آفتاب لگن هفت دست اقدام بهموقع در فوتبال…..
نادیده گرفته شدن برخی از موارد تصریحشده در قوانین جاری فوتبال در سطح استان اردبیل یک واقعیت غمانگیز است. برای این ادعا میتوان چندین نمونه و مصداق ذکر کرد.
شاید در هیچ مقطعی از تاریخ فوتبال اردبیل چون سالهای اخیر بیتوجهی به برخی از مقررات روشن، آشکار و صریح فوتبال سابقه نداشتهاست. بارها به مواردی در این ارتباط از طرف فوتبالیها و پایگاه خبری، تحلیلی ناظر ورزش اشاره شدهاست ولی گویا کسی برای شنیدن واقعیتها و مساعدت برای برقراری عدالت و رعایت قوانین، روی خوش نشان نمیدهد.
حتی کسانی که در سایه این بیتوجهیها با ضرر و زیان مواجه شدهاند در جمعهای دوستانه از حق کشی ها، رفتارهای جانبدارانه، ادعاهای فریبنده حرف میزنند و مظلومیت خود را با صدایی بلند اعلام میکنند ولی جرئت، شهامت و بیان آنها را بهطور علنی و از طریق رسانهها پیدا نمیکنند.
این قبیل افراد خود بزرگترین ضربهها را به فوتبال استان زده و میزنند و در تاریخ، نام آنها بهعنوان کسانی که فقط در تاریکیها از حقکشیها حرف زده اند به یادگار باقی خواهد ماند.
بهعنوان مثال چرا مسئولین تیمی که به اعتراض هفته اول آن ها در دور رفت لیگ بهاصطلاح برتر تاکنون رسیدگی نشده و دیدار برگشت با آن تیم را برگزار کرده و الان هم که لیگ به ایستگاه آخر رسیده، دم فروبسته و برای رفع مشکل از مسئولین مربوطه در استان و فدراسیون استمداد نمی کنند؟ از چه میترسند و از چه واهمه دارند؟ آیا ماندن در رقابتهایی که نمونه اقداماتاش بلاتکلیف ماندن پروندههای انضباطی است برای برخیها خیلی مهم است و اهمیت دارد؟
چه معادلهای وجود دارد که آقایان در یک جلسه فوتبالی جلوس میکنند و فردی محروم از یکسال فعالیتهای فوتبالی را در جمع خود میبینند ولی سکوت اختیار کرده و به گسترش بیقانونی کمک و مساعدت میکنند و لب به تحسین و تمجید باز مینمایند؟
به چه دلیلی بازی که در دور رفت نیمهتمام مانده و در دور برگشت دیدار آن دو تیم انجامشده تا به امروز که مسابقات در آستانه به پایان رسیدن است نتیجهاش اعلام نمیشود؟ تیمهایی که در لیگ بهاصطلاح برتر استان حضور دارند آیا بهنحوی توان اعتراض و یا قدرت بیان واقعیتها را از آنها سلب کردهاند؟ آنهایی که در مجموعه هیئت فوتبال دارای پست و صاحب منصب هستند و با مشاهده این نابسامانیها لب فرومیبندند و از اجرای برنامههای ایدهآل سخن میگویند و بهراحتی یک لیوان آب خوردن واقعیتها را در زیر چکمه های مقامپرستی و زراندوزی و دنیاطلبی له میکنند فردا در پیشگاه خداوند متعال چه حرفی برای گفتن خواهند داشت؟
بهنظر میرسد با این مسائل و دیگر موارد مطروحه چون برابری ۲۸ با ۳۵ و یا یکسان بودن فوقدیپلم با کارشناسی و یا عدم لزوم استعلام از مراجع قانونی و بیتوجهی و عدم اقدام ادارهکل ورزش و جوانان و فدراسیون یا باید سکوت کرد و بر بانیان وضع موجود درود فرستاد! و یا دست به دامن مسئولینی خارج از حوزه ورزش و فوتبال شد تا شاید فرجی حاصل گردد.