1

غلبه حاشیه بر متن در فوتبال اردبیل


رشته های مختلف ورزشی و فوتبال برای پیشرفت و موفقیت و جلب رضایت مردم و علاقه مندان به ابزارهای مختلفی نیاز دارند که فراهم کردن آنها می تواند در رسیدن به هدف راهگشا و تعیین کننده باشند.
سرمایه گذاری،آموزش،استفاده از مدیران لایق،کارآمد،باسابقه و مورد قبول جامعه و فعالیت باشگاه های دارای استخوان بندی قوی و برخوردار از حداقل امکانات و مدیریت قوی از مهم ترین آنها می تواند به شمار آید.
اگر به سرنوشت فوتبال استان در سال های اخیر با یک نگرش کلان نگاه شود و مسایل مربوط به آن مورد بررسی قرار بگیرد بدون شک غلبه مسایل حاشیه ای به مسائل اصلی و متن فوتبال چهره خود را نشان خواهد داد.
این که در رشته پرطرفداری چون فوتبال مسائل اصلی و متن فراموش شود و تلاش برای حاشیه سازی و پرداختن به آن در اولویت قرار بگیرد جز تاسف نمی توان کار دیگری انجام داد.
حاشیه سازان چه کسانی هستند؟ و برای رسیدن به چه هدفی حاضرند سند نابودی فوتبال را امضا کنند ولی گامی از خواست ها ،اهداف و برنامه های خود کوتاه نیایند؟
حاشیه سازان برای آن که بتوانند گردانندگان فوتبال و بخصوص مدیریت آن را تحت تاثیر قرار داده و در زیر لوای حمایت مدیر گام به گام جلو بروند و یکی پس از دیگری اهداف پیش بینی شده را تصرف کرده و به آمال و آرزوی خود برسند همیشه در تلاش هستند که خود را در این عرصه کاردان، لایق،کارشناس و صاحب رای و نظر و کرسی نشان بدهند. آنها طوری رفتار می کنند که بتولنند نیت خیرخود را از هر اقدامشان به اطرافیان القا بکنند.
آنهایی که از نزدیک با چهره های حاشیه ساز در تماس بوده  و با رفتار و کردار آنها آشنایی دارند به خوبی می دانند که طرح مسایل و جانبداری آنها از فوتبال و مدیریت آن تنها ظاهر مسئله است و در پس این ظاهر و نظرات به اصطلاح خیرخواهانه هدفی جز رسیدن به اهداف شخصی و باندی نداشت و موردی جز این در نظر ندارند.
این قبیل افراد که فوتبال را پله ای برای ترقی و صعود خود تلقی می کنند از وارد کردن هرگونه خسارت به این رشته خودداری نمی کنند. فوتبال در اردبیل اگر بمیرد و اثری از آن نباشد باکی نیست ، اهداف آنها دستخوش تغییر نشوند و آسیبی به موقعیت کذایی شان در فدراسیون و فلان کمیته و بهمان تشکیلات فوتبالی وارد نشود.
جا به جایی مسائل اصلی و فرعی یکی دیگر از شگردهای حاشیه سازان محسوب می شود. مثلا وقتی کسی بپرسد که در فصل گذشته چرا در رقابت های مختلف پایه بیشتر تیم های استان با ناکامی مواجه شده و نتایج قابل قبولی در رقابت های کشوری به دست نیاورده اند با حالتی طلبکارانه مطرح می کنند که برد و باخت در ورزش امری طبیعی است و بنابر این در عادی جلوه دادن این کار تلاش کرده و به نوعی دامن اربابان خود را از هر تقصیری در این ارتباط پاک و منزه جلوه می دهند.
یکی دیگر از شگردهای این افراد بزرگنمایی موضوع است. حاشیه سازان برای این که بتوانند افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داده و تشکیلات تحت نظر دوستان و اربابانشان را موفق و کارآمد جلوه بدهند از کاه کوهی ساخته و در اطراف موضوع کوچک و کم اهمیتی به حد کافی مانور می دهند تا بتوانند بهره برداری مطلوب را داشته باشند. به عنوان مثال حضور یک فرد در یک کلاس نه چندان مهم را آب و تاب می دهند و بزرگش می کنند و در صدر موفقیت های فوتبال استان قرار می دهند . این شگرد یعنی بزرگنمایی موضوع در فوتبال استان رواج بسیار دارد و از معمولی ترین روش هایی است که حاشیه سازان برای رسیدن به هدف آن را مورد استفاده قرار می دهند.
ضرورت برخورد با حاشیه سازان
فوتبال استان برای رسیدن به ساحل آرامش و برای قرار گرفتن در مسیر پیشرفت در سایه وحدت و یکدلی همه اعضای  خانواده این رشته نیاز به برخورد با حاشیه سازان و معرفی آنها به جامعه و پرده برداشتن از چهره کریه و فرصت طلبانه آنها دارد. عدم معرفی حاشیه سازان به جامعه و افکار عمومی برای آنها حاشیه امنیتی ایجاد کرده و این فَضای امن موجب می شود که آنها با آرامش نسبی که برای خود ایجاد کرده اند به شکل خزنده اهداف خود را عملی کنند . اگر همه دست به دست هم بدهند و میدان را برای حاشیه سازان تنگ و تنگ تر بکنند حاشیه امنیتی آنها از بین خواهد رفت. برخورد قاطع با حاشیه سازان ضامن نجات فوتبال از مسائل فرعی است. مدیران فوتبال و ورزش استان با مدرک و ادله باحاشیه سازان و کسانی که منافع خود را در هرچه بیشتر مسموم کردن فضای فوتبال جستجو می کنند برخورد نمایند ،آنها را به جامعه معرفی کرده و برای همیشه پرونده حضور و یکه تازی آنها را در فوتبال استان ببندند.
فوتبال اردبیل و مدیر و دست اندرکاران آن اگر بتوانند حاشیه سازان را بشناسند و برخورد با آنها را در دستور کار قرار بدهند و منافع فوتبال را فدای رودربایستی،هم محلی و هم ولایتی بودن و وابستگی های سببی و نسبی نکنند برگشت آرامش و هوای مطبوع و دوست داشتنی به فضای فوتبال این استان دور از دسترس نمی تواند باشد.




پند بقراط و فوتبال اردبیل

آورده اند که روزی بقراط حکیم بر بالین بیماری حاضر شد تا او را مداوا کند. پس از آن که نبض بیمار را گرفت و دانست که علت و مرض بیمار چیست،به بیمار گفت: من و تو و بیماری سه نفریم. هر گاه من و تو همکاری کنیم و آنچه به تو دستور می دهم انجام بدهی بر بیماری غلبه خواهیم کرد والا اگر انجام ندهی بیماری تو را از پای در خواهد آورد.
نکته ای که در پند بقراط حکیم نهفته است در هر کاری می تواند صادق باشد.هر گاه همدلی و اتحاد وجود داشته باشد،پیروزی به دست خواهد آمد و الا با تفرقه و جدایی ،رسیدن به هدف  نهایی غیر ممکن خواهد بود.
این پند ارتباط مستقیم و تنگاتنگ با فوتبال استان و وضعیت حاکم بر آن دارد. تا زمانی که قدرقدرتان و تصمیم گیرند گان در جهت ایجاد وحدت و یکدلی تلاش نکنند و به خاطر از دست ندادن موقعیت، چشم بر روی واقعیت ها ببندند و فوتبال را برای خود و دوستانشان بخواهند انتظاری از این رشته زیبا و پرطرفدار نباید داشت.
برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال و وحدت همه صاحبان رای برای نجات فوتبال می تواند بسیار موثر باشد. آنهایی که بر اساس قانون و مقررات حاکم بر مجامع انتخاباتی هیات های استانی فوتبال در تعیین سرنوشت فوتبال استان صاحب رای هستند باید خدا را و سرنوشت جوانان را از نظر بگذرانند و به کارنامه ها،توانایی ها،لیاقت ها و سزاواری ها رای بدهند و آینده فوتبال استان را در راه رفاقت ها،هم ولایتی بودن ها،وعده و وعیدها و عوامل دنیوی هزینه نکنند.
می دانیم که در ازای هر رای که در انتخابات به صندوق ریخته می شود و ارتباط با سرنوشت جامعه داشته باشد فردا باید در پیشگاه احدیت جوابگو باشیم و بنابراین به خاطر آن روز سخت ،حق جوانان و فوتبال این منطقه را با هیچ چیز و هیچ موقعیتی نباید معامله کرد.




رابطه چایی و قلم فروشی

یکی از همکاران نشریه این  روزها بدجوری به من گیر داده است. تا دهان باز کرده و یه استکان چایی طلب می کنم تا خشکی دهان را به این وسیله برطرف بکنم زیر چشمی نگاهم کرده و می گوید:
-بیایی بیرون حالتو می گیرم….!
یواشکی به او می گویم اگر چایی نمی دهی دیگر نیازی به این حرفا و ادا و اطوار نیست .بگو تا چاره ای دیگر بکنم. قهوه خانه ابرام آقا ده متر تا دفتر فاصله است. می روم آنجا نفسی چاق کنم و هم با خوردن چند استکان چای دلی از عزا درآورم.
می گوید: می دانم از کجا ناراحتی…. موعظه نکن،سر تو پایین انداخته و کارت را انجام بده . اگر از حد و اندازه ات و یا به قولی بیشتر از کوپن خودت حرف زده و ادعا بکنی آبرویی برایت باقی نمی گذارم.
گفتم:از کجا ناراحتم….؟
گفت:آخه قرار است ناگفتنی ها در باره تو گفته شود.این که چقدر از اداره کل ورزش و جوانان می گیری و درآمدت از این راه چقدر است. هر کسی که به این کار اقد۹۸ام کرده خدا حفظس بکند. کار قشنگی که می خواهند حساب تو یکی را برسند و اصل شفاف سازی را در مورد تو به اجرا بگذارند.
ادامه داد: نمی دانم افشاگری های برخی هاسوژه های خوبی به دست دیگران داده اند. به عنوان یک رسانه ای از لمپنیسم رواج یافته در ورزش اردبیل حمایت می کنی. از دسته قلم به دستان قلم فروش هستی و خلاصه تحصیل نکرده ای و در بخش مدیریت نه تجربه ای داری و نه اندوخته ای. خوب کاری می کنند که با شما قلم فروش و خاین ورزش به مبارزه برخواسته اند.
می گویم: فدای تو همکار زحمتکش شوم و الهی که دورت بگردم ، تقاضای یک استکان چایی چه ربطی به قضیه قلم به دستان قلم فروش دارد؟
تا این کلمات از دهنم بیرون می آیند برافروخته می شود و می گوید:کاش مسوولان و کسانی که دارای توان و قدرت هستند حرف ها و ادعاها را کنار بگذارند و در رسیدن به نتیجه جدی باشند تا بتوانند بساط امثال تو و مورد اشاره ها و همپالکی های آنها را جمع کنند و ورزش را از دست آدم های انگل و مزاحم خلاص کنند تا ورزش یک نفس راحتی بکشد و تحصیلکرده های دانشگاه دیده و مدیریت خوانده بیایند و این کشتی درهم شکسته ،بی صاحب،آشفته و زوار در رفته را سر و سامان بدهند.
دیدم موضوع به جاهای باریکی می کشد. با درخواست یک استکان چای ممکن است قیصریه ای را به آتش بکشم.گفتم عزیزم، ما راه دیگری برای خوردن چایی انتخاب می کنیم ولی بدان که خوشحال خواهیم شد که قلم فروشی من و دیگر همکاران از سوی مدعیان هر چه زودتر به اثبات برسد. دریافتی های ما اطلاع رسانی بشود و امور ورزش به تحصیلکرده ها و دانشگاه دیده ها سپرده شود. البته به آنهایی که حداقل آدم فروش نباشند. و این موضوع که آیا اکثریت افرادی که در ورزش هستند بی سوادند و از علم ورزش و مدیریت آگاهی نداشته و پا در دانشگاه نگذاشته اند بیشتر معلوم شود. نمی دانم شاید چنین باشد و بهتر است این موضوع هر چه زودتر روشن شود.
رفتیم تا در قهوه خانه ابرام آقا با دوستان دور هم بنشینیم و چند چایی بخوریم و برای زدودن لکه بزرگی چون تحصیل نکرده و دانشگاه ندیده و بیگانه با مدیریت چاره ای بیندیشیم. رسم زمانه است که بیسوادها به قهوه خانه ها و کلاس بالا ها به تریا ها و نسکافه سراها بروند…….




دو جریان موجود در فوتبال و اهداف متفاوت آنها

چرا فوتبال ما به وضعیت فعلی دچار شده است؟ به چه دلیلی این رشته پرطرفدار در استانی که قهرمانان بزرگ و فوتبالیست های نامداری را در دامان خود پرورش داده است به بیماری صعب العلاجی مبتلا شده است؟ آیا حق فوتبال اردبیل این
است که طرفدارانش دل خون و افسرده حال باشند و فقط به روزهای خوش گذشته دل خوش کنند و هر از گاه به آمارهای ارایه شده گوش بدهند و اجازه اظهار نظر و تحلیل گفته ها و سوال از دست اندرکاران را نداشته باشند؟ چه بر سر فوتبال ما آمده است که اگر منصفانه به وضعیت آن و سرنوشتش در سال های اخیر بنگریم و آنچه بر آن گذشته از نظر بگذرانیم جز آه و افسوس و حسرت کار دیگری نمی توانیم انجام بدهیم.
چرا تاکنون از سوی کسانی که مدعی اند و خود را مردان میدان عمل می دانند و به جز خود و تنی چند از اطرافیان حقی به دیگران قایل نیستند در این ارتباط بررسی دقیق انجام نپذیرفته است؟
اگر بدون هرگونه تعصب و جانبداری به قضایا نگاه ریزبینانه ای داشته باشیم خیلی زود مشخص می شود که در فوتبال ما دو جریان وجود دارد.
دیدگاهی را می توان مشاهده کرد که طرفداران آن دغدغه فوتبال و پیشرفت و توسعه آن در سطح استان را ندارند. آنها قبل از هر چیز به دنبال منافع و جایگاه خودشان هستند و هدفی جز حفظ وضعیت موجود و تداوم شرایط فعلی نداشته و به نوعی در تلاش هستند که جایگاه های در اختیار را انحصاری کرده و به هیچ بنی آدمی حتی اجازه نزدیک شدن به آن را ندهند. صاحبان این دیدگاه و کسانی که در زیر پرچم این قبیل اندیشه ها سینه می زنند به این ورزش زیبا و پرطرفدار به مانند ابزار و وسیله ای می نگرند که توسط آن منافع خود را تامین کرده و هر روز از نظر موقعیت گامی به جلو بردارند و کاری به اهداف کلی فوتبال و به سامان رسیدن آن نداشته باشند.
در مقابل جریان دیگری وجود دارد که فوتبال فکر و دغدغه آنها بوده و هدفی جز پیشرفت و به سامان رسیدن آن نداشته و از بودن در این عرصه به هیچ عنوان به دنبال مسایل مادی و موقعیتی و شغلی نبوده و نیستند.
در فوتبال طرفداران دیدگاه اول بدجوری اسب خود را زین کرده و به آنچه می خواهند ، می رسند و برای این که گل آلود کردن آب همواره نفع و خواسته آنها را تامین می کند در رسیدن به این هدف از هیچ کوششی دریغ نکرده و استفاده از هر وسیله ای را عین صواب تلقی می کنند.
گروه اول از آن جاییکه هدفی جز تامین منافع شخصی و باندی از حضور در ورزش و فوتبال ندارند به لطایف الحیل و به بهای پسرفت فوتبال و ضربه زدن و خارج کردن آن از دست صاحبان اصلی شان هر روز نقشه جدیدی پیاده کرده و بازار تهمت زنی و بی ادبی را رواج می دهند. با رفتار و حرکات دور از شان یک ورزشکار،حق گویان و طرفداران دیدگاه دوم را مورد حمله قرار می دهند و با آلوده کردن جو و سر و صدا و هیاهو به دنبال منحرف کردن افکار از مسیر اصلی می شوند و در هر برهه ای از زمان زمینه را برای ادامه فعالیت مخرب و منفعت طلبانه خود فراهم می کنند.
تا به کی باید مسوولان و دست اندرکاران شاهد یکه تازی و رفتارهای زننده برخی ها در قالب طرفداری از فوتبال و مدیریت آن باشند.برای پایان دادن به وضعیت موجودوپیاده کردن آنهایی که به ناحق بر اسب مراد سوار شده و چهار نعل به پیش می تازند نقش مدیریت فوتبال مهم و تعیین کننده است.
امور فوتبال در بخش های مختلف باید به دست کسانی سپرده شود که خاک خورده،زحمت کشیده و شناخته شده در این رشته باشند و امتحان خود را در زمینه های مختلف پس داده باشند.
فراهم کردن زمینه برای رشد کسانی که فقط در سایه تملق و حمله به دیگران و زیر پا گذاشتن حرمت ها در اندبشه رسیدن به اوج هستند گناه بزرگی است که متاسفانه آثاری از این قبیل نمونه ها در ورزش و فوتبال ما قابل رویت می باشد.
در فوتبال استان چهره ای مانند بهنام دولت مسوولیتی در هیات داشته و مشغول به کار می باشد.هر چند که در مقطعی بنا به عللی که خود بهتر از همه می داند از همکاری با هیات استان امتناع کرد ولی در حال حاضر او یکی از زحمتکشان فوتبال استان است . احدی نمی تواند نسبت به حضور او در هیات و یا اقداماتش کوچکترین ایرادی را بگیرد چرا که بهنام و بهنام دولت ها صاحبان اصلی فوتبال اردبیل هستند. آنها در تاریخ فوتبال این دیار امتحان داده و  آزمون های مختلفی را با موفقیت در همه بخش ها پشت سر گذاشته اند.در هیات فوتبال استان ما باید چهره هایی چون بهنام دولت نه یک نفر که دهها نفر باید مشغول به کار شوند و این هنر مدیریت در فوتبال می تواند باشد که عطای ابن الوقت ها و منفعت طلبان را به لقایشان ببخشند و کار را به دست کاردان ها بسپارند .
اگر مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان برگزار شود و تکلیف مدیریت این رشته مشخص گردد هر کسی که از مجمع رای اعتماد بگیردباید در ساختار‌فوتبال استان و پیکر مدیریتی آن خانه تکانی اساسی انجام بدهد ،طرحی نو دراندازد و با واقعیت ها و گذشته ای که بر آن گذشته است صادقانه برخورد کرده و منافع فوتبال را بر همه چیز از جمله رفاقت ها ،هم ولایت بودن ها و چماق دار داشتن  ترجیح بدهد
اگر می خواهیم که فوتبال اردبیل در مفهوم واقعی سختی ها را پست سر گذاشته و در فهالیت های آن فصل جدیدی گشوده شود ، هر فردی که سکاندار فوتبال اسنان در چهار سال آینده می شود باید صاحبان دیدگاه دومی که در اول مطلب به آن اشاره شد را مورد تکریم قرار داده و به همکاری دعوت نماید و طرفدارانن جریان اول را برای نجات اسنان اجازه حضور در متن را ندهد.
در صورت تحقق این امر نیازی به حمایت های معنی دار فرصت طلبان از مدیریت فوتبال و استفاده آنها از هر ابزاری برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران نخواهد بود. چرا که افکار عمومی بهترین قاضی در تشخیص خدمتگزاران و خاینین به فوتبال و ورزش بوده و همواره فعالان صادق و بی ریا را حمایت کرده و زحمات و تلاش آنها را ارج می نهند.




استاندار، توریسم ورزشی و کمپ های تیم ملی

توجه استاندار اردبیل در ماه های اخیر به ورزش از باب گسترش گردشگری توقع ورزشی ها و دوستداران ورزش از این مقام مسوول را افزایش داده است. وظیفه رسانه ها می باشد که به هر بهانه ای این علاقه استاندار را مورد بحث قرار داده و از اقدامات اصولی در راستای رسیدن به هدف حمایت بکنند.

مسلما نگاه استاندار به بحث گردشگری ورزشی و تاثیر ورزش در توسعه و جذب گردشگر و معرفی ویژگی ها و موقعیت استان در سطح کشور و منطقه تک بعدی نبوده  و فقط در میزبانی مسابقات بین المللی خلاصه نمی شود. هرچند اقداماتی که تاکنون در این راستا انجام پذیرفته نشان دهنده برخورداری این امر از اهمیت و جایگاه خاص در افکار و نظرات مسوولین و استاندار دارد ولی بیان زوایای مختلف مربوط به این مساله شاید بتوانددر افزایش حوزه های مورد توجه نقش قابل قبولی داشته باشد.
نقش راه اندازی یک کمپ ورزشی مجهز و استاندارد در سطح استان در بحث جذب گردشگر داخلی و خارجی اگر از میزبانی مسابقات بین المللی بیشتر نباشدکمتر نبوده و نخواهد بود.
مطمینا استاندار و گروه مشاورین وی زوایای مختلف توریسم ورزشی و راه های توسعه آن را مطالعه کرده و به جمع بندی رسیده اند. راهکارهای پیشنهادی و نتیجه گرفته شده از بررسی ها و مطالعات هر چند که به اطلاع عموم و جامعه ورزشی نرسیده است ولی مباحث مختلف و اقدامات متعددی را می تواند در بر داشته باشد که بحث کمپ ورزشی و اهمیت دادن به آن و بررسی نقش آن در توسعه گردشگری استان می تواند در برنامه ریزی برای  دست یابی به اهداف کلان در صنعت توریسم موثر عمل نماید.
در حال حاضر که استان از نظر زیر ساخت های مورد نیاز برای برپایی اردوهای آمادگی فقط از یک آب و هوای مطلوب و ارتفاع مناسب از سطح دریا برخوردار می باشد، همه ساله تعداد زیادی از تیم ها به جای مسافرت به خارج از کشور و صرف هزینه های سرسام آور استان اردبیل را انتخاب می کنند. آیا از سوی کسانی که در ارتباط با توسعه گردشگری و مشخص نمودن عوامل آن مسوولیت داشته و دارند در جهت تعیین درصد نقش اردوهای ورزشی اقدامی نموده و به نتیجه ای دست یافته اند؟
ایجاد و راه اندازی یک کمپ ورزشی استاندارد و مجهز هم می تواند سالیانه از خروج مقدار قابل توجهی ارز از کشور جلوگیری نماید و هم عاملی مهم برای شناساندن استان و توسعه گردشگری منطقه باشد.
انتظار می رود استاندار اردبیل برای این بخش ورزش که می تواند بازوی توانا و قدری برای توسعه و گردشگری استان به شمار آید ،اهمیت خاصی قایل باشد و در برنامه های آینده استان اولویتی برای تحقق آن در نظر گرفته شود.
سال هاست که در مورد کمپ ورزشی و یا کمپ تیم های ملی به حد کافی شعار داده شده است. هر از گاهی بحث آن در زمان حضور تیم های ورزشی در استان و به طور کلی در فصل تابستان مطرح می شود و با رسیدن پاییز تا تابستان سال آینده بحث به خواب زمستانی می رود.
به گواهی آرشیو موجود در سال های گذشته در ارتباط با کمپ و اهمیت آن در توسعه گردشگری زیاد گفته ایم و نوشته ایم ولی وقتی مسوولین اراده ای برای انجام کاری نداشته باشند نه تنها نوشتن بلکه فریاد کشیدن ها نیز تاثیر نخواهد داشت.
وقتی علی آبادی رییس وقت سازمان تربیت بدنی و علی نیکزاد استاندار اردبیل برای احداث کمپ به توافق های اولیه دست یافتند و قراردادی در این ارتباط منعقد شد و اعتبار اولیه مورد نیاز برای حصارکشی به میزان پنج میلیارد ریال از طرف سازمان پرداخت گزدید متاسفانه بی توجهی ها،عدم همکاری ها و در برخی موارد برخوردهای سیاسی و مغرضانه از تحقق این مهم ممانعت کرد و در طول زمان مشخص نگردید که اعتبارمربوط به حصارکشی کمپ که در یک حساب جداگانه ای نگاه داری می شد در چه مواردی هزینه شد؟
این که مدیر کل ورزش و جوانان در مصاحبه با رادیو ورزش از استقبال بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در این ارتباط خبر داده و اظهار امیدواری کرده که در آینده ای نزدیک عملیات این مهم آغاز شود جای خوشحالی دارد ولی امیدواریم این وعده نیز مانند وعده های داده شده در ۱۵سال گذشته سرکاری و برای خالی نبودن عریضه نباشد و این بار به ثمر رسیدن یکی از عوامل مهم در جذب گردشگر و معرفی استان را شاهد باشیم‌‌.
 




بادمجان دور قاب چین ها

در اولین شماره نشریه ورزش اردبیل که در تاریخ ۲۹بهمن سال ۱۳۹۳ منتشر شد در مطلبی تحت عنوان قربانت گردم! مواظب بادمجان دور قاب چین ها باش! خطر فرصت طلبان، بله قربان گوها و نان به نرخ روز خورها به رییس وقت فوتبال استان یادآوری شد.

از همان روزی که مدیریت فونبال اردبیل با رای مجمع به رییس سابق سپرده شد برخی از افراد عقده ای و جویای نام و موقعیت،فرصت یافته و در کم ترین زمان ممکن با تغییر رنگ و موضع به ثناگویان هیات فوتبال استان تبدیل شدند و با رفتارهای غیر معقول و پشت پا زدن به گذشته برای جلب اعتماد رییس وقت دست به هر کاری زدند و متاسفانه اهمیتی که در آن مقطع به این قبیل بادمجان دور قاب چین ها داده شد برخی از آنها به هدف خود رسیدند.
مطمینا فرصتی به دست خواهد آمد تا اقدامات افرادی که نقاب بر چهره زده و تیشه به ریشه فوتبال استان زدند اطلاع رسانی شود و پرده از رفتارهای غلط و منفعت طلبانه آنها برداشته شود و دلایل سینه چاکی برخی ها که یک شبه پیشرفت قابل توجهی داسته اند بر همگان آشکار و روشن شود.
فضای بیشتر دادن به افراد نالایق،بد دهان و جویای نام و نشان یکی از بزرگترین اشتباهات انجام یافته در فضای فوتبال استان بوده است. برخی ها در سایه چاپلوسی به جایگاهی رسیده اند که نتایج زیان بار آن را گذشت زمان به وضوح و روشنی نمایان خواهد ساخت.
فضای به وجود آمده در فوتبال اردبیل و کاشته شدن بذر بی اعتمادی در آن و اختلافات موجود بین اداره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان نتیجه و حاصل تلاش های بادمجان دور قاب چین ها است. آنها نفع خود را در تیره تر شدن فضا و عمیق تر شدن این فاصله ها می دانند. چرا که تجربه نشان داده است در طول شش سال گذشته از این سیاست به خوبی بهره برداری کرده و به اهدافشان دست پیدا نموده اند.
آنها هر روز نقشه جدیدی را اجرایی می کنند تا افراد مقبول و قابل احترام و دارای جایگاه در فوتبال استان به کاخ حافظ نزدیک نشوند چرا که حضور آنها در صحنه ،میدان عمل افراد متظاهر و کم ظرفیت را کاهش داده و فضای مودت و دوستی را در فوتبال گسترده خواهد کرد.
این افراد با دفاع ناشیانه و مساله دار از فوتبال استان و سرگذشت آن در شش سال گذشته و به سینه زدن سنگ مدیریت آن بر آتش اختلافات فوتبال هرروز بیشتر ازروز قبل می افزایند و از آشفتگی ایجاد شده بهترین بهره برداری را می کنند.
رییس سابق هیات فوتبال استان برای رسیدن به هدف باید فکری به مشاوران و سینه چاکان خود بکند و با حذف بادمجان دور قاب چین ها به حاکمیت آرامش در فضای فوتبال استان کمک بکند
تا زمانی که زمینه برای تاخت و تاز ،تهمت زنی و رفتارهای خارج از عرف و اصول برخی ها فراهم است شک نباید کرد که برگشت آرامش و یک رنگی و وحدت به فوتبال استان امکان پذیر نخواهد بود.
اگر برای فوتبال اردبیل دلسوزی کرده و خدمت به آن رادر سرلوحه کارهای خود قرارداده ایم باید در گام اول از اصل سپردن کار به کاردان دفاع کرده و در همین راستا نسبت به دور کردن متملق های از خدا بی خبر و منفعت طلبان نان به نرخ روز خور اقدام نماییم.
 




آقایان توان پذیرش واقعیت ها را ندارند

به دنبال انتشار مطلبی تحت عنوان  جوابگوی طلبکاران نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم در سایت نشریه برخی از حضرات به جای تن دادن به واقعیت ها و دست کشیدن از برخی از رفتار ها و حرکت ها در گروه هیات فوتبال استان به کشف جدیدی دست یافته و نویسنده مطلب را از امضا کنندگان قرارداد واگذاری تیم شهرداری قلمداد کرده و به خیال خود از ما مچ گیری کرده اند.
در ارتباط با بیانات آنهایی که کمر فوتبال اردبیل را شکسته اند و موفق به کشفی جدید شده اند توضیحاتی لازم و ضروری است.
-تاکنون در هیچ جا و مطلبی منکر حضور در آخرین جلسه کمیته تشخیص اهلیت و امضای صورتجلسه تنظیمی نشده و بر اساس آرشیو بارها بر این مساله اشاره کرده ام.
-کمیته تشخیص اهلیت با واگذاری تیم به آبی پوشان در صورت تحقق شرایطی موافقت کرد که متاسفانه در کمتر از یک ماه شورای شهر  به تغییر شروط از جمله جایگزینی سفته به جای تضمین بانگی اقدام کرد و بدین ترتیب مصوبات و شروط کمیته را نادیده گرفت. روی این اصل کمیته تشخیص اهلیت در بحران به وجود آمده سهمی نداشته بلکه آنهایی که با عجله و در کمترین زمان ممکن با امضای سرپرست وقت شهرداری تغییر در شروط قرارداد را پیشنهاد و تا تصویب پیگیری کردند باید جوابگو باشند و نیازی به افاضات برخی از مقصرین نبوده و نیست.
-اگر مسوولین و دست اندرکاران شهرداری و باشگاه به تعهدات خود عمل می کردند و انتقال مالکیت به موقع انجام می پذرفت و ضمانت نامه بانگی اخذ می شد شرایط به نفع فوتبال اردبیل تغییر پیدا می کرد.
-هر بحثی که در ارتباط با فوتبال اردبیل در سایت نشریه منتشر می شود هدفی جز بیان واقعیت ها نیست و جایی که مقصر باشیم آن شهامت را داریم که عذرخواهی بکنیم بنابر این آنهایی که ظلم مضاعف در حق فوتبال و تیم شهرداری روا داشته اند بهتر است که به جای حاشیه پردازی به سوالات مطرح شده پاسخ گویند و از فرافکنی اجتناب نمایند.




افراد مغرض و ارزیابی هیات های استانی

بازار اعلام رده بندی هیات های استانی از سوی فدراسیون ها این روزها داغ داغ است.

هیات هایی که با اعلام کتبی و رسمی فدراسیون ها جایگاه مطلوبی در بین استان ها به خود اختصاص داده اند به طرق مختلف اطلاع رسانی می کنند و کسب رتبه مناسب در سطح کشور را دلیلی بر فعالیت مطلوب دست اندرکاران در آن رشته ورزشی می دانند.

هر دوستدار و علاقه مند ورزش قرار گرفتن هیات های ورزشی استان در بین استان های برتر و فعال را افتخاری برای منطقه تلقی کرده و از این بابت خوشحالی و خرسندی خود را نمی توانند پنهان بکنند.

قرار گرفتن هیات ناشنوایان در رتبه اول،هیات پزشکی استان درمکان دوم و هیات های والیبال و شمشیربازی در جایگاه سوم برای ورزش استان افتخار محسوب شده و گوشه ای از زحمات مسوولین و دست اندرکاران این هیات ها را نشان می دهد.

این روزها عقب ماندگی ورزش استان از قافله توسعه و پیشرفت یکی از مسایل مطرح در ورزش بوده و از زاویه های مختلف این امر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. آیا مقام آوری و قرار گرفتن هیات های ورزشی استان در بین هیات های سراسر کشور می تواند نشانی از پیشرفت و توسعه و حرکت رو به جلو آن رشته به حساب آید؟

فعالیت هیات های مختلف ورزشی برای همه علاقه مندان و کسانی که رقابت ها و مسابقات مختلف در طول سال را پیگیری می کنند کاملا روشن و مشخص می شود.ارزیابی فدراسیون ها و جمع بندی آنها برای اعلام رتبه هیات های استانی بر اساس امتیازدهی و در نظر گرفتن پارامترها و عوامل متعدد و مختلف می باشد.

بعد از اعلام نتایج برخی از هیات ها،متاسفانه کسانی که تحمل موفقیت ها ، پیشرفت ها و به ثمر رسیدن زحمات را ندارند به طرق مختلف اظهار نظر نموده و برخی از ارزیابی ها را زیر سوال برده و عدم تطابق آنها با واقعیت های موجود را یادآور شده اند. برای این که عده ای مغرض ،منفی باف و همیشه معترض نتوانند زحمات دیگران را زیر سوال برده و جایگاه های به دست آمده را ناشی از برخی رفتارها و حرکت ها بدانند بهتر است اداره کل ورزش و جوانان پارامتر ها و امتیازهای کسب شده در هر یک از پارامترها توسط هیات های استانی راجهت اطلاع عموم اطلاع رسانی بکنند و بدینوسیله راه هر گونه اظهار نظر مغرضانه و خارج از چارچوب مردی و جوانمردی را ببندند و بدین وسیله معترضان همیشه مدعی و طلبکار را در رسیدن به اهداف شوم ناکام کنند.

عده ای نیز مدعی اند که در ورزش کشور برای هر هیات استانی دو نوع ارزیابی صورت می گیرد. ارزیابی تخصصی ورزشی توسط فدراسیون ها و ارزیابی پارامترهای عمومی توسط وزارت ورزش و جوانان. با شنیدن این قبیل نظر ها و ادعاها به نظر می رسد که در بعضی موارد ظرفیتی برای پذیرش موفقیت برخی از هیات ها وجود ندارد.

مطمینا اگر ارزیابی تمام هیات های ورزشی استان همراه با پارامتر ها و امتیاز های در نظر گرفته شده در همه زمینه ها در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد دیگر فضایی برای مانور بیمارانی که همه چیز را از پشت عینک بدبینی می بینند ،وجود نخواهد داست.

یک هیات ورزشی برای این که بتواند در بین سه هیات برتر کشور قرار بگیرد باید در طول سال زحمات شبانه روزی را دست اندرکاران آن متحمل شوند. امتیاز هایی که فدراسیون ها برای عملکرد آنها در نظر می گیرند همه مشخص ،قابل دفاع و آشکار  و روشن می باشد پس برای زدودن آثار هرگونه شک و شبهه در ارزیابی های انجام یافته بهترین راه و با ارزش ترین وسیله اعلام امتیازهای اخذ شده هیات ها در هر یک از پارامترهای در نظر گرفته شده فدراسیون ها می باشد تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.




سرگردانی در فوتبال اردبیل

بیش از دو سال از پایان مهلت ریاست بر هیات فوتبال استان می گذرد و برگزاری مجمع انتخاباتی این هیات به بهانه های مختلف تا به امروز به تعویق افتاده است و نتیجه این کار بدون رییس ماندن هیات فوتبال استان می باشد.

عدم تعیین تکلیف مدیریت فوتبال استان در سال های اخیر ضربات سنگینی بر پیکر فوتبال استان وارد کرده است . فدراسیون و اداره کل ورزش و جوانان مشکل به وجود آمده بر سر راه برگزاری مجمع راباید برطرف بکنند . این که فدراسیون بر گفته های خود پافشاری بکند و هر اقدام و نامه و امضای صادره را عاری از هرگونه ایراد و لازم الاجرا بداند و در مقابل اداره کل ورزش و جوانان نیز به دلیل عدم همراهی فدراسیون و وعده های بی اساس و قول های پوچ و تکراری با تاکید بر خلف وعده فدراسیونی ها رغبتی به برگزاری مجمع انتخاباتی نشان ندهد دردی از درد های فوابال را حل نمی کند.

عواقب و مضرات برگزارنشدن انتخابات هیات فوتبال استان آنقدر گسترده و دامنه اش وسیع است که یکی از نتایج آن گرفتار شدن فوتبال استان در وضعیت امروزی است. فصل تابستان که می توانست برای اردبیل بهترین موقعیت برای برنامه ریزی و احیانا شروع برخی از رقابت ها باشد به آسانی و در سایه عدم همکاری فدراسیون با اداره کل از دست می رود .

چگونه باید باور کنیم که متصدی فوتبال کشور در قبال سرنوشت این رشته در یکی از استان ها حساسیت به خرج نمی دهد؟ فوتبال بی برنامه ره به جایی نخواهد برد همچنانچه در سال های اخیر نتوانسته است به توفیق برسد.با دست خود هر روز بیشتر از روز قبل نسبت به غرق کامل فوتبال مساعدت می کنیم و به جای پرداختن به اصل و دور کردن حاشیه هادست به دامن فرع شده به روی واقعیت ها چشم بسته و حقایق را وارونه جلوه می دهیم.

هر کسی که با رای مجمع به  عنوان مسوول فوتبال استان انتخاب شود باید در گام اول به بلاتکلیفی و بی اعتمادی های موجود در فوتبال استان پایان بدهد. بارها گفته شده است که بحث ما رفتن این و آمدن آن و بودن انشااله و رفتن ماشااله نیست. اعتقاد بر این داریم اعضای مجمع می توانند به خوبی کارنامه فوتبال در چند سال اخیر را مورد بررسی قرار داده و به نتیجه مطلوبی برای انتخاب درست و اصولی دست پیدا بکنند. برای فوتبال ما برگزاری مجمع و تعیین تکلیف مدیریت این رشته اهمیت بسیاری دارد.

اگر برخی از آقایان ادعا بکنندکه برای امسال و سال آینده برنامه ریزی کرده اند و تقویم فعالیت ها آماده است زیاد نباید اعتماد کرد و به آن ادعاها دل بست. برگزاری مجمع و ارایه برنامه کاندیداها می تواند گره گشای فوتبال استان در بحث مدیریتی باشد.

مسوولان فدراسیون و اداره کل ورزش و جوانان بیش از این باید بر طبل من آنم که رستم بود پهلوان نکوبند. مرکز نشینان مدعی، فوتبال را در تهران و چند استان بزرگ خلاصه نکنند و به سایر استان ها نیز نقشی قایل باشند و به سرنوشت و آینده فوتبال آنها بها بدهند و در همه موارد نفع خود و دوستانشان را در نظر نگیرند.

به حد کافی فرصت را از دست داده ایم و با این کار ضربات مهلک غیر قابل جبرانی بر پیکر نحیف فوتبال استان وارد کرده ایم و بهتر است با برگزاری مجمع انتخاباتی این رشته ورزشی را از غرق شدن کامل نجات بدهیم و با تعیین تکلیف مدیریت آن امیدواری برای نجات فوتبال را افزایش بدهیم.




جوابگوی طلبکاران نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم کیست!!!؟

قصه پر غصه فونبال اردبیل و در راس آن تیم شهرداری تمام شدنی نیست. سرنوشت این تیم از دومین فصل حضور در لیگ یک تا سقوط به دسته سوم نشان دهنده سریالی از بی توجهی ها، کم کاری ها و تک روی ها در امور این سرمایه فوتبال و ورزش منطقه می باشد. گاهی می توان فکر کرد که گویا عده ای برای نابودی و پاک کردن نام شهرداری اردبیل از فوتبال منطقه و کشور ماموریت داشتند و اگر چنین تفکری صحت داسته باشد چه زیبا آقایان  به وظیفه خود عمل کردند و خواست اربابانشان را به کرسی نشاندند.

آنهایی که در شهر ما دوست دارند  اصل را فدای فرع بکنند و با پرسه زدن در اطراف حاشیه ها ،به فراموشی متن کمک کنند برای یک بار هم که شده نگفتند که مجید حیدری به چه نحوی در فوتبال اردبیل یک شبه آفتابی شد و نگفتند که چرا قبل از حضور وی در کمیته تشخیص اهلیت آقایان در حضور شهردار جلسه تشکیل دادند و قول و قرار گذاشتند و کار را تمام شده تلقی نمودند و بساط کمیته تشخیص اهلیت را برای سرپوش گذاشتن به اتفاقات پشت پرده به راه انداختند ؟کسی نیامد که بگوید چرا به حیدری تاکید شده بود که به هر ترتیبی که بوده باشد خواسته های کمیته تشخیص اهلیت را بپذیرد؟ خدمتگزاران فوتبال در آن جلسه چه کسانی بودند؟ چگونه بعد از این اتفاقات و به چه دلیل و علتی پشت مجید حیدری را خالی کردند و او را به خاک سیاه نشاندند.
به جای پرداختن به اصل قضایا و روشن شدن حرف و حدیث های مطرح شده در ارتباط با هزینه ها،قراردادها و سبک مدیریتی تیم به حاشیه ها می پردازیم تا بیشتر از پیش بر روی اصل پرده کشیده شود . بدون شک با نابود شدن تیم و ترسیم خطوط قرمز بر روی یکی از پرافتخارترین تیم های منطقه همه چیز به فراموشی سپرده می شود و این هم نهایت و غایت آرزوی کسانی است که سکوت و فراموشی در این ارتباط را تمام قد به نفع خود تلقی می نمایند.
یکی از آثار ناخوش به جای مانده از نقشه های کشیده شده برای بدنامی فوتبال بدهی های به جای مانده از دوران نابسامانی تیم در لیگ دسته دوم می باشد.همان روزهایی که تیم در ید اختیار مجید حیدری بود ولی در هیچ دفتر و کتاب و مرجع قانونی اقدامی برای ثبت مالکیت وی انجام نپذیرفته بود . دیدیم که تا آخر فصل و بسته شدن پرونده نابودی آن هیچ اقدامی نیز علی رغم مانورهای پی درپی و متعدد و گول زننده انجام نپذیرفت . حال عده ای کاسب که به ورزش و فوتبال اعتماد کرده و نسبت به برآورد نیازهای تیم اقدام کرده اند ماهها ست که در انتظار دریافت حق و حقوق خود به سر می برند و کسی در این ارتباط جوابگو نبوده و نیست.
از طرف دیگر مجید حیدری نیز مدعی است که بر اساس مدارک موجوددر نیم فصل اول برای اداره امور تیم مبالغی هزینه کرده و چون شهرداری به موقع به تعهدات مبنی بر انتقال مالکیت تیم به نام وی اقدام نکرده و تیم همچنان در اختیار شهرداری بوده و مراجع قانونی شهرداری را مالک تیم می شناسند باید نسبت به پرداخت هزینه های انجام یافته از طرف مالک تیم اقدام گردد.
حال باید نشست و به حال فوتبال و باشگاه داری در اردبیل گریه کرد. باید برای کسانی که در بخش مدیریت فوتبال حرفه ای در اردبیل فصل جدیدی گشودند و روش و سبکی نو را پایه گذاری کردند درود فرستاد و نظریه و رای آقایانی که اقداماتشان در نهایت منجر به ثبت بدهی های کلان برای تیم شدند در ردیف نظریه های جدید و قابل مطالعه در مقاله های متعدد به اطلاع جهانیان رسانده شود.
حال باید چه کسانی برای تسویه بدهی های تیم در فصل گذشته به مجید حیدری و اصناف و کسبه در اردبیل و خارج از اردبیل اقدام نماید؟پرداخت مابقی مبالغ قرارداد بازیکنان بر عهده کیست؟ از این آشفته بازار چه انتظاری می توان داشت؟زمانی که باشگاه شهرداری تنها نمونه قابل ذکر از باشگاه داری در اردبیل تلقی می شد به این حال و روز گرفتار شود از دیگر باشگاههایی که تنها عنوان باشگاه را یدک می کشند چه انتظاری باید داشت؟
در فدراسیون و سازمان لیگ به دلیل وجود پرونده های متعدد و عدم توجه به تذکرات در سال های گذشته و انباشته شدن بدهی ها ،چه بدهی بازیکنان و کادر فنی و چه بدهی به اصناف وکسبه به حیثیت فوتبال اردبیل لطمه وارد شده و سابقه و پیشینه خوب آنرا زیر سوال برده است. برای باز گرداندن وضعیت به حالت عادی و تسویه بدهی های باشگاه ،همت مسوولان و دور اندیشی و هنر مدیریت آنها می تواند راهگشا باشد.