1

فضای مجازی و کارشناسان زبده و برجسته

فضای مجازی فرصتی فراهم کرده است تا برخی ها به تحلیل گران زبده،کارشناسان برجسته ،صاحب نظران آراسته و سیاستمداران حرفه ای تبدیل شده و با آویزان شدن از برکات آن ،میدان داری نموده و اسم و رسمی برای خود دست و پا بکنند.
این فضا یک شبه بعضی ها را به جلال و جبروت رسانده و آن ها یکه تاز عرصه سیاست و اجتماع شده اند.حساب کسانی که بدون حاشیه و در استفاده بهینه از فضای مجازی اقدام می کنند با فرصت طلبان و نان به نرخ روز خورهای باج گیر جداست.
این روز ها در حالی که کشور با مشکلات چندی از قبیل سیل در نقاط مختلف و بی خانمان شدن و ضرر و زیان جمعی از هموطنان مواجه می باشد استان ما در فضای مجازی با حال و روز دیگری روبرو است.
عده ای در همه حال می خواهند به روز بودن خود را به اثبات برسانند و جمعی نیز از هر وسیله و فرصتی برای عرض ارادت به جناح ها استفاده کرده و فکر می کنند با رفتارهای چندش آور و هواداری های مشمئز کننده می توانند در موقعیت فعلی و آینده کاری شان امیدواری هایی را ایجاد بکنند.
دلبستگی و عشق کسانی به جناح ها و باندها تا آن حد بالاست که حتی به خود اجازه نمی دهند چشم بر روی واقعیت ها باز بکنند تا تابلودار سنگ این و آن را به سینه نزنند و اعتماد مردم را به خود و یا تشکیلاتشان از بین نبرند.
در روزهایی که مردم در چم و خم گرانی آرامش ندارند در استان ما در فضای مجازی دعوی بر سر اصلاح طلب یا اصولگرا بودن این و آن است. این که اثبات شود آقای ایکس در صف اصولگرایان است و یا در ردیف اصلاح طلبان قرار دارد چه گلی می تواند بر سر مردم بزند و چه مشکلی از مشکلات موجود مردم را برطرف نماید؟
آیا رسیدن به نتیجه ای مبنی بر این که فلانی اصلاح طلب نیست تاثیری در کاهش درد و آلام مردم و مشکلات معیشتی آن ها خواهد داشت؟
زمانی که وضعیت مردم پلدختر دل هر انسان منصفی را به درد می آورد جنگ در فضای مجازی ما بر سر رفتن یا ماندن لطف الهیان است. هر روز مثلث و مربع و مستطیل و ذوزنقه و متساوی الاضلاعی می کشند و با مطرح کردن چهره های مختلف برای تصدی شهرداری می خواهند به اهداف از پیش تعیین شده شان دست یابند.
یازده ماه مانده به انتخابات مجلس هر روز پدیده ای معرفی می شود. عده ای برای دفاع از کارنامه کسانی که بر اساس واقعیت های موجود بی کارنامه ترین افراد هستند از حالا آستین بالا زده اند و از تخریب دیگران نیز ابائی نداشته و فقط می خواهند سرسپردگی خود را به اثبات برسانند.
مردم به خوبی می دانند که چه کسانی در سال های اخیر خدمت کرده اند و چه کسانی شعار داده و در باد وعده ها و وعیدها خوابیده اند و چه افرادی دفاع کورکورانه از جناح خود کرده و مشکلات و گرانی ها و ضعف ها و ناکارآمدی ها و بی شایستگی ها را ندیده اند.
مردم آن قدر آگاه هستند که اسیر جو سازی و قربان صدقه های عده ای خودفروش نشوند. چهره تمام کسانی که حاضرند برای یک دستمال قیصریه ای را به آتش بکشند روشن و مشخص است.
مطمئنا عده ای که فکر می کنند با حمله به یک چهره و یا طرفداری های مسئله دار می توانند تا روز انتخابات بر رای مردم تاثیرگذار باشند و از حالا برای سرکیسه کردن برخی ها برنامه ریزی نمایند به بی راهه می روند.
حضور گسترده مردم در پای صندوق های رای یک امر طبیعی و حتمی است اما پیش بینی این که حاشیه سازانی که از حالا برای دست یافتن به هدف نقشه می کشند جز زیان دیده های بزرگ خواهند بود.
به جای این که فضای مجازی را به فضایی برای تخریب ناجوانمردانه و تعریف و تمجید های سوال برانگیز تبدیل کنیم سعی نمائیم با استفاده بهینه از این امکانات و به دور از هرگونه جبهه گیری و تندروی های کورکورانه با انعکاس حقایق و با دادن آگاهی های لازم اجازه بدهیم تا مردم در کمال آرامش تصمیم بگیرند و بدون فشار و پیش کشیدن بحث های بی اساس و خارج از چارچوب حق، در مسیر صحیح و اصولی به پیش بروند.
انتشار نوشته های سفارشی،موضعگیری های روزانه و ۲۴ ساعته،وارونه جلوه دادن حقایق و اصرار بر محق بودن خود و اطرافیان به دور از عالم انصاف و عدالت و جوانمردی است. در بحث اطلاع رسانی سعی کنیم حداقل بر اصول جوانمردی و بیان حقایق پایبند باشیم.




زندگی یعنی قیمت پیدا کردن

مولی علی بن ابیطالب(ع) در یکی از دعاهای نهج البلاغه یکی از تکان دهنده ترین جمله های فرهنگ بشری را فرموده اند: “خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی ، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری”. یعنی نکند قبل از این که جانم را بگیری ، شرفم، انسانیتم، عدالتم و … گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری و این همان جمله معروف است که می گوید: ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم، نه که به هر قیمتی زندگی بکنیم.
چه لزومی دارد که برخی ها تلاش می کنند که به هر قیمتی زندگی بکنند. بزرگی، انسانیت، غرور ، فکر و عقیده را در زیر پای خود له می کنند تا به مهره ای حرف گوش کن برای بعضی ها تبدیل بشوند.آیا دنیا و رسیدن به برخی از نیازهای روز، ارزش پشت کردن به خصوصیات والای انسانی را دارد؟
کسانی که عزت، شوکت و جوانمردی را با نازل ترین و کم بهاترین عناوین و مزایای مادی معامله می کنند و دستاویزی برای استمرار خیانت ها، کم کاری ها و بی برنامه گی ها قرار می گیرند افراد ضعیف النفسی هستند که می توانند بزرگترین ضربات را به جامعه و منافع آن وارد نمایند. ممکن است در این میان این افراد، عناوین دهان پرکنی چون ورزشکار، مربی، خبرنگار، دتمار و ده ها عنوان دیگر را نیز با خود یدک بکشند ولی در عمل مهره ای بیش در خدمت افراد خود محور نبوده و نیستند.




پیشرفت در حرف، عقب ماندگی در عمل

تعطیلات عید معمولا فرصتی را فراهم می کند تا چند روزی بساط سفر برپا گردد. هرچند وضعیت اقتصادی و گرانی حاکم، سفری مطلوب را امکان پذیر نمی سازد اما هم این که چند روزی بعد از یک سال تلاش، استرس و جان کندن انسان بتواند ایامی را در آرامش و به دور از دغدغه های جاری بگذراند نعمتی بزرگ محسوب می شود.
مسافرت های امسال به جز روزهای اول عید نگرانی های زیادی را به سبب وضعیت جوی و جاری شدن سیل در نقاط مختلف کشور ایجاد کرده و استرس و دلهره را جایگزین آرامش نمود. سیل کام عده ای از هم وطنان را در اولین روزهای سال جدید تلخ کرد و غم و اندوه و مصیبت را جایگزین شادی و سرور نمود.
جدای از غمی که بلایای طبیعی بر اردوگاه عید نوروز امسال مستولی کرد مسافرت به برخی از شهرهای کشور و مقایسه سیمای شهری آن مناطق با اردبیل واقعیتی مبنی بر فقر توسعه و پیشرفت در شهر ما و عدم توجه کافی به زیبا سازی و ایجاد فضای مناسب شهری را مورد تأکید قرار می دهد.
اگر کسی به برخی از کلان شهرها و حتی شهرهایی با جمعیت و مساحت متوسط پس از یک سال مسافرت کند در ورود به شهر می تواند تفاوت های گذشت یک سال را در چهره شهر به وضوح مشاهده بکند. می تواند ببیند و احساس بکند که مسئولین آن شهر در یک سال گذشته برای تغییر دادن چهره شهر و زیبا نمودن فضای آن مصمم بوده و به خوبی برنامه ریزی کرده و به موقع به هدف دست یافته اند.
بهبود وضع امور که خود به خود انجام نمی شود. نیاز به کار و تلاش ، یک دلی و همراهی مردم با مسئولین دارد. شعار دادن ، حرف زدن ، سیاسی حرکت کردن و همه چیز را فدای رقابت های جناحی، باندی و حزبی نمودن نمی تواند در تغییرات مورد نیاز چهره شهر مؤثر واقع شود.
آدم حسودی نیستم که در ارتباط با پیشرفت و توسعه دیگر شهرها تنگ نظر باشم. حسادت بلایی خانمانسوز، فاسد کننده ایمان و تباه کننده زندگی است.
در تعریف حسد آورده اند: “حسد یعنی آرزوی از بین رفتن نعمت از برادر دینی در حالی که می داند آن نعمت به صلاح اوست”.
به این که دیگر شهرها هر روز گامی به جلو در مسیر پیشرفت و توسعه برداشته اند حسادت نمی کنم چرا که مسئولین آن مناطق لیاقت آن را داشته اند که به چنین پیشرفت هایی دست یافته اند ولی این حق را دارم که به وضعیت آن ها غبطه به خورم.
غیطه یعنی آرزوی داشتن آن نعمت برای خود و سعی و کوشش برای رسیدن به آن ، بدون آرزو یا تلاش در زمینه از بین رفتن آن نعمت از دیگری ؛ که حالتی قابل ستایش است و انسان را به تلاش سازنده وا می دارد.
غبطه می خورم به شهرهایی که تغییر در چهره آن ها هر روز قابل لمس و احساس است ولی شهر ما که در حرف ده ها و صدها عامل برای برتری آن می شماریم و با کلمات و لغات از جمله زمستان بیدار، توسعه گردشگری، مگاپروژه ها، ایجاد شغل و کاهش بیکاری و ده ها و ده ها شعار دیگر ادعای بزرگی می کنیم در وضعیت ظاهری شهر و زیبا سازی فضای آن و توسعه ورودی ها درجا می زنیم و این ها در حالی است که حتی برای کسب نمره 19 در عملکرد خود رضایت نمی دهیم و با در اختیار گرفتن فضای مجازی و به راه انداختن باندی مخوف و خطرناک در بازی با آبروی منتقدان از همه سبقت می گیریم و هیچ برای بهبودی اوضاع اندیشه نمی کنیم و روزمرگی را بهترین وسیله برای ادامه حیات مدیریت خود قلمداد می کنیم.
چرا شهر و دیار ما با چنین مشکلی مواجه شده است؟ آیا به آن فکر کرده ایم و برای برطرف نمودن موانع موجود بر سر راه پیشرفت و توسعه اش اندیشیده ایم؟ در همه شهرهایی که کاروان پیشرفت آن ها با سرعت مطلوب به سمت جلو حرکت می کند یک دلی، یک رنگی ، صمیمیت و چشم پوشی از منافع شخصی و باندی در قبال منافع جامعه و شهر و استان حرف اول را می زند. در آن شهرها و مناطق اختلاف نظرهای درون خانوادگی را اجازه نمی دهند که به عنوان سدی در برابر وحدت و هماهنگی آن ها برای دست یابی به اهداف مشترک نقش آفرینی نمایند. اختلاف در دیدگاه های سیاسی و ربط دادن آن به امور مورد نیاز شهر و استان در بین آن ها جایگاهی ندارد. وقتی منافع شهر نیاز داشته باشد اختلافات سیاسی ، باندی، جناحی و حزبی کنار گذاشته می شود و همه در یک صف واحد برای به دست آوردن منافع عمومی پشت سر یکدیگر قرار می گیرند و منافع جامعه را فدای منافع باندی، جناحی و شخصی نمی کنند.
آیا در اردبیل نیز چنین رفتاری از فعالان عرصه سیاست و اجتماع دیده می شود؟
از سه سال قبل هر حرکت و اقدام شهرداری را انتخاباتی و هدف دار قلمداد کرده ایم . هواداران شهرداری ده ها کانال و گروه در فضای مجازی برای مقابله با منتقدان و مخالفان راه اندازی می نمایند. عده ای قلم به دست منتظرند تا یکی جرئت گفتن جمله وجود ابرو در بالای چشم دولت تدبیر و امید را به خود بدهد آنگاه با چنان حمله ای مواجه بشود آن سرش ناپیدا. تحمل کوچک ترین انتقاد از دولت محلی را نداشته باشیم و همه اقدام دولتمردان را مباح و آن ها را از هر گونه کم کاری و اشتباه به دور قلمداد بکنیم. برای در اختیار گرفتن فضای مجازی به خوبی هزینه بکنیم و در مقابل، شرافت قلم و استقلال خود را با چندغازی معامله نمائیم. در اصل دفاع کورکورانه از ولی نعمتان کوتاهی نکنیم و دین و دنیای خود را با موقعیت و دیناری معامله نمائیم . در ازای مزیت های مادی چشم بر واقعیت ها ببندیم و رسالت مهم خود مبنی بر دفاع از حق و حقیقت را به آسانی فراموش کنیم. همه چیز را در وابستگی های جناحی و سیاسی خلاصه بکنیم و شایسته سالاری را فدای وابستگی ها و حضور در ستادهای انتخاباتی نمائیم. اجازه نفس کشیدن و یا حتی صدور یک بیانیه ساده به گروه هایی که چون ما فکر نمی کنند را ندهیم و انحصار طلبی را در بالاترین حد خود در معرض نمایش قرار بدهیم.
برای هر چیز به دنبال مقصر بگردیم و سعی بکنیم بارش باران و حتی راه افتادن سیل را هم به دولت های نهم و دهم ربط بدهیم. اجازه کوچک ترین اظهار نظر در مورد دولتمردان فعلی را به احدی ندهیم و تا دلمان می خواهد از موضع قدرت به دولتمردان قبلی ناسزا گفته و کوچک شان بشماریم و خلاصه همه حرف ها، اقدامات، سنجش و اندازه گیری را در اندازه های سیاسی و وابستگی های جناحی خلاصه بکنیم و انتظار داشته باشیم که شهر و استان ما نیز هر روز شاهد تغییر و تحول آن هم از نوع مثبت و رو به جلویش باشد.
تا زمانی که در قبال نیازهای منطقه و دفاع از واقعیت های موجود یک دلی و یک رنگی و همراهی جای باند بازی و تعصب های جناحی را نگیرد و تا موقعی که پست ها و مقام ها نه بر اساس شایستگی و کارآمدی بلکه بر اساس میزان وابستگی به آن نماینده و این جناح و آن باند تقسیم بشود آرزوی تحول و توسعه در امور شهر و استان سرابی بیش نخواهد بود.
وقتی مسئولی سه سال در خواب ناز فرو برود و در قبال برخی از مسائل چشم بپوشد و در آستانه انتخابات تازه به یاد آن ها بیفتد معلوم است که در جلب اعتماد مردم نمی تواند موفق عمل نماید.
شهر و استان برای این که به حق قانونی و طبیعی خود دست پیدا بکند به وحدت و یک دلی همه کسانی که می توانند در این راه مؤثر واقع بشوند نیاز دارد. سیاست پیشگی و حمایت کورکورانه از هر مسئول و صاحب منصبی مانعی مهم برای پبشرفت منطقه محسوب می شود. برخوردار شدن از سفره گسترده مسئولین و زیر چتر حمایت برخی از دست اندرکاران امور قرار گرفتن بزرگ ترین ضربه ها را به استقلال کسانی که ادعای خدمت به جامعه را دارند وارد می کند. دست روی دست مسئولین گذاشتن و ادعای دفاع از حقوق مردم داشتن پذیرفتنش بسیار مشکل و غیر قابل قبول می شود.
به جای پهن کردن بساط تهمت زنی و حاشیه سازی از منافع استان و منطقه باید دفاع کرد و با پرهیز از هرگونه جانبداری های بودار و هدف دار برای تحرک بخشیدن به حرکت های مثبت و اصولی در استان یک دلی و هم زبانی و بیان واقعیت ها و مبارزه با کم کاری ها و خودمحوری ها در دستور کار قرار گیرد و کشمکش های سیاسی ، جانبداری های جناحی و حرکت های منفعلانه فدای منافع جامعه و همگانی گردد. انشااله.