1

تلاش برای انتقال امتیاز تیم شهرداری دروغ یا شوخی بی نمک

در روزهای پایانی سال 95 حرف هایی در ارتباط با فوتبال و تیم شهرداری شنیده می شود که امیدواریم بی پایه و بی اساس باشند. زمزمه هایی به گوش می رسد که برخی از حضرات به تکاپو افتاده اند تا امتیاز تیم دسته سومی شهرداری را به یکی از شهرستان های استان منتقل نمایند.
گویا نزدیکان یکی از تیم هایی که در فصل گذشته از دسته سه به استانی سقوط کرده است با چراغ سبز ی که یکی از آقایان به ظاهر دوستدار و طرفدار فوتبال استان داده است رایزنی را شروع کرده اند تا بتوانند با فراهم کردن زمینه های لازم شر تیم شهرداری را از فوتبال اردبیل کم بکنند و هدیه ای تقدیم یکی از شهرهای استان بکنند تا شاید در موقع برگزاری انتخابات رئیس هیات استان به درد آقایان بخورد و یک رای را از حالا در کیسه خود ببینند.
آقایانی که مدت ها با ندانم کاری ها و برخی اقدامات نسنجیده و جانبدارانه تیشه به ریشه فوتبال زده اند این بار گویا به طور کامل نابودی فوتبال شهر اردبیل را در برنامه های خود قرار داده اند .
این زمزمه ها را ما در حد یک شایعه قلمداد می کنیم ولی اگر روزی به این نتیجه برسیم که چنین تقاضاهایی مطرح شده و آقایان نیز چراغ سبز نشان داده اند تا ضمن رایزنی با مسؤولین باشگاه این کار را عملی نمایند، حرف های زیادی برای گفتن خواهیم داشت. حرف هایی رک و بی پرده و شناساندن چهره های به ظاهر دوست و در باطن دشمن فوتبال اردبیل.
این چند کلمه را نوشتیم تا اگر چنین فکری هم به ذهنشان خطور کرده باشد پرونده اش را برای همیشه ببندند و بدانند که اقدام برای انتقال تیمی که شناسنامه فوتبال اردبیل است کاری نشدنی است.
نام شهرداری در رگ و خون دوستداران فوتبال اردبیل است. آنهایی که شب خوابیده اند و صبح در فوتبال اردبیل صاحب جلال و جبروت شده اند از سرنوشت و سرگذشت فوتبال ، تیم شهرداری و جایگاه آن خبر ندارند که می خواهند بر نامه بریزند و زمین و زمان را به هم بدوزند و امتیاز شهرداری را به دوستان و آشنایان تحویل بدهند.
شهرداری اگر در لیگ استانی هم باشد برای دوستدارانش شهرداری است. عشق به تیم شهرداری از بین رفتنی نیست. پس این حرف و این نصیحت دوستانه و مشفقانه آویزه گوش آنهایی باشد که می خواهند به حذف همیشگی شهرداری از فوتبال اردبیل اقدام نمایند. آنهایی که می خواهند خوش خدمتی نمایند و خود را در بین دوستداران فوتبال یک شهر عزیز و گرامی بدارند باید بدانند با طرح چنین شایعه ای نفرت دوستداران فوتبال اردبیل از بانیان این تفکر به طور چشمگیری افزایش یافته است.
مسلما مسؤولین شهرداری و سازمان فرهنگی ورزشی باید برای احیای دوباره تیم و دمیدن نفسی تازه به آن اقدام نمایند. با سقوط تیم شهرداری به لیگ دسته سوم مدت هاست که همه به دنبال مقصر می گردند و هر روز بحثی مطرح شده و از یک مقصر رونمایی می شود و بدینوسیله اصل قضیه یعنی چگونگی ادامه حیات تیم مورد توجه قرار نگرفته و از سکوتی که در این ارتباط حاکم است فرصت طلبان روباه صفت به فکر سوء استفاده و بهره برداری به نفع دوستان خود گرفته اند تا بلکه بتوانند با انتقال امتیاز تیم شهرداری به یکی از شهرستان های مورد علاقه خود اقدام نمایند.
تیم شهرداری در تاریخ فوتبال اردبیل جایگاهی بس رفیع و دست نیافتنی دارد. نام فوتبال و ورزش این دیار با نام شهرداری اردبیل عجین بوده و از آن جدا نشدنی است. وقتی این قبیل شایعات به گوش می رسد باید به حال و روز کسانی که فوتبال اردبیل و تیم شهرداری را به این روز انداختند تاسف خورد. جرا که آنها خواسته و ناخواسته به کاری دست زدند تا بعضی ها امروز این جرئت را پیدا بکنند تا فکر انتقال امتیاز تیم شهرداری از اردبیل را به مغزشان راه بدهند.
در آن روزهایی که آقایان شورا برای مصاحبه در مورد لزوم واگذاری شهرداری و جدا کردن این تیم از مجموعه سازمان فرهنگی ورزشی از یکدیگر سبقت می گرفتند دوستداران فوتبال و تیم شهرداری فریاد می زدند که این کار نمی تواند به نفع فوتبال، شهرداری و اعضای شورا باشد. تصمیمات اتخاذ شده توسط آنها در آینده تبعاتی برای آنها خواهد داشت که دیگر جبران گذشته امکان پذیر نخواهد شد.
آنهایی که فوتبال اردبیل را دوست دارند، افرادی که سربلندی و سرافرازی فوتبال اردبیل را می خواهند، کسانی که تیم شهرداری را دوست می دارند و به آن عشق می ورزند باید پیگیر وضعیت تیم باشند تا از بی تفاوتی موجود ، خناسان و جند چهره ها نتوانند بهره برداری بکنند و نقشه جدیدی را برای فوتبال اردبیل پیاده نمایند.
عشق به یک تیم، وابسته به حضور آن در سطوح مختلف لیگ نبوده و نیست. تیم فوتبال شهرداری برای دوستدارانش همیشه قهرمان و همیشه در بالاترین رده هاست بنابراین آنهایی که بخواهند بر فوتبال اردبیل خیانت بکنند و در لباس دوست به آن ضربه بزنند با هوشیاری دوستداران تیم کاری از پیش نخواهند برد.
و در نهایت باید گفت که نباید این گونه شایعات ، حرف ها و سخن ها را باور کرد. این حرف ها یک دروغ و یا یک شوخی خیلی بی نمکی است. همین وبس.
 
 




پاس اردبیل نماینده استان آذربایجان شرقی در رقابت های فوتبال جام حذفی کشور در سال ۶۷

بیان گوشه ای از تاریخ پر افتخار فوتبال اردبیل در نشریه، با استقبال خوانندگان مواجه شده است. امید می رود تا آنجا که آرشیو ما و مساعدت برخی از عزیزان خوش سلیقه از جمله جعفر ظاهری و قادر دهقان اجازه بدهد در هر شماره صفحاتی را به این امر اختصاص بدهیم تا نسل امروز و کسانی که می خواهند با گذشته غرورآفرین فوتبال استان و اردبیل آشنا بشوند از آن بهره ببرند.
وظیفه ما به عنوان نگارنده وقایع گذشته فوتبال اردبیل ،حفظ امانت و بیان واقعیت هاست. ممکن است در بین اسامی که از آنها در متن نام برده می شود، باشد کسانی که به دلایل مختلف مورد تایید ما نباشند ولی ما بدون توجه به این مسائل، باید امانتدار خوبی برای ذکر  تاریخ فوتبال اردبیل باشیم. اجازه نداریم که مسائل حاشیه ای و رفتارهای شخصی را در ذکر سرنوشت فوتبال اردبیل دخالت بدهیم.
در شماره نوروزی نشریه قصد آن داریم که به یکی از نتایج کسب شده توسط تیم فوتبال پاس اردبیل در جریان رقابت های جام حذفی باشگاه های کشور در سال 1367 بپردازیم.
فعال ترین و پرقدرت ترین تیم های باشگاهی شهرستان اردبیل در دهه 60 را به مرور معرفی کرده و عملکرد افتخار آفرین هر یک از آنها را در آینده بررسی می کنیم.
همه دوستداران و علاقه مندان به فوتبال اردبیل به خوبی می دانند که تیم پاس یکی از تیم های مطرح شمال غرب کشور در دهه 60 بوده است. نتایجی که این تیم در رقابت های مختلف آن سال ها به دست آورده است دلیلی محکم و قاطع بر  این ادعا می باشد.
تیم پاس با بهره بردن از بازیکنان نامی و توانای آن روزگاران در رقابت های مختلف حرف های زیادی برای گفتن داشت و به نوعی یکی از تیم های پرچم دار فوتبال اردبیل در سطح کشور به شمار می رفت.
بارها گفته شده است که رقابت های باشگاهی دهه 60 در اردبیل از حال و هوای خاصی برخوردار بوده است. تماشاگران عاشق، بازیکنان تکنیکی و کم توقع و مسؤولین و کادر زحمتکش از مهم ترین ویژگی های فوتبال باشگاهی در آن دوران بوده اند. رقابت شدید تیم ها برای قرار گرفتن در موقعیت مناسب در جدول رده بندی و حساسیت و علاقه مندی بالای تماشاگران به تیم های مختلف، سکوی تماشاگران ورزشگاه تختی را ویژگی های خاص می بخشید.
برخی از عزیزانی که توان تن دادن به واقعیت ها و موقعیت مناسب برخی از تیم ها در آن سال ها را ندارند در بیان بعضی از واقعیت ها از جمله پرداختن به تاریخ فوتبال تیم پاس حساسیت هایی از خود نشان می دهند که نشان از کوتاه فکری و بی منطقی آنها می باشد چرا که در حال حاضر نه تیمی به نام پاس وجود دارد و نه موردی به جزء حقیقت بیان می شود. این قبیل افراد که متاسفانه برای فوتبال اردبیل آفتی خطرناک و سمی مهلک و کشنده هستند باید بدانند که تن دادن به آنچه جز حقیقت چیز دیگری نیست لازم و ضروری است.
جام حذفی باشگاههای ایران(شاهد)در سال 1367 در 15 آذرماه با انجام هفت دیدار آغاز شد. پاس به عنوان یکی از نمایندگان فوتبال استان آذربایجان شرقی برای اولین دیدار به شهر بروجن در استان اصفهان رفت.
به دلیل درگیری تیم منتخب اردبیل با مرحله نهایی دومین دوره رقابت های جام فلق ، پاس در این دیدار تنی چند از یاران مطرح خود را در اختیار نداشت . پاس در برابر تیمی که برای فوتبال کشور شناخته شده نبود با دو گلی که در دقایق 35 و 58 به ثمر رسید، شکست خورد.
دیدار برگشت این دو تیم در 22 آذر ماه 67 و بعد از پایان رقابت های جام فلق در ورزشگاه تختی اردبیل و در حضور تماشاگران پرشور اردبیلی و هواداران سینه چاک برگزار شد.
پاس اردبیل 3
گل ها: دقیقه 10 محرم حقگو، دقیقه 34 مرسل وقری و دقیقه 67 حیدر وطنخواه
هما بروجن صفر
داور: علیرضا قویدست از گیلان با کمک مرتضی منصوری و عباس آزاد از ساوه
پاس: رحیم زرگین، مرسل وقری، فیض اله نیک نژاد، نادر کهنمی، اصغر غفاری، مقصود بایرامی، محمود بایرامی، ناصر اروجی، حیدر وطنخواه ( از دقیقه 87 عادل نظارتی) عادل پیرفرشی و محرم حقگو  مربی : داود حسنی فر
ورزشگاه تختی اردبیل، سه شنبه 22آذر ماه 67: پاس اردبیل در یک بازی برتر با 3 گل، همای بروجن را مغلوب کرد تا ضمن جبران شکست دو بر صفر دور رفت، نماینده بروجن را از گردونه رقابت ها خارج و خود را در دور بعدی ببیند..
پاس در دقیقه 10 روی پاس مقصود بایرامی و با ضر به محرم حقگو به گل رسید و در دقیقه 34 وقری دومین گل این تیم را به ثبت رساند تا پاسی ها خوشحال به رختکن بروند.
در نیمه دوم باز این پاس بود که بازی را هجومی تر آغاز کرد و سرانجام در دقیقه 67 حیدر وطنخواه ملی پوش نوجوان اردبیلی با ضربه ای دیدنی سو.مین گل پاس را در درون دروازه هما کاشت . هما در این روز نتوانست حضوری جدی در جلو دروازه پاس داشته باشد و می توان گفت که دروازه بان پاس بی کارترین بازیکن میدان بود . در تیم پاس حقگو، وطنخواه و محمود بایرامی بهتر از دیگران ظاهر شدند.
با این پیروزی دلچسب پاس به دور دوم رقابت های جام حذفی صعود کرد و نشان داد شکست در بروجن یک حادثه ای بیش نبوده است.
حریف پاس در دور دوم جام حذفی تیم اکباتان تهران بود. اکباتان در دور اول رقابت ها با حذف تیم یکتای شیراز حریف تیم پاس معرفی شده بود.
دیدار رفت این دو تیم در دوم دی ماه سال 67 در حضور بیش از سه هزار تماشاگر خونگرم اردبیلی در ورزشگاه تختی برگزار شد و در پایان بازی پاس اردبیل به یک پیروزی شیرین و دلچسب دست یافت.
پاس لردبیل 2
گل ها: دقیقه 18 حیدر وطنخواه و دقیقه 70 محرم حقگو
اکباتان تهران 1
گل دقیقه 30 حسین طاهر خانی
داور: رشید حسن زاده از تهران با کمک محمود آفریدون و عبدالخالق قبادی از آذربایجان غربی
اخطار: حسین وکیلی از اکباتان و مقصود بایرامی از اردبیل
پاس اردبیل: رحیم زرگین، فیض اله نیک نژاد، مرسل وقری، اصغر غفاری، نادر کهنمی، مقصود بایرامی، محمود بایرامی، ناصر اروجی، حیدر وطنخواه( از دقیقه 87 سعید باباوند)، عادل پیرفرشی و محرم حقگو
مربی: داود حسنی فرد
اکباتان تهران: محمد محسن دوست، حسین عامری، مهدی حیدری، جمشید رشیدی، محمد اسکویی، حسین وکیلی، حمید جعفری ( از دقیقه 78 رحیم ولی زاده) حسین طاهر خانی منصور علی( از دقیقه 83 افشین بیگ زاده) و هادی آهنگران   مربی: مجید توتونچی
ورزشگاه تختی اردبیل، جمعه 2 دی ماه 67:
تیم پاس اردبیل بعد از پشت سر گذاشتن همای بروجن در برابر اکباتان صف ارایی کرد.از دقایق نخست، پاس اشتهای خود را برای پیروزی نشان داد و برتری این تیم در دقیقه 18 به گل یار نوجوان، حیدر وطنخواه انجامید. بعد از این گل، اکباتانی ها برای جبران آن سعی دوچندان نمودند و سرانجام در دقیقه 30 با اشتباه دفاع پاس ، حسین طاهر خانی نتیجه را برای اکباتان به تساوی کشاند.
در نیمه دوم هنوز 5 دقیقه از آغاز بازی نگذشته بود که روی پاس مقصود بایرامی با ضربه ای بسیار زیبا محرم حقگو توپ را به تور اکباتان دوخت. بعد از این گل، اکباتان با سه تعویض سعی در تلافی شکست داشت ولی دفاع هوشیار پاس آنان را درز زدن گل ناکام گذاشت تا بازی 2بر1 به سود پاس اردبیل تمام شود و همه چیز به بازی برگشت کشیده شود.
دیدار برگشت این دو تیم داستان خاص خودش را دارد . در حالی که تیم پاس اردبیل به تهران رسیده و خود را برای دیدار و پیروزی در مقابل حریف نامی آماده می کرد، اعلام نمودند که بازی رفت دو تیم سه بر  صفر به نفع تیم اکباتان اعلام شده است. اعلام رسمی این رای از سوی فدراسیون که با توسل به یک قانون من درآوردی و تاسف برانگیز همراه بود، شوک بزرگی به اردوی تیم پاس وارد کرد و این تیم در ششم دی ماه با یک روحیه ضعیف در زمین شماره 2 ورزشگاه شهید شیرودی روبروی اکباتان قرار گرفت.
چرا فدراسیون برد تیم پاس در مقابل اکباتان را به باخت سه بر صفر تبدیل کرد؟ اردبیلی ها چه خلافی را مرتکب شده بودند که چنین ظالمانه با آنها برخورد شد؟
در همان ایام توسط نگارنده مطلبی تحت عنوان تقلب اردبیلی ها!!! در یکی از مجلات ورزشی کشور چاپ شد که عین آن به دلیل آگاهی خوانندگان از چگونگی عوض شدن پیروزی پاس با شکست در زیر از نظر علاقه مندان می گذرد.
تقلب اردبیلی ها!!!
کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال ایران، تیم پاس اردبیل را (که در دیار ر فت با نتیجه دو بر یک اکباتان تهران را شکست داده بود ) سه بر صفر بازنده اعلام کرد! طبق آئین نامه فدراسیون فوتبال ، بازیکن نوجو.ان حق بازی در تیم بزرگسالان را ندارد!!! و چون پاس اردبیل از وجود چنین بازیکنی به نام حیدر وطنخواه استفاده کرده بود بازنده شد.
خبر بالا را خواندید و مشاهده کردید که یک تیم شهرستانی را به این راحتی بازنده می کنند. آئین نامه فدراسیون فوتبال می گوید که بازیکن نوجوان حق بازی در تیم بزرگسال را ندارد ، در حالی که خود مسؤولین همیشه گفته اند که باید به نوجوان ها و جوان ها بیشتر توجه شود. شما که اعتقاد دارید تیم ملی دست به جوانگرایی بزند و شما که می گوئید بازیکن 28-27 ساله به درد تیم ملی نمی خورد ، پس چرا به این گفته های خود عمل نمی کنید؟ آیا این است گسترش فوتبال؟ آیا جلوگیری از حضور یک نوجوان شایسته در میدان و آن هم یک ملی پوش نوجوان ، باعث رنجاندن او نیست؟ آیا یک نوجوان این حق را ندارد تا در تیم بززرگسال خودش بازی بکند ؟ راستی چه کسی این قانون را گذاشته است؟ تازه آقایان نتیجه 3 بر صفر را به اصطلاح برای باج دادن به اردبیلی ها همان 3 گل به حساب آوردند ، یعنی پاس در صورت پیروزی دو بر صفر بر اکباتان در بازی برگشت با حساب 4 گل زده صعود می کرد!
در خصوص این که پاس اردبیل چگونه از وجود حیدر وطنخواه استفاده کرد، بد نیست بدانید که:
ابتدا برای این بازیکن از طرف فدراسیون فوتبال کارت قانونی صادر شده و با توجه به مدارک نامبرده که او نوجوان است ، فدراسیون فوتبال می توانست برای بازی این نوجوان در تیم بزرگسال ، کارت صادر نکند ولی این کار را نمکرد. از این گذشته همین بازیکن پیش از دیدار با اکباتان تهران در برابر همای بروجن بازی کرده بود و نیز نام او جزء بازیکانان منتخب اردبیل در جام فلق در فهرست فدراسیون به چشم می خورد! ضمن آن که خود اردبیلی ها ادعا می کنند چنین آئین نامه ای از فدراسیون فوتبال به دست ما نرسیده و اگر اراسال شده برای مرکز استان فرستاده شده است ! و ما از این آئین نامه بدون اطلاع بودیم . یعنی اگر به دست مرکز استان رسیده ما را مطلع نکرده اند ، در آخر وقتی ما مدارک سالم حیدر وطنخواه را به فدراسیون فوتبال ارائه دادیم ، آقایان می خواستند برای او کارت صادر نکنند و یا نماینده فدراسیون فوتبال، قبل از همان بازی اول با همای بروجن ، جلوی بازی وی را می گرفت . تا کی ما شهرستانی ها باید چوب بی برنامگی و بی عدالتی را متحمل شویم!؟
و یک یادآوری: در نهمین دوره جام ملت های اسیا در قطر فهد محمد الکواری از قطر تنها 15 سال داشت!
پاس بازی کرد، اکباتان گل زد
اکباتان تهران 4
گل ها : دقایق 38 و 67 هادی آهنگران، دقیقه 16 حسین طاهر خانی و دقیقه 21 حمید جعفری
پاس اردبیل 1
گل: دقیقه 68 محمود بایرامی
داور: حسین تهرانی با کمک حسن اکبر نژاد خسرو امامی هر سه از مشهد
پاس: رحیم زرگین، اصغر غفاری( احد اروجی) مرسل وقری، فیض اله نیک نژاد، نادر کهنمی، مقصود بایرامی، محمود بایرامی، ناصر عروجی ، حسین عباس زاده، محرم حقگو و عادل پیر فرشی( سعید باباوند)
مریبی: داور حسنی فرد
زمین ورزشگاه شماره 2 شهید شیرودی ، سه شنبه 6 دی ماه 67:
شب قبل از بازی برگشت پاس اردبیل و اکباتان تهران ، به اردبیلی ها اعلام کرده بودند که پیروزی 2بر یک پاس به پیروزی 3 بر صفر اکباتان تغییر کرده است، با رای فدراسیون فوتبال، اردبیلی ها ناراضی و با روحیه ای خرد شده به مصاف اکباتان آمده بودند . حضور 500 نفر تماشاگر ، که اغلب آنها از اردبیل آمده بودند ، به تشویق تیم خود پرداختند و با اعتراض به رای صادر شده از فدراسیون فوتبال “شعار” دادند.
بازی با شروع خوب پاس در زمینی گل آلود آغاز شد و اینان وقتی در همان دقایق نخست دو فرصت گل را از دست دادند ، این اکباتان بود که با سه یورش به 3 گل رسید. ضعف مدافعان کناری پاس و فاصله زیاد خط دفاع با هافبک ها  باعث شد تا پاس با 3 گل اکباتان غافلگیر شود. گل های طاهرخانی ، جعفری و آهنگران شبیه هم و هر سه از یک جناح به دست آمد. دروازه بان پاس نیز در خوردن گل ها بی تقصیر نبود.
اکباتان با آن که به لطف تجربه یارانش نیمه اول را با دستی پر از میدان خارج شده بود ، اما این پاس بود که با تیمی جوان و یک دست فوتبالی شسته و رفته به نمایش گذاشت و هم پای حریف تهرانی جنگید. اگر پاس از آن همه توپی که تا پشت محوطه جریمه اکباتان پیش برد ، یک تمام کننده هم داشت ، شاید نتیجه غیر از این می شد. حضور خوب مقصود و محمود بایرامی و ناصر عروجی در خط میانی و مرسل وقری در خط دفاع بر قدرت و توان پاسی ها بیش از پیش افزوده بود.
در نیمه دوم ، اردبیل برای تلافی گل های خورده فوتبالی تک ضرب را پیاده کرد تا حاضران بیشتر آنها را باور کنند. شوت تماشایی محمود بایرامی در دقیقه 68 یکی از گل های اکباتان را پاسخ گفت، اما بعد از این گل حملات پاس افت کرد و باز اکباتان به دنبال یک حمله توسط آهنگران صاحب چهارمین گل شد تا نشان دهد می تواند بهترین فرصت ها را تبدیل به گل کند. با این حال اردبیل بازی کرد ولی اکباتان گل ها را زد تا فاتح این دیدار باشد.
اکباتان با این پیروزی به دور بعدی رقابت ها صعود کرد. صعودی که زیاد دلچسب نبود و در جامعه فوتبال عکس العمل های متفاوتی را در ارتباط با حرکت تعجب برانگیز فدراسیون فوتبال به همراه داشت.
 




تجلیل پیشکسوتان فوتبال از بزرگ مرد اخلاق ورزش استان

جمعی از بزرگان و پیشکسوتان فوتبال اردبیل در منزل مرد بزرگ اخلاق و ورزش و فوتبال استان، هوشنگ معماری حضور یافتند و از خدمات ستودنی و فراموش نشدنی وی به فوتبال منطقه تجلیل کردند.
فوتبال اردبیل مگر می تواند چهره هایی چون هوشنگ معماری را فراموش نماید؟ دیدن چهره های بزرگان و عزیزانی چون حسن پاسبان، داود حسنی فرد، حبیب حدیثی، نادر کهنمی ، مسعود هوشمندی و دیگر افتخار آفرینان فوتبال اردبیل در کنار چهره ای محبوب و دوست داشتنی چون هوشنگ معماری لذتی وصف ناپذیر دارد.
آن چیزی که پاسبان ها، حسنی فردها، کهنمی ها و معماری ها را ابدی و جاودانه کرده اند فقط بازی فوتبال و توپ زدن آنها نبوده و نیست. رفتار، کردار، اخلاق، منش پهلوانی، تواضع، افتادگی، امانت داری و صدق و صفای آنها است که برای این عزیزان جایگاه رفیع در جامعه ایجاد کرده اند. در استان ما بوده اند افراد زیادی که در ورزش بوده و فوتبال بازی کرده اند ولی بیشتر آنها جایی در اذهان مردم و در نزد افکار عمومی ندارند و در مقابل تا نامی و یادی از بزرگانی چون هوشنگ معماری می شود به احترامش به پا می خیزند و کلاه از سر بر می دارند.
هوشنگ معماری در فوتبال ما از آن دسته افرادی است که تکرار نشدنی است. سلامت نفس، پاک دستی، علو طبع، صداقت، جوانمردی و روراستی از ویژگی های مهم و قابل توجه این مرد بزرگ و یکی از پرچم داران فوتبال دهه سی و چهل فوتبال اردبیل است.
هوشنگ معماری سرمایه ای بزرگ و غیر قابل توصیف برای فوتبال اردبیل است. عشق او به فوتبال و تعصبش به تیم های اردبیلی زبانزد خاص و عام است. هر رفتار و کردار معماری درس بزرگی است که باید جوان ها و امروزی ها از او درس بگیرند . باید افراد متکبر، مغرور، خودخواه و از خود راضی که در ورزش و فوتبال ما جولان می دهند در پای درس اساتیدی چون هوشنگ معماری بنشینند و در راه خود سازی گام بردارند.
قدم هایی که برای تشکل پیشکسوت های فوتبال و پیش قدم شدن در تجلیل و قدردانی از زحمتکشان فوتبال و ورزش برداشته می شود ستودنی است و در این راه زحمات یکی از پیشکسوتان دوست داشتنی، خیر و خوش قلب فوتبال اردبیل حاج عزیز دمیرچی نیز محوری برای ادامه این گونه اقدامات به یاد ماندنی است.
در چنین جمعی که چهره های بزرگ و افتخار افرین ورزش و فوتبال اردبیل جمع می شوند جای از دست رفتگان فوتبال اردبیل، بزرگانی چون مقصود بایرامی، جعفر صراطی و هوشنگ چمن آرا بیشتر احساس می شود.
 




ای وای بر من و دل امیدوار من

بهراد در مقابل پاس قوامین تهران راه به جایی نبرد و در خانه شکستی دیگر را متحمل شد، تا امیدش برای ماندن و بقاء در دسته یک به ناامیدی تبدیل شود و پرونده حضور یک ساله اش در لیگ یک با تلخی عدم نتیجه گیری بسته شود.
چه بر سر رشته های گروهی اردبیل آمده است و می آید؟ چرا ورزش حرفه ای در منطقه ما تاکنون جایگاه مناسبی به دست نیاورده است؟ تا تیمی در رقابت های لیگ نتیجه نمی گیرد ، سقوط می کند، شکست های متوالی را می پذیرد، دست اندرکارانش پرچم و لوایی را بر افراشته می کنند به نام عدم حمایت مالی، نبود اسپانسر، وضعیت وخیم مالی و به عبارتی دیگر یک سر همه ناکامی ها را به مسئله ای به نام پول ربط می دهند.
شهرداری در فوتبال سقوط کرد، عدم حمایت و نرسیدن به موقع پول در صف مقدم دلایل سقوط قرار گرفت. در والیبال ، عقاب سبلان وقتی چند هفته ای پشت سر هم شکست خورد ، مصاحبه هایی بر روی خروجی خبرگزاری ها مبنی بر عد م حمایت و آن هم بیشتر حمایت مالی مطرح گردید. به طور کلی در شکست ها همه عوامل دخیل به نوعی در پشت بی پولی سنگر می گیرند و با پهن کردن سفره ای به نام عدم حمایت و نبود پول، همه کاسه کوزه های شکست و ناکامی را بر سر آن می شکنند. اما سقوط بهراد و شکست های این تیم در رقابت های لیگ دسته یک ، مسئله را بر عکس نشان داد. این تیم که مشکل مالی نداشت، بازیکنانش که به دلیل عدم پرداخت مطالبات هر روز قصه جدیدی سر نمی دادند، تکلیف مالکیت و روند اداره امور تیم هم که مشخص بود، سرمربی و کادر فنی بدو ن حاشیه به کار خود می پرداختند و هر روز نسخه جدیدی برای ایجاد حاشیه جدید برای تیم و بازیکنان نمی پیچیدند، پس این تیم چرا نتیجه نگرفت؟ چرا این تیم نتوانست در اندازه امکاناتی که در اختیار بازیکنان و کادر فنی بود نتیجه بگیرد؟ اینجا چه کسی مقصر است؟ کمیته تشخیص اهلیت، اداره کل ورزش و جوانان، شورا، شهردار، مجید حیدری، کادر فنی و یا آویزان های ورزش؟
بعد از سقوط شهرداری به لیگ دسته سه و ابقای عقاب سبلان در لیگ دسته یک والیبال، امید داشتیم بهراد دل امیدوار ما را در پایان فصل شاد بکند و سهمیه استان در لیگ یک فوتسال را برای فصل آینده حفظ بکند. اما شکست در مقابل پاس قوامین همه امیدها را بر باد داد و یک ناکامی دیگر در تاریخ ورزش و فوتسال اردبیل به ثبت رساند.
 




علم و ادب مجموعه ای فعال در رده های پایه فوتبال

چاپ مطلبی تحت عنوان “تلاشگران عرصه تیم های پایه زحمتکشان واقعی فوتبال استان” در شماره قبل ، عکس العمل هایی را به دنبال داشت. آنهایی که فوتبال پایه و توجه به آن را عامل اصلی در آینده پربار این رشته می دانند، این اقدام و ادامه آن را کاری قابل قبول و لازم و ضروری تلقی کردند ولی برخی دیگر از عزیزان که فوتبال پایه را مغازه ای دو نبش می انگارند و در فکر دوشیدن آن و کسب درآمد بیشتر به هر بهایی و وسیله ای هستند به نوعی مطلب منتشر شده را دارای اشکال های اساسی دانستند.
هر کاری که در فوتبال و ورزش انجام می شود، نمی تواند از عیب و ایراد به دور باشد. املای نانوشته غلطی نخواهد داشت. آنهایی که ایرادهای یک مجموعه را تشخیص می دهند اگر لب به بندند و حرفی نزنند بزرگ ترین خیانت را به ورزش انجام خواهند داد . اگر کسی احساس تکلیف می کند، اگر کسی خود را در سرنوشت و آینده فرزندان این منطقه سهیم می دانند، نباید که در خلوت با در و دیوار حرف بزند . اگر مشکلی و اشکالی و رفتار نامتعارفی در ورزش ما دیده می شود باید آنهایی که می دانند فریاد بزنند و همه را از مشکلات آگاه کنند تا برای رفع و حل آنها اقدام نمایند.
به هر حال همه کسانی که در فوتبال پایه سرمایه گذاری کرده، وقت گذاشته و به تربیت آیندگان این مرز و بوم همت می کنند، قابل احترام هستند و کارشان باید مورد تقدیر قرار بگیرد. همانطوری که گفته شد مسلما در انجام این وظایف احتمال وجود برخی مشکلات و مسائل وجود دارد که می توان با حسن نیت و یک دلی و به دور از هر گونه جانبداری در برطرف کردن آنها اقدام نمود.
در این شماره به سراغ یکی دیگر از مجموعه هایی که در سطح شهر اردبیل در رده پایه فعال هستند می رویم. مجموعه ای به نام علم و ادب که عمده فعالیتش در رده های پایه فوتبال می باشد.
امور جاری این مجموعه توسط یکی از زحمتکشان و علاقه مندان و مربیان فوتبال اردبیل به نام رضا احمدی انجام می شود. احمدی در تیم های ذوب آهن و شهرداری اردبیل بازی کرده و دارای مدرک مربیگری cآسیا و دانشجوی مقطع کارشناسی رشته تربیت بدنی است.
او در سال های 93 و 95 به عنوان استعداد یاب مدارس فوتبال استان همکاری نموده و مدرک آنالیزوری حرفه ای فوتبال را نیز از فدراسیون مربوطه دریافت کرده است. این مربی جوان ، سابقه مربیگری و قهرمانی در لیگ برتر بزرگسالان استان و صعود به لیگ دسته سه کشوری با تیم فوتبال پیک آوران در سال 93 و مربیگری تیم نونهالان ذوب آهن در لیگ برتر کشور در سال 94 را در کارنامه خود دارد و در حال حاضر نیز سرمربی تیم فوتبال نونهالان و نوجوانان علم و ادب اردبیل است.
وی در ارتباط با هدف از راه اندازی مجموعه ای تحت عنوان علم و ادب گفت: علی رغم این که استان اردبیل از نظر علاقه مندان و استعدادهای بالقوه در رشته فوتبال جزء مناطق مهم در کشور است، متاسفانه به دلیل مشکلات زیاد از جمله نبود حامی مالی روز به روز با کاهش تیم های فعال در این رشته مواجه می شود. با توجه به این امر با تعدادی از همکاران احساس کردیم که تا حد توان و دانش خود در راه ساماندهی استعدادها در رده های نونهالان و نوجوانان وارد گود شویم و با انجام امر استعدادیابی، باشگاهی برخوردار از یک ساختار منظم و منسجم را نیز راه اندازی نماییم.
وی افزود: فعالیت باشگاه در حال حاضر در رده نونهالان و نوجوانان در فوتبال متمرکز است و در دو رده یاد شده مجموعا 60 نفر به طور مستمر تحت آموزش مربیان این مجموعه قرار دارند.
وی مهم ترین هدف مجموعه در سال آینده را راهیابی به لیگ برتر عنوان کرد و گفت: نبود حمایت کننده مالی یکی از مشکلات فعالان در عرصه فوتبال منطقه است و هزینه های مجموعه ما نیز توسط اولیاء و تلاش همکاران تامین می شود.
وی که مسؤولیت این مجموعه را بر عهده دارد افزود: برای توسعه هرچه بیشتر فوتبال و شکوفا شدن استعدادهای جوانان و نوجوانان لازم است مسؤولین ، تلاشگران این عرصه را به طرق مختلف مورد حمایت و پشتیبانی قرار بدهند.
وی گفت: فراهم نمودن امکانات سخت افزاری برای تیم های فعال، سازماندهی باشگاهها و مربیان، راه اندازی کانون فعال برای مربیان و حل مشکل بیمه آنها و برگزاری منظم و مرتب مسابقات از مواردی است که می توانند در راستای حمایت از فوتبال توسط مسؤولین انجام شود.
وی در پایان از داود نیکنام و حمید کاظم زاده به عنوان دیگر مربیان این مجموعه نام برد.
 




طلبکاران فوتبال اردبیل در انتظار تسویه حساب مسؤولین با حیدری

مصاحبه مجید حیدری مالک بلا تکلیف تیم آبی پوشان با برنامه نود بار دیگر درد دوستداران فوتبال و تیم شهرداری را تازه کرد.
او با بیان گوشه ای از سرنوشت خود به جریاناتی که موجبات انصراف و یا به نوعی فرار وی از تیم داری در اردبیل را فراهم کرده بودند ،اشاره کرد. مصاحبه او کاملا گزینشی پخش شد چرا که مشخص بود حیدری زوایای مختلف قضیه را مورد توجه قرار داده و از کسانی که در این راه ضربات جبران ناپذیری به فوتبال اردبیل وارد کرده اند، اسم برده بود که با توجه به سیاست برنامه و جلوگیری از هر گونه اعتراضات بعدی از پخش آن ممانعت شد.
به مرور بخش های مختلف این مصاحبه را مورد بررسی قرار خواهیم داد. نکته قابل توجه در اول مصاحبه بود که حیدری به صراحت بیان داشت از سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری با وی تماس گرفتند و به او تکلیف نمودند برای تیم داری و تحویل گرفتن تیم به اردبیل مسافرت نماید.
چه کس و یا چه کسانی با سابقه دوستی و آشنایی قبلی از مجموعه سازمان فرهنگی ورزشی با حیدری تماس برقرار کردند ؟ آنها شرایط حیدری با تیم داری در اردبیل را با همان دعوت تلفنی مورد تایید قرار دادند ، این اقدام  و این حرکت آنها بر چه معیارهایی از شناخت قبلی استوار بوده است؟ آنهایی که حیدری را بهترین گزینه برای اداره نماینده اردبیل در لیگ دسته دوم می دانستند و پای او را به فوتبال اردبیل باز کردند آیا تا آخر خط و زمان اعلام انصراف از وی حمایت نمودند و یا خیلی قبل از استعفا، او را مهره ای سوخته تلقی کرده و پشتش را خالی نمودند؟ بریدن از حیدری و تنها گذاشتن وی چرا و بر چه اساسی صورت گرفت؟ این ها سؤالاتی است که در ارتباط با یک جمله حیدری قابل طرح است. لازم است عزیزانی که در جمله یاد شده مورد خطاب حیدری قرار گرفته اند، برای روشن شدن افکار عمومی به آنها پاسخ گویند.
حیدری در تماس تلفنی با نگارنده این سطور گفت: هزینه هایی که من بر اساس اسناد موجود و تقدیمی به سازمان فرهنگی ورزشی انجام داده ام را تعیین تکلیف کنند. من که کار بدی نکرده و ظلمی را در حق فوتبال اردبیل روا نداشته ام. وی افزو. بیش از چهار ماه شبانه روز زحمت کشیدم و از گلوی خانواده بریده و خرج تیم کردم. روشن است وقتی که آقایان نمی توانند به موقع به تعهدات خود عمل کرده و رسما تیم را به نام بنده انتقال بدهند، باید هزینه های انجام یافته را پرداخت نمایند.
وی گفت: من از بابت هزینه های انجام یافته، به برخی ها در اردبیل بدهکارم. اگر آقایان مسؤول در آستانه سال نو نسبت به تسویه با اینجانب اقدام کنند مطمئنا من نیز حق و حقوق اصناف و اماکنی که از بابت تیم بدهی دارم را پرداخت می کنم.
حیدری در ادامه گفتگو گفت: بعد از پخش برنامه نود تماس های متعددی با بنده انجام شده است . در میان این تماس ها، هستند آقایانی که می خواهند چشم بر روی واقعیت ها ببندند و با سؤالات و زمینه سازی ها دوست دارند همه کاسه کوزه ها را بر سر اداره کل ورزش و جوانان بشکنند. در حالی که چنین رفتاری دور از عدل و انصاف است. چرا که در مدت زمانی که مسؤولیت تیم را بر عهده داشتم اداره کل ورزش و جوانان به تمام درخواست های باشگاه از بابت سخت افزاری جواب مثبت داده بود.
به هر حال حیدری در انتظار جواب مسؤولین برای تعیین تکلیف هزینه های انجام یافته است و انتظار دارد برای این که طلب طلبکاران تیم در اردبیل پرداخت شود آقایان هر چه زودتر به این کار اقدام بکنند.
 




ناکامی های بهراد اوج بدشانسی فوتسال اردبیل

شکست هایی که بهراد در جریان رقابت های لیگ دسته یک فوتسال می پذیرد جای حرف بسیار دارد.تقریبا امکانات مورد نیاز این تیم از طرف باشگاه تامین می شود. شاید جزء اولین تیم هایی باشد که بازیکنان و دیگر دست اندرکاران تیم به موقع و سر موعد، حقوق و مزایای خود را دریافت می کنند.تیمی است که حاشیه در آن کم تر به چشم می خورد ، چنین تیمی وقتی نمی تواند نتایج قابل قبول و در خور خود کسب کند جای سؤال بزرگی بر جای می گذاردکه چرا و به چه علتی این تیم نمی تواند نتیجه بگیرد و موقعیت مناسبی را در جدول رده بندی به خود اختصاص بدهد.
به جرئت می توان گفت که بهراد اولین تیم تحت پوشش بخش خصوصی در اردبیل است که در آن از شروع فصل تاکنون مشکلی به نام مسائل مالی مطرح نگردیده و حامی تیم که زیاد مایل به مطرح شدن نبوده و نیست، به همه تعهدات خود به موقع عمل کرده است. افرادی چون مدیر عامل بهراد در ورزش شهر باید مورد تکریم قرار بگیرند. افرادی که به اندازه یک دهم و صدم بهراد در ورزش سرمایه گذاری نکرده اند همیشه به دنبال فرصت هستند تا به نحوی از ورزش در مطرح کردن خود استفاده نمایند ولی بهرادی ها بدون توجه به این مسایل نشان داده اند که برای فوتبال و فوتسال صادقانه قدم برداشته و هزینه می کنند.
به نظر می رسد بهراد از نظر تامین زمین مورد نیاز برای تمرین با مشکل مواجه باشد و بخصوص تمرین در زمین اصلی به حد کافی، نیاز اساسی این تیم باشد که امید است اداره کل در راستای حمایت از بخش خصوصی در این ارتباط مساعدت نماید.
 




تلاشگران عرصه تیم های پایه زحمتکشان واقعی فوتبال اردبیل

توجه به رده سنی پایه و اهمیت دادن به بازیکنان و مربیان این رده می تواند تضمینی برای آینده موفق فوتبال اردبیل باشد.
در شهر و استان ما هستند عاشقانی که در گمنامی محض، کمر به تربیت آینده سازان فوتبال این منطقه بسته اند.آنها چون عاشق هستند و به کار خود ایمان دارند، انواع ناملایمات را بر جان می خرند و در سرما و گرما و در شرایط مختلف پا پس نمی کشند و در راه تربیت نوجوانان و جوانان کوتاهی نکرده و کم فروشی نمی کنند.
آنهایی که در رده های پایه تیم داری می کنند اوج عشق به فوتبال را به نمایش می گذارند. در حالی که در شهر ما، همه به نوعی برای حمایت از نماینده استان در لیگ دسته دوم بسیج شدند و حرف ها گفتند و سخن ها بر زبان ها جاری کردند و مطلب ها نوشتند و پول هایی هزینه کردند، نتیجه ای نگرفتند و در مقابل، جمعی عاشق، بدون هیاهو و حاشیه با سیلی صورت خود را سرخ کرده و دل از تربیت آینده سازان فوتبال این دیار نمی کنند.
در فصل گذشته از من خبرنگار تا آن مسؤولی که قیافه حق به جانب از بابت طرفداری و حمایت از فوتبال را به خود می گیرد، نیامدند که بگویند نمایندگان استان در رده های پایه لیگ کشوری چگونه روزگار می گذرانند ولی ………
عکسی که در اول این مطلب است مربوط به تیم نونهالان ذوب آهن اردبیل می باشد. نگاه دقیق به عکس این نوجوانان می تواند پیام های خاصی را به دنبال داشته باشد. چهره های مصمم آنها نشان می دهد که فوتبال اردبیل همچنان معدن استعدادهاست. زمینه باید برای رشد آنها فراهم شود.
طرز لباس پوشیدن و رعایت برخی از اصول نشان می دهد که در این مجموعه نظم حاکم است. در تیم های ورزشی، مهم ترین مسئله برای ادامه موفقیت آمیز فعالیت ها حاکم شدن نظم و انظباط و رعایت اصول و مقررات است .هر مجموعه ای که بتواند در این کار موفق شود و در کنار آموزش فوتبال به مسایل اخلاقی و فرهنگی توجه نماید، می تواند آینده درخشانی را برای شاگردان خود ترسیم نماید.
در تیم های پایه ذوب آهن باید قدر مربیان زحمتکشی چون احمد آقایی، حسن صداقت، داور نیکنام و رضا تیمورزاده را دانست. مربیان بی ادعایی که هیچوقت مدعی کرامر شدن و آقایی و سروری بر فوتبال منطقه را نداشته ولی در صداقت و خدمت کردن به فوتبال گوی سبقت را از طبل های توخالی پر مدعا ربوده و برای سرافرازی آینده فوتبال اردبیل همت و تلاش می کنند.
چه زیبا و دلچسب می شود وقتی می شنویم دو تن از حاصل زحمات این مربیان به نام های میلاد نجفی و میلاد علیزاده در عضویت تیم ملی نوجو.انان هستند.
تلاشگران عرصه تیم های پایه زحمتکشان واقعی فوتبال استان هستند .
 




فوتبال اردبیل سقوط کرد، نابود گردید و بدبخت شد

گویند مردی دو دختر داشت یکی را به یک کشاورز و دیگری را به یک کوزه گر، شوهر داد.چندی بعد همسرش به او گفت: ای مرد سری به دخترانت بزن و احوال آنها را جویا بشو.
مرد نیز اول به خانه کشاورز رفت و جویای احوال شد، دخترک گفت که زمین را شخم کرده و بذر پاشیده ایم، اگر باران ببارد خیلی خوب است اما اگر نبارد، بدبختیم.
مرد به خانه کوزه گر رفت، دخترک گفت: کوزه ها را ساخته ایم و در آفتاب چیده ایم، اگر باران ببارد بدبختیم و اگر نبارد خوب است.
مرد به خانه خود برگشت . همسرش از اوضاع پرسید. مرد گفت: چه باران بیاید و چه باران نیاید ما بدبختیم.
حالا این داستان، حکایت امروز فوتبال ماست. از یکی دو هفته مانده به قطعی شدن سقوط نماینده فوتبال اردبیل، آقایان و آنهایی که دستی در کار داشته اند به تکاپوی یافتن مقصر افتادند . خیلی ها همدیگر را متهم کردند. آنهایی که می خواستند در بحث تبرئهء خود و دوستانشان از دیگران سبقت بگیرند، بر علیه دیگران سخن گفتند و با استفاده از بهترین کلمات، خود را از همه تقصیرها به دور دانسته و همه کاسه کوزه های سقوط را بر سر دیگران بشکستند.
جالب این جا بود که وقتی این حضرات با همدیگر در دور یک میز می نشستند، صمیمیت و برخوردشان عالی و وقتی از هم دور می شدند داستان کی بود، کی بود، من نبودم را آغاز می کردند.
مقصر هر کسی، هر ارگانی، هر تشکیلاتی و هر آدم از خدا بی خبر و بی اعتنا به خواست و عشق جوانان که باشد، فرقی به حالشان نخواهد کرد و در این وسط فوتبال اردبیل سقوط کرد، نابود شد و بدبخت گردید.
شناسایی مقصر یا مقصرین اصلی هرچند که می تواند التیامی بر زخم های چرکین دوستداران فوتبال و تیم شهرداری باشد ولی نمی تواند هیچ
دردی از دردهای فوتبال و تیم را حل بکند.
فوتبال اردبیل در سه سال اخیر بدترین و تاسف آورترین روزهای خود را سپری کرد. عده ای آنقدر زرنگ و اهل معامله هستند تا بتوانند با جار و جنجال و های و هوی و ایجاد حاشیه و باج دادن به چند نفر برای خود حاشیه امنیت ایجاد بکنند، در فضای مجازی دست نشاندگان خود را فعال بکنند و بخواهند فضا را در مواقع حساس و بحرانی به نفع خود تغییر بدهند.
الآن توپ مقصر بودن بیشتر در زمین لطف الهیان شهردار و بهتاج مدیر کل ورزش و جوانان است.فوتبال حرفه ای قوانین و مقررات خاص خود را دارد و همه وظایف و مسؤولیت ها در آن تعریف شده است. در یک باشگاه که برای خود صاحب تشکیلات و مدیر و هیات مدیره و .. می باشد، اداره کل چه نقشی می تواند داشته باشد؟ و چگونه مانع از اقدامات سازنده آنها می شود؟ آیا این جای سؤال ندارد؟
کسانی که در متهم کردن آن دو در ماههای اخیر تلاش کرده و قلم فرسایی نموده اند چرا برای یک بار نخواسته اند، بپرسند که چگونه در جریان رقابت های لیگ یک و در نیم فصل، کوچ دسته جمعی بازیکنان از تیم شهرداری کلید خورد و با رفتن بازیکنان در پست های کلیدی موافقت گردید و به این ترتیب سنگ بنای شکست ها و سقوط به دسته دوم گذاشته شد.اگر واقعا و بدون تعصب می خواهیم به فوتبال کمک کنیم چرا برای یک بار هم سؤال نشد که چرا در نیم فصل به داور احمدی مؤثرترین یار خط دفاعی رضایت نامه صادر کردند و چه کسی آن را امضاء کرد؟ عاملین این حرکت ها آیا به تضعیف تیم کمک و مساعدت ننمودند؟
چگونه می شود آنهایی که می خواهند به هر ترتیب ممکن ورزش و جوانان و کمیته تشخیص اهلیت را متهمان ردیف اول در سقوط معرفی کنند، نمی نویسند و نمی پرسند که چگونه فوتبال اردبیل سبز شد و چه افرادی در مسیر رسیدن به جلسه به او سفارش می کردند که همه شروط جلسه را بپذیر؟
چرا تاکنون آنهایی که اداره کل را در تیر رس معرفی به عنوان عامل اصلی سقوط قرار داده اند، نمی پرسند چگونه و با حمایت و سفارش چه کسانی سفته را جایگزین ضمانت نامه بانگی کردند و از همان روز نسخه بدبختی و تیره روزی فوتبال اردبیل را پیچیدند؟
چرا نمی نویسند که میزان حدود و اختیارات اداره کل در تصمیمی گیری های باشگاه ورزشی شهرداری تا چه حد است و این اداره تا چه حد می تواند در امورات این باشگاه دخالت نماید؟
حال آقایان با این سؤالات دوباره به کمک دوستان ، یار و انصار و عوامل و زیر مجموعه هایشان دور جدیدی از حملات را اغاز نکنند و ما را بلندگو، حامی و بله قربان گوی اداره کل حساب ننمایند. ما حقیقت را بیان می کنیم و بدون شک حقایق و بازتاب آنها در جامعه برای برخی ها تلخی را به دنبال خواهد داشت. باکی از حملات جیره خواران نداشته و نداریم و امید آن داریم افرادی که می خواهند خود را در قامت یک منتقد به جامعه معرفی کنند، هیچ وقت در راستای تامین خواسته های عده ای گام بر ندارند و موافق با میل و خواست آنها ، قلم خود را بر روی کاغذ نچرخانند.
کسی که اداره کل ورزش و جوانان و مدیر کل را نمی تواند مطلق بداند. آنها نیز در کار خود ایرادها و نواقص زیادی دارند، رشته های مختلف ورزشی با مشکلاتی مواجه هستند که یک سر آنها به اداره کل و مدیر کل مربوط می شود و در نهایت ما نیز به نوبه خود حرف های زیادی در این رابطه داشته و داریم ولی ورزش و نفس کشیدن در فضای آن به ما آموخته است که در انتقاد از یک مجموعه ، شخص و گروهی از صراط مستقیم خارج نشده و حقایق را فدای منافع شخصی ، باندی و گروهی قرار ندهیم.به هر حال در سقوط فوتبال اردبیل مقصر هر کسی که بوده باشد، شهردار یا مدیر کل ورزش و جوانان ، آویزان شده ها از فوتبال و باشگاه شهرداری، نان به نرخ روز خورهای فرصت طلب، دست اندرکاران باشگاه و جاده صاف کن ها، کمیته تشخیص اهلیت ، رسانه ها و خبرنگاران و …. تقصیر از آن هر کسی و هر ارگانی که بوده باشد به کسی ”تو“ نخواهند گفت و در این میان فقط فوتبال ما بدبخت شد و جوانان و دوستداران فوتبال نیز عشق خود را از دست دادند.                               والسلام
 




زوایای پنهان ماجرا مشخص شود!!!!!

با سقوط نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم ، پرونده دیگری در این عرصه گشوده شده و هر کسی که می تواند در این ماجرا نقش داشته باشد در تلاش است که به نوعی با مصاحبه ها، اظهار نظرها و گفت و شنودها خود را تبرئه و بی تقصیر بداند و توپ کوتاهی را به میدان دیگران پاس بدهد.
شهامت، شجاعت و حقیقت را بر زبان جاری کردن باید از ویژگی همه کسانی باشد که در نظام مقدس جمهوری اسلامی صاحب پست و مقام و منصب هستند. اگر من تصمیمی گرفته ام که نتیجه آن وارد شدن ضرر و زیان به بیت المال و جامعه باشد باید با کمال شهامت تقصیر خود را به گردن بگیرم . این دور از اصول اخلاقی است که بخواهم با گل آلود کردن آب، خود را محق و دیگران را مقصر قلمداد کنیم.
پروژه ای از دو سال قبل در فوتبال اردبیل با مطرح شدن بحثی تحت عنوان لزوم واگذاری تیم فوتبال شهرداری به بخش خصوصی مطرح شده و با طی زمان و پشت سر گذاشتن مراحلی چند، الآن به جایگاهی رسیده ایم که به هیچ وجه در شان فوتبال منطقه و طرفداران پر شور آن و همخوان با سابقه و گذشته پرافتخار آن نبوده و نیست.
تیم داری در سطح رقابت های حرفه ای و مسابقات لیگ، قوانین، مقررات و اصول مخصوص به خود را دارد. هر کسی که در این وادی مدعی باشد و بخواهد تیم داری بکند، مجبور است که به همه قوانین در ارتباط با آن عمل بکند. حال اگر در مقطعی نخواهیم و یا نتوانیم به وظیفه خود بخوبی عمل نمائیم و با جان و دل پذیرای واقعیت ها باشیم این ضعف های ما نباید دلیلی برای زیر سؤال بردن دیگران باشد. همان طوریکه در داخل یک مجموعه مثلا یک سازمان و نهاد، وظایف تفکیک شده است و هر بخشی اجازه دخالت در امور دیگر بخش ها را ندارد. تیم داری حرفه ای نیز باید تحت نظر تشکیلات و عواملی باشد که به دیگران اجازه هر گونه دخالت و برخورد مستقیم را ندهد.
از همان زمانی که تیم شهرداری به لیگ دسته یک صعود کرد ، نوشتیم و فریاد برآوردیم که باید باشگاه ورزشی شهرداری به معنی واقعی فعالیت بکند و ارکان مورد نیاز آن تشکیل و کارها بر روی ریل اصول و مقررات قرار بگیرد. هر چقدر بیشتر گفتیم ، کم تر توجهی را مشاهده کردیم. هنوز هم سخنان لطف الهیان شهردار اردبیل در یکی از جلسات در گوش های حقیر طنین افکن است که گفت: دستور داده ام اقدامات لازم برای هویت بخشیدن به باشگاه در کم ترین زمان ممکن صورت پذیرد. ولی کسی تا کنون نگفت که چرا این کار صورت نگرفت و چه مسائلی در پشت پرده، مانع از تحقق این نیاز شده است؟چگونه است که در دو سال گذشته در ارتباط با لزوم انجام برخی از تغییرات در نظام اداره امور گفته ها و سفارش های برخی از آگاهان و هشدارهای دلسوختگان جدی گرفته نشد و فقط در برخی موارد و به مناسبت های خاص، کمیته ای تشکیل گردید که در عمل نیز بعضی از آن ها به مانند کمیته تشخیص اهلیت واگذاری تیم کاملا سرکاری از آب درآمداین که بیاییم و بدون پرداختن به ریشه قضایا و مشخص کردن دلایل رفتارهای مختلف و روشن نمودن زوایای پنهان ماجرا و چگونگی ظهور و سقوط برخی از چهره ها و چگونگی تصمیمات اتخاذ شده در آخرین لحظات با عجله و بدون برنامه ریزی به دنبال یک نفر مقصر بگردیم و برای به انحراف کشیدن افکار عمومی به آب و آتش بزنیم و به هیچیک از سؤالات مطرح شده جوابی قانع کننده نداشته باشیم کاری خداپسندانه نمی تواند باشد.
چرا نباید مطرح بکنیم که ریشه طرح مساله لزوم واگذاری امتیاز تیم و مخالفت تند برخی از اعضای شورای شهر با سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری از کجا آغاز شد؟ چرا نباید مشخص شود که چرا از اول شروع فصل تا پایان رقابت ها موانع واگذاری امتیاز تیم برطرف نگردید؟ چرا نباید گفته شود که مجید حیدری در ایامی که تیم را در اختیار داشته و عنوان آبی پوشان را به تیم اطلاق می کرد، بر اساس کدام سند انتقال و مجوز کمیسیون ماده اقدام می نمود و اصلا او با کدام حکم و کدام مدرک امور تیم را می چرخاند و نام جدیدی بر روی تیم می گذاشت؟ ریشه این کم کاری ها و به قولی تخلف از قوانین و مقررات فوتبال از کجا آب می خورد؟ چرا نباید گفته شود که به چه علتی یکی از مهم ترین بند های قرارداد نوشته شده برای واگذاری و یکی از مهم ترین شروط کمیته تشخیص اهلیت برای واگذاری مبنی بر ارائه ضمانت نامه بانگی به مبلغ 450 میلیون تومان ملغی و سفته را جایگزین آن کردند؟
آیا برای این تغییر نظر اعضای کمیته تشخیص اهلیت استعلام شد؟ اگر تغییر در بند های قرارداد را شورا مستقیم مختار به تغییر دادن بود، پس چرا عده ای را دور یک میز جمع کردند و نام کمیته تشخیص اهلیت بر آن نهادند؟ اگر قرار بود که شهرداری خود در هفته های آخر مسؤولیت اداره تیم را بر عهده بگیرد چرا این کار را از اول فصل انجام نداد و اگر تن دادن به این کار جرم بوده است پس چرا در هفته های آخر به این امر اهتمام ورزیدند و از دستور بازرسی عدول کردند؟
این دور از انصاف و مروت است که تلاش بکنیم فرد و یا افراد خاصی را با توسل به حوادث فوتبال و سرنوشت تیم بکوبیم و آنها را محکوم کرده و خود را از هر گناه و تقصیری به دور جلوه دهیم. برای دست یابی به موفقیت و رسیدن به هدف باید از اصول حاکم بر فضای ورزش و فوتبال تبعیت بکنیم . بحث فوتبال و موفقیت در یک دوره مسابقه سنگین و با اهمیت بحث های صرفا تئوریک و بازی با کلمات نیست . باید بدانیم که دنیا حساب و کتاب دارد، صعود و سقوط، طلوع و افول، پیروزی و شکست، همه مبتنی بر اصول و شرایطی است که باید آنها را در انجام امور مربوطه جدی بگیریم. پیشرفت هرگز با سوء مدیریت، جدی نبودن، رفیق بازی، روزمرگی، بی برنامگی، عدم تخصص، دور دادن به فرصت طلبان و کنار زدن آدم های دلسوز اتنفاق نمی افتد.
بیاییم زمینه ای را فراهم کنیم تا علل صعود و سقوط نماینده استان در سه سال اخیر به دقت مورد بررسی قرار بگیرد و نتایج بررسی بدون رودربایستی و به دور از هرگونه جانبداری و هواداری به اطلاع مردم رسانده شود و با مقصرین در هر پست و مقام و منصبی که بوده باشند برخورد جدی انجام پذیرد.