1

گواه عاشق صادق در آستین باشد، معمای انتقال احمدی در نیم فصل

گواه عاشق صادق در آستین باشد. این مثل معروفی است که مرحوم دهخدا نیز رباعی طنزی دارد که ذیل این مثل به شرح زیر یادداشت کرده است:
به راه صادق اگر دست من شکست چه باک؟
کسی که عاشق صادق بود چنین باشد
گواه من بود اکنون در آستین ، آری
گواه عاشق صادق در آستین باشد
بعد از گذشت نزدیک به چهار ماه به یک سؤال جوابی پیدا نکرده ایم و هر چه نوشته شده و به آن اشاره گردیده به جای جواب، مارک مخالفت با هیات فوتبال استان را متحمل شده ایم. اگر آقایان صادق باشند و ایرادی در کار نبوده باشد باید جواب این سؤال را که سؤال دهها علاقه مند به تیم شهرداری و فوتبال اردبیل می باشد بلافاصله از آستین به در می آوردند و رفع شبهه می نمودند.
پرسیده شده در حالی که تیم شهرداری با مرگ دست و پنجه نرم می کرد و به دلیل بدهی و برابر رای کمیته انظباطی در نیم فصل قادر به جذب بازیکن نبوده چه کس و یا چه کسانی با انتقال داور احمدی و سه بازیکن دیگر موافقت کردند؟
در حالی که مالکیت تیم در هاله ای از ابهام بود و قرارداد بازیکنان به نام باشگاه آبی پوشان در هیات فوتبال استان و با امضای مجید حیدری به ثبت رسیده بود چه کس و یا چه کسانی برای بازیکنان یاد شده رضایت نامه صادر کردند و این در حالی است که مجید حیدری از این امر اظهار بی اطلاعی می کند.
هیات فوتبال استان مجوز خروج از استان برای این بازیکنان را با توجه به کدام رضایت نامه صادر کرده است؟
این انتقال تحت چه شرایطی صورت پذیرفته و عایدی حاصل از آن به کجا و چگونه تعلق گرفته است؟
سؤال سخت و مبهمی که نیست. دبیر هیات فوتبال استان می تواند با انتشار رونوشت رضایت نامه صادر شده از باشگاه و مجوز خروج از استان صادر شده از سوی هیات فوتبال و فیش واریزی و یا اعلام شرایط انتقال به حرف و حدیث ها پایان بدهد.
آیا نباید افرادی که در شرایط حاد و بحرانی با موافقت انتقال بازیکنان به تیم ضربه زدند را جامعه فوتبال بشناسد و به هوش و فراست آنها درود بفرستد؟ آیا خنده دار نیست در حالی که یک تیم از جذب بازیکن جدید محروم باشد دایه های مهربان تر از مادر نسبت به صدور رضایت نامه برای انتقال بازیکنان مؤثر و یار ثابت تیم اقدام کنند؟
این سؤال ما آیا ربطی به دشمنی با هیات فوتبال استان، دبیر هیات فوتبال و یا سنگ اندازی در مسیر خدمت بی منت هیات فوتبال می باشد؟ اگر قرار است بیانیه ای صادر شود بجا خواهد بود که در آن بیانیه نسبت به پاسخ دادن به سؤالات فوق در کنار حتک حرمت ها نیز اقدام گردد.
 




برگزاری موفق رقابت های آسیایی والیبال مدال افتخار برای اردبیل سرافراز

ورزش اردبیل؛ سی وششمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین دوازدهمین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “برگزاری موفق رقابت های آسیایی والیبال مدال افتخار برای اردبیل سرافراز” ، “رکورداران غیبت در جلسه های شورا و ثبت نام در انتخابات  ” ، “ورزشکاران و قلیان سراها ” ، “نگاهی کوتاه به فوتبال باشگاهی اردبیل در سال ۶۷راستی، موجب رضای خداست “،  و… منتشر شد.
دانلود نسخه PDF شماره سی وششمین نشریه ورزش اردبیل 
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره سی و یک نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دومشماره سی و ششمین نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه چهارم  و پنجم سی و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه ششم  و هفتم سی و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
 




رکورداران غیبت در جلسه های شورا و ثبت نام در انتخابات

غیبت های متوالی یکی از اعضای شورای شهر اردبیل در هفته های پایانی سال 95 در یکی از جلسات شورا مورد اعتراض برخی از اعضاء قرار گرفت.
کسانی که با رای اعتماد مردم به پارلمان محلی راه می یابند موظف هستند که بر اساس خواسته های مردم و در جهت تامین منافع آنها در همه صحنه ها و جلسات رسمی و غیر رسمی حضوری فعال داشته باشند و در راستای حفظ و صیانت از حق آنها به اندازه سرسوزنی کوتاه نیایند.
پذیرفتنی نیست که عضوی از شورا کارها و اقدامات دیگری را مقدم بر کار شورا و حضور در جلسات آن به حساب آورند و به تذکرات داده شده برای کاستن از تعداد غیبت ها نیز توجه ننماید. اگر این قبیل افراد در شورای شهر اردبیل بوده اند باید بدون ملاحظه و جانبداری به مردم معرفی شوند تا مردم بدانند چه کسانی در گذشته نتوانسته اند به اعتماد آنها پاسخ مناسب بدهند و خدمت به جامعه را در اولویت کارها قرار بدهند.
اگر اعتقاد بر این داریم که دانستن حق مردم است باید چگونگی حضور و اقدام اعضای فعلی شورا در پایان عمر مسؤولیتشان به اطلاع مردم و موکلان آنها رسانده شود. آنهایی که در شش سال گذشته حضور مستمر در جلسات و پذیرفتن نظم و قانون حاکم بر جلسات شورا را به نوعی به بازی گرفته اند آیا صلاحیت لازم برای شرکت در انتخابات شورا و حضور دوباره در مسؤولیت نمایندگی پارلمان محلی را دارند؟
میزان عمل به تعهدات و احساس مسؤولیت در قبال خواسته و نیاز موکلان و مقدم شمردن منافع جامعه بر منافع شخصی و باندی و گروهی نباید معیاری برای تایید صلاحیت افرادی باشد که مدت ها در سنگر شورا بوده و ادعای خدمتگزاری داشته اند؟
آیا ایرادی دارد که رئیس شورای شهر برای در جریان گذاشتن افکار عمومی در ارتباط با عملکرد اعضای فعلی شورا در مورد حضور و غیاب آنها اقدام نماید و این یک مورد را شفاف سازی کرده و مردم را در انتخاب بهترین ها ، دلسوزها، کارآمدها و به درد بخورها و صادق ها یاری نماید؟
آیا مردم با چهره هایی که در عمر شورای فعلی به حداقل وظیفه یعنی حضور مرتب و موثر در جلسات عمل نکرده اند نباید آشنا بشوند و از اعتماد دوباره به چنین مهره هایی خودداری بکنند؟
اگر در بین اعضای فعلی شورای شهر هستند کسانی که در جلسات حضور مؤثر و دائمی نداشته اند اقدام آنها برای ثبت نام دوباره و اظهار تمایل برای عضویت در دوره بعدی شورا چه مفهومی می تواند داشته باشد؟ آیا قرار است در صورت انتخاب ، این قبیل آقایان راه و روش خود را عوض بکنند و به مانند یک دانش آموز منظم، مرتب و وقت شناس عمل کنند؟ آیا در پشت اظهار تمایل و عشق و علاقه آنها برای یدک کشیدن عنوان عضو شورا اهداف دیگری نهفته است؟
آنهایی که تا دیروز ثبت نام در انتخابات شورا را برای خود امری غیر ممکن تلقی کرده و عضویت در شورا را اشتباه در برنامه های حیات خود می دانستند چرا به گفته های خود پشت کرده و با میل و رغبت به صحنه گام گذاشته و عزم خود را برای راهیابی دوباره به شورا جزم کرده اند؟ آیا در این کار سری وجود دارد و یا مربوط است به احوالات برخی از ماها که چون ابر بهاری هستیم و تغییر موضع با توجه به منافع را امری مباح و حلال و پسندیده می دانیم؟
ورزش اردبیل و بخصوص فوتبال ما خاطره خوشی از اقدامات ، گفته ها و مصاحبه های برخی از اعضای شورای شهر ندارد. فوتبال اردبیل و نماینده آن در لیگ دسته دوم کشوری چنان ضربه ای هولناک و سهمگین از رای شورا متحمل شد که باید برای جبران آن سال ها در انتظار بماند. آنهایی که تا دیروز با افتخار و سربلندی می گفتند وظیفه شورا و شهردرای تیم داری نیست و این ادعاها را هم در کوران مسابقات انجام داده و موجبات تزلزل روحی و روانی بازیکنان و دست اندرکاران را فراهم می کردند حالا چگونه می خواهند در ایام تبلیغات برای راهیابی به شورا، خود را طرفدار دوآتشه و کشته و مرده ورزش و فوتبال قلمداد نمایند و در جمع ورزشکاران و ورزشدوستان حضور یابند؟
کم ترین انتظار از شورای شهر و رئیس آن اعلام چگونگی حضور در جلسات و غیبت غیر موجه اعضایی است که به نظر می رسد در عمر شورای فعلی چندان برای حاضر شدن در جلسات اهمیت قائل نمی شدند ولی همچنان مایل به راهیابی دوباره به شورا می باشند.
 




ورزشکاران و قلیان سراها

در تعطیلات نوروزی بر حسب اتفاق دو نفر از فوتبالیست ها را هنگام خروج از یک قلیان سرا در جاده منتهی به اردبیل مشاهده کردم. این که چرا باید ورزشکاران ما محل گذراندن اوقات فراغتشان قلیان سراها باشد سؤالی دردآور و کاملا قابل تامل می باشد.
ورزشکاری که رسالت خود را به خوبی درک نکند و برای آینده اش برنامه ای مشخص نداشته باشد سر از محلی چون قلیان سراها در می آورد و زمانی که می خواهد به قلیان پک بزند و دود آن را به درون بکشد احساس بزرگی و به روز بودن می کند.
رشد محبوبیت قلیان در بین جوانان مسئله مهمی است که می تواند در آیندهء آینده سازان این کشور تاثیر نامطلوبی داشته باشد. این که برخی ها تصور کنند در میان مواد دخانی ضرر قلیان کم تر از سایرین بوده و استفاده از آن اعتیاد آور نمی باشد خیالی باطن ، بی اساس و کذب محسوب می شود.
قلیان و مصرف آن می تواند تاثیرات بسیار مضری بر اعضای بدن از جمله قلب و ریه ها داشته باشد. قل قل آب در قلیان باعث شده است که عده ای تصور کنند سم تنباکو در آب حل شده و میزان و در صد مضر بودن آن پائین می آید در حالی که میزان و عمق در حرکت دادن آب قلیان می تواند تاثیر مهم در حجم ورودی که از طریق آن وارد بدن می شود داشته باشد تا جایی که می توان گفت حجم دود آن 10 تا 20 برابر دود ناشی از مصرف سیگار می باشد.
عده ای نیز به خیال خود به طور تفننی به کشیدن قلیان می پردازند. همه کسانی که خود را اسیر قلیان کرده اند چه آنهایی که به طور حرفه ای قلیان می کشند و چه کسانی که تفننی این کار را انجام می دهند باید بدانند که مصرف آن به تدریج افراد را در معرض انواع بیماری ها قرار می دهد که بسیاری از آنها ممکن است زمانی آثار خود را بروز دهند که دیگر کاری برای درمان قطعی نتوان انجام داد.
تحقیقات نشان داده است که 12 درصد بیماری های قلبی و عروقی، 66 درصد برونشیت و سرطان ریه و 38 درصد بیماری های حاد و تنفسی در جهان به مصرف دخانیات اختصاص دارد.
به این نکته نیز باید اشاره کرد که تنباکو و توتون مورد استفاده در قلیان به طور معمول از نامرغوب ترین و بی کیفیت ترین انواع آنها به شمار می رود و این در حالی است که که اسانس ها و مواد معطر استفاده شده در تنباکوهای معطر یا میوه ای حاوی هزاران ماده سمی و کشنده می باشند.
با همه این مضرات و اثرات نامطلوب و مهلکی که مصرف قلیان می تواند به دنبال داشته باشد اما همچنان این وسیله در بین جوانان و نوجوانان و حتی در جمع خانوادگی مورد استفاده قرار می گیرد و این که چگونه خانواده ها اجازه آن را به فرزندان خود می دهند می تواند جای سؤال داشته باشد.
این روزها در سفرهای سیاحتی و پیک نیک ها، قلیان که انواع مختلف از پرتابل گرفته تا نوع معمولی آن به چشم می خورد جزء لاینفک وسائل مورد استفاده قرار می گیرد و در بیشتر بساط های خانوادگی جای خاصی را به خود اختصاص می دهد.
این که خود را گول بزنیم و با بی خطر خواندن دود قلیان با گذر آن از آب آینده خود و فرزندانمان را تاریک کنیم کاری عقلانی و پسندیده نبوده و نمی تواند باشد. برخی ها به تصور این که کشیدن قلیان به اندازه کشیدن سیگار اعتیاد آور نیست برای استفاده از آن اقدام می کنند، در حالی که بر اساس تحقیقات انجام یافته تنباکوی مورد استفاده در قلیان نیز به مانند تنباکوهای معمولی ، حاوی نیکوتین است به طوری که در یک مصرف 6 دقیقه ای قلیان، فرد مصرف کننده در معرض حجم ورودی صد تا 200 مرتبه بیشتر از یک نخ سیگار قرار می گیرد.
با این همه مضرات قلیان مشاهده ورزشکاران و فوتبالیست هایی که تفریح خود را در کشیدن قلیان خلاصه می کنند تاثر آور می شود. جوانانی که بیشتر از همه باید به فکر آینده و سلامتی خود باشند خواسته و ناخواسته قدم در راهی می گذارند که جز پشیمانی و ندامت چیز دیگری برای آنها به ارمغان نمی آورد.
تجربه ثابت کرده است ورزشکارانی که مواد دخانی از جمله تنباکو و سیگار مصرف کرده اند عمر ورزشی خود را کوتاه کرده و دوران محبوبیت و در اوج بودن آنها به سرعت به پایان رسیده و گرد فراموشی بر روی نام و یاد آنها پاشیده می شود.
فوتبالیست های ما چه زن و چه مرد قبل از هر کس باید به سلامتی و تندرستی خود دل بسوزانند و بدون دلیل و علت خود را در معرض دود و بیماری های ریوی قرار ندهند و این حکم قطعی که قلیان و تنباکو مضر است و مضر است و مضر است را بپذیرند و برای همیشه به دور مواد دخانی خطی قرمز بکشند و دامن خود را از این قبیل آلودگی ها دور نگاه دارند.
 




نگاهی کوتاه به فوتبال باشگاهی اردبیل در سال ۶۷

هفته پنجم
در پایان هفته پنجم تیم استقلال با پیروزی پر گل 5 بر صفر در مقابل ژاندارمری(سینا) در صدر جدول رده بندی قرار گرفت.
استقلال در این روز در یک بازی یک طرفه با گل های علی دایی(2گل) و پرقیمت تیم سینا را مغلوب کرد. سینا در این فصل حال و روز چندان مطلوبی ندارد و با سه امتیاز در مکان یازدهد جدول رده بندی قرار گرفته است.
عقاب و آراز در یک دیدار نه چندان دلچسب به طور مساوی امتیاز ها را تقسیم نموده و موفق به گشودن دروازه حریف نشدند.
بانگ استان در رویارویی با راه و ترابری 3 بر 1 به پیروزی رسید. بانگ استان از چهره های خوبی بهره مند است ولیکن مشخص است که این تیم از بی تمرینی و عدم آمادگی رنج می برد.
پاس با سه گل محرم حقگو(2گل) و مقصود بایرامی تیم توانیر را مغلوب کرد. توانیر جز تیم های مطرح اردبیل می باشد که در این فصل آنچنانچه باید و شاید نتوانسته است خودی نشان بدهد. این تیم با سه امتیاز در پایان هفته پنجم در مکان دهم جدول قرار گرفته است. عمده مشکل این تیم ضعف خط حمله و از دست دادن فرصت های گرانبها در جریان مسابقه است.
هلال احمر با تنها گلی که از نقطه پنالتی به ثمر رساند صنعت نفت را مغلوب کرد. حسن هلال احمر در این است که به جوان های خود اطمینان دارد و با این که در این فصل تنی چند از مهره های صاحب نام خود را از دست داده است ولیکن با تکیه بر جوانانش مدعی قهرمانی است.
بنیاد شهید و دارایی به تساوی یک بر یک دست یافتند. بنیاد شهید که در هفته سوم یکی از یاران خود را به دلیل آسیب دیدگی از دست داده بعد از آن نتوانسته است انتظارات هواداران خود را برآورده نماید.
باید گفت که رقابت های فوتبال دسته اول باشگاه های اردبیل در سال 67 به طور فشرده انجام می پذیرد. مشخص است که فشردگی مسابقه ها در کیفیت بازی ها اثرگذار می باشد .
مسؤول هیات فوتبال اردبیل علت فشردگی مسابقه ها را کمی وقت و در پیش بودن مسابقه های فوتبال حذفی شاهد و جام فلق ذکر می نماید. از طرف دیگر زمین خاکی اردبیل وضعیت مطلوبی ندارد و بار دیگر باید این مساله را تکرار کرد که تنها زمین خاکی این شهر که جوابگوی مسابقه های مختلف باشگاهی است چه زمانی زیر کشت چمن خواهد رفت؟ باید هر چه سریع تر موانع موجود در سر راه کاشت زمین فوتبال اردبیل از میان برداشته شود.
هفته هشتم و ادامه صدرنشینی استقلال
استقلال در پایان هفته هشتم نیز صدر نشینی خود را حفظ کرد. استقلال در پایان این روزبا 13 امتیاز به تنهایی به صدر جدول رده بندی تکیه زده و به دنبال آن پاس با 11 امتیاز و یک بازی کم تر در تعقیب صدر نشین می باشد.
در روز هشتم دیدار دو تیم هلال احمر و عقاب به علت عضویت تنی چند از بازیکنان هلال احمر در تیم منتخب آموزشگاه های استان به تعویق افتاد. توانیر و دارایی در یک بازی پرتب و تاب با نتیجه یک بر یک امتیاز ها را به طور مساوی تقسیم نمودند. استقلال تیم ته جدولی آراز را با چهار گل مغلوب نمود. بنیاد شهید با نتیجه 1بر1 در مقابل بانگ استان متوقف شد و پاس 2بر1 صنعت نفت را مغلوب نموده و دیدار دو تیم ژاندارمری و راه و ترابری که جزء تیم های آخر جدول رده بندی هستند 3بر2 به نفع ژاندارمری به پایان رسید و این تیم را پنج امتیازی نمود. این برد هیچگونه در وضعیت ته جدول نداده و ژاندارمری همچنان مکان یازدهم جدول را در اختیار دارد.
هفته دهم
با پایان رقابت های دهمین روز تکلیف قهرمانی این مسابقات به روز آخر کشیده شد. در این هفته استقلال به تنهایی با 17 امتیاز در صدر و به دنبال آن پاس با 15 امتیاز و یک بازی کمتر در جای دوم جدول رده بندی قرار گرفته است.
در روز دهم استقلال در یک بازی حساس با تنها گلی که از نقطه پنالتی به ثمر رسید بر تیم دارایی غلبه یافت. دارایی در این دیدار پا به پای حریف دوید و چهره یک مغلوب را نداشت. هلال احمر در رویارویی با توانیر با نتیجه یک بر یک متوقف شد . توانیر که از تیم های با سابقه اردبیل می باشد در این دیدار بهترین چهره خود را به نمایش گذاشت و در اکثر دقایق حاکم بر توپ و میدان بود و درد کهنه این تیم یعنی ضعف خط حمله آن مانع از نتیجه گیری بیشتر توانیر گردید.
صنعت نفت با دو گل بر سینا غلبه کرد و این تیم را که از دوران خوش گذشته فاصله بسیار دارد در آستانه سقوط به دسته دوم قرار داد.
تیم عقاب در رویارویی با بانگ استان هرچه کشید از دست مربی خود بود. محمد محرمی که مربیگری عقاب را بر عهده دارد و در بانگ استان بازی می کند هر دو گل بانگ را به ثمر رساند تا تیم خود را 2 بر 1 مغلوب سازد.
راه و ترابری 3بر2 بر بنیاد شهید غلبه یافت. بنیاد که تصور نمی کرد بدینسان در کمند راه و ترابری اسیر گردد در مقابل دوندگی یاران تیم مقابل و سنگینی بیش از حد بازیکنان و ضعف خط دفاعی خود دو امتیاز حساس این دیدار را از دست داد.
پاس که در رده دوم جدول قرار دارد با چهار گل بر تیم ته جدولی آراز غلبه یافت. بازیکنان آراز که از هم اینک بلیط دسته دوم را در جیب دارند در مقابل پاس تا دقیقه 70 دروازه خود را بسته نگاه داشتند ولیکن با گلی که عادل پیرفرشی به ثمر رساند پای بازیکنان پاس به گل باز شد و در نهایت با چهار گل به پیروزی رسید.
رقابت های هفته پایانی دسته اول باشگاه های اردبیل در شهریور ماه سال 67 به دلیل آغاز رقابت های دومین دوره جام فلق به تعویق افتاد و قرار بر این شد که رقابت ها بعد از پایان جام فلق ادامه پیدا بکند.در هفته دهم دیداری بسیار حساس بین دو تیم استقلال و دارایی برگزار شد. این دیدار به نوعی دربی محله علی آباد به شمار می رفت. اکثر بازیکنان دو تیم و بخصوص کادر فنی و سرپرستی آنها از ساکنین محله فوتبال خیز علی آباد اردبیل بود و کری جالبی بین اعضای دو تیم و بخصوص کادر سرپرستی و هواداران آنها برقرار بود . در دهه شصت دیدارهای این دو تیم همیشه از حساسیت ، هیجان و حرارت خاصی بهره می برد و خاطرات دیدارهای این دو تیم نمی تواند از یاد و خاطره فوتبالی های دهه 60 فراموش شود.
 




برگزاری موفق رقابت های آسیایی والیبال مدال افتخار برای اردبیل سرافراز

شمارش معکوس برای میزبانی موفق رقابت های والیبال امید های آسیا آغاز شده است.
در هفته گذشته بازدیدها و دیدارهای مختلفی برگزار شد تا آخرین اطلاعات و بررسی های انجام پذیرفته و میزان آمادگی و دست یابی به اهداف تعیین شده در جلسات برگزار شده به سمع و نظر مسؤولین استان و متولیان امر از فدراسیون برسد.
این که اردبیل بعد از مدت ها بار دیگر برای میزبانی یک دوره از رقابت های بین المللی نامزد شده و مسؤولین استان برای این کار همت به خرج داده اند جای خوشحالی بسیار دارد. نگاه ویژه استاندار اردبیل به میزبانی این رقابت ها و تاثیر پیامدها و نتایج حاصل از آن در توسعه استان، مهم و جالب توجه است.
میزبانی موفق این مسابقات علاوه بر تاثیر مثبت در بحث گردشگری و اقتصاد استان در زمینه ورزش و ایجاد انگیزه در بین جوانان برای روی آوردن به رشته های مختلف از جمله والیبال و تشویق و ترغیب صاحبان صنایع برای سرمایه گذاری در ورزش استان می تواند نقش بسیار مهم و تاثیر گذاری داشته باشد.
از اولین روزهای طرح بحث میزبانی اردبیل برای این رقابت ها ، نشریه ورزش اردبیل از این حرکت حمایت کرد و آن را گامی بزرگ برای دستیابی به اهداف مهم ورزشی ، اقتصادی و گردشگری در استان قلمداد کرد.
موفقیت در رویدادهای مهم ورزشی و بخصوص میزبانی رقابت های بین المللی به عواملی بستگی دارد که حمایت و پشتیبانی مسؤولین ، تامین بودجه و زیر ساخت های مورد نیاز، حاکمیت وحدت و یک رنگی در فضای ستاد برگزاری، دوری جستن از کوبیدن بر طبل من آنم که رستم بود پهلوان، فراهم کردن زمینه لازم برای مشارکت همه صاحب نظران و کارشناسان در امر برگزاری، ممانعت از بهره برداری های شخصی، باندی، گروهی و حزبی و تلاش برای خدمت بی منت و صادقانه از مهم ترین و بارزترین آنها به شمار می روند.
همه علاقه مندان و دوستداران ورزش استان برای موفقیت مسؤولین و دست اندرکاران امر در به پایان رساندن این رویداد همراه با سرافرازی و سربلندی ثانیه شماری می کنند، چرا که این امر می تواند راه پرفراز و نشیب میزبانی رقابت های بین المللی در رشته های مختلف ورزشی را برای اردبیل هموار نماید و بدون شک اگر اردبیل در این آزمون نمره قبولی و عالی دریافت کند میزبانی رقابت های جهانی فوتسال برای مردم قهرمان، ولایتمدار و حسینی اردبیل دور از دسترس نخواهد بود.
در ارتباط با میزبانی اردبیل برای رقابت های والیبال امیدهای آسیا ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد:
– حضور پرشور تماشاگران و پر شدن سالن شش هزار نفری نقطه مثبت و تعیین کننده برای قرار گرفتن اردبیل در زمره شهرهای ورزشی کشور می تواند به شمار آید . این که بازی ها رایگان بوده و تماشاگران برای حضور در ورزشگاه ها مجبور به تحمل هزینه نیستند می تواند در جذب هرچه بیشتر تماشاگران موثر واقع شود. ولی ناگفته پیداست که نقش رسانه ها برای حاکم کردن هوای ورزشی در سطح استان در روزهای باقیمانده تا شروع رقابت ها بسیار مهم است.
صدا و سیمای مرکز اردبیل و نشریات به رسالت خود در این زمینه باید عمل کنند. مواقعی پیش می آید که برخی از رسانه ها و دستگاهها به خاطر منافع جامعه باید برای مدت محدودی هم که شده باشد از منافع و درآمدزایی چشم بپوشند و به نظر می رسد ورود رسانه ها بر ای آگاهی دادن به جامعه و دعوت آنها برای حضور چشمگیر مردم در سالن های برگزاری رقابت ها یکی از پارامترهای اساسی برای بالا بردن ضریب هواداری ورزش در استان محسوب شود.
-افتخار میزبانی موفق و جلب رضایت مسؤولین کنفدراسیون آسیا و فدراسیون جمهوری اسلامی ایران از برای استان سربلند و شهیدپرور اردبیل است. اگر به امید خدا این رقابت ها سرافرازانه به پایان برسد گفته خواهد شد اردبیل لایق است و سزاوار و مسؤولانش دلسوز هستند و کارآ.
این تفکر که برخی ها تلاش بر مطرح کردن خود به عنوان عامل اصلی میزبانی دارند باید دور انداخته شود و همه یک دل و در یک مسیر برای موفقیت در میزبانی و سربلندی جمهوری اسلامی ایران و استان اردبیل فکر نمایند.
موفقیت در میزبانی این رقابت ها در تاریخ ورزش این منطقه ماندنی خواهد بود. اگر یک قرن دیگر صحبتی از اولین میزبانی والیبال بین المللی در اردبیل به میان آید خواهند گفت که در زمان استانداری مجید خدابخش، فرمانداری جواد زنجانی ، مدیریت ایوب بهتاج بر اداره کل ورزش و جوانان و ریاست نادر فلاحی بر هیات والیبال استان، اردبیل با موفقیت در سال 1396 مسابقات والیبال امیدهای آسیا را میزبانی کرده است. همچنانچه اگر صحبت از فوتبال و لیگ حرفه ای باشد حتما می گویند که در زمان استانداری مجید خدابخش، فرمانداری جوادزنجانی، ریاست ذکی اله خوشبخت بر شورای شهر، شهرداری حمید لطف الهیان ، مدیریت بهتاج بر اداره کل ورزش و جوانان استان و ریاست صمد نوتاش بر هیات فوتبال استان ، نماینده فوتبال اردبیل در طول دو سال با سقوط آزاد از لیگ یک به دسته سه رسید، پس هیچکس نباید نگران نام و یاد و موقعیت خود باشد.
-از موقعیت به دست آمده و از حضور احتمالی وزیر ورزش و جوانان و معاونان وزارتخانه و دست اندرکاران فدراسیون برای توسعه ورزش ، افزایش امکانات و فراهم آوردن امکان حضور ورزشکاران و تیم های ورزشی و بخصوص والیبال در سطوح مختلف لیگ باید نهایت استفاده به عمل آید که مطمئنا مسؤولین استان و ورزش در این راستا اقدام خواهند کرد.
-در ورزش نگاه باندی، جناحی و گروهی معنی و مفهومی نداشته و نخواهد داشت. ورزش دنیای خاص خودش را دارد و برای این که ورزش استان آنچنانچه لایق و سزاوار جوانان و ورزشکاران این منطقه است پیشرفت کرده و جایگاه مناسبی را به دست آورد فشردن دست همکاری همه افراد با سلایق و نگاه های مختلف لازم و ضروری است.
-اگر اشتباه نکنم این سومین باری است که اردبیل میزبان مسابقات بین المللی و اولین رقابت آسیایی است. اردبیل و هیات کشتی قبلا برای مسابقات کشتی بین المللی جام کودک دو بار میزبانی کرده است و علی رغم محدودیت امکانات در آن سال ها میزبانی موفقی را داشته اند و امیدواریم این بار میزبانی اردبیل کوچک ترین حرف و حدیثی نداشته باشد.
 




راستی، موجب رضای خداست

مثل معروفی است که همه تقریبا از دوران کودکی آن را شنیده ایم و یا در کتاب های دوران ابتدایی خوانده ایم. گویند در روستایی چوپانی بود که هر بامدادان رمه اهالی را به صحرا می برد و شامگاه بر می گرداند. این چوپان یک روز از سر مذاح و شوخی به نزدیک روستا آمده ، بانگ بر آورد : گرگ آمد، گرگ آمد .
صاحبان گوسفند هراسان رو به صحرا نهادند تا خطر گرگ را رفع نمایند. چون به رمه رسیدند از گرگ خبری نبود. یکی دو بار چنین کرد و موجب شد تا مردم نسبت به او بی اعتماد شوند.
از قضا روزی چند گرگ به گله حمله ور شدند و چون چوپان به تنهایی یارای برابری و مبارزه با آنها را نداشت به سوی روستا دوید ، هرچند فریاد زد که گرگ آمد گرگ آمد ، کس باور نکرده از جای خود نجنبید. التماس کرد کس باور نکرد، سوگند خورد بی فایده بود . « کور از خدا چه می خواهد؟ دو چشم بینا»گرگان کردند آنچه نباید می کردند تا جائی که توانستند دریدند و خوردند و پراکندند . این بود حکایت و داستان چوپان دروغگو.
آنهایی که در ورزش هستند و گوشه ای از مسئولیت های ورزش استان را در اختیار گرفته اند همه محترم اند و قابل احترام بشرطی که سخن جزء به راستی نگویند و کار جزء به درستی نکنند.
اگر وعده کردند ، وفا کنند ، همه بدانند که امانت دارند و باور کنند که خیانت در امانت گناهیست نا بخشودنی. نباید دروغ گویند. و یا گفته اند که یک بز گر ، گله را گر می کند و اگر یکی در امانت خیانت کند آبروی امانت داری می ریزد و اگر یکی وعده خلافی بکند حرمت وفای به عهد را می شکند. اگر دروغگو در رده های ورزش و فوتبال باشد به مراتب بدتر است و اگر در کار او نادرستی بروز کند ، بذر نادرستی و حرام افشانده می شود که گفته اند: مردم به دین ملوک خویش اند. اگر همین حقیر بی مقدار دروغ بنویسد خوانندگان خود را مبتلا می کنم و گناه همه به پای من نوشته می شود که علت را باید ریشه کن کرد نه معلول را. دروغ چه یک کلمه باشد و چه صد کلمه تفاوت نمی کند.
دروغ گویی از بزرگترین گناهان،ناستوده ترین رذایل اخلاقی، بدترین آفات زبان، زیان بارترین معصیت ها و خط فاصل مابین حق و باطل است که اعتماد و اطمینان را از جامعه سلب کرده ، انسان را از گام نهادن در مسیر پاکسازی نفس، تهذیب اخلاق و سیر وسلوک به طور جدی محروم می سازد.
در آئین صداقت محور اسلام هیچ گناهی همانند دروغ گویی مورد نکوهش قرار نگرفته است ، واژه کذب و مشتقات آن حدود سیصد بار در قرآن به کار رفته که نشان از اهتمام شرع مقدس به دور ساختن پیروان خود از این خصلت ناپسند دارد.
دروغ گویی معمولا از یک سلسله نقطه ضعف های روحی سرچشمه می گیرد و بنا بر گفته دانشمندان علوم تربیتی و اخلاقی چنانچه علل و عوامل مختلفی که باعث آلودگی انسان به این بیماری خطرناک می شود از باطن و روان آدمی برطرف گردد، ریشه فعالیت آن نیز عملا در وی خشک شده و انسان از وبال نکبت بار آن نجات می یابد.
عقده حقارت، ترس ، تعصبات کور، کینه ورزی و انتقام جویی ، حسد، طمع ورزی،عادت و مباهات و فخر فروشی از مهمترین عوامل گرفتاری به دروغ گویی به شمار می رود.  
 




تعدد سخنگویان مسابقات والیبال آسیا دوا یا بلا؟!!!

ورزش اردبیل؛ سی وپنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین یازدهمین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “تعدد سخنگویان مسابقات والیبال آسیایی دوا یا بلا؟!!!” ، “کلاف سردرگم مدیریت فوتبال استان ” ، “والیبال و مته به خشخاش گذاشتن” ، “نگاهی کوتاه به فوتبال باشگاهی اردبیل در سال 67 کمیت محوری و نتیجه گرایی آفات ورزش “، “فضول باشی ورزش اردبیل و دوستانش انشاءاله و ماشاءاله” ،”رونق دفاتر فنی و مهندسی در اردبیل”و… منتشر شد.
دانلود نسخه PDF شماره سی وپنجمین نشریه ورزش اردبیل 
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره سی و یک نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دومشماره سی و پنجمین نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه چهارمسی و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه پنجم سی و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صغحه هفتم سی و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل:
.والیبال و مته به خشخاش گذاشتن
مطالب موجود در صفحه هشتم و نهم سی و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل
. نگاهی به فوتبال باشگاهی اردبیل در سال 67
مطالب موجود در صفحه دهم سی و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل
. عید دیدنی های استاندار و فرماندار اردبیل




کمیت محوری و نتیجه گرایی آفات ورزش

سال جدیدی آغاز و روزگار دیگری شروع شده است. زندگی ادامه دارد و خوشبختانه برای جبران کوتاهی ها و دست یافتن به اهداف و ترمیم خرابی ها و … فرصت هنوز باقی است. قدر فرصت هایی که در اختیار مان قرار دارد را باید به خوبی بدانیم و از لحظه به لحظه آن در جهت بهبود امور و سرو سامان دادن به وضعیت موجود، بهترین استفاده ها را بکنیم. انسان نباید و اصلا این حق را ندارد که وقت را به بطالت بگذراند. باید همیشه و همواره به سوی بهترین حال و حالات حرکت کرد. حرکت به سوی بهترین ها وظیفه و تکلیفی است که بر عهده ما به عنوان انسان و آن هم انسان موحد و مسلمان قرار دارد. عمر، نعمت گرانبهاست که باید آن را جدی بگیریم و برای بهره برداری بهینه از آن و در جهت جلب رضای خالق و مخلوق فرصت ها را از دست ندهیم و عمر را به بازی و سرسری سپری نکنیم.
ناگفته پیداست در این میان کسانی که دارای مسؤولیت های اجتماعی بوده و خدمت به مردم و جامعه را پذیرفته اند، کاری بس سنگین و طاقت فرسا باید داشته باشند. آنها از یک طرف باید در برابر عمر و سرمایه های خدادادی مربوط به خود جوابگو باشند و از طرف دیگر لازم است در قبال عمر و سرمایه های مادی و معنوی دیگران یعنی مردم هم احساس مسؤولیت بکنند و با درک اهمیت این موضوع دیگر برای این قبیل افراد فرصتی برای هدر دادن و تلف کردن عمر و به بطالت گذراندن ایام و کارهای معطل مانده را پیش از این معطل کردن، نیست. لازم است آنهایی که مسؤول هستند و بار سنگین مسؤولیت های اجرایی را پذیرفته اند، کمربندها را محکم ببندند، آستین های همت را بالا ببرند و جهاد گونه در سالی که پیش روی ماست برای خدمت و انجام وظیفهء قابل قبول و ایده آل مسؤولیت ها قیام بکنند و برای رسیدن به این هدف شب و روز نشناسند و هیچگونه یاس و نومیدی بر خود راه ندهند.
و اما در ورزش باید بپذیریم که کارهای معطل مانده و به نوعی روی هم انباشته زیاد است و بارها از سوی دلسوزان و کسانی که برای ورزش و آینده جوانان و نوجوانان منطقه حساسیت داشته و اهمیت قائل هستند برای به سامان رساندن کارها و لزوم قرار گرفتن آنها بر روی ریل پیشرفت تاکید شده است.
کارهایی که باید انجام بپذیرد و تکلیف نهایی آنها روشن و مشخص بشود عزمی جدی و جهادی را طلب می کند. دل بستن به برخی از آمارها و خوابیدن در باد آنها در شاءن و اندازه مردم همیشه در صحنه استان نبوده و نیست . مردم استان با توجه به پیشینه و تاریخ پرافتخار آن لایق بهترین ها هستند. مردمی که وابسته به منطقه ای هستند پرافتخار، فرهنگی ، تاریخی و … و بنابر این دلیلی نمی تواند داشته باشد که در ورزش، جزء استان های محروم و کم برخوردار تلقی شود. ممکن است که آمارها یک چیزی را بیان کنند و واقعیت ها نشان دهنده بحث دیگری باشند. باید پذیرفت که ورزش استان در سال های اخیر علی رغم کارهای عمده و قابل توجهی که در آن انجام شده، نتوانسته است به خوبی و در حدی قابل قبول انتظارات را برآورده نماید.
ورزش استان سرافراز و سربلند اردبیل لایق بهترین هاست. ورزش استان از یک سرمایه عظیم، قابل اعتماد و تمام نشدنی به نام سرمایه انسانی برخوردار می باشد. سرمایه های غنی، ارزشمند و غیر قابل انکار که می توانند در صورت رهبری درست و اصولی به عنوان نقطه عطفی بزرگ در ایجاد تحول و حرکت چشمگیر در ورزش نقش بسیار مهم و حیاتی بازی نمایند. استعداد های جوان ، پشتوانه مردمی و نعمت های خدادادی و وضعیت آب و هوایی مطلوب همه و همه حکایت از این دارند که ورزش استان می تواند و حق دارد که اوج بگیرد، صعود بکند و برای کشور و منطقه افتخارآفرین باشد.
برای این که ورزش استان به آنچه که لیاقتش را دارد دست پیدا بکند در کنار همه عوامل و سرمایه های انسانی و غیر انسانی ، همت و حربهء تدبیر و برنامه ریزی باید بیشتر مورد توجه قرار گرفته و به کار آید و عزم ها برای شتاب دادن به حرکت ورزش جزم شود
برای فائق آمدن به مشکلات موجود و اصلاح راه ها و روش های غلط و غلبه یافتن بر خود محوری ها و نگاه های تک بعدی لازم است کار از درون آغاز شود و با جدیت هرچه تمام و بدون در نظر گرفتن منافع شخصی، باندی، گروهی و جناحی نسبت به آسیب شناسی و شناخت ضعف ها و موانع درونی موجود اقدام گردد.
مدیریت جهادی
برای موفقیت در سروسامان دادن به ورزش استان و تقویت نقاط مثبت و از بین بردن نقاط منفی نیاز به مدیریت جهادی است. در سالی که گذشت به بهانه های مختلف در نشریه به لزوم حاکمیت مدیریت جهادی در ورزش استان بارها اشاره کرده و بر اهمیت آن تاکید نموده ایم. یکی از بزرگ ترین آفات ورزش ما حاکم بودن مدیریت ”کمیت محور“ و ”نتیجه گرا“ است. این که گفته می شود ورزش، همه مجموعه هایی است که می تواند در ورزش مورد توجه قرار بگیرد و منظور فقط یک هیات ورزشی و یا بخشی از اداره کل نبوده و نیست .
در ورزش استان باید مدیریتی اعمال شود که حکایت از اراده مصمم و عزم جزم و تدبیر نماید و این مدیریت را مدیریت جهادی می گویند.
یکی از اساسی ترین نیاز ورزش در بخش مدیریتی آن، قاطعیت و عمل کردن در مسیر درست و بدون رودربایستی است . اگر در مجموعه ای از مجموعه های ورزش، ضعفی و مشکلی مشاهده شود و دلایل عدم پیشرفت و کسب نتایج مطلوب مشخص گردد و عوامل سنگ اندازی ها، باند بازی ها و تفرقه افکنی ها معین شود ولی برخورد قاطعی در میان نباشد برای بهبود امور نباید امیدی داشت. اگر در داخل یک مجموعه وحدت و همدلی حاکم نشود و هر بخشی از آن در راه هدفی معین و مشخص تلاش را در سرلوحه کارها قرار ندهد موفقیت به آرزویی دست نیافتنی تبدیل می شود.
از همین امروز باید حمایت و پشتیبانی از مجموعه هایی که کارنامه ای قابل قبول دارند در دستور کار قرار بگیرد و در مقابل، برخورد با آنهایی که کاری جز معطل کردن ورزش و سنگ اندازی در راه پیشرفت و تعالی آن و ترجیح دادن منافع شخصی و باندی بر منافع جمع و ورزش ندارند با قاطعیت پیگیری شود تا بتوان با قدرت و با تمام وجود، ورزش استان در مسیر بزرگی و رسیدن به حق خود در عرصه های مختلف قهرمانی و تحقق اهداف قرار بگیرد.
ورزش ملک شخصی و موروثی افراد نبوده و نیست. آویزان شدن از ورزش و چشم بستن بر روی واقعیت ها ضربه ای بزرگ بر آیندهء آینده سازان این منطقه است. عده ای بر این باور هستند که ورزش و رشته های مختلف ورزشی باید در ید قدرت آنها باشد و دیگران هیچ قدرت تصمیم گیری و اظهار نظر در ارتباط با آنها نداشته باشند. با صاحبان این قبیل افکار پوسیده و تنگ نظرانه باید مبارزه کرد و میدان عمل آنها را محدود کرد و چهره های جوان، صادق، پرانرژی و معتقد به حرکت جمعی و منافع جمعی را پروبال داد و به آنها مسؤولیت سپرد.
امیدواریم سال 96 سال حرکت استان به سوی ورزش با کیفیت باشد. باید تلاش شود در ورزش اصل قربانی فرع و کیفیت فدای کمیت نشود. اگر ورزش استان از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد حتما پیروزی و موفقیت به دنبال آن خواهد بود. باید دست از خودفریبی و الکی خوشی و به اصطلاح کارهای گلخانه ای برداریم و رو به سوی ورزش با کیفیت بیاوریم و همه این ها در سایه اعمال مدیریت جهادی می تواند برای ورزش استان محقق شود و آینده درخشان، قابل توجه و افتخارآفرینی برای آن ترسیم نماید.
 




فضول باشی ورزش اردبیل و دوستانش انشاءاله و ماشاءاله

فضول باشی ورزش اردبیل را در حال پیاده روی در خیابان معلم و در کنار رودخانه بالخلو دیدم. سرحال بود و با انگیزه. گویا هفته اول تعطیلات نوروزی برایش خوش گذشته بود. تا من را دید به طرفم آمد و بعد از احوال پرسی و تبریک آغاز سال جدید و آرزوی توفیق و سرافرازی برای ملت ایران و جامعه ورزش استان، پرسیدم چه خبر؟ چند روزی نبودم، در تعطیلات و بخصوص در فضای مجازی چه ها گفته شده و تازه به دوران رسیده های مدعی بر علیه چه کسانی موضع گرفته و به اربابان خود خوش رقصی کرده اند؟
گفت: فعلا مسائل ورزشی را برای یک هفته هم که شده باشد فراموش کن. اوضاع درهم و برهم ورزش، ما را پیر کرد و کم مانده است سکته را نصیب ما بکند. امروز می خواهم داستانی برایت تعریف بکنم.
دوش به دوش فضول باشی حرکت کرده و در یک هوای خوب ، هم پیاده روی کردیم و هم او گفتن خاطره ای از دوران کودکی اش را آغاز کرد.
فضول باشی گفت: انسان در هرحالتی نباید گذشته اش را فراموش نماید . ممکن است در سایه تلاش، دوندگی ، زحمت و رنج و یا به مدد شانس و اقبال، انسان پله های ترقی را طی کرده و نسبت به دوران کودکی و نوجوانی از یک موقعیت مناسب برخوردار گردد. صاحب پست و مقام شود و یا ثروت مناسبی در اختیار بگیرد و بر خلاف دوران کودکی در میان سالی و پیری روزهای آرام و بی دغدغه ای را پشت سر بگذارد ولی نباید به گذشته خود پشت کند و به خواهد بر خاطرات و یادها و نام ها خط قرمز بکشد.
وی افزود: معمولا کسانی که جنبه لازم برای تحمل پیشرفت را ندارند با اندکی بهبود وضعیت از خود بی خود می شوند و ضمن این که گذشته شان را به فراموشی می سپارند برای خود راه و رسم تازه ای ترسیم کرده و فکرهای دیگری در سر می پرورانند.
وی با حرارت زیاد حرف می زد و تند تند نفس می کشید. وی در ادمه افزود: این قبیل افراد در دام غرور گرفتار شده به بیماری خودبینی دچار شده و حتی خودشان را نیز نمی توانند ببینند. می گویند فتحعلی خان لگری وزیر اعتمادالدوله بود . مست از باده کبر و غرور . از وی حرکتی ناصواب صادر شده بود که به صلاح اولیای دولت خاقانی چشم های وی را برکندند0
بر در خانه وی چناری بود بسیار سالخورده که بیست ذرع قطر آن بود و معظم اله در زمان بینایی از فرط غرور و کبر و نخوت آن را ندیده بود. در وقت کوری، هنگام سوار شدن ، پهلویش به چنار برخورد.
به عتاب گفت: این چه چیز است؟ گفتند: این چنار است. با عتاب گفت: کی این چنار به هم رسیده به در خانه من؟ عرض نمودند: عمر این چنار هزار سال پیش تر می باشد. به تندی گفت: ببرید این چنار را.
حالا داستان خیلی ها هم شبیه به این خان مغرور است. برخی ها تا اندکی از نکبت و بدبختی دور می شوند نه تنها چنار روبروی خانه شان بلکه اسم و رفیق و روستا و شهر خود را نیز فراموش کرده و پسند نمی کنند.
گفتم: فضول باشی باز چه خبره؟ اول سالی شاهنامه تعریف می کنی؟ مقدمه کافی است ، آنچه را در دل داری بگو و قال قضیه را بکن.
گفت: در روستایمان ما سه دوست بودیم، هم سن و سال و هم کلاس و هم بازی. من که فضول بودم و دو رفیق دیگرم انشاءاله و ماشاءاله بودند.این انشاءاله زود تر از ما به شهر رفت و درس خواند و استخدام شد. ماشاءاله علاقه شدیدی به محل تولدش داشت . در روستا ماند و راضی نشد صفا و صمیمیت و یک رنگی روستا را با روباه صفتی، مکر و حیله و ریای عوض بکند. به کشاورزی و دامپروری اش رونق داد و همان روستایی دوست داشتنی و باصفا باقی ماند و من هم که به شهر آمدم و فضولی ام را ادامه دادم و انشاءاله بعد از آن که اندکی ترقی کرد بر همه گذشته اش پشت پا زد. اصلا اخلاقش هم عوض شد. بادی عجیب در بینی اش لانه کرد. حرف زدنش را تغییر داد و ترکی را با فارسی قاطی کرد و آن را نشانه ای از تجدد و بزرگ شدن خود تلقی نمود. روستایش را فراموش کرد و برای تکمیل کردن فراموشی گذشته اش و اعلام این که اصلا از همان روز اول تولدش آدمی متشخص بوده اسمش را نیز تغییر داد و نام فرشاد انتخاب نمود.
با این کار فکر کرد که آدم تازه ای شده است. شهرنشین و ورزشکار و صاحب جلال و جبروت. غافل از این که تغییر دادن اسم نمی تواند ذات و گذشته افراد را دچار تحول بکند. او فقط دلش را به بزرگ شدن خوش می کند و چنین می پندارد که با این کارها می تواند بر گذشته اش خط بطلان بکشد و آن را از اذهان پاک نماید.
گفتم: فضول باشی این چه داستانی است که گفتی؟ تو هم وقتی نمی توانی سوژه ای پیدا بکنی به حرف های بی پایه و بی اساس پناه می بری . در این شهر همه همدیگر را می شناسند و به خوبی به رفتار و اخلاق انسان ها آشنایی دارند. اچازه بده آن قبیل افراد در رویاهای خود به سر برند و چند روزی احساس بکنند که کسی شده اند.
از کسی که گذشته اش را فراموش کرده و به اسمش رحم نمی کند چه انتظاری می توان داشت. این قبیل افراد همان فتحعلی خان هایی هستند که با اسارت در دام غرور می خواهند همه چیز را از دم تیغ بگذرانند.آنها دیر یا زود رسوا خواهند شد، خیالت راحت.