1

پنج روش برای آوردن جوان‌ها پای صندوق رای

تهرن- ایرنا- داشتن نسلی که فعال و مشارکت‌جو باشد و در زمینه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی به مشارکت تمایل نشان دهد، نیازمند برنامه‌ریزی از دوران کودکی و نوجوانی است.

در تقویم سیاسی کشور تا چند هفته پیش هیچ انتخاباتی برای سال ۱۴۰۳ به چشم نمی‌خورد اما اکنون در وضعیتی به سر می‌بریم که نهایتا تا میانه ماه آتی رئیس‌جمهوری جدید با انتخابات چهاردهم مشخص خواهد شد تا زمام امور اجرایی کشور را در دست گیرد. در این روزها یکی از موضوعاتی که مورد توجه ناظران و تحلیلگران سیاسی است نرخ مشارکت است و در همین ارتباط، اقبال نسل جوان به حضور پای صندوق‌های رای.

جوانان که نزدیک به یک سوم از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، یکی از گروه های جمعیتی اثرگذار در تحولات سیاسی و اجتماعی محسوب می‌شوند. نوع رفتار، کنش‌گری انتخابی و میزان مشارکت آنان در عرصه سیاست می‌تواند تعیین‌کننده ثبات و نهادمندی نظام سیاسی باشد. از این رو شناخت عوامل مرتبط با مشارکت سیاسی این قشر از جمعیت در ایران و برنامه‌ریزی برای جلب حضور و مشارکت فعالانه آنها در امور سیاسی و مشارکت انتخاباتی بسیار مهم و ضروری است.

نسل جوان و نوجوان دارای نیازهای خاصی از قبیل امنیت و آسایش، احساس تعلق، مقبولیت و احترام، استقلال، قدردانی، داشتن هدف مشخص در زندگی، احساس هویت و شناخت خود، احساس رشد، کمال و خودشکوفایی، معنویت و مذهب بوده و خواستار مشارکت و ایفای نقش بیشتر در جامعه است

در همین ارتباط، «داود میرمحمدی» در آذر ۱۴۰۲ در مقاله‌ای با عنوان «انتخابات و همبستگی جمعی؛ با تاکید بر اهمیت کنشگری جوانان در انتخابات» (۱) به این مساله پرداخته که بخشی از آن در ادامه آمده است؛

رای‌دهندگان جوان و آنچه از انتخابات می‌خواهند

رفتار انتخاباتی حداقل به صورت رای دادن یکی از سطوح مشارکت سیاسی است. از زمانی که یک شهروند می‌خواهد به این جمع‌بندی برسد که در انتخابات شرکت کند یا نه تا زمانی که مجاب به شرکت در انتخابات شده و تصمیم می‌گیرد از میان گزینه‌های موجود دست به انتخاب بزند، عوامل و متغیرهای مختلفی از جمله جامعه‌پذیری سیاسی، تنوع گزینش، منافع فردی (هزینه فایده)، احساس ارزشمندی، رضایت از عملکرد دولت، ایدئولوژی سیاسی، نظر احزاب و جریان‌های سیاسی همسو و حامی نامزدها، نوع و ماهیت سیاست‌گذاری‌ها، عملکرد و توان نامزدها، کاندیدای مورد نظر رأی‌دهندگان و قیاس آن با احزاب رقیب، احساس امید به آینده، احساس آزادی و آسایش و اعتماد فردی و عمومی تأثیرگذارند.

روشن است که رأی‌دهندگان برای آگاهی از شخصیت و سوابق سیاسی کاندیداهای مورد نظر خود به سنجش آنان می پردازند و از طریق یک گزینش عقلانی از میان نامزدها افرادی را انتخاب می‌کنند که حقوق و منافع فردی و جمعی آنان را تأمین کنند. در این میان، شناخت رفتار انتخاباتی جوانان به عنوان کنشگران سیاسی کشور که درصد بالایی از جمعیت را به خود اختصاص می‌دهند واجد اهمیت ویژه است.

بنابر اعلام مدیر کل دفتر جمعیت نیروی کار و اقتصاد خانوار مرکز آمار ایران، حدود ۲۵ درصد از جمعیت کشور را گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ ساله تشکیل می‌دهد. این گروه سنی در سال ۱۳۹۰ برابر ۲۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر، سال ۱۳۹۵ برابر ۲۰ میلیون و ۵۱ هزار نفر و سال ۱۳۹۹ برابر ۱۷ میلیون و ۸۱۷ نفر بوده است. همچنین تا اسفند سال ۱۴۰۱ تعداد جمعیت ۱۸ تا ۳۵ ساله حدود ۲۱ میلیون نفر بوده است. حدود ۷.۵ (هفت و نیم) میلیون نفر از این جمعیت جوان جزو متولدان دهه شصت، نزدیک به ۱۱ میلیون نفر متولد دهه هفتاد و حدود دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر نیز متولد دهه هشتاد هستند. حدود ۱۰ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر از این جمعیت جوان ۲۱ میلیونی مرد و ۱۰ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر زن هستند.

از رویکرد روان‌شناختی و جامعه‌شناختی، جوانان از نظر بینش‌ها، منش‌ها، خواسته‌ها و خصوصیات روانی اجتماعی از ویژگی‌های خاصی برخوردارند که جنبه‌های مثبت و منفی را در بر می‌گیرد. از آنجا که سرعت تحولات در تمامی عرصه‌های زندگی بشری شتاب فزاینده و رو به تزایدی یافته است، تفاوت‌ها و وضعیت جدیدی را از حیث جغرافیایی، عاطفی، فکری، مشارکت‌پذیری و ارزشی از نوع آرمان‌خواهی، تحول‌خواهی، نوگرایی، سرزندگی، عدالت‌خواهی، آزادی‌خواهی و استقلال‌جویی در جوانان ایجاد کرده است.

کاوشی گذرا در متون روانشناسی بیانگر این واقعیت است که نسل جوان و نوجوان دارای نیازهای خاصی از قبیل امنیت و آسایش، احساس تعلق، مقبولیت و احترام، استقلال، قدردانی، داشتن هدف مشخص در زندگی، احساس هویت و شناخت خود، احساس رشد، کمال و خودشکوفایی، معنویت و مذهب بوده و خواستار مشارکت و ایفای نقش بیشتر در جامعه است.

جوانان نه تنها در فضای مدارس و دانشگاه‌ها حضوری فعال و مؤثر دارند، بلکه در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی جامعه حضوری تعیین‌کننده داشته‌اند. آنان حضور در عرصه‌های مختلف اجتماعی و دخالت در تعیین سرنوشت کشور را حق خود می‌دانند و با توجه به جمعیت خود، بیشترین نقش را در بسیاری از تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر آرای مردم دارند. این نسل در آینده بدنه اصلی نظام را به وجود خواهد آورد و به دلیل برخورداری از قدرت تحلیل و آگاهی به تحولات سیاسی، امید می‌رود که کشور را در جهت تحقق اهداف انقلاب بهتر کمک کند.

جوانان برای ورود به عرصه مشارکت سیاسی نیازمند آموزش درک مسائل سیاسی، انگیزه تحرک، کسب خبر صحیح و مهارت و قدرت تجزیه و تحلیل و استنباط حکم و ایجاد انگیزه هستند. مدیریت استراتژیک کشور باید در انتقال تجارب سیاسی خود با درایت و پختگی عمل کند

عوامل موثر بر مشارکت انتخاباتی جوانان

عوامل زیادی در تقویت مشارکت انتخاباتی جوانان نقش دارند که در این میان ترجیحات ارزشی افراد، عملکرد رسانه ملی و استانی، شبکه‌های اجتماعی، نهادهای اجتماعی، اعتماد اجتماعی، نظم اجتماعی، هویت ملی و دینی، فاکتورهای جمعیت‌شناختی، گروه‌های مرجع و دیگرانِ مهم، عوامل قومی و مذهبی، فضای سیاسی حاکم بر کشور در زمان انتخابات، جامعه‌پذیری سیاسی، نقش خانواده و نظام آموزشی، ویژگی‌های شخصیتی و عملکرد نامزدها و فضای مجازی، دینداری و ویژگی‌های سرمایه اجتماعی رابطه معناداری با رفتار انتخاباتی جوانان نشان می‌دهند.

بدیهی است داشتن نسلی که فعال و مشارکت‌جو بوده و در زمینه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی تمایل به مشارکت داشته باشد، نیازمند برنامه‌ریزی از دوران کودکی و نوجوانی است. در مدرسه و از طریق فعالیت‌های داوطلبانه است که به کودک می‌آموزند چگونه با دیگران و جامعه تعامل برقرار کرده و برای خود نظری داشته باشد و نظرش را چگونه بیان کند و برای تحقق خواسته‌های خود کوشش کند؛ بنابراین، فعالیت‌های فوق برنامه‌ای که مستلزم بحث کار جمعی، حل مساله، بیان خود و صحبت کردن در جمع باشد، باید در برنامه‌های مدارس و دانشگاه‌ها لحاظ شده و از صورت‌های نمادین خارج و مشوق‌های لازم برای آن فراهم شود.

برای تقویت مشارکت سیاسی و تشویق و ترغیب حضور جوانان و آحاد ملت در انتخابات باید اقدامات متعددی در کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت صورت گیرد که مهمترین آنها در پی می‌آید:

۱- مشخص کردن چشم‌انداز روشن برای امیدواری مردم، اصلاح رفتار و عملکردها، تقویت کارآمدی نهادی و اداری، رفع مشکلات اقتصادی شغلی، معیشتی، مسکن و تشکیل خانواده جوانان و تلاش برای جبران کاستی‌ها، اعتمادسازی مبتنی بر تبیین القائات شبهات و تردیدافکنی‌ها، ارائه پاسخ‌های اقناعی و مستدل و اطلاع‌رسانی دقیق، صریح و سریع.

۲- جوانان برای ورود به عرصه مشارکت سیاسی نیازمند آموزش درک مسائل سیاسی، انگیزه تحرک، کسب خبر صحیح و مهارت و قدرت تجزیه و تحلیل و استنباط حکم و ایجاد انگیزه هستند. مدیریت استراتژیک کشور باید در انتقال تجارب سیاسی خود با درایت و پختگی عمل کند و جوانان را که باید سکان مدیریت سیاسی اجرایی کشور را در دست بگیرند، درست تربیت و هدایت کند.

۳- توجه به مقوله جامعه‌پذیری سیاسی از جمله مهم‌ترین روش‌های تقویت هویت جمعی و گرایش به مشارکت پذیری در نوجوانان و جوانان محسوب می‌شود. مشارکت سیاسی احتیاج به مقدمات ذهنی و نگرشی و بعد از آن دانش و مهارت‌هایی دارد که باید در جریان جامعه‌پذیری رسمی و غیررسمی به دست آید؛ زیرا عوامل جامعه‌پذیری از مهم‌ترین عواملی است که در شکل‌گیری نگرش و کنش فرد نسبت به خود و دیگران و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند نقش ایفا می‌کند. علاوه بر خانواده، مدرسه، گروه‌های دوستان و همسالان و رسانه‌ها نیز از دیگر عوامل جامعه‌پذیری هستند که انسان در روند زندگی خود با آنها ارتباط داشته و بسیاری از مهارت‌هایی را که در زندگی به آنها نیاز دارد، فرا می‌گیرد.

۴. نقش نظام آموزش رسمی از مدرسه تا دانشگاه در آموزش شهروندی و تقویت روحیه مشارکت‌پذیری در خانواده، جامعه و به ویژه نسل نوجوان و جوان بسیار حائز اهمیت و درخور توجه است. مدارس و نظام آموزش رسمی باید در کنار برنامه آموزش رسمی، تعامل مثبت و هم افزا را میان چهار حوزه نظام آموزشی شامل تعامل کودک، معلم، محیط و هنجارهای مدرسه برقرار سازد؛ موضوعی که برخی از جامعه‌شناسان آن را برنامه آموزشی پنهان نامیده‌اند.

در واقع این عناصر چهارگانه است که یادگیری کودکان را مشروط می‌کند. تعامل کودک، معلم، محیط و هنجارهای مدرسه بر مهارت‌های مدنی و سطح آگاهی عملی فرد و انتظارات و تصویر وی از خودش تأثیرگذار است. همچنین فضای آموزشی و جو حاکم بر کلاس درس متغیر مهمی در ایجاد نگرش تثبیت مفاهیم و تدریس دانش و مهارت‌ها است؛ بنابراین مهارت‌آموزی و نگرش‌های مثبت در جو باز و محیط آزاد به وجود می‌آید. هرچه سیاست‌های حاکم بر تربیت و آموزش آزادانه‌تر باشد و مباحث در قالب گفت وگو، بحث و مبادله استدلال‌های خود را نشان دهد، نگرش دانش‌آموزان درباره رقابت و شناخت آنها از مشارکت عمیق شده و تقاضای مشارکت در محیط اجتماعی بزرگتر افزون می‌شود.

مدارس باید در کنار برنامه آموزش رسمی، تعامل مثبت و هم‌افزا را میان چهار حوزه نظام آموزشی شامل تعامل کودک، معلم، محیط و هنجارهای مدرسه برقرار سازد؛ موضوعی که برخی از جامعه‌شناسان آن را برنامه آموزشی پنهان نامیده‌اند

در این شرایط است که نسلی مشارکت‌جو پا به عرصه وجود می‌گذارد که مشارکت را حق خود می‌داند و برای تحقق شرایط آن تلاش می‌کند. به علاوه، در این فضا استعدادها بیشتر شکوفا شده و مهارت‌ها مؤثرتر آموخته می‌شوند.

۵- تلاش و تأکید بر تقویت، حفظ جایگاه و منزلت و کارکرد خانواده: با بهره‌گیری از نظریه آنتونی گیدنز که معتقد است ارتباط متقابل بین جامعه و خانواده می‌تواند در مشارکت سیاسی نقش داشته باشد، تأکید می‌شود مدیریت راهبردی کشور تلاش کند تا کارکردهای نهادی خانواده و جایگاه و اهمیت آن در جامعه و در بین نسل جوان حفظ و تقویت شود، زیرا میان کارکردها و روابط خوب اعضای خانواده و سازوکارهای رسمی مردم‌سالاری و مشارکت شباهت زیادی وجود دارد. در چارچوب خانواده موفق (خانواده منسجم، امیدوار، بالغ و …) است که افراد از روابط اجتماعی و بلوغ کافی، خوداتکایی و اعتماد به نفس روان‌شناختی و مادی مورد نیاز برای ورود به صحنه ارتباط کار آمد با دیگران برخوردار می‌شوند. آموزش مشارکت سیاسی در جامعه تا حدود زیادی به وجود دموکراسی عاطفی در خانواده و رشد مهارت‌های ارتباطی در این عرصه وابسته است.

جمع‌بندی

تحلیل رفتار انتخاباتی یکی از کارویژه‌های اساسی جامعه‌شناسی انتخابات است که پژوهشگر می‌تواند با مطالعه انتخابات مختلف، الگوهای متعددی در رفتار انتخاباتی ارائه دهد. مشارکت در انتخابات و رأی دادن از مؤلفه‌های اساسی رفتار سیاسی شهروندان محسوب می‌شود.

مشارکت‌افزایی جوانان در انتخابات نیازمند اتخاذ تدابیر حکیمانه ،عقلانی، هدفمند و به کارگیری شیوه‌ها و راه کارهای مناسب و بهینه است که بهره‌گیری از وجود نخبگان، صاحب نظران و افراد دلسوز انقلاب اسلامی، آگاه‌سازی و توصیه مردم و جوانان، اعتمادسازی و ایجاد رضایتمندی در میان مردم از مهمترین این شیوه‌ها است.




انتخابات ریاست‌جمهوری ۸ تیر برگزار می‌شود

تهران- ایرنا- سران قوا با بررسی زمانبندی فرایند انتخابات مقرر کردند انتخابات برای تعیین رئیس‌جمهور جدید در تاریخ ۸ تیرماه ۱۴۰۳ برگزار شود.

 در نشست سران قوا که بعد از ظهر امروز دوشنبه به میزبانی محمد مخبر معاون اول رئیس جمهور و با حضور حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه ای، رئیس قوه قضائیه، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی و همچنین معاون حقوقی رئیس جمهور، قائم مقام شورای نگهبان و معاون سیاسی وزیر کشور در محل ساختمان دولت برگزار شد، راجع به نحوه اجرای اصل ۱۳۱ قانون اساسی مبنی بر طی فرایند انتخابات ریاست جمهوری در مدت ۵۰ روز بحث و تبادل نظر صورت پذیرفت.

بر این اساس، زمانبندی فرایند انتخابات شامل زمان تشکیل هیات های اجرایی، ثبت نام نامزدها، تبلیغات و روند برگزاری مورد بررسی قرار گرفت و مقرر شد با توجه به توافق اولیه شورای نگهبان، انتخابات برای تعیین رئیس جمهور جدید در تاریخ ۸ تیرماه ۱۴۰۳ برگزار شود.

بر اساس تقویم مصوب انتخابات ثبت نام نامزدها در روزهای دهم تا چهاردهم خرداد انجام می شود و زمان تبلیغات انتخاباتی نیز از روز ۲۳ خرداد لغایت صبح هفتم تیرماه خواهد بود.

 




اعلام اسامی نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری در حوزه انتخابیه استان اردبیل

 ستاد انتخابات استان اردبیل در اطلاعیه شماره ۱ خود، اسامی و کدهای انتخاباتی نامزدهای انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری از حوزه انتخابیه استان اردبیل را اعلام کرد.

ستاد انتخابات استان اردبیل شامگاه سه شنبه در اطلاعیه‌ای اسامی و کدهای انتخاباتی نامزدهای انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری از حوزه انتخابیه استان اردبیل را به شرح زیر اعلام کرد.

۱. یدالله صفری – کد انتخاباتی: ۱۸
۲. سید حسن عابدیان کلخوران – کد انتخاباتی: ۱۹
۳. سید حسن عاملی کلخوران – کد انتخاباتی: ۲۱

بر اساس این اطلاعیه تبلیغات انتخاباتی مجلس خبرگان رهبری از چهارشنبه ۲۵ بهمن آغاز و تا ۲۴ ساعت قبل از شروع اخذ رأی ادامه خواهد داشت.

انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری همزمان با انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ۱۱ اسفندماه جاری برگزار خواهد شد.




انتخابات و جنگ روانی

از مباحثی که در ایام تبلیغات انتخابات مورد توجه قرار می‌گیرد جنگ روانی است. این روزها هرچند که تا آغاز فعالیت‌ها و تبلیغات قانونی، زمان زیادی باقی است ولی آن‌هایی که از فردای خود نگرانند و از باخت در عرصه رقابت واهمه دارند زودتر دست‌به‌کار شده‌اند تا شاید با تحریک احساسات و به‌کارگیری کلمات راست و دروغ و شایعات متعدد، بتوانند در جهت دادن افکار به نفع خود و دوستان موفق عمل نمایند.

برای جنگ روانی تعریف‌های متعددی ارائه‌شده است و ساده‌ترین آن می‌گوید: جنگی است سرد، به‌منظور تسخیر عقل و اراده مردم.

فضای مجازی در استان اگر به طورکامل و بی‌طرفانه رصد شود این روزها به میدانی برای جنگ‌ روانی و زمین‌گیر کردن رقبا در عرصه رقابت انتخاباتی تبدیل‌شده است.

گاهی با لطیفه و طنز سعی می‌کنند شایعه‌ای را رواج بدهند و به‌این‌ترتیب بر افکار عمومی تأثیر بگذارند و زمانی بحث تکرار را در دستور کار قرار می‌دهند. با توسل به این شیوه موضوعی را به دفعات تکرار می‌کنند تا آن را به صورت یک فکر و یک شعار در سطح جامعه درآورند و زمانی دیگر دست به دامن دروغ و تهمت می‌شوند، روشی که آسان‌ترین است و نیازی به سرمایه و امکانات خاص ندارد، کافی است که از خدا نترسی و شرف و وجدان را زیر پا بگذاری و یک مشت دروغ را در فضای مجازی منتشر بکنی.

مظلوم‌نمایی و تحریک احساسات یکی دیگر از شیوه‌های جنگ روانی است. چیزی که این روزها در میان نامزدهای احتمالی و طرف‌داران آن‌ها به طور معمول قابل‌مشاهده است. خیلی‌ها که کارنامه‌ای برای دفاع و عملکردی برای ارائه ندارند در  زیر این پوشش و نیرنگ تبلیغاتی می‌خواهند به حیات سیاسی نامشروع خود ادامه بدهند.

یکی دیگر از حربه‌هایی که دراین‌راستا مورداستفاده قرار می‌گیرد انتشار شایعه است. با مهارت تمام نسبت ‌به پخش یک‌سری شایعات در جامعه اقدام کرده و به تحلیل و تجزیه نظرات و دیدگاه‌های مردم در مورد آن‌ها می‌پردازند. اگر نتیجه به‌دست‌آمده براساس اهداف آن‌ها باشد به تکرار آن در سطح جامعه ادامه می‌دهند وگرنه آن را از رده‌خارج و برای برنامه‌ی جدیدی اقدام می‌نمایند.

پناه بردن به دامن اهانت و فحش از روش‌های ناپسندی است که مورداستفاده قرار می‌گیرد. وقتی در مواجهه با واقعیت‌ها و حقایق، توان ایستادگی نباشد و قدرت برخورد واقع‌بینانه با جریان‌های موجود در جامعه وجود نداشته باشد روی آوردن به اهانت و ناسزا در حق رقبا و طرفدارانشان به امر عادی تبدیل می شود. این شیوه اگر در حد افراطی باشد و دیوارهای حرمت و اخلاق را بشکند حتی به ضرر اوامر آن تمام می‌شود.

اساس تبلیغ اگر بر واقع‌نگری و حقیقت‌گرایی برپا شود به دل می‌نشیند و جریان‌هایی که در این راه به‌دنبال تحریف و سفسطه می‌روند درنهایت بازندگان عرصه تبلیغ می شوند.

آن‌هایی که در رقابت انتخاباتی کارنامه‌ای روشن و پیشینه‌ای قابل دفاع دارند نیازی به آویزان شدن از شیوه‌های جنگ روانی و تشنج آفرینی غیرمستقیم ندارند. آن‌ها مبنای کار خود را به شیوه واقعی و واقع‌بینانه و منطقی قرار می‌دهند و از به‌کار بردن ترفندها و سوژه‌های گمراه‌کننده دوری می‌کنند.




رئیس فدراسیون

انتخاباتی فدراسیون فوتبال فردا تکلیف رئیس این فدراسیون را مشخص می کند.

همه فوتبالی ها فردا در انتظار خواهند بود تا سکاندار فوتبال ایران اسلامی برای چهار سال آینده را بشناسند.

فوتبالی ها امیدوارند که اداره امور فوتبال به دست فوتبالی ها سپرده شود ول آیا با جوی که بر فضای فوتبال حاکم است می توان امیدوار  شد که حق به حقدار برسد.

ذدر هر صورت فردا از بین علی کریمی، کیومرث هاشمی، مصطفی آجرلو و  عزیزی خادم یک نفر  بر صندلی ریاست فوتبال تکیه خواهد زد.

 




تیم فوتبال شهرداری و عملکرد شهردار و شورای شهر

وقتی در سال گذشته کاندیداهای شورای شهر برای جمع آوری رای و راه یابی به پارلمان محلی فعالیت خود را آغاز کردند برخی از آنها وعده های امیدوار کننده در ارتباط با ورزش دادند‌.

در نشست های مختلف تا صحبت از ورزش و فوتبال به میان می آمد چنان سخن می گفتند و طوری با مقوله ورزش برخورد می کردند که فکر می شد اگر این نامزدها انتخاب بشوند فوتبال اردبیل دیگر با مشکلی مواجه نشده و رنجی را تحمل نخواهد کرد.

نمی توان فراموش کرد تا وقتی که آقایان در فکر رای بودند برخی ها حتی مینی بوس هایی را سفارش می دا ند تا تماشاگران را برای تماشای مسابقات آبی پوشان به ورزشگاه علی دایی انتقال بدهند ولی الان دوران فراموشی آن وعده ها و حرف های زیبا فرا رسیده است و خبری از شعارهای داغ انتخاباتی نیست.

چه زود عزیزانی که از حمایت های جامعه ورزش در انتخابات شورا برخوردار بودند فراموش کردند که بعد از انتخاب آنها باید ورزش را زیر چتر حمایت خود قرار بدهند.

شاید گلایه ما باید از آن دست ورزشکارانی باشد که کاندیداها را به جلسه مشورتی دعوت کردند ،عکس  دسته جمعی در  محوطه جلو ورزشگاه رضازا ده انداختند و بیانیه به نام جامعه ورزش صادر کردند و حمایت از آنها را برای جامعه ورزش واجب تلقی نمودند.

وقت آن است که متولیان آن جلسه صراحتا به جامعه ورزش اعلام بکنند که بر چه اساسی از برخی از کاندیداها حمایت کردند و آنها چه قول ها و وعده هایی برای بهبود اوضاع ورزش دادند.

امیدواری بود که اعضای جدید شورای شهر بعد از آِغاز به کار و جلوس در صندلی های زیبای پارلمان محلی ،ورزش و بخصوص  وضعیت تیم فوتبال شهرداری را در اولویت قرار بدهند و در راستای برآورده کردن بخشی از نیاز موکلان و جوانان و عمل به قسمتی از وظایف خود از جمله ایجاد شور و نشاط اجتماعی بحث کرده و تصمیمات لازم اتخاذ بکنند.

متاسفانه تا به امروز که دیگر فرصتی برای آماده کردن،تمرین و انتخاب نفرات تیم وجود ندارد آنها کوچک ترین توجهی به نیاز روحی و روانی جوانان نکردند و یا نخواستند که وقتی از شورا را به این امر اختصاص بدهند.

به صراحت باید گفت که در سال های اخیر فوتبال باشگاهی اردبیل ضربات زیادی را از طرف نمایندگان شورا متحمل شده است . در دوره های قبل می گفتیم چون در بین آنها فرد علاقه مند به ورزش حضور ندارد فوتبال را مورد شماتت قرار می دهند ولی حال باید چه گفت چرا که حداقل در بین اعضا هستند کسانی که مهر ورزش و فوتبالی بودن را در پیشانی دارند. هستند آنهایی که در آستانه انتخابات برای تماشاگران مینی بوس تهیه می کردند و هستند کسانی که برای حمایت از فوتبال وعده داده اند.

یک حکایت

روزی کریم خان زند در دیوان مظالم نشسته بود و به شکایت شاکیان گوش می داد. برای رفع ستم از آنها فرمان هایی صادر می کرد. در پایان روز در حالی که خسته بود قصد مراجعت داشت که ناگهان فریاد فردی را شنید که طلب انصاف می کرد.

کریم خان از او پرسید کیستی؟آن شخص گفت :مردی تاجر پیشه ام و دزدان آنچه داشتم از من دزدیدند.

کریم خان پرسید:وقتی که آنان مشغول دزدی بودند ،تو چه می کردی؟

تاجر جواب داد:خوابیده بودم.

کریم خان گفت :چرا خوابیده بودی ؟تاجر گفت:از آن سبب که فکر می کردم تو بیداری.

دوستداران و علاقه مندان به فوتبال وقتی انتخابات شورا برگزار شد و تنی چند از نامزدهای لیست جامعه ورزش به شورا راه یافتند مطمئن شدند که نمایندگان آنها در شورا از حق فوتبال و تیم شهرداری دفاع خواهند کرد لذا برای آینده تیم محبوب نقشه ها کشیدند و برای ادامه حیات آن بسیار امیدوار شدند اما با توجه به برخورد شورا با فوتبال و سکوت آنها تاکنون به نظر می رسد که توقع علاقه مندان بی اساس و بدون پشتوانه لازم بوده است.

تا شروع دور دوم رقابت های لیگ دسته سوم فرصت چندانی نیست .۲۱ آذرماه فرصت نقل و انتقالات پایان می پذیرد .۲۲ آذر قرعه کشی در محل سازمان لیگ انجام می شود ولی امروز که کم تر از ۴ روز فرصت باقی است انگار نه انگار گه در فوتبال اردبیل تیمی به نام شهرداری که محبوب قلوب تماشاگران بوده وجود داشته است.

ضرب المثل معروفی است که می گوید نه به آن شوری و شور نه به این بی نمکی. در مقطعی برخی از آقایان چون شهردار و دست اندرکاران باشگاه و سازمان فرهنگی ورزشی حمایت از تیم فوتبال را وظیفه می دانستند و امروز  در نظر بعضی ها نام بردن از تیم یک جرم بزرگ تلقی می شود.

این کم محبتی و این بی توجهی و این نادیده گرفتن خواست جوانان و جامعه فوتبال از طرف شورای شهر و شهردار اردبیل در تاریخ ورزش این دیار ثبت و به یادگار باقی خواهد ماند.اگر امروز وقتی صحبت از صعود تیم فوتبال شهرداری به لیگ دسته یک سخن به میان می آید همه به اتفاق سهم بزرگ این موفقیت را به مهندس بدری نسبت می دهند ،فردایی دیگر اگر از سقوط تیم شهرداری به دسته دو و سه و استانی بگویند از موضعگیری لطف الهیان و تک تک اعضا و پوستی رئیس شورا خواهند گفت که چگونه در زمان ریاست و مسئولیت آنها پرونده فوتبال و یکی از تیم های باسابقه را مختومه کردند و به خواست جوانان و علاقه مندان ارزشی قائل نشدند.

تاریخ در مورد آنهایی که برای فوتبال اردبیل دلسوزی نکردند و قول دادند و عمل ننمودند ،به موقع تصمیم نگرفته و همه چیز را به روزهای آخر موکول کردند قصاوت خواهند کرد.