1

فضول باشی  و لیگ به اصطلاح برتر استان

برخلاف معمول این بار من به سراغ فضول باشی رفتم و با تماس تلفنی خواستم که سال جدید را به او تبریک بگویم. تا صدای من را شنید با دلخوری گفت: در اوضاع اقتصادی حاکم نه عید می‌چسبد و نه تبریک گفتن. تعطیلات تمام نشده توان جیب من تمام شده و قدرتی برای خرید لوازم مورد نیاز نمانده است. پس نه حوصله تو را دارم و نه می‌خواهم حرف‌هایت را بشنوم و نه دوست دارم از اوضاع ورزش بگویم و یا از وضعیت کرونا و تعداد بستری‌‌ها و فوتی‌‌ها از تو بپرسم.

گفتم: چه خبره داداش، عید و این همه یأس، تو را من خوب می‌شناسم تو از چیزی ناراحتی که اینجوری آب چند حوض را با هم مخلوط کرده‌ای. تو را اگر بالای دار هم ببرند از اظهار نظر در مورد ورزش و فوتبال محال است که عقب نشینی بکنی. من را با بقیه مسائلی که برشمردی کاری نیست، در سال جدید چند جمله‌ای در مورد ورزش و فوتبال بگو تا عیدی تو به ما تلقی شود.

پشت تلفن آهی کشید و گفت: چندی پیش رئیس هیئت فوتبال استان گفته است که در سال 99 بیشتر از 80 مسابقه فوتبال و فوتسال برگزار شده اما متأسفانه از نتایج این مسابقات و شکست‌‌ها و پیروزی‌‌های به دست آمده حرفی نزده است. این دوستان حاکم در فوتبال استان، عشق کمیت داشته و اصلا با کیفیت رابطه مناسبی ندارند. گویا موفقیت را فقط در کمیت جستجو می‌کنند و به نظر می‌رسد با این دیدگاه و تفکر است که هر روز یک شکست جدیدی برای فوتبال اردبیل به ارمغان می آورند.

وی ادامه داد: به یک مورد دیگر نیز اشاره بکنم و بماند تا سر فرصت بیشتر که با هم حرف بزنیم. چرا مسابقات فوتبال بزرگسالان شروع نمی‌شود؟ همان رقابت‌‌هایی که آقایان نام لیگ برتر بر آن نهاده‌اند. انشااله که نگویند کرونا دلیل بر عدم شروع این رقابت هاست چرا که اولا حضرات در فضای بسته، مسابقات فوتسال را آغاز کردند، حالا به کیفیت، تعداد تیم‌‌ها و نحوه برگزاری و ورودیه‌‌های دریافتی فعلا حرفی نمی‌زنیم، ثانیا مسابقات فوتبال کشوری در اردبیل برگزار شده است پس به چه دلیلی هیئت فوتبال استان این مسابقات را آغاز نکرده است. حالا فردا که مهلت معرفی تیم‌‌ها برای لیگ سه و حذفی فرا می‌رسد می‌خواهند چه کار بکنند؟ آیا باز هم به فکر توجه به دوستان و اقربا و یا باج دادن به این و آن خواهند بود و نام قهرمان استان را زیبنده تیم های دوست و پشتیبان خواهند کرد؟

گفتم: فضول باشی عزیز، حرف از این کار‌ها گذشته است. خودت را خسته نکن. در این استان گویا مسئولین در ارتباط با شنیدن مسائل فوتبال پنبه در گوش فرو برده‌اند. فعلا آقایان کار‌های واجب‌تری از توجه به فوتبال دارند. زیاد حرص نخور، قند خونت بالا می‌رود و فشار خونت نیز مویرگ پاره می‌کند. برو استراحت کن. در استان ما فوتبال کیلویی چند؟ یاحق.

 




شایعه سازان

دوستی می‌گفت: فضای مجازی امکان مطرح شدن و سری در میان سر‌‌ها در آوردن را برای برخی‌‌ها فراهم می‌کند.

کسانی که سودای رسیدن به پست‌‌ها و مقام‌‌ها را دارند، آنهایی که می‌خواهند ره صد ساله را در یک ساعت طی بکنند، افرادی که بدون زحمت و تلاش دوست دارند در جایگاه مناسب قرار بگیرند، آنهایی که رؤیای بلند پروازی را می‌خواهند یک شبه محقق بکنند و عزیزانی که علاقه‌مند به پرواز و کسب اعتبار می‌باشند روش‌‌های مختلفی را انتخاب کرده و به مورد اجرا می‌گذارند.

رواج شایعه و پخش گسترده در مورد خود یکی از روش‌‌هایی است که متأسفانه تنی چند از این قبیل افراد به آن روی آورده و از هر فرصتی که فضای مجازی در اختیار‌شان گذاشته است به عمد شایعاتی را در ارتباط با خود پخش می‌کنند. این یک کار غیر اخلاقی است و متأسفانه در زمان انتخابات و ایام منتهی به آن نمونه‌‌هایی از این روش را می‌توان مشاهده کرد.

وصل کردن خود به مسئولین و یا نامزد‌ها و کاندیدا‌ها با پخش شایعه، آنها را در رسیدن به هدف کمک و یاری می‌کند. مسئولینی که اراده‌ای ضعیف داشته باشند وقتی با شایعات اینچنینی مواجه می‌شوند برای جلب خاطر شایعه سازان به هر قیمت ممکن اقدام می‌نمایند و ناخواسته در دام شایعه و نقشه شوم و غیر اخلاقی از اینجا رانده‌‌ها و از آنجا مانده‌‌ها گرفتار می‌شوند.

این قبیل افراد از تهمت زدن به افراد، کوچک‌ترین باکی نداشته و هر روز در زیر یک نقاب و کانال‌‌های یک روزه و یک ساعته با آبروی افراد بازی کرده و سعی می‌کنند با این خودشیرینی‌‌ها دل حامیان را به دست آورده و بدین وسیله در بهبود وضعیت حساب بانکی‌شان اقدام نمایند.

خداوند، ما را از شّر نفس سرکش در امان نگه دارد. نمی‌شود که هم ادعای خدمت به مردم را داشته باشی و سنگ جامعه را به سینه بزنی و هم در رونق فضای غیر اخلاقی در فضای مجازی گام برداری.

 




انتخابات شورا و توسعه شهر

در هر انتخابات از شورا تا مجلس شورای اسلامی، توسعه استان و شهر اردبیل یکی از شعار‌های همیشگی داوطلبان می‌باشد.

نامزد‌ها می‌آیند شعار می‌دهند، از توسعه حرف می‌زنند، سبد رأی خود را پر کرده و در پایان دوره نمایندگی، آمار دقیقی از نقشِ‌شان در توسعه منطقه ارائه نکرده و مصداق‌‌های روشن و مشخص ذکر نمی‌کنند.

تأسف آنجا بیشتر می‌شود که وقتی آنها دوباره کاندیدا می‌شوند باز حول محور توسعه سینه‌زده، رجزخوانی کرده و در جذب اعتماد مردم تلاش می‌کنند.

یکی از مهم‌ترین دلایل عقب ماندگی اردبیل، عدم توجه به نیروی انسانی و توسعه انسانی است. انسان بزرگ‌ترین ثروت ملی است و متأسفانه در منطقه ما به جای ارزش نهادن و قدردان سرمایه‌‌های عظیم انسانی شدن با توسل به روش‌‌ها و طرق مختلف در هدر رفتن استعداد‌ها تلاش شده و می‌شود.

همین انتخابات شورا را ببینید و از جمع کاندیدا‌ها به شمارید آنهایی را که سال‌‌ها به هر دلیل و علتی بر مصدر قدرت در منطقه تکیه‌زده و استعداد‌های ناب، جوانان لایق و آینده سازان را طناب پیچ اتهام کرده و با انگ و ناسزا تخریبِ‌شان نموده‌اند. آنها همچنان بر ماندن در قدرت اصرار ورزیده و می‌خواهند عده‌ای جوان لایق و خوشنام را قربانی کینه توزی و قدرت طلبی و منفعت اندوزی خود بکنند.

جوان‌‌های مؤمن، انقلابی، پاک دست و عاشق ولایت سرمایه‌‌های بزرگی هستند که باید حفظ بشوند اما آنهایی که از برای ماندن در قدرت بدجوری حریص هستند، فضا را تنگ کرده و مجال اثرگذاری برای آنها را نمی‌دهند و خود را محق‌تر از همه برای تکیه زدن به صندلی شورا به حساب می‌آورند.

جوان‌‌های حزب الهی و عاشق نظام و انقلاب برای منطقه سرمایه محسوب می‌شوند اجازه بدهید بیایند تا با عشق به ملت و نظام و انقلاب در تبدیل سرمایه‌‌های ملی به ثروت بکوشند.

مسلما جوان‌‌های عاشق بهتر می‌توانند صدای مردم را بشنوند. آنهایی که تازگی‌‌ها به فکر مردم افتاده‌اند بزرگ‌ترین خدمتی که می‌توانند انجام بدهند کمک به جوانان در راه محقق کردن اهداف نظام و انقلاب می‌باشد.

 




شورای شهر نیازمند افراد متدین و دلسوز

از اولین دوره فعالیت شورا‌های اسلامی شهر و روستا، متأسفانه ترکیب و فعالیت شورا‌های شهر اردبیل به طور کامل انتظارات را برآورده نکرده و به عبارتی اقدام و عملکرد آن‌‌ها در‌شأن و مرتبت مردم قهرمان و ولایتمدار منطقه نبوده است.

این گفته شاید به مذاق برخی‌‌ها خوش نیاید و به خصوص نمایندگان شورا چه در حال و چه در گذشته با این نظر موافق نباشند. البته باید به آن‌‌ها حق داد چرا که هیچ صاحب مغازه و فروشنده‌ای به صراحت نمی‌گوید که ماست‌اش ترش است.‌اما مردم در این مدت مزه این قبیل ماست‌‌ها را نه یک بار بلکه به دفعات چشیده‌اند و مزه ترش و غیر قابل تحمل آن را با تمام وجود درک نموده‌اند.

نگاه قومی و قبیله‌ای به انتخابات شورای کلان شهری چون اردبیل این شهر را از قافله پیشرفت و توسعه دور می‌کند و در نهایت ظلمی بزرگ و غیر قابل جبران در حق آیندگان صورت می‌پذیرد.

شورای شهر اردبیل در دوره ششم به افراد متدین، دلسوز و کارآمد نیازمند است. افرادی که دیانت و تقوی آن‌ها درعمل به اثبات رسیده باشد و کاملا قابل اعتماد و دارای کارنامه روشن و عاری از هرگونه نقطه تاریک و شبهه‌انگیز باشد.

اگر همه کسانی که در روز انتخابات در پای صندوق‌‌های رأی حاضرمی شوند به یک نقطه مشترک مبنی بر انتخاب افرادی با ویژگی‌‌های قابل قبول برسند آن موقع شورا را با جرئت و جسارت می‌توان تبلور اراده آحاد مختلف مردم برشمرده و به آینده و تأثیرگذاری آن در روند امور شهر امیدوار شد.

از ورود افراد بی‌بهره از حداقل صفات و ویژگی‌‌های ذکر شده به مراکز تصمیم‌گیری باید جلوگیری شود و شورای شهر یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین این مراکز می‌باشد که باید انتخاب اعضای آن با دقت و وسواس بیشتری انجام پذیرد.

آنهایی که تشنه قدرت و علاقه‌مند به مطرح شدن می‌باشند چون از طریق سابقه، پیشینه و خصوصیات شناخته شده قادر به جلب رأی اعتماد مردم نمی‌باشند، می‌خواهند با صرف هزینه به مانور رسانه‌ای روی بیاورند و امیدشان را به این ترفند معطوف نمایند. مسلما آگاهی مردم و تصمیم بر انتخاب افراد صالح به معنای واقعی می‌تواند نقشه های خیلی را برآب کرده و  ترکیبی ایده آل و خدمتگزار برای شورای شهر اردبیل را به ارمغان بیاورد.

 

 




ورزش اردبیل، کرونا و چند نکته

سال 1399 برای ورزش استان اردبیل سال ایده‌آلی نبود. بیماری کووید19 و تلاش برای چلوگیری از گسترش عامل این بیماری یعنی ویروس کرونا، محدودیت‌‌های قابل توجهی برای ورزش و ورزشکاران به وجود آورد.

قهرمانان ورزشی به جهت تعطیلی تمرینات از آمادگی مطلوب دور شدند، مسابقات تعطیل گردید و در این میان افرادی که هزینه زندگی خود را از فعالیت در عرصه ورزش به دست می‌آوردند متحمل خسارت و زیان غیر قابل جبران شدند.

تقریبا در نیمه دوم سال 1399 و در مقاطعی که با فروکش کردن موج کرونا امکان فعالیت فراهم می‌شد برخی از هیئت‌‌های ورزشی که مسئولین‌اش پای کار بودند فعالیت‌‌ها را از سر گرفتند و کسانی که علی‌رغم مسئولیت سنگین در هیئت‌‌ها، حالی برای کار نداشتند کرونا را بهانه کردند و مدت‌‌ها حرفی از مسابقات نزدند و در سایه کرونا فقط صحبت کردند و آمار ارائه نمودند.

تغییر مدیریت ورزش استان

تغییر در مدیریت ورزش استان از دیگر اتفاقات مهم سال 1399 بود. بهرام آقاخانی جوان محبوب و اخلاق مدار ورزش جای خود را به یکی از قهرمانان نامی استان و ایران داد. تکیه انوشیروانی بر صندلی ریاست ورزش استان با نقاط مثبت و منفی همراه بود.

مخالفان انتصاب وی معتقد بودند که انوشیروانی فاقد کارنامه مدیریتی و اجرایی است و قرار گفتن‌اش در رأس ورزش می‌تواند یک ریسک تلقی شود. به هر حال انوشیروانی با حمایت‌‌های ششدانگ بهنامجو استاندار و با حکم سلطانی‌فر وزیر ورزش و جوانان، صندلی مدیریت در طبقه سوم ساختمان میدان ورزش را تحویل گرفت و تلاش خود را برای بهبود اوضاع ورزش آغاز کرد.

ورزش اردبیل توانایی‌‌های بالقوه و ظرفیت‌‌های نهفته دارد. هر وقت زمینه برای پرورش استعداد‌‌ها فراهم شده جوانان این دیار به خوبی فعل خواستن را در میادین مختلف صرف کرده‌اند اما اگر با نگاهی واقع بینانه، غیر شعاری و منصفانه به مسئله نگاه بکنیم می‌توان گفت که ورزش اردبیل تا به حال به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته و به آنچه حق‌اش بوده دست نیافته است.

دلایل عقب ماندگی ورزش

یکی از دلایل مهم عقب ماندگی ورزش اردبیل بی‌توجهی مسئولین منطقه می‌باشد. به طور ساده می‌توان گفت که به ورزش استان در حد خودش توجه نشده و به آن بها داده نشده است.

با مثال‌‌ها و دلایل کافی می‌توان اثبات کرد که از زمان استان شدن اردبیل برای ورزش بهای بایسته قائل نشده‌اند و متأسفانه نگاه و نگرش حاکم بر آن طی سال‌‌ها و دوره‌‌های مختلف ایده آل نبوده است. البته نباید فراموش کرد که در برخی از مقاطع زمانی محدود، نگاه مقطعی به بهبود اوضاع منجر شده ولی همه آن اقدامات حکم مسکن برای بیماری ورزش داشته نه درمان قطعی.

تغییر نگرش

وقتی نگاه به ورزش تغییر پیدا بکند امیدواری برای اصلاح امور آن بیشتر می‌شود. مسئولان اجرایی استان و در رأس آن‌‌ها استانداران وقت به ورزش بهای لازم را نداده‌اند. خلاصه کردن بحث توجه به ورزش در میزبانی مسابقات بین المللی حاصلی از نگرش ناصحیح به ورزش می‌باشد. ورزش نیاز به اقداماتی دارد که بتواند در خدمت منافع آن و در جهت خواست و رضایت مردم باشد.

به نظر می‌رسد که یکی از اولین اقدامات و کار‌های ضروری و بایسته مدیر ورزش استان تلاش در راستای اصلاح این نگرش باشد تا جائیکه همه نیاز‌های ورزش در ابعاد مختلف شناسایی و برای درمانش نسخه شفابخشی در نظرگرفته شود.

نگاه ابزارنگارانه

کسانی که نگاه ابزارنگارانه به ورزش دارند از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین آفت‌‌های ورزش به شمار می‌روند. حضور این قبیل افراد در عرصه ورزش به نیّت دست یافتن به اهداف غیر ورزشی است. آن‌‌ها از هر فرصتی برای تأمین خواسته‌‌های خود استفاده کرده و ورزش را وسیله‌ای برای رسیدن و دستیابی به اهداف شخصی، جناحی و باندی تلقی می‌کنند.

این گونه افراد که حضورشان از سال‌‌ها قبل در ورزش بوده و مخصوص دوره فعلی و سال‌‌های اخیر نمی‌باشد با استفاده از ترفند‌های مختلف تلاش می‌کنند تا از به کارگیری افراد کاردان، عاشق و دلسوخته در پست‌‌های مختلف جلوگیری کنند و با تحت تأثیر قرار دادن مدیران خواسته‌‌های خود را عملی نمایند.

حضور این قبیل افراد را در برگزاری مجامع انتخاباتی هیئت‌‌های ورزشی می‌توان مشاهده کرد. قرار گرفتن عصاره و چکیده‌‌های ورزش در رأس هیئت‌‌های ورزشی می‌تواند تضمین مناسبی برای حرکت پرشتاب و میدان دادن به علاقه مندان خدمت بی‌منت باشد و مسلما آنهایی که نگاه ابرارنگارانه به ورزش دارند تمام توان خود را به کار می‌بندند تا از قرار گرفتن افراد عاشق، پاک دست و جوان در رأس هیئت‌‌های ورزشی جلوگیری بکنند.

استعدادیابی

از هر علاقه‌مند به ورزش اگر از استعداد‌های ورزشی جوانان استان سؤال شود بی‌شک همه آن‌‌ها با هر سلیقه و دیدگاهی بر وجود سرمایه‌‌های غنی و نیروی انسانی و ظرفیت‌‌های بالقوه در منطقه تأکید می‌کنند.

اما چرا در حال حاضر از تعداد اردبیلی‌‌های عضو تیم‌‌های ملی در رشته‌‌های مختلف خبر‌های خوشایندی شنیده نمی‌شود؟ به چه دلیلی کفگیر نمایندگان ورزش استان در تیم‌‌های پایه ورزشی به ته دیگ خورده است؟ کارشناسان و خبره‌‌های ورزشی برای پایان دادن به این مشکل چه راه حل‌‌هایی را پیشنهاد داده‌اند و آیا از مسئولین و دست اندرکاران ورزش کسانی به سراغ آن‌‌ها رفته‌اند؟

بدون شک بزرگ‌ترین عامل برای عدم شکوفایی استعداد‌های جوانان منطقه نبود شرایط و ساز و کار‌های لازم برای کشف و پرورش استعدادهاست.

اگر می‌خواهیم که ورزش در مسیر رشد و پیشرفت قرار بگیرد باید در برنامه‌ریزی‌‌ها بحث استعدادیابی به صورت همه جانبه و علمی مورد توجه قرار بگیرد و در این صورت است که می‌توان برای ظهور استعداد‌های نهفته و قرار گرفتن در راه کسب افتخار برای ورزش استان و کشور امیدوار شد.

مدرسه اینترکمپوس یک نمونه روشن

در هفته‌‌های اخیر دعوت از سه اردبیلی برای اردوی تیم ملی بزرگسالان در سطح استان بازتاب خوبی داشت و برخی‌‌ها برای بهره‌برداری ‌های حاشیه‌ای و مصادره افتخار این موفقیت به خوبی این خبر را تحت پوشش قرار دادند.

کریم انصاری فرد، سجاد شهبازی و قلی‌زاده سه نفری هستند که برای دیدار دوستانه با تیم ملی سوریه به اردو فراخوانده شدند.

قلی‌زاده اصلیت اردبیلی داشته ولی فوتبال‌اش در تهران بوده و از فوتبال پایتخت مراحل پیشرفت را طی کرده است، اما انصاری فرد و شهباززاده میوه شیرین مدرسه اینترکمپوس هستند.

در سال‌‌های فعالیت این مدرسه که کار استعدادیابی فوتبال بر محور عشق و علاقه و بدون حاشیه و رقابت‌‌های مالی و تفکر درآمدزایی بود و مدیریت یک پارچه و منسجمی بر آن حاکم بود چهره‌‌هایی از فوتبال اردبیل به جامعه فوتبال کشور معرفی شدند که مراحل رسیدن به پیراهن تیم ملی را پله به پله طی کردند تا امروز برای قرار گرفتن در ترکیب تیم ملی افتخار بکنند.

آیا نمی‌توان سؤال کرد که در هشت سال اخیر علی رغم افزایش کمی مدارس فوتبال و سرمایه گذاری خانواده‌‌ها به چه دلیل فوتبال اردبیل از معرفی چنین چهره‌‌هایی ناتوان بوده و هست؟ افتخار دعوت شدن انصاری فرد‌ها و شهباززاده‌‌ها از آن کسانی است که در دوره فعالیت مدرسه اینترکمپوس صادقانه تلاش می‌کردند و به نتیجه می‌رسیدند و نه کسانی که در نزدیک به 10 سال از برای معرفی یک یا دو نفر ملی پوش قطعی عاجر و درمانده بوده‌اند.

فضای آرام و بدون تنش

موفقیت در هر کاری نیاز به فضایی آرام و بدون تنش و به دور از درگیری‌‌ها و هیاهو و حاشیه‌‌های ویرانگر دارد. ورزش ما برای اینکه بتواند به حداقل‌‌های مورد انتظار دست پیدا بکند به فضا و شرایط کم تنش و مساعد کاری نیازمند است.

امیدواریم در سال جدید به همت مسئولین چنین شرایطی برای تلاشگران صادق عرصه ورزش به وجود آید. در سال گذشته یکی از حاشیه‌‌هایی که مدت‌‌ها فضای نامطلوبی در برخی از رشته‌‌ها ایجاد کرد موضعگیری برخی کاندیدا‌های شکست خورده در رقابت‌‌های هیئت‌‌های ورزشی بود.

آن‌‌ها که ظرفیت لازم برای قبول شکست را نداشتند به طرق مختلف قصد به حاشیه کشاندن رشته‌‌های ورزشی را داشتند که با مدیریت خوب دست اندرکاران ورزش مواجه شدند. اقدام مناسب مسئولین می‌تواند برای جلوگیری از رشد و نهادینه شدن چنین تفکری برای انتخابات سال جدید بسیار مؤثر واقع شود.

طرد حاشیه سازان

امیدواریم که سال جدید سال دفع شّر حاشیه‌‌های مخرب و حاشیه سازان مغرض از سر ورزش باشد. آنهایی که نان و موقعیت و جایگاه خود را در ورزش جستجو کرده و با روش‌‌های مختلف و به لطایف الحیل برای ادامه حضور در ورزش مقاومت می‌کنند و در این راه از پناه بردن به هر وسیله حتی بازی کردن با آبروی افراد خودداری نمی‌کنند باید از بودن در صحنه ورزش خط بخورند.

این‌‌ها می‌خواهند از آشفتگی ایجاد شده در ورزش نهایت استفاده را ببرند و تا می‌توانند برای ورزش خط و ربط تعیین کنند و به هیچ عنوان برای دل کندن از ورزش رضایت ندهند.

برای پایان دادن به میدان داری حاشیه سازان، مدیران ورزش باید شجاعانه و انقلابی با آن‌‌ها مبارزه بکنند و برای همیشه ریشه آن‌‌ها را بخشکانند. برای برداشت گام اول در این راه برنامه‌ریزی برای کاستن از میزان نفوذ و مداخله و تأثیرگذاری آن‌‌ها ضروری است.

 




بساط بداخلاقی‌‌ها در ورزش

امید می‌رود که سال 1400 برای ورزش اردبیل سال برچیده شدن بساط بداخلاقی‌‌ها باشد.

وقتی از بداخلاقی گفته می‌شود، قصد و غرض از آن برداشت‌های روزمره یعنی درگیری‌‌ها و زد و خورد‌ها در میادین رقابت و یا رفتار‌‌های زننده و هنجار شکنانه در صحنه‌‌های ورزشی نیست، بلکه مراد انواع و اقسام اشکال مختلف آن می‌باشد. زیاده خواهی‌‌ها، خودخواهی‌‌ها، حرمت شکنی، تمسخر و تحقیر، نوچه پروری، دروغ گویی، قدرت طلبی و. . از بداخلاقی‌‌هایی هستند که در ورزش دیده می‌شوند و به جرئت می‌توان گفت که یکی از مشکلات عمده و اساسی ورزش به حساب می‌آیند.

در ورزش موفقیت و سربلندی بدون حاکمیت فرهنگ اخلاقی امکان پذیر نیست. هر وقت در ورزش خبر‌هایی از هنجارشکنی اخلاقی به گوش نرسد و اصول و ارزش‌‌های اخلاقی به طور کامل رعایت شود انتظار برای سرافرازی ورزش و ورزشکاران در صحنه‌‌های مختلف اصولی است.

یکی از زیبایی‌‌های ورزش حفظ حرمت و رعایت احترام در آن می‌باشد. عمل به این اصل پسندیده در همه شرایط از وظیفه اصلی فعالان ورزش می‌باشد. آن‌هایی که سعی می‌کنند پرچم حرمت شکنی در ورزش را برافراشته نگه دارند، در صورت برخورد ورزشی‌‌ها کاری از پیش نمی‌توانند ببرند و باید امیدوار باشیم که در سال جدید اولا عاملان این حرکت زشت در ورزش به خود آیند و در رفتار و روش‌شان تجدید نظر بکنند و ثانیا اهالی ورزش با بی‌توجهی زمینه گوشه‌گیری آن‌‌ها را فراهم نمایند.

ورزش جولان دروغ گویان در این عرصه را نمی‌تواند پذیرا باشد. آرزوی همه دوستداران ورزش است که در سال 1400 درصد حرف‌‌های بی‌پایه و وعده‌‌های غیر اصولی و سخنان دهان پر کن به حداقل برسد و آرامشی مثال زدنی بر فضای آن تسلط یابد.

نباید اجازه داده شود که بسیاری از اصول اخلاقی و ارزش‌‌های فرهنگی در میان ادعا‌های نتیجه گرایان و سینه چاکان کمیت گرایی محو و قربانی شوند. کسانی که بقاء در ورزش را در گرو آمار‌های ساختگی می‌دانند و از وعده‌‌های دروغ به عنوان پوششی برای ضعف‌‌ها و کم کاری‌‌ها استفاده می‌کنند، بزرگ‌ترین عامل برای آلوده کردن فضای ورزش به شمار می‌روند و برای مقابله با آن‌‌ها باید مسئولان ورزش و رسانه احساس تکلیف نمایند. اگر چنین اقداماتی صورت نگیرد به بهبود اوضاع اخلاقی ورزش و در نتیجه موفقیت در میادین مختلف نباید امیدوار شد.

 




خبر‌های یک خطی؛ گفته باشم که … .

نوتاش: مگر یک عضو شورا چقدر درآمد دارد که به خاطرش باید میلیونی هزینه داد؟

ا*ین جوان گویا سرش بوی قورمه سبزی می دهد. نمی داند که وارد شدن به حوزه درآمدی برخی ها می تواند برای او عواقب ناخوشایندی داشته باشد؟

نوتاش:کاندیدا شدن در این انتخابات هر چی هم نداشت یه دستاورد مهم داشت برای من و اونم این که فهمیدم با هر کی سلام علیک می کنی پول می خواهد.

*این جوان ترین کاندیدای شورای شهر دوستان اش را بشناسد. مانعی ندارد ولی بهتر است زودتر تکلیف خودش را با هl نامش روشن بکند. از اینکه پول کمتر خرج بکند برایش مشکلی ایجاد نمی کند ولی وابستگی اش به برخی ها که فامیل مشترک دارد چرا…..

میر محمد سید هاشمی: مدیریت نوین شهری نیازمند تغییرات بنیادین در سیستم های مدیریت شهری اردبیل است.

*آقای دکتر شما که سال ها در سطح استان در رأس کار بوده اید چرا جامعه را از نظرات خود در مورد تغییرات بنیادین در سیستم های مدیریت شهری بی بهره کرده اید. شرط اعلام این مسائل فقط در راهیابی به شورای شهر است؟ عجب منطق قابل قبولی.

غلامرضا عیوض زاده:حقوق خوانده ام تا از حقوق مردم دفاع کنم.

*شعارهای تکراری دل آزار شده است. حقوق مردم فقط در شورای شهر است و یا شما علاقه مند به دفاع در شورای شهر هستید؟ این است که می گویند به حق چیزهای ندیده و نشنیده!

حسین افسانه: سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری سالانه بیش از 10 میلیارد تومان دریافت می می کند اما به تناسب این دریافتی ها خروجی مشخصی نداشته و فعالیت های آن رضایت بخش نیست.

*الهی که قربان این بازیکن قدیمی تیم شاهین اردبیل بروم، این حرف را که نباید الآن و در پایان دوره شورا بزنید. در چهار سال گذشته چرا فریاد نزدید و سؤال نکردید؟ حالا خوبه این همه اعتبار داشتند و چند تیم پایه فوتبال در دریایی از مشکلات دست و پنجه نرم می کردند. جل الخالق.

عظیم دشتی: مردم از کاندیداهایی حمایت خواهند کرد که در فضای مجازی از آنها تعریف و تمجید نمی شود.

*راست می گوید، تعریف و تمجید بیشتر مساوی است با هزینه بیشتر. کاندیداهایی که از حالا خود دست به جیب می برند سفارش این عزیز را پشت گوش نیندازند. تعریب بیشتر همیشه نمی تواند نتیجه مثبت داشته باشد مطمئن باشید.

مهدی نوری:توجه مدیران ملی و منطقه ای به توسعه و تجهیز اماکن ورزشی و توجه به رشته های مختلف می باشد که در این میان نقش مدیران و تصمیم سازان شهری برای استقرار و جانمایی این اقدام مهمف از جایگاه بالایی برخوردار است.

*قهرمان کشتی است و نظرش را بیان کرده، از کنارش به ارامی رد بشویم می تواند به نفع مان باشد.

حمد باقر سپهری: شورای شهر اردبیل بلید محفلی باشد تا مسئله شهر را از منظر علوم انسانی در چارچوب فرهنگی و اجتماعی خوانش و مدیریت کند.

*یعنی شما با اظهارات و گفته های نماینده مجلسی که در تلویزیون فرمود فقط باید متخصصین عمران و سازه به شورا بیایند، مخالف هستید؟ فکر نمی کنم! امیدوارم که تا آخر از این عقیده دفاع بکنید.

محمد عقابی: مطالبه یک برنامه علمی و کاربردی از هر نامزدی در هر سطحی، کمترین حق یک شهروند است.

*شما حتما در دوره قبل برای رأی دادن به نامزدهای شورا پای صندوق های ردی حاضر بوده اید بالاغیرتا بگویید که از حقی که مدافعش شمایید شما در چه حدی مطالبه کرده اید؟ بابا بلدیم فقط خوب شعار بدهیم.

علی امیرپور: در معرفی اشت کفته اند با رزومه درخشان از جمله کترآفرین نمونه استانی و برگزیده کشوری

*برادر شما اگر توانا هستید در همان درمانگاه شوک با خدمت جانانه به مردم شوک وارذد کنید . خدمت در ان موقعیت اثرگذارتر از شوراست. پس خودت را زیاد درگیر این قبیل مسائل نکن.

خردمندحور: اردبیل باید به قطب گردشگری تبدیل بشود.

والا چی بگم از زمان استان شدن اردبیل از شعار تبدیل آن به قطب گردشگری خیلی ها بهره برداری کردند. اگر خواهر ما می خواهد در انتخابات موفق بشود باید این شعار تکراریز و غیر عملی را منار بگذارد و. با حرف جدید و قابل قبول به صحنه قدم بگذارد.

قلیزاده: ما حامی مردم و در کنار شما هستیم، شما چطور؟

شما حامی مردم باشید، کافیه. راستی تا حالا این حمایت شما تاکنون چه گلی بر سر مردم زده است؟

کانال کاظم صدشکر: از اینکه در کنار ما هستید بینهایت سپاسگزاریم.

*کی گفته که ما در کنار شمائیم . توهم نزنی و اینگونه فکر نکنی که اگر خدای ناکرده نتیجه انتخابات خلاف آن را به اثبات برساند یه وقتی سکته نکنید و از حال نروید

خبر: ریزش ساختمان دو سال ساز در شهرک نادری اردبیل و امکان ریزش کامل آن

این ساختمان بد زمانی را برای ریزش انتخاب کرده است.  در آستانه انتخابات شورا و شعار لزوم ورود متخصصین فنی به شورا این ریزش می تواند کار دست این جماعت بدهد.

حالا اگر خوب بررسی بشود ناظر فنی این بنا ممکن است از مدعیان اصلی تصاحب یکی از صندلی های شورا باشد!!

 




عادی انگاری شکست‌‌های فوتبال

در فصل 1400-1399 با شعار احیای باشگاه‌‌های ریشه دار، دو تیم جام جم بیله‌سوار و ذوب‌آهن اردبیل به عنوان نمایندگان فوتبال استان در رقابت‌‌های مرحله اول لیگ دسته سه معرفی شدند.

این تیم‌‌ها انتظارات را برآورده نکرده و با کسب نتایج ناامید‌کننده قبل از پایان رقابت‌‌های دور اول به لیگ استانی سقوط کردند.

با سقوط این دو تیم، مسئولین آن‌ها نیامدند، بگویند که در کوران رقابت‌‌ها بر آن‌‌ها چه گذشت و به چه علتی نتوانستند حداقل سهمیه استان را در لیگ دسته سه حفظ نمایند.

دوستانی که با مصاحبه‌‌ها و در مقابل دوربین‌‌ها با افتخار از دو سهمیه استانی و احیای تیم‌‌های ریشه دار سخن می‌گفتند بعد از شکست‌‌ها دم فرو بستند و حتی خبرنگارانی که برای تهیه گزارش اولیه از اختصاص سهمیه از همدیگر سبقت می‌گرفتند پوششی بر شکست‌‌ها و ناکامی‌‌ها کشیدند و نه سراغ مصاحبه رفتند و نه به دنبال خبری از تکلیف نهایی نمایندگان استان در لیگ دسته سه.

حال چرا به این روز افتاده‌ایم و خیلی از اصول را فدای مسائل حاشیه‌ای کرده و رسالت خود را فراموش نموده‌ایم، جای بحث بسیاری دارد که امید است روزی برای پرداختن به این موضوع زمینه مساعد فراهم گردد.

در مورد ذوب آهن و دخالت‌‌های پنهان و آشکار برخی‌‌ها در امور تیم، حرف و حدیث فراوان است. از تحمیل مربی و سرپرست گرفته تا ترکیب بازیکنان و نحوه هزینه‌‌ها و تعیین خط مشی، حرف‌‌ها می‌زنند ولی آیا حق افکار عمومی و جامعه فوتبال نیست که از جریانات حول محور ذوب آهن مطلع شود؟

جالب است وقتی با برخی از دست اندرکاران تیم هم صحبت می‌شوی سفره دلشان باز می‌شود ولی رغبتی برای انعکاس حرف‌هایشان نشان نمی‌دهند.

کتمان واقعیت ظلم در حق فوتبال منطقه است. برخورد‌ها و محرومیت‌‌های احتمالی و فشار‌های جانبی نباید عاملی برای مخفی نگاه داشتن مسائل مربوط به تیم شود.

پایگاه خبری ناظر ورزش و نشریه دنیای اردبیل آمادگی خود را برای انعکاس نظرات دست اندرکاران تیم ذوب آهن اعلام می‌دارد. اتفاقات رخ داده در اطراف تیم‌‌های حاضر در رقابت‌‌های کشوری برای ثبت در تاریخ فوتبال و انتقال آن به آیندگان باید منتشر بشود و ما برای انجام این وظیفه اعلام آمادگی می‌کنیم.

باید گفت که روند عادی شدن مسائل غیر عادی و ساده انگاری موضوعات مهم در فوتبال ما به یک عادت تبدیل شده است. عادتی که تکرار و تکرر آن حساسیت را از جامعه ورزش و فوتبال سلب کرده است. شکست‌‌های متوالی و پی در پی نمایندگان فوتبال استان در مسابقات کشوری به یک امر عادی تبدیل شده و این عادی انگاری می‌تواند خسارات غیر قابل جبرانی به فوتبال وارد نماید.

 




شایعه در انتخابات

انتخابات زمینه بروز شایعه و پخش گسترده آن را در جامعه فراهم می‌کند. شایعه یک بیماری مهلک و خطرناکی است که می‌تواند عوارض بسیار خطرناک و جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد.

برخی‌‌ها موفقیت خود و دوستان در عرصه انتخابات را در بحثی به نام شایعه جستجو می‌کنند. برای خارج کردن رقبا از صحنه و ضربه زدن به محبوبیت و سبد رأی آن‌‌ها کوتاه‌ترین راه و ساده‌ترین وسیله یعنی شایعه را انتخاب می‌کنند.

در گذشته شایعه به صورت شفاهی منتشر می‌شد اما با ظهور فضای مجازی، شفاهی بودن آن نیز دچار دگرگونی شد و بر سرعت میزان انتشار و تحت پوشش قرار گرفتن افراد بیشتر با وضعیت تازه‌ای مواجه گردید.

پیدایش و رواج شایعه مقابله با آن را با سختی روبرو می‌کند. وقتی شایعه‌ای به طور گسترده در جامعه منتشر می‌شود تلاش گسترده و همه جانبه قادر به جمع کردن حاشیه‌‌های آن نخواهد شد.

می‌گویند مردی که به همسایه‌اش تهمتی‌زده و به تأثیرات نامطلوب آن ناظر بوده به اشتباهش پی برده و در محضر پیر فرزانه‌ای برای جمع کردن موضوع استمداد می‌طلبد.

پیر فرزانه او را به انجام کاری فراخوانده و می‌گوید: به بازار برو و مرغی بخر و در طول راه پرهایش را جدا کن و به زمین بریز تا به پیش من برسی.

او گفته پیر را عملی کرد و به خدمتش رسید و با سفارش دیگری مواجه شد. پیر گفت برگرد و پر‌ها را از راهی که آمده‌ای جمع کن، و آن مرد توانست فقط 3 پر را جمع و برگرداند.

پیر فرزانه گفت: پراکندن پر(شایعه) کاری است بس آسان و جمع کردنش به غایت دشوار.

در ایامی که امکان بروز شایعه وجود دارد اقدام مناسب و کاری مسئولان می‌تواند تا حد بسیاری زیادی از تأثیر آن بکاهد.

پیشگیری و پیش‌بینی دو روشی است که می‌تواند در مقابله با شایعه مؤثر واقع شود. زمانی که رسانه‌‌ها در اطلاع رسانی دقیق و جامع تلاش بکنند دیگر جایی برای انتشار اخبار جعلی و استقبال افکار عمومی از آن باقی نمی‌ماند.

در بحث پیش‌بینی نیز اگر مدیری و شخصی و یا نامزد و کاندیدایی قدرت و توان پیش‌بینی برخی از شایعات را داشته باشد، می‌تواند با اطلاع رسانی به موقع و دقیق، احتمال پخش شایعه را با شکست مواجه نماید. اگر مدیری به این کار تن ندهد، به دنبال پخش شایعه منفعل می‌شود و بالاجبار برای خنثی کردن شایعه به دنبال آن می‌دود و کمتر نتیجه می‌گیرد.

اینکه می‌گوییم بخش هایی از جامعه که در معرض حملات بخشی از شایعه سازان ایام انتخابات قرار دارند باید از حالا به فکر چاره باشند با توجه به این مسایل است.

 




مدیران ورزش و دام گسترده چاپلوسان

برخورد با افراد متملق و چاپلوس یکی از ویژگی‌‌های مدیران معتقد به اقدام جهادی در بحث مدیریت می‌باشد.

برخی از مدیران که مراحل مختلف برای قرار گرفتن در پشت میز مدیریتی را پشت سر نگذاشته و در سایه رایزنی‌‌ها و زد و بند‌های پشت پرده به مسئولیتی رسیده‌اند، میدان را برای تاخت و تاز ریاکاران، چرب زبانان و چاپلوسان فراهم می‌کنند و گسترش این صفت مذموم و ناپسند را موجب می‌شوند.

وقتی تعربف‌‌ها و تمجید‌ها از مرحله قابل قبول عبور می‌کنند و زمانی که به دروغ و ریا اظهار ارادت و تظاهر در سخن گفتن، مرز‌ها را در می‌نوردد پهن کردن بساط تملق و چاپلوسی نمی‌تواند نتیجه‌ای داشته باشد.

چاپلوسی با روح و جسم برخی‌‌ها عجین شده است. چاپلوسان و اقدام آن‌‌ها ناشی از ضعف نفس است که بیشتر به خاطر کسب منافع و امتیاز‌های مادی انجام می‌شود.

چاپلوسان زمینه گرفتار شدن مدیران در دام غرور و خود بزرگ‌بینی را فراهم می‌کنند و مشکلات عمده‌ای برای مجموعه تحت مدیریت به وجود می‌آورند.

در هر مجموعه نمونه‌‌های زیادی از چاپلوسان می‌توان مشاهده کرد و درمانده و بیچاره‌تر از مدیری که خود را در اختیار چاپلوسان قرار می‌دهند نمی‌توان پیدا کرد.

چاپلوس یعنی ریاکار، چرب زبان، کسی که گفتارش مخالف پندار و کردارش باشد و کسی که به شیرین سخنی و چرب زبانی مردم را بفریبد.

در ورزش پاکسازی صحنه از چاپلوسان می‌تواند بزرگ‌ترین عامل برای زدودن هرگونه سوء تفاهم و دلخوری‌‌ها باشد. افراد تابلوداری که پرچمدار چاپلوسی و تملق در ورزش هستند، مدام برای نزدیکی به مدیران و حضور در اطراف آن‌‌ها تلاش می‌کنند و وقتی اعتماد مدیران ضعیف النفس را جلب می‌کنند مدیر را وسیله‌ای برای سوء استفاده بیشتر قرار می‌دهند.

یکی از خطرناک‌ترین نتایج کار‌های افراد پاپلوس گرفتار شدن مدیران در دام غرور و تکبر است. اسارت در وادی صفات ناپسند راه پیشرفت و رسیدگی به امور و در یک کلام خدمت بی‌منت را برای مدیر مسدود می‌کند و به مرور پایه‌‌های مدیریت را لرزان و بی‌نظمی و فنای مجموعه را موجب می‌شود.

ریشه اصلی چاپلوسی و ستایش نا به جا، حقیر بودن شخصیت فرد است. اگر کسی در خود کمبودی احساس نکند هرگز لب به چاپلوسی و تأیید نادرست دیگران نمی‌گشاید.

میدان دادن به افراد چاپلوس در یک مجموعه، تیشه به ریشه شایسته سالاری می‌زند. مدیری که رگه‌‌های توانایی، کارآیی و قدرت اداره امور را در خود داشته باشد ضرورتی برای تمجید‌‌ها احساس نمی‌کند و همه اقدامات خود را بر مبنای واقعیت‌‌های موجود قرار می‌دهد.

امیدواریم که فضای چاپلوسی و تملق در ورزش محدود شود، امیدواریم از شیوع چاپلوسی با استفاده از همه امکانات ممانعت به وجود ‌آید، با برهم زدن بساط چاپلوسی تصدی افراد غیر کارآمد و نالایق بر منصب‌های اجرایی غیرممکن گردد و در نهایت آرزو می‌کنیم که در ورزش و همه بخش‌‌های آن افرادی لایق، شایسته و معتقد به خدمت بی‌منت در رأس امور قرار بگیرند. انشااله.