1

فرصت سوزی‌های خسارت بار در ورزش

پیشرفت ورزش استان اردبیل و دستیابی به نقطه اوج و افتخار آفرینt آرزوی همه علاقه‌مندان و هواداران می‌باشد.

هر کسی که قدمی در راه اعتلای ورزش منطقه بر دارد و صادقانه به آن خدمت نماید و پشت حرف‌ها و اقداماتش هدف و نقشه دیگری نداشته باشد، نامش به خوبی در دفتر خاطرات دوستداران به یادگار می‌ماند.

بحث مهم در راهی که به موفقیت ختم می‌شود غنیمت انگاشتن فرصت‌های به دست آمده است. غفلت‌ها به هر دلیل و علتی به ورزش ما ضرر و آسیب قابل توجه در طول تاریخ وارد کرده است.

هر کسی که در ورزش فعال بوده معتقد است در نقطه‌ای که الان قرار داریم حق و لیاقت ورزش اردبیل نیست و به تعبیری دیگر فرسنگ‌ها با آنجا که باید می‌بودیم، فاصله وجود دارد.

چرا و به چه دلیل تاکنون ورزش استان در مسیر شکوفایی و رستگاری قرار نگرفته است؟ به چه دلیل بیشتر در باد موفقیت‌ها خوابیده و به فردای رشته‌های ورزشی فکر نشده است؟ رقابت‌های داخلیِ مجموعه‌های مدیریتی رشته‌ها و تقابل‌های بی‌دلیل و لجاجت‌ها در ممانعت از برداشته شدن گام‌های رو به جلو چه نقشی در عدم موفقیت ها می توانند داشته باشند؟

برای این ادعا می‌توان مثال‌ها و نمونه‌های بسیاری برشمرد. گاهی لجاجت‌ها و تقابل‌ها، انرژی بسیاری از دست اندرکاران رشته‌های ورزشی را هدر می‌دهد. حرکت‌های منفعت طلبانه، گروکشی‌ها و ایجاد دست اندازهای متوالی و عمیق بر سر راه فعالیت‌ها، فرصت سوز و خسارت بار هستند.

چندی پیش بود که مجمع انتخاباتی هیئت کونگ فو استان به یکی از ورزشکاران رأی اعتماد داد. به جای ایجاد فضای همدلی و همکاری و فراهم کردن زمینه مناسب برای ایجاد تحول در حرکت رو به جلو از فردای مجمع، کاندیدای شکست خورده بنای اعتراض و تشکیک در روند انتخابات را مطرح کرد و ماه‌ها و روزها انرژی دست اندرکاران به جای برنامه‌ریزی و ترسیم نقشه راه، صرف اثبات حقانیت مجمع و سلامت انتخابات شد.

مثال دیگر مجمع هیئت تیراندازی با کمان است. با گذشت نزدیک به شش ماه از برگزاری مجمع انتخاباتی، همچنان اعتراض‌ها به نتیجه مجمع ادامه دارد. ناخواسته فدراسیون، اداره کل و هیئت با مسئله‌ای درگیر شده‌اند که مدت‌ها فرصت و ذهن و رمق مسئولان مربوطه به عمل و عکس العمل طرفین اختصاص می‌یابد.

به جای اعتراض‌های کلیشه‌ای و رفتارهای ناشی از عدم تحمل واقعیت‌ها، چه خوب بود که به خاطر ورزش همه در کنار هم قرار بگیرند، مقابل عقب گردها ایستادگی نمایند، عملکرد هیئت را بهبود بخشند و برای نسل آینده نمونه‌ای از همدلی و حرکت جمعی برای رسیدن به هدف را به نمایش بگذارند.

همین رفتارها، بی‌توجهی‌ها، خودمحوری‌ها، ترجیح دادن منافع شخصی و باندی به مصلحت ورزش موجب می‌شود که هر روز بیشتر از روزهای قبل از تعداد ملی پوشان ما در رشته‌های مختلف ورزشی کاسته شود.

باز می‌توان به نمونه دیگری اشاره کرد. سال‌ها وزنه‌برداری ایران، آسیا و جهان روی کاکل قهرمانان اردبیل چرخیده است. مدت‌ها وزنه برداران اردبیلی بر دسته سنگین وزن وزنه‌برداری جهان حکومت کرده‌اند. بعد از حاج حسین رضازاده، سجاد انوشیروانی و به دنبال وی سعید علی حسینی یکه تازی کردند و حالا با تأسف بیشتر، برای آن‌ها جانشینی نمی‌توان معرفی کرد.

کسی منکر استعدادها و استحقاق‌ها و لیافت‌های جوانان اردبیلی در ورزش نیست. سابقه ورزش توقع علاقه‌مندان از قهرمانان را بیشتر می‌کند ولی متأسفانه بیشتر رشته‌های ورزشی از پشتوانه لازم بی بهره شده‌اند.

ضرب المثلی است که می‌گوید: “دوشانا دئیر قاچ، تازیا دئیر توت”. برخی‌ها برای اینکه برای خود حاشیه امنی ایجاد بکنند و هر دو طرف درگیری را حفظ بکنند، رفتارشان تشدید کننده سوء تفاهمات و شعله ور کردن اختلافات است. وقتی گلایه‌ای پیش می‌آید به جای پایان دادن به آن و موضعگیری مشخص در دفاع از حق و حقیقت با زرنگی خاص به تحریک طرفین درگیر می‌پردازند و در نهایت بساط آرامش از برخی از رشته‌ها را بر می‌چینند و بر حاشیه‌ها دامن می‌زنند.

ورزش و ادامه روند رو به رشد آن جز در سایه صداقت، یک رنگی و راست گویی امکان پذیر نمی‌شود. ورزش را باید از دام اختلافات نجات داد. منّیت‌هایی که بیش از هر چیز نشانه عقب ماندگی فکری و شخصیتی است برای مجموعه ورزش و رشته‌های مختلف تأثیر منفی خواهند داشت.

 

 




بی اخلاقی منشأ فساد است

ضرب المثلی است قدیمی که می‌گوید: “مشک باید که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید”.

اگر بلندگو‌های تبلیغاتی با تمام قدرت شروع به کار نمایند، تبلیغات اغواگرانه فضای مجازی را پر بکند، تبلیغات سوداگرانه و جادویی از ده‌‌ها و صد‌ها کانال و گروه سر در بیاورند، نمی‌توانند گنجشک را به جای قناری به مردم تحویل بدهند.

مشک ماده خوشبویی است که معمولا از نافه جنس نر آهوی ختن گرفته می‌شود. کیسه‌ای در زیر شکم آین آهو وجود دارد که در آن ماده‌ای لزج و شکلاتی رنگ وجود دارد که در فصل بهار، آهو آن را در اثر خارش به سنگ می‌کشد.

اشاره این ضرب المثل به آن است که هر فردی دارای یک سری توانایی‌‌ها، ویژگی‌‌ها و فضایل است که با تعریف و تمجید، بزرگنمایی و اغراق در گفتار چیزی به حد و حدود آن اضافه نمی‌شود. با شعار‌های الکی و با کمک گرفتن از کلمات و اصطلاحات، نمی‌توان در تغییر و یا غنی‌سازی خصوصیات یک فرد اقدام نمود.

تعریف‌‌های غیر متعارف، منشایی غیر از واقعیت‌‌ها دارد و ملاکی برای استحقاق، لیاقت، صداقت و پاکی و تقوی افراد نمی‌تواند باشد. راستی کدام تند باد بر جامعه ما وزیدن گرفته است که به آسانی وظیفه خود در قبال جامعه و فردای آن را از یاد می‌بریم و در زیر پرچم کسانی که حتی همسایه دیوار به دیوارِشان نیز او را نمی شناسد، سینه می‌زنیم و می‌خواهیم به زور هم که شده بر افکار عمومی تأثیر بگذاریم و خوب را بد و بد را خوب جلوه بدهیم.

آخر چطور باید رضایت داد که آدم‌‌های غیرمرتبط با حوزه‌‌های تخصصی بر واجدین شرایط ترجیح داده شوند و چگونه باید وجدان خود را قانع نماییم تا در راستای تکیه ناحق عده‌ای در مسند شورا فعالیت نماییم.

هرچه به روز‌های حساس انتخابات نزدیک شویم برای مردم و افکار عمومی معلوم خواهد شد که چه کسانی دغدغه جامعه، مردم و انقلاب را دارند و چه کسانی دربند و اسیر حلق هستند.

سالم‌سازی فضای انتخابات و لزوم سپردن کار به دست افراد توانمند وظیفه همه علاقه‌مندان به توسعه و پیشرفت منطقه است. شعار‌هایی که داده می‌شود، وعده‌‌هایی که بدون مطالعه و پشتوانه بیان می‌شود، دروغ‌‌هایی که برای راضی نگه داشتن این و آن و در جهت قرارداد‌های منعقده گفته می‌شود، همه‌اش بی‌اخلاقی است و باید بدانیم که اگر اخلاق نباشد هیچ چیز درست شدنی نیست و این را نیز به خاطر بسپاریم که بی‌اخلاقی منشأ فساد است.

 

 




تقویم ورزشی هیئت‌ها و اقدام اداره کل ورزش و جوانان

مدیرکل ورزش و جوانان در مصاحبه‌ای از برگزاری نشست‌های تخصصی و ارائه تقویم ورزشی توسط هیئت‌های ورزشی خبر داد.

کاری که انجام پذیرفته است، اقدام مناسبی است به شرطی که در حد حرف باقی نماند و تحقق برنامه‌ها به جد پیگیری و رصد بشود.

اردبیل در همه رشته‌ها دارای ظرفیت و توان بالقوه بوده و این امر مورد تأیید همه کارشناسان و دست اندرکاران ورزش می‌باشد. کمبودها و برخی از مشکلات موجود همچون سدی برای عدم دستیابی به موفقیت‌ها عمل می‌کنند.

یکی از بزرگ‌ترین و اساسی‌ترین مشکلاتی که گریبانگیر رشته‌های مختلف ورزشی است، فقدان برنامه‌ریزی مناسب و تدبیر قاطع و کارگشا است.

در صورتی که مشکل یاد شده برطرف گردد، و ارائه برنامه در هیئت‌های ورزشی نهادینه شود، بدون شک بسیاری از مشکلات و موانع برطرف شده و با امکانات و زیرساخت‌های موجود، حرکت در مسیر پیشرفت و روبه جلو ممکن می‌شود.

کاری که اداره کل انجام داده و هیئت‌ها را موظف به ارائه برنامه نموده است، می‌تواند عامل محرکی برای تلاش بیشتر و رسیدن به موفقیت‌ها باشد، از طرف دیگر در صورت برخورد صحیح و اصولی در پایان هر سال، هیئت‌های فعال و کارآ از هیئت‌های شعاری و توخالی قابل تشخیص خواهد بود.

حرکت خوبی که اداره کل آغاز کرده در صورت همراهی با عمل و اقدام می‌تواند کارساز و تأثیرگذار باشد. ارائه برنامه بر روی کاغذ و یا حرف زدن در جلسات و ادعاها موقعی قادر به حل مشکلات ورزش خواهد بود که در عمل چهره خود را نشان بدهد و برنامه‌های ارائه شده یک به یک و بر اساس زمان‌بندی اعلام شده انجام و به مقصد برسد.

ورزش ما علی رغم همه کمبودها و نارسایی‌هایی که با آن مواجه می‌باشد، قادر است با استفاده حداکثری و بهینه از امکانات در مسیر رو به جلو حرکت نماید و با سلاح غیرت و تعصب بر اثرات ناشی از کمبودها و ناداشته‌ها غلبه پیدا بکند. در این راه برنامه مبتنی بر واقعیت‌ها و تدبیر اصولی و نیز مدیریت جهادی و قاطع و کارآمد نیاز است.

دو پیشنهاد

برای اینکه برنامه در نظر گرفته شده اداره کل ورزش و جوانان بتواند تأثیر قابل قبول در دستیابی رشته‌های مختلف ورزشی به وضعیت مطلوب داشته باشد و میزان تحقق وعده‌ها و برنامه‌ها در طول سال کاملا رصد بشود پیشنهاد می‌شود که:

*در دل اداره کل ورزش و جوانان، مجموعه‌ای وظیفه پیگیری مداوم و بررسی برنامه‌های ارائه شده و چگونگی عملی شدن آن‌ها را بر عهده داشته باشد و هر سه ماه یکبار عملکرد هیئت‌ها را اطلاع رسانی نماید.

*برنامه ارائه شده توسط هیئت‌های ورزشی در اختیار رسانه‌ها و به خصوص رسانه‌های تخصصی ورزشی قرار داده شود تا آن‌ها نیز از جنبه وظیفه ای که دارند بتوانند در به ثمر رسیدن برنامه‌ها مثمر ثمر باشند.

 




فضول باشی  و لیگ به اصطلاح برتر استان

برخلاف معمول این بار من به سراغ فضول باشی رفتم و با تماس تلفنی خواستم که سال جدید را به او تبریک بگویم. تا صدای من را شنید با دلخوری گفت: در اوضاع اقتصادی حاکم نه عید می‌چسبد و نه تبریک گفتن. تعطیلات تمام نشده توان جیب من تمام شده و قدرتی برای خرید لوازم مورد نیاز نمانده است. پس نه حوصله تو را دارم و نه می‌خواهم حرف‌هایت را بشنوم و نه دوست دارم از اوضاع ورزش بگویم و یا از وضعیت کرونا و تعداد بستری‌‌ها و فوتی‌‌ها از تو بپرسم.

گفتم: چه خبره داداش، عید و این همه یأس، تو را من خوب می‌شناسم تو از چیزی ناراحتی که اینجوری آب چند حوض را با هم مخلوط کرده‌ای. تو را اگر بالای دار هم ببرند از اظهار نظر در مورد ورزش و فوتبال محال است که عقب نشینی بکنی. من را با بقیه مسائلی که برشمردی کاری نیست، در سال جدید چند جمله‌ای در مورد ورزش و فوتبال بگو تا عیدی تو به ما تلقی شود.

پشت تلفن آهی کشید و گفت: چندی پیش رئیس هیئت فوتبال استان گفته است که در سال 99 بیشتر از 80 مسابقه فوتبال و فوتسال برگزار شده اما متأسفانه از نتایج این مسابقات و شکست‌‌ها و پیروزی‌‌های به دست آمده حرفی نزده است. این دوستان حاکم در فوتبال استان، عشق کمیت داشته و اصلا با کیفیت رابطه مناسبی ندارند. گویا موفقیت را فقط در کمیت جستجو می‌کنند و به نظر می‌رسد با این دیدگاه و تفکر است که هر روز یک شکست جدیدی برای فوتبال اردبیل به ارمغان می آورند.

وی ادامه داد: به یک مورد دیگر نیز اشاره بکنم و بماند تا سر فرصت بیشتر که با هم حرف بزنیم. چرا مسابقات فوتبال بزرگسالان شروع نمی‌شود؟ همان رقابت‌‌هایی که آقایان نام لیگ برتر بر آن نهاده‌اند. انشااله که نگویند کرونا دلیل بر عدم شروع این رقابت هاست چرا که اولا حضرات در فضای بسته، مسابقات فوتسال را آغاز کردند، حالا به کیفیت، تعداد تیم‌‌ها و نحوه برگزاری و ورودیه‌‌های دریافتی فعلا حرفی نمی‌زنیم، ثانیا مسابقات فوتبال کشوری در اردبیل برگزار شده است پس به چه دلیلی هیئت فوتبال استان این مسابقات را آغاز نکرده است. حالا فردا که مهلت معرفی تیم‌‌ها برای لیگ سه و حذفی فرا می‌رسد می‌خواهند چه کار بکنند؟ آیا باز هم به فکر توجه به دوستان و اقربا و یا باج دادن به این و آن خواهند بود و نام قهرمان استان را زیبنده تیم های دوست و پشتیبان خواهند کرد؟

گفتم: فضول باشی عزیز، حرف از این کار‌ها گذشته است. خودت را خسته نکن. در این استان گویا مسئولین در ارتباط با شنیدن مسائل فوتبال پنبه در گوش فرو برده‌اند. فعلا آقایان کار‌های واجب‌تری از توجه به فوتبال دارند. زیاد حرص نخور، قند خونت بالا می‌رود و فشار خونت نیز مویرگ پاره می‌کند. برو استراحت کن. در استان ما فوتبال کیلویی چند؟ یاحق.

 




تکرار مکررات؛ راه اندازی آکادمی فوتبال در اردبیل

رئیس هیئت فوتبال استان در جلسه اعضای هیئت و رؤسای هیئت های شهرستانی بار دیگر از راه اندازی آکادمی فوتبال در استان خبر داده است.

این خبر روی خروجی خبرگزاری مهر قرار گرفته و برای چندمین بار در سال های اخیر وعده ایجاد آکادمی فوتبال و این بار علاوه بر مرکز استان در شهرستان ها نیز داده شده است.

وعده آخر سال هیئت فوتبال استان یک ویژگی بارز دیگری هم داشت و آن نقش تیمی از کشور آلمان در روند آکادمی سازی در اردبیل می باشد.

راه اندازی آکادمی فوتبال در اردبیل یک مورد تکراری است که کم کم به یک بحث آزار دهنده و سرگرم کننده تبدیل می شود. اشاره به بخشی از وعده های راه اندازی آکادمی فوتبال در سال های اخیر می تواند تأیید کننده ادعای تکرار مکررات باشد.

*نهم آذر ماه 96(تابناک): درخواست راه اندازی آکادمی فوتبال در اردبیل به فدراسیون فوتبال ارائه شده بود که با بازدیدی که نماینده فدراسیون فوتبال از زیرساخت های فوتبال اردبیل داشت قرار بر این شد تا هر چه زودتر در مرکز اردبیل آکادمی فوتبال راه اندازی شود.

30 اردیبهشت 97(تسنیم): با حمایت اداره کل ورزش و جوانان و دستگاه های مربوطه آکادمی هیئت فوتبال راه اندازی می شود تا بتوانیم با راه اندازی این آکادمی نقش اساسی در رشد و توسعه فوتبال داشته باشیم.

12 تیر 97(جماران): درخواست راه اندازی آکادمی فوتبال اردبیل به فدراسیون فوتبال ارائه شده بود که پس از بازدید نماینده فدراسیون از زیر ساخت های ورزش استان با آن موافقت شد و تا دو هفته آینده این آکادمی راه اندازی می شود.

آکادمی فوتبال مرکز مجهزی خواهد بود و در آنجا تمامی فعالیت های فنی، روحی و روانی و آمادگی جسمانی ورزشکاران فوتبالیست رصد خواهد شد.

15 تیر 98(موج): راه اندازی آکادمی فوتبال یکی از آرزوهای دیرین استان های کم برخوردار کشور بوده و اردبیل فاصله چندانی تا تحقق این مهم ندارد.

6 مرداد ماه 98(باشگاه خبرنگاران جوان): یکی از برنامه های اولویت دار هیئت فوتبال استان در سال جاری ایجاد آکادمی فوتبال استان است. این مجموعه برای تربیت و برگزاری اردوهای تیم های پایه استفاده خواهد شد.

23 شهریور 99(ایسنا): تلاش می کنیم تا با همکاری کشور جمهوری آذربایجان آکادمی بین المللی فوتبال را در استان اردبیل راه اندازی کنیم.

نکته جالب توجه در این مورد آن است که در شهریور ماه 99 از کشور جمهوری آذربایجان برای مشارکت در آکادمی فوتبال اردبیل نام برده می شود و با گذشت کمتر از شش ماه نام کشور المان و یک تیم از آن منطقه مطرح می شود. در تیر ماه 97 راه اندازی آکادمی تا دو هفته دیگر اطلاع رسانی می شود و در اسفند 99 همچنان با طرح نام یک کشور افکار عمومی را به سردرگمی مجبور می کنند.

به نظر می رسد بحث آکادمی فوتبال در مواقعی که گزارشی برای ارائه نباشد و یا برای فراموشی عدم موفقیت ها و شکست های فوتبال، پرچم ایجاد و راه‌اندازی آکادمی فوتبال برافراشته می شود. آیا مطرح شدن چند باره موردی که حتی کوچکترین قدم در ارتباط با مححق شدن آن برداشته نشده تا چه مدتی می تواند نقش پوششی بازی بکند.

به جا خواهد بود که رئیس هیئت فوتبال استان شرایط لازم برای راه اندازی آکادمی فوتبال را بر اساس آیین نامه موجود اطلاع رسانی بکند. این که بر اساس کدام امکانات، زیر ساخت ها و توانایی ها مدعی واگذاری آکادمی ها به شهرستان ها و یا مدیریت آن‌ها می شود.

خلاصه حرفی است که زده می شود و ما همه شنونده می شویم تا هر طور که بخواهند، وعده ها بدهند. آکادمی فوتبالی که باید در تیر ماه 97 راه اندازی می شد حالا به دنبال تیم های ایرانی و یا خارجی هستیم تا با راه اندازی شعبه ای از آن‌ها در حرف، فشار موجود از وعده های متعدد را کاهش بدهیم.
ایجاد آکادمی شرایط خاص خود را دارد. بازی کردن با کلمات نمی تواند اصل مطلب و اهمیت آکادمی و وسواس و دقت نظر مسئولین آکادمی کشور را تحت تأثیر قرار بدهد. در سایه همت همه مسئولین باید بپذیریم که استان اردبیل در حال حاضر از زیرساخت های لازم برای راه اندازی یک اکادمی فوتبال برخوردار نیست. ایجاد آکادمی با حرف و وعده محقق نمی شود. همت والا، حمایت تمام قد و امکاناتی کامل و بر اساس آیین نامه نیاز دارد.
برای اطلاع علاقه‌مندان شرایط و امکانات مورد نیاز برای تأسیس آکادمی که در ماده 12 آیین نامه آکادمی فوتبال باشگاه‌های کشور آمده است اعلام می شود

1-دارای حداقل یک زمین فوتبال استاندارد(چمن طبیعی)

2-دارای حداقل یک زمین استاندارد(چمن مصنوعی)

3-دارای حداقل یک سالن سرپوشیده استاندارد(با کفپوش مناسب)

4-داشتن حداقل یک کلاس آموزشی مجهز به میز و صندلی و تلویزیون و ویدئو پرژکتور و ویدئو و تخته وایت بورد

5-دارای فضا و مکان مناسب اداری

6-دارای وسایل ارتباطی مناسب همچون خط تلفن، کامپیوتر، دستگاه فاکس، دستگاه کپی، پرینتر و اسکنر

7- قابلیت دسترسی به اینترنت

8-اختصاص یک اتاق جهت ارائه اطلاعات علمی(کتاب، CD،E BOOk;) برای مراجعه کنندگان که دارای حداقل یک عدد کامپیوتر با قابلیت رایتCD،DVD و دسترسی به اینترنت می باشد.

9-در اختیار داشتن حداقل یک انبار

10-دارای حداقل دو رختکن با ابعاد مناسب (دارای 50 عدد کمد، 10 عدد دوش، دستشویی و روشویی)

11-در اختیار داشتن یک اتاق معاینه پزشکی مجهز به تخت معاینه، میز، صندلی و جعبه کمک های اولیه

12-دارای سالن آمادگی جسمانی مجهز به امکاناتTraininl وTesting

13-خوابگاه با قابلیت پذیرایی از 50 نفر با امکانات مناسب

14-سالن غذاخوری با قابلیت پذیرایی از 50 نفر با امکانات مناسب

به هر حال در سال های اخیر برای جامعه فوتبال اردبیل قول و وعده راه اندازی آکادمی فوتبال و حتی بین‌المللی اش داده شده و الان چرخش 360 درجه ای و اعلام تلاش برای اخذ نمایندگی اکادمی سایر مناطق خود سؤال دیگری را مطرح می کند که جای بحث زیادی دارد و امید است در جای خودش به این مسئله نیز پرداخته شود.

 

 

 




تجلیل از رؤسا؛ قهرمانان در نوبت

تجلیل از رؤسای هیئت‌‌های ورزشی استان و نواب رئیس در غیاب دبیران هیئت‌‌ها و مدال آوران و قهرمانان ورزشی تا حدودی حاشیه ساز شد.

دستپاچگی برخی از رؤسای هیئت‌‌ها و علاقه آن‌‌ها برای بیشتر دیده شدن و انتشار صحنه اخذ لوح از مدیر کل در فضای مجازی آن‌هم به طور گسترده بر این حاشیه‌‌ها بیشتر دامن زد.

قهرمانان و افتخار آفرینان ورزش بر اساس قولی که مدیر کل در مراسم افتتاح سالن دوومیدانی داده بود باید تا پایان سال 99 تجلیل می‌شدند. چرا این کار انجام نپذیرفت و رؤسای هیئت‌‌ها و نواب رئیس بر آن‌‌ها ترجح داده شدند.

رؤسای هیئت‌‌ها بقاء و حیات‌شان بستگی به افتخارآفرینی‌‌های قهرمانان دارد. تجلیل ورزشکاران حتما در اولویت باید باشد و حتی انتظار می‌رفت که رؤسای هیئت‌‌ها خود درخواست برپایی مراسم برای قهرمانان را می‌کردند.

توقع از مدیری که ورزشکار بوده بیش از این‌‌ها می‌باشد. او باید قبل از همه مدافع ورزشکاران و زجرکشیده‌‌های ورزش باشد. اگر ستاد کرونا اجازه برپایی مراسم با تعداد محدودی را داده بود تجلیل از قهرمانان می‌توانست بهترین و شیرین‌ترین گزینه باشد.

تصویر‌هایی از اهدای لوح تقدیر به همه رؤسای هیئت‌‌های ورزشی و احیانا قدردانی از زحمات آن‌‌ها با یک هدیه کوچک کار مناسبی است ولی اهمیت دادن به اولویت‌‌ها و عمل کردن به قول و وعده داده شده، می‌تواند مقبول‌تر و زیباتر باشد.

شیخ محمد شبستری در گلشن راز بیت زیبایی دارد:

جهان چون زلف و خط و خال و ابروست

که هر چیزی به جای خویش نیکوست

مهم‌ترین هنر، پیدا کردن جای درست هر چیزی می‌باشد و مطمئنا در صحنه ورزش اولویت با قهرمانان و افتخارآفرینان است و‌ای کاش برپائی مراسم تجلیل با تعداد مورد تأکید ستاد کرونا را به قهرمانان اختصاص می‌دادیم. فرصت برای تجلیل از رؤسای هیئت‌‌ها زیاد خواهد بود.

البته این را نیز باید اضافه کرد که دبیران هیئت‌‌های استانی از رفتار مسئولین مراسم تجلیل دلخور بودند. آن‌‌ها معتقدند که هر سال بخشی از این مراسم به دبیران اختصاص می‌یافت که امسال آن‌‌ها نیز از این کار بی‌بهره شدند.

 

 




موفقیت والیبال ارشق؛ مرغ همسایه غاز است

درود بر غیرت، همت، اراده و توانایی جمعی جوان با کارایی مثال زدنی که فعل خواستن را به خوبی صرف کردند، همه مشکلات را به جان خریدند، با حریفان والیبالی و غیر والیبالی جنگیدند، اجازه نفوذ امواج بی‌توجهی‌‌ها

.در عزم راسخ‌شان را ندادند، با برخورد‌های سرد و غیر منطقی دلسرد نشدند و در نهایت به آنچه که می‌خواستند، رسیدند و با قهرمانی در گروه ب، قدرتمندانه به لیگ دسته یک صعود کردند و کاری کردند کارستان.

بعد از قهرمانی و کسب افتخار، برای‌این تیم مشتری زیادی پیدا می‌شود. خیلی‌‌ها تلاش خواهند کرد که به نحوی از این موفقیت برای خود سهمی در نظر بگیرند و با حرکت‌‌های پوپولیستی، خود را والیبالی و مؤثر قلمداد نمایند. تصاحب حاصل زحمات دیگران رسمی بد و وصله ناجوری برای ورزش و خصلت مردانگی آن به شمار می‌رود. اما بار اصلی این تیم را خود بازیکنان، مربیان و دست اندرکاران آن بر دوش کشیدند، با حداقل‌‌ها ساختند و خود را تافته جدا بافته ندانستند و در نهایت نتیجه همه اقدامات مناسب‌شان را با صعود گرفتند و درس خوبی به شهرت بازان قهار دادند.

فارغ از هر حاشیه و تفسیری تیم والیبال شهدای ارشق مظلوم‌ترین تیم حاضر در این رقابت‌‌ها بود. تیمی که به دلیل عدم پرداخت ورودیه، باخت فنی خورد، تیمی که در هر بازی با استرس و ترس از ممانعت از ادامه بازی‌‌ها به میدان آمد و تیمی که وعده‌‌ها شنید و با عدم تحقق آن‌‌ها مواجه شد. کمتر تیمی می‌تواند با مجموعه‌ای از مشکلات کنار بیاید و با موفقیت گام به گام جلو برود. اما تیم ارشق غیر ممکن‌‌ها را به ممکن‌‌ها تبدیل کرد و در تاریخ والیبال اردبیل نامی نیک به یادگار گذاشت.

وقتی این تیم با مشکلات دست و پنجه می‌کرد و ناجوانمردانه به خاطر عدم پرداخت ورودیه با نامهربانی‌‌ها مواجه گردید. کمتر کسی حال سرپرست و دست اندرکاران آن را جویا می‌شد. حتی رسانه‌‌ها که با سکوت خبری بر درد و آلام آن‌‌ها می‌افزود. دلیل بر این ادعا بررسی انعکاس اخبار مربوط به تیم عقاب ملل و تیم ارشق است که می‌تواند پرده از روی بی‌توجهی رسانه‌ای به این تیم بر دارد.

امیدواریم دست اندرکاران و سرپرست تیم فرصت آن را پیدا بکنند تا سرنوشت تیم از آغاز تا پایان رقابت‌‌ها را جهت اطلاع افکار عمومی در اختیار رسانه‌‌ها قرار بدهند. به نوبه خود آماده‌ایم تا آنجا که در توان داریم برای بازتاب نظرات اعضا و دست اندرکاران تیم در خدمت آن‌ها باشیم تا شاید بتوانیم گوشه‌ای از عدم توجه به انتشار به موقع اخبار تیم را جبران نماییم.

به هر حال تیم شهدای ارشق با موفقیت خود نشان دادند که در صورت عشق به کار می‌توان کار‌های زیادی را انجام داد و با تکیه بر نیرو‌های داخلی برای فردای والیبال منطقه آینده‌ای روشن ترسیم کرد، اما چه باید کرد که از قدیم گفته‌اند مرغ همسایه غاز است.

و در نهایت شنیده می‌شود که برای ورودیه این تیم با نامه اداره کل مهلتی قائل شده‌اند و گویا همچنان در مقابل نام قهرمان رقابت‌‌ها کلمه بدهکار نقش بسته است. به راستی که حمایت از این تیم می‌تواند در آینده والیبال استان تأثیر‌گذار باشد.

 




فضول باشی؛ مینی فوتبال و رقابت‌های باشگاهی

فضول باشی این یار شفیق، دوست صدیق و علاقه‌مند به ورزش عهد عتیق گفت: ورزش استان اردبیل عجب داستانی دارد. هر کس برای خودش در حوزه مسئولیتش، دولتی تشکیل داده و اعلام خودمختاری نموده است. خود می‌برند و می‌دوزند، کافی است که در هر مناسبتی در آغوش رئیس قرار بگیرند، احساس آرامش بکنند و مجوز رفتار به هر سبک و طریقی را اخذ نمایند.

نظارت هم که قربانش بروم، گویا در ورزش گم شده بزرگی است. هنوز یادمان نرفته است، مدت‌ها از شفاف‌سازی و به خصوص شفاف‌سازی مالی و معرفی متخلفین احتمالی گفتند و وعده‌ها دادند ولی تا حال گزارشی که نشان از عمل به این وعده هاست، ارائه نشده است، فقط حرف بزنند و لازم شد با اتهام زنی نسبت به ساکت کردن برخی‌ها اقدام کنند.

تا به یکی بگویی بالای چشمت ابروست، بگویند باج خواهی کردند. خودشان شب و روز در حال باج دادن و رتق و فتق امور به دلخواه هستند اما به کسانی که حاضر به قبول اوامرشان نیستند خط و نشان می‌کشند.

گفتم باز چیه که آب چند حوض را با هم قاطی کرده و از هر دری سخن می‌گویی. مقدمه کافی است برو بر سر اصل مطلب و از خودمختاری‌ها و خودمحوری‌ها و تنگ نظری‌ها بگو.

فضول باشی سری تکان داد و گفت: زیاد نمی‌خواهم وقت شما را بگیرم. دو کلمه حرف می‌زنم و خلاص. کمیته مینی فوتبال هیئت ورزش‌های همگانی در راستای وظایف قانونی و تعریف شده‌اش می‌خواهد مسابقات رده‌های مختلف سنی را برگزار بکند، بلافاصله هیئت فوتبال اطلاعیه داده مدارس فوتبال را از شرکت در آن رقابت‌ها منع و مورد تهدید قرار می‌دهد. خوب این حرکت و این موضعگیری چه مفهومی جز دخالت در امور یک فدراسیون و یک هیئت دارد؟ حالا کسی نیست به این حضرات بگوید که دلاور مردان، شما که حال لازم برای برگزاری مسابقات ندارید و سال به پایان رسیده و خبری از رقابت های فوتبال نیست به چه علتی در مقابل آنهایی که می‌خواهند کار بکنند سنگ اندازی می‌کنید؟

در ادامه می‌گوید: حالا اداره کل ورزش و جوانان هم با آن طول و عرض و تشکیلات و جلال و جبروت در این رابطه چه کاری انجام داده و چگونه از حق و حقوق یکی از هیئت‌های پر کار و پر تلاش دفاع کرده و با اقدام به موقع وظایف هر کدام از طرفین درگیر این قضیه را یادآوری و تفهیم کرده است؟

به او گفتم: چه می‌گویی، از هیئت فوتبال حرف می‌زنی که تافته جدا بافته است! اساسنامه و عمل به آن که در خیلی موارد قربانش بروم. خلاصه مستقل‌اند و زیاد پاپیچ شدن می‌تواند حتی تعلیق فوتبال مملکت را به دنبال داشته باشد.

حرفم را قطع کرد و گفت: نظر تو هم درسته، فعلا تا عده‌ای بر سر کار هستند چاره‌ای جز پناه بردن به آغوش دیگران و اصرار بر کارهای غیر قانونی ندارند. ولی برادر، اداره کل باید قدم پیش بگذارد و از حق طبیعی هیئت ورزش‌های همگانی دفاع کرده و کمیته مینی فوتبال آن را که در رأسش یکی از افتخارات فوتبال اردبیل قرار گرفته حمایت کند. ترسم از این است که هم آغوش شدن با رؤسا توسط خیلی‌ها اثرات زیادی به دنبال داشته باشد مثلا برگزاری هرگونه فعالیت فوتبالی 7 نفره و 5 نفره در سطح کشور را ممنوع بکنند. راستی فوتبال ناشنوایان چطور؟ چرا اجازه می‌دهند که فعالیت آن زیر نظر هیئت ناشنوایان انجام بگیرد؟ وقتی مسابقات فوتبال غوغا می‌کند چه نیازی به مینی فوتبال وجود دارد؟ آنها یاغی هستند و بیشتر از کوپن خود در مورد فوتبال صحبت می‌کنند و باید درب کمیته‌اش تخته شود تا جسارتی به ساحت پرکار و پرتلاش هیئت فوتبال نگردد.

 




قادر تیموری؛  بازیکنی مؤثر ومدیر ورزشی موفق

قادر تیموری نامی آشنا و دوست داشتنی برای فوتبالدوستان اردبیلی است. کسی که پله های پیشرفت در فوتبال را یکی پس از دیگری پشت سرگذاشته و به مربیگری تیم ملی ناشنوایان رسیده است.

تعصب تیموری به فوتبال زادگاهش اردبیل در نوع خود بی نظیر است. در مقابل هر حرکتی که به ضرر فوتبال اردبیل باشد، ایستادگی می کند، نظر خودش را به صراحت می گوید و تاکنون برای پشت پا زدن به عقاید و تفکرات خود باکسی معامله نکرده است.

دفاع از حقانیت فوتبال اردبیل و موضعگیری بر اساس واقعیت ها و حق و حقیقت برای یک پیشکسوت فوتبال عملی بسیار ستودنی به شمارمی رود. تیموری روی تعصب به فوتبال منطقه و عشق به توسعه و پیشرفت آن، در هرفرصتی لزوم توجه بیشتر به این رشته را یادآور می شود و دلایل عقب ماندگی و راه های چیره شدن بر آن را بیان می کند.

رک گوئی و صریح الهجه بودن یکی از ویژگی های قادر تیموری است. کسی که به صفت نیکوی رک گویی آراسته باشد کمتر به فکر تخریب دیگران، زیرآب زنی و هرهری مسلکی روی می آورد. افراد رک گو نمی توانند نان به نرخ روز و فرصت طلب باشند و بنابراین رفاقت و دوستی با چنین افراد همیشه با استمرار و دوام همراه می شود.

قادر تیموری از آن دسته فوتبالیست هایی است که با برخورداری از صفات نیکو و تواضع در کنار توانایی های بالای فنی سال ها در میادین مختلف برای ورزش و فوتبال اردبیل آبروداری کرده و سفیر خوبی برای فوتبال و مردم خونگرم و ورزش دوست منطقه بوده است.

تیموری در زمان سکونت درتهران برای فوتبالی های اردبیل پشتوانه ای محکم به شمار می رفت .

قادر تیموری وتیموری ها از سرمایه های فوتبال اردبیل به شمار می روند. بهره بردن از تجربه ها و توانایی ها و داشته های این قبیل افراد می تواند در گشودن گره های موجود فوتبال منطقه مؤثر واقع شود.

افرادی که سابقه بازی درتیم های بزرگ و مربیگری تیم های ملی فوتبال در سطوح مختلف را دارند آیا توانایی کمک به فوتبال اردبیل را نمی توانند داشته باشند? این قبیل افرادِ کارنامه دار وقتی مورد بی توجهی قرار بگیرند دردآورد می شود. اندکی گذشت همراه با صداقت و محبت راستین می تواند همه سرمایه های فوتبال اردبیل را در زیر یک سقف جمع بکند.

این بار فوتبالیست نامی منطقه یعنی قادر تیموری میهمان صفحه مصاحبه باپیشکسوتان پایگاه خبری ناظر ورزش است. او متولد سال 1352 در شهر اردبیل می باشد. از دوران ابتدایی تا پایان مقطع متوسطه درمدارس شهید واحدی، پورسینا و هنرستان 17شهریور تحصیل کرده است. او به خاطر اینکه پسردائی‌اش یکی از فوتبالیست های دوست داشتنی اردبیل بود به فوتبال علاقمندشد. “ایرج صفری مقدم” او را با فوتبال آشنا کرد. قادر از همان دوران نوجوانی مسیر منزل تا ورزشگاه تختی اردبیل را به خوبی می شناخت و محبت این محیط صمیمی را در دل خود جای داه بود.

“ستاره” اولین تیمی بود که به طور رسمی عضویت در آن را پذیرفت و پیراهن آن را برتن کرد. او در سال 84 در 32 سالگی بعداز صعود ذوب آهن اردبیل به لیگ دسته دوم از فوتبال خداحافظی نمود.

اصغر فرخی و بهبود لوله کرانی اولین مربیان مردی بودندکه با گذشت زمان هم در صحنه ورزش و هم در زمینه مدیریت به موفقیت های قابل توجهی دست یافت.

نگاهی کوتاه به سابقه اجرائی و مربیگری قادر تیموری دور از لطف نمی تواند باشد.

سابقه مدیریت:

*مسئول ورزش باشگاه فرهنگی ورزشی بانک سپه ایران (تهران) بمدت 5 سال

*عضو کمیته ورزشی شبکه بانکی کشور به مدت 5 سال

*مدیر مدارس فوتبال باشگاه بانک سپه تهران

*مدیر فنی مدارس فوتبال باشگاه آراباکس تهران

سابقه مربیگری:

*سرمربی تیم های پایه  باشگاهی در شرق تهران

*مربی بدنساز و مربی و دستیار اول تیم ملی فوتبال ناشنوایان در فواصل زمانی 2014 تا 2020

مقام های مهم کسب شده در مسابقات آسیایی و المپیک:

*قهرمان مسابقات آسیا و اقیانوسیه 2003 (کوالامپور) مالزی- نایب قهرمان بازیهای المپیک ناشنوایان 2005 ملبورن استرالیا (دوران بازی)

*قهرمان بازیهای آسیا و اقیانوسیه 2014 کیش( ایران) مربی بدنساز

*قهرمان بازیهای آسیایی 2015 چین تایپه(تایوان) ، دستیار اول

*مسابقات المپیک ناشنوایان ۲۰۱۵ ترکیه (سامسون)، مربی

مدارک مربیگری:

*مدرک A آسیا از کنفدراسیون فوتبال آسیا (تهران سال 1390 مدرس استاد محصص و آقای عربی)

*مدرک مربیگری عالی بدنسازی از آکادمی ملی المپیک و پاراالمپیک

*مدرس رسمی فدراسیون فوتبال ایران(D آسیا) و مدارس فوتبال (حضور در کلاس های مدرس آلمانی(

کارنامه ای درخشان برای مردی که متواضعانه درخدمت فوتبال کشور و اردبیل قرار گرفته و تا آنجاکه درتوان داشته برای سربلندی آن کوشش کرده است.

تیموری و تیم های فوتبال

او در تیم های منتخب آموزشگاهی، جوانان و امید اردبیل، ستاره، جهاد کشاورزی، شهرداری و ذوب آهن اردبیل ، ماشین سازی تبریز و تیم ملی فوتبال ناشنوایان عضویت داشته است.

فوتبال دهه 50و60

“از فوتبال دهه 50 اردبیل چیزی به خاطرندارم ولی در ارتباط با فوتبال اواخر دهه 60 تا آنجا که به یاد دارم تیم های قدرتمندی همچون پاس، بابک، استقلال و… در اردبیل فعالیت داشتندکه حاصل رقابت پرشور باشگاهی، قهرمانی فوتبال اردبیل در رقابت های جام فلق در سال 66 می باشد.”

“در آن سال ها از خود گذشتگی و ایثار حرف اول را در فوتبال می زد و اعضای یک تیم تا آن جا که می توانستند فوتبال را یاری می کردند ولی امروز یک باشگاه فوتبال از نظر سخت افزاری و نرم افزاری باید مجهز باشد. فوتبال امروز تفاوت زیادی نسبت به گذشته دارد. فوتبال امروز برمبنای علم به روز فوتبال و پشتوانه قوی مالی توأم با مدیران توانمند و قوی را می طلبد”.

زمین خاکی ورزشگاه تختی

“زمین خاکی ورزشگاه تختی میعادگاه فوتبالی های اردبیل بود. آن زمین برای فوتبالیست های اردبیل دریایی از خاطرات خوش و فراموش نشدنی بود”.

“بازی کردن در زمین های خاکی واقعا سخت و طاقت فرسا بود ولی در آن زمین ها فوتبالیست های اردبیل حداقل 8 پاس رد و بدل می کردند. بدون شک اگر تیم های آن ایام و بازیکنان مستعد آن ها از زمین چمن مناسبی بهره می بردند حتما می توانستند بازی های زیباتر و چشمگیرتر به نمایش بگذارند”.

جام فلق

“جام فلق دوران اوج فوتبال اردبیل در دهه 60 بود. باگذشت زمان هنوز هم نتایج درخشان و بازیکنان تکرار نشدنی آن سال ها نقل محافل فوتبالی است. در 14 سالگی قهرمانی فوتبال اردبیل در جام فلق را مشاهده کرده ام. سال های خوبی که تکرار آن برای فوتبال اردبیل بعید به نظر می رسد”.

او برگزاری منظم مسابقات، زمین های متعدد خاکی فوتبال در نقاط مختلف شهر، وجود بازیکنان باتوانایی های بالا و مربیان دلسوز در کنار مدیریت توانمند را از عوامل موفقیت فوتبال دهه 60 می داند.

تیموری بسته شدن پرونده زمین های خاکی را عاملی مهم در افت فاحش فوتبال منطقه می داند و معتقد است زمانی که زمین های خاکی فوتبال به احداث ادارات و دانشگاه ها اختصاص یافت سند عقب ماندگی فوتبال اردبیل امضاء شد. اقدامی که نتایج آن بعداز گذشت یک و دو دهه کاملا تأثیر خود را نشان داده است.

جام عقاب

“جام عقاب جام شگفتی ها بود. مسابقاتی منظم و باکیفیت. روح مؤسس جام، بزرگمرد فوتبال اردبیل مرحوم هوشنگ چمن آرا شاد باشد، یک نفر بود در قالب یک تیم و یک هیأت فوتبال، به جرئت می توان گفت که کیفیت مسابقات جام عقاب بالاتر از مسابقات باشگاهی بود. این جام باتوجه به زمان برگزاری اش برای کسب آمادگی جهت حضور در رقابت های شهرستان بالاترین کمک‌ها را می کرد”.

تماشاگران دهه 50 و 60

“تماشاگران یار دوازدهم فوتبال اردبیل در دهه ۵۰ و ۶۰ بودند وقتی ما بازیکنان، عاشق دیدن بازی مرحوم مقصود بایرامی و مرحوم ناصر عروجی و سایر بازیکنان توانمند اردبیل بودیم مشخص است که تماشاگران هم با شور و شوق در کنار تیم های دوست داشتنی آن زمان بودند. این سرمایه عظیم را به راحتی از دست دادیم که آشتی دادن آنها با فوتبال عملا کاری سخت و غیر ممکن خواهد بود”.

صداقت در فوتبال

“از کلمه صداقت در فوتبال فقط یک واژه مانده و عملا چیزی باقی نمانده… اگر صداقتی هم بوده در قدیم بوده و امروز شاهد انواع عهد شکنی و چاپلوسی ها در این فوتبال نداشته مان هستیم”.

حبیب نجفلو

“از حبیب نجفلو به عنوان معمار فوتبال اردبیل یاد می کنند.مردی که نخستین مسابقات باشگاهی را در اردبیل پایه گذاری کرد. همیشه از او به نیکی یاد می شود”.

اژدر عمی

“نماد تماشاگران فوتبال اردبیل بود. آن مرحم زحمات زیادی برای فوتبال در نقش یک حامی و رهبر تماشاگران کشیده بود. روحش شاد و یادش گرامی باد”.

عارف بزرگان

“یکی از عاشقان صادق فوتبال بود. او همیشه در کنار تیم ها و در هیأت فوتبال یار و یاور فوتبالیست ها محسوب می شد”.

حرف پایانی

“برای موفقیت در هر چیزی نیاز به برنامه ریزی مدون است و  با انواع برنامه ریزی کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت با کمک صاحب نظران در عرصه ورزش و بخصوص در فوتبال می توانیم گام های بلندی برای شکوفایی و تولد دوباره فوتبال برداریم”.

“باید از وجود پیشکسوتان فوتبال کمک بگیریم. آنها وارثان اصلی فوتبال هستند، وارثانی که سردی و گرمی روزگار را در زمین های فوتبال کشیده اند و الان حلقه گمشده فوتبال محسوب می شوند. اینها بودند که زمانی از جیب خودشان بخاطر عشق شان برای فوتبال هزینه می کردند”.

“فوتبال ارث پدری نیست که امروز بخواهیم یک تنه جلو بریم و پنبه تو گوش خودمان فرو ببریم و انتقاد پذیر نباشیم. مدام  با آمار و ارقام گمراه کننده بگوییم که ما خوب هستیم، ما بهترین هستیم. انواع مصاحبه ها را بکنیم و ادعای زدن آکادمی فوتبال داشته باشیم. این ادعا در حالی انجام می گیرد که در ایران، سپاهان اصفهان و فولاد خوزستان و کیای تهران آکادمی دارند و تبریز با آن عظمت قادر به راه اندازی آن نیست”.

“اگر منتقدان را به چشم دشمن ببینیم به روزی می افتیم که  داشتن یک تیم در لیگ ۳ هم برایمان آرزو می شود که امروزه با این وضع مواجه هستیم”.

“از تمام مربیانم که الفبای فوتبال و اخلاق مداری  را به من یاد دادند تشکر و قدردانی می کنم.امیدوارم فوتبال به دست صاحبان اصلی اش سپرده شود”.




مرحوم هوشنگ چمن آرا؛ خدمتگزاری بی‌ادعا و عاشقی بی‌ریا

در بیست و سومین روز بهمن ماه سال1392   چهره ماندگار، دوست داشتنی و زحمتکش فوتبال اردبیل آسمانی شد.

مرحوم هوشنگ چمن آرا خدمتگزاری به یادماندنی و عاشقی به معنی کامل کلمه بود. زحماتی که آن مرحوم برای فوتبال اردبیل کشیده است در تاریخ ورزش منطقه ماندنی و فراموش نشدنی است.

در سایه وجود چهره‌‌هایی چون هوشنگ چمن آرا بود که فوتبال اردبیل در دهه‌‌های 50 و 60 در منطقه و کشور آقایی می‌کرد و روز‌ها و هفته‌‌ها و ماه‌‌های خاطره‌انگیزی برای علاقه‌مندان رقم می‌زد.

در روزگاری که فوتبال مجموعه‌ای از بهترین‌‌ها و عاشق‌‌ها را در آغوش گرفته بود او عاشق‌ترین بود. هوشنگ دلبسته فوتبال بود و تا آخرین نفس رابطه‌اش را با آن قطع نکرد و با فوتبال زندگی نمود.

چهره‌‌هایی چون مرحوم هوشنگ چمن آرا برای فوتبال تلاش کردند، شب و روز دویدند و بدون کوچکترین ادعا و کوبیدن بر طبل غرور و خودمحوری برای سربلندی پرطرفدارترین ورزش منطقه عرق ریختند و آنچه در توان داشتند در طبق اخلاص نهاده و نامی نیک از خود به یادگار گذاشتند.

همه کسانی که فوتبال دهه‌‌های 50 و 60 اردبیل را درک کرده‌اند هوشنگ چمن آرا را به عنوان یکی از مؤثرترین و تأثیرگذارترین چهره فوتبال منطقه می‌شناسند. او با بنیان گذاشتن رقابت‌‌هایی تحت عنوان جام عقاب و تشکیل تیمی به نام عقاب برای فوتبال خدمتی بزرگ کرده است.

برخی‌‌ها به دلایل مختلف خدمت به فوتبال را بازی کردن در سطح باشگاهی و به تن کردن پیراهن‌‌های مختلف و قرار گرفتن در مقابل چهره‌‌های نامی خلاصه می‌کنند در حالی که برای یک جوان جویای نام و برای منطقه‌ای محروم، فراهم کردن امکان دیده شدن، برگزاری مسابقات، ایجاد فضای فوتبالی و آماده کردن زمینه برای فعالیت بیشتر تیم‌‌ها می‌توانند از با اهمیت‌ترین و قابل توجه‌ترین خدمات به شمار آید و مرحوم هوشنگ چمن آرا در این‌بخش ‌ها سرآمد و بهترین بود.

خدمت بی‌منت که شعار بسیاری در سال‌‌های اخیر بوده است توسط مرحوم هوشنگ چمن آرا در عمل به نمایش درآمده است. برای مردی که یادش در هر محفل و مجلسی ورزشی با ذکر خیر و قرائت فاتحه همراه می‌باشد همین بس که یادگاری به بلندی بلندترین قله‌‌ها چون نامی نیکو، خاطره‌ای خوش و خدمتی ستودنی باقی گذاشته است.

جام عقاب برای فوتبال دهه‌‌های 50 و 60 اردبیل معتبرترین رقابت و با اهمیت‌ترین دیدار‌ها بود. استقبال تیم‌‌ها برای حضور در این جام به حدی بود که گاهی برای محدود کردن تیم‌‌ها اقدام می‌شد. تلاش دست اندرکاران همه تیم‌‌های سطوح مختلف باشگاهی برای حضور در جام عقاب نشانی از اهمیت و سطح بالای رقابت‌‌های آن بود.

مرحوم چمن آرا در طول برگزاری جام عقاب به دست اندرکاران فوتبال اردبیل درس مدیریت داده و راه‌‌های موفقیت در برگزاری یک دوره مسابقه را به طور عملی نشان می‌داد. او در اداره امور فوتبال و در غلبه بر حاشیه‌‌ها یکی از بهترین‌‌ها بود.

جایگاه جام عقاب در بین فوتبالی‌‌های منطقه به حدی بود که تماشاگران، تماشای مسابقات آن را به دید و بازدید‌ها و یا مسافرت‌‌های تعطیلات نوروزی ترجیح می‌دادند و در آستانه سال نو برای آغاز جام لحظه شماری می‌کردند.

جام عقاب برای تیم‌‌های اردبیلی مناسب ترین میدان برای محک زدن آمادگی‌‌ها، شناخت نفرات و تمرین تاکتیک‌‌ها برای حضور قدرتمندانه در رقابت‌‌های باشگاهی بود.

کمتر کسی می‌تواند عظمت و تأثیر جام عقاب و نقش مهم مرحوم هوشنگ چمن آرا در فوتبال اردبیل را انکار بکند. احیانا اگر با چنین تفکراتی مواجه شدید باید بدانید که صاحب آن فکر اسیر دام غرور، منّیت و خودمحوری است چرا که جام عقاب و اقدامات مرحوم چمن آرا چون ستاره‌ای درخشان در آسمان ورزش و فوتبال اردبیل بوده و تا فوتبال است و اردبیل پابرجاست این درخشش ادامه دار خواهد بود.

یاد و خاطره مرحوم هوشنگ چمن آرا را گرامی داشته از خداوند بزرگ برای آن خدمتگزار بی‌بدیل علّو درجات آرزو می‌نمائیم.