1

۲۰۰ هزار دانش‌آموز اردبیلی عضو شبکه شاد هستند

مدیرکل آموزش و پرورش استان اردبیل از عضویت ۲۰۰ هزار دانش‌آموز اردبیلی در شبکه آموزشی شاد خبرداد.

احمد ناصری در جلسه شورای معاونان این اداره کل اظهارداشت: ۹۰ درصد از این دانش‌آموزان بصورت آنلاین روزانه از خدمات آموزشی و پرورشی ارائه شده در شبکه شاد بهره‌مند می‌شوند.

وی افزود: از تمامی ظرفیت‌های موجود برای پوشش حداکثری دانش‌آموزان در شبکه شاد استفاده خواهیم کرد.

وی با اشاره به مشارکت نهادهای دولتی و مردمی در تهیه گوشی برای دانش‌آموزان بی‌بضاعت گفت: ارتقای کیفیت آموزشی در این شبکه همچنان جزو مطالبات عمومی خانواده‌هاست و در این خصوص نباید از هیچ تلاشی فروگذاری کنیم.

وی خواستار فعال بودن راهبران آموزشی و سرگروه‌های درسی در شبکه شاد شد و از مدیران خواست تا در کلاس‌های درسی غیرحضوری حضور داشته باشند.

مدیرکل آموزش و پرورش استان نقش خانواده‌ها در آموزش دانش‌آموزان در شرایط کنونی را برجسته دانست و افزود: خانواده‌ها در شرایط کنونی بعنوان معلم‌یار هستند و نقش برجسته‌ای در آموزش دانش‌آموزان دارند.

مهرماه امسال ۲۵۰ هزار دانش‌آموز استان اردبیل در قالب ۱۰ هزار کلاس درس در سه هزار و ۴۰۰ واحد آموزشی و با هدایت نزدیک ۲۰ هزار معلم مشغول تحصیل شدند.

 




نوبت دهی اینترنتی اجرای احکام مدنی و خانواده در اردبیل

سامانه نوبت‌دهی اینترنتی اجرای احکام مدنی و خانواده با هدف ارائه خدمات بهینه به شهروندان و جلوگیری از هرگونه ازدحام به منظور پیشگیری از شیوع ویروس کرونا در شهرستان اردبیل راه‌اندازی شد.

به گزارش ایرنا از دادگستری استان اردبیل ، وکلاء و مراجعان اجرای احکام مدنی و خانواده می‌توانند قبل از حضور در اجرای احکام نسبت به اخذ نوبت از طریق سایت عدل ایران به نشانی www.adliran.ir اقدام نمایند.

ورود دادستان‌های استان اردبیل در خصوص نظارت بر کیفیت پخت نان و برخورد با نانوایان متخلف که با عدم پخت نان موجب تشکیل صف‌های طولانی و معطلی مردم می‌شوند و نیز رسیدگی سریع به پرونده‌های قاچاق مواد شوینده و ضدعفونی کننده از اقدامات دادگستری کل استان اردبیل در مسیر مقابله با شیوع بیماری کرونا می‌باشد.

استان اردبیل هم‌اینک در زمینه شیوع کرونا در وضعیت قرمز قرار دارد و بر اساس گزارش رسمی، شهرستان‌های اردبیل و مشگین‌شهر و پارس‌آباد در وضعیت قرمز، شهرستان‌های خلخال، اصلاندوز، نیر و گرمی در وضعیت نارنجی و شهرستان‌های بیله‌سوار، سرعین، نمین و کوثر در وضعیت زرد شیوع کرونا قرار دارند.

به گفته مسوولان دانشگاه علوم‌پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی استان اردبیل ، شیوع بیماری کرونا در این استان در ادامه موج سوم همه‌گیری کووید.۱۹ صعودی و نگران‌کننده بوده و ظرفیت مراکز درمانی استان اردبیل برای پذیرش بیماران کرونایی تکمیل شده است.

 




۱۰ هزار بسته معیشتی در بین نیازمندان خلخال توزیع شد

فرمانده ناحیه مقاومت بسیج سپاه خلخال گفت: تاکنون در این شهرستان ۱۰ هزار بسته معیشتی در قالب اجرای رزمایش‌های کمک مومنانه در بین نیازمندان توزیع شده است.

به گزارش ایرنا، سرهنگ جهانبخش عطایی روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگاران افزود: امسال ۴۰ میلیارد ریال اعتبار صرف تهیه و توزیع بسته‌های معیشتی در قالب کمک‌های مومنانه شده است.

وی اظهارداشت: بسیج خلخال در این مدت علاوه بر اجرای سه رزمایش کمک مومنانه جهت تامین نیاز غذایی خانوارها اقدام به توزیع غذای گرم با رعایت پروتکل‌های بهداشتی در بین خانوارهای نیازمند کرده است.

فرمانده سپاه خلخال گفت: امسال همچنین بسیج خلخال اقدام به تهیه و توزیع چهار هزار و ۴۳۵ بسته مواد بهداشتی مورد نیاز خانوارهای بی‌بضاعت جهت مقابله با کرونا کرده است.

فرمانده سپاه خلخال با گرامیداشت هفته بسیج بیان کرد: شعار هفته بسیج امسال بسیج پیشرو خدمت و امیدآفرین انتخاب شده و برنامه‌های این هفته به لحاظ شیوع بیماری کرونا  بصورت مجازی و اجرای محدود برگزار شد.

وی با بیان اینکه همه ساله در هفته بسیج تجمع بزرگ بسیجیان در خلخال برگزار می‌شد، افزود: به لحاظ عدم امکان برگزاری این مراسم به علت کرونا، امسال با تصمیم ستاد برگزارکننده برنامه‌های هفته بسیج، این تجمع به پویش کمک‌های مومنانه تبدیل و اجرایی شد.

عطایی اظهارداشت: امروز ۲۰۰ بسته معیشتی و سبد غذایی به ارزش ریالی هر بسته سه میلیون ریال در بین نیازمندان خلخال توزیع شد.

 

 

 




استقبال اردبیل از نخستین برف پاییزی

ریزش نخستین برف پاییز امسال همراه با سرما از عصر پنجشنبه حال و هوای اردبیل و پهنه گسترده‌ای از این استان را زمستانی کرده است.

بارش حدود ۱۰ سانتیمتر برف همراه با وزش باد ۴۵ کیلومتری از جانب شمال‌شرق سبب بروز مشکلاتی در تردد رهگذران پیاده و سواره در گذرگاه‌های درون‌شهری اردبیل شده است.

یک ناوه عمیق ترکیبی از پهنه‌های آبی سیاه و مدیترانه از مرز شمالغرب وارد کشورمان شده است که اثر بارشی آن در این منطقه و استان اردبیل تا ظهر فردا انتظار می رود ولی هوای سرد و مه‌آلود و یخبندان تا اوایل هفته آینده ماندگار است.

در شهرستان‌های نمین ، نیر ،سرعین ، خلخال و مشگین‌شهر نیز برف می‌بارد و هوا سرد است.

مدیرکل مدیریت بحران استان اردبیل با استناد به اطلاعیه سطح نارنجی هواشناسی از ساکنان این استان خواست تا موارد احتیاط و ایمنی شامل پرهیز از سفرهای غیرضروری و در صورت ضرورت بستن زنجیرچرخ و همراه داشتن تجهیزات کامل زمستانی ، رعایت سرعت مطمئنه هنگام رانندگی در جاده‌های برفی ، لغزنده و کولاک گیر ، بازبینی دمای مکان‌های حساس به سرما باتوجه به کاهش چشمگیر دما در روزهای آینده ، بازبینی ضدیخ خودروها و ماشین‌آلات راه‌سازی و کشاورزی و صرفه‌جویی در مصرف انرژی و گاز شهری را رعایت کنند.

فرهاد عبدالعلی‌پور همچنین با اشاره به احتمال ریزش سنگین برف طی ساعات آینده و خطر شکستن شاخه‌های درختان با توجه به عدم خزان کامل بعضی از آنها گفت: شهروندان می‌توانند با ماموران شهرداری نسبت به تکاندن درختان به منظور جلوگیری از شکسته شدن شاخه‌های آنها همکاری کنند.

مرکز پایش راه‌های اداره کل راه و شهرسازی اردبیل با اشاره به ادامه ریزش برف در تمام جاده‌های مواصلاتی اعلام کرد: راه‌های اصلی و فرعی این استان باز هستند و تردد وسایط نقلیه در گردنه‌ها و مناطق کوهستانی سخت‌گذر با زنجیرچرخ امکان‌پذیر است.

این نخستین برف جدی امسال از ابتدای پاییز تاکنون است و برخلاف سردسیری منطقه، ساکنان اردبیل طی هفته‌های گذشته شاهد نفوذ پی در پی هوای سرد و بارشی بودند اما به غیر از یک مورد بارش برف خفیف در بقیه موارد فقط باران بارید.

 




ماندن در قدرت دغدغه مدیران متزلزل

برخی ها با تفرقه افکنی، چند چهره گی، دروغ گویی و زیر آب زنی برای خود بساطی پهن کرده اند. این قبیل افراد خط بطلانی بر پرونده خویش می کشند و کارنامه ای ذلت بار از خود بر جای می گذارند. حال فرقی نمی کند بهاری باشند یا پائیزی بالاخره رسوای خاص و عام خواهند شد.

وقتی صحبت از تغییر و تحول در سطح ادارات کل، نهادها، سازمان ها و مراکز آموزش عالی و .. می شود برخی ها که بدجوری دل به صندلی های ریاست داده اند افسرده شده و چاره اندیشی می کنند.

آنها چون جرئت و توان دل کندن از جامه رنگین مدیریت را ندارند دست و پای خود را گم می کنند و از هول حلیم تو دیگ می افتند و به وضعیتی از نظر روحی و روانی گرفتار می شوند که تن دادن به هر رفتار و چنگ انداختن به کف روی آب را مباح می دانند.

وقتی مدیری احساس می کند که در زیر مجموعه اش نارضایتی به اوج رسیده و اوضاع به آرامی غیر کنترل می شود و قدرتی برای عادی سازی وضعیت در خود احساس نمی کند بهترین راه درآوردن ردای مدیریت و سپردن آن به افراد واجد شرایط است.

وقتی کسی عرضه مقابله با واقعیت ها را نداشته باشد دست به دامن خیلی ها می شود، آمارسازی می کند، علنا دروغ می گوید، خوب را بد و بد را خوب جلوه می دهد و در نهایت عزت و سربلندی را به خاطر دو روز ماندن بیشتر در ریاست به قربانگاه می برد.

هیچ کس نمی تواند مدیریت را دائم العمر بخواهد. شروع هرکاری با پایانی همراه خواهد بود به جای آن که از دامن نمایندگان آویزان شویم ، به استاندار و اطرافیانش التماس بکنیم، بساط تهمت را پهن نماییم، با کلمات دهان پر کن و آمار غیر واقعی به سرگرم کردن دیگران مشغول شویم راه درست و اصولی را انتخاب بکنیم . بدانیم که شرمندگی در محکمه وجدان طاقت فرساست و تحمل ناپذیر و .. در رستاخیز رسوایی سنگین تر است و جبران ناپذیر.

 




عشق مدیریت

تغییرات سبک مدیریتی در نزد برخی از مدیران تازه به دوران رسیده و علاقه مند به امر ونهی می تواند مراکز دولتی و غیر دولتی و حتی مراکز علمی ما را تا مرز نابودی و زمین خوردن محض رهنمون بکند.

وقتی مرکز پرورش استعدادها و مهد علم آموزی و تولید علم را با تالار میهمانی اشتباه بگیریم و زمانی که تبدیل یک مرکز تحقیقاتی به یک محل تفریحی را در اولویت قرار بدهیم و یا وقتی که برای افزایش کیفیت آموزش و کارهای تحقیقاتی و پژوهشی اهمیت زیادی قائل نباشیم اندکی تفکر لازم است که آینده علم و پژوهش در این سرزمین  را نگران کننده تلقی نماییم.

وقتی حیف و میل اموال عمومی را جامه حق بپوشانیم و تأسیسات بزرگ و منحصر به فردی تحت عنوان خصوصی سازی را به آتش بکشیم و یا وقتی اقدامات اکثریت مدیران بر پایه روابط باندی و جناحی باشد و پست ها و مناصب بر اساس شایستگی ها واگذار نگردد و یا به جای عمل کردن، شعار دادن اقدام غالب دست اندرکاران باشد بازگشت به عقب حتمی خواهد بود.

در هر گوشه ای از این کشور، مردم باید یک دندگی و خودمحوری مدیران را تحمل بکنند. باندی عمل کردن و میدان دادن به چهره های لابی گر و معامله کن آسیب های زیادی به بدنه جامعه و دستگاه های اجرایی وارد کرده است و چنانچه این سیاست ادامه یابد افزایش میزان این آسیب ها در آینده حتمی خواهد بود.

به رغم این که برخی از مدیران و دست اندرکاران امر در انجام وظیفه به نحو مطلوب عمل نکرده و از عوامل ایجاد نارضایتی در بین مردم می باشند ولی حاضر به ترک مسئولیت نیستند و تازه با شروع کار مجلس یازدهم زنبیل به دست در سراغ ستاره ها هستند تا شاید بتوانند برای مدتی نسبت به محکم کردن پیچ های شل شده مدیریت بپردازند

آیا دو روز ماندن بیشتر در مدیریت با ارزش تر از شرمندگی در قبال پروردگار بزرگ و وارد کردن ضربات مهلک به یک مجموعه است؟ انشااله که خداوند رحمان و رحیم ما را به راه راست هدایت فرماید.

 




چند کلمه حرف حساب در باب مدیریت ها

تجربه

هر که ناموخت از گذشت روزگار

هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار

چرا از فراز و نشیب روزگار عبرت نمی گیریم و درس های تازه نمی آموزیم؟ وقتی می بینیم که مسیر انتخابی در مدیریت، در تحصیل، در تجارت و .. اشتباه بوده و ضرر کرده ایم جرئت پذیرش اشتباه را در خود پیدا نمی کنیم و همچنان بر ادامه رویه قبلی اصرار می ورزیم.

دندانی که زیاد درد می کند و مانع از آرامش و خواب و استراحت می شود به حکم عقل باید کشیده شود. زیر مجموعه ای که جز ایجاد نارضایتی و سنگ اندازی در مقابل ارباب رجوع کار دیگری ندارد باید با برخورد جدی روبرو شوند . حفظ حرمت مردم از واجبات و ضروریات است و اگر جز این باشد کار ما اصل لجبازی و رفتارمان رفتاری مبتنی بر خودکامگی خواهد بود.

خودکامگی می تواند نابود کننده و ویرانگر فرد و جامعه باشد و این امر در طول تاریخ به اثبات رسیده است. تمرکز کارهای یک مسئول بر حول جلب رضایت خالق و خشنودی خلق است. انحراف از این مسیر خسارت جبران ناپذیری بر حیثیت، کارنامه و آبروی یک مسئول وارد می کند.

عمل به وظیفه، مسئول را می تواند در مقابل بسیاری از مشکلات بیمه بکند. زد و بندهای پشت پرده و آویزان شدن از ریسمان مقامات بلندپایه برای یک مدیر نهایت ذلت به دنبال خواهد داشت.

دوستداران پیشرفت و توسعه واقعی کشور و منطقه وقتی برنامه های مختلف برای حفظ مدیریت ها و تلاش نوچه ها و دست نشانده های آنها در قبال دیگران را می بینند بالبخندی تلخ این خیمه شب بازی ها را به نظاره می نشینند و با تأسف فراوان شیرین زبانی و ادا و اطوار این عروسک های کوک شده را نگاه می کنند .

تا دیر نشده چشم بر روی واقعیت ها باز بکنیم، خادمین را از خائنین تشخیص بدهیم، در دام باندبازی ها و بده و بستان های سیاسی گرفتار نشویم، میدان را برای لایق ها تنگ نکنیم، در دفع آدمک های بی شخصیت، مذنذب، سودجو و متملق کوشش بکنیم، آدم های کار بلد و با شخصیت را در گوشه ای رها ننماییم، علت ها را نادیده گرفته و به بزرگ نمایی معلول ها نپردازیم، از ادبیات خاله زنکی و مخرب و تحقیر کننده دوری بجوییم و در نهایت از پرونده سازی و اقدام انگل ها علیه لایق ها جلوگیری نماییم.

مرور کارنامه مدیریتی برای هر مقام مسئول ضروری است. این کار برای مدیری که عزمش برای حل مشکلات مردم و جامعه جزم است راهنمایی پرفروغ و تأثیرگذار می تواند باشد.

بودن به هر دلیل

کسانی هستند که می خواهند باشند و دیده شوند، به هر قیمت و بهایی که بوده باشد. برای آنها رسیدن به هدف مهم است. حاضرند هر طور که ایجاب می کند حرف بزنند و شیرین زبانی بکنند، این را بکوبند و آن را مدح کنند و ثنا گویند.

متأسفانه تعداد آنها که در فضای سیاسی و مدیریتی استان ما کم نیستند با استفاده از هر ترفند و شگردی بساط پاچه خواری برای مسئولین مافوق راه می اندازند و از سوی دیگر بساط کوبیدن و زدن و تصفیه حساب با هر کس را که دلشان می خواهد پهن می کنند.

بدبختی آن جا چهره خود را بیشتر نشان می دهد که ادعای روشنفکری می کنند و خود را ”فرزانه“ می پندارند.

برقراری رابطه سالاری به جای شایسته سالاری یکی از اهداف آنهاست. آراستن افراد بی استعداد که فرسنگ ها با معیارهای مورد نیاز برای تصدی یک پست فاصله دارند ار ترفندهای آنها به شمار می رود. استادند در این که طفل گرسنه را شانه بزنند و واقعیت ها را کتمان کنند و باظاهری آراسته همه را گول بزنند.

خلاصه آنهایی که برای به دست آوردن یک موقعیت و یا تثبیت در مقام و مرتبتی که دارند تلاش می کنند و به هر دری می زنند تا راهی برای تقرب پیدا نمایند اگر شایستگی قبول مسئولیت و یا ادامه آن را داشتند به دنبال این و آن راه نمی افتادند تا جایی برسند و یا آن چه را در اختیار دارند از دست ندهند. آنها اگر توانایی و لیاقت مدیریت و ریاست را داشتند بر سابقه خدمت و ارزش های خود متکی می شدند تا شغل منتظر آنها باشد.

تجربه ثابت کرده است که آدمیان سفارشی خدمتگزاران صدیق نمی توانند باشند. آنها خادمان مخدومند، عاشقان مال و جاه و نام، و حکایت آنها مصداق بارز این بیت است:

در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد

طاعت از دوست نیاید گنهی باید کرد.

کبک خروس خون

می گویند نمایندگان از هر فرصتی برای دخالت در انتصاب مدیران دستگاه های اجرایی استفاده می کنند. از خودشان سؤال بکنی همه چیز را انکار می کنند و ساعت ها در مورد وظیفه نمایندگان و بخش حساس آن یعنی نظارت تأکید می نمایند. وقتی پای درد دل مدیران می نشینی از تحت فشار بودن برای ارتقای نیروها و به کارگیری برخی ها در پست های بالاتر گلایه می کنند. در این وسط شنونده ها هستند که مات و مبهوت می مانند و نمی دانند دم خروس را باور کنند یا قسم حضرت عباس را.

درچنین وضعیتی حال و روز مدیرانی که سال ها بر اریکه مدیریت تکیه زده اند دیدنی و شرح وضع آنها شنیدنی است. برای این که احساس خطر نکنند و از تزلزل صندلی ریاست ممانعت و جلوگیری بکنند از بابت ملاقات، تشکیل جلسه، عرض ارادت به نمایندگان و اطرافیان و سینه زدن در زیر علم این و آن هلاک می شوند.

سعی می کنند به هر طریق ممکن لبخند رضایت از عملکردشان را بر روی لبان آنها ببینند. اینها وقتی تا حدودی خیال راحت می شوند کبکشان خروس می خواند، بیشتر قیافه می گیرند، در برابر مخالفان جدی و سینه جلو و سربالا ظاهر می شوند و اظهار ارادت به وابستگان نمایندگان در مجموعه مدیریتی را آغاز می کنند.

مدیریتی که پایه هایش بر ترک خوردن استقلال، باج دادن و التماس کردن و نوچه پروری و خاموش کردن صدای مخالف باشد معلوم است که نمی تواند زیاد دوام بیاورد. اگر همه را به هر ترفند و روشی از ریا و تزویر گرفته تا دروغگویی با خود همراه کنند وعده پروردگار را می خواهند چه بکنند؟ راستی پست و مقام چقدر می ارزد که انسان باید برای آن عزت و سربلندی اش را لگدمال بکند؟

پیچک ها

گل نیلوفر خاصیت پیچیدن دارد. علیرغم همه زیبایی هایی که این گل می تواند به محل رشد و حیات خودش ارزانی بدارد اما توان ایستادن روی پاهای خود را ندارد. اگر تکیه گاهی نداشته باشد وجودش نمی تواند معنی پیدا بکند.

در جامعه ما نیز افرادی هستند که خود به تنهایی هیچ هستند. همیشه به دنبال یک سری آدم ها و یا عوامل می گردند تا زمینه اوج و بالا رفتنشان را سبب بشوند.

آنها که ضعف و تملق و چاپلوسی ، ریا و تظاهر و تزویر و چندرویی در وجودشان لانه کرده است می خواهند خود را بالا بکشند این که به دور چه چیز و چه کسی بپیچند مهم نیست بلکه مهم بالا رفتن و خودی نشان دادن است.

عشق به مقام و نشستن بر روی صندلی مدیریت و امر و نهی کردن چنان چشم هایشان را کور و دل هایشان را سیاه و چرکین می کند که از یاد می برند بزرگترین، بالاترین، مطمئن ترین و پایدارترین تکیه گاه آدم ها، خداوند بزرگ و قادر و توانا را.

وقتی چنین شد بالا رفتن های ظاهری و پیچیدن به دور بوته های هرز و بی ریشه و درخت های پوسیده دوام چندانی نمی توانند داشته باشند. وقتی بر عرش دل انسان، زنجیر عشقِ پروردگاری قادر و مهربان آویخته شد و تکیه گاه و پیچیدن به دور ایمان برای سعادت و سرافرازی باشد غصه ای نخواهد بود.

آنهایی که در راه رسیدن به مدیریت و بعد از استقرار در پشت میز آن، خدا را فراموش کنند و تکیه گاهشان را جز او انتخاب بکنند مدیرانی از درون تهی با ظاهری آراسته و باطنی آلوده هستند که سرنوشتی جز رسوایی و شرمندگی نخواهند داشت.

کلی گویی

یکی از دوستان در تماس تلفنی از نوشته هایم در احوال مدیریت انتقاد کرد و گفت: متأسفانه تازگی ها بیشتر نوشته ها در لفافه است و کمتر به طور مستقیم افراد و یا مجموعه ها مورد خطاب قرار می گیرند. چرا این جوری شده و از افشاگری مستقیم فاصله گرفته می شود.

نوشته های تو هم یک سری مسائل کلی را مطرح می کنند و در آنها از پرداختن به جزئیات و اشاره به افراد و دستگاه ها خودداری می شود.

به این دوست عزیز در جواب گفتم که حق با شماست. انگشت گذاشتن بر مصداق ها می تواند در راضی نگاه داشتن مخاطب مؤثر باشد. وضعیت فعلی حوزه عمل در برخورد با چنین مواردی را محدود می کند.

به دوست شفیق گفتم به هزار و یک دلیل حداقل در مقطع کنونی خواسته تو را نمی توان برآورده کرد چرا که اولا مدیران فعلی زودرنج هستند ، آستانه تحملشان بسیار پائین است. مستقیم مدیران و عملکردشان را زیر ذره بین بردن یعنی اعلام جنگ با قدر قدرتی به نام مدیر یا رئیس. در شرایطی که هشت یک خبرنگار در گرو نه می باشد دیگر حوصله ای برای زور آزمایی و توانی برای جمع کردن حاشیه ها باقی نمی ماند.

طرح بحث کلی و بیان واقعیت ها و حقایق موجود خیلی ها را به تفکر وا می دارد و آن که باید از مطالب بهره ببرد می فهمد و به فکر چاره می افتد.

از قدیم گفته اند: چوب را که برداری گربه دزده پا به فرار خواهد گذاشت. آنها که باید بفهمند می فهمند شاید که تلنگری برای بیداری و هشیاری آنها باشد. مشت آنها باز شدنی است چرا که هیچ کس نمی تواند مدت زیادی ماسکی که بر چهره دارد را به نمایش بگذارد.

ثانیا نوچه ها، دست پرورده ها و غلامان حلقه به گوش که بیگانه با منطق و استدلال هستند شروع به فحاشی، هوچیگری و بافتن اراجیف می کنند . این کار فضای کافی برای عربده کشی ها و داستان سرایی ها فراهم می کند. عقل سلیم حکم می کند با تمام توان از میدان دادن به افراد هتاک و خودفروخته خودداری گردد.

نبود فرهنگ تحمل پذیری بزرگترین ضعف برخی از مدیران محسوب می شود. آرزوی ما کاستن از میزان کم تحملی آنهاست تا بلکه بتوانند با صبر و حوصله گفته های منتقدان را بشنوند و از آنها به نفع مجموعه تحت مدیریت بهره برداری بکنند . انشااله   

 




فضول باشی و فرزانه های دور بشقاب

فضول باشی نگاهی از سر تمسخر به من انداخت و گفت:

من نه آنم که دو صد نکته رنگین گویم

همچو فریاد یکی گویم و شیرین گویم

گفتم: منظور؟

گفت: صبر کن چرا عجله، حوصله داشته باش، گوش کن

هر بد که کنی، تو مپندار کان بدی

ایزد فرو گذارد و دوران رها کند

قرضی است کار بدت نزد روزگار

در هر کدام دور که خواهد ادا کند

گفتم: فضول باشی امروز حس شاعری تو گل کرده و تصمیم داری که حرف هایت را در قالب شعر بیان بکنی. ما سراپا گوشیم، تو را دوست می داریم، به نصایح تو محتاجیم، با ما از هر دری و به هر وسیله ای که سخن بگویی با آغوش باز می پذیریم.

گفت: می خواهند حرفی نزنم، سخنی نگویم و هرآن چه آقایان می گویندتأیید کرده و ثناگویشان باشم. یا باید سکوت بکنم و یا در زیر علم حضرات سینه بزنم.

گفتم: باز چه شده؟ کسی عصبانیت کرده و یا مشکلی پیش آمده؟

گفت: بابا مسئولانی که حق را در نظر نمی گیرند و حق الناس را پایمال می کنند، آگاه باشند که روزی باید حساب پس بدهند. آن جا دیگر نه وزیر و نه استاندار و نه نماینده ای نیست که سینه سپر بکنند و به داد آدم برسند. بدتر از این ها هم، آدم های اطراف مدیران هستند که خود را عالم و دانا و توانا و کاربلد و زرنگ و همه فن حریف و از همه بالاتر فرزانه می دانند و روی هرچه متملق و چاپلوس در تاریخ است سفید می کنند.

گفتم: به تو چه ارتباطی دارد. چرا حساسیت نشان می دهی تا بوده چنین بوده یعنی عده ای همیشه در رکاب بوده اند و مجری اوامر و گوش به زنگ فرمایشات. زیاد به خودت فشار نیار از قدیم گفته اند این نیز بگذرد.

دوران یکه تازی آنها محدود است. حال دوران دائما یکسان نمی باشد. صبر کن اگر کار انسان ها برای خدا و جلب رضایت مردم نباشد دیر یا زود رسوا شدنی هستند.

گفت: تو هم حق داری، از این قبیل آدم ها که کاری جز تعظیم به مدیران و فخر فروشی به زیردستان و نادیده گرفتن حقوق ضعفا ندارند انتظار بیشتری نباید داشت. به این بادمجان دور بشقاب های مدعی فرزانگی باید گفت:

حریص و جهانسوز و سرکش مباش

زخاک آفریدت ز آتش مباش

 




آمار؛وسیله ای برای دروغ گفتن

آمارسازی و ارائه آمارهای بی اساس به یکی از مشکلات جامعه و به ابزاری برای نمایش و ماندن در پست و مقام تبدیل شده است.

مبنای آمار باید واقعیت های عینی باشد ولی برخی مسئولان به آمار، جامه دیگری می پوشانند و از آن به عنوان وسیله ای برای دروغ گفتن استفاده می کنند و جامعه و اکثریت قاطع مردم را به اشتباه می اندازند.

آنهایی که از آمار برای دروغ گفتن استفاده می کنند دست به کار خطرناکی می زنند چرا که بازی با آمار می تواند زایل کننده اعتماد مردم باشد.

عده ای اعتقاد دارند که آمارها هرگز دروغ نمی گویند، هرچند که می توان در قالب زبان آمار دروغ گفت.

مارک تواین نویسنده آمریکایی می گوید: در دنیا سه نوع دروغ وجود دارد، دروغ معمولی، دروغ کثیف و آمار! منظور او این است که می توان با زبان آمار دروغ هایی بزرگ و بزرگ گفت.

عده ای از مدیران هم یاد گرفته اند که با زبان آمار به آسانی هرچه تمام دروغ بگویند و افکار عمومی را تحت تأثیر قرار بدهند.

از این نوع آمار سازی ها می توان مثال های زیادی زد. آمارسازی هایی که ذهن بسیاری از مقامات مسئول و مردم را به اشتباه می اندازند و در مسیر تصمیم گیری آنها تأثیر می گذارند.

به طور مثال مدیری مدام پرچم درآمدسازی در مجموعه خود را برافراشته می کند و به ارائه آمارهای کلی از میزان درآمد و تأثیر اقدامات در جامعه و جذب مخاطب می پردازد. مدعی می شود که فلان مقدار از این راه به نفع مجموعه کسب کرده است و وقتی ریز درآمد ها بررسی گردد با اسناد مالی چون چک مواجه می شوی که برای انحراف افکار از ارقام نوشته شده روی آن استفاده می کنند و بدون اینکه دیناری از آن مبلغ وصول و به حساب مجموعه واریز شده باشد.

اینجاست که می توان گفت از زبان آمار برای دروغ گفتن و بزرگنمایی استفاده شده است. اینگونه سینه زدن در زیر لوای آمار، دروغ آبرومندانه و دارای ژست است که به وسیله آن افکار عمومی و مسئولان را فریب می دهند تا شاید بتوانند چند صباحی بیشتر خوش رقصی بکنند.

این آمار سازان دربند پست و مقام با استفاده از زبان آمار می خواهند اعلام موفقیت و کارآیی بکنند و شایستگی خود و ناشایستگی دیگران را به رخ بکشند. این قبیل افراد با استفاده از ترفند های آماری حقایق را کتمان می کنند و به انکار اتفاقات رخ داده در مجموعه تحت مدیریت می پردازند. آنها با استفاده از آمار می خواهند دام فریب بگسترانند و تصمیمِ تصمیم گیران را به نفع خود و دار و دسته شان تغییر بدهند.

 




مرحوم دکتر لک انسانی وارسته و استادی گرانقدر

پیام یکی از همکاران دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر در فضای مجازی یادآور سالگرد استادی گرانقدر، انسانی تلاشگر، اخلاق مداری بی نظیر و مرد دوست داشتنی به نام مرحوم دکتر لک بود.

دکتر لک به عنوان بنیانگذار دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر یکی از رؤسای تأثیرگذار مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی در دهه های اوج و شکوفایی این مرکز علمی بود.

برای کسانی چون نگارنده این سطور که در مأموریت ها و مسابقات ورزشی دانشجویان توفیق رسیدن به خدمت آن مرحوم را پیدا می کردم نامش یادآور انسانیت، خوشرویی، عزت نفس، افتادگی و رفتار نیک آن مرحوم می باشد.

عمر پربرکت او در راه خدمت به علم و جوانان این مرز و بوم اسلامی گذشت. آن مرحوم در تقسیم بندی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی آن زمان یکی از رؤسای طرفدار ورزش دانشجویان بود. مسئولی بود که به ورزش دانشجویان اهمیت می داد و هزینه در این راه را یک نوع سرمایه گذاری مطمئن برای آینده می دانست.

مرحوم دکتر لک ها به ورزش دانشجویی به عنوان سرمایه گذاری می نگریستند ولی امروز برخی ها ورزش دانشگاهی را منبعی برای درآمدزایی می پندارند. ماندگاری نام و یاد دکتر لک ها حاصل رفتار نیکو و توجه خداوند متعال به آنهامی باشد.

نکونام را کس نگیرد اسیر

بترس از خدا و نترس از امیر

اگر بنده کوشش کند بنده وار

عزیزش بدارد خداوندگار

مرحوم دکتر لک در کنار رؤسای واحدهای دانشگاهی منطقه2 مجموعه ای یک دست، علمی، عاشق دانشگاه و معتقد به ارتقای کیفیت آموزش بودند و بدون اینکه در بوق و کرنا بدمند و شهریه دانشجویان را در راه تبلیغ خود و عواملشان هزینه بکنند شب و روز تلاش می نمودندو برای سربلندی جوانان ایران اسلامی کم فروشی نمی کردند.

وقتی در رأس مجموعه ای انسان وارسته ای چون مرحوم لک قرار می گرفت همه همکارانش نیز بزرگوارانی مثال زدنی و خدمتگزارانی فراموش نشدنی بودند.

چه روزهای خوبی در قالب تیم های ورزشی اردبیل در کنار همکاران ورزشی واحد شبستر داشتیم. مسلما یاد و خاطره آن روزها برای همه همکاران منطقه 2 که بازنشسته شده و یا هنوز هم در حال خدمت هستند نمی تواند فراموش بشود.

نام خادمین علم و دانش چون مرحوم دکتر لک همیشه بر تارک مراکز علمی ایران زمین و بخصوص دانشگاه آزاد اسلامی خواهد درخشید.

اخلاص، حسن خلق، صداقت و عشق به پیشرفت و توسعه علمی کشور از عوامل مهم در ماندگار شدن نام بزرگمردانی چون مرحوم لک می باشد.

خوش آن که نام نکوئی به یادگار گذاشت

که عمر بی ثمر نیک عمر بی ثمریست

کسی که در طلب نام نیک رنج کشید

اگر چه نام و نشانیش نیست ناموریست