1

ایجاد زمینه مناسب برای کسب‌وکار از اولویت‌های اصلی استان

استاندار اردبیل بر ضرورت تدوین برنامه تحول آفرین و ایجاد زمینه مناسب برای کسب و کار در استان تأکید کرد.

سیدحامد عاملی در جلسه ستاد تسهیل و رفع موانع تولید استان افزود: برای رونق و توسعه صنعت، تولید ثروت و ارتقای شاخص‌های اقتصادی، مشارکت سرمایه‌گذاران بخش خصوصی، دستگاه‌های اجرایی و بانک‌های عامل ضرورت دارد.

وی گفت: هرگونه موانع در بحث صدور مجوز که مشکل زیست محیطی و چالش آبی نداشته باشد، رفع می‌شود تا شاهد رشد و توسعه در سطح استان باشیم و دستگاه‌های اجرایی متولی نیز باید پیگیر مشکلات از مرکز باشند تا ارباب رجوع در مسیر ادارات معطل نشوند.

وی در ادامه گفت: با برداشتن موانع از واحدهای تولیدی، رونق فضای کسب‌وکار و تولید ثروت در استان اردبیل شتاب می‌گیرد؛ مشکلات واحدها هر هفته در ستاد تسهیل بررسی و در هر صورت تعیین و تکلیف می‌شوند و مصوبات ستاد تسهیل و رفع موانع تولید قانونی و لازم الاجرا بوده و همه دستگاه‌ها باید به آن تمکین کنند.

استاندار اردبیل افزود: وقتی در یک کارگاه در منطقه‌ای محروم، برای ۷۰ نفر شغل ایجاد می‌شود، باید شرکت شهرک‌های صنعتی و دستگاه‌های مرتبط جهت تسهیل و انتقال سند و ایجاد زیرساخت‌های لازم، همکاری کنند.

لازم به ذکر است؛ این جلسه که با حضور دبیر ستاد تسهیل و رفع موانع تولید کشور، دادستان مرکز استان، معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار، جمعی از فعالان اقتصادی، مدیران استانی و مسؤولان بانک‌های عامل برگزار شد، مشکلات واحدها و طرح‌های ریخته‌گری فولاد، فولاد انصار سبلان، تولید قطعات بتنی، دامداری، مجتمع بین راهی کوثر، تولید کیک و کلوچه، تله‌سیژ خلخال، تله‌سیژ مشگین‌شهر، آبگرم نیر، محصولات پلاستیکی، قطعات خودرو، ارتین سفر سبلان مغان بررسی و تعیین تکلیف گردید.

 

 

 




فوتبال کثیف

راز محبوبیت فوتبال در بین رشته‌های ورزشی چیزی جز جذاب بودن آن نیست . یک مسابقه فوتبال، قادر است میلیون‌ها علاقه‌مند را در پای گیرنده‌های تلویزیونی میخ‌کوب کند، لحظه‌های خوبی رقم بزند و اوقات فراغت‌شان را پر نماید.

اگر فوتبال، پاک و به‌دور از زشتی‌ها و پلشتی‌ها باشد، می‌تواند در رسیدن به هدفی که برای آن ترسیم‌شده، موفق‌تر عمل نماید.

فوتبال سالم می‌تواند فضا را حالتی دیگر ببخشد و تنفس در آن را روح بخش تر بکند، فوتبال سالم قادر است برای همه کسانی که در ارتباط با آن هستند، تأثیرات بسیار مثبت و ماندگاری داشته باشد. فوتبال سالم، هر فرد آلوده‌ای را که در ارتباط با آن باشد، پاکش می‌کند و به سوی سعادت و سربلندی رهنمون می‌سازد.

فوتبال اگر کثیف باشد به‌جای تربیت انسان‌ها و اصلاح آن‌ها به غول بی‌شاخ و دمی تبدیل می‌شود که می‌تواند منشأ بدی‌ها و حرکت‌های ناشایست و رفتارهای زننده در جامعه باشد، به ارزش‌ها آسیب برساند و به نابود کردن شرف انسانی همت بگمارد.

فوتبال اگر از مسیر صحیح و اصلی‌اش منحرف گردد، محیط را مسموم می‌کند و کار را تا آن‌جا می‌رساند که دیگر هیچ اقدامی و هیچ مدیر و کاردانی قادر به ترمیم نقاط آسیب‌دیده نشده و وضع آن هر روز بدتر از روز گذشته‌اش می‌شود.

فوتبال آمده بود که دوا باشد نه این‌که خود به قاتلی برای خوبی‌ها و ارزش‌ها تبدیل بشود. چاپلوسی ها، خودمحوری‌ها، تهمت‌ها، نامردی‌ها، حرمت‌شکنی‌ها، بی‌صداقتی ها، نامهربانی‌ها و بدکرداری های دیده‌شده در عرصه فوتبال، نتیجه فوتبال ناپاکی است که با ندانم‌کاری‌های عده‌ای قدرت‌طلب و منفعت‌ پرست به جامعه تحمیل می‌شود.

فوتبالی که پایه‌های آن بر دروغ، ریا، تزویر و آمارسازی استوار باشد آن را به دردی بی‌درمان و لاعلاج تبدیل می کند.

آن‌هایی که برای پاسخ به نفس و  جواب‌گویی به عقده‌های برجای‌مانده از ناکامی‌ها و یا برای ماندن در قدرت و در رأس فوتبال، خوبی‌ها را قربانی می‌کنند و زمینه روی‌گردانی مردم از آن را فراهم می‌نمایند، خائنینی هستند که حق الناس پایمال می‌کنند و به آینده یک شهر و استان و مملکت آسیب می‌رسانند.

افرادی که با عملکردشان هواداران و علاقه‌مندان فوتبال را به ستوه می‌آورند و وابسته‌های آن را به عذابی الیم و دردی جانکاه گرفتار می‌کنند، باید هرچه زودتر به خود آیند و از ادامه‌ی راهی که در پیش گرفته‌اند، منصرف بشوند. فوتبال حق‌الناس است، ضربه به فوتبال یعنی پایمال کردن حق‌الناس. دردآور است که چون کبک سر را در زیر برف پنهان کنیم و به‌خاطر دنیا و چند روز یکه‌تازی در عرصه ورزش، هر رفتار زشت خود را لاپوشانی نماییم و گنجشک را رنگ‌کرده به‌جای قناری بفروشیم.

 

 




حاکمیت قانون؛ هیئت های استانی در صف انتظار

هیئت‌رئیسه فدراسیون فوتبال با اقدام انقلابی، بر ضرورت حاکمیت قانون در ورزش و به خصوص فوتبال تأکید کرد و با رأی به عزل رئیس فدراسیون، امید به اجرای قانون و خداحافظی با رابطه‌ها و بازی‌های پشت‌پرده را افزایش داد.

این‌که در اردیبهشت‌ماه سال آینده مجمع عمومی چه رأیی در مورد عزیزی خادم صادر می‌کند به جای خود قابل احترام است ولی همین‌که هیئت‌رئیسه تن به لابی‌ها و تلاش‌های خارج از چارچوب مقررات نداد و با رأی انقلابی بر اجرای قانون و ممانعت از هرگونه خودمحوری و باندبازی مهر تأیید زد، خود نقطه عطفی در مدیریت ورزشی و به خصوص فوتبال کشور محسوب می‌شود.

در چند روز اخیر حرکت‌های زیادی برای تأثیرگذاری بر رأی اعضای هیئت‌رئیسه انجام پذیرفت، جلسات مختلف برگزار شد و رایزنی ها و من بمیرم و تو بمیری های چشمگیری در پشت صحنه ردوبدل گردید ولی جایی‌که مجموعه‌ای تصمیم‌گیر، قانون و اجرای کامل آن را در نظر بگیرند، کاری می‌شود کارستان. کاری که رضایت جامعه را به دنبال داشته و می‌تواند لرزه بر اندام کسانی بیاندازد که سال‌ها در امور فوتبال و مدیریت آن بی‌قانونی پیشه کرده و به هیچ اندرز و درخواستی اهمیت نداده‌اند.

رفتار مناسب و تصمیم عقلانی هیئت‌رئیسه فدراسیون فوتبال درس بزرگی است برای کسانی که فوتبال برخی استان‌ها را در ید قدرت و اختیار گرفته و سال‌ها سلیقه‌ای و براساس تشخیص خود اقدام کرده‌اند. عزل عزیزی خادم جرقه‌ای است که می‌تواند آشفتگی حاصل از سال‌ها بی‌توجهی در فوتبال برخی از مناطق کشور را به پایان برساند و برای قانون و اجرای آن در همه زمینه‌های فوتبال تأثیربگذارد.

امروز دو نائب‌رئیس غیرقانونی رئیس فدراسیون اجازه حضور در جلسه هیئت‌رئیسه را پیدا نکردند و مجبور به ترک جلسه شدند. وقتی وسیله اندازه‌گیری و یا معیار تصمیم، قانون باشد جای هیچ‌گونه شک‌وتردید در روند امور باقی نمی‌گذارد و دو نائب‌رئیس فدراسیون براساس بندها و تبصره‌های اساسنامه فدراسیون نمی‌توانستند در مجمع حضور پیدا بکنند و علی‌رغم این‌که به جلسه آمدند، درنهایت به قانون تن دادند و از آن خارج شدند.

حال عزیزانی که بیش‌از هشت سال بر استفاده از دبیر و نایب‌رئیس بانوان به‌طور غیرقانونی اصرار کرده‌اند نباید پاسخ‌گو باشند؟ نباید تاوان کار غیرقانونی و بی‌توجهی به موارد تصریح‌شده در اساسنامه هیئت های استانی را بدهند؟

به‌نظر می‌رسد در فوتبال کشور دیگر دوران باندبازی‌ها و خودمحوری‌ها و تصمیم‌گیری‌های دل‌بخواه و به‌کارگیری دوستان و آشنایان بدون توجه به قانون و مقررات گذشته‌است. کسانی که سال‌ها فوتبال و قوانین آن را در پوششی از خودمحوری‌ها قرار داده‌اند با وضعیت به‌وجودآمده آیا بازهم به رفتارهایشان ادامه خواهند داد؟

گذشت زمان و موضع‌گیری دوستداران و علاقه‌مندان واقعی فوتبال می‌تواند بیشتر چهره قانون‌شکنان را معرفی نماید.

 

 




اقدام به موقع شورای شهر و شهرداری اردبیل

دنیای اردبیل؛ یکصد بیست و سومین شماره نشریه دنیای اردبیل و با بررسی مسائل مختلف فرهنگی و ورزشی استان با عناوین،زهر هلاهلی به نام فوتبال و  … منتشر شد
دانلود نسخه PDF d یکصد بیست و سوم شماره نشریه دنیای اردبیل
http://donyayeardabil.ir/wp-content/uploads/2021/03/pdfjoiner_18.pdf

مطالب موجود در صفحه دوم  شماره یکصد بیست و سومین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*زهر هلاهلی به نام فوتبال
*فوتبال و جنگ لفظی در فضای مجازی

مطالب موجود در صفحه سوم شماره یکصد یکصد بیست و سومین  شماره نشریه دنیای اردبیل

*دلنوشته فوتبالی؛ صادق باشیم

مطالب موجود در صفحه چهارم یکصد بیست و سومین شماره نشریه دنیای اردبیل

*فوتبال و جوی رفیع و آقا شفیع

مطالب موجود در  صفحه پنجم  یکصد بیست وسومین شماره نشریه دنیای اردبیل

*اقدام به موقع شهردار

*استعدادهایی که ته می کشند، مقصر کیست؟!

*63 هزار واحد مسکونی روستایی اردبیل مقاوم سازی شدند

مطالب موجود در صفحه ششم  یکصد بیست و سومین شماره نشریه دنیای اردبیل

*فضول باشی و طرفداری از حق

*فوتبال اردبیل و تیغ جراحی

*مطالب موجود در صفحه هفتم  یکصد بیست و سومین شماره نشریه دنیای اردبیل

*کلی گویی آفتی برای ورزش
*پول کثیف و انتخابات فوتبال

*جشنواره بازی های زمستانی خلخال برگزار شد

*مطالب موجود در صفحه هشتم یکصد بیست سومین شماره نشریه دنیای اردبیل

*ارتقای شاخص های توسعه استان هدف گذاری شده است

*موانع واحدهای تولیدی استان اردبیل به صورت هفتگی بررسی و تعیین تکلیف می شود




زهر هلاهلی بنام فوتبال

اولی: عده‌ای زیبایی‌های ورزش و فوتبال را زهر هلاهل کرده‌اند به کاممان.

دومی: مگر خبری است؟ اصلا فوتبالی وجود دارد که اذیت‌مان بکند؟

اولی: انتخابات هیئت‌های ورزشی به‌جای این‌که دوای دردهایمان باشد، خود به دردی بزرگ تبدیل شده‌اند.

دومی: سنت مذمومی که کاندیداها از ماه‌ها قبل‌از مجمع با قشون‌کشی و متلک اندازی و شعارهای آن‌چنانی به قصد فریب افکار عمومی وارد صحنه می‌شوند، آزاردهنده است.

اولی: کاش کار به این‌جا ختم می‌شد. تازگی‌ها پا را فراتر از آنچه تصور بشود، گذاشته‌اند و مرزهای اخلاق را درنوردیده و به طرفداری از فوتبال، آبروی هر چه فوتباله برده‌اند.

دومی: برخی‌ها آتش‌بیار معرکه‌اند چرا که نان خود را در فوتبال و تنور اختلافات پخت می‌کنند.

اولی: ای‌کاش قال قضیه انتخابات هیئت فوتبال را هرچه زودتر بکنند تا پیش‌از این فضای مجازی شاهد بداخلاقی‌های ناشی از هواداری و یا مخالفت با کاندیداها نباشد.

دومی: چه چیزی موجبات ناراحتی تو را فراهم کرده و به چه دلیلی این‌قدر از کاندیداها و  هواداران‌شان دلگیری؟

اولی: گاهی‌وقت‌ها در قالب صفحات جعلی، حرف‌هایی زده می‌شود که برخورد با عاملین این رفتارها ضروری است.

دومی: شکایت بکنند و پلیس فتا و دادگستری را در جریان بگذارند.

اولی: چند روز پیش در یک پستی دیدم که مخالفان‌شان را به داشتن پدرانی عقیم متهم کرده و چنین دیوارهای شرم و حیا را ویران نموده و بی‌اخلاقی را به حد اعلا رسانده بودند.

دومی: چه زیبا می‌شود که پلیس فتا، عاملان چنین حرکت‌های گستاخانه را دستگیر بکنند و کسانی را که بی‌دلیل سیل اتهامات را به سوی عده‌ای دیگر روانه می‌کنند به دست قانون بسپارند.

اولی: حالا این آقایان با شعار خدمت به فوتبال گام به صحنه گذاشته‌اند. اصرار برای رسیدن به ریاست و یا پافشاری برای از دست ندادن آن، موجب چنین رفتارهای چندش‌آور می‌شود و حالی برای علاقه‌مندان به فوتبال باقی نمی‌گذارد.

دومی: آیا ریاست بر هیئتی که دستش خالی و رویش سیاه است، ارزش پایمال کردن اصول انسانیت، مردانگی و جوانمردی و آلوده کردن فضای ورزش و فوتبال را دارد؟ چرا در فوتبال ما ارزش‌ها رنگ‌باخته و حرکت‌های شرم‌آور و دروغ و دروغ‌گویی از رونق بیشتری برخوردار شده‌است؟

 




فوتبال و جنگ لفظی در فضای مجازی

چند روزی است که فضای مجازی به صحنه‌ای برای خالی کردن عقده‌ها و طرفداری‌های بی‌حساب و کتاب و حملات گسترده و به نوعی آشفتگی با درصد بسیار بالا در مورد انتخابات هیئت فوتبال استان تبدیل‌شده است.

فوتبالیست‌های دهه هفتاد و هشتاد در اینستاگرام کمپینی با عنوان نه به نوتاش راه انداخته‌اند. این افراد که در میان‌شان چهره‌های معروف فوتبالی دیده می‌شوند با تهیه کلیپ‌های 30 ثانیه‌ای با عنوان “نه به نوتاش” مخالفت خود را با عملکرد ده‌ساله صمد نوتاش رئیس هیئت فوتبال استان اعلام کرده و می‌گویند که ادامه مدیریت وی به نفع فوتبال استان نبوده و اگر بار دیگر اعضای مجمع به او رأی دهند تا سال 1404فاتحه فوتبال منطقه خوانده می شود و وضعیت این رشته پرطرف‌دار از این که این روزها به آن دچار است بد و بدتر خواهد شد.

از طرف دیگر طرفداران رئیس هیئت فوتبال نیز بیکار ننشسته‌اند و در مقام مقابله، صفحاتی با عنوان فوتبال نیوز اردبیل و یا ورزش پارس‌آباد راه انداخته و برای حمایت تمام‌قد از صمد نوتاش کمر همت بسته‌اند. به‌نظر می‌رسد این گروه در حمایت خود از رئیس هیئت، افراطی عمل کرده و حتی به او لقب معمار فوتبال اردبیل داده و خدمات وی ر در طول تاریخ فوتبال منطقه استثنایی و بدون رقیب تلقی می‌کنند.

مخالفان نوتاش برای‌اینکه مخالفت خود با ادامه مسئولیت وی را به گوش مسئولین و فوتبالی‌ها برسانند از صفحه‌ای به نام اردبیل توپچیلاری استفاده می‌کنند. مدیر این صفحه یکی از فوتبالیست‌های سال‌های نه‌چندان دور به نام “میثم رشیدی” است. این صفحه تا یک ماه قبل اخبار مربوط به فوتبال منطقه و عکس های قدیمی و خاطره‌انگیز از فوتبالیست‌ها و اماکن ورزشی را منتشر می کرد ولی از روزی‌که صلاحیت مدیریتی کاندیداهای هیئت فوتبال به‌طور رسمی اعلام شد این صفحه به پایگاهی برای مخالفت با برنامه‌های هیئت فوتبال و کاندیداتوری صمد نوتاش تبدیل شد. فعالان در این صفحه کاملاً شناخته شده‌اند و همه پیام‌ها با نام اصلی اعضای صفحه منتشر می‌شود.

مشخص بودن گردانندگان صفحه اردبیل توپچیلاری و انتشار پیام فوتبالیست‌ها با عکس و تصویر واقعی، موجب شده‌است که در این صفحه پیام‌های خارج از چهارچوب اخلاق ورزشی کمتر منتشر بشود. این امرنقطه قوتی برای این صفحه هست.

طرف‌ارانی که برای حمایت از رئیس هیائت فوتبال استان در اینستاگرام فعال هستند معمولاً با عناوین جعلی نسبت به‌راه‌اندازی آن اقدام کرده‌اند. ناشناخته بودن آن‌ها و فرصت حملات تند و در برخی موارد حرمت شکنانه را فراهم می‌کند. در این صفحه گاهی استفاده از برخی کلمات و جملات، صحنه‌های زشت و زننده خلق کرده و موجبات رنجش جمعی از اهالی فوتبال را فراهم می‌کند.

نکته‌ای قابل تأمل در جنگ لفظی ایجاد شده بین دو گروه یادشده و فعالیت توهین‌آمیز صفحات منتسب به هواداران رئیس هیئت استان، بی‌تفاوتی صمد نوتاش به هتک حرمت مخالفان توسط هواداران‌اش می‌باشد. انتظار می‌رود وی از هواداران‌ش بخواهد تا در چارچوب اصول اخلاق ورزشی حرکت بکنند و از بکار بردن الفاظ رکیک و چندش‌آور خودداری نمایند.

رفتارهای هر دو طرف قضیه به ‌جز حاکم کردن فضای بی‌اعتمادی در بین کاربران فضای مجازی نفع دیگری برای آن‌ها نمی‌تواند به دنبال داشته باشد. در شرایطی که فوتبال اردبیل زخم خورده است و حال و روز مناسبی ندارد، اقدام خصومت آمیز کسانی که خود را منتسب به این جمع می دانند، تأسف آور می شود. مدیریت بر فوتبال تا به آن حد با ارزش و قابل توجه نیست که برای رسیدن به آن، انسانیت را لگدمال بکنیم و در جاده بی تقوائی به سرعت حرکت نماییم.

 




دل نوشته فوتبالی، صادق باشیم

دوستی از نزدیکان مسئولین فوتبال استان، در تماسی گفت: “به چه دلیل بیشتر نوشته‌هایت در مورد فوتبال است و کمتر به دیگر رشته ها می‌پردازی؟ به‌عنوان یک ورزشی‌نویس باید از حق تمام رشته‌ها دفاع بکنی، پس چرا فقط به فوتبال اهمیت می‌دهی؟ این کار تو سؤال‌برانگیز می‌شود و شک و شبهه برجای می‌گذارد.”

به این رفیق‌ام گفتم: برادر عزیز بعد از نزدیک به پنجاه سال حضور در دنیای رسانه، باید بگویم که درگام اول حقیر یک فوتبال نویس است تا یک ورزشی‌نویس. کار اصلی من پرداختن به فوتبال است. چه کسی می‌تواند ادعا بکند که در مورد همه رشته‌های ورزشی اطلاعات کامل و وافی دارد؟ برادر، من اگر در یک موردی از اطلاعات کافی برخوردار نباشم، ورود نمی‌کنم. درمورد آن دسته از رشته‌های ورزشی که شناخت کافی ندارم، می‌توانم یک خبر بنویسم ولی تحلیل و یادداشت باید در مورد رشته‌ای باشد که از آن شناخت داشته باشم.

به او در ادامه گفتم: شک و تردیدی هم نداشته باش. با هیچ فرد و عزیزی، خدای‌ناکرده خصومت و دشمنی نداشته و شراکتی در مال و منال هم ندارم. خط‌قرمز همه کسانی که صادقانه به فوتبال فکر می‌کنند و به آن عشق می‌ورزند، فوتبال است و بس. هر فرد و هر مجموعه‌ای که به آن خدمت بکند، عزیز است و گرامی و هر احدی که در آن، علی‌رغم داشتن مسئولیت کوتاهی نماید و گنجشک رنگ‌کرده را به نام قناری به جامعه معرفی بکند، مورد سرزنش واقع می‌شود و باید جوابگو باشد.

این روزها عده‌ای بدجوری در تلاش هستند و به هر دری می‌زنند تا بلکه بتوانند به آنچه که می‌خواهند دست پیدا بکنند. یکی می‌خواهد رئیس بشود و دیگری دوست دارد رئیس باقی بماند. یکی دوست دارد مسئولیتی که در مجموعه فوتبال به دست‌آورده به هر قیمت و بهایی از دست ندهد و آن دیگری علاقه‌مند است که در جای او بنشیند و امر و نهی نماید. یکی عشق مطرح شدن و رسیدن به پست‌های حساس دارد و فوتبال را بهترین وسیله و مطمئن‌ترین نردبان تشخیص داده‌است و دیگری فوتبال را کم‌خرج‌ترین و آسان‌ترین راه برای معرفی شدن تلقی می‌کند و برای رسیدن به مسئولیتی در این حوزه برنامه‌ریزی کرده و وارد عرصه کارزار می‌گردد و یکی اجرای عدالت در فوتبال را نادیده می‌گیرد و صحنه آن را در اختیار خودی‌ها قرار می‌دهد و دیگری غصه فوتبال دارد و آرزوی رسیدن آن به اوج را در سر می‌پروراند.

نگارنده این سطور هم در وضعیتی است که جز فوتبال و سربلندی آن به چیز دیگری فکر نمی‌کند. نه هوای رئیس شدن در سر دارد و نه قانون اجازه آن را می‌دهد و نه از توان و قدرت کافی برای انجام‌ وظیفه بهره می‌برد. نه منافعی در فوتبال دارد و نه به‌دنبال مدرسه، آکادمی و تیم‌های یک‌شبه تشکیل‌شده و خرید و فروش امتیاز و یا به طور کلی دلالی در این صحنه است. اگر حرفی زده می‌شود و مطلبی بیان می‌گردد جز دلسوزی برای فوتبال چیز دیگری نیست. ناله آب از ناهمواری زمین است. مردانگی کنید و فوتبال را در مسیر درست و صحیح هدایت نمایید آن گاه خواهید دید که نمی‌توان روز روشن را شب نامید و خدمت را خیانت تلقی کرد.

هیچ‌چیز بی‌انگیزه و علت نیست. کسی ‌که روزهای خوش فوتبال اردبیل را دیده‌است باید هم از مشاهده وضع موجود فریاد بزند و بر سر و سینه بکوبد. بیان واقعیت‌ها را به دشمنی با یک مجموعه تلقی نکنید و به‌جای برطرف کردن مشکلات و صرف انرژی در مسیر اصلاح امور، توان خود را در توهین به دیگران و فرو ریختن دیوار حرمت‌ها به کار نگیرید.

هر کسی که در سطح جامعه، قبول مسئولیت نماید باید دلی به وسعت دریا در مقابل انتقادها و تفسیرها و نظرهای مختلف داشته باشد. در دنیای سیاست و در مسئولیت‌های بزرگ در جامعه جهت مقابله با منتقدین، گروه‌های مختلف ناشناس و آشنا تشکیل نمی‌شود، حرف ها را می‌شنوند و هر جا لازم باشد، پاسخ می‌دهند این سنت پسندیده متأسفانه در فوتبال فراموش‌شده و جای آن را مقابله با هزاران حرف و حدیث گرفته‌است. به جای تهمت زدن و حرف‌های بی‌پایه منتشر کردن، دلایل کافی ارائه کنیم و قضاوت نهایی را به مردم واگذار نماییم.

این امر برای هر دو طرف قضیه صادق است. منتقدین باید دلایل خود را در رد و یا تأیید یک موضوع به‌روشنی بیان کنند و طرف مقابل نیز به بند بند مشکلات بپردازند و از کلی‌گویی پرهیز نمایند.

یکی دو مثال در این رابطه می‌تواند در تشریح این بحث مساعدت بکند. بعد از رونمایی از کتاب :فوتبال اردبیل” و “خاطرات فوتبالی”، کانال تریبون آزاد مدعی شد که 20 میلیون تومان، اداره‌کل ورزش و جوانان به مؤلف کتاب هدیه داده‌است. این مطلب توسط یکی از چهره‌های شناخته‌شده و منتسب به برخی از حضرات به‌طور گسترده منتشر شد. هم اداره‌کل و هم مؤلف کتاب این ادعا را تکذیب کردند ولی تا به  ‌حال آقایان، نه مدرکی دال بر ادعای خود ارائه کرده‌اند و نه برای تکذیب و بیان هدف خود از انتشار آن اقدام نموده‌اند.

دومین مثال: بارها گفته‌شده که در هیئت فوتبال استان برخلاف اساسنامه 28 را با 35 مساوی تلقی می‌کنند. چه زیبا خواهد بود که دلیل این اقدام را بگویند و شفاف‌سازی بکنند.

کسانی که بی‌دلیل و به‌خاطر هواداری از یک فرد و یا یک مجموعه، تهمت می‌زنند و قدرت خود را به نمایش می‌گذارند و دیوارهای اعتماد را یکی پس‌از دیگری خراب می‌کنند از سیلی روزگار بترسند. آن ها در هر موقعیتی که باشند فرقی نخواهد کرد، رئیس باشند و یا مرئوس، منتقد باشند و یا مسئول. رفتار خارج از چارچوب و اصول اخلاقی نشان می‌دهد که هنوز باد به زخم آن‌ها نخورده است. از خداوند بزرگ بترسند و بی‌دلیل و به‌خاطر دنیا و حفظ موقعیت و مقام و یا رسیدن به میز و صندلی قدرت، حق را پایمال نکنند و با آبرو و حیثیت افراد بازی ننمایند.

همه مسئولین و دست‌اندرکاران و علاقه‌مندان به فوتبال باید طوری رفتار نمایند تا از خود نام نیک به یادگار بگذارند. با گذشت بیش‌از چهل سال هنوز هم وقتی اسمی از “حبیب نجفلو” به میان می‌آید به احترام‌اش به پا می‌خیزند و کلاه از سر برمی‌دارند. او را معمار بزرگ فوتبال اردبیل می‌دانند و برایش هورا می‌کشند و چنین است یاد کردن از دیگر خدمت‌گزاران فوتبال چون “مالک بابک”، محمود نوری، مسعود هوشمندی و…. پس برای ریاست و برای دیده شدن ها و برای چند صباحی چهره شدن به آینده جوانان منطقه آسیب نزنیم و منافع جمع را فدای خواسته‌های شخصی و هوای نفسانی نکنیم.

اجرای برنامه‌های پرمحتوا و حرکت رو به جلو فوتبال از اهمیت زیادی دارد. کسانی که با فوتبال زندگی کرده و با موفقیت آن خنده بر لبانشان نقش بسته و با شکست‌هایش گریه کرده‌اند منافع آن را با چیز دیگری معامله نمی‌کنند. ده‌ها عنوان دهان‌پرکن در فوتبال را فدای یک گام به جلو آن می کنند. اگر واقعاً توان و قصد خدمت به آن را نداریم، نه برای به دست آوردن مسئولیت‌اش تلاش بکنیم و نه برای استمرار ریاست‌ا‌ش بکوشیم. فوتبال حق‌الناس است و باید از ضربه زدن به آن واهمه داشته باشیم و از فردای خود بترسیم.

و خدا را شاکر و سپاس‌گزارم که تاآنجاکه در توان داشتم به سهم خود برای فوتبال منطقه ادای وظیفه کرده‌ام. زیر بار منت کسی نرفته و سربلندی و سرافرازی فوتبال را بر هر بحث دیگری وقدم داشته ام.

نه بر شتری سوارم، نه چو خر به زیر بارم

نه خداوند رعیت نه غلام شهریارم

 

 

 




فوتبال و جوی آقا رفیع و آقا شفیع

این روزها فضای مجازی در آستانه برگزاری مجمع انتخاباتی هیئت فوتبال استان به عرصه‌ای برای جوسازی‌ها تبدیل شده‌است.

عده‌ای نان خود را در آشفتگی بازار فوتبال جستجو می‌کنند. برای ‌این که سرپوشی بر همه مسائل مطروحه بکشند چه وسیله‌ای بهتر از سرگرم کردن فوتبالی‌ها و ایجاد شکاف بین آن‌ها.

گویا این سیاست تا حدودی در روزهای اخیر کارساز شده و حضرات به آرزوی خود دست یافته‌اند ولی وظیفه فوتبالی‌ها دراین‌میان بسیار سنگین است.

هدف همه کسانی که دل در گروی ورزش و فوتبال دارند چیزی جز پیشرفت و توسعه آن نیست.تحقق این امر وحدت و یکپارچگی همه اهالی فوتبال اردبیل را طلب می‌کند.

همه فوتبالی‌ها باید مواظب برخی از رفتارهای تفرقه‌آمیز باشند. ایجاد جو کم‌محبتی در بین فوتبالی‌ها، نهایت آرزوی کنگر خورده‌های لنگر انداخته در فوتبال می‌باشد. با هر اقدام و حرکت سؤال‌برانگیز که برهم‌زننده جو وحدت و همراهی باشد، باید برخورد کرد و عاملان آن‌ را در رسیدن به نقشه‌های اتاق فکرشان ناکام گذاشت.

فوتبالی‌های اردبیل سال‌ها در کنار یکدیگر نفس کشیده و توپ زده‌اند و مسلماً از این به بعد نیز دوست دارند با بهبود وضعیت فوتبال، پایشان به ورزشگاه‌ها باز شود و خاطرات خوش روزهای گذشته زنده گردد. می‌گویند همان‌ها که دویدند، همان‌ها که خزیدند، آخر به‌هم رسیدند.

برای به قدرت رسیدن یک نفر و یا پایان دادن به حکومت فرد دیگر، دیوارحرمت‌ها را خراب نکنیم و با هواداری از افرادی که در جامعه ورزش و فوتبال از مقبولیت برخوردار نیستند، خیلی‌ها را از خود نرنجانیم.

بپذیریم که دنیا همیشه به کام یک نفر نمی‌گردد و یا دنیا همیشه به یک پاشنه نمی‌گردد. یک فرد تا ابد نمی‌تواند در یک جایگاه قرار بگیرد و دو دستی میز و صندلی را در آغوش بگیرد. رفاقت‌ها و سلام و علیک هایمان را بی‌جهت و از سر لجبازی پایمال نکنیم و با ترس از دست دادن موقعیت کذائی، چشم بر واقعیت‌ها نبندیم و حقایق موجود را با موضع‌گیری‌های غلط و جانبدارانه لکه‌دار ننماییم.

از قدیم گفته‌اند: همیشه آب نمی‌رود به جوی آقا رفیع، یک روز هم می‌رود به جوی آقا شفیع. خلاصه تغییر مدیریت‌ها را با هدف ایجاد تحرک و پیاده کردن راه ‌و رسم نوین در اداره امور انجام می‌دهند و مسلماً فوتبال جدای از سایر پدیده‌های اجتماعی نیست و به برخی از تغییر و تحولات نباید بیش‌ازحد حساسیت نشان داد.

به‌جز اندک افرادی که در سال‌های اخیر در آزمون وفاداری به فوتبال و احترام گذاشتن به رأی فوتبالی ها از افکار عمومی نمره قبولی نگرفته‌اند، اکثریت می‌خواهند برای پایان دادن به ناله‌های فوتبال، درمان خاصی انجام پذیرد.

معمولا انگیزه اختلافات و کشمکش‌ها روابط مالی است، روی این اصل گفته‌اند که هیچ بده را با هیچ بستان کاری نیست. خوشبختانه فوتبالی‌های ناب اردبیل نه به‌ دنبال منافع اند و نه به جیب خود فکر می‌کنند بنابراین اختلاف و کشمکش در میان آن‌ها مفهومی نخواهد داشت.

اجازه خودنمایی و برهم زدن جو دوستی و مهربانی در فوتبال را ندهیم و آسیب زنندگان به آن را در هر موقعیتی که باشند از جامعه فوتبال طرد نماییم تا دوباره روزهای آفتابی برای فوتبال ما رقم بخورد.ان شاءاله.(9/10/1400).

آقای انوشیروانی، آقای پیله ور، ما را به بزرگی خودتان ببخشید

فوتبال شهر اردبیل را دریابید. چه کسی باید جوابگوی وضعیت آن و حاکمیت سکوت در این رشته پرطرفدار باشد؟

کسانی که نابودی فوتبال شهر اردبیل را با تمام وجود لمس می‌کنند و در محافل خصوصی به آن اعتراف می‌نمایند، چگونه شب‌ها با آرامش سر به بالین می‌گذارند و در پیشگاه خداوند بزرگ احساس شرمندگی نمی‌نمایند؟

چرا و به چه دلیل از این‌همه مسئول با عناوین دهان‌پرکن کسی پیدا نمی‌شود که بنشیند و تحقیق جزئی بکند و به نتیجه برسد. اگر آن‌هایی که مدعی اند در فوتبال شهر اردبیل سال‌هاست که اقدام مثبتی انجام نپذیرفته، دروغ گفته‌اند محاکمه‌شان بکنند و اگر ادعای آن‌ها ثابت شد، مسببان این فعل را مورد بازخواست قرار بدهند.

به چه دلیل حرف‌های دلسوزانه و ناصحانه کسانی که نگران وضع فوتبال شهر اردبیل هستند از نظر مسئولان باد هوا تشخیص داده می‌شود؟ چرا عزیزانی که می‌دانند و می‌دانند که در فوتبال اردبیل تحرکی وجود ندارد همچنان بر راه غلط خویش و ادامه آن اصرار می‌کنند؟ این رفتارها که دیده می‌شود انسان ناخودآگاه به یاد سخن آن شاعر می‌افتاد که گفت:

به شادکامی دشمن کسی سزاوار نیست

که نشنود سخن دوستان خیراندیش

آقای فرماندار؛ شما خبر دارید که در سال‌های اخیر در شهر اردبیل مسابقه فوتبال باشگاهی برگزار نشده‌است؟ نکند حضرات آمارهای ساختگی ارائه کرده و حتی با تشویق شما نیز مواجه شده‌اند؟ آیا در این مدتی که بر مسند فرمانداری این شهر تکیه زده‌اید یک‌بار از وضعیت و موقعیت فوتبال شهر اردبیل نه در سطح کشور و منطقه بلکه در سطح استان سؤال کرده و جواب گرفته‌اید؟

آقای مدیرکل ورزش و جوانان؛ شما در قبال فوتبال شهر اردبیل چه موضع‌گیری کرده‌ و مجموعه تحت مدیریت خود را با سؤال مواجه نموده‌اید؟ نکند شما هم بنا به مصالحی ورزش و فوتبال شهر اردبیل را به امان خدا سپرده‌اید و معتقدید که دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور.

آقای رئیس ورزش و جوانان شهرستان شما چطور؟ سکوت در قبال فوتبال شهر و عدم توجه به آن تا به کی باید ادامه پیدا بکند ؟

گویا حساسیت فوتبالی‌های اردبیل به ورزش مورد علاقه‌شان تحریک‌کننده بی‌تفاوتی شما می‌باشد. این روزها گذشت ولی واقعاً اگر معتقد باشیم، آیا به نحوه جوابگویی در قبال این عملکرد خود در پیشگاه خداوند در روز قیامت فکر کرده و اندیشیده‌اید؟ میزها و صندلی‌ها و نشستن در پشت آن‌ها و برخوردار شدن از عناوین مدیریتی، ارزش سکوت در برابر پایمال شدن حق یک عده جوان جویای نام را ندارد.

و اما خواهشا؛ با انتشار این مطلب فضای مجازی را به عرصه‌ای برای حمله به نگارنده آن نکنید. اگر چنین قصدی هم داشته باشید لطف کنید و گوشه‌ای از فعالیت هیأت فوتبال شهر اردبیل را از اول سال 1400 تاکنون بفرمایید و سپس ما را حمال بی‌مزد و بی سواد و دیگران را  مهندس و معمار  و تحصیلکرده بخوانید.

مسئولین اگر نمی‌خواهند به ورزش و فوتبال و جوانان شهر اردبیل فکر بکنند و گوشه‌ای از نیازهای آن‌ها را برآورده نمایند به‌صراحت بگویند تا دم فروبندیم و بی‌خود و بی‌جهت برای خود دشمن نتراشیم و به دوربین بر دوش های تحلیلگر و کارشناس خبره فوتبال فضای ابراز وجود ندهیم .اگر قرار است پرونده فوتبال شهر اردبیل بسته شود و فعالیتی در آن انجام نگیرد از سوی اداره ورزش و جوانان شهرستان اردبیل رسماً اعلام شود تا خیال همه طرفداران و دلسوزان فوتبال شهر اردبیل راحت شود.

قضیه میخ طویله

روزی مردی بر در خانه خود نشسته بود. یکی از روستاییان سوار بر خر از جلوی او گذشت. صاحب‌خانه با روستایی آشنایی دوری داشت ولی نه در حد زیاد. رهگذر سلامی کرد و صاحب‌خانه پاسخی و بفرمایی. روستایی گویی منتظر این کلام شیرین بود، به‌سرعت از الاغ خویش پائین پرید و گفت: آی چشم. رفیق عزیز بفرما میخ طویله خرم را کجا بکوبم؟ صاحب‌خانه که دید یک کلمه تعارف کرده و دو سه روز باید به شکم بکشد، گفت: بیا بکوب سر زبان بنده.  ما هم غلطی کردیم، نوشتیم و یا گفتیم به وضعیت فوتبال شهر اردبیل برسید.

حالا آقای انوشیروانی و آقای پیله‌ور اگر در دایره مدیریت شما برای فوتبال شهر اردبیل جایی نیست از پرداختن به این‌موضوع عذرخواهی می‌کنیم. شما مسئول هستید و ورزشی و آشنا به امور، حتماً صلاح شهر اردبیل نداشتن فوتبال است. پایدار باشید. اشتباه از ما بوده، ما را به بزرگی خودتان ببخشید. یا حق.

 




۶۳ هزار واحد مسکونی روستایی اردبیل مقاوم‌سازی شد

مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان اردبیل از مقاوم‌سازی نزدیک به ۶۳ هزار واحد مسکونی در مناطق روستایی این استان خبر داد.

فرهاد سبحانی در نشستی با ائمه جمعه اردبیل بیان کرد: این طرح در کشور از سال ۱۳۸۴ آغاز و در استان اردبیل نیز برای ۱۰۰ هزار واحد روستایی اقدام به بهسازی و مقاوم‌سازی انجام شد که تاکنون شاهد مقاوم‌سازی ۶۳ هزار واحد هستیم.

وی سهمیه استان اردبیل در بحث مقاوم‌سازی مساکن روستایی برای سال‌جاری را چهار هزار واحد عنوان کرد و افزود: برای سه‌هزار و ۶۰۰ واحد با همکاری ۲۸ دفتر فنی و ۲۸۰ مهندس ناظر معرفی به بانک‌های عامل  انجام شده است.

مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان اردبیل در ادامه به طرح‌های هادی روستایی اشاره کرد و گفت: یک‌هزار و ۸۴۹ روستای دارای سکنه در این استان وجود دارد که برای یک‌هزار و ۱۷ روستای بالای ۲۰ خانوار طرح هادی تهیه و تدوین شده است.

وی با اشاره به اینکه از این تعداد در ۴۸۳ روستا طرح هادی اجرا شده است، اضافه کرد: بر اساس آخرین آمارها در ۵۰ روستای استان اردبیل طرح هادی در حال اجرا و یا بازنگری است.

سبحانی با اشاره به اینکه تنها مجوز تهیه و تدوین طرح هادی برای روستاهای بالای ۲۰ خانوار صادر شده است، اظهار کرد: البته برخی موارد استثنا نیز وجود دارد و از جمله ۱۸۰ روستا مطالعه و برای آنها طرح هادی تهیه شده است.

وی همچنین از تلاش‌ها برای بازنگری طرح هادی ۹۰ روستا در سال‌جاری خبر داد و بیان کرد: قرار است سالانه در ۱۲۰ روستا بازنگری طرح هادی انجام شود.

مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان اردبیل با اشاره به اختصاص ۴۲۰ میلیارد ریال اعتبار طرح‌های هادی در سال گذشته، گفت: ۳۲۰ میلیارد ریال از این اعتبار سال گذشته اختصاص یافت و امسال نیز تا کنون با تصویب یک‌هزار و ۱۰۰ میلیارد ریال، توانستیم ۷۷۰ میلیارد ریال محقق کنیم.

 




استعدادهایی که ته می‌کشند؛ مسئول کیست؟!

در فوتبال بازیکن زمانی می‌تواند به آمادگی لازم برسد و توانایی‌های خود را به رخ دیگران کشیده و مراحل پیشرفت را طی نماید که در رقابت‌های متعدد حضور یابد و از هر مسابقه یک تجربه جدید کسب کند.

چرا سال‌هاست فوتبال شهر اردبیل نتوانسته چهره‌ای مطرح در فوتبال را معرفی بکند؟ چرا در رده‌های پایه از این شهر بازیکنی در تیم های ملی‌ پایه وجود ندارد؟ آیا چاه استعدادهای جوانان و نوجوانان منطقه خشک شده‌است و یا عوامل دیگر دست‌به‌دست هم داده‌اند و این چاه را با ریختن بتن و سرپوش فولادی بی‌مصرف کرده‌اند؟

این گفته‌ها را هیچ‌کس به خود نگیرد و بلافاصله بساط اتهام زنی راه نیاندازد و یا مصاحبه‌های رنگی و اویزان شدن از دامن یک عده ارقام راه نیندازد. خیلی ساده بوده و کار سختی نیست.  اگر شهرستان اردبیل ملی‌پوش در رده نوجوانان و جوانان داشته معرفی شود و بازی‌هایی که به میدان رفته اعلام گردد. البته حضور در استعدادیابی‌ها و اردوهایی از این‌دست ملاک ملی‌پوش شدن نیست .مفهوم ملی پوش بودن با معرفی به اردوی استعدادیابی زمین تا آسمان می‌توانند فرق داشته باشند.

طبیعی است در شهری که رقابت‌های قهرمانی در سطوح مختلف نداشته باشد و مسابقات به‌اصطلاح استانی اش در رده‌های پایه با حداقل تیم‌ها و حداقل بازی ها برگزار شود و استانی که لیگ آن برنامه‌ای منظم از شروع، ادامه و پایان پیش روی نداشته باشد آیا انتظار بروز و درخشش چهره‌های مطرح و توانا می‌تواند نتیجه‌بخش باشد؟

یک نوجوان و جوان علاقه‌مند به فوتبال در صورت وجود مسابقات متعدد و حاکمیت روال منطقی بر امور رقابت‌ها و قرار گرفتن در کوران آن می‌تواند برای آینده فوتبال خودش شروعی دل‌پذیر داشته باشد.

در فوتبال ما هر فرد و هر مسئولی که بتواند تحولی در ساختار آن ایجاد بکند و از نیروهای موجود استفاده بهینه کرده و صداقت را جایگزین خودمحوری‌ها قرار بدهد، می‌تواند از خودش نامی نیک در تاریخ فوتبال به یادگار بگذارد.

ورزش و فوتبال ما سال‌ها از سلیقه‌های شخصی و تصمیمات آنی ضربه‌ها خورده‌است. این ضربه‌ها بدون شک در نابودی استعدادها و به هدر رفتن آن‌ها مهم‌ترین نقش را داشته‌اند. به‌راستی در میان مسئولین و دارندگان عناوین پرطمطراق رییس و مدیر چه کسانی در نابودی استعدادها و به هدر رفتن سرمایه‌ها مؤثرند و مقصر؟

آیا این‌که من صاحب عنوان باشم و بر ورزش منطقه حکمرانی بکنم، کافی است؟ یعنی با بودن من و من ها هر سد و مانعی که در مقابل

هیئت‌های ورزشی باشد مشکلی نیست؟ به نظر آن‌ها درد دو ورزش نبودت آن‌ها در راس قدرت است، اگر باشند همه‌چیز بر وفق مراد است و اگر درب هیئتی تخته بشود و حرکتی از آن سر نزند هیچ ایرادی ندارد همین‌که آن‌ها در راس هستند افتخاری است برای ورزش و ورزشی‌های منطقه.

دل همه دوستداران فوتبال شهر از عدم توجه مسئولین و بی‌تفاوتی در قبال سکون و بی‌تحرکی آن خون است. فوتبال شهر اردبیل خلاصه شده‌است در قضاوت برخی داوران در سطوح مختلف لیگ‌های کشوری. هیچ‌کس نمی‌تواند منکر این حرکت مثبت بشود ولی قضاوت داوران در شهرهای دیگر برای فوتبال و آینده نوجوانان این شهر چه تأثیری می تواند داشته باشد؟ آیا داوران اردبیلی در سال‌های اخیر در رقابت‌های فوتبال باشگاهی شهر اردبیل سوت زده اند؟ اگر بهترین داوران فوتبال را داشته باشیم ولی فوتبال شهر از قضاوت آن ها در مسابقات خودش بی بهره باشد آن ها هیچ تاثیری در روند رو به جلو نمی توانند داشته باشند. مطمئن تاریخ در مورد کسانی که به خاطر بودن در مسند قدرت؛ چشم بر روی واقعیت‌های فوتبال شهر اردبیل بستند و دم نزدند، قضاوت خواهد کرد.