1

فاصله لیگ فوتبال استان با حداقل استانداردها

بارها در ارتباط با برگزاری رقابت های لیگ استانی در نشریه با خوانندگان و علاقه مندان به فوتبال سخن گفته ایم و نقاط ضعف و قوت لیگ فوتبال بزرگسالان را یادآوری کرده و بر استفاده درست از عناوین رایج در فوتبال تاکید کرده ایم.

به خوبی می دانیم که این نوشته ها و سخنان به مذاق برخی از عزیزان خوش نمی آید ولی چاره ای نیست وظیفه حکم می کند که به آنها اشاره بکنیم، حتی اگر مجبور باشیم در قبال بیان واقعیت ها، تاوان سنگینی هم بپردازیم.

با هیچ کس در دنیای ورزش و بخصوص در فوتبال دشمنی نداشته و نداریم. هر حرکت اصولی در این عرصه حتما باید مورد حمایت قرار گیرد و هر اقدامی که بر مبنای اصول و قواعد رایج در فوتبال کشور نباشد، لازم است بیان گردد تا موارد نقص روشن و در برنامه های آینده نسبت به اصلاح و رفع آنها اقدام شود.

این را نیز نیک می دانیم که با شرایط مالی حاکم بر هیات های ورزشی از جمله فوتبال، برگزاری یک دوره رقابت به صورت لیگ و رفت و برگشت انرژی مضاعفی را طلب می کند، اما این دلیلی بر بازی با کلمات، بزرگنمایی عملکردها و وارونه جلوه دادن حقایق و واقعیت ها نمی تواند باشد.

نمی دانم چگونه است که ما ها در اسم گذاری و حرف زدن استاد بوده و امان به دیگران نمی دهیم. سطوح مختلف لیگ در رقابت های ورزشی و در فوتبال تعریف خاص خود را دارد. نمی شود که هر مجموعه ای به دلخواه به مسابقات لیگ، درجه بدهند و به هر ترتیبی که می خواهند نام گذاری نمایند.

همه می دانیم که لیگ برتر بالاترین سطح در ر قابت های ورزشی و فوتبال می باشد. برای صعود دو تیم به لیگ برتر، تیم های حائز شرایط ، یک فصل چه تلاش ها که نمی کنند و چه هزینه هایی که انجام نمی دهند. در استان ما رقابت های فوتبال بزرگسالان در چند سطح برگزار می شود که بالاترین آن را به عنوان برتر خطاب می نماییم؟ آیا در استان ما رقابت های لیگ سه، دو و یک برگزار می شود تا لیگ برتر نیز داشته باشیم؟

با نگاهی به روند برگزاری و تصمیمات گرفته شده و به نوعی رفتار بر اساس خواسته ها و عمل کردن بر مبنای رابطه ها و رفاقت ها و عدم پایبندی در برخی موارد به آئین نامه ها و مقررات، لیگ ما را از برخورداری از حداقل استانداردها دور می کند. یعنی باید با قوت قلب و اطمینان خاطر گفت که لیگ بزرگسالان ما استاندارد نبوده و حالا این لیگ با هر عنوان و درجه ای هم که نامیده بشود هنوز تا لیگ شدن راهی بس دراز در پیش دارد.

امید است روزی فرا برسد در استان اردبیل مسابقات فوتبال در سطوح مختلف به معنی و مفهوم واقعی برگزار شود و تحرکی خاص در رقابت های باشگاهی این منطقه مشاهده گردد.این کار به افرادی عاشق، توانمند، اهل فن، زجر کشیده، کارنامه دار و با پیشینه اخلاقی و رفتاری عالی و از همه مهم تر برنامه ریز نیاز دارد. این کار افرادی را می طلبد که مرد عمل باشند و نه حرف. می توان حرف های خوب و سحرانگیز زد ولی اساسی ترین نیاز فوتبال عمل کردن است نه حرف زدن و امید است عمل کردن به وعده ها در فوتبال ما به واقعیت تبدیل شود. انشاءاله.




فوتبال ما به چه کسانی باخت؟

فوتبال استان ما تاکنون در تاریخ خود به وضعیتی چون حال و روز امسال دچار نشده است. پرداختن به سرنوشت آن از اول سال 95 نشان خواهد داد که چگونه در حق فوتبال اردبیل نامهربانی ها و کم لطفی ها صورت گرفته است.

نماینده فوتبال ما در لیگ دسته دوم با باخت های متوالی در آستانه سقوط به دسته سوم قرار گرفته و همچنان وضعیت آن در هاله ای از ابهام قرار گرفته و همانطوری که بارها اشاره کرده ایم با این تیم با ریشه و پرسابقه به نحوی برخی از آقایان رفتار کرده اند که با یک بچه سر راهی رفتار نمی شود.

علی رغم این که تلاش خود را بر این استوار کرده ایم که حداقل علت های حاکمیت وضعیت موجود را شناسایی بکنیم و به دوستداران فوتبال و تیم معرفی کنیم هر چقدر که تلاش می کنی به موانع بیشتری و نقاط سیاه متعددی برخورد می کنی که روشن و مشخص کردن آنها زمان بیشتر و دوندگی زیاد و جمع آوری اطلاعات کافی را می طلبد.

سؤالی که این روزها مطرح است و پیدا کردن جواب آن می تواند پاسخگوی بسیاری از اما ها و اگرها باشد این است که فوتبال به چه کسانی باخت؟ باید بپذیریم که امسال در جریان رقابت های لیگ دسته دوم باشگاه های کشور ، فوتبال ما نباخت، آیا می دانیم و می دانید که این فوتبال به چه کسانی باخت؟ فوتبال ما استحقاق باخت و مبتلا شدن به وضعیت موجود را نداشت. در عادی ترین حالت، فوتبال اردبیل می تواند جایگاه مناسبی را در جدول رده بندی سطوح مختلف رقابت ها به خود اختصاص بدهد.

پس چرا فوتبال ما این چنین در دریای محنت، غم، درماندگی، اندوه و بدبختی دست و پا می زند؟ باید گفت که فوتبال اردبیل و نماینده آن در دسته دوم به قدرت حریفان نباخت بلکه به افکار و سلایق و برنامه ها و سیاست های غلط حاکم بر آن باخت.این فوتبال به افراد بیگانه با روح فوتبال و ورزش باخت. به افرادی که از فوتبال فقط با اسم آن آشنا بوده و برخی از آنها از فوتبال چیزی جز نردبانی برای صعود به مناصب و مقامات بالاتر سیاسی نمی فهمند.

فوتبال ما چرا به این روز افتاد؟ چه کسانی در به وجود آمدن این وضعیت در صف مقدم متهمین قرار می گیرند؟ آنهایی تیشه به ریشه فوتبال ما زدند که با کج اندیشی و بدسلیقگی بر پیکر و ساختار آن ضربه های کشنده وارد کرده اند و متاسفانه هنوز هم که هنوز است دست از سر آن بر نداشته و هر روز با نقشه ای جدید وارد شده و قصدی برای راحت گذاشتن تن رنجور و در حال موت آن نشان نمی دهند.

فوتبال ما به کسانی باخت که در لباس دوست و خدمتگزار و با توسل به هر وسیله ای خواستند همیشه در صحنه باشند. آنها اعتقاد بر آن دارند که دنیا را اگر سیل ببرد هیچ مانع و اشکالی نخواهد داشت به شرط آنکه بر موقعیت آنها آسیبی وارد نشود.

فوتبال ما به آنهایی باخت که با یک برد تیم، قهرمان و منجی فوتبال معرفی می شوند و با یک باخت زمین و زمان و ابر و باد و مه و خورشید را مقصر قلمداد می کنند. فوتبال ما به افراد فرصت طلب، باند باز ، عاشقان پست و مقام و فاقد هر گونه ابتکار و قدرت تصمیم گیری باخت.

فوتبال را باید از خیر سیاهکاران و چرب زبانان، عوضی آمده ها، افکار غلط، سیاست ها و برنامه های فاقد کارآیی، ارزش ها و مناسبات حاکم بر آن نجات داد تا پس از این اگر می بازد به حریفان ببازد نه به کسانی که ذکرشان رفت.




بد بیاری های فوتبال اردبیل پایانی ندارد

حکایت بدبیاری نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم باشگلاههای ایران هم دارد دنباله دار می شود. ناکامی پشت ناکامی، هنوز از یک مصیبتی رهایی نیافته بلایی دیگر گریبانش را می گیرد و به سوی سقوط و هلاکت رهنمونش می کند.

از زمان برکناری حجت الاسلام میر عباس زاده از مسؤولیت سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری ، تیم در مجموع روزهای خوبی را تجربه نکرده است. صعود به لیگ دسته یک نیز حاصل زحمات، دور اندیشی، تلاش و موقعیت شناسی آن مرد بزرگوار بود.

این تیم از آن زمان تاکنون اسیر نبود برنامه، روزمرگی و تصمیمات احساسی بوده و نتیجه این حرکات و رفتارها به هلاکت و سرافکندگی فوتبال اردبیل و تیم ریشه داری چون شهرداری منجر شده است.

به راستی که این تیم روزگار بدی را پشت سر می گذارد. اوج بدبختی آن از مرداد ماه امسال آغاز شد. موقعی که شورائیان پاهایشان را در یک کفش کردند و گفتند تیم باید به بخش خصوصی واگذار گردد. امید بود که در این برهه، شهردار اردبیل به دفاع از تیم برخیزد و حداقل نظر دوستانش را در شورا نسبت به حفظ تیم در مجموعه شهرداری جلب نماید، ولی چه باید کرد شهردار نیز با موضعگیری و تصمیماتش و به خصوص بعد از جریانات آبی پوشان نشان داد که در اصل او نیز با تصمیم شورائیان همراهی می کند و از همان وقت بدبختی ها و بدبیاری این تیم شروع شد و تا به امروز که در ورزشگاه علی دائی و در سرمای طاقت فرسای اردبیل بازی را یک بر صفر به حریف تهرانی باخت، ادامه یافت.

راستی دست های پشت پرده ای که همچنان برای این تیم تصمیم می گیرند چه کسانی هستند؟ چرا امکان واگذاری تیم به بخش خصوصی علی رغم تاکید شهردار و شورای شهر به طور کامل و قانونی و رسمی فراهم نشد؟ چرا هر کسی که برای تحویل گرفتن تیم قدم پیش گذاشت بعد از اندک مدتی فرار را بر قرار ترجیح داد؟ الآن تیم در اختیار چه کسی و کدام ارگان و نهاد است و هزینه هایش چگونه و از کدام کانال قانونی تامین می شود؟ کلاف سردرگم در ارتباط با این تیم بیچاره و بدبخت و درمانده کی باز خواهد شد؟ جریان رفت و برگشت ها در تیم چیست و چه کس و یا چه کسانی در این مورد تصمیم گیرنده بوده اند؟ نقش شهرداری و عوامل آن در ادره این بچه سرراهی چه می باشد؟ اگر بگویند که شهرداری بر حکم وظیفه که مجبور است به درمانده ها سرپناه بدهد و جنازه های بی صاحب را تا مرحله دفن سرپرستی نماید، به حمایت از تیم ادامه می دهد پس چرا این کار را از همان اول فصل انجام ندادند و فقط در هفته های اخیر به فکر افتادند؟ آیا در این کار و معرفی برخی ها به عنوان منجی فوتبال اردبیل و قهرمان بی رقیب مدیریت در فوتبال برنامه ریزی شده بود؟ راستی اداره کل ورزش در این میان چه کاره بوده و هست؟ آیا نمی توانست کمکی به خروج از بن بست بکند؟

 هنوز امیدها برای ماندن این تیم در دسته دوم از بین نرفته است. کم رنگ شده است ولی کاملا نمی توان قطع امید کرد. می توان کاری کرد به شرط آنکه همه اقدامات با صداقت و به دور از هرگونه انحصار طلبی و خودنمایی باشد.

آنهایی که در مقاطع مختلف در شروع فصل شعار دادند و وعده کردند ، خود بهتر از همه می دانستند که وعده هایشان نمی تواند عملی بشود. چرا که برای تیم کار اصولی انجام نشده بود. چرا که دهها دایه مهربان تر از مادر در کنار خود احساس می کرد . چرا که دست های پشت پرده به کار خود مشغول بودند و مسلما بدون کار و برنامه ریزی اصولی نمی توان موفقیت را شاهد شد.

هر که دانه نفشاند به زمستان در خاک

ناامیدی بود از دخل به تابستانش

نمی دانم شاید روزی فرا برسد که ناگفتنی های این تیم توسط آنهایی که در جریان کامل آن بوده اند به اطلاع افکار عمومی رسانده شود و نقش افراد و دست های پشت پرده با ذکر نام آنها اعلام گردد تا بدینوسیله قدرتمندان توانا، کارآمد و تاثیر گذار فوتبال اردبیل به جامعه شناسانده شوند .

مردم باید بعد از روشن شدن واقعیت ها قدر آن بزرگواران را بدانند و برای سلامتی شان هورا بکشند.

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

تا سیه روی شود هر که در آن غش باشد




افسوس و حسرت برخی ها ارمغان قدرت و صلابت ساوالان یوردوم

ساوالان یوردوم مشگین شهر با غلبه بر میعاد پارس آباد مغان، گام محکم و استواری برای قهرمانی در لیگ استان و راهیابی به لیگ دسته سوم کشور برداشت.

این تیم از 12 بازی 31 امتیاز دارد و اگر از دو بازی باقیمانده خود در مقابل نسیم فولاد هیر و ذوب آهن اردبیل دو امتیاز کسب نماید در سکوی اول فوتبال استان قرار خواهد گرفت.

با توجه به وضعیت جد ول رده بندی ، ساوالان یوردوم را می توان قهرمان فوتبال استان در فصل جاری تلقی کرد، مگر این که اتفاق دیگری رخ بدهد که بعید به نظر می رسد.

قهرمانی مقتدرانه ساوالان یوردوم که به همت بازیکنان و کادر فنی این تیم به دست آمد، نقشه های برخی ها را که تمایل به اول شدن تیم دیگری داشتند به هم زد و در نهایت با درخشش تک تک اعضای ساوالان یوردوم می توان به جرئت گفت که حق به حقدار رسید.

ساوالان یوردوم علاوه بر قهرمانی در لیگ توانست جواز حضور در لیگ دسته سه فصل آینده را نیز به دست آورد و این برای اولین بار است که تیمی از مشگین شهر در لیگ سراسری فوتبال حضور پیدا می کند.

مسلما مسؤولین مشگین شهر از هم اینک باید برای حمایت از تیم اقدام بکنند تا ساوالان یوردوم در فصل آینده بتواند به خوبی از حیثیت فوتبال استان و مشگین شهر دفاع نماید.

مسلما در پایان رقابت ها در ارتباط با لیگ و قهرمانی ساوالان یوردوم و نقاط ضعف و مثبت و برخی حرکت های جانبدارانه انجام یافته در جریان رقابت ها بیشتر سخن خواهیم گفت.




یک طرفه به قاضی رفتند و راضی برگشتند

تطبیق شرایط کاندیداها با اساسنامه هیات های استانی فوتبال و رای به احراز هویت کاندیداها همچنان بحث روز فوتبال استان است.

در صورتجلسه تنظیمی برای عدم احراز صلاحیت هادی صباغی یکی از نامزدها، محمد رضا برادران معاون ورزشی اداره کل و نماینده آن اداره در کمیته سه نفره در زیر امضای خود به احراز صلاحیت این چهره خدمتگزار ورزش و یکی از همکاران مطبوعاتی ما اشاره کرده  است و چون دو نفر دیگر یعنی دبیر هیات استان و نماینده حقوقی که توسط هیات انتخاب شده است، صباغی را فاقد صلاحیت تشخیص داده اند ، نام وی را برای قرار نگرفتن در لیست کاندیداهااز دم تیغ گذرانده اند. به عبارتی این دو عزیز یک طرفه به قاضی رفته و راضی بر گشته اند.

اگر سوابق مدیریتی و اجرایی هشت کاندیدای احراز صلاحیت شده مورد بررسی قرار بگیرد با همه احترامی که به عزیزان قائل هستیم می توان ادعا کرد که کارنامه مدیریتی صباغی از کارنامه برخی از آنها درخشان تر و سنگین تر می باشد. حال که دو نفر از سه عضو کمیته سه نفره رای به بی صلاحیتی هادی صباغی داده اند چه بهتر خواهد شد که ملاک احراز صلاحیت کاندیداهای تائید شده را جهت اطلاع افکار عمومی در اختیار رسانه ها و بخصوص رسانه های ورزشی استان قرار بدهند. اگر اعضای کمیته به تصمیماتی که اتخاذ کرده اند ایمان کامل دارند با این کار می توانند بر همه پیش بینی ها، اظهار نظر ها و رفتارهای جانبدارانه ادعا شده مهر باطل زده و خط قرمز بکشند.

در جامعه از بابت این رفتار اعضای کمیته ، حرف و حدیث های فراوانی مطرح است و کسانی که رای صادر کرده و در میان کاندیداها، صباغی را حائز شرایط تشخیص نداده اند برای پایان دادن به هر گونه پیش داوری بهتر است شرایط مورد قبول دیگر نامزدها را از بابت مدیریتی به سمع و نظر مردم برسانند.

در گیرودار بحث و تایید صلاحیت ها ، رئیس سابق هیات فوتبال استان در مصاحبه ای از روند تصمیم گیری کمیته سه نفره از جایگاه هیات فوتبال استان دفاع کرده است. کسی نیست به وی که خود در این بحث ذینفع بوده و یکی از نامزدهای تصدی پست ریاست هیات فوتبال می باشد بگوید که عزیز دل، شما در این قضیه فقط یک نامزد هستید و حق اظهار نظر در مورد دیگر کاندیدا ها و تاثیرگذاری بر روند بررسی صلاحیت ها را ندارید! همین مصاحبه ها و همین دخالت ها و دفاع های خارج از چارچوب قوانین و مقررات است که آدمی را نسبت به اقدام برخی ها مبنی بر مهندسی شدن انتخابات توسط کسانی که در مسند قدرت هستند به شک و تردید وادار می کند.

اگر تا روز برگزاری مجمع دخالت ها همچنان ادامه پیدا بکند و برخی ها برای جلب رضایت رای دهندگان و روسای هیات های شهرستانی قول سهمیه لیگ سه و لیگ دو بدهند و از راههای غیر اصولی برای جمع آوری رای اقدام نمایند از هم اینک زنگ خطر برای فراهم شدن فضای سالم برگزاری انتخابات به صدا در می آید.

باید بپذیریم آنهایی که برگزار کننده مجمع بوده و خود کاندیدا داشته و برای برنده شدن یک نفر از جمع کاندیداها تمایل دارند، نمی توانند مجری خوب و بی نقص و بی طرفی باشند. اگر بر خلاف این ادعا فکر می کنید جریانات مربوط به مجمع از آغاز فعالیت کمیته سه نفره تا پایان مجمع را زیر نظر داشته باشید تا در پایان در این ارتباط سخن بگوییم.




این فوتبال همه چیز دارد!!!!!

شکر خدا ، این فوتبال همه چیز دارد. همه مشکلاتش در حوزه های مختلف فنی و فرهنگی حل شده است. امورات آن مثل عقربه های ساعت مرتب و منظم و دقیق کار می کند. در چند سال اخیر هر چه افتخار بوده است کسب نموده و برای ما غرور آفرین شده است.مسابقاتش در رده بزرگسالان شور و شوق دیگری دارد . لیگ برتر، دسته یک، دسته دو و سه ، باشگاه های شناسنامه دار ، درآمدزا با تشکیلات و ساختار منحصر بفرد، برگزاری مسابقات در همه رده های سنی ، فعال بودن کمیته های مختلف، به کار گیری همه پیشکسوتان و استخوان خردکرده های فوتبال در پست ها و مسؤولیت های فوتبالی ، عدم جانبداری از تیم های خاص و افراد ویژه و تعصب نداشتن به مسایل قومی و قبیله ای، به کارگیری افراد با توجه به کاردانی و کارآیی ها، منحصر بفرد بودن تصمیمات و اقدامات و شایستگی الگو بودن برای کل کشور و حتی دنیا،تحقق یافتن همه وعده ها و وعیدها به موقع و سر وقت، ممنوعیت اتهام زنی به منتقدین و استقبال گرم و صمیمی و اصولی از واقعیت ها و بالاخره همه خوبی ها و زیبایی ها در فوتبال ما وجود دارد ولی یک چیز کم داریم . اگر بتوانیم این کمبود را نیز از بین ببریم، می توانیم به راحتی ادعا بکنیم که ما نه فقط در پنج سال به اندازه تاریخ فوتبال اردبیل موفق بوده ایم بلکه در دنیا کسی نمی تواند به پای ما برسد. اگر این نقص موجود در پرونده کاری خود را لاک بگیریم و به قولی آن را پاک نماییم، دنیا به ما غبطه خواهد خورد و سردمداران فیفا برای همکاری با ما التماس خواهند کرد و در صف انتظار، چشم به لطف و مرحمت ما خواهند دوخت . اگر این یک ایراد موجود در رزومه پنج سال مدیریت خود را برطرف کنیم علامت استاندارد چی چی 5000 را به ما خواهند داد و نام ما در کتاب گینس به ثبت خواهد رسید. و اما نقص موجود در پرونده ، عدم برگزاری مسابقات حذفی در پنج سال گذشته است. اصلا نمی دانیم که چرا این جوری شد و کلمه حذفی در این مدت از ذهن ما پاک گردید. رئیس فراموش کرد ، دبیر هم که با وقار و با هوش است، اون هم اصلا حرفی در این مورد نزده و در نهایت ما را دارای یک نقطه ضعف نموده است. اگر بتوان سه چهار تیم نیم بند از این کوچه و آن محله و این روستا و آن بخش جمع بکنیم برگزاری اش مشکلی نخواهد داشت.
فوتبال ما در سایه مدیریت ، عنایت، کرامت، فراست، قدرت، هدایت و عظمت ما همچنان به بزرگی خود ادامه خواهد داد و در سایه موفقیت های ما ، منتقدین تا مرز سکته پیش خواهند رفت . اگر سکته آنها محقق شود خیال ما از بابت حکومت مطلق بر فوتبال آسوده و راحت خواهد شود.




بررسی صلاحیت نامزدهای ریاست هیات فوتبال استان و چند سؤال

جریان های موجود در فوتبال و روند تصمیم گیری کمیته سه نفره در ارتباط با کاندیداهای ریاست هیات فوتبال استان و تطبیق شرایط آنها با اساسنامه، موضوع روز بوده و نتایج حاصل از مذاکرات و صورت جلسه ها ، نشان دهنده خیلی از مسائل و صداقت، بی طرفی، رفتار غیر منطقی و جانبدارانه برخی ها می باشد.

بر اساس اساسنامه ، کمیته سه نفره وظیفه تعریف شده ای دارد و ادامه جریان احراز صلاحیت ها نیز مسیر مشخص و قانونی داشته و هر کسی که مدافع حاکمیت قانون بوده و ادعای بی طرفی دارد باید همه مراحل رسیدگی این اصول را مورد توجه قرار بدهد  . عدم توجه به یکی از این موارد و تلاش برای نادیده گرفتن آن نشان دهنده حرکت مغرضانه و جانبدارانه خواهد بود.

در کش و قوس بحث های انجام یافته و بر اساس گفته های کسانی که در جریان رسیدگی بوده اند، اقدام دبیر هیات فوتبال استان (قانونی و یا غیر قانونی بودن وی بماند) در ارتباط با یکی از کاندیداها و رد صلاحیت وی نشان دهنده خیلی از مسائل است . این حرکت ها ادعای بعضی ها مبنی بر این که فوتبال اردبیل در پنج سال گذشته چوب تفکر و رفتار غیر منطقی و عقلانی برخی ها را خورده است را کاملا تائید می کند.

بحث بر سر این نبوده و نیست که هادی صباغی به عنوان یکی از کاندیدا ها صلاحیت دارد یا نه؟ تشخیص نهایی این امر در صورت اختلاف در بین اعضای کمیته و درخواست رسیدگی مجدد، از طرف فدراسیون فوتبال انجام می گیرد بلکه قصد این نوشته پرداختن به نوع رفتار دبیر هیات فوتبال استان است.

حرکت مغرضانه، اقدام جانبدارانه و رفتار خارج از چارچوب و مقررات قانونی جای سؤال می تواند داشته باشد. تحویل پرونده فرد رد صلاحیت شده و ارسال آن به فدراسیون فوتبال وظیفه برگزار کننده مجمع است و در این راه برای این که کارها به موقع انجام پذیرفته و در روند آن وقفه ای ایجاد نشود انجام به موقع وظایف لازم و ضروری است.

آنهایی که در ورزش و فوتبال مسؤولیت دارند، قبول کرده اند که وظایف خود را به موقع انجام داده و کارهای مردم و ارباب رجوع را مقدم بر کارهای شخصی قرار بدهند. نگارش یک نامه و ارسال پرونده به فدراسیون در اندک زمانی می تواند امکان پذیر باشد. به بهانه مسافرت و به تعویق انداختن یک کار ضروری و اساسی به خاطر برنامه های شخصی چگونه قابل تفسیر است؟

از طرف دگر بحث برگزاری مجمع در اساسنامه ای که تاکنون به تصویب هیات دولت نرسیده و آقایان فدراسیونی برای رسیدن به اهداف خود سنگ آن را به سینه می زنند دارای اشکالی واضح، روشن و آشکار می باشد.

آیا پذیرفتنی است کسانی که در انتخابات دارای منافع بوده و کاندیدا دارند و مایل به برنده شدن یک نفر از جمع نامزدها می باشند بتوانند کاملا بی طرفی خود را حفظ نمایند؟ موضعگیری در قبال یکی از کاندیداها و تلاش برای رد صلاحیت وی با استفاده از هر وسیله ای، بی طرفی در جریان مدیریت مجمع تا تشکیل آن را رد می کند. اصولا صلاحیت اعضای کمیته سه نفره را کدام مرجعی تائید کرده است؟ آیا عضویت دبیری که بودنش در هیات جای سؤال دارد می تواند قانونی باشد؟ دبیر هیات فوتبال و انتخاب آن بر اساس اساسنامه مورد قبول حضرات دارای مراحلی است که باید به موقع انجام پذیرد و می دانیم که این کار انجام نشده است پس فردی که بودنش در یک پست اما و اگر داشته و قابل بحث است چگونه می تواند در کمیته ای که باید قضاوت نماید قرار بگیرد؟ دامن زدن به چالش های موجود و افزودن گرهی بر گره های فوتبال نتیجه رفتارهای غیر قانونی است که سال ها بر  فوتبال و هیات ما حاکم گردیده و همچنان این ورشته ورزشی پرطرفدار سال ها از تبعات آن رنج خواهد برد.

با کاندیداهایی که برای تصدی ریاست هیات فوتبال ثبت نام کرده اند ناگفته پیداست که تا مجمع بازار رقابت داغ داغ خواهد بود و هیچ کدام از آنها علی رغم برخی اقدامات و مهندسی کردن آن از هم اکنون نمی توانند ادعای برخورداری از حاشیه امنیت داشته باشند. در آستانه برگزاری مجمع مواردی که برخی آقایان برای مهندسی کردن انتخابات انجام داده اند را به طور کامل در اختیار افکار عمومی قرار خواهیم داد ولی اگر بگذارند و اجازه بدهند که در این راه، روند درست طی بشود رقابتی پرشور را شاهد خواهیم بود و برای این که رقابت مطلوب باشد بجا خواهد بود که در اول راه نگاه حذفی، جانبدارانه و مغرضانه را از خود دور بکنیم و برای همه داوطلبان امکان رقابت را فراهم آوریم.

در مجمعی که قرار است تا پایان سال برگزار شود شرایط حاکم بر مجمع پنج سال گذشته نمی تواند سایه بیاندازد، چرا که افکار عمومی و جامعه فوتبال استان از همه جریان ها اطلاع کامل دارند و می دانند چه کسانی برای این فوتبال خدمتگزار بوده اند و چه کسانی آشکارا به آن خیانت کرده اند. می دانند که صداقت در بین برخی ها چه معنایی دارد و چه افرادی با دروغ و ترفند های مکارانه خواسته اند بر افکار عمومی تاثیر گذار باشند . می دانند چه کسانی بدون بهره بردن از کوچک ترین ویژگی ها و صلاحیت ها، مدعی آقایی بر ورزش و فوتبال شده اند و با کارهای نسنجیده کمر آن را شکسته اند. پس در مهندسی کردن انتخابات هم واقعیت ها را باید در نظر گرفت.

با محدود کردن فضای انتخابات و تلاش برای حذف برخی از چهره نمی توان گامی در راستای تامین موفقیت در کسب آرای مجمع برداشت. بیاییم فضا را برای همه داوطلبان شناخته شده و کارنامه دار فراهم بکنیم. آیا پذیرفتنی است صلاحیت کسی که در مجمع گذشته برای حضور در انتخابات هیات فوتبال استان تائید شده بود امروز مورد تائید قرار نگیرد؟ با اقدام دوگانه ای که صورت پذیرفته حتما یک جای کار دارای اشکال و ایراد است. باید صادقانه بپذیریم که اگر سوابق مدیریتی و میزان موفقیت آنها در امر مدیریت کاندیداهایی که صلاحیت آنها مورد تائید قرار گرفته با سوابق هادی صباغی ، بررسی شود مسلما کفه مدیریتی صباغی در بسیاری از موارد نسبت به برخی دیگر سنگینی خواهد کرد. حقیقت و واقعیت را فدای رفتارهای مغرضانه خود نکنیم. از عناد و یک دندگی دست بکشیم و برای خدمت به فوتبال و انجام درست و قانونی وظیفه خود جزء نگاه واقع بینانه به مسائل به امر دیگری فکر نکنیم. در مقام قضاوت عادلانه رفتار نماییم چرا که فردا در دادگاهی که قاضی آن آفریدگار جهان و پروردگار بزرگ خواهد بود باید در ارتباط با اعمال، حساب پس بدهیم. کاری نکنیم که به خاطر دو روز پست و مقام دنیوی در آن دادگاه حرفی برای گفتن نداشته باشیم. یا حق.




خدمت و خیانت به فوتبال فراموش شدنی نیست

کریم شاهعلیزاده شهردار اردبیل در سال های 54 تا 56 جان به جان آفرین تسلیم کرد.

با فوت وی اظهار نظر های مختلفی در ارتباط با خدمات انجام یافته در دوران شهرداری شاهعلیزاده توسط کسانی که در آن سال ها در عرصه خدمت رسانی فعال بوده اند، بیان شده است ولی متاسفانه به یکی از بزرگ ترین و ماندنی ترین خدمت وی در طول دو سال تصدی شهرداری اردبیل در چند روز گذشته اشاره ای نشده است.

شاهعلیزاده در سال 54 تشکیل تیم فوتبالی به نام شهرداری را در دستور کار قرار داد و برای اولین بار با حمایت های وی و تلاش فرد خدمتگزاری به نام جواد جوادی فضل یکی از مدیران وقت شهرداری، تیم شهرداری اردبیل به طور رسمی تشکیل شد و در دنیای فوتبال و ورزش اردبیل اعلام موجودیت کرد.

این خدمت مرحوم شاهعلیزاده در کنار دیگر خدمات وی در تاریخ این دیار به ثبت رسیده و جامعه ورزش و فوتبال اردبیل همیشه قدردان عنایت ها و محبت های مدیرانی خواهند بود که قدمی هر چند کوچک در اعتلای ورزش و فوتبال استان برداشته اند.

در سال 54 و بعد از تشکیل تیم شهرداری در رده نوجوانان در رقابت های فوتبال اردبیل شرکت کرد.در این مسابقات که با شرکت 12 تیم برگزار شد تیم های شهرداری اردبیل، ترموتکنیک، سهند و توفان به رقابت های نیمه نهایی راه رفتند که در دیدار نهایی شهرداری دو بر یک بر تیم طوفان که از حمایت های شبکه بهداری بهره می برد به پیروزی رسید و مقام قهرمانی را از آن خود نمود . در دیدار رده بندی نیز سهند با غلبه بر ترموتکنیک در جایگاه سوم قرار گرفت.

بازیکنان شهرداری در آن سال ها عبارت بودند از:محمد عباس زده، داود قلی نژاد، شاپور موحدی، ناصر دادور، صمد منشاری، شاهرخ موحدی، صابر چایچی، عادل مسنن، جابر ستاره دان، هوشنگ حکیم زاده، رجب لطفعلی نژاد، رحمان مختاری، محمد انگورانی، منصور فارابی و محمد حقیقی  مربی و سرپرست: جواد جوادی فضل.

مرحوم کریم شاهعلیزاده تا رآن زمانی که کلید خدمت در شهرداری را در اختیار داشت توجه به جوانان و تامین نیازهای آنها و حمایت از ورزش و تیم شهرداری را مورد توجه قرار داده بود و به همین دلیل است که امروز بعد از گذشت نزدیک به چهل سال از حمایت های وی ، جامعه ورزش و پیشکسوتان فوتبال قدردان زحمات وی هستند و به نیکی از او و همکارانش در شهرداری آن روزهای اردبیل یاد می کنند.

بدون شک تلاش ها و خدمات صادقانه و بی ریای وی به فوتبال و ورزش اردبیل نقطه مثبتی در کارنامه آن مرحوم به شمار می رود و این حرکت مثبت وی قابل قبول درگاه احدیت خواهد بود انشااله.

یادآوری این نکته لازم و ضروری است که بعد از گذشت چهل سال از دستور و حمایت های مرحوم شاهعلیزاده مبنی بر تشکیل تیم شهرداری خبر درگذشت وی در جامعه فوتبال و پیشکسوتان استان موجب تاسف و تاثر می شود . همه با شنیدن این خبر، یادش را گرامی می دارند و به عنوان خدمتگزار ورزش و فوتبال شهرداری با حرمت از او یاد کرده و برای آرامش روحش دعا می کنند.

امروز هم که تیم شهرداری یعنی همان تیمی که در سال 54 با پشتیبانی ها و دورنگری های مرحوم شاهعلیزاده تشکیل شد مورد بی مهری ها، کم لطفی ها و بی توجهی ها قرار گرفته و در اسارت باند بازی ها و تسویه حساب های سیاسی و شخصی در معرض نابودی قرار گرفته و به بدترین روزهای عمر خودش دچار شده تاسف برانگیز است و مسلما اگر آنهایی که دستی در کار دارند و می توانند و قدرتش را دارند که کاری برای این تیم انجام بدهند، اقدامی نکنند در چهل سال آینده وقتی صحبت از فوتبال اردبیل و شهرداری به میان آید خواهند گفت که در زمان شهرداری لطف الهیان و ریاست ذکی اله خوشبخت بر شورای شهر، فرمانداری جواد زنجانی، استانداری مجید خدابخش و مدیریت ایوب بهتاج بر ورزش زمینه های نابودی و زمین گیر شدن تیم شهرداری اردبیل فراهم شد و کسی به درستی فریادهای برآمده از گلوی دوستداران تیم را نشنید .

باور کنید تاریخ و آیندگان در مورد عملکرد تک تک ما به قضاوت خواهند نشست و هیچ کدام از ماها از تیر رس قضاوت آنها در امان نخواهیم بود. اینک که قدرتی در دست داریم و دفتر و دستکی برای خود به پا کرده ایم، نامی نیک از خود به یادگار بگذاریم و جمعی جوان علاقه مند را از خود دلگیر نکنیم.




پول بی کمال و نابودی فوتبال اردبیل

پول بی کمال آنچنان بلایی بر سر فوتبال اردبیل و تیم شهرداری آورد، آن سرش ناپیدا. بحث پول و وابسته بودن همه چیز به آن جای همه معادلات را در ورزش گرفته است و به نوعی پول توانسته است در کم ترین زمان ممکن از مطرح شدن در ورزش جای برخی از خصوصیات بزرگ و افتخار کردنی چون معنویات و اخلاق و نزاکت و تعصب را بگیرد.
از اول فصل سرنوشت تیم شهرداری را مرور بکنید. از هفته پنجم زمزمه پول چه بلایی را بر تیم نازل کرد و چه حاشیه ها در آن که ایجاد ننمود. از قدیم گفته اند که سر چشمه را می توان با بیل گرفت اما چنان فضای فوتبال و حاشیه های آن را پول زده کرده اند و چشمه را آنقدر گل آلود و خروشان نموده اند که دیگر حتی پیل هم نمی تواند کاری انجام بدهد.
طوری در فوتبال کشور غلط رفتار کرده اند که در حال حاضر گویا ناف بازیکن را با پول پیوند زده اند. باید قبول بکنیم که حاکمیت مناسبات پولی می تواند احترام و علاقه و عشق را نابود کرده و تنها خود(پول) حرف اول و آخر را بزند.
این که بازیکن تیم شهرداری از هفته پنجم با اعتراض به نرسیدن پول پشت تیم را خالی کرده ، تمرین را تعطیل نموده و در مسابقات نیز شکسته و نیم بند حاضر می شوند آیا در این راه فقط بازیکن و مربی مقصر است؟ نه اشتباه نکنیم بازیکن در این قضیه کم ترین تقصیر را می تواند داشته باشد. گناه اصلی از آن کسانی است که در این مناسبات را پدید آوردند و هر روز بیشتر از روز قبل به آن دامن زدند.
تو چو خود کنی اختر خویش را بد
مدار از فلک چشم نیک اختری را
وقتی خود ما آئین و رسوم مطلوب تیم داری و جذب بازیکن و رقابت سالم با دیگران را دگرگون کرده و طرحی نو در انداخته ایم آیا توقع داریم که بازیکن حریم ها را رعایت نماید و با تمام وجود به حرف ها گوش داده و اطاعت نماید.
باید بدانیم که بازیکن هم می خواهد با دریافت های خود آینده زن و بچه اش و زندگانی اش را تامین نماید، بر منکرش لعنت اما این گونه حاکمیت بخشیدن به پول که بتواند همه خوبی ها و زیبایی های ورزش را خدشه دار بکند سؤال برانگیز می باشد.
ما خود وقتی اقداماتمان در جهت رنگ باختن اصول باشد، بازیکن در شدت بخشیدن به این جریان چه تقصیری می تواند داشته باشد. وقتی ما دروغ بگوییم و وعده سرخرمن به بازیکن بدهیم او نیز از تنها سلاح برنده و کارآمدش که همانا ایجاد اختلال در روند تیم است استفاده می کند و در هر صورت پول بی کمال و اهمیت بیش از حد قایل شدن به آن در فوتبال ، تیم محبوب اردبیلی ها را به روزی انداخت که باید هواداران صادق و عاشقش بنشینند و روزها و هفته ها و ماه ها به حال و روز آن گریه بکنند.




مقصر درجه اول

در حالی که پنج هفته به پایان رقابت های فوتبال دسته دوم باشگاه های کشور باقی مانده است وضعیت نابسامان نماینده استان ، یکی از موضوعات اصلی بحث محافل و رسانه های ورزشی است.

جمعی از علاقه مندان به ورزش و فوتبال در تماس با دفتر نشریه ضمن اظهار تاسف از وضع پیش آمده همراه با عصبانیت از ما خواستند که تا مشخص شدن مقصران اصلی این اتفاق پیگیری بشود و رسانه ها نیز به نوبه خود شرایط حاکم بر فوتبال و نماینده استان را نقد کنند و وظیفه خود در این رابطه را انجام بدهند.

راستی مقصر و یا مقصران اصلی در نابود کردن سرمایه ورزش و فوتبال اردبیل چه کسانی هستند و چه هدفی را از این کار دنبال می کرده اند؟ آیا همچنان باید آنهایی که در به وجود آمدن شرایط فعلی مقصرند حتما باید تا به آخر خط بمانند و وظیفه خود مبنی بر مختومه کردن پرونده این تیم را به سرانجام برسانند؟

از اول فصل دلسوختگان فوتبال گفتند و فریاد برآوردند که آقایان اجازه ندهید حیات و زندگی این تیم دستخوش تغییرات اساسی بشود و به عبارتی ساده اجازه واگذاری به بخش خصوصی را ندهید. این حرف ها نه از باب مخالفت با فعالیت بخش خصوصی در فوتبال اردبیل زده می شد و نه از سر بدبینی و غرض ورزی و سیاه بینی و یاس بود بلکه این درخواست ها بر اساس شواهد و قرائن و تجربه منطقه در فعالیت بخش خصوصی در فوتبال بر زبان ها جاری می شد.

 به جا خواهد بود که مقصر درجه اول در وضعیت به وجود آمده بدون رودربایستی معرفی شود. آنهایی که از همان روزهای اول سقوط به دسته دوم بساط مخالفت با تیم پهن کردند و در ادامه  نامه بازرسی را مطرح نمودند و آنهایی که به دنبال افراد رفتند تا زمینه حضور آنها در فوتبال را فراهم کنند و در نهایت بر روی مجید حیدری به توافق رسیدند و او را به فوتبال اردبیل معرفی کردند ، آنهایی که در جلسات خصوصی و بدون اطلاع اعضای کمیته تشخیص اهلیت به حیدری وعده دادند و او را با حرف های خود برای تحویل گرفتن تیم تشویق کردند و بعد از رای گرفتن از کمیته سرکاری ، زمانی که شر تیم را از سر خود کم کردند همه گفته ها را فراموش نمودند و به مرور آن بلایی که می بینیم بر سر این تیم آوردند و آن را زمین گیر نمودند آیا در این کار مقصر نیستند؟

باور کنید که چیزی از بزرگی، کیاست، قدرت، منزلت، عظمت، ابهت و جایگاه کسی نمی کاهد که اگر بیایند و جریان را به طور رک و صریح و آشکار بگویند و کسانی را که در این وضع موثر بوده و نقش داشته اند معرفی کنند و برای بازی های آینده حداقل با صداقت تیم را به حال خود رها نکنند و با وعده های پوچ و نقش بازی کردن، بیش از این هواداران و علاقه مندان را دل آزرده نکنند.

بدانیم و بدانید که تلف کردن سرمایه عمومی تنها در برخی موارد خلاصه نمی شود. تیم شهرداری سرمایه جامعه ورزش اردبیل بود و به نوعی بیت المال به شمار می رود، به نظر شما کسانی که با اصرار و پافشاری به واگذاری رای دادند و حال و روز تیم را به این روز انداختند د ر این قضیه نمی توانند مقصر باشند؟