1

بازار داغ پیام و توئیت؛ منتسب به محمود صفری

 

محمود صفری کلید شهرداری را تحویل نگرفته، توییت‌ها و پست‌های مختلف در فضای مجازی به نام او و منتسب به وی منتشر می‌شود و ساعتی بعد، او مجبور می‌شود که نسبت‌ به تکذیب آن‌ها اقدام نماید.

متأسفانه انتشار این قبیل پیام‌ها در گروه‌ها و کانال‌های مختلف، حاصل مثبت و قابل‌توجهی در روند بهبود امور شهرداری در آینده نمی‌تواند داشته باشد. به‌جز اقلیتی فرصت‌طلب و منفعت جو، همه دوست دارند که چرخ ادارات، سازمان‌ها و نهادها به‌درستی و روان بچرخد و کار مردم بدون وقفه و دست‌انداز و تبعیض راه بیافتد. هر کسی به‌غیر این فکر کند و برای گل‌آلود کردن آب و گرفتن ماهی برنامه‌ریزی نماید در صورت هوشیاری مدیران هر مجموعه‌ای، کاری از پیش نمی‌برند. آن‌ها به تلاش خود ادامه می‌دهند تا شاید بتوانند. ‌ضعف یک مدیر را بیابند و به مقصد برسند اما بی‌توجهی به اقدامات این قبیل افراد شناخته‌شده می‌تواند آینده بدون حاشیه برای هر مجموعه و دستگاه اجرائی را تضمین بکند.

تحت تاثیر قرار دادن مدیران تازه منصوب‌شده یکی از شگردهای همیشگی آن‌ها به شمار می‌رود. سعی می‌کنند در همان شروع به کار مدیر تازه، گام را محکم بردارند و با توسل به انواع روش‌ها خود را تأثیرگذار و توانا در هدایت افکار عمومی نشان بدهند و مسلماً شهرداری با آن‌همه امکانات و توانایی‌ها، بهترین و اصلی ترین مقصد برای خیلی‌ها محسوب می‌شود.

بدون‌شک توییت‌ها و پست‌هایی که تاکنون از قول محمود صفری منتشر شده در راستای همین اهداف صورت می‌گیرد. می‌خواهند برای خود جایگاهی در سیستم اطلاع‌رسانی و روابط شهرداری با دنیای رسانه و فضای مجازی دست‌وپا بکنند و حداقل موقعیت قبلی در سال‌های اخیر را از دست ندهند.

محمود صفری برای این‌که بتواند جایگاه شهرداری در برخورد با دنیای رسانه را حفظ کرده و از تشکیل لشکر سایبری و اهمیت دادن به عده‌ای خاص و مختومه نمودن پرونده عده‌ای دیگر دوری کرده و از تجربه سال‌های اخیر در مورد رسانه‌ها و شهرداری به‌نحو مطلوب استفاده نماید، می‌تواند این مجموعه را حداقل در مورد رسانه از حاشیه‌ها دور نگاه دارد.

عکس‌العمل به‌موقع شهردار منتخب به نقل‌قول‌ها، مصاحبه‌ها و یا پیام‌های مختلف منتشرشده در فضای مجازی، اقدامی مناسب می‌باشد. او با این کار می‌تواند سر رود را از ابتدا بگیرد و علاج واقعه را قبل‌از وقوع بکند و از میدان‌داری و عرض‌اندام عده‌ای برای استفاده بیشتر از شهرداری، ممانعت و جلوگیری نماید.

محمود صفری فعالیتش را آغاز نکرده عده ای به اقتضای زمان، رنگ عوض کرده و به شناگران خوبی تبدیل شده‌اند تا بتوانند بر روی امواج آب به هر سو شناور باشند. کسانی که تا دیروز صفری را فاقد فاکتورهای لازم برای تصدی شهرداری می‌دانستند، این روزها با چرب‌زبانی ها می‌خواهند خود را به او نزدیک بکنند و این رفتارها، آفتی است برای فضای مجازی و عاملی برای بی‌اعتمادی افکار عمومی به این فضا.

نه تعریف و تمجیدها و نه تخریب‌ها و اتهام‌ها، برای مدیران تازه منصوب‌شده نمی‌توانند معیاری برای قضاوت باشند. عملکرد هاست که نشان می‌دهند یک مدیر چند مرده حلاج است. در مورد صفری هم ملاک قضاوت نحوه عملکرد وی در مدیریت شهری خواهد بود و لاغیر.

 

 




بیش از سه هزار میلیارد ریال تسهیلات اشتغال پایدار در اردبیل پرداخت شد

سرپرست اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان اردبیل از تخصیص سه هزار میلیارد ریال تسهیلات ایجاد اشتغال پایدار در این استان خبرداد.

به گزارش ایرنا ، بهروز رحیم‌زاده در نشستی با سرپرست فرمانداری خلخال اظهارکرد: از سال ۹۶ با جهش و افزایش سطح میزان تسهیلات اشتغال‌زا در استان تا حدودی مشکل بیکاری را کاهش دادیم.

وی به افزایش سقف تسهیلات ایجاد اشتغال پایدار در اردبیل اشاره کرد و افزود: از سال ۹۶ تاکنون از ۴۱۵ میلیارد تومان اعتبار سهم استان اردبیل از محل قانون حمایت از ایجاد اشتغال پایدار در مناطق روستایی و عشایری ۳۳۱ میلیارد تومان تسهیلات جذب و پرداخت شده است.

وی با بیان اینکه مطابق قانون اشتغال کشور ، تسهیلات ارزان‌قیمت ایجاد اشتغال روستایی به منظور ایجاد اشتغال پایدار در مناطق روستایی ، عشایری و شهرهای زیر ۱۰ هزار نفر جمعیت پرداخت می‌شود، گفت: سه هزار و ۳۲۱ طرح اشتغال‌زا با دریافت تسهیلات ارزان‌قیمت وارد چرخه اقتصادی و تولید استان اردبیل شدند.

سرپرست اداره کل تعاون ، کار و رفاه اجتماعی استان اردبیل با تاکید بر اینکه نظارت همزمان با اعطای تسهیلات به طرح‌ها انجام می‌شود، افزود: هرگونه انحراف از اجرای طرح یا عدم انجام تعهد اشتغال به ازای دریافت هر ۱۵۰ میلیون تومان پس از تذکر کتبی منجر به تبدیل به دین و بازگشت تسهیلات با نرخ سود ۲۴ درصد خواهد شد.

رحیم‌زاده بیان کرد: مطابق با آئین‌نامه جدید طرح‌هایی که تا قبل از سال ۹۹ تسهیلات خود را دریافت کرده و با توجه به تورم موفق به اتمام و بهره‌برداری نشده‌اند با تایید کمیته فنی می‌توانند از تسهیلات متمم بهره‌مند شوند.

وی افزود: تسهیلات اشتغال روستایی توسط چهار بانک توسعه تعاون، کشاورزی، پست بانک و صندوق کارآفرینی امید در حال پرداخت است.

او اظهارکرد: بانک‌های عامل با تسریع در انجام هماهنگی‌های لازم فرآیند پرداخت تسهیلات به طرح‌های نیمه‌تمام را سرعت دهند.

سرپرست فرمانداری خلخال نیز در این نشست از مشکل بوجود آمده در پرداخت سهم اعتبارت تسهیلاتی ایجاد اشتغال پایدار روستایی این شهرستان در سال جاری انتقاد کرد.

ویافزود: از مبلغ ۷۰۰ میلیارد ریال تسهیلات منظور شده به این شهرستان تاکنون ریالی پرداخت نشده است.

او اظهارکرد: برغم گذشت پنج ماه از سال از هزار و ۵۰۰ نفر سهم ایجاد اشتغال در نظر گرفته شده برای سال جاری این شهرستان تنها یک درصد محقق شده است.

 




هشتم ذی الحجه و آغاز ایام عشق

دنیای اردبیل؛ یکصدو دوازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل و با بررسی مسائل مختلف فرهنگی و ورزشی استان با عناوین،عشق تعریف و تمجید و نگاه امیدوارانه ورزش به دولت سیزدهم و  … منتشر شد.
دانلود نسخه PDF d یکصدو دوازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل
http://donyayeardabil.ir/wp-content/uploads/2021/03/pdfjoiner_18.pdf

مطالب موجود در صفحه دوم  شماره یکصدو دوازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*عشق تعریف و تمجید

*نگاه امیدوارانه ورزش به دولت سیزدهم

مطالب موجود در صفحه سوم یکصدو دوازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*فضول باشی و جشنواره زیبایی اسب

مطالب موجود در صفحه چهارم یکصدو دوازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*روحیه جهادی و باز ماری صندوق های رأی شورا

مطالب موجود در صفحه پنجم یکصدو دوازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

بی نظمی؛ خطرناک ترین آفت در اداره امورپ

مطالب موجود در صفحه ششم یکصدو دوازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*…وجدان که هست

*بازار دااغ معرفی استاندار و شهردار

مطالب موجود در صفحه هفتم یکصدو دوازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*تبانی در فوتبال

*مطالب موجود در صفحه هشتم یکصدو دوازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*جشنواره ها، گردهمایی ها و رعایت پروتکل های بهداشتی

منصومیرخانی؛ بزرگمردی از قافله بزرگان*




نگاه امیدوارانه ورزش به دولت سیزدهم

جامعه ورزش در آستانه آغاز فعالیت دولت سیزدهم، نگاهی امیدوارانه به روزهای آینده دارد و در انتظار تماشای موضعگیری دولت جدید در قبال ورزش و انتخاب مدیر آن به سر می‌برد.

ورزش ما در حال حاضر با انواع مشکلات و نابسامانی‌ها مواجه است و حال و روز خوشی ندارد. پیروزی‌های مقطعی و رسیدن به چند مدال و مقام قاره‌ای و جهانی نمی‌تواند دلیلی بر وجود ورزش پویا و ششدانگ در کشور باشد. این قبیل پیروزی‌ها حالت جرقه‌ای دارند و نمی‌تواند حاصلی از دوراندیشی‌ها و برنامه‌ریزی های مسئولین باشد. ایجاد هیاهو و به راه انداختن کاروانی از تبلیغات در ارتباط با موفقیت‌های مقطعی دردی از دردهای ورزش را نمی‌تواند درمان بکند.

در چنین اوضاعی گفتن از ورزش و انتقاد از عملکردها و تصمیم‌ها و اعتراض به سیاه نمایی‌ها و آمار‌سازی ها و پرداختن به نوچه پروری‌ها و حیف و میل بیت المال عکس العمل‌هایی را موجب می‌شود. تلاش مدیران ناکارآمد بر این استوار می‌شود که به کمک یاران بله قربان گو و سردمداران حزب باد، عرصه را بر منتقدان تنگ کنند و جرئت بیان واقعیت‌ها و انعکاس بی‌برنامگی‌ها و ناتوانی‌‌ها را بگیرند تا خیال راحت چهار نعل پیش بتازند.

امید همه دوستداران ورزش به دولت سیزدهم است که با نگاه واقع بینانه و درک اهمیت موضوع برای همیشه ورزش این کشور را از وجود کسانی که به خاطر منافع خود، ضربات کاری متعددی به آن وارد کرده و مانع بزرگی برای بالندگی، رشد و توسعه آن شده‌اند، پاک نماید و ورزش این کشور را با آن همه استعداد و نیروی انسانی مثال زدنی در جایگاه اصلی‌اش قرار بدهد.

دولت سیزدهم در ورزش و توجه به آن موقعی موفق عمل خواهد کرد که در ابعاد مختلف از جمله مبارزه با دلال بازی، رانت خواری، آقازاده بازی، فساد و باند و باند بازی برنامه داشته باشد، برنامه‌ای که اراده‌ای قوی و پولادین در پشت‌اش باشد.

اقدامات انقلابی و دوری از اجرای کارهای روتین و خسته کننده می‌تواند برای دلسوزان ورزش نوید روزهای خوب در آینده را بدهد و امید به عملی شدن انتظارات و توقعات به حق را در دل‌ها زنده نماید.

وقتی پای حرف به میان می‌آید خیلی‌ها به قهرمان تبدیل می‌شوند و ادعاهایی در مورد موفقیت‌های ورزشی در هشت سال گذشته می‌کنند که فرسنگ‌ها با واقعیت‌های موجود فاصله نشان می‌دهند. این ادعاها را ممکن است افراد بیگانه با ورزش که آشنایی با چم و خم و زوایای متعدد آن ندارند، بپذیرند و باور بکنند ولی آن‌هایی که در ورزش عمری سپری کرده و استخوانی خرد نموده‌اند به این قبیل ادعاها می‌خندند و بر قدرت یافتن چنین عناصری در صحنه ورزش تأسف می‌خورند.

پایان دادن به حضور خودکامه‌ها و پاک کردن عرصه از نالایق‌ها، عوضی آمده‌ها و شارلاتان‌ها اگر در اولویت برنامه‌های ورزشی دولت جدید باشد قرار گرفتن ورزش در ریل منطق و توسعه حتمی خواهد بود.

آن چه بر سر ورزش در سال‌های اخیر آمده است روشن و بر کسی پوشیده نیست. حل اساسی و ریشه‌ای مشکلات ورزش نیاز به پرداختن و رفتن به سراغ علت‌ها می‌باشد. بپذیریم که ریشه تمام مشکلاتی که گریبانگیر ورزش شده است بحثی تحت عنوان جدی گرفته نشدن ورزش توسط متولیان امر می‌باشد.

دولت سیزدهم اگر بتواند به این داستان پایان بدهد و ورزش را با آن اهمیت و ویژگی‌ها و نقش آفرینی‌هایش در جامعه مورد توجه قرار بدهد و در جایگاه خودش به آن نگاه شود، مسیر حل بسیاری از مشکلات موجود هموار می‌شود.

اگر ورزش امری پیش پا افتاده تلقی نشود، برای مدیریت آن نیز نهایت دقت و وسواس انجام می‌شود. وقتی دغدغه‌ای در مورد ورزش در نظر مسئولین اداره امور کشور وجود نداشته باشد سپردن مدیریت بدون توجه به صلاحیت و اهلیت و تعهد و تخصص افراد، تلنبار شدن مشکلات و ناکارآمدی اقدامات و روزمرگی ودر نهایت افت و پسرفت و عقب ماندگی ورزش را به دنبال خواهد داشت.

سپردن اداره امور ورزش به دست افراد صالح و لایق و از خانواده ورزش با سابقه مدیریت مطلوب در حل مشکلات آن تأثیر گذار خواهد بود و حداقل نابسامانی‌های پرتکرار دنیای ورزش جای خود را به آرامش و کارهای قابل قبول خواهد داد.

 




عشقِ تعریف و تمجید

برخی از مدیران و صاحب منصبان در استان، عاشق تعریف و تمجید هستند. این بحث بعد از رونق بازار فضای مجازی به یک عادت تبدیل شده است. هزینه کردن در این راه را واجب می‌دانند و از هر وسیله‌ای استفاده می‌کنند تا در فضای مجازی بیشتر در چشم باشند.

همین‌ها هستند که عامل نابسامانی در فضای مجازی و زیر پا له شدن اخلاق هستند. کسانی که ادامه مدیریت و چاره آن را در لا به لای گروه‌ها و کانال‌ها جستجو می‌کنند، تیم‌های مختلفی را تدارک می‌بینند و سعی می‌کنند به کمک آن‌ها مصوبات و توصیه‌های اتاق فکرشان را به کار بندند و از این راه برای خود حاشیه امنی ایجاد بکنند.

در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی این کار توسط یک مجموعه و در فضای مجازی پایه گذاری شد و از آن زمان این فضا به صحنه نمایش بداخلاقی‌ها و شیطنت‌ها تبدیل شد.

اگر امروز در فضای مجازی و زیر عناوین ساختگی، افراد مورد حمله قرار می‌گیرند و اهانت‌ها و بی‌حرمتی‌ها را تحمل می‌کنند مقصر اصلی آن‌هایی هستند که روش تخریب را در پیش گرفتند و هر روز بر گسترش آن برنامه‌ریزی کردند.

دوستانی که به تعریف‌ها و تمجیدهای فضای مجازی دل بسته‌اند با چرب زبانی‌های فعالان آن، عنان اختیار از دست می‌دهند و برای دلگرم کردن‌شان دست به دامن اقدامات غیر قانونی هم می شوند.

آن‌هایی که پرچم تخریب، تهدید و حرمت شکنی در فضای مجازی را برافراشتند و برای رسیدن به اهداف مالی، برخی از مدیران را در دام ریا و تزویر گرفتار نمودند به مرور زمان مشت‌شان باز خواهد شد و نتیجه بازی با آبروی افراد و زیر پا گذاشتن حق الناس را خواهند دید.

توجه مدیرانی که عاشق و واله و دل بسته تعریف‌ها و تمجیدهای فضای مجازی بوده و سیاست تخریب رقبا و منتقدین و ناصحان را پیگیری می‌کنند به دو بیت شعر زیر جلب می‌کنیم:

ستایش سرایان نه یار تو اند

نکوهش کنان دوستدار تو اند

وبالست دادن به رنجور قند

که داروی تلخش بود سودمند

 




فضول باشی و جشنواره زیبایی اسب

فضول باشی وقتی من را دید با عصبانیت گفت: مرد مؤمن به تو چه ربطی دارد که جشنواره اسب در کجا برگزار می‌شود. تو را سنه نه! مدیر کلی، استانداری، معاون وزیری، تو اصلا چه کاره‌ای، مگر خبر نداری در این آشفتگی اوضاع و در روزهای آخر عمر دولت دوازدهم، هر مدیری خودش را مالک مطلق زیر مجموعه‌اش می‌داند و به هر ترتیبی که بخواهد، رفتار می‌کند. برو دنبال گذران زندگی‌ات و این قدر سعی نکن که به دست و پای برخی‌ها بپیچی. مواظب باش گوشمالی‌ات ندهند. یعنی تو دلسوزتر از مسئولین به ورزش استان هستی؟ اسب‌های گرانقیمت باید جایی برای مانور دادن، پیاده روی و بعضا انجام حرکت‌های موزون داشته باشند. تصمیم گرفته شده، تو هرچقدر بیشتر بنویسی، دست اندرکاران امر برای توجیه، کمر همت خواهند بست و از عبارت و کلماتی استفاده خواهند کرد که تأسف آور خواهد شد.

گفتم: فضول باشی چرا باید نشست و گوش به یک سری حرف‌های بی‌اساس داد. سکوت در قبال سخنانی که مطمئنا خیلی‌ها از شنیدنش خنده بر روی لبانشان نقش می‌بندد، کار صحیحی نیست. پذیرش چنین حرف‌ها یعنی مهر حمایت بر پیشانی خود زدن. من فقط می‌خواهم بگویم که دوستان من احمق نیستم و می‌فهمم، حالا شما شب و روز داد بزنید و به دوستان و اطرافیان دستور مصاحبه بدهید تا با استفاده از کلمات مختلف بگویند که راه رفتن اسب‌ها بر روی چمن مانعی ندارد.

گفت: بعضی وقت‌ها حرف‌هایی زده می‌شود که ”پیشمیش تویوخون گولمیی گلیر“. می‌دانم چه می‌گویی این که در ورزشگاه آزادی در زمین چمن جشنواره اسب برگزار شده است. این جاست که آدم خیلی اذیت می‌شود. در زمینی که اجازه نمی‌دهند دو روز پشت سر هم یک مسابقه فوتبال برگزار بشود، آیا مجوز حضور اسب و قدم زدن آن را صادر می‌کنند؟ جل الخالق عجب حرف‌هایی می‌شنویم. آن‌هایی که مدعی هستند، یک عکس از ورزشگاه یک صد هزار نفری آازادی و زمین چمن آن در حال رژه اسب‌ها منتشر بکنند. چقدر برخی از مسئولین برای فرار از پاسخگویی و به جای اعتراف به اشتباه فقط حرف می‌زنند و به تبعات آن فکر نمی‌کنند.

گفتم: فضول باشی گفته‌اند که این کار در شهر لندن هم انجام شده، جان مادرت اگر خبر داری که کدام وزشگاه فوتبال بوده بگو تا ما هم بدانیم، نکند ورزشگاه ویمبلی بوده است. مگر در لندن زمین‌ها و پیست‌های اسب سواری وجود ندارد و آن‌ها چون شهر ما درگیر کمبود امکانات و زیر ساخت‌ها هستند؟

گفت: من کاری به این کارها ندارم. خلاصه جمعی پولدار عاشق اسب و پرورش آن به شهر ما می‌آیند و اگر زیاد حرف بزنی می‌گویند با گردشگری ورزشی مخالف هستی، برو به زندگی بچسب، تا زمانی که تعدادی از افراد به ظاهر ورزشی دانسته و یا ندانسته مأموریتی چون تأیید تصمیم مسئوبلین و دست اندرکاران را داشته باشند تغییر در امور جاری ورزش و رزشی‌ها غیر ممکن خواهد بود.

گفتم: حرف‌های تو صحیح ولی از تو خواهش می‌کنم مطلعه کن، جستجو کن ببین در کشورهایی چون آلمان، اسپانیا، سوئد و دانمارک که ورزشگاه‌ها و زمین‌های فوتبال مناسبی دارند از جشنواره زیبایی اسب میزبانی نکرده اند؟ و اگر جواب شما منفی بود حتما تجربه دست اندرکاران این جشنواره را به کل جهان معرفی بکن تا آن‌ها فرصت را از دست ندهند و دعاگوی وجود نازنین تو بشوند.

حالا به یک حکایت توجه کن:

شخصی در حمام، رفیق دروغگویی را که مدتی در سفر بوده ملاقات نمود.

گفت: رفیق مدتی است تو را نمی‌بینم.

گفت: بله، چندی است که در تعقیب دزدان بوده‌ایم.

پرسید: چرا پایت مجروح شده؟

گفت: در سوارس اسب ساییده شده است.

گفت: در سواری اسب پاها از طریق داخل ساییده می‌شود و جراحات پای تو از خارج است.

گفت: بله در مراجعت از تعقیب دزدان ساییده شده است!! !

 




بازار داغ معرفی استاندار و شهردار

بازار انتشار لیست‌های مختلف در فضای مجازی برای دو پست حساس استانداری و شهرداری داغِ داغ‌ شده است.

تجربه نشان داده است این قبیل گمانه زنی‌ها در تصمیم مسئولین برای تعیین مدیران، کوچکترین تأثیری نمی‌تواند داشته باشد.

عده‌ای که دوست دارند در چشم باشند و خود را به عنوان تصمیم گیرنده و بازیگران پشت صحنه انتصابات معرفی کنند معمولا آتش بیاران معرکه می‌شوند. آن‌ها آدم‌های دوراندیشی هستند که می‌خواهند همواره عنوان قدر قدرت را با خود داشته باشند و در مواقع متعددی راه را برای بهره‌برداری‌های جانبی هموار نمایند.

بیکاری و سوءاستفاده و رسیدن به اهداف شخصی و علاقه‌مند به چهره شدن، انسان را وادار به رفتار و حرکت‌هایی می‌کند که در همان نگاه اول اهداف‌شان بر همه روشن و آشکار می‌شود.

دولت مستقر نشده، کابینه معرفی نگردیده و از همه مهمتر وزیر کشور رأی اعتماد نگرفته در استان حکم صادر میش‌ود و کرسی استانداری به این و آن تعارف می‌گردد و با این قبیل اقدامات نسنجیده و سؤال برانگیز نوعی التهاب و حاشیه در جامعه حاکم می‌شود.

اگر قرار بر انتخاب استاندار بر اساس خواسته و گفته و نوشته‌ها باشد دیگر چه نیازی به وزارتخانه طویلی چون وزارت کشور وجود دارد.

این روزها همه خود را در قد و قواره وزیر کشور می‌بینند و دوست و آشنا و رفیق و رقیب را در یک لیست خود ساخته قرار می‌دهند و برای بهره‌برداری‌های جانبی برنامه‌ریزی می‌کنند.

شهردار هم که قصه دیگری دارد. بگذارید هیئت رئیسه مشخص گردد و گروه‌های مطرح و رایزنی‌ها و قربان صدقه گوها مشخص گردند تا بعد به معرفی شهردار و امید بستن برای روی کار آمدن فرد دلخواه‌مان در فضای مجازی جولان بدهیم.

شهردار و انتخاب شهردار جدید در راستای قصه‌ای است که سر دراز دارد و باید اظهار نظر در مورد آن طی مراحل مختلف و گام به گام صورت بگیرد. واقعا جای سؤال ندارد که به چه هدفی با قاطعیت شهردار معرفی می‌کنیم و اسامی چندی را پشت سر هم ردیف می‌نماییم که فقط بگوییم ما هستیم و خواهیم بود.

شورا و اعضای آن اگر به معنی واقعی نماینده مردم در پارلمان محلی باشند به هیچ کدام از این قبیل خودشیرینی‌ها، خودمحوری‌ها، چرب زبانی‌ها، کرنش‌ها، فشارها و خودبزرگ‌بینی‌ها اهمیتی قائل نمی‌شوند و با بی‌توجهی و بی‌محلی، باد غرور و ”من آنم که رستم بود پهلوان“ خیلی را خالی نمایند و متوهم بودنشان را به اثبات برسانند.

در هشت سال گذشته از این قبیل حرکات و تصمیم گیری‌ها در خارج از مجموعه قانونی و استانی ضربه‌های زیادی خورده‌ایم. تعیین نفرات برای پست‌ها و مناصب در کافه‌های سنتی، دفاتر احزاب و تحمیل مهره‌ها به مسئولین، استان را در بدترین شرایط قرار داده است. امیدواریم دولت جدید برای همیشه به چنین فصه‌ها و نفوذ‌ها پایان بدهد تا جایی که همه در جایگاه خود اظهار نظر کرده و از رؤیا پردازی خودداری نمایند.




….وجدان که هست

کشف حقایق و انعکاس سریع و صریح آن از وظایف خبرنگاران و فعالان عرصه ارتباطات محسوب می‌شود.

خبرنگاران دیده‌بان جامعه در هدایت افکار عمومی هستند. خبرنگار وظیفه دارد که بدون تعصب و یکجانبه نگری و یا به عبارتی دیگر با رعایت اصلی به نام بی‌طرفی به انجام وظیفه بپردازد.

متأسفانه در برخی از موارد عمل به آن چه که بر عهده یک خبرنگا خلاق و حرفه‌ای است غیر ممکن می‌شود چرا که برخی از مسئولان معتقدند که خبرنگاران وظیفه‌ای جز تعریف و تمجید از آن‌ها ندارند. متدسفانه مسئولین روابط عمومی‌ها نیز در چنین مواردی مدیران خود را همراهی می‌کنند و با فراموش کردن نقش اصلی مبنی بر برقراری ارتباط بین تشکیلات اداری با جامعه فقط در راستای تعریف و تمجید از مسئولان قدم بر می‌دارند.

خبرنگار در همه موارد باید در اندیشه رسالت اجتماعی خود باشد و از توپ و تشر و تفنگ هیچ کس ترسی به دل راه ندهد.

مسئولی که برای مقابله با نوشته‌های خبرنگاران به جای جوابگویی و توضیح به افکار عمومی دست به حرکت‌های ایذایی با استفاده از ابزارهای مختلف بزند کاری منطقی و اقدامی انسانی و شرافتمندانه نمی‌کند.

اگر واقعیت‌ها را نپذیرند و برای سرپوش گذاشتن بر عملکردهای ضعیف و بعضا خارج از چارچوب قانون و مقررات دست به دامنتوجیه‌ها وحتی گزارش‌های غیر واقعی بشوند ممکن است در کوتاه مدت برخی‌ها را همراه بکنند ولی با وجدان جمعی و داوری تارخ چه خوند کرد؟

اصلا این‌ها را قبول نداشته باشیم آیا به دادگاهی که در آن مثقال و ذره‌اش حساب دارد معتقد نیستیم؟ در پیشگاه عدل الهی چه پاسخی برای رفتارها و عملکردها خواهیم داشت؟

و اما خبرنگاری که بساط تعریف و تمجید غیر واقعی از مسئولان پهن می‌کند و اخلاق حرفه‌ای را در زیر چکمه‌های نفع پرستی نابود می‌کند و بر آسیب‌ها و نتایج منفی تصمیمات مدیران در سطح کلان چون پوششی ضخیم عمل می‌کنند به فکر فردا و فرداها و از همه مهمتر حق الناس باید باشند.

 




تبانی در فوتبال

تعلیق شش تیم از تیم های حاضر در گروه ب لیگ دسته دو، بار دیگر چهره سوال برانگیز و فساد زده فوتبال ما را بیشتر در معرض اتهام و شک و تردید قرار داد.

نتایج به دست آمده در هفته آخر رقابت ها و صعود و سقوط تیم ها و حرف و حدیث های بعد از پایان رقابت ها، همگی ادعای منتقدان صالح فوتبال را که سال ها فریاد لزوم مبارزه با فساد را سرداده اند، تایید می کند.

آیا انتشار خبر تعلیق تیم ها و احتمال تبانی در روز آخر برای فوتبال و مسئولین و دست اندرکاران پرادعای آ،ن مایه شرمندگی و خجالت نمی تواند باشد؟

مدت ها خبرنگاران متعهد و کارشناسان صادق و با مرام از میدان داری فساد در فوتبال فریاد زدند ولی چرا به جای برخورد و برچیده شدن بساط آن باید هر روز شاهد گسترش بیشتر آن باشیم؟

مبارزه با فساد اگر در حرف خلاصه شود و برای آن جلسات متعدد بدون خروجی و اتخاذ تصمیم بدون برخورداری از ضمانت اجرایی تشکیل شود و مصاحبه های مختلف و رنگین در لزوم مبارزه با فساد ترتیب داده شود و حرف های خوب در قالب کلمات و جملات بر زبان ها جاری گردد نمی تواند گام کوچک در مبارزه با این پدیده شوم و خانمانسوز بردارد.

زمانی که عوضی آمده ها در فوتبال صاحب موقعیت می شوند، وقتی پست های حساس دو دستی تقدیم دوستان دوران کودکی و نالایق های چرب زبان بشود، تا زمانی که خنده درمانی راهی برای درمان مشکلات و نارسایی ها تجویز گردد و آن گاه که سرنوشت فوتبال استان ها  در زد و بندهای پشت پرده و در قبال رای مجمع انتخاباتی فدراسیون معامله بشود آیا باید انتظاری جز توسعه فساد در فوتبال داشته باشیم؟

آیا مسئول و یا ارگانی می تواند قدم جلو بگذارد و بررسی بکند که در سال های اخیر چند در صد از شعارهای داده شده در ارتباط  با مبارزه با فساد در فوتبال محقق شده است؟ آیا نمی توان مشخص کرد که در حاکمیت چنین رفتار زشت چه کسانی مقصر بوده اند و آیا قانون لازم برای محکومیت و برخورد با کسانی که فضای دوستی، وحدت و نشاط آفرین فوتبال را به صحنه زد و بندهای پشت پرده تبدیل کرده اند، وجود ندارد؟

فساد در فوتبال و همه زمینه های آن در حال ریشه دوانیدن است. اگر مبارزه قاطع با آن صورت نگیرد و مسببان و عاملانش معرفی و رسوای خاص و عام نشوند، نباید امیدی به بهبودی اوضاع داشت.

کمیته اخلاق فدراسیون که نام و نقش آن فقط در تبلیغات و شعارها بزرگ جلوه می کند در این ارتباط چگونه تحقیق و بررسی کرده و به چه ترتیب حکم صادر خواهد کرد؟ نگرانی از غلبه رابطه ها بر ضابطه هاست. مسلما بدون مصداق نمی توان ادعا کرد ولی امیدواریم که کمیته اخلاق حداقل در این رابطه که بیشتر چهره خود را در سطح جامعه نشان داده ، قاطعانه و عدالت مدارانه رفتار نماید.

در هر نوبت از احتمال وقوع تبانی که در فوتبال پیش می آید، نظرات مختلفی در مورد چگونگی آن ابراز می شود. فساد و گسترش آن در فضای فوتبال بیمار و رنجور ایران لمی تواند دلایل مختلفی داشته باشد.

نتیجه گرایی

عوامل و دست اندرکاران و گردانندگان باشگاه ها و تیم های مختلف بقای مدیریت و استمرار حضور در فوتبال را فقط در کسب نتیجه خلاصه می کنند. رسانه ها و گستردگی آن و به خصوص فعالیت عده ای در فضای مجازی زیر عنوان خبرنگار،کارشناس و خبره فوتبال بر بحث نتیجه گرایی دامن زده و می زنند.

مدیران باشگاه ها فراهم بودن زمینه برای ادامه فعالیت تیمداری و هزینه در این راه را فقط در کسب نتیجه و به دست آوردن جایگاه در جدول رده بندی می دانند. اگر در حالت عادی برای به دست آوردن این خواسته موفق نشوند به سراغ گزینه های دیگر می روند که بدون شک آسان ترین و مطمئن ترین آن تبانی می باشد.

عدم نظارت  کافی

یکی دیگر از مشکلاتی که سال ها گریبان فوتبال مملکت را گرفته و به آن ضربات کاری فراوانی وارد کرده است عدم نظارت کافی و قاطعانه می باشد. نظارت اگر صرفا در ارائه گزارش برای خاک خوردن در بایگانی ها خلاصه شود حاصل اش همان بحثی می شود که نمونه اش در رقابت های لیگ دسته دو مشاهده می شود.

نظارت، ساز و کار مخصوص خود را طلب می کند و مهمترین عامل موفقیت در آن وجود نیروی انسانی متعهد، کاردان و آشنا به رمز و رموزمدیریت در فوتبال می باشد.

خلاصه کردن بحث نطارت در اعزام کلیشه ای افراد و تنظیم گزارش بر طبق میل دوستان و میزبانان در جهت بهبود اوضاع فوتبال راه به جایی نخواهد برد.

چسبیده های فوتبال

وقتی صاحبان اصلی فوتبال در صحنه نباشند و کارها به عوضی آمده ها و چسبیده های فوتبال سپرده شود آیا می توان به پیامدهای اقدام چنین افراد غریبه با فوتبال دل بست؟ بیشتر آن ها به قصد منافع مالی و کسب موقعیت اجتماعی در فوتبال نفوذ می کنند و مسلما حداکثر انرژی را در راه رسیدن به اهداف متمرکز کرده و کمتر به فوتبال و نسل جوان و برآورده کردن نیازهای پرطرفدارترین ورزش ایران فکر خواهند کرد.

بررسی سابقه،پیشینه، عملکرد و کارنامه همه چسبیده های فوتبال در مسئولیت های مختلف چه در فدراسیون و چه در هیئت های استانی صحت این ادعا را ثابت خواهد کرد.

یکی از اساسی ترین علل عقب ماندگی فوتبال در برخی از استان های کشور دلیلی جز حکمرانی عوضی آمده ها و چسبیده ها نبوده و نیست و تا زمانی که فوتبال از وجود این مهره ها پاک نشود و کار در آن به افراد صالح و استخوان خرد کرده سپرده نشود، تغییری در روند امور فوتبال صورت نخواهد گرفت‌.

 

 

 

 

 

 

 

 




جشنواره‌ها، گردهمایی‌ها و رعایت پروتکل‌های بهداشتی

می‌گویند اردبیل در وضعیت قرمز کرونایی قرار دارد. تغییر وضعیت کرونایی در هر نقطه از کشور و به خصوص در اردبیل همواره با مشکلات و سؤالات متعددی همراه بوده است.

اگر اردبیل در حال حاضر از نظر تعداد مبتلایان و احتمال آلودگی بیشتر افراد سالم به کرونا، وضعیت مساعدی ندارد آیا شرایط لازم این وضعیت نباید، رعایت گردد؟ شرایط کرونایی در وضعیت قرمز آیا اجازه تجمع افراد چه در فضای باز و چه در فضای بسته را می‌دهد؟ در چنین حالی تکلیف اماکن عمومی، فروشندگان مواد غذایی، کسبه و بازار و فضاهای ورزشی روباز و سرپوشیده چگونه است؟

وقتی بر رعایت پروتکل‌ها در شرایط قرمز کرونایی تأکید می‌شود چه کسی مسئول پیگیری موارد است؟ آیا صدور مجوز ستاد کرونا برای اجرای یک برنامه می‌تواند دلیل و برهان برای نادیده گرفته شدن یک سری شرایط باشد؟

اگر ادعای حاکم شدن وضعیت قرمز در اردبیل با توجه به شمار مبتلایان به بیماری کووید19 و انتشار ویروس کرونا در سطح منطقه است بر مسئولین مربوطه لازم است تا مراسم، جشنواره‌ها و هرگونه گردهمایی‌هایی که قرار است در روزهای اخیر در سطح شهر اردبیل برگزار گردد به شدت مورد بازرسی و بازدید قرار بدهند تا برای دلخوشی یک نفر و یا جلب رضایت این و یا آن، رعایت پروتکل‌های بهداشتی نادیده گرفته نشود و مردم دچار عواقب آن در روزهای آینده نشوند.

این که جان مردم و سلامتی جامعه از همه چیز مهمتر بوده و به دلیل شرایط خاص، باید کنترل و نظارت بیشتری در اجرای برنامه‌ها انجام پذیرد، انتظار معمولی و حق طبیعی شهروندان است.

امیدواریم که ستاد کرونای شهرستان اردبیل در روزهایی که منطقه با وضعیت قرمز روبرو می‌باشد در هر زمان و در هر مکانی بر رعایت پروتکل‌های بهداشتی تأکید کرده و با متخلفان و با کسانی که سعی در رنگ کردن گنجشک و ارائه آن به جای قناری هستند، برخورد جدی نماید. انشااله.