1

دردسری به نام اعزام تیم‌های ورزشی

وقتی پولی در بساط نباشد صحبت کردن از ورزش قهرمانی و انتظار درخشش ورزشکاران در عرصه‌های رقابت، مفهومی نخواهد داشت.

این روزها می‌گویند که اداره‌کل ورزش و جوانان، اعتباری برای اعزام تیم‌های ورزشی به مسابقات مختلف ندارد. برخی از رؤسای هیئت‌های ورزشی از این بابت سخت در تنگنا قرار داشته و گله‌مند هستند.

چه کسی یا چه کسانی باید به فکر جوانان و آینده‌سازان ورزش این کشور باشند. گفتن یک جمله که پولی نیست، خیلی آسان است ولی چگونه می‌توان از کنار سرخوردگی جوانان و بی‌توجهی به آن‌ها عبور کرد؟

اجازه ندهیم اعتماد خانواده‌ها به مسئولین استان و دست‌اندرکاران ورزش منطقه سست شود. جوانی که ماه‌ها تمرین کرده و درنهایت به عضویت تیم‌های منتخب رشته‌های مختلف ورزشی درآمده است برای درخشش در رقابت‌ها و حتی حضور آبرومندانه برای خود برنامه ریزی کرده است. امید آن ها را نباید به یأس تبدیل نماییم.

تامین اعتبار و جذب اعتبارات مورد نیاز آیا جز مدیر مربوطه به کس دیگری می‌تواند به‌طور مستقیم ارتباط داشته باشد؟ آیا وضعیت موجود در اداره‌کل ورزش و جوانان حاصلی از حضور مدیر آن در تهران و مشغول بودن برای سروسامان دادن به وضعیت فدراسیون وزنه‌برداری نیست؟

باید تندیس مدیرانی چون سجادی و پولادگر در اماکن ورزشی استان نصب گردد که با امضای حکم جدید انوشیروانی، فکری به حال‌وروز مدیریت ورزش استان نکردند و آن را با مشکلات و نابسامانی‌ها مواجه نمودند.

شنیده می‌شود که تا پایان مردادماه هیئت والیبال حداقل باید ششاعزام به رقابت های کشوری داشته باشد. تیم دختران نوجوان استان فردا باید به بجنورد برود و هفت مرداد نیز جوانان استان در شهر کرد به میدان بروند.

آیا با نبود مدیر ورزش در آستان، اعزام این تیم‌ها و تأمین بخشی از هزینه‌های مربوطه امکان‌پذیر خواهد بود؟ حالا بنشینیم و آمار و ارقام پشت سر هم‌ ردیف بکنیم و از باقیات‌ وصالحات مدیران ورزش حرف بزنیم و اوضاع را کاملاً بر وفق مراد تبلیغ نماییم.

شعار تحول در ورزش و ایجاد انقلاب در آن را چگونه باید تفسیر کرد؟ همین‌که ورزش اردبیل سردرگم باشد، کسی پاسخ‌گوی مشکلات نباشد، مدیر در محلی دیگر مشغول انجام‌وظیفه باشد و رؤسای برخی هیئت‌ها برای اعزام تیم‌هایشان به رقابت‌های کشوری مستاصل و درمانده و عاجز و ناتوان باشند آیا دلیلی بر بروز انقلاب نوینی در آن نیست؟

حق و شأن ورزش اردبیل رفتار این‌چنینی نیست. بدون‌شک افرادی که در تشدید بیماری ورزش استان نقش داشته باشند باید در پیشگاه پروردگار پاسخ‌گو باشند. آن‌جا  گروه تخریب و تعریف، صفحات مجازی، آمارهای ساختگی و دوستان همیشه در رکاب، نقشی در روند رسیدگی به پرونده‌ها و عملکردها نخواهند داشت.

 




هیئت رئیسه فوتبالی

بالاخره نفهمیدیم که حضرات هیأت‌رئیسه فدراسیون زوار در رفته فوتبال می خواهند چه بلایی بر سر فوتبال درمانده و بیچاره‌ ما بیاورند.

فوتبال ما شده‌است مانند اهداف تیراندازی آموزشی، هر کسی که از راه می‌رسد به سویش تیری پرتاب می‌کند و می‌گذرد. دل به حالش نمی‌سوزاند و برای نجاتش برنامه‌ای نمی‌چیند و چاره‌ای نمی‌اندیشد.

باور کنیم که فوتبال ما را گناهی نیست، تقصیر از آن کسانی است که اداره امور آن را به افراد بدون کارنامه و پیشینه درخشان و روشن سپرده‌اند. با یک حساب سرانگشتی می‌توان فهمید که وزن مدیریتی و فوتبالی اعضای هیأت‌رئیسه فدراسیون که تصمیم‌گیرنده اصلی برای فوتبال این کشور می‌باشند، چقدر است.

اگر جایگاه‌ها و مسئولیت ها با حساب و کتاب و با اندازه‌گیری‌های قابل‌قبول تقسیم نشود نمی‌توان به آینده امیدوار شد و انتظار تحول در کارها و پیشرفت داشت.

به‌عنوان مثال و با همه احترامی که به شخصیت حقیقی آقایان اصولی و حیدری باید قائل شد اما لازم است پرسیده شود که این دو در کجای فوتبال این کشور قرار دارند و چه کارهای خارق‌العاده و ماندگاری در فوتبال انجام داده‌اند که اینک به تصمیم‌گیرندگان اصلی و شش‌دانگ فوتبال این مملکت تبدیل شده‌اند. وضعیت فوتبال چهارمحال‌وبختیاری و موقعیت تیم‌های آن استان در رقابت‌های مختلف، نشانی از میزان قدرت تأثیرگذاری وی در فوتبال است. امثال حیدری‌ها در هیئت‌رئیسه آمده‌اند تا به فوتبال استان‌ها سروسامان بدهند ولی از قدیم گفته‌اند: “کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی”.

فوتبال استان خراسان‌رضوی هم که حال‌وروز خودش را دارد. از کسانی که در سطح کوچکی برای فوتبال مثمرثمر نبوده‌اند انتظار درمان دردهای تمام‌نشدنی این رشته در سطح کشور را کجای دلمان بگذاریم.

به میرشاد ماجدی هم می‌توان اشاره‌ای کوتاه کرد. او در زمانی‌که سرپرست تیم خونه به خونه بابل بود، ابر و باد و مه و خورشید و فلک را برای صعود به لیگ برتر به خدمت گرفت و درنهایت موفق نشد.

حال این عزیزان دور هم جمع شده‌اند تا برای فوتبال ایران نسخه‌پیچی کنند. نسخه‌ای که پیچیده‌اند حاصلش حال ناخوش این روزهای فوتبال است. ادامه این روش و باری به هر جهت بودن و هر روز ساز جدیدی کوک کردن، تن رنجور این رشته پرطرف‌دار را بیشتر در معرض فنا و نابودی قرار می‌دهد.

حیدری‌ها و اصولی ها اگر بر توانایی های مدیریتی خودآگاهند، بهتر است قبل از برنامه‌ریزی برای فوتبال کشور، فکری به حال فوتبال استان خود بکنند.

آن ها اگر بیل زنان خوبی هستند ابتدا باغچه خودشان را بیل بزنند.

 




مشکل بزرگ ورزش؛ کمیت‌گرایی و آمارسازی

لزوم اهمیت دادن به ورزش توسط مسئولین منطقه و استان بارها توسط کارشناسان و رسانه‌های مستقل مورد تاکید قرار گرفته‌است متأسفانه علی‌رغم همه ادعاها و مانورها این مقوله در رفتار و عملکرد بسیاری از دست‌اندرکاران منطقه مشاهده نشده‌است.

بررسی اجمالی سرگذشت ورزش اردبیل در دهه‌های اخیر نشان می‌دهد که در ورزش استان اردبیل همواره حرف‌ها و ادعاها بر عمل برتری داشته و با جدی نگرفتن ورزش و هواداری از روزمرگی‌ها، ترسیم آینده‌ای درخشان برای آن دیده نشده است.
برای ورزش استان و شهرستان اردبیل عوامل مختلف دست‌به‌دست هم داده و عقب‌ماندگی آن را رقم زده‌اند. روابط شخصی، ملاحظات جناحی و باندی ، تعارفات بی‌اساس و رودربایستی‌های بی‌مفهوم را می‌توان در حاکمیت وضعیت موجود ورزش تاثیرگذار دانست.
پرداختن به این مسائل می‌تواند روشن بکند که چرا و چگونه علی‌رغم وجود استعدادهای بکر در منطقه، ورزش نتوانسته‌است به جایگاه رفیعی دست پیدا بکند. در این‌ میان باید از تک چهره‌ها و تک ستاره‌هایی که سال‌ها در میادین مهم ورزشی درخشیده‌اند یاد کرد که حضور درخشان آن‌ها نیز نه در سایه برنامه‌ریزی و اقدام اصولی دست‌اندرکاران امر بلکه بر اساس توانایی‌های قابل‌توجه آن‌ها و فراهم شدن زمینه مناسب در مقطعی از تاریخ حیات ورزش منطقه بوده‌است
پناه بردن به دامن کمیت‌گرایی و چادر زدن در اردوی آمارسازی یکی دیگر از بحث‌های قابل‌ طرح در مورد ورزش و چرایی عقب ماندن از قافله پیشرفت و توسعه می‌باشد.
زمانی‌که دست‌اندرکاران امور اجرایی ورزش برای موجه جلوه دادن خود و ارائه کارنامه‌ای قابل‌قبول از ابزار و وسیله‌ای به نام آمارهای دروغین استفاده می‌کنند ناخودآگاه جریان ورزش از حرکت به سمت اصلاح و کیفی‌سازی غافل می‌شود.
در این ارتباط مثال‌های متعدد و روشنی در ورزش استان اردبیل می‌توان ذکر کرد ولی برای این‌که از مسیر کلی منحرف نشویم از پرداختن به جزئیات خودداری می‌کنیم ولی ناگفته پیداست که در سال‌های اخیر آمارسازی و مانور دادن با اعداد و ارقام غیرواقعی ضربات سهمگین و طاقت‌فرسایی بر پیکر برخی از رشته‌های پرطرف‌دار ورزش در منطقه وارد کرده‌است.
یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که ورزش ما با آن دست به گریبان می‌باشد کمیت محوری است. وقتی برای ماندن در مسئولیت و ارائه‌ی چهره‌ای موفق از خود، پرداختن به اعداد و ارقام و دوری از کیفی‌گرایی در دستور کار قرار می‌گیرد پیشرفت فنی و سالم‌سازی اخلاقی و فرهنگی عرصه ورزش با موانع متعددی مواجه می‌شود.
وقتی مسئول و دست‌اندرکار یک رشته ورزشی در ارائه گزارش عملکرد به تعداد تیم‌های حاضر در رقابت‌ها اشاره کرده و از کنار سطح مسابقات و نتایج به‌دست‌آمده به‌راحتی عبور می‌کند یعنی جز انحراف افکار عمومی از اصل قضیه به چیز دیگری نمی‌توان اشاره کرد.
ریشه همه ناهنجاری‌ها، بداخلاقی‌ها، تهمت‌ها و حرمت‌شکنی‌ها کمیت محوری و تلاش برای کارآمد نشان‌دادن خود می‌باشد.
تا زمانی‌که در راس امور ورزش و رشته‌های مختلف ورزشی سینه چاکان و قدر قدرتان آمارسازی قرار بگیرند و فرصت‌طلبان دندان تیز کرده امکان ابراز وجود در ورزش را داشته باشند توجه به بحث کیفی گرایی غیرممکن خواهد شد.




قضول باشی و انتخابات هیئت فوتبال استان

بعد از افطار نشسته بودم و برای نوشتن، داشتم سوژه یابی می کردم که صدای ناهنجار تلفن همراه، تمرکزم را به هم زد. فضول باشی بود. این مرد، شب و روز نمی شناسد، تا چیزی به فکرش می رسد هر ساعتی از شبانه روز باشد تماس می گیرد. البته طلب کار بودن یکی از ویژگی آدم های مزاحم است و فضول باشی ما هم از این قاعده مستثنی نیست.

تا صدایم را شنید گفت: عزیزز دل فضول، سر افطار، منزل گفت که دیشب در خواب از فوتبال می گفتم، از رقابت های به اصطلاح لیگ برتر که آغاز نشده تعطیل شده است، از اساسنامه و رعایت دقیق و بند بند آن در استان، از شکوه و عظمت فوتسال جام رمضان و شرایط سهل و آسان آن برای حضور همه تیم ها و به خصوص تیم های یک شبه تشکیل یافته و مهم تر از همه از مجمع انتخابات هیئت استان و کاندیداها و عاشقان و سینه چاکان خدمت به نسل جوان و آینده ساز.

گفتم: مرد مؤمن، این وقت شب زنگ‌زده ای که خواب دیشب را به من تعریف کنی؟ مگر من تعبیر خواب می‌کنم؟ اصلا مسائل مجمع فوتبال و انتخاب رئیس آن به شما چه ربطی دارد؟ به من چه؟ به تو چه؟ به ما چه؟ برو به ده‌ها درد بی‌درمان خودت برس، فوتبال استان صاحب دارد و بهتر از همه بلدند که چه کار بکنند و برای ادامه مالکیت چه طرحی بریزند و چه اقدام ‌نمایند. مگر مدعی‌العموم هستی؟ الحمدلله همه‌چیز بر وفق مراد است و جای هیچ‌گونه نگرانی نیست و بی‌جهت حاشیه ایجاد نکن و فکر ما را مغشوش و ذهنمان را مکدر نفرما، لطفاً.

گفت: تو را چه شده؟ خبرهایی شنیده ای که چنین با صدایی رسا وراجی می‌کنی؟ تا دیروز گلویت را پاره می‌کردی که بندهای اساسنامه را در بند کشیده‌اند و حالا ساز را برای مایه ا‌ی دیگر کوک می‌کنی؟ خجالت نمی‌کشی؟ عجب آدم ضعیف‌النفسی هستی. خدا در این ماه عزیز جوابت را بدهد.

گفتم: فضول باشی، من تا گلو پاره می‌کردم یا تویی که آرام و قرار نداشتی. مگر تو نمی‌گفتی که حضور نائب‌رئیس بانوان غیرقانونی بوده، اگر ادعای تو درست است چرا باز برای مجمع معرفی شده‌است؟ باور کن خرده‌شیشه داری، انصاف نیست که این حرف‌ها را بزنی و قیافه حق‌به‌جانب بگیری.

گفتم: تو هم راست می‌گویی. حتماً حکمتی در کار است که در فوتبال ما 28 را با 35 برابر می‌گیرند و یا به شخصی، سابقه مدیریت را چون یک غول می‌سازند و برای دیگری بدون داشتن ده دقیقه سابقه مدیریت نمی‌گویند بالای چشمت ابروست. پس اگر این‌طور که تو می‌گویی کار سلیقه‌ای باشد پس چه نیازی به برخی از مقدمات و تشریفات؟

گفتم: خوب گوش‌کن، حال‌وحوصله زیاد حرف زدن و سر و کله زدن با تو را ندارم. اما شنیده‌ام که این روزها خیلی ها در فدراسیون فوتبال، هوادار فوتبال اردبیل شده و برای تعیین تکلیف آن حساسیت نشان می‌دهند. انشااله که خسته نشوند و با همین سرعتی که دارند پیش بروند و همه تلاش، توانایی، قدرت، رابطه و ضابطه را به کار ببندند تا روز برگزاری مجمع فدراسیون کارها را یکسره بکنند. باید خوشحال باشیم که برخی‌ها بدجوری عاشق و واله فوتبال اردبیل شده‌اند. خودشان هم می‌دانند فوتبالی نیست ولی آن‌ها چون خود از منطقه محروم هستند بدجوری به فکر مناطق محروم و آزاد کردن آن‌ها از دام بدبختی‌ها و نداری ها هستند. حتما این‌ها را معرفی می‌کنیم تا افکار عمومی با چهره دوستداران و خدمت‌گزاران فوتبال اردبیل در مراکز سایر استان‌ها آشنا بشوند.

گفت: تو هم که همه اش شعار می دهی. اگر راست می گویی اسم ببر و آن ها را به مردم معرفی کن.

گفتم: عجله نکن. آسیاب به نوبت. وقت این کار نیز خواهد رسید. اندکی تأمل و تحمل لازم است. یاحق.

 




دلنوشته

در آستانه سال جدید قرار گرفته‌ایم، باید خدا را شاکر و سپاس‌گزار بود که در سال 1400 تا به این‌جای کار امکان نفس‌کشیدن و ادامه حیات را به ما ارزانی فرموده‌است.

ورزش استان یک‌سال دیگر را پشت سر می‌گذارد. سالی که با موفقیت‌ها و شکست‌ها همراه بوده‌است و اگر خوب بررسی شود به نظر می رسد امکان چربش شکست‌های آن بر موفقیت‌ها بیشتر است.

امیدواریم که به‌هنگام تحویل سال نو، عده‌ای به خود آیند و از راه و روش غلطی که در پیش گرفته و با ظاهرسازی و چرب‌زبانی برای همه نقش بازی می‌کنند را ترک نمایند و صداقت و راستی را برای سال جدید در برنامه‌های عملی‌شان قرار بدهند.

عده‌ای که در زیر اسامی ساختگی و در فضای مجازی با آبروی افراد بازی می‌کنند و احیاناً با ساخت و پاخت و زدوبندهای پشت پرده، قلم اجاره می کنند و برای بستن دهان منتقدان از هر راهی استفاده کرده و خدا را فراموش می‌کنند درنهایت نمی توانند کاری از پیش ببرند.

خوش به حال آن‌هایی که در هر کار و اقدام‌شان، خدا را در نظر می‌گیرند، اگر می‌نویسند، اگر می‌گویند و اگر در فضای مجازی  جولان می‌دهند در فکر آینده خود باشند و با مردم روراست باشند تا بتوانند نامی نیک از خود به یادگار بگذارند.

خوش آن که نام نکوئی به یادگار گذاشت

 که عمر بی‌ثمر نیک عمر بی ثمریست

 کسی که در طلب نام نیک رنج کشید

 اگر چه نام و نشانیش نیست، ناموریست است

در ورزش استان ماظرفیتی به نام انتقادپذیری در حداقل میزان و اندازه است. روزگار بدی شده‌است. هیچ احدی تحمل شنیدن جمله‌ی معروف ب”الای چشم و ابروست” را ندارند. کاش در چنین مواردی با یک تماس و گلایه و ارائه دلیل و مستندات، کارها ختم به خیر می شد ولی هر کسی ککه  به‌عنوان منتقد بشناخته شود باید خودش را برای مقابله با انواع حملات، تهمت‌ها و ناجوانمردی‌ها آماده بکند.

عده‌ای نوچه‌هایی دارند که در فضای مجازی سینه چاکی می‌کنند و هرچه دل تنگشان می‌خواهد، می‌گویند و  منتشر می‌کنند و خلاصه آن ها  اجیر شده‌هایی هستند که شرافت را با چندرغازی معامله کرده و به فردای قیامت و ایستادن در پیشگاه احدیت، فکر نمی‌کنند و به گندم نماهای جو فروش فرصت ابراز وجود می‌دهند.

آن‌هایی که دستی در آتش دارند و در ورزش اردبیل صاحب قدرت و منصب هستند، منتقدان را دوست خود بدانند و از اطرافیان چند چهره و نان به نرخ روز خور دوری نمایند.

از مهر دوستان ریاکار خوش‌تر است

 دشنام دشمنی که چو آیینه راستگوست

پروین نشان دوست، درستی و راستی است

هرگز نیازموده کسی را مدار دوست

یکی از بیماری‌هایی که دامنگیر ورزش ما می‌باشد روی آوردن به حرف زدن و در اولویت قرار گرفتن وعده‌ها و پناه بردن به دامنه اعداد و ارقام است.

در هر فرصتی که به دست آید به این‌مورد اشاره کرده و از همه کسانی که در ورزش صاحب منصب هستند خواسته‌شده که کیفیت را فدای کمیت نکنند و برای پربار نشان‌دادن پرونده عملکردی فقط حرف نزنند و سخن گفتن و فخرفروشی الکی را جایگزین عمل ننمایند.

ازگفته ناکرده‌ی بیهوده چه حاصل

 کردار نکو کن که نه سودیست زگفتار

کسی که حرف می‌زند و قول می‌دهد اگر به‌موقع به آن عمل نکند، پیمان‌شکنی کرده‌است. این روزها خلف وعده در ورزش و به‌خصوص در برخی از رشته‌های ورزشی بیشتر دیده می‌شود.

مولا علی(ع) می‌فرماید: ”بر دوستی کسی که به عهد و پیمان خود وفا نکند اعتماد مکن“.

جامعه ورزش از مسئولینی که فقط حرف می‌زنند و گفته‌هایشان را عملی نکرده و به وعده‌ها جامه تحقق نمی‌پوشانند باید دوری نمایند و با تمام قدرت از طرد آن‌ها از جامعه ورزش حمایت کنند.

پیر پیمانه‌کش من که روانش خوش باد

 گفت پرهیز کن از صحبت پیمان‌شکنان

ورزش ما برای رسیدن به موفقیت چاره‌ای جز وحدت و حضور در صحنه همه دل‌سوختگان و علاقه‌مندان ندارد. اگر صاحبان اصلی در صحنه باشند برای چاپلوسان، عوضی آمده ها و فرصت‌طلب‌ها فضا تنگ خواهد شد.

برخی‌ها از شکاف به‌عمل‌آمده از دوری صاحبان اصلی استفاده کرده و در آن رخنه نموده و کار را به‌جایی رسانده‌اند که به ”کور می‌گویند عینعلی و به کچل می‌گویند زلفعلی“. آن‌ها برای این‌که موقعیت خود را از دست ندهند حرف‌های دلسوزانه و ناصحانه بزرگان ورزش استان را به انحراف می‌کشانند و از هر وسیله‌ای برای ماندن در قدرت استفاده می‌کنند.

تا در ورزش ما رشته اصلی در اختیار مردان مرد نباشد امیدواری برای بهبود اوضاع آن سرابی بیش نخواهد بود. جان فدای نفس نادره مردانی باد

که کم‌وبیش نگردند به هر بیش و کمی

متأسفانه در ورزش ما ناف عده ای را با دروغ و خدعه و نیرنگ و تهمت پیوند داده اند. کسانی که به‌ناحق در ورزش به جایگاهی رسیده‌اند همیشه در فکر ایجاد سدی قوی و محکم در مقابل حق‌گویی‌ها هستند.

آنچه در جامعه ورزش مقبول‌تر است، حق‌گویی است و هرچه این حق گویی فارغ از پیرایه باشد، صریح و بی‌واسطه و بی‌غل‌وغش باشد، مورداستفاده قرار می‌گیرد.

ورزشی‌های اصیل و ریشه‌دار هیچ‌وقت با تبعیض کنار نمی‌آیند. تبعیض همان است که از دامن ظلم برمی‌خیزد و ابهام و دروغ و فریب و دغل‌کاری را به استخدام درمی‌آورد.

عده‌ای همیشه در کمین هستند که به نوعی قلم منتقد را بشکنند و دهان آن‌ها را ببندند. آن‌ها برای رسیدن به هدف هر اقدامی را شایسته و روا می‌پندارند و روی این اصل اگر نتوانند به روش‌هایی آن‌ها را تطمیع و وارد حوزه و دایره باند و گروه خود بکنند به هتک حرمت، دروغ‌پراکنیف شایعه‌پردازی و تهمت روی می‌آورند.

هر فردی که در صحنه ورزش فعال است به‌اندازه‌ی توان، قدرت و فهم و درکش می‌تواند مثمرثمر باشد. انتظار این‌که همه در یک سطح باشند و رفتار و کردارشان شبیه هم بوده باشد توقعی غیر منطقی است. بیشتر مسئولین ما در ورزش و هیئت های ورزشی معتقدند که همه باید به مانند آن‌ها فکر کنند و بر خلاف نظر آن‌ها حرفی زدن و سخنی گفتن را گناهی بزرگ می‌دانند ولی باید بپذیرند که همه مجبور نیستند چون آن‌ها بیندیشند و غلام حلقه‌به‌گوش آن‌ها باشند.

بلبل به باغ و جغد به ویرانه ساخته

 هرکس به‌قدر همت خود خانه ساخته

حالا وقتی نوشته‌های ما را در مسیرحق می‌بینند و دلایل قانع‌کننده‌ای برای رد کردن آن‌ها ندارند چاره‌ای جز روی‌آوردن به حاشیه و طرح مسائل پیش افتاده برای فریب افکار عمومی نخواهند داشت.

گاهی مارا ”سایه شوم“ ورزش اردبیل تلقی می‌کنند. مگر در عرصه ورزش تصمیم‌گیر هستیم و صاحب قدرت که سایه ما شوم باشد.  اگر مایی که جز یک خودکار وسیله دیگری نداریم برای ورزش ”سایه شوم“ باشیم رسانه‌هایی که با ندانم‌کاری‌ها، باند بازی ها و میدان دادن به چند چهره‌های وحدت شکن به نابودی و فنای برخی از رشته‌ها کمر همت بسته‌اند باید چه نام و عنوانی بنهند؟

مگر ما دفتر و دستک و زمین ورزشی و سالن و امکانات مختلفی در اختیار داریم که با سوءاستفاده از آن‌ها به ”سایه شوم“ ورزش تبدیل بشویم و آیا ما برای دور کردن افراد صالح و کارنامه دارد از ورزش برنامه‌ریزی می‌کنیم که ”سایه شوم“ ورزش باشیم. اگر گفتن واقعیت‌ها و بازکردن مشت دروغ‌گویان و سوءاستفاده کنندگان ناشی از سایه شوم ما باشد ما به این شوم بودن سایه مان افتخار می‌کنیم.

روز دیگر به بهانه‌های نخ‌نماشده سال‌های نه‌چندان دور پناه می‌برند. می‌گویند که در واگذاری تیم دسته‌دومی شهرداری به بخش خصوصی دخیل بوده‌ایم.. مگر رییس شورای شهر بودیم یا شهردار و مدیرکل ورزش و جوانان بودیم که صاحب عنوان بودیم و قرارداد داشتیم و حقوق می‌گرفتیم؟ مگر از مسئولیت‌هایی چون مربی، مدیر فنی و مشاور برخوردار بودیم و از امکانات باشگاه بهره می‌بردیم و از آن‌ها استفاده شخصی می‌کردیم؟ اگر صاحب این قدرقدرت بودیم پس چرا ما خود خبر نداشتیم. دیگران از کنار تیم شهرداری خوردند و نوش جان کردند و قراردادها بستند و پول ها گرفتند و حالا برای خاموش کردن ما به این حیله ها و دروغ پردازی ها روی می‌آورند؟

و یا افاضه می‌فرمایند که احد شیخ لاری را بندهبه تیم شهرداریآوردم. در جلسه‌ای که با شرکت نزدیک به بیست نفر به‌عنوان کمیته مشورتی در حضور شهردار وقت تشکیل‌شده بود من نیز حضور داشتم. پس من به‌جای 20 نفر رای داده‌ام و به قول آقایان، همه عزیزان در آن جلسه دکوری بیش نبوده‌اند؟

من خبرنگار اگراز چنین نفوذی برخوردار بودم پس کسانی که به “کنگر خورده لنگر انداخته” در ورزش معروف هستند باید سال‌ها قبل غزل خداحافظی از صحنه مدیریت را می‌خواندند.

عاملان این بی اخلاقی‌ها چهره‌هایی شناخته‌شده هستند. آن‌هایی هستند که به‌ظاهر ادعای مسلمانی دارند ولی در باطن جز تلاش برای تثبیت خائنین به ورزش کار دیگری نمی‌کنند.

حسن خلقی ز خدا می‌طلبم خوی تو را

 تا دگر خاطر ما از تو پریشان نشود

عده‌ای مدام از دوستی و ارادت و مردانگی دم می‌زنند. مدام خود را دلسوز ورزش نشان داده و برای اداره امور آن خود را شایسته‌تر از دیگران می‌دانند. آن‌ها کاری جز فتنه‌انگیزی و دلسرد کردن خادمین واقعی ورزش ندارند. آن‌ها دشمنانی هستند در لباس دوست که در سال‌های اخیر بیشترین ضربه هارو متوجه ورزش کرده‌اند.

در تاریکی و غبار، سیمای چنین آدم‌هایی نمایان نیست، مردم حرفشان را می‌شنوند اما چهره‌شان معلوم نیست، ماهیت‌شان ناپیداست، وقتی غبارها بنشینند، زیر غبار رفته‌ها دوباره باز و شفاف می‌شوند و آدم‌ها معلوم و چهره‌ها عریان.

امیدواریم که غبارها در سال جدید فرونشینند و چهره دشمنان ورزش، خائنین برخی از رشته‌ها و چند چهره‌های شیطان‌صفت عریان ‌شود و عرق شرم و پشیمانی بر پیشانی آن‌ها جا خوش نماید. ان‌شاءالله.

 

 




فوتبال شهر اردبیل و ناله دلسوزان

با پایان یافتن مهلت قانونی ریاست بر هیئت فوتبال استان و ثبت‌نام نامزدها، حرف و حدیث درباره فوتبال بیشتر شده و علاقه‌مندان به آن، مطالب متعددی را  مطرح می‌کنند. همچنین برگزاری مجمع هر چه عقب می‌افتد با توجه به حال‌وروز فوتبال منطقه، در زوایا و عرصه‌های فعالیت آن حرف‌های تازه‌ای بیان می‌شود. متأسفانه شعار دادن و دست زدن به برخی اقدامات چندش‌آور رواج پیدا می‌کند و بازار بحث و نوشته و حرف داغ می‌شود.

در آشفته‌بازاری که حاکم می‌شود در میان همه حرف‌ها و حدیث‌هایی که هر روز به گوش می‌رسد هم “حرف حساب” یافت می‌شود و هم “حرف ناحساب”. می‌توان دلسوزان را دید که نگران فوتبال هستند و اگر کاری می‌کنند و یا مطلبی می‌نویسند و یا دست به اقدامی می‌زنند از روی اخلاص و صداقت بوده و در کنار آن‌ها عده‌ای هستندکه به‌دنبال منافع خود بوده و فوتبال و پرسه‌زدن در اطراف آن را وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف غیر فوتبالی به حساب می‌آورند.

حرف‌هایی که این روزها در مورد فوتبال شهرستان اردبیل به گوش می‌رسد بیشتر در مورد عمده‌ترین وظایف هیئت‌های شهرستانی فوتبال می‌باشد. هر کس و هر فردی که خود را در مورد فوتبال و ورزش، صاحب‌نظر می‌داند به‌اندازه‌ی توان و وسعت بینش خود در این ارتباط، موضوعی مطرح ساخته و گرد و خاکی به راه می‌اندازد.

وضعیت فوتبال شهر اردبیل و چگونگی رفتار دست‌اندرکاران فوتبال شهر و به‌خصوص موضع‌گیری و اقدام مسئولین ورزش همواره مورد سؤال بوده‌است. البته قابل‌قبول است که شهر اردبیل با توجه به وضعیت حال حاضر با فوتبالی پرنقص و اشکال و قابل انتقاد روبرو باشد.

یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که ورزش و فوتبال شهر ما با آن مواجه است عدم پیگیری مسئولین رده‌بالای منطقه از وضعیت حاکم بر آن می‌باشد. دیده شده‌است که هر کسی با شعار خدمت به فوتبال مسئولیتی را پذیرفته، خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه، ساز خودش را به رسم انجام مسئولیت کوک کرده‌است. نتیجه بی‌توجهی مسئولین به این منجر می‌شود که در سطح شهر بساط مسابقه قهرمانی فوتبال برچیده می‌شود و از این رقابت‌ها فقط اسمی‌بر زبان‌ها و یادی در خاطره‌ها باقی می‌ماند.

امروز ناله دلسوزان و خیرخواهان از این‌که می‌بینند فوتبال شهر اردبیل به‌آسانی مورد کم‌محبتی و بی‌توجهی قرار می‌گیرد بلند است و البته به‌جز وابستگان رأس قدرت ورزش و فوتبال، همه متفق‌القول هستند که این فوتبال همانی نیست که قرار بوده باشد. وقتی می‌گویند روند موجود همانی نیست که فوتبال ما را به سر منزل مقصود برساند و به آن هویت ببخشد، حرف بدی زده نمی شود.

افکار عمومی به چه دلیلی در جریان قرار نمی‌گیرد و دلایل متوقف شدن فعالیت‌های رقابتی در فوتبال شهر اردبیل به اطلاع عموم رسانده نمی‌شود؟ آیا قرار نیست آن‌هایی که در ورزش و فوتبال شهر اردبیل صاحب عنوان و مقام هستند به وظایف خود عمل نمایند؟ در کدام بند و ماده وظایف در نظر گرفته‌شده برای مسئول ورزش و فوتبال شهر آمده‌است که در ارتباط با فوتبال روزمرگی پیشه بکنند و توجیه‌گر وضع موجود بوده و در همه حال به‌دنبال بهانه جور کردن و موجه جلوه دادن وضع موجود باشند.

به‌نظر می‌رسد که در فوتبال ماف حاشیه‌ها بر متن سایه افکنده‌است. احساس می‌شود که در این فوتبال، حرکتی سازنده و با برنامه برای ممانعت از کشیده شدن آن به بیراهه وجود ندارد. ناخالصی و عدم صداقت لازم تک‌روی‌ها، توجیه کردن‌ها، رفیق‌بازی ها و رودربایستی‌ها با مسلط شدن بر کار و بار فوتبال آن را به بیراهه می‌کشد و موقعیتش را هر روز بدتر از دیروز کرده و زمینه بسته شدن پرونده‌اش را فراهم می‌کند.

برخی‌ها حریم مدیریت و ریاست و فرمان‌روایی خود را ورود ممنوع به حساب می‌آورند و با هر انتقادی می‌خواهند از روش تهاجمی و استفاده از تعداد محدودی افراد به‌اصطلاح دوستان وفادار در حمله به منتقدین پیش‌قدم بشوند. پذیرفتن واقعیت‌ها نقطه بسیار مثبت برای یک مدیر ورزشی محسوب می‌شود. در شهر اردبیل در سال‌های اخیر رقابت‌های باشگاهی فوتبال انجام نشده‌است، اگر این ادعا واقعیت دارد پذیرفتن آن بسیار بهتر از آن است که عده‌ای را مأمور تخریب منتقدان بکنند و از این راه برای ادامه قدرت و تکیه ‌بر صندلی مدیریت امیدوار بشوند.

اگر مسابقاتی انجام‌شده به‌صراحت بگویید و اگر نه در کمال صداقت به‌علت این کار بپردازید. هیئت استان و اداره ورزش اردبیل بگویند که چرا و به چه دلیل از کنار این امر بی‌تفاوت عبور کرده و برای دفاع از حق فوتبال شهر اردبیل اقدامی نکرده اند؟ آیا این سؤال و طرح مشکل فوتبال اردبیل خیانت است و تعطیل کردن رقابت‌های باشگاهی و دل بستن به فعالیت عده‌ای علاقمند و عاشق در برخی از تیم‌ها خدمت می‌باشد ؟

تاریخ در مورد آن‌هایی که صاحب کرسی و قدرت بوده‌اند و از آن برای بهبود اوضاع استفاده نکرده و با سکوت در مقابل تخریب‌ها و ناملایمات، رفتارهای ضد فوتبالی را تایید کرده‌اند، قضاوت خواهد کرد. عنوان‌ها، منصب‌ها، شغل‌ها، دوستان و آشنایان فردای قیامت برای ما کاری انجام نخواهند داد. برگشت از راهی که منتهی به سرافکندگی و شرمندگی است می‌تواند تا حدودی بی‌برنامگی‌های گذشته‌ها را جبران نماید.

 




شهردار اردبیل بودجه ۱۴۰۰ میلیار تومانی را تقدیم شورا کرد

شهردای اردبیل لایحه بودجه 1401 مناطق و سازمان های وابسته شهرداری را تقدیم شورا کرد.

محمود صفری در مراسم تقدیم لایحه بودجه گفت: بعد از چکش کاری شورای شهر منتظر میزان تصویب نهایی آن خواهیم بود.

وی گفت:: در بودجه پیشنهادی سال آینده ۵۲۴ میلیارد تومان عوارض پیش بینی شده است.

وی بودجه پیش بینی شده برای  حوزه عمرانیرا 853 میلیارد تومان اعلام کرد و گفت: این میزان نسبت به بودجه سال گذشته 5 درصد افزایش نشان می دهد.

وی در ادامه گفت: میزان بودجه مصارف شهری 547  میلیارد تومان می باشد که نسبت به مدت مشابه سال گذشته با کاهش 5 درصدی روبرو است.

صفری با اشاره به پروژه های مشارکتی گفت: ۱۰۰۰ میلیارد تومان پروژه مشارکتی در دست اقدام در شهر اردبیل وجود دارد که به صورت راکد مانده که تلاش می شود این پروژه ها در سال آینده فعال بشوند

وی  گفت: شهرداری برای افزایش میزان  فضای سبز مصمم بوده و در نظر دارد که سرانه فضای سبز را به ۸ متر مربع برساند.

وی اظهار کرد: از ۵۰۰ میلیارد تومان بدهی شهرداری نزدیک به یک‌سوم آن پرداخت شده و بیش‌تر بدهی‌های مربوط به بانک شهر و تامین اجتماعی است که امیدواریم با همکاری مسؤولان ارشد استان بتوانیم در پرداخت آن‌ها نیز گام‌های اساسی برداریم.

سید حامد عاملی استاندار اردبیل نیز در سخنای بر ضرورت طراحی و ایجاد فضاهای گردشگری متناسب با شأن اردبیل تأکید کرد.

وی افزود: باید قبول کنیم از لحاظ شهری هنوز نتوانسته‌ایم به نیازهای عمومی مردم در حد حداقل‌ها پاسخگو باشیم.

وی در ادامه گفت: در حوزه شهری و بحث بودجه، استانداری اردبیل با تمام توان و ظرفیت‌ها در کنار شهرداری و شورای شهر اردبیل بوده و باید به‌طور مشخص برنامه‌ها و اهداف سال آینده روشن باشد.

استاندار اردبیل گفت: سامان‌دهی ورودی‌های شهر اردبیل به‌عنوان مرکز استان و قطب گردشگری، تعیین تکلیف صنوف مزاحم و ایجاد شهرک‌های صنفی و سامان‌دهی ترافیک و حل این معضل در شهر با حذف برخی تقاطع‌ها و مسیرها اهمیت دارد.

وی افزود: اگر در بحث ایجاد درآمدهای پایدار فکری نشود، انجام کارهای توسعه‌ای و عمرانی در شهر با مشکل جدی مواجه خواهد شد.

عاملی گفت: همه به‌دنبال فرصتی برای خدمت هستند و باید این فرصت‌ها را غنیمت شمرده و در کاهش مشکلات مردم به‌صورت شبانه‌روزی تلاش کنیم.

جواد انصاری، رئیس شورای اسلامی شهر اردبیل نیز در سخنانی گفت:: بودجه پیشنهادی ۱۴۰۰ میلیارد تومانی برای سال آینده است که در صورت تصویب شورا، رشد ۴۷ درصدی را شاهد خواهد بود.

وی افزود: درآمدهای بومی شامل عوارض‌های عمومی و اختصاصی با رشد ۱۴ درصدی مبلغ ۵۲۴ میلیارد تومان پیشنهاد شده و در بخش واگذاری مایملک و اجرای پروژه‌های مشارکتی با رشد ۱۰۵ درصدی، رقم پیشنهادی ۸۷۶ میلیارد تومان است.

رئیس شورای اسلامی شهر اردبیل بیان کرد: استقراض و گرفتن وام با کاهش صد درصدی همراه بوده و برای سال آینده هیچ‌گونه وام در نظر گرفته نشده است.

 

 

 

 




فوتبال کثیف

راز محبوبیت فوتبال در بین رشته‌های ورزشی چیزی جز جذاب بودن آن نیست . یک مسابقه فوتبال، قادر است میلیون‌ها علاقه‌مند را در پای گیرنده‌های تلویزیونی میخ‌کوب کند، لحظه‌های خوبی رقم بزند و اوقات فراغت‌شان را پر نماید.

اگر فوتبال، پاک و به‌دور از زشتی‌ها و پلشتی‌ها باشد، می‌تواند در رسیدن به هدفی که برای آن ترسیم‌شده، موفق‌تر عمل نماید.

فوتبال سالم می‌تواند فضا را حالتی دیگر ببخشد و تنفس در آن را روح بخش تر بکند، فوتبال سالم قادر است برای همه کسانی که در ارتباط با آن هستند، تأثیرات بسیار مثبت و ماندگاری داشته باشد. فوتبال سالم، هر فرد آلوده‌ای را که در ارتباط با آن باشد، پاکش می‌کند و به سوی سعادت و سربلندی رهنمون می‌سازد.

فوتبال اگر کثیف باشد به‌جای تربیت انسان‌ها و اصلاح آن‌ها به غول بی‌شاخ و دمی تبدیل می‌شود که می‌تواند منشأ بدی‌ها و حرکت‌های ناشایست و رفتارهای زننده در جامعه باشد، به ارزش‌ها آسیب برساند و به نابود کردن شرف انسانی همت بگمارد.

فوتبال اگر از مسیر صحیح و اصلی‌اش منحرف گردد، محیط را مسموم می‌کند و کار را تا آن‌جا می‌رساند که دیگر هیچ اقدامی و هیچ مدیر و کاردانی قادر به ترمیم نقاط آسیب‌دیده نشده و وضع آن هر روز بدتر از روز گذشته‌اش می‌شود.

فوتبال آمده بود که دوا باشد نه این‌که خود به قاتلی برای خوبی‌ها و ارزش‌ها تبدیل بشود. چاپلوسی ها، خودمحوری‌ها، تهمت‌ها، نامردی‌ها، حرمت‌شکنی‌ها، بی‌صداقتی ها، نامهربانی‌ها و بدکرداری های دیده‌شده در عرصه فوتبال، نتیجه فوتبال ناپاکی است که با ندانم‌کاری‌های عده‌ای قدرت‌طلب و منفعت‌ پرست به جامعه تحمیل می‌شود.

فوتبالی که پایه‌های آن بر دروغ، ریا، تزویر و آمارسازی استوار باشد آن را به دردی بی‌درمان و لاعلاج تبدیل می کند.

آن‌هایی که برای پاسخ به نفس و  جواب‌گویی به عقده‌های برجای‌مانده از ناکامی‌ها و یا برای ماندن در قدرت و در رأس فوتبال، خوبی‌ها را قربانی می‌کنند و زمینه روی‌گردانی مردم از آن را فراهم می‌نمایند، خائنینی هستند که حق الناس پایمال می‌کنند و به آینده یک شهر و استان و مملکت آسیب می‌رسانند.

افرادی که با عملکردشان هواداران و علاقه‌مندان فوتبال را به ستوه می‌آورند و وابسته‌های آن را به عذابی الیم و دردی جانکاه گرفتار می‌کنند، باید هرچه زودتر به خود آیند و از ادامه‌ی راهی که در پیش گرفته‌اند، منصرف بشوند. فوتبال حق‌الناس است، ضربه به فوتبال یعنی پایمال کردن حق‌الناس. دردآور است که چون کبک سر را در زیر برف پنهان کنیم و به‌خاطر دنیا و چند روز یکه‌تازی در عرصه ورزش، هر رفتار زشت خود را لاپوشانی نماییم و گنجشک را رنگ‌کرده به‌جای قناری بفروشیم.

 

 




پول کثیف و انتخابات فوتبال

خداوند قادر و منان روح نویسنده بزرگ ورزشی و یکی از چهره‌های معروف سرانه، مرحوم مهدی اسداللهی را شاد فرماید که عنوان پول کثیف در فوتبال را برای اولین‌بار در مجله وزین کیهان ورزشی مطرح کرد.

آن مرحوم با قلمی شیوا و منحصربه‌فردش، بارها و بارها در مورد ورود پول کثیف به فوتبال و آثار مخرب و نابودکننده آن مطلب نوشته و سخن گفت.

متأسفانه کسانی که در آن مقطع زمانی برای راه‌اندازی فوتبال حرفه‌ای مصمم بوده و نفع خود و هم‌ باندی هایشان را در آن جستجو می‌کردند، فریادهای برآمده از گلوی علاقه‌مندان صادق و مفسرین کار کشته را خیانت دانستند و برای خاموش کردن آن‌ها از هر روشی استفاده نمودند.

هر پولی که بدون زحمت، تلاش و دوندگی به‌دست‌آمده و در فوتبال هزینه شود اصطلاحاً به پول کثیف معروف است.

اگر می‌بینیم که اوضاع آشفته فوتبال، قابل مهار نیست و اگر هر روز شاهد گسترش ناهنجاری‌ها در آن هستیم و اگر باید با چراغ قوه به‌دنبال صداقت در عرصه آن بگردیم و اگر دروغ و نفاق را بر راست‌گویی و یک‌رنگی غالب ببینیم، عمده دلیل اش جز میدان‌داری پول کثیف در آن نبوده و نیست.

ریخت‌وپاش و هزینه‌های آن‌چنانی در برگزاری رقابت‌ها و عقد قراردادها و نحوه تنظیم آن‌ها خود حصلی از حضور پول کثیف در فوتبال زوار در رفته ما محسوب می‌شود.

فوتبال کثیف به آن اندازه پایه‌های سلامت و درستی در فوتبال را لرزان و سست کرده‌است که انسان به همه قراردادها و قول و قرارها به دیده‌ی شک و تردید نگاه می‌کند.

در بیان نقش متفاوت و چندگانه پول کثیف، احتمال تعیین کنندگی آن در مجامع انتخاباتی هیئت‌های استانی غیرقابل‌قبول و زجرآور است. کدام عقل سلیم و وجدان بیدار می‌تواند بپذیرد که دارندگان عنوان حامیان فوتبال، سرنوشت آن را با پول‌های کثیف معامله بکند و به نسل نوجوان و جوان مملکت اسلامی خیانت نماید.

این ها نقل قول‌ها و حرف‌های بی‌پایه‌ای هستند که فقط چیزی جز مخدوش کردن چهره‌ رأی‌دهندگان در مجمع نبوده و نخواهد بود.

هر روز در مناطق مختلف در این ارتباط، شایعات جدیدی به گوش می‌رسد. یکی می‌گوید مهندسی شده و مهره‌ها به‌خوبی در صفحه شطرنج چیده شده‌اند و هیچ جای نگرانی نیست و آن دیگری می‌گوید، برای برنده شدن هرچقدر که لازم باشد هزینه می‌کنم و آن یکی رو دست وی بلند می‌شود و می‌گوید هر چقدر هزینه کنند دو برابرش می‌کنم. باور این حرف‌ها خیلی سخت است و باز تکرار می‌کنم که حتما حرف بیهوده در لباس شایعه است که هر روز به‌نحوی دهان به دهان می‌شود.

آخر مگر این فوتبال و ریاست بر آن در سطح استان‌ها چه منفعتی و چه درآمدی دارد که باید برای رسیدن به آن هزینه‌های آن‌چنانی کرد؟ اصلا مدیری که با حرف‌وحدیث و شایعات این‌چنینی بر سر کار آید تا چه حد می‌تواند برای ورزش و فوتبال استان‌ها منشأ خیر و برکت باشد؟

امیدواریم تغییراتی در اساسنامه هیئت های استانی انجام پذیرد. تغییراتی که اجازه میدان‌داری به یکی از کاندیداها ندهد و دست او را برای انتخاب‌ مهره‌ها و نشاندن آن‌ها در صندلی‌های مجمع باز نگذارد. وقتی تشکیلاتی به نام مجمع انتخاباتی، انتخاب نفرات و اعضای آن دست افراد ذی‌نفع بوده باشد هر چقدر که کارها، اصولی، دقیق و قانونی انجام پذیرد حتما در اطرافش حرف حدیث خواهد بود.شیوع شایعاتی چون ورود پول کثیف بیشتر قوت می‌گیرد.

در نهایت نگارنده این سطور معتقد است که بحث پول کثیف در انتخابات فوتبال استان ما نمی‌تواند جایی داشته باشد و خدای‌ناکرده اگر فردی با این قصد و هدف سعی بر رسیدن یا ماندن در قدرت داشته باشد رسوایی‌اش می‌تواند حتمی و صددرصدی باشد.

 




منتقدان فوتبال و داستان رقص هزارپا

هرچقدر که به ایام برگزاری مجمع انتخاباتی هیئت فوتبال استان نزدیک می‌شویم، اقدامات برای رسیدن به هدف در بین گروه‌های مختلف بیشتر و بیشتر می‌شود.

موافقان مدیریت فعلی به هر روش و وسیله‌ای برای اثبات دوستانشان تلاش می‌کنند. گاهی وقت‌ها که فکر می‌کنند از نظر ارائه عملکرد با دستانی خالی مواجه می‌باشند جهت تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی به روش‌های ناپسندی چون تهمت زدن، حرمت شکستن و ناسزاگوئی روی می‌آورند. گاهی در این راه تندروی کرده و رفتارهای زشت و زننده از خود به یادگار می‌گذارند.

گروهی دیگر خواستار تغییر در ساختار مدیریت فوتبال استان هستند. آن‌ها مدعی اند که در ده سال گذشته، سرنوشتی که بر فوتبال ما رقم زده‌شده، مناسب و در شأن فوتبال منطقه نبوده‌است. آن‌ها می‌گویند مدیران فوتبال استان در ده‌ساله گذشته هرچه در توان داشته‌اند انجام داده و دیگر چیز جدیدی برای ارائه نداشته و ندارند.

این گروه که بیشتر آن‌ها از فوتبالی‌ها و خاک خورده‌های این رشته پرطرف‌دار می‌باشند، مدعی هستند که برنامه مسئولین فعلی منجر به وضعیت موجود شده و ادامه مدیریت آن‌ها به‌هیچ‌وجه به صلاح فوتبال و آینده آن نمی‌تواند باشد.

به‌هرحال تحرکات در فضای مجازی و در روزهای اخیر کاملاً افزایش‌یافته و هر دو طرف قضیه به هر دری می‌زنند تا ادعای خود را اثبات کنند و در میان مردم و به خصوص جامعه ورزش و فوتبال، خود را محق نشان بدهند.

دوستداران وضع موجود با موضع‌گیری‌های خود در قبال منتقدان نشان می‌دهند که از ظرفیت لازم برای پذیرش حرف‌های حق و برخاسته از دل دوستداران فوتبال برخوردار نیستند. اتهام دریافت هدیه بیست میلیون تومانی به راقم این سطور و یا بزرگنمایی‌های بیش‌از همه برای برخی از اقدامات کوچک ممکن است در این راستا انجام گرفته باشد‌ .

ساکت کردن منتقدان و وادار کردن آن‌ها به سکوت، یکی از اهدافی است که علاقه‌مندان به استمرار وضعیت موجود دنبال می‌کنند، اما مطمئنا سخنانی که از روی حسادت در راستای تخریب دیگران زده شود و یا در فضای مجازی منتشر گردد، نمی‌تواند تاثیر منفی بر اراده‌ی کسانی که دلسوز فوتبال منطقه هستند، بگذارد.

یک حکایت

هزارپایی بود وقتی می‌رقصید جانوران جنگل گرد او جمع می‌شدند تا او را تحسین کنند؛ همه به‌استثنای یکی که ابداً رقص هزارپا را دوست نداشت.

یک لاک‌پشت حسود….

او یک روز، نامه‌ای به هزارپا نوشت:

ای هزارپای بی‌نظیر، من یکی از تحسین‌کنندگان بی‌قیدوشرط رقص شما هستم و می‌خواهم بپرسم چگونه می‌رقصید؟ آیا اول پای ۲۲۸ را بلند می‌کنید و بعد پای شماره ۵۹ را؟ یا رقص را ابتدا با بلند کردن پای شماره ۴۹۹ آغاز می‌کنید؟ در انتظار پاسخ هستم.

با احترام تمام :لاک‌پشت

هزارپا پس‌از دریافت نامه در این اندیشه فرو رفت که بداند واقعاً هنگام رقصیدن چه می‌کند؟ و کدام یک از پاهای خود را قبل‌از همه بلند می‌کند.و بعد از آن کدام پا ها را؟

متأسفانه هزار پا بعد از دریافت این نامه دیگر هرگز موفق به رقصیدن نشد.

برای نجات فوتبال اردبیل از دامی که در آن گرفتار شده‌است باید به سراغ علت‌ها رفت. رفتارهای خارج از عرف و به‌دور از اخلاق ورزشی و اتهام زدن‌ها و در برخی موارد رفتارهای کوچه‌بازاری تأثیری در ممانعت از بیان واقعیت‌ها نخواهد داشت.

علاقه مندان به فوتبال استان و به‌خصوص شهر اردبیل از حال‌وروز این رشته نگران هستند و این کار جز با اقدام قاطع و تصمیم انقلابی و رفتاری عاقلانه نمی‌تواند به سوی اصلاح گام بردارد بنابراین نباید از انتقادها رنجید، باید به واقعیت‌ها تن داد و از رفتارهای منفی و اتهام‌زنی‌ها دوری کرد.

من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف

تا بدانجاست که آهسته دعا نتوان کرد