1

ورزش همگانی با شعار پیشرفت نمی کند!

در جلسه شورای ورزش استان، توجه به ورزش همگانی و غنی‌سازی اوقات فراغت جوانان و نوجوانان مورد تأکید قرار گرفته‌است.
قاسمیان معاون سیاسی‌امنیتی استانداری در این جلسه حرف‌های قشنگی زده‌است. به مزایای ورزش و نقش آن در کاهش آسیب‌های اجتماعی و غنی‌سازی اوقات فراغت اشاره کرده و همه دستگاه‌های اجرایی را برای انجام وظایف محوله در قبال ورزش همگانی دعوت کرده‌است.!
این روزها خوب حرف زدن و استفاده بهینه از کلمات و آرایش آن به یک عادت تبدیل‌شده است. حتی کسانی که به‌دنبال اهداف خاص بوده و یا در خدمت دیگران، مامور نوازش عده‌ای هستند به‌دنبال کلمات و واژه‌هایی می‌گردند که بیشتر بتوانند جلب توجه بکنند.
شورای ورزش استان باید محلی برای تصمیم‌گیری‌ها و مشخص کردن مسیر حرکت ورزش در ابعاد همگانی و قهرمانی باشد. تعریف ورزش و نقش آن در سلامت جسمی و روحی جامعه بر همگان روشن و آشکار است. پرداختن به این موارد در مناسبت‌های مختلف، چیزی جز تکرار نبوده و نخواهد بود.
دستگاه‌های مرتبط با ورزش همگانی برای حضور در جلسه باید با دستی پر بیایند و تعهدات خود را در قبال غنی کردن اوقات فراغت به ‌صراحت اعلام و با قید در صورت‌جلسه آن را متعهد بشوند.
حرف‌های اتوکشیده ، قصیده سرودن در شأن ورزش، ارائه آمار با یک‌ مشت اعداد و ارقام، گرهی از مشکلات غنی‌سازی اوقات فراغت جوانان و نوجوانان را باز نمی‌کند.
در این روزها خانواده‌ها اگر بخواهند فرزندان خود را برای حضور در کلاس‌های آموزشی و تمرینات ورزشی ثبت نام نمایند با معضلی به نام شهریه روبرو می‌شوند. زمانی‌که پدر و مادری مجبور به تأمین نیاز فرزند و گردن نهادن به خواست وی می باشد با هزینه کلاس‌ها روبه‌رو می‌گردد و عرق شرمندگی را حتما در پیشانی خود احساس می‌کند.
در سال‌هایی نه‌چندان دور، هیئت‌های ورزشی برای کمک به رشد ورزش، تعدادی از سالن‌های ورزشی را در اختیار داشتند. آن‌ها با کمترین هزینه، کلاس‌های متعدد و با کیفیت را برگزار می‌نمودند. اما وقتی اماکن ورزشی دولتی در عمل به ماده ۸۸ در اختیار بخش خصوصی قرار گرفت عملاً برپایی کلاس‌های تمرینی و آموزشی با نازل‌ترین قیمت به خانواده‌های کم برخوردار رنگ‌باخت.
اگر خانواده‌ای دو فرزند با علاقه‌مندی به حضور در فعالیت‌های دو رشته ورزشی داشته باشد مجبور است که حداقل ماهیانه 30 میلیون ریال هزینه بکند. نا گفته پیداست که تأمین این مقدار هزینه برای خیلی‌ها امکان‌پذیر نمی‌باشد.
این سؤال جای طرح دارد که در اجرای غنی‌سازی اوقات فراغت، تربیت‌بدنی در کجای طرح قرار دارد و چه امکانات سخت‌افزاری را به معنی واقعی و نه شعاری می‌تواند در اختیار خانواده‌های محروم قرار بدهد.
در شورای‌عالی ورزش چگونگی ایجاد امکانات برای خانواده‌های کم‌درآمد و راه‌های جذب و ماندگاری آن‌ها در ورزش باید بحث و اتخاذ تصمیم شود.
تا زمانی‌که این قبیل جلسات، خروجی مناسب برای بهتر شدن حال ورزش، ورزشکاران و دوستداران ورزش نداشته باشد انتظار معجزه و تأثیرگذاری از آن بی‌فایده است. شورای‌عالی ورزش بعد از استان شدن اردبیل بارها تشکیل شده‌است. اگر این شورا مصوبه‌های کاربردی داشت و پیگیری‌های لازم انجام می‌شد امروز از وضعیت ورزش گلایه‌ ای نبود و انتقادی صورت نمی‌پذیرفت.
امسال یکی از هیئت‌های ورزشی به دلیل در اختیار داشتن فضای کافی، ثبت نام در کلاس‌های اوقات فراغت را رایگان اعلام کرده‌است. مسلماً خانواده‌ها از این طرح استقبال خواهند کرد اما امید است استانداری با همکاری اداره‌ی کل ورزش و جوانان امکان سرویس‌دهی با حداقل هزینه و شهریه را برای شهروندان فراهم کنند و اگر چنین کاری عملی گردد می‌توان ادعا کرد که در غنی‌سازی اوقات فراغتِ جوانان قدم‌های مثبتی برداشته‌شده است. والسلام.




آمارسازان ماهر

ملا نصرالدین ماهی خرید و به خانه آورد.

به زنش گفت آن را عریان کند. در اثنای پختن ماهی ملا را خواب برد و زن به‌تنهایی ماهی را تماماً بخورد و دستان ملا را با روغن ماهی بیالود.

وقتی ملا از خواب بیدار شد، مطالبه ماهی کرد.

زن گفت: خوردی و فراموش کردی، دستت را بو کن.

ملا دست خود را بویید و گفت: آری دستم به خوردن ماهی گواهی می‌دهد اما شکم‌ام تکذیب می‌کند و فریاد گرسنگی سر می‌دهد‌.

این داستان در شرح حال آن دسته از مدیرانی است که سعی می کنند کارنامه خود را با ارائه یک سری آمار و ارقام پربار نشان بدهند. مدام فریاد بر می آورند که در حوزه مدیریت، تحول آفریده‌اند و نوآوری کرده و طرح نو در انداخته‌اند.

وقتی تریبونی برای صحبت به دست می آورند امکان ندارد فرصت ها را از دست بدهند. مدینه فاضله‌ای را برای مخاطبان ترسیم کرده و خود را قهرمان بلامنازع عرصه مدیریت تلقی می کنند.

شنونده وقتی ادعاها را با واقعیت های موجود مقایسه می کند داستان ملانصرالدین پیش می آید. مسئول مدعی می شود که حوزه مدیریت‌اش را گلستان کرده است و حقیقت موجود می گوید که تا گلستان شدن فاصله ای بس زیاد وجود دارد.

آمارسازان ماهر و قهار که عمر مدیریت خود را وابسته به آن می بینند چگونه در قبال وجدان خود احساس شرمندگی نکرده و همچنان به این کار زشت و چندش آور ادامه می دهند؟ آیا آن ها در اندیشه فردای قیامت نیستند؟ در محضر پروردگار چگونه جوابگوی دروغ ها و اعداد و ارقام ساختگی خواهند شد؟

ادعاهایی که برخی از مدیران در حوزه های مختلف می کنند وقتی موشکافانه مورد بررسی قرار گیرد واقعیت ها بیشتر چهره خود را نشان می دهد. تکیه بر چنین آمارهایی به آن چه که موجود است اثر فزاینده ای نمی تواند داشته باشد.

آمارسازی ها موجب می شود که توجه به هر بخش به میزان قابل توجهی کاهش پیدا بکند و این ظلمی بزرگ در حق مردم می تواند باشد.

بپذیریم که آمارسازی مشکلات را حل نخواهد کرد . برای رسیدن به توسعه در هر بخش،حرکت اصولی بر اساس برنامه و به کارگیری نیروهای متعهد، مدیر و مدبر مورد نیاز است. دروغگویی ها و وارونه جلوه دادن واقعیت ها هیچ دردی از دردها و مشکلی از مشکلات جامعه را نمی توانند حل بکنند. یاحق.

 

 




دوری از انصاف

در ارتباط با عملکرد مسئولین و بحث در مورد کارا و ناکارا بودن آن‌ها اگر صادقانه و به دور از مسائل حاشیه‌ای و جانبداری‌های تابلو دار باشد اقدامی در راستای بهبود اوضاع و کمک به رفع مشکلات بوده و به مصداق چو از دل برآید بر دل نشیند،  با استقبال جامعه و دوستداران پیشرفت و توسعه منطقه قرار می‌گیرد.

در نقد انسان‌هایی که کمر خدمت بسته‌اند غرض ورزی، منتقد را به بیراهه هدایت می‌کند. اغراض نفسانی، حجاب چشم است و همچون پرده‌ای چشم را پوشیده می‌دارد و در نتیجه خوب و بد هیچ‌چیز را نمی‌تواند ببیند.

کسانی که نه از روی صداقت بلکه با تبعیت از یک برنامه از پیش‌تعیین‌شده چشم بر روی واقعیت‌ها می‌بندند و به وسیله‌ای برای منعکس کردن خواست و منویات دیگران تبدیل می‌شوند با گذشت زمان حسرت روزها و لحظه‌های از دست داده را می‌خورند. آن‌وقت فرصت جبرانی وجود نخواهد داشت و باید زانوی غم در بغل بگیرند و از این‌که سرمایه وجودشان را در بازار زندگی حراج کرده و چیزی دستگیرشان نشده افسوس بخورند.

هر فردی که به فکر جامعه بوده و در اندیشه عمل به وظیفه باشد راه را نباید گم بکند و به‌جای کارهای اصولی و اقدامات سازنده و حرف‌های امیدوارکننده، شمشیر را از رو نبندد و هر آنچه که نفس اماره و اربابان ازخدا بی‌خبر فرمان می‌دهند اطاعت نکنند.

مهم‌ترین بحثی که می‌تواند در برخورد مغرضانه با مسئولین و یا هر مجموعه و گروهی مورد توجه قرار گیرد طرح این سؤال است که چرا اخلاق در جامعه، آن هم در بین تحصیل‌کردگان و مدعیان اصلاح جامعه تا این حد سقوط می‌کند که بازی با آبروی افراد به یک امر عادی تبدیل می شود.

در روزهای اخیر استاندار اردبیل مورد محبت و  عنایت برخی ها قرار گرفته‌است. وابستگی تابلودار بعضی از این منتقدین به فعالان اجتماعی و دست اندرکاران امور، واضح و آشکار می‌باشد.

قرار گرفتن مسئولین زیر ذره‌بین خود نعمت بزرگی است که اگر صحیح و اصولی باشد عاملی برای تحرک هرچه بیشتر آن‌ها و ممانعت از هر گونه لغزش احتمالی می‌باشد. اما اعطای برخی از صفات ازجمله ضعف و کم‌کاری به آن‌هایی که قصدی جز خدمت ندارند، آزاردهنده می‌شود.

به‌نظر می‌رسد که در تیررس قرار گرفتن استاندار و همکاران وی بیشتر ناشی از تسویه حساب‌های سیاسی، باندی و گروهی باشد.

آن‌هایی که با شروع فعالیت دولت جدید برای خود، جایگاهی تعریف کرده و برای رسیدن به پست و مقام، نقشه‌ها کشیده بودند وقتی ناکام می‌شوند به‌سرعت نور، تغییر موضع داده و به یک مخالف دولت محلی تبدیل می‌شوند. برای آن‌ها هر اقدام مثبت بستگی به حضورشان در قدرت دارد اگر مسئولیت داشته باشند اوضاع بر وفق مراد خواهد بود وگرنه موضع‌گیری در قبال هر اقدام دست‌اندرکاران استان، مباح و روا تلقی می‌شود.

گروه دیگری که فکر می‌کردند می‌توانند در انتصابات حرف اول را بزنند و در راه هدیه صندلی‌های مدیریت به اطرافیان گام های مهم بردارند وقتی با سدی به نام استقلال در دولت محلی مواجه می‌شوند علم مخالفت برافراشته و از هر تریبون و جمع و جلسه‌ای برای تضعیف استاندار و همکاران او استفاده می‌کنند.

سومین گروه سیاسیونی هستند که تاب تحمل حضور افراد در رأس قدرت را ندارند. آن‌هایی که مزه در قدرت بودن را سال‌ها چشیده اند با از دست دادن موقعیت، به طرق مختلف از جمله با کنایه‌ و صحبت های وقت ‌و بی‌وقت عکس‌العمل نشان می‌دهند.

این رفتار ها بی انصافی است. به فکر جامعه باشیم و منافع مردم را به منافع خود ترجیح بدهیم. همه کسانی که در دولت محلی مسئولیت گرفته‌اند مسلما هدفی جز خدمت به منطقه ندارند. باید به تک تک آن‌ها فرصت داد تا بتوانند برای بهبود اوضاع مثمر ثمر باشند. انشاءاله.

 




درآستانه سال نو…..

سال 1400 را پشت سر می گذاریم.در سالی  که گذشت هرچه در توان و قدرت داشتیم در ادای وظیفه کوتاهی نکردیم. برای بیان واقعیت‌ها و دوری از حاشیه ها و پرداختن به متن، همه داشته های خود را به کار گرفتیم هرچند که از اشتباه و خطا نیز دور نبودیم.

فرا رسیدن سال نو را تبریک می گوئیم. برای جامعه اسلامی و مردم عزیز و قهرمان ایران از درگاه خداوند توفیق روزافزون آرزو کرده و به همه همراهان و یاران صمیمی چه در نشریه و چه در پایگاه خبری، سال جدید را تبریگ گفته آرزو می کنیم که سالی سرشار از موفقیت و پیروزی توأم با نشاط و سلامتی در انتظار همه آن ها باشد.

برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و تغییر مدیریت  استان اردبیل یکی از اتفاقات و رویدادهای قابل توجه در سال 1400 بود.مردم استان انتظار دارند تغییر و تحول انجام یافته، اثرات خود را در کوتاه زمان ممکن نشان بدهد و در گام اول با به کار گیری نیروهای متعهد و سپردن امور ادارات کل و نهادها به افراد کاردان و کاربلد، انقلابی در سیستم اداری استان به وجود آید.با گذشت نزدیک به شش ماه از شروع فعالیت به نظر می رسد که انتظارات، حداقل از بابت تغییر مدیران برآورده نشده است. بلاتکلیفی در برخی از مجموعه‌ها در حل مشکلات مردم می تواند تأثیر منفی داشته و موجب نارضایتی شود. امید است در سال جدید و در کم ترین زمان ممکن در این ارتباط به همه اگرها و اما‌ها پایان داده شود.

برای ورزش استان، سالی که گذشت سال چندان مطلوبی نبود. شرایط کرونایی،تعطیلی اماکن ورزشی، لغو برخی از مسابقات قهرمانی کشور، قضاوت در مورد عملکرد مسئولین ورزش استان با مشکل مواجه می کند.بااین حال نمی توان در وجود فاصله بین وضعیت فعلی ورزش تا وظعیت مطلوب آن شک و تردید کرد. بین آن چه ورزش اردبیل است‌تا آن چه که باید باشد و حق‌اش هم هست که باشد فاصله زیادی  وجود دارد.امیدواریم که در سال جدید تلاش ها و دوندگی ها برای پر کردن این فاصله آغاز و سرنوشت خوبی برای ورزش اردبیل رقم زده شود.

پروردگارا، ما را از شر چاپلوسان، متکبران و خائنین به دین و نظام و انقلاب محافظت بفرما.

آفریدگارا، ورزش استان و شهر اردبیل را از چنگال نان به نرخ روز خورهای تابلودار و دشمنان دوست نما، در سال جدید نجات بده.

پروردگارا، جوانان ما را در راه رسیدن به موفقیت حامی باش و با تجربه ها را در انتقال تجربه ها به جوانان لایق و آینده دار این سرزمین  مساعدت فرما.          آمین یا رب العالمین

 




بی صاحبی فوتبال شهر اردبیل

به هفته‌های پایانی سال ۱۴۰۰ نزدیک می‌شویم. رسم است که در آستانه پایان سال، ارگان‌ها و نهادهای مختلف به ارائه عملکرد یک‌ساله خود اقدام می‌کنند. با این کار به افکار عمومی احترام گذاشته و آن‌ها را محرم تلقی می‌کنند. از کارهای خوب، زیربنایی و مفید به حال جامعه تعریف و تمجید می‌کنند و از کمبودها، نارسایی‌ها و مشکلات موجود سخن می‌گویند.

انتظار می‌رود که مسئولین ورزش و فوتبال شهرستان اردبیل در آستانه سال نو بیایند و از برنامه‌هایی که در سال ۱۴۰۰ به مورد اجرا گذاشته اند، سخن بگویند و نتایج دوراندیشی ها و تلاش‌های خود را ترسیم نمایند و صادقانه هر آنچه در یک‌سال گذشته بر فوتبال ما گذشته را بیان بکنند.

جو حاکم در جامعه می‌گوید که فوتبال اردبیل در حال حاضر هنرش شکستن دل دوستان و هموار کردن راه پیروزی حریفان است. اگر چنین نیست چرا به دامن کلی سخن گفتن پناه می‌بریم و از بیان جزئیات هراسان می‌شویم.

در این ارتباط به یک مثال ساده بسنده می‌کنیم. در رقابت‌های لیگ به‌اصطلاح برتر فوتبال استان، نمایندگان فوتبال اردبیل در پایین جدول رده‌بندی هفت تیمی قرار گرفتند. این نتیجه حاصل کدام حمایت ها، پشتیبانی‌ها و برنامه‌ریزی‌ها می باشد؟ براساس عرف و مقررات حاکم بر رقابت های لیگ، نمایندگان فوتبال اردبیل در لیگ به‌اصطلاح برتر استان با حضور در کدام رقابت‌های باشگاهی به رتبه‌های برتر دست‌یافته و به‌عنوان نماینده فوتبال اردبیل به هیئت استان معرفی شده‌اند؟ هیئت استان براساس کدام مجوز و معرفی صادرشده از هیئت فوتبال و اداره ورزش شهرستان با حضور این تیم‌ها در لیگ برتر موافقت کرده‌است؟

برخی از عزیزان وقتی قافیه را تنگ می‌بینند سریع مصاحبه می‌کنند و از آمارها بدون اشاره به نتایج سخن می‌گویند و یا فورا به برگزاری جلسه و انتشار خبر آن به‌صورت گسترده توسط نمک پرورده‌ها اقدام می‌کنند و یا برای ارائه رزومه بدون توجه به این‌که آیا حایز شرایط از نظر سنی و یا… برای داوری هستند یا نه، لباس داوری بر تن می کنند و می‌خواهند به‌نحوی بر کم‌کاری‌ها سرپوش بگذارند.

آیا نمی‌توان قهرمانان رده‌های مختلف رقابت‌های باشگاهی اردبیل در فصل جاری را معرفی کرد؟ این‌که چه تیم‌هایی باید از طرف شهر اردبیل در فصل آینده در رقابت‌های استانی حضور پیدا بکنند محرمانه و سری که نمی‌تواند باشد؟

اگر هیئت شهرستان به این کار تن نمی‌دهد و آن را محرمانه تلقی می‌کند اداره ورزش و جوانان شهرستان اردبیل و به‌خصوص رئیس فوتبالی آن بگوید که کارنامه هیئت فوتبال‌اش در مورد برگزاری رقابت‌های باشگاهی در فصل جاری و یا فصل گذشته چگونه بوده‌است؟

مثل معروفی است که می‌گوید: “سنگ مفت گنجشک مفت”. دور از راه‌ و رسم اطلاع‌رسانی است که به‌راحتی تعدادی عدد را پش سر هم‌ردیف کرده و بدون پرداختن به نتایج از تعداد تیم‌های فوتبال شهر اردبیل در رقابت‌های مختلف استانی و کشوری سخن بگوییم.

بدون‌شک عزیزان مسئول بهتر از همه می‌دانند که روسفید شدن آن‌ها در ارائه عملکرد، نه کمیت و به‌عبارتی نه آمار و ارقام کلی بلکه نتایج کسب‌شده و موفقیت‌های به دست‌آمده می‌باشد. رو راست بودن با مردم و جامعه ورزش، عاملی مهم برای بالا بردن میزان اعتماد مردم به تشکیلات ورزشی می‌باشد.

دراین‌میان چه کسانی مقصر هستند؟ مربیان زحمت‌کشی که در طول سال خون‌دل می‌خورند و با حرص‌وجوش روزگار می‌گذرانند یا مقصر کار و بار حاکم بر فوتبال می باشد؟

به‌نظر می‌رسد که مقصر اصلی در این راه بی صاحبی فوتبال است. مقصر آن هایی هستند که با رفتارها و سیاست‌ها، تیشه بر ریشه فوتبال می‌زنند و با سوق دادن آن به سمت سکوت و تعطیل کردن رقابت‌های باشگاهی، روش‌های دیگری را برای جلوگیری از به خطر افتادن موقعیت و ریاست به کار می‌بندند.

وقتی نفس های آخر فوتبال شهر اردبیل به گوش می‌رسد، دل آدمی به درد می‌آید. بیان این واقعیت‌ها دشمنی با هیچ فرد و عزیزی نیست. همین امروز اقدام شایسته‌ای برای کاستن از دردها و محنت‌های فوتبال شهر اردبیل بکنید و بدانید که مورد حمایت قرار می‌گیرید و برای ادامه راه از پشتیبانی فوتبالی‌ها برخوردار شوید. مسلم است چنانچه بر ادامه روش فعلی اصرار شود، از انتقادها و بیان دردهای فوتبال نباید کسی دلگیر شده و برای مقابله با منتقدان در اتاق‌های فکر به‌دنبال روش‌های منسوخ و تاریخ گذشته باشند. ان‌شاءالله.

 




فوتبال اردبیل و تیغ جراحی

ورزش اردبیل گذشته‌اش سرشار از موفقیت و افتخار است .برخی‌ها بدجوری به بیان و ذکر سرنوشت ورزش در سال‌های نه‌چندان دور حساسیت دارند. تا می‌خواهی بگویی که در مقطعی از تاریخ نصف اوزان تیم‌ملی کشتی فرنگی در اختیار جوانان اردبیل بوده‌است مدعی می‌شوند که آن زمان نسبت به امروز تفاوت‌های اساسی داشته‌است و یا زمانی که با سند و برهان از پویایی فوتبال اردبیل سخن می‌گویی، بلافاصله موضع‌گیری می‌کنند و به مقابله برمی‌خیزند و از دست زدن به اقدامات دور از اخلاق ورزشی نیز کوتاهی نمی‌کنند.

مثلاً شرایط چه فرقی داشته‌است که امروز حتی یک نفر به اردوی آمادگی کشتی دعوت نمی‌شود؟ آن موقع سالتو و بار را طور دیگری می‌زدند و یا کار کردن دست‌ها در سرپا ممنوع بوده‌است و یا به‌جای نشستن در خاک، هوایی می‌شدند؟ و یا اندازه زمین فوتبال در دهه شصت کوچک و شبیه  زمین چمن معروف دروازه خلخال بوده‌است و یا در آن وقت‌ها اندازه دروازه کوچک‌تر و تیم ها از دو دروازه‌بان استفاده می‌کردند و آیا در آن مقطع توپ‌های، بادکنکی بودند و حمل آسانی داشتند؟ چرا نمی‌توانیم واقعیت‌ها را بپذیریم و به چه دلیل شهامت، جسارت و قدرت اعتراض به بعضی از ضعف‌ها و بی‌برنامگی‌ها را نداریم. چرا در دام نفس و مقام‌پرستی گرفتار شده‌ایم و هر روز با پناه بردن به دامن آمارهای ساختگی و آمار و ارقام گول زننده رکورد می‌شکنیم؟

همه گذشته ورزش اردبیل می‌توانند شهادت بدهند که از استعدادها و توانایی‌های جوانان این منطقه چیزی کاسته نشده‌است و باید فرق‌ها و تفاوت‌ها را در سبک مدیریت‌ها و نگاه به ورزش جستجو کرد.

این شهر هم چنان قادر است که ده‌ها چون احد پازاج ها، اشکانی ها و صمدی ها و جدی ها و خوشطینت ها و…. تحویل ورزش کشور بدهد و یا صدها مقصود بایرامی ها و ناصر عروجی هاو جعفرظاهری ها و نادر کهنمی ها و داوود آقا جسنی فرد ها و ….به فوتبال اردبیل تقدیم نماید. کار از یک‌جای دیگر لنگ است و این لنگی را باید به دست تیغ جراحان سپرد و جراحی کرد وگرنه در این فوتبال هیچ‌چیزی تغییر نخواهد کرد.

فوتبال برای این‌که در جایگاه اصلی‌اش قرار بگیرد قبل از جابجایی افراد و نشستن حسن به‌جای حسین و تعویض مهره‌ها و جایگزینی‌های بی‌حساب و کتاب ضرورت دارد که افکار حاکم بر آن تغییر کند. تا زمانی که تغییروتحول در فوتبال را به رفتن عمرو جلوس زید تعبیر بکنیم، وضعیت حاکم بر آن هیچ تغییری نخواهد کرد.

اینجاست که بارها گفته‌ایم  فوتبال به‌جای تغییر نفرات و آدم‌ها نیاز به تغییر و ایجاد تحول در افکار حاکم بر آن دارد. تا وقتی‌که منطق در فوتبال حاکم نشود، قوانین و مقررات مو به مو  اجرا نگردد، همه مرتبطین به آن به یک اندازه مورد توجه قرار نگیرند، فرصت‌طلبی و بزرگ‌نمایی جای خود را به صداقت و بیان واقعیت‌ها ندهد، و تا وقتی‌که هیئت فوتبال امید و تکیه‌گاه همه فوتبالی‌ها نباشد، امیدواری برای رسیدن به نقطه اوج و برطرف شدن مشکلات و آغاز حرکتی نو و برنامه‌ریزی در همه ابعاد، امکان‌پذیر نمی‌شود. همه باید برای تغییر افکار حاکم بر فوتبال تلاش بکنند و در این راه گام بردارند.

 




فضول باشی و توصیه به سکوت  در قبال برخی از رشته‌های ورزشی

فضول باشی آمد تا بگوید به این دنیا و به زیبایی‌ها و ظاهر آن نباید دل بست. گفت: سرایی که فریب‌کاری و ناهمواری آن قابل رویت است، چرا باید بر آن تکیه زد؟ برای گذران عمر، چه نیازی به خالی کردن زیر پای دیگران، دروغ گفتن، برنامه چیدن و خود را بزرگ و بزرگ جلوه دادن است؟
او افزود: برخی‌ها چنان دل در گرو پست ها و مقام‌ها دارند که به هیچ بهایی حاضر به واگذاری آن نبوده و نیستند. مدام می‌خواهند، باشند و برای این‌که به این مهم برسند، دست به هر کار و به هر اقدامی می‌زنند.

گفتم: فضول باشی باز چه شده‌است که این‌قدر از بی‌ارزشی دنیا حرف می‌زنی؟ چه کسی حالی از تو گرفته‌است که تا این حد بلبل زبان شده‌ای؟ هم می‌دانند که این دنیا وفا ندارد و اعتمادکردن به آن جز پشیمانی حاصل دیگری نخواهد داشت.

گفت: روزی هارون‌الرشید به بهلول گفت: آیا دوست داری خلیفه شوی؟

بهلول گفت: هرگز

هارون الرشید پرسید: چر

بهلول گفت: چون من با وجود این عمر کم، مرگ سه خلیفه را دیده‌ام. اما شما مرگ یک بهلول را ندیده‌اید.

حالا برخی‌ها در دنیای ورزش چنان دلبسته میز مدیریت شده‌اند که علاوه‌بر مهندسی کردن مجمع انتخاباتی و جابه‌جایی مهره‌ها و سر کار آوردن آدم‌های خودی و حرف‌شنو، سفارش می‌کنند که دیگر نامزدها بی‌دلیل اسباب زحمت خود و اطرافیانشان نشوند چرا که تا سال ۱۴۰۴تغییری صورت نمی گیرد:

گفتم: فضول باشی این عزیز حتما پیش‌گویی قوی و صاحب کرامات است. وقتی در یک انتخابی، فوردی چنین قاطعانه و امیدوارانه حرف بزند پس حتما از خیلی چیزها می‌تواند خبر داشته باشد. او حتما به یک نقطه و به یک مرکز ثقلی وابسته‌است که می تواند قاطعانه صلاحیت‌ها ابلاغ نشده، مژده پیروزی سر دهد و ادامه‌دار بودن ریاست را اعلام بکند.

گفت: تو هم عجب آدم ساده اب هستی، قول و قرارها گذاشته شده و همه‌چیز به خیر و خوشی برنامه‌ریزی‌شده است. من اگر جای دیگر کاندیداها بودم از همین امروز غزل خداحافظی از کاندیداتوری می‌خواندم و عطای آن را به لقایس می‌بخشیدم.

گفتم: اتفاقی نیفتاده، تاریخ مجمع انتخاباتی مشخص نشده و از همه مهم‌تر صلاحیت‌ها اعلام نگردیده تو می‌خواهی برای پرچم‌داران تحول در برخی از رشته منطقه جشن پیروزی را برای سومین بار متوالی تکرار بکنی؟

گفت: تو چشم دیدن موفقیت دیگران را نداری. این‌همه تحول و موفقیت در ورزش را نمی‌بینی و درک نمی‌کنی. سه دوره چیه، برخی‌ها سند مالکیت هیئت‌های ورزشی را به نام خود زده و مدیریت در آن را مادام‌العمر کرده اند. مهندسی کردن یک مجمع با نفرات محدود کار سختی که نیست.
گفتم: انسان باید صداقت داشته باشد. باید از ظرفیت کافی برای قبول و تن دادن به واقعیت‌ها برخوردار باشد. تا زمانی‌که انسان منافع خود را در هر مسئولیتی که برعهده دارد محور قرار بدهد و همه‌چیز و همه اقدام را حول حفظ این منافع و موقعیت انجام دهد، برای هیچ تحول و تغییر در ساختار نباید امیدوار شد.مطمئن باشید اوضاع را آن‌قدر رام کرده‌اند که تغییر در جو آسمان آن نشدنی است. به‌نظر می‌رسد در روزهای پیش رو سکوت اختیار کردن و تماشای زرنگی ها، طمع‌ورزی‌ها، سخن‌چینی ها، اتهام‌زنی‌ها، کینه‌توزی‌ها و دم بر نیاوردن ها بهترین کاری است که می‌توان در صحنه‌های مربوط به بعضی از رشته‌های ورزشی انتخاب کرد. خودتان را خسته نکنید، صورت‌جلسه انتخاب برای امضای اعضا آماده‌است و جای هیچ‌گونه نگرانی نیست. یاحق.

 

 

 




بازدید معاون اقتصادی استاندار اردبیل از شهرک کشاورزی سامیان

یاسر عبداللهی عابد در بازدید از شهرک کشاورزی سامیان بر لزوم رفع مشکلاتت این شهرک تأکید کرد .

وی گفت: با بهره‌برداری از شهرک کشاورزی سامیان اردبیل، امکان تولید محصولات مختلفی از جمله انواع صیفی‌جات، گل رز هلندی و… در این گلخانه‌ها وجود خواهد داشت.

وی افزود: محصولات گلخانه‌ای دارای ارزش افزوده قابل توجهی هستند و از لحاظ بازار فروش و صادرات هیچ‌گونه مشکلی ندارند.

وی با اشاره به حمایت های انجام یافته، گفت: علی‌رغم حمایت‌های انجام‌شده، هنوز شاهد وجود مشکلاتی در شهرک سامیان هستیم که نیازمند پیگیری هستند.

شهرک کشاورزی سامیان ۲۱ هکتار وسعت دارد که ۱۰/۵ هکتار آن تبدیل به سالن‌های  گلخانه خواهد شد و از ۳۳ قطعه این شهرک، هم‌اکنون  ۲۵ سالن مجوز احداث دارند که برخی از آن‌ها به بهره‌برداری رسیده و تعدادی نیز در حال احداث هستند.

در این بازدید که بیش از ۴ ساعت به طول انجامید، معاون اقتصادی استاندار اردبیل دستورات لازم را برای حل مشکلات این شهرک صادر کرد.

 




فضول باشی و قصه ثبت‌نام کاندیداهای هیئت فوتبال استان

چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است. این ضرب‌المثل کاملاً در وصف داستان ثبت نام کاندیداها برای به دست آوردن صندلی ریاست هیئت فوتبال استان  صادق است.

وقتی همه‌چیز روشن و آشکار است چرا باید وقت تلف شود، هزینه اضافی انجام بگیرد و برای عده‌ای فضای میدان‌داری و یا هواداری و چماق‌داری و زیر آب‌زنی فراهم شود؟ وقتی شرایط حاکم بر روند انتخابات از ماه‌ها قبل بر وفق مراد و خواسته برخی‌ها باشد سینه پاره کردن دیگران چه دلیل و چه علتی دارد؟ وقتی مهره‌ها را شناسایی و بر روی آن‌ها سرمایه‌گذاری شده این ثبت نام‌ها و فرایندهای بعدی آن چه صیغه‌ای می‌باشد؟

آن‌هایی که دوست دارند به کاخ حافظ برسند به نصایح، پیش‌بینی‌ها و گفته‌های کسانی که بدجوری برای پیروزی مطمئن هستند گوش نمی‌کنند و خود را به درد سر می‌اندازند و بی‌خود و بی‌جهت انرژی مصرف می‌کنند.

به‌جرئت می‌گویم که همه این کارها جز اجرای یک سناریوی ازپیش‌تعیین‌شده چیز دیگری نیست. آن‌ها بهتر است بروند و کنار بکشند و بگذارند آن‌ها که برای این کار از ماه‌ها قبل برنامه‌ریزی کرده و مهره‌ها جابجا نموده و با عده‌ای هم‌قسم شده‌اند به‌راحتی و بدون استرس به نتیجه برسند.

گفتم: فضول باشی از راه نرسیده این چه بساطی است که راه انداخته‌ای، برو استغفار بکن. مهندسی کردن مجمع و یا مهره چینی‌ها ساخته  ‌و پرداخته‌ی ذهن معیوب و عقل ناقص تو می‌باشد. من ده‌ها دلیل و مصاحبه و گفتگو می‌توانم برای شما نشان بدهم که همواره گفته‌اند، اساسنامه ملاک و معیار اقدام در هیئت فوتبال استان است. ادعایی به این بزرگی که نمی‌تواند شعار و یا دروغ باشد. برو برادر، برو و مقداری به دنیای بعد از مرگ فکر کن تا این‌همه به پروپای مردم نپیچی و زحمات عده‌ای را در برگزاری یک مجمع بی‌طرفانه و منصفانه زیر سوال نبری.

گفت: به تو چه وعده‌ای داده‌اند که این‌قدر تغییر موضع داده و مرا متهم می‌کنی. من فضول باشی هستم و هیچ‌وقت بدون دلیل حرف نمی‌زنم. تو که این‌قدر دو آتشه طرف‌داری می‌کنی آیا توان پاسخ گفتن به یک سؤال را داری؟

گفتم: جان هر کسی که دوست داری سؤال‌های سخت و محرمانه و طبقه‌بندی مپرس. اگر سؤال‌ات معمولی باشد من در خدمت‌ام. هیچ ایرادی ندارد، یا قدرت پاسخ‌گویی خواهم داشت و یا مثل خیلی‌ها به‌آرامی از کنار سؤال تو گذر خواهم نمود.

گفت: مردومردانه می‌توانی آقای گل مسابقات لیگ به‌اصطلاح برتر استان را معرفی بکن؟

حرف‌اش را قطع کردم و گفتم ول‌کن بابا به من و تو چه مربوطه که چه کسی آقای گل شده است. اصلا در مکتب ما و در حوزه استان اردبیل اتفاقات روی‌داده در لیگ محرمانه ‌است. اطلاع‌رسانی نمی‌کنیم.  بسوز و دق مرگ بشو. اطلاعات لیگ ما مخصوص ازما بهتران است، تو را سنه نه. برو به کار و زندگی‌ات برس و زیاد در حوزه مسئولیت دیگران سرک نکش.

در ادامه گفت: تا افرادی چون تو در این ورزش و فوتبال هستند امیدواری برای بهبود حال‌وروز آن سرابی بیش نیست. تو می‌گویی حرفی نزن، انتقادی مکن و ما را از وضعیتی که داریم قدمی رو به جلو حرکت نده. ده‌ها سال در وضعیت فعلی ماندن و فکر پیشرفت را از ذهن دور کردن، هدف تو می‌باشد.21/8/1400).

فضول باشی نمی خواهد ساکت بشود: تو آزادی و مختار که هر جور می‌خواهی فکر بکنی و قضاوت نمایی ولی من بار دیگر به کاندیداهای ریاست هیئت فوتبال به‌جز آقای خاص نصیحت می‌کنم که بی‌خود و بی‌جهت خود و دیگران و فدراسیون‌نشین‌ها را اذیت نکنند، نتیجه قابل‌پیش‌بینی است، پس  متحمل زحمت نشوید.

فصول باشی با صورتی برافروخته و چشم‌هایی از حدقه درآمده و صدایی لرزان افزود:: آیا این کاندیداها آمده‌اند که به فوتبال خدمت کنند؟ دور از لطف نیست که به این لطیفه کوچک دقت کنند.

عربی، غلام می‌خرید. برده‌فروش گفت: عیب‌‌اش را هم بگویم که در رختخواب بول می‌کند.

عرب گفت: اگر رختخواب یافت، هر کاری که می خواهد، بکند.

 




خود چهره سازان

همه در انتظارند که تغییرات در سطح مدیران و ادارت کل و نهادهای استان انجام بشود. انتخاب همکارانی که بتوانند با سیاست‌های دولت همسو بوده و توان همراهی برنامه‌های پیش‌بینی شده را داشته باشند حق مسلم مدیریت ارشد استان می‌باشد.

نق زدن‌ها و ایراد‌گیری برای چگونگی این امر از ضعف و عدم تحمل برخی‌ها از مشاهده دیگران در رأس قدرت سرچشمه می‌گیرد.

ذهن‌ها این قدر فرسوده و از کار افتاده نیستند که جریانات و انتصاب‌های رخ داده در آغاز فعالیت دولت تدبیر و امید و اصلاحات را فراموش بکنند. گویا برای برخی‌ها آن تغییرات عین صواب و جا‌به‌جایی‌های دولت مردمی مصداقی از بی‌توجهی به نیروهاست.

انتظار می‌رود که استاندار اردبیل جا‌به‌جایی مدیران و آن‌هایی را که باید خبرهای استان را از طریق رسانه‌ها پیگیری بکنند در اسرع وقت انجام بدهد. افرادی که احساس می‌کنند نمی‌توانند در جمع مدیران دولت مردمی جایی داشته باشند، چندان دل به کار نمی‌بندند. این قبیل مدیران هر چه بیشتر در مسند باقی بمانند به همان میزان بر روند اجرایی امور ضربه وارد می‌شود.

عده‌ای هم که رسیدن به مقام و تصاحب میز مدیریتی را نشانه گرفته‌اند، این روزها شب و روز در حال تفکر و رایزنی هستند. می‌خواهند به هر ترتیبی که باشد بر اریکه قدرت تکیه بزنند و در دنیای مدیریت، دلی از عزا در آورند.

آن‌ها در راه رسیدن به این خواسته از هیچ اقدامی کوتاهی نمی‌کنند. عمده کار و تلاش‌شان را در راه خودچهره‌سازی تلف می‌کنند. دست به دامن دوستان رسانه‌ای که مدت‌ها آن‌ها را با اعطای امتیازات نمک گیر کرده‌اند، می‌شوند و در فضای مجازی برای خود پست‌های مختلف تعریف می‌کنند. یک روز در سر هوای فرمانداری دارند و روز دیگر دل‌شان برای صمت می‌تپد و در فرصتی دیگر خواب بودن در کنار استاندار را می‌بینند.

و آن‌هایی هم که یک‌شبه و به لطف دوستان و فامیل و اقربا به جایگاهی رسیده و حاضر به دل کندن از پست خود نیستند، قصه‌ها تعریف می‌کنند و سناریوها می‌نویسند و به هر کس و ناکس، چنگ توسل می‌زنند تا بلکه بتوانند مسئولیت را ادامه‌دار بکنند و در دولت مردمی مدیریت نمایند و رفتارها و کردارها در دولت تدبیر و امید را به فراموشی بسپارند.

با انتشار عکس‌های مختلف در تیپ‌های متفاوت و با عنوان تراشی‌های روزانه و با کنار آمدن با برخی فعالین فضای مجازی نمی‌توان چهره‌سازی کرد و از خود تصویر مدیری لایق، توانا، کارآ و کاردان را در معرض دید قرار داد.

کسانی که تا دیروز بودن در کنار اصلاح‌طلبان را افتخار می‌دانستند، حالا خود را اصولگرای دو آتشه می‌نامند و با حرارت از هر اقدام دولت مردمی دفاع می‌کنند. رنگ عوض کردن و نان را به نرخ روز خوردن برای خیلی‌ها آسان‌تر از سرکشیدن یک لیوان آب سرد می‌باشد.

افرادی که با محبت دولت تدبیر و امید، صاحب‌ منصب شده‌اند اگر افرادی متعصب و نمک‌شناس و قدردان باشند نباید برای ابقای خود به زمین ‌و زمان متوسل شوند و باید عزت‌مندانه رفتن از مدیریت را به ماندن ترجیح بدهند.

خود چهره‌سازی نسخه‌ی مناسب و ایده‌آلی برای تصاحب پست‌های مدیریتی نیست. از ایجاد حاشیه و القای تفکر من ”برترین هستم“ به مسئولین و به‌خصوص مدیریت ارشد استان دوری کنیم و اجازه بدهیم که کارها به کاردان‌ها و اهل‌شان سپرده ‌شود.