1

سلام بر حسین (ع) و اربعینش و سلام بر اربعین و یارانش.

اربعين حسيني فرا مي رسد و شيفتگان و دلدادگانش اوج شور و شعور حسيني را در اين روز به نمايش مي گذارند.

عاشقان حسيني در تدارك سفرند . سفري بزرگ و پر رمز و رازدار. سيل چند ميليوني زايران سيدالشهدا كه پياده و دوان دوان به كربلا مي آيند جلوه اي يگانه در هستي دارد و كيست كه نداند كه اين جلوه به وجود دردانه زهراي مرضيه ، حسين (ع) گره خورده است.

اربعين از رازهاي هستي است و اربعين حسين(ع) روزبسط لطف اوست بر پيروان و دوستدارانش.

در اربعين حسيني كارواني به مقصد مي رسد كه سركردگان آن كاروان بزرگترين و ماندگارترين معلمان تاريخ محسوب مي شوند. كارواني به مقصد مي رسد كه زنان حاضر در آن استادان صبر ،استقامت،شجاعت،عزت و سربلندي هستند.كارواني كه دختران آن به مردان هميشه روزگار ،درس مردانگي و دليري مي دهند و از عجايب اين كاروان همين بس كه تاريخ را مبهوت كرده است.

كاروان به مقصد مي رسد. در اين كاروان جاي خالي يك نفر بيشتر احساس مي شود.جاي رقيه خالي است. او نيست كه با پياده شدن از كاروان در سرتاسر بيابان تفتيده كربلا ،باباي خود را طلب نمايد. او نيست كه خواهان گهواره برادر شش ماهه اش علي اصغر(ع) باشد و او نيست كه روي خاك تشنه بيفتد و به ياد عموي سقا،سينه اش را بخراشد.

و اينك عاشقان حسين به ياد حسين(ع) روي به كربلا نهاده اند. سرزميني كه عشق را به تمام و كمال به تفسير مي نشيند.از پير و جوان،زن و مرد احرام بسته اند تا در اربعين حسيني در كربلا صحنه هاي زيبايي از عشق و ارادت را به نمايش بگذارند. چرا كه هيچ كجا بمانند زيارت اربعين به انسان هويت شيعه بودن و حسيني بودن دست نمي دهد و بنابر اين همه عاشقان حسين دوست دارند تا در اربعين خود را به كربلا برسانند و با مشاهده صحنه هايي زيبا به شيعه بودن خود افتخار بكنند و چه سرافرازند كساني كه به اين توفيق دست پيدا مي كنند.

كربلا ميعاد هزاران مجنون با ليلايي به خون خفته است و اين مجنون ها با دلي آكنده از عشق حسين و يارانش همه سختي ها را به جان مي خرند و روي به كربلا مي آورند.

صلي اله عليك يا اباعبداله……صلي اله عليك اولادك و علي اصحابك و ……   




عجله کار شیطان است

از رسول خدا(ص) وارد شده است: “العجله من الشیطان”؛”عجله کردن کار شیطان است”.
در ادبیات فارسی هم این نکته آمده است: “عجله کار شیطان است”. مولوی می گوید:
مکر شیطان است تعجیل و شتاب
لطف رحمان است صبر و احتساب
البته منظور از عجله کردن در این روایات و ادبیات قضاوت زود و بدون تامل در موردی اظهار نظر کردن می باشد.
عکس العمل تند و بدون دلیل و مدرک در مورد یک یا چند نوشته عملی قابل قبول نمی تواند باشد. آیا ایرادی دارد که در نوشته های خود از خوانندگان بخواهیم برای نجات فوتبال و سپردن امور آن به دست افراد کار بلد صلوات بفرستند؟ کجای این درخواست می تواند جرم محسوب بشود؟ اگر می نوشتیم  و خواهش می کردیم که کف بزنند و هورا بکشند و پایکوبی نمایند کار مناسب و خوبی انجام داده بودیم؟
چه کسانی از این که فضای وحدت، یک دلی و صمیمیت در فضای ورزش حاکم شود نگرانند و چرا به آن روی خوش نشان نمی دهند؟ این که برای تحقق این آرزو و هدف از مخاطبان خواسته شود صلوانی بفرستند جرمی اتفاق افتاده است؟ اگر خواسته می شد که برای توسعه و گسترش چند دستگی، تزویر ، ریا و تقویت و پشتیبانی نقاب بر چهره ها کف بزنند فردی علاقه مند به ورزش و حامی آن محسوب می شدیم؟ اگر ادعا می کردیم شهردار اردبیل مدیری لایق و مورد اقبال مردم نبوده و نیست کار ما نقص نداشت؟ اگر به دنبال آن بودیم که ته مانده یکی از تیم های مورد علاقه جامعه فوتبال استان نابود شود و نام و یادی از شهرداری باقی نماند کار مناسبی کرده بودیم؟
کینه شتری را یکی از ویژگی های نویسنده این سطور به شمار آورده اند. ما را از هیچ کس و هیچ فردی کینه ای در دل نیست که از نوع شتری اش هم داشته باشیم. کینه شتری از آن کسانی است که می گویند مثلا تا رفتن فلانی و از تخت افتادن آن یکی باید کارها و اقدامات خوب را نیز بد دید . بیان مشکلات برخی از رشته ها از جمله فوتبال چه ربطی به کینه شتری دارد؟ گفته ایم که در فصل گذشته رقابت های لیگ یک باشگاه های استان برگزار نشده است، آیا حرف دروغی زده شده است که متهم به داشتن کینه شتری بشویم؟
ما را با افراد کاری نیست . قضاوت ما بر مبنای عملکردهاست. دو سال قبل در مورد فوتبال نوشتیم که در این رشته قبل از تغییر افراد به تغییر افکار نیاز داریم . حال چرا ما باید به برخورداری از کینه شتری متهم شویم و آنهایی که مدام شعار فلانی باید برود و باید برود سر می دهند ادعای داشتن دلی صاف چون آئینه داشته باشند.
و اما این که نوشته های ما رونوشتی از یادداشت های دیگران است به خود ما مربوط است و به دیگران ارتباطی ندارد. مسلما اگر چنین ادعایی صحت داشته باشد صاحبان اصلی نوشته می توانند رسوایمان بکنند و دزدی ما را عیان سازند. گویا از این که کم و یا زیاد بنویسیم و هر روز هم این کار را انجام بدهیم برخی ها خیلی ناراحت می شوند. برای مقابله با این امر نیز دو راه بیشتر وجود ندارد یا قلم ما را بشکنند و یا هر وقت که دلخور شدند برای تسکین روح و روان یک لیوان آب سرد میل نمایند.
و اما در پایان به این نکته نیز باید اشاره شود که نزدیکان یکی از رؤسای هیات های ورزشی در محقلی با شور و شعف بیان می کرده که چه خوب است رسانه ها را سرگرم دعوا با یکدیگر بکنیم تا فرصتی برای نقد عملکردها نداشته باشند. ما را با هیچ کس دشمنی نیست و هیچ کس را نیز رقیب خود نمی دانیم و به دنبال آگهی و رپرتاژ و …. هم نیستیم و به همه همکاران خود نیز احترام قائلیم و حفظ حرمت نشریات استانی و دست اندرکاران آنها را وظیفه تلقی می کنیم .
برای نا امید کردن این آقایان در رسیدن به خواسته و آرزوهایشان اگر از امروز نشریات و مدیران گروهها و کانال های ورزشی در فضای مجازی ما را مورد محبت و عنایت خود قرار بدهند با جان و دل پذیرایشان بوده و از هر گونه عکس العمل و جواب دادن خودداری خواهیم کرد .
برای ناکام ماندن برخی از دست اندرکاران هیات های ورزشی جهت رسیدن به اهداف تفرقه آمیز “صلوات”.




قاب خاطره(۳)

علی پروین، مرحوم ناصر حجازی و حسین کازرانی
حمید علیدوستی،عابدی پله و شاهرخ بیانی




صلوات

*برای نجات فوتبال اردبیل و جلوگیری از سیاسی شدن آن و سپردن امورش به دست افراد دلسوز و کاربلد و متعهد صلوات.
*برای اعضای مجمع انتخاباتی فوتبال استان که با نزدیک شدن به ایام برگزاری در تیررس توجه قرار می گیرند “صلوات” اما به شرط آن که حضورشان در مجمع اولا بر اساس قوانین و حقایق موجود باشد و ثانیا رای خود را قبل از حضور در مجمع به کاندیداهای زیادی پیشکش نکنند و ثالثا در مجمع فقط نفع فوتبال را در نظر بگیرند و لاغیر.
*برای رئیس کمیته امور استان های فدراسیون فوتبال به شرطی صلوات که از موضع دفاع کورکورانه و جانبدارانه از برخی از هیات های استان ها عقب نشینی بکند و در نامه های تنظیمی برای نشان دادن موقعیت هیات استان ها در سطح کشور زیرکانه حرکت ننماید و آنچه حقیقت است را رک و راست و بدون وارد کردن کوچک ترین خدشه بیان کند و خود را عقل کل و ماها را احمق و نادان به حساب نیاورد..
*برای اعضای شورای شهر و رئیس پزشک و خدمتگزار آن صلوات به شرطی که فرصتی برای فکر کردن به وعده های دوران انتخابات داشته باشند و برخی از آنها عکسی که در محوطه ورزشگاه حسین رضازاده گرفتند و از حمایت ورزشی های اردبیل برخوردار شدند را فراموش نکنند و حداقل نیم نگاهی نیز به ورزش و جوانان این دیار داشته باشند و در لابلای پرونده های رنگارنگ و قطوری که برای رسیدگی و مصوب کردن در اختیار دارند سهمیه ای نیز برای ورزش در نظر بگیرند.
*برای شهردار اردبیل که جایگاه خوب و افتخار آمیزی در بین مردم دارد به شرطی “صلوات” که سکوت چندین و چند ماهه خود در قبال تیم شهرداری را بشکند و موضع اش را برای ادامه فعالیت تیم وابسته به مجموعه اش در مرحله دوم لیگ دسته سوم اعلام نماید و با کسانی که در آن مجموعه طی سال های اخیر عاملی برای عدم نتیجه گیری تیم بودند برخورد نماید و رودربایستی را کنار بگذارد.
*برای پر بار شدن فضای نقد در ورزش و پاکسازی آن از افراد حاشیه ساز و مبارزه با آنهایی که به نحوی در آلوده کردن این فضا دخالت دارند و برای حاکمیت دوستی، وحدت و مودت در عرصه ورزش “صلوات”.
* و سرانجام برای شادی ارواح طیبه شهدای گرانقدر مدافعین حرم، صلوات، صلوات، صلوات.




فوتبال اردبیل بیمار است

فوتبال رشته پرطرفدار استان محسوب می شود. علاقه مندان دوست دارند که این رشته ورزشی را همیشه در اوج ببینند. آرزو بر جوانان عیب نیست. آنها انتظار دارند مسابقات باشگاهی فوتبال در چارچوب اصولی که در سطح کشور مرسوم است در سطح استان انجام بپذیرد. فوتبال ما از بیشتر جهات بیمار است و به جای آن که مشکلات آن حل بشود روز به روز بر گره های آن افزوده می شود.

تشخیص نابسامانی موجود در آن کار خیلی سختی نیست. بگذریم از آنهایی که بر این باورند که فوتبال استان این روزها در بهترین شرایط ممکن به سر برده و افتخاراتش غیر قابل کتمان است. هیچ وقت نمی توان فراموش کرد که رئیس سابق هیات فوتبال استان در سوم آذر ماه سال 93 در دیدار با معاون سیاسی استاندار اردبیل گفت: استان اردبیل جزء 10 استان فوتبالی کشور محسوب می شود. اگر این حرفی که در سال 93 گفته شده صحت داشته و در یک مراسم رسمی رئیس وقت هیات آن را بیان کرده آیا هیات فوتبال این موقعیت را ارتقاء داده و یا حفظ کرده است ؟ آیا الآن هم فوتبال استان در بین 10 استان فوتبالی کشور قرار دارد؟ اگر چنین نیست پس عوامل این همه افت و پسرفت چه  می باشد و نقش هیات فوتبال استان در وضعیت به وجود آمده و سقوط فوتبال اردبیل چه بوده است؟

اگر در سال 93 بیان این حرف حقیقت نبوده و یک نوع مانور برای بزرگ جلوه دادن عملکردها بوده است آیا نمی توان گفت که چرا از زبان یک مسؤول باید سخنی غیر واقعی جاری شود؟

استانی که در سطح رقابت های پایه کشوری فقط در رده نونهالان و امیدها نماینده داشته باشد و از جوانان و نوجوانان در این رقابت ها از داشتن تیم و نماینده بی بهره باشد چگونه می تواند ادعای پیشرفت و نمونه بودن بکند؟

استانی که رقابت های فوتبالش فقط در یک سطح برگزار شود و بر روی آن عنوان لیگ برتر گذاشته شود چگونه می تواند ادعای پویایی فوتبال منطقه را داشته باشد؟

در سطح بندی مسابقات فوتبال در کشور و استان ها مراتبی تعریف شده است که باید مورد توجه همه دست اندرکاران مربوطه قرار بگیرد . در هر استانی باید مسابقات در سطوح مختلف از جمله دسته سه،دو ، یک و برتر انجام بپذیرد تا در پایان فصل با صعود و سقوط تیم ها از سطوح، وضعیت تیم ها برای رقابت های فصل بعد مشخص گردد. در استان ما تیم هایی که در لیگ به اصطلاح برتر حضور پیدا می کنند چگونه این امتیاز را به دست می آورند و بر اساس چه معیار هایی به این مهم دست پیدا می کنند؟ مسابقات فوتبال در سطوح دیگر چگونه و در چه زمانی برگزار می شود؟ در فصل گذشته چه تیم هایی از لیگ برتر استان به دسته یک سقوط کردند و چه تیم هایی از دسته یک به برتر رسیدند؟

آیا استانی که مسابقات فوتبالش در رده باشگاهی بزرگسالان فقط در یک سطح و آن هم با عنوان به اصطلاح برتر برگزار می شود می تواند ادعای برتری در سطح کشور داشته باشد؟

امکان آن وجود دارد که ما نمی توانیم و بصیرت لازم برای دیدن موفقیت های فوتبال منطقه را نداریم. شاید به قول برخی از دست اندرکاران فوتبال استان آدم مغرضی هستیم و ظرفیت لازم برای تحمل موفقیت های فوتبال را نداریم. آیا بهتر نیست که برای آگاهی عموم، صعود و سقوط کننده های فوتبال برتر و دسته یک باشگاه های استان در سال گذشته را اعلام بکنند و تو دهنی محکمی به ما بزنند؟




زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست

لسان الغیب حافظ شیرازی غزل بسیار زیبایی دارد که بسیار آموزنده است.

زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست                 در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست         در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست

تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند                عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست

چیست این سقف بلند ساده بسیار نقش                زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست

این چه استغناست یارب وین چه قادر حکمت است؟  کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست

صاحب دیوان ما گویی نمی داندحساب                  کاندر این طغرا نشان حسبه لله نیست

هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو            کبر و ناز و حاجب دربان بدین درگاه نیست

بر در میخانه رفتن کار یک رنگان بود                    خود فروشان را به کوی می فروشان راه نیست

هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست               ور نه تشویق تو بر بالای کس کوتاه نیست

بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است                    ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست

حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مشربیست             عاشق دردی کش اندر بند مال و جاه نیست

این غزل هزاران نکته باریک ، قابل فهم و مهم را در دل دارد که مسلما توجه و درک واقعی حقیقت موجود در آن می تواند در زندگی راهگشای خیلی ها باشد.

هر کسی که در زندگی راه راست را انتخاب نماید و به کاری که انجام می دهد و نتیجه آن ایمان و اعتقاد داشته باشد نباید از اقدامات ، رفتارها و سخن ها و گفتارهای کسانی که در پی آشفته کردن حال راستگویان و درست کرداران هستند ترسی به دل راه بدهد و احساس ضعف و سستی نماید.

زندگی عرصه آزمون است. انسان باید به جز خداوند از هیچ کس و هیچ چیز دیگری ترسی به دل نداشته باشد و از باج دادن و باج ستاندن پرهیز بکند و هر کاری را که به صلاح جامعه تشخیص بدهد عمل بکند و از هیچ تهدید و جو سازی و توهین و تهمت نترسد.

انسان را کبر و غرور و خودپسندی و خود را برتر شمردن به فنا سوق می دهد. همه عرصه های اجتماعی چون سیاست و اقتصاد و ورزش  و… اگر به دقت مورد بررسی قرار گیرد مشخص می شود آنهایی که در دام بیماری خطرناکی چون غرور و تکبر گرفتار بوده اند دنیا و آخرتشان در معرض نابودی قرار گرفته است.

غرور درهای نجات را به سوی انسان می بندد و چنان وی را در افکار باطل اش غوطه ور می سازد تا به جهل و خطای عمیق دچارش نماید، خود را برتر و افکارش را تعیین کننده قلمداد کرده و چشم بر روی حقایق ببندد.

اگر کسی در دامن کبر و غرور گرفتار نشود و کارها و اقداماتش را در زندگی بر مبنای واقعیت های موجود در جامعه قرار بدهد، موفقیت دور از دسترس نمی تواند باشد. هر کسی که اجازه برای لانه کردن غرور و تکبر در وجودش را ندهد و در همه حال خدا را شاهد و ناظر بر اعمالش بداند مورد حمایت قرار گرفتنش از جانب پروردگار حتمی است.

خود را برتر دیدن و عینک کبر ورزی بر چشم ها زدن بلای عظیمی است که می تواند معایب متعددی از جمله غفلت از خداوند متعال، کفران نعمت های الهی، تضییع حقوق مؤمنان ، غرق شدن در عیاشی ها و هوس بازی ها را به دنبال داشته باشد.

کبر و غرور می تواند ازعوامل گوناگونی سرچشمه بگیرد که یکی از آنها کمبود ظرفیت می باشد.

از نظر استعدادهای درونی انسان ها متفاوت بوده و قابلیت ها و ظرفیت های آنها نمی تواند یکسان باشد. برخی ها وقتی به مقامی می رسند و یا در جایگاهی قرار می گیرند ممکن است به دلیل نداشتن ظرفیت کامل برای پذیرش آنها از خود بی خود شوند و آنچنان مست غرور و تکبر گردند که گویی قله های کمال و مدارج بلند علم و معرفت را فتح کرده اند. آنچنان در اندیشه های باطل و پوچ خود غوطه ور می شوند که می پندارند کسانی که می توانند در تغییر وضعیت اثرگذار باشند آنها هستند و لاغیر و چنین است که با مدد گرفتن از این اندیشه ناپاک در راه رسیدن به هدف به هر کاری که بخواهند دست می زنند.

اما محمد باقر(ع) چه زیبا فرموده اند: در دل هیچ کس کبر( خواه کم باشد یا زیاد) وارد نمی شود مگر آن که از عقلش به همان اندازه کاسته شود.




ضرورت پاکسازی فضای مجازی از جاعلین اسامی/بار کج به منزل نمی رسد

حضور برخی از افراد تحت اسامی مستعار و ناشناخته در فضای مجازی می تواند در ایجاد حاشیه و ملتهب کردن جامعه ورزشی استان تاثیر گذار باشد. در ماه های اخیر اثرات اقدامات برخی از ناشناس ها و میهمان های ناخوانده ورزش استان را شاهد بوده ایم.
ناشناخته بودن این قبیل افراد امکان این که آنها با هرسخن و  زبانی که بخواهند حرف بزنند و زمین و زمان را از دم تیغ بگذرانند فراهم می کند . آنها که بدون استثناء از یک وابستگی به برخی افراد و جریان های حاکم در ورزش بهره می برند نشان داده اند یک هدف و ایده واحدی داشته و چگونگی بیان مطالب،  حمله به افراد و موضعگیری ها کاملا تایید کننده این ادعا می باشد.
در یکی دوماه گذشته همه ادعاها ، نوشته ها و حرف های آنها جمع آوری شده است . هر چند که در برخی موارد با افراد مختلفی در این فضا مواجه بوده ایم ولی ادعاها و نوشته های آنها از ویژگی ها و نقاط مشترک فراوانی برخوردار بوده است.
انتشار درخواستی از طرف مدیر یکی از کانال های ورزشی استان بهانه ای برای تهیه این مطلب شد . دراین نوشته خواسته شده است که مدیران گروههای ورزشی از فعالیت کسانی که در زیر لوای اسامی مستعار و جعلی در گروهها ظاهر شده اند جلوگیری نمایند و اجازه گل آلود کردن آب و ماهی گرفتن برای چهره های خود فروخته را ندهند.
درخواستی بسیار منطقی ، به جا و در خور تحسین است . جای بسیار خوشحالی است که بعد از گذشت مدت ها از یکه تازی افرادی با اسامی و مشخصات جعلی در فضای مجازی مبارزه با آن پدیده زشت و مذموم وارد مرحله جدیدی می شود.
به مناسبت های مختلف و در زمان هایی که این قبیل افراد مجهول الهویه براسب مراد سوار بودند به سهم خود در نشریه به آن پرداختیم و لزوم برخورد با چهره هایی که منافقانه حرکت کرده و یکی به نعل و یکی به میخ می زنند را خواستار شدیم . حالا دعوت یکی از همکاران از مدیران تمامی گروه های ورزشی فضای مجازی برای مبارزه با روش جعلی سازی و نقاب زنی برچهره می تواند راه جدیدی را در سالم سازی فضای مجازی و توسعه بحث و تبادل نظر افراد در مسائل مربوط به ورزش استان باز کند.
آنهایی که ایجاد حاشیه را در فضای مجازی ترویج کردند و برای رسیدن به برخی از اهداف به هر وسیه ای پناه بردند و ظاهر و باطن شان یکی نشد بزرگترین ضربات را از نظر ناامن کردن فضای گروه های ورزشی و توسعه فرهنگ غلط اتهام زدن و فرار کردن و پنهان شدن به پیکر بحث های لازم و منطقی وارد کردند.
آنها که در ورزش استان منافقانه حرکت کرده و می کنند باید چهره شان به همه شناخته شود. کسانی که در زیر نقاب و تحت لوای اسامی جعلی سخن می گویند باید از فضای مجازی طرد شوند و به کمک مدیران گروهها فرصت ابراز وجود به دست نیاورند.
آیا خنده دار نمی تواند باشد که مدیر یک گروه در فضای مجازی از فعالیت افراد ناشناخته و مجهول الهویه اظهار بی اطلاعی بکند. فردی که ادعای مدیریت بریک  گروه را دارد باید به خوبی اعضای گروه را رصد بکند و بداند که چه کسانی را چه افرادی به گروه اضافه کرده اند. رفتار غلط یک عضو گروه با کسی که وظیفه اضافه کردن وی به گروه را داشته تاحد بالایی قابل شناخت و معرفی به گروه و مراجع ذیصلاح می باشد. آنهایی که رفتار منافقانه ای را در ورزش پیشه کرده اند نباید فرصتی برای یکه تازی پیدا بکنند . نفاق معانی زیادی دارد. هر کس که زبان و عملش هماهنگ نباشد سهمی از نفاق دارد. در حدیث است که اگر به امانت خیانت بکنیم و در گفتار دروغ بگوییم و به وعده های خود عمل ننماییم منافق هستیم. هر رفتاری که خارج از اصول و در راستای اهدافی غیر از اهداف خداپسندانه باشد دیریا زود رسوایی به دنبال خواهد داشت. این که برخی ها برخود بقبولانند تا زمانی که بخواهند با عوض کردن اسامی و به خدمت گرفتن شماره های همراه متعدد می توانند نسبت به برهم زدن جو ورزش استان اقدام بکنند سخت در اشتباه هستند چرا که ازقدیم گفته اند بار کج به منزل نمی رسد.
ذکرداستانی که ضرب المثل بار کج به منزل نمی رسد از دل آن بیرون آمده است خارج از لطف نیست.
در زمان های قدیم پسر جوان و بازیگوش در روستا زندگی می کرد  که از قضا دستش کج بود و دزدی می کرد و سر اطرافیان خود را کلاه می گذاشت  اما هر چه قدر دزدی می کرد و حق دیگران  را می خورد نه خانه خوبی داشت و نه غذای درست حسابی  برای خوردن داشت و  همیشه بدهکار بود  و از نظر مالی مشکل داشت.
روزی کیسه ای زر و سکه  دزدیده بود. از دست سربازان در حال فرار بود.  بعد از دویدن زیاد و تنگی نفس و رهایی  از دست سرباز ها  گوشه ای دنج ایستاد  تا نفسی بکشد و دوباره بگریزد  و وقتی دست در جیب خود  کرد تا از وجود کیسه اطمینان کند هر چه قدر گشت اما کیسه ای در جیب  او نبود، پیر مردی که در گوشه ی همان دیوار بود در نظاره گر رفتار پسر جوان بود و گفت ای جوان بار کج به منزل نمی رسد.
امیدواریم درخواست عزیز فعال در فضای مجازی مورد استقبال همه مدیران گروهها قرار بگیرد. آنها می توانند با مدیریت مطلوب در گروهها فضا را برای بیان واقعیت های ورزش ، انتقادها و پیشنهادها فراهم بکنند و برای از بین بردن مشکلات در سایه بحث های سازنده راهکارهای مناسبی ارائه نمایند.




کشتی اردبیل و گذر از پیچ و خم ها

کشتی اردبیل گام به گام از پیچ و خم ها گذر می کند و به روزهای خوش گذشته وآفتابی چشمک می زند. نتایج کشتی اردبیل در سال های اخیر چنگی به دل نمی زد. رشته اول ورزش استان چنان در دام بی توجهی ها اسیر شده بود که برخی از اوقات توان اعزام یک تیم کامل به مسابقات قهرمانی کشور را نداشت. رها شدن تیم های پایه و اهمیت ندادن به مقاطع سنی پایه در کم ترین زمان ممکن اثر گذار شد. حاصل این رفتار غلط و نسنجیده به ته دیگ خوردن کفگیر کشتی استان بود .
کشتی اردبیل علی رغم همه ادعاها و مانورها جایگاه خود در سطح کشور و بین استان ها را از دست داده بود و زمانی که داور جدی با رای مجمع به عنوان رئیس هیات کشتی استان انتخاب شد برخی از عزیزان با تردید و دو دلی به این قضیه فکر می کردند و موفقیت وی را در این کار بعید می دانستند.

داور جدی از چند مزیت و برتری برخوردار بود. از خانواده کشتی و آشنا به رمز و رموز آن بود. از سکوهای قهرمانی این رشته بالا رفته و به طور کامل به فضای آن آشنائی داشت. تحصیلکرده ورزش و معلمی تلاشگر و دارای کارنامه بود . در مکتب ورزش و کشتی به خوبی پرورش یافته و از نظر رعایت اخلاق و پایبندی به اصول اخلاقی و رفتاری این رشته زبانزد بود. او اعتقاد به این که بگوید “من” نداشت و معتقد بود که کشتی در سایه یک کار دسته جمعی و حضور همه اعضای خانواده آن در صحنه می تواند جایگاه گذشته اش را به دست آورد.
جدی چون به بزرگ ترین درد و مشکل کشتی آشنایی داشت از همان روز اول آغاز فعالیت توجه به کشتی پایه و تلاش برای جذب علاقه مندان و ایجاد ارتباط صمیمی بین اولیاء و هیات و مربیان را در دستور کار قرار داد و در کم ترین زمان ممکن موفق شد در همه رده های پایه تمرینات منظم را پایه ریزی کرده و مربیان علاقه مند و کارآ در این مقطع را دعوت به کار بکند.
پشتوانه سازی علاج درد کشتی اردبیل محسوب می شد که خوشبختانه جدی و همکارانش به خوبی آن را شناسایی و برای برطرف کردن  مشکلات اقدام نمودند.
در سه سال گذشته برگزاری رقابت های مختلف در سنین پایه و برپایی اردوهای متعدد در شهرهای استان از مهم ترین کارهایی است که انجام پذیرفته و ناگفته پیداست که اثرات این توجه به مرور در کشتی استان چهره خود را نشان خواهد داد. سرمایه گذاری در کشتی زودبازده نبوده و نیست و باید حوصله به خرج داد تا به مرور درخشش آینده سازان کشتی استان در ر قابت های مهم را شاهد شد.
در حال حاضر کشتی فرنگی و هم کشتی آزاد فصل جدیدی از حیات خود را آغاز کرده اند. در مسابقات کشتی آزاد جوانان قهرمانی کشور، کشتی گیران لایق اردبیل نشان دادند که می توانند در آینده نزدیک حرف های زیادی برای گفتن داشته باشند.
برای اردبیلی که سال ها بر کشتی فرنگی ایران و آسیا آقایی کرده است قرار گرفتن در گروه ب رقابت های کشتی بسیار دردآور و زجر دهنده بود. از این که امسال جوانان غیور و مربیان لایق استان با قهرمانی در گروه ب، صعود به گروه الف را حتمی کردند شادی اهال کشتی را موجب شدند.
باید بپذیریم و قبول بکنیم که نزول و سقوط کشتی فرنگی استان در سال های اخیر در دل هیچکس بذر شادی و سرور نکاشت ولی از کنار غفلت و بی توجهی تمام عیار کسانی که باعث و بانی کاشت نهال شکست در زمین بکر کشتی فرنگی اردبیل شدند نمی توان بی تفاوت عبور کرد. ظلمی را که کشتی فرنگی ما در این چند سال تحمل کرده زخم های عمیقی را بر پیکر نحیف آن ایجاد نموده که مراقبت و توجه جدی و همه جانبه می تواند در رسیدن آن به روزهای خوش گذشته مؤثر باشد.
موفقیت کشتی گیران فرنگی کار اردبیل در قم و شکست دادن میزبان رقابت ها در فینال با آن همه سابقه و در خشش در کشتی فرنگی برای دوستداران کشتی استان غرور آفرین بود. قهرمانان اردبیلی نشان دادندکه می توان نهال شکست را از جا برکند و به جای آن نهال توجه و مراقبت و امید و پیروزی کاشت. صعود تیم کشتی فرنگی استان به گروه الف آغاز یک حرکت جدید بوده و برای حضوری آبرومندانه برنامه ریزی دقیق و اصولی را طلب می کند. سال آینده کشتی فرنگی اردبیل باید با رقبای همیشگی اش چون خوزستان ، تهران، لرستان و اصفهان مبارزه نماید و ناگفته پیداست که دوستداران کشتی دوست دارند با غلبه براین رقیبان همیشگی یاد و خاطره روزهای خوش کشتی استان زنده شود . این کار مسؤولیت کشتی گیران ، کادر فنی و دست اندرکاران هیات را دوچندان می کند ولی امید آن داریم این بار نیز جوانان اردبیل همچنان در روی نوار موفقیت گام برخواهند داشت .
بیابانگرد در ترکیب تیم اردبیل
افشین بیابانگرد ملی پوش کشتی فرنگی سال ها بود که برای تیم اردبیل کشتی نمی گرفت . دلاور پارس آبادی کشتی فرنگی ایران به دلیل این که مدتی است تمریناتش را در خارج از استان پیگیری می کند به دلایل مختلف با پیراهن استان در رقابت ها حضور پیدا نمی کرد. اوج هنر مسؤولان در یک رشته ورزشی چون کشتی جمع کردن همه سرمایه های استان زیر یک سقف است .

کاری که هیات کشتی با حضور دوباره بیابانگرد در تیم استان انجام داد . زمانی بودکه ما برای پوشش دادن به ضعف های خود دست به دامن کشتی گیران سایر استان ها می شدیم و امروز با کار اصولی و ایجاد جو اعتماد و خوش بینی همه سرمایه های منطقه در اختیار تیم استان قرار می گیرند . درود بر قهرمان ملی کشتی فرنگی افشین بیابانگرد که دراین رقابت ها یک مدال خوش رنگ (طلا) را برای استانش به ارمغان آورد.
خدا قوت قهرمان
مهدی نوری جوان محجوب و مؤدب کشتی استان با درخشش دراین رقابت ها باردیگر توانایی و قدرت خود را به رخ حریفان کشید و زنگ خطر را برای آنها به صدا در آورد.

نوری از جمله کشتی گیرانی است که با ناملایمات و کم محبتی های زیادی در چند سال اخیر مواجه بوده و یکی از بدشانس ترین کشتی گیران ایران به شمار می رود. این جوان شایستهء به گردن آویختن مدال های آسیایی و جهانی است .
متاسفانه در سال های اخیر عوامل متعددی دست به دست همه دادند و او را از رسیدن به قله افتخار و پیروزی بازداشتند.
قهرمانی مهدی نوری در سنگین وزن می تواند احیای دوباره این قهرمان دوست داشتنی را به دنبال داشته باشد. تلاش مربی این کشتی گیر یعنی طاهر مهدیلو برای بازگرداندن وی به اوج نیز ستودنی است.
مهدی اگر بتواند تمرکز کند و از اعتماد فنی به خیلی ها به پرهیزد و از یک کانال برای رسیدن به اوج راهنمایی بگیرد می تواند باردیگر پیراهن تیم ملی را برتن بکند و برای کشور و استان افتخار آفرین باشد. قهرمانی مهدی در دیدار پایانی برابر حریف قمی اش که با ضربه فنی صورت پذیرفت سند قهرمانی تیم اردبیل را امضاء کرد .خدا قوت قهرمان
درخشش کشتی آزاد
در کشتی آزاد نیز جوانان اردبیلی به کاربزرگی دست زدند . این که کشتی آزاد در رقابت های گروه ب جزء چهارتیم مرحله نهایی می شود نشان از آغاز یک حرکت جدید در این رشته ورزشی است. بدون شک با زحمات همه مربیان رشته آزاد و با مدیریت مرد کهنه کار و سرد و گرم چشیده کشتی “کریم اسدی بقال” راه صعود کشتی آزاد به گروه الف هموارتر خواهد شد. موفقیت کشتی آزاد نیز قابل تقدیر است باید برجوانان جویای نام و آزادکاران دلاور و مربیان زحمتکش و بی ادعای این رشته نیز درود فرستاد.




رویای آکادمی برای فوتبال اردبیل

دوستدار ورزش از هر گامی که در راستای توسعه ورزش در سطح استان برداشته شود استقبال می کند. توجه به رده های سنی پایه در هر یک از رشته های ورزشی توسط دست اندرکاران مربوطه در استان می تواند نوید روزهای خوش و آفتابی برای ورزش به دنبال داشته باشد.

هر کسی که بتواند برای ورزش استان امکانات جدیدی ایجاد نماید و گفته ها و وعده های خود را عملی نماید برای همیشه یادش در تاریخ این دیار ماندنی می شود.. عکس این قضیه نیز صادق است یعنی آنهایی که برای دادن وعده های بی اساس و دروغ عادت بکنند به مرور در بین ورزشی ها به یک چهره منفور تبدیل می گردند. این امر فقط در ارتباط با منطقه ما نبوده بلکه بحثی است که در سطح کشور می مواردی از آن به وضوح قابل مشاهده است.

راه اندازی آکادمی ها در تمامی رشته ها می تواند ایده آل ترین اقدام برای پشتوانه سازی به شمار برود. آکادمی ها به عنوان یک مرکز آموزشی، پژوهشی، علمی، فرهنگی و فنی در پرورش استعدادها و معرفی آینده سازان رشته های ورزشی، بالاتر ین، مؤثرترین و اساسی ترین نقش ها را می توانند داشته باشند و ناگفته پیداست که در میان همه رشته های ورزشی ، آکادمی فوتبال به دلیل آمار بالای علاقه مندان و استقبال خانواده ها از یادگیری این رشته توسط قرزندانشان از جایگاه والایی برخوردار می باشد.

احداث آکادمی فوتبال در هر یک از شهرها و استان ها تابع یک سری قوانین و مقررات خاصی است و اگر متقاضیان در تامین شرایط مورد نیاز موفق نشوند و یا امکان آن را نداشته باشند حرف زدن و شعار دادن در این ارتباط می تواند آب در هاون کوبیدن باشد.

فدراسیون فوتبال و آکادمی ملی فوتبال آئین نامه راه اندازی آکادمی های فوتبال در سطح کشور را تنظیم کرده است. در این آئین نامه احداث آکادمی ها بر عهده باشگاه های لیگ کشور محول شده است.

در مقدمه این آئین نامه آمده است: در راستای تحقق این هدف، آکادمی ملی فوتبال ایران در نظر دارد از طریق تاسیس و توسعه آکادمی فوتبال تیم های حاضر در لیگ کشوری نسبت به توسعه و پیشرفت پایدار فوتبال پایه اقدام نماید.

در فصل 4 این آئین نامه شرایط احداث آکادمی بیان شده است که تصویب برنامه توسعه جوانان و حضور حداقل چهار تیم در رده های سنی پایه در ساختار قانونی باشگاه یا نهاد های وابسته و شرایط و امکانات مورد نیاز در 14 مورد ذکر شده است.

این که آیا هیات های فوتبال استان و شهرستان ها می توانند نسبت به این کار اقدام نمایند در آئین نامه هیچ اشاره ای نشده است. داشتن زمین های چمن طبیعی و مصنوعی، کلاس های آموزشی، فضای اداری مناسب، خوابگاه و سالن غذاخوری هر کدام به ظرفیت حداقل 50 نفر، کتابخانه و یک سالن سرپوشیده با کفپوش مناسب و … از جمله امکاناتی است که برخورداری از حداقل آنها برای صدور مجوز موقت دوساله لازم و ضروری است.

آئین نامه دیگری نیز با عنوان آئین نامه تاسیس و فعالیت آکادمی های بین المللی فوتبال در ایران تدوین شده است که بر اساس آن به هیات فوتبال استان ها اجازه داده شده است که با همکاری یک باشگاه خارجی نسبت به تشکیل آکادمی اقدام نماید.

شرایطی که برای این قبیل آکادمی ها در نظر گرفته شده شرایطی است که در خوشبینانه ترین حالت تحقق آن برای منطقه ما کمی تا اندازه ای بعید به نظر می رسد.

در آستانه برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان به مانند انتخابات عرصه های سیاسی و اجتماعی و ورزشی بازار وعده ها داغ داغ خواهد شد. در این راه اقداماتی که تحقق آنها از درصد بیشتری برخوردار باشد و صرفا برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی مطرح نشود مورد اقبال قرار می گیرند. کافی است فیلم مجمع انتخاباتی شش سال قبل هیات فوتبال استان در اختیار رسانه ها قرار بگیرد تا مشخص گردد چه درصدی از وعده های داده شده تحقق یافته اند.

همه کاندیداهایی که برای خدمت به فوتبال اردبیل اعلام آمادگی کرده و منت بر سر ورزش منطقه گذاشته اند برای اثبات عشق و علاقه خود به این رشته وعده هایی در حد امکانات و زیر ساخت های موجود بدهند و همه چیز را فدای انتخاب شدن و رای آوردن در مجمع نکنند.




فوتبال نفرین شده اردبیل

ورزش اردبیل؛ پنجاه و چهارمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین سی و یکمین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “فوتبال نفرین شده اردبیل ، “کشتی و گام های رو به جلو“لزوم توجه به رشته تیراندازی با کمان”مسابقات قهرمانی کشور کشتی و چند نکتهمنتشر شد.
دانلود نسخه PDF شماره پنجاه و چهار نشریه ورزش اردبیل
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره پنجاه و چهارمین نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دوم  شماره پنجاه و چهارمین شماره نشریه ورزش اردبیل :