1

انتخابات هیات فوتبال استان و اقدامات سوال برانگیز

بحث انتخابات هیات فوتبال استان و برگزاری مجمع انتخاباتی آنقدر کش دار و طولانی شده که آدمی به یاد فیلم روزهای دور از خانه اووشین می افتد.
ماههاست که این امر به یکی از قابل توجه ترین معضل این رشته زیبا و دوست داشتنی تبدیل شده است. بارها در مورد این که چرا مجمع برگزار نمی شود و به چه دلایلی طرفین درگیر در این ارتباط سنگ خود را به سینه زده و فکری به حال فوتبال استان نمی کنند مطرح کرده ایم ولی تا به حال جوابی قانع کننده دریافت نشده است.
بیشتر آنهایی که در حرف مدعی خدمت به فوتبال و ورزش بوده اند در عمل به اثبات این ادعا موفق نشده اند و چنین شد که فوتبال اردبیل در سال های اخیر بزرگ ترین و هولناک ترین ضربات را تحمل کرده و به روزگاری سیاه و دردآور مبتلا شده است.
همه در انتظار آن به سر می برند تا از سوی دست اندرکاران مربوطه تاریخ برگزاری مجمع اعلام شود تا به انتظار سه ساله منتظران با سر و سامان یافتن این رشته ورزشی پرطرفدار به پایان برسد.
در برگزاری مجمعی سالم و به دور از هرگونه حرف و حدیث، چینش اعضای مجمع و کسانی که باید برای رای دادن در آن حاضر شوند از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. مسلم است که چون گذشته نمی توان با توسل به برخی از اما و اگرها القاب مختلفی به خودی ها داد و خیال خود را از رای آوری راحت کرد.
اساسنامه به وضوح و روشنی شرایط و ویژگی های کسانی که می توانند مجوز حضور در مجمع را به دست آورند مشخص کرده است. حال برای این که بتوانند در جمع آوری آرا موفق عمل نمایند در آستانه انتخابات به برخی از اقدامات دست می زنند تا در مجمع برخی از صندلی ها را از دست ندهند.
در این ارتباط به دو نمونه اشاره می شود:
-در شش سال گذشته که هیات فعلی در مصدر کار قرار داشت در کدام سال ها مسابقات فوتسال بانوان برگزار شده است؟ امسال چگونه برگزاری این رقابت ها در دستور کار قرار گرفت و با عجله و جمع کردن تعدادی از بازیکنان تحت عناوین من درآوردی با چهار تیم (اگر اشتباه نکنم) به طور مجتمع بحث را جمع کردند و تیم قهرمان و دیگر نفرات مورد نیاز برای مجمع را مشخص نمودند.
آیا این بازی ها لیگ باشگاه های فوتسال بود؟اگر رقابت های باشگاهی بوده تیم های شرکت کننده باید حداقل شرایط لازم برای یک باشگاه را داشته باشند. اگر لیگ فوتسال است لیگ هم دارای تعریف خاصی است و باید به صورت رفت و برگشت و در محدوده زمانی صورت بگیرد.
-سال هاست که برخی از هیات های فوتبال شهرستان های استان بلاتکلیف هستند . شهرهایی مانند خلخال،کوثر،اردبیل و …. هرچه فریاد کشیده شد که آقایان فوتبال شهرستان ها درمانده شده است و نایی برای نفس کشیدن در آن ها وجود ندارد متاسفانه کسی به این حرف ها،انتقادها و تمناها ترتیب اثر نداد و حالا که بوی برگزاری مجمع به مشام خورده است حضرات دست و پای خود را گم کرده اند که هرچه زودتر این مشکل را نیز به نفع خود حل بکنند. نتیجه این اقدام انقلابی و ماندگار در تاریخ ورزش استان تبلیغ گسترده از احساس مسوولیت و پوشاندن قبای مدیریت شهرستان ها به تن دوستان و آشنایان می باشد.
اولین گام در تحقق این امر را از هیات فوتبال شهرستان اردبیل شروع کردند و به یکباره و در میان بهت و حیرت فوتبالی ها،حجت کریمی را به این سمت منصوب کردند و آن طور که شنیده می شود با عجله و در کم ترین زمان ممکن این کار صورت پذیرفت. خدا را شاکریم که بعد از چهار پنج سال معطلی و این دست و آن دست کردن تکلیف هیات اردبیل را مشخص کردند و شکی وجود ندارد که تا برگزاری مجمع همه معظلات شهرستان ها به خوبی و خوشی برطرف خواهد شد.
کاندیداها در تکاپو هستند و دوست دارند گوی سبقت در مجمع را از دیگر رقبا بربایند و بر حکومت بر فوتبال استان موفق بشوند. اما دست یافتن به این امر نباید به هر بهایی باشد. آینده در مورد تک تک رفتارهایی که در این مقطع صورت می گیرد قضاوت خواهد کرد . کاری نباید بکنیم که در آینده اظهار ندامت نماییم و فدا کردن خیلی چیزها برای رای آوردن در مجمع را برای خود مصیبت عظیمی تلقی نماییم.
استفاده از مشاوران دلسوز و کسانی که فکری جز تعالی فوتبال ندارند می تواند در کاهش آسیب ها موثر باشند.
به مرور در ارتباط با مجمع،تلاش ها و جلسات متعدد برگزار شده و تراوشات اتاق های فکر کاندیداها بیشتر سخن خواهیم گفت.




ادعای استاندارد سازی لیگ برتر فوتبال

استاندارد بودن لیگ برتر فوتبال ما مهم ترین خبر ورزشی است که در روزهای اخیر شنیده شده است . چه نعمت بزرگی در اختیارمان بوده و ما غافل از آن. چه کور دل ، حسود، نفهم. کودن و آدم مغرضی بوده ایم که چشم بر روی واقعیتی مهم چون استاندارد بودن لیگ برتر بسته ایم. عجب راه خلافی رفته ایم، چگونه می توانیم اشتباهات خود را جبران بکنیم و برای لیگ برتری که استاندارد است سینه چاک نماییم و در کوی و برزنش نوکری کرده و بر عالم فخر فروشی بکنیم؟

عجب خبری در فضا پیچیده است. خبری افتخارآفرین ، بی نظیر با ویژگی های منحصر به فرد . ما کوردل بوده ایم . چرا دست اندرکاران فوتبال کشور به بزرگ ترین منبع یادگیری و کسب تجربه در بغل گوش خود اهمیت نداده اند و دست به دامن آن سوی مرزها شده اند؟

من کوردل، بزدل، ناآشنا به امور فوتبال و اصول حرفه ای باید می دانستم که لیگ برتر ما استاندارد شده و به بلندگویی برای تبلیغ آن تبدیل می شدم و این قدر منفی بافی و نامردی را پیشه خود نمی ساختم.

لیگ برتر فوتبال ما استاندارد سازی شده است. چشم همه علاقه مندان و دوستداران فوتبال روشن. در دنیای حرفه ای فوتبال رسیدن به حد استاندارد آرزویی بزرگ به شمار می رود و از این که لیگ برتر ما به این موفقیت دست یافته باید همه فوتبالی ها سر به آسمان بسایند و به همه ستاره ها فخر بفروشند و با دهها و صدها هندوانه در زیر بغل در هفت آسمان سیر بکنند.

لیگ برتر ما استاندارد سازی شده است. بازیکنانش حرفه ای و قراردادهای حرفه ای دارند. گردش مالی باشگاه های ثبت شده و دارای تشکیلات منظمش در حد لیگ های استاندارد اروپایی است. مالک شخصی باشگاه هایش با سرمایه های کلان بهترین امکانات را در اختیار دارند. قهرمان این لیگ برتر استاندارد با هواپیمای اختصاصی به سفر می رود و در هتل های پنج ستاره اسکان داده شده و مبالغ قراردادشان قبل از شروع فصل پرداخت و با کادر فنی تسویه حساب انجام پذیرفته است.

در رقابت های این لیگ استاندارد سکوهای ورزشگاه همیشه مالامال و پر از تماشاگر است. بازار سیاه بلیط ورودی به ورزشگاه ها همواره رونق دارد. فروش بلیط لیگ استاندارد در بازار آزاد برای عده ای شغل ایجاد کرده است و آنها دعا گوی عاملین استاندارد سازی لیگ برتر هستند.

لیگ برتر فوتبال ما استاندارد سازی شده است. چرا که تیم ها طی یک پروسه و با تحمل انواع رنج ها، هزینه ها و در سایه برنامه ریزی های دقیق و علمی به لیگ برتر می رسند. اینجا دیگر با یک بفرما تیم لیگ برتری نمی شود . با خواهش و تمنا برای لیگ برتر تیم جمع نمی کنند. باید از لیگ یک صعود بکنند و می دانید که رقابت های لیگ یک فشرده تر و سخت تر از لیگ برتر است. راستی در لیگ یک و دو و سه ما چند تیم حضور دارند؟

برای این که سایر نقاط کشور و بخصوص لیگ خلیج فارس به مرحله استاندارد برسند و آنها بتوانند از تجربه استاندارد سازی لیگ ما بهترین و بالاترین بهره را ببرند باید همایش بزرگ الگو برداری از لیگ برتر ما تشکیل بشود. چه همایش بزرگ و ماندنی در تاریخ می شود این همایش.

به عنوان یک فرد از این که تاکنون در قبال لیگ برتر استاندارد چشم بسته عمل کرده ام باید توبه کنم و از خداوند بزرگ مسئلت نمایم که حقیر را مورد بخشش قرار بدهد.

شنیده می شود در تکمیل استاندارد سازی لیگ برتر تنها مورد باقی مانده فروش اینترنتی بلیط با تعیین شماره صندلی است که آن هم در فصل جاری آماده بهره برداری بوده و به سیل علاقه مندان و تماشاگران عاشق ارائه خدمات خواهند کرد تا دیگر هزاران نفر در پشت درب های بسته ورزشگاه ها نمانند و چنانچه نسبت به تهیه بلیط موفق نشوند از مراجعه به ورزشگاه ها خودداری کنند.

لیگ برتر ما استانداردسازی شده است. همه تیم های حاضر در لیگ استاندارد دارای زمین اختصاصی چمن طبیعی با سکوبندی چند طبقه و بسیار مدرن وشیک می باشند . ورزشگاه هایی که کم تر نمونه هایی از آنها را می توان در سطح کشور پیدا کرد. این ها همه دلیل بر استاندارد شدن لیگ برتر ما می باشند.

و در نهایت کسانی که ظرفیت پذیرش موفقیت های فوتبال را ندارند و نمی توانند نمونه بودن لیگ برتر ما در سطح کشور و دنیا را تحمل بکنند بهتر است که دق بکنند و بمیرند تا جامعه فوتبال از وجود چنین افراد مغرض، خائن، روباه صفت، مزدور، نفهم، نمک نشناس، فرصت طلب و نان به نرخ روز خور پاک پاک شود.




انتخابات هیات فوتبال استان؛ کنش ها و واکنش ها

با نزدیک شدن به ایام برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان، حساسیت موضوع چهره خود را بیشتر نشان می دهد. با فعل و انفعالاتی که  با تایید صلاحیت مدیریتی یکی از نامزدها ایجاد شد شکی نیست که با اعلام تاریخ مجمع، به اصطلاح شور انتخاباتی گسترده تر خواهد شد.این که کدام یک از کاندیداها موفق به جلب نظر اعضای مجمع خواهند شد و یا چه کسانی در دقایق پایانی استعفا داده و به نفع دیگر نامزدها صحنه را ترک خواهند کرد بحث ما در این فرصت اندک نیست.
بر اساس مقررات موجود، هر کسی که بتواند اکثریت رای مجمع را به خود اختصاص بدهد برای چهار سال آینده رئیس هیات فوتبال استان خواهد بود و ضرورت دارد تا زمانی که فرد منتخب در چارچوب مقررات و قوانین موجود عمل می کند و از پرداختن به حاشیه ها خودداری و صرف خدمت بی منت را در دستور کار قرار بدهد باید مورد احترام باشد. به این نکته نیز لازم است اشاره شود که تا یک روز پس از انتخاب رئیس هیات فوتبال ، مجموعه اقداماتی که انجام می شود و رفتار و کردار همه دست اندرکاران انتخابات باید به نحوی باشد که پس از اعلام نتایج رای گیری حرف و حدیث های انتخاباتی به حداقل برسد.
بدون تعارف و هرگونه رودربایستی باید گفت که این نگرانی وجود دارد که برخی از اقدامات قبل از انتخابات و در روز برپایی مجمع سنگ بنای یک سلسله از حاشیه های جدید در عرصه فوتبال شود.
مجریان انتخابات ، بی طرفانه و بدون جانبداری از یک نامزد اگر به درستی وظیفه خود را انجام بدهند و به طرف هیچ کدام از کاندیداها غش نکنند می توان ادعا کرد که علاقه مندان به فوتبال می توانند برگزاری یک مجمع انتخاباتی ایده آل و نمونه را شاهد باشند.
دقت مضاعف در ایام انتخابات رئیس هیات فوتبال استان می تواند جلوی بسیاری از حاشیه های “نو” و “کهنه” فوتبال را بگیرد. برای بعد انتخابات هیچگونه حرف و حدیثی بر جای نگذارد و فرد منتخب برای اجرای برنامه های پیشنهادی به مجمع با موانع برخورد ننماید.
هر کسی که بیاید و اعتماد مجمع را جلب نماید ضروری خواهد بود که چینش دقیق و حساب شده مسؤولیت های بعدی در هیات استان را مورد توجه قرار بدهد و اگر بتواند و تصمیم درستی مبنی بر واگذاری مسؤولیت و دعوت به کار افراد لایق و کاردان با پیشینه درخشان و رزومه ای پر بار بگیرد قادر خواهد بود علاوه بر کنار زدن حاشیه ها ، مقدمات اعتلای فوتبال استان را نیز فر اهم بکند.حضور وصله های ناجور و کسانی با اهدافی غیر از کمک به فوتبال و ورزش در ساختار هیات فوتبال استان ضربه های جبران ناپذیری بر این رشته پرطرفدار می زند. همه چیز از رفتارها، برخوردها، عکس العمل ها، سخن گفتن ها و مواجه شدن با منتقدین و آنها را به مشت آهنین حواله دادن در شان و اندازه دست اندرکاران هیات نمی تواند باشد.
امید است منتخب مجمع انتخاباتی استان به حاشیه سازان و منفعت پرستان و بی معرفت ها اجازه میدان داری ندهد و برای همیشه برحضور دروغ گویان و نامردها در تصمیم گیری برای فوتبال خط قرمز بکشد.




تیم فوتبال شهرداری را فراموش نکنیم

طبق زمان اعلام شده، تا شروع مرحله دوم رقابت های لیگ دسته سوم زمان زیادی باقی نمانده است اما هنوز وضعیت تیم فوتبال شهرداری مشخص نیست.

بعد از سخن ها، حرف ها و مطالبی که در ماه های گذشته در ارتباط با این تیم زده شد آرام آرام تب این مسئله فروکش کرد و آنهایی که باید در این مورد تصمیم می گرفتند به سرنوشت تیم و خواست صدها و هزاران تماشاگر و عاشق آن توجهی نکردند و به آن جایگاهی قائل نشدند.

بلاتکلیفی در مورد تیم فوتبال شهرداری اردبیل در حالی صورت می گیرد که رقیبان و حریفان این تیم برنامه های خودشان را به موقع به اجراء گذاشته و سرنوشت تیم شان را جدی گرفته اند . در شرایطی که شورای شهر و شهرداری برنامه خود برای احیای دوباره تیم شهرداری را اعلام نکرده اند تیم و سرنوشت آن را به حال خود رها کرده و تکلیف آن را مشخص نمی کنند.

اعضای شورای شهر که در زمان انتخابات و ایام نیاز به رای ورزشکاران به خوبی در جریان کم محبتی ها و کم لطفی های انجام یافته در حق تیم فوتبال شهرداری قرار گرفته و قول های مساعدی برای پایان دادن به وضعیت موجود در صورت انتخاب داده بودند متاسفانه تاکنون رسیدگی به وضعیت تیم و اتخاذ تصمیم مناسب در راستای خواست دوستداران آن در دستور کارشان قرار نگرفته است.

باید پذیرفت که فوتبال به خاطر فراگیر بودن در بین اقشار جامعه از یک حساسیت خاصی برخوردار می باشد و در اثبات این ادعا می توان به این جمله بسنده کرد که در رقابت های لیگ دسته اول، هر بازی خانگی تیم شهرداری بیش از 12 هزار تماشاگر را به ورزشگاه می کشاند.

هنوز از یادها نرفته است که چگونه جوانان این دیار با پیروزی های شهرداری خوشحال می شدند و سرود شادی سر می دادند و با باخت آن غصه می خوردند و اشک از دیده ها روان می ساختند.

تاریخ فوتبال اردبیل ندانم کاری ها، بی توجهی ها، کم محبتی ها و در نهایت ظلمی  که در حق آن در دو سال گذشته روا داشته اند را نمی تواند فراموش بکند.. همه امید جوانان این دیار به شورای شهر جدید بود که با استقرار در ساختمان شورا رسیدگی به وضعیت تیم فوتبال و باشگاه ورزشی را در اولویت کارهای خود قرار بدهند اما متاسفانه درگیری طولانی مدت آنها با بحث شهردار و عزل و نصب ها گویا ورزش و فوتبال و خواست موکلان را بی اهمیت کرده است.

با توجه به جایگاه فوتبال و خواست جوانان و علاقه مندان به تیم آیا رواست که در مورد سرنوشت آن کم کاری و سستی بکنیم؟

همانطوری که افکار عمومی عاملین و مسببین سقوط تیم از دسته یک به دو و از دو به سه را نخواهند بخشید شورایی های فعلی هم چنانچه به دلایل مختلف از جمله به خاطر تنگناهای مالی تیم را فراموش بکنند و به عشق جوانان اهمیتی قائل نشوند ، آنها را نیز در ردیف گذشتگان قرار خواهند داد.

ضروری خواهد بود که اعضای شورا و بخصوص رئیس شورای شهر تا بیش از این که زمان از دست برود از به وجود آمدن یک حادثه تلخ دیگر که همانا نابودی کامل تیم و بسته شدن پرونده آن برای همیشه است جلوگیری کنند تا هم سرمایه ورزش استان به هدر نرود و هم ورزشکاران ، فوتبال دوستان و جوانان این منطقه خشنود شوند.




فوتبال اندر خم کوچه بی توجهی

از فوتبال اردبیل و ظلمی که به آن در سال های اخیر روا داشته شده هر چقدر گفته شود کم است. باید گفت و نوشت تا شاید دلی به رحم آید و برای آن توجهی بکند و از آوارگی و دربدری و باری به هر جهت بودن نجاتش بدهد.
درد فوتبال اردبیل آنقدر زیاد و زجر آور است که دل هر علاقه مندی را می آزارد. کسانی که به این رشته ورزشی عشق می ورزند و در سال های اخیر سوختن و از بین رفتن آن را دیده و کاری از دستشان برای نجات آن برنیامده، حسرت می خورند و بر شانس و اقبال نفرین می کنند که چنین روزگاری برای فوتبال اردبیل را به چشم می بینند و نمی توانند کاری انجام بدهند.
فوتبال اردبیل بعد از سال ها درخشش و کسب افتخار امروز به وضعیتی دچار شده است که حرفی برای گفتن در موردش دیگر وجود ندارد. ممکن است برخی ها که سهمی هرچند کوچک در وضعیت اسفبار موجود داشته باشند این حرف را نپذیرند و منقدین را افرادی مغرض، فرصت طلب، باج خواه، منقلی و دشمن ورزش و فوتبال قلمداد نمایند ولی آمار و ارقام و مقایسه سال های گذشته با وضعیت سال های اخیر خود می تواند سندی گویا برای اثبات همه ادعاها باشد.
باشگاه داری در حد حرف
یکی از بزرگ ترین و مهم ترین معضلاتی که فوتبال استان با آن مواجه می باشد نبود سیستم اصولی باشگاه داری در آن است. اصلا باشگاهی  که بتواند حداقل پارامترهای مورد نیاز را داشته باشد در سطح استان پیدا نمی شود. اگر می بینینم که در برخی از سطوح رقابت های استانی جمعی از اسامی تیم ها به عنوان باشگاه ردیف می شوند این باشگاه ها فقط در حد حرف و استفاده از عناوین است و اگر پای درد دل کسانی که گردانندگان آنها می باشند بنشینیم آگاهی از مشکلات عمده ای که گریبانگیر آنها است می تواند اشک را در دیدگان آدمی بنشاند و دل به حال و روز آنها بسوزاند.
آیا می توان برای تیم هایی که از حداقل ها بی بهره هستند نام باشگاه بگذاریم و در ارائه آمار و ارقام به وجود شان فخر کرده و از سر صدقه آنها برای خود رزومه ای درست کرده و زیر سایه آن سینه بزنیم؟
فوتبال شهرستان ها
فوتبال شهرستان های استان داستان دیگری دارد. کافی است که نگاهی هرچند سطحی به اسامی و عناوین تیم های حاضر در رقابت های به اصطلاح لیگ استان انداخته شود آنگاه می توان به مرگ فوتبال در بیشترین مناطق استان مهر تائید زد.
آیا کسی هست که بپرسد تکلیف مدیریت فوتبال شهرستان هایی که مدت هاست بلا تکلیف هستند چه زمانی باید مشخص شود؟ در بعضی از شهرها، فوتبال به مصیبتی دچار شده است که می توان نمونه بودن آنها در سطح کشور را ادعا نمود.
از قدیم گفته اند دو درویش در یک گلیم نگنجند و این درست در مورد مدیریت فوتبال برخی از شهرستان ها صادق است که دو مدیر را به خود می بینند. یکی منتسب به هیات فوتبال استان و دیگری منتخب اداره ورزش و جوانان. در چنین شرایطی آیا می توان از فوتبال آن شهر و منطقه لنتظار معجزه داشت؟
شهرستانی مانند خلخال مدت هاست رئیس هیات فوتبالش به مرکز استان منتقل شده و بلاتکلیفی دامن هیات اش را گرفته است. هر چند که در آن ایامی هم که مسؤول هیات ساکن خلخال بود به جرئت می توان گفت که حتی یک ساعت هم وقت برای فوتبال صرف نکرده بود.
مجمع انتخاباتی و سالیانه
مجمع هیات فوتبال استان هم که بی نظیر و نمونه است. در شش سال گذشته برای یک بار هم که شده باشد مجمع سالیانه به طور قانونی و بر اساس اساسنامه تشکیل نشده و این در حالی است که برخی ها در گفته ها و نوشته ها مدعی می شوند که همه اقدامات آنها از سیر تا پیاز بر اساس اساسنامه فدراسیون صورت می پذیرد.
به راستی که برخی از این آقایان در مورد علاقه مندان فوتبال چگونه می اندیشند که فکر می کنند هر آنچه آنها بگویند و بر زبان جاری نمایند باید بپذیرند و روی حرف آنها حرفی نزنند؟
می گویند قرار است تا یک ماه آینده مجمع انتخاباتی برگزار شود . این بار نباید اجازه داده شود تا جمعی از دوستان، آشنایان و سرسپردگان با عناوین آنچنانی در مجمع حضور یافته و حق رای داشته باشند.
دبیرخانه مجمع برای شفاف سازی و از بین بردن هرگونه شک و شبهه در انتخاب اعضا و مهندسی کردن انتخابات حداقل 10 روز قبل از برگزاری اعضای مجمع را با عناوین و کارنامه و پیشینه در اختیار افکار عمومی قرار دهد تا با شفاف سازی بر هرگونه شایعات جانبدارانه قلم قرمز کشیده شود.
خانه نشینی پیشکسوتان
عزلت گزینی استخوان خرد کرده ها و کناره گیری از صحنه کسانی که عمری را در فوتبال گذرانده و سال ها خاک آن را خورده اند یکی دیگر از معضلات فوتبال منطقه می تواند باشد. آیا دردناک و زجرآور نیست که اکثریت آنهایی که حقی بزرگ بر گردن فوتبال اردبیل دارند امکان خدمت به آن را نداشته باشند؟
بارها گفته شده است که حرف زدن آسان است و مالیاتی بر آن نیست. خیلی ها در حرف مدعی اند که در خدمت پیشکسوتان و موسپید های فوتبال هستند ولی در عمل خلاف آن را به اثبات می رسانند و اگر منافع شان هم ایجاب بکند از  پیشکسوتان هزینه می کنند تا برای خود حاشیه امنیتی ایجاد بکنند.
کم لطفی مسؤولین
در سال های اخیر رسانه های مستقل و غیر وابسته در مورد فوتبال زیاد گفته اند. متاسفانه در بین مسؤولین گوش شنوایی وجود نداشته است. از فدراسیون فوتبال گرفته تا اداره کل ورزش و جوانان و مسؤولین رده بالای استان چون استاندار و فرماندار در ارتباط با فوتبال و شنیدن اوضاع حاکم بر آن با گوش های حفاظت شده توسط پنبه برخورد کرده اند تا زیاد با ناله ها و منم منم ها و رجزهای فاتحین قله ها خود را آزار ندهند و احیانا با بهبود اوضاع با دردسری تازه مواجه نگردند.
نمی دانم شاید من بی مقدار اشتباه می کنم و حتما نیز چنین است . استانداری که  چهار سال در منطقه حکمرانی کرد و الآن نیز با رفتنش به استان دیگر همچنان عده ای در تلاش هستند که از او بتی برای مردم بسازند و به هیچکس اجازه این که بگوید بالای چشم آن حضرت ابرو بوده است را نداده و به هر ترتیبی می خواهند دهان منتقدین را ببندند در مورد فوتبال کوچک ترین قدمی بر نداشت و حتی اظهار نظر خشک و خالی هم نکرد و در نهایت در زمان استانداری وی فوتبال اردبیل بزرگ ترین و فراموش نشدنی ترین ضربه های مهلک و سهمگین را بر تن خود احساس نمود.
نرود میخ آهنین بر سنگ
این مطلب را با داستانی از سعدی شیرازی به پایان می بریم.
گروهی در مسیری مال التجاره می بردند که ناگهان دزدان به آنها حمله ور شده و شروع کردند به غارت و چپاول مال التجاره ها. در میان کاروان که مورد حمله دزدان قرار گرفته بود لقمان حکیم هم بود.
شخصی به لقمان گفت چه خوب است که کلمه ای یا جمله ای حکمت آمیز بگویی تا دزدان بر سر رحم آیند و دست از غارت بکشند.
لقمان که سخن گفتن را بی فایده می دید جواب داد:
آهنی را که موریانه بخورد
نتوان برد از آن به صیقل رنگ
با سیه دل چه سود خواندن وعظ
نرود میخ آهنین بر سنگ
 
 




فوتبال اردبیل نیازمند مسیری تازه

معاون ورزشی اداره کل ورزش و جوانان استان وعده داده است در آینده ای نزدیک مجمع انتخاباتی هیات فوتبال برگزار می شود. دوستداران فوتبال در سه سال گذشته در انتظار آن هستند که حرف ها و وعده ها در ارتباط با فوتبال و مدیریت آن به نتیجه رسیده و تکلیف آن مشخص شود.
این که در شش سال گذشته فوتبال اردبیل با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم کرده و حاصل تلاش های مورد ادعا چه بوده است نیاز به بررسی بیشتر دارد تا زوایای تاریک و روشن قضیه به خوبی مشخص گردد.
در این راه باید به این موضوع نظر کرد که جایگاه واقعی فوتبال ما در سطح کشور در کجاست؟ امروز اگر طرفداران مدیریت فوتبال استان در خلوت عملکرد شش ساله را از نظر بگذرانند و به عبارتی دیگر خودی های هیات، منصفانه به قضاوت بنشینند حتما همراه با غیر خودی ها به این امر اعتراف خواهند کرد که فوتبال اردبیل از جایگاه واقعی خود فاصله گرفته و به حد کافی از آن دور شده است.
اگر این را بپذیریم که فوتبال استان در جایگاه اصلی و شایسته اش نیست باید از آن انتظار درخشش در میادین را در هر رده سنی و سطحی نداشته باشیم. شکست های پی در پی و ناتوانی در ادامه راه توسط نمایندگانش در لیگ های مختلف نباید تعجب آور باشد. چرا که همه آنها نتیجه از دست دادن جایگاه و سقوط از بلندی هاست.
مسیری که فوتبال ما در حال حاضر طی می کند دل خوش کردن به تک موفقیت ها و پرداختن مکرر به آنها است . در سال های اخیر عدم موفقیت ها، سقوط ها و از دست دادن موقعیت ها عین عدالت می تواند باشد چرا که وقتی حمایتی نباشد و برنامه ای تدوین نشود نمی توان با تیم ها و استان هایی که با برنامه ریزی اصولی و حساب شده سطح کار خود را متفاوت کرده اند مبارزه کرد.
وضعیتی که در حال حاضر تیم فوتبال ساوالان یوردوم مشگین شهر و تیم فوتسال شهید دهقانی با آن روبروست تایید کننده این نظرات است . اگر در سال های قبل که نمایندگان استان از رقابت ها کناره گیری می کردند چاره ای اندیشیده می شد امروز این مصیبت گریبانگیر ساوالان یوردوم نمی شد و یا زحمتکشان تیم فوتسال شهید دهقانی مجبور به اقدام برای واگذاری امتیاز به خارج از استان نمی شدند.
فوتبال اردبیل برای این که بتواند خود را از مصیبتی که به آن دچار است رها بکند و آینده خوبی را در پیش داشته باشد نیازمند اراده ای قوی است. اراده ای که علاوه بر به کارگیری نظرات اصولی و تدوین برنامه های صحیح در بعد نظارت بر اجرا نیز موفق عمل نماید.
باید قبول بکنیم که فوتبال استان با مشکلات عدیده ای مواجه می باشد. فوتبالی که در آن عوامل مختلف دست به دست هم داده و این سرنوشت را برای آن رقم زده اند . فوتبالی که در آن فرصت طلبانی امکان ابراز وجود پیدا کرده اند که فقط و فقط به دنبال منافع بیشتر خود هستند. آنها همواره سعی می کنند با گل آلود کردن آب و کاشتن تخم چند دستگی صحنه فوتبال را از صاحبان اصلی آن خالی نمایند و فضا را برای بهره برداری و ارتقای خود فراهم نمایند.
افرادی که چاپلوسی و مدیحه گویی بزرگ ترین هنرشان محسوب می شود تمایلی به قرار گرفتن فوتبال استان در مسیری تازه نشان نمی دهند و می ترسند اگر افراد شناخته شده و دارای کارنامه ای روشن و قابل قبول برای خدمت به فوتبال و جوانان دعوت شوند بازار آنها رو به کسادی و بی رونقی بگذارد و مجبور به خداحافظی با جایگاه غصبی و مفت به دست آمده بشوند.
کسانی که در مورد فوتبال و سرنوشت آینده آن می توانند تصمیم بگیرند از همه مهم تر و اولی تر دقت در انتخاب همکاران را باید مد نظر قرار بدهند. اگر آنها در تقسیم مسؤولیت ها چاپلوسی و تملق گویی افراد را مقدم بر شایسته سالاری بدانند و نسبت های فامیلی و قومی را بر رزومه های سرشار از موفقیت ترجیح بدهند نه تنها شاهد موفقیت در فوتبال منطقه نخواهیم بود بلکه روز به روز بر مشکلات فوتبال افزوده خواهد شد و این رشته پرطرفدار برای همیشه سقوط خواهد کرد. لود کردن آب و کاشتن تخم چند دستگی صحنه فوتبال را از صاحبان اصلی آن خالی نمایند و فضا را برای بهره برداری و ارتقای خود فراهم نمایند.
افرادی که چاپلوسی و مدیحه گویی بزرگ ترین هنرشان محسوب می شود تمایلی به قرار گزرفتن فوتبال استان در مسیری تازه نشان نمی دهند. می ترسند




حمید رفت و برگشت

قصه شهردار اردبیل هر چه بود تمام شد. شورای قبلی در بسیاری از موارد روشی منحصر به فرد داشت . کارهای زیادی در آن زمان می توانست انجام بپذیرد و در راستای توسعه استان مثمر ثمر واقع شود ولی عوامل بسیاری دست به دست هم می دادند تا در این مسیر سنگ اندازی هایی انجام شود که از مهم ترین آنها بحث استیضاح و خداحافظی لطف الهیان از شهرداری و در ادامه حمایت های انجام یافته و اقدامات فرمانداری و در نهایت بازگشت پیروزمندانه وی به ساختمان شهرداری بود.

شورای جدید هم که نیامده دست به کارهایی زد که تعجب برانگیز و جای سؤال بسیار داشت. لطف الهیان باز کنار گذاشته شد و به دنبال یک سری اقدامات ، اعلام آمادگی کاندیداهای مصلحتی و حرف های چند وجهی برخی از شورائیان باز هم لطف الهیان به شهرداری برگشت و سکان خدمت به مردم فهیم، ولایتمدار و حامی خدمتگزاران راستین و صادق را در دست گرفت.

در همان اوضاع آشفته ای که در شورای جدید عذر لطف الهیان را خواستند و اظهار نظرهای متفاوت و گاهی خارج از عرف را افکار عمومی شاهد بودند، همه دیدند که اقبال عمومی از شهردار کنار گذاشته شده بسیار و بسیار بود و به نوعی می توان گفت که رفتار و عملکرد مخالفان لطف الهیان در شورای شهر جدید سبد محبوبیت وی را در جامعه سنگین و سنگین تر کرد.

در این نوشته قصد آن نیست که رفتارهای سیاسی و چگونگی عمل شوراهای قبلی و فعلی در عزل و تثبیت لطف الهیان مورد بررسی قرار بگیرد. هدف اشاره به وضعیت فوتبال اردبیل در طول مدت رفت و برگشت ها و آسیب های وارده به این رشته پرطرفدار می باشد.

قبل از پرداختن به این امر باید گفت که ممکن است باشد عزیزانی که به سرمایه گذاری شهرداری و شورای شهر در ورزش حرفه ای و بخصوص فوتبال معتقد نباشند و تنها راه نجات فوتبال و حضور آبرومندانه در رقابت های باشگاهی را سرمایه گذاری بخش خصوصی قلمداد نمایند.

این که فعالیت بخش خصوصی و سرمایه گذاری آن در فوتبال لازم و ضروری است اصلی قابل قبول و پذیرفته شده است . هیچ فرد منصف و آشنا به رمز و رموز فوتبال و باشگاه داری نمی تواند در مقابل آن علم مخالفت برافراشته نماید . بر اساس تجربه در سال های اخیر هیچ سرمایه گذاری برای کمک به فوتبال استان و تامین بخشی از نیازهای آن، روی خوش نشان نداده است و اگر کسانی هم ژست این کار را گرفته و ادعایی داشته اند در عمل کاری از پیش نبرده و در میانه راه فرار را بر قرار و رفتن را بر ماندن ترجیح داده اند. حال به هر علتی که بوده باشد بخش خصوصی در فوتبال تا حال که موفق نبوده است.. پس چاره ای جز چنگ توسل زدن به دامن شورای شهر و شهرداری برای جوانان و علاقه مندان به فوتبال باقی نمی ماند.

شورای شهر با احساس مسؤولیت در قبال موکلین خود باید به فوتبال به عنوان عاملی برای ایجاد شور و نشاط اجتماعی نگاه بکند و شهردار نیز برای جواب دادن به خواسته های بخش عظیمی از شهروندان تا زمان حضور بخش خصوصی قابل قبول و مطمئن امکان حضور نماینده فوتبال شهر در رقابت های لیگ کشوری را فراهم نماید.

لطف الهیان و تغییر موضع

لطف الهیان تا استیضاح توسط شورای شهر قبلی و زمانی که تیم در دسته اول باشگاه های کشور بود به خوبی از تیم حمایت می کرد. او در آن مقطع برای سرنوشت تیم اهمیت قائل بود و با وعده ها، حرف ها و سخنانش تلاش می کرد تا موقعیت تیم در جدول رده بندی بهبود پیدا بکند.

با سقوط تیم به دسته دوم و به دنبال پخش شایعات مختلف مبنی بر هزینه های میلیاردی انجام یافته و برخی حرف و حدیث ها که هیچ وقت مطلب روشن و صریحی مبنی بر رد یا قبول آنها در افکار عمومی طرح نشد و مخالفت اکثریت قاطع اعضای شورای شهر با تیم داری و غیر قانونی تلقی کردن دخالت شهرداری در ورزش حرفه ای با توسل به نامه ای از سازمان بازرسی پایه های تیمی چون شهرداری که حکم شناسنامه فوتبال این منطقه را داشت لرزان شد و درست در ایامی که لطف الهیان با محبت شورائیان در بیرون از مجموعه در انتظار حکم فرمانداری بود تیم واگذار شد. اما تعجب در این است که وقتی لطف الهیان به طبقه دوم ساختمان مرکزی شهرداری برگشت در ارتباط با تیم فوتبال و ورزش ، لطف الهیان قبل از استیضاح نبود.

چه اتفاقی افتاده بود؟ چرا علی رغم انتظار جوانان و دوستداران فوتبال، وی بعد از برگشت به فوتبال پشت کرد و از سرمایه ورزش شهر دفاع ننمود؟ زمانی که هواداران در انتظار بازگشت وی لحظه شماری می کردند و با توجه به سابقه معتقد بودند که وی می تواند برای تیم نسخه ای در شاءن آن بپیچد متاسفانه در عمل خلاف آن را مشاهده کردند.

تیم مسافر دسته سوم شد. تغییبر و تحولاتی در سازمان فرهنگی ورزشی و باشگاه انجام پذیرفت اما سرنوشت و تکلیف تیم علی رغم شروع دور مقدماتی رقابت های لیگ دسته سوم همچنلان در هاله ای از ابهام قرار دارد.

شهرداری از اواخر آذر ماه باید در مرحله دوم ر قابت های لیگ دسته سوم حضور پیدا بکند. چندان فرصتی برای بستن و آماده کردن تیم باقی نمانده است. تکلیف تیم ضروری است که مشخص گردد.

اختلافات موجود بین شهرداری و باشگاه آبی پوشان ربطی به هواداران و جوانان علاقه مند به فوتبال ندارد. فوتبال اردبیل به شورای شهر و شهرداری برای احیای دوباره نیاز دارد. فوتبال این منطقه خاطره خوبی از بخش خصوصی تاکنون نداشته است. اگر مسؤولین بنشینند و در انتظار باشند که سرمایه گذاری برای فوتبال پیدا بکنند باید بدانند که در حال حاضر با وضعیت حاکم بر مدیریت فوتبال استان کسی جرئت این کار را نمی تواند داشته باشد و شهردار است که باید ندای جوانان و دوستداران فوتبال را بشنود و برای ایجاد شور و نشاط و تقویت روحیه شادابی در بین جوانان به این کار همت نماید.

توقع جوانان از شهردار در ارتباط با فوتبال بالا است. بی انگیزه شده شهردار بعد از استیضاح و در رقابت های دسته دوم می تواند دلایل بسیاری داشته باشد. امید می رود روزی لطف الهیان به آنها بپردازد و حقایق را با فوتبالی ها در میان بگذارد. اما همچنان اعتقاد بر این وجود دارد که وی می تواند با برنامه ریزی و نظارت بر عملکردها و به کارگیری نیروهای مورد اعتماد با جلب نظر مساعد شورا برای نجات فوتبال اردبیل از مخمصه ای که در آن گرفتار است اقدام بکند.

به نظر می رسد اکثریت شورا با این خواست جوانان موافق باشند. مخالفت شدید و همه جانبه دو نفر از اعضای فعلی شورا را فوتبالی ها در دور قبلی شورا به وضوح دیده اند ولی امیدواری آنها در این دور بیشتر است چرا که هم افراد صد در صد ورزشی و ورزش فهم در شورا هستند و هم اکثریت آنها برای تامین این خواسته جوانان قبلا قول مساعد داده اند.

لطف الهیان به عنوان شهردار، مورد اعتماد مردم است و بی جهت نبوده و نیست که در رفت و برگشت ها مردم و جوانان از وی حمایت کردند. پشتیبانی ورزشی ها و فوتبالی ها نیز کاملا در آن ایام مشخص و واضح بود. آنها انتظار دارند شهردار به موقع برای برآورده کردن خواسته شان اقدام کرده و همه چیز را به روزهای آخر موکول ننماید.




افتخاری روشن را از کمیته فنی کنار گذاشت؟

به دلیل ادامه انتقادات و موضع گیری‌های اخیر پیشکسوت استقلال شنیده می‌شود افتخاری تصمیم به کنارگذاشتن او از کمیته فنی این باشگاه گرفته است.

پس از انتخاب اعضای کمیته فنی باشگاه استقلال توسط اعضای هیئت مدیره این باشگاه، حسن روشن که پیش از انتخابش در این کمیته از او به عنوان منتقد اصلی رضا افتخاری، مدیرعامل باشگاه استقلال نامبرده می‌شد، حتی پس از معرفیش به عنوان یکی از اعضای این کمیته هم در مصاحبه‌های خود دست از انتقاد بر نداشت.

به دلیل ادامه انتقادات و موضع گیری‌های روشن حتی پس از انتخابش به عنوان یکی از اعضای کمیته فنی شنیده می‌شود افتخاری تصمیم به کنارگذاشته شدن او از این کمیته گرفت و این تصمیم هم پیش از آینکه رسانه‌ای شود به گوش پیشکوست باشگاه استقلال رسیده و او هم بلافاصله در مصاحبه‌ای اعلام کرده تا زمانی که افتخاری به عنوان مدیرعامل باشگاه استقلال به فعالیت خود ادامه دهد در کمیته فنی این باشگاه حضور پیدا نمی‌کند.




یک عکس و یک دنیا خاطره

این عکس مربوط به رقابت های فوتبال باشگاهی در دهه 60 است. استادیوم تختی اردبیل با زمین خاکی و در کنار جمعی از زحمتکشان فوتبال عظیم نوری، ایرج امین فر و حسین مهرجونژاد.

دهه ای که فوتبال اردبیل در اوج بود. قهرمانی و نایب قهرمانی در فلق، فعالیت بیش از 96 تیم در رقابت های باشگاهی در سطوح مختلف، انجام منظم مسابقات  و برنامه ریزی درست و اصولی و حضور عده ای تماشاگر بی حاشیه ، عاشق و به دور از هر گونه حرف و حدیث از ویژگی های آن روزهای فوتبال اردبیل بود.

پیست دوومیدانی و زمین فوتبال خاکی ورزشگاه تختی دنیایی از صفا و صمیمیت را با خود به همراه داشت. از فضای مجازی خبری نبود تا برخی ها در زیر نقاب، عقده های چند ساله را بگشایند، روباهان و روباه صفتان را فرصت ابراز وجود در فضای سرشار از صداقت نبود، غریبه ها امکان نفوذ به جمع فوتبالی ها و تصمیم گرفتن در ارتباط با آن را نمی توانستند به دست آورند، داستانی به نام حقوق و حق الزحمه در فوتبال برای دست اندرکاران فوتبال مطرح نبود. وقتی حرفی زده می شد همه به پایش می ایستادند و از رنگ عوض کردن های لحظه ای اثری در آن پیدا نمی شد. همه جایگاه خود را می شناختند و با تمام وجود حرمت بزرگان را حفظ می کردند و بالاخره روزگاری بود سرشار از خوبی ها و زیبایی ها برای فوتبال اردبیل. یاد آن ایام بخیر.  




واگذاری امتیاز تیم فوتسال شهید دهقانی نیا به خارج از استان

امتیاز تیم فوتسال دسته دومی شهید دهقانی نیا در مراحل پایانی واگذاری به استان خراسان رضوی است.

شنیدن این خبر ها لرزه بر اندام دوستداران ورزش و فوتسال منطقه می اندازد. باید به درایت و شجاعت و شهامت مسؤولین ورزش و هیات فوتبال استان و اردبیل درود فرستاد که می توانند با شنیدن این خبرها و عملی شدن آنها کنار بیایند و غصه ای از این بابت در دل و جان راه ندهند.

جمعی علاقه مند و عاشق فوتسال در فصل گذشته امتیاز یک تیم دسته دومی را خریدند و برای حفظ آن با چنگ و دندان جنگیدند و تلاش کردند ولی گویا در ارتباط با تامین هزینه های تیم برای فصل جاری با مشکل مواجه شده اند و متاسفانه کسی هم نتوانست و یا نخواست فریاد خیرخواهانه آنها را بشنود و برای رفع مشکل و ممانعت از واگذاری تیم کار مثبتی انجام بدهد.

به راستی وظیفه مسؤولین در قبال چنین ضربه های وارده به فوتسال اردبیل چیست؟ دست اندرکاران فوتبال استان که در حرف زدن می توانند به خوبی از همه سبقت بگیرند و یا مسؤولین ورزش استان که باید از نفوذ و جایگاه خود بهره ببرند باید بنشینند و آب شدن کامل فوتبال و فوتسال منطقه را شاهد باشند؟

اگر در استانی با آن همه ادعا و رجزخوانی ها و منم منم مسؤولین ورزش و فوتبالش توان تامین هزینه ها و جذب حمایت کننده مالی برای یک تیم دسته دومی فوتسال نباشد تخته کردن در فوتبال آن استان و مرخص کردن همه کسانی که از کنار آن برای خود دفتر و دستکی به هم زده و جایگاهی به دست آورده اند از نان شب هم واجب تر و ضروری است.

امتیاز این تیم چه در اردبیل بماند و چه واگذارز گردد باید در مقابل عشق و علاقه گردانندگان تیم که در فصل گذشته با خون دل برای سرپا ایستادن آن تلاش کردند سر تعظیم فرود آورد.