1

گذشت در مقابل زیاده خواهی

امسال چه بخواهیم و چه نخواهیم ضرباتی از دوست و دشمن بر پیکر فوتبال اردبیل وارد شد و تن این رشته ورزشی زیبا و پرتماشاگر را مجروح و نحیف و نزار کرد.
زیاده خواهی عنصری است که در فوتبال ما بر جای گذشت، جلوس کرده و فی الحال هرچه تیر و ترکش است از همین ناحیه یعنی از ناحیه زیاده خواهی در زمین فوتبال و بر تن و جان ورزشکاران فرود می آید و آنقدر این کار ادامه یافت تا فوتبال ما ونماینده آن را در لیگ دسته دوم به مرز موت رساند.
زیاده خواهی کسانی که در لباس دوستدار این تیم و عاشق آن دست از سر تیم بر نداشتند و نخواستند گذشت بکنند و برای مدت محدودی هم که شده باشد از آن چشم بپوشند و آن مجموعه را به حال خود بگذارند.
باید نشست و به دقت سرنوشت این تیم را از دو سال گذشته مورد بررسی قرار داد و بدون رودربایستی و ترس از حاشیه سازی ها و اتهام زنی ها بخشی از زیاده خواهی ها را به تصویر کشید و لایه های تو بر توی قسمتی از احوال ناخوش فوتبال اردبیل را نشان داد.
زیاده خواهی و خود را در سرنوشت و گذشته و حال آن سهام دار تلقی کردن و به هیچ حرف و تصمیمی گوش نکردن و بر طبل رای و نظر و خواست خود کوبیدن ، آورد آنچه را که نباید بر سر این تیم می آمد.
آنهایی که دم از مردی و مردانگی می زنند و خود را حق و دیگران را باطل می دانند و جز خود کسی را علمی و فنی نمی دانند، در عمل نشان دادند که این ادعا ها همه اش در حد حرف است و آنها توان و عرضه عمل به آنهایی که بر زبان جاری می کنند را ندارند. برای برخی از آن ها عشق به فوتبال اردبیل جز وسیله ای برای ماندن در صحنه و بهره بردن از آن چیز دیگری نبوده و نیست. اگر این حضرات که در حرف زدن و مدعی شدن، مدرک دکتری دارند حداقل به زندگی و خصوصیات پیشگامان جوانمردی و مردانگی در ورزش نظری می افکندند، این قدر بر منافع و آرای خود پافشاری نمی نمودند.
آنها اگر صادق بودند و فردای خود را فدای امروز و چند روزی مسؤول بودن و در صحنه حضور داشتن نمی کردند چه خوب بود، نگاه می کردند به رفتار بزرگانی چون پوریای ولی که خصلت گذشت، او و نامش را بر صدر پهلوانان راستین این مرز و بوم قرار دارد و اگر خوب به مرحوم تختی و سرنوشت او نگریسته شود خواهیم دید که همین خصلت گذشت، نام او را فراتر از همه قهرمان های دوره معاصر ورزش قرار داده است.
امروز همه سعی می کنند که به نحوی در نابود کردن فوتبال برای خود شریک جرمی پیدا بکنند و هیچ کس به نقش این زیاده خواهان که عاملین اصلی در دربدری نماینده فوتبال اردبیل می باشند توجهی نمی کنند. زیاده خواهان در سال های اخیر در قامت دوست و هوادار سینه چاک و قدر قدرتی نامدار به فوتبال و تیم آسیب وارد کرده اند و امیدواریم صاحبان قلم و اندیشه و آنهایی که به خوبی در جریان این تیم هستند به مرور در معرفی آنها اقدام کنند تا دگر باره آنها جرئت تکرار اعمال ننگین و شرم آور خود را نداشته باشند.
 




سرگذشت دردناک تیم فوتبال اردبیل و سؤالات بی جواب

یک هفته به پایان رقابت های لیگ دسته دوم باشگاههای کشور باقی مانده است. جدول رقابت ها نشان می دهد که دیگر نباید به بقای نماینده اردبیل در لیگ امیدوار شد. استانی با پیشینه و سابقه درخشان در فوتبال، به حال و روزی دچار شده است که گریه کردن به حال آن واجب، لازم و ضروری است.
امسال ابر و باد و مه و خورشید و فلک و خلاصه عوامل متعدد دست به دست هم دادند و سرنوشتی بسیار غم انگیز و دردآور برای فوتبال اردبیل رقم زدند. برخی ها هم که همیشه در گوشه ای نشسته و منتظر گل آلود کردن آب هستند، تا ضربه ای به در می خورد وارد گود می شوند و برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده به هر وسیله ای متوسل شده و زمین و زمان را مورد حمله قرار می دهند.
برای بررسی دقیق علل افت فوتبال اردبیل و سقوط نماینده آن به لیگ دسته سوم نیاز به یک کار علمی است. در حال حاضر هر کس به پشتوانه داشته ها و اطلاعاتی که دارد در این رابطه قضاوت کرده و نوک پیکان حمله را متوجه عوامل متعدد می کند.
این که فوتبال اردبیل بدترین روزها و هفته های دوران حیات خود را در این روزها سپری می کند ادعایی درست و اصولی است. ضربه اولیه برای کوک کردن ساز نابودی و فنای تیم شهرداری از کجا بر پیکر این تیم وارد شد؟ چرا شورایی ها علم مخالفت با تیم داری شهرداری را بر افراشتند؟ چرا در مدت کم تر از دو سال سازمان فرهنگی ورزشی تغییرات متعددی را متحمل شد؟ به چه دلیل زمانی که تیم در رقابت های دسته یک، هفته های بسیار حساس در مراحل پایانی لیگ را در پیش رو داشت برخی از شورایی ها مدام و به نوبت بر علیه تیم و سازمان فرهنگی ورزشی سخن گفتند و بحث واگذاری تیم را به دفعات مطرح نمودند؟ چرا در ایامی که تیم نیاز به حمایت و پشتیبانی معنوی داشت، آقایان مسؤول هر روز بحث جدید و فصلی نو در امر واگذاری گشودند و روی آن مانور دادند؟ به چه دلیلی در مورد واگذاری، آقایان در پشت صحنه، خود نشستند و بریدند و دوختند و به یکی از متقاضیان وعده های آنچنانی داده و کار واگذاری را تمام کردند و برای پوشاندن لباس قانونی به آن، کمیته سرکاری تشخیص اهلیت را مطرح کردند؟ اگر نظر کمیته سرکاری، ملاک عمل بود به چه علت آقایان با نادیده گرفتن یکی از مصوبات کمیته سرکاری ، سفته را جایگزین ضمانت نامه بانگی نمودند؟ به چه دلیلی نزدیک به چهار ماه مجید حیدری مدیر عامل آبی پوشان را به مانند توپ فوتبال این طرف و آن طرف شوت کردند و در نهایت آنهایی که او را به فوتبال اردبیل معرفی کرده و با قربان و صدقه به قبول مسؤولیت تیم وادارش کرده بودند ، پیشنهاد استعفا داده و بالاخره از اردبیل فراریش دادند؟ چرا علی رغم اعلام آمادگی هیات فوتبال استان و علی آستانه، باز معضلات انتقال را نتوانستند حل نمایند؟ چرا وقتی آقایان به آن حد برای انتقال امتیاز تیم به بخش خصوصی اصرار داشتند، قبل از اقدام به واگذاری زمینه های لازم برای انتقال را فراهم نکردند و دست به کاری زدند که درست مانند آب در هاون کوبیدن بود؟ چرا بحث تعویض سرمربیان با هر اتفاقی مطرح می شد، و به چه دلیل احد شیخ لاری فرار را بر قرار ترجیح داد و او در قبال چه خواست ها و چه فشارهایی ایستادگی کرد؟ بحث هزینه های تیم داری در دو سال گذشته چرا شفاف سازی نمی شود و هر روز در ارتباط با آن حرف وحدیث تازه ای مطرح می شود؟ جریان چسبیده ها و آویزان ها از تیم چیست و آنها از طرف چه کسانی مورد حمایت و پشتیبانی قرار می گیرند؟ نقش اداره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان در سرنوشت تیم چه بوده است؟ و دهها سوال دیگر که اگر به همه آنها جوابی قانع کننده پیدا شود با قرار دادن شان در کنار یکدیگر می توان به علل فاجعه فوتبال اردبیل پی برد.
در مقطعی مجید حیدری متهم ردیف اول ناکامی تیم شهرداری لقب گرفت. او به طرق مختلف مورد حمله قرار داشت . در کنار ضعف ها و اشتباه هایی که داشت عده ای او را سپری برای رسیدن به آنچه که در برنامه هایشان بود، قرار دادند. بزرگ ترین اشتباه حیدری آن بود که در آغاز کار، واقعیت ها را با جامعه فوتبال استان در میان نگذاشت. او باید رک و راست می گفت که با وعده آقایان مبنی بر کمک 600 میلیون تومانی پا در این عرصه گذاشته است. در همان روز اول اعلام می کرد، از نظر مالی فرد توانایی نیست ولی به او گفته اند بیا مسؤولیت تیم را بپذیر، از شما حمایت می شود. عدم شفاف سازی بزرگ ترین خطای وی بود.
اما اگر چه او در اردبیل مظلوم واقع شد و در روزهای آخر نتوانست زیر فشارها دوام بیاورد و جوابگوی هزینه های انجام یافته بشود ، برای آرام کردن وضع، به وعده های بی اساس روی آورد ولی به حق، آنچه در توان داشت تلاش کرد. او علی رغم آن که از نظر مالی در وضعیت مساعدی نبود ولی باید پذیرفت که هزینه هایی برای تیم انجام داده است. هزینه ها برای تیمی که نه به نامش بود و نه سودی از کنار آن برده است.او هم مانده است که جواب طلبکاران را چه بدهد. امیدوار است که مسؤولین و دست اندرکاران هزینه های انجام یافته توسط وی راپرداخت نمایند تا او هم با طلبکاران تسویه نماید.
به هر حال امید می رود آنهایی که بانی و باعث سقوط تیم از لیگ دسته دوم به سوم شدند و زمینه آن را فراهم کردند حداقل به یکی از بندهای قراردادی که هرگز توسط دو طرف واگذار کننده و تحویل گیرنده امضاء نشد، خود اقدام کنند و از حالا به فکر خرید امتیاز یک تیم دسته دومی باشند.
کسانی که در حق فوتبال و فونبالدوستان اردبیلی با تصمیمات خودشان کم لطفی کرده و آن را به عمق دره ای خطرناک پرت نمودند، باید تا فرصت باقی است نسبت به جبران اقدام کنند .
اردبیل در فوتبال، جایگاه و مرتبتش ، دربدری، بی خانمانی و تحقیر شدن نیست. این منطقه و جوانان لایق و صبور آن نشان داده اند که همیشه سرافرازند و برترند . پس این برتری و سرافرازی آنها نباید در سایه افکار عده ای غیر متخصص پرادعا در زیر سایه قرار بگیرد.
خرید امتیاز یک تیم دسته دومی برای فصل آینده کوچک ترین کاری است که آقایان می توانند در حق فوتبال و تماشاگران و جوانان منطقه بکنند.
ممکن است آقایان که ید طولانی در طرح مسایل جزئی برای سرپوش گذاشتن به مسائل کلی را دارند، این بار نیز از همین امروز تلاش خود را آغاز می بکنند و دست به دامن شدن به مسائل فرعی، اصل قضیه و ظلم در حق فوتبال را بخواهند تحت پوشش قرار دهند. برای ناکام گذاشتن حضرات که می توانند با استفاده از عوامل و تریبون های مختلف انجام بگیرد هوشیاری تماشاگران و علاقه مندان برای تن ندادن به فضا سازی آنها و طرح خواسته اصولی مبنی بر تامین خسارت وارده به فوتبال منطقه توسط عاملین و بانیان اصلی مورد نیاز می باشد.
 
 
 




یاران نیار قهرمان مسابقات والیبال جام روستایی شهرستان اردبیل

به منظور گرامی داشت ایام اله دهه فجر ، امسال مسابقات متعدد با استقبال خوب تماشاگران در سطح کلیه شهرستان های استان برگزار گردید.
برنامه ریزی و اجرای به موقع این رقابت ها می تواند شور و نشاط خاصی به اماکن ورزشی بدهد و در بین جوانان و آینده سازان ورزش استان، انگیزه های لازم برای پشت سر گذاشتن تمرینات سخت و طاقت فرسا را ایجاد بکند.
پیگیری اخبار مسابقات برگزار شده در ایام اله دهه فجر نشان می دهد که امسال حجم این مسابقات از افزایش خوبی برخوردار بوده و بالاتر از همه نسبت به انعکاس این فعالیت ها نیز از سوی برگزار کنندگان اقدامات خوبی انجام پذیرفته است.
ایام اله دهه فجر که یادآور روزهای با عزت و ایام مقاومت و ایستادگی مردم قهرمان ایران و یادآور وحدت و یک دلی مردمی مسلمان و عاشق ولایت می باشد عاملی برای سنجش توان ورزشکاران استان برای آگاهی از میزان آمادگی جهت حضور ی آبرومندانه در رقابت های آتی است.برای ورزشکاران استان مایه برکت و وسیله ای برای مطرح شدن است.
هیات والیبال استان که این روزها با حمایت اداره کل ورزش و جوانان درگیر امور مربوط به برگزاری مسابقات امید های آسیا در اردیبهشت ماه سال آینده است در ایام اله دهه فجر با محوریت هیات والیبال شهرستان اردبیل نسبت به برگزاری مسابقات جام روستایی شهرستان اردبیل اقدام کرد.
این،مسابقات که بمنظور توسعه و ترویج ورزش در مناطق حومه و روستایی در محله نیارو درسالن ورزشی برادران شهید عظیم پوربرگزار شد با حضور ۱۱ تیم در دو‌گروه از 9بهمن ماه آغازشد .
پس از برگزاری دیدار های مقدماتی تیم های نیار و کمی آباد به دیدار رده بندی و ینگجه و‌یاران نیار نیز به بازی فینال راه یافتند.
با انجام دیدار های نهایی که با حضور جمعی از مسؤولین و دوستداران والیبال و طرفداران تیم های حاضر در رقابت ها برگزار شد تیم والیبال یاران نیار به مقام قهرمانی رسید و تیم ینگجه در سکوی دوم قرار گرفت. تیم والیبال کمی آباد نیز در مکان سوم این رقابت ها قرار گرفت . کمیته برگزار کننده رقابت ها کاپ اخلاق این دوره از مسابقات را به تیم والیبال کلخوران اهدا کرد.
کاپ ها و جوایز تیم های برنده در مراسمی با حضور مدیر کل ورزش و جوانان، رئیس هیات والیبال استان، رئیس اداره ورزش و جوانان شهرستان اردبیل ، دو نفر از معاونین فرماندار اردبیل و جمعی از دوستداران والیبال اهدائ شد.
گفتنی است مراسم اهدای کاپ و جوایز تیمهای برتر با حضور مدیرکل ورزش و جوانان٬ رئیس هیات والیبال استان٬ سرپرست اداره ورزش و جوانان شهرستان اردبیل رئیس هیات والیبال شهرستان و معاونین فرماندار اردبیل اهدا شد.
 




مصوبه شورا و تیم شهرداری، سفته به جای تضمین بانگی

یکی از مهم ترین بحث های شرایط واگذاری ارائه ضمانت نامه بانگی به مبلغ 400 میلیون تومان بود که در صورت سقوط برای خرید امتیار یک تیم دسته دومی مورد استفاده قرار می گرفت.
متاسفانه در همان اول کار شورا با جایگزینی سفته به جای ضمانت نامه موافقت کرد.
برخی از مطالب نوشته شده در مورد تیم و عدم تحقق بند های قراردادو این که در مهر ماه قرارداد ملغی و تیم باید تحت پوشش صاحب اصلی قرار می گرفت در گذشته نوشته شده، از این هفته دو باره در سایت قرار می گیرد.
نمی دانم چه سری وجود دارد که همه کارهای مربوط به تیم َگر این کار را انجام نداده و آن کار نشود همه چیز از دست رفتنی می شود، اصرار می کنند تا تصمیمی موافق میل و رغبت برخی از آقایان اتخاذ گردد.
در خبر ها آمده بود که شورای شهر در میان آن همه گرفتاری و هجمه ای که با آن روبرو هست تیم آبی پوشان و وضعیت آن را در اولویت قرار داده و تصمیمی مبنی بر موافقت با اخذ سفته به جای تضمین بانگی به مبلغ چهار میلیارد ریال گرفته اند و بدینوسیله خیال آقایان را از یک تعهد مستحکم و قابل قبول معاف نموده اند .
بهانه برای تصمیم گیری در این رابطه گویا زمان کم مانده به شروع مسابقات اعلام شده و اعضای محترم شورا نیز احساس مسئولیت در قبال فوتبال اردبیل نموده و با درخواست باشگاه و شهرداری موافقت کرده اند.
به نظر می رسد این تصمیم همانند اقدام به واگذاری تصمیمی درست، اصولی و قابل قبول نمی تواند باشد.سپردن تضمین بانگی به مبلغ چهار میلیارد ریال از اصول اولیه و لازم و ضروری واگذاری امتیاز به باشگاه آبی پوشان بوده و شخص مدیر عامل باشگاه در جلسه نهایی واگذاری بر قبول این شرط تاکید کرده و آن را پذیرفته است. اگر وی توانایی دادن تضمین بانگی را نداشته چرا در آن جلسه صراحتا بر قبول این مسئله تاکید کرده و در فرصت مناسب از زمان واگذاری تا کنون نسبت به انجام این تعهد اقدام نکرده است؟
آیا اگر مدیر عامل باشگاه در جلسه واگذاری از قبول این شرط امتناع می کرد آیا باز تیم به وی واگذار می شد و اعضا به تصاحب تیم توسط آبی پوشان پایتخت رضایت می دادند؟چرا اعضای شورای شهر قبل از تصمیم گیری در ارتباط باموافقت با اخذ سفته به جای تضمین بانگی از کسانی که در جلسه واگذاری به تیم داری آبی پوشان رای مثبت داده بودند نظر خواهی نکردند و خود بریدند و دوختند ؟آیا دعوت از برخی ها برای حضور در جلسه واگذاری به قصد سرپوش گذاشتن بر روی برخی از اعمال و حرکات و انداختن توپ به میدان دیگران نبوده است؟تیم شهرداری سرمایه فوتبال اردبیل بود و شورائیان عزیز که مدعی هستند در همه حال به فکر مردم و جوانان هستند چرا چوب حراج به یکی از سرمایه های استان را به این آسانی زدند و آنگاه تبلیغ کردند که تصمیم گیری در واگذاری را به ورزش و جوانان محول کرده بودند؟ اگر چنین بود آیا در بحث تصمیم گیری مبنی بر اخذ سفته به جای تضمین بانگی از اداره کل ورزش و جوانان نظر خواهی شد ؟سپردن تضمین بانگی یکی از مهمترین شروط واگذاری تیم به آبی پوشان بود. چرا شورای شهر در یک جلسه و با عجله هر چه تمامتر نسبت به خلاصی مدیر عامل آبی پوشان و دوستانشان از این امر مهم رای مثبت دادند؟ اگر قرار است که شورا در این موارد خود تصمیم بگیرد پس چرا جمعی از پیشکسوتان و فوتبالی های شهر را به جلسه دعوت کردند و منت بر گردن آنها گذاشتند و در مصاحبه ها و گفتگوهای مختلف مدعی شدند که شورا کلیات امر را تصویب کرده و این بار به راحتی وارد معرکه شدند و شرطی را که آنها مشخص کرده بودند زیر پا گذاشتند؟آیا این کار شورا و آنهایی که این خواب را برای فوتبال اردبیل دیده اند کاری منطقی و قابل قبول با آینده ای روشن برای فوتبال اردبیل می تواند باشد؟
گویا کسانی که برای تصاحب تیم شهرداری مصمم بوده اند گام دوم را نیز با موفقیت برداشتند ولی مطمئنا در ادامه با موانع قابل ذکر مواجه خواهند شد چرا که دیگر نمی توانند خواستار لغو و نادیده گرفتن شروط باقیمانده شوند و در فکر انتقال و یا فروش تیم برآیند.
اگر یکی از شروط در ارتباط با واگذاری محقق نگردد خود به خود بحث واگذاری منتفی است و حالا که حضرات در شورا به فوتبال دلسوزند و مصمم برای ساماندهی آن و در کمترین زمان برای موارد درخواستی جلسه برپا می کنند و تصمیم می گیرند چه بهتر این بار جلسه را برای بازگرداندن موقعیت تیم شهرداری برپا کنند .
با انتشار این نوشته برخی ها راه نیفتند و ما را متهم به تضعیف روحیه تیم در کوران مسابقات نکنند و دوستان و یاران و هم پیمانانشان را برای زهر چشم گرفتن از ما مامور ننمایند.. قصد ما دفاع از حریم تیم و ممانعت از سوء استفاده است. من اگر توان نوشتن نداشته باشم نباید مدعی شوم و اگر قادر به ادای تعهدات نباشم لازم نیست تعهدی برای خود ایجاد کنم که نتوانم از عهده اش برآیم.
نویسنده این سطور از جمله افرادی بوده که در آخرین جلسه واگذاری حضور داشته و به شرط تحقق همه شروط با واگذاری موافق بوده است حال با این وضعیت و مقدمه ای که چیده شده به دلیل عدم تحقق یکی از شروط رای خود را پس می گیرد و امید است آنهایی که در ارتباط با مواردی مهارت،آشنایی و تجربه و آگاهی نداشته باشند اظهار نظر نکنند و کار را به اهلش واگذار بکنند. در این رابطه باز هم حرف هایی برای گفتن خواهیم داشت.
 




هر دم از این باغ بری می رسد

فوتبال ما گل بود، با سقوط نماینده اش در لیگ دسته دوم به سبزه نیز آراسته شد.. فوتبال ما با وضعیتی که با آن مواجه است هر روز و هر لحظه آبستن حادثه ای جدید ، نو ، بکر و در نوع خود بی نظیر می باشد.
عیسی شهبازی دروازه بان تیم بی نام و نشان اردبیل، در صفحه اینستاگرام خود، شب گذشته اشاره ای به حوادث پیش آمده در قبل و بعد بازی با جویبار کرده و نوشته است ، بعد از بازی که گویا وی نیز حاضر به حضور در آن نشده است در قائمشهر توسط سرپرست تیم مجبور به پیاده شدن از اتوبوس شده است. وی مدعی شده که پیاده کردن وی در یک شهر غریب و جدا کردنش از تیم به دستور شهردار بوده است. لازم است در این ارتباط به دو مورد اشاره شود:
– عیسی شهبازی بازیکن تیم بوده و اگر مرتکب تخلف شده و خارج از اصول و قوانین رفتار نموده، برخورد با وی می تواند در چارچوب مقررات انجام بگیرد . اگر او حرکت ناشایستی انجام داده و رفتاری به دور از شان یک بازیکن حرفه ای داشته و نسبت به تعهدات خود پایبند نبوده است می توان بر اساس آئین نامه کمیته انضباطی با وی برخورد کرد و تصمیمات مقتضی در ارتباط با رفتار وی اتخاذ نمود. پیاده کردن یک بازیکن در مسیر به هیچ عنوان از نظر اخلاقی و مقررات مربوط به اعزام تیم ها و مدیریت رویدادها و تیم های ورزشی همخوانی ندارد. شهبازی بازیکن تیم و در اختیار باشگاه بوده است، همانطوری که او از اردبیل همراه با تیم به سمت شمال حرکت کرده است، وظیفه دست اندرکاران تیم است که او را در محلی که برای اعزام سوار کرده اند در برگشت در آن محل پیاده نمایند. این که بیایند و او را از پیکر تیم قبل از پایان مدت اردوی مربوط به مسابقه جویبار جدا بکنند، کاری غیر حرفه ای و نشان از عصبانیت و احساسی رفتار کردن برخی از عزیزان می تواند باشد. اگر برای شهبازی در راه بازگشت به اردبیل اتفاقی رخ می داد مسلما مقصر اصلی، عاملین پیاده شدن وی از اتوبوس حامل بازیکنان تلقی شده و باید پاسخگو می شدند.
مدیریت یک باشگاه و کسانی که در کارهای اجرایی یک تیم در جریان یک دوره از رقابت های لیگ مسؤولیت دارند باید نسبت به حقوق ورزشی از حداقل اطلاعات آگاه باشند. هیچ شک و تردیدی وجود ندارد که برخورد با یک بازیکن در صورت تخلف و مقصر بودن، راههای خاص خود را دارد و نباید اشتباهی را با اشتباه دیگر جواب داد.
-بحث دیگر ارتباط دادن برخورد با شهبازی به شهردار اردبیل است. ادعا می شود به دستور شهردار در قایمشهر او را از اتوبوس پیاده کرده اند . در صحت این ادعا با توجه به شناختی که از روحیات و اخلاق حسنه شهردار وجود دارد، تردید است.  بعید به نظر می رسد لطف الهیان در روزی که کارهای متعدد داشته و درگیر امور مربوط به شهرداری، شورا و بودجه 96 بوده است از اردبیل دستور پیاده کردن یک بازیکن فوتبال از اتوبوس را صادر کرده باشد. این را نمی توان باور کرد مگر این که شهردار خود اعلام نماید که چنین حرفی و این چنین دستوری را داده است.
حال اگر چنین باشد و همانطوری که انتظار می رود شهردار در مسئله شهبازی دخالت مستقیم نداشته باشد آنهایی که به نام شهردار به هر کاری که دوست دارند دست زده و از آبرو و حیثیت شهردار اردبیل مایه می گذارند باید جوابگو باشند .
مشکل شهبازی به عنوان یک بازیکن در داخل مجموعه قابل حل بود. مگر تا همین سه هفته قبل برخی از اقایان شعار نمی دادند که تا تعیین تکلیف مالکیت تیم و پرداخت حق و حقوق، بازی نمی کنیم و به میدان نمی رویم ، شهبازی گناه بزرگی که مرتکب نشده به دستورات مسؤولین خودش عمل کرده است. چرا آن طوری که روایت می کنند همه بازیکنان بخشی از طلب خودشان را در روز بازی دریافت کرده اند به جز شهبازی؟
به هر حال اعمال قدرت و زهر چشم گرفتن از بازیکن و آنهایی که از دستورات سرپیچی می کنند راههای مخصوص به خود دارند . برخورد غیر طبیعی و خارج از چارچوب و عرف نمی تواند در امر تربیت بازیکنان و ساختن آنها تاثیر مثبتی داشته باشد.
 




نزول شمشیربازی اردبیل با چهار مقام تیمی کشوری

شمشیر بازی استان در رقابت های لیگ برتر باشگاه های کشور در سال 95 چهار عنوان سومی را از آن خود نموده و افتخاری دیگر بر مجموع افتخارات این رشته افزوده است.

روایت می کنند که تیم هیات شمشیر بازی اردبیل در مجموع سه اسلحه ، اپه آقایان، سابر آقایان و اپه بانوان در سکوی سوم قرار گرفته است. نمی دانم برخی حضرات که تا دیروز ادعا داشتند مسؤولین شمشیربازی استان آمار غلط و اخبار دروغ ارائه می کنند و یا این که فریاد بر می آوردند شمشیربازی اردبیل در سال های اخیر سیر نزولی داشته است ،این بار در قبال این موفقیت ها چه خواهند گفت و چه نقشه ای را طراحی خواهند کرد؟ نکند این عناوین و انتشار اخبار مربوط به لیگ نیز دروغ است و شمشیر بازهای اردبیل همه آن افتخارات را در خواب دیده اند؟

آنهایی که در حوزه کاری خود تلاش دارند مورچه ای را شیر خطاب کنند برای سرپوش گذاشتن به ضعف ها، ناتوانی ها و ظلمی که در حق ورزش و برخی از رشته ها روا داشته اند چشم دیدن موفقیت سایر رشته ها را نمی توانند داشته باشند و وقتی می بینند که هیاتی چون شمشیربازی با کم ترین امکانات و بهره برداری از کمک ها و مساعدت ها، می تواند همچنان راه پیشرفت و توسعه را بپیماید و در پرورش جوانان و آینده سازان این رشته موفق عمل نموده و به عنوان قطبی در شمشیر بازی کشور مطرح بشود، ظرفیت پذیرش و توان قبول این موفقیت ها را ندارند. به هر روشی می خواهند تا شاید با گل آلود کردن آب برای مدتی هم که شده باشد پوششی بر روی ضعف های خود بکشند و با حمله ناجوانمردانه به دیگران، خود را در حاشیه امن نگاه دارند.
چه بخواهیم و چه برخی از حضرات دوست نداشته باشند شمشیر بازی اردبیل از جمله رشته های افتخار آفرین برای استان می باشد. جمعی عاشق به کار دور هم جمع شده اند تا به جوانان این استان در عمل خدمت نمایند و همه توانشان را در راه سربلندی آنها به کار گیرند.

اگر موفقیت در اداره امور برخی رشته ها به مذاق بعضی ها خوش نمی آید و اگر می خواهند حرفی بزنند و اقدامی بکنند حداقل کارهایشان را در چارچوب رعایت اخلاق ورزشی انجام دهند و ناجوانمردانه و با مدد گرفتن از عقده خود بزرگ بینی، یک مجموعه فعال و پویا را مورد حمله قرار ندهند.
در این روزها موفقیت شمشیربازی اردبیل به همراه برخی دیگر از رشته ها از جمله ووشو، دوستداران ورزش و عاشقان سربلندی جوانان اردبیل را خوشحال کرده است و طبیعی است که ممکن است برخی از افراد خود فروخته، منفعت طلب و عاشقان پست و مقام ناراحت و دلگیر باشند. این موفقیت ها و این تلاش ها را نمی توان با های و هوی و هوچیگری کم اهمیت نشان داد. بدانیم که موفقیت در عرصه ورزش به مردانی بزرگ و مدیر نیازمند است و اگر در هر بخشی شاهد افتخارآفرزینی باشیم بدون شک مدیریتی موفق در پشت سر آنها وجود داشته است.




جعفر صراطی هم رفت

خبری که یکیشنبه شب در فضای مجازی منتشر شد قدیمی های فوتبال اردبیل را در غم و اندوه فرو برد. این که جعفر صراطی یکی از یاران نام آشنا و یکی از استثناهای فوتبال منطقه دعوت حق را لبیک گفته و از جهان فانی به سوی دنیای ابدی شتافته است خبری سنگین و غیر قابل تحمل بود.

جوانان امروزی ممکن است در سایه غفلت رسانه ها و به قدرت رسیدن ناآشناها در ورزش و فوتبال ، صراطی ها را نشناسند و حتی با نامش نیز آشنا نباشند، ولی پا به سن گذاشته ها و آنهایی که از دهه 40و 50 فوتبال اردبیل را پیگیری کرده اند جعفر صراطی را می شناسند و نسبت به تاثیر او در فوتبال اردبیل آگاهی دارند.

به جرئت می توان گفت که بعد از جعفر صراطی فوتبال اردبیل بازیکنی ششدانگ و تمام عیار چون او را به خود ندیده است. او نه تنها در فوتبال اردبیل بلکه در فوتبال آذربایجان مهره قابل اعتماد، مقتدر و قابل احترام بود.

چندی پیش با برخی از دوستان صحبت کرده و بهد از عید در فکر ترتیب دادن مراسمی برای تجلیل از آن مرد بزرگ بودیم که متاسفانه با پرواز روح بلندش این توفیق از ما سلب شد. امید آن داریم برای تجلیل از بزرگان فوتبال اردبیل که در قید حیات هستند امروز وفردا نکنیم تا خدای ناکرده با روی دادن اتفاق ناگواری افسوس خورده و احساس پشیمانی ننماییم.

قدر کسانی که برای فوتبال و ورزش اردبیل در عمل و نه در حرف خدمت کرده اند را بدانیم و با تجلیل از زحماتشان نسبت به معرفی هر چه بیشتر آنها به نسل جوان اقدام کنیم.

همه بزرگان فوتبال اردبیل در مورد مرحوم جعفر صراطی حرف های زیادی برای گفتن دارند. ناصر عروجی شخصیتی که نیاز به معرفی ندارد می گوید: جعفر صراطی بزرگمرد فوتبال اردبیل بود و جواد شایگان دروازه بانی که منشا خدمات فراموش نشدنی در فوتبال بوده است می گوید: جعفر صراطی شناسنامه فوتبال اردبیل بود. او سال ها پیراهن تیم های منتخب اردبیل و منتخب آذربایجان شرقی را به تن داشت. آن مرحوم در دهه 50 پرچمدار فوتبال اردبیل و یکی از چهره های پر فروغ فوتبال آذربایجان بود.

یادش را گرامی داشته از خداوند بزرگ علو درجات و شادی روحش را مسئلت می نماییم.




دو دل یک شود بشکند کوه را

سخنی با بازیکنان تیم فوتبال اردبیل

دودل یک شود بشکند کوه را

این فصل را شایسته فوتبال اردبیل و شما بازیکنان خوب و بومی و آینده دار استانمان سپری نمی کنیم. عوامل مختلفی در این کار دخیل بوده و هستند. عده ای که در پشت صحنه ، بازیگردان همه صحنه های تاسف آور و خجالت آور فوتبال ما هستند به ظاهر چهره علاقه مندی به فوتبال را دارند ولی در خلوت گام هایی بر می دارند که جز ضربه وارد کردن به فوتبال و تیم اردبیل نتیجه دیگری نداشته است.

شما جوان هستید و جویای نام، و مطمئنا از وضعیت موجود، فوتبال اردبیل و شما دلاوران آینده دار بیشترین و مهلک ترین ضربات را تحمل کرده اید. افسوس که خائن ها و اختاپوس ها به فوتبال ما و به جوانان ما رحم نکردند و به خاطر اندک نفع و سود و موقعیت خود خسارت جبران ناپذیری به فوتبال ما وارد کردند.

حال در شرایطی قرار دارید که برای فوتبال و شما جوانان در موضع دفاع از آبرو و قدرت فوتبال خودتان قرار دارید. این تیم چه به لیگ سه سقوط بکند و چه در دسته دوم باقی بماند زیاد فرقی به حال فوتبال اردبیل نخواهد کرد. چرا که فوتبال اردبیل را نابود کردند و به مرز سقوط و فنا رهنمونش نمودند. اما برای حیثیت فوتبال اردبیل و آینده خود شما لازم است که در دو دیدار آینده بجنگید و هر آنچه در توان دارید در طبق اخلاص بگذارید و به هیچکس از آن نزدیک ترین افراد تا آن کسانی که از آن دورها بر سرنوشت شما نظارت می کنند، گوش نکنید . به خود و حیثیت فوتبالتان بیندیشید . بدانید که فردا می خواهید در این استان و در این کشور فوتبال بازی بکنید . شهامت، غیرت، تعصب و مقاومت شما در آینده می تواند تضمینی برای فوتبال سال های بعد شما باشد.

به حرف آنهایی که در لباس دفاع از حق و حقوقتان، عامل تحریک برای پشت کردن شما به تیم هستند، گوش ندهید. آنها افراد خطرناکی هستند که به جز جیب و حساب شخصی شان به فکر فوتبال اردبیل و شما نیستند و نخواهند بود.هر کس بخواهد با حرف و رفتارش اراده شما را برای درخشش در دو بازی پیش رو سست نماید مشتی محکم بر دهانش بکوبید و اجازه حضور در اطراف تیم و خودتان را به آنها ندهید.آّب که از سر بگذرد یک یا دو وجبش تفاوت چندانی نخواهد کرد. امسال شما در تیم به دلیل محبت خیلی ها اذیت شدید و روح و روانتان تحت فشارهای جانبی متزلزل گردید. در این دیدار چه به شما پول بدهند و چه به مانند ماههای گذشته وعده خالی را برای بردن سر سفره تقدیمتان بکنند، توجهی نکنید. جایی که حرف و حیثیت و آبرو در میان باشد پول به مانند چرک کف دست می ماند. متحد باشید و یک دل و تصمیم بگیرید برای همه گفته ها، اظهار نظرها، تهدیدها و تحریک ها توجهی نکنید. برای کسب نتیجه مطلوب و آبرومندانه دست در دست هم بگذارید و بدانید که برای وصول مطالبات و آبرو بردن از آنهایی که با تیم و فوتبال اردبیل و شما بازیکنان دوستی خاله خرسه کردند فرصت بسیار خواهد بود.

و کلام آخر این که اگر یک دل و متحد باشید و اهمیت بار روانی دو دیدار پیش رو را به خوبی درک کنید و برای فرصت طلبان میدان ابراز وجود ندهید، موفقیت برای شما دور از دسترس نخواهد بود.

دو دل یک شود بشکند کوه را

پراکنده گرداند انبوه را




صادقانه آمدند و به یار صادق فوتبال اردبیل ادای احترام کردند

در یک هوای بسیار سرد زمستانی، آرامستان بهشت فاطمه شاهدحضور گرم و صمیمانه جمعی از بزرگان ورزش و فوتبال اردبیل بود. در روزی که سرما تا مغز استخوان آدمی نفوذ می کرد فوتبالی ها که اکثر آنها را فوتبالی های دهه شصت تشکیل می دادند برای ارج نهادن به زحمات یکی از چهره های فراموش نشدنی فوتبال و ورزش اردبیل آمدند و صحنه های زیبایی را خلق کردند. در آن هوای سرد و زیر بارش پراکنده برف چهره های مصمم و دوست داشتنی، فرصتی را برای حاضرین فراهم کرده بود که دیدارها را تجدید کنند و تا شروع مراسم از حال و روزگار یکدیگر آگاه باشند.

بزرگان فوتبال اردبیل،پیشکسوتانی صادق و یک رنگ که زمانی حضورشان در یک تیم نعمت بزرگی محسوب می شد و هر حرکت پا به توبشان ایجاد کننده شور و شوق در تماشاگران و جوانان اردبیل بود با موهایی که رو به سفیدی گذاشته و با چهره هایی که نشان از گذر عمر دارد، آمده بودند تا یکی از زحمتکشان تکرار نشدنی فوتبال اردبیل را یاد بکنند و در سال روز درگذشتش با قرایت فاتحه ای آمرزش وی را از خداوند مسئلت نمایند.

هوشنگ چمن آرا را خدمتگزار تکرار نشدنی فوتبال باید دانست. خدمتی که او در نزدیک به سی سال برای فوتبال منطقه انجام داده است کار هر کسی نبوده و نیست. مگر می توان فوتبالی بود ولی به هوشنگ عشق نورزید؟ مگر می توان از فوتبال اردبیل در دوران اوج و عزتش سخن گفت و در بین حرف ها جایی برای تاثیر مردی به نام هوشنگ چمن آرا در آن باز نکرد؟ مگر می توان از تیم های قدر ومطرح دهه 50 و 60 ذکر خیری کرد و از نقش مردانی چون هوشنگ چمن آرا در آماده شدن آنها حرفی به میان نیاورد؟

جام عقابی که هوشنگ بیش از 20 سال متولی و مسؤول برگزاری آن بود نگینی بر تارک درخشان فوتبال در دهه 50 و 60 بود. جام عقاب شیرین ترین و خاطره انگیز ترین لحظات را برای فوتبالی ها و تماشاگران اردبیلی رقم می زد. هنوز هم بعد از گذشت 40 سال از آغاز جام ، صحنه های آن از مقابل چشمان ما رژه می روند  و بدون شک در میان نیروهای لشگر جام عقاب ، هوشنگ چمن آرا به عنوان فرماندهی مقتدر و توانا دارای جایگاه و موقعیت خاصی است.

هوشنگ چمن آرا عاشق فوتبال بود. عاشقی راستین و مقاوم ، فوتبال را منبعی برای درآمد و پلی برای رسیدن به اهداف مادی و دنیوی تلقی نمی کرد. او فوتبال را برای فوتبال می خواست. زندگی ورزشی افرادی چون مرحوم چمن آرا باید درسی باشد برای کسانی که همه چیز را در رسیدن به قدرت در فوتبال، دست یابی به پول بی کمال، بر تن کردن ردای مربیگری به هر وسیله و بهانه ای و آتش زدن قیصریه ای برای به دست آوردن یک دستمال می دانند. رفتار و اخلاق و سلوک بزرگانی چون چمن آرا باید برای آنهایی که همه چیز را در پول و خودنمایی خلاصه می کنند الگوی مناسبی برای تغییر رفتارشان باشند.

هوشنگ چمن آرا عشق خود به فوتبال را با هیچ چیزی معامله نکرد. او چون شمعی سوخت تا بلکه بتواند به محیط فوتبال اردبیل روشنایی ببخشد. با جرئت می توان گفت که کم ترکسی چون چمن آرا به فوتبال اردبیل خدمت کرده است و بنابر این وظیفه همه آنهایی که فوتبال را دوست دارند و زحمات چمن آرا در فوتبال را از نزدیک دیده اند فراموش نکردن یاد و خاطره وی است.

و روی این اصل بود که روز شنبه 23 بهمن ماه در سال روز درگذشت هوشنگ، بزرگان آمدند که بگویند قدردان زحمات زحمتکشان در فوتبال هستند و گذشت زمان تاثیرمنفی در ارادت و عشق آنها به عاشقان صادق فوتبال نمی تواند بگذارد.

آنهایی که فرصت لازم داشتند آمدند و در آرامستان بهشت فاطمه حضور پیدا کردند. مرور اسامی برخی از این عزیزان می تواند نشانی از محبوبیت و موقعیت هوشنگ در بین فوتبالی ها باشد. نادر کهنمی، ناصر عروجی، عسگر رونقی، رحمان یعقوبی، داور مجنون، ساسان سید دین خواه، مصطفی فیروزی، مسعود هوشمندی، بهنام دولت، جواد شایگان، هادی صباغی، محمد رضا برادران، نادر پیران، بهرام آقاخانی، حجت مجتهدی، عزیز دمیرچی، قادر دهقان، قربان کاجی، افشین حدیدی، عوض نخست، کوروش فتاحی ، اصغر احدی جوان و غلام حسن علی زاده، حیدر زمانی، حمید اسمعیلی، رضا محاسنی، فرهاد حسنی و…….آمدند تا نشان دهند افراد صادق، زحمتکش، بی ادعا و بی ریا در نزد ورزشکاران و ورزشدوستان از جایگاه خاصی بهره می برند.

در آن سرما کسی به فکر مربیگری، پیدا کردن تیم، بهره برداری شخصی، مطرح کردن خود و دنبال دوربین و مصاحبه نبود. بی ریا و بدون توجه به ادعاهای افراد مدعی و طبل های تو خالی آمدند و با نثار یک شاخه گل و قرایت فاتحه در برابر عظمت روح و خدمات فراموش نشدنی هوشنگ چمن آرا سر تعظیم فرود آوردند.

مرحوم هوشنگ چمن آرا گوشه ای از تاریخ پرافتخار فوتبال اردبیل است. تجلیل از آن بزرگواران، تجلیل از خدمتگزاران و زحمتکشان فوتبال به شمار می رود. این سنت حسنه لازم است در جامعه ورزشی و فوتبالی ما از رونق خاصی برخوردار بشود. توسط بزرگان ورزش و با اقدامات این چنینی باید فرهنگ قدرشناسی در فوتبال ما نهادینه بشود.

از خانواده چمن آرا و یادگار هوشنگ فرزند دلبندش سجاد که به گرمی از دوستان و هم بازی های آن مرحوم استقبال کردند و همچنین از سید خلیل حسینی مدیر روابط عمومی اداره کل ورزش و جوانان و وحید حسینی از دست اندرکاران نشریه ورزش اردبیل به خاطر همه زحماتشان در بهتر برگزار شدن مراسم باید قدردانی کرد. باید از زحمات میلاد حاتمی همکار عکاس ما نیز در آن هوای سردبه نیکی یاد شود.




از صور اسرافیل فوتبال اردبیل تا وارونه جلوه دادن حقایق در کانال فوتبال اردبیل

30ورزش اردبیل؛ بیست و نهمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین پنجمین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “حضور گسترده جامعه ورزشی استان در راهپیمایی 22بهمن ” ، “صور اسرافیل فوتبال اردبیل” ، “وارونه جلول دادن حقایق در کانال فوتبال اردبیل” ، “فضول باشی ورزش و اختلافات فوتبالی اردبیل”  “مربی کیست؟“،و… منتشر شد.
دانلود نسخه PDF شماره بیست و نهمین نشریه ورزش اردبیل 
دانلود نسخه RAR کلیه صفحات بصورت عکس شماره بیست و نه نشریه ورزش اردبیل 
مشاهده شماره بیست و نه نشریه ورزش اردبیل بصورت تصویری
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره بیست و نه نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دوم شماره بیست و نهمین نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه سوم بیست و نهمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه چهارم بیست و نهمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه پنجم بیست و نهمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه ششم بیست و نهمین شماره نشریه ورزش اردبیل :