1

لیگ برتر فوتبال استان و مقررات من درآوردی

وقتی می گوییم که از لیگ در استان اسمش را داریم و رسمش را نه، به قبای برخی ها بر می خورد و به جای برخورد منطقی با گفته های ما عصبانی شده ، مسیری نادرست در پیش گرفته و در مقام مقابله با ما به کمک دوستان به توهین و هتک حرمت می پردازند.
این که بخواهیم با راه انداختن کانال های مختلف بی هویت با زیر سؤال بردن دیگران، خود را تطهیر نماییم و فقط اطرافیان نان به نرخ روز و خودمان را خدمتگزار فوتبال قلمداد کرده و دیگران را خائن بنامیم، حاصلی در بر نخواهد داشت. باید اول به فکر اصلاح خود باشیم و کارنامه کاری در ارتباط با فلوتبال مان را بررسی بکنیم و سپس در باره دیگران نظر بدهیم.
لیگی که در مقطع بزرگسالان به نام لیگ برتر در استان برگزار می کنیم از عنوانش گرفته تا برگزاری اش با مشکلات و نارسایی هایی مواجه است که هر هفته به یک مورد از آنها اشاره خواهیم کرد تا بهانه ای به دست غلامان حلقه به گوش برخی ها بدهیم که تا آنجا که می توانند در کانال های خود به اقداماتشان بر علیه ما ادامه بدهند.
در جریان بازی دهیاری بیله سوار و میعاد پارس آباد به دلیل مسائل ایجاد شده در بازی و تهدید داور گویا بر اساس گزارش داوری هیات فوتبال استان یک بازیکن از تیم میعاد پارس آباد را تا اطلاع ثانوی محروم می کند ولی قبل از تشکیل کمیته انضباطی و صدور رای نهایی در بازی با اکباتان بنا به دستور تلفنی رئیس سابق هیات فوتبال اردبیل با اخذ تعهد کتبی به همان بازیکن محروم اجازه بازی داده می شود.
اینگونه برخورد و محبت کردن خارج از چارچوب قانون و مقررات چگونه توجیه می شود. آیا هیات فوتبال استان تشکیلاتی به نام کمیته انضباطی ندارد ؟ معنی و مفهوم محرومیت تا اطلاع ثانوی چیست و چه موقعی این محرومیت لغو می شود؟
مقررات حاکم بر بازی های به اصطلاح لیگ برتر استان می تواند برای کل کشور الگویی مناسب و قابل توجه باشد.
 




فضول باشی ورزش اردبیل و مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان

دوست صمیمی و یک رنگ و با وفایم فضول باشی ورزش اردبیل را خیلی وقت بود که ندیده بودمش. سرمای هوا و وضعیت نه چندان مساعد بدنی اجازه حضور بیشتر  در اماکن ورزشی را به وی نمی دهد تلفنی خواستم جویای حالش شوم. هر چند حال مساعدی نداشت ولی دقایقی را هم صحبت شدیم.
وی بدون مقدمه باز هم به فوتبال اشاره کرد و گفت: گوش شیطان کر، شنیدم موافقت شده است که مجمع انتخاباتی رئیس هیات فوتبال استان اردبیل برگزار بشود. خدا را باید شکر کرد که بعد از این همه دربدری، حرف و حدیث ها و نقل و قول ها و روایات مختلف، در نهایت حضرات و تصمیم گیرندگان به این نتیجه رسیده اند و صد البته جای شکر و سپاس دارد که حداقل حضرات تهران نشین وقت آن را به دست آوردند که گوشه چشمی هم به مسایل فوتبال استان ما داشته باشند. من اگر دستم به نایب رئیس همیشه خندان و خیلی زرنگ فدراسیون و همشهری عزیزش رئیس فدراسیون می رسید دست و پاهاشون را از بابت این همه لطف و عنایت و بزرگواری و دلسوزی به فوتبال اردبیل غرق بوسه می کردم که هیچ، اصلا خودم را در زیر پایشان قربانی می نمودم.
گفتم باز چی شده به فدراسیونی ها علاقه مند شده ای و هوادار آنها. چه سری در این حرف ها و گفته های فضول باشی ما نهفته است؟
ادامه داد: آخه شما نمی دانید که این نائب رئیس چه خدماتی به ورزش اردبیل و فوتبال و دوومیدانی این منطقه کرده است. نام او باید در اول صفحات تاریخ ورزش اردبیل با طلا نگاشته شود . او با خنده هایش در دوران مسؤولیت در فدراسیون دوومیدانی، معاونت سازمان تربیت بدنی وقت و فدراسیون فوتبال، دلسوزترین و عاشق ترین و خادم ترین فرد برای ورزش و بخصوص فوتبال ما بوده است. اگر بر من نخندیدو مسخره ام نکنید رواست که شورای شهر فوتبال دوست و ورزشی شهر ما در ماه های آخر دوران مسؤولیت، نصب تندیس این آقا در ورودی ورزشگاه تختی و یا در مید ان ورزش را مورد تصویب قرار بدهند و این چهره خدمتگزار ورزش اردبیل را به نسل جوان بدین روش معرفی نمایند.
گفتم حالا بگذریم از این آقای همیشه خندان، فکر می کنی چه کسی سکاندار فوتبال اردبیل در چهار سال آینده خواهد بود و آیا خبر داری که چه کسانی ثبت نام کرده اند؟
اندکی به فکر فرو رفت و بعد ادامه داد: چند روزی از شروع ثبت نام گویا گذشته است ولی نمی دانم که چرا کوره آن داغ نشده است. البته من کمتر فرصت بیرون رفتن از منزل را دارم ولی خبرها می رسد. گویا کاندیداها و کسانی که دلشان برای خدمت به فوتبال اردبیل می طپد می خواهند تا ساعات آخر مهلت ثبت نام منتظر بمانند و اوضاع را بسنجند و آنگاه اقدام کنند ولی من از یک چیزی خیلی تعجب می کنم ،این روزها آنهایی که در کاخ فوتبال اردبیل در حافظ جا خوش کرده اند خیلی معمولی با بحث انتخابات برخورد می کنند. دیگر از آن مصاحبه های آتشین و اعلام آمادگی کردن ها برای برگزاری مجمع و حرص و جوش خوردن ها خبری نیست. نمی دانم چرا؟ ولی هر چه هست گذشت زمان همه چیز را نشان خواهد داد. شاید این همه جدیدترین تاکتیک آقایانی است که دوست ندارند حتی برای لحظه ای هم که شده کاخ حافظ را ترک نمایند و قدرت و فرماندهی برای فوتبال اردبیل را از دست بدهند.
در ادامه گفت : خسته شدم ، برای این شماره ات کافی است. هفته دیگه می توانیم بیشتر در این مورد حرف بزنیم.




زرنگ خان

یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود. آقای زرنگ خان نشسته بود. آقای زرنگ فرصت شناس بود. آقای زرنگ موقعیت ها را می شناخت، بلد بود برای ماندن در جایی که هست چه کند، او به جای دوستان مشفق ، زبانی نرم و نفوذپذیر دارد و این گونه بود که توانست در یک چشم به هم زدن مسؤولین فراری از فوتبال را بر سر راه آورد و تیم را تحویل بگیرد. کدام تیم، آهان… تیم فوتبال در به در ، بی خانمان و سر راهی فوتبال اردبیل را.
او زرنگ بود، پول نداشت ولی زبان داشت. خیلی ها در این استان ما هستند که در سر هوای تیم داری دارند. می خواهند خدمت به ورزش و فوتبال را در تیم داری خلاصه نمایند. آرزویشان در ورزش بر این استوار است. آنها هم عشق ریاست، مدیر عاملی و من چه بدانم حکم راندن، مربی تعیین کردن و قرارداد با بازیکن بستن دارند.
آنها که عشق تیم داری دارند از رفتار آقای زرنگ پکر شده اند و خشمگین. کسی نیست از این حضرات بپرسد آیا اقدامی برای تحویل گرفتن تیم انجام دادید؟ آیا با رئیس شورا، شهردار و اطرافیانش رایزنی کردید؟ آیا رفتید و از ویژگی های مدیریتی، کارآیی و قدرت در اداره امور گفتید؟آن ساعت هایی که آقای زرنگ از این در وارد می شد و از آن یکی خارج و یا روی این مسؤول را به بوسه ای مهمان می کرد و یا در برابر آن دیگری با خم کردن سر ادای احترام می نمود شما ها کجا بودید؟ آیا انتظار این بود که آنها یعنی سردمداران اداره امور شهر به سراغ شما بیایند و التماس بکنند؟ نه باید زرنگ بود مثل زرنگ خان ما که منتظر هیچ کسی نشد، یکی از یاران همیشگی اش را همراه کرد و دمار از روزگار شورا و شهردار درآورد تا بتواند به هدف برسد.
هیچ شک نکن که آقای زرنگ در کنار خدمت به فوتبال و جلوگیری از به هم پاشیدن تیم ، نیم نگاهی هم به مجمع انتخاباتی هیات فوتبال و کسب رای از کنار این اقدام دارد. به این میگن آدم زرنگ زرنگ….




از توریسم ورزشی تا زرنگ خان

ورزش اردبیل؛ بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین اولین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “توریسم ورزشی” ، “دایه های مهربان تر از مادر” ، “لیگ برتر فوتبال استان و مقررات من درآوردی” ، “قورباغه های ترسو را…” ، “زرنگ خان” ، “بزبیاری من و قضیه خبرنگار های ورزشی” و… منتشر شد.
 
دانلود نسخه PDF شماره بیست و پنج نشریه ورزش اردبیل 
دانلود نسخه RAR کلیه صفحات بصورت عکس شماره بیست و پنج نشریه ورزش اردبیل 
مشاهده شماره بیست و پنج نشریه ورزش اردبیل بصورت تصویری
 
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره بیست و پنج نشریه ورزش اردبیل : 

مطالب موجود در صفحه دوم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه سوم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 

مطالب موجود در صفحه چهارم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 

مطالب موجود در صفحه پنجم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 

مطالب موجود در صفحه ششم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 

مطالب موجود در صفحه هفتم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 

مطالب موجود در صفحه هشتم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :




چگونگی فسخ قرارداد داور احمدی در نیم فصل

آشفتگی فوتبال اردبیل در نوع خود بی نظیر و مثال زدنی است. نمونه بارز و مهم و قابل توجه آن وضعیت نماینده آن در لیگ دسته دوم باشگاه های کشور است. به راستی در حال حاضر مالک تیم کدام ارگان و یا چه کسی است؟ از نظر قانونی متولی این تیم چه نام دارد؟ برای اداره امور جاری آن چه کسی می تواند درخواست کرده و به عنوان مالک و یا نماینده آن امضاء کند و امضایش از نظر قانونی معتبر باشد؟
تا آنجا که ما می دانیم مالکیت تیم از نظر قانونی تاکنون در اختیار سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری است ولی از مهر ماه در لفظ و سخن مالکیت آن دست به دست شده و در این اواخر گفته شده به هیات فوتبال واگذار می شود اما همه این ها در حد حرف بوده و هیچ سندی مبنی بر انتقال مالکیت تیم به باشگاه آبی پوشان و یا هیات فوتبال در دفاتر اسناد رسمی به ثبت نرسیده است.
با این مقدمه سؤال این است که چه کسی با انتقال داور احمدی بازیکن تیم اردبیل در نیم فصل به تیم شهرداری کاشان موافقت کرده است؟ چگونه قرارداد وی فسخ شده و بر چه اساسی سازمان لیگ برای وی کارت بازی جدید صادر کرده است؟
قرارداد بازیکنان در آغاز فصل با باشگاه آبی پوشلان به ثبت رسیده است. بعد از انتقال احمدی این سؤال پیش می آید که آیا مجید حیدری مدیر عامل آبی پوشان قرارداد احمدی را فسخ و برای وی رضایت نامه صادر کرده است؟ در تماس تلفنی ، مجید حیدری از چگونگی فسخ قرارداد احمدی اظهار بی اطلاعی کرد و گفت: قرارداد این بازیکن بعد از انصراف من از تیم داری فسخ شده و این که چه کسی و چگونه نسبت به امضاء و صدور رضایت نامه وی اقدام کرده است می تواند جای سؤوال داشته باشد.
وی افزود: در نیم فصل تعدادی از بازیکنان در تماس های مکرر تلفنی خواستار فسخ قرارداد و صدور رضایت نامه بودند که از جمله آنها می توان به بازیکنانی چون سعید فلاح، علی عادلی، مجتبی مینایی، اسماعیل زنگی ابادی، علی رضا مهرورز، سجاد عرفانی، نوید خوش هوا، علی سلیمانی و میلاد محمدی اشاره کرد. حتی برخی از آنها پیشنهاد هایی در ازای صدور رضایت نامه می دادند که من به دلیل حمایت از فوتبال اردبیل از انجام این کار خودداری کردم و این که چگونه و از چه کانالی و به چه ترتیبی برای احمدی فسخ قرارداد شده است باید بررسی شود.
وی گفت: به دلیل آن که 10 درصد از مبلغ قرارداد بازیکنان به حساب های آنها واریز شده است، بازیکنان نمی توانند یک طرفه به فسخ قرارداد اقدام کنند و چون در قرارداد داخلی هم بندی در ارتباط با فسخ یک طرفه وجود ندارد پس رضایت نامه بازیکن یاد شده از سوی هر مرجعی که صادر شده باشد غیر قانونی است.
آنهایی که می توانند در ارتباط با صدور رضایت نامه یک بازیکن امضاء کنند و حکم بدهند باید در جهت سر و سامان دادن و تحت پوشش قراردادن تیم نیز اقدام نمایند. رضایت نامه این بازیکن توسط چه کس و یا چه کسانی صادر شده است؟ شرط صدور این رضایت نامه چه بوده و آیا درآمدی داشته است و اگر داشته به کدام ارگان و یا حسابی واریز شده است و اگر مجانی این کار صورت گرفته انگیزه این کار چه بوده است؟ این ها مهم ترین سؤالاتی است که می تواند در این ارتباط مطرح گردد و امید آن داریم برای روشن شدن مسئله، آنهایی که نسبت به این کار یعنی فسخ قرارداد و صدور رضایت نامه احمدی در نیم فصل اقدام کرده اند جواب این سؤالات را ارائه نمایند.ُ




جعفری از همکاری با تیم فوتبال انصراف داد

محمود جعفری به دلیل عدم توجه مسؤولان و نابسامان بودن وضعیت تیم فوتبال از اد امه همکاری با تیم بی نام اردبیل انصراف داد.
به دنبال دربدری تیم و سرگردانی بچه سر راهی فوتبال اردبیل ، هیات فوتبال استان برای مدیریت و اداره امور تیم تا پایان فصل به شرط پرداخت بدهی شهرداری به هیات فوتبال اعلام آمادگی نمود و سرپرستی تیم به محمود جعفری سپرده شد.
وی در بیست روز گذشته علی رغم محدودیت زمان موفق شد تیم را که در حال فروپاشی بود سازماندهی نماید و برای یک دیدار خانگی و یک مسابقه خارج از خانه آماده کند.
وی امکروز در تماس خبرنگار ما برای آگاهی از وضعیت تیم و برنامه تمرینات گفت: ادامه همکاری با وضعیتی که در تیم حاکم است امکان پذیر نبوده و نیست. مسؤولان و آنهایی که باید از این تیم حمایت کنند بیشتر قول ها و وعده هایشان در حد حرف باقی می ماند و بدون شک با وعده این مسؤول و یا آن دست اندرکار نمی توان مجموعه ای را در مسابقات لیگ دسته دوم باشگاه ها به سامان رساند.
جعفری که از چهره های علاقه مند به فوتبال است در ادامه گفت: امروز به دلیل این مشکلات بطور کتبی عدم همکاری خود با تیم را به هیات فوتبال استان اعلام نمودم.
وقتی که دست اندرکاران شهر، علی رغم تذکرات مکرر دلسوزان فوتبال برای تعیین تکلیف تیم امروز و فردا می کنند و وقتی که شهرداری نمی تواند در طول شش ماه گذشته از نظر حقوقی تیم را آماده تحویل به متقضیان نماید، آیا انتظاری بیش از وضعیت موجود می توان داشت؟ حرف ها برای گفتن زیاد است که در فرصت های مناسب به آنها خواهیم پرداخت.




نگاه متفاوت شورای شهر اردبیل و ماه شهر به فوتبال

تیم فوتبال شهرداری فردا در رشت باید به مصاف داماش یکی از تیم های باسابقه استان گیلان برود.
تیم هرچند که الآن در رشت مستقر بوده و خود را برای دیدار مهم و حیاتی دوشنبه آماده می کند اما از نوع برخوردها، اقدام ها، حرف ها، سخن ها، موضع گیری ها، و چوب حراج بر تیم زدن ها سخن گفتن هیچ دردی از دردهای این تیم را نمی تواند درمان نماید.
وضعیت تیم اورژانسی است و اگر سریع و در اندک زمان ممکن تکلیف آن را مشخص نکنند ظلم بزرگی است که دست اندرکاران امر در حق جوانان و دوستداران فوتبال اردبیل خواهند کرد.
در چند ماه گذشته بارها این سؤال مطرح شده است که چرا از میان این همه شهرهای بزرگ و کوچک قرعه ممنوعیت تیم داری شهرداری به نام اردبیل خورده است و متاسفانه تاکنون جوابی قانع کننده برای آن دریافت نکرده ایم.
طرح چند باره این سؤال نباید برخی از دوستان را نسبت به ما آزرده خاطر نماید که چرا از تیم داری دولتی حمایت می کنیم. در این ارتباط بارها سخن گفته و موضع خود را به طور شفاف اعلام کرده ایم . روشن شدن این مطلب که چرا ماه شهر و شهرداری آن می تواند ولی اردبیل با آن همه ادعا نتواند ایرادی خواهد داشت؟ آیا این سؤال نمی تواند جوابی داشته باشد که ما را قانع نماید و دهان ما را ببندد.
عزیزانی که در آن هوای سرد زمستانی سه شنبه گذشته در ورزشگاه تختی برای حمایت از تیم اردبیل حضور یافته بودند اگر دقت می کردند در پشت پیراهن بازیکنان میهمان، شورا و شهرداری بندر ماه شهر نقش بسته بود .
متاسفانه عزیزان ما در شورا به همراهی برخی از آقایان در شهرداری از یک سال قبل چنان نسخه ای برای تیم شهرداری اردبیل پیچیدند که امروز آن را به طفلی دردمند، بیمار و رنجور تبدیل کردند که دل هر شنونده سرنوشت آن را به درد می آورد و حسرتی بی پایان بر جای می گذارد.




آستانه تحمل خود را بالا ببریم/شایستگی بهراد برای صعود

پایین بودن ضریب تحمل هواداران، تماشاگران و برخی از مسؤولین می تواند برای ورزش این استان عواقب ناخوشایندی را به دنبال داشته باشد. از هر تیم ورزشی حاضر در سطوح مختلف رقابت های لیگ باید به اندازه امکانات، توانایی و داشته هایش انتظار داشت. این که چشم بر روی واقعیت ها ببندیم و از روی احساسات قضاوت کرده و هر نتیجه ای که در رقابت ها به دست می آید را زیر تیغ انتقاد قرار بدهیم نمی تواند کاری منطقی باشد.
این مقدمه را نوشتیم تا بگوئیم نتایجی که بهراد تاکنون در رقابت های لیگ دسته اول فوتسال کشور گرفته است قابل تقدیر است. خصوصی بودن باشگاه و تامین هزینه های آن توسط عاشقان صادق فوتسال، بومی بودن صد در صدی تیم و استفاده از جوانان آینده ساز فوتسال استان، اهمیت ندادن بازیکنان، کادر فنی و مدیریت باشگاه به حاشیه ها و نقل و قول های غیر منطقی و حرف و حدیث های بی اساس و بی پایه و همکاری عده ای جوان علاقه مند و عاشق به کار با باشگاه از مهم ترین این عوامل محسوب می شوند.
آیا تا به حال از مسؤولین استان و کسانی که سنگ ورزش و شور و نشاط جوانان را به سینه می زنند و در حرف زدن گوی سبقت از همه می ربایند از حال و روز تیم و چگونگی تامین هزینه ها پرسیده اند و قوت و قلبی شده اند؟
برخورد منطقی با واقعیت ها اجازه رفتار احساساتی و چشم بسته به انسان را نمی دهد. در ورزش بر پایه امکانات باید به قضاوت نشست . با یک یا دو پیروزی نباید از خود بی خود بشویم و در اول راه به طرق مختلف توقع جامعه را بالا ببریم وبا دو شکست هم عنان اختیار از دست داده و انتقاد را آغاز بکنیم.
همین حضور در رقابت های لیگ یک و جرئت حامیان آنها برای مدیریت تیم کار بزرگی است که آنها انجام داده اند و اگر بتوانند در پایان فصل سهمیه استان در لیگ یک را حفظ بکنند کارشان ستودنی و در تاریخ فوتسال اردبیل به یاد ماندنی خواهد بود.
البته این گفته ما به این معنی نیست که بهراد در ادامه رقابت ها ناتوان از صعود در جدول رده بندی است
به هیچ عنوان چنین فکر نمی کنیم بلکه معتقدیم بهراد با بهره بردن از بازیکنان جوان و جویای نام و حضور مربیانی نام آشنا و با سابقه با رزومه ای موفق می تواند در هفته های آینده پله های صعود را به آرامی طی بکند و در شان فوتسال اردبیل جایگاه مناسبی در جدول رده بندی را به دست آورد.
مالکین تیم، بازیکنان و کادر فنی تاکنون وظایف خود را به خوبی انجام داده و تلاش کرده اند و از این به بعد در کنار آنها مسؤولین، تماشاگران و هواداران نیز لازم است به وظیفه خود عمل نمایند و با حمایت همه جانبه و منطقی تیم را برای پیمودن موفقیت آمیز بقیه راه همراهی نمایند.
بهراد شایستگی کسب پیروزی و قرار گرفتن در جایگاه مناسب جدول رده بندی را دارد. این تیم از توان بیشتری برخوردار بوده و می تواند برای استان افتخار آفرین باشد. امید آن داریم تا دیدار خانگی هفته جاری به نوعی در بالابردن روحیه تک تک اعضای تیم و افزایش آمادگی روحی و روانی آنها اقدام به موقع انجام پذیرد.




بازی شهرداری های اردبیل و ماهشهر از زاویه ای دیگر

ناخدایان را کیاست ، اندکی است
ناخدای کشتی امکان، یکی است
اگر در کارها دل به خدا ببندیم و چشم امید به ناخدایان اندک کیاست نداشته باشیم با جاری شدن لطف خدا و فیض حق، خاک نشین بر صدر می نشیند و تا اوج افلاک بالا می رود.
ناخدای کشتی امکان از همه مصائب فوتبال اردبیل و نماینده آن در لیگ دسته دوم در طول یک سال گذشته و از همه بدبختی ها و سختی کشیدن های بازیکنان تیم و تماشاگران عاشق و شیفته که از ژرفای دل خواهان موفقیت این تیم هستند با خبر بود و بنابراین در بازی با نماینده ماهشهر عنایت او شامل حال بازیکنان شد تا علی رغم مشکلات و نداری ها و آسیب دید گی ها و خالی بودن نیمکت ذخیره ها بعد از نواخته شدن سوت پایان بازی با خنده ای بر لب و عشق به آینده میدان را ترک نمایند و بر همه حرف و حدیث هایی که در ارتباط با آنها بوده مهر باطل بزنند.
چرا تیم ما، محبوب ترین تیم دو دهه اخیر اردبیل به این روز دچار شده است که با یک پیروزی و کسب سه امتیاز این گونه از خود بی خود می شویم و به مانند فتح جام جهانی با آن برخورد می کنیم. بررسی علل به وجود آمدن این شرایط می تواند گرهی از مشکلات فوتبال این دیار و تیم فوتبال شهرداری را باز کند.
وقتی خودخواهی ها به جای حق بنشیند و سوء استفاده از پست و مقام جایگزین کارهای صادقانه و مخلصانه شود فوتبال که هیچ ، خیلی چیزها و آرزوهای دیگر دست نیافتنی می شوند.
بعد از حاکم شدن شرایط بحرانی در تیم و رها شدن در پایان نیم فصل اول و بی تکلیف بودن بازیکنان و دیگر دست اندرکاران در آستانه شروع نیم فصل دوم و حاضر نشدن در برابر رقیب در اولین هفته از دور برگشت یاس و نومیدی در اردوی اردبیلی های فوتبال دوست خانه کرد و این تیم ریشه دار را تا مرحله سقوط کامل پیش برد که خوشبختانه در لحظاتی که این تیم آخرین نفس های خود را می کشید با اقدام هیات فوتبال استان و موافقت شورای شهر روحی تازه در کالبد تیم دمیده شد و مردم برای حمایت از تیم بسیج شدند و بازیکنان شجاعانه و مخلصانه بدون توجه به گذشته تلخ فصل در دیدار با ماهشهر در خدمت تیم قرار گرفتند و برای کسب سه امتیاز حیاتی با تمام وجود جنگیدند و نتیجه گرفتند.
در هوای سرد اردبیل که سرما تا مغز استخوان آدمی نفوذ می کرد بازیکنان ماهشهر در نیمه اول موفق بودند. آنها چون از گرفتاری ها و نبود تمرین تیم اردبیل در یک ماه گذشته آگاهی داشتند سه امتیاز این دیدار را برای خود کنار گذاشته بودند و وقتی آنها در این نیمه توانستند دروازه اردبیل را تسخیر نمایند و یک بر صفر نتیجه را به نفع خود تغییر دهند برای زدن گل های بیشتر و تحمیل شکستی سنگین برای میزبان امیدوار شدند.
با نواخته شدن سوت پایان نیمه اول تیم ها با عجله به رختکن رفتند تا به حرف ها و سفارش های مربیان خود گوش دهند. در بین دو نیمه و در روی سکوهای سرد سیمانی ورزشگاه تختی تماشاگران از نیمه دوم حرف می زدند و تقریبا همه متفق القول بودند که در نیمه دوم اردبیل به کاشتن گل در دروازه ماهشهر موفق خواهد شد.
نیمه مربیان را اکبر خلیل نسب سرمربی تیم شهرداری اردبیل در مقابل همکاری کارکشته و نام آشنا چون باقری به نفع خود به پایان برد. وقتی ضربه رامین خلیل پور در همان دقایق اولیه نیمه دوم بازی را به تساوی کشاند طلسم دروازه ماهشهر گشوده شد و دامنه حملات اردبیلی ها گسترده تر گردید.
در نیمه دوم کیفیت و سطح بازی تیم اردبیل و دوندگی تک تک یاران آن نسبت به نیمه اول افزایش یافته و کاملا قابل تشخیص بود. تلاش بازیکنان اردبیل و هماهنگی آنها در این نیمه یک بار دیگر نتیجه داد و برای دومین بار خلیل پور دروازه را باز کرد و شادی بیش از حد را برای تماشاگران حاضر در ورزشگاه به ارمغان آورد.
و وقتی سوت پایان بازی سند پیروزی تیم اردبیل را بعد از هفته ها ناکامی امضاء کرد بازیکنان بیش از هر کس دیگری خوشحال بودند و شاکر به درگاه حق. چرا که در هفته های گذشته عده ای در تلاش بودند تا همه کاسه کوزه ها در ارتباط با تیم را بر سر آنها بشکنند . بازیکنانی که به اندک مبلغی رضایت داده بودند تا فرصت لازم برای خدمت به فوتبال اردبیل را به دست آورند، متاسفانه در چهار ماه گذشته در قبال این رفتار پسندیده بازیکنان با آنها به خوبی رفتار نشد. در هر حال تلاش آنها برای پیروزی در مقابل ماهشهر نقشه کسانی را که می خواستند بازیکنان تیم را متهمین درجه یک ناکامی فوتبال معرفی کنند نقش بر اب کرد .
در حالی که تماشاگران خونگرم اردبیلی به همراه بازیکنان و کادر فنی و سرپرستی تیم در تلاش بودند تا حقانیت خود در این بازی را به اثبات برسانند، متاسفانه بودند افرادی که در انتظار شکست تیم به سر می بردند تا بتوانند با دستاویز قرار دادن شکست به برخی از اهداف خود از جمله نزدیک شدن به تیم دست پیدا بکنند. ولی وقتی عنایت حق شامل باشد اگر همه دنیا جمع شوند و دست در دست یکدیگر بنهند نمی توانند کاری از پیش ببرند.
با غیبت شش نفر از بازیکنان اصلی تیم، عدم برگزاری تمرینات منظم و مرتب و مرور برنامه های تاکتیکی، پخش شایعات روحیه خراب کن در یک ماه گذشته، بی تکلیفی در مالکیت تیم، عدم همکاری مطلوب برخی ها برای تسهیل در امر واگذاری و تعیین تکلیف ، نان به نرخ روز خور ها را برای نتیجه نگرفتن تیم در این دیدار امیدوار کرده بود ولی این خائنان به ظاهر دوست نمی دانستند که در چنین شرایط بحرانی خداوند نظر لطف خود را جاری می نماید تا بار دیگر حقانیت مظلومان مقابل کسانی که می خواهند حرف خود را به کرسی بنشانند به اثبات برسد.
و اما در هفته آینده تیم باید برای برگزاری یک دیدار به استان همجوار یعنی گیلان مسافرت نماید و در مقابل داماش نماینده رشت صف آرایی کند. مسؤولان و کسانی که برای مساعدت و کمک به این تیم متعهد شده و وعده داده اند باید به موقع به تعهدات عمل نمایند و با اقدام مناسب شانس موفقیت در رشت را افزایش دهند.
تیم شهرداری برای بهبود بخشیدن به وضعیت خود در جدول رده بندی نیاز به سه امتیاز دیدار رشت دارد و برای این که تیم به این مهم دست پیدا بکند یک سر قضیه با حمایت مسؤولین در ارتباط مستقیم می باشد و امید است هیات فوتبال استان با رایزنی های خود تا اعزام به رشت شرایط مساعدی را برای تیم فراهم نماید.




میان شورای شهر اهواز و اردبیل تفاوت از زمین تا آسمان است

آنهایی که دوشنبه شب برنامه نود را از شبکه سه سیما تماشا کردند و خبر کمک شورای شهر اهواز و استانداری خوزستان به تیم استقلال جنوب را شنیدند حتما غم و اندوه در دلشان لانه کرد، افکارشان پریشان شد و می توان گفت که هم به اهوازی ها و هم به تک تک اعضای شورای شهر آن شهر حسودی کردند .
هدایت ممبینی که داور بازنشسته فوتبال و عضو شورای شهر اهواز است گفت که یک میلیارد تومان برای کمک به این تیم اختصاص داده شده و از شروع فصل نیز بیش از 30 میلیارد ریال به این تیم از طرف شورا و استانداری مساعدت شده است.
وقتی این خبر ها را دوستداران فوتبال اردبیل بشنوند حق دارند که سر به دیوار بکوبند و به بخت خود نفرین نمایند. در یک سال گذشته رسانه ها، پبشکسوتان و دلسوختگان فوتبال مگر کم گفتند و فریاد زدند که آقایان شورایی ها به خاطر خدا به فوتبال و تیم شهرداری کمک کنید و این تیم را به بخش خصوصی ندار واگذار ننمایید. چه شد؟ آیا این حرف ها و دلایل را شنیدند؟
زبان ما مو در آورد از بس گفتیم و درخواست کردیم تا بلکه دل آنها به رحم آید، ولی همه آنها تلاشی بی فایده و بی ثمر بود.
مخاطب زبان ما چه کسانی بودند؟ اصلا زبان چیست؟ آیا همانی نیست که می گویند زبان سرخ سر سبز می دهد به باد. مخاطب زبان کیست؟ جواب این سؤال آیا غیر از یک کلمه است ؟ گوش. اگر گوش کر باشد و یا تمایلی برای شنیدن نداشته باشد هر چه از زبان بر آید باد هوا خواهد بود. در این حالت چاره چیست؟ آیا باید سکوت کرد و حرفی نزد؟ متاسفانه در یک سال گذشته حرف های جاری شده از زبان ها در ارتباط با تیم شهرداری به گوش ها نرفت، مانند آن که نرود میخ آهنین بر سنگ. با این تفاسیر آیا زبان را باید در دهان حبس کرد و میخ را در توبره نهاده راه خویش را گرفت و رفت؟
این که بگوییم و فریاد بزنیم و درخواست بکنیم وظیفه ما می باشد. آیا شورای شهر اهواز تافته جدا بافته است؟ چرا آنها بتوانند و کمک بکنند و آن هم مبلغی بالا و قابل توجه ولی در شهر ما یک نامه به چماقی تبدیل شود که هر کس بخواهد در این ارتباط حرف بزند چنان بر فرقش بکوبند که سر گیجه بگیرد و راه ورسم خود را فراموش نماید.
وقتی افرادی ورزشی چون هدایت ممبینی عضو شورای یک شهر باشند کمک به تیم های ورزشی به یک امر عادی تبدیل می شود و وقتی در شورای شهر ما اکثر اعضا ورزشکار نباشند طبیعی است بلایی بر سر فوتبال می آید که تنها نماینده اش در لیگ دسته دوم زمین گیر می شود و دل همه از بومی گرفته تا غیر بومی به حال آن می سوزد جز مسؤولین خود ما.
نباید خسته بشویم، باید حقایق را بگوییم و با اینئ کار چهره هایی را که به ورزش خد مت کرده ویا نفراتی که در راه پیشرفت و توسعه و حتی نفس کشیدن آن سنگ اندازی کرده اند به جامعه معرفی بکنیم تا دوستداران فوتبال و رزش در آینده بتوانند به وظیفه خود به خوبی عمل نمایند.
رسانه ای ها باید تا آنجا که می توانند حقایق را منعکس بکنند و تحت هیچ شرایطی از انجام وظیفه کوتاهی نکنند.
کنونت که امکان گفتار هست
بگو ای برادر به لطف و خوشی
که فردا چو پیک اجل در رسد
به حکم ضرورت زبان در کشی
اظهار نظر سرمربی تیم ماهشهر در مصاحبه قبل از بازی با تیم اردبیل نیز بر دردهای ما افزود. او از مشکلات و تیم اردبیل سخن گفت و از سابقه و پیشینه آن یاد کرد و گفت آیا سقوط به دسته پایین باید به تعطیل شدن فوتبال یک منطقه منجر بشود؟
او به طور صریح و از سر دلسوزی از مسؤولین استان و شهر خواست که تیم را حمایت کنند و مانع از هم پاشیده شدن یکی از تیم های استخواندار بشوند.
نمی دانم، باید بارها و بارها تکرار بکنیم که ساکنین دیگر مناطق کشور دلشان به وضعیت نماینده فوتبال ما می سوزد ولی خودمان امروز و فردا می کنیم تا هر چه بیشتر زمینه از هم پاشیدن تیم را فراهم کنیم.
امیدواریم این بار که هیات فوتبال استان برای سر و سامان دادن به وضعیت تیم پیش قدم شده است شورا و شهرداری کمک های متقبل شده را به موقع به تیم تزریق نمایند تا کمک های آنها مصداق نوشدارو پس از مرگ سهراب نباشد.انشاالهُ