط به یک سوژه و بحث روز تبدیل می شود. اگر ملاک فعالیت در فوتبال هر استانی ، اساسنامه هیات های استانی است پس چرا در فوتبال استان به بند بند آن عمل نمی شود و برای پایان دادن به مشکلات از طرف دست اندرکاران مربوطه امروز و فردا می شود
اصلا در این نوشته به این که آیا هیات فوتبال در پنج سال گذشته موفق بوده و یا نه کاری نداشته و نداریم. چرا که تا بخواهیم حرفی بزنیم چشمی هیات فوتبال استان برای نوشتن مطلب،سفارش کرده و به زحمت می افتد و هی می گوید که نگارنده را از دورها می شناسد، مثل این که او فقط قدرت و شامه شناسایی دارد و ما از آن بی بهره ایم و او را از آن گذشته های دور نمی شناسیم. برای ممانعت از هر گونه زحمت دادن به چشمی هیات فوتبال، حرف ما این است که آقایان به خاطر فوتبال و برای آینده آن تکلیف مدیریت را یک سره بکنید و با امروز و فردا کردن ها با افکار عمومی بازی نکنید. مگاپروژه برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال را به ساحل امن برسانید و به تمام حرف و حدیث ها با انتخاب رئیس و مسؤول استان پایان بدهید.
اعضای مجمع با رای خود باید تکلیف مدیریت هیات استان را مشخص نمایند. بحث ما این نیست که چه کسی بیاید و در میان کاندیداها کدامیک اصلح تر از بقیه است. کاندیدایی هم نداریم و زیر پرچم کسی هم سینه نمی زنیم ولی فوتبال ما نیاز به همت کسانی دارد که مسؤولیتی در این عرصه دارند و باید بدانیم که از این به بعد هرگونه اهمال و کم کاری و بی تفاوتی در برگزاری مجمع انتخاباتی می تواند نوعی خیانت و کم لطفی به فوتبال استان تلقی شود.
 




والیبال و مته به خشخاش گذاشتن

از قدیم گفته اند “مته به خشخاش گذاشتن” یعنی به موضوعی گیر دادن و رها نکردن آن که د ر اغلب موارد کار درستی نیست .
پیامد های چنین رفتاری در بیشتر اوقات می تواند منفی و آزار دهنده باشد. این امر مورد قبول ما نیز است و اگر ضرورت ایجاد نکند از طرح مکرر موضوعی خودداری می کنیم. اما در برخی موارد تکرار یک بحث لازم است چرا که در مقاطع و شرایط حساس وقوع برخی از اتفاقات انسان را مجبور به پرداختن مکرر به آنها می کند. در چنین مواردی دیگر نباید به بهانه این که نباید مته به خشخاش گذاشت از کنار موضوع به راحتی عبور نمود و بر مسببان و عاملان آن کاری نداشت.
مثلا در شرایط کنونی پرداختن همه روزه به بحث میزبانی اردبیل برای رقابت های والیبال امیدهای آسیا ضروری است. همه در انتظار آن به سر می برند که جامعه ورزش استان از آزمونی که در پیش رو دارد موفق و سربلند بیرون بیاید.
بحث یک فرد و یک مجموعه نیست. رفتارهایی که بوی منیت ، خودپرستی و خود محوری از آن به مشام برسد باید در نطفه خفه شود. اگر استان و کشور خود را دوست داریم و برای تحقق خدمت بی منت در ورزش قبول مسؤولیت کرده ایم دیگر نیازی به مهندسی کردن و هدایت اقدامات انجام یافته در راستای میزبانی این رقابت ها به نفع خود نبوده و نیست. مردم و علاقه مندان به ورزش از همان روز اولی که بحث میزبانی این رقابت ها کلید خورد، می دانند که چه کسانی دوندگی نموده و چه گروهی صادقانه حمایت کرده و در فراهم نمودن امکانات مورد نیاز کوتاهی نکرده اند . این که بیاییم با برخی از موضعگیری ها و اقدامات، بحث را ار مسیر اصلی منحرف بکنیم و تلاش نماییم تا همه کارها را به نام خود بزنیم و از این کار کلاهی برای آینده خود دست و پا نماییم کاری اصولی و مطابق با عرف و سنت حاکم بر فضای ورزش انجام نداده ایم.
این که چه کسانی در عضویت کمیته باشند و چه افرادی با چه موقعیت شغلی، ورزشی و اجتماعی اظهار نظر بکنند و چه کسانی ابلاغ صادر کنند، فدراسیون چه بگوید و اداره کل به چه به اندیشد و بالاخره چه کسانی توان حرف زدن داشته باشند و چه افرادی باید سکوت اختیار کرده و میدان داری ننمایند، اهمیتی ندارد، آنچه مهم است انجام مطلوب کارها و دست یابی به هدف و میزبانی موفق بازی ها می باشد
دست همه کسانی که برای تحقق میزبانی رقابت ها تلاش کردند و از خود هزینه نمودند و انواع ناملایمات را تحمل کردند را به گرمی می فشاریم و برای آنها خدا قوت می گوییم و انتظار داریم که تا پایان رقابت ها از طرف هر کسی که بوده باشد شاهد کوچک ترین رفتار، حرکت و اظهار نظر بر خلاف منافع میزبانی و وحدت و یک دلی دست اندرکاران رقابت ها نباشیم.
میزبانی مسابقات والیبال امیدهای آسیا فرصت مناسبی برای اثبات توانایی ها و کارایی و قدرت جوانان و مسؤولان استان در امر ورزش می باشد. این امر را باید قدر بدانیم و موفقیت در آن را فدای ابلاغ و صحبت کردن و اظهار نظر نکنیم.
امیدواریم رقابت های والیبال امید های آسیا نقطه عطفی در اثبات شایستگی های جوانان و میهمان نوازی مردم قهرمان منطقه و مدیریت و دوراندیشی مسؤولان منطقه باشد. ناگفته پیداست که اگر حمایت های خدابخش استاندار اردبیل و نگاه ویژه وی به اهمیت بازی های مهم در راستای توسعه و شناساندن استان نبود امکان میزبانی برای استان فراهم نمی شد و بنابراین شایسته است با همدلی و یک دلی و صفا و صمیمیت و موفقیت در میزبانی این رقابت ها، خدابخش را برای ادامه این مسیر تشویق و ترغیب نماییم.
 




نگاهی کوتاه به فوتبال باشگاهی اردبیل در سال ۶۷

بعد از بررسی فوتبال باشگاهی و اولین دوره رقابت های جام فلق در سال 66 از این شماره، فوتبال اردبیل در سال 67 را مورد توجه قرار داده و به مهم ترین اتفاقات رخ داده در آن سال به طور خلاصه اشاره خواهیم کرد. برگزاری رقابت های پرشور و به یاد ماندنی باشگاه ها و حضور تیم منتخب اردبیل در دومین دوره از مسابقات جام فلق از شاخص ترین رویدادهای مورد اشاره در سال 67 خواهد بود.
خاطره های بر جای مانده از فوتبال دهه 60 گنجینه ای از عمر و زندگی هواداران و فوتبالی های آن سال هاست. مرور رخدادهای لذت بخش آن دوران موجب به جوش آمدن احساس خوش در انسان می شود. روحیه درک کنندگان آن دوران را باز می کند و حضور و اعتماد به نفس و رضایتمندی خاطر از ثقل بار زندگی و کش و قوس های روزمره و وضعیت ناخوش فعلی فوتبال منطقه می کاهد.
امیدواریم مرور خاطرات قشنگ و روح نواز فوتبال اردبیل همدم تنهایی های دوستداران فوتبال باشد و دقایقی تصاویر زیبای خاطره ای، امید ها را قوام و اراده جوانان امروزی را برای بازگرداندن عظمت گذشته به فوتبال استان را مستحکم کند.
همانطوری که در شماره های قبلی اشاره شده و به اطلاع علاقه مندان به تاریخ ورزش اردبیل و دوستداران فوتبال در دهه 60 رسیده است، اطلاعات مورد استفاده برای تنظیم تاریخ فوتبال اردبیل در دهه 60 از آرشیو نگارنده است. برای تکمیل آن برخی از عزیزان از جمله حاج مسعود هوشمندی و جعفر ظاهری از پیشکسوتان خوشنام و دوست داشتنی فوتبال اردبیل نگارنده را مورد حمایت قرار می دهند که جا دارد از این عزیزان تشکر و قدردانی شود. انتظار می رود عزیزانی که می توانند در این راه ما را کمک کرده و در انعکاس تاریخ پربار فوتبال اردبیل یاری گر ما باشند از کمک ها، راهنمایی ها و مساعدت هایشان ما را محروم نکنند.
همچنانچه قبلا گفته ایم فوتبال اردبیل در دهه 60 روزهای اوج و افتخار آفرین خود را سپری می کرد. زحماتی که در دهه های 40 و 50 برای فوتبال منطقه کشیده شده بود و تخمی که کاشته بودند و به خوبی آبیاری شده و از آن محافظت شده بود در این سال ها به بار نشسته و مرغوب ترین ، بهترین و زیباترین و سالم ترین محصولات را تحویل جامعه ورزش داده بود.
استمرار موفقیت های فوتبال اردبیل در دهه 60 علل و دلایل مختلفی داشت که گوشه هایی از آن در بحث درخشش فوتبال منطقه در رقابت های گرامی داشت دهه فجر در سال 66 ارائه شد. رونق رقابت های باشگاهی و عشق به فوتبال و خدمت بی منت به جوانان، وحدت و صمیمیت حاکم بر فضای فوتبال، وجود زمین های متعدد خاکی و برگزاری رقابت های محلات و حاکمیت رقابتی سالم و پرشور در فضای فوتبال از علل قابل ذکر ادامه موفقیت های فوتبال در دهه 60 بود.
در آن سال ها جوانان جویای نام و با تجربه ها ، فوتبال را به خاطر فوتبال دوست داشته و نسبت به رونق بخشیدن به آن تلاش می کردند. نه پولی در بساط بود و نه موقعیت و مقام و جایگاهی، نه از نامردی خبری بود و نه از روباه صفتی و مکر و حیله، نه ناسزا و فحش می توانستی در محیط های فوتبالی بشنوی و نه از توهین و هتک حرمت خبری بود. در فوتبال آن روزهای اردبیل نه از مربیان سفارشی
می توانستی رد پایی پیدا بکنی و نه از دلالان و واسطه های بی چشم و رو سراغی داشته باشی. هر چه بود همه اش صفا و صمیمیت و دوستی و یک رنگی همراه با یک رقابتی مردانه، فشرده و هیجان انگیز.
بگذریم در بررسی فوتبال اردبیل در سال 67 در اولین گام اشاره به رقابت های باشگاهی دسته اول اردبیل خواهیم داشت. امیدواریم دوستانی که می توانند، ما را در تکمیل کردن اتفاقات فوتبالی آن سال حمایت و پشتیبانی نمایند.
مسابقات فوتبال دسته اول باشگاه های اردبیل با حضور 12 تیم از تیر ماه سال 67 آغاز شد. هیات فوتبال برای آغاز این رقابت ها مراسم خاصی را در نظر گرفته بود که رژه تیم های حاضر و سخنرانی مسؤولین از آن جمله بود.
بازی افتتاحیه در حضور جمع کثیری از علاقه مندان و تماشاگران خونگرم اردبیلی بین دو تیم استقلال و توانیر برگزار شد.
هر دو تیم استقلال و توانیر برای پیروزی در این دیدار از انگیزه های لازم برخوردار بودند. توانیر فوتبالی زیبا را به نمایش گذاشت و استقلال که از تیم های مطرح شهر و منطقه می باشد در آغاز راه نشان داد که با روزهای خوش فاصله بسیار دارد . این دیدار در نهایت با تساوی 2 بر 2 به پایان رسید.
دیدار دو تیم بنیاد شهید و صنعت نفت در حالیکه تا 7 دقیقه به پایان بازی با نتیجه 2 بر 1 به نفع بنیاد در جریان بود به دلیل بارش شدید باران به دستور داور ناتمام ماند. راه و ترابری در یک بازی پرگل تیم جوان شده عقاب را 3 بر 2 مغلوب نمود. ژاندارمری رقابت های فصل را با پیروزی 4بر3 در مقابل آراز آغاز کرد و تیم هلال احمر در رویارویی با تیم دگرگون شده بانگ استان با نتیجه 1بر1 متوقف شد. بانگ استان که در فصل جدید با تغییر و تحولی که در آن به وجود آمده و تنی چند از یاران خود را از دست داده است ، نشان داد که حرف هایی برای گفتن خواهد داشت.
آخرین دیدار هفته اول را دو تیم پاس و دارایی برگزار کردند . پاس که یکی از تیم های استخواندار و پرمهره فوتبال اردبیل است با ارائه یک بازی زیبا و تهاجمی با سه گل بر حریف غلبه کرد.
یادآوری
متاسفانه از رقابت های باشگاهی دسته اول اردبیل در سال 67 اطلاعات موجود مربوط به هفته های اول، پنجم، هشتم، دهم و هفته پایانی است که بیان آنها می تواند وضعیتی قابل قبول از رقابت ها و شور و حال فوتبال آن روزها را ترسیم نماید.
 
 
 




عید دیدنی های استاندار و فرماندار اردبیل

دیدارهای نوروزی استاندار و فرماندار اردبیل امسال از دامنه وسیعی برخوردار بوده و تقریبا این عزیزان با حضور در منازل برخی از بزرگان حرکت مناسبی را انجام می دهند. امید آن داریم عید دیدنی امسال فقط با هدف عید دیدنی و ارج نهادن به تلاش ها و زحمات آنها باشد و هیچ قصد دیگری در پشت این حرکت ها نبوده باشد.
چه می توان کرد، در آستانه انتخابات قرار گرفته ایم و همه یعنی چه دولتی ها و چه غیر دولتی ها و چه از از این جناح و آن جناح تا رفتاری سر زده و عملی رخ می دهد همه آن را به بحث انتخابات وصله می زنند . مطمئنا عید دیدنی بعد از سیزده نوروز نیز تحت عنوانی دیگر ادامه خواهد داشت چرا که تاکنون این مسؤولین، نمایندگان برخی از اقشار از جمله ورزشکاران و قهرمانان را شامل محبت و عنایت خود ننموده اند و مسلما تا پایان اردیبهشت ماه فرصت کافی برای این کار خواهد بود. به هر حال هر هدفی که این اقدامات داشته باشد باید گفت یک روی سکه اقدامی مناسب و قابل تقدیر است.
استاندار اردبیل انسانی دوست داشتنی بوده و شخصیت ممتازی دارد. بدون توجه به گرایشات و سلایق سیاسی، فی نفسه آدم خوبی است ولی به نظر می رسد در برخی از موارد و بخصوص در ارتباط با مسائل و امور ورزشی، اطلاعاتی چندان درست در اختیارش قرار نمی گیرد.
ملاقات وی به همراه فرماندار اردبیل از رئیس سابق هیات فوتبال استان سؤالاتی را می تواند مطرح بکند. عیادت از بیماری که هم زمان با سال نو متحمل حادثه ای دردناک شده کاری است پسندیده و هیچکس نمی تواند با آن مخالفت نماید. ما نیز به مانند دیگر همشهریان از اتفاق پیش آمده برای رئیس سابق هیات فوتبال استان متاسف شده و در بخش دیگری از این نشریه به آن پرداخته ایم اما جامعه ورزشی استان و اردبیل در حال حاضر بزرگانی را در بستر بیماری دارد که عیادت از آنها می توانست تاثیر بسیار مطلوبی در جامعه ورزش و فوتبال استان داشته باشد.
بزرگ فوتبال اردبیل و کسی که عمر و سرمایه خود را در راه ورزش اردبیل سپری کرده و منشاء خدمات فراموش نشدنی به جامعه ورزش بوده، ماههاست که در بستری بیماری است.
سید مجید عقیلی فردی که از شصت سال قبل نامش با ورزش و فوتبال اردبیل گره خورده است شایسته عیادت نبوده است؟ میزان گزینش افراد توسط مشاوران استاندار برای دیدارها و ملاقات ها چه می باشد؟ این که می گوییم در ارتباط به چهره های ورزشی مشورت مناسبی ارائه نمی شود با توجه به گزینش ها و اقدامات می باشد.
کیست که در شهر اردبیل اژدر عمی ورزش را نشناسد و با خدمات وی به فوتبال آشنا نباشد؟ آن مرحوم شب و روزش در 60 سال گذشته وقف ورزش بود و چون پدری مهربان و دلسوز همواره در کنار قهرمانان و جوانان این دیار قرار می گرفت. چطور مشاوران استاندار محترم برای حضور در مجلس ترحیم فردی چون اژدر عمی را توصیه نمی کنند؟
آنهایی که شناخت کافی از ورزش و چهره های وابسته به آن و رفتارها و عملکردها نداشته باشند ممکن است از هول حلیم در دیگ به افتند. جامعه ورزش و فوتبال انتظار دارند استاندار و فرماندار اردبیل در توزیع عنایات و محبت های خود پدرانه رفتار نمایند.
ای کاش استاندار و فرماندار توجه به فوتبال را نه در ملاقات از رئیس سابق هیات فوتبال بلکه در عمل و در حمایت از آن و بخصوص تیم فوتبال شهرداری نشان می دادند. فرماندار اردبیل در روزهای خوش شهرداری همیشه در جایگاه حضور پیدا می کرد ولی به یکباره پس از تغییرات به وجود آمده و مخالفت های انجام یافته با تیم شهرداری حتی برای یک بار هم که شده در ورزشگاه حضور پیدا نکرد و مصاحبه و صحبتی در ارتباط با لزوم حفظ تیم انجام نداد.
فوتبال اردبیل در آن روزهای بحرانی نیاز به عنایت فرماندار داشت. در روزهای خوش همه یار و یاور می شوند، مهم حمایت در روزهای بحرانی است. زمانی که تیم در دسته یک بود و عوامل همسو بر سر کار و در اداره امور تیم بودند در جایگاه غلغله ای برپا می شد و زمانی که تیم نیاز به حمایت داشت از آن تعداد کسی حتی نیم نگاهی به ورزشگاه تختی نمی کرد.
تیم فوتبال شهرداری اردبیل نابود شد و دل دوستداران فوتبال منطقه شکست و در روزهای سرنوشت ساز، تقریبا به حال خودش واگذار گردید و این در تاریخ ورزش و فوتبال اردبیل به ثبت رسید که در زمان شهرداری لطف الهیان و ریاست خوشبخت بر شورای شهر و فرمانداری جواد زنجانی در اردبیل و استانداری مجید خدابخش فوتبال اردبیل و نماینده اش در لیگ از دسته یک به دو و از دو به سه سقوط کرد و این را هیچ چیز و رفتار و ملاقاتی نمی تواند پاک نماید.
 




از تلاش برای انتقال تیم شهرداری تا حمله نادر و سقوط بهراد

ورزش اردبیل؛ سی و چهارمین,شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین دهمین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوینجام عقاب،هوشنگ چمن آرا و روزهای خوش فوتبال اردبیل” ، “بشنو وباور مکن” ، “تدبیر و آرامش حلقه های گمشده فوتبال اردبیل  “رد صلاحیت مدیریتی صباغی از عجایب چندگانه هیات فوتبال استان“،”پاس اردبیل نماینده آذربایجان شرقی در مسابقات حذفی سال 67” ،حمله نادر و سقوط بهراد“و… منتشر شد.
دانلود نسخه PDF شماره سی و سومین نشریه ورزش اردبیل 
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره سی و یک نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دوم  سی و چهارمینشماره نشریه ورزش اردبیل ,
.         یا مقلب القلوب والابصار
مطالب موجود در صفحه سومسی و سومین شماره نشریه ورزش اردبیل :