1

سیلی به حیثیت فوتبال اردبیل

شکست سنگین تیم فوتبال شهرداری در چارچوب هفته سی وششم لیگ دسته یک در آبادان، شکست تلخی برای فوتبال استان بود. استانی که از لحاظ داشتن استعدادها می تواند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد چگونه در یک دیدار دست و پا بسته ظاهر می شود؟
نمی دانم عیب و ایراد کار در این دیدار کجا بود؟ آیا همان دلایلی که بعد از باخت ها گفته می شود ، دلایلی چون دوری راه، وضعیت آب و هوا و خستگی در آن دخیل بوده است و یا دلایل دیگری بوده است؟ آیا تیم از درون مشکل دارد؟ چرا نباید وافعیت ها را گفت و بیان کرد. آیا آن تماشاگری که بعد از به صدا درآمدن سوت بازی زار زار گریست نباید علت ناکامی را بداند.
در آغاز فصل امیدواری ایجاد کرده و هر پیروزی را بزرگ نمودند و با بال و پر دادن به برخی از مسایل ، توقع را بالا بردند و حالا در شرایطی گیر کرده ایم که هر لغزش و کوتاهی در دو هفته آینده می تواند عواقب ناخوشایندی برای فوتبال اردبیل داشته باشد.
بازیکنانی که روز گذشته عاجز از یک حرکت ابتدایی در زمین بوده و توان راه رفتن نداشتند چگونه می توانند شکست سنگین و تحقیر فوتبال اردبیل را توجیه نمایند.
مگر چه اتفاقی می افتد که در فاصله یک هفته بعد از بازی با آلومینیوم اراک تیم 360 درجه تغییر می کند و دیگر از طراوت و شادابی و روحیه جنگندگی در آن اثری دیده نمی شود.
تا بازی خونه به خونه باز گرداندن روحیه از دست رفته و ریکاوری روحی و روانی تیم کاری بس بزرگ و ضروری است که کادر فنی قبل از هر چیز باید آن را در نظر گرفته و در کمترین زمان ممکن در این کار موفق بشود.
برد و باخت اصول جدا ناشدنی از رقابت های ورزشی است اما چگونه باختن از اهمیت بیشتری برخوردار می  باشد. در یک مسابقه فوتبال باخت آبرومندانه همراه با ارائه یک بازی زیبا و قابل قبول می تواند قابل تحمل باشد ولی اگر باختی در شرایط غیر عادی و با بازی غیر منطقی و با یک نوع بی تفاوتی همراه باشد تحملش سخت و زجر آور می شود.
بازیکنانی که مدعی بوده و بازی در لیگ برتر را حق خود می دانند و با یک یا دو بازی نیمکت نشینی زمین و زمان را به هم می دوزند و یا ماندن به مدت چند هفته در کنار خط را گناهی بزرگ و نابخشودنی به شمار می آورند برای این نتیجه به دست آمده چه توجیهی می توانند داشته باشند؟
آقایان فیلم بازی با صنعت نفت را دوباره با دقت ببینند مطمئنا به این نتیجه می رسند که هر گونه انتقاد از آنها بحق بوده و ضعف و کم تحرکی و بی دقتی تک تک آنها در بازی محرز بوده است و بنابراین برای اینکه این ذهنیت ها را پاک کرده و بر توانایی و قدرت خود صحه بگذارند برای رویارویی با خونه به خونه و کسب یک پیروزی خود را از هر نظر آماده کنند.




همه دنیا به من بخندند اما هوادارانم اشک نریزند

همه دنیا به من بخندند اما هوادارانم اشک نریزند. این جمله زیبا را یکی از نام آورترین و وفادارترین بازیکنان تاریخ فوتبال جهان بر زبان رانده  است. پائولو مالدینی ستاره میلان ایتالیا  کسی که نزدیک به بیست سال در یک باشگاه توپ زد و به تمام پیشنهادات نه گفت و بالغ بر 900 مرتبه در طول نزدیک به بیست سال با پیراهن میلان پا به میدان گذاشت در مصاحبه ای این حرف ها را گفته است .

در دهه 90 تیم های بزرگ دنیا پیشنهادات اغوا کننده ای به مالدینی دادند اما او هیچگاه در مقابل دلارهای وسوسه کننده تیم های اروپایی قامت خم نکرد . در آن سال ها بزرگترین تیم های دنیا به سراغ مالدینی رفتند ، از انگلستان منچستر یونایتد، چلسی و لیورپول، از آلمان بایرن مونیخ و هامبورگ و… سرانجام از باشکوه ترین باشگاههای جهان و معتبرترین لیگ دنیا، لالیگای اسپانیا، هم ریال مادرید و هم بارسلونا بارها و دفعات متعدد سعی کردند این مدافع افسانه ای فوتبال ایتالیا را به جمع ستاره های خود اضافه کنند ولی پائولو هیچگاه در مورد چگونگی پیشنهادات آنها سوال هم نکرد.

در همان سالها روزنامه دیلی اکسپرس مصاحبه مفصلی با پائولو انجام داد و خبرنگار از وی پرسید که چگونه او در مقابل قرارداد های رویایی بخاطر وفاداری به پیراهن باشگاه سر خم نمی کند و حاضر به ترک باشگاه نمی شود؟

او در قسمتی از جواب به این سوال می گوید: می دانم در فوتبال امروز اگر از تعصب به پیراهن باشگاهی حرف بزنی به تو می خندند…..اما من حاضرم تمام مردم دنیا بهم بخندند ، ولی اشک به چشمان عاشقان میلان ننشانم و اینگونه بود که در روز خداحافظی پائولو مالدینی از فوتبال و آویزان کردن کفشهایش ، هواداران میلان و مردم فوتبالدوست این شهر، در حد یک اسطوره ابدی با پائولی وداع کردند.

این مقدمه را نوشتم که بگویم مطمئنا بازیکنان تیم شهرداری و آنهاییکه فردا بنا به تشخیص کادر فنی برای دیدار با صنعت نفت آبادان قدم به میدان رقابت خواهند گذاشت اینچنین فکر خواهند کرد و اجازه نخواهند داد که تماشاگرانی صادق و بی ریا زانوی غم در بغل بگیرند و اشک از چشمانشان جاری کنند.

واقعیت این است که برای تیم ها و باشگاهها، مدیران و دست اندرکاران و کادر فنی امروز می آیند و فردایی دیگر مسئولیت خود را به دیگری می سپارند و ممکن است بعد از واگذاری پست حتی برای یک دفعه که شده سراغی از تیم نگیرند ولی این تماشاگران هستند که در همه حال و در هر شرایطی تیم را تنها نمی گذارند و با موفقیت تیم خوشحال می شوند و با باخت و کسب نتایج ضعیف افسرده و غمگین می شوند و به راستی که مالک اصلی تیم هایی مانند شهرداری تماشاگران آن می باشد و لا غیر.

بنابر این انتظار می رود بازیکنان شهرداری فردا فقط و فقط بخاطر تماشاگران، بخاطر آنهایی که در هر شرایطی از حمایت تیم و بازیکنان پا پس نگذاشتند  آنچه در توان دارند را در طبق اخلاص بگذارند و برای 90 دقیقه همه مشکلات، بی توجهی ها و ناراحتی ها را فراموش کرده و به اشک تماشاگران اردبیلی فکر کنند و هم قسم شوند تا زمینه شادی، سرور ، شادمانی، شعف و خوشحالی جامعه ورزش و هوادارن تیم را فراهم نمایند.




این فرصت بزرگ را از دست ندهید

شهرداری اردبیل فردا در آبادان یک گام دیگر برای تعیین تکلیف در لیگ آزادگان بر می دارد. گامی که می تواند برای فوتبال استان و برای دوستداران و هواداران آن در منطقه از اهمیت بسزایی برخوردار باشد.

تماشاگران اردبیلی انتظار دارند کادر فنی و بازیکنان تا آنجا که در توان دارند برای این دیدار همه توان  و قدرت خود را به کار گیرند . سه بازی هفته های آخر لیگ برای اثبات حقانیت و توانایی های کادر فنی و بازیکنان فرصت بزرگی است و عزیزان این فرصت بزرگ را نباید از دست بدهند.

بارها گفته شده و اعتقاد بر آن داریم که بازیکنان در فصل جاری با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده اند. همین تعویض های مکرر سرمربی، عدم پرداخت بموقع مطالبات و ناهماهنگی در برخی از امور می تواند بر تمرکز بازیکنان و کادر فنی، نحوه بازی و نتیجه گرفتن موثر باشد و لی آیا در سه هفته مانده به پایان لیگ برخی از حرکت ها می توانند تاثیر آنچنانی در بهبود وضعیت موجود داشته باشند؟ برخی از اظهارنظرها و حرکت ها اگر ناخواسته باشند کاری بیهوده و نوعی خودزنی به شمار می آید و اما اگر کسانی با طرح و نقشه قبلی و با اجرای یک نمایشنامه در فکر و اندیشه ایجاد حاشیه در تیم بوده و در لباس یک دوست و مسئول نقش دشمنی خطرناک و سهمگین را بازی کنند باید بدانند که دیر یا زود رسوای خاص و عام خواهند شد.

تیم در وضعیتی به سر می برد که کوچکترین حرکت احساسی ، نسنجیده، ناشیانه و خارج از عرف می تواند نابودی و فنا را به دنبال داشته باشد و اگر کسانی  به دلایل مختلف در اندیشه ضربه زدن به تیم در نقش دلسوخته و عاشق آن هستند بدانند تیم چه در دسته یک بماند و چه سقوط بکند چهره واقعی آنها از زیر نقاب بیرون آمده و همه چیز برای جامعه ورزش و فوتبال آشکار خواهد شد.

تیم فوتبال شهرداری امانت بزرگی از سوی جوانان و مردم ورزش دوست استان اردبیل است که به دست کادر فنی، بازیکنان و مدیران سپرده شده است. هر حرکتی از سوی امانتداران بر خلاف نظر و خواست صاحبان اصلی تیم گناه نابخشودنی و خیانتی بزرگ به حساب می اید که در تاریخ ورزش و فوتبال این دیار ماندنی خواهد شد. باید بر حکم وظیفه از این امانت بخوبی محافظت شود و در پایان فصل در همان جایگاهی که تحویل گرفته اند به صاحبان اصلی اش تحویل داده شود و مسلما اگر غیر از این باشد مردم عاملان کسب نتایج ضعیف و ایجاد کنندگان حاشیه را نخواهند بخشید.

در سه بازی باقیمانده از فصل بازیکنان تیم شهرداری فارغ از هر مسئله ای باید کاملا حرفه ای رفتار نمایند. باید برای موفقیت تلاش و برنامه ریزی داشته باشند. رقابت سخت و در عین حال جوانمردانه ای را به نمایش بگذارند و اخلاق حرفه ای را رعایت کنند. در اخلاق حرفه ای تعصب تیمی جایگاه ویژه ای دارد و اگر به همین دو کلمه توجه شود و با جان ودل پذیرفته شود مطمئنا در هر سه دیدار کسب نتایج دلخواه نمی تواند دور از دسترس باشد.

یکی دیگر از نمادهای اخلاق حرفه ای در فوتبال احترام نهادن به رای و نظر کادر فنی است. قرار نگرفتن در لیست و یا در تعویض ها و روی نیمکت نشستن ها بازیکنی که مدعی داشتن تعصب و عشق ورزیدن به پیراهن تیم و باشگاه می باشد حق هیچگونه اعتراض و حتی زمزمه با خود را ندارد. حرف زیاد زده می شود ولی مدعیان باید در عمل ادعای خود را به اثبات برسانند.

به همت و غیرت و قدرت و توانایی تک تک بازیکان زحمتکش تیم اعتقاد داشته و امید آن داریم فردا در آبادان و دو هفته دیگر در اردبیل و تهران، آنها پیام آور شادی، سرور و خوشحالی برای مردم اردبیل باشند و به دور از هرگونه تعارف این امر دور از دسترس آنها نبوده و نیست.

حرف های زیادی برای گفتن وجود دارد اما در حال حاضر امکان نوشتن و بیان آنها نبوده و نیست. به انتظار می نشینیم تا لیگ همراه با موفقیت به پایان برسد آنگاه حرف های زیادی برای گفتن خواهیم داشت.




سفسطه در فوتبال استان اردبیل

 دو شاگرد از استادشان پرسیدند: “سفسطه چیست؟

استاد کمی فکر کرد و جواب داد: “گوش کنید، مثالی می زنم، دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز و دیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند. شما فکر می کنید، کدام یک این کار را انجام دهند؟

هر دو شاگرد یک زبان جواب دادند: “خوب مسلما کثیفه!”

استاد گفت: “نه، تمیزه. چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند. پس چه کسی حمام می کند؟

حالا شاگردان می گویند: “تمیزه!”

استاد جواب داد: “نه، کثیفه، چون او به حمام احتیاج دارد” و باز پرسید: “خوب، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند؟

یک بار دیگر شاگردها گفتند: “کثیفه!”

استاد گفت: “اما نه، البته که هر دو! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد؟

بچه ها با سر درگمی جواب دادند: “هر دو!”

استاد این بار توضیح می دهد: “نه، هیچ کدام! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!”

شاگردان با اعتراض گفتند: “بله درسته، ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم؟ هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است.”

استاد در پاسخ گفت: “خوب پس متوجه شدید، این یعنی سفسطه! خاصیت سفسطه بسته به این است که چه چیزی را بخواهی ثابت کنی!”

عزیزان با مطالعه این مثال می توانند برنامه ورزش، تلاش و نشاط شنبه گذشته را به خاطر بیاورند و جواب دبیر هیات فوتبال استان را در ارتباط با سخنان دو نفر از پیشکسوتان داوری و یکی از مربیان زحمتکش شهرستان مشگین شهر را در ذهن مرور بکنند و آنگاه قضاوت نمایند که جواب های داده شده به این عزیزان درست در ارتباط با سوالات و موارد مطرح شده توسط آنها بوده است یا نه؟

وقتی این برنامه را دو روز بعد از پخش آن موفق به تماشا شدم شنیدن جواب های بی ربط و خارج از موضوع از فردی که تا حدی در فوتبال اردبیل بازی کرده و مربیگری نموده است تعجب آور بود. انتظار از پیشکسوتان و آنهایی که مدعی خدمت به فوتبال و ورزش هستند جز صداقت و راستی نیست . وقتی که دبیر هیات در سخنان خود به پیشکسوتان استان درود فرستاد ،پسندیده نبود که دقایقی بعد از آن دو تن از زحمتکشان فوتبال و پیشکسوتان داوری استان را دروغگو قلمداد نماید. نمی دانم شاید من نگارنده این مطلب اشتباه می کنم و علیرغم اینکه چندین بار صحبت های مطرح شده را گوش کردم ولی باز امیدوارم که من اشتباه شنیده باشم چرا که شایسته نیست بخاطر دو روز ماندن در پست و مقام از هر طرف و فردی که بوده باشد حرمت ها را زیر پا بگذاریم و در یک رسانه جمعی با دروغگو قلمداد کردن یکدیگر نوع نگرش جوانان به پیشکسوتان فوتبال استان را تغییر بدهیم.

این مطلب در روشن شدن ابعادی از مصاحبه های انجام یافته در آن برنامه نوشته می شود تا بدین ترتیب از آنهایی که در عین ناانصافی، دروغگو و حاشیه ساز قلمداد شدند دفاع نماییم و با بیان  مطالبی قضاوت را به دوستداران و علاقه مندان به فوتبال واگذار کنیم هر چند که اعتقاد بر این داریم دبیر هیات فوتبال استان در مقطعی به عنوان بازیکن ، مربی برای فوتبال استان زحمت کشیده و بنابر این انتظار از وی این است که حداقل در برخورد با کسانی که بمانند وی خاک فوتبال خورده اند منصفانه ، عادلانه و بی طرفانه برخورد نماید چرا که باید اعتقاد بر این داشته باشیم که:

حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد

زمانه را ورقی، دفتری و دیوانیست

در این فرصت به دو مورد در ارتباط با مصاحبه یاد شده به طور خلاصه اشاره می شود:

1- ایرج امین فر و جلیل پیشکار گله مند بودند از اینکه در چهار سال گذشته در اردبیل کلاس داوری برگزار نشده، هیات فوتبال استان کمیته داوران شهرستان اردبیل را قبول ندارد، جمعیت داوری اردبیل کاهش یافته و به نوعی کفگیر آن به ته دیگ خورده است، داوران شهرستان اردبیل برای همکاری با کمیته داوران شهرستان اردبیل مورد تهدید قرار می گیرند و در نهایت اینکه در چهار سال گذشته اقداماتی انجام یافته که مرگ و نابودی داوری اردبیل را رقم زده است.

دبیر هیات استان در جواب این بحث ها گفت: ادعای  اینکه داوری اردبیل صفر است واقعیت ندارد، 30 داور در مسابقات کشوری فعال است و تعدا داوران فعال در رقابت های لیگ چهار سال قبل 15 نفر بوده که این تعداد الان به 30 نفر افزایش یافته است.

امین فر و پیشکار مشکلات داوری شهرستان اردبیل را مطرح کرده اند. آنها از دست اندرکاران کمیته داوری هیات شهرستان می باشند ولی دبیر هیات در جواب آنها به آمار استان اشاره می کند. آنها مدعی افت داوری فوتبال در شهرستان اردبیل هستند ولی وی به افزایش داوران فعال در چهار سال گذشته در استان اشاره می کند.

اگر شهرستان اردبیل 30 داور فعال در رقابت های کشوری دارد بجا خواهد بود آقایان اسم آنها را منتشر کنند . وقتی مشکل شهرستان اردبیل مطرح است چرا برای سرپوش گذاشتن به برخی از مسائل با ارائه آمار استانی در منحرف کردن افکار عمومی تلاش می شود؟

باید پرسید آیا داوران فعال شهرستان اردبیل به هفت نفر می رسد؟ داورانی از شهرستان اردبیل که در فصل جاری از سوی فدراسیون به آنها ابلاغ صادر شده 30 نفر هستند؟

2- محمدی مربی زحمتکش  مشگین شهر مدعی شد که رئیس هیات فوتبال شهرستان به دلیل مشغله کاری و گرفتاری شغلی فرصت کافی برای حضور در رقابت ها و هیات را نداشته و تیم های حاضر در لیگ به اصطلاح برتر استان وی را حتی برای یک بار در کنار تیم مشاهده نکرده اند.

جوابی که دبیر هیات به این مورد می دهد در نوع خود کاملا شنیدنی و قابل بحث است. وی مدعی شد که برنامه های مسابقات به هیات فوتبال و اداره ورزش و جوانان شهرستان ارسال و مسابقات با هماهنگی آنها انجام می شود و اصلا هیچ مسابقه ای بدون حضور نماینده هیات امکان برگزاری ندارد.

قضاوت با شما خوانندگان این مطلب است. محمدی می گوید رئیس هیات شهرستان را در صحنه فوتبال و مسابقات مشاهده نکرده است و دبیر هیات استان می گوید هیچ مسابقه ای بدون حضور نماینده هیات فوتبال انجام نمی شود و آنگاه مربی بیچاره را نیز متهم کرده و گفته می شود که نمی دانم این آقا این حرف ها را از کجا آورده است؟

اگر به لغت نامه دهخدا، عمید و معین مراجعه شود در معنی سفسطه آمده است: مغالطه کردن برای وارونه نشان دادن حقایق، گفتار غیر منطقی و استدلال و قیاس باطل. اینکه بخواهیم آمار داوران استان را به داوران شهرستان اردبیل ربط بدهیم و حضور نماینده هیات در یک مسابقه را هم ردیف با حضور رئیس هیات بدانیم آیا استدلال و قیاس باطل نیست؟

در ارتباط با آن برنامه و گفتگوهای انجام شده و لیگ به اصطلاح برتر استان و زمان برگزاری آن و 12 تیم حاضر در رقابت ها و قرعه کشی و تعیین میزبان رقابت ها اگر فرصتی شد در آینده با خوانندگان سخن خواهیم گفت.

 

 

 




ورزش ناشنوایان در سکوت سنگین بی توجهی

خبر قهرمانی بانوان ناشنوای استان اردبیل در رقابت های دوومیدانی قهرمانی کشور خوشحال کننده و غرور آفرین بود.

بانوان اردبیلی در این رقابت ها با درخشش و با کسب 56 امتیاز در سکوی اول قرار گرفتند و افتخاری دیگر برای استان به دست آوردند.

قهرمانی این ورزشکاران با استعداد، قدرتمند و توانا عاملی برای احساس شرمندگی کسانی است که تاکنون به آنها توجه نکرده اند و به اندازه توانایی و حقشان آنها را مورد عنایت قرار نداده اند.

آنها با سکوت خود ، حرف دلشان را با ما در میان می گذارند . ورزشکاران ناشنوای استان و هیات ورزشهای ناشنوایان در سال های اخیر بزرگترین و بالا ترین افتخارات را نصیب استان کرده اند و علیرغم این درخشش و افتخارآفرینی ها کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.

این قهرمانان زندگیشان سراسر غرق در سکوت است. آنها زندگی شان را با سکوت می سازند . سکوتی که سرشار از لبخند، عشق و هیجان است. آنها زندگی آرام و گوش های بدون دغدغه شنیدن دارند. مسئولینی که در استان دم از خدمت بی منت می زنند و رسیدگی و توجه به امور محرومان را در اولویت کارهای خود می پندارند باید سکوت ناشنوایان ورزشکار استان را بشنوند و برتلاش و کوشش و سعی و اهتمام آنها ارج بگذارند و با بهانه قرار دادن هر موفقیت و هر حرکتی به نوعی با شنیدن صدها معنی و مفهوم سکوت آنها، این عزیزان را برای تلاش بیشتر و رسیدن به موفقیت های چشمگیر ورزشی تشویق و ترغیب نمایند.

چند درصد از جامعه ورزشی استان و مسئولان قدرقدرت و مدعی منطقه ما با نام مریم عبدی فر آشنا هستند؟ آیا می دانند این بانوی ناشنوا در سکوت خود یکی از نام آورترین ورزشکاران استان بوده و اولین بانوئی است که در ورزش ناشنوایان در رشته دوومیدانی در مسابقات آسیایی مدال طلا را به گردن آویخته است؟ آیا او را که یکی از افتخارآفرینان استان است در کدام محفل و جلسه ای به اندازه حق خودش مورد تشویق قرار داده اند؟

دل آدم به درد می اید. با همه احترامی که به تمامی ورزشکاران و تلاشگران عرصه ورزش در استان قائل هستیم باید بگویم که وقتی در یک مسابقه غیر معتبر، ورزشکاری مدال می گیرد در شهر ما زمین و زمان را از بنرهای مختلف تبریک پر می کنند ولی ناشنوایی چون مریم عبدی فر در مسابقه ای مهم چون قهرمانی آسیا در سکوی اول قرار می گیرد و در سکوت مطلق گرد فراموشی بر روی قهرمانیش می نشیند.

هیات ورزش های ناشنوایان استان نیز مانند ورزشکارانشان در سکوت بی توجهی روزگار می گذراند و در سکوت با افتخارآفرینی برای استان گام بر می دارد.

هرچند اداره کل ورزش و جوانان تا آنجا که می تواند گوشه ای از چشم های پر مهر و عنایت خود را به ورزشهای ناشنوایان می دوزد ولی بدون تعارف باید ادعا کرد ورزشکاران ناشنوای استان مستحق توجه و عنایت بیشتر هستند و این امر نباید تنها از طرف اداره کل ورزش و جوانان باشد لازم است همه مسئولین و دست اندرکاران استان و علی الخصوص استاندار به این قهرمانان توجه ویژه ای داشته باشند .

آیا هیات ورزشی که بتواند در مسابقات آسیایی 12 ورزشکار اعزام نماید مستحق تشویق، ترغیب و حمایت بیشتر نیست؟

قهرمانی قهرمانان و فعالیت هیات ورزش های ناشنوایان از سوی رسانه های استان نیز بیشتر با سکوت مواجه می شود و بخوبی اقدامات آنها منعکس نمی شود تا جامعه در جریان کارهای بزرگ آنها قرار بگیرد. امید است در سال 95 در محضر مسئولان برای هیات ورزشهای ناشنوایان استان حسابی مخصوص باز شود و آنها بخوبی مورد حمایت قرار گیرند.

 




اردبیل قهرمان دوومیدانی خواهران ناشنوای کشور

مسابقات دوومیدانی قهرمانی بانوان ناشنوای کشور با قهرمانی تیم اردبیل به پایان رسید.

در این رقابت ها که به مدت دو روز و به میزبانی هیات ورزشهای ناشنوایان استان برگزار شد 12 تیم از استان های مختلف حضور داشتند که در پایان تیم استان اردبیل با دراختیار داشتن دوندگانی جویای نام و با کسب 56 امتیاز به مقام قهرمانی رسید و تیم های یزد با 50 امتیاز و اصفهان با 34 امتیاز دوم و سوم شدند.

برای تیم اردبیل در این رقابت ها مریم عبدی، پرور منصوری، خدیجه مولایی، لیلا و زهرا نوری، فاطمه شیردل، سیما مجیدپور، سپیده عطایی، عاطفه کریمیان، صونیا عبدالهی، زینب شهبازی و صونیا واحدی به مربیگری سمیه ابراهیمی و سرپرستی مینا پسندیده افتخار آفرینی کردند.

تیم اردبیل در این رقابت ها اردبیل دوندگان عنوان داری چون مریم عبدی فر قهرمان آسیا در دو 400 و 800 متر و پرور منصوری نفر سوم آسیا در پرتاب دیسک را در ترکیب خود داشت.




تیم شهرداری




رئیس هیات بسکتبال استان انتخاب شد

مجمع انتخاباتی هیات بسکتبال استان اردبیل با حضور رئیس فدراسیون تشکیل شد و نورالدین افغانی برای چهار سال آینده به عنوان رئیس این هیات انتخاب شد.

در مجمع انتخاباتی که در سالن اجتماعات مجموعه ورزشی حسین رضازاده برگزار شد نورالدین افغانی یکی از پیشکسوتان بسکتبال اردبیل با کسب 11 رای از 17 رای ماخوذه به عنوالن رئیس هیات استان اردبیل انتخاب شد.کاندیدای دیگر در این رقابت رضا فتحی نیا بود که شش رای به دست آورد.

برای این انتخابات چهار نفر نامزد شده بودند که در آخرین گام شهنام آقازاده و کوروش اصلانی به نفع افغانی اعلام کناره گیری نمودند.

بسکتبال اردبیل در سال های اخیر در مسیر سقوط آزاد قرار گرفته و با روزهای خوش گذشته فاصله زیادی گرفته است. برای نجات این رشته ورزشی به یک همکاری همه جانبه و حمایت همه دست اندرکاران و پیشکسوتان وجود دارد.

یکی از مشکلات استان ما در هیات های ورزشی عدم همکاری همه اهالی منتسب به یک رشته با هیات ورزشی مربوطه است. در انتخابات روسای هیات ها هر کاندیدایی که انتخاب نمی شود راه خود را از هیات جدید جدا می کند که این خود می تواند به ضرر ورزش تمام بشود.

چه بهتر خواهد بود نامزد هایی که در مجامع انتخاباتی برای تحرک بخشیدن به رشته ها، برنامه ارائه داده و  وعده ها می دهند  با اتمام انتخابات در کنار رئیس انتخاب شده قرار بگیرند و گوشه ای از کار را بر عهده بگیرند و در پیشرفت ورزش نقش ایفا نمایند.

انتظار می رود در بسکتبال چنین رفتار شود و کاندیداها دست همکاری رئیس جدید را به گرمی بفشارند و وی را برای محقق کردن وعده های خود حمایت نمایند .

اگر چنین رفتار شود مسلما بسکتبال اردبیل می تواند با جهشی قابل قبول در راه رسیدن به اهداف موفق عمل نماید.




سرنوشت رای استان در مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال

وقتی می گوئیم فضای فوتبال اردبیل قاراشمیس است حرف ما را باور نمی کنند. عده ای می گویند مغرضانه رفتار می کنیم و به ما سفارش می کنند که ما نیز مثل برخی های منتسب به جامعه رسانه ای، حرف گوش کن باشیم تا حضرات، عزیزمان بدارند و برخی دیگر نیر بر این اعتقاد دارند که اگر زیاد حرف بزنی و بخواهی از این بیشتر پا را از گلیم خودت دراز بکنی احتمال دارد یک مشت بخوری. از آن مشت های خطرناک که مربی مشگین شهری خورد و صدایش را کسی نشنید، مواظب خودت باش، قلبت هم بیمار است، از آن مشت ها یکی بخوری کارت تمام می شود. خودت هیچ، سکته می کنی و دست از دنیا می کشی ولی مشکل برای مشت زن قهار و واقعیت وارونه کن پیش می آید که دنیای رفتار چاله میدانی اش به پایان می رسد.

در هر صورت به من سفارش می کنند که خط قرمز حضرات را رعایت بکنم و گر نه اگر باز بگویم و حقایق را بنویسم چاره ای برای آنها جز استفاده از مشت آهنین نخواهد بود.

بهر حال آماده ایم در ازای بیان واقعیت ها مشت بخوریم، فحش و ناسزا بشنویم، با ناملایمات ، نگاههای غضب آلود و تهمت های نابجا روبرو بشویم ولی هدف، عقیده و فکر خود را با چیز دیگری معامله نکنیم.

همین بحث مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال و سرنوشت رای استان در مجمع به یکی از مهمترین و قابل توجه ترین موضوعات ورزشی استان تبدیل شده است.

اداره کل ورزش و جوانان مدعی است که هیچ فردی نمی تواند با عنوان رئیس هیات فوتبال استان در مجمع حضور پیدا کند و رای به گلدان بیندازد و در مقابل کسی که دوره چهار ساله ریاستش در مهر ماه سال گذشته به پایان رسیده مدعی است که برایش از طرف فدراسیون دعوت نامه ارسال شده و به مجمع می رود و در صندلی مخصوص استان جاخوش می کند و به دوستانش که سال ها او را حمایت کرده اند رای می دهد و کسی نمی تواند از این کار او را منع نماید. در بین این ادعاها شما پیدا کنید پرتقال فروش را !!!!!!!!

ادامه مسئولیت در هر پست و مجموعه ای در صورت پایان یافتن مهلت باید طی حکمی از طرف بالاترین مرجع صورت بگیرد و تا آنجا که اطلاع هست از سوی رئیس فدراسیون ابلاغی برای رئیس سابق هیات فوتبال استان صادر نشده است . حال آیا ادامه فعالیت وی در هیات فوتبال استان قانونی است؟ امضای اسناد مالی و اداری از طرف وی چگونه است؟ دعوتی که از سوی فدراسیون به وی فرستاده شده بر اساس کدام اساسنامه و بند و تبصره صورت پذیرفته است؟

مهمتر از همه این ادعاها و منم منم گفتن ها باید در انتظار ماند و دید که رئیس مجمع در قبال دعوت شدگان اینچنینی به مجمع چه موضعگیری خواهد داشت؟ اوست که باید برای بودن یا نبودن یک فرد در مجمع نظر بدهد. آیا صرف داشتن یک دعوتنامه به امضای دبیر کل دلیل بر حقانیت و قانونی بودن آن می تواند باشد؟

بدون شک دوستان کفاشیان که در دو سال اخیر ضربه به فوتبال برخی استان ها را پذیرفته اند و حرفی بر زبان جاری نساخته اند بخاطر رای استان ها در مجمع بوده و هیچ دلیل دیگری نداشته است. پس آنها تلاش خواهند کرد که عواملشان در مجمع باشند ولی باید منتظر ماند و نتیجه نهایی این اقدامات و مهندسی ها را شاهد شد.

اینکه آقایان تا به بن بست می خورند بحث اساسنامه، ماده و تبصره را پیش می کشند چرا در ارتباط با حل اختلاف هیات فوتبال استان و اداره کل ورزش و جوانان اساسنامه را اجرا ننموده اند؟

در تبصره 2 ماده 19 اساسنامه هیات های استانی آمده است: برکناری رئیس هیات استان با توافق رئیس فدراسیون و مدیر کل تربیت بدنی بوده و در صورت عدم توافق ، حکمیت با معاون امور ورزش و جوانان سازمان تربیت بدنی خواهد بود.

سوال: چرا در سه سال گذشته فدراسیون و هیات استان نشینان این تبصره را مورد توجه قرار نداده و طبق آن برای پایان دادن به اختلافات و نجات فوتبال استان از بلاتکلیفی اقدام ننمودند؟

قضاوت در ارتباط با عملکرد آنهائی که بر فوتبال اردبیل حکم می رانند با خوانندگان و دوستداران فوتبال استان می باشد.

 




حاشیه های دیدار شهرداری اردبیل و آلومینیوم اراک

– دیدار دو تیم شهرداری اردبیل و آلومینیوم اراک یکی از پرگل ترین دیدارهای هفته سی و پنجم از  لیگ آزادگان بود. این دیدار حاشیه هایی داشت که به برخی از آنها اشاره می شود.

– حضور پرشور تماشاگران و تشویق یکپارچه تیم شهرداری از دقایقی مانده به آغاز بازی نشان از حمایت همه جانبه برای پیروزی در این دیدار بود . تماشاگران تا نواخته شدن سوت پایان لحظه ای از تشویق غافل نبودند.

– احد شیخ لاری سرمربی تیم شهرداری برای اولین بار در یک دیدار خانگی در لحظاتی از مسابقه از کنار زمین تیم را هدایت کرد.

– موهای بلند پرویز کریمی دروازه بان آلومینیوم اراک او را از سایز بازیکنان جدا می کرد.

– تعدادی از تماشاگران و علاقه مندان به محمد نزهتی برای تماشای این دیدار از انزلی خود را به ورزشگاه تختی اردبیل رسانده بودند.

– محمد نزهتی بعد از به ثمر رساندن گل، پیراهنی را که بر روی آن عکس مرحوم مهرداد اولادی بود به تماشاگران نشان داده و بدین ترتیب گل خود را به روح اولادی تقدیم کرد.

– تماشاگران اردبیلی برای لحظاتی شعار روحت شاد اولادی سر دادند.

– شعار قدیمی تماشاگران اردبیلی هاچان قیامت توشر( چه وقت قیامت می شود)در ورزشگاه طنین انداز شد و یاد و خاطره اژدر عمی لیدر تماشاگران اردبیل در دهه 60 زنده شد.

– بازیکنان جوانی که شیخ لاری در این دیدار به میدان فرستاد نمره قبولی گرفتند. جسارت و شجاعت سرمربی تیم شهرداری در استفاده از جوانان ستودنی بود.

– در پیست ورزشگاه دو بنر از مرحوم مقصود بایرامی چهره ارزشمند فوتبال اردبیل و علی دائی نصب شده بود.

– جمعی از مسئولین از جمله دکتر بهتاج مدیر کل ورزش و جوانان استان، ولی نعمتی سخنگوی شورای شهر و بابک پورپناهی مدیر عامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری اردبیل از نزدیک شاهد این دیدار بودند.