1

مسئولین یک ظاهر و صدباطن در ورزش

دامن ورزش را با برخی حرکت‌های نسنجیده و رفتارهای ناشی از عقده‌های درونی و قدرت‌طلبی و بلندپروازی‌های بی‌حساب و کتاب آلوده نکنیم. در قامت طرفداری از ورزش و به عشق مدیریت در آن، این عرصه را فضایی برای خودنمایی غیر ورزشی‌های همیشه مدعی و زیر آب‌زن تبدیل نکنیم. رقابت سالم در تمام عرصه‌های آن از میادین تا مجامع انتخاباتی را حاکم نماییم و با رعایت کامل قوانین از آسیب بیشتر به ساختار آن ممانعت کنیم. ورزش باید در راستای تقویت روحیه همکاری و تعامل بین افراد و گروه‌های مختلف نقش‌آفرینی کند، آن را وسیله‌ای برای تفرقه، رنجاندن و گوشه‌نشینی ورزشی‌های اصیل و کارنامه‌دار تبدیل نکنیم.

چند روزی صاحب امر و امضاء بودن در ورزش، ارزش آن را ندارد که این مقوله را از کارکرد اصلی‌اش دور بکنیم و خوبی‌ها و نقاط مثبت آن را با بدی‌ها و نقاط منفی جایگزین نماییم. فرقی نمی‌کند از وزیر ورزش تا یک کارشناس ساده هر فردی که در این وادی تلاش بکند خیانتکاری است که راندن‌اش از محیط ورزش لازم و ضروری خواهد بود.

ورزش به نوبه خود عرصه‌ای است برای ساختن و پرورش انسان‌ها. هدف ورزش چون مدرسه، دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی آدم‌سازی است. وظیفه مهم و قابل‌توجه ورزش، تربیت نوجوانان و تکامل روح و جسم آن‌هاست. ورزش با قرار گرفتن در مسیر درست و اصولی‌اش می‌تواند روحیات ناب انسانی را در جسم و جان ورزشکاران تزریق بکند و آنها را از پلیدی‌ها و زشتی‌ها تا حد امکان دور نماید.

ورزش موقعی می‌تواند برای دستیابی به هدف امیدوار باشد که مسئولین و دست‌اندرکاران‌اش برای سالم‌سازی فضای آن اقدام بکنند. دروغ و دروغ‌گویی از هر شخص و در هر زمینه‌ای ورزش را از اهداف‌اش دور می‌کند، زیرآب‌زنی، پرونده‌سازی و اتهامات ناروا به افراد، قامت کشیده‌ی ورزش را خم و روزگارش را تباه می‌کند، پایمال کردن حق افراد و گروه‌ها و توجه به دوستان و آشنایان و جایگزین کردن رفاقت‌ها و باندبازی‌ها با شایسته سالاری‌ها آتش بر ساختار ورزش می‌افکند، تفسیر قوانین و مقررات و زیر پا گذاشتن اساس‌نامه‌ها و آیین‌نامه‌ها به خاطر دوستان و رفقا، لرزه بر اندام خدمتگزاران می اندازد و وسیله‌ای برای راندن پیشکسوتان و بزرگان ورزش به گوشه رینگ می شود، سرپوش گذاشتن بر ضعف عملکردها و تلاش برای خاموش کردن صدای منتقدان آفتی برای توسعه و رشد ورزش تلقی می‌شود و یکدندگی و اصرار بر اجرای خواسته‌های خود و اهمیت ندادن به پیشنهادها و دل‌سوزی‌ها، وسیله‌ای برای جان گرفتن خودمحوری و غرور و تکبر می شود. در هر کجای ایران بزرگ و سرافراز که دست‌اندرکاران ورزش بر خلاف جریان آب شنا بکنند و خود و دوستان را محور تشخیص بدانند ورزش را در سراشیبی سقوط قرار می‌دهند و نسخه‌ای سراسر درد و غم و شکست و ناکامی برایش می‌پیچند.

مسئول ورزش در هر رده و در هر پستی که بوده باشد باید دغدغه‌ای جز سربلندی ورزش نداشته باشد. زمینه استفاده از همه نیروها را فراهم بکند و فضای آن را کاملاً برای تنفسی پرانرژی مساعد نماید. ورزش موقعی به موفقیت و درخشش یاران و جوانان خود امیدوار می‌شود که مسئولین‌اش یک ظاهر و صد باطن نباشند.




فضول باشی و طرفداری از حق

فضول باشی ورزش مثل این‌که کار و زندگی ندارد. مدام در اطراف ورزشگاه تختی و یا اداره‌ی کل ورزش و جوانان پلاس است تا شاید سوژه‌ای پیدا بکند و به یک خبر دست‌اولی برسد.

او از وضع موجود ورزش و برخی از رشته‌های ورزشی راضی نیست. اصلا اعتقاد دارد که عامل نابسامانی در رشته‌ها و هیأت‌های ورزشی شهر و استان خود مسئولین ورزش هستند.

معتقد است: وقتی مسئولی برای پر کردن کارنامه و پوشش ضعف ها، دست به دامن کلیات می‌شود و به نوعی در سرپوش گذاشتن به کم‌کاری‌ها اقدام نموده و به جابه‌جایی اعداد و ارقام می‌پردازد آیا باید انتظار حرکت، پیشرفت و تعالی را داشت؟

فضول باشی معتقد است: کار را تا بدانجا رسانده‌اند که وقتی یک دلسوز و علاقه مند واقعی می‌خواهد حرف حق بزند و بر واقعیت‌های موجود تکیه نماید، جمعی اندک و شناخته شده شروع به مخدوش کردن و لوث نمودن چهره‌های معترض می‌شوند.

فضول باشی عقیده دارد: آن‌هایی که ورزش منطقه را ارث پدری خود می‌دانند و به‌هیچ‌وجه راضی به دل کندن از آن نیستند، وقتی با حرف حق روبه‌رو می‌شوند تاب تحمل از دست می‌دهند و به هذیان گوئی و … روی می‌آورند.

آن‌ها خیلی وقت یکی به نعل و یکی به میخ می‌زنند. تا دیروز فدایی دولت تدبیر و امید و هوادار آن بودند و امروز برای این‌که بمانند و باشند، ارادتمند و سر سپرده دولت فعلی شده‌اند.

او بارها گفته‌است که ریشه ابن‌الوقت ها باید از ورزش منطقه کنده شود. باید کسانی که در مقطعی با سفارش این و آن و یا فشار زید و قدرت عمر به جایگاهی رسیده‌اند، غزل خداحافظی را بخوانند و اجازه بدهند جوان‌های لایق و امیدهای آینده کشور و ورزش منطقه به روی کار بیایند و در همه موارد، صداقت و یک‌رنگی و رفتار حساب‌شده را در دستور کار قرار بدهند.

فضول باشی معتقد است که برای گفتن حقایق و پافشاری جهت حاکمیت حق باید تاوان بدهند و در این راه نباید ترسی به دل راه یابد. کسانی که در عرصه رسانه فعال هستند ضروری است که قلم از پی حق بزنند و دستورات هوی و هوس و نفس و تن را اجرا نکنند. اگر واقعیت را ببینند و در بیان آن‌ها کوتاهی کنند، گناهی بزرگ و نابخشودنی مرتکب می‌شوند.

چو می‌بینی که نابینا و چاه است

اگر خاموش بنشینی گناه است

فضول باشی اعتقاد دارد که در همه امور اجرایی شهر و استان باید تحولی بزرگ صورت بگیرد. اگر معتقدیم که تامین خواسته‌های مردم در همه زمینه‌ها ضرورت دارد، لحظه‌ای درنگ و کم‌کاری روا نیست. مردم از دولت مردمی حمایت کرده و می‌کنند و دوست دارند که در کمترین زمان ممکن گام های اساسی برای رفع مشکلات برداشته شود.

فضول باشی همیشه می‌گوید: معیار سنجش کارایی مسئولان در عرصه ورزش، آسان‌ترین راه و روش را به خود اختصاص می‌دهد. ممکن است کسی بگوید ده‌ها باغ و سرا و مغازه و ویلا و کاخ وثروت دارد. ولی وقتی به او بگویند که بفرما در جیب و کیف و حساب بانکی چه داری نقاب از صورت ها کنار زده می شود.

خیلی‌ها ممکن است بگویند که از شهر اردبیل فلان تعداد تیم و ورزشکار به مسابقات اعزام‌شده‌اند. باید به آن ها گفت نتایجی که به دست آمده کدام ها هستند، آیا آن‌هایی که اعزام‌شده‌اند، مقامی به دست آورده‌اند و یا در کار تحقیقات گردشگری بوده‌اند؟

خلاصه این فضول باشی ما آدم عجیبی است هیچ‌وقت خسته نمی‌شود و از این‌که مدافع حق باشد و به بیان واقعیت‌ها بپردازد ترس و واهمه‌ای هم از کسی ندارد و این دلیل محبوبیت وی در بین ورزشی‌های صادق است.