1

پنج پهنه معدنی در استان اردبیل مطالعه می‌شود

رئیس سازمان صنعت ، معدن و تجارت استان اردبیل با اشاره به تلاش برای استفاده بهینه از ظرفیت‌های معدنی استان گفت: مطالعات پنج پهنه معدنی در مناطق مختلف این استان در دست اجرا است.

به گزارش ایرنا ، رامین صادقی پ در بازدید از پهنه‌های معدنی منطقه قزل‌اوزن خلخال افزود: از این تعداد پهنه معدنی قزل‌اوزن در بخش خورش‌رستم خلخال دومین پهنه مطالعاتی فلزات باارزش این استان است.

وی اظهارکرد: اولین پهنه معدنی در مشگین‌شهر قرار دارد و با اتمام مطالعات مقدماتی و تکمیلی و تخمین ذخیره در این پهنه، استخراج اولیه از آن آغاز شده است.

صادقی گفت: نتیجه مطالعات اولیه از معادن پهنه معدنی قزل‌اوزن خلخال نیز نشان از وجود معادن باارزش طلا، مس و مولیبدن در این منطقه است که با ادامه فعالیت‌های شرکت ایمیدرو به عنوان مجری طرح مطالعات پهنه‌های معدنی استان بزودی در مرحله اکتشاف و بهره‌برداری قرار خواهد گرفت.

نماینده مردم شهرستان‌های خلخال و کوثر در مجلس شورای اسلامی نیز در این بازدید گفت: تیم‌های مطالعاتی شرکت ایمیدور و مجری طرح‌های مطالعات پهنه‌های معدنی استان اردبیل در پهنه معدنی قزل‌اوزن خلخال مستقر هستند.

سیدغنی نظری افزود: پس از سفر ریاست‌جمهوری به استان اردبیل با پیگیری‌های انجام‌ شده فعالیت‌های مربوط به مطالعات پهنه‌های معدنی در منطقه قزل‌اوزن خلخال استمرار یافته است.

رئیس مجمع نمایندگان مردم استان اردبیل در مجلس شورای اسلامی همچنین بیان کرد: با تکمیل مطالعات




از عدم حضور مدیرکل تا تهدید به استعفای رییس هیئت فوتبال سرعین

در فضای مجازی، روابط‌عمومی هیئت فوتبال استان از برگزاری جلسه هم‌اندیشی این هیئت با حضور رؤسای هیئت فوتبال شهرستان‌ها و مدیران باشگاه‌های لیگ به‌اصطلاح برتر و کمیته‌های هیئت خبر داده‌است.

در ارتباط با این جلسه یادآوری چند نکته خالی از لطف نمی‌تواند باشد.

عدم حضور مدیر کل

بنر نصب‌شده در محل، خبر از حضور مدیرکل ورزش و جوانان در جلسه را می‌داد که گویا این امر صورت نگرفته‌است. مدیرکل حتما به دلیل تراکم کاری و یا مأوریت تهران و یا به هر دلیل و علت دیگری در این جلسه مهم و سرنوشت‌ساز برای فوتبال اردبیل حاضر نشده‌است!!

مدیر کل در دیدار رئیس فدراسیون همگانی با شهردار اردبیل نیز غایب بود. امیدواریم مأموریت‌های مکرر وی در تهران برای ورزش اردبیل نتایج پرخیر و برکتی به‌همراه داشته باشد و اثرات این رفت‌وآمدها در بهبود اوضاع ورزش و افزایش امکانات و درمان مشکلات مؤثر واقع شود. ان‌شاءالله.

هیئت‌رئیسه

رکن اصلی تصمیم‌گیری در هیئت فوتبال بر اساس اساسنامه، هیئت‌رئیسه می‌باشد. آیا در جلسه یادشده همه اعضای هیئت‌رئیسه حضور داشتند؟ حداقل چهره یکی از اعضای هیئت‌رئیسه یعنی نائب‌رئیس برای برخی‌ها شناخته‌شده است. آیا در جلسه‌ای که عنوان مهمی چون هم‌اندیشی را با خود یدک می‌کشد، غیبت نایب‌رئیس و یا برخی از اعضای هیئت‌رئیسه جای سؤال نمی‌تواند داشته باشد؟

چهره‌های جدید

از رؤسای جدیدی که در آستانه برگزاری مجمع انتخاباتی هیئت فوتبال برای شهرستان‌ها انتخاب‌شده‌اند در این جلسه رونمایی شده است. خلاصه وقتی اساسنامه دست برخی از مسئولین را در چینش مهره‌ها و به‌کارگیری نیروهای خودی و حرف گوش‌کن باز می‌گذارد تغییر و تحول در رؤسای هیئت‌های شهرستانی امری طبیعی است. مسلماً همین اقدامات ادامه حکومت در هیئت‌های ورزشی را بدون توجه به عملکردها فراهم می‌کند.

مفهوم محرومیت

به ‌نظر می‌رسد که هیئت فوتبال استان اردبیل برای خود فلسفه خاصی دارد و اقدامات و رفتارش فقط در چارچوب برداشت‌ها و تصمیم‌های فردی جای می‌گیرد.

محرومیت از فعالیت‌های فوتبالی در ادبیات این هیئت مفهوم خاص خود را دارد و می‌تواند برای جلب رضایت محرومین، اخذ رأی مجمع، برخورداری از حمایت‌های آتشین، حمله به منتقدین و در مواقع لزوم تهدید آن‌ها و یا نادیده‌گرفتن قوانین در قبال پشتیبانی‌ها، قانون دستاویزی برای رسیدن به اهداف قرار گیرد.آیا جلسه هم‌اندیشی فوتبال و حضور در آن، یک فعالیت فوتبالی‌است و یا عنوان دیگری برای آن می‌توان اطلاق کرد؟

تصمیمات متخذه

معمولاً هر نشست و جلسه باید با یک سری خروجی و مصوبه و تنظیم صورت‌جلسه برای پیگیری مصوبات همراه باشد. اهم تصمیمات اتخاذشده در این نشست چرا اطلاع‌رسانی نمی‌شود؟ افکار عمومی حق دارد، بداند که جلسه مجموعه مدیریتی فوتبال استان برای بهبود وضعیت این رشته پرطرف‌دار چه تصمیماتی گرفته و چه نسخه‌ای پیچیده‌است؟ آیا یک نشست دورهمی و صرف یک وعده نهار و پخش خبر جلسه در فضای مجازی و یا اخبار سیمای مرکز اردبیل، کافی‌ است؟ آیا درد فوتبال و دوای آن پخش خبر یک نشست در اخبار استانی و مانور دادن در اطراف آن می‌باشد؟

تهدید به استعفا

رضا آستانه برای ورزشی‌های استان چهره شناخته‌شده‌ای است. کمک‌ها و مساعدت‌های وی برای فوتبال بر کسی پوشیده نیست. در سال‌های اخیر تلاش وی برای برپایی اردوی آمادگی تیم‌های لیگ برتری و دسته یکی در سرعین، ستودنی می‌باشد. او که ریاست هیئت فوتبال شهر سرعین را برعهده دارد در این جلسه مواردی را یادآوری شده که گویا مطابق با میل و ذائقه رییس جلسه نبوده است. چهره‌های جدید تکیه زده بر صندلی مدیریت هیئت فوتبال شهرستان‌ها بر تعریف و تمجیدها و عملکردهای مطلوب و مثال‌زدنی و درعین‌حال بی‌نظیر و تکرار نشدنی تأکید داشته‌اند و دراین‌میان بیان واقعیت‌های فوتبال استان توسط حاج رضا به دل ننشسته تا جایی‌که وی مجبور به ترک جلسه شده‌است. به روایتی وی قبل‌از ترک جلسه در قبال برخی از حرف‌ها و اتهامات گفته که استعفا می‌دهم تا خیال برخی‌ها راحت و آسوده شود.

ماجرای شهرداری

بحث تیم شهرداری و سقوط آن از دسته یک به رقابت‌های استانی برای برخی‌ها وسیله‌ای برای اتهام زدن و پنهان کردن کوتاهی‌ها و بی‌توجهی‌های خود می‌شود. سقوط شهرداری به دسته دو تا استانی، در زمان حکومت چه کسانی بر فوتبال استان صورت گرفته‌است؟

امضای یک صورت‌جلسه مبنی‌بر تعیین اهلیت متقاضیان خرید امتیاز تیم دسته‌دومی شهرداری گناه نابخشودنی و عامل سقوط تلقی می‌شود ولی پذیرفتن مدیریت تیم و رها کردن آن در کوران رقابت‌ها و آماده نمودن زمینه سقوط از دسته دو به سه و از سه به استانی هیچ تقصیری را متوجه افراد و نهادها نمی‌کند؟ ایجاد حاشیه برای تیمی که در دسته یک برای بقا می‌جنگد گویا کاری درست و اصولی بوده‌است. دعوا برسر صندلی جایگاه و جلوگیری از ورود رایگان تماشاگران و یا محرومیت مدیر باشگاه توسط فدراسیون، کارهای اصولی و قابل‌قبول تلقی می‌شود. رضا آستانه از تیم شهرداری کم حمایت کرده که در آن جلسه به‌عنوان یکی از عوامل سقوط آن معرفی می‌شود؟

صداقت و آرامش

فوتبال اردبیل برای نجات از وضعیت نامطلوبی که با آن دست به گریبان می‌باشد، نیاز به صداقت و آرامش دارد. منتقدین فوتبال استان با هیچ‌کس اختلاف شخصی و قومی و قبیله‌ای ندارند. کسانی که دل در گروی پیشرفت فوتبال دارند باید دست کسانی را که قدمی در راه اعتلای آن برمی‌دارند به‌گرمی بفشارند. با مردم و فوتبالی‌ها صادق باشند و با کاستن از حاشیه‌ها به متن بیفزایند.

علاقه‌مندان به فوتبال با نام‌ها و این‌که چه کسانی در اداره امور فوتبال صاحب نقش هستند، کاری ندارند بلکه هر اظهارنظر، گفته و نوشته‌های آن‌ها با توجه به عملکرد‌ها بوده و خواهد بود.

قهرمان جام حذفی استان با شکست در مقابل نماینده شاهرود از دور رقابت‌ها حذف شود آنگاه ما می‌خواهیم ادعا بکنیم که برترین هستیم و کارهای بزرگی انجام داده‌ایم. این‌جای کار می‌لنگد و رابطه‌ها را تیره می‌کند و بر یکپارچگی و وحدت و یکدلی خانواده فوتبال ضربه می‌زند.

فوتبال را به سمت پذیرش واقعیت‌ها رهنمون سازیم و از رفتارهای تفرقه‌آمیز خودداری کنیم. کار اصولی، اقدام زیربنایی، برخوردهای صادقانه و بیان واقعیت‌ها همیشه با موفقیت و رضایت مخاطبین همراه است. فوتبال اردبیل در حال حاضر به چنین فضایی نیاز دارد و هر کس که قدرت و توانایی برپایی آن را دارد باید دررأس مدیریت‌اش قرار بگیرد.




گلایه ملی‌پوش اردبیلی فوتبال بانوان

بانوان فوتبالیست ایران اسلامی با صعود به جام ملت‌های آسیا، تاریخ‌سازی کردند و گوشه‌هایی از استعدادهای ورزشی زنان قهرمان را به نمایش گذاشتند.

مصاحبه خانم ایران‌دوست سرمربی تیم‌ملی در ارتباط با کم‌محبتی برخی از مسئولین استان‌ها به اعضای تیم‌ملی فوتبال بانوان و پستی که خانم یاسمن فرمانی در فضای مجازی منتشر کرد استان اردبیل و مسئولین آن را در ردیف استان‌های بی‌توجه به افتخارآفرینان قرار داد.

آقایان وقتی به‌دنبال امتیاز برای قرار گرفتن در رده‌بندی وزارت‌خانه و فدراسیون باشند به یاد قهرمانانی چون خانم فرمانی می‌افتند ولی در مواقعی که باید همت به خرج بدهند و از همه زحمات آن ها تقدیر بکنند، سکوت اختیار کرده و حتی به یک تماس تلفنی هم افتخاد نمی‌دهند.

در این استان همه معیارها به‌هم‌ریخته است. برای عکس گرفتن با یک محروم ورزشی و با حاشیه، سرودست می‌شکنیم و از انتشار آن در فضای مجازی بر خود می‌بالیم ولی برای یک قهرمان افتخارآفرین بی‌توجه می‌شویم و از کنار موفقیت به‌دست‌آمده به‌سادگی عبور می‌کنیم.

پرچم زدن یک داور در لیگ دسته سه فوتبال را با  آب‌وتاب بیشتر و بزرگ‌نمایی محص در بوق‌وکرنا می‌دمیم و برای بانوی قهرمانی که با دودست از امتیاز عضویت آن در تیم ملی آویزان می‌شویم تبریکی خشک‌وخالی به خودش نمی‌ گوییم.

فضا را طوری با کمک دوستان و همیشه همراهان فراهم کرده‌اند که جز تعریف و تمجید درباره آقایان فریادی بلند نشود و مطلبی منتشر نگردد. و  تعجب موقعی است که خود بانوی فوتبالیست، تاسف خود را از عدم تماس اظهار  می کند.

حضور فوتبالیست‌های نوجوان در اردوهای استعدادیابی را هم‌ردیف با اردوی تیم ملی تبلیغ می‌کنند ولی به موفقیت یک ملی‌پوش بی‌توجهی می‌شود. این رفتارها در نوع خود نمونه و غیر قابل تکرار در نقاط دیگر کشور می‌باشد.

 




درب‌های بسته سالن دوومیدانی، حاصل محبت تدبیر و امیدی‌ها به ورزش اردبیل

باید لیستی از وعده‌های مسئولین تهیه شود و چگونگی تحقق آن‌ها پیگیری و اطلاع‌رسانی گردد. ورزش جدای از دیگر‌بخش‌های جامعه نبوده و باید وضعیت پروژه‌ها و به‌خصوص طرح‌های افتتاح ‌شده‌ای که در اختیار ورزشکاران قرار نگرفته اطلاعات کافی در اختیار افکار عمومی قرار گیرد و مردم را در جریان محبت و عنایت عوامل دولت تدبیر و امید قرار بدهند.

یادمان که نرفته است در بهمن‌ماه سال 1399 با چه حجم از تبلیغات و مانورها سالن دوومیدانی را پس‌از 13سال انتظار افتتاح کردند. سالن افتتاح شد و تکمیل آن به پرونده عملکرد مسئولین ورزش دولت تدبیر و امید افزوده گردید ولی متأسفانه تاکنون از این سالن، آبی برای ورزشکاران و دوومیدانی‌کاران اردبیل گرم نشده و درب‌هایش همچنان بسته مانده‌است.

تاکنون از نظر امکانات، سالن تجهیز نشده‌است. اگر قرار بر عدم تجهیز بوده چرا آن را افتتاح کردند، مراسم برگزار نمودند، هزینه کردند، و دردی از دردهای ورزش دوومیدانی اردبیل را درمان ننمودند.

چه اصراری برای افتتاح تبلیغاتی سالن بود؟ مدیرکل ورزش و جوانان در سوم دی‌ماه 1399 در مصاحبه با خبرگزاری مهر گفته بود که روبان سالن دوومیدانی ورزشگاه علی دایی تا تجهیز کامل قیچی نمی‌شود. آیا نمی‌توان سؤال کرد که به فاصله‌ یک ماه چه اتفاقی افتاد که نمی‌شود به شد، تبدیل گردید.

و باز در 27 دی‌ماه 1399 سجاد انوشیروانی در مصاحبه با ایرنا گفت: تجهیزات تخصصی مورد نیاز سالن سرپوشیده دوومیدانی مجموعه ورزشی علی دایی اردبیل که در آستانه بهره‌برداری است، تأمین شد.

تسهیلات تأمین‌شده مورد ادعا در کدام سالن استقرار یافته و چه کسانی از آن استفاده می‌کنند؟ چه عجله‌ای برای افتتاح بود و اگر امکاناتی اختصاص نیافته بود، چرا تأمین آن‌ها را مدعی می‌شدیم؟ حالا باید از نمایندگانی که در مراسم افتتاح بودند و با غرور و سینه‌های فراخ از سلطانی‌فر تشکر می‌کردند نباید بپرسند که چرا این سالن علی‌رغم افتتاح رسمی قابل‌استفاده نیست؟

آیا بعد از افتتاح، قول ندادند که تا پایان خردادماه تجهیزات سالن نصب و قابل‌استفاده خواهد بود؟ به این بحث چه کس و چه کسانی باید پاسخ‌گو باشند؟ سالنی که بعد از13 سال انتظار افتتاح شد حالا باید چند سال در صف انتظار تجهیز به سر برد؟

می‌گویند تجهیز و نوسازی اماکن ورزشی، سالن افتتاح‌شده را تا به امروز از پیمانکار مربوطه تحویل نگرفته‌است، این امر را کدام ارگان و کدام مسئولی باید پیگیری بکند؟ آیا اهرمی که بتواند پیمانکار را مجبور به رفع اشکالات موجود بکند، وجود ندارد؟ تا کی باید ورزشکاران اردبیل چوب شهرت بازی و تبلیغات پوچ و خالی برخی‌ها را بخورند؟ حالا با گذشت یکی دو ماه، آقایان فریاد برمی‌آورند که ایهاالناس بیایید و ببینید که دولت رئیسی در تکمیل سالن دوومیدانی همکاری نکرده و کم‌کاری می‌کند. جل‌الخالق.




منتقد کشتی در تیررس شکایت

شکایت از رسانه‌ها و فعالان فضای مجازی به یک عادت مرسوم تبدیل شده‌است. تعدد کانال‌ها و گسترده شدن فعالیت خبری و بالا رفتن آمار خبرنگار و مدیر و سردبیر و نام‌هایی از این قبیل، رودررویی مسئولان با آن‌ها را افزایش داده‌است.

اگر در پس پرده فعالیت‌های خبری در فضای مجازی، شیطنت‌ها، دودوزه‌بازی ها و منفعت‌طلبی‌ها نباشد در تأمین نیازهای خبری جامعه می‌تواند نقش مطلوبی داشته باشد. برخی رفتارهای نادرست ناشی از اهداف غیرمعقول از یک طرف و کم‌ظرفیتی و عدم توان پذیرش انتقاد از طرف دیگر موجب بالا رفتن آمار پرونده‌های تشکیل‌یافته در این عرصه می‌شود.

با اندک سعه صدر و برخورد منطقی با مسئله، همه سوء‌تفاهمات این بخش را می‌توان به‌موقع و قبل‌از تشکیل پرونده، ختم به خیر کرد اما در برخی موارد از قبیل نگاه از بالا، غرور کاذب ناشی از داشتن عنوان فعال فضای مجازی و در مواردی تلاش برای زراندوزی و کسب درآمد بیشتر، فاصله بین منابع و فعالان عرصه خبر در فضای مجازی را عمیق‌تر می‌کند.

مدیران ترسو، کم‌کار، ناتوان و فاقد قدرت، عامل مهمی در افزایش نابسامانی‌ها و ایجاد حرف و حدیث ها در اطراف کانال‌های فعال فضای مجازی می شوند. امید می‌رود که با همکاری همه کسانی که دل در گروی پیشرفت و توسعه استان دارند این قبیل مشکلات در فضای سیاسی استان دیگر جایگاهی نداشته باشد.

این مقدمه بهانه‌ای است که نگاهی کوتاه به شکایت ورزشی‌ها از منتقدین داشته‌باشیم. ورزش قابل‌مقایسه با دیگر موارد از قبیل سیاست و اقتصاد نیست، ورزش و وابستگان به آن داستان خاص خود را دارند. خبر شکایت عضوی از خانواده کشتی از عضوی دیگر، تعجب‌آور و تاسف‌آور می‌شود.

کسی که خاک تشک خورده باشد، گوش‌اش بشکند، زندگی‌اش با کشتی گره بخورد، تنفس در فضای سالن کشتی را با جان‌ودل بپذیرد، امکان خیانت به کشتی را نداشته و نخواهد داشت. مردم به کشتی و خصوصیات و ویژگی‌های حاکم بر آن نگاه خاصی دارند، به وابستگان این رشته احترام می‌گذارند، با برخی از رفتارها نباید زمینه تأثیر منفی در نگاه علاقه‌مندان فراهم بشود.

علاقه‌مندان به کشتی در هیئت استان و ده‌ها و ده‌ها چهره محبوب و زحمت‌کش خارج از دایره هیئت، همه به پیشرفت، توسعه، سربلندی و سرافرازی کشتی اعتقاد دارند و تنها ممکن است نگاه‌ها، برداشت‌ها، موضع‌گیری‌ها و سطح توقع یکسانی نداشته باشند. دراین‌صورت شایسته نیست که با استفاده از اهرمی به نام قدرت و یا نزدیکی به برخی از مراکز قدرت، دریچه هر گونه اظهار نظر مخالف را تنگ کنیم و سعی در القاء شعاری چون “هر کس با من نیست با کشتی نیست” را داشته‌باشیم.

محمد علیپور‌ها و اقبال‌ها سرمایه‌های ورزش و کشتی استان هستند. با دست‌های خود ضربه‌ به روحیه و توانایی‌های سرمایه‌ها نزنیم و اختلاف‌نظر خانوادگی را به یک مسئله روز تبدیل ننماییم.

نگاه منتقدانه به عملکرد رشته‌های مختلف ورزشی، حق طبیعی هر یک از علاقه‌مندان و فعالان ورزش می‌باشد.  سند ورزش و مدیریت هیئت‌های ورزشی به نام هیچ فردی انتقال نیافته‌است و نباید عده‌ای خود را مالک و صاحب ورزش و دیگران را غریبه با آن به حساب آورند.

یک مدیر مطلوب و آشنا به اصول و رموز مدیریت، زود از انتقادها و تحلیل عملکردها برآشفته نمی‌شود. مدیر توانا با سینه‌ای فراخ و آغوشی باز، انتقادات را پذیرا می‌گردد و بحث جذب را همیشه در دستور کار قرار داده و با موردی به نام فراری دادن سرمایه‌ها بیگانه می‌شود.

در ورزش بهترین دلیل و مدرک برای اثبات ادعای موفقیت، نتایجی است که ورزشکاران یک رشته در عرصه‌های مختلف به دست می‌آورند. شکایت چاره درد و پوششی برای ضعف‌ها و کمبودها نیست. اگر ورزشکاران یک هیئت از سکوهای قهرمانی بالا نروند و پیراهن تیم‌های ملی را بر تن نکنند، ادعای موفقیت و پیشرفت و حرکت رو به جلو، چندان مورد قبول افکارعمومی قرار نمی گیرد.

علاقه‌مندان به کشتی از دست‌اندرکاران هیئت انتظار دارند که به‌جای توجه به حاشیه‌ها، عزم خود را جزم ‌کنند تا این رشته را به جایگاه اصلی‌اش برسانند و نامی نیک در تاریخ ورزش این استان به یادگار بگذارند.

درگیر شدن با حاشیه‌ها برای یک مجموعه و دست‌اندرکاران آن آفتی بزرگ و مانعی عظیم در حرکت به سمت موفقیت است. کشتی ورزش اول استان است. دست‌اندرکاران هیئت و جوانان جویای نام و فعال آن، جانشین  بزرگان و نام‌آورانی چون یعسوب جوان صالح، کریم اسدی بقال، حاج‌احمد حبیبی، محمود نعمتی‌مقدم، داور جدی، نادر مشروطی و دلاورمردان نامی و مدال‌آوران پرافتخار کشتی فرنگی هستند. حرمت این جایگاه باید حفظ شود و با نگاهی محبت‌آمیز و سعه‌صدر همه فعالان این عرصه تحت پوشش قرار ‌بگیرند تا خدمت بی‌منت در عمل چهره خود را نشان بدهد. مردم کشتی را دوست دارند و روی این اصل است که هیچ وقت، خادمان این رشته را از یاد نبرده و نخواهند برد.




فضول باشی و مدیران بومی پروازی

تا به امروز در ارتباط با مدیران، اصطلاحات مختلفی را شنیده‌ای ولی گوش‌کن که می‌خواهم یک اصطلاح ناب، جدید و پرمعنی را برای شما تعریف بکنم. هزاران حرف در دل این اصطلاح جای دارد و اگر دقت بکنی به‌خوبی منظور من را درک خواهی کرد. حال به من بگو تا حال مدیر بومی پروازی شنیده و یا دیده‌ای؟

گفتم: فضول باشی، این روزها خیلی سیاسی شده‌ای، همه تو را فضول باشی ورزش می‌شناسند ولی گویا قصد داری که موضع ات عوض و سیاست را جایگزین ورزش بکنی. بگذریم، این اصطلاح مدیر مدیر بومی پروازی چه صیغه‌ای است، این اختراع جدید تو می‌باشد؟ بگو که قصد و هدف تو از ابداع و آن چه بوده‌است؟

گفت: بابا ورزش را کم کم دارم فراموش می کنم. نیازی به صحبت در این مورد نیست. گویا حال ورزش اردبیل خوب است و دست‌اندرکاران آن به فکر پیچیدن نسخه شفابخش به دیگر رشته‌ها هستند. حال بد برخی از رشته‌ها ازجمله وزنه‌برداری کشور را گویا ما می‌خواهیم خوب بکنیم. همه چیر در ورزش عالی و سر جای خودش است و بنابراین روزم را با سرکشیدن به مجامع سیاسی سپری می‌کنم. خوب گوش‌کن و ببین درچه اوضاعی گرفتار شده‌ایم. بعد از معرفی وزرا، برخی از مدیران که بومی هستند به مدیر پروازی تبدیل‌شده و مدال پرافتخار مدیر بومی پروازی را به سینه زده‌اند.

گفتم: بیکاری و به‌دنبال بهانه می‌گردی تا موضوعی را مطرح بکنی و در دنیای سیاست اسمی برای خود دست‌وپا نمایی. سیاست چون ورزش نیست که هر چه دل تنگ ات بخواهد بر زبان بیاوری، این‌جا ممکن است با یک کلمه و یا با یک جمله برای همیشه پرونده ات را مختومه بکنی.

فضول باشی نگاهی پرمعنی به من انداخت و گفت: من حرف حق را می‌زنم حال اگر کسی خوشش نیاید مختار است ولی می‌گویم تا حداقل در اصلاح رفتارشان همت بکنند و همه‌چیز را فدای ماندن در مدیریت و قدرت خلاصه نکنند.

در ادامه افزود: این قبیل مدیران که پایه‌های کاخ مدیریت را لرزان می‌بینند برای استحکام بخشیدن به پیچ‌های صندلی قدرت به تکاپو افتاده و سه روز در هفته را به تهران می‌روند تا با حضور دست به سینه در وزارت‌خانه، مراتب ارادت، عشق و علاقه‌مندی به وزیر و تیم او را نشان بدهند. جالب‌تر این‌که وقتی وزیر در وزارتخانه نباشد و یا در جلسه‌ای حضور داشته باشد از موقعیت استفاده کرده برای زیارت روی چون ماه نمایندگان استان به مجلس شورای اسلامی سری می‌زنند و قربان‌صدقه می‌روند و خود را مدیری حرف گوش‌کن و ارادتمند معرفی می‌نمایند.

گفتم: بزرگوار اگر این قبیل رفتارها که ادعا می‌کنی صحت داشته باشد بهترین دلیل برای ضعف و ناتوانی و عدم کارایی یک مدیر می‌باشد. مدیری که با رفتارهای نسنجیده به‌دنبال بحث های انحرافی و متوجه کردن اذهان مسئولین به موضوعات فرعی باشد، شایستگی پوشیدن قبای مدیریت را نخواهد داشت. مدیری که به‌دنبال کارهای صوری، ادایی و سطحی باشد در میانه راه ترمز می‌برد و مدیری که از محتوا و باطن غافل باشد و به‌ظاهر و فرم امور دل خوش بکند سرنگونی‌اش حتمی خواهد بود.

فضول باشی با خونسردی گفت: به این قبیل دوستان که خیلی مدعی هم هستند می‌گویم که:

به که مشغول به این شغل نسازی خود را

این نه کاری‌است مبادا که ببازی خود را




مبارزه با فساد وظیفه سنگین محمود صفری

خبرهای منتشرشده در ماه‌های اخیر مبنی‌بر دستگیری افرادی از مجموعه شهرداری اردبیل نگران کننده و جای سوال داشته است.

انتشار چنین اخباری می‌تواند حاصلی بسیار خطرناک و آزاردهنده به نام بی‌اعتمادی عمومی داشته باشد. نفس وجود چنین امری بدون شک  همه کارهای عادی و معمولی یک مجموعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد و ناخودآگاه قدرت تصمیم‌گیری مدیران و خلاقیت عناصر سالم و پاک‌دست درون سیستم را به‌شدت کاهش می‌دهد.

وجود فساد در هر سیستمی، هم وظیفه دستگاه‌های نظارتی را دوچندان می‌کند و هم برای از بین بردن و مقابله با آن همت، شجاعت و استقامت مدیران و دست‌اندرکاران داخل سیستم را طلب می‌کند.

شناسایی مجراهای فساد و مسدود کردن آن‌ها برای برچیدن بساط اش لازم و ضروری است، این امر، کار سهل و آسانی نیست چرا که ممکن است دست‌اندرکاران مربوط برای دستیابی به هدف با موانع و سنگ‌اندازی‌های مختلف مواجه بشوند. امکان تخریب شخصیت وجود دارد، مانع‌تراشی و مقاومت در برابر اقدامات تاثیرگذار، امری طبیعی است ولی وقتی اراده بر ریشه‌کن کردن روشی مذموم در یک مجموعه استوار باشد می‌توان برای رسیدن و دستیابی به هدف امیدوار شد.

اتفاقاتی چون دستگیری در رابطه با فساد، برازنده مجموعه‌ای بزرگی چون شهرداری نبوده و نیست. اقدامات تعدادی محدود را نباید به پای همه خدمت‌گزاران آن نوشت. در شهرداری اردبیل نیروهایی وجود دارند که سال‌ها با تمام وجود در جهت انجام‌وظیفه و تأمین رفاه و آسایش همشهریان تلاش کرده‌اند و بنابراین لازم است با برنامه‌ریزی مناسب و به کار بردن روش‌های معقول و علمی در بازگرداندن اعتماد جامعه به شهرداری اقدام کرد.

می‌گویند همدلی نیازمند اعتماد است و اعتماد با زدودن و ریشه‌کن کردن فساد به دست می‌آید. شهردار جدید اردبیل برای موفقیت در این راه به همراهی همه عوامل شهرداری و مسئولین نیاز دارد. هیچ شکی نیست که در این مسیر نیروهای گریز از مرکز مقاومت و به طرق مختلف ایستادگی نمایند اما چاره‌ای نیست، باید این کار انجام شود و نتیجه آن به‌موقع به اطلاع افکار عمومی برسد.

تجربه ثابت کرده‌است که خیلی‌ها در مناسبت‌های مختلف شعار مبارزه با فساد را داده‌اند اما جریانات منجر به دستگیری‌ها در شهرداری اردبیل یادآور ضرورت تحقق کامل این عمل است.

بدون‌شک محمود صفری شهردار جدید اردبیل باید زدودن آثار فساد را در دستور کار قرار بدهد و این کار را مستمر و خردورزانه ادامه دهد . ان شاءاله

 

 




تبانی در فوتبال

تعلیق شش تیم از تیم های حاضر در گروه ب لیگ دسته دو، بار دیگر چهره سوال برانگیز و فساد زده فوتبال ما را بیشتر در معرض اتهام و شک و تردید قرار داد.

نتایج به دست آمده در هفته آخر رقابت ها و صعود و سقوط تیم ها و حرف و حدیث های بعد از پایان رقابت ها، همگی ادعای منتقدان صالح فوتبال را که سال ها فریاد لزوم مبارزه با فساد را سرداده اند، تایید می کند.

آیا انتشار خبر تعلیق تیم ها و احتمال تبانی در روز آخر برای فوتبال و مسئولین و دست اندرکاران پرادعای آ،ن مایه شرمندگی و خجالت نمی تواند باشد؟

مدت ها خبرنگاران متعهد و کارشناسان صادق و با مرام از میدان داری فساد در فوتبال فریاد زدند ولی چرا به جای برخورد و برچیده شدن بساط آن باید هر روز شاهد گسترش بیشتر آن باشیم؟

مبارزه با فساد اگر در حرف خلاصه شود و برای آن جلسات متعدد بدون خروجی و اتخاذ تصمیم بدون برخورداری از ضمانت اجرایی تشکیل شود و مصاحبه های مختلف و رنگین در لزوم مبارزه با فساد ترتیب داده شود و حرف های خوب در قالب کلمات و جملات بر زبان ها جاری گردد نمی تواند گام کوچک در مبارزه با این پدیده شوم و خانمانسوز بردارد.

زمانی که عوضی آمده ها در فوتبال صاحب موقعیت می شوند، وقتی پست های حساس دو دستی تقدیم دوستان دوران کودکی و نالایق های چرب زبان بشود، تا زمانی که خنده درمانی راهی برای درمان مشکلات و نارسایی ها تجویز گردد و آن گاه که سرنوشت فوتبال استان ها  در زد و بندهای پشت پرده و در قبال رای مجمع انتخاباتی فدراسیون معامله بشود آیا باید انتظاری جز توسعه فساد در فوتبال داشته باشیم؟

آیا مسئول و یا ارگانی می تواند قدم جلو بگذارد و بررسی بکند که در سال های اخیر چند در صد از شعارهای داده شده در ارتباط  با مبارزه با فساد در فوتبال محقق شده است؟ آیا نمی توان مشخص کرد که در حاکمیت چنین رفتار زشت چه کسانی مقصر بوده اند و آیا قانون لازم برای محکومیت و برخورد با کسانی که فضای دوستی، وحدت و نشاط آفرین فوتبال را به صحنه زد و بندهای پشت پرده تبدیل کرده اند، وجود ندارد؟

فساد در فوتبال و همه زمینه های آن در حال ریشه دوانیدن است. اگر مبارزه قاطع با آن صورت نگیرد و مسببان و عاملانش معرفی و رسوای خاص و عام نشوند، نباید امیدی به بهبودی اوضاع داشت.

کمیته اخلاق فدراسیون که نام و نقش آن فقط در تبلیغات و شعارها بزرگ جلوه می کند در این ارتباط چگونه تحقیق و بررسی کرده و به چه ترتیب حکم صادر خواهد کرد؟ نگرانی از غلبه رابطه ها بر ضابطه هاست. مسلما بدون مصداق نمی توان ادعا کرد ولی امیدواریم که کمیته اخلاق حداقل در این رابطه که بیشتر چهره خود را در سطح جامعه نشان داده ، قاطعانه و عدالت مدارانه رفتار نماید.

در هر نوبت از احتمال وقوع تبانی که در فوتبال پیش می آید، نظرات مختلفی در مورد چگونگی آن ابراز می شود. فساد و گسترش آن در فضای فوتبال بیمار و رنجور ایران لمی تواند دلایل مختلفی داشته باشد.

نتیجه گرایی

عوامل و دست اندرکاران و گردانندگان باشگاه ها و تیم های مختلف بقای مدیریت و استمرار حضور در فوتبال را فقط در کسب نتیجه خلاصه می کنند. رسانه ها و گستردگی آن و به خصوص فعالیت عده ای در فضای مجازی زیر عنوان خبرنگار،کارشناس و خبره فوتبال بر بحث نتیجه گرایی دامن زده و می زنند.

مدیران باشگاه ها فراهم بودن زمینه برای ادامه فعالیت تیمداری و هزینه در این راه را فقط در کسب نتیجه و به دست آوردن جایگاه در جدول رده بندی می دانند. اگر در حالت عادی برای به دست آوردن این خواسته موفق نشوند به سراغ گزینه های دیگر می روند که بدون شک آسان ترین و مطمئن ترین آن تبانی می باشد.

عدم نظارت  کافی

یکی دیگر از مشکلاتی که سال ها گریبان فوتبال مملکت را گرفته و به آن ضربات کاری فراوانی وارد کرده است عدم نظارت کافی و قاطعانه می باشد. نظارت اگر صرفا در ارائه گزارش برای خاک خوردن در بایگانی ها خلاصه شود حاصل اش همان بحثی می شود که نمونه اش در رقابت های لیگ دسته دو مشاهده می شود.

نظارت، ساز و کار مخصوص خود را طلب می کند و مهمترین عامل موفقیت در آن وجود نیروی انسانی متعهد، کاردان و آشنا به رمز و رموزمدیریت در فوتبال می باشد.

خلاصه کردن بحث نطارت در اعزام کلیشه ای افراد و تنظیم گزارش بر طبق میل دوستان و میزبانان در جهت بهبود اوضاع فوتبال راه به جایی نخواهد برد.

چسبیده های فوتبال

وقتی صاحبان اصلی فوتبال در صحنه نباشند و کارها به عوضی آمده ها و چسبیده های فوتبال سپرده شود آیا می توان به پیامدهای اقدام چنین افراد غریبه با فوتبال دل بست؟ بیشتر آن ها به قصد منافع مالی و کسب موقعیت اجتماعی در فوتبال نفوذ می کنند و مسلما حداکثر انرژی را در راه رسیدن به اهداف متمرکز کرده و کمتر به فوتبال و نسل جوان و برآورده کردن نیازهای پرطرفدارترین ورزش ایران فکر خواهند کرد.

بررسی سابقه،پیشینه، عملکرد و کارنامه همه چسبیده های فوتبال در مسئولیت های مختلف چه در فدراسیون و چه در هیئت های استانی صحت این ادعا را ثابت خواهد کرد.

یکی از اساسی ترین علل عقب ماندگی فوتبال در برخی از استان های کشور دلیلی جز حکمرانی عوضی آمده ها و چسبیده ها نبوده و نیست و تا زمانی که فوتبال از وجود این مهره ها پاک نشود و کار در آن به افراد صالح و استخوان خرد کرده سپرده نشود، تغییری در روند امور فوتبال صورت نخواهد گرفت‌.

 

 

 

 

 

 

 

 




بی تدبیری مدعیان تدبیر

پروتکل‌های بهداشتی را رعایت بکنیم. کرونا بار دیگر سر بلند کرده و باز می‌خواهد مردم را گرفتار مراکز درمانی و تخت‌های بیمارستانی بکند. در ماه گذشته در شهر اردبیل در سطح گذرگاه‌ها کمتر فرد بدون ماسک مشاهده می‌شد و متأسفانه این روزها افراد بدون ماسک تا دلتان بخواهد، در شهر در حال رفت و آمد هستند.

در آخرین روزهای فعالیت دولت دوازدهم، اوضاع در خیلی از ‌بخش ها چنگی به دل نمی‌زند. از حالا باید برای دولت جدید دعا بکنیم که بتوانند در جمع و جور کردن خرابی‌ها موفق عمل نمایند. برای آن‌ها کوهی ازمشکلات چشمک می‌زنند. چاره‌ای نیست، باید همت بکنند و بی‌تدبیری‌های مدعین تدبیر را در مسیر صحیح قرار بدهند.

بحث سلامت مردم و جامعه و استفاده بهینه از همه امکانات برای رعایت پروتکل‌های بهداشتی امری ضروری است. رها کردن موضوع مهمی چون این بحث و پائین آوردن فتیله برخی از اقدامات ضروری، نتیجه‌اش بالا رفتن تعداد مبتلایان به ویروس کرونا می‌شود.

این روزها همه می‌پرسند که مگر چه اتفاقی روی داده است که به یکباره خاموشی‌ها گسترده می‌شود، قطع آب رونمایی می‌شود، کرونا و مبتلایان به آن سیر صعودی پیدا می‌کنند، قیمت‌ها همچنان به دنبال یافتن قله های جدید هستند، چرا این جوری شده است؟ مردم تازه می‌خواستند شیرینی و حلاوت انتخابات را مزه بکنند که با رفتار های آزار دهنده مواجه شده اند.

با این تفاسیر، مردم ایران، مردمی مقاوم، نترس و عاشق مملکت و دین و ایمانشان هستند. این روزها می‌گذرند، سختی‌ها و کمبودها سایه‌شان بر سر این ملت مقاوم  باقی نمی مانند.  ملت به دولت جدید امید بسته، هرچند که سخت است ولی پایان دادن به همه نابسامانی‌ها به مرور شدنی است. تحمل می‌کنیم و حرکت‌های ایذایی برخی‌ها را به تماشا می‌نشینیم تا ایامی که امیدواریم سرنوشت خوبی برای ملت مسلمان ایران رقم بزند، از راه برسد.

حال مرم نباید اجازه بدهند که با کاهش شدت حساسیت به رعایت پروتکل‌های بهداشتی، زمینه ابتلای تعداد بیشتری به ویروس منحوس کرونا فراهم شود. تا آغاز فعالیت رسمی دولت جدید یک عزم ملی برای رعایت کامل موارد پیشگیری از ابتلا به بیماری کووید19 مورد نیاز است. اقدامی که می‌تواند عرق شرمندگی بر پیشانی مسئولین کم کار بنشاند و آن‌ها را در نزد وجدان‌شان شرمنده و خجل بکند. والسلام.

 




اراده ملت

وقتی ملت اراده کند، هیچ کس و هیچ چیزی قادر به ایجاد خلل در قصد و هدف آن‌ها نیست. ملت ایران در طول تاریخ، این امر را با اقدام مناسب و رفتار به موقع نشان داده است. خیلی‌ها تلاش کردند، به آب و آتش زدند، از انواع حیله‌ها و تاکتیک‌ها استفاده نمودند، آن چه می‌دانستند و می‌توانستند به کار بستند تا تخم ناامیدی در دل مردم بکارند و آن‌ها را از رفتن به پای صندوق‌های رأی باز دارند. از این کاشته‌ها و ماه‌ها تلاش و حرص و جوش خوردن چه حاصلی برداشت کردند؟ نصیب‌شان از این همه دروغ گویی و بزرگ نمایی و بی‌انصافی‌ها چه بود؟

عدم شناخت کافی و کامل از روحیات و اعتقاد قلبی مردم ایران، آن‌ها را در تصمیم گیری‌ها سردرگم و متزلزل کرده است و تا زمانی که سر عقل نیایند و بر قدرت و توانایی ملت قهرمان ایران مهر تأیید نزنند، شکست‌های متوالی در انتظار آن‌ها خواهد بود.

انتخابات با همه شور و حال و مشکلات‌اش به پایان رسید. مردم با امیدواری بیشتر به پای صندوق‌های رأی آمدند و قاطعانه تغییر در قوه مجریه را خواستار شدند.

انتظار می‌رود رئیس جمهور منتخب با روحیه جهادی و مثال زدنی‌اش، برای تحقق وعده‌ها برنامه‌ریزی بکند و بادعوت از نیروهای جوان، مخلص، کارآمد و توانمند، ایران اسلامی را در مسیر موفقیت و سربلندی هرچه بیشتر قرار بدهد.

مسلما افرادی که در دولت جدید مسئولیت می‌پذیرند باید با دوندگی و اجرای برنامه‌های متعدد جواب اعتماد مردم را بدهند و آن‌ها را برای بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی کاملا امیدوار نمایند.