1

هندبال از خواب زمستانی بیدار می شود!!!!

بعد از مدت ها انتظار، بالاخره تکلیف هیات هندبال استان اردبیل مشخص شد و با برگزاری مجمع انتخاباتی ، توحید جوادی برای چهار سال آینده به عنوان رئیس این هیات انتخاب شد.
هندبال از جمله رشته های ورزشی است که در سال های اخیر، موقعیت مناسب گذشته خود را از دست داد و به عبارتی ساده تر به یکی از رشته های فراموش شده اردبیل تبدیل شد.
رشته ای که به خوبی خود را مطرح و تا صعود به لیگ دسته یک باشگاههای کشور پیش رفته بود به یک باره اسیر تند بادی سهمگین گردید و با کنار گذاشته شدن توحید جوادی ، چرخ های این رشته از حرکت ایستاد و دوره افول و فراموشی آن آغاز شد.
احد پازاج مدیر کل وقت ورزش و جوانان چندان اعتقادی به توحید جوادی نداشت. این نگرش موجب شد که به طور محترمانه توحید جوادی کنار گذاشته شود و عزیزانی که آمدند تا هندبال استان را به تحرکی بیشتر وادار کنند در عمل نتوانستند کاری از پیش ببرند و کم کم این رشته پربرخورد و زیبا همه جایگاههای به دست آورده را از دست داد و به رشته ناتنی ورزش اردبیل تبدیل شد.
بحث انتخابات و برگزاری مجمع هندبال استان از مدت ها قبل مطرح بود و زمانی که بهتاج مدیر کل ورزش و جوانان استان بار دیگر توحید جوادی را به همکاری فراخواند و حکم سرپرستی با نام وی از طرف فدراسیون زده شد، امیدواری برای بیداری هندبال از خواب زمستانی چندین ساله بیشتر شد.
این که توحید جوادی بتواند معجزه بکند و یک شبه نسخه بیداری و هوشیاری برای هندبال بپیچد، انتظاری بی مورد است ولی اگر به وی فرصت داده شود و از همان لحظات اولیه انتخاب، اما ها و اگر ها آغاز نشود ، جوادی با پشتوانه تجربه مدیریت موفق در این هیات، می تواند تا حدودی در سر و سامان بخشیدن به هندبال استان عمل نماید.
رشته ای که بازیکنان مستعد و کارآیی را تربیت کرده و امکان حضور آنها در بالاترین سطح رقابت ها را فراهم کرده بود به سرنوشتی دچار شد که نتیجه آن عدم توانایی در جمع کردن یک تیم بود.
جوادی از خانواده هندبال است، به همه نیروها و وابستگان این رشته آشنایی دارد و راههای غلبه بر مشکلات را نیز می داند، پس باید امیدوار بود که در آینده ای نزدیک خبرهای خوشحال کننده ای از هندبال استان داشته باشیم.
چیزی که می تواند جوادی را در آغاز فعالیت، برای غلبه بر مشکلات و حاشیه ها یاری نماید، دعوت از همه پیشکسوتان ، علاقه مندان و خاک خورده های این رشته می باشد. وی باید با ایجاد وحدت و صمیمیت، همه آنهایی که می توانند و قادر هستند کمک حال هیات باشند در گیر کارها و برنامه کند و مسلما اگر همه آنهایی که می توانند کاری انجام بدهند دست همکاری هیات را بفشارند هندبال استان چون گذشته های نه چندان دور می تواند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد.
توحید جوادی و سبک مدیریت وی در گذشته خالی از اشکال و ایراد نبوده است . امید است جوادی از تجربه به دست آمده آن سال ها به خوبی استفاده نماید و با قدرت و درایت کشتی درهم شکسته هندبال را به




زوایای پنهان ماجرا مشخص شود!!!!

ورزش اردبیل؛ سی و یکمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین هفتمین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “زوایای پنهان ماجرا مشخص شود ” ، “فضول باشی ورزش و مسابقات آسیایی زیر 23 سال والیبال” ، “جامعه ورزش و انتخابات شورای اسلامی شهر روستا” ، “حضور کشتی گیران فرنگی کار اردبیل در نهمین دوره مسابقات قهرمانی آسیا در سال 76”  “مدل جدید آگهی تسلیت همراه با عکس آگهی دهنده“،و… منتشر شد.
دانلود نسخه PDF شماره سی و یک نشریه ورزش اردبیل 
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره سی و یک نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دوم و دهمبیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه چهارم و پنجم سی و یکمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه ششم و هفتم سی و یکمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صغحه نهم سی و یکمین شماره نشریه ورزش اردبیل:
.مدل جدید آگهی تسلیت همراه با عکس آگهی دهنده
 




فضول باشی ورزش و مسابقات آسیایی زیر ۲۳ سال والیبال

فضول باشی ورزش اردبیل این روزها حوصله ای برایش نمانده است. سقوط نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم بدجوری فکر او را مشغول کرده است. تا به سراغش رفته و می خواهی حال و احوالی از او بپرسی بدون مقدمه می گوید حیف شد!! حیف!! نگذاشتند و یا نخواستند که این تیم را حمایت بکنند. این تیم را که نه، دل خوشی جوانان و دوستداران فوتبال را. هزینه های بالا و سرسام آور زمان لیگ یک را به پای تیم فوتبال نوشتند و آن را بهانه کردند و دمار از روزگار این تیم درآوردند.
اما فضول باشی مسببین و عاملین اصلی این اتفاق را خائن به جوانان و فوتبال می داند و می گوید: تاریخ در رابطه با آنها قضاوت خواهد کرد.
حرفش را قطع کرده می پرسم، فوتبال، نه تنها شما بلکه همه دوستداران واقعی ورزش را دل آزرده کرد، ولی چاره ای نیست به موقعش تا آنجا که می توانستیم و امکانش را داشتیم، گفتیم و نوشتیم ولی برای گوش کردن نتوانستیم یک جفت گوش پیدا بکنیم. فضول باشی بدان که در اردیبهشت ماه یک اتفاق در ورزش اردبیل می افتد و آن میزبانی مسابقات والیبال زیر 23 سال آسیا می باشد.
فضول باشی گفت: می دانم، حداقل این رقابت ها پلی برای معرفی هرچه بیشتر استعدادها و قابلیت های گردشگری و فرهنگ غنی مردم منطقه خواهد بود و این کار خوب موقعی برای استان مثمر ثمر خواهد بود که هم از اینک همه چیز مشخص شود و کارها بر اساس اصول پیش رود.
گفتم: مگر خبر نداری، تعمیرات اساسی دو سالن رضازاده و شهید آسمانی مراحل نهایی خود را می گذراند و هر هفته کمیته برگزاری تشکیل می شود و فکر می کنم تا اردیبهشت ماه کارها به خوبی پیش بروند و مشکلی از این بابت نباشد.
گفت: امیدوارم که چنین باشد. بعد از سال ها انتظار ، مسابقاتی در سطح آسیا و دارای کلاسی برتر در اردبیل برگزار می شود و موافقت با میزبانی و فراهم آوردن مقدمات امر کاری بزرگ و ستودنی است و مسلما کسانی که در این راه پیشقدم شده ، تلاش کرده و زحمت کشیده اند برای ورزش و والیبال اردبیل خدمت بزرگی نموده اند که در جای خود قابل تقدیر است، اما برای رسیدن به هدف نهایی و این که در آخرین روز رقابت ها میهمانان با چهره ای شاد و خندان و رضایتمندی تمام اردبیل را ترک کنند مهم ترین مسئله وحدت و یک دلی و دوری جستن از خودنمایی ها و تک روی ها و کوبیدن ها بر طبل من آنم که رستم بود پهلوان می باشد.
گفتم: تو چقدر نگاهت، حرفت، پیش بینی ات، رفتارت و خلاصه همه افکار و اندیشه ات منفی است؟ چرا به هیچ چیز خوشبین نیستی و همیشه فکر می کنی در روند امور یک واقعه، کاسه ای زیر نیم کاسه است؟ به خدا این عادت تو که ارادت خاصی به تو دارم، خوب و برازنده ات نیست. نگاهت مثبت باشد، همه چیز را به فال نیک بگیر و اگر قصد و هدفت خیر خواهانه باشد توکل به خدا کن و این قدر ساز مخالف نزن.
گفت: عاملی که می تواند در موفقیت و سربلندی اردبیل در مسابقات والیبال تاثیر گذار باشد و نقش مهم و اساسی بازی کند، وحدت ، یک ر نگی ، صمیمیت و یک زبانی همه دست اندرکاران است . از هیات والیبال استان گرفته تا اداره کل ورزش و جوانان و مسؤولین نهادها و ارگان هایی که می توانند در این را کمک حال باشند.
اگر این کار تحقق نیابد و جای یک دلی را تک روی، وحدت را تفرقه و عشق به جوانان را عشق به خود بگیرد مطمئنا یک جای کار می لنگد و آنگاه آبرویی برای ورزش اردبیل باقی نمی ماند. مگر من کار بدی می کنم که یادآوری می کنم. اگر در باد ”به به“ ها و ”چه چه“ ها و تعریف ها و تمجید ها بخوابیم، خوب است؟ نه عزیز دل فضول باشی، باید همه چیز را از حالا پیش بینی کرد. باید از حالا منیت ها کنار گذاشته شود ، هیچکس به فکر خود، دوستان، مجموعه تحت امر و عزیزانش نباشد. باید آنهایی که دم از ارادت به ورزش می زنند خدمت بی منت به والیبال را در سه چهار ماه آینده در دستور کار خود قرار بدهند.
گفتم: تو که این قدر با حرارت سخن می گویی مگر خبری است ؟ تا آنجا که من می دانم کارها خوب پیش می روند و بر اساس زمان بندی انجام یافته، گام ها برداشته می شود.
همین دیروز هم باز از مسؤولین فدراسیون و سرمربی تیم ملی زیر 23 سال برای بازدید از امکانات به اردبیل آمدند و شنیده می شود از روند آماده سازی راضی و خشنود بوده اند، حالا تو چه می گویی؟
گفت: بابا تو هم ول کن، تا می خواهم حرفی بزنم مانند دیگران شروع به حمله می کنی. برخی ها عادت دارند، تا من حرفی و سخنی بر خلاف رای و نظر آنها بگویم، دشمن خونی تلقی می شوم . من بد می کنم می گویم آقایان ، مسؤولان ، دست اندرکاران، آی آنهایی که برای سربلندی ایران اسلامی و استان سرافراز، قهرمان پرور و شهید پرور اردبیل کمر همت بسته اید تا مسابقات خوبی را در اردبیل برگزار کنید تا پایان مسابقات همدیگر را تحمل کنید، زود از یکدیگر نرنجید، به فکر خود نباشید، پشتیبان یکدیگر باشید، به حاشیه ها توجه نکنید، به خناس ها و سخن چین ها و نان به نرخ روز خورها فرصت ابراز وجود ندهید، در همه کار و اقدامتان خدا را ناظر و شاهد بر اعمال و رفتار خود بدانید، صداقت را سرلوحه کارهایتان قرار بدهید و با یکدیگر و با افکار عمومی روراست باشید.
اگر بد می گویم ، اگر خلاف می کنم، بگو تا ساکت باشم و تا پایان مسابقات والیبال امید های آسیا حرفی نزنم و در ارتباط با والیبال روزه سکوت بگیرم، ولی اگر حق را به من می دهی ، اجازه بده حرف بزنم و هر از چند گاهی یادآوری کنم. هر چند که چوب این حرف های خودم را خواهم خورد ولی ایرادی ندارد. به این گونه چوب خوردن ها و نا مهربانی ها و کم لطفی ها عادت کرده ایم .
تو هم برو که اگر کاری از دستت برآید برای والیبالی های استان و میزبانی اردبیل انجام بده .
تا فرصتی دیگر حق یار و یاورت باشد.
 




زوایای پنهان ماجرا مشخص شود!!!!!

با سقوط نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم ، پرونده دیگری در این عرصه گشوده شده و هر کسی که می تواند در این ماجرا نقش داشته باشد در تلاش است که به نوعی با مصاحبه ها، اظهار نظرها و گفت و شنودها خود را تبرئه و بی تقصیر بداند و توپ کوتاهی را به میدان دیگران پاس بدهد.
شهامت، شجاعت و حقیقت را بر زبان جاری کردن باید از ویژگی همه کسانی باشد که در نظام مقدس جمهوری اسلامی صاحب پست و مقام و منصب هستند. اگر من تصمیمی گرفته ام که نتیجه آن وارد شدن ضرر و زیان به بیت المال و جامعه باشد باید با کمال شهامت تقصیر خود را به گردن بگیرم . این دور از اصول اخلاقی است که بخواهم با گل آلود کردن آب، خود را محق و دیگران را مقصر قلمداد کنیم.
پروژه ای از دو سال قبل در فوتبال اردبیل با مطرح شدن بحثی تحت عنوان لزوم واگذاری تیم فوتبال شهرداری به بخش خصوصی مطرح شده و با طی زمان و پشت سر گذاشتن مراحلی چند، الآن به جایگاهی رسیده ایم که به هیچ وجه در شان فوتبال منطقه و طرفداران پر شور آن و همخوان با سابقه و گذشته پرافتخار آن نبوده و نیست.
تیم داری در سطح رقابت های حرفه ای و مسابقات لیگ، قوانین، مقررات و اصول مخصوص به خود را دارد. هر کسی که در این وادی مدعی باشد و بخواهد تیم داری بکند، مجبور است که به همه قوانین در ارتباط با آن عمل بکند. حال اگر در مقطعی نخواهیم و یا نتوانیم به وظیفه خود بخوبی عمل نمائیم و با جان و دل پذیرای واقعیت ها باشیم این ضعف های ما نباید دلیلی برای زیر سؤال بردن دیگران باشد. همان طوریکه در داخل یک مجموعه مثلا یک سازمان و نهاد، وظایف تفکیک شده است و هر بخشی اجازه دخالت در امور دیگر بخش ها را ندارد. تیم داری حرفه ای نیز باید تحت نظر تشکیلات و عواملی باشد که به دیگران اجازه هر گونه دخالت و برخورد مستقیم را ندهد.
از همان زمانی که تیم شهرداری به لیگ دسته یک صعود کرد ، نوشتیم و فریاد برآوردیم که باید باشگاه ورزشی شهرداری به معنی واقعی فعالیت بکند و ارکان مورد نیاز آن تشکیل و کارها بر روی ریل اصول و مقررات قرار بگیرد. هر چقدر بیشتر گفتیم ، کم تر توجهی را مشاهده کردیم. هنوز هم سخنان لطف الهیان شهردار اردبیل در یکی از جلسات در گوش های حقیر طنین افکن است که گفت: دستور داده ام اقدامات لازم برای هویت بخشیدن به باشگاه در کم ترین زمان ممکن صورت پذیرد. ولی کسی تا کنون نگفت که چرا این کار صورت نگرفت و چه مسائلی در پشت پرده، مانع از تحقق این نیاز شده است؟چگونه است که در دو سال گذشته در ارتباط با لزوم انجام برخی از تغییرات در نظام اداره امور گفته ها و سفارش های برخی از آگاهان و هشدارهای دلسوختگان جدی گرفته نشد و فقط در برخی موارد و به مناسبت های خاص، کمیته ای تشکیل گردید که در عمل نیز بعضی از آن ها به مانند کمیته تشخیص اهلیت واگذاری تیم کاملا سرکاری از آب درآمداین که بیاییم و بدون پرداختن به ریشه قضایا و مشخص کردن دلایل رفتارهای مختلف و روشن نمودن زوایای پنهان ماجرا و چگونگی ظهور و سقوط برخی از چهره ها و چگونگی تصمیمات اتخاذ شده در آخرین لحظات با عجله و بدون برنامه ریزی به دنبال یک نفر مقصر بگردیم و برای به انحراف کشیدن افکار عمومی به آب و آتش بزنیم و به هیچیک از سؤالات مطرح شده جوابی قانع کننده نداشته باشیم کاری خداپسندانه نمی تواند باشد.
چرا نباید مطرح بکنیم که ریشه طرح مساله لزوم واگذاری امتیاز تیم و مخالفت تند برخی از اعضای شورای شهر با سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری از کجا آغاز شد؟ چرا نباید مشخص شود که چرا از اول شروع فصل تا پایان رقابت ها موانع واگذاری امتیاز تیم برطرف نگردید؟ چرا نباید گفته شود که مجید حیدری در ایامی که تیم را در اختیار داشته و عنوان آبی پوشان را به تیم اطلاق می کرد، بر اساس کدام سند انتقال و مجوز کمیسیون ماده اقدام می نمود و اصلا او با کدام حکم و کدام مدرک امور تیم را می چرخاند و نام جدیدی بر روی تیم می گذاشت؟ ریشه این کم کاری ها و به قولی تخلف از قوانین و مقررات فوتبال از کجا آب می خورد؟ چرا نباید گفته شود که به چه علتی یکی از مهم ترین بند های قرارداد نوشته شده برای واگذاری و یکی از مهم ترین شروط کمیته تشخیص اهلیت برای واگذاری مبنی بر ارائه ضمانت نامه بانگی به مبلغ 450 میلیون تومان ملغی و سفته را جایگزین آن کردند؟
آیا برای این تغییر نظر اعضای کمیته تشخیص اهلیت استعلام شد؟ اگر تغییر در بند های قرارداد را شورا مستقیم مختار به تغییر دادن بود، پس چرا عده ای را دور یک میز جمع کردند و نام کمیته تشخیص اهلیت بر آن نهادند؟ اگر قرار بود که شهرداری خود در هفته های آخر مسؤولیت اداره تیم را بر عهده بگیرد چرا این کار را از اول فصل انجام نداد و اگر تن دادن به این کار جرم بوده است پس چرا در هفته های آخر به این امر اهتمام ورزیدند و از دستور بازرسی عدول کردند؟
این دور از انصاف و مروت است که تلاش بکنیم فرد و یا افراد خاصی را با توسل به حوادث فوتبال و سرنوشت تیم بکوبیم و آنها را محکوم کرده و خود را از هر گناه و تقصیری به دور جلوه دهیم. برای دست یابی به موفقیت و رسیدن به هدف باید از اصول حاکم بر فضای ورزش و فوتبال تبعیت بکنیم . بحث فوتبال و موفقیت در یک دوره مسابقه سنگین و با اهمیت بحث های صرفا تئوریک و بازی با کلمات نیست . باید بدانیم که دنیا حساب و کتاب دارد، صعود و سقوط، طلوع و افول، پیروزی و شکست، همه مبتنی بر اصول و شرایطی است که باید آنها را در انجام امور مربوطه جدی بگیریم. پیشرفت هرگز با سوء مدیریت، جدی نبودن، رفیق بازی، روزمرگی، بی برنامگی، عدم تخصص، دور دادن به فرصت طلبان و کنار زدن آدم های دلسوز اتنفاق نمی افتد.
بیاییم زمینه ای را فراهم کنیم تا علل صعود و سقوط نماینده استان در سه سال اخیر به دقت مورد بررسی قرار بگیرد و نتایج بررسی بدون رودربایستی و به دور از هرگونه جانبداری و هواداری به اطلاع مردم رسانده شود و با مقصرین در هر پست و مقام و منصبی که بوده باشند برخورد جدی انجام پذیرد.
 




جامعه ورزش و انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا

در روزهای اخیر راه اندازی کانال های متعدد توسط نامزد های احتمالی انتخابات شورای شهر در فضای مجازی رو به افزایش گذاشته است. انتشار عکس ها، بیوگرافی ها و یار جمع کردن ها و بالا بردن آمار حاضرین در کانال ها به مهم ترین و بارز ترین کار و بار برخی ها که سودای خدمت در سر می پرورانند ، تبدیل شده است.
این که بهترین ساعات کاری روز اگر گوشی خود را باز کرده و سری به فضای مجازی بزنید از مشغول بودن تعداد قابل توجهی از همشهریان در فضای مجازی و وقت تلف کردن های بی ثمر و بی منفعت متعجب می شوی. چه زیبا گفته اند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. به راستی چرا باید در ساعاتی که می توان با انرژی تر در انجام وظایف محوله و حتی امورات شخصی موثر عمل کرد، وقت خود را صرف بودن در فضایی بکنیم که هیچ نفعی نمی تواند داشته باشد.
کاندیداهایی که اسب خود را برای تاختن در عرصه و میدان شورای شهر زین کرده اند با چه هدف، نیت و قصدی به این کار اقدام می کنند؟ آیا از تعهد و تخصص خود برای حضوری موفق در شورا کاملا آگاه هستند و به این باور رسیده اند که می توانند در صورت انتخاب و راه یافتن به شورا، گرهی از دهها، صدها و هزاران مشکل اردبیل را باز بکنند و نسخه ای شفا بخش به آن بپیچند؟
در فضای مجازی چهره ها و افرادی اعلام آمادگی برای خدمت کرده اند که از نظر توانایی و صلاحیت حضور در شورا می تواند جای سؤال داشته باشد. صلاحیت مورد ادعا از نظر کاری و تجربه انجام امور مربوط به شورا و شهرسازی مورد نظر است. کسی که سال ها در کلاس درس و در رشته ای غیر از رشته های مرتبط با وظایف شورا تدریس کرده است، چگونه می تواند مسایل ، مشکلات و گره های موجود شهر را شناسایی و نسبت به برطرف کردن آنها پیشنهاد های سازنده داشته باشد؟آنهایی که تحصیلاتشان در گروه علوم پایه بوده و نسبتی هر چند کوتاه و ابتر با امور شهرسازی و شورا ندارند، چگونه مدعی می شوند در صورت انتخاب می توانند تحولی در چهره شهر و روابط حاکم بر شورا ایجاد کنند؟
واقعیت این است که در دوره های قبل نیز انتخاب اعضای شورای شهر بیشتر بر محور قومی و قبیله ای، رفاقتی و مصلحتی بوده و میزان ریختن رای به صندوق بر اساس ویژگی های تخصصی ، علمی ، کاردانی و توانایی صورت نپذیرفته است.
مشکلاتی که این روزها به طور گسترده در امور جاری شهر مشاهده می شود و یا وقفه ای که در ارائه خدمات به دلیل عدم تفاهم و توافق بین شهرداری و شورای شهر ایجاد شد، کندی عملیات پروژه های در دست اقدام و دهها مورد دیگر که می توان در این ارتباط بر شمرد و ردیف کرد، ناشی از احساسی و مصلحتی عمل کردن در انتخابات شورا می تواند باشد.
آن کسی باید مجوز حضور در شورا داشته باشد که بتواند بر همه مشکلات ، موانع و کمبودها آگاهی داشته و برای رفع هر کدام از آنها پیشنهادی سازنده با قابلیت اجرایی در آستین داشته باشد. بدون در نظر گرفتن ویژگی های مورد نیاز برای قدم گذاشتن در عرصه انتخابات شورا و پیش بینی آمار بالای اعلام آمادگی کننده ها همچنان می تواند در انتخاب شدن افراد لایق و حائز شرایط تاثیر گذار باشد.
رسانه ها در جهت آگاهی دادن به جامعه و پرداختن وسیع به شرایط داوطلبان می توانند در انتخاب افراد صالح نقش بسیار مهم و حیاتی و تاثیر گذار داشته باشند. متاسفانه در این عرصه نیز نگاه اقتصادی صرف به رسانه و تلاش برای جذب هرچه بیشتررپرتاژ آگهی بدون پایبندی به لزوم معرفی کارآمدها ، این نقش رسانه ها را کم ر نگ تر از آنچه فکرش را بکنیم ، کرده است. ارزان فروختن صفحات نشر یات و تعبیر کردن ایام انتخابات به زمان برداشت محصول و تلاش برای برداشت هرچه بیشتر بدون توجه به کیفیت و صلاحیت ، انتخاب کنندگان را می تواند به راهی غلط و غیر اصولی هدایت کند.
چه باید کرد؟ این گونه عمل کردن به روشی متداول تبدیل شده و جذب رپرتاژی بیشتر و درآمدی افزون تر ، یک ویژگی مثبت در دنیای رسانه ها تلقی می شود. آنهایی که می خواهند از مجموع 13 صندلی شورای شهر اردبیل یک صندلی را تصاحب کنند، باید ترکیبی از ویژگی های مثبت را داشته باشند. انتخاب آگاهانه از میان داوطلبان می تواند ضامن توسعه شهر در چهار سال آینده باشد.
برای مثال، انتخاب فردی با مدرک دکتری مرتبط با شورا با زمینه های فعالیت فر هنگی و ورزشی باید نسبت به فردی که صرفا مدرک تحصیلی مرتبط دارد، اولویت داشته باشد و عمده وظیفه شناساندن این ویژگی ها می تواند بر عهده رسانه ها باشد.
داشتن پیشینه و سابقه ورزشی و علاقه مند بودن به حمایت از ورزش حرفه ای با کارنامه قابل قبول در این راه، در کنار دیگر تخصص ها باید معیاری برای انتخاب جامعه ورزش اردبیل قرار بگیرد. از عدم راهیابی کسانی که با ورزش الفت نداشته و با این مقوله مهم و نشاط انگیز بیگانه بوده اند، برای ورزش ما در سال های گذشته چون سهمی مهلک و خطرناک نقش آفرینی نموده است. در شهری که عضو شورایش به جد خواستار واگذاری امتیاز تیم فوتبال شهرداری باشد و دلیل اصلی اش برای این فکر خلاصی مجموعه شهرداری و شورا از تیم داری باشد چه انتظاری باید داشت؟ در چنین شهری طبیعی است که تیم فوتبالش در طول دو سال با یک سقوط آزاد تحسین برانگیز و بی مثال از لیگ یک به مسابقات استانی سرنگون شود و متاسفانه حضرات خم بر ابرو نیاورند و شاید در خفا خوشحالی کنند و به سلامتی خود و دوستانشان کف محکمی بزنند.
در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستای پیش رو ، جامعه ورزش اردبیل وظیفه ای بس سنگین باید بر دوش های خود احساس بکنند و به هیچ عنوان به کاندیداها استفاده ابزاری از ورزش و جامعه ورزشی را ندهند. این باید در اولویت کارها و اقدامات جامعه ورزشی باشد. اگر امروز می بینیم که کاندیداها خود را عاشقان پر و پا قرص ورزش نشان می دهند فقط برای این است که از ورزش استفاده ابزاری بکنند. این حضرات تا دیروز که ورزش و فوتبال ما بدترین روزها را سپری می کردند، کجا بودند؟ کسی که تا بوی شورا به مشامش می رسد برای انتقال تماشاگران از میدان جهاد تا ورزشگاه علی دایی از یک هفته قبل تبلیغ می کند در دوسال گذشته چرا به فکر مساعدت از تیم و تماشاگران نیفتادند؟ ورزشی های اردبیل هرچند که با تمام وجود در پای صندوق های ر ای حاضر خواهند شد و با تمام وجود برای نشان دادن عشق ورزشی های منطقه به نظام و انقلاب تلاش خواهند کرد اما باید در انتخاب نفرات و نوشتن اسم نامزدها در روی برگه های رای دقت کافی بکنند تا افرادی کارآمد، کاربلد، توانا، قدرتمند و معتقد به جوان و فعالیت های ورزشی به شورای شهر راه یابند.
 
 




مدل جدید آگهی تسلیت همراه با عکس آگهی دهنده

گفت: شکل جدیدی از آگهی های تسلیت را دیده ای؟
گفتم: نه. چطور مگه؟ مدل جدیدی از آگهی های تسلیت به بازار آمده است؟ مدل جدید خیلی از چیز ها را دیده بودیم ، مانده بود آگهی تسلیت که گویا آن هم در روز های آخر سال به بازار آمده است. حالا بگو ببینیم چگونه است تا ما هم یاد بگیریم.
گفت: در آگهی های تسلیت که در روزنامه ها و نشریات، چه محلی و چه سراسری چاپ می شه دیده ایم که نهایت عکس متوفی را همراه با متن تسلیت چاپ می کنند و در انتهای آن نیز نام آگهی دهنده ذکر می شود.
گفتم : خوب مگه غیر از این هم دیده ای که یک آگهی تسلیت چاپ شده باشد؟
گفت : بعضی ها از یک آگهی تسلیت هم نمی گذرند. مبلغی را که به یک آگهی برای چاپ از اعتبارات هیات تحت ریاست خود می دهند، وسیله ای برای تبلیغ قرار می دهند و به راستی که از یک آگهی تسلیت هم نمی گذرند.
گفتم: یعنی چه. منظورت چیه ؟ چه کسی و از کدام
هیات سوء استفاده کرده و برای خودش تبلیغ نموده است.
گفت: اسم هیات را نمی برم، چرا که نوچه ها و دست پرورده ها تا بخوانند این مطلب را، شروع می کنند به هتک حرمت ، ولی آیا تا به حال دیده ای که در یک آگهی تسلیت علاوه بر عکس متوفی، عکس آگهی دهنده را هم چاپ کنند؟ این هم از عجایبی است که فقط از برخی آویزان شده ها در برخی از هیات های ورزشی استان دیده می شود که برای تبلیغ خود از




حضور کشتی گیران فرنگی کار اردبیل در نهمین دوره مسابقات قهرمانی آسیا در سال ۷۶

کشتی، ورزش اول استان اردبیل محسوب می شود و ورزشدوستان اردبیلی می خواهند این رشته جایگاه سال های نه چندان دور خود را به دست آورد و بخصوص در کشتی فرنگی حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد.
سابقه درخشان کشتی فرنگی اردبیل نشان از وجود زمینه های پیشرفت و تعالی جوانان غیور منطقه در این رشته دارد. چرا تا کنون مسؤولان ورزش استان نخواستند دلایل و علل افت و کم جان شدن آن در منطقه را مورد بررسی قرار بدهند؟ اگر همتی باشد و نظر بر ارتقای کشتی فرنگی و قرار گرفتن آن در صف مقدم افتخار آفرینی باشد از اصلی ترین و لازم ترین اقدامات، بررسی و مشخص کردن عواملی است که کشتی فرنگی اردبیل را از اوج به زیر کشیده و در معرض نابودی قرار داده اند. چگونه می توان باور داشت استانی که زمانی 7 وزن از 10 وزن تیم ملی را در اختیار داشت، امروز در حسرت حتی یک قهرمان در آن جایگاه را دارد.
ممکن است، بگویندکه قهرمان پرآوازه، افشین بیابانگرد نماینده استان در تیم ملی است. این حرفی کاملا صحیح و ادعایی به جا می تواند باشد ولی این را نیز می دانیم که افشین سال هاست ساکن تهران است و در آنجا تمرینات خود را پشت سر می گذارد. در حال حاضر دلخوش بودن به حضور افشین در تیم ملی می تواند ما را از پرداختن به کاستی ها و کمبودها باز دارد.
مهدی نوری یکی دیگر از جوانان لایق استان است که استحقاق پوشیدن پیراهن تیم ملی را در سنگین وزن داشت ولی در چند سال اخیر عوامل مختلفی دست به دست هم دادند و در مسیر پیشرفت وی موانعی ایجاد کردند که نتوانست به آنچه که حقش بود دست پیدا بکند. از او به عنوان یکی از بدشانس ترین کشتی گیران اردبیل می توان نام برد.
عواملی که بر سر راه مهدی نوری از همان روزهای آغازین درخشش در کشتی فرنگی سبز شدند و به عنوان بازدارنده ها در قبال این جوان برومند عمل کردند نیار به یک سری کار دقیق و بررسی همه جانبه دارند. اگر سرگذشت مهدی نوری ها مورد توجه قرار گیرند می توانند تجربه خوبی برای آیندگان باشد. روزمرگی و دل بستن به امروز و امروزها هیچ دردی از دردهای کشتی ما را نمی تواند درمان بکند.
در اردبیل آنهایی که مدعی بودند و در حرف، کشتی منطقه را در اوج می پنداشتند و آن را برتر و سرتر از استان هایی چون مازندران و خوزستان قلمداد می کردند با عدم توجه به پایه و بحث پشتوانه سازی ، ریشه این رشته در منطقه را خشکاندند و آن را به وضعی مبتلا کردند که در حال حاضر با آن مواجه می باشیم.
حرف در مورد چرایی نابود شدن کشتی فرنگی زیاد است و می توان در هر فرصتی که پیش آید به بخشی از آن ها پرداخته شود. برای این که نسل جوان با گذشته افتخار آمیز کشتی فرنگی آشنا شود سعی می کنیم در هر شماره، گوشه ای از افتخارات سال های نه چندان دور این رشته را یادآوری نماییم تا جوانان بدانند که این خطه قهرمان پرور، چه کشتی گیران دلاوری را پرورش و تحویل جامعه ورزش و کشتی کشور قرار داده است.
در این شماره به رقابت های نهمین دوره مسابقات که در فروردین سال 76 شد ورزش اردبیل در این رقابت ها چهار نماینده داشت. احد پازاج در وزن 63 کیلوگرم و علی رسولی در وزن 76 کیلوگرم در خدمت تیم ملی بودند و یعسوب جوان صالح نیر به عنوان مربی در رقابت ها حضور داشت و یوسف اکبری چهارمین نماینده استان بود که مسؤولیت گویندگی مسابقات را بر عهده داشت.
افتخار دیگری که در این رقابت ها نصیب کشتی فرنگی اردبیل شده بود ، کاپیتانی پازاج در تیم ملی بود. این مسابقات با حضور 72 کشتی گیر از 13 کشور قاره کهن به مدت سه روز از 23 الی 26 فروردین ماه برگزار شد.
احد پازاج یکی از پرافتخارترین شرکت کننده ها در مسابقات آسیایی بود . او در این رقابت ها شروعی خوب و همراه با پیروزی قاطع و وداعی بسیار تلخ و غم انگیز با این رقابت ها داشت. احد کشتی ایران و اردبیل در دور اول در چهار دقیقه حریف هندی خود را 10 بر صفر مغلوب کرد. اما در دور دوم در برابر حریف ژاپنی به نام موتوکی یاسوتوشی در حالی که سه بر صفر پیش بود وقتی در خاک رقیب قرار گرفت دست راستش به خطا تابنده شد و آه از نهاد پازاج برآورد. احد وقتی آسیب دید از شدت درد مدام می گفت آه آه.
این آه آه گفتن احد پازاج این مفهوم را می رساند که مفت و مسلم یک مدال طلا یا هر رنگ دیگر مثل گنجشک از چنگش پرید و نشست روی سینه مختار مانوکیال از قزاقستان و او با رنگی پریده و غمگین و با دستی وبال گردن نظاره گر مسابقات شد. او گاهی به کمک مربیان تیم ملی می آمد و از کنار تشک برای هدایت آنها فریاد بر می آورد.
دیگر اردبیلی عضو تیم ملی مرحوم علی رسولی در وزن 76 کیلوگرم بود . او که برای اولین بار دوبنده تیم ملی را برتن کرده بود در دور اول در برابر کشتی گیر قزاقستان به یک پیروزی با ارزش دست یافت و با فن بارانداز با نتیجه چهار بر صفر حریف را از پیش رو برداشت.
وی در دور دوم استراحت کرد و در دور سوم برابر کشتی گیر ژاپنی ضعیف ظاهر شد. هر بار که حریف در خاک نشست هرگز نتوانست او را بارانداز کند یا از زمین بلندش نماید و در نهایت در یک کشتی ضعیف در مقابل این حریف سه بر یک مغلوب شد.
او در دور چهارم در برابر حریف سوری با بارانداز و پیش انداز که منجر به خاک شدن حریف شد به پیروزی رسید و با قرار گرفتن در مکان پنجم به کار خود در این رقابت ها پایان داد.
در پایان این مسابقات کره جنوبی اول شد و تیم ایران به مقام سوم رسید . اگر احد پازاج در این رقابت ها آسیب نمی دید تیم ایران می توانست به راحتی قهرمانی این رقابت ها را به دست آورد.
 




کمیته فنی یعنی کشک

در جلسه تشکیل یافته در خانه مطبوعات حرف ها و سخنان زیادی مطرح گردیده و سؤإالات چندی مطرح گردیده است. یکی از سؤالات خبرنگاران در مورد کمیته ای به نام کمیته فنی بوده است
قبل از این که به چگونگی تشکیل کمیته فنی و نقش آن در تیم شهرداری از از زمان صعود به لیک یک بپرد ازیم به یکی از فرمایشات رهگشا و نغز امام علی بن ابی طالب(ع) که می فرماید روزگار دو روز است ، روزی با تو و روزی علیه تواشاره  می کنیم. روزی روزگار برتو لبخند می زند و شادی و کامیابی و پیروزی را لمس و احساس می کنی و در آغوش می کشی و روزی نه،  برعکس، شکست و ناکامی با همه تلخی ، کسالت ، ضرر و زیانش به سوی تو روی می آورد و این یعنی زندگی ! زندگی درهمه عرصه ها و جنبه هایش، هم پیروزی دارد و هم شکست. هیچکس ، هیچ تیمی و هیچ قدرت و مجموعه ای ، همیشه پیروز نیست و همواره بازنده هم نیست. قوی ترین تیم های دنیا هم بازنده بودند و بزرگ ترین قهرمانان عالم هم شانه هایشان خاکی شده و مزه خاک را چشیده اند. در این گیرو دار انسان باید خود را نبازد و با چند پیروزی فکر نکند فاتح عالم است و به دام غرور و تفرعن گرفتار شود و با یک شکست فکر کند دنیا به آخرت رسیده وهمه چیز به پایان رسیده و ناامید و مایوس شود. این پیروزی ها ، شکست ها ، بردها و باخت ها امتحان است و به قول شاعر:
مرد باید که درکشاکش دهر     سنگ زیرین آسیاب باشد.
اتفاقا در ادبیات غنی ما برمبنای آن سخن مولا که در آغاز کارآمد، آثار و اشعار فراوانی برخامه ولسان ادیبان بزرگ و متفکران کم نظیر این مرز و بوم جاری و در دفتر تاریخ ثبت شده است از جمله شعر حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی است:
 
چنین است کردار گردون پیر
گهي چون كمان است و گاهي چو تير
چنين است رسم سراي درشت
گهي پشت به زين و گهي زين به،پشت
ودرجای دیگر
چنین است کردار گردنده دهر
گهی نوش بار آورد گاه زهر
و اما توصیه حکیم بزرگ طوس دراین باره :
بد و نیک هر دو زیزدان بود
لب مرد باید که خندان بود
یعنی درهر صورت چه وقت پیروزی و کامیابی و چه هنگام شکست و ناکامی ، مرد باید مرد باشد ، خود را نبازد، نه از سویی به وادی غرور و سقوط در نغلتد و نه از آن سو در گرداب یاس ونومیدی غرق شود ! انسان باید در گیرودار این برد و باخت ها خود را بسازد، اخلاق و منش خود را اصلاح کند وتوشه خود را پرکند.
در هر اتفاقی که پیش آید انسان ضروری است اصول مردی و مردانگی را زیر پا نگذارد و واقعیت ها را وارونه جلوه ندهد و برای تبرئه کردن خود، دیگران را در معرض اتهام قرار ندهد و هر آنچه حق است و حقیقت است بر زبان جاری کند، هرچند که به ضررش تمام شود.
بااین مقدمه نسبتا طولانی بخشی از مطلبی تحت عنوان کمیته فنی یعنی کشک که در شماره23 نشریه جنت سرا و به تاریخ آذر ماه 93 توسط نگارنده این سطور نوشته شده در زیر اشاره می شود تا عزیزان  ضمن آشنایی به چگونگی تشکیل از سرنوشت آن نیز مطلع شوند.
” برای این که بعد از صعود تیم شهرداری به لیگ یک ، آقایانی که در باشگاه و تیم کاره ای بودند به دلیل آنکه بتوانند بدون درگیركردن خود با مسئله، ربیعی را فراری بدهند و فرد دیگری را جایگزین وی كنند بحث تشکیل کمیته فنی را به میان کشاندند و با دعوت از تنی چند از پیشکسوتان خوشنام و با کارنامه فضا را طوری آماده کردند که همه قبول بکنند انتخاب مهدی دینورزاده و به توافق نرسیدن با محمد ربیعی کار ودست پخت کمیته فنی بوده و آقایان در این تصمیم ها هیچگونه دخالتی نداشته اند . چرا که درآن ایام افکار عمومی و نظر بیشتر تماشاگران وعلاقه مندان به ماندن ربیعی مثبت بود و این عزیزان چون نمی خواستند موقعیت خود را به خطر به اندازند همه کاسه کوزه ها را برسر کمیته به اصطلاح فنی شکستند و رفتن ربیعی و آمدن دینورزاده را به رای و نظر کمیته فنی نسبت دادند و این درحالی بود که آقایان در پشت پرده تصمیمات خود را گرفته بودند و اعضای کمیته فنی متاسفانه، ناخواسته در این میان نقش رابط را بازی کردند و خود و آبرو و سابقه خود را صادقانه در طبق اخلاص نهادند و در نهایت همه کارهای مربوط به رفتن ربیعی و آمدن دینورزاده به پای کمیته فنی نوشته شد.
و اما در قضیه برکناري و قطع همکاری کسی سراغ کمیته فنی را نگرفت . آقایان خود نشستند، بریدند و دوختند و به اندازه یک سر سوزن نیز به این عزیزان و پیشکسوتان بزرگوار ارزشی قائل نشدند. راستی چرا در زمان انتخاب همه کارها به پای کمیته فنی نوشته شد و چرا در برکناری نامی از این کمیته به میان نیامد؟ آیا نباید برکناری نیز با رای اعضای کمیته فنی انجام می پذیرفت و چگونگی امر از آنها استعلام می شد؟ نکند این آقایان همچنان به فکر خود و به فکر روزهای آینده هستند ؟ حالا که افکار عمومی با توجه به کسب نتایج تقریبا راضی به رفتن حاج مهدی بودند، آقایان خود قدم پبش گذاشتند تا سکه رفتن حاج مهدی را به نام خود ضرب بکنند و به این ترتیب محبوبیت و مقبولیت خود را در بین تماشاگران بالا ببرند. شاید که فردایی دیگر این کار آنها در صحنه ای دیگر به دادشان بشتابد و نظر تماشاگران را به سوی آنها برگرداند؟
آیا این اصولی است که بعد از پایان مسابقه و در ترک جایگاه مخصوص در مواجهه با یکی از اعضای به اصطلاح کمیته فنی برای خالی نبودن عریضه درارتباط با رفتن حاج مهدی نظر خواسته شود و این درحالی بوده است که آقایان قبلا تصمیم خود را گرفته بودند وهمه چیز را برای خداحافظی دینورزاده از اردبیل فراهم نموده بودند؟
برکناری یک سرمربی مراحلی را طلب می کند تا با رایزنی و اقدام به موقع کمترین لطمه و ضربه را متوجه تیم نماید. در فوتبال تصمیمات احساسی و حرکت نمودن با شعار تماشاگران و سکوها ضرر و زیان جبران ناپذیری می تواند به دنبال داشته باشد. آقایان تصمیم گیر در شهرداری در تصمیم خود نباید عجله می کردند و با بررسی همه جوانب و در فرصت مناسب نسبت به تغییر دادن کادر فنی اقدام می کردند و این کار را با خواست این و آن همراه نمی نمودند.”
به دنبال همین بی توجهی ها و تکروی ها و حرکت بر اساس منافع پیش بینی شده برخی از پیشکسوتانی که در جلسه انتخاب سرمربی دادند از عضویت در کمیته به اصطلاح فنی استعفا دادند که نادر کهنمی ، ودود اسحق زاده و محبوب داوردان از آن جمله بودند.
در آن ایام حرکت بر مبنای خواست تماشاگران و راضی نگاه داشتن آنها و گردن نهادن به فرمایشات برخی ها، در سایه توجه به آینده و بهره برداری از کمک و مساعدت آنها بود. به طور کلی هر جا کار دارای ایراد بود کننده اش کمیته فنی بود و هر وقت که کار خوب و راضی کننده انجام می شد به پای آقایان نوشته شده و برخی ها چون پهلوانان پیروز در مستطیل سبز حاضر شده و با غرور به ابراز احساسات تماشاگران با تکان دادن دست جواب می دادند.
در هر صورت کمیته فنی آن ایام نیز جز کشک چیز دیگری نبود و آنها بیشتر سپر بلا بودند تا کمیته فنی و کلام آخر این که این چه کمیته فنی بود که بعد از انتخاب دینورزاده تا برکناری وی حتی برای یک بار هم تشکیل جلسه نداد و نظری از آنها خواسته نشد. یا حق




سفر سرمربی تیم ملی والیبال امید به اردبیل

سرمربی تیم ملی والیبال زیر 23 سال ایران برای بازدید از امکانات اردبیل امروز به استان سفر می کند.

خوان سیچلو مربی آرژانتینی تیم ملی والیبال امیدهای ایران برای بازدید از امکانات شهر اردبیل امروز به همراه فرهاد شاهمیری داور بین المللی والیبال به اردبیل سفر می کند تا امکانات منطقه را برای برپایی اردوی آمادگی تیم ملی مورد بررسی قرار بدهد.

سرمربی تیم والیبال زیر 23 سال قرار است در این سفر با مدیر کل ورزش و جوانان دیدار کند و همراه با اعضای هیات والیبال استان از امکانات مورد نظر بازدید به عمل آورد.




حرف رئیس سابق و چند سؤال نشریه

جلسه برگزار شده در خانه مطبوعات با حضور ورزشی نویسان و تنی چند از مسؤولین در ارتباط با بررسی سقوط نماینده فوتبال اردبیل از لیگ دسته دوم به دسته سوم و یا استانی، نکات قابل توجه زیادی داشته است.
توفیق نصیب نگارنده این سطور نبود که در جلسه یاد شده شرکت نماید و از نزدیک با نظرات و دفاعیات برخی ها و تلاش برای حاکمیت شعار “کی بود کی بود من نبودم” شاهد باشم ولی با شنیدن فایل صوتی و مسایل مطرح شده می توان گفت که همچنان ابهامات موجود در ارتباط با سرنوشت تیم در سه سال گذشته به قوت خود باقی است.
می توان به نوبت و تا آنجا که فرصتی به دست می آید در ارتباط با گفته ها و ادعاهای انجام یافته توسط مسؤولین ورزش استان و دست اندرکاران تیم فوتبال و باشگاه شهرداری سخن گفت و مطلب نوشت. شور و نشاط جوانان و دوستداران فوتبال از آنها گرفته شد، در فوتبال حرفه ای اردبیل تخته شد، کاری که نباید می شد، شد، دیگر نیازی به این نیست که آقایان برای فرار از واقعیت ها دیگران را بخواهند کیسه بوکس بکنند ، حقایق را کتمان بکنند و برای موجه جلوه دادن خود با کلمات بازی کنند و حرف های بدون پشتوانه و به دور از حقایق بر زبان جاری بکنند.
آن ایامی که تیم نیازمند طرح این گونه مسایل بود آقایان در افکار دیگری برای تصاحب نمودن تیم بودند ، باور کنید مرور گذشته ها و این که مقصر هیات فوتبال بوده و یا این و یا آن، به تنهایی نمی تواند برای آینده فوتبال ما مؤثر باشد، باید تلاش شود تا مشخص گردد چرا و به چه دلیل مقصرین این پروژه پذیرای این اتهامات هستند و چه عواملی آن ها را مساعدت کرده تا به نابودی فوتبال کمک کنند؟
تا زمانی که در بحث سقوط فوتبال اردبیل به چراها نپردازیم و فقط به مرور اتفاقات رخ داده بدون مشخص کردن دلایل وقوع آنها دلخوش کنیم، همچنان درجا خواهیم زد و گامی به جلو بر نخواهیم داشت.
رئیس سابق هیات فوتبال استان اردبیل در جلسه یاد شده سخنانی گفته است که در ارتباط آنها چند سؤال قابل طرح است. این سؤال ها امیدواریم از طرف وی جواب های قانع کننده ای داشته باشد. هیچ شک و تردیدی وجود ندارد، چنانچه برای سؤالات مطرح شده جواب مناسب به دستمان برسد برای اطلاع افکار عمکومی در اولین فرصت نسبت به انتشار آن اقدام خواهیم کرد.
1- رئیس سابق هیات فوتبال استان مدعی شده که انتقالی در مورد تیم فوتبال شهرداری انجام نپذیرفته چرا که هر انتقالی باید با مجوز کمیسیون ماده 5 و موافقت هیات فوتبال استان صورت بگیرد و روند قانونی خود را طی نماید ، به جز این هیچ اقدامی وجاهت قانونی نخواهد داشت.
حال که وی عدم انتقال تیم را مورد تاکید قرار داده است ، پس چگونه در آغاز فصل قرارداد بازیکنان تیم به نام آبی پوشان در هیات فوتبال به ثبت رسیده است ؟ باشگاه آبی پوشان با استناد به کدامین نظر کمیسیون ماده 5 توسط هیات استان به رسمیت شناخته شده و قرارداد بازیکنان با مهر و امضای مدیر عامل این باشگاه ثبت شده است؟ آیا می توان هم مدعی اشکال در روند انتقال و تحقق نیافتن آن بود و هم به ثبت قرارداد بازیکنان با باشگاهی که سمتی در فوتبال اردبیل نداشته است ، اقدام کرد؟ آیا در این ادعاها و عملکرد ها دوگانگی مشاهده نمی شود؟
2- وقتی رئیس هیات فوتبال استان معتقد است که هر گونه انتقال در تیم های فوتبال باید از یک قوانین و مقررات مشخص و معین پیروی بکند و این امر در مورد تیم شهرداری رخ نداده است آیا نمی توان سؤال کرد که در نیم فصل چه کسی رضایت نامه داور احمدی برای انتقال به تیم دیگری را امضاء کرده است؟ هیات فوتبال استان با استناد به کدام مدرک، رضایت نامه خروج از استان بازیکن یاد شده به همراه سه یار دیگر تیم را صادر نموده است؟ در ازای انتقال های صورت گرفته چه توافقاتی انجام پذیرفته و مبالغی دریافت شده است؟ میزان مبالغ مورد توافق بر چه میزانی بوده و به کدام حساب واریز شده است؟ در حالی که تیم به همه بازیکنان خود با توجه به شرایط جدول و محرومیت باشگاه از ثبت قرارداد های جدید ، نیاز داشت چه کسانی و با چه سیاستی با رفتن این بازیکنان موافقت نمودند؟ و آیا هیات فوتبال استان نمی تواند رضایت نامه صادر شده به نام این بازیکنان را در اختیار افکار عمومی قرار بدهد تا ابهامات از بین بروند؟
3- رئیس سابق هیات فوتبال ، کمیته تشخیص اهلیت را نیز مورد محبت قرار داده و در قبال تصمیمات آن به غلط موضعگیری نموده است. همانطوری که از اسم کمیته مشخص است اعضای آن مسؤولیت واگذاری تیم را نداشته اند تا برخی ها بدون توجه به واقعیت های موجود تعبیرات نه چندان مورد قبول و زیبایی را در مورد آن داشته باشند. اگر اندکی در اسم و عنوان آن کمیته فکر شود ، هیچوقت نمی توان اتهامی چون واگذاری تیم را  به آنها وارد دانست. اعضای کمیته تشخیص اهلیت وظیفه داشتند از بین متقاضیان ، اولویت های خود را به شورای شهر اعلام کنند تا تصمیم نهایی را شورا برای طی کردن مراحل قانونی اتخاذ نماید. این کمیته نیز از بین دو متقاضی ، هر دو را با اولویت اول و دوم به شورا معرفی نمود تا آنها به صلاحدید اقدام کنند. حال آیا رئیس سابق هیات فوتبال استان با وظیفه اصلی این کمیته آشنا بوده است یا نه؟ اگر جواب مثبت باشد پس چرا در سخنان خود طوری وانمود می کند که اعضای کمیته، کار انتقال را انجام داد ه اند؟ همه بخوبی می دانند که این کمیته تشکیل یافته با دوجلسهء برگزار شده هیچگونه قدرت اجرایی نداشته و فقط نظر مشورتی داده است  و بعد ها نیز کاملا مشخص شد که تشکیل آن و اعلام موجودیتش کاملا سرکاری بوده و تصمیمات اصلی در جاهای دیگر گرفته می شد.
4- رئیس سابق هیات فوتبال استان که مدعی است در دو نوبت برای تحت پوشش قرار دادن تیم اقدام نموده و بخصوص در مرحله دوم مذاکرات تا نهایی شدن پیش رفته است به چه دلیلی این امر محقق نشد؟ چه عواملی در عدم تحقق آن دخیل بودند؟ پیشنهاد های هیات فوتبال استان که منجر به عدم موافقت شهرداری شده است، کدام ها بوده اند؟
امیدواریم مطرح کردن این سؤالات، زمینه برای هتک حرمت ، حملات و تهمت زدن برخی از دوستان و آشنایان و عزیزان هیات فوتبال به نگارنده این سطور را فراهم ننماید. چهار سؤال مطرح شده ، سؤالات بخشی از جامعه فوتبال استان است و ربطی به رفاقت و یا عدم وجود روابط بین این و آن ندارد. پذیرش واقعیت ها و گردن نهادن به آن نشان از ظرفیت انتقادپذیری افراد می تواند به شمار آید. جواب حرف های منطقی باید اصولی و بر پایه واقعیات صورت بگیرد نه در پشت نقاب و محرمانه همراه با بی حرمتی و اتهام های بی پایه و سراسر کذب. یاحق