1

”قدم رو“ یا ”عقب گرد“

آرزو می کنیم دوباره به عقب برگردیم و خواسته های سی چهل سال پیش را مطرح نماییم. در آن ایام آرزو می کردیم حالا که تیم هایی چون پاس، پرسپولیس، استقلال، بابک، ستاره، شاهین، سینا، دارایی و….. داریم و رقابت های فشرده ای در مسابقات باشگاهی وجود دارد و بازی های حساس باشگاهی نزدیک به چهار هزار نفر تماشاگر را به ورزشگاه می کشاند به دنبال اهدافی بزرگ تر برویم تا این اهداف کمک بکند سال ها در رقابت های استانی قهرمان بشویم، پای در مسابقات جام فلق بگذاریم و در مسابقات حذفی کشور موی دماغ معروف ترین تیم ها بشویم و پای تیم های بزرگ کشور را به اردبیل باز بکنیم تا تماشاگران بازی آن تیم ها را نیز از نزدیک ببینند و تا جایی پیش برویم که دروازه های فوتبال کشور به روی ما گشوده بشود و بعد از استان شدن منطقه برای مطرح شدن و دست و پا کردن موقعیتی مناسب در فوتبال کشور تلاش کنیم.
اما طوری فوتبال ما را در جاده قهقرایی و عقب گرد قرار دادند و به نحوی با فوتبال برخورد نمودند که تا به امروز نه تنها به آن آرزوها دست نیافتیم بلکه الآن دوست داریم به آن سال ها برگردیم و حداقل مسابقات باشگاهی سرحال، سرزنده، پویا، نشاط آور، شوربخش و پرهیجان داشته باشیم و در واقع به جای ”قدم رو“ دچار ”عقب گرد“ شویم.
به نحوی فوتبال ما را زمین گیر کرده اند که حتی در مسابقات لیگ دسته سوم نیز تیم های ما از استان نمی توانند خودی نشان بدهند و با شکست ها و ناکامی های پی در پی دل هواداران را به درد می آورند. در آن سال ها یعنی در چهل سی سال پیش تیم های ما پدیده فوتبال کشور معرفی می شدند و به مطرح ترین تیم های سطح اول کشور ضربه های مهلکی وارد می نمودند اما الآن روزگار فوتبال ما طوری با بدبختی ها و مصائب دست به گریبان شده است که پیروزی در یک دیدار معمولی دست چندم هم برای ما به آرزویی بزرگ تبدیل شده است. چه می خواستیم و چه شد!!!!!
دل ما در میانه راه خوش بود به این که حداقل شهرداری می خواهد تیم داری بکند و تشکیلات آن تا حدی مدافع منافع فوتبال ما بشود. این بار نیز شانس با فوتبال اردبیل یاری نکرد.آنها نیز آمدند و تشکیلاتی به راه انداختند و در مقطعی فوتبال را رها کردند و سیاست را غالب بر آن نمودند و نتیجه این سیاست بازی ها و تعویض های پی در پی در تشکیلات اداره باشگاه و تیم در نهایت زمین گیر شدن فوتبال اردبیل حاصل برنامه ریزی های برخی از آقایان مدعی مدیریت ناب و بی نقص شد.
رقابت های باشگاهی به اصطلاح لیگ برتر استان را ببینید. روند برگزاری این رقابت ها، حاشیه های ایجاد شده در آن، نظم و ترتیب حاکم بر آن و تشکیلات و امور حاکم بر تیم های حاضر در لیگ را با دهه 60 و 70 مقایسه نمایید و آن گاه حتما گفته های حقیر را مبنی بر آرزوی بازگشت به چهل سی سال قبل فوتبال اردبیل را تایید می کنید.
وقتی تشکیلات فوتبال بخواهد برخی مسایل را طوری رهبری نمایند که مسایل را وارونه جلوه دهند و برای بزرگ نمایی از هر وسیله و اقدامی استفاده نمایند نتیجه این می شود که رقابت های باشگاهی در ورزشگاه های خالی از تماشاگر و با حاشیه های تمام عیار برگزار شود و آن گاه عنوان بزرگی چون لیگ برتر را بررقابت های نیم بندی اطلاق بکنیم تا برای خود رزومه ای ردیف کرده و امیدوار به رای عوامل مسابقات در مجمع انتخاباتی باشیم.
فوتبال ما حال و روز خوشی ندارد. این بیمار باید توسط پزشکانی حاذق، با دانش و با قدرت مدیریت بالایی درمان بشوند.
باید قبول کنیم که با چند ضربه به توپ فوتبال نمی توان مدعی بزرگی در آن شد. کارها باید به دست کسانی سپرده شوند که در کنار فوتبال بازی کردن کارنامه ای درخشان از نظر اخلاقی، رفتاری و مدیریت داشته باشند. یا علی




جام فلقی های فوتبال اردبیل را بشناسیم وبعد اظهار نظر بکنیم

چرا برخی از جوانان فعال در فوتبال به جام فلق و بزرگان آن دوره فوتبال اردبیل حساسیت دارند؟ چرا آنها را مانعی در رشد و پیشرفت خود به حساب می آورند و چرا گاهی در برخی از نوشته ها و بخصوص در فضای مجازی مشاهده می شود که به فوتبال آن ایام طعنه هایی زده می شود؟
آیا رواست که بگوییم و ادعا نماییم که اگر کسی جام فلق را ندیده باشد و در تیم رویایی فوتبال اردبیل توپ نزده باشد محکوم به فنا هستند؟ آیا ادعای بجایی است که تا مهر جام فلق بر پیشانی یک فرد فعال در فوتبال مشاهده نشود نمی تواند در امور فنی فوتبال استان و باشگاه ها نقشی داشته باشد؟ آیا این گونه اعتقاد داشتن نوعی کم لطفی در قبال مردانی نیست که از جیب خود هزینه کرده و برای سرافرازی فوتبال اردبیل سال ها عرق ریخته و از جان مایه گذاشته اند؟
ممکن است جوانان لایق و کارنامه داری این روزها در فوتبال منطقه با نامهربانی ها مواجه شوند و در سایه برخی از باند بازی ها نتوانند به جایگاهی که لیاقت آن را دارند، برسند ولی این کارها و رفتارها چه ارتباطی می تواند با بزرگان جام فلق داشته باشد؟ مگر در حال حاضر فلقی های فوتبال اردبیل در اداره امور این رشته ورزشی نقشی داشته و یا صاحب میز و ریاست و دفتر و دستک هستند؟ آیا آن ستاره های بی ادعا و پرانرژی و فوتبال فهم، گوشه ای از کارهای ورزش و فوتبال اردبیل را بر عهده دارند که برخی از عزیزان برآشفته می شوند و آنها را سدی بر راه پیشرفت و تعالی و یا مشغول به کار شدن خود می پندارند؟
آنهایی که فوتبالی هستند و فوتبال را به خاطر فوتبال دوست دارند، اجازه ندارند در مورد فوتبالی های دهه 60 اردبیل صحبت بکنند . اگر امروز عده ای فوتبال اردبیل را قبضه کرده اند و فضای لازم برای تنفس جوانان فراهم نمی کنند چه ربطی به جام فلقی ها دارد؟ آیا آن بزرگان کار بدی کردند و در ایامی که شهرستانی ها در ورزش و بخصوص در فوتبال به حساب نمی آمدند به درستی فعل خواستن را صرف کرده و خود را به فوتبال کشور تحمیل نموده و کاری کردند کارستان تا به آن حد که از طرف همه کارشناسان فوتبال و رسانه ها به عنوان پدیده فوتبال سال 66 ایران اسلامی معرفی شدند.
برای هر ادعایی باید مدرک کافی در اختیار داشت. آنهایی که می گویند تا جام فلقی نباشی و سن و سالت به آن مسابقات قد ندهد محلی برای تو در فوتبال نمی گذارند، نام ببرند و مستند بگویند که حداقل در پنج سال گذشته کدام بازیکن و مربی عضو تیم اردبیل در رقابت های جام فلق در مصدر کار بوده و برای مربیان جوان و جویای نام اردبیل مانع ایجاد کرده اند؟
این که چرا در فوتبال اردبیل مربیان جوان و جویای نام و تحصیلکرده و آشنا به رموز مسائل فنی امکان رشد و اثبات حقانیت خود را ندارند را باید در جاهایی دیگر جستجو کرد و به نتیجه رسید و شفاف سازی نمود. متهم کردن بزرگان جام فلق جزء نگرش سطحی به مسئله و یا باری به هر جهت حرفی زدن و صحبتی کردن چیز دیگری نمی تواند باشد.
جوانانی که مطمئنا در لیاقت و توانایی های فنی آنها شکی نیست، باید بدانند و خوب بررسی بکنند تا بخوبی با چهره ها، خدمات و قدرت تک تک ستاره های جام فلق آشنا شوند . اگر این کار را بکنند نمی توانند برخوردی غیر منطقی با آنها داشته باشند.
ازدهه شصتی ها و آنهایی که عضو تیم قهرمان فلق بودند در این اواخر مدتی بهنام دولت در هیات فوتبال استان اگر اشتباه نکنم به عنوان مسئول کمیته استعداد یابی فعالیت داشت. فقط کافی است که عزیزان بدانند که بهنام چه بازیکنی بزرگی بود ، همه تیم های آن روزگار آرزوی بهره بردن از بازیکنی چون او را داشتند. بهنام محور خط میانی تیم فوتبال آذربایجان شرقی بود و الآن در سطح باشگاهها و هیات فوتبال کدام بزرگی از دهه فجر گوشه ای از مسؤولیت های فوتبال را بر عهده دارند که این گونه عصبانیت و حساسیت برخی ها را برانگیخته است.
و در پایان لازم می دانم بر این نکته اشاره بکنم که در آن روزگاران بازیکنان از خرج خانواده پدری می زدند و صرف تیم می کردند. نه قرار دادی بود و نه ناز کسی خریدار داشت. زمین خاکی و با احساس مسؤولیت بیشتر و حفظ حرمت فضای ورزش و بزرگان فوتبال، حرف اول را می زد و همه برای بودن در خدمت فوتبال اردبیل افتخار می کردند. مربیان آن روزها قبل از یاددادن مسائل فنی در فکر پرورش و تربیت جوانان و ارائه مسیر درست زندگی به آنها بودند. از زیر آب زنی و رفتارهای غیر حرفه ای در میان آنها اثری پیدا نمی شد.
فوتبال و مربیگری را مغازه ای برای درآمد زایی به حساب نمی آوردند. حتما عزیزان جوان ما می دانند که در دور اول و دوم جام فلق ، سرمربیگری تیم منتخب اردبیل با جعفر ظاهری بود. بروید ، بپرسید و بررسی بکنید و ببینید که در ازای دو سال کار مداوم و کسب دو عنوان پرافتخار آیا به وی یک دست گرمکن ورزشی داده شد؟ جام فلقی های فوتبال اردبیل انسان های بزرگی هستند که نمی توانند مانع پیشرفت جوانان باشند خیالتان راحت. حتما جوانان مدعی که این روزها تخت گاز می روند اسامی بازیکنان تیم قهرمان جام فلق را یاد بگیرند و حداقل با نام های آنها آشنا بشوند و در اظهار نظر هایشان دقت بکنند.




هیات فوتبال استان و اقدامی سؤال برانگیز

هیات فوتبال استان شاهکارها و معجزه های متعددی دارد.
به یک شاهکار دیگر از این هیات توجه کنید:
در جریان لیگ به اصطلاح برتر و در هفته هشتم رقابت ها بازی دو تیم میعاد پارس آباد و دهیاری بیله سوار در دقیق 60 به علت درگیری بازیکنان دو تیم متوقف شده و داور بازی را قطع و میدان مسابقه را ترک کرده است. اما بشنوید از معجزه های هیات که علی رغم گذشت بیش از دو ماه و نزدیک شدن به پایان رقابت ها تکلیف این مسابقه را کمیته انظباطی مشخص نکرده است؟
در حالی که بازی ها به روزهای پایانی نزدیک می شود چرا تصمیم گیری در ارتباط با آن دیدار مشخص نمی شود؟ چه سری در این کار نهفته است و چرا فعلا آقایان برای تعیین تکلیف آن اقدام نمی کنند؟ گزارش آن مسابقه را چه کسی نوشته است؟ این رفتار هاست که انسان را به شک می اندازد و می گوید آقایان می خواهند خیلی چیزها را مهندسی بکنند. وظیفه کمیته انظباطی تعیین تکلیف تیم ها در کمترین زمان ممکن است نه این که بنشینیم و با توجه به نتایج به دست آمده  بخواهیم تصمیم بگیریم.
اگر قصدی هم در عقب انداختن اعلام نتیجه نباشد آیا ما نباید شک بکنیم و برای این رفتارها تاسف بخوریم؟




انتظار تحرک بیشتر از قایقرانی استان

با انتخاب سرپرست جدید هیات قایقرانی استان اردبیل انتظار می رود که روند جدیدی در اداره امور این رشته ورزشی در استان ایجاد شود.
رشته های ورزشی که در استان از پیشینه خوبی بهره  می برند برای احیای دوباره به یک همت و تلاش دوچندان نیاز دارد و قایقرانی و کاناپلو از جمله رشته هایی است که بار دیگر می تواند در بین بزرگان آن، نام اردبیل را بر سر زبان ها بیاندازد و به عنوان حریفی قدر برای دیگر استان ها مطرح بشود.
در کنار راه اندازی دوباره رشته کاناپلو و جذب علاقه مندان، قاطع سرپرست جدید باید در راه اندازی تمرینات این رشته در بستر رودخانه بالخلو در محل میدان ورزش اقدام بکند. تمرینات قایقرانان در این محل نقش بسیار موثری در جذب جوانان نسبت به روی آوردن به کاناپلو می تواند داشته باشد.
در گذشته دیده شده بود که خانواده ها و افراد عبوری با تمرینات جوانان جذب حرکات و رفتار آن ها می شدند و مدت ها برای تماشای تمرینات آنها در آن محل می ماندندو جوانان را تشویق می کردند.




حادثه پلاسکو و همدردی ملتی قهرمان

حادثه آتش سوزی ساختمان پلاسکو و فرو ریختن ساختمان 17 طبقه و گرفتار شدن برخی از آتش نشان های جانفشان و شهادت تنی چند از آن بزرگواران تمامی مردم ایران زمین را عزادار کرد. این که چند نفر از آتش نشان ها و یا از کسبه و مراجعه کنندگان در زیر آواری از آهن و بتن و آتش مدفون شده اند کاملا مشخص نیست و این در حالی است که همه ارگان ها و دوایر ذیربط دست به دست هم داده اند تا بتوانند به مهار بحران و یافتن گمشده گان موفق بشوند.
حوادثی از این قبیل نشان داده است که مردم ایران با حادثه دیدگان با تمام وجود اظهار همدردی می نمایند و از هیچ کمک و مساعدتی دریغ نمی نمایند و مسؤولین و ارگان هایی که می توانند در بهبود بخشیدن به اوضاع موثر باشند قدم پیش می گذارند و به تعبیری دیگر در چنین صحنه هایی ملت گوشه هایی از وحدت خود را نشان می دهند  و با این کار فرصت سوء استفاده برای آنهایی که در آن طرف مرزها در کمین نشسته اند تا از این گونه حوادث بهره برداری کرده و به برداشت های غلط و مغرضانه بپردازند، نمی دهند.
در داخل کشور نیز برخی از پیروان و سینه چاکان گروه های سیاسی که به چیزی جز منافع گروهی فکر نمی کنند از این موقعیت ها برای زیر سؤال بردن رقبای احتمالی بزرگان خودشان در انتخابات آینده استفاده کرده و با مطرح کردن برخی از مسائل که در بسیاری از موارد می تواند خنده و تاسف شنوندگان و خوانندگان مطالب را به دنبال داشته باشد به زعم خود به تخریب رقیب می پردازند . نمونه ای از این اقدامات در کانال ها و گروه های استانی فضای مجازی در چند روز گذشته مشاهده شد.
برخی ها که گویا به جز رفتار هم حزبی ها و هم فکرهای خود رفتار دیگران را نمی توانند تحمل بکنند و حتی مثبت ترین و زیباترین کارهای رقبای حزبی و گروهی را به بدترین وجه تعبیر کرده و با قلم فرسایی همه چیز را زیر سؤال می برند این بار نیز در حالی که کشور در سوگ جان باختگان و نگران زیرآوار مانده ها بود مطلب نوشتند و منتشر کردند یا ایهالناس بیایید که حضور و تلاش برخی ها در مدیریت و سامان دادن اقدامات امداد و نجات برنامه ریزی برای انتخابات سال آینده می باشد.
آیا حضور شهردار در محل حادثه و بر عهده گرفتن بخشی از عملیات، برای بهره برداری سیاسی است؟ در آن لحظاتی که سرمایه و زندگی هموطنان در آتش می سوزد و همکاران شهرداری در دام آتش و خروارها آهن و آجر اسیر شده اند می توان به انتخابات و پیروز شدن در آن فکر کرد و به خاطر آن مانور داد؟ آیا این چنین قضاوت کردن و اذهان را از واقعیت ها دور نمودن می تواند ادعایی منطقی و قابل قبول باشد.
فردا اتهام هواداری از شهردار تهران را بر ما نچسبانید و در ارتباط با آن سخن نگویید و مطلب ننویسید، این نوشته اشاره به یک واقعیت موجود در جامعه می باشد که متاسفانه برخی ها و مخصوصا آنهایی که بیشتر حزبی و جناحی اند و یا دوستان و عزیزانی در راس قدرت استان دارند نمی توانند حتی تلاش های مثبت و قابل تقدیر مخالفان خود را ببینند و آن را تایید بکنند.
اگر شهردار تهران به موقع در محل حادثه حاضر نمی شد و دوش به دوش همکارانش در آن محل تلاش نمی کرد همین هایی که امروز حرکت های وی را انتخاباتی می دانند فریاد بر می آوردند که آهای، کجایی آقای شهردار همکارانت شهید شدند و در بستر نرم استراحت می کنی؟
رئیس جمهور هم در محل حادثه حضور یافت و یک بازدید میدانی به عمل آورد، آیا باید ادعا شود که حرکت رئیس جمهور هم انتخاباتی بوده است؟ اگر حضور هر مسئولی در محل حادثه را انتخاباتی بنامیم پس می توان گفت که دولتی ها بیشتر در فکر تبلیغ بوده اند. اگر شهردار تهران به موقع در ساختمان پلاسکو حضور یافته وظیفه ذاتی او بوده و باید وظیفه اش عمل می کرد.
همه چیز را از پشت عینک بدبینی و از زاویه انتخاباتی و جناحی نگاه نکنیم. خوب را خوب و بد را بد خطاب نماییم. این که شهردار تهران مثل برخی ها فکر نمی کند و امکان دارد در انتخابات آینده کاندیدا بشود پس باید به هر بهانه ای او را تخریب کرد نمی تواند اقدامی قابل قبول باشد. اگر ادعای روشنفکری می کنیم و اگر خود را در وقایع و اتفاقات اجتماعی، پیش رو تلقی می کنیم و اگر خود را نیرویی تمام عیار و آگاه و کاردان و خبره در همه مسایل حاکم بر اجتماع می دانیم بهتر است همیشه طرفدار حق باشیم و از واقعیت های موجود دفاع بکنیم.




خدمت و خیانت به فوتبال فراموش شدنی نیست

کریم شاهعلیزاده شهردار اردبیل در سال های 54 تا 56 جان به جان آفرین تسلیم کرد.

با فوت وی اظهار نظر های مختلفی در ارتباط با خدمات انجام یافته در دوران شهرداری شاهعلیزاده توسط کسانی که در آن سال ها در عرصه خدمت رسانی فعال بوده اند، بیان شده است ولی متاسفانه به یکی از بزرگ ترین و ماندنی ترین خدمت وی در طول دو سال تصدی شهرداری اردبیل در چند روز گذشته اشاره ای نشده است.

شاهعلیزاده در سال 54 تشکیل تیم فوتبالی به نام شهرداری را در دستور کار قرار داد و برای اولین بار با حمایت های وی و تلاش فرد خدمتگزاری به نام جواد جوادی فضل یکی از مدیران وقت شهرداری، تیم شهرداری اردبیل به طور رسمی تشکیل شد و در دنیای فوتبال و ورزش اردبیل اعلام موجودیت کرد.

این خدمت مرحوم شاهعلیزاده در کنار دیگر خدمات وی در تاریخ این دیار به ثبت رسیده و جامعه ورزش و فوتبال اردبیل همیشه قدردان عنایت ها و محبت های مدیرانی خواهند بود که قدمی هر چند کوچک در اعتلای ورزش و فوتبال استان برداشته اند.

در سال 54 و بعد از تشکیل تیم شهرداری در رده نوجوانان در رقابت های فوتبال اردبیل شرکت کرد.در این مسابقات که با شرکت 12 تیم برگزار شد تیم های شهرداری اردبیل، ترموتکنیک، سهند و توفان به رقابت های نیمه نهایی راه رفتند که در دیدار نهایی شهرداری دو بر یک بر تیم طوفان که از حمایت های شبکه بهداری بهره می برد به پیروزی رسید و مقام قهرمانی را از آن خود نمود . در دیدار رده بندی نیز سهند با غلبه بر ترموتکنیک در جایگاه سوم قرار گرفت.

بازیکنان شهرداری در آن سال ها عبارت بودند از:محمد عباس زده، داود قلی نژاد، شاپور موحدی، ناصر دادور، صمد منشاری، شاهرخ موحدی، صابر چایچی، عادل مسنن، جابر ستاره دان، هوشنگ حکیم زاده، رجب لطفعلی نژاد، رحمان مختاری، محمد انگورانی، منصور فارابی و محمد حقیقی  مربی و سرپرست: جواد جوادی فضل.

مرحوم کریم شاهعلیزاده تا رآن زمانی که کلید خدمت در شهرداری را در اختیار داشت توجه به جوانان و تامین نیازهای آنها و حمایت از ورزش و تیم شهرداری را مورد توجه قرار داده بود و به همین دلیل است که امروز بعد از گذشت نزدیک به چهل سال از حمایت های وی ، جامعه ورزش و پیشکسوتان فوتبال قدردان زحمات وی هستند و به نیکی از او و همکارانش در شهرداری آن روزهای اردبیل یاد می کنند.

بدون شک تلاش ها و خدمات صادقانه و بی ریای وی به فوتبال و ورزش اردبیل نقطه مثبتی در کارنامه آن مرحوم به شمار می رود و این حرکت مثبت وی قابل قبول درگاه احدیت خواهد بود انشااله.

یادآوری این نکته لازم و ضروری است که بعد از گذشت چهل سال از دستور و حمایت های مرحوم شاهعلیزاده مبنی بر تشکیل تیم شهرداری خبر درگذشت وی در جامعه فوتبال و پیشکسوتان استان موجب تاسف و تاثر می شود . همه با شنیدن این خبر، یادش را گرامی می دارند و به عنوان خدمتگزار ورزش و فوتبال شهرداری با حرمت از او یاد کرده و برای آرامش روحش دعا می کنند.

امروز هم که تیم شهرداری یعنی همان تیمی که در سال 54 با پشتیبانی ها و دورنگری های مرحوم شاهعلیزاده تشکیل شد مورد بی مهری ها، کم لطفی ها و بی توجهی ها قرار گرفته و در اسارت باند بازی ها و تسویه حساب های سیاسی و شخصی در معرض نابودی قرار گرفته و به بدترین روزهای عمر خودش دچار شده تاسف برانگیز است و مسلما اگر آنهایی که دستی در کار دارند و می توانند و قدرتش را دارند که کاری برای این تیم انجام بدهند، اقدامی نکنند در چهل سال آینده وقتی صحبت از فوتبال اردبیل و شهرداری به میان آید خواهند گفت که در زمان شهرداری لطف الهیان و ریاست ذکی اله خوشبخت بر شورای شهر، فرمانداری جواد زنجانی، استانداری مجید خدابخش و مدیریت ایوب بهتاج بر ورزش زمینه های نابودی و زمین گیر شدن تیم شهرداری اردبیل فراهم شد و کسی به درستی فریادهای برآمده از گلوی دوستداران تیم را نشنید .

باور کنید تاریخ و آیندگان در مورد عملکرد تک تک ما به قضاوت خواهند نشست و هیچ کدام از ماها از تیر رس قضاوت آنها در امان نخواهیم بود. اینک که قدرتی در دست داریم و دفتر و دستکی برای خود به پا کرده ایم، نامی نیک از خود به یادگار بگذاریم و جمعی جوان علاقه مند را از خود دلگیر نکنیم.




مسؤولان هوای ما را ندارند!!!

ورزش اردبیل؛ بیست و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین دومین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “سالن دو و میدانی اردبیل اندرخم کوچه بی توجهی” ، “فضول باشی ورزش اردبیل و میزبانی مسابقات بین المللی” ، “آیا بلایی مانده است که بر سر تیم شهرداری نیاورده باشند” ، “چشم و هم چشمی” و… منتشر شد.
 
دانلود نسخه PDF شماره بیست و شش نشریه ورزش اردبیل 
دانلود نسخه RAR کلیه صفحات بصورت عکس شماره بیست و شش نشریه ورزش اردبیل 
مشاهده شماره بیست و ششنشریه ورزش اردبیل بصورت تصویری
 
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره بیست و پنج نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دوم بیست و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه سوم بیست و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه چهارم بیست و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه پنجم بیست و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه ششم بیست و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 




عقاب شکست دور رفت را جبران کرد

والیبالیست های جوان تیم عقاب سبلان در یک هفته مانده به پایان رقابت های لیگ یک ، فعل خواستن را در مهاباد به خوبی صرف کرده و با یک پیروزی دلچسب در زمین حریف ، گوشه ای از توانایی های خود را نشان دادند.
مهاباد تماشاگرانی خونگرم و ورزش دوست دارد و در میان رشته های مختلف ورزشی ، والیبال در آن شهر از یک جایگاه خاص بهره می برد. تماشاگران مهابادی در دیدارهای نماینده شهرستان در رقابت های لیگ، ورزشگاه را به تسخیر خود در می آورند و با تشویق های بی امان عرصه را برای تیم های میهمان تنگ می کنند. پیروزی در فضای سنگین سالن سرپوشیده مهاباد کار آسانی نمی تواند باشد و بدون شک پیروزی یاران اردبیل در مقابل تیم قدرتمندی چون شهرداری مهاباد کاری ستودنی و قابل تقدیر می باشد.
گزارش بازی نیز نشان می دهد که تیم ها در فکر آن بوده اند که پیروز زمین مسابقه را ترک نمایند و این که تعیین تکلیف به گیم پنجم کشیده می شود نشان از یک رقابت شانه به شانه دارد. در چنین شرایط حساسی که بر یک دیدار غلبه پیدا می کند تیمی می تواند پیروزی را به دست آورد که بهتر بتواند از فرصت های به دست آمده استفاده نماید و این بار یاران عقاب سبلان در رسیدن به هدف بهتر عمل کرده و در نتیجه با دست پر از میدان مهاباد برگشته اند تا خود را برای آخرین دیدار لیگ در فصل جاری آماده کنند و بدین ترتیب در مقابل تماشاگران باصفای اردبیل در رقابت با تیم قزوین نیز حداکثر امتیاز را به اندوخته های قبلی خود اضافه نمایند.
بارها گفته ایم که جدای از نتایج به دست آمده و جایگاه تیم در جدول رده بندی حضور تیمی از اردبیل در لیگ دسته یک والیبال کاری بسیار ارزشمند ، قابل تقدیر و به یادگار ماندنی است. تلاش دست اندرکاران این تیم برای حضوری آبرومندانه در رقابت ها را نمی توان کتمان کرد و مسلما تماشاگران و علاقه مندان به ورزش، قدردان زحمات افرادی هستند که امتیاز لیگ یک را برای اردبیل به ارمغان آوردند، تیم را حمایت و مدیریت کردند، رهبری و مسؤولیت فنی تیم را پذیرفتند و در نهایت سهمیه تیم را در لیگ دسته یک برای فصل آینده حفظ نمودند.
در کنار این همه اقدام مناسب و قابل تحسین باید مسؤولین و دست اندرکاران تیم نیز این حق را به دیگر علاقه مندان و فعالان عرصه ورزش بدهند که همواره مانند آنها فکر نکنند. آنهایی که حرفی در ارتباط با تیم و یا عملکرد تیم در رقابت ها داشته باشند بر زبان بیاورند و چنین نباشد که با کوچک ترین انتقاد برآشفته شوند و برای خاموش کردن صدای برخی ها که بخواهند مواردی از نقاط فنی و یا رفتارها و عملکردها را مورد اشاره قرار بدهند هجمه ای را آغاز بکنند. در این ارتباط نیز رفتار صادقانه مورد انتظار می باشد . رفتار دوگانه و بیان نظرات به توسط دیگران نمی تواند کاری قابل قبول باشد.
همه نوشته ها و مطالبی که در ارتباط با والیبال از آغاز فصل در نشریه و سایت منعکس شده در آرشیو موجود می باشد. امیدواریم رفتار ما چنان نباشد که همه حرف ها و مطالب موافق خود را در انعکاس ، وظیفه بدانیم و با یک انتقاد کوچک و به حق، خون طرف را مباح تشخیص داده و دستور به راه اندازی کمپین بر علیه منتقدین را صادر نماییم.
وظیفه یک خبرنگار بیان واقعیت هاست و مسلما در چنین مواردی باید در انتظار عکس العمل ها بود، به شرطی که هرگونه اقدام در چارچوب اخلاق ورزشی و رعایت اصول مردانگی و جوانمردی باشد.
کسانی که برای توسعه و پیشرفت والیبال در اردبیل تلاش می کنند نامی نیک از خود به یادگار خواهند گذاشت و مسلما آنهایی که دلسوز ورزش و والیبال استان هستند در انجام وظایف خود و جدا کردن سره از ناسره کوتاهی نخواهند کرد.
حکایت
ملا شتری اجاره کرد تا به سفر برود. او بر شتر سوار شد و صاحب شتر افسار شتر را گرفت و به راه افتادند. در راه، شتربان زیر لب و گاهی هم بلند ملا را مسخره می کرد. بین راه به کاروانی رسیدند .شخصی این صحنه را دید و به ملا گفت: آیا می دانی و می شنوی که شتربان چه می گوید؟
گفت: بله! پرسید: پس چرا از خود عکس العمل نشان نمی دهی؟
گفت: اگر او مرا به مقصد می رساند و مسیر درست است ، این حرف ها مهم نیست ، هر چه می خواهد بگوید. حالا اگر والیبال ما به مقصد می رسد و سختی ها را پشت سر می گذارد و به هدف نهایی دست پیدا می کند ایجاد جو بر علیه ما هیچ ایرادی نخواهد داشت، به خاطر سربلندی و سرافرازی والیبال همه آن رفتارها را به جان خریده و به دیده منت پذیرا می شویم.
اما در بهترین شرایط و در ایده آل ترین حالت همچنان وظیفه خواهیم داشت که نقاط مثبت را بستاییم و از انعکاس کمبود ها و برخی رفتارهای غیر قابل قبول خودداری نکنیم. هرچند که گفته ها و نوشته های به حق ما منجر به کم لطفی ها و تحریک بعضی ها بر علیه ما بوده باشد.
به هر حال والیبال ما در مسیر جدیدی گام گذاشته است. حضور تیمی از استان در لیگ یک و تثبیت موقعیت آن در اولین سال از این حضور می تواند نوید روزهای خوب و سرشار از موفقیت در آینده را بدهد. مسلما نادر فلاحی رئیس هیات والیبال استان به همراه دیگر دست اندرکاران تیم عقاب سبلان برای حضوری قدرتمندانه در رقابت های سال آینده از فردای پایان لیگ برنامه ریزی خواهند کرد و هیچ شک و تردیدی نباید داشت که در این ر اه تماشاگران و علاقه مندان ورزش اردبیل به همراه رسانه ها، آنها را در پیمودن راهی که انتخاب کرده اند مورد حمایت قرار خواهند داد.
مردم و طرفداران ورزش از کسانی که برای سربلندی والیبال استان برنامه ریزی نمایند و گام های موثر و مطمئن بردارند پشتیبانی می نمایند و چنانچه کسانی بخواهند خواسته و یا ناخواسته در این راه مانع ایجاد نمایند با عکس العمل های مناسب مواجه خواهند شد.




مسؤولین هوای ما را ندارند!

مسابقات ورزشی در رشته های مختلف رزمی همیشه سؤال برانگیز بوده است. مسابقات متعددی که در سبک ها و مقاطع مختلف انجام می شود همیشه به  سؤالی در ذهن علاقه مندان تبدیل شده است . این که آیا با این حجم می توان به رقابت های قهرمانی جهان و آسیایی و بین المللی آنها اطمینان پیدا کرد ؟این امر چالش های مختلفی را در جامعه ورزش ایجاد کرده و به نوعی همواره بحث در این مورد مطرح بوده و هست..
از سال های گذشته که بحث اعزام به مسابقات بین المللی رزمی رواج پیدا کرد این شبهه که آیا برگزاری رقابت ها و سطح مسابقات قابل اعتماد است یا نه در میان ورزشکاران و وابستگان به این رشته ها بوده و است.
هنوز یادمان نرفته است که در گذشته ای نه چندان دور، بوده اند تیم ها و افرادی که برای شرکت در مسابقات به اصطلاح بین المللی رفته اند و در سطحی بسیار پایین و ابتدایی در مسابقاتی حضور یافته و با حکم قهرمانی برگشته اند و به وجود آمدن شبهه ها را بیشتر و بیشتر کرده اند.
اما در سال های اخیر با دخالت فدراسیون ها تلاش می شود تا حدودی نابسامانی های گذشته سر و سامانی پیدا بکند و اعزام ها شکلی اصولی و منطقی و با توجه به سطح رقابت ها و دیگر عوامل دخیل در بالا بردن اهمیت رقابت ها، صورت بگیرد.
قهرمانی تنی چند از ورزشکاران اردبیلی اواسپورت در رقابت های جهانی 2016 بحث های چندی را در سطح استان دامن زد. ولی قهرمانان و افتخار آفزینان این رشته با ارائه دلایل و مدارک کافی اثبات کردند که اعزام آنها توسط فدراسیون مربوطه انجام پذیرفته و در سطح رقابت ها و مدال های جهانی آنها هیچ شک و تردیدی  نباید کرد.
همچنین قهرمانان برخی از رشته های رزمی به مانند کیک بوکسینگ نیز حال و روز اواسپورت را دارند و مدال آوران این رشته نیز از برخی از برخوردها و تعبیرها در سطح جامعه گله مندند.
دو تن از قهرمانان رشته های رزمی به دفتر نشریه آمدند و سفره دل را گشودند و خواستند به نوعی گلایه ها و پیشنهادهای خود را از این طریق به گوش مسؤولان و دست اندرکاران ورزش و استان برسانند.
محمد داداشی در رقابت های جهانی 2016 اواسپورت ترکیه صاحب گردن آویز نقره شده است. او از سال 80 فعالیت در ورزش رزمی را آغاز نموده و از سال 85 به صورت حرفه ای در مسابقات مختلف حضور پیدا کرده است. او بیش از 20 دوره قهرمان استان و 10 دوره نیز در مسابقات قهرمانی کشور افتخارآفرین بوده است.در سال 2010 در مسابقات بین المللی کیک بوکسینگ ایران قهرمان شده و در سال 90 در رقابت های قهرمان قهرمانان کمربند طلا دریافت کرده و در سال 95 هم در رقابت های آسیایی مدال طلا و در مسابقات جهانی اواسپورت مقام دوم را کسب کرده است.
وی می گوید: بعد از بازگشت از رقابت ها به جای تجلیل و حمایت از قهرمانان رزمی متاسفانه بحث تخریب در دستور کار برخی ها قرار می گیرد و بدون شک این گونه برخوردها در روند تمرینات و حفظ آمادگی جسمی و روانی قهرمانان می تواند تاثیر منفی داشته باشد.
وی افزود: اگر اشتباه نکرده باشم از چهار سال قبل افتخارآفرینان ورزش استان مورد تجلیل قرار نگرفته اند. محبت مسؤولین استان باید شامل حال ورزشکاران و مدال آوران رشته های مختلف ورزشی استان باشد تا آنها را برای پیمودن راه قهرمانی ترغیب نمایند.
داداشی در ادامه گفت: بعد از بازگشت از رقابت های آسیایی از سوی اداره ورزش و جوانان شهرستان اردبیل به عنوان تقدیر یک دست گرمکن ورزشی داده شده است و این کار حتی بعد از رقابت های جهانی هم تکرار نشده است.
وی تصریح کرد: در اواسپورت رقابت های مهمی در آینده برگزار خواهد شد که متاسفانه به دلیل بی توجهی مسؤولین، نوعی بلاتکلیفی در بین قهرمانان حاکم است ، امید می رود برای برطرف کردن این مشکل اقدامات مورد نیاز از سوی مسؤولین انجام بپذیرد.
وی گفت: از زمان بازگشت از رقابت های جهانی در ارتباط با تجلیل و قدردانی از قهرمانان فقط وعده داده شده و هیچ یک از قول ها متاسفانه تحقق نیافته اند.
داداشی با مقایسه دیگر استان ها با اردبیل در برخورد با قهرمانان گفت: قهرمانانی که از استان های دیگر در تیم ملی و رقابت های جهانی 2016 بوده اند در بازگشت از رقابت ها مورد استقبال گرم مسؤولین قرار گرفته اند و به موقع تجلیل شده اند ولی این کار در اردبیل عملی نمی شود.
وی افزود: در میان همه بی توجهی ها باید از مسؤولین دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل که به خوبی از من به عنوان دانشجوی ارشد برق حمایت کرده اند قدردانی نموده و از دکتر شامل ریاست واحد و کلیه دوایر آن دانشگاه از جمله دانشکده فنی، تربیت بدنی و روابط عمومی تشکر نمایم.
وی در پایان از خانواده و مدیر کل ورزش و جوانان و عوامل زحمتکش اداره از جمله محمد برادران، نادر پیران و علی رضا بیداردل و از دکتر میر عباسی، مهندس جدی و اساتید بزرگوار معرفت جلالی و مهرداد امانی قدردانی نمود.
در ادامه این گفتگو عادل سعیدی قهرمان رزمی کار اردبیلی گفت: ورزش رزمی را از سال 87 آغاز کرده ام و چندین بار در سطح استان و قهرمانی کشور افتخار آفرینی نموده ام و در انتخابی تیم ملی اواسپورت نفر اول شده و در مسابقات آسیایی در ترکیب تیم ملی قرار گرفته ام که در این رقابت ها به مقام اول دست یافته ام و در رقابت های 2016 کیک بوکسینگ آلمان مدال در سکوی اول قرار گرفته ام.
وی ضمن تایید حرف های داداشی در ارتباط با عدم توجه به قهرمانان گفت: یکی از دغدغه های قهرمانان استان در رشته های مختلف مسئله بیکاری آنها می باشد. تامین شغل هر یک از قهرمانان می تواند آرامشی را در فضای زندگی ورزشکاران ایجاد نماید تا بتوانند با جدیت به تمرینات ادامه دهند و برای فتح سکو ها در میادین مختلف اقدام نمایند.
وی افزود: دکتر بهتاج مدیر کل ورزش و جوانان برای رفع بیکاری من اقداماتی انجام داده است که امیدوارم به نتیجه برسد و یکی از مشکلات من برطرف گردد.
وی گفت: از زمان بازگشت از مسابقات فقط توسط اتاق بازرگانی تجلیل شده ام و دیگر سراغی از ما گرفته نشده است .
وی افزود: هنوز هم از بابت هزینه های اعزام به مسابقات بدهکارم و امیدوارم با عنایت مسؤولین بتوانم بدهی های خود را تسویه نمایم.
سعیدی در پایان گفتگو از بهنام پیرموذن رئیس اتاق بازرگانی، اسلام عبدی رئیس هیات ورزش های رزمی استان، و اساتید محمد کوهی، معرفت جمالی و مهرداد امانی و از مدیر کل ورزش و جوانان و دیگر زحمتکشان این اداره کل و از عبدالرحیم عزیزی تشکر نمود.
این دو قهرمان بعد از بازگشت از رقابت های آسیایی اواسپورت به همراه دیگر مدال آوران و افتخار آفرینان مدال های خود را به فرزندان مدافع حرم شهید دهقانی نیا اهدا کردند.




چشم و هم چشمی

چشم و هم چشمی چیست و رواج این صفت زشت و ناپسند در دنیای ورزش چه عواقبی می تواند داشته باشد؟ حضور دو ورزشکار رزمی در دفتر نشریه و اشاره آنها به برخی از موارد مطرح شده در بین ورزشکاران و وابستگان به این جامعه بهانه ای برای نوشتن این چند سطر شد.
چشم و هم چشمی یک بیماری است و کسانی که به این بیماری مبتلا می شوند آثار و تبعات منفی آن در زندگی عادی شان کلاملا مشخص می شود. روانشناسان اعتقاد دارند کسانی که در دام چشم و هم چشمی گرفتار می شوند اعتماد به نفس پائینی دارند. چشم و هم چشمی فرد را اسیر احساسات می کند و با تغییر سبک رفتاری موجب اختلال هویت فردی می گردد.
چشم و هم چشمی را به طور قطع و یقین نمی توان در زمره آسیب های اجتماعی قرار داد،چرا که هر پدیده چه بخواهیم و چه آن را دوست نداشته باشیم در اجتماع اتفاق می افتد اما زمانی از این پدیده به عنوان آسیب اجتماعی یاد می شود که حالت افراطی پیدا کرده و فرد را دچار اختلال در عملکرد اجتماعی می کند.
آنهایی که رفتار و کردار و گفتار و به طور کلی خود را با دیگران مقایسه می کنند ، آرامش شان را از دست می دهند و در دام افسردگی گرفتار می شوند. این قبیل افراد وجود خود را گم می کنند و روابط خوب و صمیمی با دیگران را از بین می برند.
از عواملی که در چشم و هم چشمی می تواند موثر باشد بحث تکبر است و تکبر خصوصیات ضد اخلاقی است. این خصوصیت که از آن به رذیلت اخلاقی نام برده می شود موجب می گردد تا شخص خود را برتر از دیگری بیابد. از این رو می کوشد تا به هر شکلی که شده باشد برتری خویش را نشان بدهد و خود را فراتر و بزرگ تر و برتر از دیگری بنمایاند. این گونه است چیزهایی که در خود می یابد به رخ دیگری می کشد و در اموری که احساس می کند که از برتری برخوردار نیست تظاهر به دارایی آن می نماید. از این رو بحث چشم و هم چشمی به عنوان تظاهر برای برتری جویی مطرح می شود و شخص می کوشد تا با تظاهر و با دست زدن به یک سری کارهای غیر منطقی برتری خود را به رخ دیگران بکشد.
با توضیح مختصری که داده شد می توان ادعا کرد نفوذ و گسترش این خصیصه زشت در بین ورزشکاران و ورزشدوستان و کسانی که مدعی پیشکسوتی و بزرگی هستند آزار دهنده و رنج آور است. ورزش صحنه مردی و مردانگی است ، غرور و تکبر در وجود یک ورزشکار تمام عیار نمی تواند برای خود جایی پیدا بکند. کسی که ادعای مربیگری داشته و مدعی تربیت جوانان و آینده سازان این کشور است اگر ذره ای از این صفت را با خود به همراه داشته باشد مسلما فقط تظاهر به مربی بودن می کند و نمی توان او را در این عرصه مهره ای مثمر ثمر به حساب آورد.
ورزشکاری که باید برای رسیدن به افتخار شب و روز تلاش بکند و عرق بریزد و لحظه ای غفلت نکند اگر در دام این صفت دست و پا بزند نمی تواند به هدف برسد و همچنان با از دست دادن آرامش، رسیدن به موقعیت مورد نظر برایش غیر ممکن می شود.