1

فوتبال اردبیل نیازمند مسیری تازه

معاون ورزشی اداره کل ورزش و جوانان استان وعده داده است در آینده ای نزدیک مجمع انتخاباتی هیات فوتبال برگزار می شود. دوستداران فوتبال در سه سال گذشته در انتظار آن هستند که حرف ها و وعده ها در ارتباط با فوتبال و مدیریت آن به نتیجه رسیده و تکلیف آن مشخص شود.
این که در شش سال گذشته فوتبال اردبیل با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم کرده و حاصل تلاش های مورد ادعا چه بوده است نیاز به بررسی بیشتر دارد تا زوایای تاریک و روشن قضیه به خوبی مشخص گردد.
در این راه باید به این موضوع نظر کرد که جایگاه واقعی فوتبال ما در سطح کشور در کجاست؟ امروز اگر طرفداران مدیریت فوتبال استان در خلوت عملکرد شش ساله را از نظر بگذرانند و به عبارتی دیگر خودی های هیات، منصفانه به قضاوت بنشینند حتما همراه با غیر خودی ها به این امر اعتراف خواهند کرد که فوتبال اردبیل از جایگاه واقعی خود فاصله گرفته و به حد کافی از آن دور شده است.
اگر این را بپذیریم که فوتبال استان در جایگاه اصلی و شایسته اش نیست باید از آن انتظار درخشش در میادین را در هر رده سنی و سطحی نداشته باشیم. شکست های پی در پی و ناتوانی در ادامه راه توسط نمایندگانش در لیگ های مختلف نباید تعجب آور باشد. چرا که همه آنها نتیجه از دست دادن جایگاه و سقوط از بلندی هاست.
مسیری که فوتبال ما در حال حاضر طی می کند دل خوش کردن به تک موفقیت ها و پرداختن مکرر به آنها است . در سال های اخیر عدم موفقیت ها، سقوط ها و از دست دادن موقعیت ها عین عدالت می تواند باشد چرا که وقتی حمایتی نباشد و برنامه ای تدوین نشود نمی توان با تیم ها و استان هایی که با برنامه ریزی اصولی و حساب شده سطح کار خود را متفاوت کرده اند مبارزه کرد.
وضعیتی که در حال حاضر تیم فوتبال ساوالان یوردوم مشگین شهر و تیم فوتسال شهید دهقانی با آن روبروست تایید کننده این نظرات است . اگر در سال های قبل که نمایندگان استان از رقابت ها کناره گیری می کردند چاره ای اندیشیده می شد امروز این مصیبت گریبانگیر ساوالان یوردوم نمی شد و یا زحمتکشان تیم فوتسال شهید دهقانی مجبور به اقدام برای واگذاری امتیاز به خارج از استان نمی شدند.
فوتبال اردبیل برای این که بتواند خود را از مصیبتی که به آن دچار است رها بکند و آینده خوبی را در پیش داشته باشد نیازمند اراده ای قوی است. اراده ای که علاوه بر به کارگیری نظرات اصولی و تدوین برنامه های صحیح در بعد نظارت بر اجرا نیز موفق عمل نماید.
باید قبول بکنیم که فوتبال استان با مشکلات عدیده ای مواجه می باشد. فوتبالی که در آن عوامل مختلف دست به دست هم داده و این سرنوشت را برای آن رقم زده اند . فوتبالی که در آن فرصت طلبانی امکان ابراز وجود پیدا کرده اند که فقط و فقط به دنبال منافع بیشتر خود هستند. آنها همواره سعی می کنند با گل آلود کردن آب و کاشتن تخم چند دستگی صحنه فوتبال را از صاحبان اصلی آن خالی نمایند و فضا را برای بهره برداری و ارتقای خود فراهم نمایند.
افرادی که چاپلوسی و مدیحه گویی بزرگ ترین هنرشان محسوب می شود تمایلی به قرار گرفتن فوتبال استان در مسیری تازه نشان نمی دهند و می ترسند اگر افراد شناخته شده و دارای کارنامه ای روشن و قابل قبول برای خدمت به فوتبال و جوانان دعوت شوند بازار آنها رو به کسادی و بی رونقی بگذارد و مجبور به خداحافظی با جایگاه غصبی و مفت به دست آمده بشوند.
کسانی که در مورد فوتبال و سرنوشت آینده آن می توانند تصمیم بگیرند از همه مهم تر و اولی تر دقت در انتخاب همکاران را باید مد نظر قرار بدهند. اگر آنها در تقسیم مسؤولیت ها چاپلوسی و تملق گویی افراد را مقدم بر شایسته سالاری بدانند و نسبت های فامیلی و قومی را بر رزومه های سرشار از موفقیت ترجیح بدهند نه تنها شاهد موفقیت در فوتبال منطقه نخواهیم بود بلکه روز به روز بر مشکلات فوتبال افزوده خواهد شد و این رشته پرطرفدار برای همیشه سقوط خواهد کرد. لود کردن آب و کاشتن تخم چند دستگی صحنه فوتبال را از صاحبان اصلی آن خالی نمایند و فضا را برای بهره برداری و ارتقای خود فراهم نمایند.
افرادی که چاپلوسی و مدیحه گویی بزرگ ترین هنرشان محسوب می شود تمایلی به قرار گزرفتن فوتبال استان در مسیری تازه نشان نمی دهند. می ترسند




حمید رفت و برگشت

قصه شهردار اردبیل هر چه بود تمام شد. شورای قبلی در بسیاری از موارد روشی منحصر به فرد داشت . کارهای زیادی در آن زمان می توانست انجام بپذیرد و در راستای توسعه استان مثمر ثمر واقع شود ولی عوامل بسیاری دست به دست هم می دادند تا در این مسیر سنگ اندازی هایی انجام شود که از مهم ترین آنها بحث استیضاح و خداحافظی لطف الهیان از شهرداری و در ادامه حمایت های انجام یافته و اقدامات فرمانداری و در نهایت بازگشت پیروزمندانه وی به ساختمان شهرداری بود.

شورای جدید هم که نیامده دست به کارهایی زد که تعجب برانگیز و جای سؤال بسیار داشت. لطف الهیان باز کنار گذاشته شد و به دنبال یک سری اقدامات ، اعلام آمادگی کاندیداهای مصلحتی و حرف های چند وجهی برخی از شورائیان باز هم لطف الهیان به شهرداری برگشت و سکان خدمت به مردم فهیم، ولایتمدار و حامی خدمتگزاران راستین و صادق را در دست گرفت.

در همان اوضاع آشفته ای که در شورای جدید عذر لطف الهیان را خواستند و اظهار نظرهای متفاوت و گاهی خارج از عرف را افکار عمومی شاهد بودند، همه دیدند که اقبال عمومی از شهردار کنار گذاشته شده بسیار و بسیار بود و به نوعی می توان گفت که رفتار و عملکرد مخالفان لطف الهیان در شورای شهر جدید سبد محبوبیت وی را در جامعه سنگین و سنگین تر کرد.

در این نوشته قصد آن نیست که رفتارهای سیاسی و چگونگی عمل شوراهای قبلی و فعلی در عزل و تثبیت لطف الهیان مورد بررسی قرار بگیرد. هدف اشاره به وضعیت فوتبال اردبیل در طول مدت رفت و برگشت ها و آسیب های وارده به این رشته پرطرفدار می باشد.

قبل از پرداختن به این امر باید گفت که ممکن است باشد عزیزانی که به سرمایه گذاری شهرداری و شورای شهر در ورزش حرفه ای و بخصوص فوتبال معتقد نباشند و تنها راه نجات فوتبال و حضور آبرومندانه در رقابت های باشگاهی را سرمایه گذاری بخش خصوصی قلمداد نمایند.

این که فعالیت بخش خصوصی و سرمایه گذاری آن در فوتبال لازم و ضروری است اصلی قابل قبول و پذیرفته شده است . هیچ فرد منصف و آشنا به رمز و رموز فوتبال و باشگاه داری نمی تواند در مقابل آن علم مخالفت برافراشته نماید . بر اساس تجربه در سال های اخیر هیچ سرمایه گذاری برای کمک به فوتبال استان و تامین بخشی از نیازهای آن، روی خوش نشان نداده است و اگر کسانی هم ژست این کار را گرفته و ادعایی داشته اند در عمل کاری از پیش نبرده و در میانه راه فرار را بر قرار و رفتن را بر ماندن ترجیح داده اند. حال به هر علتی که بوده باشد بخش خصوصی در فوتبال تا حال که موفق نبوده است.. پس چاره ای جز چنگ توسل زدن به دامن شورای شهر و شهرداری برای جوانان و علاقه مندان به فوتبال باقی نمی ماند.

شورای شهر با احساس مسؤولیت در قبال موکلین خود باید به فوتبال به عنوان عاملی برای ایجاد شور و نشاط اجتماعی نگاه بکند و شهردار نیز برای جواب دادن به خواسته های بخش عظیمی از شهروندان تا زمان حضور بخش خصوصی قابل قبول و مطمئن امکان حضور نماینده فوتبال شهر در رقابت های لیگ کشوری را فراهم نماید.

لطف الهیان و تغییر موضع

لطف الهیان تا استیضاح توسط شورای شهر قبلی و زمانی که تیم در دسته اول باشگاه های کشور بود به خوبی از تیم حمایت می کرد. او در آن مقطع برای سرنوشت تیم اهمیت قائل بود و با وعده ها، حرف ها و سخنانش تلاش می کرد تا موقعیت تیم در جدول رده بندی بهبود پیدا بکند.

با سقوط تیم به دسته دوم و به دنبال پخش شایعات مختلف مبنی بر هزینه های میلیاردی انجام یافته و برخی حرف و حدیث ها که هیچ وقت مطلب روشن و صریحی مبنی بر رد یا قبول آنها در افکار عمومی طرح نشد و مخالفت اکثریت قاطع اعضای شورای شهر با تیم داری و غیر قانونی تلقی کردن دخالت شهرداری در ورزش حرفه ای با توسل به نامه ای از سازمان بازرسی پایه های تیمی چون شهرداری که حکم شناسنامه فوتبال این منطقه را داشت لرزان شد و درست در ایامی که لطف الهیان با محبت شورائیان در بیرون از مجموعه در انتظار حکم فرمانداری بود تیم واگذار شد. اما تعجب در این است که وقتی لطف الهیان به طبقه دوم ساختمان مرکزی شهرداری برگشت در ارتباط با تیم فوتبال و ورزش ، لطف الهیان قبل از استیضاح نبود.

چه اتفاقی افتاده بود؟ چرا علی رغم انتظار جوانان و دوستداران فوتبال، وی بعد از برگشت به فوتبال پشت کرد و از سرمایه ورزش شهر دفاع ننمود؟ زمانی که هواداران در انتظار بازگشت وی لحظه شماری می کردند و با توجه به سابقه معتقد بودند که وی می تواند برای تیم نسخه ای در شاءن آن بپیچد متاسفانه در عمل خلاف آن را مشاهده کردند.

تیم مسافر دسته سوم شد. تغییبر و تحولاتی در سازمان فرهنگی ورزشی و باشگاه انجام پذیرفت اما سرنوشت و تکلیف تیم علی رغم شروع دور مقدماتی رقابت های لیگ دسته سوم همچنلان در هاله ای از ابهام قرار دارد.

شهرداری از اواخر آذر ماه باید در مرحله دوم ر قابت های لیگ دسته سوم حضور پیدا بکند. چندان فرصتی برای بستن و آماده کردن تیم باقی نمانده است. تکلیف تیم ضروری است که مشخص گردد.

اختلافات موجود بین شهرداری و باشگاه آبی پوشان ربطی به هواداران و جوانان علاقه مند به فوتبال ندارد. فوتبال اردبیل به شورای شهر و شهرداری برای احیای دوباره نیاز دارد. فوتبال این منطقه خاطره خوبی از بخش خصوصی تاکنون نداشته است. اگر مسؤولین بنشینند و در انتظار باشند که سرمایه گذاری برای فوتبال پیدا بکنند باید بدانند که در حال حاضر با وضعیت حاکم بر مدیریت فوتبال استان کسی جرئت این کار را نمی تواند داشته باشد و شهردار است که باید ندای جوانان و دوستداران فوتبال را بشنود و برای ایجاد شور و نشاط و تقویت روحیه شادابی در بین جوانان به این کار همت نماید.

توقع جوانان از شهردار در ارتباط با فوتبال بالا است. بی انگیزه شده شهردار بعد از استیضاح و در رقابت های دسته دوم می تواند دلایل بسیاری داشته باشد. امید می رود روزی لطف الهیان به آنها بپردازد و حقایق را با فوتبالی ها در میان بگذارد. اما همچنان اعتقاد بر این وجود دارد که وی می تواند با برنامه ریزی و نظارت بر عملکردها و به کارگیری نیروهای مورد اعتماد با جلب نظر مساعد شورا برای نجات فوتبال اردبیل از مخمصه ای که در آن گرفتار است اقدام بکند.

به نظر می رسد اکثریت شورا با این خواست جوانان موافق باشند. مخالفت شدید و همه جانبه دو نفر از اعضای فعلی شورا را فوتبالی ها در دور قبلی شورا به وضوح دیده اند ولی امیدواری آنها در این دور بیشتر است چرا که هم افراد صد در صد ورزشی و ورزش فهم در شورا هستند و هم اکثریت آنها برای تامین این خواسته جوانان قبلا قول مساعد داده اند.

لطف الهیان به عنوان شهردار، مورد اعتماد مردم است و بی جهت نبوده و نیست که در رفت و برگشت ها مردم و جوانان از وی حمایت کردند. پشتیبانی ورزشی ها و فوتبالی ها نیز کاملا در آن ایام مشخص و واضح بود. آنها انتظار دارند شهردار به موقع برای برآورده کردن خواسته شان اقدام کرده و همه چیز را به روزهای آخر موکول ننماید.




سنت های پسندیده در عزاداری های مردم اردبیل

دهه اول ماه محرم فرصتی فراهم می آورد تا مردم باصفا، ولایتمدار و خونگرم اردبیل، ارادت و عشق خود به اهل بیت (ع) و سالار و سرور شهیدان را نشان بدهند.

عشقی که مردم اردبیل به حسین(ع) و یاران باوفایش دارند با هیچ معیاری قابل اندازی گیری نیست و برای آن حد واندازه ای نمی توان متصور شد. مردم منطقه در طول تاریخ و در مقاطع مختلف از تاریخ، وفاداری به اهل بیت(ع) را به اثبات رسانده اند.

ریش سفیدان ، بزرگان و کسانی که عمر خود را در راه خدمت به آستان پربرکت حسین(ع) سپری کرده اند همواره سعی می کنند در عزای حسینی شور را با شعور همراه بکنند و به این دلیل ایام عزاداری دهه اول ماه محرم در این شهر از یک سری مقررات و سنت حسنه پیروی می کند .

همه عزاداران و کسانی که عشق حسین (ع) را بر دل دارند خود را برای رعایت آنها ملزم می دانند. احساس مسؤولیت رؤسای محلات و گردانندگان مساجد از این سنت ها موجب می گردد که همه ساله بر عظمت و شکوه عزاداری حسین (ع) افزوده بشود.

مقررات و سنت هایی که در عزاداری دهه اول ماه محرم در اردبیل حاکم است خود می تواند کلاس درسی برای جوانان از بابت پایبندی به نظم، اطاعت از مقررات، احترام به پیشکسوتان و میهمانان ، رعایت جایگاه بزرگان و دهها موارد ریز و درشت باشد.

تقسیم بندی اردبیل به شش محله بزرگ و اختصاص یک روز برای هر محله و شعبات آن در دهه اول محرم برای حضور در بازار و سطح شهر همراه با وضع قوانین و مقررات قابل قبول می تواند نشانی از مدیریت و دور اندیشی آنهایی باشد که سال ها قبل به این کار اقدام کرده اند.

استقبال از دستجات عزاداری محلات ششگانه در زمان رسیدن به محله ای دیگر یکی از زیبایی های عزاداری مردم اردبیل می باشد.اوج این عمل در موقع حضور محله دروازه یا عالی قاپو در محله پیرعبدالملک اتفاق می افتد.

بر اساس تقسیم بندی محلات، این دو محله برادر یکدیگر محسوب می شوند. اهالی محله پیرعبدالملک برای استقبال از دسته عزاداری محله دروازه حساسیت به خرج می دهند. شکوه این استقبال همه ساله در چهارمین روز از ماه محرم جماعت کثیری را برای تماشای آن جلب می کند. طوق هر دو محله نماد آنها به شمار می رود.در استقبال، اهالی پیرعبدالملک علاوه بر پرچم محله ، طوق را نیز حمل می کنند و زمانی که طوق های دو محله به همدیگر می رسند و در کنار یکدیگر قرار می گیرند نوای یاحسین ویاابالفضل(ع)جماعت حاضر فضای معنوی خاصی را ایجاد می کند.

محله دروازه دو طوق و محله پیرعبدالملک یک طوق دارد. روایت می کنند که هر سه طوق مربوط به دوره صفویه است. حرکت آنها در حالی که طوق محله پیرعبدالملک در وسط و دو طوق محله عالی قاپو در کنار آن قرار می گیرند از عظمت، شکوه و زیبایی خاصی برخوردار می شود.

اجرای این مراسم علاوه بر این که نشان دهنده صمیمیت، یک دلی و یک رنگی حاکم در بین عزاداران اردبیل و بخصوص دو محله برادر یعنی دروازه و پیرعبدالملک است بر شکوه و عظمت عزاداری می افزاید و بر لزوم وحدت در بین عاشقان حسین(ع) تاکید می کند.




نگاهی کوتاه به موکب عزاداری تاسوعای حسینی ورزشکاران اردبیل در دهه ۸۰

در دهه  80 در روز تاسوعا موکب عزاداری ورزشکاران اردبیل در سطح شهر به حرکت در می آمد. با حضور ورزشکاران نامی و میهمانان ورزشی از سایر شهرها و بخصوص تهران و مسؤولین استانی، ورزشکاران این فرصت را به دست می آوردند تا در کنار مردم و همگام با آنها در غم و اندوه سالار و سرور شهیدان گریه بکنند و بر سر و سینه بزنند.

در همه سال هایی که این مراسم پسندیده پابرجا بود علی دائی ، حسین رضازاده، استانداران وقت، و به تناوب چهره هایی چون رحیم علی ابادی ، رحیم عظیمی و دیگر ورزشکاران و قهرمانان اردبیلی ساکن در دیگر شهرها در روز تاسوعا خود را به اردبیل می رساندند و در دسته عزاداری ورزشکاران در سطح شهر به عزاداری می پرداختند.

در آن سال ها موکب عزاداری ورزشکاران با استقبال خوب مردم و جوانان اردبیلی مواجه می شد. جوانان با خرسندی و اظهار رضایت از حرکت قابل تقدیر اداره کل در بعد از ظهر تاسوعا خود را به ورزشگاه علی بن ابی طالب (ع) می رساندند تا بتوانند از همان دقایق اولیه مراسم در کنار قهرمانان محبوب به عزاداری بپردازند.

این رسم در زمان مدیریت سید شروین اسبقیان پایه ریزی شد و در مدیریت برادران و کابلی نیز ادامه یافت.متاسفانه چند سالی است که عزاداری ورزشکاران به حضور یک ساعته در مراسمی در سالن شهید آسمانی و یا زورخانه خلاصه شده است. حرکت دسته عزاداری ورزشکاران در بعد از ظهر تاسوعا جای خاصی برای خود باز کرده بود که این روزها تنها خاطره هایی از آن در ذهن و یاد علاقه مندان باقی مانده است.

کسانی که در طی سال ها برقراری این رسم و برای عظمت بخشیدن به آن حضور می یافتند حتما به یاد دارند که در یکی از سال ها بعد از حرکت عزاداران بارش برف سنگین آغاز شد، اما حجم برف و سرمای شدیدی که در کم ترین زمان ممکن حاکم شد کوچک ترین اثر منفی در روند عزاداری ورزشکاران ایجاد نکرد. در آن هوای برفی و سرد مسؤولین استان و ورزش و مهندس علی نیکزاد استاندار وقت نیز تا پایان مراسم در کنار ورزشکاران به عزاداری ادامه دادند.

یکی از نکات بسیار زیبا و به یادماندنی این حرکت حمل پرچم قمر منیر بنی هاشم حضرت ابالفضل العباس (ع)توسط حسین رضازاده بود. رضازاده پرچم آقا را از میدان عالی قاپو تا سقاخانه حمل می کرد و با نوای یا ابالفضل(ع) حال و هوای خاصی به فضای عزاداری مردم و ورزشکاران می بخشید.

در همان سالی که عزاداری ورزشکاران در زیر بارش برف انجام پذیرفت فیلم حمل پرچم توسط رضازاده و عزاداری ورزشکاران در آن شرایط جوی بارها از شبکه های سراسری پخش شد.

همچنین هیات کشتی استان نیز در دوران ریاست حاج احمد حبیبی چند سالی در هیات کشتی، ظهر تاسوعا از عزاداران حسینی با توزیع غذای نذری گرم پذیرایی می کرد. چه صفایی داشت مراسم بی ریای هیات کشتی و چه لذتی داشت صرف غذای نذری در کنار قهرمانان و زحمتکشان ورزش و کشتی.

یاد و خاطره همه کسانی که در رونق بخشیدن به عزای حسینی و جمع کردن همه ورزشکاران در زیر یک پرچم و عزاداری آنها در سطح شهر و در کنار مردم زحمت می کشیدند گرامی باد.  




یاد باد آن روزگاران یاد باد/تاوان سنگین استقلال فکری

چند روز پیش عکسی از تیم فوتبال منتخب اردبیل در سال ۱۳۵۲ در یکی از شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشتم. همین عکسی که به همراه این مطلب تقدیم دوستداران نشریه می شود. در این عکس جمعی از بزرگان و نام اوران فوتبال اردبیل قرار دارند.
بدون شک سید مجید عقیلی یکی از بزرگان ورزش و فوتبال منطقه است. او انسان بزرگواری است که حقی بزرگ بر گردن فوتبال دارد. عقیلی که سال ها در کسوت مربی،داور و رئیس هیات به فوتبال اردبیل خدمت کرده است مدتی است که در بستر بیماری است. در ایامی که اختصاص به سالار و سرور شهیدان آقا حسین بن علی (ع)دارد برای این مرد رئوف و پاک طینت آرزوی شفای عاجل می کنیم.
در کنار عقیلی چهره هایی مانند رسول پاک نژاد،عظیم بیگ زاده،مصطفی شهریاری،وافری،نجفلو،حسن پاسبان،نادر کهنمی،داودآقاحسنی فرد،مرحوم علی رضا مهران،شهیدسرافرازحسن رجب زاده و … قرار دارند.
صداقت،یک رنگی و اخلاص در چهره تک تک این عزیزان موج می زند. بازیکنان بزرگی که جز پیروزی و سرافرازی اردبیل به چیز دیگری فکر نمی کردند و برای فوتبال کیسه ای ندوخته و در لباس دوست در فکر ضربه زدن به آن نبودند.
در مورد این عکس در بین همه عزیزانی که اظهار نظر کردند دو جمله از دو بزرگ فوتبال اردبیل بسیار زیبا و آموزنده بود. مرد بزرگ،دوست داشتنی و یار تکنیکی و فراموش نشدنی فوتبال اردبیل ناصر اروجی نوشت:یادش بخیر و بهار فروزانی بازیکن مقتدر پاس اردبیل و یکی از یاران تحصیلکرده ورزش نیز یادداشت نمود:یاد باد آن روزگاران یاد باد.
به راستی که آن سال ها دنیایی از زیبایی ها،خوبی ها و یک رنگی ها،محبت ها،فداکاری ها، پایبندی ها، صمیمیت ها و مهربانی ها بود. ممکن است این نوشته ها و گفته های ما برای نسل امروز پذیرفتنش بسیار سخت و سنگین باشد ولی کسانی که در آن فضا بوده اند و آن جمع سرشار از آموزش خوبی ها را تجربه کرده اند مسلما با مشاهده این قبیل عکس ها آهی از ته دل می کشند و با تمام وجود حسرت آن روزها را می خورند. بخصوص اگر باشند افرادی از آن جمع که در حال حاضر نیز با ورزش و فوتبال سر و کار داشته باشند سایه اندوه و غم بیشتر از دیگران در چهره شان مشخص می شود.
حالا دوره و زمانه عوض شده است. حق نداری مستقل فکر بکنی باید به یک طرف و یک گروه متمایل باشی. اگر به خواسته ها تن ندهی و بخواهی خودت باشی و آلت دستی برای دیگران نه،باید خودت رابرای مقابله با انواع تهمت ها و ناملایمات و تهدید ها آماده بکنی.
متاسفانه عده ای در این اندیشه اند که اگر در دنیای ورزش و کارهای اجرایی آن با گروه و یا فردی و یا باندی دست ندهی و در ردیف هواداران و نوکران آنها قرار نگیری پس بر علیه آنها هستی .تو را دشمن بزرگ خود محسوب می کنندو تیر های آغشته به زهر و شمشیرهای تیز دولبه را به سوی تو نشانه می گیرند تا یا صدایت را خفه کنند و یا تو را مجبور به قرار گرفتند در گروه خود نمایند و در غیر آن باید خودت را برای مقابله با انواع مشکلات آماده بکنی و برای در امان ماندن از حملات کوردلان ، زره بر تن کنی و پولاد مرد بشوی.
همین چند روز پیش بودکه برخی از عزیزان لطف کرده و برای ما نوشتند باید ساکت بشوی و از ورزش کلمه ای بر زبان نیاورده و ننویسی. گفتند که اگر دست از پا دراز تر بکنی زوایای پنهان و آشکار و روشن و تاریک زندگی ام را برملا می کنند و خلاصه آخر عمری برای ما آشی می پزند که باید روز ها و شب ها بنشینیم و گریه بکنیم و دست به دامان از ما بهتران و مردان مرد روزگارمان بشویم.
معمولا پیرمردها نمی توانند دل و جرئت دوران جوانی را داشته باشند و بنابراین از آن روز ترس همه وجودمان را فرا گرفته است. از سایه خودم می ترسم. تا کسی نگاهی به من می اندازد بدنم می لرزد و خودم را برای نوش جان کردن مشت و لگد آماده می کنم. مثل بچه مدرسه ای ها آفتاب که غروب کرد راه منزل را در پیش می گیرم و پنبه ای در گوش هایم قرار می دهم که از هیچ کسی تعریف و تمجیدی از ورزش نشنوم.
گفته اند که سنگ مدیر ورزش استان را نباید به سینه بزنم. اولا چند روزی است که دنبال آن سنگ می گردم تا پیدایش بکنم و دورش اندازم و از شرش خودم را راحت کنم. متاسفانه پیدایش نمی کنم.ثانیا به من نگفته اند که سنگ چه کسانی را باید به سینه بزنم تا آن بزرگواران از من راضی باشند و کاری به کارم نداشته باشند.
آدم ترسویی هستم ،کافی است که در لابلای نصیحت هایشان برای بهتر شدن زندگی و نفس کشیدن سالم اشاره ای نیز بکنند که تکلیف من برای سنگ به سینه زدن چیست. باید زیر پرچم چه کسی سینه بزنم و شروع به تعریف و تمجیدش بکنم.
هر چه گشتیم تا اثری در مطالب و نوشته هدی خود مدرکی مبنی بر هواداری از مدیر فعلی پیدا بکنم موفق نشدیم ولی از ترس و واهمه ای که بر ما مستولی شده است اگر سنگ اربابان آنها برسد مطمئنا به سینه خواهیم زد ،آنهم چه زدنی ،باید صدایش از فرسنگ ها دور به گوش برسد و تا جلوس آنها بر صندلی مدیریت ورزش ادامه پیدا بکند.
به هر حال برای این که خودت باشی گویا در این دور و زمان باید تاوان سنگینی بپردازی . این تاوان اگر مربوط به حوزه کاری باشد قابل تحمل است ولی سرازیر شدن انواع فحش ها و تهمت ها دور از انسانیت است.
خوشبختانه نشریه ما هم که الکترونیکی است. خدا را شکر که نه با آگهی سر و کار داریم و نه به دنبال گزارش عملکرد هستیم. نه از کسی بابت خبر چیزی گرفته ایم و نه کسی را بابت آگهی تهدیدش نموده ایم و نه بعد از چاپ خبر قبضی برای هیات ها ارسال کرده ایم. دو سه سطری در فضای مجازی می نویسیم که اگر اجازه ندهند نوشتن را کنار خواهیم گذاشت تا موجبات شادی و خوشحالی برخی از عزیزان مدعی و به ظاهر دوست و رفیق را فراهم بکنیم.




افتخاری روشن را از کمیته فنی کنار گذاشت؟

به دلیل ادامه انتقادات و موضع گیری‌های اخیر پیشکسوت استقلال شنیده می‌شود افتخاری تصمیم به کنارگذاشتن او از کمیته فنی این باشگاه گرفته است.

پس از انتخاب اعضای کمیته فنی باشگاه استقلال توسط اعضای هیئت مدیره این باشگاه، حسن روشن که پیش از انتخابش در این کمیته از او به عنوان منتقد اصلی رضا افتخاری، مدیرعامل باشگاه استقلال نامبرده می‌شد، حتی پس از معرفیش به عنوان یکی از اعضای این کمیته هم در مصاحبه‌های خود دست از انتقاد بر نداشت.

به دلیل ادامه انتقادات و موضع گیری‌های روشن حتی پس از انتخابش به عنوان یکی از اعضای کمیته فنی شنیده می‌شود افتخاری تصمیم به کنارگذاشته شدن او از این کمیته گرفت و این تصمیم هم پیش از آینکه رسانه‌ای شود به گوش پیشکوست باشگاه استقلال رسیده و او هم بلافاصله در مصاحبه‌ای اعلام کرده تا زمانی که افتخاری به عنوان مدیرعامل باشگاه استقلال به فعالیت خود ادامه دهد در کمیته فنی این باشگاه حضور پیدا نمی‌کند.




یک عکس و یک دنیا خاطره

این عکس مربوط به رقابت های فوتبال باشگاهی در دهه 60 است. استادیوم تختی اردبیل با زمین خاکی و در کنار جمعی از زحمتکشان فوتبال عظیم نوری، ایرج امین فر و حسین مهرجونژاد.

دهه ای که فوتبال اردبیل در اوج بود. قهرمانی و نایب قهرمانی در فلق، فعالیت بیش از 96 تیم در رقابت های باشگاهی در سطوح مختلف، انجام منظم مسابقات  و برنامه ریزی درست و اصولی و حضور عده ای تماشاگر بی حاشیه ، عاشق و به دور از هر گونه حرف و حدیث از ویژگی های آن روزهای فوتبال اردبیل بود.

پیست دوومیدانی و زمین فوتبال خاکی ورزشگاه تختی دنیایی از صفا و صمیمیت را با خود به همراه داشت. از فضای مجازی خبری نبود تا برخی ها در زیر نقاب، عقده های چند ساله را بگشایند، روباهان و روباه صفتان را فرصت ابراز وجود در فضای سرشار از صداقت نبود، غریبه ها امکان نفوذ به جمع فوتبالی ها و تصمیم گرفتن در ارتباط با آن را نمی توانستند به دست آورند، داستانی به نام حقوق و حق الزحمه در فوتبال برای دست اندرکاران فوتبال مطرح نبود. وقتی حرفی زده می شد همه به پایش می ایستادند و از رنگ عوض کردن های لحظه ای اثری در آن پیدا نمی شد. همه جایگاه خود را می شناختند و با تمام وجود حرمت بزرگان را حفظ می کردند و بالاخره روزگاری بود سرشار از خوبی ها و زیبایی ها برای فوتبال اردبیل. یاد آن ایام بخیر.  




واگذاری امتیاز تیم فوتسال شهید دهقانی نیا به خارج از استان

امتیاز تیم فوتسال دسته دومی شهید دهقانی نیا در مراحل پایانی واگذاری به استان خراسان رضوی است.

شنیدن این خبر ها لرزه بر اندام دوستداران ورزش و فوتسال منطقه می اندازد. باید به درایت و شجاعت و شهامت مسؤولین ورزش و هیات فوتبال استان و اردبیل درود فرستاد که می توانند با شنیدن این خبرها و عملی شدن آنها کنار بیایند و غصه ای از این بابت در دل و جان راه ندهند.

جمعی علاقه مند و عاشق فوتسال در فصل گذشته امتیاز یک تیم دسته دومی را خریدند و برای حفظ آن با چنگ و دندان جنگیدند و تلاش کردند ولی گویا در ارتباط با تامین هزینه های تیم برای فصل جاری با مشکل مواجه شده اند و متاسفانه کسی هم نتوانست و یا نخواست فریاد خیرخواهانه آنها را بشنود و برای رفع مشکل و ممانعت از واگذاری تیم کار مثبتی انجام بدهد.

به راستی وظیفه مسؤولین در قبال چنین ضربه های وارده به فوتسال اردبیل چیست؟ دست اندرکاران فوتبال استان که در حرف زدن می توانند به خوبی از همه سبقت بگیرند و یا مسؤولین ورزش استان که باید از نفوذ و جایگاه خود بهره ببرند باید بنشینند و آب شدن کامل فوتبال و فوتسال منطقه را شاهد باشند؟

اگر در استانی با آن همه ادعا و رجزخوانی ها و منم منم مسؤولین ورزش و فوتبالش توان تامین هزینه ها و جذب حمایت کننده مالی برای یک تیم دسته دومی فوتسال نباشد تخته کردن در فوتبال آن استان و مرخص کردن همه کسانی که از کنار آن برای خود دفتر و دستکی به هم زده و جایگاهی به دست آورده اند از نان شب هم واجب تر و ضروری است.

امتیاز این تیم چه در اردبیل بماند و چه واگذارز گردد باید در مقابل عشق و علاقه گردانندگان تیم که در فصل گذشته با خون دل برای سرپا ایستادن آن تلاش کردند سر تعظیم فرود آورد.




ارزان نفروش

آورده اند که کریم خان زند روزی برای نظارت مسجدی که در حال ساخت بود ، به آن حوالی رفت. چون از بررسی فارغ شد ، قلیانی خواست تا بکشد. قلیانی طلایی به او دادند و مشغول شد.در این حال مردی که نام او کریم بود و مشغول کار بود شروع کرد به راز و نیاز کردن با خدا و زیر لب زمزمه کردن .
کریم خان متوجه شد و از او پرسید : چه زیر لب زمزمه می کردی؟ آن مرد جواب داد: می گفتم خدایا ، تو کریمی و به لطف و کرم خود سلطنت را به کریم خان رساندی و قلیان طلایی نصیب او کردی. من هم بنده ای که کریم نامم است و در حسرت یک قلیان گلی هم می سوزم . کریم خان چون این را شنید ، قلیان طلایی خود را به او بخشید و گفت: این قلیان را ارزان نفروش.
متاسفانه در ورزش ما هستند افرادی که با فراموش کردن هدف و ماهیت ورزش و برای رسیدن به هدف های غیر ورزشی دوستان، آشنایان و پیشکسوتان و خلاصه همه و همه را ارزان می فروشند!!!!!




آیا مربی درجه یک خارجی برای تیم ملی هندبال می آید؟؟

هجدهمین دوره رقابت‌هاى هندبال قهرمانى مردان آسیا به میزبانى کره‌جنوبی برگزار خواهد شد. چندی پیش قرعه‌کشى این دوره از مسابقات برگزار شد و تیم ملى هندبال ایران در مرحله مقدماتی با تیم‌هاى عراق و ژاپن در گروه اول همگروه شد. هجدهمین دوره رقابت هاى هندبال قهرمانى مردان آسیا از 28 دی تا 8 بهمن ماه به میزبانى کره جنوبی برگزار خواهد شد.
تیم ملی در رقابت‌های اخیر با هدایت علیرضا حبیبی کار خود را دنبال کرد، اما مدتی است که مسئولان فدراسیون به دنبال گزینه درجه یک خارجی هستند. با توجه به اینکه تیم ملی در نیمه دوم مهر ماه باید یک مرحله اردوی آماده سازی را برگزار کند مسئولان در تلاش هستند تا زودتر با گزینه مدنظرشان به توافق برسند.
گفته می‌شود نام چند گزینه مطرح و درجه یک هندبال جهان روی میز فدراسیون هندبال است و مسئولان با برخی از گزینه‌ها صحبت‌های اولیه را هم مطرح کرده‌اند. به هر حال به نظر می‌رسد با توجه به شرایط تا آخر مهر ماه سرمربی جدید تیم ملی هندبال ایران معرفی خواهد شد.