بستری های کرونا در اردبیل کاهش یافت
دنیای اردبیل؛ یکصدونهمین شماره نشریه دنیای اردبیل و با بررسی مسائل مختلف فرهنگی و ورزشی استان با عناوین،“دعوت به مناظره” و شورای شهر و نه شورای شهرداری“ و … منتشر شد.
دانلود نسخه PDF d یکصدو نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل
http://donyayeardabil.ir/wp-content/uploads/2021/03/pdfjoiner_18.pdf
مطالب موجود در صفحه دوم شماره یکصدو نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل :
طالب موجود در صفحه سوم یکصدو نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل :
مطالب موجود در صفحه چهارم یکصد و نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل
*فضول باشی و ترفندهای تبلیغاتی در انتخابات شورا
مطالب موجود در صفحه پنجم یکصدو نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل
*لیگ برتر فوتبال استان؛ استعدادها و حاکمیت قانون
مطالب موجود در صفحه ششم یکصد و نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل
*طلسم احداث زمین والیبال ساحلی کشور گشوده می شود
*فرصت سوزی های خسارت بار در ورزش
مطالب موجود در صفحه هفتم یکصد و نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل
*حجم ذخیره اب سد های اردبیل 50 درصد کاهش یافت
*مطالب موجود در صفحه هشتم یکصد و نهمین شماره نشریه دنیای اردبیل
دعوت به مناظره
“اعضای شورای شهر فعلی و ادوار گذشته به جای عکس و فیلم فتوشاپی، اگر میتوانند در مناظره از عملکرد خود دفاع کنند. بنده از همه عزیزان برای مناظره دعوت میکنم”. این نوشته “دکتر محمد روحی عیسی لو” استاد دانشگاه و یکی از کاندیداهای شورای اسلامی شهر اردبیل میباشد.
وقتی بازار ارائه عملکرد در حد حرف و روی کاغذ از رونق بیشتری برخوردار میشود حضور در یک مناظره میتواند زوایای تاریک و پنهان عملکردها را روشن کند و بر افزایش سطح شناخت و آگاهی مردم از نامزدهای شورای شهر کمک شایانی بکند.
ممکن است شرایط کرونایی امکان برگزاری مناظره در یک فضای محدود و سربسته را ندهد ولی فضای مجازی و استفاده از امکانات آن، قادر است در این امر مهم و تأثیرگذار نقش مثبتی ایفا نماید.
افرادی که در چهار و یا هشت سال گذشته با رأی مردم به شورا راه یافته و اینک عزمشان را برای رسیدن به صندلی شورای ششم جزم کردهاند، بیایند و با بیان گوشههایی از خدمات انجام گرفته از عملکردشان دفاع نمایند و بر حقانیت و کارآیی خود مهر تأیید بزنند.
شورای پنجم و اعضای آن بهتر است در پایان دوره مأموریت، آماری از عملکرد ارایه بدهند و کامیابیها و فعالیتهای مثبت انجام شده در شاخصهایی که بر اساس قانون جزء وظایف شورا میباشد در اختیار افکار عمومی قرار بدهند.
حسن این کار آنجاست که حداقل مردم از این که در چهار سال گذشته منتخبان آنها چه کردهاند اطلاعات کافی به دست میآورند. مردم با واقعیتهای شورا روبرو میشوند و به درستی میفهمند که شورای شهر آنها به مفهوم واقعی شورا بوده و یا شورای شهرداری بودهاند.
معمولا رسم بر این است که در پایان دوره مسئولیت دولت و مجلس و … بر ارایه عملکردها تأکید کرده و اصرار میکنند ولی کمتر به کارها و اقدامات بر زمین مانده و انجام نشده اشاره میشود.
چه اشکالی دارد که اعضای شورای شهر اردبیل این بار سنت شکنی بکنند و از کارهایی که باید انجام میشد و به سر منزل مقصود نرسیده است، سخن بگویند. این حق طبیعی مردم است که با موانع موجود بر سر وظایف اعضای شورا آشنا بشوند و با کنار هم قرار دادن همه اطلاعات و واقعیتها شناخت کافی از منتخبان و میزان کارایی و قدرت اجرایی آنها به دست آورند.
آنهایی که خود را نفر اول شورا قلمداد کرده و خود را حامی مردم و در خدمت جامعه میشمارند، شفافسازی نمایند و مواردی را که در شورا و به نفع مردم احقاق حق کردهاند به اطلاع همه برسانند.
هنوز از خیلی کارهایی که باید در شورای پنجم محقق میشد خبری نیست. شهامت بیان و ذکر آنها را داشته باشیم و از رایزنیهای پشت پرده و اقدامات چند جانبه و دوستیهای خاله خرسه و سینه زدنهای روزانه در زیر لوای موضوعات و مختلف و احیانا ترجیح دادن منافع جامعه به منافع باندی و گروهی سخن گفته و در مقابل رأی مردم و انتظار به حق آنها درست و اصولی رفتار نمائیم.
شورای شهر و نه شورای شهرداری
امیدواریم هآنهایی که برای رقابت در انتخابات شورای شهر اردبیل پیشقدم شدهاند اولا با قوانین و وظایف شورا آشنا بشوند و ثانیا منّت دار و سرسپرده افراد خاص و باندهای حاکم و یا باندهای در شرف تشکیل نباشند.
وقتی نامزدی قبل از راهیابی به شورا، استقلال خود را در معرض فروش قرار میدهد و به بهانه پشتیبانی گروهها، باندها و جناحها، فکر و اندیشه و رأی و اعتماد مردم را در زد و بندهای پشت پرده به حراج میگذارد و نیامده مهر نوکری و آلت دستی به پیشانیاش میخورد، چگونه میخواهد به وعدههای دوران انتخابات عمل بکند و از امانت بزرگ و پرمسئولیتی چون رأی مردم محافظت نماید.
در پنج دوره گذشته، اعضای شورای شهر تا چه حد به وظایف قانونی خود عمل کردهاند؟ پایبندیشان به سوگندی که خوردهاند تا چه درصدی بوده است؟ آیا بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارساییهای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، اقتصادی و رفاهی از وظایف اصلی شورا به شمار نمیرود؟ مجموعه شورای شهر در عمل به این وظایف چه گامهای اساسی و تأثیرگذار برداشتهاند؟
مشکل عمدهای که در دورههای قبلی، شورای ما را از مسیر اصلی و صحیح منحرف کرده است، عدم پایبندی به موارد ذکر شده در قانون است. مردم وقتی با شور و شوق و با امیدواری به تغییر ساختار شهر به پای صندوقهای رأی میروند، انتظار دارند، اعضای شورا تا آخرین دقایق دوران مسئولیت بر عهد و پیمان پایبند باشند و آن را با هیچ چیز دیگر معامله نکنند. به عبارت دیگر شورا به معنای واقعی شورای شهر باشد نه شورای شهرداری.
برای این بحث از شورای پنجم میتوان نمونههای متعددی ذکر کرد. در چهار سال گذشته در صحن شورا، سؤالهایی که از شهردار شده و یا تذکراتی که دادهاند چه نتایجی به دنبال داشته است؟ مگر غیر از این است که بیشتر و احیانا همه آنها بینتیجه بوده است؟ و یا در جریان ماندن و رفتن شهردار و داستان رأی گیریها، چه سناریوهایی نوشته شده وچه نقشههایی به مورد اجرا درآمده است؟ در آن جلسه حساسی که همه در انتظار تصمیمگیری قاطع و به نفع مردم بودند آن نمایندهای که در حال پوست کندن سیب همه را به تمسخر میگیرد و میگوید قصد از حضور امروز در جلسه چه بوده است؟ آیا چنین اتفاقات در شورا دردآور نیست؟
این روزها با نزدیک شدن به موسم انتخابات، حرف و حدیث زیاد در رابطه با تشکیل تیمهای مختلف برای در دست گرفتن اکثریت شورا مطرح میباشد. از نمایندگان مجلس، احزاب و تشکلهای سیاسی و شهردار اردبیل در ردیف تشکیل دهندگان تیمها و گروهها برای به دست آوردن رأی اکثریت مردم و تصاحب تعداد بیشتری از صندلیهای شورا نام برده میشود.
البته پذیرش این شایعات و به خصوص در ارتباط با شهردار سخت است. چرا که در این ایام که فصل کاری است شهردار برای سر و سامان دادن به وضعیت پروژهها باید تلاش بیشتری داشته باشد و همه نیروهایش را در این مسیر متمرکز بکند. فکر کردن برای بقاء در مسئولیتها و قربانی کردن حقایق و واقعیتها در پای منافع شخصی و باندی و گروهی بزرگترین خیانت به امروز و فردای جامعه میباشد.
البته باز امیدورایم که این قبیل شایعات فقط در حد شایعه باشد و اجازه بدهند مردم در آرامش نسبت به انتخاب افراد اصلح به امید ایجاد تغییرات لازم در مجموعه تحت پوشش شورا و انجام وظایف و عمل به قانون اقدام نمایند. اگر چنین امری تحقق پیدا بکند بدون شک شورای ما به عنوان یک شورای نمونه اعلام موجودیت میکند و نامگذاریاش به “شورای شهرداری“ غیر ممکن می شود. انشااله
مدالهایی که به تاریخ پیوست، دستان خالی ورزش اردبیل در المپیک توکیو
68 روز دیگر بازیهای المپیک 2020 در توکیو برگزار میشود. با توجه به شیوع بیماری کووید19 و درگیری همه کشورهای جهان با ویروس کرونا هر لحظه باید انتظار دریافت خبر جدید از این رویداد بزرگ ورزشی دنیا بود. همه دوستداران ورزش علاقهمندند که با درایت برگزارکنندگان و با رعایت پروتکلهای بهداشتی این رویداد در روز موعود افتتاح و به طور مطلوب تا آخرین روز ادامه داشته باشد.
بر اساس اعلام کمیته ملی المپیک تاکنون اعزام 60 ورزشکار ایرانی به این رقابتها قطعی شده است و انتظار میرود تا وقت مقرر تعداد دیگری نیز جواز حضور در المپیک را به دست آورند.
در المپیک 2016 ریو، کاروان جمهوری اسلامی ایران متشکل از 63 ورزشکار از 19 استان کشور بود. در این رقابتها استانهای اردبیل، خراسان شمالی، سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، کردستان، کهکیلویه و بویر احمد، گیلان، مرکزی، هرمزگان و یزد فاقد ورزشکار اعزامی بودند.
در المپیک 2012 دو ورزشگاه اردبیلی عضو تیم ملی وزنهبرداری یک مدال طلا و یک مدال نقره به دست آوردند. بعد از لندن کفگیر ورزش اردبیل به ته دیگ خورده و در دو المپیک ریو و توکیو، استان اردبیل با دستانی خالی به آینده چشم دوخته است.
اردبیل در تاریخ المپیکهای برگزار شده سه مدال طلا و یک مدال نقره تصاحب کرده است. تمامی این مدالها در رشته وزنهبرداری نصیب ورزش منطقه شده است. حسین رضازاده دو مدال طلا در المپیکهای آتن و سیدنی و سعید محمدپور مدال طلای المپیک 2012 لندن و سجاد انوشیروانی نیز مدال نقره 2012 را به دست آوردهاند.
ورزش اردبیل با ادعاهای زیاد و آمارهای خیریکننده وقتی در بالاترین سطح رقابتهای ورزشی نمیتواند نمایندهای داشته باشد آیا با علامت سؤال بزرگی روبرو نمیشود؟
هنوز از یادها نرفته است که موفقیت ورزشکاران وزنه بردار اردبیل در صحنه المپیک چه شور و حالی را در بین مردم و جوانان و نوجوانان منطقه ایجاد میکرد و چگونه از فردای رقابتها بر میزان استقبال نوجوانان و جوانان از این رشته ورزشی افزوده میشد پس چرا و چگونه وزنهبرداری استان در تربیت جوانان و پرورش پشتوانههای مقتدر برای قهرمانان و بزرگان وزنهبرداری دنیا موفق عمل نکردند و چرا دوره سکوت و عدم موفقیت بر آن سایه افکنده است؟
در 9 سال گذشته و به خصوص بعد از المپیک لندن و ریو، جلسات مختلف برگزار شد و مصاحبههای متعدد انجام پذیرفت و دست اندرکاران ورزش از برنامهریزی برای به دست آوردن جایگاه استان در المپیک خبر دادند. متأسفانه المپیک ریو و به خصوص المپیک توکیو و معرفی نفرات اعزامی به آن نشان داد که در سالهای اخیر هر حرفی که در این ارتباط زده شده شعاری بیش نبوده است.
نتایج به دست آمده در المپیادهای برگزار شده و شکست و ناکامی ورزشکاران و تیمهای ورزشی استان بر واقعیتهای ورزش تأکید میکرد اما سعی میشد با دلایل پیش پا افتاده و من درآوردی، وضعیت موجود توجیه گردد و وعده موفقیت در سالهای آینده داده شود.
وقتی در المپیاد استعدادهای ورزشی سال 97 ناکامی ورزش استان در معرض دید همه قرار گرفت و ردههای پائین جدول سطح پراکندگی شناسایی استعدادهای برتر ورزش کشور به استان اردبیل اختصاص یافت، فاصله میان حرف تا عمل در ورزش اردبیل مشخص گردید و چهره واقعی ورزش و شعاردهندگان در هیئتهای ورزشی برای همه علاقهمندان روشن شد.
بارها گفته شده که در ورزش نتایج به دست آمده در میادین رقابت میتواند میزان موفقیت و یا عدم موفقیت در این عرصه را مشخص بکند. آمارهای ساختگی و دم از پیشرفت و توسعه زدن، ملاکی برای اثبات کارایی و برآیند فعالیتهای انجام یافته در هیئتهای ورزشی نبوده و نخواهد بود.
ورزش اردبیل وقتی میتواند ادعای موفقیت، پیشرفت و توسعه داشته باشد که بتواند تعداد قابل توجهی ملی پوش در رشتههای مختلف داشته باشد. هیئتهای ورزشی موقعی مدعی برتری در کشور خواهند شد که قادر به کسب نتایج در میادین مختلف و بالا رفتن ورزشکارانش از سکوهای قهرمانی باشند. ورزشی که از سال 2012 تاکنون نتواند یک ورزشکار در قالب تیمهای اعزامی به المپیک داشته باشد بر کدام ویژگی باید افتخار نماید.
وقتی در بهمن ماه سال 97 نتایج به دست آمده در المپیاد زیر 16 سال نگرانی هرچه بیشتر جامعه ورزش اردبیل را موجب شد با تشکیل جلسات مختلف خبر از بررسی علل ناکامیها دادند ولی تاکنون کسی از خروجی آن جلسات و راهکارهای ارائه شده و عمل به آنها خبری نداده است. آیا با این گونه رفتارها باید همچنان حضور ورزشکاران اردبیلی در جمع اعزامیهای المپیک را خواستار شد؟
با وضعیتی که ورزش اردبیل با آن روبروست باید اعتراف کرد که مدالهای به دست آمده توسط ورزشکاران استان در المپیکها به تاریخ پیوسته و تکرار آنها به این زودیها امکانپذیر نخواهد بود.
ورزش اردبیل برای دست یافتن به موقعیتهای مناسب نیاز به برنامهریزی و اقدام مناسب و خدمت بیمنت دارد. تا زمانی که مسئولین و دست اندرکاران هیئتهای ورزشی پشتوانهسازی را از اهداف اصلی قلمداد نکنند و با برنامههای کوتاه مدت و دراز مدت نقشه راه آینده رشتهها را مشخص ننمایند، شعار و عوام فریبی را از کارهای روزمره حذف نکنند، دل به روزمرگیها نبندند و امور هیئت را به اهلشان نسپارند امکان تغییر در روند آن غیر ممکن خواهد شد.
استانی که ورزشکارانش در سالهای نه چندان دور پیام آور شادی، افتخار، سربلندی و سرافرازی برای ایران اسلامی بودند این روزها قادر به معرفی یک نفر در جمع 60 نفر منتخب اعزامی به المپیک نمیباشد و متأسفانه در این وضعیت، هستند افرادی که رشتههای ورزشی تحت مدیریت خود را سرآمد، تأثیرگذار، افتخارآفرین، بیرقیب و دارای جایگاه در سطح کشور میدانند. به این قبیل افراد باید تندیس و مدال قهرمانی عرصه شعار، آمارهای ساختگی و خودمحوری اعطا نمود.
نظرسنجی ۵۰۰ هزار تومانی
کاندیداهایی که در دام گسترده برخی از کانالهای فعال در فضای مجازی گرفتار میشوند و فریب تبلیغات پوچ و بیاساس را میخورند، بزرگترین عامل برای برهم زدن فضای مطلوب تبلیغات و استفاده بهینه مردم از ظرفیت این فضا برای برگزاری انتخابات پرشور محسوب میشوند.
کاندیدایی ادعا کرده است که با راهیابی به مرحله پایانی نظرسنجی یکی از کانالها، با درخواست پانصد هزار تومانی ادمین کانال برای ادامه حضور در نظرسنجی مواجه شده است. عجب مغازه دو نبشی، چه عرض کنم عجب مغازه لاکچری چند نبش خوش خط و خالی.
و یا ادمین یکی از کانالها تعریف میکرد که در تماس با هر نامزدی جهت دریافت رزومه، سؤال میکنند که چقدر باید بپردازیم. و وقتی میگوییم صفحه ما پولی نیست در کمال تعجب میگویند، مگر چنین بحثی ممکن است که بدون دریافت هزینه تبلیغ بکنید؟
کاندیداها با پرداخت پولهای بیحساب با یک تعریف و تمجید و پست رنگی، از خود بیخود میشوند و در ظلم به فضای رسانهای استان پیشقدم میشوند. فضای مجازی و قدرت تأثیر آن بر رأی اکثریت مردم تا چه حدی است که شایسته این همه پرداختها و نابسامانیها باشد؟
نامزدهای شورا در گسترش یک رویه غلط سینه سپر نکنند و به نظرسنجیهای غیر واقعی و تعداد بازدیدهای منحرف کننده و تبلیغات دروغ دل نبندند. زمینه راهیابی به شورا را کارنامه، عملکرد و پایبندی به نظام و اطاعت از قوانین و مقررات تعیین میکنند. اگر کانالها میتوانستند در این را تأثیر گذار باشند، گردانندگان آنها که جلوتر از همه، کاندیدا میشدند.
چه ضرب المثل زیبایی:
کل اگر طبیب بودی
سر خود دوا نمودی
فضول باشی و ترفندهای تبلیغاتی در انتخابات شورا
فضول باشی کمتر به سیاست دل میبندد و اکثرا از سیاسیون دوری میکند و دوست ندارد در حیطه و حوزه مسئولیت آنها سخنی بگوید و اظهار نظری بکند.
او معتقد است که وقتی به ورزش “یا علی” گفته است باید تا جان دارد در راه قولی که داده ثابت قدم باشد و به این دلیل است که فکر و ذکر و کارش شده ورزش.
وقتی برای من از انتخابات شورا سخن گفت، تعجب کردم و گفتم تو را چه به سیاست؟ آیا فلسفه وجودی شورا را میدانی؟ آیا با وظایف شورا کوچکترین آشنایی داری؟ سرِ کارمان نگذار، برو به فکر سوژههای جدید در ورزش استان باشد و کار شورا و شورائیان را به اهلش بسپار.
فضول باشی نگاه تندی به من کرد و گفت: چرا ناراحتی؟ گناه که نمیکنم. یک بار هم شده میخواهم در مورد کاندیداهای شورای شهر حرف بزنم. چنین بکنم جرمی مرتکب میشوم؟ وقتی همه شهر در ارتباط با ورزش اظهار نظر میکنند و خود را در این عرصه کارشناس میدانند و مدام در حوزه تخصصی ما دخالت کرده و یکه تازی میکنند ما نمی توانیم برای آنها یکی دو کلمه سخن بگوییم؟
گفتم: چرا جوش میآوری؟ با زبان روزه برای تو عصبانی شدن خوب نیست. حوصله داشته باش. راست میگویی به عنوان یک شهروند که میخواهد در پایان خرداد ماه در پای صندوقهای رأی حاضر بشود، حق داری نظرت را بگویی، ما سرا پا گوش هستیم هر چه میخواهد دل تنگت بگو.
گفت: خدا را شکر، خوشحالم که تأییدم کردی، کاش من هم کاندیدا میشدم، میتوانستم نظر خیلیها چون تو را جلب بکنم ولی چه کنم، بسوزه پدر بیپولی که ما را نقره داغ کرد و افسرده نمود.
به او گفتم قرار نشد ناله سر بدهی و از بد روزگار ناله بکنی. بگو چرا به شورا و کاندیداهای آن حساس شدهای. خیالت راحت، از قدیم گفتهاند: هر کسی را بهر کاری ساختهاند. اگر تو یکی برای شورا انتخاب بشوی توان و عرضه اداره امور را نخواهی داشت. بچسب به شغل خودت و راهی را که در پیش گرفتهای ادامه بده.
فضول باشی گفت: ارواح همشیره ابوی محترمتان، این سیاست شماست که میخواهید من را در یک چارچوب محدود بکنید و از دیگر نعمتهای موجود در جامعه محرومم نمایید. گوش کن بگویم تا ببینی چه کارهایی که در دنیای انتخابات اتفاق نمیافتد.
دستهایش را محکم به هم کوبید و ادامه داد: این روزها بازار کانالهای فعال در عرصه انتخابات شورا غوغا میکنند. هر کسی که صبح زود از خواب بیدار میشود کانالی را راه اندازی کرده و رو به سوی ستاد نامزدها میگذارد. از خود و کانال و هوادارانش قصیدهها میخواند و تعریفها میکند و در نهایت نظر آنها را برای عقد قرارداد و پرداخت مبلغ قابل توجه برای تبلیغ جلب میکند. عکسهای رنگی در کنار متنهای کیلویی منتشر میکند و از تأثیرگذاری در روند انتخابات سخنها میگوید.
به او گفتم: مگر چیز جدیدی کشف کردهای آقای نابغه! این چنین روشی از سالها قبل مرسوم بوده و آدمهای ضعیف و بدون پایگاه اجتماعی و علاقهمند به مطرح شدن از این کارها زیاد انجام میدهند.
گفت: عجله نکن، بقیهاش جالبه، همینها که برای تبلیغ از کاندیداها کارتهای هدیه گرفتهاند به راه اندازی کانالهای جعلی نیز اقدام میکنند و همان نامزدها را مورد انتقاد قرار داده و میهمان حملات شدیدی میکنند.
گفتم: جانِ من این چه حرفیه که میزنی، چرا باید بر علیه نامزدی که ازش هدیه گرفتهاند، اقدام بکنند؟
فضول باشی خنده تلخی کرد و گفت: خوب این حرفم را گوش کن. وقتی به زیارت نامزد میروند تنها راه خنثی کردن حملات کانالهای ناشناس را پرداختن بیشتر و تعریف و تمجید در کانال خود میدانند و شرط آن را شل کردن سر کیسه توسط کاندیدا تلقی میکنند. یعنی آنها هم “از توبره میخورند و هم از آخور”.
وی ادامه داد: آیا زجر آور نیست که با این ترفندها و پولهای بیحساب خرج کردنها و ریخت و پاشها میخواهند بروند شورا و آنگاه به مردم خدمت بکنند؟ باورش خیلی سخت است و شنیدن چنین روایاتی سختتر و طاقت فرساتر.
به او گفتم: فضول باشی، به این قبیل قضایای ورود نکن. در این کارها به جز کاندیداهایی که به این ذلتها تن میدهند کس دیگری مقصر نیست. به تو چه ربطی دارد. دارندگی و برازندگی، پول دارند، خوب هم دارند و میخواهند خرج بکنند. تو چرا دل درد میگیری. زبانت را گاز بگیر و به پر و بال کانالها مپیچ. خودت که التفات داری، زبان سرخ سر سبز می دهد به باد. احتیاط کن.
گر جانت به کار است نگهدار زبان را
جانست و زبان است و زبان دشمن جان است
لیگ برتر فوتبال استان؛ استعدادها و حاکمیت قانون
وجود استعدادهای ناب و عشق به کار در فوتبال استان اردبیل یک امر ثابت شده است. درخشش جوانان اردبیلی در تیمهای مختلف، دلیلی قاطع بر این ادعا بوده و در این باره کمتر کسی میتواند شک و تردید داشته باشد.
اما چرا با وجود برخورداری از نیروی انسانی لایق و مهرههای تأثیرگذار، فوتبال ما نمیتواند در رقابتهای مختلف و در مستطیل سبز خودی نشان بدهد و نتایج قابل قبولی به دست آورد؟
اینکه مدام بگوئیم در مسیر پیشرفت قرار گرفتهایم و فریاد بر آوریم که منطقه سرشار از جوانهای مستعد است و حرف از جایگاه مطلوب در سطح کشور بزنیم آیا دردی از دردهای فوتبال ما درمان میشود؟ اگر واقعا فوتبال ما از این ویژگیها برخوردار است پس چرا نمیتوانیم از این داشتههای خود در رقابتها بهره برده و فوتبالمان را از آن چه هست ارتقاءبدهیم.
ناهمخوانی میان حرفها و ادعاها و عمل ما در صحنه فوتبال یکی از مشکلات موجود است. مشکلی که آسیب زیادی به این رشته پرطرفدار زده و آن را از جایگاهی که باید باشد، دور کرده است.
توجه به قانون و مقررات موجود و پایبندی به اجرای آن بدون دخالت دادن احساسات و وابستگیها، ایستادگی در مقابل زورگویان و اجرای عدالت در همه حال، پشتوانهای برای دلگرمی جامعه فوتبال و انگیزهای برای فعالیت بیشتر جهت رسیدن به اهداف پیشبینی شده میتواند باشد.
مسابقات ضامن پیشرفت
بزرگترین عامل برای پیشرفت رشتههای مختلف ورزشی، برگزاری مسابقات در ردههای مختلف و اهمیت دادن به این مقوله میباشد.
هر دوره مسابقه حتی اگر در پائینترین سطح از نظر کیفیت برگزار شود مستلزم هزینه، سختی و دوندگی است. عقل سلیم حکم میکند که اگر قرار است برای یک رویداد، انرژی صرف شود، استفاده از تمام ظرفیتها و امکانات برای بهتر برگزار شدن و کاستن از حاشیهها و کم کردن اما واگرها مورد توجه قرار بگیرد.
در مسابقاتی که برگزار میشود هرچقدر آشفتگی، بینظمی و بیتوجهی به قانون و مقررات مشاهده شود به همان اندازه و بیشتر، از اهمیت، تأثیرگذاری، عظمت و جایگاه آن کاسته میشود.
اگر برای یک دوره رقابت، ابزار و امکانات مورد نیاز فراهم نشود و مسئولیتها جدی گرفته نشوند و عزمها برای برگزاری آبرومندانه، قدرتمندانه و مقتدرانه جزم نگردد به خروجی مثبت رقابتها نباید چشم دوخت و امیدوار شد.
لیگ برتر استان
رقابتهای لیگ برتر فوتبال به عنوان بالاترین سطح رقابتها در هر منطقه و شهر و استان و کشور ما، جایگاه خاص داشته و به طور کلی آئینه تمام نمائی از فوتبال هر منطقه محسوب میشود.
برگزاری پرشور، آبرومندانه و قانونمدارانه لیگ برتر فوتبال نشان دهنده اوج هنر مدیریت برگزار کنندگان و ترسیم کننده حال و روز واقعی فوتبال در هر منطقه است. با توجه به این خصوصیات است که در سالهای اخیر مدام از طرف ما به این مسئله اشاره شده و بر اهمیت دادن به رقابتهای لیگ برتر و جلوگیری از هرگونه خدشه به جایگاه آن تأکید شده است.
اینکه تا چه حدی خواسته و گفتهها مورد عنایت قرار گرفته و یا مغرضانه و غضب آلود و در راستای تأمین منافع شخصی تلقی گردیده بحثی است که پرداختن به آن فرصت دیگری را طلب میکند.
محدودیتهای کرونایی وسیله و بهانهای برای تعطیلات رقابتهای لیگ برتر فوتبال استان در سال 98 شد و امسال با توجه به نامه شماره158/00/270 مورخه11/2/1400 هیئت فوتبال قرار است در روزهای اخیر کار ثبت نام تیمها و تشکیل مدارک انجام پذیرد و به مرور نسبت به شروع رقابتها اقدام شود.
اجرای قانون
انتظار میرود امسال برای اجرای قانون و عدالت، ارادهای در بین مسئولان مربوطه به وجود آید و از همان گام اول توجه به قانون و رعایت بیطرفی و استفاده صحیح و بهینه از داشتههای موجود عملی گردد.
اگر لیگ برتر فوتبال استان ردبیل از شیوه مرسوم تبعیت نمیکند و در آن مفاهیم جدیدی توسط استان خلق و تعریف شده است چرا باید افکار عمومی از آن بیاطلاع باشند. رقابتهایی با نام لیگ برتر اگر بحثی به نام سقوط و صعود از لیگ دسته یک نداشته باشد و تیمهای شرکت کننده سلیقهای انتخاب شوند و یا به عبارتی سادهتر حضور یا عدم حضور در لیگ برتر “شیر تو شیر” باشد و یا ورود و خروج از آن بمانند دروازه شهری بدون نگهبان و مقررات باشد و خلاصه ورود به آن آزاد و خروج بدون کوچکترین مانع انجام پذیرد، اطلاق عنوان لیگ برتر به آن از چه اصولی تبعیت میکند؟ اگر رقابتهای فوتبال استان در بالاترین سطح و در چارچوب قوانین و مقررات و عرف موجود قرار نگیرد و صرفا کاری برای پر کردن رزومه و عمل به برنامه ارائه شده باشد، تغییر مؤثری در حال و وضع فوتبال انتظاری بیهوده خواهد بود.
رعایت اصول
رعایت اصول در برگزاری مسابقاتی چون لیگ برتر به معنی و مفهوم حرکت در مسیر رضایتبخش میباشد. مسیری که حتما مورد قبول جریانات مزاحم و آویزان و منفعت جو در فوتبال نمیباشد. اگر میخواهیم فوتبال ما سر و سامان بگیرد و از دامنه نابسامانیهای موجود کاسته شود از همین فصل جاری قدمی محکم و قاطع برای اصلاح روند لیگ برتر، حضور تیمها و چگونگی برگزاری آن برداریم و در قبال منفعت جویانِ انگل مآب ایستادگی کنیم و رقابتهای لیگ برتر را در مسیر درست و اصولیاش قرار بدهیم. اگر چنین کاری صورت بگیرد مطمئنا فوتبال ما ضرر نخواهد کرد و برای آینده امیدوار خواهد شد.
تیمهای لیگ برتری
اگر در لیگ برتر استان بحثی به نام سقوط وجود نداشته باشد باید چون فصل گذشته 10 تیم در رقابتها حاضر باشند. روایت میکنند نخبگان اردبیل با نامه کمیته انضباطی فدراسیون باید در لیگ یک استان برای صعود به لیگ برتر بجنگد. اما شنیده میشود که میخواهند تیمهای دیگری را هم به آن اضافه کنند. اگر چنین شود امیدواری برای بهبود اوضاع و رعایت قانون، مقررات و عرف و همه گفتههای ما در این مطلب باد هوا خواهد شد. والسلام.
فرصت سوزیهای خسارت بار در ورزش
پیشرفت ورزش استان اردبیل و دستیابی به نقطه اوج و افتخار آفرینt آرزوی همه علاقهمندان و هواداران میباشد.
هر کسی که قدمی در راه اعتلای ورزش منطقه بر دارد و صادقانه به آن خدمت نماید و پشت حرفها و اقداماتش هدف و نقشه دیگری نداشته باشد، نامش به خوبی در دفتر خاطرات دوستداران به یادگار میماند.
بحث مهم در راهی که به موفقیت ختم میشود غنیمت انگاشتن فرصتهای به دست آمده است. غفلتها به هر دلیل و علتی به ورزش ما ضرر و آسیب قابل توجه در طول تاریخ وارد کرده است.
هر کسی که در ورزش فعال بوده معتقد است در نقطهای که الان قرار داریم حق و لیاقت ورزش اردبیل نیست و به تعبیری دیگر فرسنگها با آنجا که باید میبودیم، فاصله وجود دارد.
چرا و به چه دلیل تاکنون ورزش استان در مسیر شکوفایی و رستگاری قرار نگرفته است؟ به چه دلیل بیشتر در باد موفقیتها خوابیده و به فردای رشتههای ورزشی فکر نشده است؟ رقابتهای داخلیِ مجموعههای مدیریتی رشتهها و تقابلهای بیدلیل و لجاجتها در ممانعت از برداشته شدن گامهای رو به جلو چه نقشی در عدم موفقیت ها می توانند داشته باشند؟
برای این ادعا میتوان مثالها و نمونههای بسیاری برشمرد. گاهی لجاجتها و تقابلها، انرژی بسیاری از دست اندرکاران رشتههای ورزشی را هدر میدهد. حرکتهای منفعت طلبانه، گروکشیها و ایجاد دست اندازهای متوالی و عمیق بر سر راه فعالیتها، فرصت سوز و خسارت بار هستند.
چندی پیش بود که مجمع انتخاباتی هیئت کونگ فو استان به یکی از ورزشکاران رأی اعتماد داد. به جای ایجاد فضای همدلی و همکاری و فراهم کردن زمینه مناسب برای ایجاد تحول در حرکت رو به جلو از فردای مجمع، کاندیدای شکست خورده بنای اعتراض و تشکیک در روند انتخابات را مطرح کرد و ماهها و روزها انرژی دست اندرکاران به جای برنامهریزی و ترسیم نقشه راه، صرف اثبات حقانیت مجمع و سلامت انتخابات شد.
مثال دیگر مجمع هیئت تیراندازی با کمان است. با گذشت نزدیک به شش ماه از برگزاری مجمع انتخاباتی، همچنان اعتراضها به نتیجه مجمع ادامه دارد. ناخواسته فدراسیون، اداره کل و هیئت با مسئلهای درگیر شدهاند که مدتها فرصت و ذهن و رمق مسئولان مربوطه به عمل و عکس العمل طرفین اختصاص مییابد.
به جای اعتراضهای کلیشهای و رفتارهای ناشی از عدم تحمل واقعیتها، چه خوب بود که به خاطر ورزش همه در کنار هم قرار بگیرند، مقابل عقب گردها ایستادگی نمایند، عملکرد هیئت را بهبود بخشند و برای نسل آینده نمونهای از همدلی و حرکت جمعی برای رسیدن به هدف را به نمایش بگذارند.
همین رفتارها، بیتوجهیها، خودمحوریها، ترجیح دادن منافع شخصی و باندی به مصلحت ورزش موجب میشود که هر روز بیشتر از روزهای قبل از تعداد ملی پوشان ما در رشتههای مختلف ورزشی کاسته شود.
باز میتوان به نمونه دیگری اشاره کرد. سالها وزنهبرداری ایران، آسیا و جهان روی کاکل قهرمانان اردبیل چرخیده است. مدتها وزنه برداران اردبیلی بر دسته سنگین وزن وزنهبرداری جهان حکومت کردهاند. بعد از حاج حسین رضازاده، سجاد انوشیروانی و به دنبال وی سعید علی حسینی یکه تازی کردند و حالا با تأسف بیشتر، برای آنها جانشینی نمیتوان معرفی کرد.
کسی منکر استعدادها و استحقاقها و لیافتهای جوانان اردبیلی در ورزش نیست. سابقه ورزش توقع علاقهمندان از قهرمانان را بیشتر میکند ولی متأسفانه بیشتر رشتههای ورزشی از پشتوانه لازم بی بهره شدهاند.
ضرب المثلی است که میگوید: “دوشانا دئیر قاچ، تازیا دئیر توت”. برخیها برای اینکه برای خود حاشیه امنی ایجاد بکنند و هر دو طرف درگیری را حفظ بکنند، رفتارشان تشدید کننده سوء تفاهمات و شعله ور کردن اختلافات است. وقتی گلایهای پیش میآید به جای پایان دادن به آن و موضعگیری مشخص در دفاع از حق و حقیقت با زرنگی خاص به تحریک طرفین درگیر میپردازند و در نهایت بساط آرامش از برخی از رشتهها را بر میچینند و بر حاشیهها دامن میزنند.
ورزش و ادامه روند رو به رشد آن جز در سایه صداقت، یک رنگی و راست گویی امکان پذیر نمیشود. ورزش را باید از دام اختلافات نجات داد. منّیتهایی که بیش از هر چیز نشانه عقب ماندگی فکری و شخصیتی است برای مجموعه ورزش و رشتههای مختلف تأثیر منفی خواهند داشت.
طلسم احداث زمین والیبال ساحلی گشوده میشود؟!!
یکی از افعالی که در استان اردبیل بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد کلمه “میشود” و “خواهد شد” است. مرور اخبار منتشر شده در خبرگزاریها و پایگاههای خبری صحت این ادعا را میتواند به اثبات برساند.
زمانی که وعدهای داده میشود در کوتاه مدت ذینفعها تا جایی که میتوانند از این قبیل خبرها بهرهبرداری میکنند و گذشت زمان، گرد فراموشی بر روی آن مینشاند و این وعدهها را در آرشیو خبرها مدفون میکند.
زمانی که بعد از گذشت سالها وعدهای دگر باره تکرار میشود وظیفه خبرنگار یادآوری آنچه در گذشته بوده میباشد. روزنامه نگار قضاوت نمیکند ولی وقتی ضرورت باشد گفتارها و رفتارها و یا حتی گفتارها و گفتارها را کنار هم میگذارد و متر و مقیاس و اندازهگیری را به افکار عمومی و وجدان جمعی میسپارد.
مدیر کل ورزش و جوانان استان در دیدار با شهردار سرعین، وعده احداث یک زمین والیبال ساحلی و مینی بسکتبال در فضای سبز سرعین با همکاری شهردار این شهر را داده است. خبر بسیار خوبی که در نگاه اول به دل مینشیند. اینکه برای اولین بار در استان یک زمین استاندارد والیبال ساحلی احداث بشود کاری در خور تحسین است و مطمئنا در صورت تحقق، خدمت بزرگی به والیبال و دوستداران این رشته انجام میشود.
امیدواریم که وعده احداث زمین والیبال ساحلی همچون وعدههای گذشته بعد از گذشت مدتی فراموش نشود و حداقل این بار عملی گردد.
بخشی از چگونگی کاربرد کلمه “میشود” در مورد زمین والیبال ساحلی در سرعین و اردبیل مورد اشاره قرار میگیرد.
در خرداد ماه سال95 در جریان سفر رئیس سازمان والیبال ساحلی فدراسیون به استان در محل شهرداری سرعین جلسهای با حضور شهردار، معاون ورزشی اداره کل ورزش و جوانان، رئیس شورای شهر سرعین، رئیس وقت اداره ورزش و جوانان سرعین و رئیس وقت هیئت والیبال استان و عبدالعظیم عزیزخانی رئیس سازمان والیبال ساحلی برگزار شد. بعد از جلسه بازدید از زمین در نظر گرفته شده برای والیبال ساحلی انجام پذیرفت و قرار بر این شد که کار احداث زمین صورت بگیرد.
در این سفر عزیزخانی گفت که در صورت آماده شدن زمین، مسابقات والیبال ساحلی آسیا در سرعین برگزار خواهد شد! و حال در ملاقات مدیرکل ورزش و جوانان با شهردار سرعین وعده 5 سال گذشته دوباره تکرار میشود.
نمونه دیگر از وعدههای اینچنینی باید به جلسه شهردار اردبیل در آبان ماه سال 99 با اعضای هیئت والیبال استان اشاره کرد که در آن جلسه بحث احداث زمین والیبال ساحلی در منطقه شورابیل مطرح گردید و قرار شد تا دو هفته آینده چگونگی امر و آمادهسازی زیرساختهای لازم انجام پذیرد!
امیدواریم که این بار وعده مدیرکل ورزش و جوانان و شهردار سرعین تحقق یابد و طلسم احداث زمین والیبال ساحلی در شهر گردشگری سرعین گشوده شود. انشااله.