1

فضول باشی ورزش، شهردار اردبیل و شور و نشاط اجتماعی

پنجشنبه شب فضول باشی زنگ زد. تا گوشی را برداشتم و صدایم را شنید گفت خوشحالم، خیلی هم خوشحالم، در پوست خود نمی گنجم، در آسمان ها پرواز می کنم، بال درآورده ام ، نمی توانم شادی خود را پنهان بکنم، زنگ زدم تا تو را نیز در شادی خود شریک بکنم.
گفتم: بگو دیگه چه شده، خوشحالی تو حتما دلیل و علت خاصی دارد. فضول باشی ورزش اردبیل و خوشحالی؟ عجب اتفاقی، نکنه معجزه ای رخ داده است؟ تو که در روزهای گذشته حوصله هیچ کاری را نداشتی و به تلفن ها جواب نمی دادی ، حال خودت زنگ می زنی و خبر از شادی و سرور می دهی، بگو تا ما هم بخندیم ، به جان تو دعاگو باشیم و برای لحظاتی هم که شده باشد غم و غصه هایمان را فراموش بکنیم.
گفت: بالاتر از معجزه رخ داده است. باید شور و نشاط داشته باشی. باید حرف مسؤولان را گوش بکنی و از گفتارهای آنها پند بگیری . به تو سفارش می کنم تا دیر نشده کاری بکن و از شهردار اردبیل حلالیت به طلب. اگر حلالت نکرد باید التماس بکنی و دست و پایش را بوسه باران بکنی. در ارتباط با اعضای شورای شهر و رئیس شورا نیز باید چنین بکنی. حواست را جمع کن و زمان را از دست نده ، همین فردا کار را یکسره کن ، برو دریاچه شورابیل ، جمع آنها در آنجا جمع خواهد بود.
گفتم فضول باشی چرا روده درازی می کنی؟ من را چه به شهردار و رئیس شورا؟ آنها قدر قدرتند و صاحب جلال و جبروت. زیارت کردن آنها برای من بی مقدار، مشاهده خورشید در دل شب است. این گونه توفیق ها نصیب ما نمی شود. دسترسی به آنها مال از ما بهتران است حال حرفت را بگو و تمام کن این قضیه را.
گفت مگر نشنیدی آقای شهردار محترم گفته است که شهرداری جشنواره آدم برفی را به دلیل ایجاد شور و نشاط در جامعه برگزار می کند. شما خبرنگاران چقدر آدم های نامردی هستید که مدام می گفتید شورا و شهردار با عدم حمایت از تیم فوتبال، شور و نشاط را از جامعه گرفتند . دیدید شما معنی و مفهوم شور و نشاط را نمی فهمید. شما سطحی نگر هستید. بروید و شور و نشاط و چگونگی ایجاد و راه اندازی آن را از شهردار و شورا یاد بگیرید.فوتبال هم شد عامل شور و نشاط ؟ عجب آدم های مغرض و بی هدفی هستید. شما در شش ماه گذشته همه را سر کار گذاشتید و حرف های بی ربط زدید و چسبیدید به شور و نشاط فوتبالی، قربان شهردار برم که جواب شما را داد و شور و نشاط اجتماعی را با راه اندازی یک روزه جشنواره برای شما تعریف کرد تا حداقل از کرده های خود پشیمان بشوید. شما را چه به شور و نشاط فوتبالی ، خفه خون بگیرید و بعد از این از شور و نشاط حرف نزنید.ماندم به این فضول باشی چه بگویم ، برای لحضاتی سکوت در تلفن بین ما حاکم شد و او در ادامه گفت قربان شهردار و مشاورانش برم که شما را مجبور به سکوت کردند .
 




بدبیاری های فوتبال اردبیل پایانی ندارد

حکایت بدبیاری نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم باشگلاههای ایران هم دارد دنباله دار می شود. ناکامی پشت ناکامی، هنوز از یک مصیبتی رهایی نیافته بلایی دیگر گریبانش را می گیرد و به سوی سقوط و هلاکت رهنمونش می کند.
از زمان برکناری حجت الاسلام میر عباس زاده از مسؤولیت سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری ، تیم در مجموع روزهای خوبی را تجربه نکرده است. صعود به لیگ دسته یک نیز حاصل زحمات، دور اندیشی، تلاش و موقعیت شناسی آن مرد بزرگوار بود.
این تیم از آن زمان تاکنون اسیر نبود برنامه، روزمرگی و تصمیمات احساسی بوده و نتیجه این حرکات و رفتارها به هلاکت و سرافکندگی فوتبال اردبیل و تیم ریشه داری چون شهرداری منجر شده است.
به راستی که این تیم روزگار بدی را پشت سر می گذارد. اوج بدبختی آن از مرداد ماه امسال آغاز شد. موقعی که شورائیان پاهایشان را در یک کفش کردند و گفتند تیم باید به بخش خصوصی واگذار گردد. امید بود که در این برهه، شهردار اردبیل به دفاع از تیم برخیزد و حداقل نظر دوستانش را در شورا نسبت به حفظ تیم در مجموعه شهرداری جلب نماید، ولی چه باید کرد شهردار نیز با موضعگیری و تصمیماتش و به خصوص بعد از جریانات آبی پوشان نشان داد که در اصل او نیز با تصمیم شورائیان همراهی می کند و از همان وقت بدبختی ها و بدبیاری این تیم شروع شد و تا به امروز که در ورزشگاه علی دائی و در سرمای طاقت فرسای اردبیل بازی را یک بر صفر به حریف تهرانی باخت، ادامه یافت.
راستی دست های پشت پرده ای که همچنان برای این تیم تصمیم می گیرند چه کسانی هستند؟ چرا امکان واگذاری تیم به بخش خصوصی علی رغم تاکید شهردار و شورای شهر به طور کامل و قانونی و رسمی فراهم نشد؟ چرا هر کسی که برای تحویل گرفتن تیم قدم پیش گذاشت بعد از اندک مدتی فرار را بر قرار ترجیح داد؟ الآن تیم در اختیار چه کسی و کدام ارگان و نهاد است و هزینه هایش چگونه و از کدام کانال قانونی تامین می شود؟ کلاف سردرگم در ارتباط با این تیم بیچاره و بدبخت و درمانده کی باز خواهد شد؟ جریان رفت و برگشت ها در تیم چیست و چه کس و یا چه کسانی در این مورد تصمیم گیرنده بوده اند؟ نقش شهرداری و عوامل آن در ادره این بچه سرراهی چه می باشد؟ اگر بگویند که شهرداری بر حکم وظیفه که مجبور است به درمانده ها سرپناه بدهد و جنازه های بی صاحب را تا مرحله دفن سرپرستی نماید، به حمایت از تیم ادامه می دهد پس چرا این کار را از همان اول فصل انجام ندادند و فقط در هفته های اخیر به فکر افتادند؟ آیا در این کار و معرفی برخی ها به عنوان منجی فوتبال اردبیل و قهرمان بی رقیب مدیریت در فوتبال برنامه ریزی شده بود؟ راستی اداره کل ورزش در این میان چه کاره بوده و هست؟ آیا نمی توانست کمکی به خروج از بن بست بکند؟
هنوز امیدها برای ماندن این تیم در دسته دوم از بین نرفته است. کم رنگ شده است ولی کاملا نمی توان قطع امید کرد. می توان کاری کرد به شرط آنکه همه اقدامات با صداقت و به دور از هرگونه انحصار طلبی و خودنمایی باشد.
آنهایی که در مقاطع مختلف در شروع فصل شعار دادند و وعده کردند ، خود بهتر از همه می دانستند که وعده هایشان نمی تواند عملی بشود. چرا که برای تیم کار اصولی انجام نشده بود. چرا که دهها دایه مهربان تر از مادر در کنار خود احساس می کرد . چرا که دست های پشت پرده به کار خود مشغول بودند و مسلما بدون کار و برنامه ریزی اصولی نمی توان موفقیت را شاهد شد.
هر که دانه نفشاند به زمستان در خاک
ناامیدی بود از دخل به تابستانش
نمی دانم شاید روزی فرا برسد که ناگفتنی های این تیم توسط آنهایی که در جریان کامل آن بوده اند به اطلاع افکار عمومی رسانده شود و نقش افراد و دست های پشت پرده با ذکر نام آنها اعلام گردد تا بدینوسیله قدرتمندان توانا، کارآمد و تاثیر گذار فوتبال اردبیل به جامعه شناسانده شوند .
مردم باید بعد از روشن شدن واقعیت ها قدر آن بزرگواران را بدانند و برای سلامتی شان هورا بکشند.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در آن غش باشد
 




فداکاری، درس و … تشکر

چقدر در این فوتبال زوار در رفته ما فداکاری رخ می دهد..چقدر در این فوتبال همه فداکارند، چقدر در این فوتبال ما درس نهفته است… چقدر در این فوتبال ما همه درس می دهند و مدرس هستند و چقدر در این فوتبال درس می گیریم و به اندوخته های خود اضافه می کنیم، خوشا به حال ما! وای به حال آنهایی که نه در ورزش و نه در فوتبالشان فداکاری هست و نه این همه درس ریخته فراوان و قابل استفاده.
داستان آخرین فداکاری در فوتبال ما همین رفت و برگشت ها در تیم سر راهی استان در لیگ دسته دوم است. بالاخره نفهمیدیم که این تیم صاحب دارد یا نه! اگر دارد چه کسی است؟ چگونه تیم را تصاحب کردند؟ چه دادند .و چه گرفتند؟ اسم تیم را چه گذاشتند؟ فلسفه این رفت و برگشت ها چیست؟ چه کسی در مورد آنها تصمیم می گیرد؟ مگر تصمیم گیری در مورد تیم به صورت تعاونی است؟ آنها که می برند و می دوزند پشتشان به کجا گرم است که چنین شتابان می روند و هر تصمیمی را به مورد اجراء می گذارند؟
چقدر در این فوتبال همه از هم تشکر می کنند، چقدر در این فوتبال همه قدردان و قدرشناس هستند. چقدر بساط تشکر و چاپلوسی در این روز ها در فضای مجازی رونق دارد. بعضی ها ماموریت دارند که مدام از مهندس فوتبال تشکر کرده و او را مهندس ترین مهندس فوتبال ایران زمین قلمداد بکنند.
راستی چرا دیگر از مجید حیدری کسی تشکر نمی کند؟ آخه تا این اواخر بودند کسانی که از جرئت و شهامت و شجاعت او سخن می گفتند و به نوعی او را ناجی فوتبال می دانستند. حالا کجایند آن حضرات و در کدام سوراخ ها قائم شده اند؟
آری، به راستی چه زیباست! فداکاری، درس و تشکر.
چی، نفهمیدم چه گفتی، بله آقا من اشتباه کردم تو درست می گویی، تا رد پای چند نفر در فوتبال ما نباشد فوتبال نابود می شود، رو به اضمحلال می گذارد، فوتبال محو می شود، فوتبال غرق در منجلاب می شود ، درسته راست می گویی ، دو دستی نه بلکه هزاران دستی باید این آقایان را بچسبیم و به جانشان دعا گو باشیم، آنها ناجی فوتبال اردبیل هستند، نباشند کار ما وفوتبال زاره زاره، سایه شان مستدام باد، آمین یا رب العالمین.
 




حکایت محمد شاه قاجار و نقد های ورزشی

می گویند محمد شاه ، نوه بیمار فتحعلی شاه قاجار ، وقتی به سلطنت رسید و نامردی کرد و قائم مقام را بر خلاف سوگندی که خورده بود و عهدی که با نائب السلطنه ، پدرش بسته بود کشت ، به خیال آن افتاد که همچون فتحعلی شاه(خاقان) شعر بگوید و گوی سبقت از قائم مقام در نثر برباید.
جانم راست بگوید که او معلم ها گرفت و مشق ها نوشت، بعضی روزها جارچی ها فریاد می زدند «اعلیحضرت قوروق فرمودند» و در این میان همگان باید ساکت می شدند . چرا که وی میل غزل داشته است. اگر چه از تمام این قوروق های گاه و بی گاه غزلی برادبیات این ملک افزوده نشد ولی هنوز مایه عبرت نشده و این حکایت بعضی آقایان است که هر از چندی قوروق می فرمایند و از قوروق شکنی و هر گونه انتقادی که حتی در چارچوبی سالم و آگاهانه باشد بیزار می شوند.مانده ایم که چه بکنیم. هر حرفی می زنیم و هر واقعیتی را که مورد بحث قرار می دهیم ، گلایه و عکس العمل عده ای را به دنبال دارد. خیلی ها بر این باورند که مجبوریم و باید مثل آنها فکر بکنیم و در راستای نظر و عقیده آنها حرکت نماییم. تا زمانی که گفته ها و حرف ها و رفتارهای آنها مورد تایید باشد، نویسنده ای توانا، تحلیلگری قهار، پیشکسوتی صاحب اعتبار، بزرگی دارای جایگاه رفیع ، صاحب نظری مقتدر و خبرنگاری نترس و بی طرف قلمداد می شویم و اگر نوشته ای در خلاف جهت رای حضرات داشته باشیم به افرادی ترسو، مغرض، دست نشانده، خود فروخته، خائن به ورزش، مزدور، غیر ورزشی، باندباز، عامل تفرقه، نوچه پرور و … تبدیل می شویم.
خلاصه آقایان می خواهند شب ها و روزهای ما را قوروق کنند و ما اجازه حرف زدن، نوشتن ، گفتن و تحلیل کردن نداشته باشیم. مگر این که به دست بوسی آقایان و فرماندهانشان نائل شده و غلام حلقه به گوش آنها و دست نشانده آنها به شویم.
برای ما افتخار خواهد بود که این چنین افراد فرصت طلب و مقام پرست و موقعیت طلب بر علیه ما باشند و هر روز برای ما نقشه ای تازه و نو بکشند و تحت فشارمان فرار بدهند، چرا که ما را برای شریک جرم کردنشان هیچ امیدی نداشته و نخواهند داشت. ما راه خود را می رویم و مشت کسانی را که بخواهند منافع ورزش را فدای منافع شخصی بکنند، باز خواهیم کرد و در این راه از اتهاماتی چون نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و یا تهدید به شکایت و یا تشویق کردن دیگران به شکایت و این قبیل موارد باکی نخواهیم داشت.
 




وحدت وهمدلی نیاز فوتبال اردبیل

فوتبال اردبیل برای موفقیت در عرصه های مختلف نیاز به همدلی و وحدت دارد. همدلی از اجزاء و عناصر یک مجموعه است و یکی از اصول همراهی و تلاش برای کسب موفقیت می باشد. در حاکم شدن وحدت و همدلی باید عمل شود و صرفا به گفته و حرف و سخن گفتن اکتفا نشود. امروز همه کسانی که در به وجود آمدن جو اختلاف و چند دستگی دخیل بوده و سهمی داشته اند وقتی پای سخن گفتن به میان آید کلمات بهتر، زیبا و فریبنده بر زبان جاری کرده و همه را به رعایت یکدلی دعوت می نمایند و کار آنها کاملا با این امر که رطب خورده منع رطب می کند همخوانی داشته و دارد.
امیدواریم با برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال و روی کار آمدن رئیس جدید در آینده، کم تر شاهد مسائل شبهه انگیز و مشکلاتی که از آن بوی «خودخواهی» و «منیت» به مشام برسد، باشیم . اختلافات و مسایل شخصی به فوتبال ما در پنج سال گذشته ضربه وارد کرده و بخش عمده ای از عمر و سرمایه و انرژی را به هدر داده و صرف مسایل حاشیه ای کرده است.
آنها که در سال های اخیر با گرفتار شدن در دام عناد و خودمحوری، فوتبال استان را گرفتار اما و اگر ها کردند و آن را به سوی فنا و نابودی رهنمون نمودند باید در قبال عملکرد خود پاسخگو باشند. کسانی که قرار است مسؤولیتی را در آینده در این رشته ورزشی بپذیرند باید نسبت به ریشه کنی حاشیه های مخرب اقدام نمایند و خود تبدیل به یک دردسر ساز و حاشیه آفرین نشوند و به حواشی و مشکلات قبلی نیفزایند.
روزها و ماه ها و سال ها می گذرند و به قولی چرخ روزگار می چرخد و معطل کسی نمی ماند . در فوتبال ما کار انجام نشده و زمین مانده بسیار است. سزا نیست که بیش از این زمان هدر برود ، سرمایه ها نفله بشود و چرخ های فوتبال از حرکت باز داشته شود و بر سر راه آن با خودخواهی، مسؤولیت گریزی و .. مانع ایجاد شود.
باید بپذیریم که فوتبال ما، علی رغم توانایی های بالقوه در سال های اخیر عملا پیشرفت لازم را نداشته است و این واقعیت تلخ باید مورد قبول قرار بگیرد تا با برگزاری انتخابات و گشوده شدن فصلی نو در تاریخ فوتبال استان اختلافات و منیت هایی که پیش از هر چیز نشانه عقب ماندگی فکری و شخصیتی می باشد کنار گذاشته شده و برای همیشه پرونده آن در فوتبال استان بسته شود.
بعد از به وجود آمدن آرامش در فضای فوتبال و شروع به کار مسؤولین جدیدی که با رای اعتماد مجمع در مصدر کار قرار خواهند گرفت باید همه دست به دست هم دهند و با استفاده صحیح از امکانات ، مدیریت عاقلانه زمان برای جبران عقب ماندگی ها به شکل انقلابی و جهادی تلاش بشود.
در پنج سال گذشته برای حفظ وحدت و همدلی و یک زبانی فقط شعار دادیم . امروز حرفی زدیم و فردا با رد گفته خود، ساز دیگری را کوک کردیم. به جز تعداد معدودی از دوستان و هم ولایتی ها دیگران را ندیدیم و فضا را برای کسانی که می توانستند مثمر ثمر باشند تنگ نمودیم، در مواردی که منافع ما ایجاب می کرد قانون و مقررات را زیر پا گذاشتیم و در جاهایی که به سود ما بود سنگ قانون را به سینه زدیم و در نهایت آنجنان رفتار کردیم که فوتبال اردبیل را به بدترین وضعش حداقل در پنج سال اخیر گرفتارش نمودیم.
انصاف نیست کسانی که تا دیروز و در حادترین شرایط فوتبال دم فرو بسته و حرفی نمی زدند و حتی گاهی وقت ها بر خلاف مسیر آب شنا کرده و بر خواسته اکثریت فوتبالی های اردبیل چشم می بستند و بی اعتنایی می نمودند ، حالا در آستانه انتخابات و برگزاری مجمع طرفدار حل اختلاف شوند و نسبت به مطرح کردن آن در سطح وسیعی اقدام نمایند.اگر به فکر فوتبال بودیم و به سرنوشت علاقه مندان به آن اهمیت قائل بودیم باید خیلی بیشتر از این ها به فکر حل معضلی به نام اختلاف و چند دستگی می افتادیم و با وعده هایی که تحقق آن در حد صفر بود مردم و فوتبالی ها را امیدوار نمی کردیم و با اعلام حمایت از یکی از عاملین اختلاف بر بدبختی های فوتبال نمی افزودیم.
اگر با برگزاری مجمع انتخاباتی و انتخاب افرادی صالح و کارنامه دار بتوان در ایجاد فضای وحدت و همدلی به نقطه ای مثبت و قابل قبول دست پیدا کرد می توان برای سر و سامان دادن به وضعیت فوتبال اردبیل امیدوار بود.
 
 
 
 




از بدبیاری فوتبال اردبیل تا رواج اهانت و بدگویی

ورزش اردبیل؛ بیست و هشتمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین چهارمین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “بهاران خجسته باد” ، “نگاهی کوتاه به کشتی فرنگی اردبیل در سال 80” ، “رواج اهانت و بدگویی” ، “فضول باشی ورزش ، شهردار اردبیل و شور و نشاط اجتماعی”  “فداکاری، درس و ….تشکر“،و… منتشر شد.
دانلود نسخه PDF شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل 
دانلود نسخه RAR کلیه صفحات بصورت عکس شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل 
مشاهده شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل بصورت تصویری
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره بیست و هشت نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دوم شماره بیست و هشتمین نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه سوم بیست و هشتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه چهارم بیست و هشتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه پنجم بیست و هشتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه ششم بیست و هشتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 




بهاران خجسته باد

ایام اله دهه فجر یادآور ایثار، گذشت، فداکاری، غیرت، حمیت و بزرگواری ملت بزرگ ایران است.
این روزها در سراسر کشور جشن پیروزی بر قرار است. پس از گذشت سال ها از پیروزی، انقلاب اسلامی همچنان در جوش و خروش است و در مسیر تحقق آرمان ها و شعارهای خود حرکت می کند. انقلاب اصالت راه و رسم خود را حفظ کرده و دشمنی های بی وقفه و توطئه ها و مانع تراشی ها و … نتوانسته اند آن را قدمی و وجبی به عقب نشینی وادار سازند.
انقلاب اسلامی ایران به لطف توجهات حضرت حق، هشیاری و درایت رهبر معظم انقلاب و آگاهی و قدرت تشخیص مردم ایران، علی رغم همه مشکلات داخلی و خارجی و همه نارفیقی ها و ناملایمات، ضمن دفع و خنثی نمودن توطئه ها ، با قدرت و صلابت به سوی تحقق آرمان های خود در همه عرصه ها و ابعاد گام بر می دارد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ورزش کشور در مسیری تازه ای از دوران حیات خود قرار گرفت. ورزش در تحقق آرمان های انقلاب و در راستای اهداف آن حرکت کرد . ورزش مورد عنایت و توجه خاص مسؤولین قرار گرفت و همراه با دیگر بخش ها فصلی جدید در پیشرفت و توسعه آن گشوده شد. نگاه ویژه و خاص انقلاب و مسؤولین کشور به ورزش، پیشرفت همه جانبه آن در بخش سخت افزاری و نرم افزاری را فراهم کرد.
امروز ورزش در نظر مسؤولین انقلاب و کشور از یک جایگاه خاصی بهره می برد و این امر بر هیچکس پوشیده نبوده و نیست.
ورزش استان در سایه انقلاب با یک جهش مواجه شده است. سرمایه ورزش این منطقه در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اندک و ناچیز و دردآور و خجالت آور بوده است. این منطقه از کم ترین امکانات برخوردار بود و ورزشکارانش در گمنامی و بی توجهی خاص روزگار می گذراندند.
با پیروزی انقلاب و بخصوص بعد از استان شدن منطقه، انقلابی در ورزش این استان به وجود آمد. در حال حاضر برخی از شهرهای منطقه از نظر برخورداری از فضا ها و امکانات ورزشی از سرانه بسیار مطلوب و نزدیک به استاندارد های جهانی بهره مند می باشند. در دورافتاده ترین نقاط استان و در سطح روستاها فضاهای ورزشی احداث و در اختیار جوانان و ورزشکاران قرار گرفته است و جوانان و ورزشکاران آن عرصه ای برای بروز استعداد ها و توانایی ها ی خود به دست آورده و در رقابت های مختلف جهانی و بین المللی با درخشش خود برای ایران اسلامی و استان افتخار آفرینی کرده اند.
سال روز انقلاب اسلامی ایران را بر تمام دولتمردان ، مسؤولان صادق و تلاشگر و مردم فهیم استان و جوانان و ورزشکاران منطقه تبریک گفته از خداوند متعال سربلندی نظام ، سلامتی مقام معظم رهبری و موفقیت ورزشکاران و جوانان لایق و سزاوار استان اردبیل را مسئلت می نماییم.
 
 




بهراد با محسن عسگری به توافق رسید

محسن عسگری بازیکن اردبیلی در ادامه رقابت های لیگ دسته یک فوتسال کشور به تیم بهراد پیوست.
امیر رضا سعیدی مدیر رسانه ای باشگاه بهراد گفت: مسؤولین باشگاه برای تقویت تیم در نیم فصل دوم رقابت ها با محسن عسگری بازیکن خوش تکنیک و اردبیلی به توافق رسیدند.
وی گفت: محسن عسگری که سابقه بازی در بهراد را دارد در ادامه رقابت ها پیراهن شماره 20 بهراد را بر تن خواهد کرد.
عسگری علاوه بر بهراد، بازی در تیم های عمران کارا، الغدیر، شهید یسری و ماکو جوان را نیز در کارنامه خود دارد.
بهراد  در هفته یازدهم رقابت های لیگ دسته اول فوتسال کشور دوشنبه 18 بهمن در سالن شش هزار نفری رضازاده در مقابل استقلال نوین ماهشهر در ساعت 16 به میدان خواهد رفت




نگاهی کوتاه به ادعای کانال فوتبال اردبیل

دوستان ما در کانال فوتبال اردبیل بار دیگر محبت خود را شامل حال ما کرده و ما را به بلندگوی مدیریت ورزش استان متهم کرده اند. دو.ستان عزیز، اگر ما بلند گوی مدیریت ورزش باشیم، حتما شما نیز بلندگوی هیات فوتبال استان هستید.
در همه اظهار نظر ها و گفته های خود باید رعایت عدل و انصاف را داشته باشیم و نخواهیم که برای طرفداری از یک نفر و یا یک مجموعه قضاوت نادرست داشته باشیم.
این اولین بار نیست که دوستان ناشناخته در کانال فوتبال اردبیل، ما را مورد لطف و عنایت خود قرار داده و به نوعی به برخی از کارها متهم می کنند. باکی نیست، بگذارید تا آنجا که در توان داریم واقعیت ها را منعکس کنیم و مسلم است همانطوری که در مطلب “فاصله لیگ فوتبال استان با حداقل استانداردها” گفته ایم این حرف ها به مذاق برخی ها خوش نیامده و با دستپاچگی اقدام به جوابگویی می کنند که این نیز می تواند حاصلی جز شرمندگی برای آن عزیزان چیز دیگری در بر نداشته باشد.
عزیزان در کانال فوتبال اردبیل که گویا تحت نظر هیات فوتبال استان و یا همکاران آن هیات اداره می شود با اشاره به مطلب “فوتبال ما به چه کسانی باخت” ادعا کرده اند که در این مطلب نسبت به تضعیف هیات فوتبال استان اقدام شده است. این مطلب را برای چندمین بار بخوانید، اگر در یک سطر آن نامی از هیات فوتبال برده شده باشد حق با شما خواهد بود. مگر این که خود عزیزان در کانال معتقد باشند که در باخت های نماینده اردبیل در لیگ دسته دوم، هیات فوتبال استان مقصر بوده است. ما چنین نظری نداشته و در هیچ کجای مطلب به آن اشاره ای نشده است. پس فرمایش آقایان با اشاره به این مطلب و ادعای تضعیف هیات فوتبال استان، کذب محض می باشد.
مطلب دیگر مورد اشاره حضرات “فاصله لیگ فوتبال استان با حداقل استانداردها ست”. تضعیف زمانی است که مطلبی خلاف واقع منعکس شود. بجاست که مفسران عزیز در کانال یاد شده مشخص کنند که کجای آن مطلب از حقیقت سخن نگفته است. آیا در سطح استان لیگ یک و دو و سه برگزار می شود؟ آیا مسابقات منظم برگزار شده؟ آیا به اعتراض تیم ها به موقع رسیدگی شده است؟ و چرا های دیگر که اگر لازم باشد به موقع به آنها اشاره خواهد شد.
عزیزان، ما سنگ هیچ کسی را به سینه نمی زنیم و امیدواریم اگر می خواهید از مجموعه ای دفاع کنید، دفاع شما بر اساس واقعیت های موجود باشد. علی رغم همه کم لطفی هایشان به نشریه ما (هرچند که گردانندگان گروه ناشناخته هستند) ولی به نوبه خود موفقیت همه آنها را خواهانیم.




آسید، نماینده فوتبال استان و سفارش به سکوت

آسید که معرف حضورتان هست، رفیق شفیق من است، عاشق فوتبال و ورزش بوده و تعصب خاصی هم به فوتبال استان دارد. سراسیمه به محل کار من آمد و بدون مقدمه گفت: بس کن دیگه، بی کاری؟ حوصله داری؟ چرا این قدر از تیم فوتبال بدون نام می نویسی و یک مجموعه را با خودت دشمن می کنی؟ در شهری که گوش شنوایی برای شنیدن حرف حق در ارتباط با فوتبال نباشد همان بهتر که تو نیز قلم خود را در این مورد غلاف کنی و دوستانت را به دشمنان خونی تبدیل نکنی. اصلا به تو چه مربوطه که تیم را انتقال دادند یا نه؟ به تو چه ربطی داره متقاضیان تیم از صحنه فرار کردند و یا ماندند؟ اصلا تو چه کاره ای که بگویی مالک تیم چه کسی است و هزینه های تیم از کجا تامین می شود؟ تو را چه کسی وکیل کرده است که از شور و نشاط حرف بزنی، قربان صدقه بازیکنان بروی؟ به تو چه ربطی دارد تیم قهرمان می شود یا به دسته سوم رفتنی می شود؟ خودت را خسته نکن و پایت را از گلیم این تیم بکش بیرون، شورا کمک کرد یا نکرد و گفتند و یا نگفتند به تو فسقلی چه ارتباطی دارد؟ زیاد حرف نزن، شنیده ام می خواهند دمار از روزگار منتقدان درآورند، به زن و بچه هات این آخر عمری رحم کن و برو به زندگی ات برس، به ما هیچ ربطی ندارد، آقایان صاحب اختیارند و بهتر می دانند که چکار بکنند. تو که رفیق آنها نیستی. من اگر مسؤول بودم حتما هوای تو را نگه می داشتم ، خوب معلومه خیلی ها هوای همدیگر را دارند.

تو چرا خودت را خسته می کنی و می خواهی نخود هر آشی بشوی؟ قببل از این که در قبال تو موضعگیری بکنند و تو را به نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی متهم بکنند، ول کن آقا، فوتبال این استان را به چند خبرنگار که نسپرده اند. این همه گفتید چه شد؟ تازه گفته های شما عوض این که موقعیت عده ای را متزلزل بکند به تحکیم موقعیت آنها منجر شده است.

گفتم آسید فدای تو بشم، خوب راهنمایی ام کردی، دست تو را می بوسم، خدا عمرت بدهد، به عزتت بیفزاید، هزار سال عمر بکنی و همیشه جیب پر از پول داشته باشی. مگه من تا حال چیزی در مورد تیم فوتبال بی نام اردبیل گفته ام، اصلا و ابدا، اشتباه به محضرشان رسانده اند. تیم خیلی وقت است به بخش خصوصی واگذار شده است. تیم در کورس رقابت برای قرار گرفتن در صدر جدول رده بندی است. مسؤولین با تمام وجود حامی این تیم هستند، همه نیازهای بازیکنان و دست اندرکاران با محبت و عنایت حضرات برآورده شده است، نیازی نیست ، هوا کاملا آفتابی است. من غلط می کنم حرف دیگری غیر از این بزنم.

حوصله خیلی ها را ندارم، مرا چه به تهدید شدن و اخطاریه دیدن، یه هویی می بینی با اقدامات این حضرات قلب بیمارم از کار ایستاد و خونم افتاد به گردن واگذار کنندگان تیم به بخش خصوصی .

حتما راهنمایی تو را به جان می خرم، اوضاع خیلی مساعد است، مشکلی نیست، تیم حتما در فصل آینده .. اصلا به من چه مربوطه، متولی ورزش و آنهایی که باید حرف بزنند روزه سکوت گرفته اند، ما این وسط چه کاره ایم. راست می گویی راست. ما را چه به کار بزرگ تر ها و قدر قدرتان. یا حق.