1

تاثیر رقابت های ورزشی بر سلامت روانی جامعه

ورزش اردبیل؛ پنجاه و دومین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین بیست و نهمین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “تاثیر رقابت های ورزشی بر سلامت روانی جامعه” ، “وعده های تبلیغاتی در فوتبال استان“چه خبر از لیگ برتر فوتبال استان؟”استاندار خدابخش و فوتبال اردبیلو… منتشر شد.
دانلود نسخه PDF شماره پنجاه و دوم نشریه ورزش اردبیل
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره پنجاه و دومین نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دوم  و  شماره پنجاه و دومین شماره نشریه ورزش اردبیل :




ضرورت تغییر افکار در فوتبال اردبیل

با سفر تاج رئیس فدراسیون به اردبیل و مذاکرات انجام یافته با اداره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان و ثبت نام چند باره کاندیداهای ریاست هیات فوتبال خوشحال بودیم که این بار حتما مجمع انتخاباتی به موقع و با طی مراحل قانونی برگزار می شود و پس از نزدیک به سه سال این رشته پرطرفدار از بلاتکلیفی مدیریتی خلاصی می یابد و از نابسامانی موجود رهایی پیدا می کند.
اما روند برگزاری جلسات کمیته سه نفره و نحوه تایید صلاحیت مدیریتی کاندیداها و اعتراض دو نفر از رد صلاحیت شده ها و اعتراض آنها به رای صادره بار دیگر امید ها را با یاس تبدیل کرد و به نظر می رسد تا زمانی که این روند ادامه داشته و تفکر حذف برخی ها علی رغم داشتن شرایط خاص در نظر باشد دیگر نباید امیدی به تشکیل مجمع انتخاباتی باشد و همچنانچه مسؤول کمیته امور استان های فدراسیون در جریان سفر به اردبیل بیان داشته اگر حرف و مورد نظر آنها عملی نشود وضعیت موجود ادامه پیدا می کند(نقل به مضمون) بهتر است در فوتبال تخته گردد و مدیریت مادام العمر آن به نام افراد حاضر در هیات زده شود تا خیال همه و مخصوصا خیال طالقانی مسؤول کمیته استان های فدراسیون و بهاروند رئیس سازمان لیگ تخت تخت شود و هیچ نگرانی و دلشوره ای از رای استان اردبیل در جلسات و مجامع فدراسیون نداشته باشند.
در سال های اخیر در ارتباط با فوتبال و وضعیت آن از سوی کسانی که فوتبال استان و جوانان منطقه را دوست دارند  مسائل مختلفی مطرح گردیده است اما چون در بین مسؤولان گوش شنوایی نبوده ، این حرف ها که بارها تکرار شده و بازگو کننده دردها و ریشه دردهای این فوتبال بیمار است، باد هوا شده و آب از آب تکان نخورده است و در فوتبال ما، بر همان پاشنه قبلی چرخیده است و با کاری که انجام می شود و اقدامی که برخی ها می کنند به نظر می رسد که سال های سال بر همان پاشنه نیز خواهد چرخید.
بعد از اعتراض نادر فلاحی و هادی صباغی به رای کمیته سه نفره این امیدواری وجود دارد که این بار کمیته امور استان های فدراسیون نتواند در کم ترین زمان ممکن و با درخواست و اشاره انگشت برخی ها حکم صادر شده در اردبیل را مورد تائید قرار دهد و به سرعت نور به اداره کل ورزش و جوانان منعکس نماید. چرا که این بار قضیه با گذشته فرق کرده است. تاج در سفر به اردبیل کاملا در جریان رفتارهای جانبدارانه و یک طرفه کمیته امور استان ها قرار گرفت و مطمئن اجازه نخواهد داد که متن تهیه شده توسط این کمیته به راحتی به امضای دبیر کل فدراسیون برسد. همان کاری که آقایان در اعلام رتبه هیات فوتبال استان انجام دادند و موجب آن آبروریزی شدند. اگر تاج بخواهد در مقابل برخی حرکت های خودسرانه و جانبدارانه در فدراسیون فوتبال ایستادگی بکند باید کار را از تهیه کنندگان نامه دوم شدن هیات فوتبال استان اردبیل در کشور شروع بکند. آنها با این کار و تهیه متن غیر واقعی و گول زدن دبیر کل تازه منصوب شده در امضای نامه و به نوعی کلاه گذاشتن بر سر دوستداران فوتبال اردبیل باید محاکمه بشوند و با برخورد جدی روبرو گردند تا دیگر در فدراسیونی که حرکت در مسیر قانون و مقررات شعار آن می باشد شاهد چنین بی نظمی ها، جانبداری ها و وارونه جلوه دادن حقایق نباشیم.
فوتبال استان نیاز به توجه بیشتر دارد و برای این که بتواند سر و سامان بگیرد باید روند عقلانی، منطقی و اصلاحی در پیش بگیرد. در این فوتبال هر کسی باید سر جای خودش بنشیند و هر چیز سر جای اصلی قرار بگیرد. اگر در این راه هر کسی و هر چیزی در سر جای خود قرار گرفت و در حیطه وظایف حرکت کرد و عمل نمود آن وقت نتیجه نهایی این حرکت ها و انجام وظایف ، خدمت به فوتبال و حرکت دادن این رشته ورزشی مستعد در مسیر پیشرفت خواهد بود.
فوتبال استان از نظر مدیریتی باید دوران تازه ای را تجربه بکند و تحولی در نگرش و رفتار و افکار حاکم بر آن ایجاد شود . شاعر چه زیبا گفته است:
چرا زغیر شکایت کنم که همچو حباب
همیشه خانه خراب هوای خویشتنم
اگر بر فوتبال ما، مدیریتی علمی، جدی، مقتدر و در یک کلام جهادی حاکم باشد محال است صحنه های متعدد غیر قابل قبول د ر آن را شاهد باشیم. اگر روال موجود همچنان ادامه یابد و هیچ تغییری در افکار حاکم بر آن ایجاد نشود فوتبال منطقه توانایی برداشتن گامی به جلو را نخواهد داشت.
پس از گفتگوها و راه دراز
رسیدیم آنجا که بودیم باز
چاره کار یک جمله است: “مدیریت فوتبال را اصلاح کنید”. اگر می خواهید این رشته در استان سر و سامان گرفته و حرفی برای گفتن داشته باشد باید در افکار حاکم بر آن تغییرات اساسی داده شود و …




بازار داغ شایعات عزل و نصب مدیران

این روزها در فضای مجازی بازار شایعات در ارتباط با عزل ونصب مدیران استان داغ است.

عده ای گویا کار دیگری جز دخالت در امور وظایف دیگران ندارند. در فضای مجازی به جای وزیر و هیات دولت حکم صادر کرده و با آب و تاب افراد مختلف را در کرسی مدیریت های استان می نشانند و برای خود عالمی دیگر ایجاد کرده و فکر می کنند از آنها تاثیرگذارتر در دنیای سیاست استان کس دیگری وجود ندارد.

یکی کانال خود را جریان ساز تلقی می کند و آن دیگر سوپرگروهش را در عزل و نصب مدیران دارای نقش اساسی و تعیین کننده می داند و همه این رفتارها، ادعاها، حرکات و نوشته ها در حالی انجام می شود که آقایان خودشان را تابع قانون، دلسوخته استان، طرفدار دوآتشه دولت ، پرچمدار اصلاحات، متولد خرداد ماه و عاشق جوانان و تحصیلکرده ها به حساب می آورند.

طرفداری از دولت و مدعی اصلاح طلب بودن وقتی معنی پیدا می کند که آقایان در امور نهادها و دستگاه هایی که منتخب دولت هستند دخالت نکنند و اجازه بدهند مسؤولین در یک محیط آرام و با بررسی کامل و شناخت جوانب وظیفه خود را انجام بدهند.

تجربه ثابت کرده است که نه با فشار و طومار نویسی و بد و بی راه گفتن در این استان مدیری عوض شده است و نه با سلام و صلوات  مطلب نوشتن ، چهره سازی و نظر سنجی ها و از خوب این و یا بد آن گفتن مدیریت سازمانی را به فردی واگذار کرده اند. همه رفتارهایی که در یک ماه گذشته در فضای مجازی انجام پذیرفته به جز صرف وقت و هزینه هیچ اثر در تصمیم مسؤولین رده بالا نمی تواند داشته باشد.

عزل و نصب مدیران در فضای مجازی چند روزی است که پا را از حریم مدیران کل جلوتر گذاشته و حتی به حوزه استاندار نیز رسیده است.

استاندار می رود و فلانی می آید. استاندار با مگا پروژه ها و مگا وعده ها خداحافظی می کند و یک گروهان از اسامی برای جانشینی اش مطرح می شود. وظیفه من و امثال من که انتخاب استاندار و معرفی فرد برای تصدی این پست نیست. هر فرد و هر ارگان وظیفه ای دارد که اگر خیلی معتقد و پایبند باشد باید در انجام وظیفه و به سامان رساندن آن چیزی که بر عهده گرفته است تلاش بکند. وظیفه یک خبرنگار هم تحلیل مسائل ، مشخص کردن نقاط ضعف و مثبت و ارائه طریق و راهکار برای بهبود اوضاع می باشد و بس.

همین شورا و شهردار به یک مشکلی برای شهر ما تبدیل شده است. به جای این که وقت گرانبهای مردم در راستای کمک به بهبود اوضاع شهر تلف شود در خدمت مصاحبه های رنگارنگ، حرمت شکنی ها ، علنی کردن اختلافات و انتقام گیری ها و دهها مورد پیش پا افتاده ای می شود که در این میان فقط منافع شهر قربانی می شود و فرصت ها برای خدمت هرچه بیشتر از دست می رود.

اگر به عملکرد شهردار سابق اعتقاد داریم و برکناری وی را دور از عقل و منطق و انصاف می دانیم قبل از این که بساط انتقاد از شورای جدید را پهن بکنیم باید خود را سرزنش نمائیم و ببینیم که آیا در انتخاب خود درست عمل کرده ایم؟ الآن نمی توان از اعضای شورا خرده گرفت و باید در مقابل قانون سر تعظیم فرود آورد. چیزی که قابل کتمان نبوده و نیست این است که شورا حاصل دستپخت خود ما می باشد و از قدیم گفته اند خود کرده را تدبیر نیست.

گویا عده ای به این باور رسیده اند که با اندکی تحرک می توانند در چهره سازی موفق عمل نمایند. دورهمی های فضای مجازی را عده ای خواسته و ناخواسته به کل جامعه تعمیم می دهند. بدون در نظر گرفتن شرایط و ویژگی ها، افراد مختلفی را به پست های گوناگون و مدیریت های ادارات کل معرفی کرده و برای هر کدام از آنها لیستی از خصوصیات منحصر به فرد ارائه می کنند. از استاندار و شهردار گرفته تا مدیر کل ادارات کل خود را صاحب نظر قلمداد می کنیم . از همه انتقاد کرده و خود را عاری از هرگونه عیب و ایراد تلقی می نمائیم. برای تصدی شهرداری فردی را که توان تفسیر یک نقشه ساده ساختمانی را ندارد معرفی می کنیم و فرد دیگری را که هیچ رابطه استخدامی با دولت ندارد شایسته مدیریت در اداره دولتی می دانیم. فرماندار را شهردار و شهردار را استاندار خطاب می نمائیم و در هر صورت فضایی ایجاد می کنیم پرتنش و پرحاشیه که در دراز مدت اثرات این نوع برخوردها و رفتارها می تواند بر روند توسعه استان تاثیر منفی بگذارد، همچنانچه تا حالا چنین بوده است.




واکاوی دلایل اختلاف فدراسیون کشتی و وزارت ورزش

اختلاف بین وزارت ورزش و فدراسیون کشتی روز گذشته به صورت علنی خود را نشان داد که می‌توان برای این موضوع دلایلی را برشمرد، دلایلی که باعث ایجاد ذهنیت‌هایی شده است.

 قطعا عملکرد تیم ملی کشتی آزاد در رقابت‌های جهانی فرانسه نتیجه قابل دفاعی نبود و فدراسیون کشتی باید در این زمینه پاسخگو باشد. نقدهای جدی به فدراسیون وارد است و خادم رئیس فدراسیون کشتی هم از بررسی عملکرد آزادکاران در شورای فنی خبر داده است. ناکامی تیم ملی کشتی واکنش وزارت ورزش را در پی داشت و سلطانی‌فر در نامه‌ای به داورزنی، معاون خود را مامور کرد که دلیل این موضوع را ظرف 20 روز بررسی و اعلام کند.

پس از این ماجرا فدراسیون کشتی در نامه‌ای شدید‌اللحن به نوعی پاسخ وزارت ورزش را داد. فدراسیون کشتی معتقد است که در زمان موفقیت‌ها، هیچ‌کس سراغ آنها را نمی‌گیرد. تیم ملی کشتی نتیجه قابل قبولی نگرفت و مسئولان این فدراسیون باید پاسخگو باشند و فکری به حال این وضعیت کنند اما اینکه چرا وزارت ورزش در این باره برخلاف برخی رشته‌های دیگر حساس شده و اینکه چرا فدراسیون کشتی موضعی تند علیه وزارت ورزش گرفت از جهاتی قابل بررسی است.

ایران در رقابت‌های جوانان جهان در کشتی فرنگی برای نخستین بار به مقام قهرمانی رسید اما در حالی که رئیس جمهور برای والیبالست‌های جوان برای همین عنوان تبریک گفت، کشتی به بوته فراموشی سپرده شد و از سوی دیگر حتی وزیر ورزش و جوانان به شخصه برای نایب قهرمانی فرنگی کاران در رقابت‌های جهانی فرانسه پیام تبریک نفرستاد و به یک پیام کوتاه از سوی وزارت اکتفا کرد.

تکواندو به عنوان یک رشته المپیکی ضعیف‌ترین نتیجه چند سال اخیر را کسب می‌کند اما وزارت ورزش مقابل انتقادهای فراوان برخی پیشکسوتان این رشته پیام تبریک می‌فرستد و از مدیریت این فدراسیون دفاع می‌کند. یا وقتی تیم والیبال در لیگ جهانی از بین دوازده تیم به مقام یازدهم می‌رسد و هیچ موضعی در این مورد این رشته‌‌ها و برخی رشته‌های دیگر از سوی وزیر و حتی وزارت ورزش گرفته نمی‌شود این باور در بین مسئولان فدراسیون کشتی تقویت می‌شود که مسائلی دیگر و حتی غیر ورزشی باعث واکنش وزارت ورزش شده است.

وقتی اعضای تیم ملی فوتبال چند ساعت پس از صعود به جام جهانی 2018 مجوز ملاقات با رئیس جمهور را می‌گیرند و با روحانی دیدار و پاداش دریافت می‌کنند یا بلافاصله پیام تبریک و پاداش برای والیبالیست‌ها صادر می‌شود و خبری از پاداش جام جهانی به کشتی‌گیران نیست و مدال‌آوران المپیک ریو – که بخشی از آنها را کشتی‌گیران تشکیل می‌دهند- با رئیس جمهور دیدار نمی‌کنند، این تصور برای فدراسیون کشتی ایجاد می‌شود که پای مسائل دیگری در نامه وزیر به معاونش در میان است. همین مسائل به ظاهر ساده باعث شده که فدراسیون کشتی علیه وزارت ورزش موضع بگیرد.

 نکته دیگر اینکه وزیر ورزش پس از قهرمانی حسن یزدانی در رقابت‌های جهانی پیام تبریک فرستاد و در بخشی از آن اعلام کرد: «به امید پیروزی‌های دیگر تیم ملی کشتی آزاد کشورمان که با تدبیر مناسب کادر فنی و فدراسیون کشتی با ترکیبی جوان شده در این مسابقات شرکت کرده، چرا که هدف نهایی را باید موفقیت و رکوردشکنی در کسب مدال‌های طلا در مسابقات المپیک توکیو 2020 دانست.»

وزیر ورزش در این پیام اعلام کرد هنگام شکست یزدانی مقابل حریف آمریکایی در مسابقات جام جهانی کشتی آزاد در سالن مسابقات حضور داشته است در حالی که همگان می‌دانند او در روز فینال در کرمانشاه نبود!

تمامی این موارد نشان می‌دهد که انتشار این نامه‌ها ناشی از ارتباط سرد بین فدراسیون کشتی با وزارت ورزش و جوانان است، ارتباط سردی که با پیش‌زمینه‌هایی که در بالا به آنها اشاره شد به وجود آمد. شاید اگر وزارت ورزش کمی‌ بیشتر به کشتی که ورزش اول ایران است توجه می‌کرد، این فدراسیون اینگونه به تندی علیه نامه وزیر موضع‌گیری نمی‌کرد.(منبع ایران اسپورت پرس).




ورزش ملی ایران تاکنون سهمی در تبریک و ملاقات با رئیس جمهور نداشته است

فدراسیون کشتی به دنبال نامه وزارت ورزش و جوانان به معاونت ورزش قهرمانی و حرفه‌ای درباره برگزاری نشستی در خصوص نتایج تیم‌های ملی کشتی آزاد و فرنگی در رقابت‌های جهانی فرانسه، بیانیه‌ای را صادر کرد.
در این بیانیه آمده است:
«سازمان مدیریت کشتی کشور از اینکه وزارت ورزش و جوانان پس از رقابت‌های جهانی فرانسه، به فکر ورزش ملی کشور افتاد، خرسند است، چون متأسفانه در تمامی موفقیت‌های کشتی ایران در چند سال گذشته، از کسب مدال طلا در کشتی آزاد المپیک پس از 16 سال تا قهرمانی تیم‌های نوجوانان و جوانان فرنگی در جهان برای اولین بار، قهرمانی و نایب قهرمانی‌های متعدد کشتی آزاد در جهان، قهرمانی و نایب قهرمانی تیم ملی کشتی فرنگی در مسابقات جهانی و قهرمانی‌های پیاپی تیم‌های ملی کشتی آزاد و فرنگی در جام‌های جهانی و در مسابقات قاره‌ای و … کسی پیگیر دلایل کامیابی‌های کم‌نظیر تیم‌های کشتی ایران در سطح جهان نبود و ورزش ملی کشور تا امروز سهمی در تبریک و ملاقات با رئیس جمهور نداشت و همواره با مشکل ضیق وقت دوستان روبه‌رو بوده است. نکته جالب اینکه حتی در قهرمانی تیم ملی کشتی فرنگی جوانان ایران در جهان (حدود 20 روز پیش برای اولین بار) و نایب قهرمانی تیم ملی کشتی بزرگسالان فرنگی در فرانسه (هفته گذشته) و طلای حسن یزدانی در مسابقات جهانی فرانسه (در سه روز اخیر)، کسی برای ادای خدا قوت و تبریک به کشتی‌گیران جوان و بزرگسال، فرصت حضور در فرودگاه را نیز نداشت.
به‌هر حال خرسندیم امسال که فدراسیون کشتی ایران، پای مسابقات انتخابی تیم ملی ایستاد و هزینه حضور 10 کشتی‌گیر از 16 کشتی‌گیر تیم‌های ملی کشتی آزاد و فرنگی را که برای اولین بار در مسابقات جهانی شرکت می‌کردند به جان خرید، این بستر فراهم شده است که وزارت ورزش و جوانان یادی هم از ورزش ملی کشور نماید و به دنبال ورود به مسائل فنی و تخصصی کشتی کشور باشد.
فدراسیون کشتی اعلام می‌دارد مسئولیت نظارت بر تیم‌های ملی کشتی آزاد برعهده شورای فنی تیم‌های ملی کشتی با حضور پیشکسوتان و قهرمانانی همچون استاد منصور برزگر، قهرمان جهان، نایب قهرمان المپیک و سرمربی و مدیر سابق تیم‌های ملی، استاد ابراهیم جوادی، دارنده مدال برنز المپیک و چندین مدال طلای جهان و مربی سابق تیم ملی، آقای علی بیات، مربی سابق تیم ملی، آقای محمدحسین محبی، دارنده مدال نقره جهان و رئیس هیئت کشتی کرمانشاه، آقای عسکری محمدیان، دارنده دو مدال نقره المپیک و یک مدال نقره جهان و مربی سابق تیم ملی، آقای حسن حمیدی، قهرمان آسیا و مربی سابق تیم ملی و دکتر مجید خدایی، دارنده مدال برنز جهان و سرمربی سابق تیم ملی کشتی آزاد جوانان می‌باشد که به‌زودی جلسات خود را با حضور کادر فنی برگزار و پس از آن گزارش ارزیابی و نظارت کارشناسی خود را به اطلاع مردم عزیز ایران که بزرگ‌ترین سرمایه کشتی کشور هستند، خواهد رساند.
 
 




چند دلیل کوتاه و مختصر از مثنویِ علل ناکامی کشتی آزاد ایران در پاریس

– برگزاری مسابقات انتخابی در وقت نامناسب (یک ماه مانده به مسابقات جهانی)

بعنوان مثال خوب بخاطر دارم تا لحظه ایکه حسن رحیمی وارد اطاق عمل نشد ، رضا اطری ذره ای به حضور در پاریس فکر نمیکرد و …

-میدان ندادن به کشتی گیران منتخب،  در میادین بین المللی پیش از آغاز مسابقات جهانی

(طبیعتاً آنقدر مسابقاتِ انتخابی تیمهای ملی دیر انجام شد که عملاً امکان حضور در هیچ تورنمنتی وجود نداشت . کاری که آمریکائیها بخوبی انجام دادند و در تورنمنت هائی از قبیل اسپانیا و … شرکت کردند و نتیجه اش را هم گرفتند )

– استفاده از کادر فنی و کمک مربیانی که به هزار و یک دلیل بهیچ عنوان نه صلاحیت حضور در این جایگاه را داشتند و نه مطلع از وظایفی بودند که بر دوش دارند .(مگر میشود بدون طی نمودن کوه پایه ، به قله صعود کرد؟؟؟؟مگر میشود بدون گذراندن دوره های گوناگونِ مربیگری در سطوح مختلف ، به یکباره سر از بالاترین سطح مربیگری در بیاوری؟؟

اگر می بینید بعضاً کشتی گیران روسیه بمانند عبدالسلام گادیسف یا ختاگ گازیموف بلافاصله پس از خداحافظی از دنیای قهرمانی در تیم ملی کشورشان مربیگری میکنند ، بخاطر سیستم کاملاٌ متفاوت آنها با کشتی ماست . ما نباید از این روش آنها الگو برداری کنیم . بهتر است زیرساخت سازی و بکارگیری اصولِ زیربنایی را از آنها بیاموزیم  .

در کشور روسیه توجه فوق العاده به آموزش آکادمیک و پایه ای میشود و کشتی گیرانشان از کودکی پایه و اساس کشتی را علمی می آموزند . لذا هر زمانی به مربیگری روی بیاورند هیچ چیز از علم و فن مربیگری کم ندارند.این درحالیست در کشتی ما و در کل ورزش ما ، بی برنامگی و دیمی کاری حرف اول را میزند .

راستی یک مسئله که هم بسی مضحک و هم بسی ناراحت کننده بود اینکه ملاحظه میشد در اوج حساسیت و گیر و دار مسابقات در حالیکه جامعه کشتی دلواپس و دل مشغولِ نتیجه ی کار کشتی گیرانمان بودند ، مربیان تیم ملی همچون بسیاری از نوجوانان و جوانانِ امروزی که هیچ دل مشغولی در این دنیای واقعی ندارند و تمام وقتشان را در فضای وقت گیر و بی محتوای مجازی تلف میکنند ، مرتب در اینستاگرام

و چی چی گرام ،از خودشان ، از دیگران ، از محیط اونجا ، از اطرافیانشان ، از همه چیز  لایو و استوری و فلان و بهمان میگذاشتند

آخر مگر میشود با یک دست چندین هندوانه را برداشت ؟؟؟آقایان مربی ، شما وقتی در جایگاهی با این درجه ی بالای اهمیت قرار دارید ، دیگر نه مالکِ وقتتان هستید و نه مالکِ علائقتان . آنچه وظیفه شماست ، تمرکز بر کارتان است و بس .

حالا که دردِ دلم باز شد بد نیست یک موضوع تلخ دیگر را نیز برایتان شرح دهم

      در مسابقات جهانی پاریس موردی از سرمربی تیم، محمد_طلایی ملاحظه گردید که از دید بینندگان تلویزیونی پنهان ماند و فقط برای حضار در سالن قابل رؤیت بود اینکه در حین کشتی امیرمحمدی، با ماگومدابراهیموف ازبکستانی ، چیزی حدود 1 دقیقه و نیم قبل از پایان کشتی در حالیکه آقای طلایی امیدی به پیروزی محمدی نداشت ، به سمت رختکن راه افتاد و محمدی و کمک مربیان را به حال خودشان وا گذاشت . زمانی این حرکت رنج آور تر می نمود که دیده شد مربی تیم فرانسه کشتی گیر وزن 74 کیلوگرم خود را پس از باخت ، غرق در نوازش و دلداری کرد  .

 -عدم آمادگی جسمانی و تحلیل رفتن قوای جسمانی کشتی گیرانمان در لحظات آخر

اگر دقت کرده باشید باخت های رضا اطری ، مصطفی حسین خانی ، یداله محبی ، امیر محمدی ، پیمان یاراحمدی ، بهنام احسانپور و میثم نصیری همگی در تایم دوم و غالباً ثانیه های پایانی بود .

– برگزاری مسابقات قهرمانی کشور و نیز جام تختی بصورت تیم به تیم (بدعت و شیوه غلطی که آسیب هایش را حالا حالا ها بر پیکره کشتی نمایان خواهیم دید) .

 -عدم توجه به اصل پشتوانه سازی در اکثر اوزان .( غالباً نفراتی که در مسابقات انتخابی اول شدند ، به طرز فاحشی با نفرات فیکس در سالهای اخیر اختلاف سطح کیفی وفنی داشتند که این موضوع را فقط میتوان به عدم توجه به اصل پشتوانه سازی ربط داد) .

-وقت گذاشتن برای شرکت در تورنمنت های سطح پایین همچون قهرمانی آسیا و خوابیدن در بادِ قهرمانی وخود فریبی

-حضور مربیانی که در عین حال که بی اختیار و عاجز از اظهار عقیده ی نهایی بودند چراکه تصمیم گیرنده تام ، شخص دیگری بود ، در عین حال هم باید تاکتیک های مناسبِ پیروزی را در کنار تشک به کشتی گیران القاء میکردند.

کسب موفقیت با این روش ، یعنی غیر ممکن …

                                                                                                  نعمت اله وطندوست




«برادر بزرگتر» از تو شکایت می کند

1. چقدر امیدوار بودیم این را ننویسیم و نشد. دست آخر رسیدیم به امروز که ناچار شویم به نوشتن این سطرها برای مهدی تاج که حالا انگار دارد امنیتی ترین فدراسیون فوتبال تمام این سال ها را اداره می کند. مهدی تاجی که وصل است و ارتباط دارد و مورد تایید است و لابد به او آنقدر اعتماد هست که حرفش سند باشد و دیگر نیازی نباشد به چک کردن و پاییدن و وسواس داشتن برای کنترل. جایی که او باشد خیال ها راحت است از بابت همین حضور و حالا همین حضور دارد تبدیل می شود به چیزی فراتر از یک حضور. ما در فدراسیون فوتبال «برادر بزرگتر» نمی خواستیم.

2. وقتی جرج اورول ، 1984 را نوشت و عبارت ترسناک « برادر بزرگتر تو را می پاید» را خلق کرد ، در ذهن هر روزنامه نگار ، زنگی نصب کرد که وقتی یکی از این برادرهای بزرگتر را ببیند ، ناخودآگاه به صدا در بیاید. حالا با مهدی تاج ، برخلاف تمام تصوراتمان ، یک برادر بزرگتر در فدراسیون فوتبال داریم که همه مان را می پاید و این پاییدن به نوشته ها ختم نمی شود. اگر حس کند نیازی هست به مدیرمسوول ها زنگ می زند. اگر این کافی نباشد ، دعوتت می کند فدراسیون تا ناگهان رییس کمیته انضباطی را ببینی که با تو نه از منظر و جایگاه رییس کمیته انضباطی که از جایگاه دیگری صحبت می کند!تو تنها یک مطلب ورزشی نوشته ای. نقدی و گلایه ای یا یادداشتی روی چیزی که نباید باشد و هست و حالا خودت را در مواجهه با فضایی غیر ورزشی می بینی که به همه چیزت شک دارد.به همه چیزت کار دارد و به همه چیزت  می پردازد و این نیست آنچه قرار بود باشد.

3. شکایت مهدی تاج از محمدمایلی کهن و نادر فریادشیران نقطه آغازی بر رسمی شدن حکمرانی یک  فضای امنیتی بر فدراسیون فوتبال نیست اما مهمترین حرکتی است که مثل پرچمی بر فراز فدراسیون فوتبال به اهتزاز در می آید. اینکه مهدی تاج بخواهد فوتبال را در فضایی غیر از فوتبال دنبال کند. فریادشیران مصاحبه تندی داشته اما شکایت کردن از او بابت انتقاداتی که اهالی مطبوعات هم آن را وارد می دانند راهکارمناسبی نیست. اینکه کارلوس کی روش در فدراسیون مشغول حکمرانی است مساله تازه یا مخفی ای نیست.اینکه هر که را بخواهد رد می کند و هر که را بخواهد نگه می دارد و در فدراسیون حتی برای بالادست هایی مثل اسدی و نبی و خود کفاشیان و ساکت هم کری می خواند مساله غریبی نیست. ما هم این موضوع را با ادبیاتی مناسب تر از ادبیات خام اقای فریادشیران نوشته ایم و آدم های دیگر هم گفته اند. شکایت کردن بابت انتقاد روشی نیست که مهدی تاج بخواهد به آن ببالد.

4. این اولین بار نیست که منتقدان در مواجهه با فدراسیون مهدی تاج به اینجا می رسند. گلایه های دبیران ورزشی چند خبرگزاری معتبر از اینکه هر وقت آنها انتقاد درستی را وارد می کنند تاج با مدیران بالادستی آنها تماس می گیرد هم یکی دیگر از نکاتی است که از تاج به عنوان یک فعال رسانه ای انتظارش نمی رفت.هر چه نباشد خود تاج سال ها روزنامه ورزشی داشت. قبل از اینکه  آقای رییس شود!

5. مهدی تاج آمد که علی کفاشیان نباشد.آمد که خیالمان راحت باشد اداره فدراسیون در دست های مردی جدی تر از رییس خندان قبلی قرار گرفته. این جدی بودن اما نباید منجر شود به این همه اخم و برخوردهای قهرآلود. مهدی تاج را نیاورده ایم که بخواهد برخوردی از منظر قدرت به منتقدان نشان دهد. فوتبال یک ورزش است و ورزشی ها نیاز به آژان کشی ندارند. می شود حرف زد و مشکلات یا سوتفاهم ها را در فضایی دیگر برطرف نمود. می شود حتی جواب های را با هوی  و جواب مصاحبه را با مصاحبه داد.این مطلب در دفاع از نقدهای نادرفریادشیران نوشته نشده. این مطلب صرفا یادآوری به رییس فدراسیونی است که رویش خیلی بیش از اینها حساب کرده بودیم اما به عنوان رییس فدراسیون نه به عنوان «برادر بزرگتر» یا «ناظر ارشد»!                                                                              هومن جعفری




سیاح الدوله

بد نيست آقاى رييس المپيك كشورمان آمارى از سفرها ى  پنج ساله خود شامل موارد زير ارايه فرمايند تا مردم عزيز مان ازنتايج حضور ايشان در كميته ملى المپيك مطلع شوند :
١. تعداد روز هاى ماموريت در هر سفر به تفكيك كشور.
٢. هدف از حضور در هر سفر
٣. ميزان هزينه هاى انجام شده شامل ، أرز ماموريت؛ هزينه بليط بيزنس؛ هزينه اسكان و تغذيه ؛ هزينه هداياى إهدايى؛ و..
٤. هزينه هاى مترجمً همراه( اقاى عزيزى).
بديهى است موارد مذكور در إسناد مالى ان نهاد موجود بوده كه  قابل رويت و پيگيرى است.
پیشنهاد میکنم :
هاشمی اگر میخواهد در دور بعد کاندید شود abcd را یاد بگیرد تا لازم نباشد هر جا که میرود مترجم همراه خود ببرد
عزیز دل برادر مترجم همراه خرج دارد
افشارزاده هم کمی انگلیسی با لهجه اصفهانی بلد بود .
خوب تو هم با لهجه ملایری یاد بگیر!!!!(نقل از ایران اسپورت پرس)
 




«۴۶ طلای جهانی در تاریخ کشتی آزاد ایران»

1954 جهانبخت توفیق، عباس زندی
1957نبی سروری
1959 امامعلی حبیبی، غلامرضا تختی
1961 محمدابراهیم سیف‌پور، محمدعلی صنعتکاران، امامعلی حبیبی، منصور مهدیزاده، غلامرضا تختی
1962 امامعلی حبیبی، منصور مهدیزاده
1965 محمدابراهیم سیف‌پور، عبدالله موحد، منصور مهدیزاده
1966 عبدالله موحد
1967 عبدالله موحد
1969 ابراهیم جوادی، عبدالله موحد
1970 ابراهیم جوادی، شمس‌الدین سیدعباسی، عبدالله موحد
1971 ابراهیم جوادی، محمد قربانی
1973 ابراهیم جوادی، محسن فرح‌وشی، منصور برزگر
1989 علیرضا سلیمانی
1990 مجید ترکان
1991 امیررضا خادم
1993 اکبر فلاح
1994 رسول خادم
1995 رسول خادم
1997 محمد طلایی، عباس حاج کناری
1998 علیرضا دبیر، علیرضا حیدری، عباس جدیدی
2002 مهدی حاجی‌زاده
2006 مراد محمدی
2009 مهدی تقوی
2011 مهدی تقوی، رضا یزدانی
2013 حسن رحیمی، رضا یزدانی
2017 حسن یزدانی




چه خبر از لیگ برتر فوتبال استان؟!!!

تقویم اجرائی ارائه شده از سوی هیات فوتبال استان اردبیل؛ تاریخ شروع رقابت های لیگ به اصطلاح برتر استان را ششم مرداد ماه اعلام کرده است. بعد از گذشت نزدیک به یک ماه آیا می توان خبری از این رقابت ها گرفت؟

اگر هیات فوتبال استان توانایی برگزاری رقابت ها در سطوح مختلف را نداشته است به چه دلیل تقویم اجرایی تنظیم کرده و آن را به فدراسیون فوتبال و یا دیگر نهادهای مرتبط ارسال کرده است؟

باید بپذیریم درد فوتبال اردبیل یکی و یا دو تا نیست . به هر بخشی از آن که دقت می کنی جائی برای امیدواری و دلخوشی پیدا نمی کنی. بارها گفته شده است که تنظیم کردن برنامه ای یک ساله در روی کاغذ بسیار سهل و آسان است و در این میان آنچه مهم است اجرایی کردن آن می باشد.

در رقابت های باشگاهی فوتبال، لیگ برتر به بالاترین سطح مسابقات اتلاق می شود . تیم ها برای رسیدن به آن مرحله چه هزینه ها که نمی کنند و چه زحمت هایی که نمی کشند و چه فشار هایی که تحمل نمی کنند. رسیدن به لیگ برتر نشان دهنده اوج هنرنمایی و لیاقت کسانی است که گوشه ای از مسؤولیت تیم ها و فوتبال را به عهده می گیرند.

عنوان لیگ برتر در مسابقات فوتبال برای خود عظمتی دارد و ابهتی، اهمیتی دارد و جایگاهی، شاخص هایی دارد و ویژگی هایی، ولی لیگی که در استان ما به آن عنوان برتر داده می شود آیا از چنین پارامترهایی می تواند برخوردار باشد؟

نام گذاری رقابت هایی که با ثبت نام از تیم ها و اعلام آمادگی آنها و بدون پشت سر گذاشتن مراحل مورد نیاز ،  عنوان برتر را یدک می کشند آیا توهین به شعور دوستداران و علاقه مندان به فوتبال نبوده و نیست ؟ برای رسیدن به لیگ برتر ، تیم ها باید در ماراتنی به نام لیگ دسته اول شرکت کرده و جواز صعود را به دست آورند. همچنانچه در دسته اول نیز تیم هایی که سختی های دسته دوم را چشیده اند باید حضور پیدا بکنند و اما در فوتبال ما هر تیم بزرگسالی که بتواند اعلام آمادگی نماید ردای برتری بر تن می پوشد و به سرمایه اصلی فوتبال استان تبدیل می شود.

در این ارتباط وظیفه کسانی که مدعی بی طرفی و انتقاد سازنده هستند ، چیست؟ آنهایی که در کمین نشسته اند و منتظر هستند تا یک نفر حرفی بزند و به بودن ابرو در بالای چشمان پر نور و تیزبین اهالی هیات اشاره ای بکند،  حمله همه جانبه را آغاز بکنند و تا دلشان بخواهد تهمت بزنند و دامن دوستان خود را از هر گونه انتقادی مبری  بدانند چرا چشم بر روی واقعیت های می بندند؟  

اگر واقعا دل ما برای فوتبال می سوزد و در دام باند و گروه گرفتار نیستیم و دوست داریم از حق دفاع نمائیم چرا برخی ها تاکنون از عدم اجرای برنامه های پیش بینی شده و نبود سطوح مختلف رقابت ها در فوتبال اردبیل یعنی لیگ برتر و دسته یک و دو وسه حرفی به میان  نیاورده اند؟ چرا این قبیل افراد که خود را برای حمله به منتقدان هیات فوتبال استان محق می دانند برای لحظه ای با خود خلوت نمی کنند که ببینند آیا حق فوتبال اردبیل همین وضعیت موجود است؟

آقایان که خود را کارشناس، صاحب نظر و شجاع و نترس و به دور از هرگونه جانبداری تلقی می کنند چرا باید برای یک بار هم که شده نگفته اند که آیا با صدور اطلاعیه و ثبت نام از تیم ها می توان ادعای برگزاری رقابت هایی تحت عنوان لیگ برتر نمود؟

راستی چه کسانی عامل نابودی فوتبال هستند؟ کم تر از یک ماه مانده به پایان تابستان و در حقیقت فصل مساعد برای برگزاری رقابت های فوتبال در استان فقط برای اعلام تاریخ دلخوش کرده ایم. این چگونه برنامه ریزی است که بهترین ایام سال در تعطیلات تابستانی را از دست می دهیم . آیا می خواهیم در فصل سرما و در ایام تحصیل دانش آموزان و دانشجویان چند دیدار برگزار بکنیم و بدین ترتیب پرونده رقابت ها را ببندیم و به آمارهای آنچنانی بیفزاییم.

تقویم ارائه شده از سوی هیات فوتبال استان و تاریخ های اعلامی برای شروع رقابت ها از عجایب فوتبال کشور محسوب می شود. کمیته امور استان های فدراسیون و بخصوص طالقانی مسؤول این کمیته که به نظر می رسد بیشتر از هر کسی سنگ هیات فوتبال استان اردبیل را به سینه می زند آیا می تواند در ارتباط با اعلام تاریخ های سرکاری برای شروع رقابت های فوتبال در استان پاسخگو باشد؟