1

قادر دهقان پرچمدار مربیان جوان اردبیل

همه افرادی که در دهه 50 و 60 برای فوتبال اردبیل زحمت کشیده و عرق ریخته اند برای دوست داران این رشته ورزشی عزیز هستند. معرفی به نسل جوان کسانی که در گمنامی منشأ خیر و برکت برای فوتبال ما بوده‌اند کار درخور توجه می‌تواند باشد.

در فوتبال اردبیل بودند کسانی چون مرحوم هوشنگ چمن آرا که خدمات شایانی به فوتبال کردند. چمن آرا‌ها باید به هر طریق ممکن نام و یادشان در جامعه و بخصوص در میان ورزشی‌ها و فوتبالی‌ها نباید فراموش شود.  مصاحبه هایی که در ناظر ورزش منتشر می‌شود دقیقا در راستای این اهداف می‌باشد. سعی خواهیم کرد بیشتر به سراغ عزیزانی برویم که در دو دهه 50 و 60 علیرغم کمبودها و کاستی‌ها از فوتبال دست نکشیدند و در زمین های خاکی برای برپا نگه داشتن پرچم فوتبال منطقه دوندگی کردند.

از این مصاحبه‌ها که برای ما مستلزم صرف وقت می‌باشد هدفی جز معرفی زحمتکشان عرصه فوتبال اردبیل و ادای وظیفه به عاشقان صادق و وفادار فوتبال چیز دیگری نبوده  و نخواهد بود.

تلاش خواهیم کرد اگر عمری باشد تا پایان سال بخشی از گفتگوها را به صورت کتاب نیز منتشر بکنیم تا در آینده حداقل در کتابخانه‌ها به عنوان منبعی در اختیار پژوهشگران و علاقه مندان به تاریخ فوتبال اردبیل قرار بگیرد.

برای هر مصاحبه از اولین گام تا انتشار آن باید ساعت‌ها وقت و به مقدار کافی انرژی صرف بکنیم و برای این کار خود نیز که محرکی جز علاقه مندی به فوتبال و تلاشگران سال های گذشته آن نداریم، افتخار می‌کنیم.

امیدواریم بتوانیم گوشه ای از زحمات بزرگان و زحمتکشان فوتبال این منطقه را با قلم ناتوان خود جمع آوری نماییم و برای آیندگان به یادگار بگذاریم. بدون شک با توجه به تعداد زیاد قهرمانان، زحمتکشان و افتخارآفرینان، مصاحبه با همه آنها امکان پذیر نخواهد بود. هرچند که دوست داریم اگر اجل امان بدهد به مرور در خدمت همه ستاره های فوتبال دهه 50 و 60 اردبیل باشیم. بنابراین از محضر همه بزرگوارانی که مصاحبه ممکن است با آنها به آینده موکول گردد عذر خواهی می‌کنیم. تلاش ما این خواهد بود که در کنار انتشار ویژگی‌ها و کارنامه فوتبالی برخی از بزرگان، اعضای تیم منتخب اردبیل در دور اول جام فلق را در اولویت قرار بدهیم.

از همه علاقه مندان به فوتبال و پیشکسوتان و بزرگان این رشته بابت همه کمبودها و احیانا کوتاهی‌ها و اشتباهها پوزش می‌طلبیم و از همه دوستان انتظار داریم که ما را در جهت هرچه بهتر شدن این نوشته‌ها از راهنمایی های خود بی بهره نکنند.

در بین مربیان جوانی که راه پیشرفت و تعالی را به خوبی طی کرده و در فوتبال کشور مطرح شده اند قادر دهقان برای فوتبال دوستان اردبیلی نامی آشنا است.

قادر دهقان از جمله جوانانی است که فعل خواستن را چه در دوره بازیگری و چه در زمان مربیگری به خوبی صرف کرده و برای رسیدن به اهدافی که در نظر داشته با برنامه و اصولی گام برداشته است.

نظم در کارها و برخورداری از آرشیو کامل از دوران مربیگری یکی از ویژگی های خاص این جوان علاقه مند به فوتبال و حرفه مربیگری است. برای تمام روزهای مربیگری اش در تیم‌ها یادداشت های خاص خود را دارد که به موقع می‌تواند برای علاقه مندان به تاریخ فوتبال مثمرثمر باشد. این همان بحثی است که برای نگارنده این سطور در گرداوری کتاب از “صعود تا سقوط” کمک قابل توجهی کرد.

حضور یک مربی جوان و شهرستانی در کادر فنی تیم ملی نوجوانان سندی محکم بر لیاقت و کارایی می‌تواند باشد. قادر دهقان و موفقیت های او در مربیگری و طی مسیر پیشرفت، برای فعالین جوان عرصه فوتبال اردبیل می‌تواند پیام های خاصی را داشته باشد. موقعیت دهقان در فوتبال کشور برای مربیان جوان و جویای نام اردبیل الگویی در راه رسیدن به اوج می‌باشد. حرکت با برنامه و مشخص کردن هدف و ابزار مورد نیاز برای دستیابی به آن همچون چراغی پر نور برای حرکت در تاریکی است. قادر دهقان از آن روزی که پا به توپ شد تا به امروز که یک مربی شناخته شده است هیچ وقت از تلاش برای رسیدن به اهدافش دست نکشید.

هر شکستی را پلی برای رسیدن به موفقیت‌ها به حساب آورد و در کنار همه اقدام های فنی، اخلاق حرفه ای، ادب، حفظ حرمت بزرگان، تواضع، فروتنی، پرهیز از غرور و خودمحوری و ضرورت یادگیری را فراموش نکرد.

عشق قادر به مربیگری یکی از عوامل مهم موفقیت او در این عرصه است. یوهان کرویف اسطوره فوتبال هلند می‌گوید: “مربی خوب با مدرک ساخته نمی شود”.

مربیگری باید در ذات و خون افراد باشد، صرف داشتن مدرک برای پیشرفت در این عرصه به تنهایی نمی تواند کارساز باشد. البته نمی توان منکر تجربه و همچنین کلاس و درس و تخته سیاه و رایانه و … شد. این‌ها هم مهم هستند ولی به نظر می‌رسد شرط اصلی همان باشد که کرویف گفته است. قادر نیز جز آن دسته از مربیانی است که با تمام وجود به کار در عرصه مربیگری فوتبال علاقه دارد و عشق می‌ورزد.

قادر دهقان در حال حاضر در شهر کاشان به عنوان سرمربی تیم رده نوجوانان لیگ برتری ستارگان کاشان      مشغول انجام وظیفه است. او از پارامترهای لازم برای مطرح شدن هرچه بیشتر در دنیای مربیگری فوتبال برخوردار است و امیدواریم که بتواند از استعداد خود در زمینه مربیگری به خوبی بهره برداری نماید.

شب یلدا بهانه ای بود تا قادر از کاشان به اردبیل بیاید و ما از این فرصت استفاده کردیم و علیرغم کمبود وقت با بزرگواری دعوت ما را پذیرفت تا در دفتر ناظر ورزش برای ساعاتی در خدمتش باشیم که حاصل آن متنی است که در اختیار شما علاقه مندان به فوتبال قرار می‌گیرد.

معرفی

قادر دهقان در 22 آذر ماه سال 1354 در کوچه شهید کرامتی اردبیل در پشت ورزشگاه تختی چشم به جهان گشوده است. او در دوران ابتدایی را در مدرسه شهید عادل سرایی، راهنمایی را در مدرسه پورسینا و مقطع متوسطه را در دبیرستان مدرس تحصیل کرده و دارای مدرک کارشناسی مهندسی کشاورزی است. او در سال 84 ازدواج کرده و همسرش از خانواده ورزش و دبیر ورزش بوده و دو پسر به اسامی شایان و سبحان دارد.

شروع فوتبال

دهقان در مورد چگونگی آغاز فوتبال گفت: “مثل اکثر بازیکنان، فوتبال را از کوچه‌ها و زمین های خاکی شروع کردم و در دوره راهنمایی به همراه تعدادی از همکلاس هایم در تمرینات تیم الماس اردبیل(بهداری) شرکت کردم و در رده جوانان در سال 67 وارد فوتبال باشگاهی شدم و از سال 67 لغایت 87 در تیم های الماس، شهرداری، جهاد، همیاری و ذوب آهن اردبیل، راه آهن تهران، ماشین سازی تبریز و تراکتور سازی تبریزتوپ زده ام و از سال 87 تا 89 بعنوان مدیر تیم در خدمت باشگاه ذوب آهن اردبیل در لیگ دسته 2 کشور بودم”.

مربیان دهقان

” در طول دوران بازیگری افتخار شاگردی مربیان زیادی را داشتم که کریم اسدی بقال، نادر مشروطه، کرامت جعفری، جمال پیله ور، حاج رحمان یعقوبی، مرسل وقری، محبوب داوردان، غفور نژاد ابراهیم، ناصر ابراهیمی، مسعود اقبالی، بهروز تابانی، احد شیخ لاری، بیوک حاجی اوف، مهدی دینورزاده، عباس موسیوند، حمید علیدوستی، حسن آذرنیا و محمد اخوان از آن جمله می‌باشند”.

فوتبال اردبیل

” تا جائی که شاهد بوده ام فوتبال اردبیل دوران پرفراز و نشیبی را تجربه کرده است. پرفرازترین آن به جام فلق بر می‌گردد که طی سه سال مقام های اول تا سوم را کسب کرد و بعد از آن به صورت سینوسی گاهی دوران درخشان و گاهی در سراشیبی بوده است. به دنبال ورود پول به فوتبال کشور، محرومیت اردبیل از صنایع بزرگ و نبود حامی مالی به طور کامل فوتبال منطقه را تحت تأثیر قرار داد و این خود یکی از دلایل ناکامی پایدار برای فوتبال اردبیل است”.

وی نبود امکانات و زمین های مناسب و قابل استفاده در طول سال، عدم وجود باشگاه های معتبر و سازمان یافته، نبود مسابقات متعدد و منظم باشگاهی و عدم مدیریت مناسب را از دیگر دلایل ناکامی فوتبال اردبیل برشمرد.

موفقیت در فلق

دهقان دلیل موفقیت فوتبال اردبیل در مسابقات فلق را ناشی از عوامل زیر می‌داند:

*فعالیت تعداد زیاد و قابل توجه تیم‌ها در سطح اردبیل

*برگزاری مسابقات و کثرت رقابت ها

*صداقت و صمیمیت در بین اعضای تیم ها

*وجود زمین های خاکی در سطح شهر که متأسفانه به مرور زمان به ساختمان های اداری و مسکونی تبدیل شدند.

*برگزاری مسابقات آموزشگاهی در سطح شهر و استان که نقش پررنگی در پرورش استعداد‌ها داشت

*عدم نقش آفرینی پول در فوتبال کشور در آن مقطع زمانی

وی در ادامه می‌گوید: “باید به یاد داشته باشیم برای داشتن بازیکنان توانمند و با اخلاق به مربیان اخلاق مدار و توانا نیاز داریم. از طرف دیگر با توجه به نبود باشگاه های معتبر هر شخص از راه رسیده ای به راه انداری یک تیم و یا مدرسه فوتبال اقدام می‌کند و همه مسئولیت‌ها از قبیل مربیگری، مدیریت، سرپرستی و تدارکات را بر عهده می‌گیرد. در چنین مواقعی انتظار وجود رقابت با کیفیت بالا و ظهور استعداد های ناب نمی تواند منطقی و قابل قبول باشد”.

دوستان فوتبالی

“خدا را شاکرم که به واسطه فوتبال دوستان زیادی را در جای جای ایران پیدا کرده ام، اما به واسطه هم سن و سال بودن، بیشتر با قادر تیموری، شهرام جوادزاده ، بهرام شیخلووند و احد عروجی صمیمی تر هستم”.

جام عقاب

“جام عقاب در پیشرفت بازیکنان و تیم های آن دوران فوتبال اردبیل بیشترین سهم را داشته است. جامی که زحمات برپایی آن بر عهده مرد زحمتکش فوتبال منطقه زنده یاد هوشنگ چمن آرا بود. در اردبیل با توجه به شرایط جوی در ایام منتهی به ایام عید نوروز برپایی مسابقاتی چون جام عقاب نیاز به عاشقان راستین داشت که خوشبختانه تیم‌ها و برگزار کنندگان جام از این ویژگی برخوردار بودند”.

مربیگری

“از سال 89 به صورت رسمی وارد عرصه مربیگری شدم و در رده های سنی شهرداری و ذوب آهن به عنوان سرمربی و در بزرگسالان شهرداری در لیگ دسته یک، مربی و در رده ملی در تیم ملی نوجوانان به مدت دو سال دستیار اول بودم. همچنین استعداد یاب رسمی فدراسیون برای تیم های ملی رده های پایه بوده ام”.

خاطره فوتبالی

“در سال 73 در یک بازی حساس برای مشخص کننده تیم صعود کننده به لیگ دو در شهرستان خلخال در قالب تیم شهرداری به مصاف سپیدرود رشت رفتیم”.

“در نیمه اول این دیدار با اشتباه خط نگهدار یک بر صفر عقب افتادیم و در ادامه با هنرنمایی بازیکنان تیم از جمله مرحوم مقصود بایرامی و زنده یاد ناصر عروجی، ودود اسحق زاده، محمد قلیزاده، یونس مهدیزاده و میر رضا حسینی 2بر 1 پیروز شدیم و صعود کردیم. در آن بازی نقش مرحوم مقصود بایرامی به عنوان کاپیتان تیم خیلی تأثیرگذار بود”.

“در سال 83 به همراه تیم ذوب آهن اردبیل در یک شب سرد و زمستانی با یک اتوبوس واحد عازم مریوان شدیم. داخل اتوبوس خیلی سرد و ناراحت کننده بود. قادر تیموری به شوخی می‌گفت اگر ما را از دستگیره های اتوبوس آویزان بکنند مثل گوشتِ یخ زده خواهیم شد. با آن همه رنج و زحمت در مریوان پیروز شدیم و همان سال ذوب آهن به دسته دو صعود کرد”.

او در ادامه گفت: “این خاطرات را یادآوری کردم که دوستان بدانند در دهه های گذشته برای پابرجا ماندن فوتبال اردبیل زحمات زیادی کشیده شده است ولی الآن متأسفانه فقط شاهد پسرفت آن هستیم”.

“فوتبال اردبیل به روزی افتاده است که تیم اول آن از تیم دوم آستارا در لیگ سه فصل گذشته(با همه احترام به فوتبال آستارا) 6 گل می‌خورد ون ماینده فصل جاری استان در لیگ دسته سه در یک بازی دوستانه 15 بر هیچ شکست می‌خورد.

حبیب نجفلو

معمار فوتبال نوین اردبیل. صمیمانه از زحمات وی قدردانی کرده و آرزوی سلامتی دارم.

اژدر عمی

نمونه کامل یک هوادار واقعی ورزش  فوتبال. خدایش بیامرزد.

مشهدی عارف

انسانی دل پاک و زحمتکش که فوتبال اردبیل را عاشقانه دوست داشت.

حرف آخر

“برای همه پیشکسوتان ارشمند ورزش و فوتبال اردبیل آرزوی سلامتی دارم و به روح همه بزرگانی که در بین ما نیستند درود می‌فرستم”.

“امیدواریم مثل دهه های گذشته شاهد موفقیت فوتبال اردبیل و حضور استعداد های این منطقه در تیم های ملی پایه و درخشش دوباره تیم های استان در لیگ های مختلف باشیم”.

“آرزو می‌کنم سرمایه های اصلی فوتبال در جایگاه واقعی در خدمت فوتبال استان باشند. از مسئولین استان درخواست می‌کنم که با توجه به  فوتبال استان از کوچ بازیکنان زیر 18 سال منطقه جلوگیری نمایند”.

 

 

 

 

 

 

 

 




ثبت شکایت بیرانوند از پرسپولیس در کمیته وضعیت

وکیل دروازه بان سابق پرسپولیس گفت: هر حکمی فدراسیون فوتبال در پرونده بیرانوند بدهد قبول می کنیم زیرا این موضوع داخلی است.

مصطفی سلیمانی درباره شکایت علیرضا بیرانوند از باشگاه پرسپولیس به کمیته وضعیت فدراسیون فوتبال اظهار داشت: اختلاف ما با پرسپولیس درباره میزان مطالبات بیرانوند است و مدارک مان را در اختیار کمیته وضعیت قرار دادیم تا به این پرونده رسیدگی و حکم خود را صادر  کند‌.

وی درباره اینکه در صورت نتیجه نگرفتن از کمیته وضعیت پرونده را در مراجع بین المللی مانند فیفا پیگیری می کند، توضیح داد: این موضوع داخلی است و ارتباطی به فیفا ندارد. هر حکمی فدراسیون فوتبال ایران بدهد قبول می کنیم زیرا به عدالت کمیته وضعیت ایمان داریم.

وکیل بیرانوند درباره اینکه به نظر می رسد کمیته وضعیت تاکنون نامه ای درباره دریافت این شکایت برای باشگاه پرسپولیس ارسال نکرده است، گفت: من در جریان این موضوع نیستم. معمولا مدتی طول می کشد تا پس از تشکیل پرونده از طرف مقابل لایحه بخواهند و این تاخیر هم طبیعی است. به هر حال ما پرونده را در کمیته وضعیت ثبت کرده ایم و اکنون منتظر سایر مراحل می مانیم.

سلیمانی درباره جلسات خود با تیم مدیریتی جدید باشگاه پرسپولیس برای پیگیری طلب بیرانوند عنوان کرد:  اعتقاد داریم بیرانوند حدود ۵ میلیارد از پرسپولیس طلب دارد اما تیم مدیریتی جدید هم با ما به توافق نرسیده اند.

 




هنرنمایی محمد قلیزاده در فوتبال ایران

دنیای اردبیل؛ نود و نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل و با بررسی مسائل مختلف فرهنگی و ورزشی استان با عناوین،اصلاح امور در فوتبال“، چه کسی به فکر فوتبال است و  … منتشر شد.
دانلود نسخه PDF نود ونهمین شماره نشریه دنیای اردبیل
/http://donyayeardabil.ir/wp-content/uploads/2020/05/pdfjoiner-13.pdf

مطالب موجود در صفحه دوم  شماره نود و نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*مدیریت مخلص؛ نیاز ورزش کشور

*روزهای سرنوشت ساز در انتظار فدراسیون پنج ستاره

مطالب موجود در صفحه سوم نود و نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*چه کسی به فکر فوتبال است

*اصلاح در امور فوتبال

*تیموری و خدنگی در اردوی تیم ملی ناشنویان

مطالب موجود در صفحه چهارم و پنجنود و نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*هنرنمایی محمد قلیزاده در فوتبال ایران

*مطالب موجود در صفحه  ششم نود و نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*وزنه برداری استان در انتظار مدیری شایسته

مطالب موجود در صفحه هفتم نود و نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*حفظ و جذب سرمایه گذاران توانمند در حوزه گردشگری

مطلب موجود در صفحه هشتم نود و نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*عملیات اجرایی باند دوم سه راهی سربند، مشگین شهر آغاز شد

*تصفیه خانه فاضلاب شهرستان پارس اباد سال 1400 به پایان می رسد

 




روزهای سرنوشت ساز برای فدراسیون پنج ستاره

اعضای مجمع فدراسیون فوتبال در آستانه آزمایشی بزرگ قرار گرفته‌اند. قرار است در اسفندماه انتخابات رئیس فدراسیون بر اساس اساسنامه جدید برگزار شود. آیا این بار ساختار فدراسیون تغییرات اساسی را شاهد خواهد بود و یا چون پنج سال گذشته سرنوشت آن همچنان به دست افراد کنگر خورده و لنگر انداخته سپرده می‌شود؟

وضعیت نابسامان فدراسیون فوتبال در سایه مدیریت گروه و باند حاکم بر آن، مسئله‌ای روشن و آشکار‌ می باشد. اینکه اعضای هیئت رئیسه فعلی و دست نشاندگان آنها توان پذیرش واقعیت‌ها را نداشته باشند تعجب آور نیست چرا که به تجربه ثابت شده است حاکمین فعلی برای از دست ندادن موقعیت‌شان در فوتبال کشور حاضرند به کف‌های روی آب نیز چنگ بیاندازند.

فوتبال اردبیل روزهای سرنوشت‌سازی را در پیش رو دارد. با احساس مسئولیت و اقدام مناسب و در خور توجه اعضای مجمع می‌توان آینده‌ای روشن برای آن ترسیم کرد. درست است که غیر فوتبالی‌های فعال در فدراسیون برای ریشه دوانیدن در آن خوب مهره چینی کرده و نقشه‌ها پیاده نموده‌اند ولی حضور تأثیرگذار فوتبالی‌ها می‌تواند در قطع ریشه‌های نابجای آنها برای همیشه تأثیر بگذارد و فوتبال این کشور را از وجود غیر فوتبالی‌های پرادعا پاک و فضای آن را برای کار شبانه روزی و مدیریت جهادی آمهده نماید.

فدراسیون پنج ستاره از ترکش های قرارداد ویلموتس نجات نیافته با مسئله دیگری چون توقیف ساختمان‌اش مواجه می‌شود. هرچند که بحث مزایده به عقب افتاده اما همه این مسائل که همچون دانه‌های تسبیح به دنبال هم قرار گرفته‌اند، دلیل روشن و مدرکی واضح بر چگونگی مدیریت حاکم بر پرطرفدارترین رشته ورزشی کشور است.

شاخ و برگ‌های عوامل قدرت در فدراسیون فوتبال باید بریده شود. این امر با جایگزینی و یا دور کردن آنها از صحنه با توجه به سناریوهای اجرا شده از قبل در انتخابات استان‌ها مقدور نیست، چاره این کار بیدار کردن وجدان‌ها می‌باشد. درک کامل از وضعیت فوتبال و چگونگی حال و روز آن و تصمیم گرفتن به دور از هرگونه جانبداری در روز مجمع و در نظر گرفتن نفع جامعه و فوتبال می‌تواند در دمیدن نفسی تازه به کالبد بی‌جان این رشته ورزشی مؤثر واقع شود.

هفته گذشته بهاروند سرپرست فدراسیون با موضعگیری در قبال منتقدان فدراسیون و هیئت رئیسه آن نشان داد که او و دوستانش در فدراسیون چندان به روزهای خوب مدیریتی در روزهای آینده امیدوار نیستند.

او تهدید کرد و گفت: احدی حق انتقاد از اعضای مجمع را ندارد. حال چه این آقای بهاروند دوست داشته باشد و چه گفته‌های ما و منتقدان به مذاقش خوش نیاید باید پذیرفت که حال و روز فعلی فدراسیون و فوتبال حاصل دستپخت مدیریتی وی و دوستان و یارانش در پنج سال اخیر می‌باشد.

آقای بهاروند از چه جایگاهی و با آویزان شدن از کدام ریسمانی انتقاد کردن از اعضای مجمع را قدغن اعلام می‌کند. عجب روزگاری است فوتبال ایران در بسیاری از نقاط کشور زمینگیر شده، فساد در فوتبال به سوژه روز تبدیل گردیده، ویلموتس‌ها و قراردادهای منعقده نقل محافل بوده و حالا می‌فرمایند که صحبت از اعضای مجمع گناه بزرگی است که نباید به آن اقدام گردد.

اعضای مجمع اگر بخواهند می‌توانند انقلابی به یادماندنی در فوتبال کشور ایجاد بکنند. زمینه خداحافظی امتحان پس داده‌های ناموفق را فراهم کرده و با اعتماد به چهره‌های مقبول و قابل قبول جامعه ورزش و فوتبال فصل نوینی را در تاریخ این رشته ورزشی باز نمایند.

نگاهی به اسامی هیئت رئیسه فعلی فدراسیون نمی‌تواند خالی از لطف باشد. مهدی تاج، علی کفاشیان، حیدر بهاروند، لیلا صوفی‌زاده، کاظم طالقانی، فریدون اصفهانیان، هدایت ممبینی، محمود اسلامیان و محمود شیعی تصمیم گیرندگان اصلی فوتبال در پنج سال اخیر بوده‌اند. یعنی حال و روز این روزهای فوتبال ما حاصلی از تفکر، ابتکار، آینده نگری و برنامه‌ریزی آنهاست. راستی آیا می‌توان به عوامل مؤثر در ایجاد وضعیت فعلی دوباره اعتماد کرد؟

 

 




تیموری و خدنگی در اردوی تیم ملی فوتبال ناشنوایان

قادر تیموری مربی نام آشنای اردبیل به عنوان مربی تیم ملی فوتبال ناشنوایان در اردوی آمادگی این تیم حضور دارد.

این اردو که به منظور آماده شدن تیم فوتبال ناشنوایان برای حضور در رقابت های آسیا و اقیانوسیه و انتخابی المپیک 2021 برزیل برگزار می شود در گام اول با 25 بازیکن آغاز شده است.

بعد از شناخت نفرات اصلی از 26 دی ماه مرحله دوم اردو زیر نظر کادر فنی در دانشگاه خوارزمی کرج برگزار می شود.

قادر تیموری یکی از مربیان جوان و با دانش فوتبال اردبیل، در تیم ملی ناشنوایان کارنامه مطلوبی دارد و حضور چندین ساله وی در کادر فنی این تیم دلیلی بر این ادعا می باشد.

علاوه بر قادر تیموری در تیم ملی ناشنوایان، ورزش اردبیل نماینده دیگری نیز دارد. سخاوت خدنگی رئیس هیئت ناشنوایان استان و از زحمتکشان عرصه ورزش منطقه، سرپرستی تیم ملی ناشنوایان کشور را بر عهده دارد.

برای یاران خوش‌نام ورزش استان سخاوت خدنگی و قادر تیموری موفقیت آرزو می نماییم




اصلاح در امور فوتبال

اعلام آمادگی علی کریمی برای حضور در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال از نشانه‌ها و آثار اساسنامه جدید فدراسیون است. اساسنامه‌ای که نسبت به گذشته، راه را برای حضور فوتبالی‌ها هموار کرده و آن را از انحصار غیر فوتبالی‌های آویزان از مجموعه فوتبال خارج کرده است.

امیدواریم شرایط مورد نیاز برای کاندیداتوری هیئت‌های استانی نیز دچار تغییرات گردد تا در مراکز استان‌ها چهره‌های فوتبالی امکان نامزدی داشته باشند. سال‌هاست اساسنامه مورد قبول فدراسیونی‌ها امکان تغییرات در رؤسای هیئت‌های استانی را غیر ممکن کرده است. وقتی در تأیید صلاحیت نامزدها ریش و قیچی به دست عوامل رئیس هیئت استان سپرده می‌شود حذف چهره‌های مقبول و رقیب به آسانی امکان پذیر می‌شود. هرگونه اعتراض برای رد صلاحیت‌ها چاره ساز نمی‌شود چرا که فدراسیون‌نشین‌ها از دست دادن مهره‌های دست‌نشانده را بر نمی‌تابند و به هر طریق ممکن در تثبیت موقعیت عوامل خود اقدام می‌کنند.

اگر اساسنامه هیئت‌های استانی بر اساس واقعیت‌های موجود امکان تصمیم‌گیری در مورد نامزدها توسط عوامل هیئت‌های استانی را محدود کند می توان برای برگزاری انتخاباتی که نتایج اش از قبل مشخص نباشد امیدوار شد.

امتحان پس داده ها

خبر می‌رسد که امتحان پس داده‌ها همچنان در اندیشه تکیه زدن بر صندلی مدیریت در ساختمان سئول هستند. با وضعیتی که فوتبال ما دارد تلاش برای ماندن در عرصه تأسف‌آور است. درایت آن‌ها در پنج سال گذشته بر همگان روشن شده است. گویا مزه مدیریت فوتبال بدجوری زیر دندان بعضی‌ها مزه داده که دلبسته آن شده‌اند.

شایسته سالاری

فوتبال برای نجات از وضعیت فعلی نیاز دارد که کار و بار و امور آن را به دست افراد صلاحیت دار بسپارند. افرادی که هم در فوتبال صاحب نظر باشند و هم از نظر علمی و تحصیلات آکادمیک سابقه روشن داشته باشند.

حضور فوتبالی‌ها می‌تواند عرصه را برای دلال‌ها، کارچاق‌کن‌ها، شارلاتان‌ها، فرصت طلب‌ها و نان به نرخ روز خورها تنگ نماید. وقتی شایسته‌ها در رأس امور فوتبال قرار بگیرند سهم خو اهان و بادمجان‌های دور بشقاب جرئت پرسه زدن در اطراف آن را پیدا نمی‌کنند.

بحث ماندن در رأس فوتبال چنان در ساختار آن ریشه دوانیده که در سطح کشور نیز آن هایی که در استان‌ها و شهرستان‌ها قدرت فوتبال را در اختیار دارند هرگز حاضر به ترک آن نبوده و نیستند. چنین تفکری استفاده از هر وسیله‌ای و ابزاری را ممکن می‌سازد. قبیله سالاری، باند و جناح گرائی و قوم و خویش بازی از جمله عواملی هستند که در تعیین تکلیف مدیریت فوتبال در استان‌ها نقش آفرینی می‌کنند.

یک خاطره

یکی از کاندیداهای ریاست هیئت فوتبال در مرکز یکی از استان‌ها تعریف می‌کرد: “به عنوان یک ورزشی نویس، منتقد هیئت فوتبال بودم. با اعلام رسمی ثبت نام کاندیداها، اقدامات قانونی را به موقع انجام دادم. علیرغم ارائه مدارک متعدد، کمیته سه نفره با رهبری دبیر هیئت صلاحیت من را در ارتباط با سابقه 5 سال مدیریت رد کردند. اعتراض‌ها کارساز نشد و در نهایت من را از حضور در رقابت محروم نمودند. مدت‌ها گذشت. آقایی که با عنوان دبیر هیئت در رد صلاحیت‌ام نقش اصلی داشت برای یک کار شخصی به من مراجعه نمود. از او گلایه کردم که چرا با من رفتار مناسب ننموده و در روز روشن حق‌ام را پایمال کرده است.

لبختدی زد و با افتخار گفت: شما از ما انتقاد کردید، هرچه گفتیم که از موضع‌ات کوتاه بیایی قبول نکردی، ما هم رد صاحیت‌ات کردیم تا تلافی نماییم.

آیا جای تأسف ندارد که بر فوتبال ما این قبیل افراد حکومت بکنند. این‌ها مدعی نوآوری و تحرک بخشیدن به فوتبال و بالاتر از همه اجرای عدالت در فوتبال هستند!!

تا زمانی که فوتبال ما از وجود چنین افراد مغرض، ناآگاه و آلت دست پاک نشود، فوتبال روی خوش نخواهد دید.

 




چه کسی به فکر فوتبال ماست

کدام یک از رشته‌های ورزشی در بین نسل جوان از موقعیتی چون فوتبال برخوردار می‌باشد؟ چرا فوتبال با آن همه هوادار و طرفدار در دریایی از مشکلات دست و پا می‌زند و چرا برای پایان دادن به همه حرف‌ها و حدیث‌ها در مورد مدیریت آن کاری منطقی و قابل قبول در دستور کار قرار نمی‌گیرد؟

ماجرای قراردادهای منعقده و به خصوص چگونگی آمدن و رفتن ویلموتس و پرداختی‌های انجام یافته به وی خود داستانی است که پرداختن به آن قادر خواهد بود زوایایی از نحوه و شاهکار مدیریتی سینه چاکان حضور در عرصه فوتبال را روشن و آشکار بکند.

برای فوتبال ما چه کسی دل می‌سوزاند و چه دسته و گروهی در آرزوی سربلندی و موفقیت آن هستند؟ قبول مسئولیت در فوتبال آیا هدفی جز خدمت می‌تواند داشته باشد؟ اگر خلاف آن ثابت گردد و یا درجا زدن و گامی به جلو برنداشتن به اثبات برسد باید همچنان بر بودن‌ها و ادامه مسئولیت‌ها اصرار شود و پافشاری گردد؟

چه کسی به فکر فوتبال ماست؟ آیا آن‌هایی که وعده دادند و آمدند و همچنان مایل به ماندن هستند، می‌توانند بگویند که با کدام برنامه و تدبیر آمدند و به کدام یک از اهداف دست یافتند و بر عظمت و بزرگی فوتبال افزودند و بر کارنامه‌هایشان صفحات زرینی اضافه نمودند؟

آیا می‌توانند بگویند که عوامل شکست‌ها، ناکامی‌ها و عدم موفقیت‌ها در اجرای برنامه‌ها را شناسایی کردند و به موقع در اختیار افکار عمومی قرار دادند و نسبت به رفع اشکالات اقدام نمودند؟ آیا آن‌ها در مدتی که برای فوتبال حکمرانی کرده‌اند عدالت را در مورد فوتبال نقاط مختلف کشور به مورد اجرا گذاشته‌اند و از هر گونه مهره چینی و بازی شطرنج برای پیروزی در مجامع انتخاباتی دوری نموده‌اند؟

آیا این‌ها که خود را مالک فوتبال و دلسوخته آن می‌دانند وضعیت فوتبال در اقصی نقاط کشور را رصد کرده‌اند و با قانون شکنان و خودمحورها برخورد نموده‌اند؟

به کسانی که با استفاده از موقعیت برای دوستان و گوش به زنگ‌ها عناوینی قلابی و خود ساخته بخشیده‌اند چه گفته‌اند و چه توصیه‌هایی نموده‌اند؟

آیا عاشقان مسافرت‌ها و مأموریت‌ها و باندبازها و غیر فوتبالی‌ها می‌توانند به فکر فوتبال ما باشند؟ فوتبال این کشور تا به دست صاحبان اصلی‌اش سپرده نشود و تا آویزان‌ها و فرصت طلبان از آن طرد نشوند امیدواری برای بهبود اوضاع سرابی بیش نخواهد بود.

 




هنرنمایی محمد قلیزاده در فوتبال ایران

اگر تاریخ فوتبال اردبیل را برای شناخت چهره های تأثیرگذار آن ورق بزنیم در میان اسامی بزرگان فوتبال این دیار محمد قلیزاده را در جایگاهی والا و غرورآفرین خواهیم دید.

بدون شک محمد قلیزاده یکی از گنجینه های ارزشمند فوتبال منطقه به شمار می رود. در دهه 70 زمانی که جوان بلند بالای فوتبال اردبیل برای ادامه راه قهرمانی اش به تیم بنیاد شهید تهران پیوست درخشش در فوتبال ایران و تاریخ سازی اش در فوتبال اردبیل کلید خورد.

محمد قلیزاده از جمله بازیکنان اردبیلی است که در سطح بالای فوتبال کشور بازی کرده و پیراهن یکی از تیم های مطرح دهه 70 یعنی پلی اکریل اصفهان را به تن کرده است.

محمد قلیزاده حضورش در سطح اول فوتبال کشور سال ها ادامه داشت. وقتی یک بازیکن شهرستانی در دهه 70 موفق به قرار گرفتن در ترکیب ثابت یک تیم معروف در لیگ آزادگان می شود هیچ دلیلی جز لیاقت و استعداد وی نمی تواند داشته باشد.

در ایامی که شهرستانی بودن عاملی برای ماندن در پشت درهای معروفترین تیم های ایرانی محسوب می شد درخشش بازیکنی به نام محمد قلیزاده در فوتبال اصفهان و ایران مهر تأییدی بر لیاقت و توانایی های آن جوان محبوب و محجوب بود.

محمد قلیزاده عمر خود را در راه فوتبال صرف کرده است. ورزشکارانی که در کنار توانایی های فنی از اخلاق و رفتار حسنه برخوردار می شوند در جامعه و در بین علاقه مندان ورزش از احترام خاص برخوردار می شوند و محمد قلیزاده از این دسته فوتبالست هایی است که سال ها جایگاه خود را در قلب هواداران واقعی فوتبال اردبیل حفظ کرده است.

محمد قلیزاده و قلیزاده ها برای فوتبال اردبیل سنگ تمام گذاشته و برای سربلندی و سرافرازی آن از هیچ کوششی کوتاهی نکرده اند. آیا فوتبال ما نیز توانسته است بخشی از زحمات و خدمات آنها را جبران بکند؟ مسلما جواب منفی است و همین مسئله خود یکی از معضلات فوتبال ما به شمار می رود.

تکریم بزرگان و قدردانی از تلاشگران عرصه فوتبال، ترتیب دادن مراسم یک ساعته نبوده و نیست. نسل جوان برای قرار گرفتن در مسیر درست و صحیحِ پیشرفت نیاز به شناخت کامل از بزرگان فوتبال منطقه دارند. برای شناساندن و معرفی آنها به نسل جوان چه کاری انجام شده است؟

بزرگان فوتبال اردبیل تا زمانی که در قید حیات هستند مورد توجه قرار نمی گیرند و زمانی که جان به جان آفرین تسلیم می کنند مسابقه سرعت در صدور بیانیه و حضور در مراسم تشییع و تدفین و ترحیم آغاز می شود و در کنار آن مصاحبه های مختلفی آنجام می شود.

قدر بزرگان فوتبال خود را در دوره حیات آنها بدانیم و از تجربیات گرانبهایشان در راه بهبود اوضاع فوتبال منطقه کمک بگیریم.

صبوری، متانت، حفظ حرمت کسوت، احترام به تماشاگران، دوری از حاشیه، رعایت اخلاق حرفه ای، تعصب بالا و عشق به فوتبال از ویژگی های محمد قلیزاده است.

کسانی که ازمحمد شناخت دارند و یا در سفر های ورزشی همراهش بوده اند و یا افراادی که با او هم تیمی بوده‌اند همگی به ادب، بزرگواری و جوانمردی او تأکید می کنند و دقیقا این نکته ای است که او را به محبوب قلوب دوستداران فوتبال منطقه تبدیل کرده است.

محمد قلیزاده وقتی در سال 74 به تیم پلی اکریل اصفهان پیوست و تقریبا در همه بازی های آن فصل در خط دفاعی انجام وظیفه نمود به عنوان نماینده فوتبالیست های جوان اردبیلی برای فوتبال منطقه آبروداری کرد و شأن و منزلت جوانان اردبیلی را به جامعه فوتبالی کشور معرفی نمود.

معرفی

محمد قلیزاده در شهریور ماه 1343 در محله زینال و در یک خانواده ورزشی و ورزشدوست چشم به جهان گشوده است. ورزش با خانواده قلی زاده پیوند ناگستنی دارد تا جایی که برادران وی چون جاوید و تقی نیز از ورزشی های پرافتخار اردبیل به شمار می روند.

مدارس

محمد دوران ابتدایی را در مدارس سعدی و وحیدی تحصیل کرد و در مقطع راهنمایی در ارباب زاده و دوره دبیرستان را در طالقانی بر سر کلاس درس رفت.

اولین تیم

علاقه شدید او را به سمت فوتبال هدایت کرد. در محله زینال از هر فرصتی همراه با بچه های محل با توپ پلاستیکی عرق می ریخت تا اینکه با حضور در تمرینات تیم شهید رجایی (15خرداد) فصل جدیدی در زندگی فوتبالی او گشوده شد. او در تیم شهید رجایی تمریناتش را زیر نظر عارف منتظر علیه و مصطفی فیروزی ادامه داد و برای رسیدن به اوج و دستیابی به هدف فوتبال را جدی گرفت.

استقلال اردبیل

استقلال اردبیل مقصد بعدی محمد قلیزاده بود. در تیم استقلال بود که محمد به عنوان مدافعی مطمئن با ویژگی های یک مدافع تمام عیار و ششدانگ به فوتبال اردبیل معرفی شد.

او یک پای ثابت تیم منتخب اردبیل شد. در جام فلق محمد قلیزاده به عنوان آخرین مدافع در کنار فیض اله نیک نژاد به نقطه قوت تیم اردبیل تبدیل شد.

در تیم منتخب اردبیل نقش او در حراست از دروازه تیم و جلوگیری از نفوذها و فروریختن دروازه چشمگیر و تحسین برانگیز بود.

در جام فلق محمد قلیزاده برای تیم اردبیل نعمت بزرگی بود. بازیکنی که بدون حاشیه در خدمت تیم قرار می گرفت و بهترین بازی ها را برای پیروزی و خوشحالی تماشاگران انجام می داد.

باشگاه ها

محمد در سال 1379 با پیراهن تیم شهرداری اردبیل و در رقابت های لیگ دسته دوم با دنیای قهرمانی فوتبال خداحافظی کرد. او در طول دوران بازیگری پیراهن تیم های 15 خرداد، استقلال و بافت تلیس اردبیل، بنیاد شهید تهران، پلی اکریل اصفهان، شهرداری تبریز و شهرداری اردبیل را برتن کرد.

فوتبال دهه 50

وی معتقد است: “دهه 50 نقطه آغاز برای معرفی فوتبال اردبیل و استعدادهای جوانان منطقه بود. در این دهه بازیکنانی چون هوشنگ معماری، حسن پاسبان، مرحوم جعفر صراطی و .. مقدمات آقایی فوتبال اردبیل را فراهم کردند.

فوتبال دهه60

محمد قلیزاده دهه 60 را دهه اوج فوتبال اردبیل می داند: “در این دهه اردبیل به عنوان قطبی در فوتبال کشور مطرح شد و بازیکنان بزرگی چون مرحوم مقصود بایرامی، علیرضا حکیم زاده، بیژن زرگین، بهنام دولت، عزیز گنجگاهی، مرحوم ناصر عروجی و… را به فوتبال ایران معرفی نمود”.

دوستان فوتبالی

او مرحوم مقصود بایرامی، مرحوم ناصر عروجی، بهنام دولت، یونس مهدیزاده، فیض اله نیک نژاد و رضا گنجگاهی را از دوستان صممیمی فوتبالی نام می برد.

مقایسه فوتبال امروز با فوتبال دهه 60

“فرق فوتبال امروز با دوران ما در امکانات خلاصه می شود. در آن روزگاران امکاناتی نبود و بازیکنان با پرداخت شهریه هزینه تیم ها را تأمین می کردند اما اتحاد، همدلی و از همه مهم تر وجود بازیکنانی قدر و متعصب روزهای بسیار خوبی برای فوتبال اردبیل رقم زده بود.

موفقیت در جام فلق

او دلایل اصلی موفقیت فوتبال اردبیل در جام فلق را وجود بازیکنان قدرتمند با خصوصیات منحصر به فرد، احساس مسئولیت بازیکنان، وجود همدلی و یک رنگی، برگزاری منظم مسابقات باشگاهی، تلاش صادقانه اعضای هیأت فوتبال و دست اندرکاران تیم منتخب، توجه به تیم و رفع نیازهای آن در حد امکان و وجود پشتوانه قوی از بازیکنان می داند.

او در ادامه می گوید: “از طرف دیگر  وجود زمین های خاکی در نقاط مختلف شهر از قبیل زمین های عقاب، شاهین، استقلال و دارایی و کرداحمد و برگزاری رقابت های مختلف در طول سال از دیگر عوامل رشد و شکوفایی فوتبال دهه 50 و 60 می باشد”.

مربیگری

او کارت مربیگری دارد. سرمربیگری ذوب آهن اردبیل و شهرداری اردبیل در رقابت های لیگ دسته دوم و سه آزادگان را در کارنامه خود دارد. به همراه مرحوم مقصود بایرامی و مرسل وقری در تیم امید اردبیل مربیگری کرده و چندین سال تیم فوتبال دانشگاه محقق اردبیلی را رهبری نموده و با این تیم به نائب قهرمانی رقابت های دانشجویی در کشور دست یافته است.

خاطره فوتبالی

قهرمانی با تیم منتخب اردبیل در دور اول جام فلق در سال 66 را یکی از بهترین خاطرات فوتبالی خود می داند.

او پیروزی بر پرسپولیس تهران با تیم پلی اکریل در ورزشگاه آزادی را نیز از خاطرات فوتبالی خود ذکر می کند.

پلی اکریل و پرسپولیس

دیداری که در ذهن و خاطره محمد قلیزاده ماندگار شده است دیداری است که در چارچوب رقابت های جام آزادگان در دوازدهم خرداد ماه سال 74 در ساعت 17 در ورزشگاه آزادی به قضاوت حسین عسگری و کمک علی خسروی و رضاشمس رفیعی در حضور 35 هزار تماشاگر برگزار شده است.

در تیم پرسپولیس تهران بازیکنانی چون نیما نکیسا، پیروانی، قنبرپور، رهبری فرد، سعداوی، نامجومطلق، محبوب، عبدی، عاشوری، شافعی، براتپوری، ترابیان، کرمانی مقدم و مهدی مهدوی کیا بازی کردند.

در این دیدار محمد قلی زاده برای پلی اکریل 90 دقیقه بازی کرد. وی در مقابل تماشاگران پرسپولیسی بازی بسیار خوبی به نمایش گذاشت و بارها در خط دفاعی پلی اکریل مهاجمان معروف و نامی پرسپولیس را ناکام گذاشت.

این دیدار با نتیجه 2بر1 به نفع پلی اکریل به پایان رسید. گل های پلی اکریل را محمد مؤمنی(2گل) و تنها گل پرسپولیس را مهدی مهدوی کیا به ثمر رساندند.

حبیب نجفلو

معمار فوتبال نوین اردبیل و بنیانگذار فوتبال باشگاهی

اژدر عمی

یادگار فوتبال و استادیوم اردبیل

مشهدی عارف

زحمتکش صادق فوتبال اردبیل

در پایان مصاحبه از لزوم حفظ حرمت پیشکسوتان سؤال می کنم، به طور خلاصه می گوید: پیشکسوتان و بنده حقیر از فراموش شدگان فوتبال اردبیل هستیم!!!

 

 

 

 




سلیم رحیمی؛ مهاجمی زهردار، هنرمندی نامدار

چهره های مطرح در فوتبال دهه 50 و 60 اردبیل هر کدام برای خود یلی هستند قابل احترام و تکریم. کارنامه ورزشی آنها به دلیل رفتار مناسب، تربیت صحیح و آموزش اصولی دارای کمترین نقاط ضعف می باشد.

ورزش و فوتبال برای انسان در سطح اجتماع جایگاهی می بخشد که نگه داری و ارتقای آن در اختیار خود ورزشکاران است و اگر می بینیم که فوتبالیست های دهه 50 و 60 محبوبیت خود را در جامعه حفظ کرده و همچنان مورد توجه علاقه مندان می باشند علتی جز رفتار و برخورد مناسب آنها نداشته و ندارد.

سرگذشت همه آنهایی که در سرافرازی فوتبل دو دهه یاد شده اردبیل نقش آفرینی کرده اند برای ماندن در دل تاریخ ورزش این منطقه به طریقی باید جمع آوری و در یک مجموعه ای برای آیندگان به یادگار گذاشته شود.

در میان ورزشکاران و فوتبالیست های دهه 50 و 60 اردبیل بودند قهرمانانی که علاوه بر درخشش و موفقیت در مستطیل سبز در صحنه های هنری از جمله موسیقی و تئاتر نیز سرآمد و افتخارآفرین بوده اند.

می گویند در هر حوزه ای اگر انسان بتواند مهارت کافی داشته باشد به عنوان هنرمند شناخته می شوئد. مهارت داشتن همزمان در ورزش و موسیقی و تئاتر می تواند یک موهبت الهی به شمار آید.

بین ورزش و هنر هماهنگی هایی وجود دارد و رابطه بین این دو تا حدودی با کلمه مهارت پیوند می خورد. هنر از گذشته های دور در تمامی بخش های ورزش نقش بسزایی داشته است و افرادی که بتواند برای فعالیت در هر دو حوزه هنر و ورزش، در وجود خود این هماهنگی ها را تقویت نماید می تواند در هر دو زمینه انسان های موفقی باشند.

در فوتبال اردبیل برای این ادعا می توان مثال های متعددی زد. یکی از بارزترین، شاخص ترین و نامی ترین آنها فوتبالیست دوست داشتنی و هنرمند محبوب و توانا سلیم رحیمی است.

سلیم رحیمی یکی از چهره های مردمی در دنیای فوتبال و تئاتر اردبیل است. نام این مرد دوست داشتنی، هم برای علاقه مندان به فوتبال و هم برای دوستداران هنر تئاتر و موسیقی نامی آشنا و قابل احترام است.

وی در آن ایامی که با پیراهن تیم پاس به میدان رفت و یا در پیشانی تیم منتخب گل های زیبا و حساس به ثمر می رساند در دل تماشاگران و سکونشینان ورزشگاه تختی اردبیل جا داشت و هم زمانی که به عنوان بازیگر و کارگردان در عرصه تئاتر به روی صحنه می رفت برای دوستداران هنر الگویی قابل اعتماد بود.

نوشتن در مورد سلیم رحیمی و پرداختن به توانایی های ورزشی و هنری وی کاری بسیار سخت است. او مجموعه ای از بهترین و بالاترین خصوصیات را در خود جای داده است.

سلیم رحیمی از آن جمله فوتبالیست های اردبیلی است که تعصبش به اردبیل و تیم پاس زبانزد می باشد. فوتبال دهه 50 و 60 به سبب افرادی مانند سلیم رحیمی ها چون ستاره ای درخشان در دنیای ورزش اردبیل بوده است. در آن سال ها حضور انسان های عاشق در عرصه فوتبال فضای خاصی را به وجود آورده بود، فضایی که یادآوری اش برای کسانی که در آن روزگار فوتبال منطقه را دیده اند غرورآفرین می باشد.

فوتبال که فقط برد و باخت و ارائه گزارش عملکرد های درست و غلط نیست. فوتبال باید وسیله ای برای تربیت انسان های بزرگ و خدمتگزار باشد. فوتبال باید عاملی برای مسلح شدن به صفات پسندیده و نیکو باشد. فوتبال باید به مجموعه اش درس مردانگی و جوانمردی بدهد و فوتبال باید دانشگاهی برای پرورش و تربیت خدمتگزارانی به معنای واقعی باشد.

فوتبال اگر در مسیر درست و صحیح اش باشد و اداره امور آن به دست اهلش سپرده شود در شادی روان، رشد اخلاق ، جوانمردی، هدایت به سوی خیر و گسترش راستی و درستی در سطح جامعه می تواند نقشی مهم و تأثیرگذار داشته باشد.

به جرئت می توان گفت که فوتبال دهه 50 و60 اردبیل گلچینی از این ویژگی ها را داشته و دلایل موفقیت و ماندگاری یاد و خاطره آن را در دل این عوامل باید جستجو کرد.

به پای صحبت های سلیم رحیمی می نشینیم و با او بخشی از تاریخ فوتبال اردبیل و نقش وی را مورد بررسی قرار می دهیم.

معرفی

در معرفی خودش می گوید: “من سلیم رحیمی کوچک تمام سوخته دلان و سوته دلان دیار سولطان ساوالان اردبیلم. متولد بیستم اردیبیهشت ماه سال 1339 در کوچه قاسمیه”.

سلیم رحیمی در سال 68 ازدواج کرده و ثمره آن فرزند پسری است به نام آرمین که در سال 1369 متولد شده است.

دوره تحصیل

“دوره ابتدایی را در دبستان های دیباج و چهارم آبان و دوره متوسطه را در مدارس دهقان و آریا وابومسلم تحصیل کرده ام”.

دوره نوجوانی

او به موفقیت هایش در دوره نوجوانی و تحصیل در مقاطع ابتدایی و دبیرستان اشاره کرده و می گوید: “دوران نوجوانی و زمان تحصیل در مدرسه آریا بهترین ایام فعالیت در ورزش و هنر بود. بارها در مسابقات هنری در رسته های آواز محلی و تئاتر در سطح استان آذربایجان شرقی به مقام اول رسیدم. با این موفقیت ها در فصل تابستان به اردوی سراسری دانش آموزان در رامسر اعزام می شدم. آن اردوها و مسافرت ها نقش مؤثر و سازنده‌ای در شخصیت اجتماعی ام داشت”.

وی در ادامه می گوید: “علاوه بر هنر در دوومیدانی و رشته پرش طول هم فعالیت کرده و همراه با تیم منتخب اردبیل به مربیگری استان جهان الهیاری در مسابقات قهرمانی کشور شرکت داشتم و بعد برای فعالیت در ورزش رشته فوتبال را انتخاب کردم و در 14 سالگی پیراهن تیم منتخب جوانان اردبیل را بر تن نمودم.

فعالیت باشگاهی

محله قاسمیه یکی از محلات فوتبال خیز اردبیل محسوب می شد. تیم پیکان که سال ها در رقابت های باشگاهی اردبیل فعالیت داشت از جوانان این محل تشکیل شده بود. قاسمیه بزرگان زیادی را به فوتبال اردبیل تحویل داده است که نمونه آن داود حسنی فرد است. سلیم رحیمی در چنین محله ای به دنیا آمد و بدون شک جو فوتبالی منطقه در شکل گیری فوتبال وی بدون تأثیر نمی تواند باشد.

وی می گوید: “اولین تیم من هما بود. بعد به تیم صفوی که توسط محمد مجیدی و شیخ غفور بزرگوار هدایت می شد پیوستم و در ادامه توسط دو چهره تأثیرگذار فوتبال اردبیل یعنی شادروان مجید عقیلی و بزرگمرد فوتبال آذربایجان زنده یاد جعفر صراطی به تیم منتخب اردبیل پیوستم”.

رحیمی در ادامه می گوید: “فوتبال من با پیوستن به تیم پاس که از قدرتمندترین تیم های آذربایجان بود، شکل گرفت. با تلاش تعدای از بزرگان فوتبال از جمله داود حسنی فرد، نادر کهنمی و غفور نژاد ابراهیمی و با پیوستن بازیکنان شاخص اردبیل چه از نظر شخصیت اجتماعی و چه از نظر سطح بازی، تیم پاس احیا شد و بدین ترتیب تیم افسانه ای پاس تشکیل گردید و من نیز در کنار بهترین های فوتبال اردبیل فوتبالم را ادامه دادم و سه سال متوالی به عنوان بهترین گل زن باشگاه های اردبیل دست یافتم”.

رحیمی در سال 1362به همراه مرسل وقری و پرویز حدیثی در ترکیب تیم فوتبال منتخب آذربایجان شرقی قرار گرفته است.

وی در سال 1365 به خاطر فعالیت های هنری عازم تهران می شود و در حالی که سال ها می توانست در فوتبال بدرخشد بالاجبار از ر شته ورزشی خود فاصلهمی گیرد.

مربیان رحیمی

“بهترین مربی من با احترام به همه عزیرانی که در فوتبالم نقش داشتند آقای داوود حسنی فرد می باشد. همیشه مدیون وی و بزرگان پاس اردبیل ازجمله هوشنگ معماری، حسن پاسبان، مهران قاسمی و بخصوص حبیب آقای نجفلو هستم”.

رفقای فابریک

“رفقای فابریک را انتخاب کردن بین بازیکنان پاس واقعا سخت است چرا که پاس علاوه بر اینکه یک تیم بود یک تن بود یا به قولی چندین روح در یک تن بود ولی با تعدای از دوستان گرم تر بودیم و صمیمی تر… از جمله زنده یادان مقصود بایرامی و ناصر عروجی، و یاران بجا مانده مرسل وقری، فیض اله نیک نژاد، انرژی تیم رضا مرادی، بمب خنده ناصر افتابی، کاظم نوراله زاده و …”

خاطره فوتبالی

وی می گوید: “بهترین خاطره من از تورنمنت قائمشهر است.در یکی از سفرهایمان به این شهر با یک دروازه‌بان(بیژن زرگین) رفته بودیم. در دقیقه اول اولین بازی، بازوی زرگین کاملا شکست و تیم بی دروازه بان ماند تا اینکه داوودآقا با یک سوت مرا به طرفش خواند و گفت: برو دروازه، من و تمام بازیکنان مات و مبهوت بودیم که چرا سلیم..؟

من با روحیه بالا درون دروازه ایستادم و در دو بازی که انجام دادیم یک گل خوردم و آن هم از روی نقطه پنالتی. من در آن دو بازی که دروازه بان بودم شاه بازی خوب تیم یک دست پاس را از درون دروازه تماشا کردم و اولین بار بودکه بازی مقصود بایرامی را به طور کامل دیدم. همیشه و همه جا گفته ام مقصود خودش یک تیم بود”.

بهترین مدافع

از وی می پرسم بهترین مدافعی که در مقابلش بازی کردی چه کسی بود: “با احترام به تک تک مدافعین قدرتمند فوتبال اردبیل، بازی در مقابل مهدی جوهری فوتبالیست با معرفت آستارا و فنونی زاده تیم ملی واقعا اذیت کننده بود.

شماره 14

” من به خاطر اینکه در 14 سالگی به تیم اردبیل دعوت شدم و از طرف دیگر به یوهان کرایف علاقه شدیدی داشتم، پیراهن شماره 14 را به تن می کردم.

هنر و رزش

” هنر و ورزش هر دو از ظرافت خاصی برخوردارند. خوب بازی کردن در فوتبال را هنرمندانه توصیف می کنند. هنر صیقل دهنده روح آدمیست که با ارتقا در هنر به مقام انسانیت می رسد. با تأسف هم فوتبال ما و هم هنر ما از آن مقام مقدس و انسانی کاملا دور شده و هر آن فاصله اش از آن نقطه ایده آل بیشتر می شود”.

از رحیمی می خواهم که نظرش را در مورد کلمات زیر بیان بکند:

*حبیب نجفلو

مدیر و ناجی فوتبال اردبیل در دهه 60

*هوشنگ معماری

بزرگمرد تیم که بودنش برای تک تک ما نعمتی بوده و هست.

*نادر کهنمی

شناسنامه و کارت ملی فوتبال اردبیل

*اژدر عمی

مالک و صاحب اصلی تیم پاس

*عارف بزرگان

از بزرگان عاشق صادق فوتبال اردبیل

*مرسل وقری

همیشه از زاویه پائین وی را نگاه می کنم و او را بزرگ و کاپیتان خود می دانم.

*مرحوم مقصود بایرامی

آبرو و حیثیت فوتبال آذربایجان

و این شعار هواداران در مورد مقصود کاملا عیان و صادق بود:

شیر شیران آمده   مقصود به میدان آمده

 




بالاخره مشت آمارسازان  باز شدنی است

بارها در رابطه با آمارسازی در ورزش سخن گفته اند. آمارسازی بیشتر توسط کسانی که از نظر کارنامه و عملکرد روسیاه هستند صورت می گیرد.

به دروغ حرف زدن و دم از موفقیت ها زدن نمی تواند تأثیر مستقیم و سرنوشت سازی در آینده مسئولان داشته باشد. نگاهی کوتاه به سرنوشت دست اندرکارانی که به جز حرف زدن و مانور دادن کار دیگری نداشته اند انسان را به درس آموزی از تاریخ فرا می خواند.

ارائه آمارهای ساختگی و دور از واقعیت، علتی جز از آینده ندارد. وقتی چیزی در دنیای واقعیت برای ارائه و دفاع از کارنامه وجود نداشته باشد تلاش ها برای نوشتن سناریو جدیدی که از اول تا آخرش سؤال برانگیز و غیرواقعی باشد آغاز می شود.

آمارسازان از ترس متزلزل شدن موقعیت و از دست دادن میز ریاست مدام در فکر و اندیشه چگونگی فرار رو به جلو هستند. آنها غافل از آن هستند که مردم و افکار عمومی را در دراز مدت نمی توانند فریب بدهند. هرچقدر که زرنگ باشند و به هر میزانی که خود را تئورسین در جلب رضایت مجموعه ای به حساب آورند در نهایت روزی باید جوابگو باشند.

فرار از یک گوشه ای به گوشه دیگر، دست آویز قرار دادن دوستان و آشنایان و سینه زدن زیر پرچم بحث های قومی و تعصب های کور هیچ کدام وقتی روز مقرر برسد نمی توانند چاره ساز بشوند.

تلاش و برنامه ریزی کسانی که می خواهند از توجه به واقعیت ها خودداری نمایند و با آویزان شدن از بعضی از چهره ها برای خود حاشیه امن ایجاد بکنند آدم را به یاد داستانی می اندازد که در زمان حضرت سلیمان روی داده است. می گویند تاجری به نزد حضرت آمد و گفت: امروز عزرائیل را دیدم که با غضب به من نگاه می کرد. بیم دارم که جانم را بستاند. تو که پیامبری و توان معجزه داری، مرا در طرفه العینی به جزیره های دوردست در هندوستان منتقل کن تا از گزند عزرائیل در امان باشم.

حضرت پذیرفت و او را به هندوستان فرستاد. اندکی بعد عزرائیل نزد حضرت سلیمان شرفیاب شد. حضرت گفت: چرا به فلان تاجر با غضب نگریستی، او از ترس تو به هندوستان رفت. عزرائیل گفت: عجب! نگاه من نه از روی غضب که از روی تعجب بود. قرار بود امروز من در هندوستان جان او را بگیرم. وقتی دیدم اینجا در یمن است، خیلی شگفت زده شدم! اما وقتی در ساعت مقرر در هندوستان ظاهر شدم دیدم همانجاست و جانش را ستاندم. مسئولینی که آمارسازی، اصلی ترین، مهم ترین و بدیهی ترین اقداماتشان را تشکیل می دهد بدانند که وقتی مشت شان در نزد افکار عمومی باز شود دیگر فلان مقام مسئول و یا حامیان کوچک و بزرگ قادر به حفظ موقعیت آنها نخواهند بود.