1

سیلی به حیثیت فوتبال اردبیل

شکست سنگین تیم فوتبال شهرداری در چارچوب هفته سی وششم لیگ دسته یک در آبادان، شکست تلخی برای فوتبال استان بود. استانی که از لحاظ داشتن استعدادها می تواند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد چگونه در یک دیدار دست و پا بسته ظاهر می شود؟

نمی دانم عیب و ایراد کار در این دیدار کجا بود؟ آیا همان دلایلی که بعد از باخت ها گفته می شود ، دلایلی چون دوری راه، وضعیت آب و هوا و خستگی در آن دخیل بوده است و یا دلایل دیگری بوده است؟ آیا تیم از درون مشکل دارد؟ چرا نباید وافعیت ها را گفت و بیان کرد. آیا آن تماشاگری که بعد از به صدا درآمدن سوت بازی زار زار گریست نباید علت ناکامی را بداند.

در آغاز فصل امیدواری ایجاد کرده و هر پیروزی را بزرگ نمودند و با بال و پر دادن به برخی از مسایل ، توقع را بالا بردند و حالا در شرایطی گیر کرده ایم که هر لغزش و کوتاهی در دو هفته آینده می تواند عواقب ناخوشایندی برای فوتبال اردبیل داشته باشد.

بازیکنانی که روز گذشته عاجز از یک حرکت ابتدایی در زمین بوده و توان راه رفتن نداشتند چگونه می توانند شکست سنگین و تحقیر فوتبال اردبیل را توجیه نمایند.

مگر چه اتفاقی می افتد که در فاصله یک هفته بعد از بازی با آلومینیوم اراک تیم 360 درجه تغییر می کند و دیگر از طراوت و شادابی و روحیه جنگندگی در آن اثری دیده نمی شود.

تا بازی خونه به خونه باز گرداندن روحیه از دست رفته و ریکاوری روحی و روانی تیم کاری بس بزرگ و ضروری است که کادر فنی قبل از هر چیز باید آن را در نظر گرفته و در کمترین زمان ممکن در این کار موفق بشود.

برد و باخت اصول جدا ناشدنی از رقابت های ورزشی است اما چگونه باختن از اهمیت بیشتری برخوردار می  باشد. در یک مسابقه فوتبال باخت آبرومندانه همراه با ارائه یک بازی زیبا و قابل قبول می تواند قابل تحمل باشد ولی اگر باختی در شرایط غیر عادی و با بازی غیر منطقی و با یک نوع بی تفاوتی همراه باشد تحملش سخت و زجر آور می شود.

بازیکنانی که مدعی بوده و بازی در لیگ برتر را حق خود می دانند و با یک یا دو بازی نیمکت نشینی زمین و زمان را به هم می دوزند و یا ماندن به مدت چند هفته در کنار خط را گناهی بزرگ و نابخشودنی به شمار می آورند برای این نتیجه به دست آمده چه توجیهی می توانند داشته باشند؟

آقایان فیلم بازی با صنعت نفت را دوباره با دقت ببینند مطمئنا به این نتیجه می رسند که هر گونه انتقاد از آنها بحق بوده و ضعف و کم تحرکی و بی دقتی تک تک آنها در بازی محرز بوده است و بنابراین برای اینکه این ذهنیت ها را پاک کرده و بر توانایی و قدرت خود صحه بگذارند برای رویارویی با خونه به خونه و کسب یک پیروزی خود را از هر نظر آماده کنند.




همه دنیا به من بخندند اما هوادارانم اشک نریزند

همه دنیا به من بخندند اما هوادارانم اشک نریزند. این جمله زیبا را یکی از نام آورترین و وفادارترین بازیکنان تاریخ فوتبال جهان بر زبان رانده  است. پائولو مالدینی ستاره میلان ایتالیا  کسی که نزدیک به بیست سال در یک باشگاه توپ زد و به تمام پیشنهادات نه گفت و بالغ بر 900 مرتبه در طول نزدیک به بیست سال با پیراهن میلان پا به میدان گذاشت در مصاحبه ای این حرف ها را گفته است .

در دهه 90 تیم های بزرگ دنیا پیشنهادات اغوا کننده ای به مالدینی دادند اما او هیچگاه در مقابل دلارهای وسوسه کننده تیم های اروپایی قامت خم نکرد . در آن سال ها بزرگترین تیم های دنیا به سراغ مالدینی رفتند ، از انگلستان منچستر یونایتد، چلسی و لیورپول، از آلمان بایرن مونیخ و هامبورگ و… سرانجام از باشکوه ترین باشگاههای جهان و معتبرترین لیگ دنیا، لالیگای اسپانیا، هم ریال مادرید و هم بارسلونا بارها و دفعات متعدد سعی کردند این مدافع افسانه ای فوتبال ایتالیا را به جمع ستاره های خود اضافه کنند ولی پائولو هیچگاه در مورد چگونگی پیشنهادات آنها سوال هم نکرد.

در همان سالها روزنامه دیلی اکسپرس مصاحبه مفصلی با پائولو انجام داد و خبرنگار از وی پرسید که چگونه او در مقابل قرارداد های رویایی بخاطر وفاداری به پیراهن باشگاه سر خم نمی کند و حاضر به ترک باشگاه نمی شود؟

او در قسمتی از جواب به این سوال می گوید: می دانم در فوتبال امروز اگر از تعصب به پیراهن باشگاهی حرف بزنی به تو می خندند…..اما من حاضرم تمام مردم دنیا بهم بخندند ، ولی اشک به چشمان عاشقان میلان ننشانم و اینگونه بود که در روز خداحافظی پائولو مالدینی از فوتبال و آویزان کردن کفشهایش ، هواداران میلان و مردم فوتبالدوست این شهر، در حد یک اسطوره ابدی با پائولی وداع کردند.

این مقدمه را نوشتم که بگویم مطمئنا بازیکنان تیم شهرداری و آنهاییکه فردا بنا به تشخیص کادر فنی برای دیدار با صنعت نفت آبادان قدم به میدان رقابت خواهند گذاشت اینچنین فکر خواهند کرد و اجازه نخواهند داد که تماشاگرانی صادق و بی ریا زانوی غم در بغل بگیرند و اشک از چشمانشان جاری کنند.

واقعیت این است که برای تیم ها و باشگاهها، مدیران و دست اندرکاران و کادر فنی امروز می آیند و فردایی دیگر مسئولیت خود را به دیگری می سپارند و ممکن است بعد از واگذاری پست حتی برای یک دفعه که شده سراغی از تیم نگیرند ولی این تماشاگران هستند که در همه حال و در هر شرایطی تیم را تنها نمی گذارند و با موفقیت تیم خوشحال می شوند و با باخت و کسب نتایج ضعیف افسرده و غمگین می شوند و به راستی که مالک اصلی تیم هایی مانند شهرداری تماشاگران آن می باشد و لا غیر.

بنابر این انتظار می رود بازیکنان شهرداری فردا فقط و فقط بخاطر تماشاگران، بخاطر آنهایی که در هر شرایطی از حمایت تیم و بازیکنان پا پس نگذاشتند  آنچه در توان دارند را در طبق اخلاص بگذارند و برای 90 دقیقه همه مشکلات، بی توجهی ها و ناراحتی ها را فراموش کرده و به اشک تماشاگران اردبیلی فکر کنند و هم قسم شوند تا زمینه شادی، سرور ، شادمانی، شعف و خوشحالی جامعه ورزش و هوادارن تیم را فراهم نمایند.




این فرصت بزرگ را از دست ندهید

شهرداری اردبیل فردا در آبادان یک گام دیگر برای تعیین تکلیف در لیگ آزادگان بر می دارد. گامی که می تواند برای فوتبال استان و برای دوستداران و هواداران آن در منطقه از اهمیت بسزایی برخوردار باشد.

تماشاگران اردبیلی انتظار دارند کادر فنی و بازیکنان تا آنجا که در توان دارند برای این دیدار همه توان  و قدرت خود را به کار گیرند . سه بازی هفته های آخر لیگ برای اثبات حقانیت و توانایی های کادر فنی و بازیکنان فرصت بزرگی است و عزیزان این فرصت بزرگ را نباید از دست بدهند.

بارها گفته شده و اعتقاد بر آن داریم که بازیکنان در فصل جاری با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده اند. همین تعویض های مکرر سرمربی، عدم پرداخت بموقع مطالبات و ناهماهنگی در برخی از امور می تواند بر تمرکز بازیکنان و کادر فنی، نحوه بازی و نتیجه گرفتن موثر باشد و لی آیا در سه هفته مانده به پایان لیگ برخی از حرکت ها می توانند تاثیر آنچنانی در بهبود وضعیت موجود داشته باشند؟ برخی از اظهارنظرها و حرکت ها اگر ناخواسته باشند کاری بیهوده و نوعی خودزنی به شمار می آید و اما اگر کسانی با طرح و نقشه قبلی و با اجرای یک نمایشنامه در فکر و اندیشه ایجاد حاشیه در تیم بوده و در لباس یک دوست و مسئول نقش دشمنی خطرناک و سهمگین را بازی کنند باید بدانند که دیر یا زود رسوای خاص و عام خواهند شد.

تیم در وضعیتی به سر می برد که کوچکترین حرکت احساسی ، نسنجیده، ناشیانه و خارج از عرف می تواند نابودی و فنا را به دنبال داشته باشد و اگر کسانی  به دلایل مختلف در اندیشه ضربه زدن به تیم در نقش دلسوخته و عاشق آن هستند بدانند تیم چه در دسته یک بماند و چه سقوط بکند چهره واقعی آنها از زیر نقاب بیرون آمده و همه چیز برای جامعه ورزش و فوتبال آشکار خواهد شد.

تیم فوتبال شهرداری امانت بزرگی از سوی جوانان و مردم ورزش دوست استان اردبیل است که به دست کادر فنی، بازیکنان و مدیران سپرده شده است. هر حرکتی از سوی امانتداران بر خلاف نظر و خواست صاحبان اصلی تیم گناه نابخشودنی و خیانتی بزرگ به حساب می اید که در تاریخ ورزش و فوتبال این دیار ماندنی خواهد شد. باید بر حکم وظیفه از این امانت بخوبی محافظت شود و در پایان فصل در همان جایگاهی که تحویل گرفته اند به صاحبان اصلی اش تحویل داده شود و مسلما اگر غیر از این باشد مردم عاملان کسب نتایج ضعیف و ایجاد کنندگان حاشیه را نخواهند بخشید.

در سه بازی باقیمانده از فصل بازیکنان تیم شهرداری فارغ از هر مسئله ای باید کاملا حرفه ای رفتار نمایند. باید برای موفقیت تلاش و برنامه ریزی داشته باشند. رقابت سخت و در عین حال جوانمردانه ای را به نمایش بگذارند و اخلاق حرفه ای را رعایت کنند. در اخلاق حرفه ای تعصب تیمی جایگاه ویژه ای دارد و اگر به همین دو کلمه توجه شود و با جان ودل پذیرفته شود مطمئنا در هر سه دیدار کسب نتایج دلخواه نمی تواند دور از دسترس باشد.

یکی دیگر از نمادهای اخلاق حرفه ای در فوتبال احترام نهادن به رای و نظر کادر فنی است. قرار نگرفتن در لیست و یا در تعویض ها و روی نیمکت نشستن ها بازیکنی که مدعی داشتن تعصب و عشق ورزیدن به پیراهن تیم و باشگاه می باشد حق هیچگونه اعتراض و حتی زمزمه با خود را ندارد. حرف زیاد زده می شود ولی مدعیان باید در عمل ادعای خود را به اثبات برسانند.

به همت و غیرت و قدرت و توانایی تک تک بازیکان زحمتکش تیم اعتقاد داشته و امید آن داریم فردا در آبادان و دو هفته دیگر در اردبیل و تهران، آنها پیام آور شادی، سرور و خوشحالی برای مردم اردبیل باشند و به دور از هرگونه تعارف این امر دور از دسترس آنها نبوده و نیست.

حرف های زیادی برای گفتن وجود دارد اما در حال حاضر امکان نوشتن و بیان آنها نبوده و نیست. به انتظار می نشینیم تا لیگ همراه با موفقیت به پایان برسد آنگاه حرف های زیادی برای گفتن خواهیم داشت.




سفسطه در فوتبال استان اردبیل

 دو شاگرد از استادشان پرسیدند: “سفسطه چیست؟

استاد کمی فکر کرد و جواب داد: “گوش کنید، مثالی می زنم، دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز و دیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند. شما فکر می کنید، کدام یک این کار را انجام دهند؟

هر دو شاگرد یک زبان جواب دادند: “خوب مسلما کثیفه!”

استاد گفت: “نه، تمیزه. چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند. پس چه کسی حمام می کند؟

حالا شاگردان می گویند: “تمیزه!”

استاد جواب داد: “نه، کثیفه، چون او به حمام احتیاج دارد” و باز پرسید: “خوب، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند؟

یک بار دیگر شاگردها گفتند: “کثیفه!”

استاد گفت: “اما نه، البته که هر دو! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد؟

بچه ها با سر درگمی جواب دادند: “هر دو!”

استاد این بار توضیح می دهد: “نه، هیچ کدام! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!”

شاگردان با اعتراض گفتند: “بله درسته، ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم؟ هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است.”

استاد در پاسخ گفت: “خوب پس متوجه شدید، این یعنی سفسطه! خاصیت سفسطه بسته به این است که چه چیزی را بخواهی ثابت کنی!”

عزیزان با مطالعه این مثال می توانند برنامه ورزش، تلاش و نشاط شنبه گذشته را به خاطر بیاورند و جواب دبیر هیات فوتبال استان را در ارتباط با سخنان دو نفر از پیشکسوتان داوری و یکی از مربیان زحمتکش شهرستان مشگین شهر را در ذهن مرور بکنند و آنگاه قضاوت نمایند که جواب های داده شده به این عزیزان درست در ارتباط با سوالات و موارد مطرح شده توسط آنها بوده است یا نه؟

وقتی این برنامه را دو روز بعد از پخش آن موفق به تماشا شدم شنیدن جواب های بی ربط و خارج از موضوع از فردی که تا حدی در فوتبال اردبیل بازی کرده و مربیگری نموده است تعجب آور بود. انتظار از پیشکسوتان و آنهایی که مدعی خدمت به فوتبال و ورزش هستند جز صداقت و راستی نیست . وقتی که دبیر هیات در سخنان خود به پیشکسوتان استان درود فرستاد ،پسندیده نبود که دقایقی بعد از آن دو تن از زحمتکشان فوتبال و پیشکسوتان داوری استان را دروغگو قلمداد نماید. نمی دانم شاید من نگارنده این مطلب اشتباه می کنم و علیرغم اینکه چندین بار صحبت های مطرح شده را گوش کردم ولی باز امیدوارم که من اشتباه شنیده باشم چرا که شایسته نیست بخاطر دو روز ماندن در پست و مقام از هر طرف و فردی که بوده باشد حرمت ها را زیر پا بگذاریم و در یک رسانه جمعی با دروغگو قلمداد کردن یکدیگر نوع نگرش جوانان به پیشکسوتان فوتبال استان را تغییر بدهیم.

این مطلب در روشن شدن ابعادی از مصاحبه های انجام یافته در آن برنامه نوشته می شود تا بدین ترتیب از آنهایی که در عین ناانصافی، دروغگو و حاشیه ساز قلمداد شدند دفاع نماییم و با بیان  مطالبی قضاوت را به دوستداران و علاقه مندان به فوتبال واگذار کنیم هر چند که اعتقاد بر این داریم دبیر هیات فوتبال استان در مقطعی به عنوان بازیکن ، مربی برای فوتبال استان زحمت کشیده و بنابر این انتظار از وی این است که حداقل در برخورد با کسانی که بمانند وی خاک فوتبال خورده اند منصفانه ، عادلانه و بی طرفانه برخورد نماید چرا که باید اعتقاد بر این داشته باشیم که:

حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد

زمانه را ورقی، دفتری و دیوانیست

در این فرصت به دو مورد در ارتباط با مصاحبه یاد شده به طور خلاصه اشاره می شود:

1- ایرج امین فر و جلیل پیشکار گله مند بودند از اینکه در چهار سال گذشته در اردبیل کلاس داوری برگزار نشده، هیات فوتبال استان کمیته داوران شهرستان اردبیل را قبول ندارد، جمعیت داوری اردبیل کاهش یافته و به نوعی کفگیر آن به ته دیگ خورده است، داوران شهرستان اردبیل برای همکاری با کمیته داوران شهرستان اردبیل مورد تهدید قرار می گیرند و در نهایت اینکه در چهار سال گذشته اقداماتی انجام یافته که مرگ و نابودی داوری اردبیل را رقم زده است.

دبیر هیات استان در جواب این بحث ها گفت: ادعای  اینکه داوری اردبیل صفر است واقعیت ندارد، 30 داور در مسابقات کشوری فعال است و تعدا داوران فعال در رقابت های لیگ چهار سال قبل 15 نفر بوده که این تعداد الان به 30 نفر افزایش یافته است.

امین فر و پیشکار مشکلات داوری شهرستان اردبیل را مطرح کرده اند. آنها از دست اندرکاران کمیته داوری هیات شهرستان می باشند ولی دبیر هیات در جواب آنها به آمار استان اشاره می کند. آنها مدعی افت داوری فوتبال در شهرستان اردبیل هستند ولی وی به افزایش داوران فعال در چهار سال گذشته در استان اشاره می کند.

اگر شهرستان اردبیل 30 داور فعال در رقابت های کشوری دارد بجا خواهد بود آقایان اسم آنها را منتشر کنند . وقتی مشکل شهرستان اردبیل مطرح است چرا برای سرپوش گذاشتن به برخی از مسائل با ارائه آمار استانی در منحرف کردن افکار عمومی تلاش می شود؟

باید پرسید آیا داوران فعال شهرستان اردبیل به هفت نفر می رسد؟ داورانی از شهرستان اردبیل که در فصل جاری از سوی فدراسیون به آنها ابلاغ صادر شده 30 نفر هستند؟

2- محمدی مربی زحمتکش  مشگین شهر مدعی شد که رئیس هیات فوتبال شهرستان به دلیل مشغله کاری و گرفتاری شغلی فرصت کافی برای حضور در رقابت ها و هیات را نداشته و تیم های حاضر در لیگ به اصطلاح برتر استان وی را حتی برای یک بار در کنار تیم مشاهده نکرده اند.

جوابی که دبیر هیات به این مورد می دهد در نوع خود کاملا شنیدنی و قابل بحث است. وی مدعی شد که برنامه های مسابقات به هیات فوتبال و اداره ورزش و جوانان شهرستان ارسال و مسابقات با هماهنگی آنها انجام می شود و اصلا هیچ مسابقه ای بدون حضور نماینده هیات امکان برگزاری ندارد.

قضاوت با شما خوانندگان این مطلب است. محمدی می گوید رئیس هیات شهرستان را در صحنه فوتبال و مسابقات مشاهده نکرده است و دبیر هیات استان می گوید هیچ مسابقه ای بدون حضور نماینده هیات فوتبال انجام نمی شود و آنگاه مربی بیچاره را نیز متهم کرده و گفته می شود که نمی دانم این آقا این حرف ها را از کجا آورده است؟

اگر به لغت نامه دهخدا، عمید و معین مراجعه شود در معنی سفسطه آمده است: مغالطه کردن برای وارونه نشان دادن حقایق، گفتار غیر منطقی و استدلال و قیاس باطل. اینکه بخواهیم آمار داوران استان را به داوران شهرستان اردبیل ربط بدهیم و حضور نماینده هیات در یک مسابقه را هم ردیف با حضور رئیس هیات بدانیم آیا استدلال و قیاس باطل نیست؟

در ارتباط با آن برنامه و گفتگوهای انجام شده و لیگ به اصطلاح برتر استان و زمان برگزاری آن و 12 تیم حاضر در رقابت ها و قرعه کشی و تعیین میزبان رقابت ها اگر فرصتی شد در آینده با خوانندگان سخن خواهیم گفت.

 

 

 




سرنوشت رای استان در مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال

وقتی می گوئیم فضای فوتبال اردبیل قاراشمیس است حرف ما را باور نمی کنند. عده ای می گویند مغرضانه رفتار می کنیم و به ما سفارش می کنند که ما نیز مثل برخی های منتسب به جامعه رسانه ای، حرف گوش کن باشیم تا حضرات، عزیزمان بدارند و برخی دیگر نیر بر این اعتقاد دارند که اگر زیاد حرف بزنی و بخواهی از این بیشتر پا را از گلیم خودت دراز بکنی احتمال دارد یک مشت بخوری. از آن مشت های خطرناک که مربی مشگین شهری خورد و صدایش را کسی نشنید، مواظب خودت باش، قلبت هم بیمار است، از آن مشت ها یکی بخوری کارت تمام می شود. خودت هیچ، سکته می کنی و دست از دنیا می کشی ولی مشکل برای مشت زن قهار و واقعیت وارونه کن پیش می آید که دنیای رفتار چاله میدانی اش به پایان می رسد.

در هر صورت به من سفارش می کنند که خط قرمز حضرات را رعایت بکنم و گر نه اگر باز بگویم و حقایق را بنویسم چاره ای برای آنها جز استفاده از مشت آهنین نخواهد بود.

بهر حال آماده ایم در ازای بیان واقعیت ها مشت بخوریم، فحش و ناسزا بشنویم، با ناملایمات ، نگاههای غضب آلود و تهمت های نابجا روبرو بشویم ولی هدف، عقیده و فکر خود را با چیز دیگری معامله نکنیم.

همین بحث مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال و سرنوشت رای استان در مجمع به یکی از مهمترین و قابل توجه ترین موضوعات ورزشی استان تبدیل شده است.

اداره کل ورزش و جوانان مدعی است که هیچ فردی نمی تواند با عنوان رئیس هیات فوتبال استان در مجمع حضور پیدا کند و رای به گلدان بیندازد و در مقابل کسی که دوره چهار ساله ریاستش در مهر ماه سال گذشته به پایان رسیده مدعی است که برایش از طرف فدراسیون دعوت نامه ارسال شده و به مجمع می رود و در صندلی مخصوص استان جاخوش می کند و به دوستانش که سال ها او را حمایت کرده اند رای می دهد و کسی نمی تواند از این کار او را منع نماید. در بین این ادعاها شما پیدا کنید پرتقال فروش را !!!!!!!!

ادامه مسئولیت در هر پست و مجموعه ای در صورت پایان یافتن مهلت باید طی حکمی از طرف بالاترین مرجع صورت بگیرد و تا آنجا که اطلاع هست از سوی رئیس فدراسیون ابلاغی برای رئیس سابق هیات فوتبال استان صادر نشده است . حال آیا ادامه فعالیت وی در هیات فوتبال استان قانونی است؟ امضای اسناد مالی و اداری از طرف وی چگونه است؟ دعوتی که از سوی فدراسیون به وی فرستاده شده بر اساس کدام اساسنامه و بند و تبصره صورت پذیرفته است؟

مهمتر از همه این ادعاها و منم منم گفتن ها باید در انتظار ماند و دید که رئیس مجمع در قبال دعوت شدگان اینچنینی به مجمع چه موضعگیری خواهد داشت؟ اوست که باید برای بودن یا نبودن یک فرد در مجمع نظر بدهد. آیا صرف داشتن یک دعوتنامه به امضای دبیر کل دلیل بر حقانیت و قانونی بودن آن می تواند باشد؟

بدون شک دوستان کفاشیان که در دو سال اخیر ضربه به فوتبال برخی استان ها را پذیرفته اند و حرفی بر زبان جاری نساخته اند بخاطر رای استان ها در مجمع بوده و هیچ دلیل دیگری نداشته است. پس آنها تلاش خواهند کرد که عواملشان در مجمع باشند ولی باید منتظر ماند و نتیجه نهایی این اقدامات و مهندسی ها را شاهد شد.

اینکه آقایان تا به بن بست می خورند بحث اساسنامه، ماده و تبصره را پیش می کشند چرا در ارتباط با حل اختلاف هیات فوتبال استان و اداره کل ورزش و جوانان اساسنامه را اجرا ننموده اند؟

در تبصره 2 ماده 19 اساسنامه هیات های استانی آمده است: برکناری رئیس هیات استان با توافق رئیس فدراسیون و مدیر کل تربیت بدنی بوده و در صورت عدم توافق ، حکمیت با معاون امور ورزش و جوانان سازمان تربیت بدنی خواهد بود.

سوال: چرا در سه سال گذشته فدراسیون و هیات استان نشینان این تبصره را مورد توجه قرار نداده و طبق آن برای پایان دادن به اختلافات و نجات فوتبال استان از بلاتکلیفی اقدام ننمودند؟

قضاوت در ارتباط با عملکرد آنهائی که بر فوتبال اردبیل حکم می رانند با خوانندگان و دوستداران فوتبال استان می باشد.

 




حاشیه های دیدار شهرداری اردبیل و آلومینیوم اراک

– دیدار دو تیم شهرداری اردبیل و آلومینیوم اراک یکی از پرگل ترین دیدارهای هفته سی و پنجم از  لیگ آزادگان بود. این دیدار حاشیه هایی داشت که به برخی از آنها اشاره می شود.

– حضور پرشور تماشاگران و تشویق یکپارچه تیم شهرداری از دقایقی مانده به آغاز بازی نشان از حمایت همه جانبه برای پیروزی در این دیدار بود . تماشاگران تا نواخته شدن سوت پایان لحظه ای از تشویق غافل نبودند.

– احد شیخ لاری سرمربی تیم شهرداری برای اولین بار در یک دیدار خانگی در لحظاتی از مسابقه از کنار زمین تیم را هدایت کرد.

– موهای بلند پرویز کریمی دروازه بان آلومینیوم اراک او را از سایز بازیکنان جدا می کرد.

– تعدادی از تماشاگران و علاقه مندان به محمد نزهتی برای تماشای این دیدار از انزلی خود را به ورزشگاه تختی اردبیل رسانده بودند.

– محمد نزهتی بعد از به ثمر رساندن گل، پیراهنی را که بر روی آن عکس مرحوم مهرداد اولادی بود به تماشاگران نشان داده و بدین ترتیب گل خود را به روح اولادی تقدیم کرد.

– تماشاگران اردبیلی برای لحظاتی شعار روحت شاد اولادی سر دادند.

– شعار قدیمی تماشاگران اردبیلی هاچان قیامت توشر( چه وقت قیامت می شود)در ورزشگاه طنین انداز شد و یاد و خاطره اژدر عمی لیدر تماشاگران اردبیل در دهه 60 زنده شد.

– بازیکنان جوانی که شیخ لاری در این دیدار به میدان فرستاد نمره قبولی گرفتند. جسارت و شجاعت سرمربی تیم شهرداری در استفاده از جوانان ستودنی بود.

– در پیست ورزشگاه دو بنر از مرحوم مقصود بایرامی چهره ارزشمند فوتبال اردبیل و علی دائی نصب شده بود.

– جمعی از مسئولین از جمله دکتر بهتاج مدیر کل ورزش و جوانان استان، ولی نعمتی سخنگوی شورای شهر و بابک پورپناهی مدیر عامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری اردبیل از نزدیک شاهد این دیدار بودند.




حکایت حسین قلی خان و فوتبال اردبیل

حسین قلی خان یکی از خوانین لرستان بود. سرکش و مردم آزار و جسور. همه از دست او شکایت داشتند. چندان که سلطان صاحبقران، ناصرالدین قاجار خبردار شد، خواست او را عزل کرده به زنجیر کشد.

مشاوران گفتند صلاح نیست و رای بر این قرار گرفت که او را با عزت دعوت کرده و در تهران حسابش را برسند. خان لر با سواران خود راهی تهران شد به شهر ری رسید. با انبوه جمعیتی روبرو شد که جلوی دکه ای غوغا می کردند. پرسید چه خبر است و هیاهو برای چیست؟ گفتند نان نایاب است و دکان نانوائی نان نمی پزد. پیش رفته از نانوا علت را پرسید: گفت آرد ندارم. گفت خودت را آرد می کنم. فرمان داد تا نانوای بدبخت را سرنگون به تنور انداختند. آنگاه همه را گفت این است سرنوشت نانوایی که نان نپزد.هنوز ظهر نشده بود که روی پیشخوان تمام نانوایی های شهر ری تا شمیرانات نان تلمبار شد و خریداری نداشت .

خبر به سلطان بردند که مسئله نان حل شد . پرسید چگونه ؟ گفتند با حکمت حسین قلی خانی. شاه سبیلی جنباند و بر خان احسن گفت. او را خلعت داده راهی لرستان کرد تا هر چه بخواهد با مردم نگون بخت بکند.

حال وضعیت فوتبال ما هم گویا با حکمت حسین قلی خانی اداره می شود. یکی می گوید من رئیس و فرمانده کل فوتبال اردبیل هستم و همه باید از من هدایت بکنند و نمی توانند غیر از حرف من حرفی بزنند و سخنی بر زبان جاری کنند.

یکی دیگر می گوید ریاست فعلی بر هیات غیر قانونی است و نباید او همچنان سکاندار هدایت باشد و باید میز ریاست و کاخ حافظ را ترک کرده و فوتبال را به حال خود رها نماید.

در شهرستان ها نیز حکمت حسین قلی خانی حاکم شده است. در مشگین شهر می گویند رئیس هیات به ندرت در هیات حضور پیدا می کند و اتاق او را اداره از دستش گرفته و او نیز قصد  شکایت از اداره را دارد. در دیگر شهرستان ها نیز امور کاملا بر وفق مراد نیست و همچنان مشکلاتی مابین هیات های حامی استان و اداره ورزش و جوانان وجود دارد .آیا این ها دلیلی بر حاکمیت روش حسین قلی خانی در فوتبال ما نیست.

چه بگوییم و چه بکنیم که حضرات مدعی و آقایان پر طمطراق بیایند و تکلیف فوتبال ما را روشن بکنند و دامن این ورزش را از چند دستگی، خود محوری، غرور، رفتارهای ناشایست، اقدامات جانبدارانه، رفتار های تبعیض آمیز،بی تکلیفی و سرگردانی و چند دستگی نجات بدهند و تکلیف همه را روشن بکنند و جایگاه هر فردی را نشان بدهند و اجازه ندهند عده ای برای حفظ موقعیت خود تیشه به ریشه فوتبال و ورزش بزنند و با داد و بیداد و دوختن زمین و آسمان به هم فقط خود را محق جلوه دهند و دیگران و منتقدان خود را نفهم و کج اندیش و دشمن ورزش و فوتبال به حساب آورند.

بیایید به بحث خودی و غیر خودی در فوتبال و تشکیلات مدعی اداره آن پایان بدهیم و با خواست افکار عمومی حرکت کنیم و بر خلاف جریان آب شنا ننماییم و در همه حال خدا را در نظر بگیریم و برای توجیه رفتارهای غلط حقایق را زیر سوال نبریم و دیگران را به خاطر خود و اطرافیانمان قربانی نکرده و در همه حال خدا را بر اعمال و رفتار و گفتار ناظر ببینیم.

هر کس به هر ترتیبی که دلش بخواهد مختار است که در مورد نوشته های ما قضاوت بکند و با یک مطلب به سراغ دوستان خود برود و ما را عامل دو دستگی و اختلاف معرفی کرده و تلاش بر تبرئه خود و دوستانش داشته باشد ولی افکار عمومی و مردم بهترین قاضی هستند . ما می گوییم در فوتبال ما وحدت و یک دلی باید حاکم باشد و منطق جای زور و مشت را بگیرد و همه دست اندرکاران فوتبال استان از مرکز استان تا کوجکترین بخش آن به یک چشم دیده شوند و عدالت در همه موارد و برای همه اجرا بشود. اگر این حرف ها می تواند دودستگی به دنبال داشته باشد ما تسلیم هستیم  و مطمئنا اگر به این نتیجه نیز برسیم از جامعه ورزش عذر خواهی خواهیم کرد.

در نظر است به مرور برخی از رفتارهای دوگانه در فوتبال اردبیل را مورد بحث و بررسی قرار بدهیم و مطمئنا در پایان این بحث ها عاملین درماندگی فوتبال و خائنین به آن  و دامن زنندگان به اختلاف روشن خواهد شد و در نهایت روسیاهی به زغال می ماند وبس.




تماشاگر آماده باش

روی سخن با تو تماشاگری است که سرمایه فوتبال و ورزش اردبیل هستی، تماشاگری که دلباخته فوتبال و عاشق این رشته ورزشی می باشی، وقتی تیم دوست داشتنی تو، شهرداری بازی دارد چشمهایت را می دوزی به چهارچوب فیبری جام جم و یا در ورزشگاه حضور می یابی و توجهی به وضعیت جوی نداری، لازم باشد پارو به دست می گیری ، برف پارو می کنی تا زمین را برای تیم محبوبت آماده بازی بکنی، در ورزشگاه حنجره ات را پاره می کنی ، سوت می زنی، با اشکهایت می خندی و با خنده هایت گریه می کنی.

هر چه باشد نود دقیقه رها می شوی، از خیلی دردها. پرچم قرمز رنگ تیم ات را در هوا تکان می دهی و یا اگر پرچم نداری مهم نیست ، بیرق دلت را با عشق برافراشته می کنی و به خود می گویی شهرداری عشقم، امیدم و تیم محبوبم است . چائی می خوری، پشت چای تخمه ها را با پوست می خوری و فریاد عزیزی که تو را از دل درد و یا گرفتاری صدا می  ترساند، نشنیده می گیری.

هر سن و سالی که داری مهم نیست و تیم محبوبت را حمایت کن. گوش به حرف آنهائی نسپار که دل را مقیاس زمینی بخشند، دل که سن و سال نمی شناسد. کسانی را که هواداری ات را نکوهش می کنند و دلبستگی ات به تیم شهرداری را بیهوده می دانند بی خیال باش. آنها دلشان فقط برای پمپاژ خون بدنشان ساخته شده، ضد حالند و آنها در این وادی ها نبودند که لذت آن را چشیده باشند.

آنها دلشان بهاری نیست.ما فوتبالدوستان و علاقه مندان به تیم شهرداری را با آنها کاری نیست. عده ای امروز با شما و تیم شما در خفا مخالفت می کنند و برای درجا زدن آن نقشه می کشند و از هر راهی وارد می شوند که در لباس دوست به آن لطمه بزنند،آنها آتش بیار معرکه اند، بی معرفتند مبادا من و تو و امثال ما گول آنها را بخوریم، ما باید کار خود را انجام بدهیم، توجهی به حاشیه ها نداشته باشیم. عده ای در ولایت سردرگمی هر از چند گاهی هوس صحبت کردن به سرشان می زنند گاه بر له و زمانی بر علیه تیم حرف می زنند تو بگذار آنها به کار خود برسند، ما را نباید اعتنایی به آنها باشد.امروز روز توجه به تیم و حمایت از تیم است. وظیفه تو تماشاگر سنگین و بسی سنگین تر است. مبادا از آن دسته تماشاگران نان به نرخ روز باشی تا تیم نتیجه می گیرد دو آتشه ای و در باخت ها میدان را خالی می کنی. این روزها ، شهرداری به تماشاگران تمام عیار، تماشاگرانی که دل در گرو تیم دارند و تماشاگرانی با قلبی آکنده از عشق به شهرداری لازم دارد، پس تو تماشاگر صادق، تو تماشاگر بی ادعا، تو تماشاگر مخلص و تو تماشاگر عاشق شهرداری باید در چهار بازی آینده در پشت تیم باشی، حمایت بکنی، کم فروشی نکنی و برای کمتر از یک ماه برای تیم سنگ تمام بگذاری تا بازیکنان نیز با حمایت تو بتوانند با پیراهن شهرداری به عشق شما تماشاگران کاری کنند کارستان.

 

 




ضرورت توجه به فوتبال مشگین شهر

فوتبال استان اردبیل در چند سال اخیر با مشکلات زیادی مواجه بوده و این امر در برخی از شهرستان ها کاملا قابل مشاهده است.

آنهایی که به خاطر عشق به فوتبال در شهرهای استان بدون حمایت کننده مالی همت کرده و جمعی جوان را دور هم جمع کرده و درس ورزش، فوتبال و زندگی به آنها می آموزند کاری بزرگ و ستودنی انجام می دهند.

حمایت از چنین افراد عاشقی که از وقت و جان و مال خود برای تربیت نسل آینده ساز این منطقه می گذرند وظیفه آنهایی است که ادعای رهبری فوتبال را دارند. مسلما فردی که در یک شهر با انواع مشکلات، نارسایی ها و سنگ اندازی ها دل به کار می دهد و عاشقانه زحمت می کشد انتظار دارد مسئولین حداقل به حرف های آنها گوش کنند و خواسته های منطقی آنها را اجابت نمایند و در برنامه ریزی ها از مشورت با آنها ترس به خود راه ندهند و خود را عقل کل به حساب نیاورند.

همیشه فریاد زده و از این به بعد نیز خواهیم زد که در ورزش آنهایی که گوشه ای از کار را در دست دارند نباید منافع خود را بر منافع جمع مقدم بدارند و خواسنه و ناخواسته به جامعه و آینده سازان این منطقه خیانت کنند . اگر این اصل در ورزش استان و فوتبال ما مورد توجه قرار گیرد مشکلی از بابت دستیابی به اهداف احساس نخواهد شد.

متاسفانه در بعضی موارد وقتی برخی از آقایان بر خلاف این اصل حرکت می کنند و می خواهند به خاطر یک رای مجمع و یا حمایت در یک جلسه و یک جمع چشم بر روی واقعیت ها ببندند آنگاه ضربه ای بر ورزش و فوتبال وارد می کنند که رهایی یافتن از اثرات منفی آن سال ها طول می کشد.

در بین شهرستان های استان ، مشگین شهر در سال های نه چندان دور در رشته ورزشی فوتبال از جایگاه خاصی بهره می برد. متاسفانه در سال های اخیر این رشته در مشگین شهر با نامهربانی های بیشتری مواجه شده و آن منزلت خاص خود را از دست داده است.

یکی از مربیان زحمتکش فوتبال مشگین شهر می گوید: فوتبال این شهر نیاز به توجه دارد و مسئولین باید بدون توجه به وابستگی ها و مسایل حاشیه ای برای همراه کردن مسیر پیشرفت آن اقدام کنند.

مهدی محمدی سرمربی تیم ساوالان نوین افزود: برای رونق بخشیدن به فوتبال و کمک به توسعه آن لازم است در سطح شهرستان مسابقات متعددی برگزار گردد که متاسفانه در چهار سال گذشته کل فعالیت هیات در برگزاری جام رمضان که می تواند درآمد زایی خوبی داشته باشد خلاصه شده است.

وی معتقد است که سرنوشت فوتبال این شهرستان باید به دست فوتبالی ها و استخوان خردکرده های این رشته سپرده شود.

گفت وگوی کامل با مربی تیم ساوالان نوین مشگین شهر در شماره اردیبهشت ماه نشریه چاپ خواهد شد.




اصفهانیان یکی به نعل و یکی به میخ

در فوتبال ما برخی ها از بیان و قبول واقعیت ها بیمناک هستند.با هر حرف درست و سخن راستی که بر زبان ها جاری می شود این قبیل افراد سر سازش نداشته و به طرق مختلف و چنگ زدن به دامن این و آن و از زبان بعضی ها اقدام به موضعگیری و پوشش دادن حقایق می کنند و به این ترتیب می خواهند در نزد افکار عمومی خود را محق و کارها را بر اساس قانون نشان بدهند.

موضعگیری های متفاوت ، اظهار نظر های دوگانه، مخالفت با واقعیت های موجود ، خود محوری و بزرگنمایی از جمله ویژگی افرادی هستند که تحمل نقد سازنده و انتقادات درست و اصولی را نداشته و چون در عمل حرفی برای گفتن و کارنامه ای برای ارائه ندارند در تلاشند تا با مخدوش کردن چهره های مخالف زمینه لازم برای ماندن چند روزی دیگر بر مسند قدرت را فراهم کنند.

فوتبال ما چه بخواهیم و چه نخواهیم روزهای دردآور و ملال انگیزی را پشت سر می گذارد. عدم تفاهم بین هیات فوتبال استان و اداره کل ورزش و جوانان و وجود ناسازگاری بین هیات فوتبال استان و شهرستان ، استمرار قدرت و ریاست و سروری با تهدید و ارعاب و ترساندن و به زور محروم نمودن از امتیازات و ویژگی ها ، بلایی است که امروزه دامنگیر فوتبال اردبیل شده است و کسانی که با مطرح کردن دشواری ها از مسئولین می خواهند که پیش قدم بشوند و برای باز گرداندن آرامش و پایان دادن به خود محوری ها اقدام نمایند عاملین دودستگی قلمداد می شوند . باید به حال این فوتبال نشست و گریست . راستی آنهایی که در حاکم شدن این وضعیت در فوتبال دخالت داشته اند فردا چگونه جواب دوستداران ، علاقه مندان و جوانان این استان را خواهند داد.

بعد از حضور فریدون اصفهانیان در اردبیل از قول وی و رئیس سابق هیات فوتبال استان مصاحبه های مختلفی بر روی خروجی خبرگزاری فارس قرار گرفت که پرداختن به برخی از آنها حتما خالی از لطف نخواهد بود.

دو روز بعد از رفتن اصفهانیان از اردبیل مطلبی به نقل از وی مخابره شد که بنا به دلایل مختلف وتناقض داشتن برخی از مطالب با مصاحبه های اولیه در اردبیل بیان آنها از طرف وی کمی بعید به نظر می رسد.

اصفهانیان در تاریخ 24/1/95 می گوید: از رئیس هیات فوتبال استان خواستیم تا هرچه سریع تر نسبت به انتخاب رئیس هیات شهرستان اقدام کرده و به همین  ترتیب مشکل داوران و ابلاغ آنها برطرف شود.

وی می افزاید:استان اردبیل داوران خوبی را در جمع آقایان و خانم ها دارد و با هماهنگی بیشتر  و بهتر و رفع برخی مشکلات به راحتی می توان از ظرفیت این داوران استفاده کرد.

و اما در تاریخ 27 فروردین ماه خبرگزاری فارس بعد از گذشت دو روز از مسافرت اصفهانیان به اردبیل از قول وی می نوبسد: به صراحت اعلام می کنم که اختلافی در جامعه داوری فوتبال استان وجود ندارد.

وی در این مصاحبه مشکلات را ناشی از برخی ناهماهنگی ها اعلام کرده است.

در این مصاحبه ها جناب اصفهانیان از یک طرف به وجود مشکل و ناهماهنگی در جامعه داوری اشاره کرده و دو روز بعد حرف خود را پس گرفته و از نبود اختلاف حرف می زند.

وجود مشکل و ناهماهنگی آیا اختلاف را به دنبال ندارد؟ اگر آقایان به فرهنگ دهخدا مراجعه نمایند اختلاف به معنی ناسازگاری و هماهنگی به معنی سازگاری اجزاء با یکدیگر آمده است.چگونه می توان قبول کرد یک روز اصفهانیان مدعی بشود که ناهماهنگی در جامعه داوری استان وجود دارد و دو روز بعد آن را رد بکند.

با دیدن این تناقض آیا نمی توان فکر کرد خبری که دو روز بعد از پایان مسافرت وی به اردبیل به رشته تحریر درآمده است از سوی کسانی نقل شود که دوستدار حاکمیت این جو در فوتبال منطقه هستند.

وقتی رئیس کمیته داوران فدراسیون اعلام می کند اگر بر ناسازگاری ها پیروز شوند می توانند از ظرفیت داوران استفاده بکنند چگونه آقایان ادعای سروری داوران اردبیل در سطح کشور دارند؟

از طرف دیگرعزیزانی که برنامه ورزش، تلاش و نشاط روز شنبه مورخه 29 فروردین ماه را از طریق شبکه استانی دیده باشند آیا رای به وجود اختلاف و ناهماهنگی در جامعه داوران استان نمی دهند؟ مگر اینکه مصاحبه کنندگان و پیشکسوتان داوری چون جلیل پیشکار، ایرج امین فر و…. را جزء داوران استان به حساب نیاوریم.

بیاییم به جای توجیه کم کاری ها، خودمحوری ها و بی توجهی ها در مقابل واقعیات سر تعظیم فرود آورده و سعی نکنیم برای فرار از واقعیات همه چیز را زیر سوال ببریم و مخالفین خود را افرادی مغرض، ناآگاه، بی سواد، نالایق و نادان به حساب آورده و خود را عقل کل، نجات دهنده ورزش و آشنا به رمز و رموز فوتبال بدانیم.

در این رابطه باز هم سخن خواهیم گفت.