1

جای خالی مشاوره د ر ورزش اردبیل

در ورزش ما عده ای از مشورت کردن گریزان هستند. استفاده از نظر و رای دیگران و حداقل شنیدن آن را بر نمی تابند. خود را علامه دهر و همه فن حریف ورزش و دنیای آن می دانند. تا بخواهی چیزی را در ارتباط با موردی یادآوری بکنی حتی تحمل شنیدنش را ندارند و برای این که تو را از ادامه بحث منصرف بکنند می گویند می دانم، در جریان هستم ، قبلا تجربه کرده ام و ….
مشورت به معنی جمع کردن آراء و نظرات و استفاده از عقل و اندیشه دیگران و به کار بردن فهم و درایت آن ها آمده است. چه اشکالی دارد که انسان مفت و مجانی از نظرات دیگران آگاه شود ، حرف های مختلف را بشنود، بهترین آن ها را برگزیند و در کارها و اقداماتش در جهت بهبود اوضاع از آنها استفاده نماید.
چرا باید از مشورت کردن فرار بکنیم و چرا باید خود را بی نیاز از رای و نظر دیگران بدانیم. مگر نه این که خداوند متعال در قرآن کریم به رسول خدا سفارش می کند که در کارها با دیگران مشورت کند؟
هر که دانسته است بسیاری
نکند بی مشاورت کاری
شد پیمبر به مشورت مامور
تا نداری تو خویشتن معذور
تجربه هایی که موسپید کرده ها و استخوان خرد کرده های ورزش به دست آورده اند می توانند در بسیاری از موارد گره گشای مشکلات ورزش باشند. شنیدن حرف ها و ایده های آنها بار سنگینی بر دوش مسؤولان و گردانندگان رشته های مختلف ورزشی نمی تواند باشد. باید قدر این نعمت ها را دانست و آنها را برای کمک به حال و روز ورزش به میدان فراخواند. همین که پیشنهادها و نظرات آنها شنیده بشود و در مواقع ضروری مورد مشورت قرار بگیرند خود می تواند در برطرف کردن موانع و تحرک بخشیدن به حرکت ورزش استان مؤثر واقع شود.
 




ورزش و خبرنگاران جوان

وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
جوانا سر متاب از پند پیران
که رای پیر از بخت جوان به
یکی از نعماتی که نصیب ورزش ما در سال های اخیر شده است روی آوردن عده ای از جوانان علاقه مند، به کار خبری ورزشی است. جوانانی که با بهره گرفتن از توان و قدرت نوشتن، آگاهی از علم روزنامه نگاری و آشنایی با رمز و فنون رشته های مختلف ورزشی می خواهند در خدمت ورزش باشند و برای سربلندی آن از هیچ کوششی دریغ ننمایند.
حضور این جوانان شتاب خاص و قابل توجهی را در انعکاس اخبار، گزارش ها و فعالیت های ورزشی موجب شده و فصل جدیدی از انتقاد و پرداختن به مشکلات ، نارسایی ها ، کمبود ها، بی توجهی ها و کاستی ها را گشوده است. جوانان با انرژی و تلاشگری که در همه صحنه های ورزشی حضور پیدا کرده و جریانات حاکم بر آن را زیر ذره بین قرار داده و می کوشند با عملکرد خود برای ورزش یاری باشند دلسوز و تاثیر گذار و نه باری سنگین و سنگ انداز.
آنهایی که دوران سکوت خبری ورزش استان را دیده اند به خوبی و به زیبایی، قدر فعالیت این جوانان در عرصه های مختلف ورزشی را می دانند و آنها را برای بیان واقعیت های موجود در ورزش نعمت بزرگی به حساب می آورند. این جوانان نیز باید قدر خود را بدانند و قلم خود را با دستور احساسات درونی شان بر روی کاغذ به حرکت در نیاورند. احساسی برخورد کردن با انعکاس مطالب ، انسان را از جاده راستی و درستی در بازگو کردن واقعیت ها و حقایق باز می دارد. نباید اجازه داد احساسات بر واقعیت ها غلبه پیدا بکند.
اگر من خبرنگار به خودم اجازه می دهم که از هر فعال عرصه ورزش انتقاد بکنم باید دیگران نیز بتوانند در ارتباط با نوشته ها و حرف های ما اظهار نظر بکنند و سخن بگویند. این که نوشته های خود را وحی منزل و عاری از هرگونه عیب و ایراد و نقد بدانیم نشان بارزی از پائین بودن آستانه نقدپذیری ما می تواند باشد.
جوانان فعال در عرصه رسانه های ورزشی همیشه نباید نیمه خالی لیوان را ببینند و چشم بر روی نقاط مثبت بسته و فقط دنبال منفی ها باشند. یک خبرنگار متعهد باید همه حقایق را ببیند و در انعکاس آنها به اندازه سرسوزنی از دایره امانتداری و راست گویی منحرف نشود. پیشه کردن این عادت که چون با فلانی رابطه خوبی ندارم پس همه کارهای او را تاریک ببینیم و تاریک بنویسیم. دور از عدل و انصاف بوده و خواهد بود.
فعالان جوان عرصه ورزش باید به خوبی خدمتگزاران واقعی را از منفعت طلبان و نان به نرخ روز خورها تشخیص بدهند. باید مردان مرد در ورزش را به خوبی بشناسیم چرا که
کار مردان روشنی و گرمیست
کار دونان حیله و بی شرمیست
انسان های خوب و افراد متعهد و عاشق خدمت بی منت چراغ راه دیگران هستند و امید را در آنها زنده می کنند و انسان های پست فقط به فکر حیله گری و سود شخصی هستند و تلاشگران عرصه رسانه های ورزشی باید قلم و نوشته های خود را از حیله و تزویر افراد دو رو و هرهری مسلک مصون بدارند.
شناخت گندم نماهای جو فروش در ورزش از ضروریات رهروان عرصه اطلاع رسانی می باشد. این قبیل افراد، آفات ورزش به حساب می آیند و می توانند سهمگین ترین و خطرناک ترین ضربات را به آن وارد نمایند.
و در نهایت بزرگ ترین، بالاترین، مهم ترین و قابل توجه ترین مسئله ای که می تواند درهای موفقیت و پیشرفت را به روی فعالان جوان رسانه در ورزش باز کند دوری جستن از غرور و خودخواهی است.
شاعر نامدار ایران مرحوم پروین اعتصامی چه زیبا گفته است:
هوای نفس چو دیویست تیره دل پروین
بتر ز دیو پرستی است خود پرستیدن
و یا
خود پسندیدن وبال است و گزند
دیگران را کی پسندد خود پرست
امیدواریم سال 96 برای همه زحمتکشان عرصه
خبر و خبر رسانی و بخصوص تلاشگران بی ادعای رسانه های ورزشی، سالی پر از موفقیت و شادکامی باشد.
 




بشنو و باور مکن

مردی بود کهن سال و شغلش غسالی و مرده شویی. کسی پرسیدش در این همه سال که در این شغل می کوشی چه چیز عجیبی دیده ای؟ گفت: نفس خویشتن را، زیرا هر روز دهها مرده را می شویم ولی باور نمی کنم که خودم نیز روزی خواهم مرد.
آنهایی که برای دو روز بیشتر ماندن در صحنه و یا تامین رضایت برخی از افرادی که ارتباط کاری دارند زمین و زمان را به هم می دوزند و نسبت های ناروا به برخی ها روا می دارند آیا نمی دانند که فردا در روز قیامت و در پیشگاه احدیت باید پاسخگوی اعمال خود باشند.
چراورزش استان ما نمی تواند در جایگاهی قرار بگیرد و نتایج مطلوب و شایسته ای کسب کند؟ چرا هر چقدر بیشتر گفته می شود کم تر اثر مطلوب در روند امور مشاهده می شود؟ چرا هر کسی در این وادی مسؤولیتی را می پذیرد و می خواهد گوشه ای از کارها را بچرخاند تا شروع نکرده حرف و حدیث ها در موردش آغاز می شود و دام ها برای زمین گیر کردنش گسترده می شود؟
آنهایی که می آیند تا در هیات های ورزشی تلاش صادقانه بکنند به نوعی ایثار کرده و از خود گذشتگی نشان می دهند. گفتیم تلاش صادقانه، حساب آنهایی که با یک برنامه از پیش تعیین شده و برای رسیدن به برخی از اهداف در ورزش سبز می شوند با خاک خورده ها و پیوند خورده های ورزش متفاوت هستند.
برخی ها در ورزش ما به جز ایراد گرفتن و به این و آن تاختن کار دیگری ندارند. عده ای هم که به دنبال منافع شخصی هستند تا به خواسته خود نمی رسند شمشیر را برای کسانی که مانع از دستیابی به هدف شده اند از رو می بندند و در قامت منتقد هر آنچه دوست دارند می گویند.
یکی از فعالین ورزش استان تعریف می کرد وقتی نتوانستم خواسته یکی از عزیزانی را که رابطه حسنه و شیرینی با من داشته برآورده بکنم به مخالف سرسخت، خونی و تمام عیار من تبدیل شد و از هر فرصتی برای گل آلود کردن آب استفاده می کند.
او اعتقاد داشت که آن شخص چنان در انتقام گرفتن از وی مصمم بوده که عملکرد منفی دیگران را نیز با صحنه سازی و استفاده از احساسات برخی ها متوجه وی نموده و به نوعی او را مورد حمله ناجوانمردانه قرار می دهد.
یک حکایت
کدبانوی خانه آشپز را گفت: امروز آش آماده کن. آشپز مشغول شد. نزدیک ظهر کدبانو آمد تا نمک چشان کند، به کام اولش اندکی شور شده بود و به آشپز نهیب زد که آشپزی بلد نیستی . آش شور است، آشپز پیر که می دانست کدبانو برای ایراد گیری آمده نه نمک چشان گفت: اگر تو بهتر می زنی ، بستان بزن.
کدبانو دست برد و یک مشت نمک بر گرفت و به دیگ آش ریخت . آشپز خندید و گفت: شور بود و شورش کردی.
حالا برخی ها برای این که بتوانند خود را بزرگ، کارکن، تاثیرگذار و احیانا قدرتمند نشان بدهند آش شور را شورتر می کنند. این قبیل رفتارها و حرکت ها زیبنده ورزش و آنهایی که مدعی خدمت به ورزش هستند نبوده و نیست و برای گردانندگان صحنه ها، حاصلی نمی تواند داشته باشد.
بشنو و باور نکن
همچنان عده ای که فکر نکنم تعدادشان از انگشتان دست تجاوز کند بر این باور هستند که فوتبال ما در اوج است و سزاوار جایگاه های رفیع، بلند و افتخارآفرین. تا ضربه ای به در می خورد و بهانه ای برای تبلیغ پیش می آید امان داده نمی شود و آن ضربه را وسیله ای برای مطرح شدن ها قرار می دهند و خارج از عرف به اقداماتی دست می زنند . آیا به تبلیغات پوچ و بی اساسی که انجام می شود باید گوش کرد و همه آنها را به جان خرید؟
حکایتی دیگر
خسیسی به حمالی گفت صندوقی را که در آن کالای شیشه ای بود به بالاخانه ببرد و به جای مزد از او سه نصیحت بشنود. حمال پذیرفت. چون یک سوم راه طی شد، گفت: نصیحت اول را بگو!. گفت: اگر کسی درآمد که نقد به از نسیه است، بشنو و باور مکن!
چون دو سوم راه طی شد، حمال گفت: نصیحت دوم را بگو!
گفت: اگر کسی درآمد که پول سیاه به از سکه سیم است، بشنو و باور مکن!
چون به آخر پلکان رسیدند، گفت: نصیحت سوم را بگو!
گفت: اگر کسی درآمد که نخود آب به از چلوکباب است، بشنو و باور مکن!
حمال ناگهان صندوق را از فراز پلکان به زیر افکند و گفت: اگر کسی درآمد که در این صندوق چیزی سالم مانده است، بشنو و باور مکن!
حالا ما نیز باید به این ادعاها، شعارها ، فخر فروشی ها و گنده گویی ها گوش کنیم ولی به هیچ کدام از آنها را باور نکنیم. این نهایت کاری است که در مقابل آن همه خود بزرگ بینی و وارونه جلوه دادن واقعیت ها و حقایق می توان انجام داد.
کسانی که می خواهند با چنگ توسل به دامن حرف های بی پایه و بی اساس افکار عمومی را تحت تاثیر قرار بدهند و با آمارهای غلط و دروغین به بزرگ کردن عملکرد خود بپردازند باید بدانند که دیگر زمان این قبیل ترفندها گذشته است.
حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد
زمانه را ورقی، دفتری و دیوانیست
 




درخشش گلبالیست های اردبیل

دلاوران تیم گلبال هیات اردبیل با درخشش در رقابت های لیگ برتر به نائب قهرمانی این رقابت ها دست پیدا کرد.
در رقابت های لیگ برتر باشگاههای گلبال کشور 7 تیم هیات اردبیل، سایپا، کیهان بد و شهید هرندی تهران نیرو گستر خراسان، هیات تویسرکان و بهزیستی اصفهان حضور داشتند.
دور برگشت این رقابت ها در اسفند ماه در تهران برگزار شد . گلبالیست های اردبیل که تیم قدرتمند و قدر این رقابت ها بودند علی رغم شایستگی در مکان دوم این رقابت ها قرارگرفتند. نتایجی که این جوانان جویای نام به دست آوردندنشان شایستگی و لیاقت آنها می باشد.در دور برگشت رقابت ها این نتایج برای نماینده اردبیل به دست آمد:
اردبیل 9   نیرو گستر خراسان 7
اردبیل 11 سایپا تهران5
اردبیل 5 کیهان بد تهران5
اردبیل 8 شهید هرندی تهران 2
اردبیل 7 بهزیستی اصفهان 9
اردبیل 13 هیات تویسرکان 2
در پایان این رقابت ها تیم بهزیستی اصفهان با 27 امتیاز به مقام مقهرمانی رسید . هیات اردبیل با 25 امتیاز در مکان دوم جدول رده بندی قرار گرفت و تیم شهید هرندی تهران با 22 امتیاز به مقام سوم رسید.
علاو.ه بر کسب نائب قهرمانی ، تیم گلبال اردبیل افتخار دیگری را نیز در این رقابت ها به دست آورد. بهترین خط حمله لیگ برتر گلبال ایران با به ثمر رساندن 1034 گل از آن تیم اردبیل شد.
تیم گلبال اردبیل توانایی هایی که دارد شایسته توجه بیشتر و حمایت همه جانبه می باشد. این افتخار اگر در رشته های دیگر نصیب ورزش اردبیل می شد به طرق مختلف در اطراف آن مانور داد ه و تبلیغلپات زیادی صورت می گرفت و بهره برداری های مختلف از آن آغاز می شد. ولی بچه های لایق و توانا و بی ادعای گلبال اردبیل کاری کردند کارستان و به افتخاری قابل توجه دست یافتند . متاسفانه به این موفقیت کم تر پرداخته شد. در حالی که حق این جوانان و بازیکنان قدرتمند خیلی بیشتر و بیشتر از این حرف ها می باشد.
در تیم گلبال اردبیل بازیکنان شایسته ای عضویت دارند. بازیکنانی چون حسن جعفری که سال ها به عنوان کاپیتان تیم ملی گلبال انجام وظیفه نموده و در مقطعی به عنوان بهترین بازیکن گلبال آسیا و اقیانوسیه انتخاب شده است.حمایت از این تیم و تشویق آنها یکی از ضروریات می باشد. افتخار به دست آمده توسط این جوانان در تاریخ ورزش اردبیل به یادگار ماندنی است و چه زیبا خواهد بود که اداره کل ورزش و جوانان، بهزیستی استان و استانداری به نحو شایسته این افتخار آفرینان را مورد تشویق قرار داده و به نحو مطلوب از آنها تجلیل به عمل آورند تا برای ادامه مو فقیت ها در سال های آینده و توسعه این رشته ورزشی انگیزه های لازم را به دست آورند.
 




اکباتان باشگاهی فعال در رشته فوتبال

معرفی تیم های پایه و کسانی که در این مسیر گام گذاشته و متحمل زحمت می شوند را برای خود یک وظیفه تلقی می کنیم. آینده فوتبال اردبیل بستگی به پرورش و تربیت اصولی و درست نونهالان و نوجوانانی دارد که می خواهند در این رشته ورزشی فعالیت نمایند.
در دو شماره قبل مطلبی در نشریه تحت عنوان مربی کیست منتشر شد و در شماره جاری نیز مطلبی با تیتر شخصیت مربی انتشار یافته است . کسانی که در تیم های پایه به عنوان مربی و معلم خدمت می کنند باید ویژگی های یک مربی کامل را دارا باشند و به هیچ وجه از صراط مستقیم و راهی که ضامن موفقیت و کامیابی است منحرف نشوند و به خاطر امور دنیوی، آخرت خود را در معرض فروش قرار ندهند.
فوتبال اردبیل برای بازگست به روزهای اوج گذشته به پشتوانه سازی نیازمند است که بار اصلی این پشتوانه سازی بر روی دوش کسانی است که در این ارتباط فعالیت می کنند.
در این شماره به سراغ زحمتکشان باشگاه اکباتان می رویم. یکی از بنیانگذاران این مجموعه که مسؤولیت مربیگری تیم های نونهالان را نیز بر عهده دارد حسین بخشنده است.
بخشنده مدرک مربیگری C آسیا دارد و مربیگری تیم پدیده اردبیل در رده بززرگسالان ، سرمربیگری نونهالان اکباتان به مدت سه سال متوالی و دو سال هم مربیگری تیم های نوجوانان و جوانان اکباتان را در کارنامه خود دارد.
وی در رابطه با چگونگی تشکیل مجموعه اکباتان و افتخارات به دست آمده گفت: باشگاه اکباتان در سال 90 به همت مسیحا راثی پور، علیرضا میرزازاده به همراه اینجانب بنیان گذاشته شد و از آن تاریخ تاکنون توانسته است به افتخارات قابل توجهی دست پیدا بکند که قهرمانی نونهالان استان و صعود به ر قابت های کشوری در سال های 91 و 92 و 93 و 94 ، نائب قهرمانی جوانان استان در سال های 93 و 94 و 95 ، قهرمانی در لیگ جوانان استان در سال 94 و صعود به رقابت های کشوری ، کسب عنوان دومی رقابت های لیگ بزرگسالان استان در سال 95 و قرار گرفتن در سکوی سوم کشوری نوجوانان در سال 94 از جمله افتخارات به دست آمده توسط این باشگاه در پنج سال گذشته بوده است.
وی کمک به ورزش و پیشرفت فوتبال و شناسایی بازیکنان نخبه در رده های پایه و مساعدت برای فراهم آوردن زمینه های لازم برای شکوفایی استعدادهای فوتبال منطقه را از مهم ترین اهداف این مجموعه برشمرد.
وی افزود: مجموعه اکباتان در حال حاضر فقط در رشته فوتبال فعال بوده و در همه رده های سنی در مسابقات استانی و کشوری حضور داشته و بیش از 200 بازیکن جوان و جویای نام را تحت پوشش دارد .
وی در رارتباط با برنامه های پیش بینی شده برای سال 96 گفت: از مهم ترین برنامه های باشگاه حضور تیم فوتبال بزرگسالان در رقابت های دسته سه کشوری و حضوری فعال و مثمر ثمر در رده های پایه مسابقات استانی و کشوری و تلاش برای کسب افتخار و ایجاد انگیزه بیشتر در بین نوجوانان و جوانان استان می باشد.
وی نبود اسپانسر و حمایت کننده مالی را یکی از مشکلات عمده تیم های ورزشی اردبیل ذکر کرد و افزود: به دلیل وجود این مشکل در حال حاضر هزینه های جاری باشگاه بر عهده مدیر باشگاه، مسیحا راثی پور و رئیس باشگاه دکتر اسماعیل ارسع می باشد. ناگفته پیداست که این امر می تواند باشگاه را با مشکلات عمده ای مواجه نماید . برای تاثیر گذاری بیشتر کسانی که در رده های پایه فعالیت کرده و ثقصد خدمت در این راستا را دارند لازم است حمایت های کافی از سوی مسؤولان انجام پذیرد.
وی در پایان تلاشگران این مجموعه را به شرح زیر معرفی کرد: حسین بخشنده: سرمربی جوانان و امید،
قاسم محمدی: سرمربی نوجوانان، شهریار قانع: سرمربی نونهابلان، مسیحا راثی پور: سرمربی بزرگسالان، علیرضا میرزازاده: سرپرست جوانان و بزرگسالان .
حبیب میرزاپور سرپرست نوجوانان
 




جام عقاب، هوشنگ چمن آراو روزهای خوش فوتبال اردبیل

زمستان که غزل خداحافظی را می خواند و بهار آمدن خود را با مدد گرفتن از نشانه های متعدد به همگان اعلام می کند دوستداران فوتبال اردبیل ، دوستدارانی که عمری را پشت سر گذاشته و مو ها را سفید کرده اند برای مسابقاتی تحت عنوان جام عقاب دلتنگ می شوند.
چه عظمتی داشت جام عقاب وچه نقش تعیین کننده در فوتبال و حفظ آمادگی بازیکنان و تیم ها در دهه های 50 و 60. چه جامی بود ، منظم، مرتب و سرشار از شور و عشق، فوتبال در زمین خاکی با شن های ریز و سنگریزه هایی که شاید امروزی ها جرئت راه رفتن در روی این گونه زمین ها را نداشته باشند چه حال و هوایی به ورزش و فضای فوتبال می بخشید.
علاقه مندان، روزها و شب ها را سپری می کردند و ایام را به امید آمدن بهار و آغاز رقابت های جام عقاب می گذراندند. از یک ماه مانده به تحویل سال پیش بینی ها، اظهار نظرها، یارگیری ها و رایزنی ها آغاز می شد. حرف فوتبالی اردبیلی ها در آن ایام و در آستانه سال نو به جز جام عقاب و تیم های حاضر در آن حرف دیگری نبود.
چه عشق و چه معرفتی، چه مردان و چه مردانگی و جوانمردی و چه انسان های پاک و بی آلایش و متواضع که با عشق فوتبال نفس می کشیدند و برای آن زندگی می کردند.
چه کسی می تواند جای خالی هوشنگ چمن آرا را در فوتبال اردبیل پر بکند. کدام مدعی ژنرالی و خان بودن در فوتبال منطقه می تواند به اندازه انگشت کوچک آن مرحوم به فوتبال خدمت کرده باشد. او مدیر ورزشی مادرزادی بود که می توانست به خوبی و در حد ایده آل یک دوره رقابت سنگین و نفس گیر را برگزار و با موفقیت به پایان برساند.
چهره هایی چون مرحوم هوشنگ چمن آرا در فوتبال اردبیل تکرار نشدنی هستند. مردان بی ادعایی که زحمت کشیدند ، از آبرو و حیثیت خود هزینه کردند و منتی هم بر سر فوتبال اردبیل نگذاشتند و توقع آنچنانی هم نداشتند. اما امروز کسانی را می بینیم که با چند بازی برای فوتبال اردبیل چنان مدعی می شوند و منت بر سر ورزش و فوتبال می گذارند آن سرش ناپیدا و این جاست که فرق بین خدمتگزار واقعی و مدعیان به ظاهر عاشق فوتبال و استان معین و عیار انسان ها مشخص می شود.
جام عقاب میدان مناسبی برای سنجش میزان آمادگی بازیکنان در شروع سال جدید و در آستانه آغاز رقابت های باشگاهی بود. مدیریت آن روزهای مرحوم چمن آرا و به پایان بردن مسابقاتی سنگین در زمین خاکی بدون حصار و مانع، باید الگویی برای کسانی باشند که فقط در روی کاغذ مدعی بوده و حرف را خوب می زنند و کاری به عمل کردن ندارند.
امیدواریم یاد و خاطره خدمتگزارانی چون هوشنگ چمن آرا همیشه در فوتبال اردبیل زنده نگاه داشته شود. بگذریم از این که عده ای محدود و انحصار طلب که فقط همه چیز را برای خود و اطرافیانشان می خواهند ممکن است از گرامیداشت خادمان راستین افسرده و دلگیر باشند و به طرق مختلف این صفت ناپسند و زشت خود را نشان بدهند ولی کار تجلیل و گرامی داشت آنها به هر بهانه ای باید در دستور کار قرار بگیرد.
جام عقاب و مدیریت آن در تاریخ فوتبال اردبیل استثنا است. این که نزدیک به یک هزار تماشاگر در زمین خاکی بدون حصار و تا کنار خط طولی و عرضی بایستند و تیم ها را تشویق بکنند ولی یک قطره خون از دماغ یک نفر سرازیر نشود و بداخلاقی مشاهده نگردد، برای امروزی ها غیر قابل باور می شود ولی مرحوم هوشنگ چمن آرا مدیری بود که به این کار اقدام می کرد و مسابقاتی در خور نام فوتبال آن روزهای اردبیل برگزار می نمود.
به هر حال در سال جدید و در ایام تعطیلات نوروزی اگر گذرتان به محل میدان عقاب افتاد و از آن مسیر عبور کردید به روح همه کسانی که در آن جام، فوتبال بازی کرده و زحمت کشیده و الآن در جمع ما نیستند صلواتی نثار کرده و فاتحه ای قرائت نمائید.  
 




نگاهی کوتاه به کارنامه مربیان کشتی در سال ۹۵

   انتشار مطلبی تحت عنوان تبعیض در کشتی اردبیل واقعیت یا شعار در شماره قبل نشریه ، مورد استقبال دوستداران، علاقه مندان و مردم کشتی دوست و کشتی بلد اردبیل قرار گرفت. در پایان آن مطلب وعده داده بودیم که عملکرد مربیان کشتی آزاد و فرنگی استان را از نظر موفقیت شاگردانشان در کسب عناوین قهرمانی در طول سال 95 مورد بررسی قرار داده و از این بابت اطلاعاتی در اختیار خوانندگان نشریه قرار بدهیم.
با همکاری صمیمانه نجف زاده مسؤول روابط عمومی هیات کشتی استان این امر برای انتشار در شماره نوروزی امکان پذیر شد که امیدواریم مورد توجه دوستداران ، منتقدان و علاقه مندان به کشتی قرار بگیرد.
کشتی آزاد: در طول سال 95 کشتی ازاد استان در ر قابت های کشوری 8 مدال برای استان به ارمغان آورده است. این مدال ها را قهرمانان و آینده سازان این رشته در مسابقات خردسالان، نو جوانان، جوانان ، بزرگسالان و پیشکسوتان به گردن آویخته اند.
از 8 مدال کسب شده توسط کشتی آزاد در سال 95 شاگردان ادریس طالبی دو مدال، جابر پارسی دو مدال، اعتماد خجسته ، بهنام شهبازی و حیدر فرخنده هر کدام یک مدال را تصاحب کرده و هشتمین مدال این رشته نیز مربوط به رده پیشکسوتان می باشد.
کشتی فرنگی: عملکرد کشتی فرنگی از نظر کسب مدال و افتخار برای استان نسبت به کشتی آزاد چشمگیر و قابل توجه است. از رقابت های سال 95 سهم کشتی فرنگی استان 19 مدال رنگارنگ است که علاوه بر رقابت های قهرمانی کشور و رقابت های عمومی، کشتی گیران این رشته در رقابت های بین المللی از جمله رومانی و باکو نیز افتخار آفرینی کرده اند. اگر مدال های به دست آمده توسط افشین بیابانگرد نیز جزء فعالیت های کشتی استان محسوب شود آین آمار افزایش پیدا می کند ولی چون اعتقاد داریم که بیابانگرد سال هاست در تهران زندگی کرده و در آنجا تمرین می کند نباید زحمات دیگران را به نام هیات کشتی استان ثبت کنیم و بنابر این از ثبت مدال های به دست آمده توسط بیابانگرد در آمار مدال های کسب شده توسط کشتی استان خودداری کرده ایم.
در بین مربیانی که در کشتی فرنگی زحمت می کشند شاگردان محمد محمد علیپور با 10 مدال در صدر بوده و به دنبال وی، شاگردان حیدر فر خنده با 4 مدال، طاهر مهدیلو با دو مدال و نادر مشروطی با یک مدال قرار می گیرند.
از نظر مرغوبیت مدال و کسب مقام اول انفرادی در کشتی آزاد برتری از آن جابر پارسی است. وحید پاشایی و اکبر سبحانی شاگردان پارسی در رقابت های جوانان و بزرگسالان قهرمانی کشور گروه ب صاحب گردن آویز طلا شده اند و یک طلای دیگر نیز توسط افشین میرزاپور شاگرد حیدر فرخنده کسب شده است.
در کشتی فرنگی در طول سال 95 چهار مدال طلا به دست آمده است که سهم محمد محمد علیپور دو مدال می باشد. رضا محمد علیپور و عبداله اربابی از شاگردان محمد علیپور در رقابت های بزرگسالان و عمومی گروه ب مدال طلا گرفته اند و دو مدال دیگر نیز توسط شاگرد نادر مشروطی(سالار مشروطی) و حیدر فرخنده( رضا طالبی) به ترتیب در رقابت های جام بین المللی کودک و رقابت های عمومی به دست آمده است.
امید آن داریم که با تلاش صادقانه مربیان زحمت کش کشتی در رشته های آزاد و فرنگی ، سال آینده موفقیت های بیشتر کشتی استان را شاهد باشیم . قرار گرفتن در سکوهای قهرمانی تیمی و انفرادی دور از دسترس جوانان لایق و برومند این استان نبوده و نیست و سال 96 می تواند برای کشتی استان




رونق نظر سنجی ها

این روزها در فضای مجازی بازار نظر سنجی ها در مورد عملکرد هیات ها ، عاملین سقوط تیم شهرداری، ناکارآمدی دست اندرکاران ورزش استان، بهترین بازیکن سال و … بسیار پر رونق و گرم گرم است.
این که اکثر ترتیب دهند گان این نظر سنجی ها هدفی جز خدمت به ورزش و فراهم کردن زمینه تشویق و ترغیب ورزشکاران نداشته و ندارند جای شک و تردید نیست ولی مسلما با توجه به محدودیت شرکت کنندگان و حضور افراد در فضای مجازی نمی توان به نتایج به دست آمده کاملا دل بست و بر روی آنها مانور داد.
در ورزش و دنیای حرفه ای آن، آمارها و کسب عناوین و بالا رفتن از سکوهای قهرمانی و انجام اقدامات لازم و گسترده برای گسترش و توسعه رشته های مختلف ورزشی و … برای انتخاب برترین ها مورد استفاده قرار می گیرند و مسلما بر پایه جامعه آماری محدود نمی توان به طور کامل قضاوت کرد و نتایج از آن را به کل جامعه تعمیم داد.
برخی از نظر سنجی ها هم که در ارتباط با افراد بخصوص صورت می گیرد ریشه در افکار و اهداف دیگری دارد. کانال هایی که گردانندگانش مشخص نبوده و به مخاطبین معرفی نمی شوند و به صورت یک مجموعه در اختیار عمل کرده و منتقدین و مخالفین مجموعه مورد حمایت خود را سزاوار هرگونه حمله و انتقام قرار می دهند نظر سنجی های جهت دار آنها که نتایجش از همان روز اول آغاز مشخص است نشان دهنده کارآیی و یا ضعف یک مدیر و یک رئیس نمی تواند باشد.
آنجا که طبیب شد بد اندیش
افزوده شود به دردمندی
این مار همیشه می زند نیش
زنهار به زخم کس نخندی
 




رد صلاحیت مدیریتی صباغی از عجایب چند گانه هیات فوتبال استان

یکی از عجایب چند گانه هیات فوتبال استان اردبیل ، عدم تائید سابقه مدیریت هادی صباغی در سال 95 بود.
وقتی صلاحیت مدیریتی کاندیداهای هیات فوتبال استان توسط هیات سه نفره مورد بررسی قرار گرفت در میان تعجب کسانی که روند تعیین صلاحیت ها را پیگیری می کردند قلم قرمز بر روی نام هادی صباغی کشیده شد و این در حالی بود که از سه عضو هیات، معاون ورزشی ادار ه کل ورزش و جوانان به نفع صباغی رای داده ولی دبیر هیات( با قانونی و غیر قانونی بودنش ما را کاری نیست) و عضو حقوقدان منتخب هیات به این امر رای منفی داده بودند.
در این ارتباط یک سؤال مطرح می شود: هادی صباغی چگونه و چرا در انتخابات قبلی تائید صلاحیت شده و در مجمع انتخاباتی به عنوان کاندیدا حضور یافته بود و الآن بعد از گذشت چهارسال پیشینه و سابقه مدیریتی وی مورد قبول قرار نمی گیرد؟
اگر هادی صباغی در پنج سال گذشته هیچ کار و اقدام مدیریتی نداشته باشد باید با توجه به سابقه قبلی که مورد تائید کمیته سه نفره پنج سال قبل بوده جواز حضور در انتخابات را به دست بیاورد و هر تصمیمی جز تائید این خدمتگزار ورزش می تواند پیام های مختلفی را در دل خود جای بدهد.
مگر تائید صلاحیت مدیریتی ، صلاحیت اخلاقی و کاری است که فراز و نشیب داشته باشد؟ اگر صباغی مدیریتش بر شرکت ها و هیات ها و…. در پنج سال قبل مورد تایید قرار گرفته الآن چه اتفاقی افتاده است که این آقایان رای صادر شده در پنج سال گذشته را قبول نمی کنند؟ چه سیل و طوفان و حوادث غیر مترقبه ای رخ داده و سابقه مورد تایید صباغی را با خود برده است؟ و آیا کسانی که در آن تاریخ صلاحیت مدیریتی صباغی را تائید کرده اند آدم های بی اطلاع و بی سوادی بودند؟ آنهایی که در آن زمان به هادی رای مثبت داده بودند باید بیایند و در پای درس این حضرات بنشینند و یاد بگیرند!!!!!!!!!!!
 




تدبیر و آرامش حلقه های گمشده فوتبال اردبیل

چه گویی که کام خرد توختم
همه هر چه بایست آموختم
یکی نغز بازی کند روزگار
که بنشاندت پیش آموزگار
جایگاه خرد و اندیشه و تدبیر در هر شئونی از شئونات زندگی آدمی ، جایگاهی ممتاز و معتبر و والا است.
آیا در فوتبال ما در پنج سال گذشته تدبیر و برنامه ریزی ها و استفاده از خرد جمعی و مشورت با افراد کاردان و شناخته شده مورد توجه بوده است؟
در این که فوتبال و اداره آن در پنج سال گذشته با مشکلات و دست اندازهایی روبرو بوده است هیچ شک و تردیدی نباید داشت. متاسفانه با وضعیتی که در حال حاضر بر سیستم مدیریتی و برگزاری مجمع انتخاباتی آن حاکم است برای رفع مشکلات و هموار کردن دست اندازها از سوی متولیان امر رغبت چندانی مشاهده نمی شود.
ضعف در عملکرد و پیروی کردن از برخی روش ها موجب شده است تا هیات فوتبال استان آن اقتدار و مرتبت خود را از دست بدهد.
چرا در سال های اخیر همیشه در اطراف فوتبال استان ، حاشیه سایه گسترده و در آن خود نمایی کرده است؟
باید گفت وقتی تدبیر و آرامش بر هر کار و باری حاکم نباشد ظهور حرف و حدیث نه تنها در فوتبال بلکه در هر رشته ورزشی اجتناب ناپذیر می نماید.
اگر تدبیر بود و خرد جمعی بر فوتبال حاکم می شد امکان نداشت که مجمع قانونی سالیانه هیات فوتبال در چند سال گذشته حتی برای یک بار تشکیل نشود. اگر آرامشی وجود داشت بودجه سالانه هیات و پیش بینی هزینه مورد تصویب مجمع قرار می گرفت و همه چیز در مجرای قانونی به پیش می رفت. اگر بر اساس قوانین و آئین نامه اقدام می شد انتخاب دبیر و خزانه دار باید با تصویب مجمع رنگ و لعاب قانونی به خود می گرفت.
اگر خرد جمعی در هیات فوتبال حکمرانی می کرد دادن وعده های پوچ و بی اساس و امیدوار کردن مردم و دوستداران فوتبال در هیات استان نمی توانست جایگاهی داشته باشد و اگر کار کشته ها و امتحان پس داده ها در هیات صاحب جایگاه و موقعیت می شدند خود محوری و حرف های بی پایه زدن با چراغ قوه هم اگر می گشتند یافت نمی شد.
هر چه بود گذشت و در این میان فوتبال اردبیل بزرگ ترین و فراموش نشدنی ترین ضربات را متحمل شد و بر جان خرید ولی امیدواریم اگر قرار است فوتبال رنگ آرامش به خود بگیرد تدبیر و خرد در آن در سال های آینده حرف اول و آخر را بزند.