1

عزم جزم فلاحی برای انتخابات هیات فوتبال استان

فدراسیون فوتبال اگر رسیدگی نهایی به پرونده هادی صباغی را در دستور کار قرار بدهد و نتیجه تایید و یا عدم تایید صلاحیت مدیریتی این خدمتگزار ورزش منطقه را اعلام بکند بحث برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان به مرحله جدیدی وارد شده و مسلما با اعلام دقیق تاریخ برگزاری ، فوتبال اردبیل برای تعیین تکلیف و خداحافظی کردن از سرگردانی و بلاتکلیفی نزدیک خواهد شد.

افرادی که برای خدمت به فوتبال داوطلب و پیشقدم شده اند بیشترشان از چهره های شناخته شده، قابل اعتماد و دارای پیشینه مدیریتی موفق در ورزش می باشند. رقابتی سالم بین کاندیداها و دوری جستن از هر گونه حاشیه و اتهام زدن ها می تواند زمینه برگزاری انتخاباتی پرشور را فراهم بکند و ناگفته پیداست هر کاندیدایی که از مسیر قانونی و بدون پناه بردن به روش های مذموم، رای اعتماد مجمع را جلب و اکثریت آرا را به دست آورد باید مورد پشتیبانی اهالی فوتبال قرار بگیرد تا بتواند برنامه های ارائه شده در مجمع را بر اساس زمان بندی اعلام شده به مورد اجرا بگذارد.

تا زمان برگزاری انتخابات و در فرصت های مناسب، کاندیداهای ریاست هیات فوتبال استان را معرفی خواهیم کرد. به مرور برنامه، اهداف و ایده های آنها را مورد بررسی قرار داده و برای آشنایی هرچه بیشتر جامعه فوتبال و ورزش با این چهره ها اقدامات لازم را انجام خواهیم داد. معرفی کاندیداها تا زمان انتخابات ممکن است در چند قسمت تقدیم خوانندگان و علاقه مندان به ورزش و فوتبال گردد.

نادر فلاحی یکی از کاندیداهای مطرح و شناخته شده ورزش استان محسوب می شود. با اعلام آمادگی وی که در عین حال ریاست هیات والیبال استان را در اختیار دارد با عکس العمل های متفاوتی مواجه گردید. گروهی از این اقدام وی حمایت کردند و جمعی دیگر نیز به شدت در مقابلش قرار گرفته و از ثبت نام وی برای انتخابات هیات فوتبال استان تعجب کردند.

اولین موضعگیری در مخالفت با حضور وی توسط کمیته سه نفره تایید صلاحیت مدیریتی دیده شد و او را که مدارک کافی جهت احراز شرائط ارائه کرده بود صالح تشخیص ندادند و بر روی اسمش قلم قرمز کشیدند. بعد از چند روز از تصمیم گیری در مورد صلاحیت فلاحی گفته شد که از سه عضو کمیته، محمد رضا برادران معاون ورزشی اداره کل به نفع فلاحی رای داده و دو عضو دیگر که از اعضای هیات فوتبال استان بوده اند به صلاحیت مدیریتی وی رای منفی داده اند.

با اعتراض فلاحی ، پرونده در فدراسیون مورد بررسی قرار گرفت و این بار سابقه مدیریتش مورد تایید قرار گرفت تا بتواند برای خدمت به فوتبال قدم پیش بگذارد و خود را برای شرکت در یک رقابت سالم آماده بکند.

در سال 93 با قرار گرفتن فلاحی در راس والیبال استان ، این رشته ورزشی بعد از مدت ها ناکامی و تحمل انواع ناملایمات و کم محبتی ها حرکتی رو به جلو آغاز کرد و فلاحی در این ارتباط نقشی مؤثر و تاثیر گذار بازی کرد. خستگی ناپذیری، قدرت برقراری ارتباط با مراکز اداری و مسؤولین استان و تعامل بسیار مناسب با فدراسیون ، توان جذب کمک های مردمی و خیرین و آشنایی به رمز و رموز مدیریت از ویژگی های بارز این کاندیدا می باشد.

فلاحی علاوه بر این که یک مدیر ورزشی است فعال بخش رسانه نیز محسوب می شود و در حال حاضر مدیریت یکی از خبرگزاری های معتبر را بر عهده دارد.

نقش وی در میزبانی موفق استان در دو مسابقه والیبال امیدهای آسیا و انتخابی جهان قابل چشم پوشی نیست. تلاش های نادر فلاحی در کسب مجوز لیگ دسته اول و حضور تیم قارتال ساوالان در فصل گذشته در این رقابت ها از نقاط مثبت کارنامه وی در عرصه مدیریت ورزشی است.

نادر فلاحی با تجربه ای که از مدیریت در والیبال استان به دست آورده این بار عزم خود را جزم کرده است تا توان و قدرت خود را برای خدمت به فوتبال استان به کار گیرد. او حتما با مطالعه قبلی و آشنایی به حاشیه ها، مشکلات، نارسایی ها و انحصار طلبی های موجود در این رشته پا به میدان رقابت گذاشته است. مسلما او دوست دارد پرونده موفقیت های مدیریت ورزشی خود را با خدمت به جامعه فوتبال تکمیل نماید. این که چقدر او می تواند در این راه به خوبی گام بردارد باید برنامه های پیشنهادی اش مورد توجه قرار گیرد.

به مرور ضمن معرفی کاندیداها، برنامه های آنها را نیز برای علاقه مندان به فوتبال در صورت همکاری کاندیداها منتشر خواهیم کرد.




احتمال تایید صلاحیت مدیریتی هادی صباغی

با تایید صلاحیت هادی صباغی کوره انتخابات هیات فوتبال استان داغ تر می شود.

شنیده ها حاکی از این است که با توجه به مدارک ارسال شده به وزارت  ورزش و جوانان احتمال تایید صلاحیت مدیریتی هادی صباغی یکی از کاندیداهای ریاست هیات فوتبال استان اردبیل وجود دارد.

افزایش تعداد کاندیداها و داوطلبان خدمت به فوتبال استان می تواند در تحرک بخشیدن به کاندیداها و فعالیت بیشتر جهت رایزنی برای جلب نظر اعضای مجمع موثر باشد.

اعلام نظر قطعی در مورد پرونده مدیریتی صباغی می تواند مرحله ای دیگر از نزدیک شدن به روز انتخابات را پشت سر بگذارد.

دغدغه همه علاقه مندان به فوتبال برگزاری سالم انتخابات از سوی دست اندرکاران و دبیرخانه برگزاری مجمع است و هیچ شک و تردیدی وجود ندارد که رسانه ها روند انتخابات را پیگیری کرده و افکار عمومی را در جریان امر قرارخواهند داد.

برگزاری انتخاباتی سالم و به دور از هرگونه جانبداری در افزایش میزان اعتماد فوتبالی ها به رئیس منتخب تاثیر گذار می باشد.

تایید صلاحیت مدیریتی صباغی می تواند رقابت کاندیداها را فشرده بکند. می گویند برخی از کاندیداها انتخاب خود توسط مجمع را حتمی قلمداد می کنند اما اعلام بلامانع بودن حضور صباغی در انتخابات تا حدودی می تواند معادلات را به هم بزند و نگرانی هایی را برای برخی از کاندیداها به دنبال داشته باشد




قاب خاطره

برای یادآوری خاطرات خوش گذشته ورزش استان در نظر است به مرور عکس هایی از آن روز ها به علاقه مندان در سایت تقدیم گردد.
مسلما عکس هایی که مورد استفاده قرار خواهد گرفت گوشه ای از تاریخ ورزش اردبیل را به نمایش خواهد گذاشت و  مسلما کسانی جرئت آن که بتوانند آنها را انکار کرده و به داستان سرایی ها ادامه بدهند نخواهند داشت.
تیم فوتبال نونهالان اینترکمپوس اردبیل در سال 83
این تیم در سال 83 قهرمان کشور نونهالان شد. فینال این رقابت ها را دو تیم ذوب آهن اصفهان و اینترکمپوس اردبیل برگزار کردند. در دور رفت فینال، نونهالان با تکنیک اردبیل 4 بر صفر ذوب آهن را شکست دادند و دور برگشت در اصفهان در حالی که میزبان همه امکانات را برای پیروزی تدارک دیده بود نتیجه 1 بر 1 به دست آمد و در نتیجه تیم فوتبال اینترکمپوس اردبیل در رده نونهالان به مقام قهرمانی کشور دست یافت.(این قهرمانی هم حاصل فوتبال کوچه بازاری قبل از سال 90 بود).
در این تیم بازیکنانی که در حال حاضر در فوتبال کشور و تیم های اروپایی تاثیر گذار هستند دیده می شوند.بازیکنانی چون کریم انصاری فرد، شهریار شیروند، حمید طاهری فرد، سجاد شهباززاده، مهرداد بایرامی، موسی شهبازی، عیسی شهبازی، نادر هوشیار، وحید شاکر، ایرج خدایاری و بازیکنانی از شهر های بیله سوار و پارس آباد مغان.
در عکس محمود بیداریان سرمربی تیم ملی نونهالان، توکل مردوار و ابراهیم آقاجانی مربیان تیم و سیروس لوله کرانی مرد خستگی ناپذیر فوتبال اردبیل به عنوان سرپرست تیم  دیده می شوند.

روزهای خوش فوتبال اردبیل در سال66
بازیکنان تیم فوتبال منتخب اردبیل در یکی از غذاخوری های بین راهی در سفر به قائمشهر برای دیدار با یکی از حریفان همیشگی فوتبال اردبیل در چارچوب رقابت های جام فلق.
در عکس مرحوم مقصود بایرامی، فیض اله نیک نژاد، حسین عباس زاده، مهرداد جباری، حسن ابراهیم زاده، محمد ایمانی و نادر پرستار حضور دارند .

 
 
 
 
 
 
 




معلوم الحال های فوتبالی

چند روزی است در فضای مجازی در قبال منتقدین هیات فوتبال استان از کلمه معلوم الحال بیشتر استفاده می شود. این کلمه را برای کسانی که در مورد فوتبال برخلاف میل برخی آقایان حرف می زنند استفاده کرده و آنها را عاملی برای عملی نشدن نقشه ها و اهداف خود به حساب می آورند.

در لغت معلوم الحال معنی و مفهوم خاص خود را دارد. این کلمه در زبان فارسی به صورت کنایه آمیز به کار می رود و در بیشتر موارد به عنوان توهین به اشخاص و یا منابعی مورد استفاده قرار می گیرد. کسی که احوال و اعمال او به بدی و نادرستی شناخته می شود معلوم الحال نامیده می شود. معلوم الحال کنایه از آدم ناسالمی است که برای اثبات نادرستی او نیازی به دلیل و مدرک وجود نداشته باشد.

راستی منتقدان هیات فوتبال استان اردبیل با چه معیار و متر و ترازویی به حکم برخی ها ناسالم تشخیص داده شده و بارها و بارها با به کار بردن آن کلمه، توهین به افراد را در دستور کار قرار داده اند؟ آیا بهتر نیست که مدعیان معلوم الحال بودن برخی از افراد دلایل خود را به وضوح بیان کنند تا جای هیچ حرف و حدیثی بر جای نماند.

فردی که از او کارهای خلاف سر بزند در جامعه شناخته شده است و مردم از وی یک ذهنیت با توجه به سابقه خواهند داشت و همواره با نظر منفی به وی نگاه کرده و مسؤولان دیگر چنین فردی را قابل اعتماد برای قرار گرفتن در یک پست و منصب و مقامی تشخیص نخواهند داد. مثلا اگر فردی را که نظر سوءداشته و چک های یک مؤسسه و یا نهادی را در راه کارهای شخصی خرج بکند دیگر به وی اجازه ای برای قرار گرفتن در راس امور را نمی دهند و وی را در این ارتباط معلوم الحال می خوانند و یا اگر کسی دزدی بکند و پرونده داشته باشد و یا به ناموس دیگران نظر داشته و با پرونده های مختلف از شکایت مواجه باشد معلوم الحالش می خوانند. حال آیا بهتر نیست که در مورد متقدان فوتبال فقط به استفاده از این کلمه بسنده نکنیم و افراد معلوم الحال را با ذکر نام و پیشینه و کارنامه شان معرفی نماییم تا بدین ترتیب به سالم سازی فضای ورزش و فوتبال کمک کرده و دین خود را نسبت به جامعه ادا نماییم.

حرف زدن خیلی آسان است. ایا آنهایی که بدون دلیل عده ای را معلوم الحال می خوانند می توانند در مقام اثبات ادعا های خود مدارک کافی ارائه نمایند؟ چرا در راه اصرار و پافشاری به حق بودن خود و دوستانمان  چشم بر روی واقعیت ها می بندیم و اهانت و توهین به دیگران را در دستور کار خود قرار می دهیم؟ حرف های خود را بدون اهانت بزنیم و بدون شک مردم بهترین قاضی برای تشخیص حق از ناحق، مرد از نامرد و مستقل از خود فروخته هستند. یاحق.




شتر دیدی ندیدی!!/پژمانی ها عصبانی می شوند

این ضرب المثل معروف را حتما شنیده اید: “شتر دیدی ندیدی”!!!. ضرب المثل دیگری هم است که می گوید: “هر چی دیدی هیچ چی نگو من هم دیدم هیچ چی نمی گویم”.
این ضرب المثل ها داستانی دارند که شنیدنش خالی از لطف نمی تواند باشد:
شیخ سعدی از راهی می گذشت. رد پای شتری را دید که عبور کرده و یک طرف راه مگس و طرف دیگر پشه می برد. با خود گفت بار شتر یک طرف سرکه بوده و طرف دیگر شیره،مگس با شیره سر و کار دارد و پشه با سرکه.
رفت تا رسید به جایی که دید پشکل شتر یک جا جمع شده ،با خود گفت :یقین این جا شتر خوابیده بوده . بعد آثار پیاده شدن مسافر را که در کنار راه ادرار کرده بود ،دید و از محل ادرار تشخیص داد که مسافر زنی بوده و بعد پنجه های دست مسافر را دید که بر زمین تکیه داده و بلند شده و با خود گفت :معلوم است مسافر زن و آبستن هم بوده است.(زن آبستن در حال بلند شدن با
دست به جایی تکیه می کند).
مقداری که رفت از آن طرف یک نفر شتربان رسید و پرسید:درویش از این راه که آمدی شتر دیدی؟
شیخ گفت:بارش یک طرف سرکه و یک طرف شیره بوده؟
شتربان گفت:بله
دوباره گفت:مسافرش زن آبستنی بود؟
شتربان گفت:بله
پرسید: کجا رفت؟
شیخ سعدی گفت:ندیدم کجا رفت.
شتربان شیخ را زیر چوب گرفت .کتکش می زد و می گفت :تو شترم را به خاطر مسافر زن طمع کردی. شیخ سعدی زیر چوب ناله می کرد و می گفت:
سعدیا چند خوری چوب شتربانان را
می توان قطع نظر کرد شتر دیدی؟نه
این داستان شده است شرح حال ما که گفتیم در سطح استان اردبیل فردی به نام پژمان نهاوندی وجود خارجی ندارد. حال آنهایی که به نحوی با این پژمان قلابی در ارتباط بوده اند ما را زیر حملات گسترده و همه جانبه خود گرفته اند که مجبورمان بکنند تا بگوییم پژمان دیدیم،ندیدیم!!!!!
برادران عزیزی که از پژمان نهاوندی حمایت می کنید و معتقدید که نباید در این ارتباط جز یک بار چیزی می گفتیم و پیگیری می ‌کردیم چرا عصبانی هستید؟اعتراف به اشتباه نشانی از بزرگواری،شهامت و شجاعت افراد است. به جای این که ما را زیر شدیدترین حملات قرار بدهید و در مواقعی حکم به شکستن قلم ما صادر نمایید بهتر است به قلابی بو ن آن اعتراف کنید و از جامعه ورزش به خاطر پرورش چنین افراد خیالی عذرخواهی کنید.
حملات شما را به جان می خریم و بخصوص حملاتی که از جانب دوستان و پهلوانان انجام می پذیرد ولی دست کشیدن از این قضیه بدون روشن شدن چهره برخی ها دور از انصاف و مروت نیست؟
حرف و عمل ما باید با یکدیگر هماهنگی داشته باشند. نمی توان از یک طرف از رسالت مطبوعاتی سخن بگوئیم و در تحقق آن مدعی باشیم و در مقابل کسانی را که در این راه گام بردارند زیر شدیدترین و ناجوانمردانه ترین حملات قرار بدهیم.
ظهور یک چهره قلابی در ورزش و میدان داری وی را عملی جایز و روا قلمداد بکنیم و پرداختن به آن و افشاگری در مورد چند چهره ها به صلاح ورزش ندانیم ولی برخورد یک مدیر و یک کارمند را لایق طرح چندین و چند باره بدانیم. اشاره به رفتارها و حرکات پژمان نهاوندی ها را شایسته شکسته شدن قلم بدانیم و به آن حکم صادر بکنیم. اگر قلمی که می خواهد معضلی به نام نهاوندی را معرفی بکند باید بشکند پس حکم در مورد قلم هایی که با صد هزار تومان به هر طرف غش می کنند چه باید باشد؟قلم هایی که با تهدید به درآمدزایی پرداخته و آن را وسیله ای برای کسب درآمد بیشتر می دانند با چه حکمی باید مواجه شوند؟
این صلاحیت از جانب کدام مرجعی به ما محول شده است که به راحتی به شکسته شدن قلم هایی که بر اساس خواسته ما بر روی کاغذ نمی چرخند حکم صادر می نماییم؟
ما را کاری به مهندس ها و حاج آقاها نیست. کار ما با فوتبال و ورزش است و این که عزیزان در این اندیشه باشند که با مطالب مختلف از کانال های متنوع بخواهند پرده بر روی واقعیتی به نام جعلی بودن پژمان نهاوندی بکشند اشتباه فکر می کنند . نمونه هایی از پیام های نهاوندی به افراد در مقاطع زمانی مختلف همراه با شماره تلفن های رنگارنگ وی در دست است که به زودی در اختیار افکار عمومی قرار خواهد گرفت.




دم خروس را باور کنیم و یا……

بار دیگر پیمان نهاوندی با ظهور در فضای مجازی حرف هایی زد و متن هایی نوشت و ما را به فیض رساند.

نگرانی وی و سایر دوستانش از چیست؟ چرا این روزها خیلی شتابزده و با عجله  و بدون مطالعه کافی حرکت کرده و تصمیم می گیرند ؟ اصلا چرا همه را با یک چوب می رانند و فکر می کنند با چنین اقداماتی و با آلوده کردن فضا می توانند جو فوتبال را به نفع کاندیدای مورد علاقه شان تغییر بدهند؟

با کسی که دشمنی و خصومت شخصی نداشته و نداریم. بحث بر سر منافع ورزش و فوتبال است. آنهایی که از این رهگذر به دنبال منافع فردی و گروهی هستند، مسلم است که فقط خود و اطرافیانشان را ببینند ولی کسانی که به فوتبال و آینده آن فکر می کنند در این اندیشه نیستند که چه کسی حتما باید رای بیاورد و سکان هدایت فوتبال استان را به دست بگیرد بلکه به دنبال آن هستند که افرادی صادق  و نه مکار، دانا و کار بلد و تاثیر گذار به ساختمان حافظ راه پیدا بکنند.

نیازی نیست که برای رسیدن به هدف دست به دامن برخی از افراد معلوم الحال، روسیاه و دارای پیشینه غیر قابل قبول شد. بحث های سازنده در فضای مجازی و یا رسانه ها ، بیان دلایل و ارائه آمارهای صحیح و نه تبلیغاتی و کذب ، تاکید بر روی برنامه های سازنده و ایجاد فضایی امن و به دور از هرگونه فحاشی، قلدرمآبی ، هتک حرمت و ناسزاگویی می تواند افکار عمومی را در پذیرش فردی که می خواهد به مدیریت فوتبال استان برسد کمک و مساعدت نماید.

تصور غلط و باطلی است رسیدن به این اندیشه که هر کس چون آنها فکر نکند دشمن محسوب می شود و باید با استفاده از هر روش و وسیله ای اسباب نابودی آنها  فراهم گردد. اگر کسی و یا کسانی با استفاده از این روش نه یک دوره و بلکه دهها دوره دیگر نیز سرنوشت ورزش و فوتبال را در دست بگیرند در نهایت ضرر و زیان متوجه خود آنها خواهد شد و اگر معتقد بوده و ایمان قلبی داشته باشند فردای قیامت در پیشگاه احدیت بزرگ ترین و سرافکنده ترین بنده معرفی خواهند شد.

همه چیز در باره کسانی که این روزها در تلاش هستند و اتاق فکرهایشان شبانه روزی فعال ، برای همه روشن و مشخص است. آنهایی که در این حلقه حضور داشته و از کمک فکری و رسانه ای گرفته تا قبول زحمت نگارش متن ها و انتشار آنها از اردبیل و سایر شهرها تحت عناوین جعلی و شماره های همراه متعدد از اپراتورهای مختلف معین بوده و پرده برداری از آنها زیاد به طول نخواهد انجامید ولی مهم ترین بحث این است آنهایی که ادعای خدمت به ورزش و فوتبال را دارند و مدعی پهلوانی و جوانمردی و استادی بوده و خود را یک و سر و گردن بالاتر از دیگران برای مالکیت بر ورزش استان می پندارند، چرا دست به کارهای خاله زنکی می زنند و اندک آبروی مانده در ته کاسه حیات خود را به آسانی به باد می دهند؟

ریاست ها، فرمان راندن ها، تکیه زدن بر میزها و صندلی مدیریت ها و درآمد های ناشی از تبلیغات و سوءاستفاده ها گذرا بوده و هستند وآنچه می می ماند صداقت، درستی، انسانیت ، ادب، بزرگواری، متانت و وقار انسان ها می باشد. انسان نباید زندگی خود را با سرسپردگی و غلامی و نوکری و گردن خم کردن برای افراد شناخته شده معامله نماید.

گفته ایم که در سطح استان فردی به نام پژمان نهاوندی وجود خارجی ندارد. این نام جعلی است و کسانی که جرئت بحث و اظهار نظر زیر لوای اسم واقعی را ندارند به این عنوان جعلی و ساختگی پناه می برند . مسلم است انسانی که بخواهد خلاف بکند و حرف های دروغ و بی اساسی را بر زبان جاری کند نقاب بر چهره می زند . حال این گفته چه ربطی به این دارد که آیا گوینده این واقعیت 100 متر در عمرش دویده است یا نه؟ اصلا می داند ورزش چیست یا نه؟ چرا باید با داد و بیداد و طرح مسائل حاشیه ای بر روی اصل قضیه پرده کشید؟ اگر این آقای نهاوندی که این همه سنگ هیات فوتبال استان را به سینه می زند با این مشخصات وجود دارد مدرکی از خود منتشر نماید و یا بر علیه ما به دلیل نشر اکاذیب طرح دعوی نماید. اگر ما غیر ورزشی و شیره ای باشیم ربطی به دروغ گویی و جعل عنوان برخی ها ندارد. عکس مورد استفاده در پروفایل پژمان نهاوندی هم که داستان خود را دارد و بعد ها در مورد آن سخن گفته خواهد شد.

می گوید آقایان دوست دارند که فوتبالی ها امور فوتبال استان را در دست بگیرند . اولا پژمان نهاوندی که وکیل مدافع فوتبال استان شده است بگوید در کجای این فوتبال قرار دارد.؟ سابقه اش چیست و به قول خودش تا حال چه گلی بر سر فوتبال منطقه زده است که جامعه ورزش از آن بی اطلاع می باشد.

ثانیا مراد و ارباب دست اندرکاران فوتبال استان که با حمایت وی بیش از شش سال بر فوتبال منطقه حکم رانده اند آخر خیلی فوتبالی است. کفاشیان که به برکت حمایتش هایش فوتبال استان دو سال و چندی است در بلاتکلیفی، تنش و درماندگی به سر می برد فوتبالی تر از همه فوتبالی های جهان می باشد.؟

ثالثا حامی قدر قدرت ، تائید کننده عنوان جعلی دوم شدن هیات فوتبال استان در کشور و عامل اصلی رد صلاحیت کاندیداهای هیات استان در فدراسیون یعنی طالقانی رئیس هیات فوتبال استان خوزستان و مسؤول کمیته امور استان های فدراسیون، فوتبالی فوتبالی است . راستی چند بار وی پیراهن تیم ملی را پوشیده است و چند بار نامزد بهترین بازیکن آسیا بوده است؟

با برخوردهای آقایان و تناقض گویی های آنها باید دم خروس را باور کنیم و یا……؟

بازی با کلمات و ایجاد حاشیه نمی تواند تاثیری در حق جلوه دادن اعمالی که تیشه به ریشه فوتبال اردبیل زده است داشته باشد. اتهام شیره ای بودن و غیر ورزشی خواندن کسی هیچ وقت نمی تواند سدی در برابر بیان واقعیت ها ایجاد نماید. با مردم و جامعه فوتبال باید صادقانه روبرو شوید. بیائید همه حرف هایی را که در زیر نقاب می زنید با اسم واقعی در فضای مجازی و یا رسانه ها بیان کنید. حرف هایی که خاله زنکی باشد و با پنهان شدن در زیر اسم های جعلی زده شود نشان از دروغ گویی و ناجوانمردی است . مرد باشید و مردانه با اسم واقعی و هویت اصلی سخن بگوئید . سنگر گرفتن در زیر عناوین جعلی نشانی محکم و بارز از ضعف و ناتوانی است.




چوب خدا هم صدا دارد هم … /صالح بی صلاحیت

این روزها داد اهالی فوتبال استان از بی توجهی، بی مسئولیتی و بی قانونی در فوتبال استان به هوا رفته است. فارغ از سایر حوزه های مرتبط به فوتبال و هیئت فوتبال استان که در این مقال قصد ورود به آنها را نداریم، پروسه انتخابات هیئت فوتبال استان که از دو سال قبل کلید خورده بود، با اعمال نظر شخصی و گروهی رئیس سابق و عوامل زیر مجموعه اش ره به بیراهه برد و 6 سال تنش بین اداره کل ورزش و هیئت فوتبال، عملا فوتبال استان را در لبه پرتگاه سقوط قرار داد.
این روزها بعضا بحث می شود که مقصر این تنش کیست؟ براستی چرا در 6 سال گذشته و با عوض شدن سه مدیرکل با طیف های سیاسی و اجتماعی متفاوت، این هیئت همچنان محل چالش است و کِشتی فوتبال استان به ساحل نجات نمی رسد؟ مگر این هیئت چه چیزی دارد که اینگونه یک عده با چنگ و دندان به آن چسبیده و به قیمت نابودی فوتبال، همه چیز را فدا می کنند؟ مقصر کیست؟ اداره کل ورزش با سه مدیر ورزشی ولی متفاوت یا آقایان در هیئت فوتبال؟
انتخابات هیئت فوتبال استان اردبیل که در مهرماه 94 با اتمام دوره مدیریت 4 ساله رئیس سابق آن باید روی روال عادی و قانونی با برگزاری انتخابات جدید، طی مسیر می کرد، با اقدامات فراقانونی فدراسیون و عوامل آن و اصرار و تاکید آنان مبنی بر ابقای رئیس سابق به عنوان رئیس (که خود نیز کاندیدای مجمع جدید بود) تا برگزاری انتخابات جدید، عملا پروسه انتخابات را وارد بحران و تنش کرد. این در حالیست که طبق مفاد (بند 10 ماده 19)  اساسنامه مورد قبول وزارت ورزش، با اتمام دوره مدیریتی یک رئیس هیئت، باید سرپرست تعیین و انتخابات توسط سرپرست برگزار گردد. این امر جلوی مهندسی انتخابات و تعیین اعضای مجمع از سوی رئیس سابق هیئت که خود نیز کاندیدا ثبت نام کرده است را می گیرد.
اساسنامه هیئت های فوتبال سراسر کشور که مصوبه مجمع، هیئت وزیران و وزارت ورزش فعلی و تربیت بدنی سابق را به همراه دارد، در سالهای اخیر با مصوبات هیئت رئیسه فدراسیون در برخی از بندها و اضافه و کسر برخی مواد و تبصره ها، عملا فضای این رشته ورزشی را به سمت دیکتاتوری و خود محوری سوق داد. مصوباتی که تاییدیه مجمع را نداشته و محل مناقشه بین وزارت ورزش و فدراسیون می باشد. از جمله این مصوبات، عدم قبول رزومه مدیریتی برای کاندیداهایی است که در سایر رشته های ورزشی سابقه مدیریتی دارند. یعنی اگر شما مثلا یک رزومه مدیریتی در هیئت ورزشی مثلا والیبال، هندبال، کشتی و یا … مثلا به مدت 10 سال یا بیشتر داشته باشید، نمی توانید این رزومه را برای ریاست هیئت فوتبال ارائه نمایید. اما مثلا اگر رئیس یا معاون بانک، مدیر یک شرکت غیر ورزشی و یا ارگانهای نظامی و انتظامی یا حتی سرپرست یک اداره در یک شهرستان باشید، می توانید کاندیدا شوید!!! این بند که برای تداوم ریاست افرادی که در یک دوره مسئولیت هیئت فوتبال استان را داشته اند و مورد وثوق فدراسیون هستند تدوین شد تا روسای فعلی فوتبال کشور، رای خود را در مجامع فدراسیون از دست نداده و ریاست و مدیریت آنها مورد تهدید قرار نگیرد.
از سوی دیگر، تعیین هیئت سه نفره در اساسنامه مذکور بمنظور فیلتر افراد و کاندیداها از دیگر موارد این اساسنامه است که در این هیئت سه نفره، دبیر هیئت مستقر، نماینده حقوقی هیئت و معاون ورزشی اداره کل دارای رای هستند. ترکیبی دو به یک به نفع هیئت فوتبال مستقر که به راحتی می توانند هر کسی را دوست داشتند رد صلاحیت کنند و هرکسی را دوست داشتند تایید و عملا موافقت و یا مخالفت معاون ورزشی اداره کل یا نماینده آن هیچ تاثیری در رای سایر افراد کمیته سه نفره ندارد.
در مورد کاندیداهای هیئت فوتبال استان هم دقیقا همین اتفاق افتاد و آقایان دو نفر از افرادی که قوی ترین رزومه مدیریتی را در بین افراد ثبت نام کننده داشتند رد نموده و از انتشار رزومه افراد تایید شده هم خودداری کردند تا عملا نشان دهند هیچ خطر و تهدیدی را برای جایگاه و مقام خود تحمل نمی کنند.
براستی اینان خود صلاحیت خود را از کجا بدست آورده اند؟ دبیر هیئت فوتبال استان در کدامین مجمع برای مسئولیت خود مصوبه گرفته است؟ کدامین مجمع تشکیل نشده هیئت رئیسه، دبیر و خزانه دار هیئت فوتبال استان را تایید و تصویب کرده است؟ ( بندهای مواد 15 – 16 – 17 اساسنامه). چرا مراجع قانونی پیگیر عدم برگزاری مجمع سالانه هیئت فوتبال استان که قانونا باید سالی یکبار تشکیل می شد، نیستند؟ مجوزهای قانونی برای تقویم، بودجه، برنامه ها و تایید عملکردهای این هیئت در کدامین مجمع مصوب و اخذ شده است؟
حال اینانی که خود فاقد صلاحیت هستند و قانونا قابل پیگیرد قضایی، خود در حال تایید یا عدم تایید صلاحیت مدیریتی کاندیداهایی هستند که سالها رزومه مدیریتی ورزشی و غیر ورزشی دارند!! این عدالت و قانونی است؟ کدام مرجع چنین اجازه ای به اینان داده تا رزومه و عملکرد مدیریتی افراد را بررسی کنند حال آنکه خود صلاحیت قرار گرفتن در این مسئولیت را قانونا ندارند. دبیر هیئت فوتبال استان که منصوب (غیر قانونی و بدون مصوبه مجمع هیئت استان) رئیس سابق هیئت است، چگونه با عدالت و بی طرفی در این ماجرا عمل خواهد نمود؟ در حالیکه اقدامات نامبرده کاملا در راستای تامین منافع این فرد قرار دارد؟
بهرحال، سوالات و ابهامات بسیاری در این موضوع وجود دارد و عدم شفافیت در این موارد، کاملا موضوع را به یک بن بست کشانده است. اگر واقعا صداقتی در ایشان هست، رزومه مدیریتی افراد مورد تایید قرار گرفته و نگرفته را منتشر کنند تا افکار عمومی در مورد موضوع قضاوت کند و رسوا شود هر که در او غش باشد.
اگر واقعا به خود اطمینان دارند، علت عدم برگزاری مجامع سالانه، عدم تشکیل هیئت رئیسه، فقدان مصوبه قانونی برای انتصاب دبیر و خزانه دار هیئت و مصوبات تایید عملکرد و تقویم، بودجه و برنامه های هیئت را شفاف سازی نمایند.



فوتبال محلاتی،سنتی و کوچه بازاری اردبیل در سال های قبل از ۹۰

مطلبی تحت عنوان “ادعای استانداردسازی لیگ برتر فوتبال” در ۲۴ مهر ماه در سایت نشریه منتشر شد. این مطلب در ارتباط با دفاع از گذشته درخشان فوتبال منطقه،بازیکنان،زحمتکشان و کسانی بود که سال ها عمر خود را در راه اعتلای این ورزش سپری کرده و برای آن گذشته ای قابل افتخار بر جای گذاشته اند.
متاسفانه بعد از انتشار مطلب یاد شده فردی به نام پژمان نهاوندی در برخی از گروه های ورزشی در فضای مجای در مطلبی سرشار از توهین و هتک حرمت که منشایی جز نداشتن ظرفیت کافی برای رویارویی با واقعیت هاست،به نوشته اعتراض کرده و استاندارد مورد ادعای برخی را در مورد فوتبال سال های قبل از ۹۰ را چنین تعریف کرد:”استاندارد سازی یعنی خارج کردن از حالت سنتی و من درآوردی و سر و سامان دادن و رو روتین و اصول قرار دادن و با برنامه منظم برگزار کردن ،استاندارد سازی یعنی ساماندهی بر روی اصول و مقررات سازمانی فدراسیون کشوری و از حالت محلاتی و کوچه بازاری درآوردن.
در این ارتباط یادآوری چند نکته ضروری به نظر می رسد:
-فردی که به نام پژمان نهاوندی در فضای مجازی تمام قد به دفاع از هیات فوتبال استان می پردازد و منتقدین آن را از دم تیغ می گذراند برای جامعه فوتبال استان و اردبیل ناشناخته است. متاسفانه تاکنون کسی او را از نزدیک زیارت ننموده است. حرف هایی که او در فضای مجازی می زند در برخی اوقات خیلی بیشتر از حد و اندازه خودش و حامیانش می باشد.
توهین های وی به برخی از بزرگان فوتبال اردبیل که در دو روز گذشته صورت گرفته است قابل چشم پوشی نیست. آن که مسلم است چنین نامی از دهه ۵۰ تاکنون در فوتبال اردبیل حضور نداشته است. چگونه فردی که تمام قد در حمایت از هیات فوتبال استان بر منتقدین می تازد و در برخی از گروه های ورزشی نیز ادمین بوده است ناشناخته می باشد. این خود می تواند حکمتی داشته باشد که امید است با تلاش های انجام یافته در آینده ای نزدیک این هوادار بزرگ و فراموش نشدنی هیات فوتبال استان برای جامعه ورزشی معرفی شود.
-ادعای وی در تعریف استاندارد سازی لیگ برتر استان از سال۹۰ به بعد توسط هیات فوتبال استان می تواند دل هر علاقه مند به فوتبال را به درد آورد. فوتبال اردبیل مگر در سال های مورد ادعای این آقای مجهول الهویه از مقررات و قوانین رایج فدراسیون تبعیت نمی کرد و یک حالت من درآوردی داشته است؟
آیا فوتبال اردبیل در آن سال ها سر و سامانی نداشته و هر کس به دلخواه ساز خود را می نواخته و به هیچ صراطی مستقیم نبوده اند؟ و آیا های دیگری که از دل این تعریف بیرون می آید خود می تواند در برگیرنده کینه خیلی ها از فوتبال دهه های ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ باشد.
حتما این فرد به همراه حامیانش می داند که همین فوتبال من درآوردی ،سنتی و محلاتی و کوچه بازاری ،بزرگانی چون علی دایی،مرحوم مقصود بایرامی،بهنام دولت،ناصر عروجی، محمد قلیزاده،محمود بایرامی،عزیز گنجگاهی،علی رضا حکیم زاده،قادر نظمی،شاهین آورند،کریم انصاری فر،نادر هوشیار و …. را به فوتبال کشور تحویل داده است و فوتبال مقرراتی،اصولی،روتین و منظم آنها چه ستاره هایی را معرفی کرده است؟
آیا این گونه صحبت کردن و بی گدار به آب زدن ها،توهین به همه بزرگان،علاقه مندان،عاشقان فوتبال و شناسنامه های فوتبال اردبیل نمی باشد؟
چه کسی این جرئت را پیدا می کند که با اسمی جعلی و ساختگی به بزرگان فوتبال اردبیل دهن کجی بکند؟
مسلما موضعگیری و رفتار وی در مورد یکی از چهره های محبوب و دوست داشتنی و بزرگ و شناسنامه فوتبال در گروهی به نام هیات فوتبال استان غیر قابل قبول است. این جسارت قابل بخشش نبوده و نیست و هیچ شک و تردیدی نیست که بعد از شناسایی این آفت بزرگ ورزش باید در قبال رفتارهای خارج از اندازه و به دور از فضای جوانمردی و مردانگی جوابگو باشد.
-حداقل آنهایی که سنگ هیات فوتبال استان را به سینه می زنند و برای دفاع از آن سابقه و پیشینه فوتبال این منطقه را زیر سوال می برند باید به دوستان و همکاران خود در هیات فوتبال استان احترام بگذارند. بهترین مدرک برای رد ادعای قارچ های روئیده در عرصه فوتبال می تواند یکی از بزرگان و افتخارآفرینان فوتبال منطقه که در حال حاضر با هیات فوتبال استان همکاری می کند،باشد.
بهنام دولت مرد بزرگی است که در فوتبال منطقه از اعتبار ،احترام و ویژگی های خاصی برخوردار می باشد. وی از پرچم داران فوتبال نوین و از مطرح کنندگان فوتبال اردبیل در سطح کشور است.
بهنام دولت چهره ای قابل اعتماد و مرد تکنیکی و از یاران تکرار نشدنی فوتبال است. اگر او تائید کند که فوتبال اردبیل تا قبل از روی کارآمدن هیات فعلی و قبل از سال ۹۰ فوتبالی کوچه بازاری،سنتی و من درآوردی بوده است،حرفی برای گفتن نخواهیم داشت.
آیا چهره هایی که قبل از سال ۹۰ در فوتبال کشور مطرح شده و در تیم های ملی و باشگاهی توپ زده اند و افتخار آفریده اند حاصلی از فوتبال دیمی و بی برنامه بوده است؟
دور از انصاف و مروت است که برخی ها برای سرپوش گذاشتن به ضعف ها در راستای پایمال کردن حق عده ای عاشق گام بردارند و بدتر از آنها کسانی هستند که این قبیل موضعگیری ها،روایت ها و هتک حرمت ها ،بی ادبی ها و خودمحوری ها را می بینند و دم فرو می بندند و از حق دفاع نمی کنند.
آنهایی که در گذشته برای فوتبال اردبیل عرق ریخته و نام آن را پرآوازه کرده اند نباید اجازه بدهند که تازه از راه رسیده های متکبر در زیر لوای اسم های مستعار،روزگار خوش و فراموش نشدنی فوتبال اردبیل را زیر سوال ببرند و تلاش نمایند تا با وارونه جلوه دادن واقعیت ها موقعیت های خود را از دست ندهند.
در این ارتباط باز هم سخن خواهیم گفت.




عکس ها سخن می گویند(۱)

این روزها تلاش هایی مبنی بر زیر سؤال بردن زحمتکشان فوتبال اردبیل در دهه های 60 و 70 و 80 انجام می شود. باید گفت که در آن سال ها جمعی عاشق دور و بر فوتبال بودند و صادقانه زحمت می کشیدند و جایگاهی خوب در فوتبال ایران برای منطقه به دست آورده بودند.
چند عکس از برگزاری کلاس های متعدد مربیگری در آن سال ها به نمایش گذاشته می شود که خود می تواند مشت خیلی ها که چشم بر روی واقعیت ها می بندند را باز بکند. 




فوتبال نفرین شده اردبیل

فوتبال اردبیل نفرین شده است. اوصاع نابسامان آن در چند سال اخیر تایید کننده این ادعا می باشد. در سال های اخیر فوتبال استان انواع ناکامی را به خود دیده است. اگر به طلا دست زده به سنگی بی ارزش تبدیل شده است و در نهایت به دردی مبتلا شده است که درمانش به پزشکانی حاذق و اطبایی زبردست نیازمند می باشد.

فوتبال اردبیل نفرین شده است. چرا که کارها و امور آن به خوبی و در مسیری صاف و بدون مانع پیش نمی رود. ادعا ها با واقعیت ها فاصله بیشتر و بیشتر دارد. گاهی وقت ها چنان حرف می زنند که انسان می ماند که کجا و چگونه آن همه سرافرازی،سربلندی،سعادت، سزاواری و افتخار را جستجو بکند.وقتی هم که پای عمل و مشاهده به میان آید با سرابی مواجه می شود که تاسف و سرافکندگی می تواند حاصل آن باشد.

همین چند روز پیش بود که خبری مبنی بر انتخاب رئیس هیات فوتبال شهرستان اردبیل در شهر پیچید. به این انتصاب از زاویه های مختلف نگاه شد. عده ای آن را به ژن خوب نسبت دادند، جمعی ناشناخته بودن فرد منتخب در جامعه ورزشی و فوتبال استان را مطرح نمودند، افرادی نیز فرد حکم گرفته را از مطرح ترین فوتبالیست های استان قلمداد کردند و هنوز مرکب امضای حکم این رئیس خشک نشده زمزمه هایی مبنی بر درخواست اداره ورزش و جوانان شهرستان مبنی بر لغو حکم صادره و برکناری رئیس شنیده شد!!!!

ورزش و فوتبال اردبیل چه عالمی دارد برای خودش. هر کسی خود را قدر قدرت مطلق می داند و حکم و دستور و فرمانش را لازم الاجراء تلقی می کند. آیا این همه نابسامانی و بر طبل خودمحوری کوبیدن نمی تواند نشانی از اوضاع قاراشمیش فوتبال باشد؟

اگر فرد مورد نظر فوتبالی و شناخته شده در بین فوتبالی ها و دارای سابقه و پیشینه در آن بوده و بر اساس آن ویژگی ها برای صدور حکم معرفی شده پس چرا به فاصله اندکی از معرفی، درخواست کان لم یکن شدن نامه اولی مطرح می شود؟ از طرف دیگر شنیده می شود که روایت می کنند بیش از یک سال بوده که برخی ها به دنبال قرار گرفتن در راس امور فوتبال شهرستان بوده اند و حالا با صدور حکم راضی به برگشت از راهی که در پیش گرفته اند نمی باشند.

راستی چه کسانی فضای فوتبال اردبیل را غبارآلود می کنند و چه کسانی در این قضایا مقصر هستند؟ چه کسانی فوتبال نفرین شده ما را از آنچه هست می خواهند بیشتر به نابودی کامل سوق بدهند؟ در این آشفته بازار شما پیدا کنید پرتقال فروش را.