1

شورای شهر و ورزش اردبیل

بررسی چگونگی حمایت شوراهای اسلامی شهر از اولین روزهای تشکیل تاکنون از ورزش راضی کننده و برابر با انتظار جامعه ورزشی نبوده است.

همواره در آستانه انتخابات، کاندیداها خود را طرفدار دوآتشه ورزش تلقی کرده و با حضور در جمع ورزشی ها برای جلب اعتماد ورزشکاران و افزودن رای آن ها به سبد خود تلاش می کنند. متاسفانه بعد از تکیه زدن به صندلی شورا، ورزش و ورزشی ها در ردیف اولین فراموش شده ها قرار گرفته و حتی در سطحی پایین تر از دیگر اقشار مورد توجه قرار می گیرند.

عدم همراهی شورا نشینان با ورزش و ورزشی ها در سال های اخیرضربات سنگین و سهمگینی به ورزش وارد کرده است که جبران آن ها و رسیدن به نقطه ای که بوده ایم مستلزم صرف هزینه های زیاد و وقت بیشتر است.

البته در میان اعضای شورا چه در دوره حاضر و چه در دوره های قبل، نفرات حامی ورزش بوده اند ولی چون در  اقلیت بوده اند چندان به حال ورزش تاثیر گذار نشده اند.

این بارجامعه ورزش با در نظر گرفتن تجربه به دست آمده از دوره های قبل ، باید سنجیده و با دقت بیشتر عمل کرده و به هیچ عنوان در دام شگردهای تبلیغاتی و چرب زبانی ها گرفتار نشوند.

برای اینکه خواسته های ورزشکاران و ورزشدوستان توسط شورا عملی گردد و اعضای شورا به این قبیل خواست ها احترام بگذارند چاره ای جز انتخاب افراد ورزشی شناسنامه دار و آشنا به رمز و رموز ورزش نیست.

مسلما حمایت همه جانبه و گسترده جامعه ورزش از کاندیداهای ورزشی و چهره های مطرح و دوست داشتنی ورزش می تواند تاثیر بسیار مثبت و قابل توجه در آینده ورزش و جوانان ورزشکار این منطقه داشته باشد.

معرفی نامزدهای ورزشی توسط رسانه های ورزشی و همه عاشقان و علاقه مندان ورزش ضروری است. تکرار اشتباهات دوره های گذشته از جامعه ورزش پذیرفته نخواهد شد.

با گذشت زمان و فروکش کردن تب کاذب ایام ثبت نام، برای حمایت از چهره های ورزشی و افتخار آفرینان کارنامه دار و معرفی کامل آن ها به جامعه، ورزشی ها فرصت کافی خواهند داشت تا وظیفه خود را در این راستا به نحو احسن انجام دهند.

 




شورای شهر و احساس تکلیف نامزدها

یکی از مواردی که در کارهای اجرایی و قبول مسئولیت ها مشکل ایجاد می کند وجود تفکری مبنی بر توانمندی و کارایی در نزد برخی هاست. بدون کوچکترین پشتوانه و داشتن کارنامه ای درخشان خود را کاربلدترین فرد دانسته و در هر موردی برای اظهار نظر قدم پیش می گذارند.

افرادی نیز بی جهت و بدون دلیل احساس تکلیف کرده و یا ادعای تکلیف می کنند و اینجاست که اداره امور و انجام بهینه کارها دچار وقفه و گرفتار نابسامانی ها و دست اندازهای متعدد می شود. بدون دلیل نیست که یکی از شروط اساسی برای قبول مسئولیت در بخش های مختلف جامعه را برخورداری افراد از صفت پسندیده ای چون صداقت می دانند. آنهایی که در زندگی و حیات شان صادق هستند هیچ وقت راضی به تصاحب پست و مقامی که توانایی و قدرت اداره آن را در خود سراغ نداشته باشند نمی پذیرند.

برای اثبات پویایی و سرحال بودن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حضور همه جانبه و گسترده مردم در پای صندوق های ردی ضروری است.احساس مسئولیت در زمان حضور در پای صندوق های رأی می تواند بسیار مؤثرتر از کاندیاتوری باشد. استقبال بیش از حد از ثبت نام در شورای شهر از سوی کسانی که قادر به قهم وظایف شورا و شهرداری نباشند و از پشتوانه و پیشینه قوی و قابل قبول اجرایی و مدیریتی بهره نبرند نمی توانند در باز کردن گرهی از ده ها گره شهر بگشایند و مردم را به اینده امیدوار نمایند.

آنهایی که این روزها جلوتر از زمان حرکت کرده و دست تو جیب برده و بی رویه هزینه می کنند تا شاید با حضور در فضای مجازی به معرفی و مشهور شدن خود امیدوار باشند راه ناصوابی را در پیش گرفته اند. برخی ها که بیشتر به صندلی مدیریت علاقه دارند زودتر از موعد دست و پا گم کرده اند و در دریایی از رریا و احساسات غرق شده اند.

این افراد در گام اول خود را با حفظ بی طرفی محک بزنند. کسی که برای نامزدی شورای شهر داوطلب می شود باید ازز سه ویژگی مهم داشته باشد. مطلع و معتقد بوذده و یک مجری کامل و قابل اعتماد باشد. خود را بیازماید و ببیند ایا در خصوص شورا و مدیریت شهری از علم و شناخت کافی بهره می برد؟ آیا به انجام و رعایت همه موارد مربوط به موضوع باور قلبی دارد و در نهایت قادر است که در عین اطلاع و اعتقاد موضوع را به نحو احسن و ایده آل اجرایی نماید. اگر نتواند در این سه مورد به توانانیی و استحقاق خود مهر تأیید بزند ثبت نام اش در انتخابات شورا به عنوان کاندیدا اقدامی بیهوده و خسارت بار می باشد.

 




قاآنی: به وقتش صدای شکستن استخوان دشمنان را خواهید شنید

دنیای اردبیل؛ یکصدو چهارمین شماره نشریه دنیای اردبیل و با بررسی مسائل مختلف فرهنگی و ورزشی استان با عناوین،باد غرور“، سئوگلی پروری و  … منتشر شد.
دانلود نسخه PDF d یکصدو چهارمین شماره نشریه دنیای اردبیل
/http://donyayeardabil.ir/wp-content/uploads/2020/05/pdfjoiner-13.pdf

مطالب موجود در صفحه دوم  شماره یکصدوچهارمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*رفتارهای دل ازار و گذشت زمان

*خبرهای یک خطی؛ گفته باشم که…

*باد غرور

*سئوگلی پروری

مطالب موجود در صفحه سوم یکصدو چهارمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*تکرار داستانی به نام میزبانی

مطالب موجود در صفحه چهارم یکصد و چهارمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*حاکمیت غیر فوتبالی ها

*نعمتی برنده جایزه روز جهانی زن از سوی کمیته بین المللی پاراالمپیک شد

مطالب موجود در صفحه پنجم  یکصد و چهارمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*موفقیت والیبال ارشق؛ مرغ همسایه غاز است

مطالب موجود در صفحه ششم یکصد و چهارمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*قاآنی: به وقتش صدای شکستن استخوان دشمنان را خواهید شنید

مطالب موجود در صفحه هفتم یکصد و چهارمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*چرا “دهه دیجیتال” اروپا مهم است

*مطالب موجود در صفحه هشتم یکصد وچهارمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*فضول باشی؛ مینی فوتبال و رقابت های باشگاهی

*حیدری به جای طالقانی

*مشگین شهر قهرمان مینی فوتبال




رفتار‌های دل آزار و گذشت زمان

کرنش در مقابل بالا دستی‌‌ها و گردن فرازی در قبال عامه مردم یکی از نقاط ضعف برخی از مسئولین و دست اندرکاران ورزش به شمار می‌رود.

بار‌ها مشاهده شده است مسئولینی که از سر صدقه دیگران و سفارش این و آن و اعمال نظر و نفوذِ سواران قدرت به جایگاهی در ورزش رسیده‌اند نوکری همه بالا دستی‌‌ها را برای خود افتخاری قلمداد کرده‌اند. آن‌‌ها در روبرو شدن با “از ما بهتران”، زبانشان بند می‌آید و تملق و چاپلوسی پیشه می‌کنند و اگر موقعیتش هم فراهم گردد بر دستانشان بوسه می‌زنند.

اما همین آدم‌‌های خوار و پست در قبال زیر دستان و افراد مرتبط با حوزه مدیریت آن گردن فرازی و قلدری پیشه کرده به قانون در مواقعی که قانع از منافع آنهاست بی‌توجهی می‌کنند و با استفاده از هر وسیله‌ای برای از دست ندادن موقعیت به دست آورده تلاش می‌نمایند.

آن‌ها باید بدانند برای یک مسئول بهترین حامی و پشتیبان، زیردستان و افراد مرتبط با مجموعه آن‌‌ها می‌باشد. رفتار‌های دل آزار با گذشت زمان به رمز شکست و ناکامی آن‌‌ها تبدیل می‌شود.

به هوش باشیم و در گذشته‌‌ها توقف نکنیم. باید از آنچه در گذشته اتفاق افتاده درس بگیریم و آن‌‌ها را برای برخورداری از آینده‌ای بهتر به کار بندیم.

به حرف کسانی که صادقانه دلسوزی کرده و واقعیت‌‌ها را می‌گویند گوش بدهیم و باور بکنیم که ورزش ما بیش از بیش می‌تواند رشد و پیشرفت بکند به شرط آنکه از لحاظ فنی و اخلاقی درست هدایت شوند و مدیرانی دلسوز، صادق، علاقه‌مند و وارسته بر سر کار قرار بگیرند.

 




خبرهای یک خطی؛ گفته باشم که … .

*رئیس فدراسیون فوتبال به دیدار وزیر امور خارجه رفت و از او برای میزبانی جام ملت‌ها استمداد طلبید.

*کسی نیست به این اقای تازه رسیده به قدرت بگوید که سیلی نقد به از حلوای نسیه است. اگر راست می‌گویی و عشق میزبانی داری به دنبال حل مشکل میزبانی مسابقات برگشت مقدماتی جام جهانی را برای تیم ملی حل کنید. نمی‌دانم چرا دوستان و اطرافیان تاج و کفاشیان علاقه به برداشتن سنگ بزرگ دارند.

*شهردار اردبیل با فدراسیون کشتی تفاهم نامه امضا کرد و همزمان با آن عده‌ای بر سر شوق آمده و نوشتند: ورزش استان در مسیر توسعه

*فدای قامت و عزت و شأن و جلال و جبروت مسئولان بروم که این روزها بدجوری بازار عقد تفاهم نامه را داغِ داغ کرده‌اند. خلاصه در سال‌های اخیر نقش شهردار در توسعه ورزش و به خصوص فوتبال قابل روئت است و نمونه‌اش هم حال و روز تیم فوتبال شهرداری بوده و هست. انشااله که خداوند به همه دوستداران ورزش عمر عطا نماید تا اثرات تفاهم نامه منعقده با فدراسیون کشتی در توسعه ورزش استان را شاهد باشند. ولی دوستان شهردار حتما به وی یادآوری کنند که در مسیر توسعه حتما از آسفالت با کیفیت مناسب استفاده کنند تا توسعه مورد نظر در دام دست‌اندازها گرفتار نشود. انشااله.

*تفاهم نامه سه جانبه فدراسیون قایقرانی، اداره کل ورزش و جوانان و شهردار اردبیل اولین بار در تاریخ ورزش این دیار منعقد شد.

*شهردار اردبیل در آستانه پایان قرن، عجب توجهی به ورزش دارد! خدا حفظش بکند. این همه دست و دلبازی از او کاملا ستودنی است ولی معنی اولین بار در تاریخ ورزش این دیار را متوجه نشدیم، این که چرا باید تفاهم نامه در ردیف اولین‌های استان قرار بگیرد. خلاصه شهرت بازی در خون برخی هاست و از این بابت نمی‌توان خرده گرفت.

*شهردار اردبیل در جلسه شورای عالی ورزش گفت: توسعه زیر ساخت‌های ورزشی در محلات و سایر مناطق در راستای سلامتی جامعه است. باید تمام سلیقه‌های جامعه را برای توسعه ورزش و استعدادیابی در نظر بگیریم.

*درود بر شهردار، اگر فوتبالی بود و تماشاگری، مطمئن شعار شهردار، شهردار شهردار را سر می‌دادیم و بنر بزرگی از تمثال‌اش را در بهترین نقطه ورزشگاه نصب می‌کردیم. این همه هواداری و طرفداری از ورزش بی‌نظیر است. زنده باد شهردار، پاینده باد شهردار. شهردار ورزش دوست دوستت داریم، شهردار حامی فوتبال را عشق است!!

*در محلات حاشیه شهر اردبیل به همت هیئت تیراندازی با کمان مسابقه و آموزش این رشته ورزشی برگزار شد.

در سال 99 بهنام کمالی رئیس هیئت استان از جمله رؤسایی است که هرچه بیشتر کار کرده افزون‌تر مورد انتقاد قرار گرفته است. بیچاره کارش را شروع نکرده تهدید به استیضاح شد. حالا هم که کار می‌کند و تحرکی به این رشته در سطح منطقه داده است گویا همچنان از طرف رقبا امنیت ریاستش تهدید می‌شود. نمی‌دانم چرا در دنیای مدیریت ورزش استان، آستانه تحمل پذیرش شکست در رقابت‌های انتخاباتی در حد بسیاری پائین آمده است.

*مدیر کل ورزش و جوانان استان در شورای عالی ورزش گفته که دو و نیم میلیارد تومان برای تجهیز سالن دوومیدانی لازم است که در برنامه خرید تجهیزات سال 1400 در نظر گرفته شده است.

* اصلا چرا سالن تجهیز نشده را با عجله افتتاح کردیم حالا چگونه امیدوار باید بود که حتما در سال آینده همه تجهیزات خریداری شود؟ ولی می‌شود چرا که برخی‌ها خیلی با نفوذ هستند و می‌توان کارهای نشدنی را به سرعت شدنی کرد. امیدواریم که سالن از هر نظر به طور کامل هرچه زودتر آماده بهره‌برداری بشود و به سرنوشت ورزشگاه 20 هزار نفری دچار نشود.

 




سئوگلی بازی

ورزش را وسیله‌ای برای رسیدن به کمال اخلاقی و مسلح شدن به خصوصیات و ویژگی‌های منحصر به فرد می‌دانند. در عرصه ورزش به کار بردن کلمات باید روی حساب و کتاب باشد. هر کلمه و عنوان رایج در ورزش برای خود دنیایی خاص و حرمت ویژه‌ای دارن. متأسفانه در سال‌های اخیر بی‌توجهی به این امر موجب شده است که عده‌ای به ناحق القابی را تصاحب کنند و تا می‌توانند و فرصتی به دست می‌آورند از این عناوین سوء استفاده می‌کنند.

برخی‌ها آنچنان در ورزش میدان داری کرده و امر و نهی می‌کنند که در ارتباط با ارث پدر‌شان نمی‌توانند چنان رفتاری داشته باشند. مدیران ضعیف تانفس و کسانی که در به دست آوردن قدرت خود را مدیون می‌دانند از عوامل اصلی برای حکمرانی چنین مهره‌هایی محسوب می‌شوند.

تعجب زمانی بیشتر خواهد شد که ببینی چگونه این افراد از اخلاق، فرهنگ، حق و عدالت صحبت می‌کنند. انگار نه انگار که موقعیت آنها حاصل پایمال شدن حق دیگران است. به روی خود نمی‌آورند که با چاپپچاپلوسی. تملق تیشه به ریشه ورزش می‌زنند. به نظر می‌رسد تا زمانی که مسئولیت‌ها در ورزش نه بر اساس شایسته سالاری بلکه بر مبنای سئوگلی بازی واگذار گردد امیدواری به بهتر شدن اوضاع بیهوده خواهد بود.

 




باد غرور

باد غرور ، تشبیه زیبایی است، زیرا غرور، انسان و شخصیت انسان را به صورت کاذب متورم می کند. انسان با این شخصیت فکر می کند که واقعا بزرگ و قدرتمند است، در حالی که از درون در حال سقوط است و به قول مولانا هر که بر نردبام دنیا بالا بنشیند، چون بیفتد، استخوانش سخت تر خواهد شکست.

چرا باید انسان حد وجودی خود را نشناسد  و بخواهد همیشه بالاتر از آنچه هست احساس بودن بکند؟

در همین ورزش استان اگر نگاه تیز بینانه ای بیاندازیم و اشخاص مختلف و عملکرد آنها را از نظر بگذرانیم با افرادی که در دام ”باد غرور“ گرفتارند بیشتر مواجه خواهیم شد.

در ورزش منطقه باید میدان را از انحصار کسانی که به دروغ دم از عشق می زنند ولی ریاکاری پیشه می کنند، خالی کرد.

ابن قبیل افراد تا کی باید عمر را در خود کامگی و تکبر و ریا سپری بکنند؟ تا کی باید با پناه بردن به دامن دروغ حاشیه امنی برای خود درست بکنند؟ به خود بیایند و به خواست مردم گردن بنهند. انشااله




تکرار داستانی به نام میزبانی

مدیر‌کل ورزش و جوانان استان اردبیل در جلسه شورای عالی ورزش از احتمال میزبانی اردبیل برای رقابت‌‌های والیبال جوانان دنیا خبر داده است.

مسلما میزبانی رقابت‌‌های مهم بین المللی و جهانی با رعایت همه جوانب و در نظر گرفتن نفع و صلاح استان می‌تواند از جنبه‌‌های مختلف به نفع استان باشد.

توسعه گردشگری ورزشی آرزوی همه دوستداران استان و علاقه‌مندان به ورزش می‌باشد. از طرف دیگر فراهم شدن امکان حضور تماشاگران برای تماشای یک دوره رقابت‌‌های مهم و جهانی و تأثیرآن برای افزایش هواداران ورزش و رشته‌‌های خاص، خواسته ورزشی‌‌های منطقه می‌تواند باشد اما هیچ کدام از این ویژگی‌‌ها نباید برای استانی که در تأمین حداقل‌‌ها برای هیئت‌‌های ورزشی درمانده است تعهد ایجاد بکند.

اردبیل در سال‌های اخیر سه میزبانی مهم والیبال را بر عهده داشته است. زیرساخت‌‌های موجود در کنار میهمان نوازی مردم و وجود مواهب طبیعی از جمله آبهای گرم سرعین و امکانات اقامتی در آن شهرستان و همدلی و عشق به کار در بین اکثریت کادر ورزش و جوانان و همکاری صمیمانه نهاد‌های مردمی با عوامل‌و دست‌اندرکاران مسابقه و در نهایت حضور تماشاگران خونگرم و فهیم، این منطقه را شایسته میزبانی برای رقابت‌‌های مهم ورزشی و به خصوص والیبال کرده است.

تجربه تلخ

میزبانی اردبیل برای رقابت‌‌های والیبال برای استان تجربه‌ای بسیار تلخ و زجرآور بوده است. هنوز فراموش نکرده‌ایم که در روز‌های اولی که مدیر کل ورزش و جوانان سکان هدایت ورزش استان را بر عهده گرفت مدام از بدهکاری‌‌های میزبانی‌‌ها و مشکلات ایجاد شده برای ورزش و تشکیلات منتسب به آن حرف می‌زد.

کار تا جایی پیش رفت که حتی نمایندگان مجلس هم برای رفع این مشکل قدم پیش گذاشتند و جلساتی را برگزار کردند. هرچند که بعد‌ها این جلسات را بدون خروجی و غیر مؤثر در جذب اعتبارات تلقی کردند ولی گویا موقعیت برخی‌‌ها بیشتر از دیگران برش داشته و می‌گویند در روز‌های آینده قرار است بدهی‌‌ها تسویه شود و مدال طلای این کار بر گردن علاقه‌مندان به مطرح شدن آویزان شود.

حال با این تجربه‌ای که وجود دارد آیا پذیرش ریسکی دیگر می‌تواند مورد قبول واقع شود؟ به خصوص در شرایط موجود و کمبود اعتبارات آیا استان توان تقبل یک گوشه از ده‌‌ها گوشه مربوط به هزینه‌‌های رقابت پیش رو را می‌تواند داشته باشد؟

تجربه می‌گوید اگر میزبانی‌‌ها روی حساب و کتاب و اقداماتی مناسب انجام نگیرد تنها نفعش برای منطقه و ورزش بی‌اعتماد کردن جامعه به تشکیلات ورزش و ایجاد دردسر‌های تمام نشدنی به دست اندرکاران اداره کل و در نهایت برای ورزش استان می‌باشد.

فدراسیون و هزینه‌‌ها

مدیر کل ورزش و جوانان اعلام کرده است که کلیه هزینه رقابت‌‌ها بر عهده فدراسیون والیبال خواهد بود. در نگاه اول با این شرط همه مشکلات ناشی از میزبانی و درگیری مالی استان مرتفع می‌شود ولی تا چه اندازه می‌توان به این حرف‌‌ها و قول‌‌های داده به استان اعتماد کرد؟ مگر در دوره‌‌های قبلی از این قبیل وعده‌‌ها داده نشده بود؟

چه تضمینی وجود دارد که پس از پایان رقابت‌‌ها هزینه و حق و حقوق مردم به موقع پرداخت گردد و استان و ورزش آن درگیر بدهکاری‌‌ها نشود.

اگر فدراسیون بر قولی که داده مصمم باشد در صورت انتخاب اردبیل به عنوان میزبان رقابت‌‌ها بهتر خواهد بود که عقد قرارداد با همه مراکز درگیر توسط خود فدراسیون انجام بگیرد و استان زیر بار هیچ تعهدی نرود و فقط وظیفه هماهنگی و اجرایی را داشته باشد.

ضرب المثلی است که می‌گوید: مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد. حرف و حدیث‌‌هایی که بدهی‌‌های قبلی برای ورزش و والیبال اردبیل داشته و ضرباتی که از این میزبانی ورزش متحمل شده ورزشی‌‌ها را برای قبول هر وعده‌ای در این ارتباط با شک و تردید همراه می‌کند.

امیدواریم اگر بحث میزبانی عملی بشود اشتباه سال‌‌های قبل تکرار نشود و بعد از پایان رقابت‌‌ها شاهد ناله‌‌ها و گلایه‌‌های مسئولین وقت و سایه انداختن بدهی‌‌ها بر سرنوشت ورزش منطقه نباشیم.

احساس مسئولیت

همه این حرف‌‌ها با احساس مسئولیت و دور نگاه داشتن ورزشِ ندار استان از هزینه‌‌های اضافی و تحمیلی است. وظیفه ما گفتن واقعیت‌‌ها می‌باشد و مسئولیت با مسئولین و تصمیم‌گیرندگان است و امیدواریم که همه تصمیم‌‌ها به نفع ورزش منطقه باشد. حالا فردا فریاد نزنند که مخالفان میزبانی باج می‌خواهند و اِله می‌کنند و بِله می‌کنند. متأسفانه در ورزش ما به تازگی‌‌ها رسم غلطی رایج شده که هر جا در برابر حرف حقی، سخنی برای گفتن نباشد فورا برای سرپوش گذاشتن به واقعیت‌‌ها خیلی‌‌ها را متهم به باج خواهی می‌کنند.

امیدواری

با همه این مسائل، ورزشی‌‌ها حتما دعا خواهند کرد که بحث میزبانی اردبیل با حفظ حقوق ورزش استان محقق بشود و با میزبانی مناسب و بدون تعهدات مالی برگ دیگری بر افتخارات ورزش افزوده شود. انشااله

 




نعمتی برنده جایزه روز جهانی زن از سوی کمیته بین المللی پارالمپیک شد

کمیته بین‌المللی پارالمپیک در گزارشی از دو زن و یک فدراسیون جهانی کوشا در راستای برابری جنسیتی تمجید کرد که در آن نام زهرا نعمتی نیز به چشم می‌خورد.

به گزارش ایرنا، در روزی که جهان یکصدا فریاد برابری جنسیتی سر می‌دهند، کمیته بین المللی پارالمپیک سه پیشتاز برجسته را که با صدای خود جوایز روز پاسداشت زن را از آن خود کردند، ارج می‌نهد.

این روز که با هشتم مارس(۱۸ اسفندماه) روز جهانی زن همزمان شده است، اساسا زنانی را که در جنبش پارالمپیک ایده آل‌های پارالمپیک را سرمشق خود قرار داده و الگوهایی درخشان هستند، مورد تجلیل و تقدیر قرار می‌دهد.

در ادامه این گزارش کمیته بین المللی پارالمپیک با نام بردن از «زهرا نعمتی» ملی‌پوش پاراکمان ایران به عنوان یکی از سه زن برگزیده، نوشت: نخستین مدال آور طلای ایران در پارالمپیک و المپیک از سکویی که در اختیار دارد، در زادگاهش برای تبدیل شدن به فعالی در حوزه زنان و افراد معلول استفاده کرده است. نعمتی پس از تاریخ سازی در پرالمپیک ۲۰۱۲ لندن، برای نمایش دادن دستاوردهایی که زنان معلول قادر به فتح آن هستند، پیشتاز بوده است.

نعمتی همچنین در کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت سازمان ملل متحد شرکت کرده است




حاکمیت غیر فوتبالی ها

آب‌ها از آسیاب افتاد، هرچه بود تمام شد، چهار سال دیگر با حکومت غیر فوتبالی‌ها و باندی‌ها برای فوتبال این مملکت نمی‌توان سرنوشت خوبی رقم زد. از ناموران فوتبال باید به خاطر آرائی که در مجمع به صندوق‌ها ریخته شد حلالیت طلبید، کاروان فوتبال همچنان باید لنگ لنگان راه برود و آسمانش ابری و غبارآلود باشد. امتحان داده‌های این عرصه همچنان مورد اقبال صاحبان رnی هستند، تعجبی هم در کار نیست چرا که چه انتظاری از غیر فوتبالی‌ها باید داشت؟ توقع اینکه آنها به یک فوتبالی روی خوش نشان بدهند بی‌جا بوده و مطمئنا شدنی نیست. آیندگان مسلما از اقدام اهالی مجمع، حیران خواهند شد. آیا تعجب آور نیست که جادوگر فوتبالی که پیراهن یکی از معتبرترین و معروفترین باشگاه‌های جهان را به تن کرده است رقابت در فوتبال را به یک غیر‌فوتبالی که تنها ریاست هیئت مدیره یک باشگاه را در کارنامه دارد، ببازد؟ وجدان‌های بیدار چگونه در قبال این رفتارها موضعگیری می‌کنند؟

تخم حکومت و حضور غیرفوتبالی‌ها را چه کسانی در زمین این رشته ورزشی کاشتند؟ چه افرادی زمینه برتری عزیزی‌ها بر کریمی‌ها را در یک آزمون انتخاب مدیر فوتبال فراهم کردند؟ کدام گروه با عشق به حضور در فوتبال با هرگونه تغییر در ساختار آن مبارزه می‌کنند؟ کدام دسته و یا جمعی با برنامه‌ها، اقدامات و نیروهای به کار گرفته، محترمانه صحنه را از فوتبالی‌ها خالی می‌کنند و میدان را برای جولان دادن خود و نوچه‌ها فراهم می‌نمایند.

چرا باید نفس کشیدن در فضای فوتبال ایران برای فوتبالی‌های ششدانگ و شناسنامه دار سخت باشد. به یادآورید لحظه‌ای را که کریمی می‌خواست مجمع را ترک کند، چه کسانی او را تشویق کردند و برایش دست زدند و هورا کشیدند؟ همان‌هایی که به او رأی ندادند، آنهایی که یک چهره ناشناخته در فوتبال را به مرد سال اسیا ترجیح دادند وقتی او خواست جمع آنها را ترک کند برایش ابراز احساسات کردند، شما بگوئید این رفتار آقایان را چگونه می‌تواند تفسیر کرد و با چه تعابیری آن را تعریف نمود.

حال آن کسی که رئیس شده مدعی است که برای خدمت به فوتبال آمده است. باید نشست و منتظر ماند و دید که تا چه حد به این وعده‌اش عمل می‌کند؟ آیا اجازه پرداختن به بحث خدمت را خواهد داشت؟ از اولین اقدامش کاملا مشخص شد که او حفظ بافت فعلی را بیشتر دوست دارد و دلیل این امر ابقای بهاروند به عنوان رئیس سازمان لیگ است.

اگر به این ترتیب پیش برود باید منتظر صدور احکام به برخی از یاران قدیمی و دوستان سال‌های اخیر و به جا مانده از کاروان انتخابات جدید چون عبدالکریم طالقانی و ساکت اصفهانی بود.

اگر چنین گام بردارد امید به بهبودی اوضاع نخواهد بود. او تا چه اندازه به فوتبال مناطق مختلف و استان‌ها آشنایی دارد. اگر فوتبال استان‌ها را در رؤسای هیئت‌هایش خلاصه بکند فاتحه را از هم اینک برای فوتبال باید خواند. اگر بداند و باور کند که که فوتبال استان‌ها نیاز به خانه تکانی دارد، نیاز به افراد صادق و راستگو دارد، بخواهد که فوتبال مناطق مختلف کشور را از وجود لمپن‌ها، نوچه پرورها، دروغگوها و متخصصان وعده و کارشناسان تبلیغات پوچ و بی‌اساس پاکسازی کند می‌توان درصدی به امیدواری‌ها افزود و گرنه انتظار تغییر و تحرک، آب در هاون کوبیدن خواهد بود.

عزیزی باید گول زبان‌های چرب، دروغ‌های شاخدار، آمارهای کذایی و قربان صدقه‌های ریاکاران مزّور را نخورد و با استقلال و حفظ حرمت فوتبالی‌ها برای پاکسازی فضای آن آستین همت بالا بزند. منتظر می‌مانیم تا ببینیم و تعریف بکنیم.