1

در سوگ حسن پاسبان بزرگ‌مرد ورزش اردبیل

حسن پاسبان مرد بلندآوازه ورزش و فوتبال اردبیل رخ در نقاب خاک کشید و یاران و دوستان فوتبالی و ورزشی خود را داغدار کرد.

در آرامستان ججین، پیشکسوتان و نام‌آوران ورزش و فوتبال اردبیل جمع شده بودند تا با یکی از افتخارآفرینان ورزش اردبیل وداع نمایند.

پیشکسوتان اکثریت رشته‌های ورزشی بودند، بزرگان فوتبال، والیبال، کشتی، دوومیدانی، بسکتبال و علاقه‌مندان ورزش و تماشاگران دهه‌ی ۴۰ و ۵۰، همه آمده بودند تا با حضور در مراسم تشییع و تدفین این مرد فراموش‌نشدنی، یاد و خاطره‌اش را گرامی داشته و به کسانی که این روزها خود را پرچم‌دار ورزش می‌دانند و چندان با این بزرگان آشنایی ندارند یادآوری نمایند که تنها با تکیه زدن بر میزهای قدرت و ریاست نمی‌توان بر دل‌ها حکومت کرد، حکومت بر دل‌ها از آن کسانی چون مرحوم حسن پاسبان است که صعود‌های سخت و زمستانی‌اش به قلل مرتفع و بازی‌های محکم و جاندارش در خط دفاعی فوتبال اردبیل در دهه ۴۰ و ۵۰ در یادها مانده و در قلب دوستداران ورزش برای خود جای دائمی و همیشگی باز کرده‌است.

بی‌تردید پاسبان شیفته ورزش و عاشق خدمت به جوانان و فوتبال بود. هر وقت که احساس می‌کرد فوتبال به وجودش نیاز دارد قدم پیش می‌گذاشت و بدون توجه به عنوان‌ها و سمت‌ها برای اعتلای آن آستین همت بالا می‌زد و عشق به فوتبال را درعمل معنی می کرد.

در مراسم تشییع و تدفین این مرد بزرگ ورزش اردبیل خبری از دست‌اندرکاران و مسئولین ورزش استان، مدیرکل و یا معاون وی نبود، رئیس هیئت فوتبال ودبیرش را هم نتوانستیم زیارت بکنیم. در پشت میز ریاست نشستن و شعار دادن و بزرگنمایی کردن، خدمت به ورزش نیست، حضور در مراسمی چون تدفین مردی از تبار بزرگان ورزش، قدردانی از کسانی است که تلاش آن‌ها زمینه را برای به قدرت رسیدن امروزی‌ها فراهم کرده‌اند، نباید ناسپاس باشیم و ناشکری بکنیم.




فضول‌باشی و بوی کباب

پول‌دارها به کباب و بی‌پول‌ها به بوی کباب عادت کرده‌اند. تورم و بالا رفتن قیمت‌ها برای اقشار آسیب‌پذیر به یک عادت تبدیل شده‌است. هم چنان‌که شکست‌های متوالی نمایندگان فوتبال استان در رقابت‌های منطقه‌ای و لیگ سه و دو یک امر طبیعی تلقی می‌شود. اگر روزی روزگاری تیمی بتواند از این استان در یک دوره از مسابقه، مقتدرانه پیش برود و در صدر جدول قرار بگیرد باید معجزه رخ داده باشد.

با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین شدنی نیست، آمار دادن و شرایط را مطلوب و بی‌نقص ترسیم کردن برای ورزش و فوتبال نمی‌تواند چاره ساز شود. اگر به آمار و ارائه اطلاعات و به‌به گفتن‌ها بود الان باید استان ما از خیلی از استان‌های کشور جلو می‌زد. مگر سال‌ها قبل نمی‌گفتند که اردبیل جزو ۱۰ استان برتر فوتبالی کشور است اما واقعیت چیز دیگری بود. آمار و ارقام یک مشت عدد است که برخی‌ها برای راضی نگه‌داشتن دل خود و به نوعی کلاه گذاشتن بر سر افکار عمومی به دامن آن متوسل می‌شوند. با سخن گفتن‌ها، مصاحبه کردن‌ها، قیافه گرفتن‌ها و ادای بزرگان را درآوردن‌ها برای ورزش و فوتبال ما نام و نان نمی‌شود و چه زیبا گفته‌اند که “با دعای گربه‌کوره باران نمی‌آید”.

گفتم: فضول‌باشی وقتی در سطح جامعه صحبت از انتخابات و انتخاب چهاردهمین رئیس‌جمهور مملکت است تو چرا به جاده خاکی می‌زنی و از ورزش و فوتبال سخن می‌گویی؟ ضرب‌المثلی است که می‌گوید “لوله لهنگش آب می‌گیره” یعنی طرف از قدرت و نفوذ برخوردار است اگر مسئولی، رئیسی و یا مدیری بتواند آمار بدهد و از کنار آن به‌راحتی عبور کند و در موردش توضیح بیشتری ندهد یعنی این‌که طرف به قدرت و توان خودش امیدوار است که از بزرگ‌نمایی نمی‌ترسد و تخته گاز در این جاده پیش می‌رود.

گفت: درد بزرگ ما در مدیریت، تکبر برخی از مدیران است که از خودشان خیلی راضی هستند. تا به موقعیتی می‌رسند گذشته خود را فراموش می‌کنند و چنان قیافه‌ی ششدانگ می‌گیرند که نگو و نپرس. این‌ها افرادی هستند که “نی به نوک دماغ‌شان نمی‌رسد” فکر می‌کنند که همیشه چرخ‌های دنیا بر مراد آن‌ها خواهد چرخید و تا دنیا دنیا هست ردای مدیریت بر تن آن‌ها باقی خواهد ماند. انسان به فردایش و به روزی که در جلسه تودیع باید حضور یابد فکر کند و دیوار اعتماد و حرمت را با بولدزرهای قوی خراب نکند.

گفتم: مدیران تازه به دوران رسیده “غوره نشده مویز می‌شوند” یعنی با بی‌تجربگی می‌خواهند خود را بزرگ، کاردان، لایق و مطلع از همه امور عالم معرفی بکنند و حتی گاهی غرور و تکبر و خودخواهی چنان بر وجودشان مستولی می‌شود که برای پلک زدن و لب روی لب گذاشتن و دهان بستن هم افتخار نمی‌دهند.

گفت: آن‌هایی که با یک حکم و دو خط نوشته از خود بی‌خود می‌شوند و با یک شمشیر دو لبه همه چیز را از دم تیغ می‌گذرانند بهتر است بدانند که “هر جا چاه است یوسف در آن نیست” هر وقت انسان به موقعیتی رسید بداند که برایش وفا نخواهد کرد چرا که اگر وفاداری پست‌ها و منصب‌ها به اثبات می‌رسید نوبت مدیریت به آن‌ها نمی‌رسید. این را اگر بدانیم و بفهمیم دیگر نیازی به فخر فروختن، زور می‌گفتن و غرور و خودپسندی نخواهد بود.




فساد فوتبالی

پرونده لیگ بیست و سوم بسته شد، لیگی که از همان آغاز تا به انتها آبستن حوادث بود، لیگی که حاشیه‌ها در آن بر متن چربش زیاد داشت، و لیگی که  بسیاری از واقعیت‌های فوتبال ما را در دید همگان قرار داد و بر همه شعارها و ادعاهای انجام یافته در مورد ویژگی‌های منحصربه‌فردش خط قرمز کشید.

لیگ در فصل جاری آیینه تمام نمایی از حال‌وروز فوتبال کشور بود. روند لیگ و اتفاقات رویداده نشان داد که فوتبال ما بیمار است و مریض. از آن روزی که پرونده فساد در فوتبال ماتم‌زده مطرح شد و حرف‌ها و سخن‌ها از زدوبندها و حرکت‌های پشت پرده به میان آمد و خیلی از پیش‌بینی‌ها رنگ واقعیت گرفت بار دیگر بحثی به‌نام لزوم مبارزه با فساد مطرح گردید.

چه کسانی باید برای کندن ریشه فساد در فوتبال اقدام بکنند؟ آیا آن‌هایی که در تشکیلات فوتبال ما صاحب پست و مقام و دفترودستک شده‌اند وظیفه‌ای در قبال این آبرو ریزی ندارند؟ آیا این فساد نتیجه‌ای از نفوذ و رخنه جریان‌های منفعت‌طلب و شارلاتان مسلک‌های همیشه مدعی نیست؟ آیا زجرآور نمی‌باشد که کسانی بدون داشتن لیاقت و شرایط لازم در این فوتبال وامانده مسئولیت گرفته‌اند و به هر ترتیبی که خواسته‌اند عمل کرده‌اند؟

رفتارهاطوری است که گاهی آن‌ها که باید با باندهای مخرب و دلالان  هزار چهره و مسئولان نان به نرخ روز برخورد بکنند سکوت پیشه می‌کنند و به‌جای برخورد قاطعانه و پایان دادن به همه حرف‌ها و حدیث‌ها به فلسفه‌بافی روی می‌آورند با شیرین زبانی و کلی‌گویی چیزی هم از جامعه طلبکار می‌شوند.

بحث فساد در فوتبال چیز تازه‌ای نیست که امسال چهره خود را نشان بدهد. سال‌هاست که زحمتکشان و عاشقان راستین ورزش و فوتبال بر این مسئله تأکید و برخورد با آن را خواستار شده‌اند. فساد در فوتبال بسته به یک یا دو تیم نیست، عناصر مزاحم و باج‌خواهی که عامل ریشه دوانیدن فساد در فوتبال هستند وقتی اراده‌ای برای مبارزه نمی‌بینند دایره‌ی فعالیت خود را گسترش می‌دهند و به تاخت‌وتاز‌شان در همه زمینه‌های فوتبال ادامه می‌دهند.

کسانی که باید به معنی اخص کلمه برای فوتبال دل بسوزانند و هر حرکت و رفتار سؤال‌برانگیز را با تمام قدرت سرکوب بکنند چندان حساسیت به اصل موضوع نشان نمی‌دهند و چنین می‌شود که به بحثی چون فساد سال‌ها در فوتبال مطرح می‌شود اما اقدام جدی برای قرار دادن آن در در مسیر درست و صحیح انجام نمی‌دهند.

بیماری فوتبال در استان‌ها نیز در تاروپود آن نفوذ کرده‌است. در بسیاری از موارد تصمیم‌های خودسرانه و رفتارهای خارج از آیین‌نامه، میدان را برای ابراز وجود عناصر مخرب و سودجو فراهم می‌کند. اگر اعضای مجامع به وظیفه خود عمل کنند و برگزاری مجمع انتخاباتی را از اختیار قدرتمندان حاضر در صحنه خارج نمایند و از اقدامات خودمحورانه و تصمیم‌های خلق‌الساعه خودداری کنند پاک‌سازی فضای آن در سطح کشور دور از دسترس نخواهد بود.

تا زمانی‌که فوتبال و فضای مدیریتی آن از دست عناصر ناباب و باند‌های شناخته شد و عناصر بدسابقه و جماعت مخل و انگل خلاصی نیابد برای پاکسازی کامل آن و به قدرت رسیدن مدیران دلسوز و کاردان و پاکدست امیدی نخواهد بود.




جنجال بر سر تست دوپینگ از رونالدو و یارانش

حضور کمیته کنترل ضد دوپینگ فدراسیون فوتبال عربستان در مقر باشگاه النصر برای بررسی برخی از بازیکنان و ستاره های خارجی این تیم چند روز مانده به آغاز دربی حساس شهر ریاض مقابل الهلال، جنجال گسترده ای را در فوتبال این کشور به وجود آورد.

علی العنزی روزنامه نگار ورزشی نزدیک به باشگاه النصر عربستان تایید کرد که کمیته ضد دوپینگ، کریستیانو رونالدو و هموطنش اوتاویو را احضار کرده است تا قبل از دربی ریاض، آنها را از نظر میزان مصرف استروئید معاینه کند.

البته ساعتی بعد، متعب بن عبدالله، خبرنگار رسانه سعودی 360 و عضو فدراسیون رسانه های ورزشی عربستان مدعی شد که آمار بازیکنان احضار شده النصر بیشتر است و علاوه بر رونالدو و اوتاویو، نفرات دیگری چون سادیو مانه، داوید اوسپینا، عبدالله الخیبری، علی لاجامی، عبدالرحمن غریب و أیمن یحیی نیز احضار شده اند.




لیدرها عاشقان راستین شهرداری

نقش هواداران در رونق بخشیدن به میادین ورزشی و ایجاد انگیزه در بین ورزشکاران برای همه روشن و آشکار می‌باشد. تماشاگران فوتبال یکی از عوامل موفقیت تیم‌ها به شمار می‌روند و به این دلیل است که باشگاه‌ها برای سامان‌دهی تماشاگران تلاش می‌کنند و برای جبران گوشه‌ای از محبت‌ها، حداقل امکانات را برای آن‌ها فراهم می‌نمایند.

تماشاگران که با عشق و به‌خاطر وفاداری به یک باشگاه در گرما و سرما می‌آیند و فریاد می‌زنند و شور و هیجان می‌آفرینند باید حرمت‌شان در هر شرایطی حفظ شود و از زحماتشان قدردانی گردد.

در روزهای اخیر برکناری مسئول کانون هواداران باشگاه شهرداری خبرساز شده‌است. کنار گذاشته شدن مردی که از هواداران وفادار باشگاه شهرداری و از علاقه‌مندان ناب تیم فوتبال شهرداری است با اعتراض بخشی از جامعه فوتبال مواجه شده‌است.

دراین‌ارتباط جهت یادآوری چند نکته مورد اشاره قرار می‌گیرد:

*هوادار شناسنامه‌دار یک باشگاه باید حرمتش حفظ شود. هواداری که سال‌ها برای سربلندی تیمش فریاد کشیده و رنج دیده است به نوعی از صاحبان اصلی مجموعه به‌شمار می‌رود. بازیکنان، مربیان، مسئولان، مدیران عامل و خلاصه دست‌اندرکاران می آیند ومی‌روند ولی هواداران وفادار همیشه دلشان به عشق تیم می تپد و یار جدا نشدنی هستند.

* قانون به یک مسئول در چهارچوب یک مجموعه اختیاراتی داده است که تقسیم مسئولیت‌ها یکی از آن‌ها می‌باشد. کسی که به‌عنوان نفر اول کانون انتخاب می‌شود باید در بین تماشاگران شناخته شده و از احترام خاصی برخوردار باشد و باید عشق و ارادت وی به تیم و مجموعه باشگاه به اثبات رسیده باشد و برای سربلندی‌اش از هیچ کوششی کوتاهی ننماید.

*کسانی که از دهه‌ی ۶۰ همراه تیم و هم‌قدم با فوتبال اردبیل می‌باشند از هواداران و تماشاگران اردبیلی خاطرات خوبی دارند. بدون شک ابراهیم فرهادی یکی از تماشاگران فراموش‌نشدنی فوتبال شهرداری اردبیل می‌باشد. گریه‌های وی در وسط زمین چمن ورزشگاه تختی در روزی که سقوط شهرداری به دسته دو تقریباً قطعی شد از یاد دوستداران و هواداران شهرداری فراموش‌نشدنی است. فرهادی‎‌ها یک‌شبه در باشگاه‌ شهرداری آفتابی نشده‌اند و بنابراین حفظ حرمت آن‌ها از اهم واجبات است.

*از شهردار محترم اردبیل و مدیرعامل سازمان فرهنگی ورزشی انتظار می‌رود با عنایت خاص از بروز اختلاف و چنددستگی در بین علاقه‌مندان به فوتبال جلوگیری نمایند. اگر تصمیم بر تغییر بوده با مدیریت لازم و بدون تنش در یک محیط صیمی می توانستند آن را عملی نمایند.




داود حسنی‌فرد؛ مردی که شایسته‌ی احترام است

فوتبال اردبیل در طول حیات خود بازیکنان بزرگی را تربیت کرده و به جامعه تحویل داده است. بازیکنانی که در کنار فوتبال و بازی‌های به‌یادماندنی‌شان ازنظر اخلاق و رفتار، شهره خاص‌وعام بوده و پایبندی به اصول جوانمردی، ویژگی خاص آن‌ها بوده‌است.

فوتبالی‌هایی که تا زمان حضور در صحنه، درس تعهد دادند و جوانان را به رعایت و احترام تیم حریف، ارج نهادن به تماشاگران و توجه به تحصیل تشویق نمودند و برای مسلح شدن به صفات نیک و پسندیده‌ای چون شجاعت و گذشت تأکید کردند.

یکی از این مردان نیک فوتبال منطقه، داود حسنی فرد است. او محبوب القلوب فوتبالی‌ها و پیشکسوتان ورزش است، مردی که شایسته‌ی احترام است و خدماتش به فوتبال و ورزش فراموش‌نشدنی است.

حسنی فرد وقتی‌که در مستطیل سبز به‌عنوان هافبکی مقتدر انجام‌وظیفه می‌کرد اخلاقمداری و رعایت اخلاق ورزشی را در دستور کار قرار داشت و وقتی کفش‌ها را آویزان کرد و از دنیای بازیگری خداحافظی نمود تصمیم گرفت که تمام تمرکزش را روی مربیگری بگذارد.

او در دنیای مربیگری برای فوتبال اردبیل منشاء خیر و برکت شد. فعالیت‌های او در یک رابطه مستقیم با رونق هرچه بیشتر فوتبال قرار گرفت و تیمی ساخت که در کمترین زمان ممکن به قطبی بزرگ در فوتبال شمال غرب کشور تبدیل گردید. تیمی که حسنی فرد مربی‌اش بود خوب فوتبال بازی می‌کرد و خوب نتیجه می‌گرفت. او مربیگری تیمی را برعهده داشت که چهره‌های برتر و جوان زیادی را به فوتبال منطقه و ایران معرفی نمود.

اغراق نخواهد بود که بگوییم در فوتبال منطقه چون او را کمتر سراغ داریم. البته مقایسه فوتبال و فعالانش در دو مقطع زمانی مقایسه اصولی و درست نمی‌تواند باشد چراکه در فوتبال امروز نسبت‌به سال‌های فعالیت چهره‌هایی چون حسنی‌فرد آدم‌هایش فرق کرده‌اند و ده‌ها مورد می‌توان در مورد این تفاوت‌ها بر شمرد. مسائلی که در آن دوران ارزش محسوب می‌شد امروز بی‌ارزش شده‌است. همین موارد است که جوانان آن دوران و پابه‌سن‌گذاشته‌های امروز را اذیت می‌کند. برخی از آن‌ها نمی‌توانند بی‌ارزش شدن ارزش‌هایی را که برای آن‌ها جان داده‌اند و عرق ریخته‌اند ببینند، نمی‌توانند بی‌حرمتی‌ها را مشاهده بکنند و رفتار خارج از اصول عده‌ای تازه به دوران رسیده را تحمل کنند و نمی‌توانند برچیده شدن بساط برخی از رفتارها و اصول انسانی در فوتبال را شاهد باشند.

در دورانی که حسنی‌فرد و حسنی‌فردها در صحنه بودند در ورزش و فوتبال اخلاق پررنگ بود و متأسفانه این روزها مسائل مالی پررنگ شده و اخلاق رنگ باخته است. در آن دوران تعصب و وفاداری به پیراهن تیم حرف اول را می‌زد ولی این روزها پول‌های بی‌کمال در کم یا زیاد کردن میزان وفاداری نقش‌آفرینی می‌کنند.

داودآقای فوتبال اردبیل ازنظر فنی و مدیریتی توانمند و بزرگ بود و ازنظر اخلاقی نظیر ندارد. او سلطان عرصه‌ی اخلاق ورزش است و این ویژگی او را در زمره سرآمدان ورزش و فوتبال منطقه قرارداده است

اداره تیمی چون پاس با مجموعه‌ای از بازیکنان بزرگ و تأثیرگذار کار آسانی نبود. حسنی‌فرد با اتکاء به قدرت مدیریتی بالای خود و با مدد گرفتن از مشورت دیگر بزرگان و حتی بازیکنان به‌خوبی انجام‌وظیفه می‌کرد.

صداقت یکی از ویژگی‌های بارز داودآقا می‌باشد. او آدم صادقی بوده و هست. افسوس و صد افسوس که صداقت گم‌شده امروز فوتبال ما به شمار می‌آید. او تا زمانی‌که در فوتبال فعالیت می‌کرد هدفی جز ترویج فرهنگ واقعی ورزش نداشت. او معتقد به حاکمیت نظم و انضباط در تیم بود و قوام و بقا و پویایی مجموعه تحت مدیریتش را انضباط کاری و جمعی می‌دانست.

این‌که چرا فوتبال ما این روزها با بزرگی‌های گذشته‌اش فاصله دارد سؤالی است که اکثراً مطرح می‌شود و در خیلی از موارد به‌آسانی از کنار آن می‌گذرند. شکی نیست که همه ناکامی‌های فوتبال ما ریشه در فرهنگ دارد. فوتبالی که از اخلاق و اصول فاصله بگیرد و این فاصله عمیق‌تر بشود موفقیت از آن دور می‌گردد و اگر احیاناً نتیجه‌ای حاصل شود مقطعی و اتفاقی بوده و استمرار نخواهد داشت.

داود حسنی‌فرد مرد بزرگ ورزش و فوتبال اردبیل، مردی است شایسته‌ی احترام. وجود چنین نعمت‌ها را ارج نهیم و از تجربیاتش در راستای بهبود امور کمک بگیریم.

برای داود آقا، مرد دوست‌داشتنی و بزرگ فوتبال اردبیل در سال ۱۴۰۳ سلامتی، سربلندی، سرافرازی و توفیق هرچه بیشتر آرزو می‌کنیم.




نوستالوژی/ جام عقاب و جام آزمایش

در دهه ۶۰ در روزهایی که حال فوتبال اردبیل خوب بود با نزدیک شدن به ایام عید نوروز تحرک خاصی در فوتبال منطقه مشاهده می‌شد. در آن ایام، فوتبال اردبیل به معنی اخص کلمه حال خوبی داشت، از روابط صمیمانه، اتحاد و وحدت همه‌جانبه، از رفاقت‌ها، ازصداقت و درستی‌ها و حفظ حرمت‌ها گرفته تا فوتبالی با کیفیت، رقابت‌های پرشور، تماشاگران متعصب و علاقه‌مندان با نشاط، فوتبال اردبیل را در سطح منطقه به رقیبی با شخصیت و قابل اتکا تبدیل کرده بود.

هواداران در آن دهه با فوتبال زندگی می‌کردند. ورزشگاهی با زمین خاکی و اندک سکوی تماشاگران برای آن‌ها برتر از ویمبلی لندن بود. اوقات فراغت خود را با فراغ‌بال در آن می‌گذراندند و از تماشای بازی فوتبالی‌های اردبیل بالاترین لذت‌ها را می‌بردند.

در آن روزگاران در بین اهالی فوتبال تضادی میان افکار و الفاظ و اعمال افراد مشاهده نمی‌شد و این یعنی صداقت و به‌درستی که صداقت چون الماس درخشنده‌ای همه فوتبالی‌ها را به سوی خود جذب می‌کرد و اثرات آن در رفتار و گفتار و در برخورد با دیگران کاملاً چهره خود را نشان می‌داد .

فوتبال دهه ۶۰ اردبیل عرصه‌ای برای اثبات توانایی جوانان، همکاری ارگان‌ها، تعصب مدیران، بی‌طرفی دست‌اندرکاران، یکدلی مسئولان، حرف‌شنوی ورزشکاران و درنهایت دنیایی از خوبی‌ها و یک‌رنگی‌ها و محبت‌ها بود.

این روزها صحبت از اقتدار و وقار و عیار فوتبال دهه ۶۰ در محضر برخی‌ها گناه نابخشودنی به شمار می‌رود. به‌طورکلی با خود دهه شصتی‌ها مشکلی ندارند ولی از بیان واقعیت‌های فوتبال آن دوران سخت برآشفته می‌شوند و گاهی عنان اختیار از دست داده و جام فلق را با مرحله اول لیگ دسته ۳ و مناطق مقایسه می‌کنند.

غلط یا درست، همان بهتر که ما ها با خاطرات روزهای خوب فوتبال روزگار بگذرانیم و عده‌ای هم برای بزرگ‌نمایی فوتبال روزهای اخیر و بزرگ و بزرگ جلوه دادن آن تلاش بکنند.

از اصل مطلب دور نیفتیم. در روزهای منتهی به عید نوروز، فوتبال اردبیل با پشت‌سر گذاشتن فصل سرما برای حضور در دو رویداد بزرگ فعالیت خود را آغاز می‌کرد؛ جام عقاب اردبیل و جام آزمایش قائمشهر.

جام عقاب

یاد و خاطره مرد بزرگ فوتبال و زحمتکش صادق فوتبال اردبیل مرحوم هوشنگ چمن‌آرا در تاریخ ورزش این دیار ماندگار است. چه مردان بزرگی بودند که صادقانه و بی‌منت برای فوتبال عرق می‌ریختند و بی‌ریا و به‌دور از هر گونه خودنمایی‌ها و خودمحوری‌ها، عاشقانه تلاش می‌کردند و برای پیشرفت ورزش و فوتبال از هیچ کوششی دریغ نمی‌نمودند.

هوشنگ چمن‌آرا و جام عقاب محوری برای زنده بودن فوتبال و ایجاد شور و نشاط اجتماعی بود. در زمین عقاب در انتهای خیابان شهید مدنی و در کنار گلزار بهشت فاطمه در تعطیلات نوروز غلغله‌ای بر پا می‌شد. در زمین خاکی پر از سنگ، رقابت‌های جام عقاب نفسی تازه به کالبد فوتبال اردبیل می‌دمید و مرحوم هوشنگ چمن‌آرا و دوستان‌شان در تیم عقاب، مقتدرانه این بازی‌ها را مدیریت می‌کردند و به پایان می‌رساندند. جام عقاب، جام خوبی‌ها، جام رقابت‌های سالم، جام آماده‌سازی تیم‌ها، جام نشان‌دهنده سرمایه فوتبال اردبیل، جام محبت‌ها و همکاری‌ها و جام معرفی استعدادهای جوانان و آینده‌سازان بود.

چه بخواهیم و چه دوست نداشته باشیم جام عقاب  مایه سربلندی فوتبال منطقه و عرصه‌ای برای به نمایش گذاشتن توان آن بود. با تعظیم به روح مرد دوست‌داشتنی فوتبال اردبیل مرحوم هوشنگ چمن‌آرا برای همه فوتبالی‌هایی که آن دوران را از نزدیک مشاهده کرده‌اند آرزوی سلامتی و تندرستی می‌کنیم.

جام آزمایش

تیم پاس اردبیل در دهه ۶۰ در ایام نوروز به دعوت تیم آزمایش قائمشهر در رقابت‌های چهارجانبه حضور پیدا می‌کرد.

آماده شدن تیم و معرفی نفرات و تأمین هزینه، داستانی است که جز بزرگی فوتبال اردبیل و جو بی‌بدیل و مثال‌زدنی آن چیز دیگری را نمی‌تواند روایت بکند.

همین حضور‌ها، رفاقت و دوستی بین فوتبالی‌های اردبیل و قائمشهر را محکم و قابل‌توجه می‌کرد. پاس در همه‌ی سال‌هایی که به قائمشهر می‌رفت فوتبالی بسیار چشم‌نواز و زیبا به نمایش می‌گذاشت. در این تورنمنت همواره تیم‌های نامی حضور می‌یافتند و پاس یک پای ثابت آن رقابت‌ها بود.

در آن ایام تیم‌های باشگاهی اردبیل با یکدیگر رقابت تنگاتنگی داشتند. بازیکنان در میدان مسابقه تا پای جان می‌دویدند و برای پیروزی کوتاه نمی‌آمدند ولی در خارج از مستطیل سبز همه با هم رفیق و صمیمی بودند. البته مسئولین فوتبال نیز در استحکام پیوند‌های دوستی همراهی می‌کردند و نتیجه این اقدامات به فوتبالی می‌رسید که در ایران قهرمان می‌شد و در جام حذفی شگفتی‌ها خلق می‌کرد.

در آستانه سال نو از درگاه خداوند بخواهیم که ورزش و فوتبال ما را از شر خودمحورهای مغرور و منفعت طلب‌های ازخودراضی محفوظ و مصون بدارد. ان‌شاءالله.




فوتبال باشگاهی در کشورهای اروپایی

رقابت‌های باشگاهی کشورهای اروپایی امروز پیگیری می شود.

*هفته بیست و چهارم بوندسلیگا

یونیون برلین، دورتموند

ساعت 18:00

*هفته بیست و هفتم لیگ جزیره

ناتینگهام فارست، لیورپول

ساعت 18:30

شبکه 3

*هفته بیست و هفتم لیگ جزیره

برنتفورد، چلسی

ساعت 18:30

شبکه ورزش

*هفته بیست و هفتم لیگ جزیره

تاتنهام،کریستال پالاس

ساعت 18:30

*هفته بیست و هفتم سری A

مونتزا، آاس رم

ساعت 20:30

شبکه ورزش

*هفته بیست و هفتم لالیگا

والنسیا، رئال مادرید

ساعت 23:30

شبکه 3

*هفته بیست و چهارم لوشام‍پیونه

کلرمون،مارسی

ساعت 23:30

شبکه ورزش

 

@varzesh_et




فضول‌باشی و حسرت ۵۱ ساله

فوتبال ما نفرین‌شده است. در فوتبالی که حق خوردن، آسان‌تر از نوشیدن یک لیوان آب باشد، در فوتبالی که باند بازی و سپردن امور آن به خودی‌ها اصل باشد، در فوتبالی که حرمت‌شکنی و زیر پا گذاشته شدن مسائل اخلاقی به عادی‌ترین مسأله تبدیل شود، در فوتبالی که عرصه برای جولان دشمنان آن فراهم باشد، در فوتبالی که علی‌رغم ناله‌های بی‌پولی مسئولین، ریخت‌وپاش در صحنه‌های مختلف خود را نشان بدهد، در فوتبالی که بند بند اساسنامه تفسیر به رأی شود و همه کارها براساس تأمین خواسته دست‌اندرکاران قابل توضیح و توجیه باشد، در فوتبالی که ملاک قضاوت در مورد عملکردها وابستگی به مهره‌های قدرت باشد و از کنار کارنامه فوتبالی به‌راحتی عبور شود، در فوتبالی که باندبازها و بله قربان‌گوها از حاشیه‌ی امن بر خوردار باشند، در فوتبالی که ریشه‌های خودمحوری، فساد، بی‌عدالتی و جانبداری‌‌های تهوع‌آور خشکانده نشود و در فوتبالی که عاشقان و استخوان خرد کرده‌هایش خانه‌نشین و از راه رسیده‌هایش قدرت مطلق باشند انتظار پیروزی و قهرمانی در آسیا سرابی بیش نخواهد بود.

با یک برد آن‌چنان از خود بی‌خود می‌شویم که همه اصول حاکم بر ساختار فوتبال را زیر پا می‌گذاریم و از یک باخت چنان سردرگم و غرق در دریای ماتم و اندوه می‌شویم که توصیف و شرح‌اش غیرممکن می شود.

با یک‌برد در آسمان‌ها سیر کرده و کاروان تبلیغ و تعریف و تمجیدهای اصولی یا غیراصولی راه می‌اندازیم و در قبال یک باخت زمین‌وزمان را به‌هم می دوزیم و تا می‌توانیم تحلیل‌های کیلویی می‌کنیم و برای پیدا کردن متهم به هر دری می‌زنیم و خیلی‌ها را در تیررس قرارداده و بلبل‌زبانی می‌کنیم.

فوتبال احساسی هیچ‌وقت نمی‌تواند تضمین‌کننده پیروزی‌های متوالی و پی‌درپی باشد. مصاحبه‌ها، رفتارها و اظهارنظرهای دست‌اندرکاران تیم و بازیکنان بعد از بازی ژاپن  همه از اقیانوس احساسات سرچشمه گرفته و بی‌دلیل در جامعه توقع را بالا بردند و با باخت در مقابل قطر در اردوی علاقه‌مندان به فوتبال، کاروان غم و اندوه را مستقر نمودند.

گفتم فضول‌باشی توخودت که بیشتر از همه از باخت ناراحت شده‌ای. آیا حرف زدن‌ها و حرص‌وجوش خوردن‌ تو پیام دیگری می‌تواند داشته باشد؟ فوتبالی با  احساس، تو که خودت غرق در دریای احساسات هستی چگونه می خواهی دیگران را مورد حمله قرار بدهی و درمورد آنها اظهارنظر بکنی؟ موفقیت در فوتبال برنامه‌ریزی می‌خواهد, به ساختار مناسب و اصولی نیاز دارد، نیازمند به‌کارگیری نیروهایی کارآمد با کارنامه روشن و واضح دارد،‌ محتاج اجرای عدالت و پشت کردن به اقدامات خلاف و دامن زدن به باند و باند بازی می‌باشد. وقتی خانه‌ای از پای بست ویران است انتظار قهرمانی و موفقیت در میادین مختلف انتظاری بیهوده است.

گفت: تا موقعی که فوتبال ما اسیر حاشیه‌ها باشد موفقیت‌های تصادفی و لحظه‌ای نمی‌تواند استمرار داشته باشد. اگر بهترین، بزرگترین و مؤثرترین بازیکنان را در اختیار داشته باشی ولی تصمیم‌ها و برخوردها شانسی و بدون برنامه باشد برداشت محصول مناسب از مزرعه کامیابی و موفقیت مقدور نخواهد بود‌.

گفتم فضول باشی من بیشتر برای رؤسای هیئت‌های استانی که به قطر رفته بودند دلم سوخت که تماشای فینال رقابت‌های جام ملت‌های آسیا نصیب‌شان نشد.‌ آنهایی که از سر صدقه فوتبال و همراهی با مسئولین، امکان سفر به قطر را به دست آورده بودند حالا باید برگردند و همچنان حسرت تماشای فینال به دلشان بماند.

گفت: راستی این حضرات رؤسای هیئت‌ها با هزینه شخصی به قطر رفته بودند و یا دست محبت رئیس فدراسیون بر سرشان کشیده شده بود؟ آیا تماشای فوتبال توسط آنها در قبال هزینه‌هایی که می‌شود برای فوتبال ما و استان‌ها آورده‌ای خواهد داشت؟ در اوضاع‌واحوال اقتصادی که کشور و فوتبال با آن دست به گریبان است آیا حضور رؤسای فوتبال برخی از هیئت‌های استانی ضرورت داشت؟

گفتم: بابا به تو چه مربوطه، سفره‌ای گشوده شده و امکان بهره‌مندی برای برخی‌ها فراهم شده‌است چرا اخمات تو هم است حالا تو که نمی‌توانی به یک مسافرت داخلی دو روزه بروی از این‌که برای عده‌ای امکان سفر به قطر فراهم شده ناراحتی و زبان به انتقاد گشوده ای؟ خلاصه قدرقدرت‌اند وصاحب نفوذ. تو به فکر خودت باش، صد سال هم فریاد بزنی صدایت به‌جایی نمی‌رسد. معاملات پشت پرده، معجزه‌های بی‌شماری دارند همراه با حکمت، که من و تو لیاقت درک آن را نداشته و نخواهیم داشت. فعلاً حسرت حضور  در فینال ۵۱  ساله شد، به آینده امیدوار باشیم. ان‌شاءالله که کارها بر وفق مراد پیش برود.




فوتبال برد و باخت دارد

فوتبال همین است، برد و باخت دارد، این یک امر طبیعی برای محبوب‌ترین رشته ورزشی دنیاست. با یک یا دو باخت نمی‌توان ارزش‌های یک تیم را زیر سوال برد، با واقعیت‌ها باید کنار آمد. در برخورد با بردها و شکست‌ها رفتار احساسی، فشار بر تیم را بیشتر می‌کند و اگر دراین‌میان باشند کسانی که از ظرفیت کامل برای تحمل فشار برخوردار نباشند دست یافتن به هدف نهایی را  با دست‌اندازهایی بیشتر مواجه می‌کنند.

حضور تیم شهرداری در لیگ استانی و رقابت‌های دسته سه مورد اقبال دوستداران فوتبال و هواداران شناسنامه‌دار آن قرار گرفت. هرگونه انتظار باید براساس امکانات موجود. برنامه‌ریزی صورت‌گرفته، فرصت مناسب و شناخت کامل از سرمایه‌ها باشد. از مجموعه‌ای که بعد از سال‌ها توقف، حرکت جدیدی در فوتبال شروع بکند در گام اول  نباید انتظار شق‌القمر داشت. آنهایی که خواسته و ناخواسته از تیم تازه تشکیل یافته با یارگیری نه‌چندان مناسب، صعود و قرار گرفتن در صدر جدول را می خواستند بدون دلیل و با چشم بستن بر روی حقایق موجود، توقع در جامعه فوتبال و هواداران را بالا بردند تا جایی‌که بعد از یک باخت، خیلی‌ها زانوی غم در بغل گرفتند و حرف و حدیث‌ها آغاز کردند.

فوتبال همیشه با اتفاقات زیادی روبرو بوده و برد و باخت جزء جدا نشدنی از بازی‌هاست. تیمی که بعد از سال‌ها بلاتکلیفی، در آغاز حرکتی با چشم‌انداز موفقیت قرار گرفت با یک شکست و یا باز ماندن از قافله صعود چیزی را از دست نداده است. همین یک‌باخت می‌تواند کلاس درس آموزشی مهمی برای یاران و دست‌اندرکاران تیم باشد. کادر فنی می‌تواند برای بازی‌های پیش رو کمبودها را جبران بکند، اشتباهات را برطرف نماید و برای بهتر نتیجه گرفتن بیندیشد و عمل بکند.

علاقه‌مندان به فوتبال و آنهایی که رقابت‌های شهرداری را پیگیری می‌کنند به‌خوبی می‌دانند که بازی‌های آینده تیم، بازی‌هایی آسان و با حریفان دست‌وپا بسته نیست. شهرداری به مصاف تیم‌های بالای جدول می‌رود. توقع زیاد و بزرگنمایی‌ها در روند رو به جلوی یک تیم ممکن است تأثیر منفی داشته باشد. باید اجازه داد که تیم به طور طبیعی برنامه‌های خود را به مورد اجرا بگذارد و با آرامش به آینده بنگرد.

آنهایی که در هفته‌های آغازین رقابت‌ها، تحلیل‌هایی بر مبنای واقعیت‌های موجود داشتند معتقد بودند که با شرایط موجود، تیم از شانس کمتری برای صعود برخوردار می‌باشد. اظهارنظر آنها در بعضی اوقات با موضع‌گیری‌های احساسی مواجه می‌شد اما حقیقت آن است که برای صعود و موفقیت نهایی در  رقابت‌هایی چون لیگ، شرایطی مورد نیاز است. به جرئت می‌توان گفت بهره بردن از حداقل‌ها نمی‌تواند تضمینی برای صعود و موفقیت باشد.

در مقطعی که تیم نتایج قابل‌قبول می‌گرفت نوشتیم که برای مجموعه شهرداری، غرور و غفلت ممنوع است. گفتیم که خوابیدن در باد پیروزی‌ها چاره کار برای ادامه موفقیت‌ها نیست. گفتیم که شهرداری در هفته پایانی در دیدارهای سنگین با رقبایی کاملاً مسلح  روبه‌رو می شود. هر اظهار نظر و هر قضاوت و موضع‌گیری باید منصفانه و با تکیه بر حقایق باشد.

باز در نوشته‌های خود یادآوری کرده‌بودیم که اگر در فصل جاری شهرداری بتواند در لیگ سه ماندنی شود و به رقابت‌های استانی سقوط نکند کاری می‌کند کارستان. تحقق این امر برای علاقه‌مندان واقعی، ارزشی چون صعود به‌دور بعدی را خواهد داشت.

برای فوتبال فلک‌زده‌ی ما همین که در فصل جاری دو تیم در لیگ دسته سه و یک تیم در لیگ دسته دو دارد نشانی از موفق بودن است،موفقیتی که سهم عمده‌اش از آن کسانی است که در این راه مصائب تیمداری و باشگاه‌داری را به جان خریده‌ و در اوضاع‌واحوال اقتصادی فعلی، هزینه کردن برای فوتبال را انتخاب نموده‌اند.

فوتبالی‌های اردبیل از حیات دوباره شهرداری مسرورند، از این‌که تیم را بازیکنان بومی و کادر فنی آن را زحمتکشان فوتبال استان تشکیل می‌دهند خوشحال‌اند، از این‌که در این مجموعه از ریخت‌وپاش‌های گذشته خبری نیست و با حداقل‌ها برای ادامه راه برنامه‌ریزی می‌شود سپاسگذارند و برای داشتن تیمی  استخوان‌دار در فصل آینده امیدوار.

زندگی و حیات سرشار از سربلندی برای یک باشگاه ورزشی موقعی فراهم می‌شود که هر اقدام و تصمیم در آن بر پایه عقل و منطق و منطبق بر دلایل قوی و با توجه به امکانات و نیروی انسانی موجود باشد.

تا زمانی‌که همه عوامل و مجموعه‌های یک باشگاه فوتبالی در چارچوب مشخصی حرکت نکنند و به تیم‌های پایه بهای لازم داده نشود و تصمیم‌گیرندگان‌اش عاشق راستین فوتبال  و علاقه‌مند خدمت به نسل جوان نباشند انتظار حرکت رو به جلو در آن سرابی بیش نخواهد بود.

شهرداری عشق هواداران و شناسنامه فوتبال اردبیل است. مجموعه این تیم از کادر فنی تا همه بازیکنان را حمایت بکنیم تا در دیدارهای باقی‌مانده نیز با اقتدار در مستطیل سبز ظاهر بشوند و از حیثیت فوتبال اردبیل دفاع نمایند.