1

علی دایی و شایعه سازان

کاری با سیاست و آدم‌های سیاسی ندارم و نوکر مردم هستم.
علی دایی با اشاره به اقدامات انجام یافته در راستای کمک به زلزله زدگان و اعلام مطلب بالا گفت :برای انجام یک کار مردمی و کمک به زلزله‌زدگان وارد گود شده‌ام و امانتدار و نماینده مردم هستم تا این کار را به سرانجام برسانم و هیچ کاری هم با سیاست و آدم‌های سیاسی ندارم.
وی افزود: نوکر مردم هستم و آنها امانتی را به دست من داده‌اند و به من اطمینان کرده‌اند و می‌خواهم کار آنها را انجام دهم.
وی گفت:متأسفانه برخی حرف‌های خودشان را با اسم من در فضای مجازی رواج داده‌اند و منتشر کرده‌اند و من برای این شایعه‌سازان متأسفم.
وی در پایان گقت :مطمئن باشید از پلیس فتا می‌خواهم که این مسئله را پیگیری کند تا مشخص شود چه کسانی می‌خواهند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند.




دنیا پرستی سرآغاز فتنه ها

دل به دنیا بستن و همه چیز را در امروز خلاصه کردن و فکر فردا و فرداها را نکردن آفتی برای آسایش و زندگی انسان هاست. برخی ها دنیا را هدف قرار داده و فکر فردای قیامت و حساب پس دادن در پیشگاه احدیت را نکرده و تا می توانند نامردی می کنند و به راه های کج متوسل می شوند تا شاید این دو روز را به کام خود ببینند و در رویاها سیر بکنند.
دل به دنیا بستن در احادیث اسلامی بسیار مورد نکوهش قرار گرفته است . مولای متقیان حضرت علی(ع)می فرماید:”دنیاپرستی سرآغاز فتنه ها و ریشه همه محنت ها و رنج هاست”.
وقتی عشق به دنیا در وجود آدمی لانه می کند چشم ها بر روی واقعیت هابسته می شود. چنین کسی حاضر می شود برای آباد کردن دنیایش همه خوبی ها و اصول را زیر پا بگذارد . چنین افرادی چشم دارند ولی گویی نابینا هستند،گوش دارند اما گویی ناشنوا هستند،زبان دارند ولی جز به آنچه به آن دل بسته اند گوش نمی کنند و برای رسیدن به این محبوب یعنی دنیا تن به هر ذلتی می دهند.
سعدی علیه الرحمه در بیت زیر نصیحت بزرگی برای علاقه مندان به دنیا می کند:
بسی تیر و مرداد و اردیبهشت
بیاید که ما خاک باشیم و خشت
حافظ هم می گوید:
بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین
کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس
قصر فردوس به پاداش عمل می بخشند
ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
دل به دنیا سپردن و همه چیز را برای خود خواستن زندگی را تباه و روزگار انسان را سیاه می کند. ممکن است چند روزی چرخ ایام به کام دنیاپرستان و حسد ورزان بچرخد ولی در نهایت آنها بازنده خواهند بود.
خواجوی کرمانی چه زیبا گفته است:
دل بر این پیرزن عشوه گر دهر مبند
کاین عروسی است که در عقد بسی داماد است
انسانی که دل به دنیا دارد همیشه در طلب رسیدن به آن چیزهایی است که بتواند در سایه آن ها خودی نشان بدهد،احساس غرور بکند و حکم براند و بر اسب مراد سوار بشود.
دل نکندن از دنیا انسان را به هر کار زشت و ناروایی وا می دارد و چنین می شود که برخی ها برای از دست ندادن آثار و بقایای دنیا پرستی شان دست به هر کاری می زنند و ابایی هم از آنچه می کنند ندارند.
عوامل متعددی هستند که می توانند آدمی را به سوی دنیا پرستی سوق بدهند. عوامل اجتماعی و طبیعی در دل بستن انسان ها به دنیا نقش آفرینی می کنند. از عوامل اجتماعی موثر در این امر می توان از چشم هم چشمی و فرار از مذمت و نکوهش ذکر کرد و در کنار آنها نیز از عامل مهمی به نام وسوسه های شیطانی نباید غافل ماند.
وقتی کسی دو دستی بر یک موقعیت می چسبد و همه چیز را به پای حفظ آن می ریزد حتی حاضر می شود که فرزندش را قربانی بکند نمونه های بارزی از دنیاپرستی به شمار می رود.
دل به دنیا بستن شهامت،شجاعت واقعی و عشق به جامعه و مردم را در آدمی از بین می برد و انسان را به عروسکی مطیع و فرمانبردار در دست دنیا تبدیل می کند.
این مطلب را با حدیثی از رسول اکرم(ص)به پایان می بریم که فرمودند:
“اکبر الکبائر حب الدنیا”
“بزرگ ترین گناهان،دنیاپرستی است”




فوتبال نوجوانان استان؛ ۷ تیم از ۳ شهرستان

کانال ورزش استان اردبیل با ارائه یک گزارش مستند و مقایسه وضعیت فوتبال پایه اردبیل با برخی از استان های دیگر، برخورد کفگیر با ته دیگ فوتبال منطقه را نشان داده است.
در گزارش آماری یاد شده ،فوتبال اردبیل در رده سنی نوجوانان و مسابقات برگزار شده در آن سطح با استان خوزستان مورد مقایسه قرار گرفته است.
در خوزستان و در رده سنی نوجوانان، در لیگ استانی ۳۰ تیم در ۵ گروه شش تیمی رقابت می کنند و در استان ما لیگ نوجوانان تنها با حضور ۷ تیم برگزار می شود.
اگر به لیست تیم های حاضر در رقابت های نوجوانان خوزستان نگاه شود شهرستانی نمی توان پیدا کرد که نماینده آن در لیگ حضور نداشته باشد ولی در استان ما هفت تیم فقط از سه شهرستان اردبیل،گرمی و پارس آباد شرکت کرده اند.
ممکن است گفته شود که فوتبال اردبیل با خوزستان قابل مقایسه نیست. اولا می توان گفت که خوزستان در سال گذشته در بین استان های کشور مقام اول را به دست آورده و بر اساس ادعای برخی ها و نامه ای که فدراسیون به استان فرستاده است اردبیل در رده دوم بوده است. این فاصله عمیق و زجر آور فقط در یک رده سنی بین استان های اول و دوم می تواند قابل قبول باشد؟
ثانیا وقتی ادعا می شود که اردبیل جز ۱۰ استان فوتبالی کشور می باشد و در سطح پایه در آن پیشرفت های قابل توجهی حاصل شده است آیا وضعیت فعالیت در رده نوجوانان نمی تواند دلیل واضح و روشنی برای رد این ادعا باشد؟
بر اساس اعلام کانال ورزش استان اردبیل، تیم های شهرداری اردبیل،ذوب آهن اردبیل،اکباتان اردبیل،نخبگان اردبیل،نوجوانان گرمی،آران پارس آباد و یاران ورزش تیم های حاضر در رقابت های لیگ استان بوده اند.
صرف نطر از این که آیا تیم های یاد شده تا به آخر امکان ادامه داشته باشند یا نه این سوال مطرح است که تکلیف شهرهایی چون خلخال،کوثر،نمین،نیر،مشگین شهر،بیله سوار و سرعین در این میان چگونه است؟آیا در استانی که در مسابقات نوجونانش فقط از سه شهرستان شرکت کننده باشدقرار گرفتن آن در بین ۱۰ استان فوتبالی کشور جای سوال و تعجب ندارد؟
بارها گفته ایم که حرف و عمل باید با همدیگر همخوانی داشته باشند. اگر ادعایی صورت می پذیرد باید با دلایل و مستندات کافی همراه باشد. آیا در منطقه ای که از ۱۰ شهرستانش فقط سه شهرستان توان حضور در رقابت های لیگ به اصطلاح استانی را داشته باشد می توان به آینده فوتبال آن منطقه امیدوار بود؟ آیا می توان ادعا کرد که روندپشتوانه سازی در فوتبال آن منطقه ایده آل بوده است؟
حال فردا دوستان در هیات فوتبال استان ما را متهم به دشمنی با این و آن نکنند. اگر این گفته واقعیت داشته باشد پذیرش خطا و اشتباه از سوی یک فرد کاری بسیار زیبنده و شایسته خواهد بود.
اگر ما در نوشته های خود دچار لغزش بشویم و آماری کذب در اختیار افکار عمومی قرار بدهیم این شجاعت را داریم که در پیشگاه خوانندگان عذرخواهی بکنیم و اگر باشند کسانی که در وضعیت موجود فوتبال اردبیل دخیل بوده و نتوانسته اند تحرکی کافی در سطح شهرستان های استان در این رشته پرطرفدار ایجاد بکنند یک عذرخواهی خالی از لطف نخواهد بود.




امیدواری سعید علی حسینی برای کسب مدال جهانی

سعید علی حسینی 8 سال قبل بعد از اینکه رکورددار دسته فوق سنگین جوانان جهان شد، به دلیل مثبت شدن نمونه دوپینگش برای دومین بار، ابتدا از سوی فدراسیون جهانی مادام العمر محروم شد. او توانست با پیگیری و شکایت محرومیتش را به 12 سال کاهش دهد؛ اما بازهم امیدی به بازگشت نداشت. سال گذشته بود که با تغییر قوانین فدراسیون جهانی، محرومیت این وزنه بردار اردبیلی به 8 سال کاهش یافت. علی حسینی که در سال های اخیر وزنه برداری را کاملا کنار گذاشته بود و بیشتر به ادامه تحصیل می پرداخت، تصمیم گرفت دوباره پای به میدان بگذارد. حالا او در آستانه 30 سالگی برگشته و امیدوار است بتواند اولین مدال جهانی خود در رده بزرگسالان را در آمریکا بر گردن بياويزد.
صحبت های او در آستانه رقابت های جهانی شنیدنی است:
8سال قبل رکوردم بالاتر بود
شاید الان خیلی ها از رکوردهایی که من در بابلسر زدم، تعجب کنند؛ اما من 8 سال قبل به این رکوردها رسیده بودم و برایم خیلی عجیب نبود که دوباره چنین وزنه هایی را بالای سر ببرم. حتی آن دوران در یکضرب 215 کیلوگرم و در دوضرب 260 کیلوگرم را ثبت کردم که بالاتر از رکوردهای فعلی هم بود. در این 8 سال هم تمرینات بدنسازی داشتم و ورزش را برای سلامتی بدنم کنار نگذاشته بودم که به من سال گذشته گفتند محرومیتت کم شد و من هم تصمیم گرفتم که برگردم.
باید جواب زحمات کادرفنی را بدهم
در چند ماه اخیر هم که به اردوی تیم ملی وزنه برداری اضافه شدم و توانستم به شرایط خوبی برسم. در بابلسر سنگین ترین تمرینات را دنبال کردیم و در نهایت در رکوردگیری توانستم 463کیلوگرم را در مجموع ثبت کنم. به هر حال امیدوارم در مسابقات جهانی هم چنین رکوردهایی را تکرار کنم تا به نوعی جواب زحمات کادرفنی و فدراسیون را داده باشم.
از تجربیات بهداد استفاده می کنم
صددرصد این موضوع که در فوق سنگین من و بهداد در کنار هم هستیم، اتفاق خیلی خوبی است. وقتی می بینم که بهداد با انگیزه تمرین می کند، من هم انگیزه پیدا می کنم. همچنین از تجربیات بهداد سلیمی استفاده می کنم و از او کمک فکری می گیرم. به هر حال او در 10 سال اخیر جزو نفرات برتر جهان در فوق سنگین بوده و تجربیات زیادی دارد. خیلی خوب است که بهداد اینجاست و من هم تلاشم را می کنم که در کنار او باشم و در مسابقات جهانی مدال بگیرم.




شهید حججی قهرمان تنیس روی میز هفته بسیج

به مناسبت گرامی داشت هفته بسیج یک دوره مسابقه تنیس روی میز با شرکت پنج تیم و با عنوان “ما با سپاهیم” به مدت دو روز در محل سالن ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل برگزار شد.

در این مسابقه که به همت سازمان بسیج رسانه برگزار شد تیم هایی از جامعه خبری استان با عناوین شهید حججی و مدافعان حرم ، راهیان نور از اداره کل راهداری و حمل ونقل جاده ای و شهدای ورزشکار از اداره کل ورزش و جوانان و پایگاه مقاومت سپاه حضرت عباس به رقابت پرداختند که در پایان تیم شهید حججی با بهره گرفتن از یارانی چون شهرام هدایتی، ابراهیم دوستی ، بهروز گنجی و شهرام محسن زاده به مقام قهرمانی رسید و تیم های مدافعان حرم و راهیان نور دوم و سوم شدند

در این مسابقه بیش از 20 نفر از راکت به دستان تنیس روی میز  حضور داشتند.  در پایان شرکت کنندگان حمایت خود از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مقابل سخنان ترامپ رئیس جمهور آمریکا اعلام کردند.

اسامی تیم شهید حججی: شهرام هدایتی، ابراهیم دوستی، بهروز گنجی و شهرام محسن زاده   مربی و سرپرست: بهنام رمضانی

اسامی تیم مدافعان حرم: نعمت محسن زاده، غلامحسین غاربی، سید فیروز یعقوبی و کمال کرامت

اسامی تیم راهیان نور: محمد رضا قمیصی،رامین قاسمی، عبداله داننده   مربی و سرپرست:سید محمد عاصمی




جامعه فوتبال استان عزادار شد

جامعه ورزش و فوتبال استان با از دست دادن جلیل پیشکار مرد خستگی ناپذیر صحنه های مختلف فوتبال عزادار شد.

مرحوم جلیل پیشکار در دهه شصت و بعد از سال ها اقامت در خارج از استان وقتی به اردبیل مراجعت کرد در اختیار فوتبال قرارگرفت و برای آن کم فروشی نکرد.

اخلاق حسنه و کسوت پیشکار، احترام وی در بین اهالی فوتبال و ورزش را دوچندان کرده بود. در سال هایی که مسؤولیت کمیته داوران شهرستان و یا استان را بر عهده داشت در سامان دهی داوران، افزایش دانش داوری و بالا بردن تعداد داوران فعال منطقی تلاش کرد.

پیشکار با برقراری ارتباط دوستانه با کمیته داوران فدراسیون راه را برای حضور داوران جوان اردبیلی برای قضاوت در مسابقات کشوری هموار کرد. از دهه 70 به بعد حضور چشمگیر داوران اردبیلی حاصل تلاش، دوندگی و برنامه ریزی مرحوم پیشکار و همکارانش در کمیته داوران استان بود.

یکی از ویژگی های مرحوم جلیل پیشکار اهمیت دادن وی به داوران جوان و فراهم کردن زمینه پیشرفت آنها بود. او برای این که داوران جوان و جویای نام فرصت ابراز وجود داشته باشند در برخی موارد با مشکلات و نامهربانی های چندی روبرو می شد ولی آینده داوری فوتبال اردبیل را با هیچ چیز دیگری معامله نمی کرد.

خدمات جلیل پیشکار مرد دوست داشتنی ، خوشنام و زحمتکش فوتبال برای همیشه در تاریخ ورزش اردبیل ماندگار خواهد بود. علاقه و تعصب وی به فوتبال و داوران استان به حدی بودکه تا آخرین روزهایی که پاهایش توان تحمل سنگینی بدنش را داشت در این عرصه تلاش می کرد. او پشتیبان و حامی مطمئنی برای داوران فوتبال استان بود.

نشریه ورزش اردبیل درگذشت مرحوم جلیل پیشکار را به جامعه ورزش و بخصوص داوران فوتبال استان تسلیت می گوید. یادش گرامی باد.




تفکربهتر، اندیشه نیکوتر و ابزاری مجهزتر

فوتبال ورزشی محبوب و دوست داشتنی است. فوتبال ورزشی است که می تواند در بین همه رده های سنی و اقشار مختلف جامعه طرفداران خاص خود را داشته باشد. فوتبال در میان رشته های ورزشی از یک ویژگی خاص بهره می برد و آن فراگیر بودنش است. فراگیری فوتبال به حدی است که پیر و جوان ، زن و مرد، کودک و بزرگ و همه و همه در شعاع جاذبه مغناطیسی سحر انگیز آن قرار می گیرند.

از این فراگیری و از عشق و علاقه ای که اقشار مختلف جامعه به این رشته ورزشی دارند چه بهره برداری هایی می توان به نفع جامعه کرد؟ آیا این همه وابستگی به فوتبال کاری صحیح و قابل قبول است؟

کسانی هستند که بر نقش فوتبال در پر کردن اوقات فراغت و سرگرمی محض و …. تاکید می کنند و افراد دیگری نیز در اطراف وجوه فرهنگی، اقتصادی، علمی، سیاسی و اجتماعی آن مانور می دهند. اگر بخواهیم از راه اصولی و منطقی با فوتبال برخورد کنیم باید هر دو وجه فوتبال را به نیکویی نگاه کرد تا بتوان اوضاع آن را در بهترین وضعیت کنترل و از رشد و گسترش حاشیه در اطراف آن ممانعت نمود.

آیا آنچه در سال های اخیر بر فوتبال ما گذشته است می تواند قابل قبول و قابل دفاع باشد؟آیا فوتبال ما اسیر روزمرگی ها، بی خیالی ها، سهل انگاری ها و در برخی موارد اسیر خودخواهی ها و رفتارهای غلط و آزار دهنده نبوده است؟ آیا فوتبال ما بیمار نیست؟ آیا از این که امور مربوط به آن در ید قدرت عده ای محدود باشد و برای دیگران فرصت ابراز نظرات و پیشنهادات داده نشود می تواند کاری زیبا و پسندیده تلقی گردد؟

برخی ها معتقدند که بخشی از فوتبال استان ما اسیر باندهای مافیایی است ولی هیچوقت نخواسته اند و یا نتوانسته اند در این ارتباط توضیح بدهند و دایره نفوذ و عملکرد مافیا را مشخص بکنند و پرده ها را از چهره ها دور نمایند و برای همیشه فوتبال را از دامی که باندها برای آن تدارک می بینند رهایش بکنند؟ آیا در فوتبال باشگاهی ما که در چهار سال اخیر بیشترین و بالاترین ضربات و لطمات را متحمل شده ردپایی از این باندهای مافیایی می توان پیدا کرد؟

فوتبال به دلیل پیچیدگی های خاص خود و شکنندگی ساختار آن کمتر مسؤولی را با موفقیت های متوالی روبرو کرده است. چه در سطح کلان و چه در بخش استان ها و شهرستان ها فوتبال همیشه بحث برانگیز ، چالشی و پردردسر بوده و مسؤولین آن به ندرت عاقبت به خیر شده اند.

چرا فوتبال همیشه با مشکلات دست و پنجه نرم کرده است؟ فوتبال در بیشتر موارد چوب خودی ها را خورده است. فوتبال را کسانی به خاک سیاه نشانده اند که در ظاهر خود را عاشق آن نشان داده اند ولی در باطن دست در دست آنهایی قرار داده اند که می توانند بزرگ ترین و جبران ناپذیرترین لطمات را بر پیکر آن وارد بکنند.

به هر حال در استان ما نیز فوتبال مشکلات خاص خود را دارد. گذشت زمان وجوه ریز و درشت آن را نمایان ساخته است و حال نوبت مسؤولین و تصمیم گیرندگان در مورد سرنوشت فوتبال است که بتوانند نقش خود را به خوبی ایفاء نمایند و راهی روشن و امیدوار کننده در پیش پای آن قرار بدهند.

شایسته نیست که برای سرپوش گذاشتن بر روی ضعف ها و کاستی ها از روش های غیر اصولی و غیر قابل قبول استفاده شود و یا انتقادهای انجام یافته حاصلی از افکار مسموم و دشمنی با این و آن تلقی شود و  به خاطر فرار از جوابگویی ، بحث ها شخصی قلمداد شود.

کافی است که پذیرفته شود فوتبال اردبیل سر حال نیست و بر سر راه حرکت آن موانع متعددی است و اینجاست که باید آرزو بکنیم تا در روزی که می خواهند برای سرنوشت فوتبال استان تصمیم گیری نمایند رای دهندگان با تفکر بهتر، اندیشه نیکوتر و ابزاری مجهزتر گام در مجمع بگذارند  و به جز سرنوشت فوتبال و آینده آن و سپردن امور به دست افراد لایق و کاردان به چیز دیگری فکر نکنند.




جادوگر طلبکار!!!

 
یکی از افرادی که خودش را ساحر و جادوگر و کار راه بنداز معرفی می کند، جزو طلبکاران یکی از باشگاههایی است که قرار است در لیگ قهرمانان آسیا حضور داشته باشد.
این جادوگر که سابقه حضور کنار این باشگاه و دیدارهای خصوصی با مدیرعامل و سرمربیان سابق و برخی بازیکنان را دارد، یکی از طلبکاران این باشگاه است و جالب اینجاست که نام او در لیست طلبکارانی نوشته شده که باید این باشگاه برای گرفتن مجوز حرفه ای با او تسویه حساب کنند.
این فرد که با یک دستگاه اتومبیل سمند سفید و با پلاک راهنمایی متعلق به یکی از شهر های مرکزی ایران در دو سه فصل اخیر کنار این باشگاه دیده می شد خودش را به همه ساکن فرانسه معرفی می کند.
جلوی نام او در لیست طلبکاران(اشخاص حقیقی) رقم ۷۰۰ میلیون تومان نوشته شده بود. ظاهرا او از مدیران قبلی این تیم طلب دار و مثل اینکه برای راضی کردن او مثل دیگر طلبکاران سفته داده اند. معنای این کار، وجود قرارداد بین این جادوگر و باشگاه است.
جالب اینجاست که او برای وصول طلبش و همچنین به سامان کردن اوضاع این باشگاه پیشنهاد هم داشته و گفته در صورتی که با او تسویه حساب کنند تیم را از همه نظر موفق می کند!
این فرد که ادعا دارد علاوه بر تسلط بر سحر و جادو، کارهای مدیتیشن رات انجام می دهد دوست نزدیک یکی از مدیران رده بالای فدراسیون فوتبال هم هست و خودش ادعا کرده که بارها به تیم های بزرگ کشور و همچنین مدیران سابق و فعلی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ و همچنین مدیران لیگ برتری و حتی بهترین بازیکنان فوتبال ایران در مقاطع مختلف کمک کرده و پاداش های خوبی هم گرفته است!
(منبع:ایران اسپورت پرس)




صمدمرفاوی: ۶ سال است حکم کسر از امتیاز استقلال را دارم!

سرمربی سابق استقلال تهران گفت: اتفاق هایی می افتد که برای من عجیب است. 6 سال است از استقلال طلب دارم و حالا که موقع تسویه حساب رسیده می گویند تخفیف بده.

وی افزود: این همه بازیکنان اعتصاب می کنند و می گویند تا پولشان را نگیرند بازی نمی کنند؛ سوال من این است که چرا من وقتی پولم را می خواهم کار بدی است؟ مگر من برای این باشگاه کار نکرده ام؟ 6 سال است که مدیران استقلال امروز و فردا می کنند.

وی گفت: همانطور که استقلال به گردن ما حق دارد، ما هم به گردن استقلال حق داریم. برای این باشگاه افتخاری آفرینی کرده ایم و این برخورد با ما درست نیست.




فساد که شاخ و دم ندارد!!!!

 

ادعای وجود فساد در فوتبال با اظهار نظر برخی از بزرگان این رشته در روزهای اخیر وارد فاز تازه ای شده است. فساد در فوتبال  و ابعاد مختلف آن را می توان در سطح جامعه دید و مشاهده کرد.

 

موضعگیری های شدیدی که در روزهای اخیر توسط برخی از صاحبان اصلی فوتبال کشور چون علی دایی، خداد عزیزی و علی کریمی اتخاذ شده تایید کننده این ادعا که فساد در فوتبال ما ریشه دوانیده است می باشد.

 

اگر در فوتبال فساد حاکم است پس چرا توسط دست اندرکاران مربوطه در جهت مقابله با آن اقدام هایی که بتواند برای همیشه فوتبال را از دام آن نجات بدهد انجام نمی پذیرد؟ اگر فساد در فوتبال بیداد می کند چرا تا این مساله در سطح گسترده ای مطرح می شود چند روزی فضای ورزش را تحت الشعاع قرار می دهد و بعد از آن اصل و فرع قضیه به فراموشی سپرده می شود؟

 

تا بحثی از فساد در فو.تبال به میان می آید بیشتر مسایل مالی در ذهن ها خطور می کند. اگر معانی فساد و انواع آن مورد بررسی دقیق قرار بگیرد مصادیق متعددی برای آن می توان ذکر کرد .

 

 برای فساد تعاریف مختلفی ذکر شده است ولی به طور کلی می توان گفت که هر نوع ستم، گناه، کج روی، هدر دادن منابع و زیان رساندن به دیگران می تواند فساد تلقی شود. در تفسیر نمونه آمده است که تمام نابسامانی ها و همه افراط و تفریط ها، گونه ای از فساد می باشد.

 

برای فساد مصادیق زیادی می توان ذکر کرد. باند بازی، اختلاس، رشاء، رانت خواری و آشناپروری از مهم ترین مصادیقی است که می توان در این ارتباط از آنها نام برد.

 

توجه به این مصادیق و مطالعه سرنوشت فوتبال در اقصی نقاط کشور نشان خواهد داد که چگونه فوتبال ما در دریایی از فساد غوطه خورده است. چرا برای پایان دادن به این وضعیت، اراده ای محکم و قوی در بین مسؤولین مربوطه مشاهده نمی شود؟

 

از میان همه مصادیق ذکر شده اگر مصداق باند بازی در زیر ذره بین قرار بگیرد سرنخ های بسیار روشن کننده ای از چگونگی رشد و توسعه این بیماری به دست می آید.

 

آیا این فساد نیست که به غیر از افراد حلقه به کس دیگری اجازه برای نزدیک شدن به تشکیلات ندهند؟ آیا تفسیر بند بند اساسنامه در راه تامین خواست های باندی و گروهی نمی تواند فساد تلقی بشود؟ آیا تلاش و زمینه سازی برای حفظ وضعیت موجود و ممانعت از هر گونه نوآوری و ورود چهره های جدید به صحنه فوتبال و سنگ اندازی در مقابل کسانی که به قصد خدمت به جوانان قدم پیش گذاشته و اعلام آمادگی می کنند فساد نمی تواند باشد؟

 

عوامل زیادی را می توان در به وجود آمدن و رشد فساد در فوتبال و ورزش مؤثر دانست. احساس عدم بازخواست یکی از آن عواملی است که می تواند در ایجاد فساد نقش داشته باشد. زمانی که مسؤولی به وجود کج رفتاری و باندبازی و وارونه جلوه دادن حقایق در مجموعه تحت مدیریتش آگاه باشد و هیچ برخوردی با مسببان و عوامل این وضعیت به عمل نیاید در عمل به نوعی این حرکت ها را تایید کرده و خیال عوامل را برای ادامه دار کردن وضعیت امیدوار و دلگرم می کند.

 

در جریان سفر رئیس فدراسیون به استان وقتی در جریان نامه فدراسیون مبنی بر دوم شدن هیات فوتبال استان در سطح کشور قرار گرفت تعجب کرد و به صراحت گفت امکان چنین امری وجود ندارد ولی زمانی که با مدارک کافی مواجه شد خنده ای تلخ بر روی لبانش نشست. انتظار این بود که وی برای این که پرونده چنین اقدامات سؤال برنگیز و فساد گستر را برای همیشه در فدراسیون ببندد با عوامل تهیه و امضاء و ارسال نامه برخورد شدید بکند ولی متاسفانه در عمل چنین نشد و تا از طریق فرودگاه ، آسمان اردبیل را ترک کرد همه تعجب ها و خنده های تلخ را فراموش نمود.

 

فساد در همه زمینه های فوتبال ریشه دوانیده است. آشکار شدن هرچه بیشتر زوایای مختلف آن حاصلی جز بدبینی مردم به فوتبال و دست اندرکاران آن نخواهد داشت.

 

برای آن که فوتبال بتواند در نزدیکی دل ها و گستردن فضای امید و یک رنگی به خوبی عمل نماید باید همه کسانی که در قبال این رشته زیبای ورزشی احساس مسؤولیت می کنند از رشد و توسعه و گسترش همه عواملی که می توانند در ایجاد فساد دستی در آتش داشته باشند جلوگیری کنند و به معنای واقعی کلمه در ریشه کن کردن فساد و مبارزه با مصادیق آن عمل نمایند.