1

دروغ که شاخ و دم ندارد!!!!!!

 


کانال فوتبال اردبیل در موضعگیری به مطلب بهتاج مدیر احمدی نژاد واکنش نشان داده و برای سرپوش گذاشتن به واقعیت های موجود دست به دامن دروغ شده است.
هر رسانه ای باید در امر اطلاع رسانی بی طرفی خود را حفظ بکند. در آن مطلب گفتیم که کانال فوتبالی ها از هول حلیم در دیگ نیفتند و دروغ اطلاع رسانی نکنند. یادآوری کردیم بهتاج مدیر دولت تدبیر و امید است و او را مدیر احمدی نژاد خواندن دروغی بزرگ محسوب می شود. از خدمات دولت نهم و دهم در ورزش استان سخن گفتیم و ازمدیران ورزش استان در آن ایام دفاع کردیم . کجای مطلب ما دفاع از بهتاج بوده ما نمی دانیم. مطلب ما دفاع از حریم رسانه و امانتداری آن و بیان گوشه از خدمات دولت نهم و دهم بود. حال اگر به زور می خواهید آن مطلب را در جانبداری از بهتاج وانمود بکنید بحثی نیست چرا که مردم با قرار دادن دو مطلب یاد شده در کنار هم متوجه می شوند که چه کسانی نان به نرخ روز خور و فرصت طلب هستند.
در بخش دیگری ادعا شده است که بیشتر آگهی های اداره کل ورزش و جوانان در نشریه ورزش اردبیل چاپ می شود. این هم از آن دروغ ها و تهمت هایی است که می تواند قابل پیگیری باشد‌ .از مهر ماه سال گذشته که نشریه از چاپی به الکترونیکی تغییر وضعیت داده برای نمونه یک آگهی چه از اداره کل و  چه از دیگر نهادها منتشر نشده است و قبل از آن تاریخ نیز در ۲۴ شماره چاپ شده فقط یک آگهی از اداره کل چاپ شده که هزینه آن هم تا همین اواخر پرداخت نشده بود. اگر کانال فوتبالی ها به گفته خود ایمان دارند لطفا لیست آگهی های چاپ شده را منتشر بکنند و دست از نشر اکاذیب بردارند.
 




بهتاج مدیر دولت احمدی نژاد

گویند در روزگاران قدیم مردی فربه زندگی می کرد که علاقه زیادی به خوردن داشت.بیشتر وقت او صرف خوردن و آشامیدن می شد . یک روز مرد که به بازار رفته بود به خانه برگشت و همسرش از او پرسید مرد چه شده که امروز زود به خانه آمدی؟ مرد گفت شنیده ام که امروز همسایه حلیم می پزد آمده ام که حلیم بخورم. وقتی که بوی حلیم همسایه به مشامش رسید سریع به خانه همسایه رفت ولی از بس که عجله کرده بود فراموش کرد که دیگی همراه خود ببرد تا حلیم بگیرد..چون ظرفی نداشت رفت بالای دیگ و با قاشق شروع به خوردن کرد ولی وقتی دید فایده ندارد و چون بسیار هول کرده بود که مبادا نتواند به اندازه کافی حلیم بخورد با دو دست گرم خوردن شد و چنان بر سر دیگ خم شده بود که به ناگاه درون دیگ افتاد و مردمان با خنده و با صدای بلند گفتند بیچاره این مرد از هول حلیم افتاد توی دیگ.

حال برخی از دوستان تازه به دوران رسیده بی خبر از گذشته ورزش این دیار از شدت تنفر از یک نفر و میزان بالای علاقه مندی به فردی دیگر در انتشار یک خبر بدون منبع چنان دستپاچه و خود را گم کرده اند که کاملا مصداق داستان ذکر شده،شده اند و با این کار عداوت،ناکافی بودن اطلاعات خود و دوستان شان رابه وضوح به نمایش گذاشته اند.
یکی از نشریات باسابقه محلی در خبری بدون منبع و با ذکر شنیده ها حاکی است از احتمال تغییر در مدیریت اداره کل ورزش و جوانان خبر داده است و کانال فوتبال اردبیل با ذوق زدگی خاص از مشاهده این خبر با دستپاچگی تمام خبر از رفتن مدیر بازمانده از دولت احمدی نژاد از ساختمان میدان ورزش را داده است.
کسانی که ادعای اطلاع رسانی و فعالیت خبری در فضای مجازی را دارند باید در اظهارنظرهای خود جانب احتیاط را بیشتر رعایت کنند و اگر در موضوعی اطلاع کافی نداشته باشندو یا سن و سالشان اجازه اظهار نظر در ارتباط با گذشته های نه چندان دور  را ندهدبه این کار اقدام ننمایند.
وقتی هر تازه از راه رسیده ای در استان درمانده و ورزش بیچاره و لاعلاج آن ادعای رسانه ای بودن کرده و از اظهار فضل در هر موضوعی کوتاه نمی آید قرار گرفتن خبرهای اینچنینی در فضای مجازی نمی تواند دور از انتظار باشد.
در ارتباط با خبر منتشر شده در کانال فوتبال اردبیل ذکر چند جمله ضروری است.
-بهتاج از مدیران دولت تدبیر و امید بوده و بعد از انتصاب خدابخش استاندار اردبیل کلید اداره کل ورزش و جوانان استان به وی تحویل داده شده است. حال آقایان با استناد به کدام حکم و مدرک،بهتاج را مدیر دولت احمدی نژاد می دانند جای سوال دارد.
هدف آقایان از طرح این موضوع چیست؟ کسی که از تاریخ ورزش و سرنوشت مدیریت آن در چهار سال گذشته اطلاع نداشته باشد چگونه می تواند با تحلیل ها و نوشته های خود برای درمان ورزش این منطقه نسخه بپیچد و ارائه طریق نماید؟ از آن جاییکه گردانندگان این کانال نخواسته اند خود را معرفی نمایند اظهار نظر در مورد اهداف آنها با مشکل مواجه می شود.
بهتاج از مدیران دولت تدبیر و امید است .آقایان دست و پای خود را گم نکنند و برای انتقام گرفتن از وی هر وسیله ای را برای استفاده روا ندانند. او اگر در مدیریت ورزش استان موفق بوده حسناتش به پای دولت تدبیر و امید است و اگر در انجام وظایف محوله و خدمت به نسل جوان کاری از پیش نبرده است نمرات منفی اش نیز از آن دولت تدبیر و امید است. حال در این وسط آقایانی که او را مدیر دولت احمدی نژاد تلقی کرده و آن را در قالب یک خبر منتشر می کنند به دنبال چه چیزی هستند خدا می داند.
-چه رسم بدی شده است که امروز هر کسی که می خواهد بر دیگری خرده ای بگیرد و کارها و اقداماتش را زیر سوال ببرد از دولت گذشته مایه می گذارد. امکان دارد کسانی که امروز در یک خبر مدیر دولت تدبیر و امید را به دولت احمدی نژاد وصله می زنند جز کسانی باشند که در دولت های نهم و دهم از سینه چاکان دولت بوده اند و از هواداران آن برای رسیدن به برخی از اهداف و منافع شخصی. و یا در آن دوران دانش آموز بودند و به دنبال مشق و حساب و هندسه و چیزی از جریانات سیاسی و اقدامات انجام پذیرفته در ورزش نمی دانسته اند و اینک به برکت فضای مجازی فرصتی برای ابراز وجود و گشودن عقده های آن دوران به دست آورده اند و یک شبه طرفدار دولت فعلی و عاشق و هوادار آن شده اند.
باید به این فرصت طلبان نان به نرخ روز خور یادآوری شود که در تاریخ ورزش این منطقه هیچ دولتی به مانند دولت احمدی نژاد از نظر اماکن و زیر ساخت ها به ورزش منطقه خدمت نکرده است. مدیران تربیت بدنی استان در دولت های نهم و دهم مدیرانی توانا،لایق،زحمتکش و در ورزش منطقه اثر گذار بوده اند. اینجا بحث دفاع از یک دولت و یا رد دولتی دیگر نیست بلکه صحبت بر سرواقعیت های موجود و دفاع از اطلاع رسانی درست و امانتداری در این عرصه است.
احداث ۱۸سالن سرپوشیده در نقاط مختلف استان در طول یک سال،به بهره برداری رساندن مجموعه ورزشی رضازاده، افتتاح فاز اول ورزشگاه علی دایی،آغاز عملیات سالن دوومیدانی ،احداث استخر در همه شهرستان های استان و…. از جمله اقدامات انجام یافته در دولت های نهم و دهم بوده است.
مدیرانی که در دولت های نهم و دهم کلید دار اداره کل تربیت بدنی وقت بودند همگی منشا خیر و برکت برای ورزش استان بوده اند و سزاوار نیست که برخی از مدعیان به ظاهر طرفدار ورزش و بی خبر از تاریخ آن و در جهت مخالفت با یک مدیر،تلاش ها و زحمات دیگران را زیر سوال ببرند و با نیشخند به آن دوران نگاه بکنند‌
در دولت قبلی همه ساله مراسم تجلیل از ورزشکاران و قهرمانان استان به طرز با شکوهی برگزار می شد و جوایزی در حد توان و وسع اداره کل به قهرمانان و افتخار آفرینان اهدا می شد. آنهایی که الآن به مدیران قبلی در ادره کل ایراد می گیرند بجا خواهد بود که آدرس دقیق مراسم تجلیل  برگزار شده در دولت تدبیر و امید را در کانال خودشان اطلاع رسانی بکنند.
باید از کسانی که برای رسیدن به هدف ،استفاده از هر وسیله ای را مباح می دانند دوری کرد.مخالفت با بهتاج نباید وسیله ای برای اطلاع رسانی غلط و دروغین بوده و تلاش عده s ای خدمتگزار صادق و بی ریا در بیست سال گذشته را زیر سوال ببرد.
-هدف این نوشته حمایت از بهتاج و یا تخریب وی نمی باشد. فردا حضرات بلندگو به دست نشریه ما را حامی این و آن قلمداد نکنند.این که بهتاج مدیر موفقی بوده یا نه به بحث دیگری نیاز دارد ولی این که در روز روشن خبری دروغ و بی اساس منتشر شود و به اعتماد جامعه به خبر و جامعه خبری لطمه وارد شود مهم است و جای بحث دارد.
-ورزش استان فقط در ادامه حکومت ،ریاست ،سلطه و مدیریت یک یا دو و یا چند نفر خلاصه نمی شود. در هر کار و در هر اظهار نظری باید خدا را ناظر بر اعمال و رفتار و نوشته و گفتار خود احساس کرد. زحمات کشیده شده برای ورزش استان در دولت نهم و دهم زحماتی نیست که تعداد اندکی از حامیان این و یا آن در فضای مجازی آن را زیر سوال ببرند. مدیران ورزش استان در دولت نهم و دهم مدیرانی پر تلاش بودند و نادیده گرفتن زحمات آنها می تواند نشان از جو زدگی، بدبینی،بی حرمتی و سیاسی بازی باشد.
 
 
 




غلبه حاشیه بر متن در فوتبال اردبیل


رشته های مختلف ورزشی و فوتبال برای پیشرفت و موفقیت و جلب رضایت مردم و علاقه مندان به ابزارهای مختلفی نیاز دارند که فراهم کردن آنها می تواند در رسیدن به هدف راهگشا و تعیین کننده باشند.
سرمایه گذاری،آموزش،استفاده از مدیران لایق،کارآمد،باسابقه و مورد قبول جامعه و فعالیت باشگاه های دارای استخوان بندی قوی و برخوردار از حداقل امکانات و مدیریت قوی از مهم ترین آنها می تواند به شمار آید.
اگر به سرنوشت فوتبال استان در سال های اخیر با یک نگرش کلان نگاه شود و مسایل مربوط به آن مورد بررسی قرار بگیرد بدون شک غلبه مسایل حاشیه ای به مسائل اصلی و متن فوتبال چهره خود را نشان خواهد داد.
این که در رشته پرطرفداری چون فوتبال مسائل اصلی و متن فراموش شود و تلاش برای حاشیه سازی و پرداختن به آن در اولویت قرار بگیرد جز تاسف نمی توان کار دیگری انجام داد.
حاشیه سازان چه کسانی هستند؟ و برای رسیدن به چه هدفی حاضرند سند نابودی فوتبال را امضا کنند ولی گامی از خواست ها ،اهداف و برنامه های خود کوتاه نیایند؟
حاشیه سازان برای آن که بتوانند گردانندگان فوتبال و بخصوص مدیریت آن را تحت تاثیر قرار داده و در زیر لوای حمایت مدیر گام به گام جلو بروند و یکی پس از دیگری اهداف پیش بینی شده را تصرف کرده و به آمال و آرزوی خود برسند همیشه در تلاش هستند که خود را در این عرصه کاردان، لایق،کارشناس و صاحب رای و نظر و کرسی نشان بدهند. آنها طوری رفتار می کنند که بتولنند نیت خیرخود را از هر اقدامشان به اطرافیان القا بکنند.
آنهایی که از نزدیک با چهره های حاشیه ساز در تماس بوده  و با رفتار و کردار آنها آشنایی دارند به خوبی می دانند که طرح مسایل و جانبداری آنها از فوتبال و مدیریت آن تنها ظاهر مسئله است و در پس این ظاهر و نظرات به اصطلاح خیرخواهانه هدفی جز رسیدن به اهداف شخصی و باندی نداشت و موردی جز این در نظر ندارند.
این قبیل افراد که فوتبال را پله ای برای ترقی و صعود خود تلقی می کنند از وارد کردن هرگونه خسارت به این رشته خودداری نمی کنند. فوتبال در اردبیل اگر بمیرد و اثری از آن نباشد باکی نیست ، اهداف آنها دستخوش تغییر نشوند و آسیبی به موقعیت کذایی شان در فدراسیون و فلان کمیته و بهمان تشکیلات فوتبالی وارد نشود.
جا به جایی مسائل اصلی و فرعی یکی دیگر از شگردهای حاشیه سازان محسوب می شود. مثلا وقتی کسی بپرسد که در فصل گذشته چرا در رقابت های مختلف پایه بیشتر تیم های استان با ناکامی مواجه شده و نتایج قابل قبولی در رقابت های کشوری به دست نیاورده اند با حالتی طلبکارانه مطرح می کنند که برد و باخت در ورزش امری طبیعی است و بنابر این در عادی جلوه دادن این کار تلاش کرده و به نوعی دامن اربابان خود را از هر تقصیری در این ارتباط پاک و منزه جلوه می دهند.
یکی دیگر از شگردهای این افراد بزرگنمایی موضوع است. حاشیه سازان برای این که بتوانند افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داده و تشکیلات تحت نظر دوستان و اربابانشان را موفق و کارآمد جلوه بدهند از کاه کوهی ساخته و در اطراف موضوع کوچک و کم اهمیتی به حد کافی مانور می دهند تا بتوانند بهره برداری مطلوب را داشته باشند. به عنوان مثال حضور یک فرد در یک کلاس نه چندان مهم را آب و تاب می دهند و بزرگش می کنند و در صدر موفقیت های فوتبال استان قرار می دهند . این شگرد یعنی بزرگنمایی موضوع در فوتبال استان رواج بسیار دارد و از معمولی ترین روش هایی است که حاشیه سازان برای رسیدن به هدف آن را مورد استفاده قرار می دهند.
ضرورت برخورد با حاشیه سازان
فوتبال استان برای رسیدن به ساحل آرامش و برای قرار گرفتن در مسیر پیشرفت در سایه وحدت و یکدلی همه اعضای  خانواده این رشته نیاز به برخورد با حاشیه سازان و معرفی آنها به جامعه و پرده برداشتن از چهره کریه و فرصت طلبانه آنها دارد. عدم معرفی حاشیه سازان به جامعه و افکار عمومی برای آنها حاشیه امنیتی ایجاد کرده و این فَضای امن موجب می شود که آنها با آرامش نسبی که برای خود ایجاد کرده اند به شکل خزنده اهداف خود را عملی کنند . اگر همه دست به دست هم بدهند و میدان را برای حاشیه سازان تنگ و تنگ تر بکنند حاشیه امنیتی آنها از بین خواهد رفت. برخورد قاطع با حاشیه سازان ضامن نجات فوتبال از مسائل فرعی است. مدیران فوتبال و ورزش استان با مدرک و ادله باحاشیه سازان و کسانی که منافع خود را در هرچه بیشتر مسموم کردن فضای فوتبال جستجو می کنند برخورد نمایند ،آنها را به جامعه معرفی کرده و برای همیشه پرونده حضور و یکه تازی آنها را در فوتبال استان ببندند.
فوتبال اردبیل و مدیر و دست اندرکاران آن اگر بتوانند حاشیه سازان را بشناسند و برخورد با آنها را در دستور کار قرار بدهند و منافع فوتبال را فدای رودربایستی،هم محلی و هم ولایتی بودن و وابستگی های سببی و نسبی نکنند برگشت آرامش و هوای مطبوع و دوست داشتنی به فضای فوتبال این استان دور از دسترس نمی تواند باشد.




پند بقراط و فوتبال اردبیل

آورده اند که روزی بقراط حکیم بر بالین بیماری حاضر شد تا او را مداوا کند. پس از آن که نبض بیمار را گرفت و دانست که علت و مرض بیمار چیست،به بیمار گفت: من و تو و بیماری سه نفریم. هر گاه من و تو همکاری کنیم و آنچه به تو دستور می دهم انجام بدهی بر بیماری غلبه خواهیم کرد والا اگر انجام ندهی بیماری تو را از پای در خواهد آورد.
نکته ای که در پند بقراط حکیم نهفته است در هر کاری می تواند صادق باشد.هر گاه همدلی و اتحاد وجود داشته باشد،پیروزی به دست خواهد آمد و الا با تفرقه و جدایی ،رسیدن به هدف  نهایی غیر ممکن خواهد بود.
این پند ارتباط مستقیم و تنگاتنگ با فوتبال استان و وضعیت حاکم بر آن دارد. تا زمانی که قدرقدرتان و تصمیم گیرند گان در جهت ایجاد وحدت و یکدلی تلاش نکنند و به خاطر از دست ندادن موقعیت، چشم بر روی واقعیت ها ببندند و فوتبال را برای خود و دوستانشان بخواهند انتظاری از این رشته زیبا و پرطرفدار نباید داشت.
برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال و وحدت همه صاحبان رای برای نجات فوتبال می تواند بسیار موثر باشد. آنهایی که بر اساس قانون و مقررات حاکم بر مجامع انتخاباتی هیات های استانی فوتبال در تعیین سرنوشت فوتبال استان صاحب رای هستند باید خدا را و سرنوشت جوانان را از نظر بگذرانند و به کارنامه ها،توانایی ها،لیاقت ها و سزاواری ها رای بدهند و آینده فوتبال استان را در راه رفاقت ها،هم ولایتی بودن ها،وعده و وعیدها و عوامل دنیوی هزینه نکنند.
می دانیم که در ازای هر رای که در انتخابات به صندوق ریخته می شود و ارتباط با سرنوشت جامعه داشته باشد فردا باید در پیشگاه احدیت جوابگو باشیم و بنابراین به خاطر آن روز سخت ،حق جوانان و فوتبال این منطقه را با هیچ چیز و هیچ موقعیتی نباید معامله کرد.




دو جریان موجود در فوتبال و اهداف متفاوت آنها

چرا فوتبال ما به وضعیت فعلی دچار شده است؟ به چه دلیلی این رشته پرطرفدار در استانی که قهرمانان بزرگ و فوتبالیست های نامداری را در دامان خود پرورش داده است به بیماری صعب العلاجی مبتلا شده است؟ آیا حق فوتبال اردبیل این
است که طرفدارانش دل خون و افسرده حال باشند و فقط به روزهای خوش گذشته دل خوش کنند و هر از گاه به آمارهای ارایه شده گوش بدهند و اجازه اظهار نظر و تحلیل گفته ها و سوال از دست اندرکاران را نداشته باشند؟ چه بر سر فوتبال ما آمده است که اگر منصفانه به وضعیت آن و سرنوشتش در سال های اخیر بنگریم و آنچه بر آن گذشته از نظر بگذرانیم جز آه و افسوس و حسرت کار دیگری نمی توانیم انجام بدهیم.
چرا تاکنون از سوی کسانی که مدعی اند و خود را مردان میدان عمل می دانند و به جز خود و تنی چند از اطرافیان حقی به دیگران قایل نیستند در این ارتباط بررسی دقیق انجام نپذیرفته است؟
اگر بدون هرگونه تعصب و جانبداری به قضایا نگاه ریزبینانه ای داشته باشیم خیلی زود مشخص می شود که در فوتبال ما دو جریان وجود دارد.
دیدگاهی را می توان مشاهده کرد که طرفداران آن دغدغه فوتبال و پیشرفت و توسعه آن در سطح استان را ندارند. آنها قبل از هر چیز به دنبال منافع و جایگاه خودشان هستند و هدفی جز حفظ وضعیت موجود و تداوم شرایط فعلی نداشته و به نوعی در تلاش هستند که جایگاه های در اختیار را انحصاری کرده و به هیچ بنی آدمی حتی اجازه نزدیک شدن به آن را ندهند. صاحبان این دیدگاه و کسانی که در زیر پرچم این قبیل اندیشه ها سینه می زنند به این ورزش زیبا و پرطرفدار به مانند ابزار و وسیله ای می نگرند که توسط آن منافع خود را تامین کرده و هر روز از نظر موقعیت گامی به جلو بردارند و کاری به اهداف کلی فوتبال و به سامان رسیدن آن نداشته باشند.
در مقابل جریان دیگری وجود دارد که فوتبال فکر و دغدغه آنها بوده و هدفی جز پیشرفت و به سامان رسیدن آن نداشته و از بودن در این عرصه به هیچ عنوان به دنبال مسایل مادی و موقعیتی و شغلی نبوده و نیستند.
در فوتبال طرفداران دیدگاه اول بدجوری اسب خود را زین کرده و به آنچه می خواهند ، می رسند و برای این که گل آلود کردن آب همواره نفع و خواسته آنها را تامین می کند در رسیدن به این هدف از هیچ کوششی دریغ نکرده و استفاده از هر وسیله ای را عین صواب تلقی می کنند.
گروه اول از آن جاییکه هدفی جز تامین منافع شخصی و باندی از حضور در ورزش و فوتبال ندارند به لطایف الحیل و به بهای پسرفت فوتبال و ضربه زدن و خارج کردن آن از دست صاحبان اصلی شان هر روز نقشه جدیدی پیاده کرده و بازار تهمت زنی و بی ادبی را رواج می دهند. با رفتار و حرکات دور از شان یک ورزشکار،حق گویان و طرفداران دیدگاه دوم را مورد حمله قرار می دهند و با آلوده کردن جو و سر و صدا و هیاهو به دنبال منحرف کردن افکار از مسیر اصلی می شوند و در هر برهه ای از زمان زمینه را برای ادامه فعالیت مخرب و منفعت طلبانه خود فراهم می کنند.
تا به کی باید مسوولان و دست اندرکاران شاهد یکه تازی و رفتارهای زننده برخی ها در قالب طرفداری از فوتبال و مدیریت آن باشند.برای پایان دادن به وضعیت موجودوپیاده کردن آنهایی که به ناحق بر اسب مراد سوار شده و چهار نعل به پیش می تازند نقش مدیریت فوتبال مهم و تعیین کننده است.
امور فوتبال در بخش های مختلف باید به دست کسانی سپرده شود که خاک خورده،زحمت کشیده و شناخته شده در این رشته باشند و امتحان خود را در زمینه های مختلف پس داده باشند.
فراهم کردن زمینه برای رشد کسانی که فقط در سایه تملق و حمله به دیگران و زیر پا گذاشتن حرمت ها در اندبشه رسیدن به اوج هستند گناه بزرگی است که متاسفانه آثاری از این قبیل نمونه ها در ورزش و فوتبال ما قابل رویت می باشد.
در فوتبال استان چهره ای مانند بهنام دولت مسوولیتی در هیات داشته و مشغول به کار می باشد.هر چند که در مقطعی بنا به عللی که خود بهتر از همه می داند از همکاری با هیات استان امتناع کرد ولی در حال حاضر او یکی از زحمتکشان فوتبال استان است . احدی نمی تواند نسبت به حضور او در هیات و یا اقداماتش کوچکترین ایرادی را بگیرد چرا که بهنام و بهنام دولت ها صاحبان اصلی فوتبال اردبیل هستند. آنها در تاریخ فوتبال این دیار امتحان داده و  آزمون های مختلفی را با موفقیت در همه بخش ها پشت سر گذاشته اند.در هیات فوتبال استان ما باید چهره هایی چون بهنام دولت نه یک نفر که دهها نفر باید مشغول به کار شوند و این هنر مدیریت در فوتبال می تواند باشد که عطای ابن الوقت ها و منفعت طلبان را به لقایشان ببخشند و کار را به دست کاردان ها بسپارند .
اگر مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان برگزار شود و تکلیف مدیریت این رشته مشخص گردد هر کسی که از مجمع رای اعتماد بگیردباید در ساختار‌فوتبال استان و پیکر مدیریتی آن خانه تکانی اساسی انجام بدهد ،طرحی نو دراندازد و با واقعیت ها و گذشته ای که بر آن گذشته است صادقانه برخورد کرده و منافع فوتبال را بر همه چیز از جمله رفاقت ها ،هم ولایت بودن ها و چماق دار داشتن  ترجیح بدهد
اگر می خواهیم که فوتبال اردبیل در مفهوم واقعی سختی ها را پست سر گذاشته و در فهالیت های آن فصل جدیدی گشوده شود ، هر فردی که سکاندار فوتبال اسنان در چهار سال آینده می شود باید صاحبان دیدگاه دومی که در اول مطلب به آن اشاره شد را مورد تکریم قرار داده و به همکاری دعوت نماید و طرفدارانن جریان اول را برای نجات اسنان اجازه حضور در متن را ندهد.
در صورت تحقق این امر نیازی به حمایت های معنی دار فرصت طلبان از مدیریت فوتبال و استفاده آنها از هر ابزاری برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران نخواهد بود. چرا که افکار عمومی بهترین قاضی در تشخیص خدمتگزاران و خاینین به فوتبال و ورزش بوده و همواره فعالان صادق و بی ریا را حمایت کرده و زحمات و تلاش آنها را ارج می نهند.




بادمجان دور قاب چین ها

در اولین شماره نشریه ورزش اردبیل که در تاریخ ۲۹بهمن سال ۱۳۹۳ منتشر شد در مطلبی تحت عنوان قربانت گردم! مواظب بادمجان دور قاب چین ها باش! خطر فرصت طلبان، بله قربان گوها و نان به نرخ روز خورها به رییس وقت فوتبال استان یادآوری شد.

از همان روزی که مدیریت فونبال اردبیل با رای مجمع به رییس سابق سپرده شد برخی از افراد عقده ای و جویای نام و موقعیت،فرصت یافته و در کم ترین زمان ممکن با تغییر رنگ و موضع به ثناگویان هیات فوتبال استان تبدیل شدند و با رفتارهای غیر معقول و پشت پا زدن به گذشته برای جلب اعتماد رییس وقت دست به هر کاری زدند و متاسفانه اهمیتی که در آن مقطع به این قبیل بادمجان دور قاب چین ها داده شد برخی از آنها به هدف خود رسیدند.
مطمینا فرصتی به دست خواهد آمد تا اقدامات افرادی که نقاب بر چهره زده و تیشه به ریشه فوتبال استان زدند اطلاع رسانی شود و پرده از رفتارهای غلط و منفعت طلبانه آنها برداشته شود و دلایل سینه چاکی برخی ها که یک شبه پیشرفت قابل توجهی داسته اند بر همگان آشکار و روشن شود.
فضای بیشتر دادن به افراد نالایق،بد دهان و جویای نام و نشان یکی از بزرگترین اشتباهات انجام یافته در فضای فوتبال استان بوده است. برخی ها در سایه چاپلوسی به جایگاهی رسیده اند که نتایج زیان بار آن را گذشت زمان به وضوح و روشنی نمایان خواهد ساخت.
فضای به وجود آمده در فوتبال اردبیل و کاشته شدن بذر بی اعتمادی در آن و اختلافات موجود بین اداره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان نتیجه و حاصل تلاش های بادمجان دور قاب چین ها است. آنها نفع خود را در تیره تر شدن فضا و عمیق تر شدن این فاصله ها می دانند. چرا که تجربه نشان داده است در طول شش سال گذشته از این سیاست به خوبی بهره برداری کرده و به اهدافشان دست پیدا نموده اند.
آنها هر روز نقشه جدیدی را اجرایی می کنند تا افراد مقبول و قابل احترام و دارای جایگاه در فوتبال استان به کاخ حافظ نزدیک نشوند چرا که حضور آنها در صحنه ،میدان عمل افراد متظاهر و کم ظرفیت را کاهش داده و فضای مودت و دوستی را در فوتبال گسترده خواهد کرد.
این افراد با دفاع ناشیانه و مساله دار از فوتبال استان و سرگذشت آن در شش سال گذشته و به سینه زدن سنگ مدیریت آن بر آتش اختلافات فوتبال هرروز بیشتر ازروز قبل می افزایند و از آشفتگی ایجاد شده بهترین بهره برداری را می کنند.
رییس سابق هیات فوتبال استان برای رسیدن به هدف باید فکری به مشاوران و سینه چاکان خود بکند و با حذف بادمجان دور قاب چین ها به حاکمیت آرامش در فضای فوتبال استان کمک بکند
تا زمانی که زمینه برای تاخت و تاز ،تهمت زنی و رفتارهای خارج از عرف و اصول برخی ها فراهم است شک نباید کرد که برگشت آرامش و یک رنگی و وحدت به فوتبال استان امکان پذیر نخواهد بود.
اگر برای فوتبال اردبیل دلسوزی کرده و خدمت به آن رادر سرلوحه کارهای خود قرارداده ایم باید در گام اول از اصل سپردن کار به کاردان دفاع کرده و در همین راستا نسبت به دور کردن متملق های از خدا بی خبر و منفعت طلبان نان به نرخ روز خور اقدام نماییم.
 




سرگردانی در فوتبال اردبیل

بیش از دو سال از پایان مهلت ریاست بر هیات فوتبال استان می گذرد و برگزاری مجمع انتخاباتی این هیات به بهانه های مختلف تا به امروز به تعویق افتاده است و نتیجه این کار بدون رییس ماندن هیات فوتبال استان می باشد.

عدم تعیین تکلیف مدیریت فوتبال استان در سال های اخیر ضربات سنگینی بر پیکر فوتبال استان وارد کرده است . فدراسیون و اداره کل ورزش و جوانان مشکل به وجود آمده بر سر راه برگزاری مجمع راباید برطرف بکنند . این که فدراسیون بر گفته های خود پافشاری بکند و هر اقدام و نامه و امضای صادره را عاری از هرگونه ایراد و لازم الاجرا بداند و در مقابل اداره کل ورزش و جوانان نیز به دلیل عدم همراهی فدراسیون و وعده های بی اساس و قول های پوچ و تکراری با تاکید بر خلف وعده فدراسیونی ها رغبتی به برگزاری مجمع انتخاباتی نشان ندهد دردی از درد های فوابال را حل نمی کند.

عواقب و مضرات برگزارنشدن انتخابات هیات فوتبال استان آنقدر گسترده و دامنه اش وسیع است که یکی از نتایج آن گرفتار شدن فوتبال استان در وضعیت امروزی است. فصل تابستان که می توانست برای اردبیل بهترین موقعیت برای برنامه ریزی و احیانا شروع برخی از رقابت ها باشد به آسانی و در سایه عدم همکاری فدراسیون با اداره کل از دست می رود .

چگونه باید باور کنیم که متصدی فوتبال کشور در قبال سرنوشت این رشته در یکی از استان ها حساسیت به خرج نمی دهد؟ فوتبال بی برنامه ره به جایی نخواهد برد همچنانچه در سال های اخیر نتوانسته است به توفیق برسد.با دست خود هر روز بیشتر از روز قبل نسبت به غرق کامل فوتبال مساعدت می کنیم و به جای پرداختن به اصل و دور کردن حاشیه هادست به دامن فرع شده به روی واقعیت ها چشم بسته و حقایق را وارونه جلوه می دهیم.

هر کسی که با رای مجمع به  عنوان مسوول فوتبال استان انتخاب شود باید در گام اول به بلاتکلیفی و بی اعتمادی های موجود در فوتبال استان پایان بدهد. بارها گفته شده است که بحث ما رفتن این و آمدن آن و بودن انشااله و رفتن ماشااله نیست. اعتقاد بر این داریم اعضای مجمع می توانند به خوبی کارنامه فوتبال در چند سال اخیر را مورد بررسی قرار داده و به نتیجه مطلوبی برای انتخاب درست و اصولی دست پیدا بکنند. برای فوتبال ما برگزاری مجمع و تعیین تکلیف مدیریت این رشته اهمیت بسیاری دارد.

اگر برخی از آقایان ادعا بکنندکه برای امسال و سال آینده برنامه ریزی کرده اند و تقویم فعالیت ها آماده است زیاد نباید اعتماد کرد و به آن ادعاها دل بست. برگزاری مجمع و ارایه برنامه کاندیداها می تواند گره گشای فوتبال استان در بحث مدیریتی باشد.

مسوولان فدراسیون و اداره کل ورزش و جوانان بیش از این باید بر طبل من آنم که رستم بود پهلوان نکوبند. مرکز نشینان مدعی، فوتبال را در تهران و چند استان بزرگ خلاصه نکنند و به سایر استان ها نیز نقشی قایل باشند و به سرنوشت و آینده فوتبال آنها بها بدهند و در همه موارد نفع خود و دوستانشان را در نظر نگیرند.

به حد کافی فرصت را از دست داده ایم و با این کار ضربات مهلک غیر قابل جبرانی بر پیکر نحیف فوتبال استان وارد کرده ایم و بهتر است با برگزاری مجمع انتخاباتی این رشته ورزشی را از غرق شدن کامل نجات بدهیم و با تعیین تکلیف مدیریت آن امیدواری برای نجات فوتبال را افزایش بدهیم.




جوابگوی طلبکاران نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم کیست!!!؟

قصه پر غصه فونبال اردبیل و در راس آن تیم شهرداری تمام شدنی نیست. سرنوشت این تیم از دومین فصل حضور در لیگ یک تا سقوط به دسته سوم نشان دهنده سریالی از بی توجهی ها، کم کاری ها و تک روی ها در امور این سرمایه فوتبال و ورزش منطقه می باشد. گاهی می توان فکر کرد که گویا عده ای برای نابودی و پاک کردن نام شهرداری اردبیل از فوتبال منطقه و کشور ماموریت داشتند و اگر چنین تفکری صحت داسته باشد چه زیبا آقایان  به وظیفه خود عمل کردند و خواست اربابانشان را به کرسی نشاندند.

آنهایی که در شهر ما دوست دارند  اصل را فدای فرع بکنند و با پرسه زدن در اطراف حاشیه ها ،به فراموشی متن کمک کنند برای یک بار هم که شده نگفتند که مجید حیدری به چه نحوی در فوتبال اردبیل یک شبه آفتابی شد و نگفتند که چرا قبل از حضور وی در کمیته تشخیص اهلیت آقایان در حضور شهردار جلسه تشکیل دادند و قول و قرار گذاشتند و کار را تمام شده تلقی نمودند و بساط کمیته تشخیص اهلیت را برای سرپوش گذاشتن به اتفاقات پشت پرده به راه انداختند ؟کسی نیامد که بگوید چرا به حیدری تاکید شده بود که به هر ترتیبی که بوده باشد خواسته های کمیته تشخیص اهلیت را بپذیرد؟ خدمتگزاران فوتبال در آن جلسه چه کسانی بودند؟ چگونه بعد از این اتفاقات و به چه دلیل و علتی پشت مجید حیدری را خالی کردند و او را به خاک سیاه نشاندند.
به جای پرداختن به اصل قضایا و روشن شدن حرف و حدیث های مطرح شده در ارتباط با هزینه ها،قراردادها و سبک مدیریتی تیم به حاشیه ها می پردازیم تا بیشتر از پیش بر روی اصل پرده کشیده شود . بدون شک با نابود شدن تیم و ترسیم خطوط قرمز بر روی یکی از پرافتخارترین تیم های منطقه همه چیز به فراموشی سپرده می شود و این هم نهایت و غایت آرزوی کسانی است که سکوت و فراموشی در این ارتباط را تمام قد به نفع خود تلقی می نمایند.
یکی از آثار ناخوش به جای مانده از نقشه های کشیده شده برای بدنامی فوتبال بدهی های به جای مانده از دوران نابسامانی تیم در لیگ دسته دوم می باشد.همان روزهایی که تیم در ید اختیار مجید حیدری بود ولی در هیچ دفتر و کتاب و مرجع قانونی اقدامی برای ثبت مالکیت وی انجام نپذیرفته بود . دیدیم که تا آخر فصل و بسته شدن پرونده نابودی آن هیچ اقدامی نیز علی رغم مانورهای پی درپی و متعدد و گول زننده انجام نپذیرفت . حال عده ای کاسب که به ورزش و فوتبال اعتماد کرده و نسبت به برآورد نیازهای تیم اقدام کرده اند ماهها ست که در انتظار دریافت حق و حقوق خود به سر می برند و کسی در این ارتباط جوابگو نبوده و نیست.
از طرف دیگر مجید حیدری نیز مدعی است که بر اساس مدارک موجوددر نیم فصل اول برای اداره امور تیم مبالغی هزینه کرده و چون شهرداری به موقع به تعهدات مبنی بر انتقال مالکیت تیم به نام وی اقدام نکرده و تیم همچنان در اختیار شهرداری بوده و مراجع قانونی شهرداری را مالک تیم می شناسند باید نسبت به پرداخت هزینه های انجام یافته از طرف مالک تیم اقدام گردد.
حال باید نشست و به حال فوتبال و باشگاه داری در اردبیل گریه کرد. باید برای کسانی که در بخش مدیریت فوتبال حرفه ای در اردبیل فصل جدیدی گشودند و روش و سبکی نو را پایه گذاری کردند درود فرستاد و نظریه و رای آقایانی که اقداماتشان در نهایت منجر به ثبت بدهی های کلان برای تیم شدند در ردیف نظریه های جدید و قابل مطالعه در مقاله های متعدد به اطلاع جهانیان رسانده شود.
حال باید چه کسانی برای تسویه بدهی های تیم در فصل گذشته به مجید حیدری و اصناف و کسبه در اردبیل و خارج از اردبیل اقدام نماید؟پرداخت مابقی مبالغ قرارداد بازیکنان بر عهده کیست؟ از این آشفته بازار چه انتظاری می توان داشت؟زمانی که باشگاه شهرداری تنها نمونه قابل ذکر از باشگاه داری در اردبیل تلقی می شد به این حال و روز گرفتار شود از دیگر باشگاههایی که تنها عنوان باشگاه را یدک می کشند چه انتظاری باید داشت؟
در فدراسیون و سازمان لیگ به دلیل وجود پرونده های متعدد و عدم توجه به تذکرات در سال های گذشته و انباشته شدن بدهی ها ،چه بدهی بازیکنان و کادر فنی و چه بدهی به اصناف وکسبه به حیثیت فوتبال اردبیل لطمه وارد شده و سابقه و پیشینه خوب آنرا زیر سوال برده است. برای باز گرداندن وضعیت به حالت عادی و تسویه بدهی های باشگاه ،همت مسوولان و دور اندیشی و هنر مدیریت آنها می تواند راهگشا باشد.




معمای فسخ قرارداد برخی از بازیکنان شهرداری

شنیده می شود که قرارداد تعدادی از بازیکنان تیم فوتبال شهرداری اردبیل با موافقت هیات فوتبال استان فسخ شده است.

فسخ قرارداد بازیکنانی که قراردادهای دو یا سه ساله داشته اند از چه کانالی انجام پذیرفته و کدام مسئول و دست اندرکار از باشگاه شهر داری بلا مانع بودن فسخ قراردادها را به هیات فوتبال استان اعلام کرده است؟

در حال حاضر در فدراسیون و سازمان لیگ نماینده سقوط کرده فوتبال اردبیل از دسته دوم به دسته سه را به نام شهرداری می شناسند و پرونده ای در آن مجموعه به نام باشگاه آبی پوشان اردبیل وجود ندارد.

همه به خوبی می دانند که در فصل گذشته در حرف و نه در عمل و روی کاغذو نه به طور رسمی و اصولی امتیاز تیم شهرداری به افراد و نهادهای مختلف واگذار گردید که همه آن  اقدامات با شکست مواجه شدند و در نهایت خود باشگاه شهرداری تا سقوط کامل ،انجام امور تیم را بر عهده گرفت. با این آشفتگی اوضاع ،اتفاقاتی در این تیم می افتد که در ذهن ها می تواند سوال های متعددی را ایجاد بکند که تاکنون علی رغم طرح آنها توسط نشریه به جای دریافت پاسخ صحیح و اصولی از سوی عوامل مربوطه فحش و ناسزا و تهمت دریافت کرده ایم.

اگر مقید به اجرای مقررات و قانون هستیم و در همه حال خود را طرفدار قانون دانسته و اقدامات و کارکردهای خود رادر آن چارچوب می دانیم آیا بهتر نبوده و نخواهد بود که جواب سوالات مطرح شده  بر ای ابهام زدایی و شفاف سازی بدون هر گونه پوشش و مصلحت اندیشی ،رک و راست داده شود تا اگر در این میان کسانی کوتاهی کرده و یا خواسته و ناخواسته به فوتبال استان و شهر خیانت کرده اند شناسایی و معرفی گردند.

بر اساس آئین نامه ، انتقال یک بازیکن در نیم فصل و یا فسخ قرارداد بازیکن با توجه به بندهای قرارداد و با موافقت باشگاه مربوطه انجام می پذیرد. در این ارتباط چند سوال به شرح زیر مطرح می شود و امید است که آقایان دخیل در انجام این امور این بار جواب سوالات را منطقی بدهند و ما را به دشمنی با هیات فوتبال استان ،عقده ای،منقلی و نا آشنا به امور مورد خطاب قرار ندهند.

_در نیم فصل و در حالی که تیم در وضعیت بحر انی قرار داشت و به دلیل آئین نامه های موجود و بدهی،از استخدام بازیکن محروم شده بود چه کس و یا چه کسانی با انتقال تنی چند از بازیکنان از جمله داور احمدی موافقت کردند؟ کدام مدیر باشگاهی رضایت نامه داور احمدی را  امضا کرد و هیات فوتبال استان بر مبنای کدام رضایت نامه مجوز خرو ج از استان صادر نمود؟

این انتقال که در بدترین شرایط تیم انجام شد تحت چه شرایطی بود و  درآمد حاصل از آن به کدام باشگاه و کدام حساب واریز گردید؟

آیا در شرایطی که تیم از جذب بازیکن جدید محروم بوده و شرایط مساعدی نداشته است   موافقت با انتقال بازیکن موثر تیم خدمت به فوتبال تلثی می شود؟ آیا بجا نخواهد بود نامه باشگاه که بر مبنای آن خروج از استان صادر شده است توسط هیات فوتبال استان و دبیر آن در اختیار رسانه ها قرار  داده شود؟ آیا طرح این سوال خیانت به فوتبال است یا موافقت با انتقال بازیکنی موثر در بدترین شرایط تیم؟

_شنیده می شود که قرارداد تعدادی از بازیکنان زیر ۲۳ سال که با تیم قرارداد دو و یا سه ساله داسته اند بعد از پایان فصل و سقوط تیم فسخ شده و بازیکنان مجوز مربوط به فسخ را از هیات فوتبال استان دریافت کرده اند. حال آیا نمی توان مطرح کرد که هیات فوتبال استان بر اساس کدام نامه باشگاه و کدام بند قرارداد نسبت به فسخ قرارداد سه ساله تعدادی از بازیکنان که به نوعی سرمایه تیم محسوب می شدند اقدام کرده است؟

بر اساس قراردادی که بازیکنان در اول فصل منعقد کرده اند در هیچ بندی نسبت به فسخ یک طرفه قرارداد بازیکنان اشاره نشده است

 از طرف دیگر با توجه به این که باشگاه به برخی از تعهدات از جمله تهیه لباس و زمین تمرین و… عمل کرده و حداقل ۱۰ درصد از مبالغ قرارداد ها نیز به حساب واریز شده است امکانی برای فسخ یک طرفه از سوی بازیکنان وجود نداشته و باید برای اقدام،موافقت کتبی باشگاه به هیات فوتبال ارایه شود.

حال سوال این است که کدام مسول از  باشگاه موافقت فسخ قرارداد تعدادی از بازیکنان را صادر کرده و این موافقت در ازای چه شرایطی انجام پذیرفته است؟

امیدواریم این بار به سوالات مطرح شده پاسخ مناسبی دریافت بکنیم . آقایانی که در این امر دخالت داشته اند بیایند و به روشنی مساله را بیان بکنند و سعی نشود با ایجاد حاشیه و تهمت زدن، اصل قضیه را به فراموشی بسپارند.




شایستگی های دهقان عامل اصلی دعوت به تیم ملی

قادر دهقان یکی از مربیان جوان اردبیل به عنوان مربی تیم ملی فوتبال زیر 16 سال انتخاب و مشغول به کار شد.

فوتبال اردبیل سرمایه های قابل اعتمادی دارد . برخی از آنها که شرایط برای ادامه فعالیتشان در اردبیل فراهم نبوده بالاجبار به شهرهای دیگر کوچ کرده و توان ،کارایی ، علم و دانش خود را در تیم ها و دیگر شهرها در اختیار جوانان این مرز و بوم قرار می دهند.

در میان سرمایه های انسانی ورزش، مربیان اردبیلی در همه رشته ها و بخصوص در فوتبال از جایگاه خاصی برخوردار هستند ،وقتی عرصه برای ابراز شایستگی فراهم بوده اکثرا توانسته اند نمره قابل قبول و کارنامه پرباری داشته باشند.

در فصلی که گذشت به عنوان مثال می توان ار تاثیر بسیار مثبت ، قابل توجه و افتخار آمیز دکتر کلانتری در تیم سپیدرود سخن گفت . این قبیل جوانان برای فوتبال ما سرمایه بزرگی محسوب می شوند . آینده در اختیار جوانانی است که هم علم ورزش و هم تجربه کار در آن را دارند و قادر دهقان نیز یکی از آن جوانانی است که می تواند سال ها در سطح اول فوتبال این کشور بزرگی کرده و برای استان و اردبیل موجب افتخار باشد.

صداقت، تواضع، ادب، و فروتنی از ویژگی های منحصر به فرد مربی جوان و توانای اردبیل، قادر دهقان است. انتخاب وی به عنوان مربی تیم ملی زیر 16 سال می تواند در بین دیگر مربیان جوان و جویای نام اردبیل انگیزه لازم برای پیشرفت را ایجاد نماید. حضور قادر در تیم ملی به جوانان ما می تواند تفهیم بکند که هیچ چیز دور از دسترس نبوده و نیست به شرطی که همتی باشد و حوصله ای و تلاشی برای رسیدن به هدف و نقطه اوج.

قادر دهقان در سایه توانایی ها و استعداد ذاتی خود به تیم ملی و اردوی زیر 16 سال دعوت شده است. دهقان مزد سال ها زحمت، دوندگی، مرارت، سختی و شاگردی خود را با این موفقیت دریافت کرد. بعد از اعلام حضور دهقان در اردوی تیم ملی برخی ها به تکاپو افتادند تا در فضای مجازی این دعوت را به پیگیری ها و حمایت های برخی ها ربط دهند و بحث رایزنی و لابی گری را در این کار دخیل داده و شایستگی و لیاقت دهقان را تحت الشعاع نقشه های شوم خود قرار بدهند. اینجای کار واقعا جای تاسف دارد. باید بپذیریم که از حضور دهقان در اردوی تیم ملی در استان هیچکس تا آخرین لحظات و تا صدور حکم و حضور در اردو خبر نداشته و با کسی جز فادر دهقان در این رابطه مذاکره ای صورت نگرفته است. چه دلیلی دارد که برخی از نمک پرورده ها تا از این کار مطلع می شوند فورا دست به کار می شوند و با وارونه جلوه دادن حقایق، دعوت دهقان در اردو را به این و یا آن منتسب می کنند.

آنهایی که مدعی اند برای فوتبال دلسوزی می کنند و بالاتر از هر چیز ادعای اطلاع رسانی در این عرصه را بر عهده گرفته اند آیا نمی دانند که باید اصل بی طرفی و امانت داری را رعایت بکنند؟ چطور از امری که تا اعلام رسمی فردی از دست اندرکاران فوتبال استان از آن مطلع نبودند به یکباره این دعوت را به نام برخی ها ثبت می کنند و البته این ادعای جدیدی از این عزیزان نبوده و آخرش نیز نخواهد بود.

وقتی قادر، اردبیل را برای حضور در اردوی تیم ملی ترک کرد به جرئت می توان گفت که دو یا سه نفر از نزدیکان وی از این امر آگاه بودند ولی وقتی مسئله رسما اعلام می شود آقایان با توجه به سابقه فورا دست به کار می شوند تا از این خبر نیز به نفع دوستان و یاران بهره برداری بکنند و مدال این موفقیت را بر گردن آنها بیندازند.

این دعوت فقط و فقط در ارتباط با شایستگی ها و توانانی های قادر دهقان و با شناختی که از این جوان لایق داشته اند، بوده و هیچ کس و هیچ مسؤول و شخصی نه پیگیری و نه رایزنی و نه لابی گری و نه حمایتی نداشته است.

باید اجازه داد تا جوانان لایق ما در مسیر رشد حرکت کنند و با خبرهای خود ساخته ،خواسته و ناخواسته تلاش نکنیم به نوعی این توانایی را زیر سؤال ببریم . چشم دیدن موفقیت های جوانان این دیار را داشته باشیم و از ظرفیت کافی برای تحمل موفقیت دیگران برخوردار باشیم.

برای قادر دهقان این مربی با دانش آرزوی توفیق و موفقیت می کنیم و برای کسانی که همیشه در کمین هستند تا به نوعی گام های رو به جلو افراد لایق و توانا را به آب و آتش و باد مرتبط کرده و عقده گشایی بکنند، برادرانه سفارش بکنیم که به دنبال بالا بردن قدرت، کارآیی، علم و دانش و تجربه خود باشند که مسلما برخورد صادقانه و به دور از هرگونه بغض و کینه، آنها را نیز می تواند در پیشرفت و رسیدن به اهداف متعالی حمایت و پشتیبانی نماید.