1

شکست‌‌های فوتبال و دلایل آن

چرا فوتبال اردبیل علی‌رغم همه شایستگی‌‌ها و استعداد‌ها، در سال‌‌های اخیر به نتایج خوبی دست پیدا نکرده است؟ آنهایی که اعتقاد به موفقیت فوتبال دارند برای اثبات صحت ادعای خود چه دلایلی می‌توانند ارائه بکنند؟ آیا حضور دو یا سه نفر به عنوان ناظر رقابت‌‌ها تضمین‌کننده شکوفایی فوتبال هستند؟ اصلا شاخص‌‌های سربلندی فوتبال کدام‌‌ها هستند؟ آیا قضاوت داوران در رقابت‌‌های لیگ برای فوتبال ما کافی است؟ اصولا در تعیین عوامل مورد نیاز برای برتری فوتبال، تعداد داوران و ناظران تا چه حد می‌توانند نقش داشته باشند؟

این‌‌ها سؤالاتی است که معمولا در ارتباط با فوتبال استان جای طرح دارند و امید است با برنامه‌ریزی‌‌های مناسب و زدودن آثار محرومیت و بیان واقعیت‌‌ها و سپردن کار‌ها به دست افراد کاردان و صادق، گام‌‌های مؤثری برداشته شود.

آیا در رقابت‌‌های فوتبال، دل بستن به کمیت‌‌ها قانع‌کننده است و یا کیفیت مسابقات، نحوه برگزاری، نتایج به دست آمده و پراکندگی تیم‌‌ها در سطوح مختلف لیگ نیز باید مورد توجه قرار بگیرند.

پیروزی و شکست در هر مجموعه‌ای از درون آن آغاز می‌شود. این یک اصل مسلم و پذیرفته شده است. اگر فوتبال ما نمی‌تواند به نتایج مورد نظر دست پیدا بکند دلایل آن را در داخل مجموعه باید جستجو کرد. هر چند که  عوامل بیرونی هم می‌توانند در ناکامی‌‌ها سهمی داشته باشند اما نقش اصلی بر عهده خود مجموعه است.

موفقیت‌‌ها و کامیابی‌‌ها در هر پدیده‌ای از جمله ورزش نمی‌تواند شانسی و اتفاقی به دست‌آید. در آغوش کشیدن موفقیت‌‌ها و کامیابی‌‌ها نیازمند رعایت یک سری اصول و شرایط می‌باشد و تا زمانی که در رعایت آن‌‌ها همت و اراده‌ای نباشد رسیدن به هدف غیر ممکن می‌شود.

با تعریف و تمجید‌های آنچنانی و با تحت تأثیر قرار دادن جمعی شهرت پرست و خود محور و حمایت کورکورانه آن‌‌ها، فریاد موفقیت سر دادن عوام فریبی است.

وارونه جلوه دادن واقعیت‌‌ها و سینه زدن زیر پرچم کسانی که سهمی هرچند کوچک در ناکامی‌‌های فوتبال داشته باشند ظلم در حق این رشته ورزشی و آینده آن می‌باشد. تا زمانی که حاشیه سازان، عناصر مخرب و انگل و عوضی آمده‌‌ها و جریانات طماع و منفعت پرست از عرصه فوتبال حذف نشوند، برای موفقیت آن امید داشتن بیهوده است.

 




فضول باشی  و لیگ به اصطلاح برتر استان

برخلاف معمول این بار من به سراغ فضول باشی رفتم و با تماس تلفنی خواستم که سال جدید را به او تبریک بگویم. تا صدای من را شنید با دلخوری گفت: در اوضاع اقتصادی حاکم نه عید می‌چسبد و نه تبریک گفتن. تعطیلات تمام نشده توان جیب من تمام شده و قدرتی برای خرید لوازم مورد نیاز نمانده است. پس نه حوصله تو را دارم و نه می‌خواهم حرف‌هایت را بشنوم و نه دوست دارم از اوضاع ورزش بگویم و یا از وضعیت کرونا و تعداد بستری‌‌ها و فوتی‌‌ها از تو بپرسم.

گفتم: چه خبره داداش، عید و این همه یأس، تو را من خوب می‌شناسم تو از چیزی ناراحتی که اینجوری آب چند حوض را با هم مخلوط کرده‌ای. تو را اگر بالای دار هم ببرند از اظهار نظر در مورد ورزش و فوتبال محال است که عقب نشینی بکنی. من را با بقیه مسائلی که برشمردی کاری نیست، در سال جدید چند جمله‌ای در مورد ورزش و فوتبال بگو تا عیدی تو به ما تلقی شود.

پشت تلفن آهی کشید و گفت: چندی پیش رئیس هیئت فوتبال استان گفته است که در سال 99 بیشتر از 80 مسابقه فوتبال و فوتسال برگزار شده اما متأسفانه از نتایج این مسابقات و شکست‌‌ها و پیروزی‌‌های به دست آمده حرفی نزده است. این دوستان حاکم در فوتبال استان، عشق کمیت داشته و اصلا با کیفیت رابطه مناسبی ندارند. گویا موفقیت را فقط در کمیت جستجو می‌کنند و به نظر می‌رسد با این دیدگاه و تفکر است که هر روز یک شکست جدیدی برای فوتبال اردبیل به ارمغان می آورند.

وی ادامه داد: به یک مورد دیگر نیز اشاره بکنم و بماند تا سر فرصت بیشتر که با هم حرف بزنیم. چرا مسابقات فوتبال بزرگسالان شروع نمی‌شود؟ همان رقابت‌‌هایی که آقایان نام لیگ برتر بر آن نهاده‌اند. انشااله که نگویند کرونا دلیل بر عدم شروع این رقابت هاست چرا که اولا حضرات در فضای بسته، مسابقات فوتسال را آغاز کردند، حالا به کیفیت، تعداد تیم‌‌ها و نحوه برگزاری و ورودیه‌‌های دریافتی فعلا حرفی نمی‌زنیم، ثانیا مسابقات فوتبال کشوری در اردبیل برگزار شده است پس به چه دلیلی هیئت فوتبال استان این مسابقات را آغاز نکرده است. حالا فردا که مهلت معرفی تیم‌‌ها برای لیگ سه و حذفی فرا می‌رسد می‌خواهند چه کار بکنند؟ آیا باز هم به فکر توجه به دوستان و اقربا و یا باج دادن به این و آن خواهند بود و نام قهرمان استان را زیبنده تیم های دوست و پشتیبان خواهند کرد؟

گفتم: فضول باشی عزیز، حرف از این کار‌ها گذشته است. خودت را خسته نکن. در این استان گویا مسئولین در ارتباط با شنیدن مسائل فوتبال پنبه در گوش فرو برده‌اند. فعلا آقایان کار‌های واجب‌تری از توجه به فوتبال دارند. زیاد حرص نخور، قند خونت بالا می‌رود و فشار خونت نیز مویرگ پاره می‌کند. برو استراحت کن. در استان ما فوتبال کیلویی چند؟ یاحق.

 




عادی انگاری شکست‌‌های فوتبال

در فصل 1400-1399 با شعار احیای باشگاه‌‌های ریشه دار، دو تیم جام جم بیله‌سوار و ذوب‌آهن اردبیل به عنوان نمایندگان فوتبال استان در رقابت‌‌های مرحله اول لیگ دسته سه معرفی شدند.

این تیم‌‌ها انتظارات را برآورده نکرده و با کسب نتایج ناامید‌کننده قبل از پایان رقابت‌‌های دور اول به لیگ استانی سقوط کردند.

با سقوط این دو تیم، مسئولین آن‌ها نیامدند، بگویند که در کوران رقابت‌‌ها بر آن‌‌ها چه گذشت و به چه علتی نتوانستند حداقل سهمیه استان را در لیگ دسته سه حفظ نمایند.

دوستانی که با مصاحبه‌‌ها و در مقابل دوربین‌‌ها با افتخار از دو سهمیه استانی و احیای تیم‌‌های ریشه دار سخن می‌گفتند بعد از شکست‌‌ها دم فرو بستند و حتی خبرنگارانی که برای تهیه گزارش اولیه از اختصاص سهمیه از همدیگر سبقت می‌گرفتند پوششی بر شکست‌‌ها و ناکامی‌‌ها کشیدند و نه سراغ مصاحبه رفتند و نه به دنبال خبری از تکلیف نهایی نمایندگان استان در لیگ دسته سه.

حال چرا به این روز افتاده‌ایم و خیلی از اصول را فدای مسائل حاشیه‌ای کرده و رسالت خود را فراموش نموده‌ایم، جای بحث بسیاری دارد که امید است روزی برای پرداختن به این موضوع زمینه مساعد فراهم گردد.

در مورد ذوب آهن و دخالت‌‌های پنهان و آشکار برخی‌‌ها در امور تیم، حرف و حدیث فراوان است. از تحمیل مربی و سرپرست گرفته تا ترکیب بازیکنان و نحوه هزینه‌‌ها و تعیین خط مشی، حرف‌‌ها می‌زنند ولی آیا حق افکار عمومی و جامعه فوتبال نیست که از جریانات حول محور ذوب آهن مطلع شود؟

جالب است وقتی با برخی از دست اندرکاران تیم هم صحبت می‌شوی سفره دلشان باز می‌شود ولی رغبتی برای انعکاس حرف‌هایشان نشان نمی‌دهند.

کتمان واقعیت ظلم در حق فوتبال منطقه است. برخورد‌ها و محرومیت‌‌های احتمالی و فشار‌های جانبی نباید عاملی برای مخفی نگاه داشتن مسائل مربوط به تیم شود.

پایگاه خبری ناظر ورزش و نشریه دنیای اردبیل آمادگی خود را برای انعکاس نظرات دست اندرکاران تیم ذوب آهن اعلام می‌دارد. اتفاقات رخ داده در اطراف تیم‌‌های حاضر در رقابت‌‌های کشوری برای ثبت در تاریخ فوتبال و انتقال آن به آیندگان باید منتشر بشود و ما برای انجام این وظیفه اعلام آمادگی می‌کنیم.

باید گفت که روند عادی شدن مسائل غیر عادی و ساده انگاری موضوعات مهم در فوتبال ما به یک عادت تبدیل شده است. عادتی که تکرار و تکرر آن حساسیت را از جامعه ورزش و فوتبال سلب کرده است. شکست‌‌های متوالی و پی در پی نمایندگان فوتبال استان در مسابقات کشوری به یک امر عادی تبدیل شده و این عادی انگاری می‌تواند خسارات غیر قابل جبرانی به فوتبال وارد نماید.

 




جام عقاب

بهار و فرار رسیدن سال جدید برای دهه شصتی و هفتادی‌‌های فوتبال اردبیل یادآور مسابقاتی بزرگ، جامی ماندگار و چهره‌ای زحمتکش و تأثیرگذار در فوتبال منطقه است.

افراد صادق و دوستدار واقعی فوتبال اردبیل این جام، بزرگی و عظمت آن و نقش غیر قابل انکارش در فوتبال اردبیل را نمی‌توانند منکر بشوند و فراموش بکنند.

در فوتبال و در دنیای پر نقش و نگار آن، بزرگی و عظمت در نام تیم‌‌ها، پوشیدن پیراهن‌‌ها و بازی‌‌های متعدد خلاصه نمی‌شود. برای کسانی که در فوتبال و ورزش، اولویت را به نقش فوتبال در ایجاد شور و شوق و ایجاد یکدلی و صمیمیت و به نمایش گذاشتن صفات مردی و مردانگی، تواصع و فروتنی می‌دهند، مسابقاتی چون جام عقاب همیشه عزیز، بزرگ و گرامی خواهد بود.

نشستن در پای درد دل همه کسانی که در فوتبال اردبیل استخوان خرد کرده‌اند و آن را نه در حرف و بلکه در عمل به اثبات رسانده‌اند منشخص می کند که جام عقاب یادآور خاطراتی خوش و گوشه‌‌هایی از اوج فوتبال اردبیل و فضای منحصر به فرد حاکم بر آن می‌باشد.

زمین خاکی و پر از سنگ و بدون حفاظ و سکوی عقاب برای اهالی فوتبال اردبیل عزیزتر و گرامی‌تر از ورزشگاه‌‌های مدرن بود. همه علاقه‌مندان با خاطری آسوده می‌آمدند، ساعت‌‌ها سر پا می‌ایستادند، فریاد می‌زدند، تشویق می‌کردند، از تماشای بازی‌‌ها لذت می‌بردند و راضی و خشنود و با اعصابی آرام رو به سوی منازل خود می‌نهادند. اگر فوتبال و یک دوره مسابقه بتواند ویژگی‌‌های بالا را به تماشاگرانش هدیه کند در کیفیت بالای آن رقابت‌‌ها نباید کوچک‌ترین شک و تردیدی داشت و جام عقاب و بازی‌‌های انجام یافته در آن دقیقا این پارامتر‌ها را به تماشاگران و بازیکنان تیم‌‌ها ارائه می‌کرد.

برای هوشنگ چمن آرا، مرد تکرار نشدنی فوتبال اردبیل از درگاه پروردگار بزرگ غفران ابدی آرزو می‌کنیم. با گذشت این همه سال از درگذشت آن مرد بزرگ در هر محفل ورزشی و فوتبالی از او به نیکی یاد می‌شود. محبوبیت و در دل مردم جای گرفتن به زور و با به کار بستن انواع حیله‌‌ها و روش‌‌ها امکان پذیر نیست. رفتار، کردار و چگونگی برخورد با جامعه برای آن‌‌ها جایگاه تعریف می‌کند و روی این اصل اگر ورزشکاری و مسئولی بتواند با رعایت همه اصول به قلب مردم راه پیدا بکند برای همیشه در یاد و ذهن‌‌ها باقی می‌ماند و هوشنگ چمن آرا یکی از ورزشکاران موفق  در تسخیر قلوب مردم بوده است.

بار‌ها و به دفعات از ویژگی‌‌های جام عقاب و تأثیرآن در روند رو به رشد فوتبال اردبیل مطلب نوشته و حتی نظرات بزرگان و زحمت کشان فوتبال منطقه در ارتباط با این مسابقات را منعکس کرده‌ایم، اما همه آنهایی که این رقابت‌‌ها را از نزدیک تماشا کرده‌اند وظیفه دارند هم زمان و با آغاز سال جدید و عید نوروز به هر طریق ممکن یاد و خاطره جام عقاب و هوشنگ چمن آرا را گرامی بدارند و برای نسل جدید آن روزها و صداقت‌‌ها، یک رنگی‌‌ها و صمیمیت‌‌های فوتبال دهه 60 و 70 را بیان کنند.

جام عقابی که در زمین خاکی و در طی 20 روز برگزار می‌شد، جام عقابی که برای شروع شدنش علاقه‌مندان فوتبال ثانیه شماری می‌کردند و جام عقابی که مردی چون هوشنگ چمن آرا یک تنه مشکلاتش را به جان می‌خرید برای ما به اندازه لیگ‌‌های کشوری آن زمان و حتی بالاتر از آن‌‌ها ارزش و منزلت داشت. فوتبال اردبیل در مقاطع یاد شده مدیون جام عقاب و مرحوم هوشنگ چمن آرا بود.

یاد و خاطره مرد دوست داشتنی فوتبال مرحوم هوشنگ چمن آرا گرامی باد.

 




تحقیر فوتبال استان اردبیل

نتایجی که این روز‌ها نمایندگان فوتبال استان در عرصه‌‌های مختلف به دست می‌آورند، دل آزار، ناراحت‌کننده و تأسف‌آور است. باید منتظر ماند تا مسابقات مناطق و رقابت‌‌های رده‌‌های مختلف سنی به ایستگاه آخر برسد و آنگاه گزارشی از نتایج و دست آورد‌های فوتبال اردبیل تقدیم شود. اما امروز نتیجه به دست آمده توسط دو تیم حاضر در مرحله اول رقابت‌‌های لیگ دسته سه حجت را بر همه تمام کرد.

شکست 7 بر صفر جام جم بیله سوار و 2 بر 1 ذوب آهن اردبیل و سقوط هر دو تیم به رقابت‌‌های استانی واقعیت‌‌های فوتبال استان را به نمایش گذاشت.

باید از همت بازیکنان، کادر فنی و حامیان مالی این دو تیم به نیکی یاد شود. همین که آمدند و در میدان عرق ریختند و همه توانایی‌‌های خود را در طبق اخلاص نهادند، کاری ستودنی کردند. انتقاد‌ها و تحلیل مسائل منکر زحمات و اقدام قابل تقدیر آنها نمی‌تواند باشد.

این شکست‌‌ها در کنار ناکامی‌‌های دیگر نشان‌دهنده واقعیت‌‌های فوتبال و حال و روز آن در استان است. در فوتبال و کلا در ورزش معیار و سنجش موفقیت‌‌ها و ناکامی‌‌ها نتایج است. این روز‌ها وقتی تلاش بازیکنان تیم‌‌های مختلف استان با موفقیت و خوشحالی همراه نمی‌شود یعنی این که فوتبال اردبیل از سرمایه‌‌های لرزان، غیر قابل اعتماد و ورشکست شده برخوردار است. عناوین و القاب اهدایی فدراسیون پنج ستاره برای فوتبال اردبیل قادر به انجام هیچ کاری نبوده و نیست. عناوینی که طالقانی‌‌ها برای فوتبال استان‌‌ها بخشیده‌اند و مهندسی کرده‌اند نتیجه‌اش شکست‌‌های متوالی و تحقیر شدن با پذیرش گل‌‌های بی‌شمار می‌باشد.

ضرب المثلی است که می‌گوید: “گل بود به سبزه نیز آراسته شد”.فوتبال ما حال و روز مناسبی نداشت و نتایج فصل جاری هم می‌تواند آن را به کما ببرد و در‌بخش مراقبت‌‌های ویژه بستری‌اش نماید.

یکی می‌گفت: “عروس ما یک چشمش کور بود، ابله هم در آورد. فوتبال ما نه اینکه سرزنده و شاداب بود نتایج روز‌ها و هفته‌‌های اخیر او را سرزنده‌تر و شاداب‌تر و مسئولین‌اش را موفق‌تر نشان داد.

وقتی از عملکرد‌ها و گذشته‌‌ها عبرت نگیریم و از تجربه‌‌ها در راه بهبود اوضاع استفاده نکنیم، وخیم‌تر شدن عواقب اقدامات امری طبیعی و حتمی است.

جهان سر به سر عبرت و حکمت است

چرا زان همه بهر ما غفلت است

چشم بر وری واقعیت‌‌ها بستن و در دامن روزمرگی‌‌ها قرار گرفتن و از شکست‌‌ها و پیروزی‌‌ها عبرت نگرفتن پذیرش 7 گل در یک مسابقه را ممکن و قابل توجیه می‌کند.

نتایج این روز‌های فوتبال استان چنان مایه شرمساری است که حتی خود متولیان چشم بر آنها می‌بندند و وظیفه اطلاع رسانی خود را از یاد می‌برند.

روئیدن 7 گل در یک مسابقه رسمی در دروازه نماینده استان و سقوط نماینده‌‌های استان در رقابت‌‌های لیگ دسته سه به مسابقات استانی تحقیر فوتبال و ورزش استان است به شرطی که اهمیت موضوع را درک بکنیم و تنها خود را آگاه و دیگران را ناآگاه تلقی نکنیم.

غافلان را نیست آگاهی به حال خویشتن

خفته دائم خود را بیدار می‌بیند نه خواب

و اما مصاحبه‌‌های قبل از آغاز رقابت‌‌های لیگ سه و ادعای احیای باشگاه‌‌های قدیمی هنوز در خاطره هاست، مانور دادن در اطراف میزبانی فوتسال لیگ دسته یک امید‌ها فراموش نشدنی است ولی چرا و به چه علت دیگر از آن ادعاها خبری نیست؟ آیا رسانه‌‌های همسو با دست اندرکاران فوتبال نیز به سکوت در مقابل این شکست‌‌ها ادامه خواهند داد؟

دی بر سر مرده دوصد شیون بود

امروز کسی نیست که بر صد بگرید 

 

 

 




تکرار مکررات؛ راه اندازی آکادمی فوتبال در اردبیل

رئیس هیئت فوتبال استان در جلسه اعضای هیئت و رؤسای هیئت های شهرستانی بار دیگر از راه اندازی آکادمی فوتبال در استان خبر داده است.

این خبر روی خروجی خبرگزاری مهر قرار گرفته و برای چندمین بار در سال های اخیر وعده ایجاد آکادمی فوتبال و این بار علاوه بر مرکز استان در شهرستان ها نیز داده شده است.

وعده آخر سال هیئت فوتبال استان یک ویژگی بارز دیگری هم داشت و آن نقش تیمی از کشور آلمان در روند آکادمی سازی در اردبیل می باشد.

راه اندازی آکادمی فوتبال در اردبیل یک مورد تکراری است که کم کم به یک بحث آزار دهنده و سرگرم کننده تبدیل می شود. اشاره به بخشی از وعده های راه اندازی آکادمی فوتبال در سال های اخیر می تواند تأیید کننده ادعای تکرار مکررات باشد.

*نهم آذر ماه 96(تابناک): درخواست راه اندازی آکادمی فوتبال در اردبیل به فدراسیون فوتبال ارائه شده بود که با بازدیدی که نماینده فدراسیون فوتبال از زیرساخت های فوتبال اردبیل داشت قرار بر این شد تا هر چه زودتر در مرکز اردبیل آکادمی فوتبال راه اندازی شود.

30 اردیبهشت 97(تسنیم): با حمایت اداره کل ورزش و جوانان و دستگاه های مربوطه آکادمی هیئت فوتبال راه اندازی می شود تا بتوانیم با راه اندازی این آکادمی نقش اساسی در رشد و توسعه فوتبال داشته باشیم.

12 تیر 97(جماران): درخواست راه اندازی آکادمی فوتبال اردبیل به فدراسیون فوتبال ارائه شده بود که پس از بازدید نماینده فدراسیون از زیر ساخت های ورزش استان با آن موافقت شد و تا دو هفته آینده این آکادمی راه اندازی می شود.

آکادمی فوتبال مرکز مجهزی خواهد بود و در آنجا تمامی فعالیت های فنی، روحی و روانی و آمادگی جسمانی ورزشکاران فوتبالیست رصد خواهد شد.

15 تیر 98(موج): راه اندازی آکادمی فوتبال یکی از آرزوهای دیرین استان های کم برخوردار کشور بوده و اردبیل فاصله چندانی تا تحقق این مهم ندارد.

6 مرداد ماه 98(باشگاه خبرنگاران جوان): یکی از برنامه های اولویت دار هیئت فوتبال استان در سال جاری ایجاد آکادمی فوتبال استان است. این مجموعه برای تربیت و برگزاری اردوهای تیم های پایه استفاده خواهد شد.

23 شهریور 99(ایسنا): تلاش می کنیم تا با همکاری کشور جمهوری آذربایجان آکادمی بین المللی فوتبال را در استان اردبیل راه اندازی کنیم.

نکته جالب توجه در این مورد آن است که در شهریور ماه 99 از کشور جمهوری آذربایجان برای مشارکت در آکادمی فوتبال اردبیل نام برده می شود و با گذشت کمتر از شش ماه نام کشور المان و یک تیم از آن منطقه مطرح می شود. در تیر ماه 97 راه اندازی آکادمی تا دو هفته دیگر اطلاع رسانی می شود و در اسفند 99 همچنان با طرح نام یک کشور افکار عمومی را به سردرگمی مجبور می کنند.

به نظر می رسد بحث آکادمی فوتبال در مواقعی که گزارشی برای ارائه نباشد و یا برای فراموشی عدم موفقیت ها و شکست های فوتبال، پرچم ایجاد و راه‌اندازی آکادمی فوتبال برافراشته می شود. آیا مطرح شدن چند باره موردی که حتی کوچکترین قدم در ارتباط با مححق شدن آن برداشته نشده تا چه مدتی می تواند نقش پوششی بازی بکند.

به جا خواهد بود که رئیس هیئت فوتبال استان شرایط لازم برای راه اندازی آکادمی فوتبال را بر اساس آیین نامه موجود اطلاع رسانی بکند. این که بر اساس کدام امکانات، زیر ساخت ها و توانایی ها مدعی واگذاری آکادمی ها به شهرستان ها و یا مدیریت آن‌ها می شود.

خلاصه حرفی است که زده می شود و ما همه شنونده می شویم تا هر طور که بخواهند، وعده ها بدهند. آکادمی فوتبالی که باید در تیر ماه 97 راه اندازی می شد حالا به دنبال تیم های ایرانی و یا خارجی هستیم تا با راه اندازی شعبه ای از آن‌ها در حرف، فشار موجود از وعده های متعدد را کاهش بدهیم.
ایجاد آکادمی شرایط خاص خود را دارد. بازی کردن با کلمات نمی تواند اصل مطلب و اهمیت آکادمی و وسواس و دقت نظر مسئولین آکادمی کشور را تحت تأثیر قرار بدهد. در سایه همت همه مسئولین باید بپذیریم که استان اردبیل در حال حاضر از زیرساخت های لازم برای راه اندازی یک اکادمی فوتبال برخوردار نیست. ایجاد آکادمی با حرف و وعده محقق نمی شود. همت والا، حمایت تمام قد و امکاناتی کامل و بر اساس آیین نامه نیاز دارد.
برای اطلاع علاقه‌مندان شرایط و امکانات مورد نیاز برای تأسیس آکادمی که در ماده 12 آیین نامه آکادمی فوتبال باشگاه‌های کشور آمده است اعلام می شود

1-دارای حداقل یک زمین فوتبال استاندارد(چمن طبیعی)

2-دارای حداقل یک زمین استاندارد(چمن مصنوعی)

3-دارای حداقل یک سالن سرپوشیده استاندارد(با کفپوش مناسب)

4-داشتن حداقل یک کلاس آموزشی مجهز به میز و صندلی و تلویزیون و ویدئو پرژکتور و ویدئو و تخته وایت بورد

5-دارای فضا و مکان مناسب اداری

6-دارای وسایل ارتباطی مناسب همچون خط تلفن، کامپیوتر، دستگاه فاکس، دستگاه کپی، پرینتر و اسکنر

7- قابلیت دسترسی به اینترنت

8-اختصاص یک اتاق جهت ارائه اطلاعات علمی(کتاب، CD،E BOOk;) برای مراجعه کنندگان که دارای حداقل یک عدد کامپیوتر با قابلیت رایتCD،DVD و دسترسی به اینترنت می باشد.

9-در اختیار داشتن حداقل یک انبار

10-دارای حداقل دو رختکن با ابعاد مناسب (دارای 50 عدد کمد، 10 عدد دوش، دستشویی و روشویی)

11-در اختیار داشتن یک اتاق معاینه پزشکی مجهز به تخت معاینه، میز، صندلی و جعبه کمک های اولیه

12-دارای سالن آمادگی جسمانی مجهز به امکاناتTraininl وTesting

13-خوابگاه با قابلیت پذیرایی از 50 نفر با امکانات مناسب

14-سالن غذاخوری با قابلیت پذیرایی از 50 نفر با امکانات مناسب

به هر حال در سال های اخیر برای جامعه فوتبال اردبیل قول و وعده راه اندازی آکادمی فوتبال و حتی بین‌المللی اش داده شده و الان چرخش 360 درجه ای و اعلام تلاش برای اخذ نمایندگی اکادمی سایر مناطق خود سؤال دیگری را مطرح می کند که جای بحث زیادی دارد و امید است در جای خودش به این مسئله نیز پرداخته شود.

 

 

 




حاکمیت غیر فوتبالی ها

آب‌ها از آسیاب افتاد، هرچه بود تمام شد، چهار سال دیگر با حکومت غیر فوتبالی‌ها و باندی‌ها برای فوتبال این مملکت نمی‌توان سرنوشت خوبی رقم زد. از ناموران فوتبال باید به خاطر آرائی که در مجمع به صندوق‌ها ریخته شد حلالیت طلبید، کاروان فوتبال همچنان باید لنگ لنگان راه برود و آسمانش ابری و غبارآلود باشد. امتحان داده‌های این عرصه همچنان مورد اقبال صاحبان رnی هستند، تعجبی هم در کار نیست چرا که چه انتظاری از غیر فوتبالی‌ها باید داشت؟ توقع اینکه آنها به یک فوتبالی روی خوش نشان بدهند بی‌جا بوده و مطمئنا شدنی نیست. آیندگان مسلما از اقدام اهالی مجمع، حیران خواهند شد. آیا تعجب آور نیست که جادوگر فوتبالی که پیراهن یکی از معتبرترین و معروفترین باشگاه‌های جهان را به تن کرده است رقابت در فوتبال را به یک غیر‌فوتبالی که تنها ریاست هیئت مدیره یک باشگاه را در کارنامه دارد، ببازد؟ وجدان‌های بیدار چگونه در قبال این رفتارها موضعگیری می‌کنند؟

تخم حکومت و حضور غیرفوتبالی‌ها را چه کسانی در زمین این رشته ورزشی کاشتند؟ چه افرادی زمینه برتری عزیزی‌ها بر کریمی‌ها را در یک آزمون انتخاب مدیر فوتبال فراهم کردند؟ کدام گروه با عشق به حضور در فوتبال با هرگونه تغییر در ساختار آن مبارزه می‌کنند؟ کدام دسته و یا جمعی با برنامه‌ها، اقدامات و نیروهای به کار گرفته، محترمانه صحنه را از فوتبالی‌ها خالی می‌کنند و میدان را برای جولان دادن خود و نوچه‌ها فراهم می‌نمایند.

چرا باید نفس کشیدن در فضای فوتبال ایران برای فوتبالی‌های ششدانگ و شناسنامه دار سخت باشد. به یادآورید لحظه‌ای را که کریمی می‌خواست مجمع را ترک کند، چه کسانی او را تشویق کردند و برایش دست زدند و هورا کشیدند؟ همان‌هایی که به او رأی ندادند، آنهایی که یک چهره ناشناخته در فوتبال را به مرد سال اسیا ترجیح دادند وقتی او خواست جمع آنها را ترک کند برایش ابراز احساسات کردند، شما بگوئید این رفتار آقایان را چگونه می‌تواند تفسیر کرد و با چه تعابیری آن را تعریف نمود.

حال آن کسی که رئیس شده مدعی است که برای خدمت به فوتبال آمده است. باید نشست و منتظر ماند و دید که تا چه حد به این وعده‌اش عمل می‌کند؟ آیا اجازه پرداختن به بحث خدمت را خواهد داشت؟ از اولین اقدامش کاملا مشخص شد که او حفظ بافت فعلی را بیشتر دوست دارد و دلیل این امر ابقای بهاروند به عنوان رئیس سازمان لیگ است.

اگر به این ترتیب پیش برود باید منتظر صدور احکام به برخی از یاران قدیمی و دوستان سال‌های اخیر و به جا مانده از کاروان انتخابات جدید چون عبدالکریم طالقانی و ساکت اصفهانی بود.

اگر چنین گام بردارد امید به بهبودی اوضاع نخواهد بود. او تا چه اندازه به فوتبال مناطق مختلف و استان‌ها آشنایی دارد. اگر فوتبال استان‌ها را در رؤسای هیئت‌هایش خلاصه بکند فاتحه را از هم اینک برای فوتبال باید خواند. اگر بداند و باور کند که که فوتبال استان‌ها نیاز به خانه تکانی دارد، نیاز به افراد صادق و راستگو دارد، بخواهد که فوتبال مناطق مختلف کشور را از وجود لمپن‌ها، نوچه پرورها، دروغگوها و متخصصان وعده و کارشناسان تبلیغات پوچ و بی‌اساس پاکسازی کند می‌توان درصدی به امیدواری‌ها افزود و گرنه انتظار تغییر و تحرک، آب در هاون کوبیدن خواهد بود.

عزیزی باید گول زبان‌های چرب، دروغ‌های شاخدار، آمارهای کذایی و قربان صدقه‌های ریاکاران مزّور را نخورد و با استقلال و حفظ حرمت فوتبالی‌ها برای پاکسازی فضای آن آستین همت بالا بزند. منتظر می‌مانیم تا ببینیم و تعریف بکنیم.

 




حیدری به جای طالقانی

رئیس هیئت فوتبال استان چهارمحال و بختیاری مسئولیت ریاست کمیته امور استان‌های فدراسیون را بر عهده گرفت.

طهمورث حیدری که با کسب ۲۳ رأی به عنوان نماینده هیات‌های فوتبال، به هیئت رئیسه فدراسیون راه یافته بود، به جای عبدالکاظم طالقانی رئیس کمیته امور استان‌های فدراسیون فوتبال شد.

عدم اعتماد اعضای مجمع به طالقانی، بازتابی از عملکرد جانبدارانه وی در چهار سال گذشته بود. با اعلام نتایج انتخابات وقتی خط قرمزی ضخیم بر روی نام طالقانی کشیده شد هواداران واقعی فوتبال در استان‌ها از ته دل خوشحال شدند.

تاریخ در مورد کسانی که به خاطر رأی و حفظ موقعیت، فوتبال مناطق مختلف را بازیچه قرار داده و ضربات سختی به تن آنها وارد کرده است هرگز نخواهد بخشید.

استان‌هایی که عملکرد ضعیف‌اش در فوتبال با توجه به نتایج خجالت آور در طی سال‌های اخیر صاحب عناوین دهان پر کن و غیر واقعی از طرف کمیته امور استان‌ها شده‌اند، پایه‌هایش توسط مسئول کمیته امور استان‌های وقت فدراسیون پایه‌ریزی شد و بدعت ناجوری در فوتبال به یادگار گذاشت.

در نظام مقدس جمهوری اسلامی، یک مسئول باید پاسخگو باشد و حرف همه را بشنود و قبل از تحقیق تصمیم خود را نگیرد ولی متأسفانه طالقانی به این امر هیچ اعتقادی نداشت. در سفرهای استانی که برای خالی نبودن عریضه و به عبارتی بررسی عملکردها انجام می‌داد از منتقدین هیئت‌ها گریزان بود. در زیر یک سقف با مسئولین هیئت می‌نشستند و فرم‌ها را پر می‌کردند و امتیازها را تقسیم می‌نمودند و دوستان را در سطح کشور به عناوینی مفتخر می‌کردند. عناوین اهدایی عبدالکاظم طالقانی به برخی از هیئت‌ها چیزی جز گول زدن مردم نبود و افسوس که ارگان‌های نظارتی، رئیس فدراسیون و حتی کمیته اخلاق فدراسیون نیز به این امر بی‌تفاوت بوده و برای ادامه این روش چراغ سبز نشان می‌دادند.

فوتبال اردبیل از این مسئول کمیته استان‌های فدراسیون خسارت زیادی دیده است. نمی توان فراموش کرد که با اشاره دوستانش به راحتی یک لیوان آب خوردن با صلاحیت‌های ورزش اردبیل را مقتدرانه رد صلاحیت می‌کردند و دلایل رد را به طور شفاف اطلاع رسانی نمی‌کردند.

خلاصه اقدامات خود محورانه جایی به بن بست می‌خورد، کارهایی که به خاطر جلب رضای پروردگار صورت نگیرد با گذشت زمان ترکش‌هایش بدجوری آدمی را مغموم و غمگین می‌نماید. پایمال کردن حق مسلم عده‌ای به منظور مهندسی کردن یک انتخابات و برای

حفظ منافع باندی و گروهی همیشه بی‌جواب نمی‌ماند. خداوند بزرگ است و رحیم و همیشه حامی مظلومان و ستم دیده‌ها.

انتخابات فدراسیون فوتبال در دوره جاری اگر هیچ نفعی به فوتبال نداشته باشد همین رأی نیاوردن فردی که عنوان خدمتگزار و نماینده فوتبال استان‌ها را با خود داشت برای فوتبال استان‌های محروم و زجر کشیده بزرگ‌ترین پاداش و عیدی می‌تواند باشد.

 




فضول باشی؛ مینی فوتبال و رقابت‌های باشگاهی

فضول باشی این یار شفیق، دوست صدیق و علاقه‌مند به ورزش عهد عتیق گفت: ورزش استان اردبیل عجب داستانی دارد. هر کس برای خودش در حوزه مسئولیتش، دولتی تشکیل داده و اعلام خودمختاری نموده است. خود می‌برند و می‌دوزند، کافی است که در هر مناسبتی در آغوش رئیس قرار بگیرند، احساس آرامش بکنند و مجوز رفتار به هر سبک و طریقی را اخذ نمایند.

نظارت هم که قربانش بروم، گویا در ورزش گم شده بزرگی است. هنوز یادمان نرفته است، مدت‌ها از شفاف‌سازی و به خصوص شفاف‌سازی مالی و معرفی متخلفین احتمالی گفتند و وعده‌ها دادند ولی تا حال گزارشی که نشان از عمل به این وعده هاست، ارائه نشده است، فقط حرف بزنند و لازم شد با اتهام زنی نسبت به ساکت کردن برخی‌ها اقدام کنند.

تا به یکی بگویی بالای چشمت ابروست، بگویند باج خواهی کردند. خودشان شب و روز در حال باج دادن و رتق و فتق امور به دلخواه هستند اما به کسانی که حاضر به قبول اوامرشان نیستند خط و نشان می‌کشند.

گفتم باز چیه که آب چند حوض را با هم قاطی کرده و از هر دری سخن می‌گویی. مقدمه کافی است برو بر سر اصل مطلب و از خودمختاری‌ها و خودمحوری‌ها و تنگ نظری‌ها بگو.

فضول باشی سری تکان داد و گفت: زیاد نمی‌خواهم وقت شما را بگیرم. دو کلمه حرف می‌زنم و خلاص. کمیته مینی فوتبال هیئت ورزش‌های همگانی در راستای وظایف قانونی و تعریف شده‌اش می‌خواهد مسابقات رده‌های مختلف سنی را برگزار بکند، بلافاصله هیئت فوتبال اطلاعیه داده مدارس فوتبال را از شرکت در آن رقابت‌ها منع و مورد تهدید قرار می‌دهد. خوب این حرکت و این موضعگیری چه مفهومی جز دخالت در امور یک فدراسیون و یک هیئت دارد؟ حالا کسی نیست به این حضرات بگوید که دلاور مردان، شما که حال لازم برای برگزاری مسابقات ندارید و سال به پایان رسیده و خبری از رقابت های فوتبال نیست به چه علتی در مقابل آنهایی که می‌خواهند کار بکنند سنگ اندازی می‌کنید؟

در ادامه می‌گوید: حالا اداره کل ورزش و جوانان هم با آن طول و عرض و تشکیلات و جلال و جبروت در این رابطه چه کاری انجام داده و چگونه از حق و حقوق یکی از هیئت‌های پر کار و پر تلاش دفاع کرده و با اقدام به موقع وظایف هر کدام از طرفین درگیر این قضیه را یادآوری و تفهیم کرده است؟

به او گفتم: چه می‌گویی، از هیئت فوتبال حرف می‌زنی که تافته جدا بافته است! اساسنامه و عمل به آن که در خیلی موارد قربانش بروم. خلاصه مستقل‌اند و زیاد پاپیچ شدن می‌تواند حتی تعلیق فوتبال مملکت را به دنبال داشته باشد.

حرفم را قطع کرد و گفت: نظر تو هم درسته، فعلا تا عده‌ای بر سر کار هستند چاره‌ای جز پناه بردن به آغوش دیگران و اصرار بر کارهای غیر قانونی ندارند. ولی برادر، اداره کل باید قدم پیش بگذارد و از حق طبیعی هیئت ورزش‌های همگانی دفاع کرده و کمیته مینی فوتبال آن را که در رأسش یکی از افتخارات فوتبال اردبیل قرار گرفته حمایت کند. ترسم از این است که هم آغوش شدن با رؤسا توسط خیلی‌ها اثرات زیادی به دنبال داشته باشد مثلا برگزاری هرگونه فعالیت فوتبالی 7 نفره و 5 نفره در سطح کشور را ممنوع بکنند. راستی فوتبال ناشنوایان چطور؟ چرا اجازه می‌دهند که فعالیت آن زیر نظر هیئت ناشنوایان انجام بگیرد؟ وقتی مسابقات فوتبال غوغا می‌کند چه نیازی به مینی فوتبال وجود دارد؟ آنها یاغی هستند و بیشتر از کوپن خود در مورد فوتبال صحبت می‌کنند و باید درب کمیته‌اش تخته شود تا جسارتی به ساحت پرکار و پرتلاش هیئت فوتبال نگردد.

 




مشگین شهر، قهرمان مینی فوتبال

به همت کمیته مینی فوتبال هیئت ورزش های همگانی یک دوره مسابقه چهارجانبه بانوان به میزبانی اردبیل برگزار شد که در پایان با قهرمانی تیم مشگین شهر به پایان رسید.