1

۲۰ میلیارد ریال برای تراکتور در دو روز، ۳ میلیار ریال برای شهرداری معادله ای چند مجهولی

در هفته های اخیر بدهی های کلان سه تیم پرسپولیس،تراکتورسازی واستقلال و احتمال حذف آنها از رقابت های آسیایی به بحث روز در محافل ورزشی و فوتبالی تبدیل شده بود. اظهار نظرهای مختلفی در این ارتباط صورت گرفته و هر کارشناس و صاحب نظری به فراخور حال سخن گفته و موضع گیری کرده است.

در چند روز گذشته خبری دهان به دهان گشت و در یک برنامه فوتبالی در رادیو ورزش نیز توسط یک گزارشگر تبریزی به طور کامل به آن  اشاره شد. خبری مبنی بر این که سردار آجرلو مدیر عامل باشگاه تراکتور سازی در ملاقات با دکتر پزشکیان نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی مشکلات موجود بر سر راه تیم مردمی تراکتور سازی را مطرح می کند و به فاصله کم تر از دو روز مبلغ 20 میلیار ریال توسط پزشکیان به حساب باشگاه واریز می شود تا تیم تراکتورسازی از مخمصه ای که در آن گرفتار شده نجات یابد .

این اتفاق در جای خیلی دوری روی نداده است. در استان همجوار ما با سرعتی که  نزدیک به سرعت نور بوده نماینده یک شهر با احساس مسؤولیت ، رفع موانع موجود بر سر یک تیم فوتبال را در دستور کار قرار داده و در راستای جذب رضایت مردم موفق عمل کرده است.

و اما در شهر ما برای تامین نیازهای حداقلی برای یک تیم فوتبال که بر اساس قانون وابسته به شورا و شهرداری می باشد باید سال ها دوید و ماه ها التماس کرد و ناز این و منت آن را کشید . آن هم مبلغی در حدود 3 میلیون ریال که بتواند تکلیف یکی از تیم های پرسابقه استان یعنی شهرداری را در دور دوم رقابت های لیگ دسته سوم مشخص بکند.

ممکن است بگویند که نباید اردبیل با استان های برخوردار مقایسه شود ولی آیا در این ارتباط و تامین بودجه مورد نیاز برای یک تیم قابل مقایسه نیستند؟

نمایندگان ما چه تفاوتی با نمایندگان دیگر شهرها دارند؟ چرا آنها از جایگاهی برخوردارند که می توانند در کم تر از دو روز 20 میلیار ریال برای یک تیم فوتبال تامین کنند ولی در شهر ما …. از این جا به بعد را باید فاکتور گرفت چرا که اگر از واقعیت ها چیزی گفته شود فردا باید عناوینی چون تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب را تحمل کرد. چه بهتر که چیزی بیشتر بر زبان جاری نشود و قلم آن را بر روی کاغذ ننگارد.

بنازم سرعت عمل و دلسوزی مسؤولین باشگاه شهرداری اردبیل را که حداقل به خود این زحمت را نمی دهند برای همیشه خیال هواداران را راحت کرده و به صراحت در مورد آینده تیم اظهار نظر نمایند و اگر قصد و اراده ای برای نجات تیم نیست برای همیشه پرونده آن را مختومه اعلام بکنند.

وقتی که تیم فوتبال شهرداری به دسته دوم سقوط کرد برخی از نمایندگان ما چه جلساتی که تشکیل نداده و در چه ملاقات هایی که حضور پیدا ننمودند و چه قول ها و وعده هایی که برای ماندن تیم در دسته اول  با آب و تاب و با استفاده از الفاظ امید آفرین ارائه نکردند و برخی از مسؤولین فوتبال استان چه مصاحبه هایی که انجام ندادند ولی در عمل آنچه به فوتبال اردبیل رسید هیچ بود و هیچ.

آیا برای شهرداری و شورای شهر بودجه ای در حد و اندازه سه تا چهار میلیارد ریال آنقدر بزرگ ،کمرشکن، قابل توجه و مصیبت آفرین است که نمی خواهند برای یک فصل هزینه تیمی بکنند که عشق و امید فوتبالی های اردبیل می باشد؟

خوش به حال مردمی که از وجود نماینده ای بهره می برند که قدرت و توانایی تامین مبلغی در حدود 20 میلیارد ریال برای یک تیم فوتبال در کم تر از 48 ساعت را دارند. امیدواریم روزی شهر ما نیز نمایندگانی با ویژگی های مهمی از جمله توجه به ورزش و تیم های ورزشی برخوردار باشد.

و در آخر باید گفت که در خیلی از نقاط کشور و بخصوص در استان های همجوار ، مسؤولان و دست اندرکاران آنها عادت کرده اند که کم حرف بزنند و بیشتر عمل بکنند و متاسفانه این امر گویا در نزد ما کاملا بر عکس شده است ، ما یاد گرفته ایم که زیاد حرف بزنیم و کم تر عمل نماییم




سلطانی فر و پوپولیسم

مسعود سلطانی فر که خیلی خوب رگ خواب این مردم ساده لوح را پیدا کرده وعده حل مشکلات استقلال و پرسپولیس و تراکتورسازی را داده و قول داده که این سه تیم پرطرفدار از آسیا حذف نمی شوند. ضمن این اتفاق را در ورزش کشور تاریخی دانسته است. چون طبق ادعای سلطانی فر همه بدهیهای انباشته استقلال و پرسپولیس و تراکتورسازی پرداخت یا رضایت طلبکاران جلب شده است.
تعداد زیادی از طلبکاران سه نماینده ایران در آسیا عنوان کرده اند که پولی به آنها پرداخت نشده است. علی دایی که سالهاست از پرسپولیس طلبکار است هم این موضوع را تایید کرده اما سلطانی فر با قاطعیت عنوان می کند رضایت همه طلبکاران استقلال و پرسپولیس و تراکتورسازی گرفته شده است.
بر فرض که این اظهارنظر سلطانی فر درست باشد. آیا پرداخت پول از بیت المال به طلبکاران سه تیم مطرح اما بدهکار فوتبال ایران، عقلانی است؟ مگر سلطانی فر و داورزنی نمی گفتند به خاطر پرداخت بدهی فدراسیون شطرنج به فیده از بودجه سایر فدراسیونها کم شده؟ پرداخت بدهی سه تیم فوتبال ایران معادل بودجه چند فدراسیون است؟ نفت که یکی از معدود تیمهای خصوصی فوتبال ایران است چرا باید از کمک دولت محروم شود؟
این اقدام وزارت ورزش را هم باید به سایر اقدامات اشتباه این وزارتخانه اضافه کرد.
سلطانی فر هم یک روزی از ورزش کشور می رود همانگونه که علی آبادی و سعیدلو و عباسی و گودرزی چند صباحی در ورزش کشور بودند و در نهایت ویرانه ای بر جا گذاشتند و رفتند.
آن چیزی که برای سلطانی فر اهمیت دارد تفکر مردم درباره اوست. صحبتها و وعده وعیدهای که او تا الان داده یاد مرحوم هوگو چاوز را در یادها زنده کرده است اما حتی چاوز هم فکرش را نمیکرد مردمانی از سرزمین آریایی اینگونه مرام و مسلک او را دنبال کنند و با افکار پوپولیستی کار خود را پیش ببرند.
نام دولت روحانی، تدبیر و امید است اما حداقل در سیاستهای ورزش کشور تا الان تدبیری دیده نشده.
ورزشی که محلی برای حضور چهره هایی تبدیل شده که نتوانستند در حوزه های دیگر جایی برای خود دست و پا کنند!(منبع:ایران اسپورت پرس).




حذف تیم ملی فوتبال جوانان در دور مقدماتی قهرمانی آسیا

تیم ملی فوتبال جوانان با قرار گرفتن در رده دوم گروه خود از صعود به مرحله نهایی مسابقات قهرمانی فوتبال آسیا بازماند.
در آخرین دیدار از گروه E مرحله مقدماتی قهرمانی زیر 19 سال آسیا اردن و سوریه همگروه‌های ایران به مصاف هم رفتند که اردن با شکست دو بر یک حریف صدرنشین شد و به صورت مستقیم راهی مرحله نهایی این مسابقات که سال آینده در اندونزی برگزار می‌شود، شد.
با صدرنشینی اردن با 7 امتیاز تیم ملی ایران با پنج امتیاز در رده دوم قرار گرفت و به دلیل امتیاز کمتر نسبت به سایر تیم‌های دوم این دوره از مسابقات، نتوانست به مرحله نهایی صعود کند تا یک ناکامی دیگر در کارنامه فوتبال ایران ثبت شود.
ایران در این دوره از مسابقات مقابل اردن و سوریه با تساوی متوقف شود تا پیروزی پرگل برابر فلسطین هم چاره‌ساز نشود.
حذف ایران در حالی است که جوانان ایران سال گذشته توانستند با هدایت امیرحسین پیروانی به مرحله نیمه‌نهایی قهرمانی آسیا صعود کنند و مجوز جام‌جهانی را به دست بیاورند اما در این دوره فرهاد پورغلامی نتوانست تیمش را تا مرحله نهایی رقابت‌ها هم برساند.
با حذف تیم ملی امید و تیم ملی جوانان از رقابت‌های قهرمانی آسیا تاکنون دو ناکامی بزرگ برای فوتبال ایران در رده‌های پایه ثبت شده است.
وفدراسیونی ها خودشون را زدند به او راه ! تاج در مرز ایران عراق در حال خوردن چای دیده شده!ساکت که در هرمورد اظهار نظر غیر کارشناسی میکرد هم روزه سکوت گرفته و ناپیداست! کفاشیان خنده رو هم با اکیپ ایرانی عراقی در راهپیمایی دیده شده وبازهم همچنان می خندد!(منبع: ایران اسپورت پرس)




سرمربی صدرنشین لیگ برتر بر علیه بازیکنان خودش!

 

مهدی تارتار مربی موفق پارس جنوبی این روزها باید که روی ابرها هم سیر کند.

چه کسی فکر می کرد تیم گمنام،جوان و تازه به لیگ برتر صعود کرده پارس جم بتواند با ارایه بازیهای خوب،صدرنشین لیگ برتر باشد.

تارتار رابطه نسبتا خوبی هم با کارلوس کی روش دارد؛ او از جمله مربیانی بود که یکی دو سال قبل سر تمرین تیم ملی رفت و از تمرینات کی روش نت برداری کرد، اتفاقا سرمربی تیم ملی هم حسابی او را تحویل گرفت.

اما به نظر می رسد سرمربی پارس جم هنوز کی روش را نمی شناسد و با اخلاقش آشنایی ندارد.

تارتار اگر کی روش را می شناخت این حرف ها را نمی زد:” واقعاً جای بازیکنان با کیفیت تیم ما در لیست تیم ملی خالی است. با تمام احترامی که نسبت به دروازه‌بان‌های تیم ملی قائلم معتقد هستم فروزان یک سر و گردن از بقیه است. تصمیم دارم در یکی دو روز آینده به تمرین تیم ملی بروم و با کی‌روش صحبت کنم. خیلی صمیمی و دوستانه از او خواهش می‌کنم برای افزایش انگیزه بازیکنان ما عملکرد آنها را مدنظر قرار دهد.”

دفاع از عملکرد بازیکنان تیم و حمایت از آنها کار خوبی است که تارتار اجام داده اما در مواجهه با چه کسی؟ کی روش؟!تجربه سالهای حضور کی روش در ایران نشان داده او در مواضعش بسیار سرسخت و لجوج است.

وقتی تارتار می گوید:” فروزان یک سروگردن از دروازه بانهای تیم ملی بالاتر است” یعنی انتخاب های کی روش را زیر سوال برده و احتمالا شانس دعوت دروازه بان تیمش به تیم ملی را کاهش داده است!

همچنین این حرفش که می گوید:”می روم دوستانه از کی روش می خواهم به بازیکنان تیم من توجه کند” به نوعی “توصیه کردن” را تداعی می کند؛ مساله مهمی که سرمربی تیم ملی کاملا با آن بیگانه است و هیچ گاه توصیه پذیر نشان نداده است.

تارتار با حرفهایش کار فروزان و سایر بازیکنان خوبش را برای دعوت به تیم ملی سخت تر کرد؛شک نکنید.

حذف ناباورانه جوانان ایران در دور مقدماتی قهرمانی فوتبال آسیا




پرسپولیس را ترک نکن

از آن روزی که رفتن بیرانوند از پرسپولیس بر سر زبان ها افتاده، اظهار نظرهای مختلفی انجام گرفته است.

در تازه ترین اظهار نظرها رضا حقیقی بازیکن اسبق پرسپولیس گفته است: به بیرانوند توصیه می کنم که اگر 100 میلیارد هم به او بدهند از ترک پرسپولیس خودداری نماید.

حقیقی از آن جمله بازیکنانی است که با ترک پرسپولیس هرگز نتوانست به فرم ایده آل خود برگردد و به مرور از یاد و ذهن دوستداران و علاقه مندان به فوتبال فراموش شد.




درآمد میلیاردی سامانه هواداری سرخابی‌ها به جیب چه کسی می‌رود؟

سامانه هواداری پیامکی سرخابی چهار ماه است با باشگاه‌ها قطع همکاری کرده است.

یک سوال: پول روزانه کسر شده از هواداران بواسطه این سامانه در این4 ماه به جیب چه کسی مي رود؟

مهرماه سال 94 شرکتی تحت عنوان “نگاه پردازان امین سیما کیش” با عقد قراردادی با باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس تعهد داد تا در قبال انجام کارهای تبلیغاتی و همین طور دریافت کمک‌های مالی هواداران از طریق پیامک درصد موثری از درآمد حاصله را به نفع خود و اپراتور همراه اول برداشت کند و مابقی درآمد را به سرخابی‌های پایتخت بدهد اما با گذشت نزدیک به دو سال از این قرارداد، باشگاه پرسپولیس و شرکت مذکور با یکدیگر دچار مشکل شدند تا اینکه در نهایت پرسپولیس حاضر به تمدید و ادامه قرارداد مذکور نشد.

طبق همکاری دو طرف، هواداران باید عددی را به یک سامانه هواداری ارسال می‌کردند تا روزانه حداقل 200 تومان از حساب آن‌ها کسر شده و به حساب این شرکت تبلیغاتی واریز شود. طبق آخرین برآوردها در روزهای اوج همکاری دو طرف سامانه هواداری باشگاه پرسپولیس چیزی حدود 600 هزار عضو داشته است و در باشگاه استقلال هم حدود 500 هزار نفر عضو بوده‌اند.

با یک حساب سرانگشتی می‌توان گفت یک میلیون و 100 هزار نفر حداقل روزی 200 تومان به حساب شرکت نگاه پردازانه امین سیمای کیش واریز می‌کردند. یعنی این شرکت باید چیزی حدود 6 میلیارد و 600 میلیون تومان در ماه پول به حسابش واریز می‌شد تا با کسر درصد حدود 50 درصدی مابقی را به حساب باشگاه‌ها واریز کند.

اگر قرارداد دو ساله این شرکت را هم در نظر بگیریم، 158 میلیارد و 400 میلیون تومان درآمد حاصله بوده که 50 درصد آن به باشگاه‌ها و مابقی در حساب اسپانسر باقی می‌ماند.

جیب هواداران و کام آقایان!

اکنون حدود 4 ماه از زمان پایان قرارداد شرکت تبلیغاتی مذکور و باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس می‌گذرد و در این بین کسی دقیقا نمی‌داند که پول کسر شده از حساب هواداران سرخابی عضو این سامانه در این 4 ماه به جیب چه کسی رفته است؟

اگر پس از قطع همکاری سرخابی‌ها با سامانه از این حدود یک میلیون و 100 هزار هوادار 800 هزار عضو با این سامانه قطع ارتباط کرده باشند، اکنون در بدترین پیش‌بینی باید این سامانه حدود 300 هزار نفر عضو هوادار سرخابی داشته باشد. هوادارانی که نادانسته هنوز هم روزانه مبلغ 200 تومان از حساب‌شان برداشت می‌شود و به جیب آقایان می‌رود.

با یک حساب ساده 7 میلیارد و 200 میلیون در طی 4 ماه این 300 هزار نفر پول به این سامانه داده‌اند. پولی که هوادران نادانسته از حساب‌شان هم‌چنان به امید کمک به استقلال و پرسپولیس کم می‌شود.

(منبع: ایران اسپورت پرس).




فوتبال اردبیل بیمار است

فوتبال رشته پرطرفدار استان محسوب می شود. علاقه مندان دوست دارند که این رشته ورزشی را همیشه در اوج ببینند. آرزو بر جوانان عیب نیست. آنها انتظار دارند مسابقات باشگاهی فوتبال در چارچوب اصولی که در سطح کشور مرسوم است در سطح استان انجام بپذیرد. فوتبال ما از بیشتر جهات بیمار است و به جای آن که مشکلات آن حل بشود روز به روز بر گره های آن افزوده می شود.

تشخیص نابسامانی موجود در آن کار خیلی سختی نیست. بگذریم از آنهایی که بر این باورند که فوتبال استان این روزها در بهترین شرایط ممکن به سر برده و افتخاراتش غیر قابل کتمان است. هیچ وقت نمی توان فراموش کرد که رئیس سابق هیات فوتبال استان در سوم آذر ماه سال 93 در دیدار با معاون سیاسی استاندار اردبیل گفت: استان اردبیل جزء 10 استان فوتبالی کشور محسوب می شود. اگر این حرفی که در سال 93 گفته شده صحت داشته و در یک مراسم رسمی رئیس وقت هیات آن را بیان کرده آیا هیات فوتبال این موقعیت را ارتقاء داده و یا حفظ کرده است ؟ آیا الآن هم فوتبال استان در بین 10 استان فوتبالی کشور قرار دارد؟ اگر چنین نیست پس عوامل این همه افت و پسرفت چه  می باشد و نقش هیات فوتبال استان در وضعیت به وجود آمده و سقوط فوتبال اردبیل چه بوده است؟

اگر در سال 93 بیان این حرف حقیقت نبوده و یک نوع مانور برای بزرگ جلوه دادن عملکردها بوده است آیا نمی توان گفت که چرا از زبان یک مسؤول باید سخنی غیر واقعی جاری شود؟

استانی که در سطح رقابت های پایه کشوری فقط در رده نونهالان و امیدها نماینده داشته باشد و از جوانان و نوجوانان در این رقابت ها از داشتن تیم و نماینده بی بهره باشد چگونه می تواند ادعای پیشرفت و نمونه بودن بکند؟

استانی که رقابت های فوتبالش فقط در یک سطح برگزار شود و بر روی آن عنوان لیگ برتر گذاشته شود چگونه می تواند ادعای پویایی فوتبال منطقه را داشته باشد؟

در سطح بندی مسابقات فوتبال در کشور و استان ها مراتبی تعریف شده است که باید مورد توجه همه دست اندرکاران مربوطه قرار بگیرد . در هر استانی باید مسابقات در سطوح مختلف از جمله دسته سه،دو ، یک و برتر انجام بپذیرد تا در پایان فصل با صعود و سقوط تیم ها از سطوح، وضعیت تیم ها برای رقابت های فصل بعد مشخص گردد. در استان ما تیم هایی که در لیگ به اصطلاح برتر حضور پیدا می کنند چگونه این امتیاز را به دست می آورند و بر اساس چه معیار هایی به این مهم دست پیدا می کنند؟ مسابقات فوتبال در سطوح دیگر چگونه و در چه زمانی برگزار می شود؟ در فصل گذشته چه تیم هایی از لیگ برتر استان به دسته یک سقوط کردند و چه تیم هایی از دسته یک به برتر رسیدند؟

آیا استانی که مسابقات فوتبالش در رده باشگاهی بزرگسالان فقط در یک سطح و آن هم با عنوان به اصطلاح برتر برگزار می شود می تواند ادعای برتری در سطح کشور داشته باشد؟

امکان آن وجود دارد که ما نمی توانیم و بصیرت لازم برای دیدن موفقیت های فوتبال منطقه را نداریم. شاید به قول برخی از دست اندرکاران فوتبال استان آدم مغرضی هستیم و ظرفیت لازم برای تحمل موفقیت های فوتبال را نداریم. آیا بهتر نیست که برای آگاهی عموم، صعود و سقوط کننده های فوتبال برتر و دسته یک باشگاه های استان در سال گذشته را اعلام بکنند و تو دهنی محکمی به ما بزنند؟




رویای آکادمی برای فوتبال اردبیل

دوستدار ورزش از هر گامی که در راستای توسعه ورزش در سطح استان برداشته شود استقبال می کند. توجه به رده های سنی پایه در هر یک از رشته های ورزشی توسط دست اندرکاران مربوطه در استان می تواند نوید روزهای خوش و آفتابی برای ورزش به دنبال داشته باشد.

هر کسی که بتواند برای ورزش استان امکانات جدیدی ایجاد نماید و گفته ها و وعده های خود را عملی نماید برای همیشه یادش در تاریخ این دیار ماندنی می شود.. عکس این قضیه نیز صادق است یعنی آنهایی که برای دادن وعده های بی اساس و دروغ عادت بکنند به مرور در بین ورزشی ها به یک چهره منفور تبدیل می گردند. این امر فقط در ارتباط با منطقه ما نبوده بلکه بحثی است که در سطح کشور می مواردی از آن به وضوح قابل مشاهده است.

راه اندازی آکادمی ها در تمامی رشته ها می تواند ایده آل ترین اقدام برای پشتوانه سازی به شمار برود. آکادمی ها به عنوان یک مرکز آموزشی، پژوهشی، علمی، فرهنگی و فنی در پرورش استعدادها و معرفی آینده سازان رشته های ورزشی، بالاتر ین، مؤثرترین و اساسی ترین نقش ها را می توانند داشته باشند و ناگفته پیداست که در میان همه رشته های ورزشی ، آکادمی فوتبال به دلیل آمار بالای علاقه مندان و استقبال خانواده ها از یادگیری این رشته توسط قرزندانشان از جایگاه والایی برخوردار می باشد.

احداث آکادمی فوتبال در هر یک از شهرها و استان ها تابع یک سری قوانین و مقررات خاصی است و اگر متقاضیان در تامین شرایط مورد نیاز موفق نشوند و یا امکان آن را نداشته باشند حرف زدن و شعار دادن در این ارتباط می تواند آب در هاون کوبیدن باشد.

فدراسیون فوتبال و آکادمی ملی فوتبال آئین نامه راه اندازی آکادمی های فوتبال در سطح کشور را تنظیم کرده است. در این آئین نامه احداث آکادمی ها بر عهده باشگاه های لیگ کشور محول شده است.

در مقدمه این آئین نامه آمده است: در راستای تحقق این هدف، آکادمی ملی فوتبال ایران در نظر دارد از طریق تاسیس و توسعه آکادمی فوتبال تیم های حاضر در لیگ کشوری نسبت به توسعه و پیشرفت پایدار فوتبال پایه اقدام نماید.

در فصل 4 این آئین نامه شرایط احداث آکادمی بیان شده است که تصویب برنامه توسعه جوانان و حضور حداقل چهار تیم در رده های سنی پایه در ساختار قانونی باشگاه یا نهاد های وابسته و شرایط و امکانات مورد نیاز در 14 مورد ذکر شده است.

این که آیا هیات های فوتبال استان و شهرستان ها می توانند نسبت به این کار اقدام نمایند در آئین نامه هیچ اشاره ای نشده است. داشتن زمین های چمن طبیعی و مصنوعی، کلاس های آموزشی، فضای اداری مناسب، خوابگاه و سالن غذاخوری هر کدام به ظرفیت حداقل 50 نفر، کتابخانه و یک سالن سرپوشیده با کفپوش مناسب و … از جمله امکاناتی است که برخورداری از حداقل آنها برای صدور مجوز موقت دوساله لازم و ضروری است.

آئین نامه دیگری نیز با عنوان آئین نامه تاسیس و فعالیت آکادمی های بین المللی فوتبال در ایران تدوین شده است که بر اساس آن به هیات فوتبال استان ها اجازه داده شده است که با همکاری یک باشگاه خارجی نسبت به تشکیل آکادمی اقدام نماید.

شرایطی که برای این قبیل آکادمی ها در نظر گرفته شده شرایطی است که در خوشبینانه ترین حالت تحقق آن برای منطقه ما کمی تا اندازه ای بعید به نظر می رسد.

در آستانه برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان به مانند انتخابات عرصه های سیاسی و اجتماعی و ورزشی بازار وعده ها داغ داغ خواهد شد. در این راه اقداماتی که تحقق آنها از درصد بیشتری برخوردار باشد و صرفا برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی مطرح نشود مورد اقبال قرار می گیرند. کافی است فیلم مجمع انتخاباتی شش سال قبل هیات فوتبال استان در اختیار رسانه ها قرار بگیرد تا مشخص گردد چه درصدی از وعده های داده شده تحقق یافته اند.

همه کاندیداهایی که برای خدمت به فوتبال اردبیل اعلام آمادگی کرده و منت بر سر ورزش منطقه گذاشته اند برای اثبات عشق و علاقه خود به این رشته وعده هایی در حد امکانات و زیر ساخت های موجود بدهند و همه چیز را فدای انتخاب شدن و رای آوردن در مجمع نکنند.




قاب خاطره(۲)

پرسپولیس اردبیل در آستارا
عکس زیر در دهه 60 در ورزشگاه شهر آستارا گرفته شده است. تیم پرسپولیس اردبیل برای انجام یک دیدار دوستانه به آن شهر رفته و ذخیره های تیم به همراه جمعی از هواداران عاشق و صادق در گوشه ای از میدان بر روی سکوهای سیمانی دیده می شوند.
شاخص ترین فرد در این عکس مرحوم شعبان بوذری است. مرد علاقه مند و عاشق فوتبال و تیم پرسپولیس.
فوتبال اردبیل تماشاگران بزرگواری چون آن مرحو.م را کم تر به خود دیده است. کری های وی به عنوان طرفدار پرسپولیس با هواداران پاس و مخصوصا مرحوم اژدر عمی فراموش شدنی نیست.
شعبان بوذری و بوذری ها بر گردن فوتبال اردبیل حق بزرگی دارند. آن مرحوم دلی به وسعت دریا داشت و به تمام معنی حامی فوتبال و تیم پرسپولیس بود.
یاد همه تماشاگران دهه 60 و 70 فوتبال اردبیل که رخ در نقاب خاک کشیده اند گرامی باد. ضمنا از دکتر بهمن مهاجری بازیکن دهه 60 و 70 تیم های پرسپولیس و پاس که این عکس را در اختیار نشریه قرار دادند قدردانی می کنیم.زمین های خاکی با یک دنیا خاطره
زمین خاکی دبیرستان صفوی با دنیایی از خاطره برای فوتبالی های دهه 60 و 70 برای همیشه در ذهن علاقه مندان جاودانی است.
در عکس علی دلیری یکی از بازیکنان متعصب و از مدافعین مستحکم فوتبال اردبیل و تیم بابک مشاهده می شود که چگونه در زمینی خاکی و پر از دانه های سنگ تکل می زند. این عکس می تواند برای برخی از بازیکنان امروزی که حتی در زمین های چمن یک دست نیز جرئت تکل رفتن ندارند درس بزرگی باشد.
اگر به زمین این میدان در عکس دقت شود دانه های سنگ به وفور قابل رویت است. غیرت، همت، شجاعت و از خودگذشتگی فوتبالی های دهه 60 و 70 فوتبال اردبیل تکرار نشدنی است. یاد و خاطره همه کسانی که در آن سال ها صادقانه برای فوتبال منطقه تلاش کردند گرامی باد.




نیاز فوتبال اردبیل؛ مدیریتی صادق، راستگو و عملگرا

فدراسیون فوتبال برای خود عالمی دارد. تعلیق و اساسنامه را برای رسیدن  به اهداف خوب و بد وسیله قرار می دهند و تا حرفی زده می شود که چرا چنین کاری انجام می پذیرد فریاد وامصیبتای خیلی ها بلند می شود که اگر ادامه بدهید چماق تعلیق بر سر فوتبال ایران فرود آمدنی است.

فدراسیون نشین ها و دوستان و دست نشاندگان آنها در سراسر کشور در مورد برخی از اهداف کاملا حساب شده و هماهنگ عمل می کنند و در نهایت با همه تلاش و برنامه ریزی ها اجازه نمی دهند در دایره حکومت و دیوان آنها غیر از خودی ها کس دیگری وارد بشود.

تعجب در آن است آنهایی که در فدراسیون سنگ اساسنامه را به سینه می زنند در مواردی که منافع ایجاد بکند از زیر پا گذاشتن آن ابایی  نداشته و در حالیکه مدعی قانون مداری و پایبندی به تک تک مواد آن هستند به راحتی بخش هایی از آن را زیر پا گذاشته و خم به ابرو نمی آورند.

ناج به عنوان رئیس فدراسیون آمار و ارقامی را در مشت دارد که همواره سعی می کند با تکیه بر آنها چهره ایده آلی از وضعیت فوتبال ارائه بدهد. این سیاست در بیشتر موارد به استان ها و مجموعه های تحت پوشش نیز نفوذ کرده است. می توان نمونه های زیادی را بر شمرد که برای نوعی کلاه گذاشتن بر سر افکار عمومی اطلاعات غلطی چه در رابطه با فوتبال کشور و چه استان ها ارائه شده است. نمونه آن را می توان در نامه فدراسیون مبنی بر دوم شدن هیات فوتبال استان اردبیل در سطح کشور مشاهده کرد.

برای یک دوستدار فوتبال در استان بسیار خوشحال کننده و شادی بخش است که بشنود هیات فوتبال منطقه اش در کشور و در ارزیابی های انجام یافته به مقام دوم دست یافته است. اما هر ادعایی و هر کسب افتخاری و موقعیتی باید بر اساس واقعیت ها و زیر ساخت های موجود در منطقه اتفاق بیافتد . نمی توان باور کرد فوتبالی که در حال حاضر در بند بسیاری از مشکلات، کمبودها و نیازهای اولیه و ابتدایی است و حتی از نعمت برخورداری از یک باشگاه نیم بند محروم بوده و از نظر داشتن یک دوره مسابقه با نام لیگ با حداقل استانداردهای مورد نیاز بی بهره است ادعای برتر بودنش را بکنند و آن گاه بر خلاف حقیقت نامه ای تنظیم بکنند و عنوانی را به دروغ به فوتبال یک استان محروم نسبت بدهند.

یک مجموعه اجرائی با ارائه گزارش های صحیح و درست و بیان واقعی هرآنچه در حوزه مدیریت آن است می تواند اعتماد افکار عمومی و جامعه را جلب بکند. انتشار گزارشی غلط و دروغ از مجموعه ای، بی احترامی به شعور مخاطب است. برملا شدن یک گزارش و عملکرد غلط و دهان پرکن غیر واقعی باید عواقبی را برای بانیان و عوامل آن به دنبال داشته باشد. چیزی که در فدراسیون فوتبال به دلیل عملکرد باندی کم تر به چشم می خورد.

تاج رئیس فدراسیون فوتبال در سفر به اردبیل وقتی خبر دوم شدن فوتبال استان در سطح کشور را شنید از تعجب تا مرحله شوک کامل پیش رفت و چون با رونوشت نامه ای که به امضای یار و دوست دیرینه اش ساکت رسیده بود مواجه گردید جز نشستن خنده ای تلخ بر لبانش کار دیگری انجام نداد . وی با سکوت در مقابل یک کار غیر قانونی و خلاف واقع، آن عمل را تائید کرد و در وقوع آن اتفاق نامیمون شریک جرم شد.

آمارهای غلط و دروغین که بلایی برای ورزش به شمار می روند  به یک عادت و سنت غیر قابل قبولی تبدیل شده است که برخی از دست اندرکاران ورزش و هیات های ورزشی در استان برای جلوگیری از افزایش فشار افکار عمومی دست به دامن آن می شوند که جز بازی با کلمات و بزرگ جلوه دادن عملکردهای ضعیف چیز دیگری در دل خود نمی توانند داشته باشند.

گفته می شود مسابقات فوتبال لیگ پایه استان برگزار شد . هیچ وقت به روشنی و به طور واضح و کامل بیان نمی شود که در این رقابت ها چند تیم و در کدام مقاطع و با برخورداری از چه امکانات حضور داشته اند. سهم شهرستان های استان در این رقابت ها چه بوده است؟ نحوه برگزاری، میزبانی و ارائه امکانات به تیم ها در قبال ورودیه اخذ شده چگونه بوده است؟ برای تاثیر گذاری بر افکار و سرپوش گذاشتن به کاستی ها و کمبودها فقط به ذکر عناوین می پردازند و به این ترتیب می خواهند درصد کارآیی و موفقیت خود را بالا نشان بدهند.

فوتبال ما در حال حاضر بیش از هر چیز به اعمال صحیح مدیریت نیاز دارد. مدیریتی که مرد عمل باشد و کم تر به حرف زدن و شعار دادن بپردازد. مدیریتی کاربلد که برنامه های دراز مدت و کوتاه مدت ارائه بکند. مدیریتی که واقعیت فوتبال را بشناسد و به حقایق موجود در آن احاطه کامل داشته  و بالاتر از این ها صادق و روراست و اهل تعامل و بدون حاشیه باشد، در وغ نگوید و همه چیز را فدای خواست های غیر فوتبالی نکند.، ریاست طلب نباشد و خود را خادم فوتبال و جوانان بداند.

 فوتبال برای اصلاح و حرکت در مسیر پیشرفت و تعالی به مدیری احتیاج دارد که باندباز نباشد و همه چیز را در یک یا دو نفر خلاصه نکند.

دل بستن به آمارهای کذایی و دم از موفقیت کامل زدن، خودفریبی و دورشدن از واقعیات روشن و البته تلخی است که این روزها بر فوتبال ما سایه افکنده است. امید می رود با تیزبینی و انتخاب صحیح و اصولی، مدیر فوتبال در آینده بتواند فوتبال منطقه را از روزهای ناخوش و دربدری نجات بدهد.