1

سنگ پای قزوین

هر وقت که به علتی نام متهم اصلی پرونده ویلموتس بر سر زبان ها می افتد آنتن تلویزیون در اختیارش قرار می گیرد و او تا می تواند و تا در توان دارد به تطهیر خود و دوستانش اقدام کرده و به بعد از انتخاب شدن به عنوان رئیس فدراسیون، وعده های آنچنانی می دهد.

بعد از ثبت نام مهدی تاج در انتخابات فدراسیون،  روزها نام و عملکردش نقل محافل بود و این بار انتشار نتیجه تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه پرده دیگری از چهره وی برداشته شد.قرار گرفتن نام وی در لیست دریافت کنندگان غیر متعارف از آن مجموعه، بار دیگر نظرها را به این علاقه‌مند و سینه چاک فوتبال جلب کرد و به دنبال آن، حضورش در تلویزیون ده‌ها و ده‌ها سؤال بدون جواب بر جای گذاشت.

وی چنان به انتخاب دوباره خود به عنوان رئیس فدراسیون مطمئن است که وعده بازگرداندن کی روش به تیم ملی را می دهد!او چرا توضیح نمی دهد که چگونه کی روش بعد از رفتن از ایران بر علیه او مصاحبه تندی کرد و تاج را باعث و بانی بیشتر اتفاقات معرفی نمود.

مگر کی روش هم مانند فلان صاحب رأی در مجمع است که هر ساعت به رنگی در آید و به افراد متعدد، وعده پشتیبانی بدهد و لاشه یک رأی را بین کاندیداهای مختلف تقسیم بکند؟

اگر تاج با آن همه افتضاح در فوتبال دوباره به عنوان رئیس فدراسیون انتخاب شود: اولا: باید فاتحه فوتبال را خواهد ثانیا: به وجود فساد و علاقه مندی به گسترش آن اعتراف کرد و ثالثا:ضرب المثل“ رو که نیست سنگ پای قزوین است“ را با آب طلا نوشت و بر سر درب فدراسیون نصب کرد.

مهم تر از هر بحثی در انتخابات فدراسیون فوتبال توجه به عملکرد کسانی است که باید با رأی آن ها فردی برای قبول مسئولیت این رشته پرطرفدار انتخاب گردد.

آن ها اگر به کسانی که در نزد مردم از کارنامه قابل قبول برخوردار نیستند رأی اعتماد بدهند و بر خلاف رأی و نظر جامعه اقدام نمایند بابد برابر مردم از رأی خود دفاع نمایند و دلایل آن را به اطلاع عموم برسانند.

اگر صلاحیت نهایی تاج و میرشاد ماجدی برای حضور در انتخابات تأیید شود چگونگی رفتار برخی ها از جمله رؤسای هیئت های استانی تماشایی خواهد بود.

برخی ها که در دوره های قبلی در ردیف عاشقان تاج قرار داشتند بعد از رفتن وی و برای این که موقعیت خود را در فوتبال از دست ندهند به آسانی در صف ارادتمندان ماجدی قرار گرفته و با این ترفند دوباره انتخاب شدند و مطمئنا با برگشت تاج، معضلی در پیش پای آن ها قرار می گیرد که به ضررشان تمام خواهدشد.

 

 

 

 




فضول باشی و کلاس پیش داوری فوتبال

هرچقدر که می خواهم از فضای فوتبال استان به دور باشم و به کار خود برسم و عطای آن را به لقایش ببخشم، اجازه نمی‌دهند.

آمارهای سوال‌برانگیز، اقدامات شبهه آمیز، اظهارنظرهای بی‌پایه، بزرگنمایی های شرم آور و به طور کلی برخی از اقدامات نه چندان سازگار با مرام و اهداف ورزش، انسان را وادار به عکس العمل می کند.

باید از این فوتبالی های دو آتشه با پیشینه درخشان در مدیریت فوتبال که الان برای فوتبال اردبیل برنامه می ریزند و ریاست می کنند و بر صندلی آن تکه می زنند، بخواهیم که زیاد به دنبال حاشیه ها و بزرگنمایی ها نروند و با همین وضع موجود که حاصلی از سال ها توان و قدرت مدیریت و توانایی اجرایی آن ها و دوستانشان می باشد اجازه بدهند با فوتبال اردبیل و وضعیت آن کنار بیاییم.

همه می دانیم با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود. مثلا نیستی که مسابقات یک رده اش که در سطح استان با حضور ۴ تیم برگزار می گردد نمی تواند برترین در کشور باشد و یا تیمی که در سال فقط سه بازی استانی انجام بدهد قادر به درخشش در رقابت های منطقه ای و کشوری نخواهد بود.

خدا پدر و مادرتان را بیامرزد و برای شما بهترین روزها و ایام را در مدیریت فوتبال رقم بزند، مخاطب را نفهم قلمداد ننمایید و بدانید که اکثر فوتبالی ها در استان اردبیل بیشتر از شماها به قواعد و اصول حاکم بر آن آگاه هستند. اگر همین بحث را با تمام وجود قبول کنیم، نمی‌توانیم برای بزرگنمایی و بازی با اعداد و ارقام و کلمات بپردازیم.

گفتم: فضول باشی توپخانه پری داری، حتما اتفاق جدیدی رخ داده که چنین به جوش آمده ای. آمار سازی فقط در فوتبال و ورزش که نیست به یک کار معمولی تبدیل شده و به آن عادت کرده ایم. باور کن اگر برای بریدن از فوتبال فکر کرده ای کار خوبی است، عملی اش بکن. برو بچسب به دیگر مواردی که در جامعه وجود دارد.

گفت: حالا تو هم برای نصیحت کردن فرصت پیدا نکن. اگر بتوانیم تا پایان سال دست فحاشان و قلدرماب ها را از فوتبال کوتاه کنیم در حقیقت بهترین و بالاترین خدمت را به آن انجام می دهیم. وقتی هتاکان و عاملان ایجاد اختلاف و چنددستگی در فوتبال شهرستان ها هر روز مورد توجه قرار گرفته و اراده‌ای برای برخورد قاطع و طرد آن ها از فوتبال دیده نشود باید هم هر روز در انتظار هتاکی و عربده کشی باشیم. به خدا فوتبال حق اش این نیست که در آن باجگیران یکه تازی بکنند.

گفتم: اعصاب خود را بی خود به هم نریز. تا فرصت طلبان نان به نرخ روز و عاشقان دیده شدن و پهلوان پنبه ها و طبل های تو خالی در ورزش و فوتبال کشور هستند شرایط نمی تواند بهتر از این باشد،پس تکلیف خودت را با خودت روشن کن.

گفت: گوش کن. به یک مورد اشاره کنم و به دنبال کار خودم بروم. مسئول کمبته داوران فوتبال استان مصاحبه کرده و با افتخار تمام از پیشرفت فوق العاده داوری استان سخن گفته و از دعوت ۹ داور اردبیلی برای حضور در کلاس پیش داوری فوتبال کشور خبر داده است. دعوت به کلاس پیش داوری یک روی سکه و قرار گرفتن در لیست نهایی قضاوت روی دیگر سکه است.

وی که مدعی است ۴ داور در کلاس پیش داوری لیگ برتر حضور داشته بفرمایند که چند نفر از آن ها در لیست نهایی قرار گرفته‌اند. بازی با اعداد و بزرگنمایی در سایه برخی از خبرها هیچ دردی از درد های فوتبال اردبیل را حل نخواهد کرد. همچنین منتظر می مانیم تا مسئول محترم در پایان کلاس پیش داوری لیگ یک و اعلام لیست نهایی اطلاع‌رسانی بکند که چند نفر از ۵داور دعوت شده در لیگ یک قضاوت می کنند.

گفتم: فضول باشی،مواظب خودت باش. این روزها بازار کسانی که می‌توانند در ورزش هارت و پورت بکنند، افزایش یافته است. مسئولین گویا نمی‌خواهند مشکلات و مصائب ورزش را ببینند و برای درمانش اقدام بکنند. خودت را بی خود درگیر قصه های تکراری پیش پا افتاده نکن. برو و فکر نان باش که خربزه آب است.

 




انتظار ورزشی ها از محمود صفری؛ احداث مجموعه ورزشی در محل کشتارگاه قدیمی

امروز هر ورزشکار و علاقه مند به ورزش وقتی از منطقه زرناس عبور می کند با مشاهده مجموعه ورزشی یادگار حضرت امام(ره) از اکبر نیکزاد، شهرداری که در دوران مسئولیتش به احداث آن اقدام کرد به نیکی یاد می کنند. و امیدواریم که با حمایت شورای شهر و همت شهردار اردبیل، ساماندهی زمین شهرداری در محل کشتارگاه سابق و تبدیل آن به یک مجموعه ورزشی با زمین چمن استاندارد عملی شود تا شورای ششم و مجموعه شهرداری و محمود صفری شهردار دوست‌داشتنی و پاک دست، یادگاری بزرگ و فراموش نشدنی برای ورزش اردبیل و فوتبال باقی بماند.

این زمین برای فوتبالی های استان خاطره انگیز و شناخته شده است. در اوایل دهه هشتاد یک زمین خاکی و یک زمین چمن طبیعی در آن محل احداث شده بود که در تمرینات تیم شهرداری مورد استفاده قرار می گرفت.

با گذشت اندک زمان، اطراف زمین چمن به تسخیر ماشین آلات فرسوده درآمد و موجودیت هر دو زمین به خطر افتاد.

در اوایل  دهه ۸۰ که شهرداری برای تمرین تیم های فوتبال باشگاه این دو  زمین فوتبال را آماده کرده بود، هواداران شهرداری و دوستداران فوتبال امیدوار بودند که شهرداری به مرور این بخش را به مجموعه قابل استفاده و آبرومند تبدیل بکند.

متاسفانه در اوایل سال ۱۳۸۶ زمین خاکی در سایه بی توجهی مسئولین وقت در اختیار سازمان همیاری شهرداری ها و بازیافت ماشین آلات قرار گرفت و این کار مقدمه‌ای برای برچیده شدن بساط زمین چمن و پیشروی آشکار خودروهای فرسوده برای تسخیر و از بین بردن زمین های فوتبال گردید.

در تیر ماه ۱۳۸۶ نگارنده این سطور مطلبی با عنوان« زمین فوتبال شهرداری اردبیل در تسخیر ماشین آلات فرسوده» منتشر کرد.

در بخشی از این مطلب آمده بود: «به هیچ وجه قصد کوبیدن کسانی که دستور واگذاری زمین های فوتبال شهرداری به بازیافت ماشین آلات را صادر کردند، نداریم اما می‌گوییم این زمین ها برای جوانان فوتبالیست عضو باشگاه شهرداری که از نان شب هم ضروری تر بوده به چه علتی که برای آماده سازی آن ها به حد کافی هزینه شده بود اینگونه رفتار کردند؟ در همان زمین خاکی نیز که برای چمن کاری، عملیات زیرسازی انجام پذیرفته بود چگونه آن هایی که موافقت نمودند تا این میادین به جای ورزش و فوتبال به بازیافت ماشین آلات اختصاص یابد عمل خود را چگونه توجیه می کنند».

«مسئولی که به ورزش اهمیت ندهد و ورزش را یکی از نیازهای اساسی جوانان و آینده‌سازان این مملکت نداند مسلما بلایی بر سر زمین ها و اماکن ورزشی گ می آورد که نمونه آن را در میادین اختصاصی فوتبال شهرداری شاهد می باشیم».

حال می گویند شورای شهر برای احیای این زمین ورزشی در بودجه سال ۱۴۰۱ اعتبار مناسبی پیش‌بینی کرده است و امید می‌رود شهردار جهادی اردبیل سر و سامان دادن به این زمین و احداث یک مجموعه ورزشی در آن را در دستور کار خود قرار بدهد.

اگر حاج محمود صفری برای به سامان رسیدن این فضا و آماده سازی زمین های تمرینی و زمین استاندارد آن اقدام کند می تواند نام خود و مجموعه تحت مدیریت اش را به عنوان مجموعه دوستدار و حامی ورزش و فوتبال در تاریخ این منطقه به ثبت برساند. انشاالله

 




رکوردی استثنایی و به یادماندنی؛ فوتبال جام حذفی استان باسه تیم

هیئت فوتبال استان از برگزاری رقابت های حذفی باشگاه های استان خبر داد.

فوتبال برای قرار گرفتن در مسیر پیشرفت، چاره‌ای جز اهمیت دادن به رقابت ها و  درگیر بودن تیم ها با مسابقات در طول سال، نداشته و ندارد‌.

وقتی خبرهای مربوط به شروع مسابقات مختلف اطلاع‌رسانی می‌شود خوشحالی و امیدوار شدن به آینده فوتبال افزایش پیدا می کند ولی کم و کیف رقابت ها و تعداد تیم های حاضر در آن در کمترین زمان ممکن، یأس را جایگزین امید می کند.

بارها یاد آوری شده است که لیگ را باید جدی گرفت و در بالا بردن کیفیت آن تلاش نمود. گفته ایم که رعایت حداقل استانداردها می تواند در به جوش آوردن دیگ لیگ موثر واقع شود.

گفته ایم که اجازه نباید داد تا لیگ به دکان دو نبشی تبدیل شود و عده‌ای معدود و شناخته شده در کنار آن  فقط به فکر  منفعت و نام و نان خویش باشند.

همه بر این اعتقاد هستند که اگر می خواهیم به فوتبال کمک کنیم و آن را در مسیر بایسته و پیشرفت قرار بدهیم باید لوازم و ابزار آن را فراهم بکنیم.

باید پذیرفت آن هایی که به لحاظ فنی و اخلاقی می توانند به فوتبال ما خدمت کنند امروز در کنار گود هستند.  به جای فراهم کردن  زمینه جولان برای افراد بله قربان گو باید منت کسانی را کشید که می توانند به مدد فوتبال بیایند و برای ده ها درد آن نسخه شفابخش بچینند.

وقتی آغاز فوتبال جام حذفی باشگاه ها به طور رسمی از سوی هیئت فوتبال استان اعلام شد به خبرهای مربوط به آن و به خصوص قرعه‌کشی و آشنایی با تیم های حاضر راغب تر شدیم.

هیئت فوتبال برای دور اول رقابت‌ها برنامه دو بازی را اعلام کرد. بگذریم از اینکه متاسفانه در برنامه منتشر شده برنامه جام حذفی تحت عنوان هفته اول قید شده بود. حتماً دوستان مستحضر هستند که در جام حذفی، هفته اول و دوم جایی ندارد و باید به جای آن از دور اول و دوم استفاده شود. فوتبال اردبیل برای خود عالمی دارد و از این قبیل کارها به دلیل خاص بودن تشکیلات آن نباید تعجب کرد.

وقتی مسئولین تیم میعاد مغان حضور در فینال جام حذفی را با خوشحالی هرچه تمام در فضای مجازی اطلاع رسانی کردند این سؤال پیش آمد که این چه جام حذفی است که شروع نشده یک پای فینال آن مشخص شده است.

قرعه کشی جام حذفی با آن حجم تبلیغ و فخر فروشی با چهار تیم انجام گرفته و مسابقات شروع نشده یکی از تیم ها انصراف داده و در نهایت جام حذفی استانی که مسئولین فوتبال آن، دم از توسعه پایدار و پیشرفت همه جانبه می زنند با سه تیم برگزار می شود.

عظمت مسابقات حذفی اردبیل موقعی به اثبات می رسد که بفهمیم تیمی بدون انجام یک بازی فینالیست شده و برای قهرمانی نیز تدارک وسیعی دیده اند تا نورافشانی در حد لالیگا انجام پذیرد و بساط باشکوه خوشحالی و فریادهای گوش خراش گسترده شده و دریایی از تبریک ها در فضای مجازی روان گردد و بزرگنمایی ها و فخرفروشی ها از رونق خاصی برخوردار شود.

از قدیم گفته اند: «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل». فوتبالی که ادعای سروری و اولی در سطح کشور دارد جام حذفی اش با شرکت ۳ تیم برگزار می‌شود.  ای کاش  حضرات ماجدی و حیدری که در جریان سفر به اردبیل جز به حرف خود و دوستانشان به حرف دیگری توجه نکردند حداقل این بار لب به سخن باز کنند و از فواید و عواقب مطلوب و یکه تازی فوتبال اردبیل بگویند و چگونگی حضور سه تیم در جام حذفی و نشانه‌های این امر در بزرگی و پیشرفت فوتبال منطقه را بازگو کرده و از نظرات کارشناسی خود دوستداران فوتبال اردبیل را مستفیض فرمایند.

به نظر می رسد حضور سه تیم در رقابت‌های حذفی فوتبال یک استان و فینالیست شدن یک تیم بدون انجام بازی رکوردی است که در سایه تلاش دوستان و مسئولین ورزش و فوتبال نصیب استان شده و مسئولین باید همت کنند تا بتوانند آن را در کتاب گینس ثبت نمایند. انشاالله.

 




چرا رفتند و چرا برمی‌گردند؟!

آنتن شبکه سه را به مدت دو ساعت در اختیار مهدی تاج قرار دادند تا وی بتواند به مظلوم‌نمایی و تبلیغ خود بپردازد و در نهایت در قبال پرونده ویلموتس و محکوم شدن فوتبال ایران و خسارت به بیت‌المال طلبکار نیزباشد.

آیا نباید به مردم واقعیت‌ها را گفت و زوایای تاریک پرونده ویلموتس و غرامت بیش‌از 186 میلیارد تومانی را روشن کرد؟ این‌که تاج بتواند بعد از آن‌همه افتضاح و حرف و حدیث و مطرح شدن به‌عنوان مسبب اصلی داخلی عقد قرارداد، نامزد ریاست فدراسیون بشود و تا دلش بخواهد در مقابل مردم به توجیه ‌بپردازد و فریب مخاطبان را در دستور کار قرار دهد، سوال‌برانگیز نیست؟

آیا نباید این سؤال را از مسئولین و دستگاه‌های نظارتی پرسید که تاج به چه علتی از ریاست فدراسیون استعفا داد و حالا به چه دلیلی برای بدست آوردن دوباره آن کمر همت بسته‌است؟

با وضعیتی که بر فوتبال ما حاکم است و با کاندیداهایی با سوابق معلوم  و رفوزه شده به‌نظر می‌رسد که این فوتبال رنگ آسایش و پیشرفت را به خود نمی‌بیند.

وقتی می‌گویند فوتبال ما دلال زده است و زمانی‌که ادعا می‌شود فساد در این رشته ورزشی به طرق و روش‌های مختلف ریشه دوانیده‌است انتظار برای روی کار آمدن مدیران سالم و برخوردار از یکسری ویژگی‌های مطلوب، بیهوده خواهد بود.

تاج در مقابل دوربین‌های تلویزیونی با زرنگی خاص خودش تلاش می‌کند وزیر ورزش دولت تدبیر و امید را در انتخاب ویلموتس متهم ردیف اول معرفی کند و خود و دوستانش در فدراسیون را تبرئه نماید.

تاج و دوستان و مدیران نخبه‌اش که هر وقت به سدی بر می‌خوردند اساسنامه و دخالت دولت در امور فدراسیون را پیش می‌کشیدند در آن مقطع چرا در قبال این رفتار وزیر وقت سکوت کردند و زیپ دهان و زبان شیرین‌شان را محکم کشیدند و مردم را در جریان اعمال نظر وزیر قرار ندادند و حالا چگونه به حرف درمی‌آید و به کمک برخی‌ها که حتماً دراین‌میان صاحب نفع‌اند از بزرگ‌ترین پرونده خسارت به بیت‌المال خود را تبرئه می‌کند.

اوضاع ‌واحوال حاکم نشان می‌دهد که تاج ها برمی‌گردند و شبکه قبلی در استان‌ها و سایر ارکان‌های فدراسیون را تقویت می‌کنند و تا یک حمله قلبی دیگر قدرت‌نمائی می‌نمایند.

گرگ‌های باران دیده عرصه فوتبال همه راه ها را رفته‌اند و به‌خوبی می‌دانند که در چه مقاطعی چه تصمیمی بگیرند و چه اقدامی بکنند. لمپن های باجگیر در کمین‌اند که زمینه را برای بازگشت افراد امتحان داده و سخت رفوزه شده هموار نمایند.

آن‌ها هدفی جز فدا کردن مصالح عمومی در پای منافع باندی و شخصی ندارند. جولان چندباره افرادی که در مقاطع مختلف از بودن در فوتبال نمره قبولی نگرفته‌اند پایه‌های اعتماد مردم را سست و لرزان می‌کند. امیدواریم که دستگاه‌های نظارتی و مسئولین مربوطه اجازه افزایش ضریب این بی اعتمادی را ندهند.

 




سنگ مفت، گنجشک مفت

میرشاد ماجدی سرپرست فدراسیون فوتبال و یکی از کاندیداهای مدعی ریاست به‌کارگیری کمک‌داور ویدیویی را برای نیم‌فصل دوم لیگ برتر بیست و دوم وعده داده‌است.

از قدیم گفته‌اند سنگ مفت، گنجشک مفت. حرف زدن که مالیات ندارد. در آستانه انتخابات، گرم کردن بازار رقابت و ارائه چهره کار بلد و کارکن از خود طبیعی‌ترین مسئله‌ای است که باید انجام شود.

لیگ بیست و دوم که چه عرض کنم به‌کارگیری این سیستم اگر در لیگ بیست و چهارم امکان‌پذیر باشد باید باز هم خدا را شکر کرد و از دست‌اندرکاران فوتبال تشکر نمود.

دوستی می‌گفت: اگر تهیه کمک‌داور ویدیویی و ورود آن به کشور از همین امروز استارت زده شود حداقل برای رسیدن به نتیجه نهایی ۱۸ ماه زمان لازم دارد. حال میرشاد ماجدی با توجه به کدام حساب و کتاب نیم فصل را وعده می‌دهد بحثی است که به‌ جز خود وی کس دیگری نمی‌تواند به آن پاسخگو باشد.

میرشاد ماجدی حرفی می‌زند که در روزهای منتهی به انتخابات فدراسیون برایش هیچ هزینه و ضرری ندارد ولی ممکن است در بالا بردن رأی انتخاباتی‌اش ثمر داشته باشد.

گذشت زمان مشت خیلی‌ها را که برای رسیدن به قدرت حرف می‌زنند و تا می‌توانند به عوام‌فریبی روی می‌آورند باز می‌کند. منتظر می‌مانیم تا اگر میرشاد ماجدی بر صندلی ریاست فدراسیون جلوس کرد، در نیم‌فصل دوم لیگ بیست ودوم  مشتاقانه در انتظار آغاز به کار کمک‌داور ویدیوئی در فوتبال کشور باشیم.

 




مهدی تاج؛ عشق خدمت!!

مهدی تاج که توسط کمیته بدوی برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال تأیید صلاحیت‌شده است گوی سبقت از همه عاشقان این رشته ربوده و برای آن نقشه‌ها کشیده و برنامه‌ها چیده‌است.

او مدعی شده‌است که اگر سکان مدیریت فوتبال را در دست بگیرد همه مشکلاتی را که در دوره قبل مدیریتش بوده مرتفع می‌کند. اگر در تاج قدرت برطرف کردن این موانع بوده پس چرا در آن موقع اقدام نکرده‌است؟

وی همچنین گفته است: فوتبال جای دوست داشتن و دوست داشته شدن است.

 تاج باید بداند که خیلی از فوتبالی‌ها او را دوست ندارند. استان‌هایی که فوتبالشان توسط دست‌نشانده های تاج و کفاشیان نابود شده است از او متنفر هستند. حالا او چگونه به خود اجازه می‌دهد، بیاید و فلسفه ببافد و از آینده روشن برای فوتبال سخن بگوید.

به‌نظر می‌رسد بهترین گزینه برای تاج و رفقایش در راستای عمل به شعار علاقه‌مندی به فوتبال، نشستن در منزل و تماشای بازی‌ها از طریق جعبه جادویی باشد.

 




نقدی بر دفاع ”قلعه‌نویی“ از قرارداد ۲۰ میلیاردی فوتبالیست‌ها؛ عدالت در مسلخ زیاده‌خواهان

در حالی امیر قلعه‌نویی روز گذشته در صحبت‌هایی از قرارداد ۲۰میلیاردی فوتبالیست ها دفاع کرد که چنین موضع گیری‌هایی سنخیتی با ژست‌های عدالت گرایانه او در سال‌های اخیر ندارد و پوشالی بودن این ادعاها را ثابت می‌کند.

به گزارش ایرنا، ژست مردمی می‌گیرند، سنگ مردم را به سینه می‌زنند اما وقتی پای عمل به میان می‌آید توخالی بودن ادعاهایشان ثابت می‌شود، مانند برخی از جماعت فوتبالی که وقتی پای پول و قراردادهای میلیاردی‌شان در میان باشد، چشم روی همه حرف‌های قبلی شان درباره عدالت می‌بندند و خودشان را بر حق می‌دانند، حتی طلبکار هم می‌شوند.

قلعه‌نویی سرمربی گل‌گهر نمونه چنین افرادی است، مربی که حرف و حدیث‌های زیادی درباره رقم نجومی قراردادش با تیم سیرجانی به گوش می‌رسد، به همین خاطر جای تعجبی ندارد که او حامی پرداخت‌های میلیاردی از بودجه دولتی به فوتبالی‌ها شود. صحبت‌های دیروز این مربی را باید در همین راستا تحلیل کرد، جایی که می‌گوید:«زمانی که در فوتبال یک میلیارد تومان دستمزد می‌گرفتید می‌رفتید با آن در خیابان ولنجک یک خانه ۲۰۰ متری می‌گرفتید این مال ۱۰ -۱۲ سال پیش است. اما اکنون بازیکن ۲۰ میلیارد دستمزد می‌گیرد اما آن خانه را نمی‌تواند بخرد.»

واکنش و موضع‌گیری برخی اهالی فوتبال نسبت به انتقادهایی که درباره قراردادهای بی‌ضابطه چند ده میلیاردی شده است را باید در همین چارچوب دید. به خصوص فوتبالی‌ها در حالی آماده شروع فصل جدید لیگ برتر می‌شوند که قرارداد بازیکنان و مربیان افزایش چند برابری داشته تا جایی که حتی یک بازیکن معمولی بدون داشتن یک بازی ملی، قراردادی نزدیک به ۲۰ میلیارد برای یک فصل امضا کرده است.

فوتبالیست‌ها و مربیان به بهانه افزایش چند برابری قیمت ارز و سایر هزینه‌ها نسبت به سال گذشته خواهان قراردادهای سه برابری شده‌اند و در این راه نکته قابل تامل نه نگفتن مدیران باشگاه‌های دولتی فوتبال به زیاده خواهی‌هایی است که از سوی برخی فوتبالیست و مربی صورت می‌گیرد تا جایی که شنیده می‌شود بازیکنی که تا سال گذشته قرارداد سیصد میلیونی داشته است، برای سال جدید خواهان سه میلیارد شده است، یک افزایش ده برابری!

البته توجیه اهالی فوتبال برای درخواست چنین رقم‌های غیرمتعارف و زیاده خواهانه‌ای این است که در همه جای دنیا، فوتبالیست‌ها گران‌ترین قراردادها را دارند و نسبت به سایر بخش‌های جامعه زندگی مرفه‌تری دارند.

این در شرایطی است که در ایران فوتبال کاملا دولتی است و به جز چند باشگاه محدود، اکثر باشگاه‌ها وابسته به بودجه دولتی هستند و قراردادهای فوتبال از بیت المال و جیب مردم پرداخت می‌شود. به نوعی می‌شود گفت که فوتبالیست‌ها و مربیان کارمندان دولتی هستند و قراردادهای آنها نیز باید تابع شرایطی باشد که بر وضعیت جامعه حاکم است.

اگر فوتبال ایران در اختیار بخش خصوصی بود نمی‌شد زیاد به ریخت و پاش‌های باشگاه‌ها برای قراردادها ایراد زیادی گرفت اما وقتی باشگاه‌های فوتبال دولتی هستند و به صورت آشکار و پنهان از بودجه دولتی و بیت المال استفاده می‌کنند، بنابراین آنها نیز باید تابع شرایط اقتصادی کشور باشند.

به همین خاطر مربی ای مانند امیر قلعه نویی و نه هیچ فوتبالی دیگر که به صورت رسمی و غیر رسمی از بیت المال و بودجه عمومی حقوق دریافت می‌کند، نمی‌تواند خواهان افزایش نامعقول رقم قراردادش شود.

حال در شرایطی که قراردادها در فوتبال بدون توجه به شرایط کشور افزایش سرسام‌آوری داشته است، بهتر است جماعت فوتبالی حداقل زبان در کام بگیرند و به جای گرفتن ژست‌های پوشالی حمایت از مردم، سرشان به شمردن صفرهای قراردادهای نجومی‌شان باشد که از جیب مردم پرداخت می‌شود!

 




معجزه هایی از جدول رده بندی لیگ برتر فوتبال استان

هیات فوتبال استان اردبیل امسال سنت شکنی کرد و یک روز بعد از پایان مسابقات (تک بازی) جدول رده بندی را اعلام نمود.

جدول اعلام شده، معجزه های متعددی دارد که به مرور به آن ها اشاره خواهد شد.

فن آوران پیشرو

فن آوران تا پایان هفته نهم، سه پیروزی با نتایج ۳بر۲ در مقابل پرسپولیس، ۳بر صفر مقابل آرشین اسپورت و۵بر صفر در مقابل آذردان داشت و از این پیروزی ها ۹ امتیاز کسب کرده بود.

این تیم دو بازی نیمه تمام و بلا تکلیف در مقابل جام جم و کشاورز مغان داشت.

باخت های این تیم در مقابل میعاد مغان ۴بر صفر، نیکان یک بر صفر و آذربایجان با نتیجه ۳بر یک بوده است.

بدون در نظر گرفتن بازی های نیمه تمام از سه پیروزی صاحب ۹امتیاز بوده با ۱۲گل زده و 10 گل خورده وتفاضل گل۲+.

در جدول منتشر شده از سوی هیات فوتبال تعداد بردهای فن آوران ۴و باخت های آن نیز ۴اعلام شده است. به عبارت دیگر از دو بازی نیمه تمام یکی را ۳بر صفر برنده و دیگری را ۳بر صفر بازنده کرده اند.

حال معلوم نیست که جام جم ویا کشاورز مغان، کدام پیروز و کدام مغلوب در نظر گرفته شده است.

کشاورز مغان

کشاورز مغان در پایان هفته نهم دو برد، 2مساوی و ۳باخت داشته است.

این تیم در مقابل میعاد یک بر صفر، آرشین اسپورت یک بر صفر و آذردان ۶بر یک  مغلوب شده ودر برابر پرسپولیس ۴ بر یک و آذربایجان 3بر صفر به پیروزی رسیده و با جام جم ۳بر۳ و نیکان۲بر۲و مساوی شده است، ۱۳ گل زده و ۱۷ گل خورده و تفاضل۴- حاصل تلاش این تیم بوده است.

در جدول هیات فوتبال استان به تعداد باخت هایش  یک باخت اضافه شده است.

این سوال در مورد کشاورز با توجه به جدول هیات فوتبال قابل طرح است که آیا کشاورز در مقابل فن آوران مغلوب اعلام شده است؟

جام‌جم بیله‌سوار

جام‌جم اگر تکلیفش از بابت اعتراض به بازی با آذربایجان مشگین‌شهر و بازی نیمه‌تمام با فناوران نوین به‌موقع اعلام می‌شد می‌توانست در قامت یک مدعی جدی قهرمانی ظاهر بشود ولی وقتی تشکیل کمیته انضباطی تا آخرین روز مسابقات به طول انجامید بلاتکلیفی و دور شدن از صدر جدول، تأثیر منفی بر روند این تیم گذاشت تا جایی‌که در آخرین روز هم در مقابل پرسپولیس با یک گل شکست را پذیرا شد.

جام‌جم تا آخرین روز رقابت‌ها ۳ پیروزی در کارنامه خود داشت ۶ بر ۰ در برابر نیکان، 5 ‌بر ۱ در برابر آرشین اسپور و 3 ‌بر صفردر مقابل آذردان، تنها باخت این تیم در مقابل آذربایجان مشگین‌شهر با نتیجه 5 ‌بر ۲ بود. در برابر میعاد صفر بر صفر و کشاورز مغان نیز  3‌بر ۳ به تساوی دست‌یافته بود.

جام‌جم با ۱۱ امتیاز در حالی به هفته نهم قدم گذاشت که اعتراض این تیم به آذربایجان برای استفاده از بازیکن غیرمجاز و بازی نیمه‌تمام با آذردان از سوی هیئت فوتبال استان تعیین تکلیف نشده  و به‌طور رسمی جهت اطلاع افکار عمومی منتشر نشده بود.

جام‌جم در دیدار پایانی در شهر نمین ۱ بر صفر به پرسپولیس باخت و ۱۱ امتیازی باقی ماند.

در جدول اعلام‌شده، جام‌جم با ۴ برد و ۲ مساوی و ۲ باخت 14 امتیازی و در مکان دوم قرار گرفته‌است.

با توجه به مطالب بخش اول در مورد بازی نیمه‌تمام فن آوران و کشاورز مغان می‌توان دریافت که جام‌جم در مقابل فناوران پیروز در نظر گرفته‌شده و مجموع امتیازهای آن به ۱۴ رسیده است.

آیا اعتراض تیم جام‌جم به بازیکن تیم آذربایجان مورد قبول واقع نشده‌است؟ جدول رده‌بندی حکم می‌کند که اعتراض جام‌جم رد شده‌است چه  اگر اعتراض آن تیم از سوی هیئت فوتبال تأیید می‌شد باید مجموع امتیازات آن به ۱۷ می‌رسید.

آذربایجان مشگین‌شهر

وضعیت جدول در آخرین روز تا به آن حد مبهم و گنگ بود که بعد از پایان هفته نهم در فضای مجازی و در برخی از گروه‌ها و کانال‌ها، آذربایجان را تیم دوم جدول رده‌بندی اعلام کردند. این تیم با توجه به جدول رده‌بندی هیئت فوتبال در رده پنجم قرار دارد با ۱۱ امتیاز.

همین جایگاه آذربایجان در جدول نشان می‌دهد که اعتراض جام‌جم در مورد این تیم مورد قبول قرار نگرفته‌است چراکه سه برد این تیم با نتایج 5‌بر ۲ و ۳ بر1 و 3 ‌بر ۲ به‌ترتیب در مقابل جام‌جم، فن آوران نوین و آذردان اردبیل به‌دست‌آمده است.

می‌توان نتیجه گرفت که:

بازی نیمه‌تمام فناوران پیشرو و کشاورز مغان 3 بر صفر به نفع فن آوران در جدول منظور شده‌است.

بازی نیمه‌تمام فناوران پیشرو و جام‌جم بیله‌سوار 3‌بر صفر به نفع جام‌جم در جدول منظور شده‌است

اعتراض تیم جام جم به آذربایجان مورد قبول واقع نشده و پیروزی آذربایجان بر جام جم تأیید شده است.

 




هیئت رئیسه فوتبالی

بالاخره نفهمیدیم که حضرات هیأت‌رئیسه فدراسیون زوار در رفته فوتبال می خواهند چه بلایی بر سر فوتبال درمانده و بیچاره‌ ما بیاورند.

فوتبال ما شده‌است مانند اهداف تیراندازی آموزشی، هر کسی که از راه می‌رسد به سویش تیری پرتاب می‌کند و می‌گذرد. دل به حالش نمی‌سوزاند و برای نجاتش برنامه‌ای نمی‌چیند و چاره‌ای نمی‌اندیشد.

باور کنیم که فوتبال ما را گناهی نیست، تقصیر از آن کسانی است که اداره امور آن را به افراد بدون کارنامه و پیشینه درخشان و روشن سپرده‌اند. با یک حساب سرانگشتی می‌توان فهمید که وزن مدیریتی و فوتبالی اعضای هیأت‌رئیسه فدراسیون که تصمیم‌گیرنده اصلی برای فوتبال این کشور می‌باشند، چقدر است.

اگر جایگاه‌ها و مسئولیت ها با حساب و کتاب و با اندازه‌گیری‌های قابل‌قبول تقسیم نشود نمی‌توان به آینده امیدوار شد و انتظار تحول در کارها و پیشرفت داشت.

به‌عنوان مثال و با همه احترامی که به شخصیت حقیقی آقایان اصولی و حیدری باید قائل شد اما لازم است پرسیده شود که این دو در کجای فوتبال این کشور قرار دارند و چه کارهای خارق‌العاده و ماندگاری در فوتبال انجام داده‌اند که اینک به تصمیم‌گیرندگان اصلی و شش‌دانگ فوتبال این مملکت تبدیل شده‌اند. وضعیت فوتبال چهارمحال‌وبختیاری و موقعیت تیم‌های آن استان در رقابت‌های مختلف، نشانی از میزان قدرت تأثیرگذاری وی در فوتبال است. امثال حیدری‌ها در هیئت‌رئیسه آمده‌اند تا به فوتبال استان‌ها سروسامان بدهند ولی از قدیم گفته‌اند: “کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی”.

فوتبال استان خراسان‌رضوی هم که حال‌وروز خودش را دارد. از کسانی که در سطح کوچکی برای فوتبال مثمرثمر نبوده‌اند انتظار درمان دردهای تمام‌نشدنی این رشته در سطح کشور را کجای دلمان بگذاریم.

به میرشاد ماجدی هم می‌توان اشاره‌ای کوتاه کرد. او در زمانی‌که سرپرست تیم خونه به خونه بابل بود، ابر و باد و مه و خورشید و فلک را برای صعود به لیگ برتر به خدمت گرفت و درنهایت موفق نشد.

حال این عزیزان دور هم جمع شده‌اند تا برای فوتبال ایران نسخه‌پیچی کنند. نسخه‌ای که پیچیده‌اند حاصلش حال ناخوش این روزهای فوتبال است. ادامه این روش و باری به هر جهت بودن و هر روز ساز جدیدی کوک کردن، تن رنجور این رشته پرطرف‌دار را بیشتر در معرض فنا و نابودی قرار می‌دهد.

حیدری‌ها و اصولی ها اگر بر توانایی های مدیریتی خودآگاهند، بهتر است قبل از برنامه‌ریزی برای فوتبال کشور، فکری به حال فوتبال استان خود بکنند.

آن ها اگر بیل زنان خوبی هستند ابتدا باغچه خودشان را بیل بزنند.