1

بادمجان دور قاب چین ها

در اولین شماره نشریه ورزش اردبیل که در تاریخ ۲۹بهمن سال ۱۳۹۳ منتشر شد در مطلبی تحت عنوان قربانت گردم! مواظب بادمجان دور قاب چین ها باش! خطر فرصت طلبان، بله قربان گوها و نان به نرخ روز خورها به رییس وقت فوتبال استان یادآوری شد.

از همان روزی که مدیریت فونبال اردبیل با رای مجمع به رییس سابق سپرده شد برخی از افراد عقده ای و جویای نام و موقعیت،فرصت یافته و در کم ترین زمان ممکن با تغییر رنگ و موضع به ثناگویان هیات فوتبال استان تبدیل شدند و با رفتارهای غیر معقول و پشت پا زدن به گذشته برای جلب اعتماد رییس وقت دست به هر کاری زدند و متاسفانه اهمیتی که در آن مقطع به این قبیل بادمجان دور قاب چین ها داده شد برخی از آنها به هدف خود رسیدند.
مطمینا فرصتی به دست خواهد آمد تا اقدامات افرادی که نقاب بر چهره زده و تیشه به ریشه فوتبال استان زدند اطلاع رسانی شود و پرده از رفتارهای غلط و منفعت طلبانه آنها برداشته شود و دلایل سینه چاکی برخی ها که یک شبه پیشرفت قابل توجهی داسته اند بر همگان آشکار و روشن شود.
فضای بیشتر دادن به افراد نالایق،بد دهان و جویای نام و نشان یکی از بزرگترین اشتباهات انجام یافته در فضای فوتبال استان بوده است. برخی ها در سایه چاپلوسی به جایگاهی رسیده اند که نتایج زیان بار آن را گذشت زمان به وضوح و روشنی نمایان خواهد ساخت.
فضای به وجود آمده در فوتبال اردبیل و کاشته شدن بذر بی اعتمادی در آن و اختلافات موجود بین اداره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان نتیجه و حاصل تلاش های بادمجان دور قاب چین ها است. آنها نفع خود را در تیره تر شدن فضا و عمیق تر شدن این فاصله ها می دانند. چرا که تجربه نشان داده است در طول شش سال گذشته از این سیاست به خوبی بهره برداری کرده و به اهدافشان دست پیدا نموده اند.
آنها هر روز نقشه جدیدی را اجرایی می کنند تا افراد مقبول و قابل احترام و دارای جایگاه در فوتبال استان به کاخ حافظ نزدیک نشوند چرا که حضور آنها در صحنه ،میدان عمل افراد متظاهر و کم ظرفیت را کاهش داده و فضای مودت و دوستی را در فوتبال گسترده خواهد کرد.
این افراد با دفاع ناشیانه و مساله دار از فوتبال استان و سرگذشت آن در شش سال گذشته و به سینه زدن سنگ مدیریت آن بر آتش اختلافات فوتبال هرروز بیشتر ازروز قبل می افزایند و از آشفتگی ایجاد شده بهترین بهره برداری را می کنند.
رییس سابق هیات فوتبال استان برای رسیدن به هدف باید فکری به مشاوران و سینه چاکان خود بکند و با حذف بادمجان دور قاب چین ها به حاکمیت آرامش در فضای فوتبال استان کمک بکند
تا زمانی که زمینه برای تاخت و تاز ،تهمت زنی و رفتارهای خارج از عرف و اصول برخی ها فراهم است شک نباید کرد که برگشت آرامش و یک رنگی و وحدت به فوتبال استان امکان پذیر نخواهد بود.
اگر برای فوتبال اردبیل دلسوزی کرده و خدمت به آن رادر سرلوحه کارهای خود قرارداده ایم باید در گام اول از اصل سپردن کار به کاردان دفاع کرده و در همین راستا نسبت به دور کردن متملق های از خدا بی خبر و منفعت طلبان نان به نرخ روز خور اقدام نماییم.
 




آقایان توان پذیرش واقعیت ها را ندارند

به دنبال انتشار مطلبی تحت عنوان  جوابگوی طلبکاران نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم در سایت نشریه برخی از حضرات به جای تن دادن به واقعیت ها و دست کشیدن از برخی از رفتار ها و حرکت ها در گروه هیات فوتبال استان به کشف جدیدی دست یافته و نویسنده مطلب را از امضا کنندگان قرارداد واگذاری تیم شهرداری قلمداد کرده و به خیال خود از ما مچ گیری کرده اند.
در ارتباط با بیانات آنهایی که کمر فوتبال اردبیل را شکسته اند و موفق به کشفی جدید شده اند توضیحاتی لازم و ضروری است.
-تاکنون در هیچ جا و مطلبی منکر حضور در آخرین جلسه کمیته تشخیص اهلیت و امضای صورتجلسه تنظیمی نشده و بر اساس آرشیو بارها بر این مساله اشاره کرده ام.
-کمیته تشخیص اهلیت با واگذاری تیم به آبی پوشان در صورت تحقق شرایطی موافقت کرد که متاسفانه در کمتر از یک ماه شورای شهر  به تغییر شروط از جمله جایگزینی سفته به جای تضمین بانگی اقدام کرد و بدین ترتیب مصوبات و شروط کمیته را نادیده گرفت. روی این اصل کمیته تشخیص اهلیت در بحران به وجود آمده سهمی نداشته بلکه آنهایی که با عجله و در کمترین زمان ممکن با امضای سرپرست وقت شهرداری تغییر در شروط قرارداد را پیشنهاد و تا تصویب پیگیری کردند باید جوابگو باشند و نیازی به افاضات برخی از مقصرین نبوده و نیست.
-اگر مسوولین و دست اندرکاران شهرداری و باشگاه به تعهدات خود عمل می کردند و انتقال مالکیت به موقع انجام می پذرفت و ضمانت نامه بانگی اخذ می شد شرایط به نفع فوتبال اردبیل تغییر پیدا می کرد.
-هر بحثی که در ارتباط با فوتبال اردبیل در سایت نشریه منتشر می شود هدفی جز بیان واقعیت ها نیست و جایی که مقصر باشیم آن شهامت را داریم که عذرخواهی بکنیم بنابر این آنهایی که ظلم مضاعف در حق فوتبال و تیم شهرداری روا داشته اند بهتر است که به جای حاشیه پردازی به سوالات مطرح شده پاسخ گویند و از فرافکنی اجتناب نمایند.




افراد مغرض و ارزیابی هیات های استانی

بازار اعلام رده بندی هیات های استانی از سوی فدراسیون ها این روزها داغ داغ است.

هیات هایی که با اعلام کتبی و رسمی فدراسیون ها جایگاه مطلوبی در بین استان ها به خود اختصاص داده اند به طرق مختلف اطلاع رسانی می کنند و کسب رتبه مناسب در سطح کشور را دلیلی بر فعالیت مطلوب دست اندرکاران در آن رشته ورزشی می دانند.

هر دوستدار و علاقه مند ورزش قرار گرفتن هیات های ورزشی استان در بین استان های برتر و فعال را افتخاری برای منطقه تلقی کرده و از این بابت خوشحالی و خرسندی خود را نمی توانند پنهان بکنند.

قرار گرفتن هیات ناشنوایان در رتبه اول،هیات پزشکی استان درمکان دوم و هیات های والیبال و شمشیربازی در جایگاه سوم برای ورزش استان افتخار محسوب شده و گوشه ای از زحمات مسوولین و دست اندرکاران این هیات ها را نشان می دهد.

این روزها عقب ماندگی ورزش استان از قافله توسعه و پیشرفت یکی از مسایل مطرح در ورزش بوده و از زاویه های مختلف این امر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. آیا مقام آوری و قرار گرفتن هیات های ورزشی استان در بین هیات های سراسر کشور می تواند نشانی از پیشرفت و توسعه و حرکت رو به جلو آن رشته به حساب آید؟

فعالیت هیات های مختلف ورزشی برای همه علاقه مندان و کسانی که رقابت ها و مسابقات مختلف در طول سال را پیگیری می کنند کاملا روشن و مشخص می شود.ارزیابی فدراسیون ها و جمع بندی آنها برای اعلام رتبه هیات های استانی بر اساس امتیازدهی و در نظر گرفتن پارامترها و عوامل متعدد و مختلف می باشد.

بعد از اعلام نتایج برخی از هیات ها،متاسفانه کسانی که تحمل موفقیت ها ، پیشرفت ها و به ثمر رسیدن زحمات را ندارند به طرق مختلف اظهار نظر نموده و برخی از ارزیابی ها را زیر سوال برده و عدم تطابق آنها با واقعیت های موجود را یادآور شده اند. برای این که عده ای مغرض ،منفی باف و همیشه معترض نتوانند زحمات دیگران را زیر سوال برده و جایگاه های به دست آمده را ناشی از برخی رفتارها و حرکت ها بدانند بهتر است اداره کل ورزش و جوانان پارامتر ها و امتیازهای کسب شده در هر یک از پارامترها توسط هیات های استانی راجهت اطلاع عموم اطلاع رسانی بکنند و بدینوسیله راه هر گونه اظهار نظر مغرضانه و خارج از چارچوب مردی و جوانمردی را ببندند و بدین وسیله معترضان همیشه مدعی و طلبکار را در رسیدن به اهداف شوم ناکام کنند.

عده ای نیز مدعی اند که در ورزش کشور برای هر هیات استانی دو نوع ارزیابی صورت می گیرد. ارزیابی تخصصی ورزشی توسط فدراسیون ها و ارزیابی پارامترهای عمومی توسط وزارت ورزش و جوانان. با شنیدن این قبیل نظر ها و ادعاها به نظر می رسد که در بعضی موارد ظرفیتی برای پذیرش موفقیت برخی از هیات ها وجود ندارد.

مطمینا اگر ارزیابی تمام هیات های ورزشی استان همراه با پارامتر ها و امتیاز های در نظر گرفته شده در همه زمینه ها در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد دیگر فضایی برای مانور بیمارانی که همه چیز را از پشت عینک بدبینی می بینند ،وجود نخواهد داست.

یک هیات ورزشی برای این که بتواند در بین سه هیات برتر کشور قرار بگیرد باید در طول سال زحمات شبانه روزی را دست اندرکاران آن متحمل شوند. امتیاز هایی که فدراسیون ها برای عملکرد آنها در نظر می گیرند همه مشخص ،قابل دفاع و آشکار  و روشن می باشد پس برای زدودن آثار هرگونه شک و شبهه در ارزیابی های انجام یافته بهترین راه و با ارزش ترین وسیله اعلام امتیازهای اخذ شده هیات ها در هر یک از پارامترهای در نظر گرفته شده فدراسیون ها می باشد تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.




سرگردانی در فوتبال اردبیل

بیش از دو سال از پایان مهلت ریاست بر هیات فوتبال استان می گذرد و برگزاری مجمع انتخاباتی این هیات به بهانه های مختلف تا به امروز به تعویق افتاده است و نتیجه این کار بدون رییس ماندن هیات فوتبال استان می باشد.

عدم تعیین تکلیف مدیریت فوتبال استان در سال های اخیر ضربات سنگینی بر پیکر فوتبال استان وارد کرده است . فدراسیون و اداره کل ورزش و جوانان مشکل به وجود آمده بر سر راه برگزاری مجمع راباید برطرف بکنند . این که فدراسیون بر گفته های خود پافشاری بکند و هر اقدام و نامه و امضای صادره را عاری از هرگونه ایراد و لازم الاجرا بداند و در مقابل اداره کل ورزش و جوانان نیز به دلیل عدم همراهی فدراسیون و وعده های بی اساس و قول های پوچ و تکراری با تاکید بر خلف وعده فدراسیونی ها رغبتی به برگزاری مجمع انتخاباتی نشان ندهد دردی از درد های فوابال را حل نمی کند.

عواقب و مضرات برگزارنشدن انتخابات هیات فوتبال استان آنقدر گسترده و دامنه اش وسیع است که یکی از نتایج آن گرفتار شدن فوتبال استان در وضعیت امروزی است. فصل تابستان که می توانست برای اردبیل بهترین موقعیت برای برنامه ریزی و احیانا شروع برخی از رقابت ها باشد به آسانی و در سایه عدم همکاری فدراسیون با اداره کل از دست می رود .

چگونه باید باور کنیم که متصدی فوتبال کشور در قبال سرنوشت این رشته در یکی از استان ها حساسیت به خرج نمی دهد؟ فوتبال بی برنامه ره به جایی نخواهد برد همچنانچه در سال های اخیر نتوانسته است به توفیق برسد.با دست خود هر روز بیشتر از روز قبل نسبت به غرق کامل فوتبال مساعدت می کنیم و به جای پرداختن به اصل و دور کردن حاشیه هادست به دامن فرع شده به روی واقعیت ها چشم بسته و حقایق را وارونه جلوه می دهیم.

هر کسی که با رای مجمع به  عنوان مسوول فوتبال استان انتخاب شود باید در گام اول به بلاتکلیفی و بی اعتمادی های موجود در فوتبال استان پایان بدهد. بارها گفته شده است که بحث ما رفتن این و آمدن آن و بودن انشااله و رفتن ماشااله نیست. اعتقاد بر این داریم اعضای مجمع می توانند به خوبی کارنامه فوتبال در چند سال اخیر را مورد بررسی قرار داده و به نتیجه مطلوبی برای انتخاب درست و اصولی دست پیدا بکنند. برای فوتبال ما برگزاری مجمع و تعیین تکلیف مدیریت این رشته اهمیت بسیاری دارد.

اگر برخی از آقایان ادعا بکنندکه برای امسال و سال آینده برنامه ریزی کرده اند و تقویم فعالیت ها آماده است زیاد نباید اعتماد کرد و به آن ادعاها دل بست. برگزاری مجمع و ارایه برنامه کاندیداها می تواند گره گشای فوتبال استان در بحث مدیریتی باشد.

مسوولان فدراسیون و اداره کل ورزش و جوانان بیش از این باید بر طبل من آنم که رستم بود پهلوان نکوبند. مرکز نشینان مدعی، فوتبال را در تهران و چند استان بزرگ خلاصه نکنند و به سایر استان ها نیز نقشی قایل باشند و به سرنوشت و آینده فوتبال آنها بها بدهند و در همه موارد نفع خود و دوستانشان را در نظر نگیرند.

به حد کافی فرصت را از دست داده ایم و با این کار ضربات مهلک غیر قابل جبرانی بر پیکر نحیف فوتبال استان وارد کرده ایم و بهتر است با برگزاری مجمع انتخاباتی این رشته ورزشی را از غرق شدن کامل نجات بدهیم و با تعیین تکلیف مدیریت آن امیدواری برای نجات فوتبال را افزایش بدهیم.




جوابگوی طلبکاران نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم کیست!!!؟

قصه پر غصه فونبال اردبیل و در راس آن تیم شهرداری تمام شدنی نیست. سرنوشت این تیم از دومین فصل حضور در لیگ یک تا سقوط به دسته سوم نشان دهنده سریالی از بی توجهی ها، کم کاری ها و تک روی ها در امور این سرمایه فوتبال و ورزش منطقه می باشد. گاهی می توان فکر کرد که گویا عده ای برای نابودی و پاک کردن نام شهرداری اردبیل از فوتبال منطقه و کشور ماموریت داشتند و اگر چنین تفکری صحت داسته باشد چه زیبا آقایان  به وظیفه خود عمل کردند و خواست اربابانشان را به کرسی نشاندند.

آنهایی که در شهر ما دوست دارند  اصل را فدای فرع بکنند و با پرسه زدن در اطراف حاشیه ها ،به فراموشی متن کمک کنند برای یک بار هم که شده نگفتند که مجید حیدری به چه نحوی در فوتبال اردبیل یک شبه آفتابی شد و نگفتند که چرا قبل از حضور وی در کمیته تشخیص اهلیت آقایان در حضور شهردار جلسه تشکیل دادند و قول و قرار گذاشتند و کار را تمام شده تلقی نمودند و بساط کمیته تشخیص اهلیت را برای سرپوش گذاشتن به اتفاقات پشت پرده به راه انداختند ؟کسی نیامد که بگوید چرا به حیدری تاکید شده بود که به هر ترتیبی که بوده باشد خواسته های کمیته تشخیص اهلیت را بپذیرد؟ خدمتگزاران فوتبال در آن جلسه چه کسانی بودند؟ چگونه بعد از این اتفاقات و به چه دلیل و علتی پشت مجید حیدری را خالی کردند و او را به خاک سیاه نشاندند.
به جای پرداختن به اصل قضایا و روشن شدن حرف و حدیث های مطرح شده در ارتباط با هزینه ها،قراردادها و سبک مدیریتی تیم به حاشیه ها می پردازیم تا بیشتر از پیش بر روی اصل پرده کشیده شود . بدون شک با نابود شدن تیم و ترسیم خطوط قرمز بر روی یکی از پرافتخارترین تیم های منطقه همه چیز به فراموشی سپرده می شود و این هم نهایت و غایت آرزوی کسانی است که سکوت و فراموشی در این ارتباط را تمام قد به نفع خود تلقی می نمایند.
یکی از آثار ناخوش به جای مانده از نقشه های کشیده شده برای بدنامی فوتبال بدهی های به جای مانده از دوران نابسامانی تیم در لیگ دسته دوم می باشد.همان روزهایی که تیم در ید اختیار مجید حیدری بود ولی در هیچ دفتر و کتاب و مرجع قانونی اقدامی برای ثبت مالکیت وی انجام نپذیرفته بود . دیدیم که تا آخر فصل و بسته شدن پرونده نابودی آن هیچ اقدامی نیز علی رغم مانورهای پی درپی و متعدد و گول زننده انجام نپذیرفت . حال عده ای کاسب که به ورزش و فوتبال اعتماد کرده و نسبت به برآورد نیازهای تیم اقدام کرده اند ماهها ست که در انتظار دریافت حق و حقوق خود به سر می برند و کسی در این ارتباط جوابگو نبوده و نیست.
از طرف دیگر مجید حیدری نیز مدعی است که بر اساس مدارک موجوددر نیم فصل اول برای اداره امور تیم مبالغی هزینه کرده و چون شهرداری به موقع به تعهدات مبنی بر انتقال مالکیت تیم به نام وی اقدام نکرده و تیم همچنان در اختیار شهرداری بوده و مراجع قانونی شهرداری را مالک تیم می شناسند باید نسبت به پرداخت هزینه های انجام یافته از طرف مالک تیم اقدام گردد.
حال باید نشست و به حال فوتبال و باشگاه داری در اردبیل گریه کرد. باید برای کسانی که در بخش مدیریت فوتبال حرفه ای در اردبیل فصل جدیدی گشودند و روش و سبکی نو را پایه گذاری کردند درود فرستاد و نظریه و رای آقایانی که اقداماتشان در نهایت منجر به ثبت بدهی های کلان برای تیم شدند در ردیف نظریه های جدید و قابل مطالعه در مقاله های متعدد به اطلاع جهانیان رسانده شود.
حال باید چه کسانی برای تسویه بدهی های تیم در فصل گذشته به مجید حیدری و اصناف و کسبه در اردبیل و خارج از اردبیل اقدام نماید؟پرداخت مابقی مبالغ قرارداد بازیکنان بر عهده کیست؟ از این آشفته بازار چه انتظاری می توان داشت؟زمانی که باشگاه شهرداری تنها نمونه قابل ذکر از باشگاه داری در اردبیل تلقی می شد به این حال و روز گرفتار شود از دیگر باشگاههایی که تنها عنوان باشگاه را یدک می کشند چه انتظاری باید داشت؟
در فدراسیون و سازمان لیگ به دلیل وجود پرونده های متعدد و عدم توجه به تذکرات در سال های گذشته و انباشته شدن بدهی ها ،چه بدهی بازیکنان و کادر فنی و چه بدهی به اصناف وکسبه به حیثیت فوتبال اردبیل لطمه وارد شده و سابقه و پیشینه خوب آنرا زیر سوال برده است. برای باز گرداندن وضعیت به حالت عادی و تسویه بدهی های باشگاه ،همت مسوولان و دور اندیشی و هنر مدیریت آنها می تواند راهگشا باشد.




معمای فسخ قرارداد برخی از بازیکنان شهرداری

شنیده می شود که قرارداد تعدادی از بازیکنان تیم فوتبال شهرداری اردبیل با موافقت هیات فوتبال استان فسخ شده است.

فسخ قرارداد بازیکنانی که قراردادهای دو یا سه ساله داشته اند از چه کانالی انجام پذیرفته و کدام مسئول و دست اندرکار از باشگاه شهر داری بلا مانع بودن فسخ قراردادها را به هیات فوتبال استان اعلام کرده است؟

در حال حاضر در فدراسیون و سازمان لیگ نماینده سقوط کرده فوتبال اردبیل از دسته دوم به دسته سه را به نام شهرداری می شناسند و پرونده ای در آن مجموعه به نام باشگاه آبی پوشان اردبیل وجود ندارد.

همه به خوبی می دانند که در فصل گذشته در حرف و نه در عمل و روی کاغذو نه به طور رسمی و اصولی امتیاز تیم شهرداری به افراد و نهادهای مختلف واگذار گردید که همه آن  اقدامات با شکست مواجه شدند و در نهایت خود باشگاه شهرداری تا سقوط کامل ،انجام امور تیم را بر عهده گرفت. با این آشفتگی اوضاع ،اتفاقاتی در این تیم می افتد که در ذهن ها می تواند سوال های متعددی را ایجاد بکند که تاکنون علی رغم طرح آنها توسط نشریه به جای دریافت پاسخ صحیح و اصولی از سوی عوامل مربوطه فحش و ناسزا و تهمت دریافت کرده ایم.

اگر مقید به اجرای مقررات و قانون هستیم و در همه حال خود را طرفدار قانون دانسته و اقدامات و کارکردهای خود رادر آن چارچوب می دانیم آیا بهتر نبوده و نخواهد بود که جواب سوالات مطرح شده  بر ای ابهام زدایی و شفاف سازی بدون هر گونه پوشش و مصلحت اندیشی ،رک و راست داده شود تا اگر در این میان کسانی کوتاهی کرده و یا خواسته و ناخواسته به فوتبال استان و شهر خیانت کرده اند شناسایی و معرفی گردند.

بر اساس آئین نامه ، انتقال یک بازیکن در نیم فصل و یا فسخ قرارداد بازیکن با توجه به بندهای قرارداد و با موافقت باشگاه مربوطه انجام می پذیرد. در این ارتباط چند سوال به شرح زیر مطرح می شود و امید است که آقایان دخیل در انجام این امور این بار جواب سوالات را منطقی بدهند و ما را به دشمنی با هیات فوتبال استان ،عقده ای،منقلی و نا آشنا به امور مورد خطاب قرار ندهند.

_در نیم فصل و در حالی که تیم در وضعیت بحر انی قرار داشت و به دلیل آئین نامه های موجود و بدهی،از استخدام بازیکن محروم شده بود چه کس و یا چه کسانی با انتقال تنی چند از بازیکنان از جمله داور احمدی موافقت کردند؟ کدام مدیر باشگاهی رضایت نامه داور احمدی را  امضا کرد و هیات فوتبال استان بر مبنای کدام رضایت نامه مجوز خرو ج از استان صادر نمود؟

این انتقال که در بدترین شرایط تیم انجام شد تحت چه شرایطی بود و  درآمد حاصل از آن به کدام باشگاه و کدام حساب واریز گردید؟

آیا در شرایطی که تیم از جذب بازیکن جدید محروم بوده و شرایط مساعدی نداشته است   موافقت با انتقال بازیکن موثر تیم خدمت به فوتبال تلثی می شود؟ آیا بجا نخواهد بود نامه باشگاه که بر مبنای آن خروج از استان صادر شده است توسط هیات فوتبال استان و دبیر آن در اختیار رسانه ها قرار  داده شود؟ آیا طرح این سوال خیانت به فوتبال است یا موافقت با انتقال بازیکنی موثر در بدترین شرایط تیم؟

_شنیده می شود که قرارداد تعدادی از بازیکنان زیر ۲۳ سال که با تیم قرارداد دو و یا سه ساله داسته اند بعد از پایان فصل و سقوط تیم فسخ شده و بازیکنان مجوز مربوط به فسخ را از هیات فوتبال استان دریافت کرده اند. حال آیا نمی توان مطرح کرد که هیات فوتبال استان بر اساس کدام نامه باشگاه و کدام بند قرارداد نسبت به فسخ قرارداد سه ساله تعدادی از بازیکنان که به نوعی سرمایه تیم محسوب می شدند اقدام کرده است؟

بر اساس قراردادی که بازیکنان در اول فصل منعقد کرده اند در هیچ بندی نسبت به فسخ یک طرفه قرارداد بازیکنان اشاره نشده است

 از طرف دیگر با توجه به این که باشگاه به برخی از تعهدات از جمله تهیه لباس و زمین تمرین و… عمل کرده و حداقل ۱۰ درصد از مبالغ قرارداد ها نیز به حساب واریز شده است امکانی برای فسخ یک طرفه از سوی بازیکنان وجود نداشته و باید برای اقدام،موافقت کتبی باشگاه به هیات فوتبال ارایه شود.

حال سوال این است که کدام مسول از  باشگاه موافقت فسخ قرارداد تعدادی از بازیکنان را صادر کرده و این موافقت در ازای چه شرایطی انجام پذیرفته است؟

امیدواریم این بار به سوالات مطرح شده پاسخ مناسبی دریافت بکنیم . آقایانی که در این امر دخالت داشته اند بیایند و به روشنی مساله را بیان بکنند و سعی نشود با ایجاد حاشیه و تهمت زدن، اصل قضیه را به فراموشی بسپارند.




ورزش اردبیل و هزینه میزبانی مسابقات بین المللی

میزبانی اردبیل برای مسابقات مهم آسیایی و جهانی یکی از مطرح ترین مسایل روز ورزش منطقه به شمار می رود.

تب این کار یعنی میزبانی رقابت های ورزشی بدجور دامن مسوولان رده بالای استان را گرفته است و به نوعی میزبانی والیبال امیدهای آسیا به مذاق برخی ها که در سه سال گذشته اصلا گذرشان به فضاها و اماکن ورزشی و تماشای رقابت ها نیفتاده بود خیلی خوش آمده و از این کار استقبال کرده و نسبت به استمرار آن روی خوش نشان داده اند.
بحث میزبانی اردبیل برای والیبال انتخابی جهانی آسیا ، کشتی فرنگی جام جهانی و فوتسال جهانی از جمله مواردی می باشند که استاندار به همراه دیگر مسوولان کاملا پیگیر قضایا هستند و می خواهند با تحقق این میزبانی ها به اهدافی که تنظیم کرده و مورد نظر قرار داده اند،دست بیابند.
در مطالب مختلفی که در ارتباط با میزبانی اردبیل در سایت نشریه منتشرشده بارها با اشاره به اثرات مثبت و قابل توجه آن از بابت توجه به زیر ساخت ها و ایجاد انگیزه لازم در بین جوانان و علاقه مند شدن خانواده ها به ورزش و رشته های مختلف سخن گفته شده و به نظر استاندار مبنی بر نقش ورزش در توسعه گردشگری هم اشاره شده است.
در باب میزبانی ها و استقبال مسوولین استان و بخصوص استاندار و ارتباط دادن به بحث گردشگری و صنعت توریسم انتظار می رود که هزینه های مربوط به این مسابقات چه از نظر هزینه های زیر ساختی و چه اجرایی توسط مسوولین و شخص استاندار تامین گردد و فشار مضاعفی بر ورزش اردبیل و بودجه ناچیز و قلیل آن وارد نشود.
در طی سال های اخیر همواره هیات های ورزشی استان از کمبود اعتبار نالیده اند. هر  وقت که رییس هیاتی از کمبود اعتبار و خالی بودن حساب بانگی سخن به میان آورده است او به درآمدزایی و اجرای طرح های مختلف برای کسب درآمد هدایت گردیده است. پس میزبانی رقابت های بین المللی و تلاش هایی که در زمینه موفقیت و آبروداری استان و کشور انجام می پذیرد باید در ارتباط با بودجه برای استان نقاط مثبت بسیار  زیادی داشته باشد.
اگر هزینه های این قبیل میزبانی ها از کیسه اعتبارات ناچیز ورزش اردبیل  تامین و پرداخت شود به جرئت می توان گفت که ورزش اردبیل نیاز به این قبیل میزبانی ها نداشته و نخواهد داشت.
اگر همه اظهار نظر ها،صحبت ها و مصاحبه های استاندار اردبیل در ارتباط با میزبانی مسابقات ورزشی بین المللی مورد بررسی قرار گیرد مشخص می شود که بحث توریسم و گردشگری در صدر اهداف مسوولان در راستای میزبانی رقابت هاست. مسلما بخش مهمی از هزینه ها برای دست یابی به اهداف در نظر گرفته شده باید از منابع مالی مربوط به اهداف تامین و پرداخت شود و بنابراین سزاوار و برازنده نخواهد بود که هزینه مربوط به گسترش صنعت گردشگری از طریق ورزش تامین شود
هیچ اهل ورزش و علاقه مند به آن نمی تواند با میزبانی رقابت ها و حضور قهرمانان و نامداران رشته های مختلف ورزشی در اردبیل مخالفت بکند و فواید و نتایج مثبت آن را انکار نماید. حضور پرشور تماشاگران و استقبال آنها از رقابت هوی والیبال امیدهای آسیا نشان داد که مردم و ور شدوستان اردبیلی سال های سال از بابت تماشای رقابت های مهم ورزشی محروم بوده اند و از این که مسوولین در این ارتباط برای زدودن آثار محرومیت و ایجاد شور و نشاط در جامعه اقدام نموده اند بسیار خوشحال و قدردان بودند ولی همه ورزشی های استان به هیچ عنوان انتظار نداشته و ندارند که هزینه های این قبیل میزبانی ها از بودجه ورزش استان تامین شود
امید است استاندار اردبیل که با پیگیری های میزبانی در سال ۹۶ به نوعی در فکر جبران بی توجهی به ورزش در سه سال گذشته می باشدقبل از نامزد کردن اردبیل منابع مالی مورد نیاز برای این امر را خارج از بودجه مصوب ورزش و هیات های ورزشی استان مشخص نماید و با این کار کمک بزرگ و موثری برای ورزش استان داشته باشد.
حضور تیم های مختلف در اردبیل در بحث توسعه گردشگری می تواند نقش مهمی داشته باشد و این که آیا این امر فقط با برگزاری مسابقات بین المللی میسر است و رقابت های داخلی از قبیل لیگ ها و قهرمانی کشور ها نمی توانند مورد توجه قرار بگیرند بحث هایی است که در فرصت های مناسب به آنها خواهیم پرداخت.
 




جامعه ورزش در سوگ استادی کهنه کار و ورزشی نویسی برجسته

از نوجوانی عاشق صدایش بودم.عاشق گزارش های ناب و به یاد ماندنی و سرشار از احساس و عشق به وطن و دلبستگی به ورزش . وقتی رشته های مختلف ورزشی و بخصوص فوتبال را از رادیو گزارش می کردم به نحوی رفتار می کردکه شنونده را کاملا در حال و هوای ورزشگاه قرار می داد. به کمک او هر علاقه مندی که مسابقه را از رادیو تعقیب می نمود خود را در ورزشگاه احساس کرده و از شنیدن گزارش و تماشای مسابقه لذت کافی می برد.

آن روزهایی که جعبه جادویی در هر خانه ای یافت نمی شد عشق دوستداران ورزش برای اطلاع یافتن از نتایج رقابت های ورزشی و شنیدن گزارش مستقیم برخی از مسابقات مهم رادیو،گزارش استاد بهمنش بود و او چه زیبا و چه قشنگ و فراموش نشدنی به این مهم اقدام می کرد. او میهمان همیشگی منازل علاقه مندان به ورزش در سطح کشور بود. در دهه های ۴۰ و ۵۰ استاد بهمنش یک
تنه وظیفه اطلاع رسانی به موقع در ورزش برای نقاط مختلف کشور را بر عهده داشت. او یکی از محبوب ترین،ماندگارترین،دوست داشتنی ترین و آگاه ترین گزارشگرو نویسنده ورزشی بود.
او تا آخرین لحظات عمر پر برکت لحظه ای از ورزش و پرداختن به آن در جهت اصلاح امور کوتاهی نکرد.ورزش ایران اسلامی این مرد بزرگ را هرگز نمی تواند فراموش بکند.سینه او دفتر خاطرات ورز و کتابی قطور از تاریخ ورزش را با خودبه همراه داشت.
وقتی هم زمان با گرامیداشت روز جهانی ورزشی نویسان چشم از جهان فرو بست جامعه ورزشی نویسان کشور در غم از دست دادن یکی از اساتید تکرار نشدنی ورزش عزادار شد.ورزشی نویسان گوهر نابی را از دست دادند که از کف ورزش این دیار پر کشید و به دیار باقی شتافت.
استاد بهمنش در فن سخن گفتن با مهارت خاص همه را به سوی خود جلب می کرد. گزارش های رادیویی او همواره گوی سبقت از گز ارش های تلویزیونی می ربود.وقتی استاد بهمنش یک مسابقه کشتی را گزارش می کرد شنونده رادیویی کاملا می توانست آن دیدار را تماشا کرده و در جریان کامل مسابقه قرار بگیرد. او نعمت بزرگی برای ورزش و ورزشی نویسان ایران بود. حق استاد بهمنش بر گردن ورزش ایران اسلامی بر هیچکس پوشیده نبوده و نیست.
نام و یاد استاد بهمنش برای هر پا به سن گذاشته علاقه مند به ورزش دنیایی از خاطرات سال های دور را می تواند زنده کند و انسان را با بردن به آن روزگاران خوش ورزش مجبور می کند که برای مدت کمی هم که شده باشداحساس جوانی بکند.
بلبل خوش الحان و خوش صدای ورزش ایران زمین خاموش شد و صدایش دیگر گوش میلیون ها دوستدار ورزش این مملکت را نوازش نخواهد کرد. تا خون در رگ های ورزش ایران در جریان است نام و یاد استاد بهمنش زنده و جاوید خواهد بود. خدایش رحمت کند.




ورزشکار سالاری از جنس فدراسیون وزنه برداری

فدراسیون وزنه برداری را می توان بدعت گذار در بحث ورزشکار سالاری و زیر پا گذاشتن اصول و حفظ حرمت پیشکسوتان و جایگاه مربیان و ورزشکاران در ورزش ایران اسلامی قلمداد کرد.

و اما سجاد انوشیروانی هم نشان داد که نمی تواند به مانند مرادی و برخی از اعضای شورای فنی تسلیم فشارها و امر و نهی و خط و نشان کشیدن های ورزشکاران شود.او با استعفای خود نشان زداد که پایبند به اصول اولیه ورزش بوده و برای رعایت خطوط قرمز و اسیر نشدن در دست عده ای خاص راه و روش پسندیده ای  ر ا بر می گزیند. او در عمل نشان داد که در گسترش افکار غلط و مذمومی چون ورزشکار سالاری در فضای وزنه برداری کشور سهیم و شریک نمی شود.

حاکم شدن جو ناخوشایند ورزشکار سالاری در وزنه برداری آنهم در آستانه رقابت های جهانی آمریکا می تواند تبعات منفی زیادی به دنبال داشته باشد. گردن نهادن به خواست غیر منطقی ورزشکاران با دامن زدن به حاشیه ها ضرر و زیان قابل توجهی را در رقابت های جهانی متوجه تیم ملی ایران می کند

مرادی و فدراسیون تحت امرش چرا در مدتی که از علنی شدن اختلافات و موضعگیری های کیانوش رستمی می گذرد برای حل و فصل آن اقدام مؤثری انجام نداد؟ آیا درگیری با انتخابات فدراسیون جهانی فرصت لازم برای پرداختن به امور وزنه برداری کشور را از او سلب کرده بود؟ مرادی که قبل از برگزاری مجمع و پیروزی در انتهخابات همیشه از فدراسیون رضازاده انتقاد می کرد و بودن وی را با ضعف و از هم گسستگی وزنه برداری پیوند می داد آیا به وعده های داده شده عمل کرده است؟ آیا مرادی در سه سال گذشته توانسته است بر دغدغه های مطرح شده در فدراسیون رضازاده غلبه پیدا بکند و نسبت به سر و سامان دادن امور اقدام نماید؟ و آیا  این دغدغه ها کاهش یافته و یا بر تعداد آن ها با گذشت هفته ها و ماهها افزوده شده است؟

سجاد از زمان آغاز فعالیت به عنوان سرمربی تیم ملی ایران تا آن روزی که عطای ماندن در این پست را به لقایش بخشید کارنامه موفقی از خود بر جای گذاشت. هر چند که انتخاب او با انتقادهایی بسیار همراه بود اما کسب نتایج مطلوب در رقابت های مختلف توانایی های وی در اداره امور تیم ملی را نشان داد.

رئیس فدراسیون با عملکرد خود در سه سال گذشته و گردن نهادن به بحث ورزشکار سالاری به نظر می رسد که دیگر نیازی به کمیته های مختلف از جمله شورای فنی نداشته باشد. اگر می خواهد سرمربی تیم ملی انتخاب بکند بجاست که به جای جلسه با اعضای شورای فنی با ورزشکاران تیم ملی در زیر یک سقف بنشیند و با نظر آنها نسبت به لنتخاب سرمربی اقدام نماید تا فردایی دیگر با مشکلاتی از جنس مشکل کیانوش رستمی مواجه نشود.

اگر تا دیروز برخی ها حسین رضازاده و فدراسیون وی را با انواع بحث ها و حاشیه ها مورد تاخت و تاز قرار داده و مرادی را منجی بزرگ فدراسیون و وزنه برداری ایران می دانستند امروز در قبال رفتار ها و عملکردهای مرادی چه حرفی برای گفتن دارند؟

سجاد انوشیروانی در طول حیات ورزشی خود با اتخاذ تصمیمی بجا، مناسب و فراموش نشدنی مبنی بر مبارزه با ورزشکار سالاری و گردن ننهادن به خواست های غیر منطقی و فشارهای جانبی برای همیشه نام خود را در تاریخ وزنه برداری کشور به نیکی ثبت کرد




بهره برداری از بازسازی سالن مرحوم سید حاتمی و تجلیل های حاشیه ساز

باز سازی سالن تمرینی مرحوم میر عباس سید حاتمی به پایان رسید و طی مراسمی با حضور مسؤولین برای استفاده در راستای پبشرفت کشتی و پرورش استعدادهای جوانان منطقه مورد بهره برداری قرار گرفت.

حضور گوش شکسته هایی که جوانی خود را در راه سرافرازی این رشته تلف کرده  و برای کشتی اردبیل سرمایه ای عظیم و آبرویی بزرگ به شمار می روند در مراسم افتتاح این سالن چشمگیر و قابل توجه بود.

حضوریادگار مرحوم میر عباس سید حاتمی در مراسم یکی دیگر از نقاط قابل ذکر می تواند باشد.

ورزش اردبیل نمی تواند چهره های خدمتگزاری چون مرحوم میر عباس سید حاتمی را فراموش کند. آن مرحوم انسانی بزرگوار ، ورزشکاری مصمم، متعهد و عاشق خدمت به نظام و انقلاب و جامعه ورزش بود. مرحوم سید حاتمی زندگی خود را با ورزش گره زده بود و در نهایت در راه ورزش نیز جان به جان آفرین تسلیم کرد.

مرحوم سید حاتمی همیشه در انجام امور محوله کوشا و ساعی بود و در این راه با در نظر گرفتن حق و حقیقت سعی در اجرای عدالت داشت. او به عنوان یک داور بین المللی کشتی با قضاوت های بی نقص و عاری از هرگونه ایراد و حرف و حدیث نامی نیک و به یادماندنی از خود در تاریخ کشتی کشور به یادگار گذاشته است.

نامگذاری قدیمی ترین سالن کشتی استان به نام این انسان فراموش نشدنی کاری در خور تحسین و بازسازی آن به شکلی مطلوب و آبرومندانه اقدامی مناسب و حضور یادگارش در مراسم بهره برداری از سالن نشان از قدر شناسی جامعه ورزش و کشتی استان محسوب می شود.

موضعگیری های جانبدارانه

بعد از اعلام تاریخ بهره برداری از سالن بازسازی شده مرحوم سید حاتمی در فضای مجازی برخوردهای متفاوتی با این امر مشاهده گردید. هر فرد و گروهی بدون در نظر گرفتن واقعیت ها از فرصت به دست آمده برای کوبیدن برخی ها و تعریف و تمجید از بعضی ها و در نهایت بهره برداری به نفع خود ، باند و گروه وابسته پرداختند و کمتر به موضوع مهمی چون بازسازی این فضا در کم ترین زمان ممکن و به بهره برداری رساندن آن اشاره کردند

این که چه کسانی در انجام مطلوب این کار دخیل بوده و در به ثمر رسیدن آن تلاش کرده اند برای ورزشی ها در گام اول چندان مهم و قابل توجه نبوده و نمی تواند باشد . کسانی که در این راه کار مثبت انجام داده و نقشی هرچند کوچک در تحقق بازسازی  داشته اند نباید به آفرین و بارک اله و تمجید من و امثال من چشم بدوزند .

آنها با انجام وظیفه و تبدیل یک فضای نامطلوب به محلی برای نفس کشیدن باید در پیشگاه وجدان خود و ذات احدیت احساس آرامش نمایند. تعریف و تمجید و یا تخریب و زیر سؤال بردن من و امثال من نمی تواند در پرونده اصلی عملکردها که قاضی آن پروردگار بزرگ و توانا است کوچکترین اثری داشته باشد.

برای جامعه ورزش مهم ترین مساله بهسازی فضاها و اماکن ورزشی و دست یافتن به استانداردهای جهانی و کشوری است ومسؤولینی که در این راه گام بر می دارند منشاء خیر و برکت برای ورزش منطقه می باشند و در نزد اهالی ورزش عزیزند و یاد و خاطره شان ماندگار.

کسانی که عمری را در ورزش و کشتی اردبیل سپری کرده اند با حال و هوا و وضعیت سالن تمرینی مرحوم میر عباس سید حاتمی کاملا آشنا بودند. وضعیت سرویس های بهداشتی و حمام، رختکن و تشک ها و فضای داخلی محل تمرین بسیار نامطلوب و در یک جمله غیر قابل تحمل بود. همت مسؤولین برای بازسازی آن و تسریع در به سامان رساندن عملیات بازسازی کاملا ستودنی و ناشی از درک اهمیت موضوع بوده است.

در بررسی نظرها و موضعگیری های حساب شده و هدف دار کسی به نقش هیات کشتی استان در این ارتباط اشاره ای نکرد و به نظر می رسد که چون در بسیاری از موارد طرح مساله سالن به امری برای تسویه حساب های آنچنانی تبدیل شده بود ،هیات کشتی استان و نقش عوامل آن در بازسازی مجموعه به طور کلی نادیده گرفته شد.

جامعه ورزش استان امیدوار است که فضاهای ورزشی منطقه در سایه توجه و عنایت مسؤولین و با همیاری باد آب و آتش هر روز گامی به جلو در راه استاندارد سازی بردارد و بدون شک مردم آنقدر آگاه هستند و هوشیار که می دانند چه کسانی و چه ارگان ها و نهادهایی در این راه می توانند مثمر ثمر باشند .

تجلیل های حاشیه دار

مراسم برگزار شده علی رغم برخورداری از نقاط مثبت و شیرین و دلچسب از نقاط منفی قابل ذکری نیز برخوردار بود. در ورزش اردبیل بحث تجلیل و چگونگی آن هنوز نهادینه نشده  و راه و روش اصولی بر آن حاکم نشده است. در بسیاری از موارد مشاهده می شود که تجلیل فقط و فقط به گروه و اشخاص خاصی تعلق گرفته و به عبارتی تجلیل های تکراری مساله ساز می شود.

در کشتی افراد زیادی هستند که مستحق تجلیل در چنین مراسمی هستند. چرا برای این کار برنامه ای خاص و اصولی در نظر گرفته نمی شود و چرا تا حرفی از تجلیل به میان می آید گاها به سراغ موارد تکراری می روند.

هیچکس نمی تواند منکر زحمات ، بزرگواری، تلاش و صفات پهلوانی عزیزانی چون حاج احمد حبیبی و حاج رسول نصراله زاده باشد. تاریخ کشتی اردبیل در مورد این اشخاص که به کشتی خدمت کرده و در مقطعی از تاریخ، زندگی خود را برای پیشرفت و بهبود اوضاع آن سپری کرده اند همیشه به نیکی یاد نموده و نام آنها زینت بخش صفحات قطور تاریخ کشتی اردبیل خواهد بود ولی در کنار آنها نیز هسستند افرادی که باید در چنین مراسمی دلاوری ها، خدمات، از خود گذشتگی ها و قهرمانی های آنها به نسل جوان و امروزی معرفی شوند و از سال ها تلاش آنها تجلیل گردد. نسل جوان ما در کنار حبیبی ها و نصراله زاده ها باید با چهره هایی چون شفیع پارسی، ناهید عباسی، ناصر احمدی ، جابر پارسی، صابر اروجعلی زاده و… آشنا بشوند. چرا نباید در چنین فرصت های به دست آمده از افرادی چون شفیع پارسی که در مقطعی از دوران کشتی این دیار یاری مطمئن ، قابل اعتماد و دوست داشتنی برای کشتی بود تجلیل نشود و با بیان گوشه ای از خاطرات آن روزهای خوش گذشته در جوانان امروزی انگیزه های لازم ایجاد نگردد. ناصر احمدی ها، ناهید عباسی ها، صابر اروجعلی زاده ها و دهها و دهها چهره دیگر و بالاتر از همه بزرگمردانی چون علی ابیشوند ها، آذین فرها و اسدی بقال ها برای کشتی ما نعمت بزرگی هستند و وظیفه ماست که با یاد کردن از این چهره ها در مناسبت های مختلف شکر این نعمت ها راجا آوریم.

گذشته کشتی و نتایج به دست آمده در آن در طول سال های حیات این رشته به روشنی چهره خدمتگزاران را معرفی و آنها را از کسانی که تیشه به ریشه این ورزش زده اند جدا می سازد. پس بجا خواهد بود که هیات کشتی استان بحث تجلیل از پیشکسوتان و نام آوران و زحمتکشان را به نحوی برنامه ریزی نماید که از تکراری شدن تجلیل ها جلوگیری کنند.

و در نهایت از همه کسانی که در بازسازی این سالن و دیگر اماکن ورزشی این دیار زحمت کشیده اند  و نقشی داشته اند و به قول برخی از آقایان از کمیته برنامه ریزی شهرستان، کارشناسان اینجا و آنجا ، فرماندار اردبیل، اداره ورزش و جوانان شهرستان، اداره کل ورزش و جوانان، هیات کشتی استان و خلاصه از همه آنهایی که در این راه زحمتی هر چند کوچک و کوچک متحمل شده اند، قدردانی می شود. در این مورد نامی از کسی و مسؤولی نمی بریم چرا که ممکن است برخی از اسامی به مذاق برخی ها خوش نیاید و دوباره بساط تهمت زنی و مارک زدن را پهن بکنند . والسلام