در بغداد روزی مستی افتاده بود و طاقت رفتن نبودش از مستی، شیخ جنید برگذشت، چشم مست بر شیخ افتاد و شیخ را نیز نظری بر وی افتاد. مست شرم داشت، گفت یا شیخ چنین که هستم مینمایم،. تو چنانکه […]
پایگاه خبری، تحلیلی
در بغداد روزی مستی افتاده بود و طاقت رفتن نبودش از مستی، شیخ جنید برگذشت، چشم مست بر شیخ افتاد و شیخ را نیز نظری بر وی افتاد. مست شرم داشت، گفت یا شیخ چنین که هستم مینمایم،. تو چنانکه […]