1

حرف مرد یکی است!!!!!

از ملانصرالدین پرسیدند : چند سال داری؟
گفت: 40 سال. گفتند: چطور چنین چیزی ممکن است؟
ده سال قبل هم گفتی 40 سال دارم. ملا گفت: 20 سال دیگر هم بپرسید می گویم 40 سال چون حرف مرد یکی است. ای جانم قربان آن مسئولی که 28 را با 35 برابر می داند و بر عقیده اش پافشاری می کند. ای فدای آن عزیزی بشوم که گاهی در موردی چون سابقه مدیریت مو را از ماست می کشد و گاهی بیکار را مورد تأئید مدیریتی قرار می دهد. از قدیم گفته اند از کرامات شیخ ما این است شیره را خورد و گفت شیرین است. و به راستی که اگر جایزه ای در ارتباط با مردانی که روی حرفشان می مانند و به قانون پشت می کنند در نظر بگیرند باید آن را به برخی از مسئولین ورزش اردبیل اهداء نمایند.




تحرک کاندیداهای احتمالی مجلس

نزدیک شدن به موعد انتخابات مجلس شورای سلامی کاندیداهای احتمالی را به تحرکی خاص وادار کرده است.
حضور در مجالس ترحیم، حرکت دست به سینه، خوشروئی، اظهار ارادت به همه، یارگیری و سر زدن به دوستان و آشنایان دور و نزدیک از جمله رفتارهایی است که عاشقان خدمت به مردم در کسوت نمایندگی مجلس این روزها از خود به نمایش می گذارند.
آن هایی که قصد دارند خود را در معرض قضاوت مردم قرار بدهند و برای جلوس در صندلی مجلس، ماراتن نفس گیری را آغاز بکنند می دانند که کاری بس بزرگ و طاقت فرسا در پیش خواهند داشت.
مثلی قدیمی است که می گوید: هر که خربزه می خورد پای لرزش هم می ایستد. انتخابات مجلس و شرکت در رقابت برای جلب آرای مردم کار کوچکی نیست و آن هایی که دلی به وسعت دریا و توانی بالا و تحملی برای شکست و ناکامی دارند باید در این عرصه وارد بشوند.
برای انجام امور تبلیغی مقرراتی وجود دارد که باید همه داوطلب ها نسبت به رعایت آن پایبند باشند. در این میان نمایندگان فعلی تا حدودی از این بابت در حاشیه امن قرار دارند چرا که تا ایام برگزاری، موقعیت آن ها این امکان را فراهم می سازد که با اظهار نظرهای مختلف، شعارهای امیدوار کننده و ارائه برخی آمار و ارقام با استفاده از تریبون های موجود در بحث تبلیغات زود هنگام از دیگر رقبا پیشی بگیرند.
در ماه های آینده اگر دیده شد نمایندگان به مسائلی ورود پیدا کردند که در سه سال گذشته کمتر به آن ها پرداخته اند نباید تعجب کرد. با نزدیک شدن به ایام انتخابات این گونه معجزه ها و دلسوزی ها را زیاد می توانیم شاهد باشیم.
با گذشت روزها و هفته ها از سال 98 افزایش حرکت های حساب شده ، برخوردهای بودار و تسویه حساب های آنچنانی را  خواهیم دید. لازم است به هر ترتیبی که بوده باشد اسم خود را بر سر زبان ها بیندازیم و از قربانی کردن دیگران در راستای رسیدن به هدف ترسی نداشته و از زیر پا گذاشتن انصاف و مروت نیز کوتاهی نکنیم.
در این میان مسلما دیواری کوتاه تر از مدیران دستگاه های اجرایی وجود نخواهد داشت. چرا که برای توجیه کم کاری ها و مهر تأئید زدن بر شعار ”من آنم که رستم بود پهلوان“ قربانی کردن مدیران زحمتکش و مقصر جلوه دادن آن ها به یک امر عادی تبدیل می گردد.
مدیرانی که در راستای حفظ استقلال کوشیده اند و به برخی از خواست ها تن نداده اند در ماه های پیش رو باید بیشتر در انتظار محبت ها و برخوردهای تند و مصاحبه های نیش دار و ایرادهای بنی اسرائیلی باشند.
موقعی انتقاد ها، بیان ضعف ها، اشاره به کاستی ها و تکیه بر عملکردها بر دل ها می نشیند و اثرات مثبت بر جای می گذارد که همه اقدامات از روی صداقت، دلسوزی و در راستای منافع جامعه و مردم بوده باشد. ریا و تظاهر و تأمین منافع دوستان ، هواداران و همراهان و رسیدن به خواسته ای به هر بها و بهانه ای کاری منطقی ، ایده آل و پسندیده نمی تواند باشد.
امیدواریم همه کسانی که اسب خود را برای شرکت در رقابتی سخت به نام انتخابات مجلس شورای اسلامی زین کرده اند عدل، انصاف، مروت، مردانگی، جوانمردی، صداقت و شجاعت را در دستور کار قرار بدهند و منافع جامعه را فدای منافع شخصی و جناحی نکنند. انشااله.




معنویت در ورزش

پیامبر اکرم(ص) در مسیر عبور خود با گروهی از مردم برخورد کرد، در میان آن ها مرد پهلوانی به عنوان زورآزمایی سنگی را بلند می کرد که به آن سنگ پهلوانان گفته می شد و مردم از قدرتمندی وی دچار شگفتی می شدند.
حضرت رسول اله(ص) فرمود: این چه صحنه ای است؟
عرض کردند: مردی سنگی را بلند میکند که به سنگ پهلوانان معروف است.
پیامبر فرمود: آیا شما به نیرومندتر از این پهلوان خبر  دهم؟
نیرومندتر از این پهلوان شخصی است که در برابر جسارت و توهین شخص دیگر خویشتن داری نموده و بر نفس خود غلبه کرده باشد و با این کار شیطانِ خود و شیطانِ رفیقش را مغلوب سازد.
این مطلب اشاره دارد به این که ورزش باید در پالایش نفس ورزشکاران مؤثر واقع شود. تلاش مسئولین در برافراشته کردن پرچم معنویت ورزش از ضرویات محسوب می شود و اگر در این میان مسئولین نتوانند به وظیفه خطیر خود عمل نمایند و یا با رفتار و کردارشان زمینه را برای سرنگونی علم معنویت در ورزش فراهم کنند از ورزش چیزی جز تمرینات و مسابقه و عضلات باقی نمی ماند. اگر معنویت از ورزش رخت بربندد  در آن از صداقت، راستی، درستی و جوانمردی  حرف زدن و سخن گفتن سرابی بیش نخواهد بود.
وقتی مسئولی در ورزش برای سرپوش گذاشتن به ضعف ها و ناکارآمدی ها و یا برای بستن دهان منتقدین حقیقت را در زیر پاها نابود می کند و یا برای دو روز بیشتر ماندن در صندلی ریاست در روز روشن حقایق را منکر می شود، و یا با تکیه بر آمارهای دروغ و بزرگنمایی ها به تقلب روی می آورد و مدیریت به هر بهانه ای را می پسندد و یا با رفتارهای چندش آور، باند و گروه و منافع خود را بر مصلحت ورزش ترجیح می دهد در شمار سرنگونسازان علم معنویت در ورزش قرار می گیرند و بالاترین و بزرگترین خیانت ها را نسبت به جامعه مرتکب می شوند.
مولا علی بن ابیطالب(ع) می فرمایند: قیمت آدمی به چیزی است که آن را خوش می دارد.
کسی که معنویت را متزلزل می کند، کسی که برای پرداخت نکردن ورودیه مسابقات به وسیله ای برای عقده گشایی دیگران تبدیل می شود، وقتی آدمی چیزهای حقیر را خوش می دارد و یا وقتی مهره ای برای بقای نالایقان در یک پست و مقامی محسوب می شود و یا دروغ را با همه زشتی هایش زیبا و حق می داند و یا به خاطر منافع مالی و یا برای به دست آوردن موقعیتی که استحقاقش را ندارد دیده بر واقعیت ها می بندد و یا به عناوین متعدد و بی مفهومی دلخوش کرده و برای باقی ماندن در عرصه به هر ذلتی تن می دهد معلوم می شود که چقدر ارزش دارد؟
ارزش آن هایی که ورزش را فقط از بعد اقتصادی نگاه کرده و از آن وسیله ای برای خوش رقصی استفاده می کنند در همان حدی است که خود را و شرف و شوکت و قدرشان را مورد معامله قرار داده اند.
امید می رود همه کسانی که داعیه بزرگی در ورزش دارند و به نوعی خود را در آن صاحب نظر می دانند باتمام وجود بر اهمیت معنویت در ورزش پی ببرند و بدانند و بدانند که فقدان معنویت در ورزش می تواند خیلی خطرناک بوده و عواقب ناخوشایندی به دنبال داشته باشد.




خارج از محدوده…….

گربه و پلنگ
دوستی به من گفت: بابا چقدر به این مدیران ورزشی گیر می دهید؟ شما ها کار و زندگی ندارید؟ اصلا به ما و شما چه ربطی داره که چه کسی را می خواهند در ورزش به کار بگیرند؟ بگذار راحت باشند چرا که برخی ها علاقه مندند در ورزش باشند و عده ای دیگر با پست دادن می خواهند آن ها را نمک گیر بکنند.
یکی از رؤسای هیأت های ورزشی گفته بود: اگه پلنگ هم بگیریم ، باز خواهند گفت گربه است. نه نه مرده راست هم می گوید به من و تو چه ارتباطی دارد شاید آقایون بخواهند پوست گربه را خال خالی بکنند و به جای پلنگ بفروشند.
فشار خون
در روزها و هفته های اخیر به خاطر تیم فوتبال شهرداری خون برخی ها بدجوری بالا رفته است.
وقتی علاقه مندان به تیم بی تفاوتی خیلی ها را می بینند با بالا رفتن فشار، زورشان به میهمانان می رسد و آن ها را از برخی حرف ها و محبت ها و اصطلاحات سیراب می کنند.
آخه کسی نیست به این آقایان بگوید زورتان به خودی ها نمی رسد ، می خواهید کاسه کوزه ها را سر دیگران بشکنید. خیالتان راحت اگر سکته هم بکنید و جنازه تان از ورزشگاه مدرن و فوق آماده اردبیل تشییع شود وضع تیم محبوب شما بهبود یافتنی نبوده و نخواهد بود.
کاشت درخت
در هفته جوان کاشت نهال در محوطه ورزشگاه علی دائی کار خوبی بود. جمعی از مسئولین آمدند و درختی کاشتند و عکسی به یادگار گرفتند و فضای مجازی را با خبر آن به تسخیر درآوردند.
تا این نهال ها به بار بنشینند امیدواریم که مشابه چنین گردهمایی و جشنواره عکس های یادگاری برای خود ورزشگاه و حال و روز آن نیز انجام شود.
قول می دهیم در چنین روزی عکس های مختلف از زوایای گوناگون بگیریم و کل فضای مجازی را چند روزی به تسخیر خبر حضور پربرکت مسئولین در ورزشگاه علی دائی درآوریم. قربان آن گروه از مسئولین باید رفت که عاشق عکس های یادگاری و علاقه مند و هوادار و سینه چاک فضای مجازی و حضور گسترده در آن هستند.
نمرده عزا نگیرید
به دبال استاندار اردبیل که در سال 97 وعده ایجاد 20 هزار شغل را داده بود امسال نیز رئیس سازمان جهاد کشاورزی تحقق 10 هزار شغل در بخش کشاورزی استان را داده است.
کسی نمی گوید شدنی نیست حتما خبرهائی است که چنین ادعائی می شود ولی امیدواریم که این وعده نیز به سرنوشت قول استاندار دچار نشود و حداقل امسال این یکی به طور کامل محقق شود.
آدم بخیل و حسودی که نیستیم و به این هم معتقدیم که نباید نمرده عزا گرفت و پیش از مرگ واویلا کرد ولی از این قبیل وعده مسئولین آنقدر ناامید شده ایم که ناخودآگاه حساسیت نشان می دهیم. مگاپروژه های خدابخش ضریب بی اعتمادی به چنین وعده ها را در ما افزایش داده است. امیدواریم که جهادکشاورزی تا پایان سال به ثمر رسیدن این وعده را شفاف اطلاع رسانی نماید.
رونق تولید
بهنامجو جوان است . دوست دارد که با موفقیت در اردبیل رزومه پرباری برای خودش تدارک ببیند. دوندگی ها، بازدیدها و حرف هائی که می زند اکثرش به دل می نشیند.
تازگی ها گفته است: صرفه جویی و تلاش برای رونق تولیدات اولویت مسئولان استان است. حرف بدی که نیست ولی آیا همه مدیران چون او فکر کرده و خواهند کرد؟حالا آمدیم و مدیری این دو مقوله یعنی صرفه جویی و تلاش را جدی نگرفت آیا با آن نباید برخورد بشود؟ آیا مدیرانی که از حمایت این شورا و آن مجمع و آن نمی دانم چی چی طلبان برخوردارند حاشیه امنیت خواهند داشت؟ عده ای در پست ها و مقام ها کنگر خورده اند و لنگر انداخته اند رسیدگی به عملکرد آن ها و میزان موفقیت شان در اولویت های استان بیشتر و بیشتر باید حساسیت به خرج داد.
بازار داغ گردشگری
این روزها بحث توسعه استان روی کاکل گردشگری می چرخد. خلاصه هر استانداری که در اردبیل قبول مسئولیت کرده با توجه به سفارش گروه مشاوران و آگاهی های خود، درمان دردهای توسعه و پیشرفت را در یکی دو محور خلاصه کرده اند. گردشگری، صنعت، کشاورزی و … از زمان تشکیل استان مطرح بوده و بهنامجو هم بعد از شروع به کار از این که گردشگری محوریت توسعه استان باشد تلاش کرده است.
امروز اکثر اقدامات را به گردشگری ربط می دهند و مانور زیادی بر روی آن انجام می پذیرد. امیدواریم همه خواب هایی که برای گردشگری استان دیده شده به موقع تعبیر شوند.
در ادامۀ می شود می شود هائی که در حوزه گردشگری گفته می شود تازگی ها مدیر کل میراث به توریسم درمانی و توسعه آن نیز اشاره کرده و گفته است: توریسم درمانی استان، متناسب ظرفیت ها و توانمندی های موجود با هدف جذب گردشگران خارجی توسعه می یابد.
این هم در ردیف وعده ها قرار می گیرد و ما هم از خدامون است که گردشگری به کمک توسعه استان بیاید. اگر نظری غیر از این هم داشته باشیم نباید حرفی بزنیم. چرا که از قدیم گفته اند: تو شهر نِی سوار ها باید سوار نِی شد. وقتی همه شعار گردشگری گردشگری سر می دهند چرا ما چنین نکنیم.
مدیران ریاست طلب
کریمی نماینده مردم اردبیل، نیر ، نمین و سرعین در تازه ترین سخنان به یکی از مهم ترین مسائل جامعه اشاره کرده و گفته است: متأسفانه هنوز برخی مدیران با سند سازی کذایی حاضر به دل کندن از میز ریاست نیستند.
کشف جدیدی که با شنیدن آن همه انگشت تعجب به دهان می مانند و هزاران آفرین و احسن نثارش می کنند و از شهامتی که به خرج داده تقدیر می کنند. اما در میان هلهله ها و تعریف ها و تمجید ها برخی ها هم می پرسند که چرا حالا؟ بعد از گذشت این همه مدت و در ماه های آخر نمایندگی، مدیران سند ساز چهره می شوند و چرا سرپوشیده و سر به مهر و با کنایه.مدیران سند ساز ِ دل نکن از مدیریت که جزء اسرار مگو نیست که نماینده مردم سربسته در مورد آن ها سخن می گوید. نماینده و با احتیاط حرف زدن و پرده بر روی واقعیت ها کشیدن؟ بعیده و نماینده ما نیز مطمئنا باید حرف بزند و عاشقان و سینه چاکان میز ریاست و مدیریت را به جامعه معرفی بکند.می گویند راز چیزی است که بلای آن در محافظت است و هلاک آن در افشا. ولی این ضرب المثل در مورد نمایندگان ما در مجلس صدق نمی کند. می گویند و اقشا می کنند مدیران خوش نشین و آن هایی را که سند ساز هستند.




اخبار جعلی

فضای مجازی با مساعدت ابزاری چون رسانه های اجتماعی به عرصه ای برای تولید و انتشار اخبار جعلی تبدیل شده است.
این روزها نگاهی که بر روی اخبار جعلی وجود دارد سنگینی اش بر روی شبکه های اجتماعی است. توسعه انتشار اخبار جعلی و گستردگی روزافزون آن معضلی بزرگ بوده و نگرانی های جدی می تواند به دنبال داشته باشد.
خبر جعلی چیست؟
مارگارت رویوس نویسنده و مدیر دانشنامه فناوری اطلاعات، خبر جعلی را گزارشی نادرست می داند که برای جلب توجه ، گمراه کردن و یا آسیب رساندن به اشخاص حقیقی و حقوقیِ مشهور تولید می شود.
دایره المعارف ویکی پدیا هم اخبار جعلی را از جنس روزنامه نگاری زرد می داند که شامل اخبار نادرست و نارواست که از طریق فردی و جمعی تولید می شود.
اخبار جعلی ابعاد مختلفی می تواند داشته باشد . این قبیل اخبار قادر هستند که در شکل گیری و تغییر معادلات و روند مناسب ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نقش آفرینی نمایند.
این که چرا و به چه دلیلی در سال های اخیر اخبار جعلی رشد داشته است سؤالی است که در ذهن دوستداران و فعالین عرصه خبر و خبر رسانی قابل طرح است.
پیچیده شدن روابط انسانی، پیشرفت فناوری و کثرت رسانه ها از مهم ترین و بارز ترین دلایل رشد اخبار جعلی به حساب می آید.
فرانسیس فوکویاما فیلسوف آمریکایی می گوید: “اخبار جعلی می تواند گزارش صحیح اطلاعات را مختل بکند و افکار عمومی را گمراه سازد و مخاطبان را از حق اساسی دسترسی به اطلاعات واقعی محروم بکند”.
وی معتقد است:” اخبار جعلی از ثمرات اینترنت می باشد” و یا به عبارتی دیگر می توان گفت که بستر اینترنت امکان رشد، تولید و گسترش اخبار جعلی را فراهم کرده است.
اخبار جعلی در بسیاری موارد تشویش اذهان عمومی را به دنبال داشته و در غبار آلود کردن فضای تشخیص حق از باطل و منحرف کردن افکار عمومی از واقعیت های مهم و اساسی نقش آفرینی می نماید.
یکی از مشکلات موجود که می تواند در تأثیرگذاری اخبار جعلی دخالت داشته باشد عدم توانانی مخاطبان در تشخیص اخبار واقعی و تفکیک آن از اخبار جعلی است.
انجمن سواد رسانه ای کانادا برای تشخیص اخبار جعلی به شش پرسش اشاره می کند که لازم است مخاطبان همیشه به آن ها توجه داشته باشند:
چه کسی این خبر را تولید کرده است، چگونه خبر تولید شده است، چرا این خبر تولید شده، چه زمانی این خبر تولید شده و پس از اطلاع از این خبر چه باید کرد؟
انتشار اخبار جعلی چیز تازه ای نبوده و نیست ولی فضای مجازی با ویژگی های منحصر به فردش که زمینه مناسب برای انتشار هرچه بیشتر آن را فراهم کرده است.
مسلح شده افراد به برخی از مهارت ها می تواند در مقابله با اخبار جعلی و شناخت آن مؤثر واقع شود . یکی از مهم ترین و اساسی ترین این روش ها افزایش سواد رسانه ای است.
رسانه ها در تولید و انتشار خبر سه اصل مهم روشنی خبر، جامعیت خبر و درستی خبر را مورد توجه قرار می دهند . برای مقابله با انتشار اخبار جعلی و پایبندی به اصول حرفه ای و اخلاق رسانه ای دست اندرکاران رسانه ها باید طوری عمل نمایند که دقت و صحت را فدای سرعت نکنند و با به کارگیری روش های نوین خبری و از یک راه منطقی به رقابت با رسانه های اجتماعی بپردازند.
در بحث اخبار جعلی مخاطب باید از داوری های سریع و بازنشر اجتناب نماید. باز نشر گسترده اخبار جعلی توسط کسانی که نسبت به تشخیص این قبیل اخبار از آگاهی های لازم برخوردار نیستند تولید کنندگان آن ها را در تحقق اهداف و منافع ناصحیح در راه تخریب اشخاص و عقاید و دیگر موارد یاری و مساعدت می نماید.
به نظر می رسد مهم ترین مورد در راستای جلوگیری و ممانعت از تأثیرگذاری اخبار جعلی، گسترش آموزش های لازم است که می تواند زمینه را برای آگاهی های مخاطبان و کاربران تسهیل نماید.




فضای مجازی و کارشناسان زبده و برجسته

فضای مجازی فرصتی فراهم کرده است تا برخی ها به تحلیل گران زبده،کارشناسان برجسته ،صاحب نظران آراسته و سیاستمداران حرفه ای تبدیل شده و با آویزان شدن از برکات آن ،میدان داری نموده و اسم و رسمی برای خود دست و پا بکنند.
این فضا یک شبه بعضی ها را به جلال و جبروت رسانده و آن ها یکه تاز عرصه سیاست و اجتماع شده اند.حساب کسانی که بدون حاشیه و در استفاده بهینه از فضای مجازی اقدام می کنند با فرصت طلبان و نان به نرخ روز خورهای باج گیر جداست.
این روز ها در حالی که کشور با مشکلات چندی از قبیل سیل در نقاط مختلف و بی خانمان شدن و ضرر و زیان جمعی از هموطنان مواجه می باشد استان ما در فضای مجازی با حال و روز دیگری روبرو است.
عده ای در همه حال می خواهند به روز بودن خود را به اثبات برسانند و جمعی نیز از هر وسیله و فرصتی برای عرض ارادت به جناح ها استفاده کرده و فکر می کنند با رفتارهای چندش آور و هواداری های مشمئز کننده می توانند در موقعیت فعلی و آینده کاری شان امیدواری هایی را ایجاد بکنند.
دلبستگی و عشق کسانی به جناح ها و باندها تا آن حد بالاست که حتی به خود اجازه نمی دهند چشم بر روی واقعیت ها باز بکنند تا تابلودار سنگ این و آن را به سینه نزنند و اعتماد مردم را به خود و یا تشکیلاتشان از بین نبرند.
در روزهایی که مردم در چم و خم گرانی آرامش ندارند در استان ما در فضای مجازی دعوی بر سر اصلاح طلب یا اصولگرا بودن این و آن است. این که اثبات شود آقای ایکس در صف اصولگرایان است و یا در ردیف اصلاح طلبان قرار دارد چه گلی می تواند بر سر مردم بزند و چه مشکلی از مشکلات موجود مردم را برطرف نماید؟
آیا رسیدن به نتیجه ای مبنی بر این که فلانی اصلاح طلب نیست تاثیری در کاهش درد و آلام مردم و مشکلات معیشتی آن ها خواهد داشت؟
زمانی که وضعیت مردم پلدختر دل هر انسان منصفی را به درد می آورد جنگ در فضای مجازی ما بر سر رفتن یا ماندن لطف الهیان است. هر روز مثلث و مربع و مستطیل و ذوزنقه و متساوی الاضلاعی می کشند و با مطرح کردن چهره های مختلف برای تصدی شهرداری می خواهند به اهداف از پیش تعیین شده شان دست یابند.
یازده ماه مانده به انتخابات مجلس هر روز پدیده ای معرفی می شود. عده ای برای دفاع از کارنامه کسانی که بر اساس واقعیت های موجود بی کارنامه ترین افراد هستند از حالا آستین بالا زده اند و از تخریب دیگران نیز ابائی نداشته و فقط می خواهند سرسپردگی خود را به اثبات برسانند.
مردم به خوبی می دانند که چه کسانی در سال های اخیر خدمت کرده اند و چه کسانی شعار داده و در باد وعده ها و وعیدها خوابیده اند و چه افرادی دفاع کورکورانه از جناح خود کرده و مشکلات و گرانی ها و ضعف ها و ناکارآمدی ها و بی شایستگی ها را ندیده اند.
مردم آن قدر آگاه هستند که اسیر جو سازی و قربان صدقه های عده ای خودفروش نشوند. چهره تمام کسانی که حاضرند برای یک دستمال قیصریه ای را به آتش بکشند روشن و مشخص است.
مطمئنا عده ای که فکر می کنند با حمله به یک چهره و یا طرفداری های مسئله دار می توانند تا روز انتخابات بر رای مردم تاثیرگذار باشند و از حالا برای سرکیسه کردن برخی ها برنامه ریزی نمایند به بی راهه می روند.
حضور گسترده مردم در پای صندوق های رای یک امر طبیعی و حتمی است اما پیش بینی این که حاشیه سازانی که از حالا برای دست یافتن به هدف نقشه می کشند جز زیان دیده های بزرگ خواهند بود.
به جای این که فضای مجازی را به فضایی برای تخریب ناجوانمردانه و تعریف و تمجید های سوال برانگیز تبدیل کنیم سعی نمائیم با استفاده بهینه از این امکانات و به دور از هرگونه جبهه گیری و تندروی های کورکورانه با انعکاس حقایق و با دادن آگاهی های لازم اجازه بدهیم تا مردم در کمال آرامش تصمیم بگیرند و بدون فشار و پیش کشیدن بحث های بی اساس و خارج از چارچوب حق، در مسیر صحیح و اصولی به پیش بروند.
انتشار نوشته های سفارشی،موضعگیری های روزانه و ۲۴ ساعته،وارونه جلوه دادن حقایق و اصرار بر محق بودن خود و اطرافیان به دور از عالم انصاف و عدالت و جوانمردی است. در بحث اطلاع رسانی سعی کنیم حداقل بر اصول جوانمردی و بیان حقایق پایبند باشیم.




زندگی یعنی قیمت پیدا کردن

مولی علی بن ابیطالب(ع) در یکی از دعاهای نهج البلاغه یکی از تکان دهنده ترین جمله های فرهنگ بشری را فرموده اند: “خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی ، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری”. یعنی نکند قبل از این که جانم را بگیری ، شرفم، انسانیتم، عدالتم و … گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری و این همان جمله معروف است که می گوید: ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم، نه که به هر قیمتی زندگی بکنیم.
چه لزومی دارد که برخی ها تلاش می کنند که به هر قیمتی زندگی بکنند. بزرگی، انسانیت، غرور ، فکر و عقیده را در زیر پای خود له می کنند تا به مهره ای حرف گوش کن برای بعضی ها تبدیل بشوند.آیا دنیا و رسیدن به برخی از نیازهای روز، ارزش پشت کردن به خصوصیات والای انسانی را دارد؟
کسانی که عزت، شوکت و جوانمردی را با نازل ترین و کم بهاترین عناوین و مزایای مادی معامله می کنند و دستاویزی برای استمرار خیانت ها، کم کاری ها و بی برنامه گی ها قرار می گیرند افراد ضعیف النفسی هستند که می توانند بزرگترین ضربات را به جامعه و منافع آن وارد نمایند. ممکن است در این میان این افراد، عناوین دهان پرکنی چون ورزشکار، مربی، خبرنگار، دتمار و ده ها عنوان دیگر را نیز با خود یدک بکشند ولی در عمل مهره ای بیش در خدمت افراد خود محور نبوده و نیستند.




پیشرفت در حرف، عقب ماندگی در عمل

تعطیلات عید معمولا فرصتی را فراهم می کند تا چند روزی بساط سفر برپا گردد. هرچند وضعیت اقتصادی و گرانی حاکم، سفری مطلوب را امکان پذیر نمی سازد اما هم این که چند روزی بعد از یک سال تلاش، استرس و جان کندن انسان بتواند ایامی را در آرامش و به دور از دغدغه های جاری بگذراند نعمتی بزرگ محسوب می شود.
مسافرت های امسال به جز روزهای اول عید نگرانی های زیادی را به سبب وضعیت جوی و جاری شدن سیل در نقاط مختلف کشور ایجاد کرده و استرس و دلهره را جایگزین آرامش نمود. سیل کام عده ای از هم وطنان را در اولین روزهای سال جدید تلخ کرد و غم و اندوه و مصیبت را جایگزین شادی و سرور نمود.
جدای از غمی که بلایای طبیعی بر اردوگاه عید نوروز امسال مستولی کرد مسافرت به برخی از شهرهای کشور و مقایسه سیمای شهری آن مناطق با اردبیل واقعیتی مبنی بر فقر توسعه و پیشرفت در شهر ما و عدم توجه کافی به زیبا سازی و ایجاد فضای مناسب شهری را مورد تأکید قرار می دهد.
اگر کسی به برخی از کلان شهرها و حتی شهرهایی با جمعیت و مساحت متوسط پس از یک سال مسافرت کند در ورود به شهر می تواند تفاوت های گذشت یک سال را در چهره شهر به وضوح مشاهده بکند. می تواند ببیند و احساس بکند که مسئولین آن شهر در یک سال گذشته برای تغییر دادن چهره شهر و زیبا نمودن فضای آن مصمم بوده و به خوبی برنامه ریزی کرده و به موقع به هدف دست یافته اند.
بهبود وضع امور که خود به خود انجام نمی شود. نیاز به کار و تلاش ، یک دلی و همراهی مردم با مسئولین دارد. شعار دادن ، حرف زدن ، سیاسی حرکت کردن و همه چیز را فدای رقابت های جناحی، باندی و حزبی نمودن نمی تواند در تغییرات مورد نیاز چهره شهر مؤثر واقع شود.
آدم حسودی نیستم که در ارتباط با پیشرفت و توسعه دیگر شهرها تنگ نظر باشم. حسادت بلایی خانمانسوز، فاسد کننده ایمان و تباه کننده زندگی است.
در تعریف حسد آورده اند: “حسد یعنی آرزوی از بین رفتن نعمت از برادر دینی در حالی که می داند آن نعمت به صلاح اوست”.
به این که دیگر شهرها هر روز گامی به جلو در مسیر پیشرفت و توسعه برداشته اند حسادت نمی کنم چرا که مسئولین آن مناطق لیاقت آن را داشته اند که به چنین پیشرفت هایی دست یافته اند ولی این حق را دارم که به وضعیت آن ها غبطه به خورم.
غیطه یعنی آرزوی داشتن آن نعمت برای خود و سعی و کوشش برای رسیدن به آن ، بدون آرزو یا تلاش در زمینه از بین رفتن آن نعمت از دیگری ؛ که حالتی قابل ستایش است و انسان را به تلاش سازنده وا می دارد.
غبطه می خورم به شهرهایی که تغییر در چهره آن ها هر روز قابل لمس و احساس است ولی شهر ما که در حرف ده ها و صدها عامل برای برتری آن می شماریم و با کلمات و لغات از جمله زمستان بیدار، توسعه گردشگری، مگاپروژه ها، ایجاد شغل و کاهش بیکاری و ده ها و ده ها شعار دیگر ادعای بزرگی می کنیم در وضعیت ظاهری شهر و زیبا سازی فضای آن و توسعه ورودی ها درجا می زنیم و این ها در حالی است که حتی برای کسب نمره 19 در عملکرد خود رضایت نمی دهیم و با در اختیار گرفتن فضای مجازی و به راه انداختن باندی مخوف و خطرناک در بازی با آبروی منتقدان از همه سبقت می گیریم و هیچ برای بهبودی اوضاع اندیشه نمی کنیم و روزمرگی را بهترین وسیله برای ادامه حیات مدیریت خود قلمداد می کنیم.
چرا شهر و دیار ما با چنین مشکلی مواجه شده است؟ آیا به آن فکر کرده ایم و برای برطرف نمودن موانع موجود بر سر راه پیشرفت و توسعه اش اندیشیده ایم؟ در همه شهرهایی که کاروان پیشرفت آن ها با سرعت مطلوب به سمت جلو حرکت می کند یک دلی، یک رنگی ، صمیمیت و چشم پوشی از منافع شخصی و باندی در قبال منافع جامعه و شهر و استان حرف اول را می زند. در آن شهرها و مناطق اختلاف نظرهای درون خانوادگی را اجازه نمی دهند که به عنوان سدی در برابر وحدت و هماهنگی آن ها برای دست یابی به اهداف مشترک نقش آفرینی نمایند. اختلاف در دیدگاه های سیاسی و ربط دادن آن به امور مورد نیاز شهر و استان در بین آن ها جایگاهی ندارد. وقتی منافع شهر نیاز داشته باشد اختلافات سیاسی ، باندی، جناحی و حزبی کنار گذاشته می شود و همه در یک صف واحد برای به دست آوردن منافع عمومی پشت سر یکدیگر قرار می گیرند و منافع جامعه را فدای منافع باندی، جناحی و شخصی نمی کنند.
آیا در اردبیل نیز چنین رفتاری از فعالان عرصه سیاست و اجتماع دیده می شود؟
از سه سال قبل هر حرکت و اقدام شهرداری را انتخاباتی و هدف دار قلمداد کرده ایم . هواداران شهرداری ده ها کانال و گروه در فضای مجازی برای مقابله با منتقدان و مخالفان راه اندازی می نمایند. عده ای قلم به دست منتظرند تا یکی جرئت گفتن جمله وجود ابرو در بالای چشم دولت تدبیر و امید را به خود بدهد آنگاه با چنان حمله ای مواجه بشود آن سرش ناپیدا. تحمل کوچک ترین انتقاد از دولت محلی را نداشته باشیم و همه اقدام دولتمردان را مباح و آن ها را از هر گونه کم کاری و اشتباه به دور قلمداد بکنیم. برای در اختیار گرفتن فضای مجازی به خوبی هزینه بکنیم و در مقابل، شرافت قلم و استقلال خود را با چندغازی معامله نمائیم. در اصل دفاع کورکورانه از ولی نعمتان کوتاهی نکنیم و دین و دنیای خود را با موقعیت و دیناری معامله نمائیم . در ازای مزیت های مادی چشم بر واقعیت ها ببندیم و رسالت مهم خود مبنی بر دفاع از حق و حقیقت را به آسانی فراموش کنیم. همه چیز را در وابستگی های جناحی و سیاسی خلاصه بکنیم و شایسته سالاری را فدای وابستگی ها و حضور در ستادهای انتخاباتی نمائیم. اجازه نفس کشیدن و یا حتی صدور یک بیانیه ساده به گروه هایی که چون ما فکر نمی کنند را ندهیم و انحصار طلبی را در بالاترین حد خود در معرض نمایش قرار بدهیم.
برای هر چیز به دنبال مقصر بگردیم و سعی بکنیم بارش باران و حتی راه افتادن سیل را هم به دولت های نهم و دهم ربط بدهیم. اجازه کوچک ترین اظهار نظر در مورد دولتمردان فعلی را به احدی ندهیم و تا دلمان می خواهد از موضع قدرت به دولتمردان قبلی ناسزا گفته و کوچک شان بشماریم و خلاصه همه حرف ها، اقدامات، سنجش و اندازه گیری را در اندازه های سیاسی و وابستگی های جناحی خلاصه بکنیم و انتظار داشته باشیم که شهر و استان ما نیز هر روز شاهد تغییر و تحول آن هم از نوع مثبت و رو به جلویش باشد.
تا زمانی که در قبال نیازهای منطقه و دفاع از واقعیت های موجود یک دلی و یک رنگی و همراهی جای باند بازی و تعصب های جناحی را نگیرد و تا موقعی که پست ها و مقام ها نه بر اساس شایستگی و کارآمدی بلکه بر اساس میزان وابستگی به آن نماینده و این جناح و آن باند تقسیم بشود آرزوی تحول و توسعه در امور شهر و استان سرابی بیش نخواهد بود.
وقتی مسئولی سه سال در خواب ناز فرو برود و در قبال برخی از مسائل چشم بپوشد و در آستانه انتخابات تازه به یاد آن ها بیفتد معلوم است که در جلب اعتماد مردم نمی تواند موفق عمل نماید.
شهر و استان برای این که به حق قانونی و طبیعی خود دست پیدا بکند به وحدت و یک دلی همه کسانی که می توانند در این راه مؤثر واقع بشوند نیاز دارد. سیاست پیشگی و حمایت کورکورانه از هر مسئول و صاحب منصبی مانعی مهم برای پبشرفت منطقه محسوب می شود. برخوردار شدن از سفره گسترده مسئولین و زیر چتر حمایت برخی از دست اندرکاران امور قرار گرفتن بزرگ ترین ضربه ها را به استقلال کسانی که ادعای خدمت به جامعه را دارند وارد می کند. دست روی دست مسئولین گذاشتن و ادعای دفاع از حقوق مردم داشتن پذیرفتنش بسیار مشکل و غیر قابل قبول می شود.
به جای پهن کردن بساط تهمت زنی و حاشیه سازی از منافع استان و منطقه باید دفاع کرد و با پرهیز از هرگونه جانبداری های بودار و هدف دار برای تحرک بخشیدن به حرکت های مثبت و اصولی در استان یک دلی و هم زبانی و بیان واقعیت ها و مبارزه با کم کاری ها و خودمحوری ها در دستور کار قرار گیرد و کشمکش های سیاسی ، جانبداری های جناحی و حرکت های منفعلانه فدای منافع جامعه و همگانی گردد. انشااله.