1

ایران در اندیشه دومین قهرمانی والیبال امید های آسیا، اردبیل به فکر میزبانی موفق و به یاد ماندنی

ورزش اردبیل؛ سی وهشتمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین چهاردهمین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “ایران در اندیشهء دومین قهرمانی والیبال امید های آسیا ،اردبیل به فکر میزبانی موفق و به یاد ماندنی ” ، “دلنوشته، خانه انوری کجا باشد؟  ” ، “مسئولیت جزایی مدیران درورزش ” ، “صفر سهم استان اردبیل از اردوی تیم ملی فوتبال نوجوانان عروسک های کوک شده در ورزش “،  و… منتشر شد.
دانلود نسخه PDF شماره سی وهشتمین نشریه ورزش اردبیل 
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره سی و هشتمین نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دومشماره سی و هشتمین نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه چهارم  سی و هشتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه پنجم و ششم  سی و هشتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :




بهره برداری شخصی، باندی و حزبی از ورزش ممنوع

ورزش ابزاری برای رسیدن به اهداف متعالی است. ورزش وسیله ای است که باید در خدمت اهداف اجتماعی قرار بگیرد. اگر از این ابزار و وسیله به درستی و در راستای اهداف پیش بینی شده استفاده شود و در مسیری سالم، پاک و به دور از هر گونه پلشتی و بی بند و باری گام برداشته شود، رسیدن و دستیابی به اهداف ممکن و آسان می شود. ورزش با ویژگی های منحصر به فرد و با اثرات مثبت و خدمات مفیدش در حوزه های مختلف اجتماعی نباید در خدمت منافع شخصی، باندی ، گروهی و حزبی قرار بگیرد.
اگر علاقه مند به ورزش و معتقد به اثرات مثبت آن در جامعه هستیم باید طرفدار استفاده صحیح و اصولی از آن باشیم. استفاده درست از ورزش می تواند در تاثیر گذاری مثبت و قابل توجه آن نقش اساسی و تعیین کننده داشته باشد.
ورزشی ها و کسانی که به درستی و در عمل، عاشق ورزش بوده و استفاده از آن را فقط در جهت رسیدن به اهداف متعالی می دانند نباید اجازه سوء استفاده از این ابزار مهم و اجتماعی را بدهند. متاسفانه در مقاطعی عده ای که بودن در کنار ورزش را فقط برای تامین منافع شخصی و باندی می دانند دامنه فعالیت خود را گسترده می کنند تا بتوانند از این روش به آنچه که در برنامه کاری خود گنجانده اند دست پیدا بکنند.
این قبیل افراد هر چند که سنگ ورزش را به سینه می زنند و برای نشان دادن عشق و علاقه ظاهری با استفاده از هزاران ترفند و روش از دیگران سبقت می گیرند تا بتوانند اعتماد ورزشی ها را جلب بکنند اما دیر یا زود مشت آنها باز شدنی است و چهره پلید، زشت و منفعت طلبانه آنها رو شدنی بوده و آن وقت است که آنها سیلی محکمی از ورزش و جامعه ورزرش می خورند. سیلی که می تواند برای همیشه پرونده حیات اجتماعی آنها را مختومه کرده واین بی هنرهای از خود راضی و متکبر را به عنصری بی آبرو و منزوی تبدیل نماید.
ورزشی ها و کسانی که صادقانه در دنیای ورزش بوده اند و هستند و هیچوقت از ورزش برای خود کیسه ای جهت مال اندوزی و کسب نام و نشان ندوخته اند باید از میدان داری افراد شناسنامه داری که جز بهره برداری منفی از ورزش هدف دیگری در سر نمی پرورانند ممانعت و جلوگیری کنند. از میدان داری آنهایی که از ورزش وسیله ای ساخته اند برای رسیدن و دستیابی به اهداف غیر ورزشی ، از اهداف مالی گرفته تا اهداف سیاسی و جناحی و تبلیغاتی.
باید بدانیم و ورزشی های صادق بدانند که این قبیل افراد در فکر رونق بخشیدن به ورزش ، توسعه و گسترش و سربلندی آن نبوده و نیستند بلکه همان طوری که اشاره شد آنها ورزش را ابزار و طعمه ای برای اهداف شخصی، سیاسی و باندی خود می دانند و هر قدمی که بر میدارند و هر کاری را که انجام می دهند صرفا برای رسیدن به اهداف پلید و شوم شان هستند و بس. آنها ورزش را واسطه و پلی برای رسیدن به اهداف منفی خود قرار می دهند.
این روزها که در آستانه انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا قرار داریم میدان عمل و ابراز وجود برای چنین افرادی فراهم شده است تا از فرصت به دست آمده برای رسیدن به آنچه که برنامه ریزی کرده اند نهایت بهره و استفاده را ببرند.
جامعه ورزش در این میان باید از اعتماد به این قبیل افراد خودداری نمایند و با دست ردی که به سینه می زنند آنها را در رسیدن به اهداف ناکام بگذاردند و اجازه ابراز وجود و حرف زدن از طرف جامعه ورزش را به آنها ندهند.
یکی از مهم ترین و قابل توجه ترین بحث، برداشت های غلط برخی ها از جامعه ورزش و منتسب کردن آن به خود می باشد. از من خبرنگار گرفته تا آن تماشاگر روی سکو چنین می پنداریم که می توانیم از طرف ورزشی ها حرف بزنیم و خود را نماینده آنها قلمداد بکنیم. در حالی که جامعه ورزش طیف وسیعی از افراد جامعه را با سلایق، افکار و اندیشه و برداشت های مختلف تحت پوشش دارد. وظیفه ما نه حرف زدن از طرف آنها و نه تعیین تکلیف برای آنها می باشد. اگر ما در حد بضاعت ، توان و دایره وظایف و اختیاراتمان بخواهیم گام برداریم فقط می توانیم در بیان واقعیت ها و روشن کردن بعضی از نقاط کور موجود در ورزش و نیاز آن اقدام بکنیم.
 
 




عروسک های کوک شده در ورزش

پدری فرزند را که عازم مجلسی بود آموخت که در آن مقام، بالا بالا باید نشست و سخنان بزرگان باید گفت تا همگان بدانند که از خاندانی معتبر است و تحصیل و تربیتی شایسته یافته.
چون باز آمد و پدر جویای حال شد گفت: خاطر آسوده دار که همگان را انگشت بر دهان به جای نهادم. نخست آن که بر سر طاقچه نشستم، دیگر این که جز از شتر و فیل و کرگدن سخن به میان نیاوردم!
حالا در ورزش و فوتبال ما نیز هستند کسانی که بزرگی خود را در حمله به دیگران و در حرف زدن از هر دری جستجو می کنند.. آنهایی که تا دیروز برای گذران زندگی با انواع ناملایمات دست به گریبان بودند اینک با حمایت برخی ها خود را صاحب جلال و جبروت می پندارند و می اندیشند که اگر افراد موجه و شناخته شده را با حرف ها و نوشته های خود مورد حمله قرار بدهند می توانند بزرگ شوند و در ورزش و فوتبال برای خود جایگاهی دست و پا بکنند.
این ها هر چند که چند روزی می توانند با رفتارهای غلط و سؤال برانگیز نام خود را بر سر زبان ها بیندازند و به مانند غلامانی حلقه به گوش در خدمت اربابان قرار بگیرند ولی عمر بزرگی آنها چون حبابی بر روی اب بوده و با گذشت اندک زمانی از بین رفتنی است.
کسانی که می خواهند فقط باشند و دیده بشوند نمی توانند قابل اعتماد باشند.چرا که آنها حاضرند هر طور که منافعشان ایجاب کند، حرف بزنند و بر اساس نفع شخصی و یا به دستور اربابان این را بکوبند و آن را مدح کنند و ثنا گویند.
گاهی آنچنان القابی را در ارتباط با برخی افراد به کار می برند که اگر انسان آنها را نشناسد و فقط بر گفته این متملق ها توجه بکند فکر می کند که با نابغه های ورزش و فوتبال مواجه هستند
این ها عروسک های کوک شده ای هستند که حاضرند برای رسیدن به هدف همه را از دم تیغ بگذرانند و باکی از این کار هم ندارند.
باید بدانیم که دنیا ارزش آن را ندارد که انسان برای چند روز موقعیت اصول اخلاقی را زیر پا بگذارد و بدون توجه به پیشینه و گذشته ای که در ورزش این منطقه رخ داده است برای پیمودن راهی غلط و دردسر آفرین پافشاری کند.باید اهل عبرت و درس آموزی از فراز و نشیب های روزگار باشیم و خود را به مفت نفروشیم و آلت دست نشویم
هر که نامخت از گذشت روزگار
هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار
 
 
 
 
 
 
 
 




فضول باشی ورزش و بیگ های قلابی

فضول باشی را بعد از مدت ها که موفق به زیارتش نشده بودم سرحال دیدم و خدا را شکر کردم . آخه هر وقت که او به من بخندد و خوب تحویلم بگیرد آن روز بهترین و زیباترین روز من خواهد بود. این بار نیز او میزان میزان بود و زود سر صحبت را باز کرد و گفت: می خواهم داستانی به تو بگویم و از آن نتیجه گیری بکنم اگر حوصله اش را داری بگو تا من شروع کنم.
گفتم عزیز دل برادر مگر میشه انسان، شیرینی هم صحبت شدن با تو را با چیز دیگری عوض بکنه من سراپا گوش خواهم بود.
گفت:شخصی تازه به دوران رسیده مدام می کوشید پا جای پای بیگ ها و اشراف زادگان بگذارد و در رفتار و کردار خود از ایشان تقلید کند. روزی همچنان که با افاده ی تمام گردن گرفته و دست بر کمر زده از کویی می گذشت به چاله ی پر کثافتی فرو رفت. اطرافیان دویده طنابی آوردند! اما او همچنان دست بر کمر ایستاده بود و به گرفتن سر طناب رضایت نمی داد که مبادا با برداشتن دست از کمر گاه از بیگی بیفتد و این داستان بیشتر در مورد کسانی به کار می رود که علی رغم ناکامی و تیره بختی و نا توانی دست از تکبر و خودنمایی بر نداشته و قدرت و توان و ظرفیت قبول واقعیت ها را نیز ندارند.
گفتم منظورت از این داستان سرایی چیست و در مورد چه کس یا چه کسانی می خواهی حرف بزنی؟
گفت ببین من را با هیچکس دشمنی نیست و بدون دلیل و مدرک هم بر علیه کسی حرف نمی زنم . ناگفته پیداست ، عده ای عادت دارند همیشه از حرف حق برنجند و گوینده اش را خائن و نادان و ناآگاه و مغرض و از این دست افراد بدانند ولی به راستی که این داستان را می توان در شاءن و مرتبت برخی از دست اندرکاران ورزش و از جمله فوتبال وارد دانست که نمی خواهند از بیگ بودن خود دست بردارند و تن به واقعیت های موجود بدهند.
به فضول باشی گفتم جان هر کسی که دوست داری از فوتبال حرف نزن. حالا فردا باز این دبیرش در فضای مجازی می آید و می گوید که فضول باشی را هم خیلی وقت است می شناسم و آن گاه به تو بی حرمتی می کنند ول کن بابا تو هم حوصله داری.
گفت بزار بگوید، مگه ایرادی داره که من را بشناسه، خوب من هم او را و دیگر دوستانش را می شناسم، ماشااله و انشااله را هم شناسم، نگران بیانیه نباش ولی بشنو چرا این را گفتم.مدت هاست که می گوییم در پنج سال گذشته مجمع هیات فوتبال استان به طور قانونی برای یک بار هم که شده تشکیل نیافته و بنابر این بر اساس اساسنامه کلیه اقدامات آنها در طول این سال ها قانونی نبوده است. حالا به جای این که این واقعیت را به پذیرند گاها مدعی می شوند که تشکیل یافته است .
در مقابل این ادعا می گوییم قربان قد و بالای شما و همت فرهاد و قدرت کلنگ و بیل شما در کندن بیستون و از بین بردن مشکلات فوتبال برویم آیا می شود که آدرس این مجامع برگزار شده از جمله تاریخ و محل تشکیل و روسای مجمع و در نهایت صورت جلسه های تنظیمی را اعلام کنید و جهت اطلاع افکار عمومی آنها را منتشر به فرمایید تا فضول هایی چون من نتوانند سخن های این چنینی را بر زبان آورند.
گفتم فضول باشی فکر کنم بهتر است که تو را زود زود ملاقات نکنم چرا که برخی وقت ها بدون در نظر گرفتن اوضاع زمانی و مکانی حرف هایی می زنی که ممکن است برای من دردسر ساز شود. ول کن بابا وقتی می گویند تشکیل شده بگو تشکیل شده تا مورد عنایت قرار بگیری و عزیز سلطان بشوی.
 




فوتبال ورزش مرد هاست

چندی قبل در پاسخ به اقدامات نامناسب و خاله زنکی برخی از مدعیان فوتبال، مطلبی تحت عنوان “فوتبال ورزش مردهاست” در نشریه به چاپ رسید.
برخی از دوستان به تیتر مطلب با نگاه جنسیتی نگریسته و ایرادی بر آن گرفته بودند. وقتی مطرح می شود که “فوتبال ورزش مردهاست” منظور این نیست که این رشته زیبا و پرتحرک اختصاص به آقایان دارد و بس، بلکه قصد و مراد از به کار بردن کلمه مرد یادآوری برخی از خصلت های مورد قبول جامعه و ویژگی های خوب و جامعه پسند است . به عبارتی دیگر مرد در این بحث در مقابل نامرد می باشد.
فوتبال باید عرصه فعالیت انسان های بزرگ ، عاشق، صادق و بی ریا باشد. متاسفانه سال هاست که فوتبال کشور با سردمداری بعضی ها که به جانش افتاده اند از نظر اخلاقی و رفتاری به سرنوشتی بد دچار شده است که بازگرداندن آن به حالت اولیه و به دنیایی که در آن صداقت و مردانگی و جوانمردی حرف اول را بزند بسیار مشکل و تقریبا غیر ممکن شده است.
فوتبال استان و شهر ما و وضعیت و جو حاکم بر آن نمی تواند جدای از موقعیت فوتبال در سطح کشور باشد. در فوتبال ما نیز تازه از راه رسیده هایی که می خواهند راه صد ساله را یک شبه طی بکنند با پناه بردن به بعضی از خصلت های ناجوانمردانه، چند سالی است بی رحمانه، آگاهانه و ناآگاهانه به جان فوتبال ما افتاده اند و آن را از مسیر اصلی خود منحرف کرده اند.
اینها که متاسفانه برخی از افراد به ظاهر موجه را نیز در خود حل کرده و هم صدا و هم گام با خود کرده اند مروج ادبیات ناشایست و مخرب و خودخواهانه و غیر مؤدبانه شده اند. آنها با ادبیات مسخره و خاله زنکی و مخرب و تحقیر کننده سعی می کنند آنچه را که به نفع خود، دوستان و اربابانشان است بر زبان آورند و فضای ورزش و فوتبال را همیشه در حال طرفداری از اربابان خود نگاه دارند.
آنها نقاب بر چهره زده و برای دو روز دنیا بر دین و ایمان و آخرت خود چوب حراج می زنند . هر چه تلاش کنند و بخواهند شبکه نامردی تشکیل داده را گسترش بدهند، در نهایت نمی توانند راه به جایی ببرند، چرا که در این عرصه مهم، قضاوت با مردم است و مهم واقعیتی است که با دست زدن به انواع حیله ها و تزویر ها نمی توان آنها را انکار کرد و یا برای همیشه بر روی آنها سرپوش گذاشت.
با گذشت اندک زمان ، مردم پی به ماهیت خیلی ها که خود فروخته اند و وسیله ای برای ادامه حیات سر شار از نامردی و ناجوانمردی دیگران شده اند، پی می برند و جز رسوایی و بدنامی بهره دیگری نمی توانند از نقش خود برداشت نمایند.
تعجب از کسانی است که علی رغم داشتن وجهه ای قابل قبول و عملکردی مناسب در سال های نه چندان دور، خواسته و یا ناخواسته در دام چنین کسانی گرفتار شده اند. ممکن است این قبیل افراد در اصل نخواهند برای آنها یاری رسان باشند ولی با قرار گرفتن در دام تزویر ناخواسته تبدیل به عنصری برای کمک به اهداف جمعی دشمن و خائن ورزش و فوتبال می شو ند و رفته رفته کارنامه خوب سال های گذشته را لکه دار و فراموش شدنی می کنند.
پس فوتبال را با آنهمه ویژگی های منحصر به فرد و جایگاه خاص آن در بین نسل جوان می توان ورزش مرد ها نامید . ورزشی که باید علاقه مندان ، طرفداران و ورزشکاران آن در فکر گسترش و حاکمیت رفتارهای انسانی، اخلاقی و مخلصانه باشند.
 




صفر سهم استان اردبیل از اردوی تیم ملی فوتبال نوجوانان

از سوی سرمربی تیم ملی نوجوانان 25 بازیکن به اردوی تدارکاتی تیم ملی دعوت شدند.
عباس چمنیان این 25 بازیکن را از 9 استان انتخاب و برای حضور در اردو فرا خوانده است..
نگاهی کوتاه به اسامی دعوت شدگان مشخص می کند که سهم اردبیل از این اردو صفر بوده و علی رغم تلاش هایی که از سوی برخی از مربیان زحمتکش پایه در باشگاه ها انجام می شود، همچنان دست فوتبال اردبیل از رسیدن به پیراهن تیم های ملی در سطوح پایه کوتاه مانده است.
فوتبال ما چرا نمی تواند در سطوح پایه در رقابت های کشوری خوش به درخشد و چرا بازیکنان نوجوان این استان علیرغم شایستگی و بهره بردن از مهارت های فردی نمی توانند نظر مساعد مربیان تیم ملی را جلب بکنند؟
بار ها اشاره کرده ایم که شعار دادن و حرف زدن و خودمان را برتر تلقی کردن و در آسمان های موفقیت سیر کردن و در رویا خود را برتر و بزرگ تر قلمداد کردن آسان است اما مهم میدان عمل است که باید حاصل دسترنج خود و نتیجه ادعاهای خود را ببینیم . متاسفانه هر چند در آمار دادن ها به نوعی می خواهیم سبقت بگیریم و با حاشیه سازی، برتری خود را اعلام بکنیم ولی می بینیم که در اردوی تیم ملی نوجوانان از داشتن یک سهم نیز محروم هستیم .
آیا استعداد فوتبال اردبیل و داشته ها و سرمایه آن در حدی است که نتواند حتی یک سهم از 25 سهم تیم ملی نوجوانان را به خود اختصاص بدهد؟ آیا فوتبال اردبیل لیاقت و توان و قدرت آن را ندارد که نوجوانانش را در اردوهای تیم ملی پایه ببیند و با موفقیت آنها فریاد شادی سر دهد؟ اگر فوتبال اردبیل دارای زمینه برای موفقیت در عرصه های مختلف نبوده و نیست پس چرا در سال های نه چندان دور تیم های ملی پایه و جوانان در ید قدرت فرزندان دلاور و با استعداد این منطقه بودند؟ اشکال کار کجاست و کار از کجا ایراد دارد؟
در این میان دست اندرکاران و گردانندگان فوتبال استان و شهرستان ها چه وظیفه ای دارند؟ نقش آنها در حاکم شدن وضعیت موجود چیست؟ آیا نگاه اقتصادی و درآمد زا به مدارس فوتبال می تواند در این ارتباط مؤثر باشد؟ و دهها سؤال دیگر که پیدا کردن جواب مؤثر برای آنها شاید بتواند گرهی از مشکلات موجود فوتبال پایه های اردبیل را باز بکند.
اسامی دعوت شدگان به اردوی تدارکاتی تیم ملی نوجوانان:
عارف محمد علی پور- امیر حسین اسماعیل زاده- الهیار صیاد منش از مازندران
علی باقری- امیر حسین علیزاده از کرمان
طاها شریعتی- پوریا بالی لاشک-علیرضا اسد آبادی- امیر حسین حسین پور و امیر حسین حسین زاده از تهران
امیر جانی پور از کهگیلویه و بویر احمد
علیرضا کوشکی از اصفهان
محمد شریفی- احمدرضا جلالی-محمدرضا غبیشاوی- علی ستاوی و علی غلام زاده از خوزستان
علی داوران- سبحان خاقانی- تانیور باشقره- امیر علی علیزاده از خراسان رضوی
محمد قادری از هرمزگان
مبین عشایر- امیر شیرچی- رامتین قایقران از گیلان
 
 




مسئولیت جزایی مدیران درورزش

مسئولیت جزایی مدیران درورزش:
مدیریت عبارت ازهماهنگی نیروی انسانی ومادی درجهت رسیدن اهداف ازپیش تعیین شده.آنچه درورزش مورد نظرمی باشدوظیفه حفاظت وتادیب وسازناندهی مدیر است واصطلاح مدیر به معنی عام می باشد وتمامی کسانی که دست انداز کارامورورزشی می باشندراشامل می گردد.مانند:مدیرانورززشگاهها،مدیران هیئت ها،مدیران فنی ورزشهای مختلف،سرپرستان،مربیان،معلمان ورزش وداوران.
مسئولیت جزایی مدیران ورزشی:
مدیریت عبارت است ازهماهنگ کردن نیروی انسانی ومادی برای نیل به هدف در حقیقت می توان مدیریت راهم علم وهم هنر دانست. مدیر درمحیط ورزشی چه درباب نضارت ورهبری برنیروی انسانی وچه ناظر برتاسیسات وامکانات وتجهیزات اگردرانجام وظایف خود قصورکندمجرم شناخته خواهد شد. آنچه درحقوق ورزشی درباب مدیریت بحث خواهدشدبازدهی وکارایی درتولیدوتوانایی دررقابت باسایر سازمانها نمی باشدبلکه وظیفه حراست وتأدیب وسازماندهی درارگانهای ورزشی می باشدکه بعهده مدیران ادارات،مدیران،ورزشگاهاوسرپرستان و…میباشد.
اختیارات قانونی مدیران ورزشی در تنبیه ورزشکاران:
– آیا مدیران و دست اندرکاران ورزش قادر به تنبیه ورزشکاران هستند؟
مکررا ازسوی وزارت و ادارات آموزش وپرورش به منع تنبیه بدنی درمدارس تاکیدشده علی رغم این ممنوعیت قانونا مربیان وسرپرستان اختیارقانونی درتنبیه را دارند.
به موجب بند اول ماده 32قانون مجازات اسلامی اقدامات والدین واولیاء قانونی وسرپرستان صغار ومحجورین که به منظور تأدیب یاحفاظت آنها انجام شود مشروط بر اینکه درحدود متعارف تأدیب ومحافظت باشد.دراین جاسرپرست معنی عام دارد.ومنحصر به شخص نیست بلکه تمام کسانی که وظیفه مراقبت ونگهداری وتربیت ویاهمراه باآموزش را بعده دارندراشامل می گردد.نه فقط سرپرست تیم،سرپرست باشگاه یاسرگرست اردو اعمال واقدامات مورد نطرقانونگدار زمانی جرم محسوب نمی شود که علیه صغیرصورت گیردومنظور از صغیر کسی است که به حدبلوغ شرعی نرسیده باشد مرادازبلوغ شرعی رسیدن پسربه سن پانزده سال قمری ورسین دختر به سن نه سال قمری است بنابراین تنبیه با…….حتی علی رغم جمع سایر شرایط توجیه قانونی ندارد.تنبیه اطفال ورزشکاربایدبه انگیزه تأدیب یاحفاظت باشد.
تأدیب وحفاظت علت ویاانگیزهای است که قانونگذارآنها رادرتوجیه جرم نبودن اقدامات سرپرست به قید …….تعیین نموده است وبه عبارت دیگر هیچ دلیل دیگری را برای تنبیه طفل نمی پذیرد.
الف-تأدیب به معنای ادب نمودن است وچهارچوب مشخصی نداردودرنزدفرهنگ های مختلف متفاوت است. مفهوم تأدیب نزد معلمان ومربیان وورزشکاران متفاوت است
الف-تأدیب به معنای ادب نمودن است وچهارچوب مشخصی نداردودرنزدفرهنگ های مختلف نتفاوت است مفهوم تأدیب نزد معلمان ومربیان وورزشکاران متفاوت است.
ب- حفاظت یا نگهداری ویامراقبت نیزلزدیگر منظورهایی است که ریالانونگذار درتوجیه اقدام علیه اطفال ذکرکرده است.
– حدود اختیارت تنبیه اطفال مختلف:
ضابطه وملاک برای تعیین حدود این اقدامات ونظایرمجرمانه آنها که علیه کودکان درمحیط های ورزش بعمل می آیدتشخیص معلم ورزش یامربی است؟ویاقدرت جسمی وروحی طفل؟ویابراساس شدت وضعف تخلف ورزشکار؟
هریک ازضوابط ونظریات مذکورضمن داشتن اختیارات دارای ایراداتی است که امکان استنباد به هریک ازآنها راعملا غیرممکن می سازداماآنچه دربند1ماده 32قید شده مشروط به اینکه درحدود متعارف تادیب ومحافظت باشد.قاضی درشرایط قضاوت تجسم می کند که اگربه جای مربی مذکوریک مربی با عقل،شعوروفهم متعارف یعنی کسی که نماینده ومظهر اخلاق ورسوم اجتماعی است می بود،آیا مرتکب چنین اقدامی می شد یانه؟
اصولی که یک مربی متعارف بایددرهنگام تنبیه رعایت کند:
1-تذکر، توصیه و نصیحت نتیجه نداشته باشد.
2- اقدام متناسب با فرهنگ کودک
3-تنبیه با توان جسمی و روحی کودک نا مناسب نباشد.
4-تنبیه بل تخلف ارتکابی و یا خطراتی که احتمال وقوع آن قابل پیش بینی است مطابقت داشته باشد
اقداماتی که درتنبیه متعار محسوب نمی گردد:
الف-فحاشی وتوهین های ناهنجار
ب-ایرادضرب وجرح برطفل به نحوی که آثار آن بربدن طفل بماند.
ج-محبوس نمودن کودک درفضایی ترسناک وتاریک
از نظر قانون گذار عدم کمک به مصدوم عملی غیرانسانی وغیرمسئولانه می باشدواین بی تفاوتی به مسئولیت انسانی شخص رامجرم میشناسد.
علت مطرح شدن این مسئله در حقوق ورزش :
1-رسالت ورزش وهدف والای آن
2-جدایی ناپذیربودن فعالیت های ورزشی باحوادث وسوانح می باشد.
درقانون داریم که هرکس شخص یا اشخاصی را درمعرض خطرجانی مشاهده کند وبتواندبااقدام فوری خود یا کمک طلبیدن ازدیگران یااعلام فوری به مراجع یا مقامات صلاحیت داراز وقوع خطر یا تشدیدنتیجه آن جلوگیری کندبدون اینکه بااین اقدام خطری جدی متوجه خود اوودیگران شوداین عمل 1تا3سال ویا جزای نقدی خواهد داشت.
که دو حالت دارد:
شخص درمعرض خطرجانی باشدوضعیتی که امکان مرگ قابل پیش بینی است.
حادثهای درشرف وقوع خطر مرگ قابل پیش بینی است وباید ازوقوع آن جلوگیری کرد ونه اینکه به انتظار وقوع حادثه بود. شرایطی که نیازبه کمک به مصدوم وجود ندارد:
1- درصورتی که کمک به مصدوم منجر به آسیب شخص کمک کننده منجر گردد.
2- افرادی که قبلا به مساعدت وکمک شتافتند که تخصص وتجربه کافی دارند.
3- درشرایطی که حضور ما به عنوان کمک به مصدوم موجبات خطرات بیشتربرای او گردد.
قانون گذاربرای دوگروه ازاشخاص که ا کمک به مصدوم ممانعت کردند:
1- کسانی که به اقتضای حرفه خود می توانسته اند کمک موثری بنماید وبدلیل نداشتن سمت ووظیفه ازکمک به مصدوم جلوگیری کردند مانند:مدیران ورزش که دارای تخصص کمک هی اولیه هستند.مانندپژشکی که برای تماشای یک مسابقه حضور داشته ومتوجه عدم حضور پژشک درتیم مقابل می گردد.بااین حال از کمک به مصدوم ممانعت می کند.
2- کلیه کسانی که با داشتن سمت ووظیفه گذراندن دورههای تخصصی مناسب ازکمک به مصدوم خودداری می کنند.
تعریف مسئولیت مدنی و مبنای آن :
به موجب ماده اول این قانون ،هرکس بدون مجوزقانونی عمدا یادرنتیجه بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجاری یاهر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمه ای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود.مسئول جبران خسارت ناشی ازعمل خود خواهد بود.
ارکان مسئولیت مدنی:
الف-وجود ضررازنظر حقوق عبارت است از:
1- صدمه جانی به خود ودیگران خواه به صورت ضرب وجرح خواه بصورت قتل مانند مصدوم نمودن ورزشکار توسط حریف درنتیجه یک خطا ویاسقوط طفل ورزشکارازبارفیکس به دلیل بی احتیاطی مربی
2- تجاوزبه حیثیت دیگران ولطمه زدن به حیثیت شخص
3- تعرض به ناموس دیگران
4- اتلاف وناقص کردن اموال خود ودیگران وتجاوزبه مال
ب-انجام فعل یا خود داری از عمل برخلاف قانون: صرف ضرررساندن موجب مسئول دانستن عامل نمی باشد بلکه این عمل باید برخلاف قانون نیزباشد ودرقانون مجازاتی برای آن تعیین شده باشد
ج-مرتکب بایدمقصرباشد: هرکس بدون مجوزقانونی عمدا یادرنتیجه بی احتیاطی به جان و…بنابراین امکان عمدی یا غیرعمدی بودن آن عمل نیزهست.منظور ازعمدی بودن این است که شخص باسوءنیت اقدام به عملی خاص نموده برعکس درغیر عمد بدلیل مسامحه وبی احتیاطی صورت می گیرد.
عمدی یاغیرعمدی بودن تاثیری ندارد درمجرم بودن وملزم به جبران خسارت خواهد بود.جبران خسلرت زیان دیده به دو صورت انجام می گیرد
1- برگرداندن وضع اوبه صورت قبلی بطوری که انگار اصلا زیانی صورت نگرفته است
2- جبران خسارت ازراه داردمعادل آن به میزان آنچه که ازدست رفته جبران گردد.
مسئولیت بررسی صلاحیت اخلاقی مربی بعهده مقام بالاتراست یکی ازمصالحی که مبنای مسئولیت شخص نسبت به اعمال دیگران قرار می گیردبرای این است که شخص نسبت به رفتارکسانی که با نظارت وهدایت اوبکاری می پردازندیابه حکم قانون به اوسپرده شدهانداحساس مسدولیت کند ودربازرسی کوتاهی کندوقانون دراینجا اورا مسدول می داند.
یکی ازاین موارد عدم بررسی صلاحیت اخلاقی کارکنان می باشد.اگر یک مدیرعلی رغم اطلاعات کافی در موردفاقدصلاحیت بودن کارمندخوداورا به کار می گماردواعمال وی نیزمنجر به حوادثی حیثیتی گرددمجرم خواهد بود.
مسئولیت مدیران در برابر تماشاگران:
حوادث ودا به زبان بهتر فاجعه هایی که درطول زمان های گذشته درورزشگاههی بوجود آمده بدلیل عدم رعایت مسائل ایمنی است.ومدیران اولین کسانی هستند که رعیت توصیه های زیر الزامی است.
1- جایگاه های تماشگران بایدازنظر ساختمانی ایمن وخطر ریزش نداشته باشد.
2- تاسیسات برق باید دورازدسترس تماشاچیان باشد.
3- درمانگاههای مجهزومتناسب باظرفیت مجموعه
4- اطمینان ازصلاحیت اخلاقی کسانی که درورزشگاه اشتغال دارندوباورزشکاران وتماشاچیان درارتباط هستند.
5- بدون حضور مربی ازپذیرش ورزشکارجلوگیری نمایندبعدازاتمام تمرین نیزنبایدازمربی بمانند.
6- جلوگیری ازورودتماشاگرپیش از ظرفیت وهمیشه ده درصدکمترازظرفیت واقعی
7- درحدفاصل جایگاه تماشاگران وزمین موانع فیزیکی باشد.
8- هنگام تخلیه ورزشگاه ازدربهای خروجی استفاده کنند.
9- درمسابقاتی که خطرازدحام جمعیت وجودداردکتباازمذاجع انتظامی درخواست کمک شود.درصورتی که ابعادوسیع تری قابل پیش بینی است بایدازطریق اداره تربیت بدنی درشورای تامین( شهرستان مطرح گردد.اداره مجهزبه کپسول آتش نشانی واطفای حریق باشد.
منبع:
www.asemooni.com/sport/fitness/sports-law
 




دلنوشته، خانه انوری کجا باشد؟

ورزش اردبیل حال و هو ای خاص خودش را دارد. همه به نوعی، بودن در ورزش را می خواهند وسیله ای برای رسیدن به برخی از اهداف قرار بدهند. می خواهند در کنار خدمت به ورزش به خود نیز خدمت بکنند و مزد تلاش ها ، دوندگی ها و زحمات را بگیرند و برای آینده شان فکر بکنند.
مدیریت در ورزش تفاوت های عمده ای با مدیریت در دیگر نهادها و ارگان ها دارد. کل جامعه را می توان تحت پوشش وزارت ورزش و در استان ها تحت پوشش ادارات کل به شمار آورد. ورزش از آن جمله مقوله هایی است که با افراد مختلف و با ویژگی ها و خصوصیات متفاوت سر و کار دارد و بنابراین مدیریت در آن و راضی نگاه داشتن همه کاری مشکل و تقریبا غیر ممکن است.
به این علت است که وقتی برای ورزش مدیر جدیدی انتخاب و شروع به کار می کند از فردایش مخالفانش اعلام موجودیت می کنند و مدعی می شوند که همین امروز و فردا خداحافظی مدیر از صندلی پر ابهت و پر حاشیه ورزش حتمی است. آنها چنان در مخالفت مصمم نشان می دهند که حتی برای مدیری که عرقش خشک نشده جانشین معرفی می کنند و برای مطرح کردن نامزد خودشان رایزنی ها انجام می دهند.
مدیر تازه منصوب شده هم اگر سابقه مدیریت نداشته و با زیر و بم حکومت در ورزش آشنایی نداشته باشد به زودی قافیه را می بازد و در هر اقدام و رفتار و عملکردش آثاری از بیم و هراس مشاهده می شود.
مدیریت در ورزش کار بسیار سخت و طاقت فرسایی است. علی رغم مشکلاتی که یک مدیر ورزش می تواند با آنها روبرو شود و روزگار سختی را بگذراند اما علاقه مندان برای جلوس بر روی این صندلی خیلی زیاد است و می شناسیم کسانی را که سال هاست آرزوی بالا ر فتن از پله های اداره کل با عنوان مدیر کلی را دارند. این افراد برای این که بتوانند به آرزوی خودشان برسند در هر انتخاباتی از مجلس شورای اسلامی فعالیت در ستادی را انتخاب می کنند تا شاید از این راه بتوانند کاری انجام دهند که تاکنون موفق نشده اند ولی از عشق و علاقه این ناکام های همیشگی به مدیریت ورزش استان تاکنون ذره ای کاسته نشده است.
بعد از هر انتخابات مجلس شورای اسلامی مانور در اطراف مدیریت ورزش و جوانان افزایش پیدا می کند . اطرافیان هر یک از منتخبان به نوعی خود را محق برای رسیدن به این پست می دانند و با غرور ناشی از انتخاب نامزدشان می خواهند برای ورزش استان خط مشی تعیین کرده و خودی نشان بدهند.
این که گفتیم عده ای برای معرفی نامزد اقدام می کنند کار را خیلی پیچیده می کند چرا که نامزدهای مدیر کلی با مانور این افراد عنان اختیار از دست می دهند و ناخواسته حداقل در رویا خود را مدیر می بینند و هر از گاهی هم رایزنی کرده و برای جلب نظر برخی ها اقدام می کنند.
مدیر هم در این حال و احوال در میدانی قرار می گیرد که از هر سو آماج حملات است. تیرهای مختلفی از سوی دوست، دشمن، خودی و غیر خودی به سویش پرتاب می شود و او بالاجبار در جبهه های مختلفی به مقاومت، ایستادگی ، دفع حملات و در نهایت انجام وظیفه می پردازد و این گونه عمل کردن و در تنگنا قرار گرفتن از در صد انرژی مدیر برای پرداختن به وظیفه اصلی اش می کاهد.
مخالفان با مدیریت مدیر ورزش حتی نمی توانند کارهای مثبت وی را ببینند و چون برای برچیدن بساط مدیریت تمایل دارند اعتقادی به کارایی مجموعه نداشته و هر شکست و ناکامی و ناملایمات را به پای وی می نویسند و می خواهند کارنامه اش را سیاه نشان بدهند.
این گونه رفتار ها نه فقط برای امروز است بلکه از زمان استان شدن اردبیل این حکایت بوده و همچنان پابرجاست و گویا اراده ای برای تغییر این وضعیت و این نوع تفکر وجود ندارد.
در هیات های ورزشی هم کمتر اتفاق می افتد که ورزشکاران یک رشته یک دل و یک زبان باشند و انتقادی را متوجه دست اندرکاران مربوطه نکنند. این جا هم مشکل همیشگی حاکم است. اگر رئیسی برود و دیگری انتخاب بشود از فردا حرف و حدیث ها در موردش شروع می شود. کسانی که تا دیروز برای رسیدن به هدفشان در مقابل رئیس کرنش می کردند فرصت خالی کردن عقده ها را پیدا می کنند و می گویند آنچه نباید بر زبان جاری بسازند. عده ای همیشه در بیرون گود هستند و به نحوی اجازه فعالیت به آنها داده نمی شود و یا انتظار و توقع بیرون مانده ها به حدی است که رئیس و دوستانش نمی توانند به خواسته هایشان تن بدهند و بنابراین همیشه یک جای کار می لنگد و مشکلات لاینحل باقی می ماند .
مطبوعات هم که در ورزش دنیای خودش را دارد . نبود آگهی و منبع درآمد برای تامین هزینه ها گاهی شرایطی را فراهم می آورد که مطبوعاتی ها به اصلاح کردن سر و صورت یکدیگر اقدام می کنند . در قدیم در گرمابه ها دلاکان موی سر مشتریان خود را نیز می تراشیدند ، هنگامی که مشتری نبود و بی کار می شدند مشغول تراشیدن سر همدیگر می شدند. امروز نیز برخی از همکاران وقتی با کمبود سوژه ، نبود آگهی و قلت تیراژ مواجه می شوند به تراشیدن سر یکدیگر می پردازند و ما چه خوب از این مهلکه خود را نجات دادیم و با الکترونیکی کردن نشریه اجازه تراشیدن سر بی موی خود را ندادیم.
حال از تک تک رشته ها حرفی به میان نمی آوریم. اما باید بپذیریم که هستند عزیزانی که برای مطرح کردن خود به ورزش و مدیریت برخی از رشته ها روی آورده اند و می خواهند از آنها سکویی برای پرتاب بسازند. این قبیل آقایان اگر به ورزش خدمت بکنند و برای پیشرفت رشته ها تلاش نمایند حالا اگر از کنار آن به نام و نشانی هم رسیدند ایرادی نخواهد داشت.
و اما بشنوید از حال و احوال ما که در این عرصه همیشه مقصریم. همواره مورد حمله قرار می گیریم ، اگر کسی زورش به رئیس و مدیر و هیات و کانال و گروه مجازی و دبیر و خلاصه به هر چیزی که فکرش را بکنید، نرسد یقه مای بیچاره و درمانده را می گیرد و تا دل شما بخواهد ما را مورد نوازش ، محبت ، عنایت و بزرگواری خود قرار می دهد
راستی تا چه حد باید تاوان استقلال و حرف حساب زدن را بدهیم. هنوز هم که هنوز است بعد از گذشت نزدیک به یک سال نتوانستیم جوابی برای ادعای برخی از آقایان که نویسنده این سطور را در کنار مدیر کل ورزش و جوانان عامل نابودی فوتبال در سال های اخیر می دانستند پیدا بکنیم. نویسنده اش را نیز پیدا نکرده ایم تا دلایلش را بشنویم. شاید من، رئیس هیات فوتبال استان و یا دبیر قدر قدرت آن بوده ام که در کنار مدیر کل ورزش و فوتبال استان را بیچاره کرده ام.
با جوی که این روزها بر ورزش ما حاکم است همه ما را دشمن ورزش و خودشان می دانند. عده ای ما را حامی مدیر ورزش و دشمن درجه یک گردانندگان فوتبال می دانند. والیبالی ها ما را از حامیان اداره کل ورزش و جوانان و آنها ما را از حمایت کنندگان رئیس هیات والیبال به حساب می آورند و ما بر این افتخار می کنیم که به سمت هیچ مسؤول و پر مدعا و دروغگو و بلندپرواز و خود محور و … غش نمکرده ایم و استقلال خود را حفظ نموده ایم و در این میان اهمیتی هم به اظهار نظر ها ی آبکی نمکی دهیم. در هر صورت به عقیده آنهایی که تیشه به ریشه ورزش استان زده اند عامل نابودی، عقب گرد و درماندگی ورزش و فوتبال به جز ما کس دیگری نبوده و نیست !!!
شاعر بزرگ ایران زمین انوری چه خوب گفته است:
هر بلایی کز آسمان آید
گر چه بر دیگری قضا باشد
به زمین تا رسید می پرسد
خانه انوری کجا باشد؟
 
 




ایران در اندیشهء دومین قهرمانی والیبال امید های آسیا ،اردبیل به فکر میزبانی موفق و به یاد ماندنی

اولین دوره مسابقات والیبال پسران امید قهرمانی آسیا در اردیبهشت سال 94 با حضور 16 تیم در کشور میانمار برگزارشد.
در این رقابت ها تیم ملی جمهورس اسلامی ایران به سرمربی گری پیمان اکبری و با کاپیتانی چهره برتر این رقابت ها پوریا فیاضی به مقام قهر مانی رسید.در این رقابت ها تیم ایران با کسب 6 پیروزی و بدون شکست بر سکوی اول آسیا تکیه زد. تیم های کره جنوبی ، تایوان و چین به ترتیب دوم تا چهارم شدند و تیم های میانمار ، ژاپن ، هند و تایلند مکان های پنجم تا هشتم را به دست آوردند.
این رقابت ها از 23 اردیبهشت ماه 94 تا سی ام این ماه به طول انجامید .
تیم ایران در این دیدارها ابتدا تیم ملی هند را 3 بر صفر شکست داد. دومین دیدار ایران در این رقابت ها با قطر انجام شد. قطری ها نیز به سرنوشت هندی ها دچار شدند . قطری ها که از چند بازیکن غیر بومی و بازیکنان صرب و کوبایی و آفریقایی برخوردار بودند در برابر نمایش عالی یاران ایران کاری از پیش نبردند. در ادامه این رقابت ها ایران تیم های فیلیپین و ژاپن را نیز با نتایج مشابه 3 بر صفر شکست داد .
در پنجمین دیدار یاران جوان و جویای نام ایران اسلامی در مقابل تایوان صف آرایی کردند و این دیدار حساس و سنگین را 3 بر 2 بردند.
تیم ایران در این دیدار در حالی که دو بر صفر از حریف عقب بود با هوشیاری کادر فنی و آنالیزور تیم و تغییرات انجام یافته در ترکیب سه گیم متوالی به پیروزی رسید.
آخرین دیدار ایران در این رقابت ها در تاریخ سی ام اردیبهشت ماه 94 در برابر تیم قدر و مدعی کره جنوبی انجام شد.
ایران با ترکیب پوریا فیاضی،جواد معنوی نژاد،جواد حسین آبادی،مصطفی باقری، امیر علی محمد فتحعلی محمد فلاح و رسول شهسواری در برابر تیم مدعی کره جنوبی صف آرایی کرد.
تیم ایران بازی بسیار خوب و با قدرتی را به نمایش گذاشت و تحت تاثیر فریاد های گوش خراش کره ای ها قرار نگرفت . در این دیدار رسول شهسواری خوب توپ گرفت و مصطفی باقری خوب پاس داد و پوریا فیاضی عالی سرویس دریافت و اسپک زد و جواد معنوی نژادو جواد حسین آبادی در خط حمله پر فروغ ظاهر شدند تا ایران با کارنامه ای درخشان قهرمان بشود و نام خود را به عنوان اولین قهرمان این رقابت ها در تاریخ والیبال امید های آسیا ثبت نماید.
ایران برای دفاع از عنوان قهرمانی خود در دومین دوره رقابت ها در خانه و در شهر اردبیل از 11 اردیبهشت ماه به میدان خواهد رفت.
درتیم ملی امید نسبت به دور اول خانه تکانی اساسی صورت گرفته است . پیمان اکبری جای خود را به خوان سیچلو داده است تا این مربی نام آشنا به همراه تیم در اردبیل از عنوان قهرمانی دفاع نماید . در میانمار رضا ابراهیمی، سعید رضایی و مرتضی عهدی به عنوان مربی در کنار پیمان اکبری حضور داشتند ولی در اردبیل محمدرضا تندروان، محمدرضا دامغانی، علی فتاحی، جواد مهرگان و وحید صادقی سیچلو را یاری خواهند کرد . همچنین در دور اول رقابت های آسیا دکتر هادی قاسمی بدنساز و هانی فرخی آنالیزور و دکتر اکبر محمدی فرد فیزیوتراپ و اکبر عسگری ماساژور تیم بودند که در دومین دوره این مسؤولیت ها به ترتیب به عهده سید مهدی هاشمی، علی تاج الدین، بهزاد میرزایی و منوچهر جواهری محول شده است.
تیم ملی ایران برای کسب آمادگی هر چه بیشتر برای حضور مقتدرانه در رقابت ها در حال حاضر در اردوی تدارکاتی لهستان به سر می برد.
تکرار مقام قهرمانی و این بار در خانه برای تیم ملی جمهوری اسلامی ایران از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد. در اول سال و به دنبال بازدید سرمربی تیم ملی از امکانات اردبیل اعلام شد که تیم ملی اردوی آمادگی را در اردبیل برپا خواهد کرد ولی به نظر می رسد آماده نشدن سالن رضازاده این امکان را فراهم نکرد و تیم برای قرار گرفتن در شرایط مسابقه به اردوی لهستان اعزام گردید.
با نظر سرمربی تیم در اردوی لهستان 16 بازیکن حضور دارند و مسلما از این تعداد باید چهار بازیکن خط به خورند تا سیچلو 12 بازیکن خود برای رقابت های آسیایی را معرفی بکند.
16 بازیکن حاضر در اردوی لهستان عبارتند از:جواد کریمی، شایان حمودی و فردین قله قوند (پاسور)، امین اسماعیل نژاد و جابر اسماعیل پور (پشت خط زن)، سلیم چپرلی، سعید جواهری توانا، اسماعیل مسافر، امیرحسین اسفندیار و امین خداپرست (دریافت کننده)، رحمان تقی زاده، سهند اله وردیان، – علی اصغر مجرد و علی یوسف پور(سرعتی زن)، محمد دلیری و علی نودوزپور (لیبرو).
مردم اردبیل و دوستداران ورزش و علاقه مندانم به والیبال در این منطقه مصمم هستند که میزبان خوب و سرافرازی برای دومین دوره رقابت های والیبال امید های پسران آسیا باشند.
امکانات مورد نیاز برای این رقابت ها با حمایت مسؤولین اجرایی استان و بخصوص استاندار اردبیل فراهم شده است و تلاش ها در آخرین فاز انجام می شود تا اردبیل بتواند در پایان رقابت ها ضمن کسب رضایت دست اندرکاران از میزبانی ، دومین قهرمانی امید ها در آسیا را نیز شاهد باشد.
هر چند تعداد تیم های شرکت کننده در رقابت ها نسبت به دوره اول آن کاهش چشمگیری داشته و از 16 تیم به 11 تیم رسیده است ولی مسلما رقابت ها از کیفیت خوبی برخوردار خواهد بود و در طول برگزاری رقابت ها تماشاگران می توانند مسابقات زیبایی را شاهد باشند.
بازسازی و بهسازی دو مجموعه ورزشی تختی(سالن شهید آسمانی) و شش هزار نفری حسین رضازاده از برکات میزبانی اردبیل برای این رقابت ها می باشد. این مسابقات اگر به جز این دو مورد هیچ دستاورد دیگری برای اردبیل و استان ند اشته باشد همین دو مورد برای ورزش اردبیل کافی است . در حال حاضر اردبیل می تواند ادعا بکند که صاحب دو مجموعه سرپوشیده ورزشی استاندارد برای میزبانی رقابت های مختلف می باشد .
 
 




اعتصاب بازیکنان و مقایسه استقلال خوزستان و شهرداری اردبیل

در هفته ای که گذشت بازیکنان تیم فوتبال استقلال   خوزستان به دلیل پرداخت نشدن مطالبات خود بر سر تمرینات حاضر نشدند. این اقدام بازیکنان، تیم بزرگی چون استقال اهواز را که درگیر رقابت های لیگ برتر و جام باشگاه های آسیا می باشد در بلاتکلیفی قرار داد .
هنوز ساعاتی از تصمیم اعضای تیم نگذشته بود که استاندار خوزستان وارد عمل شد و با رایزنی های انجام یافته دستور صدور پرداخت بخشی از مطالبات بازیکنان را صادر کرد و بدینوسیله بازیکنان با توجه به قول استاندار در تمرینات حضور یافتند و از ایجاد حاشیه بیشتر در تیم جلوگیری کردند.
پخش این خبر که به طور گسترده در رسانه های جمعی انجام پذیرفت برای ما دوستداران فوتبال و تیم شهرداری اردبیل دردآور و زجر آور بود.
در سال گذشته وقتی نماینده فوتبال اردبیل در دریایی از غم و اندوه و محنت دست و پا می زد و به دلیل مشکلات مالی بازیکنان و کادر فنی هر روز ساز تازه ای کوک می کردند و جمعی نیز بر سر مالکیت تیم دعوا راه انداخته و عده ای دیگر نیز به هر قیمت و بهایی راضی به دل کندن از تیم نبودند فریاد های تماشاگران و التماس آنها راه به جایی نبرد و برای یک بار هم نشد که استاندار اردبیل در مورد تیم و عشق هواداران اظهار نظر بکند و راه چاره ای برای نجات آن پیشنهاد نماید.
این سؤال بزرگ و بی جواب در نزد تماشاگران فوتبال اردبیل است که چرا استاندار نخواست در نجات تیم از دامی که برای آن گسترده بودند اقدامی حتی در حرف و اظهار نظر به عمل آورد؟
امیدواریم برای ما روزی این امکان فراهم شود تا بتوانیم این سؤال را از مجید خدابخش بکنیم و جواب آن را دریافت کرده و جهت اطلاع فوتبالی ها منتشر بکنیم.
استاندار خوزستان چیزی بالاتر از استاندار ما که ندارد قانون هم که در همه جای ایران سربلند یکسان و برای همه لازم الاجرا می باشد حال چرا در خوزستان می شود به فوتبال و تیم باشگاهی کمک کرد ولی در اردبیل این امر امکان پذیر نمی شود جوابش را باید آنهایی بدهند که مدام از ممنوعیت شهرداری برای تیم داری سخن گفتند و زمینه نابودی تیم را فراهم کردند.