1

مدعیان احقاق حق شهرداری و نتیجه کار

امروز تکلیف تیم شهرداری حداکثر تا ساعت 30/19 در ورزشگاه شهر قدس مشخص می شود. مردم و دوستداران فوتبال بخوبی در جریان وضعیت تیم از آغاز لیگ تاکنون بوده و هستند و می دانند چه کسانی در فکر و اندیشه خدمت صادقانه به این تیم بودند ، چه کسانی چسبیده های این تیم و باشگاه هستند و چه افرادی در طول فصل تیم شهرداری را پلی برای مطرح کردن خود برگزیدند و چه افرادی با وزش باد ، روزی دشمن تیم بودند و روزی دیگر چنین وانمود می کردند که عاشق ترین فرد می باشند. چهره این قبیل افراد نان به نرخ روز خور و ضربه زنندگان تیم به مرور مشخص و مستندا به جامعه ورزش معرفی خواهند شد ولی در این فرصت کم باید پرسید آقایان و حضراتی که بعد از پایان بازی شهرداری و خونه به خونه مصاحبه ها کردند و ادعا ها نمودند که پیگیری می کنیم وتا احقاق حق از پای نمی نشینیم و یا آنهایی که بازی را ندیده حکم صادر کردند تا بار دیگر نامشان را بر سر زبان ها به اندازند و همچنان خود را صاحب قدرت بدانند بعد از گذشت یک هفته بیایند و بگویند نتیجه اقداماتشان چه بوده است؟چرا گزارش اقدامات و نتایج آن را در تماس با خبرگزاری های نورچشمی به اطلاع مردم نمی رسانند ؟

آقایان با حرف زدن درد فوتبال ما درمان نخواهد شد. چاپ عکس من نگارنده این مطلب هیچ ناثیری در کیفیت مطلب نمی تواند داشته باشد. در هر ثانیه هزار بار به من رئیس و مدیر و قدر قدرت گفتن و مصاحبه های رنگارنگ با عکس های مختلف منتشر کردن برای بهبود وضعیت تیم امتیاز و تفاضل نمی شود.

آن وقت که باید از تیم حمایت می شد و درب ورزشگاه به روی تماشاگران گشوده می شد چانه زدن بر سر پول و چک و غیر مستقیم ضربه زدن به تیم، چه عملی بود و اینک عاشق سینه چاک تیم شدن چه فلسفه ای دارد؟بهرحال در طول یک هفته گذشته انواع مصاحبه ها در ارتباط با لزوم احقاق حق تیم شهرداری را از رئیس  سابق هیات فوتبال استان گرفته تا نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی و منتخبین مردم شنیدیم و برای خواندنشان وقت تلف کردیم ولی آیا همه این ادعا ها به اندازه سرسوزن ته گرد مفید به حال تیم شهرداری شد؟

من که ندیدم شاید شما بهتر از من دیده باشید؟

 




وظیفه بازیکنان در دیدار با پیکان

آخرین دیدار تیم فوتبال شهرداری اردبیل در لیگ دسته اول آزادگان فردا در تهران برگزار می شود. دیداری که به نوعی می تواند چهره سه تیم از پنج تیم سقوط کننده به دسته دو را معرفی بکند.دیداری که برای شهرداری اردبیل از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و می تواند تاثیر قابل توجهی در تعیین سرنوشت آن همراه با نیم نگاهی به نتایج برخی از تیم ها داشته باشد.

پیشرفت و موفقیت در فوتبال و کامیابی و سرافرازی در آن، راه و شرایط خاصی دارد. اینکه تیم شهرداری ، مدیران، کادر فنی و بازیکنان در طول فصل تا چه حدی از قانون و اصول حاکم بر فوتبال تبعیت کرده اند بر ما معلوم نیست ولی اگر بخواهیم با توجه به نتایج به دست آمده و موقعیت تیم در جدول قضاوت بکنیم باید بگوئیم که استفاده و به کار بستن این اصول در طول فصل درست و در مسیر صحیح نبوده است.

این اصل ثابت شده است تیمی که بهتر، دلسوزانه تر، متحدتر، مخلص تر، دقیق تر و با انگیزه تر از دیگران و حریف به میدان قدم بگذارد مزد و پاداش خود را دریافت می کند. و اما امیدواریم بازیکنان شهرداری که به لحاظ استعداد و فیزیک بدنی و …. از حریف چیزی کم ندارند از آوردگاه شهر قدس سربلند خارج شوند و اسباب رضایت و انبساط خاطر علاقه مندان صمیمی فوتبال را فراهم نمایند.

شایسته خواهد بود بازیکنان بدون چشم دوختن به نتایج دیگر تیم ها با تمام قوا در  انجام وظیفه خود کوشا باشند و با توجه کردن به دیگر میادین تمرکزشان را به هم نزنند و منطقی تر و بدور از هرگونه عجله و شتاب در فکر گشودن دروازه حریف باشند.

در مقطعی اینچنین حساس نباید در ذهن بازیکن خطور بکند که یار کناری من در آخرین بازی در کنارم نیست، بلکه باید چنین فکر کند که همه آمده اند و همه هستند و همه مصمم اند تا در آخرین دیدار فصل سرود پیروزی سر دهند و اینکه در دیگر میادین چه نتیجه ای حاصل می شود را برای 90 دقیقه از ذهن دور کنند و به بازی فکر کنند و دلاورانه بجنگند و در پیشگاه وجدانشان با به صدا درآمدن سوت پایان شرمنده نباشند.

ما وظیفه خود را بخوبی انجام بدهیم و با دست پر از میدان خارج بشویم و بقیه را به حق واگذار بکنیم که هرچه صلاح باشد آن اتفاق می افتد.  شهرداری برای فوتبال اردبیل و استان نعمت بزرگی بوده و است. از همان آغاز فصل برنامه ریزی ها، رفتارها و حرکات باید بر اساس حاکمیت اصول پایه ریزی می شد تا امروز چشم ها را نگران، دلها را پرطپش و چهره ها را برافروخته و قدم های ماندن در لیگ یک را سست و لرزان نمی دیدیم.

برای بحث در تک تک موارد که آرزوهای فوتبالدوستان اردبیلی را در معرض فروپاشی قرار داده اند روزها و ساعت ها می توان بحث کرد و باید به موقع به این کار اقدام شود . اینک فقط فرصت ابراز وجود برای بازیکنان این تیم مهیاست تا روز دوشنبه نام خود را از فهرست آسیب رسانان به شهرداری پاک نمایند و با کسب پیروزی در میدان پیکان اگر قرار هم بر رفتن باشد سزاوارانه میدان آخرین رقابت را ترک نمایند.




نوشدارو پس از مرگ سهراب

تا یکی دهان باز می کرد و صحبتی بر زبان جاری می ساخت بعید، شگفت، غریب و در عین حال غیر عملی و در حقیقت دروغی شاخدار و تعجب برانگیز، مش محمد ریش سفید محله ما به جای اینکه پرخاش بکند و با ذکر دلایل و نمایش شواهد ، بطلان و بیجائی سخن سخنران را ثابت کرده راستی و درستی را باز گوید تنها به این واژه مرکب “حرفا باش” اکتفا می کرد.

روزی از او پرسیدند این کلمه چیست که شما در پاره ای اوقات می گویی و بی تفاوت می گذری؟ گفت برخی حرف هاست که اگر آدم بشنود و پاسخ گوید کار دراز می شود. اگر بشنود و پاسخ ندهد بیخ حلق آدم گیر می کند، میان حلق و نوک زبان آنقدر غلت می خورد که موجب “پیله دندان” وی شود. این جور حرف ها به کوتاهی با “حرفا باش” باطل می شود.

در فوتبال ما در قبال برخی از رفتارها، حرکت ها و ادعاها اگر فقط به “حرفاباش” بسنده بکنیم کاری عاقلانه، منطقی و اصولی انجام می دهیم. چه در صورت اهمیت دادن و جواب دادن کار طولانی می شود و بجای دریافت جوابی قانع کننده مورد حمله قرار می گیرد و ای بسا به تو اتهام هم بزنند و به هر وسیله برای ساکت کردنت اقدام نمایند.

ادعای رئیس سابق هیات فوتبال استان اردبیل مبنی بر ارائه اعتراض کتبی به فدراسیون و کمیته داوران در ارتباط با بازی شهرداری اردبیل و خونه به خونه از آن تیپ سخنانی است که باید به آن گفته شود “حرفا باش”.

اگر اشتباه نکرده باشم یادمان هست که یک بار نیز در مورد یکی از بازی های خانگی شهرداری جناب ایشان این ادعا  و تهدید به شکایت را کرده بودند . وی که می گویند فوتبالی است و در فدراسیون از جاپای خاصی بهره می برد از آن شکایت چه نتیجه ای گرفت که حالا چنین ادعایی می کند و اصولا این حرف ها و قیافه حق به جانب گرفتن به فوتبال و به تیم شهرداری چه کمکی می تواند بکند.

همه می دانیم در نتیجه بازی هیچ تغییری اعمال نمی شود. اینکه گفته می شود تحت هیچ شرایطی از حق و حقوق قانونی کوتاه نخواهیم آمد این حق و حقوق قانونی چیست و چگونه حق تیم شهرداری را بر می گردانند؟

مگر حق و حقوق شهرداری چیزی جز باطل کردن ضربه پنالتی است؟ چرا فقط دوست داریم به دنبال بهانه ای برای مصاحبه و مطرح کردن خود باشیم. نکند این بار آقایان موفق خواهند شد که دو امتیاز از دست رفته را به سبد امتیازات شهرداری اردبیل برگردانند.

بر اساس ادعای انجام شده اگر تا حصول نتیجه از پای ننشستید و شهرداری را برنده آن بازی اعلام نمودید دستهایمان را در برابر قدرت و جایگاه شما به علامت تسلیم بالا می بریم و اگر نتوانستید تنیجه ای حاصل کنید صادقانه بیائید و در همان فضایی که وعده کوتاه نیامدن را داده اید اعتراف به کوتاه آمدن کرده و از مردم و علاقه مندان به فوتبال عذرخواهی نمایید.

و اما اگر آقایان به فکر فوتبال و شهرداری بودند باید علاج واقعه را قبل از وقوع می کردند. زمانی که اسامی داوران هفته سی و هفتم اعلام شد و حضرات که بر همه زوایا و ریز ترین مورد فوتبال ادعای اشرافیت دارند وقتی حق وردی را داور دیدند چرا به فدراسیون و کمیته داوران اعتراض نکردند. بهترین زمان برای از پا ننشستن آن موقع بود ولی وقتی کار از کار گذشت می توان خیلی چیزها را مدعی شد و چهره یک دلسوز و مدافع حق را به خود گرفت.

مثل خوبی در میان ما آذری ها رایج است” دالدان آتان داش توپوغا دئر”. این اعتراض ها جز تحت تاثیر قراردادن افکار عمومی به هیچ دردی نمی خورد و همه این اقدامات که مطمئنا هدفی در پشت آنهاست نوشدارویی پس از مرگ سهراب است.

 




والیبال استان و تلاش برای اوج گرفتن

مسابقات والیبال نوجوانان قهرمانی استان با قرار گرفتن تیم والیبال شهرستان اردبیل در سکوی اول به پایان رسید.

این مسابقات با شرکت 8 تیم پارس آباد، انگوت، بیله سوار، مشگین شهر، اردبیل، نیر، کوثر و خلخال در دو گروه چهار تیمی آغاز شد.

هیات والیبال استان اردبیل در یک اقدام مناسب و برای صرفه جویی در وقت و هزینه ها، تیم های شرکت کننده در دور مقدماتی در دو گروه شمال و جنوب استان به میزبانی شهرهای کوثر و بیله سوار به میدان فرا خواند که در پایان این دور تیم های کوثر و اردبیل از جنوب استان و بیله سوار و پارس آباد از شمال استان به مرحله دوم راه یافتند.

بابرگزاری این مرحله دو تیم اردبیل و کوثر برای دیدار پایانی در خانه والیبال اردبیل روبروی همدیگر صف آرائی کردند که تیم نوجوانان اردبیل 2بر صفر کوثر را شکست داد و به مقام ثهرمانی رسید و کثر دوم شد.

در دیادر رده بندی نیز پارس آباد با غلبه بر بیله سوار در جایگاه سوم قرار گرفت.

هیات والیبال استان اردبیل از آغاز سال فعالیت گسترده ای را آغاز کرده و با گذشت دو ماه از سال برنامه های پیش بینی شده را به مورد اجراء گذاشته است. توجه به رده های پایه و فعال کردن همه شهرها و بخش ها و درگیر کردن آنها برای حضوری فعال در همه رشته ها اقدام بسیار مثبتی است که می تواند برای والیبال اردبیل آینده درخشانی ترسیم بکند.

یکی دیگر از نقاط مثبت هیات والیبال استان توجه به امر آموزش و برقراری کلاس های متعدد و دانش افزایی است. افزایش سطح علمی و مهارتی خانواده والیبال استان تضمینی برای رشد و توسعه اصولی این رشته در استان می باشد و بدون شک اگر برنامه های پیش بینی شده سال 95 هیات والیبال بمانند دوماهه اول سال به موقع اجرا بشود پایان سال مهر تائیدی بر کارآیی و کارآمدی هیات والیبال استان خواهد زد.




داور سوتی بده ولی سوتت را نده

آهای داور، داور فوتبال که چشم صدها تماشاگر در هر بازی به سوت های تو دوخته می شود، تویی که در چهارچوب مستطیل سبز قدر قدرتی و هر کار ، حرکت و فعل تو چه دلبخواه و چه از روی اجبار مورد قبول بازیکنان است.

ما اگر گوشهایمان را می گیریم و چشمهایمان را می بندیم ، ما اگر کوریم و اگر کر هستیم تو سمیع و بصیر باش. اما تنها بینا بودن و شنوا بودن به تنهایی نمی تواند کافی باشد و در وظیفه ای که به عهده ات  گذاشته شود به کار تو برآید، باید عمق هم داشت . داور، عمیق باش .

داور اگر ماها که در ادبیات ورزش، تماشاگرمان نام نهاده اند و در بسیاری از موارد دیواری کوتاه تر از دیوار ما پیدا نمی شود راضی به فشفشه و توپ . تانگ و سماور . ….. هستیم  و اگر ما حامی ناحق بوده و کاری برای رسیدن حق به حق دار نداریم تو داور باش و همچون شاهین ترازو سوت خود را به مرداب های زمینی نفروش. تو بدان وآگاه باش که سوتک دو ریالی ات  قیمت و ارزشی بالایی دارد ، بالا و بالاتر از آن مقداری که تو فکر می کنی . برای حفظ ارزش و قداست آن باید با ندای وجدان در سوت خود بدمی و آنهایی که منفعت و خوشبختی را در لرزیدن سوت های تو جستجو میکنند نقشه هایشان را برآب کن و خواب  خوشی را که از پایمال شدن حق به دنبالش هستند پریشان کن و دنیای ساختگی این قبیل افراد را ویران کن تا بلکه به خود آیند و راه کج را انتخات ننمایند.

ای داور، می دانی و بهتر از من می دانی که این روزها نامردی های زیادی را می توان در جامعه مشاهده کرد و حتی در معرض آنها قرار گرفت ولی آنها را می توان تحمل کرد اما در دنیای ورزش در مستطیل سبز حق را نا حق کردن برای آدمی منصف و با وجدان و برای تماشاگران آگاه خیلی و خیلی گران تمام می شود.

آهای داور، سوتی دادن کار برخی هاست و بعضی ها عادت به سوتی دادن کرده اند و توئی که در لباس قضاوت هستی و توئی که مدعی اجرای عدالت هستی و توئی که خود را حق و دیگران را ناحق قلمداد می کنی ، توئی که آگاهی به قانون داوری را از دوران جنینی مدعی هستی اگر سوتی بدهی هیچ حرف و ملال و دردی نیست ولی تو بدان و بدان سوتی بده ولی سوتت را نده.

تو باید حرمت جامعه ات را حفظ کنی ، حرمت کسانی را که سال ها صادقانه در فوتبال سوت به دهان گرفتند و قضاوت کردند و برای داوران این مملکت آبرو خریدند و حیثیت بخشیدند. ظلم به همکارانت نکن و سوت های خود را با هیچ چیز و هیچ کسی معامله مکن . میدان قضاوت و حق را از ناحق تشخیص دادن قابل تعویض نمی تواند باشد.

بدان و آگاه باش اگر به فرمان وجدانت عمل نکنی دیر یازود صدای سوت تو شنیده نخواهد شد و به گوشه ای پرت شده و در تاریخ ورزش این مملکت به عنوان سمبل به یغما رفته عدالت در ورزش نام و یادت ثبت و ضبط خواهد شد.

آهای داور، وقتی حرمت خود را نگاه نمی داری و حق و قانون را زیر پا می گذاری چگونه شب سر به بالش می گذاری؟ آیا خواب راحت می تواند به سراغ تو بیاید؟ و آیا جرئت فکرکردن به گذشته را پیدا کرده و جریان بازی را در ذهن خود می توانی مرور بکنی؟

آهای داور، بدان که هر حرکت و رفتار تو در ذهن مردم و تماشاگران نقش می بندد و نمی توانند فراموشت بکنند. گذشت زمان نمی تواند بر خاطرات بایگانی شده در ذهن ها گرد فراموشی بپاشد و اگر بیست سال دیگر فردی که در نوجوانی شاهد یک خق کشی از سوی داوری بوده مورد سوال قرار گیرد می تواند چگونگی امر را به آسانی توضیح بدهد و آهی از ته دل بکشد. آهی که در هر زمان و مکانی می تواند خانمانسوز باشد.

 




حاشیه های دیدار شهرداری اردبیل و خونه به خونه

دیدار شهرداری اردبیل و خونه به خونه بابل با حاشیه های زیادی همراه بود. اشاره به بخشی از این حاشیه ها خالی از لطف نمی تواند باشد.

– تماشاگران اردبیلی برای حمایت از شهرداری سنگ تمام گذاشتند. حضور نزدیک به 8 هزار تماشاگر و تشویق یکپارچه آنها از شروع مسابقه کاملا چشمگیر و قابل توجه بود.

– محسن زمانی داور پیشکسوت، ناظر فدراسیون در این دیدار بود که قبل از بازی سختگیری های وی در ارتباط با تماشاگران زیر جایگاه حاشیه ساز بود.

– شهردار اردبیل و صدیف بدری و محمد فیضی دو تن از منتخبان مردم در مجلس شورای اسلامی این بازی را از نزدیک تماشا کردند.

– در نیمه دوم  میرشاد ماجدی از کنار زمین با تماشاگران اردبیلی درگیری لفظی داشت . به نظر می رسید وی و برخی از نیمکت نشینان خونه به خونه از ایجاد حاشیه و به نوعی درگیر کردن تماشاگران بی میل نبودند.

– بعد از آنکه گل سالم اردبیل توسط داور در دقیقه 9 به دلیل آفساید مردود اعلام شد صدای اعتراض تماشاگران اردبیلی بلند شد و سوت های نامطمئن و لرزان داور دامنه اعتراض ها را گسترده کرد . در صحنه گل هرچند یکی از بازیکنان اردبیل در آفسابد بود اما هیچ نقشی یا حرکتی به نفع تیم انجام نداد و اصلا نمی دانست توپ کجا می رود.

– بازیکنانی که توسط شیخ لاری در چند دیدار اخیر از ترکیب اصلی دور بودند این فرصت را پیدا کردند تا بعنوان یار ثابت به میدان رقابت پا بگذارند.

– کارت زرد دومی که داور در دقایق پایانی به محمد نزهتی داد و محرومیت وی از بازی با پیکان را موجب شد تکمیل کننده کم لطفی تیم داوری به شهرداری اردبیل بود.

– گریه تماشاگران اردبیلی همزمان با به صدا درآوردن سوت پایان بازی صحنه های جالبی را در ورزشگاه ایجاد کرده بود. گریه تماشاگران مشخص کننده میزان محبوبیت تیم شهرداری در میان مردم اردبیل است.

– مهرداد میناوند مربی تیم خونه به خونه در دقیقه 93 به دستور داور از زمین بازی اخراج شد.




پنالتی بادآورده برای خونه به خونه

در روزی که همه چیز برای پیروزی شهرداری آماده بود ، لحظه ای غفلت همه امیدواری ها را به نامه امیدی و یاس تبدیل کرد.

شهرداری یکی از بهترین و زیباترین بازی فصل خود را در مقابل تیم متمول و پولدار خونه به خونه برگزار کرد و به راستی که شایسته برد در مقابل حریفی تا بن دندان مسلح بود ولی برای رسیدن به پیروزی و برخوردار شدن از یک حاشیه امنیت در جدول رده بندی را اجازه ندادند و تیم شهرداری در عین برتری با پذیرش گل سوم در آخرین دقایق بازی به نتیجه مساوی تن داد.

با بازی خوبی که شهرداری در مقابل بیش از 8 هزار تماشاگر خودی انجام داد نباید دروازه اش سه بار گشوده می شد. در حقیقت اشتباهات خط دفاع و کندی و کم دقتی آنها و اشتباه دروازه بان بر روی گل دوم ، تیم را از یک پیروزی و کسب سه امتیاز باز داشت و اتفاق افتاد آنچه نبایست به وقوع می پیوست.

با بازی ضعیف و کند بازیکنان خط دفاع این سوال می تواند مطرح شود که چرا به موقع به جذب بازیکنان مورد نیاز در این خط اقدام نشد و حتی در نیم فصل با انتقال یار موثر این خط نیز موافقت بعمل آمد.

تساوی به دست آمده در دیدار با خونه به خونه برای لحظاتی دنیا را برای تماشاگران اردبیلی سیاه کرد و مشاهده گریه تماشاگران علاقه مند اردبیل همزمان با به صدا درآمدن سوت پایان بازی دل آدمی را به درد می آورد. برخی از تماشاگران همچون افراد پدر مرده زار زار گریه می کردند و عاملین تیره روزی و ضعف تیم را به خدا واگذار می نمودند.

کارشناس داوری نیستم که در مورد داور به صراحت اعلام نظر بکنم و باید ادعای اردبیلی ها مبنی بر مشکوک بودن سوت داور را کارشناسان امر بررسی نمایند ولی آنچه در درون محوطه هیجده قدم اردبیل بلافاصله بعد از سومین گل این تیم رخ داد و داور با دمیدن در سوتش نقطه پنالتی را نشان داد مشکوک به نظر می رسید و اگر این ادعا تایید بشود چه کسی و چگونه باید احقاق حق نماید؟

تورج حق وردی در آبادان نیز داور اردبیل با صنعت نفت بود و آقایانی که چیدمان داوری را بر عهده دارند با چه منطق و دلیلی برای دو هفته متوالی یک داور را برای قضاوت دو دیدار یک تیم انتخاب می کنند؟ آیا در کشور با کمبود داور مواجه هستند و یا نمی دانستند که حق وردی هفته گذشته برای تیم اردبیل سوت زده است؟ آیا این انتخاب کاری معمولی و عقلانی به نظر می رسد؟

البته ممکن است که برخی ها بگویند چون اردبیلی ها به نتیجه دلخواه نرسیده اند مخالفت آغاز کرده اند ولی اگر گل درست و بدون نقص دریافت می کردند تماشاگران و علاقه مندان می توانستند اعتراض بکنند؟

امیدوارم که من اشتباه بکنم ولی تا آنجا که من دیدم تا زمانی که اردبیل 2 بر صفر عقب بود سوت داور سوت هایی بحق بود ولی بعد از به ثمر رسیدن گل اول اردبیل مسیر سوت ها کمی فرق کرده و باد آن به سمت مازندران می وزیدتا جاییکه آخر مثنوی برای شمالی ها خوش شد و با به دست آوردن یک پنالتی رسیده از آسمان با یک امتیاز اردبیل را ترک کردند.

در ارتباط با این بازی باز هم سخن خواهیم گفت.




هاچان قیامت توشر…..

خدا حفظ کند اژدر عمی را. آن مرد عاشق فوتبال و زحمتکش بزرگ و صادق ورزش. کسی که پایه های ورزشگاه تختی بر اساس زحمات شبانه روزی او جان گرفت و سال ها حفاظت و حراست از آن مجموعه را خود و خانواده اش بر عهده گرفتند و در کنار آنها رهبری تماشاگران فوتبال را نیز بدون کوچکترین توقعی  انجام داد و در سایه صداقت و درستی بود که همه او را دوست می داشتند .

فوتبالی های قدیمی اردبیل، اژدر عمی را دوست دارند و الآن که در  دوران بازنشستگی روزگار می گذراند یاد و خاطره اش برای همه فوتبالی های قدیمی گرامی است. صحبت از اژدر عمی یا همان اژدر بابازاده است.

هاچان قیامت توشر معروفترین، ناب ترین و پر محتوی ترین شعار دهه 60 و 70 فوتبال اردبیل و ورزشگاه تختی بود. زمانی که تماشاگران به رهبری اژدر عمی شعار هاچان قیامت توشر را سر می دادند بازیکنان اردبیلی انرژی مضاعفی دریافت می کردند و با یورش منطقی و حساب شده به دروازه حریفان، پیروزی را به دست آورده و تماشاگران را خوشحال می نمودند.

فردا سه شنبه 21 اردیبهشت ماه روز بزرگی برای اثبات حقانیت فوتبال اردبیل است . فردا روزی است که بازیکنان جوان و جویای نام شهرداری اردبیل مهر تایید بر توانایی های خود خواهند زد و با شجاعت و دلاوری هرچه تمام از حیثیت فوتبال اردبیل و شرف و آبروی خود دفاع می نمایند.

فردا روزی است که تماشاگران اردبیلی از همان آغاز مسابقه با حرارت و آهنگ کوبنده تیم را حمایت خواهند کرد و بازیکنان نیز در قبال آنها به عشق تماشاگران و پیشکسوتانی چون اژدر عمی بازی می کنند و دروازه حریف را می گشایند و برای بقاء در دسته یک همچنان امیدوار باقی می مانند.

فردا روزی است که شعار فراموش نشدنی اژدر عمی یعنی هاچان قیامت توشر باید بارها و بارها در ورزشگاه طنین انداز شود و با هر شعار مطمئنا موقعیتی مناسب و قابل قبول برای تیم شهرداری ایجاد می شود و امکان بدرقه تیم خونه به خونه با شکست از اردبیل فراهم خواهد شد.

تماشاگران اردبیل فردا ضمن اینکه اصول اخلاق ورزشی را رعایت می کنند و اجازه هیچگونه بی حرمتی به تیم مقابل را نداده و اوج فرهنگ و آگاهی مردم قهرمان اردبیل را به نمایش می گذارند از تشویق همه جانبه و یکپارچه تیم نیز کوتاهی نکرده و در هر شرایطی باید 90 دقیقه از این هدف چشم پوشی نکنند.

تماشاگری که در بدترین شرایط تیم را تنها نگذارد و بخصوص در لحظاتی از جریان بازی و عقب افتادن تیم سکوت اختیار نکند، می تواند بر خود ببالد و بر هوادار بودنش افتخار بکند.

امیدواریم فردا روز شادی و شادکامی و خوشحالی تماشاگران شهرداری و بازیکنان تیم باشد.

 




بازیکنان شهرداری می توانند غیر ممکن ها را ممکن کنند

تیم فوتبال شهرداری در دو هفته مانده به پایان رقابت های لیگ دسته یک، دو دیدار سرنوشت ساز پیش رو دارد. برای ماندن در لیگ دسته یک دو پیروزی مورد نیاز است و برای رسیدن به این هدف همتی دوچندان لازم است .

متاسفانه از آغاز فصل، فرصت ها یکی پس از دیگری از دست رفت و برخلاف همه انتظارات و پیش بینی ها نتیجه ای دور از شان و مرتبت بازیکنان و فوتبال اردبیل به دست آمد و اوج این بدشانسی ها و در مواردی کج رفتاری ها در آبادان خود را نشان داد و نتیجه ای غیر قابل قبول که مایه شرمندگی و خجلت بود به دست آمد.

این روزها حرف های زیادی در پیرامون سرنوشت تیم از همان آغاز فصل تا به اینجای کار زده می شود و هر کسی که به نوعی در ارتباط با تیم می باشد سعی می کند شرایط حاکم بر تیم را به نحوی توجیه کرده و با نشانه گرفتن نوک انتقادها به سوی دیگران به نوعی ساحت خود را از هر گونه اتهامی مبرا جلوه دهد.

باید بدانیم که در شرایط فعلی دنبال مقصر گشتن و این و آن را کوبیدن و بر ضعف فلان کس و دخالت های نابجای بهمان کس پا فشردن و یا از ضعف ها و قوت ها  گفتن نمی تواند کار موثری برای تیم انجام بدهد. هرچه بوده گذشته و معرفی کردن مقصر  و عوامل نابسامانی در تیم برای ما امتیاز و گل زده و پیروزی نخواهد شد . باید دفتر این گونه اظهار نظرها بسته اعلام شود و در این ارتباط به حرف و سخن و حاشیه سازی هیچ فردی گوش داده نشود .

به جرئت می توانم بگویم که از این به بعد بازیکنان تیم نقش اصلی، اساسی و تاثیر گذار در سرنوشت آن دارند و اگر آنها بخواهند و بتوانند به وظایفشان در دو هفته آینده عمل بکنند و با مدد گرفتن از هوش و توانایی دربست در اختیار تیم قرار بگیرند می توانند نسخه ای شفا بخش به تیم بنویسند و شهرداری را از وضعیتی که گرفتار شده است نجات بدهند.

اینکه بیاییم و با گشودن زخم های کهنه بخواهیم مشکلات را دوچندان بکنیم کاری قابل قبول نمی تواند باشد و بهتر است که کار را خود بازیکنان یکسره بکنند و آنها هستند که می توانند در دو بازی آینده کفه ترازو را به نفع شهرداری سنگین تر بکنند.

و اما بازیکنان جوان شهرداری می توانند غیر ممکن ها را ممکن کنند. باید به قدرت و توانایی جوانان ایران زمین و بازیکنان شهرداری اعتقاد داشت.یکی از ویژگی های جوان ایده آل این است که جوان باید جوهر داشته باشد. ورزشکار باید هنر و غیرت داشته باشد. جوان ورزشکار باید برای گام زدن در جاده موفقیت و پیشرفت بیش از هر چیز باید به خدا توکل داشته باشد، بجنگد و مبارزه بکند و تلاش نماید و زحمت بکشد تا به حق خود برسد. به حاشیه ها توجه نداشته باشد ، حرف شبه پدر خوانده ها را گوش نکند، روی پاهای خود بایستد و مطمئن باشد که با فرمان و دستور وجدانش عمل کرده و کم فروشی نکرده و نخواهد کرد تا با ادای وظیفه شب به راحتی سر به بالین بگذارد و در ساحت وجدان احساس شرمندگی نکند.

رسیدن به هدف موقعی دلچسب و شیرین و رضایت بخش است که آدمی پیش وجدان خودش راضی باشد و این میسر نخواهد شد مگر اینکه در زندگی مسیر درست را انتخاب بکند و به هیچ عنوان تلاش ننماید که از بیراهه و کجراهه به سوی هدف برود.

پس سخن من با تو بازیکن غیرتمند شهرداری است که جوهر خودت را در دو بازی آینده نشان بدهی . ایستادن و ثانیه ها را از دست دادن نمی تواند در این لحظات کاری پسندیده باشد. سه شنبه این هفته و دوشنبه هفته آینده به چیز دیگری جز پیروزی فکر نکنی. تک تک شما در تیم شهرداری لایق هستید و توانا و باید به داشته ها، هنر و قدرت خود ایمان داشته باشید و با دو پیروزی دلچسب و شیرین، هم تماشاگران اردبیلی را خوشحال کنید و هم دامن خودتان را از هر اتهامی مبرا نگهدارید. امیدواری به توان، غیرت، همت،شجاعت و لیاقت شما اعتقاد بر واقعیتی بدون انکار است و شما باید سه شنبه در ورزشگاه تختی اردبیل این ادعا را به اثبات برسانید

 




پایان تاریخ مصرف روسای هیات فوتبال استان ها

تاریخ مصرف برخی ها در تشکیلات فدراسیون فوتبال با برگزاری انتخابات و انتخاب مهدی تاج بعنوان رئیس فدراسیون فوتبال به پایان رسید.

همه اقدامات و حمایت ها و پشتیبانی ها و در برخی از موارد غیر قانونی عمل کردن های فدراسیون فوتبال و شخص کفاشیان به خاطر آررادیو ورزش در برنامه تازه های ورزشی در ساعت 11 روز شنبه هیجدهم اردیبهشت اعلام کرد که استاندار گیلان برای تیم ملوان 500 میلیون ریال کمک مالی کرد.

با شنیدن این خبر ناخودآگاه به یاد تیم شهرداری و چگونگی برخورد مسئولان استان با این تیم و موضع آنها در قبال تیم افتادم. دو سال است فریاد می زنیم که آقای استاندار جای دوری نخواهد رفت که برای یک بار هم که شده باشد تیم و گردانندگان آن را با حرف های خود دلگرم کنید. خواهش کردیم به خدا چیزی از بزرگواری شما کم نخواهد کرد اگر برای دقایقی در یکی از دیدارهای خانگی شهرداری در ورزشگاه حضور پیدا بکنید و نوشتیم و نوشتیم حداقل کمکی هر جند ناچیز به این تیم بکنید و یا در شرایط حادی که تیم با آن دست و پا می زد التماس کردیم جهت تقویت روحیه تیم، استاندار محترم پاداشی در نظر بگیرد تا شاید بتوان در بالا بردن روحیه تیم و کسب نتیجه ، موثر عمل کند ولی گویا حرف ورزشی نویسان در این استان خریدار ندارد و کسی اهمیتی به این درخواست ها و التماس ها و فریاد ها نمی دهد.

آنقدر مسئولین عزیز به حرف های دلسوختگان و دوستداران فوتبال گوش نکردند و به تذکرات داده شده در ارتباط با وجود برخی مسائل در درون تیم اهمیت قائل نشدند تا امروز تیم با یک بحران روبرو شده و در آستانه سقوط به دسته دو قرار گرفته است.

اگر شهرداری در لیگ دسته یک نماند و به نوعی با سقوط این تیم دل جوانان و دوستداران فوتبال منطقه بشکند باید آنهایی که می توانستند برای تقویت و حمایت تیم کاری بکنند و قدمی بردارند بر نداشتند فردای قیامت به عملکرد ضعیف خود در پیشگاه خداوند متعال باید پاسخگو باشند.

آنچه برای جامعه و بخصوص جامعه رسانه ای استان تا حدودی آشکار و روشن است ظرفیت بسیار کم مسئولین در روبرو شدن با نقد عملکردهاست و به بیانی دیگر آستانه انتقاد پذیری مسئولان ما در حدی بسیار پائین و دردناک قرار دارد.به جز برخی از افرادی که امروز چشم بسته و بدون هر گونه حساب و کتاب هر رفتار و کردار و عمل مسئولین را به حق و درست و اصولی می دانند عده ای نیز بر این اعتقاد دارند اگر انتقاد نشود بهتر است چرا که عواقبی چون محرومیت از برخی موارد را می تواند به دنبال داشته باشد.

در بساط و سفره گسترده ورزش و فوتبال کشور ، سهم اردبیل یک تیم دسته یکی است که آنهم گرفتار طوفانی شده است سهمگین و بس خطرناک که نجات پیدا کردن از آن کاری آسان و ساده نمی تواند باشد.

دوستی می گفت تو هم از فوتبال و تیم شهرداری و گلایه از مسئولین دست بردار . هر چند گذر تو به جلسات و مقر مسئولین نمی افتد می بینی فردا شما را از آفتابی شدن در ورزشگاه و تماشای مسابقات محروم بکنند.

در هر صورت به ملوان کمک می کنند تا زمینه بقای آن در لیگ برتر را فراهم کنند و علیرغم درخواست ها به شهرداری نیم نگاهی هم نمی کنند تا تیم به دسته دوم سقوط نماید.

ای امروز بود که باید به نفع او و یا فرد مورد حمایتش در گلدان ریخته می شد.

اگر می بینیم که از دو سال قبل رئیس فدراسیون و یار وانصار وی چشم بر روی واقعیت های موجود بسته و به نحوی حاضر به از دست دادن یاران خود نبودند به نظر می رسد امروز با مشخص شدن تکلیف ریاست و عوض شدن صندلی کفاشیان با تاج دیگر حساسیت های قبلی و حمایت های کورکورانه جایی در برنامه های فدراسیون نداشته باشد.

تا انتخاباتی دیگر چهار سال فرصت بوده و زمان باقی است و بنابر این هر کسی که در انتخابات روسای هیات های استان ها بتوانند رای بیاورند برای آرام کردن و همراه نمودنشان فرصت زیادی وجود دارد و مطمئنا  همانند دو سال اخیر فدراسیون نشینان این روزها خود را در معرض انتقاد ها و گلایه ها قرار نمی دهند چرا که با حمایت از برخی ها در انتخابات فدراسیون به خواسته خود رسیده اند و به راحتی می توانند پشت کسانی را که فکر می کردند کفاشیان و دوستانش تا ابد ریاست آنها را تامین کرده اند ، خالی می کنند و با افراد و چهره های جدید فصلی نو را در اداره فدراسیون باز می کنند.

از همان لحظه ای که اعضای مجمع و بخصوص روسای هیات های استانی رای خود را به نفع کفاشیان و تاج در گلدان ها ریختند رشته های اخوت و حمایت و پشتیبانی میان آنها و رئیس فدراسیون از هم گسسته شد و کار ها به روال چهار سال قبل برگشت داده شد و به قولی روز از نو و روزی از نو.

به نظر می رسد مهدی تاج برای هیات های استانی با یک دید وسیع و کارشناسانه و به دور از هر گونه جانبداری و حرکات احساسی نگاه کرده و برنامه ریزی کند و برای اینکه بتواند از همان آغاز فعالیت مقبولیت خود را در بین دوستداران فوتبال در سطح کشور افزایش دهد با بررسی کامل عملکرد روسای هیات های استانی  و جایگاه روسای هیات ها در بین مردم و فوتبالی ها  نسبت به برگزاری انتخابات سالم در هیات های استانی سراسر کشور اقدام نماید.

مسلما تاج با رزومه ای که دارد با فعالیت افرادی ضعیف، ناکارآمد ، نا لایق، ناشناخته در فوتبال و صحنه ساز و صحنه پرداز و باند باز و خود محور موافق نخواهد بود. تاج با رئیسی که توسط زیر دستانش کتک بخورد ودر مقابل برخی ها بمانند موم نرم باشد و در راستای تامین منافع خود و دوستانش حق را زیر پا بگذارد، کوتاه نمی آید و در برنامه هایش برای این قبیل افراد جایی در نظر نمی گیرد.

تاج همیشه در سخنان و اقدامات خود تلاش کرده است که خود را آدمی صادق و طرفدار راستگویی جلوه دهد و بنابر این باید با کسانی که در کارهایشان صادق نبوده و دروغ را چون نقل و نبات به کار می بندند مبارزه نماید و نسبت به حذف آنها از فوتبال استان ها اقدام کند تا به این ترتیب بتواند برخی از هیات ها را از وجود این صفت مذموم و ناپسند پاک و منزه نماید.

به انتظار می نشینیم تا اقدامات تاج را در جهت بهبود بخشیدن به امور فوتبال استان ها و حل مشکلات مدیریت آنها شاهد باشیم.